کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
مصاحبه - ابوظبی
(2008-12-31 ساعت 09:15)Neda2000 نوشته:  برای نوشتن سفرنامه و شرح مصاحبه ویزای نامزدی و ازدواج خود در ابوظبی از این تاپیک استفاده کنید.

سلام به همگی
کیس من ویزای ازدواج هستش و از اونجایی ایرادی که از من گرفتن و تو هیچ سفرنام های ندیدم لازم دونستم سفر ناممو براتون بنویسم
من 7 سال ازدواج کردم توی این 7 سال اکثرا تنها بودم وشوهرم مدام در رفت و امد بود از 12 ماه سال فقط 2 یا 3 ماه ایران بود از مصیبتای این تنهایی ,سرکوفت خوانوادم ,پس کی میری؟چرا تورو نمیبره؟حتمن اونجا زن دیگه ای داره و کلا دردسر یه زن جوون و تنها تو تهران که بگذریم شبهای خیلی سختی رو به تنهایی گذروندم,بگذریم ..2 سال پیش شو هرم سیتیزن شد و همون موقع برای من اقدام کرد و برگشت ایران تا کارای من درست بشه و با هم برگردیم امریکا .بالاخره بعد از یک سال و نیم ..یک ماه پیش وقت سفارت من بود .رفتم دوبی (هتل مسکو) روز سفارتم یه ماشین در بست گرفتم که منو ببره سفارت منتظر بمونه و منو برگردونه به مبلغ 400 درهم البته عرفش همینه
تقریبا مطمئن بودم که بهم ویزا میدن چون مدارکم کامل کامل بود ولی از بد شانسیم مصاحبم افتاد به یه افیسر امریکایی خیلی بد قلق و به همین یکسال و نیمی که شوهرم امریکا نبوده گیر داد و گفت شوهر شما باید زمانی که شما میایید مصاحبه توی امریکا باشه و تکزای 2 سال گذشترو ازم خواسثه و این یعنی دوباره 6-7 ماه تنهایی و انتظار عذاب اور
خلاصه دست از پا دراز تر برگشتم و شوهرم تا 10 روز دیگه میره امریکا SadSad
اگر شرایطتون شبیه من سعی کنید همسرتون قبل از اینکه برید مصاحبه حتمن برگرده امریکا یعنی وقتی شما میرید مصاحبه اون امریکا باشه و شما مدارکی مبنی بر سکونت اون توی امریکا همراتون باشه مثل اجاره نامچه قانونی یا سند خونه ثو امریکا یا تایییدیه محل کار فعلیشیا هر چیز دیگه ای که ثابت کنید توی امریکا سکونت داره.تا بلای من سر شما هم نیاد .
یعنی سیتیزن بودن کافی نیست باید اونجا زندگی دائم داشته باشه
خیلی افسرده ام برام دعا کنید
امیدوارم سفر نامم مفید واقع بشه چون تایپ فارسیم ضعیفه و برای نوشتنش خیلی زحمت کشیدم D:
پاسخ
سلام به دوستای خوبم. ممنونم به خاطر کمکهایی که بهم کردید. امیدوارم سفرنامه من بتونه کمک کنه به اونایی که در آینده این مسیر رو در پیش دارن. سعی میکنم همه سوالهایی رو که ازم تو پیام خصوصی پرسیده شده بود بگنجونم توش. من ابوظبی مصاحبه داشتم.

قبل از سفر:
نکات:
هر چه سریعتر برای رزرو بلیت و هتل اقدام کنید به نفعتونه. هر چه به زمان سفر نزدیکتر بشید قیمتها افزایش خواهند داشت. لازم نیست که برای سفرتون تور بگیرید. در اولین فرصت بلیت پروازتون رو رزرو کنید تا پروازهای چارتر ارزان قیمت رو از دست ندید. زمان برگشت رو حداقل دو روز کاری بعد از مصاحبه در نظر بگیرید. که در صورت یکضرب بودن ویزا یک روز برای issue شدن ویزاتون و یک روز برای رسیدن پاسپورتتون به پست وقت در نظر گرفته باشید. در ابوظبی سفارت جمعه و شنبه تعطیله اما پست فقط جمعه هاست که تعطیله.

در صورتی که خانم هستید و احتمال میدید زمانی رو در امارات تنها سپری کنید لازمه که هتلی انتخاب کنید که امنیت کافی داشته باشه. به نظر من هتلی انتخاب کنید که کلاب نداشته باشه و در منطقه خوبی قرار گرفته باشه. با خوندن review های موجود در رابطه با هر هتل در سایتهای booking.com و hotels.com به خوبی میتونید با شرایط هتل ها آشنا بشید.

کارهایی که من کردم:
من حدود دو ماه قبل از سفر تماس با آژانس ها رو شروع کردم. مصاحبه من 11 سپتامبر بود. خیلی از آژانس ها میگفتن که باید اول شهریور تماس بگیرم. اما حدود 1.5 ماه قبل از سفرم بعضی آژانس ها بودن که آمادگی فروش بلیت و هتل رو داشتند. از جمله اونها ttgroups.ir بود که توی همین سایت توسط دوستای لاتاری معرفی شده بود و همینطور saheleabi.com خوبی دومی این بود که با رفتن توی سایتشون و وارد کردن زمان سفرتون میتونید نرخ تور برای تعداد شبهای مورد نظر و یا هتل به تنهایی رو دریافت کنید. توی همین سایت هم هر چی به زمان سفر نزدیک میشید قیمت رو بالاتر بهتون میده.

در هر حال من غیر از نامزدم یه همسفر دیگه هم داشتم که عدم هماهنگی های بینمون در تصمیم گیری متاسفانه باعث شد رزرو هتل و بلیت به دو هفته قبل از سفر موکول بشه. بلیت چارتری ایران ایر با قیمت 750000 تومن ارزونتری بلیتی بود که در اون زمان گیرمون اومد درحالیکه اگه زودتر اقدام میکردیم میتونستیم بلیت چارتری آسمان رو با قیمت 450000 تومان بگیریم. هتلمون رو از طریق آژانس دیگه ای گرفتیم. و ویزا رو هم همون آژانسی که هتل رو برامون گرفته بود گرفت با هزینه 200000 تومان برای ویزا و هتل اتاق سه نفره برای 7 شب هزینه ش 3400000 شد با صبحانه و نهار. (علت انتخاب 7 شب برای سفر این بود که نامزدم از آمریکا از شنبه تا شنبه بلیت پیدا کرده بود و 7 شب اونجا بود. این بود که ما اینطوری سفر رو برنامه ریزی کردیم) من هتل رو suha city hotel انتخاب کردم. معیارهام برای انتخاب این بود که هتل کلاب نداشته باشه چون آرامشش برام مهم بود و همینطور اینکه احتمال میدادم چند شبی مجبور بشم هتل رو تمدید کنم و تنها بمونم تو دبی و امنیت هتل برام مهم بود. این هتل روبروی در سیتی سنتر بود و بنابر این دسترسی به کارفور ( فروشگاه حاوی شیر مرغ تا جون آدمیزاد; مثل هایپراستار خودمون) رو بسیار ساده میکرد و تا ایستگاه مترو هم 5 دقیقه بیشتر راه نداشت. از طرف دیگه اینترنت خوبی داشت که برای نامزدم این مساله مهم بود چون باید از راه دور کار میکرد و به محل کارش وصل میشد.

ما یکشب هتل ابوظبی گرفتیم که روز مصاحبه راحت تر باشیم. نووتل که با تاکسی 5 دقیقه تا سفارت راه داشت و اون رو از سایت hotels.com گرفتیم. اصلا هتل خوبی نبود. لزومی هم به اینکار نبود. در ادامه میگم علتش رو.

مدیکال:
نکات:
-nmc نسبت به سایرین هزینه ش کمتره.
-اگه با مترو تشریف میبرید وارد خط سبز بشید و به سمت اتصالات ایستگاه ابوهیل پیاده بشید روبروی درب خروجی nmc قرار داره.
-نیازی به گرفتن وقت قبلی نیست. هرچند میتونید با ایمیل وقت بگیرید ولی هیچ ضرورتی نداره.
-جواب نامه اول nmc به من
[align=left]
Dear Sir/ Madam:





Thank you for your interest in our organization and the mail regarding the US medicals.



On the day of appointment, patient comes in the morning for the tests and the results would be ready after two (2) working days, provided the clinical examination, X-ray and blood tests are all normal. Any abnormality would require further evaluation. In case of certain abnormalities, issuance of the report will be one month later.



No need of fasting.



Routine cost (without vaccination) is AED425. In case of urgency (tests done in morning before 9am and patient wants reports by evening), additional charges of AED225 is applicable. From 1st October 2013, in case of certain abnormalities noted in chest x-ray which needs sputum culture for AFB, issuance of the report will be one month later and urgent charges are non-refundable.



The need for vaccination is assessed by the physician based on clinical history, gender, age and past history of vaccination. If vaccination is required, charges are added appropriately.

Documents required to be brought along are: Original passport, 3 passport size photographs with white background, Authentic Vaccination Record in English (if any) & Embassy Appointment letter.



Kindly let us know when you want the appointment so that we can book it for you.





Thank you and Good Day!

البته توضیح اینکه اونها در نهایت از من خواستن که بین 9 تا 11 صبح اونجا باشم چون مدیکال فقط صبحها انجام میشه. که من نمیتونستم صبح برم پس برای صبح فرداش ازشون وقت خواستم که اصلا جواب ندادن.

-نیازی به یک شب اقامت در ابوظبی نیست و گمان نکنید کارتون راحت تر میشه. بهتره با ترانسفرها برید.


کارایی که من کردم:
ما صبح 7 سپتامبر به دبی رسیدیم. من قصد داشتم عصر ساعت 4 برم nmc. البته طی مکاتبات با nmc گفته بودن که فقط صبح هستن اما دوستای لاتاری گفتن که اگه عصر برید هم میپذیرند. متاسفانه بعد از باز کردن چمدونم متوجه شدم جز لباسهای تو خونه و شلوارها و کفش و لباس روز مصاحبه بقیه لباسهامو جا گذاشتم!!! کاری که در مورد من بی سابقه و عجیب بود اما وقتی استرس باشه هر چیزی ممکنه. بنابر این به جای nmc رفتم سیتی سنتر و دو تا بلوز خریدم. و nmc رو صبح یکشنبه یعنی فردای رسیدنم رفتم. رفتم مترو یه کارت نقره ای خریدم و رفتم مدیکال.

اونجا مشکلی نبود. راهنمایی میکنند که چه کار کنید. وقت هم لازم نبود. مرحله آخر مدیکال ویزیت پزشک بود. معاینه شکم و سینه برای خانم ها انجام میشه و یه شرح حال کامل ازتون گرفته میشه. واکسنهایی که من زده بودم جدیدا یک نوبت mmr و یک نوبت td بود که دو هفته قبل از مصاحبه زدم (به پیشنهاد خانم دکتر انیستیتو پاستور خودمون) بقیه رو قبلا زده بودم. آبله مرغان گرفته بودم. ازم آژمایش و تست نخواستن. توی کارت انیستیتو نوشته بود قبلا گرفتم. تست آنتی بادی نداده بودم و هیچ سوالی هم ازم نشد راجع بهش. آنفلوآنزا رو هم نزدن چون فصلش نیست الان. در ضمن منو خانم دکتر سونیتا ویزیت کرد و دکتر شوکلا رو ندیدم. روز گرفتن جوابم سه شنبه قبل از 12 تعیین شد و اون روز دو تا پاکت در بسته تحویلم دادن و تاکید کردن که باز نشه (که من فکر کردم اون پاکت معروف که نباید باز بشه همینه!!!) و یه برگه هم به خودم دادن که گفته بودن یکماه بعد مجددا td رو بزنم و همینطور شش ماه بعد. علت اینکه 5 نوبت کودکی در زمان مناسب تزریق نشده. البته با مراجعه به پروتکل جدید آمریکا 5 نوبت من در کدکی هیچ مشکلی نداره ولی خب اینجوری نوشتن دیگه.

سه شنبه صبح بعد از گرفتن جواب مدیکال عازم ابوظبی شدیم به سمت هتل نووتل. با مترو رفتیم ایستگاه الغبیبه و از اونجا اتوبوس برای ابوظبی. هزینه شو یادم نیست اما خیلی کم بود و سفر راحتی هم بود. ابوظبی که رسیدیدم رفتیم هتل و بعد هم رفتیم گشت و گذار تاشب. شب برگشتیم که مدارک رو چک کنیم واسه فردا که دیدیم ای دل غافل عکسهامونو هتل دبی جا گذاشتیم. یه خورده تو سر خودمون زدیم بعد من زنگ زدم به لیدر هتلمون تو دبی. با کلی دنگ و فنگ پرسنل هتل راضی شدن برن تو اتاقمون و عکسها رو بردارن و بدن به آقای لیدر. ایشونم عکسها رو سپردتن به آقایی که ترنسفر انجام میداد تا صبح دم سفارت برسونه دستمون. خلاصه 100 درهم دادیم و عکس ها رو صبح دم سفارت تحویل گرفتیم. هتلمون تو ابوظبی با اینکه یه هتل چهار ستاره بود اصلا ازش راضی نبودیم. اولا که به وضوح نژاد پرست بودن و با ما که ایرانی بودیم برخوردشون بد بود(عرب بودن پرسنل). شب هم که ازشون اتو خواستیم گفتن تموم شده اتو! حالا فکرشو بکنید من با اون استرسی که سر عکسها داشتم با کمک آب و سشوار پیرهن نامزدمم اتو کردم! در نهایت هم نامزدم بلوز یقه سه دکمه با جین مشکی پوشید. منم یه پراهن سورمه ای داشتم که پوشیدم (آستین کوتاه و از پایین تا روی زانو. با کمربند مشکی و کفش جلو بسه مشکی بدون پاشنه) نامزدم میگفت اونجا سر کار بخوای بری همین شکلی میپوشی و مهمتر اینکه من توش راحت بودم.

مصاحبه:
بعد از بازرسی بدنی رفتیم داخل. شماره سه رو بهمون دادن. داخل که دو بار صدام کردن. اول یه باجه ای مدارک رو تحویل گرفت. من هر فرم رو داخل یک کاور گذاشته بودم. از تو کاور باید در میووردم و تحویل میدادم. خودش منگنه کرد. عکس ها رو هم جدا تحویل دادم که خودش ضمیمه فرم کرد. مدارک آشنایی رو بهش ندادم. یادم نیست چرا ولی فکر کنم نخواست که ندادم یا شاید چون گفت فرم ها رو بده... نمیدونم... اونقدر استرس داشتم که یادم نمیاد. اما مدارک تو یه پوشه جدا دست نامزدم بود.( مدارک آشنایی شامل پرینت ایمیل ها از 2008 تا حالا هر ماه یک ایمیل. تلفن هامون. عکسهامون, بلیتهای سفر نامزدم و سفرهای داخلی که همراه هم بودیم, حتی کارتی که پشت مجلاتی بود که به اسم من به آدرس نامزدم فرستاده میشد و اسم من همراه آدرس نامزدم روش بود: این مدارک هرگز ازم دخواست نشد و دیده نشد!!!) مدارک اضافه مثل کپی هایی که نیازی نبود و شناسنامه و کارت ملی رو هم که برگردوند چپوندیم تو یه پوشه دیگه. بعد بلافاصله رفتیم دم باجه بغلی و من انگشت نگاری شدم.
بعدش هم شمارمو صدا کرد واسه مصاحبه. مصاحبه م رو یه خانم آمریکایی میانسال انجام داد. لاغر بود و خوش قیافه و خیلی جدی. وقتی سوال میکرد و من جواب میدادم اصلا نگاهم نمیکرد. شاید کارش خوب و قشنگ نبود اما این باعث شد من اصلا حس اینکه دارم مصاحبه میشم نداشته باشم که خودش نعمتی بود تو اون شرایط استرس. البته نامزدم میگه وقتی سوال میپرسید نگاهمون میکرد و بعدش وقتی تو جواب میدادی مشغول برگه ها میشد.

سوالها: خیلی با فاصله پرسیده میشد و درحالیکه ایشون برگه های مدارک رو زیر و رو میکرد. طوری که من تا آخرین سوال هنوز فکر میکردم هنوز مصاحبه شروع نشده. یعنی کلا یه جوری بود که حس نکردم دارم مصاحبه میشم.

اول قسم خوردم
بعد یه جا تو برگه گفت اسم نامزدت رو بنویس و امضا کن. که اصلا نفهمیدم چی رو امضا کردم.
1. کار میکنی؟ نه دانشجو ام.
2. چجوری با هم آشنا شدین؟ معرفی...
3. اولین بار کی دیدیش؟ فلان ماه 2008
4. کسی رو آمریکا داری؟ نه فقط فلانی (یه فامیل دور)
5. تا حالا آمریکا سفر کردی؟ نه

(قبلش اون خانمی که مدارکمو تحویل میگرفت هم ازم پرسید ازدواج کردی؟ گفتتم نه.)

بعدش گفت توی این سایت (همون سایت که پست رو مشخص میکنن) ثبت نام کن. که من گفتم قبلا ثبت نام کردم. گفت پاست میمونه اینجا, منتظر باش 3 یا 4 روز دیگه وقتی برات ایمیل زدن, برو و از پست پاست رو بگیر.
من اصلا نفهمیدم چی شد! برگه رنگی هم بهم نداد. همینطوری فرستادم بیرون.
ما وقتی اومدیم بیرون من گفتم پس برگه رنگی چی شد؟! بعد نامزدم باز رفت تو دنبال رسید(برگه رنگی). اما آفیسر بهش گفت که نیازی نیست. برید پست مدارکو میدن...


نکاتش این بود:
-اولا اگه نامزدتون بتونه باهاتون بیاد تو خوبه. چون به همین دلیل بود که از من زیاد سوال نپرسید.
-نامزدم در طول مصاحبه صحبتی نکرد. فقط گاهی بینمون لبخند رد و بدل شد. اونم یه کوچولو! همین...
-نامزد منو دربان گفت که نمیذارن بره تو اما رفت تو پذیرش دم در هی اصرار کرد تا گذاشتن بیاد.

در ضمن:
-یه کیس نامزدی دیگه بود که بدون نامزدش بود و خیلی سوال پیچ شد. که وقتی نامزدم دوباره دنبال برگه رنگی رفت تو دیدش که توسط همون آفیسر مصاحبه میشد. گویا راجع به شغل و محل کار نامزدش اطلاعات زیادی نداشته.البته در نهایت به ایشون هم ویزا یکضرب دادن.(هورررررررراااااااااااا)

-یه خانم آسیایی با همسر آمریکاییشون هم اونجا بودن که حدود یکسال از اقدام تا اپروو و مصاحبه شون طول کشیده بود. ایشونم با همسرشون رفتن داخل اما نفهمیدم آخرش چی شد.

بعد از مصاحبه:
ما سه نفر بودیم یه تاکسی از ابوظبی گرفتیم که تا هتلمون در دبی 250 درهم هزینه ش شد. شماره تاکسی های ابوظبی اینه: 600535353

ما حساب کرده بودیم که احتمالا ویزا یکشنبه یا دوشنبه دستمون میرسه تا ظهر شنبه هم که شبش بلیت داشتیم مدام ایمیل چک کردیم اما خبری نشد. این بود که رفتیم که پرواز منو بندازیم سه شنبه. پروازمون سوخت شد و یه بلیت جدید از ماهان گرفتیم 850 درهم. سه شب دیگه هم همون هتل رو از سایت hotels.com رزرو کردیم برای یک نفر.
نامزدم داشت برمیگشت آمریکا و چون نگران بود که من تنهام اونجا گفت بریم قبلش جای پست رو یاد بگیری. رفتیم تا پست. (بازم میگم پست شنبه بازه). من نشستم رو صندلی و اون رفتم همینجوری یه چک هم بکنه حالا که تا اینجا اومدیم!. یهو دیدم یه پاکت گرفته بالا و داره میخنده. فهمیدم که بععله! هرچند ایمیلی نزدن اما ویزام رسیده به پست دبی. اممضا کردم و تحویلش گرفتم.
با عرض شرمندگی من یکی از مدارکم هم تو سفارت گم شد. این بود که با هیجان زیاد پاکت رو پاره کردیم که ببینیم برام فرستادنش یا نه... غافل از اینکه اون پاکتی که نباید باز میشد همین بوده. جالبه که مامور پست دید و هیچی نگفت...
ما هم غافل از اشتباهی که کردیم برگشتیم آژانس هواپیمایی و بلیت سه شنبه رو کنسل کردیم و 50 درهم جریمه دادیم. فکر میکردیم من شب با بقیه برمیگردم. هتل رو نشد کنسل کنیم اما باز خوشحال بودیم که من تنها دبی نمیمونم. سر راه برگشت به هتل رفتیم سیتی سنتر که نامزدم درهم های باقی مونده شو رو به دلار تبدیل کنه و ببره. من گفتم میخوام تنهایی یه چرخی بزنم تو سیتی سنتر. بهش گفتم میشه گوشیتو بدی که حین خرید به مامانم اینا زنگ بزنم ببینم چیزی میخوان یا نه (ما فقط یه سیم کارت اتصالات داشتیم که برای هر سه مون کافی بود). یهو دست کرد تو جیبشو دید گوشیش نیست!!! فهمیدیم تو تاکسی جاش گذاشته... هر چی زنگ میزدیم به گوشی کسی جواب نمیداد.رفتیم کنترل روم (اتاق امنیتی) سیتی سنتر. گفتن از دوربین هاشون تاکسی رو که ما ازش بیرون اومدیم پیدا میکنن و پیدا کردن با مشخصات راننده و شماره تماس و همه چی. اما قبلش راننده گوشی رو بلاخره جواب داد و گفت مسافرشو برسونه میاره گوشیمونو. ماهم وایسادیم منتظرش تو برق آفتاب جایی که پیاده شده بودیم. اما خبری نشد. آخرش من برگشتم کنترل روم که بگم یارو پیداش نشده. مامور اتاق کنترل به پلیس خبر داد در همین حین بود که من چشمم به نوشته روی پاکتی که از پست گرفته بود و دستم بود افتاد و فهمیدم نباید بازش میکردیم. نتیجه اطلاع به پلیس این شد که راننده 30 ثانیه بعد با عذر خواهی دم در سیتی سنتر بود البته 60 درهم هم شارژمون کرد. نامزدم خوشحال بود اما من مجبور بودم خبر بد بعدی رو بدم: عزیزم ما نباید اینو باز میکردیم Sad

خلاصه اینکه نامزدم برگشت آمریکا با ناراحتی و دلواپسی. اونروز شنبه بود و سفارت تعطیل و ما حتی نتونستیم تماس بگیریم با سفارت. خواهر نامزدمم برگشت ایران و من موندم دبی. زنگ زدیم به ملیکا که باهاش برم ابوظبی. گفت برای این کارها باید ساعت 1عصر به بعد بری سفارت. روز بعد ساعت 11 قرار بود همسرشون بیاد دنبالم که با تاخیر اومدن و من ساعت 2 رسیدم ابوظبی. سه تا همراه تو این سفر داشتم که یکیشون آقایی بود که لاتاری برنده شده بود و به همسر و بچه هاش ویزای یکضرب داده بودن ولی خودشون چک خورده بودن و اومده بودن ویزاشون رو بگیرن. واقعا ازشون ممنونم چون خیلی آرومم کردن. گویا ایشون هم مامور پست بسته شون رو پاره کرده بوده(وقتی میخواسته اون رو از بسته بندی پلاستیکی رویی دربیاره این اتفاق میافته) و مثل من اومده بودن سفارت و دوباره براشون seal کرده بودن. فقط اینکه بدون وقت نمیشه برید تو سفارت. من برگه پیکاپ ویزای یکی از دوستای لاتاری رو که پیکاپ ویزا رو به خانم ملیکا سپرده بودن گرفتم و به بهانه اون رفتم داخل. بهم شماره 39 رو دادن. شماره رو که صدا کردن اول برگه اون دو نفر رو دادم. خانمی که پاسپورتشون رو با ویزا تحویلم داد ازم خواست که حتما شماره پاسپورت روی ویزاها رو با پاسپورت چک کنم که مثل هم باشه. بعد هم تاکید کرد که بسته ها باز نشه. اینجا بود که من بسته باز شده خودم رو با گردن کج نشونش دادم. اون خانم: بازشون کردی؟! بدش به من. بعد مثل روز اول تحویلم داد Smile و گفت دیگه بازشون نکنی ها...
و ما برگشتیم دبی. من دم هواپیمایی پیاده شدم و یه بلیت برا فرداش گرفتم.

باقی نکات:
-برای ترانسفر ابوظبی آقای مومنی از هرکسی یه مبلغی گرفت. از من 150 درهم از بعضی ها هم 100 درهم. برای رفت و برگشت. لیدرمون گفت برای چهار نفر نباید بیشتر از 100 میگرفته.

-اگه خواستید بلیت برگشت به تهران از دبی بگیرید هر روزی که برید برا فرداش بلیت هست. مجبور نیستید از چند روز قبل اقدام کنید.

-من رزرو هتل رو برای اقامت بیشتر از سایت hotels.com انجام دادم. لیدرمون اصرار داشت که زنگ بزنیم و از ایران این کار رو با کمک آژانس انجام بدیم که صبحانه و ناهار هم داشته باشه و ارزونتر در بیاد. اما راستش با سایت hotels خیلی به صرفه تر و ارزونتر در اومد برامون. صبحانه و نهار رو هم از سیتی سنتر تهیه کردم که خیلی به صرفه تر بود.

-برای چنج دلار به درهم فرودگاه مناسب نیست. به جز اون اکثر فروشگاهها و هتل ها با 3.65 چنج میکنن. یه صرافی تو dubai mall 3.68 برامون چنج کرد.

-پست دبی با مترو خوش مسیر نیست. با تاکسی برید. بگید میرید الراموال - امپست.

- یه چیز دیگه راستی: یادتون باشه دبی خیلی جای تنها موندن نیست. نه اینکه بگم خیلی نا امنه... ولی اون دو روزی که تنها بودم فهمیدم خیلی هم امن و راحت نیست و وقتی تنها میری بیرون ممکنه مزاحم هم پیدا بشه... البته خوبیش اینه که از پلیس بدجور میترسن. اینم شمارشه 999 برای موارد اضطراری و 901 برای غیر اضطراری. برای آمبولانس هم همون 999ه.
این همه سفرنامه شلوغ من بود. امیدوارم استرس باعث نشه اشتباهات ما رو بکنید. چون واقعا خیلی همه چیز آسونه.. اصلا نگران نباشید... علت اینکه همه اشتباهاتم رو براتون به تفصیل نوشتم این بود که اگه خدای نکرده کسی تکرارش کرد و ازتون کمک خواست بتونید راهنماییش کنید.

از همه تون که در طول این سفر پرماجرا و پر مخاطره کنارم بودید و راهنمایی کردید و دلداری و دلگرمی دادید یک دنیا ممنونم.

برای همه شما بهترین ها رو آرزو دارم.
نوع ویزا: K1---دریافت recipt number: ژانویه2013---سرویس سنتر: کالیفرنیا---اپروو: 16می 2013---دریافت دعوت نامه مصاحبه: 11ژوئن--- مصاحبه: ابوظبی---زمان: سپتامبر 2013---دریافت ویزا:سپتامبر 2013---ورود به آمریکا: فوریه 2014

سفرنامه من در ابوظبی برای دریافت ویزا
پاسخ
[font=Arial]سلام دوستان
کاش بتونم با این سفرنامه ابوظبی کمکی به شما دوستان خوبم کرده باشم .
من سفرنامه را بخش بخش کردم و به طور مفصل شرح دادم که دوستان بنا بر احتیاج هر بخشی که خواستند را بخوانند .
من کیسم نامزدی بود K1 (may 2012) اقدام کردیم و (may 2013)اپرو شدم .البته فکر میکردیم 6-7 ماهه اپرو بشم که خیلی بیشتر طول کشد بلاخره توی jully 2013 نامه دعوتنامه برای 25 septamber امد .
با اجازه تون همه مراحل را از بعد از اپرو شدن می نویسم تا روز مصاحبه :
واکسنها
وقتی که اپرو شدم رفتم دنبال واکسن هام که خیلی به نفع ام شد .
1-واکس هپاتیت ام چند سال پیش زده بودام . و کارتش را داشتم .
2-منژیت هلال احمر اصفهان زدم
3-انفولازا را هم هلال احمر اصفهان
4-MMR را یکی را اصفهان زدم یکی هم تهران ......( بچه های اصفهان بدونند که انیستو پاستور مهر دکتر افغری را قبول نمی کنند . چون این آقای دکتر فقط پول می گیره و مهر می زننه و واکس را نمی زنه و وقتی شما برای تایید می روید انیستو پاستور مهر اقای دکتر را قبول نمی کنندچون می دونند که نزدید . Sad پس قبلش با چند تا مرکز بهداشت تو اصفهان سر بزنید تا بتونید این واکس را در دوتا دوره یکماه بزنید .تنها مرکزیmmr که داشت تو اصفهان مرکز بهداشت شهدا - اول خیابان ابن سینا بود )
5-Tdرا هم تو مرکز بهداشت محله مون زدم
6-آبله مرغان را هم تو پاستور گفتم تو بچگی گرفتم تو کارتم نوشتند و مهر کردند .
مراحل اماده کردن مدارک
 صفحه اول دعوتنامه که تاریخ رفتن شما به سفارت می باشد را ازش 2-3 تا پریت داشته باشید .خیلی مهمه .همه جا اول از همه می خواستند .
1-فرم های که داخل دعوتنامه خواسته بودند را یک به یک پر کردیم و جاهای که خواسته بودند را امضاء کردیم .خداشکر نامزدم تو August امد ایران و به من خیلی کمک کرد
Form DS-230, Biographic Data
Forms DS-156, Nonimmigrant Visa Application (TWO COPIES )
این فرم جای عکس داره که توی سفارت روز مصاحبه خودشون می چسبونند
Please note: A completed visa application (Form DS-156) should be filled electronically online https://evisaforms.state.gov/ds156.asp
Form DS-157
http://www.state.gov/documents/organization/126741.pdf
DS-156K, Nonimmigrant Fiancé (e) Visa Application (do not sign prior to interview)
http://www.state.gov/documents/organization/82063.pdf
2-بعد شناسنامه ام دادم ترجمه کردند . تایید دادگستری
3-رفتم اداره تشخیص هویت و عدم سوء پیشینه و انگشت نگاری کردم که جوابش 10 روز بعد امد در خونه – بعد دادم ترجمه و تایید دادگستری
4- عکس 10 تا 5*5 cm چاپ کردم ( جهت اطمینان ) برای مدیکاال (بیمارستان) 3 عکس می خواستند برا سفارت هم 3عکس خواستند
5-پاسپورت با 2 سری کپی از صفحه اول و دوم
6 - فرم I-134 و فرم اسپانسرم به 1040 همراه با حساب بانکی (مهم)
نکته : اگه اسپاسرتون غیر از نامزدتون است کپی پاسپورت امریکای اسپانسر را داشته باشد .
7-یک سری هم مدارک جهت اثبات کردن رابطه مون جمع جور کردم EVIDENCE OF RELATIONSHIP...که مورد اول و دوم از همه مهمتر بود ..
(البته روز مصاحبه به غیر از عکس ها بقیه موارد را اصلا نگاه نکرد . اما دوست ام که رفته بود آنکارا همه ایها را خواسته بودند )
1. بلیط های که نامزدم تو این 2 سال آمده بود ایران
2. عکس های دو نفری و خانوادگی همراه با تاریخ در کنار عکس

3. پرینت تلفن و موبایل خودم و نامزدم
4. پرینت از skpe video ,oovoo,yahoo massanger,
5. ترجمه فاکتور های هدایای نامزدی (حلقه و سرویس جواهر )
همه مدارک را من تو یه کلاسور به ترتیب داخل کاور جاگانه گذاشته ام. که موقع تحویل اش خیلی راحت بودم .

مقدمات رفتن
بعد از اماده کردن همه مدارک رفتم سراغ بلیط و هتل که بلیط را چارتر نگرفتم به قول خود آژانس مسافرتی بلیط سیستمی گرفتم که بتونم اگه لازم شد عقب بندازم. ;که خیلی به نفع ام شد .
3 مهرچهارشنبه (25 sep) مصاحبه داشتم و با توجه به اینکه میدونستم که یک روز مدیکال و یک روز هم جوابش وقت نیاز داره . روز یکشنبه 31شهریور بلیط از تهران( ساعت 7 صبح )گرفتم و برگشتم را یک روز بعد از مصاحبه پنجشنبه گرفتم .هتل هم با چند نفر مشورت کردم گفتند بهتره میدان ساعت یا میدان ماهی بگیریدکه به مراکز خرید نزدیک باشه و هم رفتنت به ابوظبی راحتر باشه .که همان طرفا گرفتیم.

تماس با خانم ملیکا
من تو مهاجر سرا خونده بودم که خانم ملیکا می تونه کمک کنه هم برای مدیکال و هم برای رفتن به ابوظبی .که 3 روز قبل از رفتن باهاش تماس گرفتم و قرار برای رفتن به بیمارستان و سفارت گذاشتم .(گفت تا رسیدی فرودگاه تماس بگیر )
شروع سفرنامه

فرودگاه

سر ساعت .8 پرواز از فرودگاه امام خمینی داشتیم تقریبا ساعت 10 دبی بودیم تصمیم داشتم که سیم کارت اتصالات بخریم اما تا از بازرسی میخواستیم در بیایم طول کشید و من موبایل ایرانم را روشن کردم و به خانم ملیکا زنگ زدم .از شانس خوبم گفت دم فرودگاه است و منتظر 5 نفر دیگه از بچه های تهران برای رفتن به بیمارستان است .منم سریع با کلی معدرت خوای زدم تو صف رفتم بیرون .(البته چمدان ها را پدرم گرفتند و رفتند هتل .)من فقط پاسپورت کارن واکس . نامه دعوتنامه و 3 تا عکس با خودم بردم .بلاخره سوار ماشین خانم ملیکا شدم که یک فورد قهوه ای بود و منتظر شدیم بقه بچه ها هم امدند و راهی بیمارستان شدیم .
New Medical Center
همه کارکنانش هندی بودند و به غیر از دکتر شوکولا کسی فارسی بلد نبود .پذیرش کلینیک ازم پاسپورت 3 تا عکس کارت واکسن دعوتنامه را گرفت .و منتظر شدم تا صدام کردند .بعد رفتم پیش دکتر شوکلا و نزدیک به 20تا سئوال ازم کرد و بعد م معاینه ریه و بعد یه خانمی معاینه شکم و سینه . بعد رفتم باجه یه مقداری پول دادم .حتما درهم دنبالتون باشه بعدش برای معاینه چشم و قد و وزن رفتم –دوباره پول دادم رفتم ازم خون گرفت – دوباره صندوق پول دادم و عکس قفسه سینه گرفت .بعد از هر کاری یک رسید میدادند که خانم ملیکا ازم می گرفتش جمعآ440 درهم هزینه شد .بعد منتظر بقیه بچه های گروه شدم تا خانم ملیکا ما رسوند به هتل هامون .و قرار شد که خود ملیکا جواب ها را بگیره و روز مصاحبه بهمون بده .از خانم ملیکا متشکرم
خوب ما یکشنبه ،دوشنبه و سه شنبه را به فکرو استرس گذروندام .کمی گشت و گذار و خرید سر کردیم .

هزینه های رفتن و برگشت به ابوظبی – خانم ملیکا
یک مورد مهم : هزینه دریافتی ملیکا هر نفر 150درهم برای رفتن و برگشتن به ابوظبی است که کارهای مدیکال و گرفتن جوابش را به قول خوشون رایگان براتون انجام میده .
و اگه ایشا الله بعد مصاحبه قرار شد دوباره برای گرفتن ویزاتون (یه ضرب ) برید بازم کنسولگری ابوظبی 150درهم میگیرند.
اما اگه خودتون تاکسی بگیرید تنها برید 480 درهم تاکسی دربست تا ابوظبی می شه ولی اگه با چند نفر تاکسی بگیرید نفری 120درهم میگیرند .
نکته مهم :اما اگه با ملیکا رفتید به لیدر تورتون نگید چون اگه بفهمند که با کسی به غیر از خودشون دارید می روید رفتار وحشیانه ای میکنند باهاتون .همینطور که آقای صالحی از سرو تور با من رفتار ناشایستی داشتند . و حرفهای دروغ زیادی گفتند .
شماره های خانم ملیکا :
0557388634...و ...0567889083

سیم کارت اتصالات دبی- مترو –تاکسی
سیم کارت اتصالات را می تونید 30درهم از هر سوپر مارکتی بخرید که 25درهم شارژ داره . و هر دفعه می تونید از 25درهم یا 50 درهم شارژش کنید .
برای گشتن تو دبی به راحتی میتونید از مترو استفاده کنید .که تو هر ایستگاه نقشه کامل وجود داره با خرید کارت نقره ای می تونید به صرفه تر رفت و آمد کنید .
تاکسی هم فراوان هست .و به نظر من امن چون من خیلی زیاد تنها سوار شدم .همه تاکسی ها کیلومترشمار دارند .اولش 3 درهم شارژ می کنند .

جواب مدیکال
صبح روز مصاحبه جوابهای مدیکال را ازخانم ملیکا می گیرید که شامل یک پاکت نارنجی در بسته و یک برگه سفید اطلاعات واکسن ها و یک عکس بزرگ رادیولوژی از قفسه سینه است. که همه مدارک را با خودتون ببرید تو کنسولگری ولی فقط پاکت نارنجی را ازتون می گیرند .یادتون باشه عکس رادیولوژی و برگه سفیده را با خودتون تو فرودگاه امریکا ببرید .

روز مصاحبه
با ملیکا ساعت 4:15 صبح قرار گذاشتیم من ساعت 3:30بیدار شدم یه لیوان قهوه با شیرینی خوردم کت شلوار مشکی رسمی پوشیدم و ساعت 4آماده بودم همسرملیکا آمد جلوی هتل دنبالم و رفتیم دنبال بقیه بچه ای که می خواستند بیاند .یه خانم و اقا که برای TALENT VISA اقدام کرده بودند و یک اقای دیگه که برای FAMILY VISA امده بودند .راهی ابوظبی شدیم . تو راه اقای مومنی همسر خانم ملیکا تجربیات خوبی برای مصاحبه در اخیتارمون گذاشتند .ساعت 6.30 بود که رسیدیم جلوی در کنسولگری .خدا رو شکر اولین نفرات بودیم .
ساعت 7.30یه اقای که فکر کنم فلیپینی بود امد پاسپورت هامون و نامه دعوتنامه را چک کرد و ما را راهنمای کرد جلوی در اولی که یک چهارپایه بود که نباید از اون جلوتر میرفتیم تا صدامون کنه .بعد تک تک رفتیم داخل کیف ام را گرفت بازرسی بدنی شدم و من با یک کلاسور از مدارک و پاسپورتم وارد شدم ......
بعد از راهرو درختی رد شدیم و رسیدیم به در دوم .اونجا نوع ویزا را سئوال می کردند ( البته نامه دعوتنامه را باز دید) و شماره داد .شماره من 2 بود .رفهتیم داخل روی یک سری نیمکت نشستیم .
موقعیت مکانی دفتر کنسولگری
خیلی جای معمولی بود شبیه به سالن انتظار بیمارستا نها با یک سری صندلی چوبی با این تفاوت که سمت چپ سالن یک سری باجه بود که با شیشه جدا شده بود .
3 تا از باجه ها مخصوص ویزای مهاجریتی با تابلو های ابی رنگ بود و فکر کنم 5-6 دیگه اش غیر مهاجرتی با تابلو های زرد رنگ .و یک اتاق و سرویس بهداشتی .1باجه برای انگشت نگاری( البته لیزری بود و جوهری نبود ) 1باجه هم صندوق گرفتن پول .

شروع مصاحبه
از ساعت 8 شروع به اعلام شماره ها کردند ساعت 8:5 دقیقه شماره 2 را برای باجه 3 اعلام کرد .که یه خانم مسن ایرانی پشت باجه بود .رفتم ایستادم جلوی باجه
مدارک را خواست لول پاسپورت و برگه دعوتنامه را دادم بهد به ترتیب فرم ها را از کاور در میاوردم و با آارمش از زیر شیشه رد می کردم داخل و.... پس از بررسی یک سری مدارک را بهم برگردوند.فقط پاسپورت –شناسنامه و ترجمه –فرمهای موردنظرشون –ترجمه عدم سوءپیشینه –و 3 تا عکس که همون موقع به فرم ها منگنه کرد و.ازش سئوال کردم عکس ها و پرینت های تلفتنها و مدارک اثبات نامزدی را نمی خواید .گفت فعلا نه بعد اگه لازم شد می گیریم
سئوال های که ازم پرسید :
1. ازدواج کردی قبلا؟ گفتم :نه مجددا پرسید اصلا ازدواج نکردی ؟ گفتم نه
2. کار میکنی ؟ گفتم بله
3. خصوصی یا دولتی ؟ گفتم بخش خصوصی .
(در صورت دولتی بودن کارتون FBI چک می گیرید )(اگه آقا باشد سربازی را می پرسه که درصورت رفتن به FBI چک می گیرید)
بعد یه برگه آبی رنگ داد گفت برو باجه اخر 240دلار پرداخت کن و رسیدش برام بیار بعد از گرفتن رسید گفت بشین تا صدات کنند..یه کمی اخمو و بد اخلاق بود.
بعد یه خانمی صدام کرد شماره ام دید و ازم انگشت نگاری کرد
بعد از 10دقیقه باجه شماره 2 شماره منو اعلام کرد .رفتم جلوی باجه یه خانم بلوند لاغر اندام امریکایی اونجا بود
اول لزم خواست که سوگند یاد کنم
یکی از فرم ها را داد که اسم نامزدم بنویسم و امضا کنم .
سئوالات ( با لحن خشن ):
 کجا با هم آشنا شدید ؟ تو یک مهمانی خانوادگی
 کی ؟ دسامر 2011
 ازدواج کردی ؟نه ( یه نیم نگاه به انگشت ام کرد که من یه حلقه ساده طلایی دستم کرده بودم )
 کار می کنی ؟بله
 چه کاری ؟....کجا؟..... خصوصی یا دولتی ؟ خصوصی
 نامزدت کارش چیه ؟ دانشجو
 کجا؟....
 این که دانشجوء مخارج زندگیت را کی می خواد بده ؟(خیلی لج ام گرفت ) گفتم عمه نامزدم ساپورتم کرده بعدم خودم دارایی دارم .(که از گفته خودم خنده ام گرفت )
 با خانواده اش – پدر و مادرش –زندگش می کنه ؟نه تنها
 کجاست الان ؟ امریکا ......
 چند سال امریکاست ؟....
بعد دیدم یک سری عکس های که قبلا بهش داده بودیم را پسم داد .منم همون لحظه سئوال کردم نمی خواهید مدارک اثبات نامزدی ما را ببینید که یه نیم نگاهی کرد گفت نه .اما من سریع البوم عکسی که آماده کرده بودم را از زیر شیشه دادم تو .گرفت و خیلی دقیق و سریع یک به یک اش را دید و برگردون بهم .ایقدر سریع سئوالات پیش رفت که نفهمیدم که مصاحبه تمام شد . در اخر یک کارت صورتی رنگ داد بهم و گفت یکشنبه ساعت 2 بیا پاسپورت را بگیر .منم فقط گفتم چشم .
بعد با ناراحتی امدم بشینم تازه دوزاریم افتاد یعنی بیا ویزاتو بگیر که از خوشحالی می خواستم جیغ بزنم . خلاصه به همون ترتیبی که امدیم رفتیم بیرون و کیف ام را پس گرفتم و سوار ماشین آقای مومنی شدم .
زن و شوهری visa talent را مثل من پاسپورتشون را گرفته بودند و قرارشد یکشنبه دوباره با هم بیایم ابوظبی .(اقا سربازی نرفته بود ) و اقای که family visa می خواست را پاسپورتش پس داده بودند به خاطر سربازی گفته بودند برو تو سایت چک کن و بعد بیا
خلاصه ما یک راست رفتیم دفتر ایران ایر تو میدان ساعت .و بلیط هامون از پنجشنبه عوض کردیم برای دوشنیه اصفهان .
چون هتل را تا پنجشنبه گرفته بودیم میخواستیم تمدید کنیم که خدا را شکر یکی از دوستای پدرم که خانه داشت امد دنبالمون و مارا برد خانه خودش تا روز یکشنبه هم گشتی زدیم .

گرفتن پاسپورت
ساعت 11 به همون روال قبل با اقای مومنی همسر خانم ملیکا راهی ابوظبی شدیم ساعت 1:15 دم سفارت بودیم .خیلی شلوغ بود ساعت 1:35 آقا فلیپینی امد کارت هامون و کپی پاسپورتمون را چک کرد و طی بازرسی داخل رفتیم .ایندفعه شماره ام 35 بود که از ساعت 2شروع کردند و نوبت من ساعت 3 شد .یه خانمی که فارسی خیلی کمی بلد بود کارت صورتی را گرفت کپی پاسپورتم را چک کرد و پاسپورت ام و یک پاکت زرد رنگ که گوشه باز بود و عکس ام ازش پیدا بود را بهم داد و خیلی تاکید کرد که اصلا بازش نکنم و.....این پاکت وقتی میری امریکا تو بارم نباشه دردست رس باشه چون تو فرودگاه –گمرک امریکا ازم میگیرند.بعد پاسپورتم را چک کردم ، توی یکی از صفحاتش یک برچسب که عکس و مشخصات چسبانده بودند که همون ویزا بود .فقط حواستون باشه همون موقع اطلاعات توی برچسب ویزا را با اصل پاسپوتتون چک کنید (اسپل اسم و فامیل و شماره پاسپورت )
خلاصه با بیرون امدن از کنسولگری با خیال راحت .سفرنامه من تمام شد .


یه مورد مهم : بلیط تون را اگه مطمئن هستید که FBIچک نمی خورید چارتر نگیرید .و با آژانس مسافرتی که بلیط و هتل می گیرید برنامه ریزی کنید که درصورت ماندن هزینه شبهای اضافی را مانند هزینه ای که از ایران میرید بگیرند .چون وقتی خودت اونجا اتاق برای شب اضافی می گیرید هزینه هر شب از کل پکیج آژانس مسافرتی ایران بیشتره .به طور مثال ما 4شب را کلا 500درهم گرفتیم اما برای هر شب اضافه 550درهم می گرفتند .

[/font]
Big Grin
پاسخ
سلام به تمام رفقای مهاجرسرایی عزیز. چون از این سایت بسیار کمک گرفتم وظیفه خودم می دونم اتفاق هایی که برام افتاده در طول سفر بنویسم.
من برای چهارشنبه بعدارظهر بلیط داشتم تا چهارشنبه شب هفته آینده. مصاحبه هم یکشنبه بود.

تکمیل مدارک:
من از هر مدرکم 100 تا کپی و ترجمه داشتم. پرونده ی مدارکم فکر کنم 5 کیلو وزن داشت.
یک پیش نهاد: مدارکتون رو بزارید توی پوشه های آلبومی که هر مدرکی خواستید راحت پیدا کنید و توی برگه ها گم نشید.

استارت سفر چهارشنبه:
من از مشهد تنها با پرواز ماهان رفتم. و برادرم از شهر دیگه امد دبی. مجبور شدم از اینجا کالسکه برای بچش ببرم. پلیس ایران بهم گفت چرا داری کالسکه می بری وقتی بچه نداری؟ نمی دونم این چه مدل سوالی بود!!!!
منم گفتم: همسفرام از جای دیگه ای میان.
-دفعه اولت داری می ری خارج از ایران؟
- بله!!!
نمی دونم تمام پروازهای ماهان می رن ترمینال 1 یا بعضیاشون می رن. شانس من یکی از فامیل هامون با من همسفر شده بود که به دبی زیاد سفر کرده بودند. چون ترمینال 1 بزرگ هست و تمام تابلوهای راهنما عربی رو اول نوشته همش چشمت اول عربی می خونه نمی فهمی بالاخره داری کجا می ری. خوب بود که یک راه بلد همراهم بود.
توی فرودگاه دبی هم پلیس بهم گفت خانوم شوهرت کجاست؟ کلا پلیس ها اون روز شغلشون بود به من گیر بدن. گفتم امریکا.
گفت توریستی امدی؟
بله!!!!
ساعت پرواز 6 بعد ظهر بود من ساعت 12 شب هتل بودم و برادرم به من پوست.

پنجشنبه بی مدیکالی:Sad
من به ملیکا از ایران زنگ زدم ولی اشتباه کردم قطعی با هم حرف نزدیم. قرار بود از دبی بهش زنگ بزنم و هماهنگ کنیم. اینقدر دیر رسیدم که نشد تماس بگیرم. فرداشم که بهش زنگ زدم دیر شده بود و مسافرش رو برده بود مدیکال. بهمون آدرس داد و با اون چیزی که ما توی گوگل مپ می دیدم فرق داشت. کلی زیر بارون گم شدیم. سیم کارت اتصالاتمونم هنوز اکتیو نشده بود. کلی بی چاره شدیم تا به این فروشنده ها حالی کردیم کارت تلفن عمومی می خوایم. من از ایران سرما خورده بودم در حد بنز و به خاطر آزمایش از 2 روز قبل هیچی دارو نخوردم. زیر بارون از این طرف می دویدیم به اون طرف. تا بالاخره از فروشگاه پمپ بنزین کارت خریدیم. زنگ زدیم به ملیکا گفت شما اشتباه رفتین. بیمارستان الان به شدت شلوغه و دکتر گفته فردا جمعه استثنا هستش و من میام دنبالت. می دونید که تو امارات جمعه ها تعطیل هستش و دکتر هم نیست. شانس من این دفعه جمعه بود.
ماهم دست از پا درازتر رفتیم هتل.Sad

جمعه مدیکال:
جمعه خداشکر حالم بهتر شده بود. ملیکا ساعت 7.30 اومد دنبالمون. یک آقای دیگه هم باهامون بود. خیابون ها به خاطر بارون روز قبل تا حلق توی آب بودن، به بد بختی می شد رد بشی. رفتیم نیو مدیکال سنتر. توی بیمارستان خوب بود ملیکا باهامون بود. آخه مگه می شه فهمید این هندی و پاکستانیا چی میگن. اونجا ملیکا بهم گفت برای روز مصاحبه از عقد نامت 3 تا کپی داشته باش برای احتیاط. آزمایش هام چون واکسن نداشتم شد 480 درهم فکر می کنم. امضا دادم که شنبه ساعت 7 آزمایش هام حاضره و میام می گیرم. که ملیکا خودش گفت من می رم می گیرم.

[b][b]روز مصاحبه یکشنبه:[/b][/b]
ساعت 3.30 بیدار شدیم و ساعت 4.30 آقای مومنی همسر ملیکا امد دنبال منو داداشم. یک خانواده 3 نفره و یک زوج لاتاری تو ماشین ما بود. ساعت 7 در سفارت بودیم و از سرما هی لرزیدیم. قبل از ما ملیکا با مسافرش رسیده بود و من سومی بودم رفتم تو صف. ساعت 8 نگهبانه اومد نامه ی مصاحبه و پاس ها رو چک کرد. بعدشم یکی یکی فرستادن تو و داداشم و آقای مومنی رفتن توی ماشین خوابیدن خوابالوها.
منم فقط پرونده و پول با خودم بردم داخل.
وارد سالن مصاحبه که شدیم خیلی خورد تو ذوقم. مثل پذیرش بیمارستان توی یکی از داهات های ایران بود. مثل زندانها کارمندا اون طرف شیشه بودن تازه تمام کانترها تلفنم داشت!!!!!
من نوبتم 3 بود. اول غیر مهاجرتی ها که ملیت های دیگه داشتن شروع کردن به اعلام کردن. ساعت 8.30 کارمندای مهاجرتی اومدن. آقایی که کیس فرزندی بود و توی مهاجرسرا هم عضوه اول بود و بعد هم خانواده 3 نفره لاتاری. اون آقا رفت توی اتاق برای مصاحبه که می گفت آفیسره یک آقای خیلی خوش برخورد بوده.
وقتی شماره منو اعلام کردم رفتم پای کانتر یک آقای به نظر هندی نامه و پاس و شمارم رو خواست. مدارکی که قبلا داده بودم بهش جلوش باز کرد. نمی دونم چرا گیج می زد. خودشم نمی دونست داره چی کار می کنه. در ضمن فارسی هم بلد نبود. بعد منو فرستاد برای انگشت نگاری به کانتر یک قدم اونورتر که یک خانومه ایرانی بود. اولم منو انگشت نگاری کرد به جای کیس های غیر مهاجرتی و بهشون گفت کیس من مهم تره. کلی کیف کردم.
بعد نشستم برای اعلام شمارم برای مثلا مصاحبه اونم چه مصاحبه ای. اون خانواده لاتاری هنوز در حال نشون دادن مدارکشون پای کانتر اولی بودن.
منو پای یک کانتر دیگه خواستن. یک خانوم امریکایی که از منو شما بهتر ایرانی حرف می زنه اون پشت بود و مدارکم تو دستش. بهم گفت که دست راستتو ببر بالا و قسم بخور هر چی اینجا نوشته و می گی راسته؟
-همه ی اینها تکرار کنم؟
- بگو بله یا نه.
- بله.
- این آقا چی کارته؟
-همسرمه.
-چندساله ازدواج کردی؟
- دوسال نیمه.
- اونجا چی کار می کنه؟
- تو فلان جا فلان جا کار می کنه.
- ایران کار می کردی؟
- نه.
- کسه دیگه از خانوادتم اونجاست؟
- آره داییم.
- کجا می ری؟
- کالیفرنیا
- نظرت در مورد نشست های هسته ای بین ایران و امریکا چیه؟
جانم؟؟؟!!!! این دیگه چه سوالی بود؟ مونده بودم باید بد بگم یا خوب؟ قبل از این که من حرف بزنم گفت می دونی 2 ساعت پیش توافق کردن؟ تازه اونجا یک لبخندی زد و از حالت جدی در اومد.
گفتم مگه توافق کردن؟
گفت آره 2 ساعت پیش.
- خوب خدا رو شکر ایشالا به سلامتی. برای هر دو کشور خوب باشه.
آره. سه شنبه ساعت 2 بیا ویزاتو بگیر.
تو دلم: هــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوراBig Grin
مرسی خداحافظ.
گفتم خدا بگم چی کارت کنه 100 کیلو با خودم مدارک آورده بودم محض رضای خدا یکیشم نخواستی. حتی اصل شناسنامه یا عقد نامه رو هم نخواست. چقدر ما رو حرص می دین آخه؟ از اون طرف می خواستم بپرم مچاش کنم چون لازم نبود پروازمو عقب بندازم. کلی خوشحال بودم.
کلا مصاحبه بسیار مسخره بود. اون همه استرسی که قبل از رفتن به سفر داشتم تا پام رو گذاشتم تو دبی پوچ شد رفت هوا. کلا استرس نداشته باشین چون خیلی بی خوده.
به سلامتی تمام آدمایی که اونجا نشسته بودن صدای ما رو می شنیدن داشتن گوش می دادن ما چی می گیم. تا برگشتم سوالات شروع شد خوب چی خواست و چی گفت؟ داشتم توضیح می دادم گارد امد گفت بیا برو بیرون بچه جان خیلی جو نگیرتت. منم کلا تو جو بودم. شدید بارون میومد مثل سیل. اینقدر ذوق داشتم واینستادم بارون کمتر بشه دویدم به دادشم بگم که ویزا گرفتم. موش آب کشیده به من می گفتن. بعد که من نشستم تو ماشین دیگه یک قطره بارونم نیومد.
بعدش به مامانم زنگ زدم و مامانم کلی پشت تلفن گریه کرد اشک منم درآورد. بعد به شوهر جانم زنگ زدم. آقای مومنی خیلی خوش برخورده کلی سر به سر من گذاشت هی می گفت بدبخت شوهر ندیده. خجالت بکش.
صبر کردیم همه که اومدن راه افتادیم ولی با ملیکا بودیم تو برگشت. اون خانومی که با من مصاحبه کرده بود به اون خانواده لاتاریه گفته بود حالا که ایران و امریکا توافق کردن وضعیتتون خوب می شه کجا می خواین برین؟
دست آخرم رسیدیم به حساب کتاب برای من 150 گرفت برای داداشم که همراه بود 100 درهم.
وقتی با ملیکا میرین خوبیش اینکه نفرای اولین و زود کارتون تموم می شه.

دوشنبه:
با ملیکا رفتیم وایدوادی. 30 درهم از تورهای هتل ها ارزونتره و یک طرفشو رو هم می بره.

سه شنبه دریافت ویزا:
11.30 من تنها با آقای کیس فرزندی و نامزدش و یک خانوم هم که هم کیس من بود با دختر یک سالش و زوج لاتاری که فقط خانومه اومد با آقای مومنی رفتیم به طرف ابوظبی. وقتی رسیدیم کلا اونجا بهم ریخته بود کلی آمدم بودن. یک خانومه با دخترش که روز مدیکال دیده بودمشون و با من مصاحبه داشتن رو دیدم و اول صف نشسته بودن. رفتم بپرسم چی شده نگهیانه اومد کارت هامون رو دید و من رو زودی فرستاد تو. خارج صف. ایرانی بازی بود شدید.
ایندفعه شمارم 30 بود. از 28 شروع کرد به اعلام کردن. تقریبا می شه گفت همه خانوم ها برای گرفتن ویزای یک ضرب امده بودن.
خانوم تپله ویزاهامون رو بهمون داد. یک برگه ای رو به یکیمون می داد به یکیمون نمی داد. توی برگه نوشته بود میرین تو سایت و 165 دلار قبل از ورود به امریکا برای گرین کارت پرداخت می کنین.
اینم سایتش:
http://www.uscis.gov/uscis-elis
ساعت 4 رسیدیم دبی و من رو گذاشتن سیتی سنتر. ملیکا بهمون گفته بود با تخفیف ازتون 125 درهم می گیرم. آقای مومنی می گفت نه 150 می شه منم گفتم نخیر 125، تازه تخفیف هم بدین. کلی سر به سر من گذاشت من هم پول رو حساب کردم. مثل خل ها خوشحال خودم رو از ماشین پرت کردم بیرون که به داداشم ویزامو نشون بدم. همون جا که پیاده شدم یک شیشه آب از تو ماشین افتاد. منم گفتم چیزی نیست دیگه رفتم.
تا ساعت 11 شب توی سیتی سنتر بودیم و پولامون ته کشید. رفتیم صرافی پول چنج کنیم و صرافیه گفت تومن نمی خریم. داداشم گفت خوب دلار میدیم. نگاه کرد دید دلارهاشو هتل گذاشته. بهش گفتم اا من دلار دارم که با خودم بردم سفارت. حالا هر چی می گردم کیفم رو پیدا نمی کنم. 100 بار کولم رو گشتم. وای خدایا نه پولاهامو گم کردم. وای حالا چی کار کنم؟ Sad
خوشحالی ویزا شد مثل زهر مار برام. به پولیس سیتی گفتم و گزارش نوشتم. اونم رفت دوربین ها رو چک کنه. به آقای مومنی زنگ زدیم گفت من چیزی پیدا نکردم. دنیا رو سرم خراب شده بود. داداشم رفت بالا به همسرش بگه چه اتفاقی افتاده و برگرده. پلیس هم که چک کرد گفت وقتی از ماشین پیاده شدی فقط شیشه آب افتاده. هیچی دیگه نبوده. منم با نا امیدی خداحافظی کردم اومدم بیرون.
داداشم امد گفت مومنی زنگ زده و ملیکا کیف رو از توی ماشین پیدا کرده. ای خدا انگار تمام دنیا مال من شد. می خواستم جیغ بزنم.
اینم نتیجه خوشحالی بیش از حد و حسن رفتن به ابوظبی با ملیکا و آقای مومنی.

چهارشنبه:
11.30 آقای مومنی خدا ایشالا 1000 بار خیرش بده کیف رو آورد دم هتل. هتل ما هم دور و بد جا بود، توی شلوغی.
اتاق رو 12 تحویل دادیم. غذا خوردیم برای بار 1000 روم رفتیم سیتی سنتر. دیگه داشت حالم از خرید بهم می خورد. ولی بقیه خرید داشتن نمی شد کاریش کرد. ترانسفر هتل گفت ساعت 7 اینجا باشین. رفتیم از تاکسی پیک آپش تاکسی بگیریم. صف آدماش تا توی خود فروشگاه اومده بود. شلوغ وحشتناک. یک شوکم اینجا بهمون وارد شد.
یکی از آشناها اونجا بود ما رو با خودش برد هتل. شهر ترافیک بود شدید. به خاطر اکسپو 2020 که امارت برده بود و برج خلیفه آتیش بازی داشت. راه 10 دقیقه ای 45 دقیقه طول کشید تا رسیدیم هتل.
دم فرودگاهم من از داداشم جدا شدم و اونها رفتن ترمینال 2. توی فرودگاهم برای بسته بندیه کالسکه 20 درهم گرفت ولی تو ایران 7 تومنه. برای 6 کیلو بار اضافه هم 130 درهم جریمه شدم به سلامتی. یادتون باشه تا آخرین لحظه برای روز مبادا پول نگه دارین.

* نکته های بسیار مهم:
[b]به هیچ عنوان به هیچ عنــــــــــــــــوان به تور لیدرهاتون نگین مصاحبه دارین و می خواین با ملیکا برین. با ملیکا به شدت مشکل دارن و اگه ببینشش هم برای شما و هم برای اون دردسر درست می کنن و دعوا می کنن. یک چیزیشون می شه. یک مشکلشون اینه که چرا ملیکا خدماتش ارزون تره. تورها یک ابوظبی رو 500 درهم می گیرن بی انصافا. همین طور که توی سفرنامه ی قبلی نوشته تور لیدر ما هم سرو بود و هر روز سوال می کرد با کی رفتین مصاحیه با ملیکا؟؟؟؟؟ کچل شدیم.
تفریحات مختلف رو هم اگه با ملیکا برین 30 تا 20 درهم برای هر نفر ارزون تره.
[/b]
شماره کیس دایی جان: ***201304_ابوظبی_4 نفر _مصاحبه:7 feb_کلرینس:29 may- دریافت ویزا: 19 jun_ ورود به امریکا:15 سپتامبر
نوع ویزا خودم: F2A_ارسال مدارک: Aug 2011 _دریافت شماره کیس : jun 2012_کارنت:جولای2013_ کامپیلیت: 5 سپتامبر 2013_ دریافت نامه مصاحبه: 3 اکتبر_مصاحبه:24 نوامبر_ ویزا یک ضربBig Grin
سفرنامه

پاسخ
(2013-12-13 ساعت 02:32)sepideh jan نوشته:  
(2013-08-20 ساعت 09:07)saba.m نوشته:  
(2013-08-16 ساعت 00:00)مریم.هندی نوشته:  
(2008-12-31 ساعت 09:15)Neda2000 نوشته:  برای نوشتن سفرنامه و شرح مصاحبه ویزای نامزدی و ازدواج خود در ابوظبی از این تاپیک استفاده کنید.

سلام به همگی
کیس من ویزای ازدواج هستش و از اونجایی ایرادی که از من گرفتن و تو هیچ سفرنام های ندیدم لازم دونستم سفر ناممو براتون بنویسم
من 7 سال ازدواج کردم توی این 7 سال اکثرا تنها بودم وشوهرم مدام در رفت و امد بود از 12 ماه سال فقط 2 یا 3 ماه ایران بود از مصیبتای این تنهایی ,سرکوفت خوانوادم ,پس کی میری؟چرا تورو نمیبره؟حتمن اونجا زن دیگه ای داره و کلا دردسر یه زن جوون و تنها تو تهران که بگذریم شبهای خیلی سختی رو به تنهایی گذروندم,بگذریم ..2 سال پیش شو هرم سیتیزن شد و همون موقع برای من اقدام کرد و برگشت ایران تا کارای من درست بشه و با هم برگردیم آمریکا .بالاخره بعد از یک سال و نیم ..یک ماه پیش وقت سفارت من بود .رفتم دوبی (هتل مسکو) روز سفارتم یه ماشین در بست گرفتم که منو ببره سفارت منتظر بمونه و منو برگردونه به مبلغ 400 درهم البته عرفش همینه
تقریبا مطمئن بودم که بهم ویزا میدن چون مدارکم کامل کامل بود ولی از بد شانسیم مصاحبم افتاد به یه افیسر آمریکایی خیلی بد قلق و به همین یکسال و نیمی که شوهرم آمریکا نبوده گیر داد و گفت شوهر شما باید زمانی که شما میایید مصاحبه توی آمریکا باشه و تکزای 2 سال گذشترو ازم خواسثه و این یعنی دوباره 6-7 ماه تنهایی و انتظار عذاب اور
خلاصه دست از پا دراز تر برگشتم و شوهرم تا 10 روز دیگه میره آمریکا SadSad
اگر شرایطتون شبیه من سعی کنید همسرتون قبل از اینکه برید مصاحبه حتمن برگرده آمریکا یعنی وقتی شما میرید مصاحبه اون آمریکا باشه و شما مدارکی مبنی بر سکونت اون توی آمریکا همراتون باشه مثل اجاره نامچه قانونی یا سند خونه ثو آمریکا یا تایییدیه محل کار فعلیشیا هر چیز دیگه ای که ثابت کنید توی آمریکا سکونت داره.تا بلای من سر شما هم نیاد .
یعنی سیتیزن بودن کافی نیست باید اونجا زندگی دائم داشته باشه
خیلی افسرده ام برام دعا کنید
امیدوارم سفر نامم مفید واقع بشه چون تایپ فارسیم ضعیفه و برای نوشتنش خیلی زحمت کشیدم D:

سلام دوست عزیز
واقعا متاسف شدم ولی ایشالا به زودی همه چی درست میشه جای نگرانی نیست پروسه مهاجرت ازین پیچ و خم ها زیاد داره که همه دوستان گرفتارشن امید به خدا خیلی راحت همه چی درست میشه موضوعی که برای شما مطرح کردن برای همه پرونده های مهاجرتی خانوادگی صدق می کنه و برای بعضی از دوستان اتفاق افتاده فلسفه شونم اینه که کسی که برای شما اقدام میکنه باید ساکن آمریکا باشه تا شما رو هم بخواد ببره پیش خودشون در غیر اینصورت که جای دیگه ای می تونید زندگی کنین
موفق باشید

سلام مریم جون،نگران نبلش درست میشه!مرسی تجربتو به ما گفتی عزیزم!من شرایطم مثل شماست عزیزم واین تنهاییو از اول عروسیمون وتولد پسرم کوچولوم تحمل کردم.یعنی شوهر شما دوباره چند ماه باید بمونه تا ببره شما رو؟تکسو چطوری باید تهیه کنه این مدتی که نبوده؟

سلام دوستان.بالاخره منم مصاحبه رفتم. نمی خواهم تکراری بشه. مدیکال رو که تو ان ام سی انحام دادم 425 درهم جون همه واکسنهامو زده بودم. اینجا ار همه بهتره. با مترو برید ایستگاه ابوهیل پیاده بشید خروجی 3 رو بیاید بیرون کلینیک رو می بینید.
روز مصاحبه هم ار قبل با ملیکا هماهنگ کردیم با نفری 125 درهم مارو برد.6:30 دم سفارت بودیم. 8 گذشته بود رفتیم تو. من نفر دوم بودم. اول مدارک رو گرفتند. بعد انگشت نگاری. بعد پرداخت 240 دلار و بعد هم مصاحبه. نامزدم رو داخل سفارت راه دادن ولی برای مصاحبه آقایی که مصاحبه می کرد بهش گفت بیرون باشه. ازم راجع به کارم پرسید. چجوری آشنا شدید؟بعدش چی شد؟ آیا قبلا نامزد یا مزدوج بودی؟نامزدت چی؟نامزدت اونجا چکار می کنه؟... بیشتر راجع به نامزدم پرسید. کارش و دانشگاهش.ولی اصلا مدارک اثبات نامزدی نخواست. فقط مدارک اصلی رو گرفت. آخرش هم یه برگه آبی داد و گفت از یک هفته دیگه این سایتو چک کن معمولا 2-3 ماه طول می کشه.
ساعت 9:30 هم از سفارت اومدیم بیرون.
2 تا خانم هم که کیسشون نامزدی بود در جا ویزا رو گرفتن.
منم چون کارم دولتی بود کلیرنس خوردم.
مختصر نوشتم چون همش تکراریه ولی اگه سوالی بود در خدمتم.
Smile
نوع ویزا: k1-تاریخ ارسال مدارک: Feb 2013-تاریخ اپروو: Jun 2013-تاريخ مصاحبه: 10 دسامبر 2013 ابوظبي-كلير 30 جون 2014-دريافت ويزا از طريق آژانس 25 آگست-ورود به کالیفرنیا 5 دسامبر 2014- ارسال مدارک جهت گرین کارت 3 مارچ 2015- انگشت نگاری 3 اپریل 2015-مصاحبه 28 می
پاسخ
سلام
میشه یه نفر اینجا آدرس سایت ابوظبی رو بده؟کیس ازدواج
پاسخ
تشکر کنندگان: msar
آدرس خانم ملیکا رو از کجا باید بیدا کرد چطور باید باهاش تماس گرفت لطفا راهنمایی کنید
پاسخ
تشکر کنندگان: msar
(2014-03-16 ساعت 01:08)melina123 نوشته:  آدرس خانم ملیکا رو از کجا باید بیدا کرد چطور باید باهاش تماس گرفت لطفا راهنمایی کنید

ملينا جان چرا حاا اين همه د تب و تاپ مليكا افتادي ؟با اين همه سفرنامه تو سايت راحت ميتوني بري.در ضمن شايد سي سي داشته باشه شمارشو.يه پيغام بده به اونايي كه ابوظبي مصاحبه داشتن.از بچه هاي لاتاري هم بپرسي شايد داشته باشن.من ندارم ببخشيد
امضای سانازی كه نام كاربريش شده baba manam sanaz
CR1 ازدواجى
receipt number: 20dec2012
approv : 5dec 2013!!
14jan2014:دريافت كيس نامبر
completed on: 21feb 2014!!
3apr 2014 :گرفتن وقت مصاحبه
20may2014:مصاحبه
سفارت انكارا
ويزاي يك و نيم ضرب 30may!Shy
پاسخ
تشکر کنندگان: shadoow ، romance33 ، houmanmir ، sib 24 ، melina123 ، a6l3i ، msar
(2014-03-16 ساعت 01:08)melina123 نوشته:  آدرس خانم ملیکا رو از کجا باید بیدا کرد چطور باید باهاش تماس گرفت لطفا راهنمایی کنید

سلام دوست عزیز این شماره خانم ملیکا هست .
0557388634
0567889083
نوع ویزا:CR1
اولین اقدام:february2013
تکمیل مدارک:22jun2014
دریافت نامه دوم وتاریخ مصاحبه:29jun2014
انتقال سفارت از ابوظبی به ایروان
تاریخ مصاحبه 5 اگوست
دریافت ویزا 7 اگوست
ورود به امریکا 29 اگوست 2014
پاسخ
تشکر کنندگان: baba manam sanaz ، shadoow ، houmanmir ، shandiz ، melina123 ، a6l3i ، msar
(2014-03-16 ساعت 02:49)baba manam sanaz نوشته:  
(2014-03-16 ساعت 01:08)melina123 نوشته:  آدرس خانم ملیکا رو از کجا باید بیدا کرد چطور باید باهاش تماس گرفت لطفا راهنمایی کنید

ملينا جان چرا حاا اين همه د تب و تاپ مليكا افتادي ؟با اين همه سفرنامه تو سايت راحت ميتوني بري.در ضمن شايد سي سي داشته باشه شمارشو.يه پيغام بده به اونايي كه ابوظبي مصاحبه داشتن.از بچه هاي لاتاري هم بپرسي شايد داشته باشن.من ندارم ببخشيد


شماره خانم ملیکا 0557388634 است، من خودم امروز با شوهر ایشون به سفارت رفتم و در برگشت هم من رو رسوند به دفتر ایران ایر تا بلیط رو عوض کنم. خیلی آدم های خوبی هستند.
پاسخ
تشکر کنندگان: melina123 ، maryam1 ، a6l3i ، msar
سلام. شما نوع ویزاتون چی بود؟میشه از مصاحبه بفرمائید؟ کلرنس خوردید؟
(2014-03-20 ساعت 03:38)georgia1 نوشته:  
(2014-03-16 ساعت 02:49)baba manam sanaz نوشته:  
(2014-03-16 ساعت 01:08)melina123 نوشته:  آدرس خانم ملیکا رو از کجا باید بیدا کرد چطور باید باهاش تماس گرفت لطفا راهنمایی کنید

ملينا جان چرا حاا اين همه د تب و تاپ مليكا افتادي ؟با اين همه سفرنامه تو سايت راحت ميتوني بري.در ضمن شايد سي سي داشته باشه شمارشو.يه پيغام بده به اونايي كه ابوظبي مصاحبه داشتن.از بچه هاي لاتاري هم بپرسي شايد داشته باشن.من ندارم ببخشيد


شماره خانم ملیکا 0557388634 است، من خودم امروز با شوهر ایشون به سفارت رفتم و در برگشت هم من رو رسوند به دفتر ایران ایر تا بلیط رو عوض کنم. خیلی آدم های خوبی هستند.
پاسخ
تشکر کنندگان: sepideh jan ، vania77 ، melina123 ، Nightsky007 ، a6l3i ، msar
(2013-12-13 ساعت 21:15)azri نوشته:  
(2013-12-13 ساعت 02:32)sepideh jan نوشته:  
(2013-08-20 ساعت 09:07)saba.m نوشته:  
(2013-08-16 ساعت 00:00)مریم.هندی نوشته:  
(2008-12-31 ساعت 09:15)Neda2000 نوشته:  برای نوشتن سفرنامه و شرح مصاحبه ویزای نامزدی و ازدواج خود در ابوظبی از این تاپیک استفاده کنید.

سلام به همگی
کیس من ویزای ازدواج هستش و از اونجایی ایرادی که از من گرفتن و تو هیچ سفرنام های ندیدم لازم دونستم سفر ناممو براتون بنویسم
من 7 سال ازدواج کردم توی این 7 سال اکثرا تنها بودم وشوهرم مدام در رفت و امد بود از 12 ماه سال فقط 2 یا 3 ماه ایران بود از مصیبتای این تنهایی ,سرکوفت خوانوادم ,پس کی میری؟چرا تورو نمیبره؟حتمن اونجا زن دیگه ای داره و کلا دردسر یه زن جوون و تنها تو تهران که بگذریم شبهای خیلی سختی رو به تنهایی گذروندم,بگذریم ..2 سال پیش شو هرم سیتیزن شد و همون موقع برای من اقدام کرد و برگشت ایران تا کارای من درست بشه و با هم برگردیم آمریکا .بالاخره بعد از یک سال و نیم ..یک ماه پیش وقت سفارت من بود .رفتم دوبی (هتل مسکو) روز سفارتم یه ماشین در بست گرفتم که منو ببره سفارت منتظر بمونه و منو برگردونه به مبلغ 400 درهم البته عرفش همینه
تقریبا مطمئن بودم که بهم ویزا میدن چون مدارکم کامل کامل بود ولی از بد شانسیم مصاحبم افتاد به یه افیسر آمریکایی خیلی بد قلق و به همین یکسال و نیمی که شوهرم آمریکا نبوده گیر داد و گفت شوهر شما باید زمانی که شما میایید مصاحبه توی آمریکا باشه و تکزای 2 سال گذشترو ازم خواسثه و این یعنی دوباره 6-7 ماه تنهایی و انتظار عذاب اور
خلاصه دست از پا دراز تر برگشتم و شوهرم تا 10 روز دیگه میره آمریکا SadSad
اگر شرایطتون شبیه من سعی کنید همسرتون قبل از اینکه برید مصاحبه حتمن برگرده آمریکا یعنی وقتی شما میرید مصاحبه اون آمریکا باشه و شما مدارکی مبنی بر سکونت اون توی آمریکا همراتون باشه مثل اجاره نامچه قانونی یا سند خونه ثو آمریکا یا تایییدیه محل کار فعلیشیا هر چیز دیگه ای که ثابت کنید توی آمریکا سکونت داره.تا بلای من سر شما هم نیاد .
یعنی سیتیزن بودن کافی نیست باید اونجا زندگی دائم داشته باشه
خیلی افسرده ام برام دعا کنید
امیدوارم سفر نامم مفید واقع بشه چون تایپ فارسیم ضعیفه و برای نوشتنش خیلی زحمت کشیدم D:

سلام دوست عزیز
واقعا متاسف شدم ولی ایشالا به زودی همه چی درست میشه جای نگرانی نیست پروسه مهاجرت ازین پیچ و خم ها زیاد داره که همه دوستان گرفتارشن امید به خدا خیلی راحت همه چی درست میشه موضوعی که برای شما مطرح کردن برای همه پرونده های مهاجرتی خانوادگی صدق می کنه و برای بعضی از دوستان اتفاق افتاده فلسفه شونم اینه که کسی که برای شما اقدام میکنه باید ساکن آمریکا باشه تا شما رو هم بخواد ببره پیش خودشون در غیر اینصورت که جای دیگه ای می تونید زندگی کنین
موفق باشید

سلام مریم جون،نگران نبلش درست میشه!مرسی تجربتو به ما گفتی عزیزم!من شرایطم مثل شماست عزیزم واین تنهاییو از اول عروسیمون وتولد پسرم کوچولوم تحمل کردم.یعنی شوهر شما دوباره چند ماه باید بمونه تا ببره شما رو؟تکسو چطوری باید تهیه کنه این مدتی که نبوده؟

سلام دوستان.بالاخره منم مصاحبه رفتم. نمی خواهم تکراری بشه. مدیکال رو که تو ان ام سی انحام دادم 425 درهم جون همه واکسنهامو زده بودم. اینجا ار همه بهتره. با مترو برید ایستگاه ابوهیل پیاده بشید خروجی 3 رو بیاید بیرون کلینیک رو می بینید.
روز مصاحبه هم ار قبل با ملیکا هماهنگ کردیم با نفری 125 درهم مارو برد.6:30 دم سفارت بودیم. 8 گذشته بود رفتیم تو. من نفر دوم بودم. اول مدارک رو گرفتند. بعد انگشت نگاری. بعد پرداخت 240 دلار و بعد هم مصاحبه. نامزدم رو داخل سفارت راه دادن ولی برای مصاحبه آقایی که مصاحبه می کرد بهش گفت بیرون باشه. ازم راجع به کارم پرسید. چجوری آشنا شدید؟بعدش چی شد؟ آیا قبلا نامزد یا مزدوج بودی؟نامزدت چی؟نامزدت اونجا چکار می کنه؟... بیشتر راجع به نامزدم پرسید. کارش و دانشگاهش.ولی اصلا مدارک اثبات نامزدی نخواست. فقط مدارک اصلی رو گرفت. آخرش هم یه برگه آبی داد و گفت از یک هفته دیگه این سایتو چک کن معمولا 2-3 ماه طول می کشه.
ساعت 9:30 هم از سفارت اومدیم بیرون.
2 تا خانم هم که کیسشون نامزدی بود در جا ویزا رو گرفتن.
منم چون کارم دولتی بود کلیرنس خوردم.
مختصر نوشتم چون همش تکراریه ولی اگه سوالی بود در خدمتم.
Smile


سلام حالتون خوبه منم مثل شما برا ویزا نامزدی اقدام کردم و 23feb وقت سفارتم بود که رفتم و بهم administrative proccecing خورد فعلا که ۱ ماه و اندی میگذره و هیچ خبری نیست می خواستم ببینم برا شما بجایی رسید ؟جوابش اومد؟
پاسخ
تشکر کنندگان: baba manam sanaz ، Nightsky007 ، a6l3i ، msar
سلام alsha جان خوش امدي به سايت.تايپك كليرنس برو اونجا بچه ها شرايط شما رو دارن. و اگه لطف كني به سفرنامه بنويسي خيلي خوب ميشه.كي اقدام كرده بودي؟و چه سوالاي پرسين ازتون.
امضای سانازی كه نام كاربريش شده baba manam sanaz
CR1 ازدواجى
receipt number: 20dec2012
approv : 5dec 2013!!
14jan2014:دريافت كيس نامبر
completed on: 21feb 2014!!
3apr 2014 :گرفتن وقت مصاحبه
20may2014:مصاحبه
سفارت انكارا
ويزاي يك و نيم ضرب 30may!Shy
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، a6l3i ، msar
(2014-04-06 ساعت 17:47)baba manam sanaz نوشته:  سلام alsha جان خوش امدي به سايت.تايپك كليرنس برو اونجا بچه ها شرايط شما رو دارن. و اگه لطف كني به سفرنامه بنويسي خيلي خوب ميشه.كي اقدام كرده بودي؟و چه سوالاي پرسين ازتون.

مرسی ازین که اینقدر سریع پاسخگو بودی بله حتما سفرناممو مینویسم
ولی شما جواب من رو در رابطه که جواب کار شما اومده یا نیومده ندادین
پاسخ
تشکر کنندگان: msar
من متوجه نشدم مگه از من سوال پرسيدين!من منتظر مصاحبه هستم هنوز عزيزم
امضای سانازی كه نام كاربريش شده baba manam sanaz
CR1 ازدواجى
receipt number: 20dec2012
approv : 5dec 2013!!
14jan2014:دريافت كيس نامبر
completed on: 21feb 2014!!
3apr 2014 :گرفتن وقت مصاحبه
20may2014:مصاحبه
سفارت انكارا
ويزاي يك و نيم ضرب 30may!Shy
پاسخ
تشکر کنندگان: shadoow ، msar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان