کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara





نظرسنجی: کیفیت مطالب را چگونه یافتید؟
عالی
71.72%
71 71.72%
خوب
21.21%
21 21.21%
متوسط
4.04%
4 4.04%
بد
3.03%
3 3.03%
مجموع 99 رای 100%
* چنانچه به گزینه‌ای رای داده اید، با علامت ستاره مشخص گردیده است. [نمایش نتایج]



##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
ترکی استانبولی در سفر
نقل قول:در ترکیه آداب مهمان نوازی ایجاب می کند که ظروف خورده و یا نیم خورده را در حین غذا خوردن از جلوی مشتری برمی دارند تا راحتتر غذا بخورد در این حالت (هول نشوید!! فقط بشقابتان را با دو دست محکم گرفته و از چنگش دربیاورید! ) این موضوع را حمل بر بی ادبی نکنید.

خيلي جالب بود، من بعد از كلي دربدر شدن براي برنج Pilav بالاخره به اين نتيجه رسيدم كه از ريسپشن هتل معادل تركي برنج را پرسيدم و گفتم روي كاغذ نوشت و گشتم و بالاخره پيدا كردم. اونم چه برنجي ولي مجبورا سفارش دادم نه يكي بلكه دو تا بشقاب، گمان كنم چهار تا بشقاب اونا به اندازه يه بشقاب ما نشه. من هم كه هفت هشت روزه حريص برنج شده بودم از گرسنگي داشتم مي لرزيدم و بشقاب نصفه بود كه گارسون آمد و بشقاب را از جلوي من برداشت. من هم محكم بشقاب رو گرفتم. چون به سادگي حاضر نبود بشقاب رو پس بده گويا كمي زيادي مي خواست به من احترام بذاره!! وقتي موفق شدم گرفتمش بشقاب مرغ Tavuk رو برداشت اونم گرفتم. ترسيدم بشقاب سالاد Salata رو هم برداره زود گفتم. "Git" به معني برو، بشقاب اول تمام نشده بشقاب دوم رو هم سفارش دادم. ولي همش مي ترسيدم بياد بشقاب غذاي منو برداره. از حركاتش مي فهميدم كه قصد احترام داره و اونجا هم يكي از بهترين رستورانهاي كيزلاي بود. ولي بي برنجي هفت روزه اگه نبود به ميز نزديك مي شد غذا نخورده پا مي شدم مي رفتم بيرون!!
واي براي من تصور زندگي بدون برنج pilav و نان سنگك و نان لواش غير ممكنه! لااقل بايد يكي‌اش باشه.
ببخشيد خيلي حاشيه رفتم. مي خواستم يه بروشور كه از يكي از رستورانهاي Lokantalar تركيه گرفتم رو اسكن كنم بذارم شما درباره اش توضيح بديد كه اسكنرم خراب شد. فردا اسكن مي كن مي ذارمش همينجا.
پاسخ
تشکر کنندگان: ساشا ، m.memari ، SamiraN ، farzad24 ، ساسان ، msar
پس شما هم این مشکلو داشتی ! جالبه هر چی رستوران باکلاس تر می شه سرعت عمل گارسون ها هم بالاتر می ره ! یکبار من داشتم در رستوران هتل که 5 ستاره بود غذا می خوردم سرم رو برگردوندم که به دوستم که کنارم نشسته بود یه چیزی بگم همین که سرم رو دوباره برگردوندم فکر کردم دارم اشتباه می بینم هیچی جلوم نبود ،مثل دوربین مخفی بود .... یارو با سرعت عملی در حد یه سارق حرفه ای بشقاب منو برداشته بود احتمالا اگه جیبمم می زد نمی فهمیدم!!! بعد از اون بار دیگه با یه دست بشقابو می گرفتم و بعد سرم رو بر می گردوندم.

در مواجهه با چنین مواقعی می تونین بگین . hepsi kalsın یعنی همه شون بمونه . خودش می فهمه یعنی چی....
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، shr.jafari ، Ashkan78 ، farzad24 ، m.memari ، SamiraN ، ساسان ، msar
(2010-03-10 ساعت 22:33)ساشا نوشته:  پس شما هم این مشکلو داشتی ! جالبه هر چی رستوران باکلاس تر می شه سرعت عمل گارسون ها هم بالاتر می ره ! یکبار من داشتم در رستوران هتل که 5 ستاره بود غذا می خوردم سرم رو برگردوندم که به دوستم که کنارم نشسته بود یه چیزی بگم همین که سرم رو دوباره برگردوندم فکر کردم دارم اشتباه می بینم هیچی جلوم نبود ،مثل دوربین مخفی بود .... یارو با سرعت عملی در حد یه سارق حرفه ای بشقاب منو برداشته بود احتمالا اگه جیبمم می زد نمی فهمیدم!!! بعد از اون بار دیگه با یه دست بشقابو می گرفتم و بعد سرم رو بر می گردوندم.

در مواجهه با چنین مواقعی می تونین بگین . hepsi kalsın یعنی همه شون بمونه . خودش می فهمه یعنی چی....

یه جا خونده بودم که یک نفر گفته بود در یکی از رستوران‌های شیک انگلیس داشته غذا می‌خورده که یهو گارسن می‌آد بشقاب رو می‌بره! اون هم شوکه می‌شه. دوستش توضیح می‌ده که اگر بشقاب رو مثل ساعت در نظر بگیری، اگر قاشق و چنگال رو (هر دو) روی ساعت پنج بگذاری علامت سیر شدنه و غذاتو می‌برن!
پاسخ
تشکر کنندگان: ساشا ، SamiraN ، ساسان ، frozen mind ، msar
اینا شایعه هست . ما خودمون تو رستوران که میریم یه قابلمه هم همراه خودمون میبریم اگه دیگه جا نداشتیم میریزم تو قابلمه واسه یه روز دیگه . در مورد ساندویچ هات داگ هم که بزرگ هست صدق میکنه.نصفش رو میپیچونیم تو آلمینیوم واسه فردا. چه کار کنیم فقیریم.
پاسخ
تشکر کنندگان: ساشا ، kavoshgarnet ، SamiraN ، ساسان ، msar
قسمت هشتم

پسوندهای منسوبیت:

در فارسی وقتی بخواهیم حالتی را به چیزی یا کسی نسبت دهیم از "ی" نسبت استفاده می کنیم. مثل ایرانی
در زبان ترکی این حالت با پسوند " lı " و " li " ، "ل" و " لی" بیان می شود :
ایرانی Iranlı
اهل کجا؟Nereli
evli (این کلمه اصطلاحا بمعنای " متاهل " بکار می رود ولی معنای کلمه ev خانه است) ( حالا که حرف افتاد مجرد هم میشه بِ کار = bekar همون بیکار در فارسی که در ترکی به این معنی بکار نمی رود.)

پسوندها:
این قسمت برای آشنایی شماست ، خودتان را درگیر نکنید می توانید بسته به لزوم فقط اول شخص مفرد یا اول شخص جمع را یاد بگیرید و یا بدون دانستن اینها هم فقط از طریق حفظ کلمه و جمله های ضروری می توانید منظور خود را برسانید. فقط بخوانید تا بگوشتان آشنا باشد.

پسوندهایی که به اسم می چسبند بر حسب آوای کلمه متفاوتند.(بسته به راحتی تلفظ یکی از اینها در آخر کلمه قرار می گیرد.)
ا َم - یکی از اینها im _ım_ um_üm
ای _ sın_sin_sun_sün
است dir _dır _ dur _dür _
ایم _ iz _ız _uz _üz
اید _ siniz _sınız_ sunuz_sünüz
اند _ dirler_dırlar_ dürler_ durlar

Ben iyiyim(من خوبم)
Ben İranlıyım(من ایرانی هستم)
Ben Tahranlıyım بخوانید تاهران( من تهرانی هستم)

پسوند های مالکیت
مال من- benim بخوانید بِ نیم
bu çanta benim _ این کیف مال من است
مال تو- senin _ سِنین
bu çanta senin
مال او- onun _ اُنون
مال ما- bizim _بیزیم
مال شما- sizin _ سیزین
مال آنها_ onların _اُن لارن
حالا اگر بخواهیم این را بصورت کیفم بیان کنیم:
م _ im_ım_ m _um_üm
Çantam کیفم
Bu benim eşim این همسر من است_ یا بصورت ساده فقط بگویید eşim.

ت _ in _ ın_n _un_ün
Paran پولت.

اش_ ı _i_sı_su_sü
Arabası ماشینش

مان _ mız _miz- muz_müz
İşimiz _ کارمان _ iş= کار( ایش ) یکی از دوستان فارس میگفت ترکی چقدر شبیه آلمانیه! حق داشت بخدا....

تان_ niz _nız _ nuz_nüz
Pasaportunuz پاسپورتتان

شان_ rı _ ri
Kanunları قوانین شان_ کانون=قانون

جمله سازی!

این کیف مال شماست؟
Bu çanta sizin mı?

این پول مال من است.
Bu para benim

این چمدان مال ما است.
Bu valiz bizim

آن هتلِ ماست؟
O otel bizim mı?

مدارک مال من است.
Belgeler benim ( بـِـلگِه = همان برگه است در فارسی)

نوبت کیست؟
Kimin sırası?
( sıra بخوانید سرا به معنی نوبت)

درست است؟
Doğru mu? بخوانید دُ (کشیده) رو

اشتباه است؟
Yanlış mı? بخوانید یانلش

فردا بیایم؟
Yarın mı gelim?

ساعت چند بیایم؟
Kaçta gelim?

چه میخواهید؟
Ne istiyorsunuz?

بیایید داخل
Girin içeri _ girin
içeri بخوانید ایچری = داخل
Girin بخوانید گیرین = وارد شوید

بروید بیرون
Çıkın dışarı
Çıkın بخوانید چکن= خارج شوید
dışarı بخوانید دشار = بیرون

بیرون منتظر باشید
Dışarı da bekliyin
bekliyin بخوانید بِـــکلِـــیین= صبر کنید

بایستید. صبر کنید
Durun بخوانید دورون

به صف بایستید
Sıraya girin

حساب لطفا! ( اینو در بحث رستوران یادم رفته بود بگم)
Hesap lutfan

لغت
مریض _ hasta حاستا ( این کلمه در واقع همان کلمه خسته است ولی بمعنی مریض بکار می رود.)

بیمارستان _ hastane حاستانه ( مجموع دو کلمه خسته و خانه= hane )

دکتر_ doktor
دارو_ ilaç _ ایلاچ (همان علاج در فارسی)

داروخانه _ eczane عِجزانه ( اجزاء = داروها + خانه )

اورژانس_ وضعیت اضطراری_ acil durum _ آجیل دوروم (acil = همان عاجل در فارسی . durum وضعیت)

دکتر می خواهم _ doktor istiyorum
آمبولانس _ ambulans
وضعیتش چطور است؟ _ durumu nasıl?

امیدوارم هیچ وقت از این لغات استفاده نکنید! Smile

دفعه بعد لغاتی که در خرید استفاده می شوند را خواهم گفت.
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، m.memari ، Ali Sepehr ، laili ، WIKIMAN ، farzad24 ، ساسان ، hasti_banoo ، imanmard ، bardia9 ، msar
لغت :

سفارت- اِلچیلیک elçilik
پستخانه- postane
مغازه- ماآزا mağaza
بازار( حالت سنتی تر) چارش- çarşı
بوتیک - butik

روزهای هفته :

یکشنبه- پازار Pazar
دوشنبه- پازارتِسی pazartesi
سه شنبه – سال salı
چهارشنبه- چارشانبا çarşamba
پنج شنبه – پَرشِنبِه perşembe
جمعه – جوما Cuma
شنبه – جومارتِسی Cumartesi
تعطیل - taatil


اعضای بدن :
مو saç
چشم göz
گوش kulak
صورت yüz
ابرو kaş
بینی burun
دهان ağız
گردن boyun
چانه çene
دست el
بازو kol
انگشت parmak
سر baş
پا ayak

در خرید :

(من بعنوان مثال مغازه پوشاک را در نظر گرفتم. اگر جای دیگری مد نظرتان است برایم بنویسید.)

می توانید با اضافه کردن کلمات زیر جمله مورد نظر خود را بسازید.

İstiyorum می خواهم
İstemıyorumنمی خواهم
olsunباشد
olmasın نباشد
dır است
değil نیست
Daha ....تر

لغات :
کت-جِکِت ceket
شلوار- پانتُلُن pantolon
دامن- اِتِک etek
لباس- اِلبیسِه elbise
روسری – باش اُرتوسوbaşortusu
مانتو- مانتوmanto
پیراهن مردانه - گُملِک gömlek
کفش – آیاک کاب ayakkabı
جوراب- چُراپçorap
کوتاه - کساkısa
بلند – اوزون üzün
گشاد- گِنیشgeniş
تنگ - دارdar
رنگ- رِنکrenk
روشن – آچک açık
روشنتر، کم رنگ تر- داها آچکdaha açık
تیره تر، پر رنگ تر-کُ یوdaha koyu
مدل- model
زیپ -فَرموآر fermuar
قشنگ است - güzel
قشنگ نیستgüzel değil
قشنگ تر. Daha güzel
شیک - şık
پوشیده ، بسته - کاپالِ kapalı
باز(بودن لباس) ، باز(بودن مغازه) - açık
جنس – کالیتِه kalite
جنس بهتر- daha kalitei
گران- پاها baha_paha
ارزان- اوجوزücüz
گران تر-daha pahalı
ارزان تر- daha ücüz
تخفیف- ایندیریم indirim
تخفیف بده- indirim yap
شطرنجی – کارِلی kareli
راه راه – چیزگیلی çizgili
پرو کردن ، امتحان کردن- دِنِمِک denemek
چه سایزی؟چه بدنی؟ - kaç numara? Kaç beden?
یک سایز بزرگتر- bir numara büyük
یک سایز کوچکتر-bir numara kuçuk
آستین- kol
یقه- یاکا yaka
گرد – یووارلاک yuvarlak
مال کجاست؟- nere malı
جنس ترک- turk malı
قیمتش چنده؟- fiatı kaç?
این چیست؟- bu ne?

رنگها را قبلا آقای معماری زحمتشو کشیده اند اگر رنگ بیشتری می خواهید بدونید بنویسید تا بگم.

موفق باشید.



---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ترجمه کلمه پیراهن مردانه ویرایش شد.....
پاسخ
تشکر کنندگان: sh-b ، m.memari ، kavoshgarnet ، WIKIMAN ، farzad24 ، ساسان ، Ali Sepehr ، kianoush ، imanmard ، bardia9 ، msar ، majed kasravi
ساشا جان شبکه های خوب ترکی توی ترک سـ.ـت میشناسی که مناسب باشه برای یادگیری زبان ترکی ؟
از پاسخ به پیام خصوصی معذورم. Shy
شماره کیس:‌ 2011AS18XXX
دریافت نامه قبولی: May/2010/19
ارسال فرم : June 6
نامه دوم : 4 April 2011
مصاحبه: آنکارا- 25 April 2011
کلیرنس :‌ June 2011 9
دریافت ویزا :‌ 15 June 2011
تاریخ پرواز : 8 July 2011
پاسخ
تشکر کنندگان: ساسان ، msar
علی جان شبکه خوب و بد نداره همه شون همه جور برنامه ای دارند ( فیلم و کارتون و کلیپ و سریال و...)متاسفانه برنامه ای مخصوص یاد دادن زبان ترکی ندارند شما مثل همون یادگیری زبان انگلیسی که مثلا bbc رو نگاه می کنین می تونین اخبارش رو تماشا کنین چون کمتر عامیانه صحبت می کنند. سریال و فیلم هم از این جهت خوبند که با توجه به روند داستان می تونین متوجه حرفها بشین و میتونین با کمک یک دیکشنری معانی لغاتی که می بینین رو در بیارید.

من واقعا شرمنده ام چون اینجا مطالب رو منسجم نگفتم راستش من قبلا یاددادنم بصورت حضوری و در مدت زمان طولانی تری بوده و نه در فضای مجازی و جزوه هایی که قبلا داشتم رو هم گم کردم و کاملا بدون پلان قبلی و فی البداهه مطالب رو می گم و البته با توجه به اولویت مطالب مورد نیاز برای رفتن به سفارت در ترکیه برای همین هم این درسها مرجع خوبی برای یادگیری کامل زبان ترکی شاید نباشه.

کتابهایی که بیرون هستند من یکی دو مورد دیدم ولی اونوقت باید کمی بیشتر حوصله کنید و با دستور زبان یاد بگیرید. اگر می خواهید جدی کار کنید ترجیحا سی دی آموزشی پیدا کنید که هم تلفظ رو می تونید بشنوید و هم کار کردن با نرم افزار جذابتر از کتابه در ضمن می تونید تو اینترنت هم دوستان ترک پیدا کنید و باهاشون چت کنید. من هم تا هر جا که شما بخواهید و از دستم بر بیاد کمکتون می کنم.


------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------




راستی اونموقع که من تهران بودم سفارت ترکیه کلاسهای آموزش زبان گذاشته بود که فکر کنم رایگان هم بود ( البته مطمئن نیستم ) ولی شما که تهران هستید می تونید یه خبری بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، farzad24 ، WIKIMAN ، ساسان ، kianoush ، msar
هر کی گفت معنی و کاربرد دقیق این عبارت چیه: «گیدر آیاک»
اسم یکی از شعرهای ناظم حکمت هم هست.
Gider ayak

میدهم من مالیات به اوباما   -----   با لبی خندان، نه با افسوس و آه
مالیات بر درآمد، مالیات مستقیم  ----  تا دهد پاسپورت آبی او به ما

پاسخ
تشکر کنندگان: ساشا ، msar
من بگم؟! Tongue

gider اگر به معنای فعل از مصدر " gitmek " باشه به معنی " رَوَد" هستش.
ayak رو هم تو قسمت اعضا خوندیم به معنی "پا" هستش.

ولی این کلمه بصورت giderayak مجموعا " دم رفتن " و " درست موقع رفتن " معنی می ده.

جایزه نداشت؟!! Sad
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، farzad24 ، ساسان ، kianoush ، msar
بله کاملا درسته ساشا.
در فرهنگ مردم ترکیه به نفوس بد، درست موقع رفتن یا اتفاق ناخوشایندی که خاطره تلخ لحظه جدایی رو دوچندان میکنه میگن: giderayak

Helal, Etkilendim! Hele kelemeyi bitşik yazmana bayıldım.
"mükemmele yakın" bir Türkcen var.

Al bu şiir da sana mükafat:

" giderayak işlerim var bitirilecek,
giderayak.

ceylanı kurtardım avcının elinden
ama daha baygın yatar ayılamadı. 

kopardım portakalı dalından 

ama kabuğu soyulamadı. 

oldum yıldızlarla haşır neşir 

ama sayısı bir tamam sayılamadı. 

kuyudan çektim suyu 
ama bardaklara konulamadı. 
güller dizildi tepsiye 

ama taştan fincan oyulamadı. 

sevdalara doyulamadı. 

giderayak işlerim var bitirilecek, 

giderayak. "

N. Hikmet Ran
(2010-03-18 ساعت 11:11)ساشا نوشته:  من بگم؟! Tongue

gider اگر به معنای فعل از مصدر " gitmek " باشه به معنی " رَوَد" هستش.
ayak رو هم تو قسمت اعضا خوندیم به معنی "پا" هستش.

ولی این کلمه بصورت giderayak مجموعا " دم رفتن " و " درست موقع رفتن " معنی می ده.

جایزه نداشت؟!! Sad

میدهم من مالیات به اوباما   -----   با لبی خندان، نه با افسوس و آه
مالیات بر درآمد، مالیات مستقیم  ----  تا دهد پاسپورت آبی او به ما

پاسخ
تشکر کنندگان: farzad24 ، ساشا ، ساسان ، msar ، majed kasravi
(2010-03-18 ساعت 14:44)Persischer نوشته:  بله کاملا درسته ساشا.
در فرهنگ مردم ترکیه به نفوس بد، درست موقع رفتن یا اتفاق ناخوشایندی که خاطره تلخ لحظه جدایی رو دوچندان میکنه میگن: giderayak

Helal, Etkilendim! Hele kelemeyi bitşik yazmana bayıldım.
"mükemmele yakın" bir Türkcen var.

Al bu şiir da sana mükafat:

" giderayak işlerim var bitirilecek,
giderayak.

ceylanı kurtardım avcının elinden
ama daha baygın yatar ayılamadı. 

kopardım portakalı dalından 

ama kabuğu soyulamadı. 

oldum yıldızlarla haşır neşir 

ama sayısı bir tamam sayılamadı. 

kuyudan çektim suyu 
ama bardaklara konulamadı. 
güller dizildi tepsiye 

ama taştan fincan oyulamadı. 

sevdalara doyulamadı. 

giderayak işlerim var bitirilecek, 

giderayak. "

N. Hikmet Ran
(2010-03-18 ساعت 11:11)ساشا نوشته:  من بگم؟! Tongue

gider اگر به معنای فعل از مصدر " gitmek " باشه به معنی " رَوَد" هستش.
ayak رو هم تو قسمت اعضا خوندیم به معنی "پا" هستش.

ولی این کلمه بصورت giderayak مجموعا " دم رفتن " و " درست موقع رفتن " معنی می ده.

جایزه نداشت؟!! Sad

بنظرم اگه به متن شعر دقت کنیم معنی اون با توجه به متن شعر میشه : ( پای رفتن که یه جورایی میشه اراده و توان انجام کاری رو ازش استنباط کرد)
یعنی : پای رفتن وکارهایی تموم کردنی دارم.
ناظم حکمت یک شاعر کمونیست مرام ترکیه بود که در جریان دعوای کمونیست ها و ملی گرا های ترکیه از ترکیه فرار کرد و پس از مرگش بعد از 40 سال طرفداراش جسد اونو به ترکیه آوردن و با کلی احترام دفنش کردن و توی ترکیه خیلی دوستش دارن .
موضوع شعر بالایی به انمام رسوندن کارهای نیمه تمام هستش که نتونسته اونها رو تموم کنه (بیدارکردن جوانان و کشاورزان و....)
خوشبختی یعنی فاصله این بدبختی تا بدبختی دیگر ( چارلی چاپلین )

Case num:2010AS23300
دریافت نامه اول :2009 4July
ارسال نامه اول :2009 13July
کنسولگری:آنکارا
کارنت شدن کیس : for june 2010
پاسخ
تشکر کنندگان: Persischer ، ساشا ، imanmard ، msar
بجه ها من تركيه ام با يه دست بشقاب برنج شفته مو جسبيدم با يه دست دارم تايب ميكنم!!! Wink
بابت فونت شرمنده.
شماره کیس:2010AS000022xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:28July 2009
تاریخ ارسال فرمهای سری اول : 18/08/2009
تاریخ کارنت شدن کیس : JUNE 2010
تاریخ دریافت نامه دوم: 2010 /Aug 4
تاریخ مصاحبه: 2010 /july 14
تاریخ دریافت کلیرنس: 36days ) - 19 Aug )
کنسولگری: Ankara
ورود به آمریکا : ۱ اکتبر
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، sh-b ، rasarasa ، ساسان ، Ali Sepehr ، m.memari ، hasti_banoo ، kianoush ، msar
دوستان من تازه از آنكارا برگشتم نمي دونيد اين پست چقدر كمكم كرد جا داره از ساشاي عزيز تشكر كنم چون من با حفظ كردن فقط 30 لغت تركي و از اونجايي كه كانالهاي تركيه رو زياد ميديدم كارم خيلي راحت راه مي افتاد حتما دفعه بعد يه سري جمله و لغت كه كاربرد زيادي داره براتون مي نويسم.
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
 

نشویل - تنسی : جایی که من زندگی‌ می‌کنم ، شهری کوچک ، با هزینه‌های متوسط ، وضعیت کار بد نیست 
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، ساشا ، kavoshgarnet ، ساسان ، kianoush ، msar
ساشای گرامی من بروشور زیر را از یک رستوران در آنکارا گرفتم و اگر آن را ترجمه نمایید بسیار سپاسگزار خواهم بود.


فایل‌های پیوست پیش‌نمایش تصاویر

پاسخ
تشکر کنندگان: ساشا ، msar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان