کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
دوستان منتظر ویزا! بحث کار و اشتغال را جدی بگیرید
دوستان عزیزم
معذرت میخوام که اینجا این مطلب رو مینویسم و البته نیازی هم نیست که در این تاپیک بحث بشه چون تاپیک مستقلی در مورد کار و اشتغال در آمریکا در انجمن وجود داره ولی قصد من از این پست اینه که به همه شماهایی که در حال اقدام برای ویزای نامزدی و ازدواج هستین و یا جدیدا اقدام کردین یا منتظر جواب هستین بگم که مثل من قضیه کار و اشتغال رو قبل از اومدن به اینجا دست کم نگیرین. سعی کنین که در تاپیک کار و اشتغال در آمریکا بیشتر فعال باشین و از تجربیات اونایی که قبل از شما اومدن استفاده کنین.
اعتراف میکنم که تا قبل از اومدن به اینجا به این موضوع اصلا فکر نمیکردم و حدس میزنم که به تاپیک کار و اشتغال در آمریکا هم اصلا سر نزدم. به حساب خودم میگفتم که حالا تا کی کار ما درست بشه؟ اصلا بشه یا نشه؟ کی تو این استرس حال پیگیری مسائل غیر مرتبط رو داره! یا حالا بریم تا ببینیم چی میشه, آخرش میریم تو یک فروشگاهی جایی شروع میکنیم که ببینیم چی میشه و از این حرفا و مطمئن هستم که خیلی از شماها هم در شرایط آن موقع من هستین و همچین فکرهایی میکنین.
مخصوصا طرف صحبتم بیشتر آقایون هستن که بار مسئولیتشون در این زمینه بیشتره.
دوستان عزیزم, سعی کنین که از این فرصت تا گرفتن ویزاتون استفاده کنین و یک کار بدردبخور رو اساسی و کامل یاد بگیرین و اصلا به مدرک تحصیلی که دارین اعتماد نکنین که براتون نون و آب میشه. منظورم از کار, پیشه هست مثل سیم کشی ساختمان, نقاشی ساختمان, تعویض روغنی, برق خودرو, نجاری, نصب و تعمیر کولرهای گازی و خیلی کارهای دیگه. هر مدرکی داشته باشین به احتمال زیاد یکی دو سه سال اول باید کارهای غیر مرتبط انجام بدین. تازه وضع اشتغال هم که متاسفانه خیلی خوب نیست.
بیشتر از این سرتون رو درد نمیارم و امیدوارم که هم اونایی که اومدن اینجا و هم اونایی که در حال اومدن هستن, بیشتر در تاپیک کار و اشتغال فعال باشن. ما که اهمیت ندادیم و الان داریم ضررش رو میبینیم Sad
پاسخ
از شما خيلي تشكر ميكنم كه واقعيات رو بيان ميكنيد.

من هم با شما موافق هستم و با دوستان در تاپيك اندر وصف خوبيهاي آمريكا كمي صحبت كردم كه متاسفانه از صحبتهايم برداشت درستي نشد و فكر ميكنند كه من ميخواهم بگويم آمريكا رفتن اصلا" خوب نيست...

من هم عقيده دارم كه بايد علاج واقعه قبل از وقوع كرد و پيش بيني كارها را نمود و ضمنا" واقعا" هم بر اين عقيده هستم كه آمريكا رفتن براي همه خوب نيست. و اين موضوع بسته به شرايط روحي و توانايي زبان انگليسي و خيلي چيزهاي ديگر دارد.

و براي بعضي ها اصلا" نرفتن بهتر ميباشد تا اينكه با خرج هزينه هاي زياد بعد از دوسال برگردند...
پاسخ
(2011-08-03 ساعت 10:10)sinswimer نوشته:  از شما خيلي تشكر ميكنم كه واقعيات رو بيان ميكنيد.

من هم با شما موافق هستم و با دوستان در تاپيك اندر وصف خوبيهاي آمريكا كمي صحبت كردم كه متاسفانه از صحبتهايم برداشت درستي نشد و فكر ميكنند كه من ميخواهم بگويم آمريكا رفتن اصلا" خوب نيست...

من هم عقيده دارم كه بايد علاج واقعه قبل از وقوع كرد و پيش بيني كارها را نمود و ضمنا" واقعا" هم بر اين عقيده هستم كه آمريكا رفتن براي همه خوب نيست. و اين موضوع بسته به شرايط روحي و توانايي زبان انگليسي و خيلي چيزهاي ديگر دارد.

و براي بعضي ها اصلا" نرفتن بهتر ميباشد تا اينكه با خرج هزينه هاي زياد بعد از دوسال برگردند...

دوست من, قصدم اصلا این نبود که به عده ای القا کنم که بیایین یا نیایین! بلکه فقط خواستم به اونهایی که تصمیم گرفتن بیان, وصیتی کرده باشم Smile
ماشاله اکثر اعضا این قسمت از انجمن از طیف تقریبا ثروتمند و تحصیلکرده جامعه هستن و برای خودشون احتمالا شرکت و دم دستگاهی دارن قبل از اومدن به اینجا. خواستم فقط به اونا بگم که نه تنها الان, بلکه هر موقع (حتی گذشته و به احتمال بسیار قوی در آینده) هم شرایط همینگونه هست. بحث از صفر که سهله از زیر صفر شروع کردن هست. اگه واقعا پی این مسئله رو به تنمون مالیدیم, حداقل فرصت رو نسوزونیم و در یک سال و اندی وقتی که تا گرفتن ویزا و اومدن به اینجا داریم یک کار دم دستی جدا از شغل و تحصیلات تخصصی مون یاد بگیریم که اینجا علاف نشیم سالهای اول. حالا یکی وضعیت مالیش اونقدر خوبه که میخواد بیاد و تا جا افتادنش سالهای سال از جیب بخوره, بحث دیگه ای هست.
پاسخ
با تشکر از یامی عزیز که بحث خوبی را مطرح کرد باید بگویم که من هم با ایشان موافق هستم. قبلا هم در جایی گفته ام که برخی از ما به اشتباه فکر می کنیم که مهاجرت یعنی اینکه مثلا ما خودمان را از طریق لاتاری و یا ازدواج به امریکا برسانیم در حالی که بعد از رسیدن به امریکا تازه متوجه می شویم که اتفاقا راحت ترین قسمت مهاجرت همان زمانی است که هنوز پای خود را در خاک امریکا نگذاشته ایم.
شما برای این که بتوانید در امریکا دوام بیاورید به یک مثلث احتیاج دارید که اضلاع آن زبان, کار و تخصص هستند. هر کدام از این سه وجه را که نداشته باشید مثل این است که بخواهید با پای لنگان در مسابقات دو و میدانی شرکت کنید و انتظار داشته باشید که آخر نشوید. اگر زبان انگلیسی شما خوب باشد, تخصص و تحصیلات مناسب داشته باشید و کار مناسب هم پیدا کنید آن وقت شما تا حدودی یک مهاجرت موفق خواهید داشت. داشتن دو تا از شروط می تواند به سومی هم کمک کند. مثلا اگر شما تخصص داشته باشید, کار خوب هم پیدا کنید ولی زبانتان خوب نباشد, اشکال زیادی ندارد چون به مرور زبانتان خوب خواهد شد. یا اگر زبان بلد بودید و به هر طریقی توسط فامیل و آشنا یک کار خوب پیدا کردید پس از مدتی در آن زمینه کاری تخصص پیدا می کنید. و در آخر هم اگر زبانتان خوب باشد و تخصص هم داشته باشید به هر حال پس از چندین ماه تلاش و جستجو کار مورد نظرتان را پیدا خواهید کرد. حالا اگر کسی دو وجه از سه وجه را نداشته باشد باید بگویم که بهتر است به مهاجرت فکر نکند چون تقریبا در این شرایط فعلی دوام او نشدنی است. مثلا کسی که زبانش خوب نیست, تخصص او هم در سطح یک لیسانس و یا فوق لیسانس معمولی است و هیچ پیشنهاد کاری هم از امریکا ندارد نباید انتظار موفقیت داشته باشد مگر اینکه پول کافی داشته باشد و در همان اول به هدف تحصیل برود و یا اینکه همان طوری که یامی گفت فقط به امریکا بیاید و از اندوخته پول خودش زندگی کند.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
(2011-08-03 ساعت 23:26)rs232 نوشته:  با تشکر از یامی عزیز که بحث خوبی را مطرح کرد باید بگویم که من هم با ایشان موافق هستم. قبلا هم در جایی گفته ام که ....

واقعا که همیشه خلاصه و مفید به اصل مطلب میپردازید! واقعا متشکرم
دوستان مدیر لطف فرمودن و مبحث رو به زیر گروه کار و اشتغال در آمریکا انتقال دادند که البته صحیح هم همین است. قصد من از نوشتن در زیر گروه ویزای نامزدی و ازدواج صرفا یادآوری این مطلب مهم به دوستانی بود که مانند یکسال پیش من صرفا در فکر گرفتن ویزا هستن و حتی گوشه چشمی هم به مباحث کار و اشتغال در مهاجرا ندارند. خواستم بلکه کنجکاو شده و وارد بحث شوند. در واقع فکر کردم اگر یکسال پیش کسی چنین پستی در مهاجرا در زیرگروه ویزای نامزدی و ازدواج مینوشت و من کنجکاو میشدم که در این مورد بیشتر بدانم, الان وضعیت بهتر تری داشتم!!
پاسخ
تشکر کنندگان: gadfly ، rs232 ، comrun ، frozen mind ، free_free ، maaref ، OverLord ، alinet ، rad_95 ، pariya2 ، ملیحه مجید ، panteha ، mari200 ، maryam.azad ، copol
خوب اینکه چه تخصصی یاد بگیریم مهمه.
من از خودم شروع میکنم: من خودم مهندسی عمران هستم و سطح عمرانی و اطلاعات فنی ایران پایین تر از سطح جهانی هست برای مثال جهان به سمت کامپوزیت و تری دو هزارتا فناوری جدید رفته ولی تو رشته ما هنوز سنتی عمل میشه و آئین نامه ما درسته مثل آریکا هست اما خیلی عقبیم و ورژنهای قدیمی اش رو داریم حالا به نظر شما من باید اینجا چی یا دبگیرم؟؟
اصلا یه جور دیگه سوال میکنم: درسته جای این سوال میتونه تو تاپیک کار باشه امابه نظر دوستان مقیم چه تخصص هایی میتونه حتی به صورت دم دستی خوب باشه؟
==========

اتفاقاً چند روز پیش یک دوست عزیزی در پی ام از من سوالاتش رو مطرح میکرد..حدود یک هفته ای این سوال و جواب ها ادامه داشت و حیطه سوالات ایشون در باره طریقه ویزا و مصاحبه و ... بود اما امان از یک سوال یا تحقیق درباره شغل !!!
به نظر من مسکن و زبان و... رو میشه هرجوری شده جور کرد اما درآمد ما تو اون برهه از زمان وابسته به فعالیتمون هست اگه شغل نداشته باشیم فوقش 12 ماه-24 ماه از جیب میخوریم بعدش چی؟؟؟

من معتقدم خیلی مبحث مهمی رو مطرح کردید
به آرزوم میرسم، شک ندارم Smile
پاسخ
(2011-08-03 ساعت 23:46)m9780 نوشته:  خوب اینکه چه تخصصی یاد بگیریم مهمه.
من از خودم شروع میکنم: من خودم مهندسی عمران هستم ....

با اجازه اساتید, صرفا نظر غیر تخصصی خودم رو میگم. من متوجه شدم که اینجا در وهله اول به نرم افزارهای تخصصی و زبان تخصصی رشته خودتون در کنار معلومات عمومی آپدیت در زمینه تخصصی خودتون آشنایی داشته باشین (تا اگه در موردش صحبت شد, حداقل بدونین چیه! حالا چطوریش بماند Smile خیلی مهم است. یادگرفتن نرم افزاهای مختلف از همان آفیس خودمان گرفته (ورد و اکسل جای بحث نداره) تا دیگر چیزها واقعا وقت گیر و در اینجا پرهزینه هستن. ممکنه محیط کار شما در اینجا دور از شهر باشه و به کلاسهای آموزشی دسترسی نداشته باشین.
بحث قوانین و استانداردها در اکثر کشورهای دنیا با هم فرق داره و در بازار کار به مرور زمان با اونها آشنا خواهید شد ولی یک مهندس نمیتونه هیچ توجیهی قابل قبول برای اینکه چرا زبان تخصصیش ضعیفه یا ورد و اکسل و پروجکت و ... رو نمیدونه یا نمتونه با پاورپوینت چهار صفحه مطلب رو در جلسه ارائه کنه, پیدا کنه.
در ضمن نرم افزار اوتلوک آفیس که در ایران کاملا ناشناخته هست و هیچ کاربردی تقریبا نداره در آمریکا بسیار مرسوم هست و انتظار میره که شما بتونین با اون ایمیل ارسال و دریافت کنین, کنتاکتهاتون رو مرتب و دسته بندی کنین و کاراتون رو زمانبندی. این نرم افزار رو دست کم نگیرین!

*- البته کماکان گزینه کار فروشگاهی و خدماتی رو برای یکی دو سال اول در نظر داشته باشین! گفتنش آسونه ولی هر دکتر مهندسی ممکنه حاضر به ادامه اون برای مدت زیاد نباشه
پاسخ
درمورد نرم افزارها کاملا باهات موافقم.
من فکر میکنم بیشتر از مدرک و .... تخصص و کار بلدی مهم خواهد بود چون تو خود ایران هم شرکت های خصوصی بین فردی که برای مثال آفیس رو فول بلده و بدون مدرک هست رو به شخصی که مدرک داره اما ضعیفه ترجیح میدن....
به نظر من بهتر بود یه اطلاع رسانی به تمام دوستان مهاجر بشه چون این موضوع میتونه حتی آینده شون رو هم تغییر بده !!!
شما اگه امور مهاجرت رو مثل یک خط راه آهن در نظر بگیرید و مسافرش فرد مهاجر باشه و مقصد امریکا ما فقط نباید برق مقصد چشمانمون رو کور کنه چشمانمان را باید باز کنید و به مناظر اطرافمون نگاه کنیم این مناظر همون عواقب و آینده ما رو تشکیل میده در واقع نباید از آینده مون چشم پوشی کنیم
به آرزوم میرسم، شک ندارم Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: gadfly ، rs232 ، maaref ، به گل ، honey62 ، pariya2 ، parastoo mohajer ، panteha ، mari200 ، AliT ، maryam.azad
یامی جان,
قبلا هم این بحث ها زیاد شده است ولی نباید انتظار داشت که کسی آن را زیاد جدی بگیرد چون همه می گویند که حالا می رویم آنجا و یک کاریش می کنیم. البته هر کسی حق دارد که شانس خودش را امتحان کند و هیچ کسی هم از خواندن یک نوشته از آمدن به امریکا منصرف نمی شود. من وقتی دانشجو بودم عشق چندانی به خارج رفتن نداشتم زیرا برایم خیلی دور از تصور بود. ولی زمانی که امکان آمدن به امریکا برایم میسر شد آنقدر عشق به امریکا بر من غلبه کرده بود که اگر می گفتند باید چهار دست و پا تا امریکا بروی قبول می کردم و اگر به من می گفتند که در امریکا کار گیر نمی آوری می گفتم خوب اشکالی ندارد سر چهارراه وا می ایستم و گدایی می کنم! الآن هم اقرار می کنم که خیلی شانس آوردم چون هنوز در آن زمان بحران اقتصادی نبود و همان شرکتی که من را به عنوان تکنسین استخدام کرد یک سال بعد از آن مثل هزاران شرکت دیگر ورشکسته شد. خیلی ها بودند که تخصص و زبانشان از من خیلی بهتر بود و در مجموع لیاقت آنها برای زندگی در امریکا بیشتر از من بود ولی متاسفانه در شرایطی وارد امریکا شدند که همه فقط در پی اخراج کردن بودند. برخی از آنها پس از یک مدت طولانی بیکاری تمام پس اندازشان را از دست دادند و مجبور شدند که برگردند و برخی دیگر نیز مجبور شدند در کارهای غیر مرتبط مشغول به کار شوند. البته چند نفر را هم می شناسم که در اوج شرایط بد اقتصادی آمدند و کار خوب گرفتند و زندگی آنها خوب است که یکی از آنها از کاربران قدیمی مهاجرسرا است.
ام نه هزار و هفتصد و هشتاد جان,
زیاد مهم نیست که رشته کاری شما چه باشد. مهم این است که شما در آن رشته خبره باشید و احساس کنید که یکی از بهترین ها هستید. قبلا در نوشته های قدیمی گفته ام که شرکت های امریکایی مثل تیم فوتبال می مانند و در نقل و انتقالات کسانی را می گیرند که اگر توپ جلوی پایشان بیفتد خوب بازی کنند. حالا دروازه بان, دفاع و یا هافبک بودن خیلی فرق نمی کند و مهم این است که شما باید در یک پست و یا رشته بخصوص از صدها نفر متقاضی دیگر آن شغل بهتر باشید تا شما را از میان آنها برگزینند. مدرک تحصیلی فقط حداقل و نقطه شروع است و آنها از شما نمی خواهند که بروید و کتاب های درسی خودتان را برایشان تعریف کنید و یا برگه مدرک تحصیلی قاب شده نشانشان بدهید بلکه انتظار دارند که از معلومات و تجربه خودتان در جهت یادگیری بیشتر و پیشرفت کار و در نهایت پول سازی استفاده کنید.
پس نوشت:
در ضمن یامی جان ما اینجا استاد نداریم و همه ما شاگرد هستیم و داریم از همدیگر یاد می گیریم. نمی دانم چه کسی این پیشکسوت را توی آیدی من نوشته است ولی هربار که چشمم به آن می افتد یاد یک پیرمرد نحیف نود ساله ریش سفید می افتم که یک عینک ته استکانی به چشمش زده است و با عصا لنگان لنگان راه می رود. تنها فرق من با شما فقط این است که چند سال زودتر به امریکا رفته ام اگرنه پنج سال پیش اصلا نمی دانستم که باید با پای چپ وارد امریکا شد یا با پای راست!
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
(2011-08-04 ساعت 03:45)rs232 نوشته:  یامی جان,
قبلا هم این بحث ها زیاد شده است ولی نباید انتظار داشت که کسی آن را زیاد جدی بگیرد چون ...

RS232 جان
درسته ازین بحثها زیاد شده ولی من به نکته مهمی اشاره کردم که امیدوارم مدیران سایت نیز کمی به این مسئله بیشتر بپردازند. زیرگروه کار و اشتغال در آمریکا جدای از زیرگروه ویزای نامزدی و ازدواج هست و همانطور که شما هم فرمودین و برای من هم همانگونه بود, افرادی که در صدد گرفتن ویزای نامزدی و ازدواج هستن چنان غرق در این قضیه هستن که اصلا ذره ای به مسئله کار و اشتغال در آمریکا بعد از آمدنشون فکر نمیکنن. من خودم اعتراف میکنم که علیرغم تمام بحثهایی که در این زیرگروه شده بود, اصلا توجهی به آنها نکردم, اصلا پامو داخل این زیرگروه نمیذاشتم Sad ولی ایکاش قسمتی از این بحثها در زیرگروه ویزای نامزدی و ازدواج مطرح میشد و من ترغیب و کنجکاو میشدم که بیشتر در این مسئله مطالعه کنم. همانطور که گفتم, قصدم هم از نوشتن در زیرگروه ویزای نامزدی و ازدواج همین بود ولی خب بنابر قوانین سایت تاپیک به زیرگروه کار و اشتغال در آمریکا منتقل شد.
تاکید من به دوستانی که در حال آمدن هستن فقط اینه که به فکر اینکه اومدین میخوایین چکار کنین باشین, نه اینکه اگه احساس میکنین وضعیت مناسبتون نیست, نیایین. خود من حتی به قول شما لازم بود, چهار دست و پا هم میومدم! حتی اگه میدونستم وضعیت بدتر از اینه صد بار. حرف سر اینه که قبل از اومدن آدم کوله بار علمی و تخصصی و کاری شو بهمراه یک حرفه دم دستی (آرایشگری, رانندگی لیفتراک و هزار تا کار دیگه) ببنده وگرنه هرچقدر هم آمریکا وضعیت کاریش بعد باشه در کل خیلی بهتر از وضعیت کاری ایران هست و عقل سالم میگه که بیایین Smile
من احساس کردم که یکی از دلایل عدم استقبال دوستانی که در حال گرفتن ویزا هستن اینه که فکر میکنن با خودن این پستها ممکنه دچار دلنگرانی و تشویش و دودلی بشن پس همون بهتر که اصلا داخل زیرگروه کار و اشتغال در آمریکا تا زمان رسیدن پاشون به اینجا, نشن!! راستش فکر میکنم منم کمی اینجوری فکر میکردم, دقیق یادم نیست! اگه اینجوری بوده باشه که عین کبک سرم رو کرده بیدم زیر برف که مشکلات سر راه رو نبینم Sad

* نه آقا, به ما از قدیم یاد دادن که در مورد هرچیزی حق و رسم قدیم و جدید و استاد شاگردی رو بجا بیاریم! ارادتمند همه دوستان هم هستیم Smile
پاسخ
@ آرش جان، چون از عنوان «پیشکسوت» احساس پیری می کردی! این عنوان رو به «پیشکسوت جوان» تغییر دادم. خوب شد پیرمرد؟! Big Grin (البته سن شناسنامه ای من از شما بیشتره ها!)

@ یامی عزیز٬ تا حدود 20 روز پیش «کار و ادامه تحصیل» هر دو یک انجمن بودن٬ اما گروه مدیران صلاح دید به منظور توجه بیشتر به موضوع کار و اشتغال٬ دو مقوله کار و ادامه تحصیل از هم جدا بشه و هر کدوم بشه یک انجمن مستقل. خوشحالم که می بینم شما به عنوان یکی از دوستان خوب و خوش فکر ما، این تغییر رو تایید می کنی.
من تاپیک خوب شما رو در تالار ویزای نامزدی و ازدواج دیدم و به انجمن اشتغال و کار انتقال دادم. یک اصل مهم و اساسی در اطلاع رسانی اینه که اطلاعات به طور صحیح رده بندی و گروه بندی بشه تا بازیابی اطلاعات ساده تر بشه. در مهاجرسرا هم سعی شده تا حد امکان این اصل رعایت بشه.
اما ما نمی تونیم هیچیک از اعضا رو مجبور کنیم حتما همه مطالب رو بخونن. بنابراین بذارید هر مطلب در جای صحیح خودش مطرح بشه. اگر کسی خواست، به سادگی می تونه پیداش کنه و بخونه، اگر هم نخواست و خودش رو به مطالب یک تالار محدود کرد و از حتی یک کلیک به تالارهای دیگه دریغ کرد، خودمونو بکشیم هم نمی تونیم مجبورش کنیم بخونه! (همین قوانین مهاجرسرا رو که خوندنش الزامیه خیلی ها نمی خونن و عمل نمی کنن!) در این صورت اون شخص خودش ضرر می کنه، اما بقیه سود می برن.
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
پاسخ
(2011-08-04 ساعت 03:45)rs232 نوشته:  ام نه هزار و هفتصد و هشتاد جان,
زیاد مهم نیست که رشته کاری شما چه باشد. مهم این است که شما در آن رشته خبره باشید و احساس کنید که یکی از بهترین ها هستید. قبلا در نوشته های قدیمی گفته ام که شرکت های امریکایی مثل تیم فوتبال می مانند و در نقل و انتقالات کسانی را می گیرند که اگر توپ جلوی پایشان بیفتد خوب بازی کنند. حالا دروازه بان, دفاع و یا هافبک بودن خیلی فرق نمی کند و مهم این است که شما باید در یک پست و یا رشته بخصوص از صدها نفر متقاضی دیگر آن شغل بهتر باشید تا شما را از میان آنها برگزینند. مدرک تحصیلی فقط حداقل و نقطه شروع است و آنها از شما نمی خواهند که بروید و کتاب های درسی خودتان را برایشان تعریف کنید و یا برگه مدرک تحصیلی قاب شده نشانشان بدهید بلکه انتظار دارند که از معلومات و تجربه خودتان در جهت یادگیری بیشتر و پیشرفت کار و در نهایت پول سازی استفاده کنید.
آرش هستمBig Grin آرش جان

درسته حق با شماست. پس میشه اینجوری نتیجه گیری کرد که هرکسی بازده بیشتری داشته باشه اون فرد منتخب خواهد بود...
درست مثل یک خودرو که در برابر بنزینی که مصرف میکنه چند کیلومتر مسافت طی می کنه !!!
یا به قولی مفید بودن مهمه
به آرزوم میرسم، شک ندارم Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، maaref ، rad_95 ، pariya2 ، parastoo mohajer ، mari200 ، maryam.azad
سلام دوستان من.

جناب rs232
آیا میشه در آمریکا مغازه یا فروشگاهی اجاره کرد و شغلی واسه خودمون راه بندازیم؟
هزینه اجاره مغازه یا فروشگاه به چه صورت؟
آیا کار نصب و راه اندازی ماهواره جواب میده؟
و چندتا کار دیگه که بعد میپرسم...
ممنون
پاسخ
تشکر کنندگان: yami ، rs232 ، maaref ، rad_95 ، pariya2 ، ملیحه مجید ، maryam.azad
راستش من به جز کارمندی راه دیگری را برای ارتزاق بلد نیستم ولی نشنیده ام که کسی در بدو ورود توانسته باشد کسب و کاری برای خودش راه بیندازد. گمان کنم که لااقل چند سال طول می کشد تا یک تازه مهاجر با راه و چاه کاسبی در امریکا آشنا شود و در این مدت هم نمی شود که بیکار بماند چون گذران روزگار بدون کسب روزی میسر نمی باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
(2011-08-05 ساعت 01:30)tohid5180 نوشته:  سلام دوستان من.

جناب rs232
آیا میشه در آمریکا مغازه یا فروشگاهی اجاره کرد و شغلی واسه خودمون راه بندازیم؟
هزینه اجاره مغازه یا فروشگاه به چه صورت؟ آیا کار نصب و راه اندازی ماهواره جواب میده؟ و چندتا کار دیگه که بعد میپرسم... ممنون

توحید جان! با اینکه از آرش عزیز سوال و پرسیدین ولی با توجه به اینکه من معتقدم دوستان از نقاط مختلف آمریکا باید به سوالات پاسخ بدن تا بدونیم که شرایط در ایالات مختلف چطوره, نظر خودم رو درباره این سوال در قسمت جنوبی ایالت فلوریدا مینویسم.
اینجا پلازاهای زیادی هست. اجاره مغازه هم بستگی داره به اینکه اون پلازا چقدر پر رفت و آمده. تعدادی از پلازاها بعلت بسته شدن فروشگاه اصلی اونا یعنی گروشری ها (مثل پابلیکس و وین دیکسی) شدیدا خلوت شدن و خیلی راحت میشه با اجاره پایین در اونها مغازه گرفت ولی مسئله اینه که اینجور پلازاها فقط به درد دفتر زدن میخوره (مثلا دفتر حسابداری و وکالت و مطب و اینا) و نه اینکه مغازه بزنین. مردم علاقه دارن به پلازاهایی برن که توش همه چی باشه. برای نصب ماهواره و اینا پلازاهای خلوت مشکلی نداره چون مشتری شما رو از طریق آگهی و کتاب زرد پیدا خواهد کرد. در مورد اینکه قوانین اجاره چیه چیزی نمیدونم ولی مطمئنم که پلازا برای خودش هیئت مدیره و دفتر دستک خاصی داره و اینجوری نیست که مغازه رو اجاره کردین بتونین توش هر کاری دلتون خواست بکنین.
کار ماهواره اینجا مثل ایران نیست. علتش هم اینه که کانالهای رایگان رو کسی نگاه نمیکنه که تازه بخواد خودش ماهواره بخره و از یکی بخواد براش نصب کنه. کسی که ماهواره میخره میخواد کانالهای پولی و بدون تبلیغات رو ببینه پس به شرکتهای معتبر ارائه دهنده خدمات ماهواره مثل دیش دات کام یا دایرکت تی وی زنگ میزنه و انا میان و مطابق سلیقه و بودجه مشتری سیستم رو راه میندازن. بعلت توفان و باد و اینا که میزنه بشقاب رو کج و کوله میکنه, مردم بیشتر به تلویزیون کابلی علاقه دارن که تازه روش میشه اینترنت هم گرفت! دو بار آپگرید ماهواره رو سرویس سالیانه فکر کنم رایگانه. مردم هم اینجا یک جوری هستن که خدماتشون رو دست آدم ناشناس نمیدن. محصول رو از هرجا گرفته باشن, حتی پول اضافه میدن که فقط همون شرکت خدمات پس از فروش رو ارائه بده. نمیخوان با یک فرد طرف باشن, یک شرکت رو ترجیح میدن.
این سیستم در مورد کار کامپیوتر و تعمیر لوازم خانگی و خیلی چیزها هم صادقه. تنها چیزی که دیدم مردن اینجا راحت با فرد طرف میشن, مثل کشور خودمون بحث مکانیکی ماشین هست! البته ماشینهای قدیمی (مثلا 5 سال سن به بالا!) اینجور ماشین ها رو چون شرکت تولید کننده دیگه اونجور که باید تحویل نمیگیره و اگه تعمیر هم کنه هزینه هاش بسیار زیاد میشه, مردم به مکانیکی شخصی بیشتر مراجعه میکنن.
در کل کار و بار خواستین راه بندازین, به احتمال زیاد مجبور خواهین بود که شرکتی براش ثبت کنین و وارد دنگ و فنگ شرکتداری بشین. برای همینه که معمولا حتی کارهای شخصی هم اینجا چند نفره و در قالب تیم و شرکت کوچیک انجام میشه. شکایت و شکایت بازی هم توسط مشتری زیاده و طرف حواسش نباشه و از خدمات یک وکیل مجرب استفاده نکنه, ممکنه با یک شکایت ساده و الکی درآمد چندین ماه و سالش رو از دست بده.
یک چیز جالبی که اینجا کشف کردم اینه که علیرغم اینکه همیشه باور داشتیم که اقتصاد آمریکا سرمایه داری هست ولی خداییش اینجا آخر کمونیستی هست!!
یعنی 99 درصد کارها دست کورپوریت هایی هست با صدها و هزاران شعبه در سراسر آمریکا هست!! بقالی؟ پابلیکس و وین دیکسی و غیره. تعویض روغنی؟ جیفی لیوب! کالای الکترونیک؟ بست بای و براندزمارت یو اس ای. فست فود؟ ویندیز و مکدونالد و بورگرکینگ و غیره. بستنی؟ کارول! داروخانه؟ والگرین و سی وی اس و پابلیکس. لوازم منزل و ساختمانی؟ هوم دیپو و لوز. لوازم التحریر؟؟؟ افیس دیپو. لوازم ورزشی؟ اسپورتز آوتوریتی. خلاصه من کاری ندیدم که اینجا دست مردم باشه و نه شرکتهای غول آسا! این یعنی اینکه شما تقریبا متخصص هر چی هم باشین, برای ارائه خدماتتون مجبورین استخدام یکی از این کورپوریتها بشین.
من توصیه ام به دوستان اینکه از همین جا و از طریق دیگر سایتها, ببینم که کدوم کارها الان در کورپوریتها نیازه و بعد تا زمان اینجا اومدن شروع کنن به یادگرفتن این کارها. برای مثال من کار تعمیر کولر گازی و سیستم فرمان هیدرولیک و برق خودرو رو پیشنهاد میدم! این سه قسمت تو ماشینها به هم وصله و یکی که درست کار نمیکنه, همی چی به هم میریزه. برای خانمها و حتی آقایون مثلا یادگرفتن کار در داروخانه و کار با دستگاههای ظهور و چاپ عکس هم خیلی خوبه. تقریبا همه داروخانه های والگرین و سی وی اس و حتی فروشگاههی پابلیکس و تارگت و اینا بخش ظهور و چاپ عکس رنگی دارن.

* یک مطلبی را هم عرض کنم خدمت دوستانی که احیانا مثل بنده فکر میکنن که هیچ کاری هم پیدا نشه, کار ریتیل و فروشگاهی و ازین کارهای دم دستی ریخته اینجا. من الان مدتیه دارم دنبال کار میگردم و چیزهای عجیبی رو کشف کردم Sad همون کار ریتیل هم اینجا دیگه به سختی گیر میاد. از یکی مدیرهای یکی از فروشگاههای زنجیره ای پابلیکس پرسیدم که واقعا هر کی اینجا کار میکه, یعنی اینترنت فرم پر کرده و شما بهش زنگ زدین و اومده استخدام شده؟ گفت خیر!! کار اونقدر کم و تقاضا اونقدر زیاده که هر وقت نیرو نیاز داریم همین کارکنان فعلی چند نفری معرفی میکنن و ما از بین اونا استخدام میکنیم. در مراحل بعدی هم افرادی که از سازمانهای خاص (نمیدونم منظورش اداره کار خودمون بود یا نه؟) معرفی شدن. اگه باز پر نشه, میریم سراغ رزومه هایی که آنلاین پر شده و ارسال شده. این یعنی اینکه تازه بین اونا اول نوبت سیتیزن هاست و بعد افراد متاهل و افراد داری سابقه خدمت در ارتش و مادران مجرد و هیسپانیک ها و .... آخرش نوبت به ما برسه یا نه. من که خیلی ضد حال شدم جدیدا, دوستانی که تجربه های متفاوتی دارن, لطف کنن به اشتراک بذارن, مخصوصا اونایی که تونستن تو والمارت و اینجور جاها استخدام بشن چون اینجور جاها معمولا گزینه اوله برای یک مهاجر تازه وارد.
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان