کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
تجربیات ما در اجاره خونه!
سلام به همه دوستان عزیز که نوشته های منو میخونن و نظر میدن و همه دشمنان گرامی که یواشکی میخونن و زیر لب فحش میدن.

این قسمت از سایت خیلی سوت و کور بود... وقتی واردش شدم چند تا خفاش ازش پرید بیرون و دو سه تا اسکلت هم پیدا کردم که فکر کنم مال 2008 ای ها بود که راه گم کرده بودند. پس از خونه تکونی و آماده سازی این قسمت، تصمیم گرفتم باب دوم داستان پیام کرد شبستری را خدمتتون عرض کنم. این مبحث مربوط به مصائب و مشکلات و تجربیات بدست آمده در زمینه اجاره مسکن هست.

روزی که ما وارد این خاک شدیم، دوست همسر بنده که اومده بودند دنبالمون، ما را به خونه خودشون در فاصله حدود 30 مایلی لوس آنجلس بردند. اینجا دیگه محیط شهری لوس آنجلس را نداره و بیشتر خونه ها ویلایی هستند که اینجا بهشون تاون هاوس گفته میشه. نوع دیگری از خونه ها هست که چیزی مابین آپارتمان و ویلایی هست و مثلا 4 یا 5 تا خونه به هم چسبیدند، به اینها "کاندو" گفته میشه. در کل شاید بشه گفت تو مایه های کلاردشت خودمون ولی پر جمعیت تر و صدها بار پهناورتر و بسیار متمدن تر. با این حال شما در این اطراف همه مظاهر زندگی شهری را پیدا میکنید: سینماهای چند طبقه، پاساژهای (مالهای) بسیار بزرگ، مراکز ورزشی متعدد، کازینو و خیلی چیزهای دیگه. شهری که ما الان توش هستیم (Mission Viejo) در چند سال اخیر یکی از امنترین شهرهای ایالات متحده شناخته شده. اصلا من هر چی دارم خوبه و مال شما بده Cool (این اخلاق را جدیدا دارم از ایرانیهای ساکن اینجا یاد میگیرم)
اینجا تقریبا بین لوس آنجلس و سن دیه گو قرار داره و دو تا اتوبان عظیم هم ما را به این دو شهر متصل میکنه. به طور کلی اینجا کوچه باغی هاشون اندازه اتوبان مدرس هستند. های وی 5 که من زیاد توش رانندگی میکنم در بعضی از قسمتهاش 14 باند داره!
فاصله ما از دریا تقریبا 15 دقیقه، از لوس آنجلس 35 دقیقه از ارواین (معدن ایرانیها) 20 دقیقه و تا سن دیه گو 50 دقیقه است. باید بگم که این فاصله ها در مقیاسهای اینجا بچه بازیه و زیاد نیست. گرچه من تو تهران هم که بودم سوار ماشین که میشدم برم دو کیلومتر اونورتر، نیم ساعتی تو راه میموندم.
ببخشید، عادت پیدا کردم همینجوری هی تایپ کنم و بعضی وقتا از موضوع اصلی زیادی دور میشم. به هر حال ما وارد خونه دوستمون شدیم و رحل اقامت افکندیم! اول فکر میکردیم که در یکی دو هفته خونه پیدا میکنیم و میریم اما متاسفانه این دوستان ما به قدری مهمان نوازی کردند که ما دلمون نیومد مزاحمشون نباشیم! برای همین تقریبا به مدت 6 هفته اونجا زندگی کردیم. البته اینم بگم که خونه دوستمون سه طبقه و 5 تا اتاق خواب داشت و ما زیاد تو دست و پای هم نبودیم...
در این مدت ما به شهرهای سن دیه گو و لوس آنجلس رفتیم و جاهای زیادی را دیدیم. راستش را بخواهید، من از سن دیه گو خیلی بیشتر از لوس آنجلس خوشم اومد. چون علاوه بر این که سن دیه گو محیط گرمتر و جمع و جورتری داره و به دریا هم نزدیکتره، یک خصلت دیگه هم داره و اون اینه که زیاد عقده ای پرورنیست! (قابل توجه اونی که تو آخرین پستش در مورد عقده ای ها صحبت می کرد)
منظور من از عقده ای پرور چیه؟
به طور کلی میشه سطح زندگی آدمها در دنیا را به 5 طبقه تقسیم کرد:
1- زیر خط فقر
2- روی خط فقر
3- زندگی متوسط
4- زندگی مرفه خوب
5- زندگی بسیار مرفه و تجملی

اما در لوس آنجلس سطح زندگی آدما به صورت زیره:

1- انتهای گودال هاویه
2- زیر خط فقر
3- روی خط فقر
4- زندگی متوسط
4- زندگی خوب
5- زندگی مرفه
6- زندگی خیلی مرفه
7- زندگی تجملی و پولداری
8- زندگی خیلی تجملی و پولداری
9- زندگی خیلی خیلی تجملی و پولداری
10- زندگی در شرایطی که 9 مورد بالا در مقابلش باقالی باشه
11- زندگی در شرایطی که 10 مورد بالا در مقابلش هیچ باشه
12- زندگی که با یازده مورد بالا اصلا قابل مقایسه نباشه!

امیدوارم متوجه منظورم شده باشید. شما در این شهر همیشه احساس میکنید هیچی نیستید! هر چقدر موفق و مرفه باشید، افراد بسیاری را میبینید (نه یکی و دوتا، هزاران نفر) که کل زندگی شما هزینه یک هفته اونهاست! شما میتونید تو این شهر عابر پیاده، دوچرخه، یا ماشین دو هزار دلاری، پنج، بیست، پنجاه، صد، چهارصدهزاردلاری، یک میلیون، دو میلیون یا پنج میلیون دلاری ببینید!

مشکل بعدی لوس آنجلس، ترافیک بسیار بدش (قابل مقایسه با تهران) در ساعتهای شلوغه. برای من که از تهران فرار کردم که این چیزا رو نبینم، اشتباه بود که دوباره بخوام تو اون محیط زندگی کنم.

مشکل بعدی، تفاوت قیمت خونه بود که در ادامه براتون توضیح میدم.

طرفهای ما وضعیت به این شوری نیست، همه تقریبا مثل هم هستن و آرامش زیادی برقراره. طبیعت بسیار زیبا و هوای تمیزی داره و نه اونقدر خلوته که دلتون بگیره و نه اینقدر شلوغ که عصبی بشین. ضمنا این هم بگم که خیلی ها هستند که به دلیل همین خوبیها اینجا خونه دارند ولی تو لوس آنجلس یا سن دیه گو کار میکنند.

در نزدیکی اینجا شهر های مشابه زیادی وجود داره که بعضی ها خوب و بعضی بد هستند. برای مثال نزدیک لوس آنجلس شهری هست به نام "سنتا آنا" که با توجه به نزدیکی به لوس آنجلس باید نتیجه بگیریم که جای خوبیه. اما وقتی پرس و جو کنید متوجه میشین که اونجا شهر بسیار کثیف، نا امن و بدیه که پر از خارجیهای خلافکاره و در بعضی از مناطقش ماشینهای پلیس دو تا دوتا عبور میکنن که خطری متوجهشون نباشه!!! تو این شهر میتونید خونه نصف قیمت منطقه ما یا تا یک سوم لوس آنجلس پیدا کنید! این دیگه به خودتون مربوط میشه که چقدر گردنتون کلفته و میتونید طاقت بیارید.

بله داشتم میگفتم که ما مدت شش هفته با کمال وقاحت در خونه دوستمون لنگر انداخته بودیم و داشتیم سر فرصت به دنبال خونه میگشتیم. البته این دوستان ما هم یه کم مقصر بودن و هی تعارف میزدن که حالا عجله نیست و بمونید و از این حرفها و ما هم که همه میدونید، اصلا اهل دل شکستن نیستیم...

مشکل ما از اینجا شروع میشه که دوستان ما در یک عملیات ضربتی خونه خودشون را فروختند و مقرر شد اول نوامبر خونه را تحویل بدن!! یعنی ما حدود دوهفته وقت داشتیم که خونه جدید را پیدا کنیم. ما هم با کمک خانمی از یک آژانس املاک ایرانی شروع به بازدید خونه های مختلف در اطراف کردیم... بد نیست اسمشون را بذاریم صغری خانم. این اسم گذاری مهمه چون بعدا با ایشون بیشتر آشنا میشین.....
این صغری خانم هر روز برای ما چند مورد با عکس و تفصیلات ایمیل میکردند و ما چند تاانتخاب میکردیم و بعد جایی قرار میگذاشتیم تا با هم بریم این چند مورد را ببینیم.

متاسفانه من و همسرم یه کم در مورد اون چیزی که مد نظر داشتیم زیادی سخت گیر بودیم. مثلا یکی از خونه ها خیلی خوب بود ولی سه اتاق خواب نداشت، یکی دیگه ورودیش پشت خونه بود و مردم باید از گاراژ وارد میشدن، اون یکی نورش خوب نبود، این یکی نقشه اش مناسب نبود، یا مثلا از مدرسه دخترم سه دقیقه بیشتر باید رانندگی میکردیم، یکی دیگه همه چیزش خوب بود ولی در کل به دل نمینشست! به این ترتیب روزها هی گذشتند و ما تقریبا یک هفته از وقتمون را از دست دادیم تا این که یکی از خونه ها به نظرمون مناسب اومد و قرار شد قرارداد بنویسیم. آمممممماااااااااا !!!!!!!! صغری خانم بعد از دو روز تاخیر تماس گرفتند که:

---------------------------------------------------------------
----عزیز من شما کردیت دارید؟
کردیت؟ بله من کردیت کارد دارم....

--- نه جان من. کردیت. یعنی تو بانک اعتبار دارین؟
نه من هنوز یک ماه نشده اومدم! شما که میدونید..

--- ای وای چه بد شد!
چرا؟

--- آخه اینجا اگر کردیت نداشته باشین که به شما خونه نمیدن!!!!!!!
چی؟؟؟؟؟؟
----------------------------------------------------------------

نمی دونم اگر شما بودین چه میکردین، ولی من خودم شخصا تصمیم گرفتم اولین قتل زندگیمو در خاک پاک آمریکا انجام بدم...

-----------------------------------------------------------------
صغری خانم شما که کارتون اینه چرا از اول به ما نگفتین؟
---- ای وای حواسم نبود... آخه نمیدونم چرااااااا!!!!!

خوب حالا ما چیکار کنیم صغری جون؟
---- نمیدونم!

میشه ما به جای کردیت، پول چند ماهو یک جا پیش بدیم؟
---- بله البته که میشه، خیلی هم خوبه.

باشه پس ما شیش ماهو پیش میدیم دیگه مشکلی نیست؟
---- نه. فقط باید یک قرار داد کار هم داشته باشید و اون کسی که قراردادو بسته باید به شما چک هم بده که نشون بدین و هرچی پول هم در بانک دارین اعلام کنید تا من بتونم اونا رو راضی کنم!!! فقط همین!!!

اونم به روی چشم صغری خانم مشکل حله دیگه؟
--- بله خیالتون راحت زود باهاتون تماس میگیرم.
---------------------------------------------------------------------

دوستان عزیز، این ماجرای قرارداد و چک کار هرکسی نیست، ولی این دوست ما زحمتشو قبول کرد و این کارو انجام داد. با این حال اگر فکر میکنید ما خونه را گرفتیم، کاملا در اشتباهید چون فرداش دوباره صغری زنگ زد:

--- متاسفانه این صابخونه قبول نمیکنه!!!
یعنی چی؟ گفتین شیش ماهو پیش میدیم؟

--- آره ولی میگه این ماجرا بوداره، میترسه بنده خدا!!!!!!
ای بابا بهش گفتین ما حاضریم بیشتر هم بدیم بهش؟

--- آره ولی نمیشه اصرار کرد... قبول نمیکنه. شما فردا بیاین من یه جای دیگه هست نشونتون میدم اون خیلی خوبه. ایشالا این کلید منم کار کنه.
باشه صغری خانم فقط ما زیاد فرصت نداریم تو رو خدا عجله کنید.

--- خیالتون راحت. مشکل حل میشه!
-------------------------------------------------------------

البته ما نفهمیدیم منظور صغری خانوم این بود که ایشون همیشه خیالشون راحته و فوقش ما میوفتیم تو خیابون و خدا مشکل همه مردم زمینو به هر حال حل میکنه! فردای اون روز قبل از حرکت برای دیدن خونه جدید تماس گرفتیم (ایشون ساعت 7 صبح یک شنبه با ما قرار گذاشتند!)، در راه هم هی گفتند خدا کنه کلیدم درست کار کنه و وقتی رسیدیم به خانه مزبور و ایشون برای باز کردن در منزل تلاش کردند، با خنده فرمودند: اههههه دیدی گفتم این کلیدم درست کار نمیکنهههههه؟ Big Grin حالا عیب نداره بذاریم یک روز دیگه!!!!!!

--------------------------------------------------------------

دوستان عزیز من اینجا یاد خاطرات شیرینم افتادم کمی فشار خونم دوباره رفته بالا باید برم کمی آب انار (با آب معدنی) بخورم حالم بیاد سرجاش. بقیه شو فردا تعریف میکنم!
پاسخ
تشکر کنندگان: agadondol ، ALIREZA205 ، seravin ، laili ، Ali Sepehr ، s..setare ، babakped ، honareirani ، mohsen324 ، indmehdi ، matrix ، Xman ، mary joon ، m.memari ، sh-b ، lexington ، reza22 ، ChairMan ، WIKIMAN ، meweadl ، homeless ، leili ، یه مهاجر ، parmida.722 ، mehrdadi ، N.D ، otaku ، farzad24 ، Monica ، kash ، shr.jafari ، سارا کوچولو ، Lithium ، sasan ، 20reza ، jayjay ، payman R ، joseph ، kasra ، kianoush ، sam_hash ، jan ، balot ، ubk ، frozen mind ، guluha ، Iman-gta ، R.F ، farshidkhalafi ، حامد ، mina_s ، Farshid22 ، loveusa2010 ، هموطن ، silver123 ، shamim ، بنيتا ، ازیتا90 ، shadi ، Jav3 ، didar ، rasa ، sanaz2010 ، sani ، rayan.s ، aghamehrad ، yas ، امیلا ، Leo 2882 ، parastoo2011 ، mehran626 ، maaref ، reignoffear18 ، najibi ، pr.kia ، saman33 ، soniarazmi ، esmaeil mokhtari ، sorena ، bahram_kg ، نخجير ، lolita ، amin_a ، amir2640 ، Masoudpish ، California ، ARASH@MH ، amiry ، saied-k ، Yashar1989 ، Hamed2420 ، rohee ، mary200 ، Mehdiest ، smebi2011 ، Pay ، hamid sam ، mohammadm64 ، Hediyeh ، armanbala ، MPU ، ali ringo ، usa ، mohammad.maleki ، masih sh ، teoden ، shabnam 88 ، rs232 ، mgolchin13 ، f.r ، mohammad2671 ، raminkhademzadeh ، kasrafo ، viona ، zaherbin ، Sepasttian ، aghaafshar ، alexander ، schaghayegh ، mitme ، mahmoodi.h ، amir0_0amir ، ozone ، iSalar ، iraniha ، MOTO GP ، panteha ، mohamad1024 ، ساری ، ASALI ، Saeedv13 ، مانترا ، smmyp ، نازنین 932 ، Afies ، Danoosh ، اردوان ، ranebr ، parastoo mohajer ، sisi0098 ، ابی هانی ، usa lover ، mrr777 ، Neda86 ، lilac ، younes77 ، gzafarabadi ، hhero ، SEPIDEHHHH ، pashooli ، meton_exir ، mahdi/sh ، _USA_ ، mirzamemar ، ipedram ، el333 ، milad_aae ، MEHR52 ، amir-fazli ، hamid2006zaman ، paral ، vahid_ce ، babak4835 ، saeed_gh ، godot ، sahar2311 ، romance33 ، spd-r ، philter ، 2014winner ، sharareh amini ، saraus2013 ، exxedus ، philadelphia ، mahdibashoma ، artam2 ، mino2013 ، hgbeigi ، ebi1988 ، آلیس-1980 ، maxima2012 ، mannia ، javadi436 ، IRANDOKHT ، سلام مهاجر ، y.n ، Babaksafi ، azadeh2014 ، shohreh63 ، mr.amir007 ، USA2014 ، M.Ho ، mohamad2014 ، rezaiust ، Lemony ، forgiven ، sunflower00 ، aseman abi ، henri ، Nosy jon ، reza 123 ، rezasadeghi ، rzjrh ، manamilad ، sarareza ، masoud768 ، jsmlz ، vahidbaq ، taherifar ، Ali.re1 ، A_A ، جهان20 ، goliii ، pey.com ، r.bazargan ، manheb1 ، Daneshjo ، salar3d ، alakanzas ، we are one ، f.shafeei ، amirdadash ، Siamak ، حاجی واشنگتن ، maniya2 ، samane1363 ، bugbear ، Fardad205 ، Rira_1982 ، Essy ، saeedm ، aazitaa ، fortminor ، golia ، biparva ، شهرادلیلا ، Mani-usa ، ArjenPSN_23
(2009-12-14 ساعت 08:33)payam_prz نوشته:  مشکل ما از اینجا شروع میشه که دوستان ما در یک عملیات ضربتی خونه خودشون را فروختند و مقرر شد اول نوامبر خونه را تحویل بدن!! یعنی ما حدود دوهفته وقت داشتیم که خونه جدید را پیدا کنیم.
من حدس می زنم که یا این فروش خونه ی دوستان شما صوری بوده برای اینکه پیام به خود بیاد و زودتر یه فکری بکنه یا اینکه روشون نمی شده بگن آقا پیام عزیز دوست خوب فکر نمی کنی شش هفته اقامت موقت یکم زیاده و باید یه فکری بکنی؟؟؟؟؟Big GrinBig GrinBig Grin

نه پیاممممممممممممممممممم؟
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
اتفاقا میخواستم همینو بنویسم صدرا
راستش موضوع هنوز هم مشکوکه. من فکر کنم خونه را با مهموناش فروختند و فرار کردند. خدا ما رو ببخشه که خانواده ای را آواره کردیم.
پاسخ
ماكه هيچ كس اونجا نداريم چطوري خونه پيدا كنيم؟
واقعا غير ممكنه پيشنهادي در اين زمينه نداريد؟
case number:2010AS00021xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:June--2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE--2009
تاریخ کارنت شدن کیس:june2010
تاریخ دریافت نامه دوم:
تاریخ مصاحبه:july7
تاریخ دریافت کلیرنس::23 aguestBig Grin (کشت همه رو تا اومدBig Grin )
خوبه آبجی؟


پاسخ
تشکر کنندگان: mohsen324 ، laili ، honareirani ، jan ، Iman-gta ، بنيتا ، sanaz2010 ، f.r ، panteha ، mohamad1024 ، philter ، آلیس-1980 ، Lemony ، taherifar
درود.
پیام جان یه سوئیت یه اتاقه با آشپزخانه و حمام و دستشویی حوالی شما چند در میاد ماهی؟
فقط داداش یه کم ارزون حساب کن دیگه! زندگی دانشجوییه دیگه! تخفیفشم خودت بهمون بده داداش!!
قیمت این رو میدونی تقریبا چه قدر در میاد پیام حان؟
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta ، sanaz2010 ، maaref ، f.r ، panteha ، philter ، آلیس-1980 ، sunflower00 ، taherifar
اینجا یک سری مجتمع آپارتمانی هست (چندین ساختمان سه طبقه کنارهم) که دوخوابه با همه وسایل تا حدود 1800 دلار و یک خوابه اش هم از هزار دلار شروع میشه و خیلی هم تر وتمیز و شیک هست. داخلش هم استخر و سالن ورزش و غیره هم داره. اتفاقا میخواستم برای ساسان معرفی کنم. خوبی این ساختمونا اینه که زیاد مشکل کردیت نداره. در قسمت بعد توضیح میدم. Smile
پاسخ
پیام جان واقعا دستت درد نکنه شدیدا منتظر قسمت بعدی هستم
2010AS3xxx
پاسخ
تشکر کنندگان: ChairMan ، honareirani ، payam_prz ، Iman-gta ، Farshid22 ، maaref ، panteha ، Arinaarina ، آلیس-1980 ، taherifar
پیام جان دستت درد نکنه .
حواست باشه راه گم نکنی فردا پس فردا اسکلتت رو پیدا کنم تو این قسمت.
در ضمن هتل کارتون هم میگن خیلی ارزون و خوبه من که میزنم هتل کارتون ************** اینم ستاره هاشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani ، payam_prz ، Iman-gta ، maaref ، panteha ، philter ، taherifar ، r.bazargan
پیام جان ارزونتر هم پیدا میشه یا دیگه این ارزونترینشه؟
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta ، بنيتا ، maaref ، panteha ، taherifar
گفتم که سمت سانتا آنا یا مشابهش ارزونتر هم هست. ولی کلا از این ارزونتر باید برین تگزاس با 400 تا هم جای خوب گیرتون میاد
پاسخ
میهمان گر چه عزیز است ولی همچو نفس
خفه میسازد اگر آید و بیرون نرود!

با صدرا موافقم فروش خونه صوری بوده داداش ....برگرد برو خونه ی رفیقت ، گلوگاهشو بگیر!Big Grin
(2009-12-15 ساعت 00:36)payam_prz نوشته:  گفتم که سمت سانتا آنا یا مشابهش ارزونتر هم هست. ولی کلا از این ارزونتر باید برین تگزاس با 400 تا هم جای خوب گیرتون میاد

واقعا توی یه جایی مثل آستین با همچین قیمتی پیدا میشه ؟
شماره کیس:2010AS00007xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:یادم نیست!
کنسولگری:Abu Dhabi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE-12- 2009
تاریخ کارنت شدن کیس: 2009 Sep
تاریخ مصاحبه: Feb 2010
تاریخ دریافت نامه دوم:دو هفته بعداز مصاحبه
تاریخ دریافت کلیرنس: 23 Sep -بیش از ۷ ماه!
تاریخ دریافت ویزا : ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۰
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، payam_prz ، ChairMan ، babakped ، merdax ، honareirani ، jan ، Iman-gta ، Farshid22 ، sanaz2010 ، maaref ، panteha ، philter ، Lemony ، sunflower00 ، taherifar
با مشاهده روش مشتری داری صغری خانم، متوجه شدیم که باید تا چند روز دیگه در گوشه ای از خیابونهای اطراف بشینیم و کشک بسابیم و احتمالا مجبور میشیم یک چادر و یک کارد برای دفاع خریده و راهی جنگل بشیم. برای همین تصمیم گرفتیم از افراد دیگر هم برای این منظور کمک بگیریم.
کلا 4 روز به مهلت تحویل خونه نمونده بود و دوستان ما هم داشتن با کامیون همه وسایلشون را به یک انبار منتقل می کردند و ما سرگردون مونده بودیم که خاک رس به سرمون بریزیم یا خاک بوکسیت. این دوستان عزیز ما دوستی دارند که ایشون آشنایی داره که اون خواهری داره که دوستی داره که آشنایی داره که تو کار املاک هستند. از اونجا که شنیده بودیم کار اون خانم حرف نداره، دست به دامن ایشون شدیم و این خانم از ما مهلتی یکی دو روزه خواست تا برامون خونه پیدا کنه.
در این دو روز ما خودمون مقداری تحقیقات کردیم و متوجه شدیم که این مجتمعهای آپارتمانی چون دارای وکیل دائمی هستند و قراردادهاشون خیلی سفت و محکمه، زیاد روی نبود کردیت گیر نمیدن. بنابراین، نور امیدی ته دلمون روشن شد که اگر خونه گیر نیومد، میریم در اون آپارتمانها زندگی میکنیم.
بنده سراپا تقصیر هم با کمی ریاضیات متوجه شدم که حتی اگر در دو روز آینده ما قراردادی ببندیم، امکان اینکه به موقع وارد خونه بشیم ناچیزه. بنابراین کردیت کارد عزیز را به دست گرفتم و وارد اینترنت شدم و نزدیک مدرسه دخترم، برای سه روز هتلی به مبلغ 350 دلار کرایه کردم. ما تصمیم گرفتیم تا روز اول هتل صبر کنیم و اگر خونه پیدا نشد یکراست بریم آپارتمان بگیریم و اون چند شب هتل هم گذاشتیم برای روز مبادا.
امیدوارم الان که این متن را میخونید و سیبتون را گاز میزنید و چاییتون را مینوشید، کمی هم به این فکر باشید که ما کمی تا قسمتی "دپ" زده بودیم و نمی دونستیم چه بلایی قراره به سرمون بیاد.
چشمتون روز بد نبینه. ما که اون همه ناز و ادا داشتیم، حالا دیگه هر خونه قزمیتی را که میدیدم بهش چنگ میزدیم، ولی حالا دیگه کسی به ما خونه نمیداد! چه خونه هایی که ندیدیم! مثلا یکی دیدیم و نزدیک بود که همونو بگیریم: تمام آشپزخونه و گاز و کابینت و سینک زنگ زده و چرب بود و از همه بدتر، حتی توی توالتش و حتی بغل وان هم موکت شده بود! یا مثلا خونه ای بود که از دور شبیه خونه جنگزده ها بود و داخلش بوی مردار میداد و توی بالکن همسایه اش معدنی از بطری و قوطی آبجو قرار داشت.....
یکی از مشکلات بزرگ دیگر ما در انتخاب خونه، این بود که حتما خونه باید در محدوده تعیین شده توسط مدرسه دخترم قرار می داشت. در غیر این صورت اگر مدرسه متوجه می شد که ما جای دیگه ای هستیم، دخترم را به مدرسه دیگه ای که مربوط به اون منطقه بود ارجاع می کرد. به دلایلی که در پستهای آینده خواهم گفت، ما به هیچ وجه مایل نبودیم مدرسه دخترم را عوض کنیم. برای همین با کمی رو انداختن و به یکی از دوستان دوستمون، قرار بر این شد که آدرس قبض موبایلمون را خونه اونها قرار بدیم تا بتونیم ثابت کنیم که در اون محدوده زندگی میکنیم. اما خدا را شکر نیاز به این کار پیش نیومد.

(دشمنان گرامی، زیاد خوشحال نشید آخرش خوب تموم میشه)

خوشبختانه، هرچی این صغری خانم شل و ول و بی حال بود، این دومی زبر و زرنگ و کاری بود. روزی پنجاه تا کیس را باز میکرد و یکی یکی گیر میداد به صاحبخونه ها که ببینه قبول میکنن یا نه.
بالاخره طلسم شکسته شد و ما در فاصله ده دقیقه پیاده روی از مدرسه دخترم، در یک مجتمع کوچیک و در یک منطقه خیلی خوب، یک خانه دوطبقه جمع و جور دوخوابه شیک و ترو تمیز و عالی با سه تا دستشویی، دو تا حمام و گاراژ و بالکن و آشپزخانه بزرگ پیدا کردیم به مبلغ 1900 دلار. صاحبخونه هم مثل اینکه دچار بحران مالی شده بود و وقتی گاگولهایی مثل ما نصیبش شده بود داشت با دمش آجر میشکست! چون ما قبول کردیم شش ماه اجاره را پیش پرداخت کنیم و تقریبا دوماه اجاره هم بابت پول پیش نزد ایشون باقی موند.
خونه ما دو تا از پنجره هاش رو به استخر و جکوزی مجتمع هست و شبها میشه بخار آب داغ را که از جکوزی روباز و پر نورش بلند میشه ببینید.
راستی یادتون باشه که اینجا رسمه همه هزینه های شارژ ساختمان را صاحبخونه بده و شما باید فقط هزینه مصرف برق و گاز و گاهی آب را باید پرداخت کنید. ضمنا پورسانت آژانس املاک هم بر عهده صاحبخونه است.

وقتی بالاخره کلید خونه را تحویل گرفتیم و نفس راحتی کشیدیم که عاقبت به خیر شدیم، تازه نوبت به خرید مبل و اثاثیه و تیر و تخته و وسائل آشپزخانه و تلویزیون و ویدئو و جاروبرقی و خرت و پرتهای دیگه شد.
دردسرتون نمیدم. خودتون میتونید حدس بزنید که خریدن تمام وسایل یک خونه (از اول تا آخر) چه کار زمانبر و اعصاب خورد کن و هزینه بری هست. اما خدا را شکر میکنم که به بنده اش جون سگ عطا کرد و بنده از این کویر وحشت هم به سلامتی گذر کردم.
اولین یک شنبه ای که تقریبا خونه شبیه خونه آدمیزاد شده بود، دوستانمون را دعوت کردیم و جاتون خالی یک کباب کوبیده جانانه درست کردیم و خوردیم. امیدوارم همه دوستان عزیز دیگر هم مثل ما بالاخره به این آرامش نسبی برسند.

ببخشید خلاصه امشب خیلی سرم شلوغ بود یه کمی ماست مالی کردم زود تموم بشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: babakped ، WIKIMAN ، meweadl ، matrix ، homeless ، reza22 ، merdax ، seravin ، lexington ، mohsen324 ، ChairMan ، mary joon ، honareirani ، hvm ، leili ، agadondol ، parmida.722 ، mehrdadi ، N.D ، s..setare ، Spiritual ، otaku ، farzad24 ، Monica ، kash ، SamiraN ، shr.jafari ، سارا کوچولو ، Lithium ، 20reza ، jayjay ، payman R ، kasra ، kianoush ، sam_hash ، Iman-gta ، jan ، soltan ، paradox1666 ، alphabeta ، balot ، laili ، ubk ، guluha ، R.F ، Hossein81 ، sara59 ، parviz ، farshidkhalafi ، حامد ، mina_s ، Farshid22 ، هموطن ، AmericanHamid ، بنيتا ، ازیتا90 ، shadi ، king_of_sky ، rasa ، sanaz2010 ، rayan.s ، aghamehrad ، امیلا ، Leo 2882 ، parastoo2011 ، optoelec ، maaref ، najibi ، pr.kia ، saman33 ، bahram_kg ، نخجير ، lolita ، admeyl ، amin_a ، California ، sinswimer ، amiry ، sepinod ، Yashar1989 ، Hamed2420 ، mary200 ، Mehdiest ، smebi2011 ، Pay ، hamid sam ، mohammadm64 ، armanbala ، MPU ، M.Haghighi ، ali ringo ، usa ، mirman ، teoden ، rs232 ، f.r ، MEHDIREZAEI ، omniali ، raminkhademzadeh ، kasrafo ، amin_sh ، viona ، zaherbin ، alexander ، schaghayegh ، mahmoodi.h ، amir0_0amir ، ozone ، iSalar ، iraniha ، MOTO GP ، panteha ، mohamad1024 ، Saeedv13 ، مانترا ، Afies ، Danoosh ، اردوان ، ranebr ، parastoo mohajer ، sisi0098 ، maneia ، ابی هانی ، aminsh63 ، mrr777 ، usa lover ، Neda86 ، farshadarab ، lilac ، optimist ، gzafarabadi ، hhero ، SEPIDEHHHH ، meton_exir ، KOUROSHAVIN ، shatsi ، mirzamemar ، ipedram ، el333 ، milad_aae ، valencia ، amir-fazli ، hamid2006zaman ، vahid_ce ، godot ، romance33 ، philter ، sharareh amini ، mahdibashoma ، artam2 ، mino2013 ، hgbeigi ، ebi1988 ، آلیس-1980 ، maxima2012 ، ماتیتی ، lighter ، IRANDOKHT ، neda shz ، y.n ، Babaksafi ، mr.amir007 ، USA2014 ، M.Ho ، SomeOneX ، Lemony ، forgiven ، sunflower00 ، henri ، Nosy jon ، HERMES7 ، sina35 ، manamilad ، mpas89 ، masoud768 ، jsmlz ، vahidbaq ، shahrooz s ، taherifar ، Ali.re1 ، A_A ، جهان20 ، goliii ، Daneshjo ، salar3d ، AMINHOSSEINI53 ، sajjad.h ، amirdadash ، M.d ، Siamak ، samane1363 ، ganboo ، Fardad205 ، Rira_1982 ، Essy ، algh90 ، saeedm ، aazitaa ، fortminor ، AMIRI1 ، biparva ، Mani-usa
(2009-12-15 ساعت 13:48)payam_prz نوشته:  در یک مجتمع کوچیک و در یک منطقه خیلی خوب، یک خانه دوطبقه جمع و جور دو خوابه شیک و ترو تمیز و عالی با سه تا دستشویی، دو تا حمام و گاراژ و بالکن و آشپزخانه بزرگ پیدا کردیم به مبلغ 1900 دلار.

قيمت خونه در امريكا با اروپا اصلا قابل مقايسه نيست.
خوش بحالتون.
يه چنين خونه اي توي اروپا حتي كشورهاي اروپاي شرقي(البته يه كم پائينتر هست به نسبت غرب اما نه خيلي زياد) كمتر از 3000 يورو نميتوني پيدا كني تازه اونم نه توي بهترين محله.
خونه ويلائي هم كه حرفش رو نزن!
پاسخ
پیام جان اگر میشه درباره خرید خانه نیز یه توضیحی بدهید.
*:اطلاع ندارید یک اتاق + دستشویی + حمام + (آشپز خانه ترجیحا مشترک ) چقدر قیمت دارد ؟
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani ، jan ، Iman-gta ، mina_s ، maaref ، Yashar1989 ، panteha ، sunflower00 ، taherifar ، h_aghapour
نوید جان برای شروع تو فکر خریدن خونه نباش. چون به شما وام برای خرید نمیدن مگر اینکه حداقل هفتادو پنج درصد قیمت خونه را پرداخت کنی. این خونه ای ما الان توش هستیم حدود 350000 دلار ارزش داره. اون چیزی که شما فرمودید اگر پیدا بشه کمتر از 150000 تا نیست. البته باز هم میگم این در مورد طرفهای ماست و ممکنه در ایالات دیگه خیلی ارزونتر باشه.
جالب اینجاست که آپارتمان ما در تهران همین حدودها بود ولی من دارم ماهی هزار دلار اجاره ازش دریافت میکنم. یعنی اگر من خونه خودمون را میفروختم و اینجا این خونه را میخریدم، ماهی هزار دلار سود میکردم!
شیما خانم من و همسرم مدت زیادی در "اروپا" زندگی کردیم در مورد قیمتها تا حدودی حق باشماست ولی جا با جا خیلی تفاوت داره. بعضی شهرها واقعال گرون هستند. من نمیدونم شما کجای اروپا هستید ولی ما خودمون در فرانکفورت یک آپارتمان خریدیم (تقریبا هفتاد متر) به قیمت 85000 یورو که هنوز هم همون قیمت هست. اما اجاره اون آپارتمان بیشتر از ماهی 500 یورو نیست.
یک بار هم تصمیم گرفتیم در مادرید بریم دنبال قیمت خانه و اونجا قیمتها کی پایینتر بود. برادر من در ناتینگهام انگلیس یک خانه ویلایی دوخوابه خریده به 120000 پوند و الان که قیمتها اومده پایین، 90 تا هم ازش نمیخرن.
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان