کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara





نظرسنجی: بلاتکلیفی تا قبل از مهاجرت
بلاتکلیفم و نمیدونم چه کنم!
26.55%
30 26.55%
تحمل بلاتکلیفی سخته ولی برنامه ریزی میکنم و باهاش کنار میام
55.75%
63 55.75%
روال زندگیمو دارم و فرقی برام نمیکنه
17.70%
20 17.70%
مجموع 113 رای 100%
* چنانچه به گزینه‌ای رای داده اید، با علامت ستاره مشخص گردیده است. [نمایش نتایج]



##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
تحمل بلاتکلیفی تا گرفتن ویزا و سفر به آمریکا
(2011-09-27 ساعت 23:40)rs232 نوشته:  لادن عزیز, اگر مهاجرت را به چهار بخش مساوی تقسیم کنیم شما تا زمان گرفتن ویزا و ورود به کشور امریکا در بخش اول آن هستید و به نظر من این بخش آسان ترین و قابل تحمل ترین بخش مهاجرت است. پس باید استوار و صبور باشید و خودتان را برای مواجهه با مراحل بعدی آماده کنید.
استاد عزیز آرش گرامی سلام
من با نوشته شما یاد این شعر باباطاهر افتادم که:

به مو گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
دلا خوبان دل خونین پسندند
دلا خون شو که خوبان این پسندند

ارادتمند
gadfly

[font=Tahoma]باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست . [/font][font=Tahoma] کوروش کبیر[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، comrun ، dreamer60 ، ladan ، بنفشه ، SH1A2R3 ، amir2640 ، nastaran86 ، battosai ، msar
البته زندگی در تایلند قابل مقایسه با آمریکا نیست . منظورم اینکه شبیه سازی اصلا خوبی نیست . اگر زندگی شاد و بدون غم رو میخواهید همون تایلند بمونید دوست عزیز (pay). راستی منم گزینه دوم رو انتخاب کردم .
پاسخ
تشکر کنندگان: amir2640 ، dreamer60 ، Pay ، SH1A2R3 ، msar
خوشحالم که آرش عزیز می یاد و با صحبت های عمیق و صحیحش همه ماهارو دل گرم می کنه . ممنونم آرش جانShy . فقط یه سوال برام پیش اومد شما فرمودید که مهاجرت تقسیم به چهار قسمت میشه اگه لطف کنی و حرفی از اون سه مرحله دیگه بزنید ممنون می شم . برای من همیشه حرفهای شما (به دلیل اینکه تجربه بیشتری دارید ) با ارزش بوده و هست .
روال كلي پرونده من اينجاست.
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست  
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

در صورت داشتن سوال مهمي ميتونيد برام پيام بگذارين ، قول ميدم شايد يه كم دير ولي حتما جواب بدم Tongue
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، battosai ، amir2640 ، Akta ، بنفشه ، Kaveh90 ، sasan_rock ، SH1A2R3 ، mom ، msar ، inanna
دریمر جان البته این یک تقسیم بندی من در آوردی است ولی می توان آن را چنین فرض کرد:

1- بخش اول مهاجرت: (دوران انتظار) از تصمیم گیری تا ورود به خاک امریکا و گرفتن گرین کارت و سوشیال سکوریتی (مدت زمان: بین 2 تا 10 سال)
در این مرحله شما زندگی معمولی خودتان را دارید ولی از انتظار طولانی برای مهاجرت و بلاتکلیفی خسته می شوید و از نظر روانی ممکن است مضطرب, بی قرار و یا آشفته شوید.

2- بخش دوم مهاجرت: (دوران تلاش برای بقاء) پیدا کردن کار و منبع درآمد و پرداختن به هزینه ها و یا تحصیل متناسب با توان مالی (مدت زمان: بین 6 ماه تا 2 سال)
در این بخش فشار روانی بسیار زیادی به مهاجر وارد می شود زیرا تمام بار روانی دوران انتظار به علاوه چالش های جدید بر دوش او خواهد بود تا بتواند در زمان کوتاهی کاری پیدا کند و در امریکا دوام بیاورد. پیدا نکردن کار, و یا عدم توان مالی کافی برای تحصیل مساوی است با برگشتن به نقطه آغاز پیش از انتظار.

3- بخش سوم مهاجرت: (دوران تردید) مقایسه شرایط فعلی با شرایط قبل از مهاجرت و پرداختن به اما و اگرها (مدت زمان: بین 1 سال تا پنج سال)
اگر به این مرحله از مهاجرت برسید یعنی اینکه در امریکا دوام آورده اید و کاری پیدا کرده اید و یا وام تحصیلی گرفته اید و آن وقت شروع می کنید به مقایسه شرایط کاری و روانی و اجتماعی خود با دوران قبل از زمان مهاجرت. عدم مهارت های اجتماعی در این مرحله بیشترین فشار را بر شما وارد می کند و تازه متوجه برخی از ظرایف اختلاف فرهنگی می شوید.

4- بخش چهارم مهاجرت: (دوران نقاهت) پذیرش و تسلیم به وضع موجود و تطبیق با شرایط جدید (مدت زمان: بین 5 تا 35 سال)
در این مرحله پایانی مهاجر دیگر کم کم شرایط سابق خودش را فراموش می کند و دست از مقایسه می کشد و با شرایط جدید خودش خو می گیرد. هنوز مهاجر گزینه برگشتن را بر روی میز دارد ولی دیگر حتی شناخت درستی هم از زندگی در کشور خودش ندارد و فقط در صورتی به آن فکر می کند که ورشکسته شود و یا مشکل جدی دیگری برایش پیش بیاید.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: behnia ، hitab ، satusa ، ladan ، Blaze ، بنفشه ، Kaveh90 ، battosai ، comrun ، hanok ، sasan_rock ، dreamer60 ، gadfly ، saied-k ، Pay ، amiry ، aadine ، anikoo ، karbar123 ، سمبل ، rezahoorjandi ، msar ، inanna

rs232 عزيز
ممنون از راهنمائيتون ولي از آنجا که فکر کنم اين گفتگوها با پست من شکل گرفت بايد در مورد خودم اشاره کنم که با توجه به چهار قسمتي که شما فرموديد حداقل قسمت دوم و سوم شامل حال من نميشه براي اينکه از نظر کاري خيالم راحته چون برادرم کار شخصي داره و ...
براي قسمت سوم هم بايد عرض کنم من فقط بطور خلاصه يه مقداري از مشکلاتم رو گفتم بنابراين اگر يک زمان ساکن امريکا شوم و بخواهم شرايط را مقايسه کنم باز هم مطمئن هستم شرايط جديد بهتر خواهد بود (يعني حداقل اميدوارم و به همان دل خوش کردم)
CATEGORY : F2B
Priority Date: August 2005
Case Number: ABD 2009
Interview & Visa issuance date: 8,9July2013
Destination: Grand Rapids, MI , October2013
Green Card Resived: November2013
«پندار پاک ... گفتار راست ... کردار نيک»
پاسخ
تشکر کنندگان: battosai ، comrun ، rs232 ، dreamer60 ، gadfly ، amir2640 ، SH1A2R3 ، msar
rs232 جان ببخشید

هر وقت میخونم چی نوشتی
پیش خودم میگم ما چه بد بخت هایی هستیم که باید خانواده و مملکت خودمونو ول کنیم بزاریم بریم یه جای غریب که شاید شرایط زندگیمون بهتر بشه،مملکت ما هیچ کاری برای شهروندانش نمیکنه ولی هر چی باشه علقه به ایران و خانواده هست، مغزم داره از شدت آنالیز منفجر میشه
پاسخ
تشکر کنندگان: بنفشه ، Kaveh90 ، rs232 ، dreamer60 ، SH1A2R3 ، Spiritual ، anikoo ، حامدحامد ، سمبل ، rezahoorjandi ، msar
(2011-09-28 ساعت 11:27)ladan نوشته:  rs232 عزيز
ممنون از راهنمائيتون ولي از آنجا که فکر کنم اين گفتگوها با پست من شکل گرفت بايد در مورد خودم اشاره کنم که با توجه به چهار قسمتي که شما فرموديد حداقل قسمت دوم و سوم شامل حال من نميشه براي اينکه از نظر کاري خيالم راحته چون برادرم کار شخصي داره و ...
براي قسمت سوم هم بايد عرض کنم من فقط بطور خلاصه يه مقداري از مشکلاتم رو گفتم بنابراين اگر يک زمان ساکن امريکا شوم و بخواهم شرايط را مقايسه کنم باز هم مطمئن هستم شرايط جديد بهتر خواهد بود (يعني حداقل اميدوارم و به همان دل خوش کردم)

لادن جان,
البته من هم با اینکه در مرحله سوم به سر می برم و همیشه در حال مقایسه ایران و امریکا هستم ولی باز هم از وضعیت زندگی خودم نسبت به ایران بسیار راضی هستم. بخش دوم را هم به سادگی پشت سر گذاشتم ولی این اتفاق زمانی برای شما هم رخ خواهد داد که آن را دست کم نگیرید و خودتان را برای مواجهه با آنها آمده کنید.
در مورد بخش دوم باید بگویم که مطمئن هستم که برادر شما بسیار خوب و مهربان است و برای شروع زندگی به شما کمک خواهد کرد ولی شرایط زندگی در امریکا به گونه ای است که تداوم این وضعیت شاید به درازا نکشد و شما مجبور شوید که از نظر مالی مستقل شوید. بنابراین شما باید از این زمان انتظار خود برای تسلط هر چه بیشتر به زبان انگلیسی و بالاتر بردن تخصص و مهارت کاری خودتان استفاده کنید. من همیشه فکر می کردم که با داشتن عموها و عمه ها و حتی یک مادر بزرگ ندیده ثروتمند در امریکا هرگز احتیاجی به کار کردن ندارم و من را در بدو ورود به سمت مدیریت یکی از کارخانه ها منصوب می کنند ولی با اینکه همه آنها از قبل از آمدنم قربان و صدقه من می رفتند و در پای تلفن خودشان را تکه و پاره می کردند شرایط طوری پیش رفت که متوجه شدم بهایی که باید بابت کار کردن و بودن در کنار آنها بپردازم بسیار سنگین تر از سختی مستقل بودن خودم است. شاید این بهای سنگین برای ما فقط یک کنایه کوچک باشد ولی تحمل آن در شرایطی که شما دستتان به جای دیگری بند نیست خیلی سخت است. پس شما هم شاید بهتر باشد از الآن خودتان را برای مرحله دوم مهاجرت که چندان هم ساده نیست آماده کنید و آن را خیلی ساده نگیرید تا بعدا سورپرایز شوید.
ولی در مورد بخش سوم هم گرچه ممکن است مثل من از مهاجرت خودتان راضی باشید ولی باز هم آن را دست کم نگیرید. در این بخش از مهاجرت افت شدید مهارت های اجتماعی گهگاهی واقعا آزار دهنده است. شما با مسائلی مواجه می شوید که تا به حال آن را تجربه نکرده اید و یکی از آنها این است که شما با سایر افراد جامعه ای که وارد آن شده اید فرق دارید. شما آنها را کامل نمی فهمید و آنها هم شما را به طور کامل نمی فهمند. شما در این دوران می خواهید خودتان را با امریکایی ها تطبیق دهید ولی پس از چند سال در می یابید که این تطبیق بسیار مشکل تر از چیزی است که می پنداشتید. از طرف دیگر تحمل ایرانی های اطرافتان هم برای شما دشوار می شود و سعی می کنید در جمع های آنها کمتر حاضر شوید. آدم در این بخش از مهاجرت به یک شترگاوپلنگ واقعی تبدیل می شود و حتی تکلیفش با خودش معلوم نیست. البته شاید تا کسی خودش در این شرایط قرار نگیرد متوجه آن نشود ولی به هر حال این مرحله از مهاجرت هم چندان ساده نیست و افراد زیادی در همین مقطع جا می زنند و از مهاجرتشان پشیمان می شوند. مخصوصا اگر کار و موقعیت اجتماعی شما از ایران پایین تر باشد و این مسئله با پایین بودن مهارت های اجتماعی شما تلفیق می شود و یک لحظه به خودتان می گویید چرا من که در ایران زندگیم قابل تحمل بود دارم خودم را در امریکا زجر می دهم؟! شاید برای شما که مشکلات زیادی در ایران دارید این سوال هرگز پیش نیاید ولی به هر حال سختی های آن همچنان پای بر جا خواهد بود.
برایتان آرزوی موفقیت و مهاجرتی بدون دردسر دارم
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: ladan ، hanok ، comrun ، battosai ، sasan_rock ، dreamer60 ، saied-k ، Blaze ، Pay ، tamanna ، SH1A2R3 ، amiry ، aadine ، rezahoorjandi ، msar
rs232 عزيز
از اينکه با حوصله و دقت راهنمائي‌ها و تجربيات خود را در اختيار من به شخصه قرار مي‌دهيد بسيار سپاسگزارم تجربياتي که مطمئن هستم يکايک آن را آسان بدست نياورده‌ايد و بنابراين بسيار ارزشمند است و حتما سعي خواهم کرد از آنها استفاده کنم يا حداقل گوشه‌اي از ذهنم داشته باشم که خيلي با ذهني که فقط با تفکرات خودم پر شده وارد کشور آرزوها نشوم!
من هم آرزوي موفقيت براي شما برادر بزرگوار دارم.
CATEGORY : F2B
Priority Date: August 2005
Case Number: ABD 2009
Interview & Visa issuance date: 8,9July2013
Destination: Grand Rapids, MI , October2013
Green Card Resived: November2013
«پندار پاک ... گفتار راست ... کردار نيک»
پاسخ
تشکر کنندگان: sasan_rock ، comrun ، rs232 ، dreamer60 ، amir2640 ، SH1A2R3 ، msar
ممنون آرش جان
والا من هم فعلا" در مورد کسب و کار در آمریکا زیاد مشغله فکری ندارم چون پدر و برادرم سالهاست که یک کار آزاد دارن و من به محض ورودم یه جورایی شاغل میشم ولی وقتی فکر می کنم می بینم که آرش 100% راست میگه و اون سه مرحله برای هممون پیش خواهد اومد (امیدوارم قبل از اینکه من یکی game over بشم ..برم مرحله دو Big Grin )
ولی یک چیزی هست که هم می تونه دلیل محکمی باشه برای مهاجرت و هم دلیلی برای تحمل غربت و ... و اون هم اینه که :
اینجا داریم برای زنده موندن می جنگیم....... ولی اونجا برای زندگی کردن خواهیم جنگید .....

باز هم از آرش عزیز که می دونم با هزار ها مشغله فکری و کاری می یاد اینجا تا به هموطنانش کمک کنه ممنونم .
روال كلي پرونده من اينجاست.
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست  
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست

در صورت داشتن سوال مهمي ميتونيد برام پيام بگذارين ، قول ميدم شايد يه كم دير ولي حتما جواب بدم Tongue
پاسخ
تشکر کنندگان: comrun ، rs232 ، amir2640 ، ladan ، sasan_rock ، Blaze ، Pay ، tamanna ، battosai ، SH1A2R3 ، rezahoorjandi ، msar
(2011-09-28 ساعت 00:32)alisarvareharchiabi نوشته:  البته زندگی در تایلند قابل مقایسه با آمریکا نیست . منظورم اینکه شبیه سازی اصلا خوبی نیست . اگر زندگی شاد و بدون غم رو میخواهید همون تایلند بمونید دوست عزیز (pay). راستی منم گزینه دوم رو انتخاب کردم .

سلام به همه دوستان. از اینکه این تاپیک بعد از مدتی جون گرفت وفعال شد خیلی خوشحالم و از اینکه تجربه دوستان رو میخونم خوشحالتر.
در پاسخ به دوست عزیزم باید بگم کاملا" با صحبت شما موافقم . مسلما" هر کشوری شرایط خودش رو داره .الان که دارم این مطلب رو مینویسم 4 ماه زندگی در شرایط انتظار(مثل شما) ولی در کشور تایلند رو پشت سر گذاشتم و الان دارم همین شرایط رو در مالزی تجربه میکنم که با هم از قبل متفاوته!! مزیت این تجربه اینه که هر کشوری فرهنگ خودش و روابط اجتماعی خاص خودش رو داره و عیبش اینه که شما همیشه مسافر موقتید( هر چند طولانی) و نمیتونید برای سکونت و کار دائم و مدرسه فرزندتون و ... برنامه ریزی ثابتی کنید.ولی با تمام اینها تجربه کردنش به تمام مشکلاتش میرزه.فقط یه جمله بهتون بگم 5 ماهه فقط برای یک مهمونی دور دوستام و فامیلهام دلم لک زده. هرچند که با خانواده م به بهترین رستورانها و هتلها برم اون یه چیز دیگه ست!
درخواست گرین کارت برای والدین:
Case number: YRV2019
Visa Class: IR5
Your case is currently at: NVC
Foreign state of chargeability: Iran
Interview Location: Yerevan
Priority Date:  09-Feb-2018
پاسخ
تشکر کنندگان: amir2640 ، battosai ، SH1A2R3 ، dreamer60 ، amiry ، msar
(2011-10-04 ساعت 16:31)Pay نوشته:  
(2011-09-28 ساعت 00:32)alisarvareharchiabi نوشته:  البته زندگی در تایلند قابل مقایسه با آمریکا نیست . منظورم اینکه شبیه سازی اصلا خوبی نیست . اگر زندگی شاد و بدون غم رو میخواهید همون تایلند بمونید دوست عزیز (pay). راستی منم گزینه دوم رو انتخاب کردم .

سلام به همه دوستان. از اینکه این تاپیک بعد از مدتی جون گرفت وفعال شد خیلی خوشحالم و از اینکه تجربه دوستان رو میخونم خوشحالتر.
در پاسخ به دوست عزیزم باید بگم کاملا" با صحبت شما موافقم . مسلما" هر کشوری شرایط خودش رو داره .الان که دارم این مطلب رو مینویسم 4 ماه زندگی در شرایط انتظار(مثل شما) ولی در کشور تایلند رو پشت سر گذاشتم و الان دارم همین شرایط رو در مالزی تجربه میکنم که با هم از قبل متفاوته!! مزیت این تجربه اینه که هر کشوری فرهنگ خودش و روابط اجتماعی خاص خودش رو داره و عیبش اینه که شما همیشه مسافر موقتید( هر چند طولانی) و نمیتونید برای سکونت و کار دائم و مدرسه فرزندتون و ... برنامه ریزی ثابتی کنید.ولی با تمام اینها تجربه کردنش به تمام مشکلاتش میرزه.فقط یه جمله بهتون بگم 5 ماهه فقط برای یک مهمونی دور دوستام و فامیلهام دلم لک زده. هرچند که با خانواده م به بهترین رستورانها و هتلها برم اون یه چیز دیگه ست!

درود به شما دوست عزیز . من هم موافقم سفر کردن و کسب تجربه در این زمینه خیلی عالی هست . انشاالله که هرجا هستید شاد باشید با چند خط آخرتون هم میتونم بگم. درک می کنم . البته من کوچکترم از این هستم این جمله رو بگم اما پاسختون خیلی نکته داشت خیلی زیبا توضیح دادید .

پاسخ
تشکر کنندگان: amir2640 ، SH1A2R3 ، dreamer60 ، Pay ، msar
با سلام به همه دوستان مهاجر سرا ,
پیرو اولین پست این تاپیک. میتونم اضافه کنم که بعد از حدود 7 ماه مسافرت طولانی از تایلند (4 ماه) , مالزی ( 2 ماه) و اضافه بر اون 20 روز دوبی , از اینکه تونستیم یکضرب ویزای ورود به آمریکا رو بگیریم بسیار خوشحالیم و خستگی این مدت طولانی از تنمون بدر رفت. فکر میکنم کل این سفر تجربه بسیار خوبی برای من و خانواده م بود تا بتونیم خودمونو در جایی بدور از هر آشنایی و حتی فارسی زبانی امتحان کنیم و تحمل مون رو برای شرایط مهاجرت طولانی آمریکا خیلی هموار کرد. هم اکنون باتفاق همسرم و فرزندانم براحتی میتونیم تصمیم بگیریم که هر چه زودتر عازم آمریکا بشیم و این جدایی از دوستان و بستگانمون به سختی 7 ماه پیش نیست. تصمیماتمون بر اساس شرایط امروز گرانی دلار و ثبت نام مدرسه بچه ها و مطالعه برای ارزان ترین وقت خرید بلیط به آمریکا و بهترین وقت اجاره منزل در آمریکا ( زمستان) میتونه باشه. موضوع مهم اینه که اون ما هستیم که تصمیم نهایی رو میگیریم و بقیه دوستان و فامیل (اونهم خوباش) تنها میتونن مشاوره بدن اونهم اگر ما بخواهیم!
مسئله دیگه اینه که با توجه به جمع و جور بودن وسایلمون و آماده بودن از قبل برای مهاجرت ما میتونیم حداقل از 15 روز دیگه هم مهاجرتمون رو انجام بدیم و این خوشبختانه باعث اینه که حس کنیم زودتر میتونیم خودمونو در جای جدید جا بندازیم و سریعتر به اون ثباتی که مدتها انتظارشو میکشیدیم برسیم.
در انتها باید بگم , اینو میدونیم که این تازه اول راهه و مسایل و مشگلات جدید و بزرگی سر راه خواهیم داشت که اونها رو هم به امید خدا از سر راه بر میداریم ولی مهم اینه که هدف اولمون رو پشت سر گذاشتیم و برای هدف بعدی برنامه ریزی خواهیم کرد که این یعنی :**تحمل بلاتکلیفی و آماده شدن برای سفر به آمریکا.**
این میتونه یه پایان خوش باشه برای شروع این پست . امیدوارم که همه بدونن : "دیر و زود داشت ولی سوخت و سوز نداشت."
درخواست گرین کارت برای والدین:
Case number: YRV2019
Visa Class: IR5
Your case is currently at: NVC
Foreign state of chargeability: Iran
Interview Location: Yerevan
Priority Date:  09-Feb-2018
پاسخ
تشکر کنندگان: comrun ، f1f ، frozen mind ، ladan ، amir2640 ، rs232 ، ParsTrader ، sasan_rock ، nastaran86 ، dreamer60 ، battosai ، Hediyeh ، rezahoorjandi ، msar
Pay عزیز, لااقل از یک چیز شما و خانواده ات خیلی خوشم می آید و آن هم این است که بسیار پویا هستید. هم برنامه ریزی می کنید و هم به آن عمل می کنید و از تغییر نمی ترسید. اولین بار به اشتباه گمان کردم که شما آدم عجولی هستید ولی بعد متوجه شدم که به جای منتظر نشستن, به استقبال سفر رفتید و تجربه های خیلی خوبی هم از تایلند و مالزی کسب کردید و ما هم از خواندن سفرنامه های شما چیزهای زیادی از آن مناطق یاد گرفتیم. من هم تغییر را دوست دارم ولی مطمئن نیستم که اگر دو تا بچه زیر بغلم باشد بتوانم به اندازه شما شهامت جابجایی را داشته باشم. امیدوارم زندگی خوبی را در امریکا داشته باشید و با همین برنامه ریزی پیش بروید و به اهداف مورد نظرتان برسید.
من هم هفته دیگر دوره پنج ساله ام تمام می شود و باید مدارک مربوط به سیتیزن شیپی خودم را پست کنم. راستش خیلی زودتر از آن چیزی گذشت که به نظر می آمد!
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، comrun ، Spiritual ، amiry ، اليزا ، Pay ، ladan ، dreamer60 ، battosai ، aadine ، Hediyeh ، storagemeter ، msar
(2012-04-07 ساعت 22:41)amir2640 نوشته:  با سلام عبدالوحید عزیز

اگه لطف کنید سوالتون رو در بخش پرسش و پاسخ گرین کارت خونوادگی مطرح کنید که با سوالتون ارتباط بیشتری داره خیلی زودتر جواب میگیرید

با تشکر
سلام
چشم، مرسی

پاسخ
تشکر کنندگان: amir2640 ، sasan_rock ، msar
با سلام خدمت همگی

میخواستم در مورد این بلاتکلیفی بگم که واقعا سخته وبه خونواده ما خیلی سخت میگذره نه فقط به خاطر طولانی شدن انتظار وهزار تا مشکله دیگه برای رفتن بلکه بیشتر برای حرف مردم راستش مااصلا به هیچکی نگفتیم که ما هم میخوایم بریم حتی نگفتیم به رفتن به امریکا علاقه داریم که اگه خدای نکرده کارمون نشد همین جماعت دورو و حسود ازمون نخندن ومسخرمون نکنن
اما گویا اینابو میکشنBig Grin راستش از پارسال که یکی دیگه از خاله هام و داییام هم رفتن هی خونواده ی پدرم میگن چرا شماها نرفتین وچرا نمیرید ؟شما ها که همه ی کس و کارتون امریکا هست؟ ودر بعضی مواقع اگه رفتین ماروهم ببرینBig Grin وهزارتا حرف و حدیثی که جلومون و پشت سر مون گفتن
اخه بهشون چی بگم بگم ویزا بلتن خراب شده راه نمیره و دولت حوصلش سر رفته معافیت تک فرزند پسر پدر بالای 60 سال رو حذف کرده دیگه نمیتونم معاف شم ؟بگم هنوز حداقل دوساله ونیمه دیگه با این حرکت لاکپشتی ویزا بولتن باید صبر کنیم اونم تازه اگر بتونم یه راهی پیدا کنم معاف شم چون تا اون موقع هنوز دانشجو هستم ونمیتونم برم سربازیSad ؟
حلا بدتر از اون اینه که مادرم و پدرم دارن میرن دبی تا مادرم بادعوتنامه ی داییم بره ویزا بگیره و یه سری به خونوادش بزنه تازه نگفتیم که برای این کار میخوان برن گفتیم فقط برای تفریحه ولی اونا فکر میکنن میخوایم بریم سفارت برای گرفتن گرین کارت
راستش همشون چپ چپ نگامون میکنن انگار ارث باباشون روخوردیم یا گذاشتیمشون سر کار هرجا گیرمون میارن یه سوالو از چارتامون میپرسن تا اگه مثله هم جواب ندادیم مثله دزدا مچمون رو بگیرن هرجا میریم میگن حالا کی بلیت برای امریکا میگیرید؟؟؟میریم خونه ی مادر بزرگم گریه میکنه میگه یعنی دیگه نمیبینمتون مادر ؟ و.................

حالا از اونا اصرار واز ما انکار

جالب اینجاست که حالا که فکر میکنن ما میخوایم بریم(همین هایی که یه عمر حسرت رفتن به یه کشوره درجه دو و سه رو داشتن چه برسه به امریکا) همشون دورمون میکنن و شروع میکنن به بد گفتن از امریکا واینکه با ایرانی ها مثل برده رفتار میکنن وامریکا خیلی بده ترسناکه و اخی چه جای بدی میخواید برید بیچارها و ...........................

خداکنه کارامون زودتر درستشه داره تحملش سخت میشه:Sad
كتگوري F3
تاريخ اپلاي 2004 AUG
کیس نامبر  ABD2010


پاسخ
تشکر کنندگان: storagemeter ، SAEED 60 ، sasan_rock ، واهیک آقاجانی ، frozen mind ، f1f ، usamilad ، mom ، rs232 ، msar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان