کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
علائم بیماری مهاجرت(Homesickness)
(2012-09-25 ساعت 07:16)mazlom khanom نوشته:  هجوم فشار احساس خداحافظی با عزیزان و اشیای مورد علاقه.
ایجاد سوالهای اساسی در ذهن مثل اینکه: آیا کار درستی کردم؟ من کی ام؟ اینجا چیکار می کنم؟ چی میخوام؟ نقطه اوج ناراحتی «غم غربت» و احساس عدم کنترل و بی ثباتی ذهن نسبت به اطراف .
علائم فیزیکی: دردهای عضلانی و مفاصل، بیقراری و یا برعکس بی حالی و کندی حرکات و از همه مهمتر اختلال در تغذیه(بی اشتهایی) و اختلال در خواب به شکل بی خوابی افراطی .
علائم شناختی و عاطفی مثل افسردگی خفیف و بی علاقه گی به فعالیتها
[احساس مرگ و تپش قلب و تنگی نفس، احساس اندوه و حزن، آه کشیدنهای بی اختیار، گریه های بی علت، ، بی انگیزگی و غیره.

man hamey in halatha ra daram . vali nabayad va nemitonam bargardam
SadSadSadSadSadSadSad
دوست عزیز
بهتره به بخشهای مثبت نوشته هم نظری بندازید که بارها ذکر شده این دوره و فشارها گذرا هستند .... اونچه که هست شما الان عوارضی که بر روح و جسمتون غالب شده رو شناسایی کردید و باید مردانه در جهت رفع اونها گام برداری .... به راحتی میتونید توی اینترنت درباره ی مبارزه با افسردگی تحقیق کنید ولی اینها پیشنهادات تجربیه که بنده به شما دارم:

فکر مثبت بخصوص درباره ی نیرویی برتر و خالق هستی
پیاده روی و دوچرخه سواری
موسیقی آرامشبخش و رقص و ورزش
فعالیتهایی که مغز راست شما رو تحریک کنه مثل فعالیتهای هنری، مطالعه و نوشتن
ماساژ، طب سوزنی، یوگا، مدیتیشن
مصرف کمتر یا قطع مصرف غذاهایی که باعث افزایش سودای مغز میشند مثل: پنیرهای مونده، غذاهای سرد و گوشت گاو، ماست نمکدار
جلوگیری از پرخوری در هنگام شب و بخصوص بعد از هشت شب فقط میوه های کم شیرین و سبزیجات مصرف کنید و به هیچ وجه قهوه و چایی در هنگام شب ننوشید و تا وقتی که کاملن خواب آلوده نشدید به بستر نرید. میدونید که بستر و لولیدن در بستر، بهترین مکان هجوم افکار منفیه ... لذا وقتی هم به بستر میرید به خودتون تلقین فکر مثبت کنید؛ تا خواب و رویاتون هم کمکی باشه به بهبود روحی هرچه سریعتر شما.
تهییه و مصرف دم کرده ی چایی های مخصوصی مثل: بابونه(کم ُ میل) و لوندر ... جوشوندنی های دارویی و گیاهی
مصرف قرصهای ویتامین منیزیم و پتاسیم و روغن ماهی(فیش اویل)

یه بار دیگه می گم که این شمایید که میتونید بهتر از همه ی دنیا به خودتون کمک کنید. لذا شادی رو از درون خودتون بیابید. منظور ... حتی به بیکاریها و بلاتکلیفی ها و دلتنگی ها و ... همه و همه ... به چشم تجربه و نیازتون به پختگی بیشتر بنگرید و با دردهاتون حال کنید ... شاد باشید.

(2012-09-25 ساعت 15:37)elahenadafy2 نوشته:  چه وحشتناک Sad
دوست عزیز
امروزه روانشناسان به این پی برده اند که «پیشگیری» بهتر از هر درمانی مفیده. هدف از نوشتن مطالب فوق، بالابردن آگاهی های شما بود نه ترساندن شما. وقتی شما آماده باشید و نشانه های بیماری غربت رو بدونید؛ با پیدا شدن اولین نشانه ها بجای اینکه دیر متوجه بشید و کارتون حادتر بشه؛ همون لحظه اقدام می کنید .... باور کن آدمی از اینهایی که منو شما فکر می کنیم پوست کــُلـــُفت تره و همین خود شما و دیگران، از سختی های بسیار سختری تا اینجای زندگی گذر کرده ایم و سربلند بیرون اومدیم. این مورد هم سخت تر از اونها نیست و نگران نباشید. پیشنهاد می کنم جوابی که به دوست قبلی رو عرض کردم در زمینه ی مبارزه با افسردگی مطالعه کنید و آگاهی خودتون رو هرچه بیشتر بالا ببرید.
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
تشکر کنندگان: masih sh ، nahid.t ، shahrzad_a ، الهه سابق ، mazlom khanom ، amir82 ، soheilbadami ، omino ، taherifar
به عقیده من تنها راه درمان مهاجرت که اکثرا بعلت عدم آشنایی به زبان، منابع مالی نامناسب، وعدم شغل مناسب، با حقوق مکفی است اگراین 4 دارو برای یک مهاجر که اجزای حیاتی ومکمل حیات او است فراهم گردد دیگر واژه غربت معنایی ندارد.
نتیجه اینکه درمان غربت با 4دارو قابل درمان است:
تسلط وتحلیل اندیشه وفن نگارش به زبان بیگانه
منابع مالی مناسب
اشتغال
حقوف مکفی

دیگر خود تجزیه وتحلیل کنید...
2012AS19000
Ankara
یکضرب
هجرت: جولای2012


پاسخ
تشکر کنندگان: afshin4749 ، soheilbadami ، houmanes ، lexington ، iranian1 ، omino ، taherifar
سلام دوستان خوبم ،
راستش بنده با دیدی باز همیشه به مسئله مهاجرت نگاه کردم . برای همین 10 سال از زندگیم رو صرف مهاجرت کردم که البته 90 درصد اونا با شکست مواجه میشد و بنده به قول معروف روم کم نمیشد و دوباره از نو حرکت میکردم . به خودم میگفتم تو باید مهاجرت کنی و اگه تو با این همه تجربه مهاجرت از کشورت نری پس خیلی بیعرضه هستی !!!! آخرش هم خدا تو کاسمون گذاشت و لطفش شامل حالم شد . باور کنید که تمام فرومهای مهاجرسرا و اپلای اپروید رو زیر و رو کرده بودم و با کلی آدم و وکیل صحبت میکردم و کسب اطلاعات میکردم . تمام قوانین مهاجرت به کشورهایی مثل انگلستان ، استرالیا ، سوئد ، دانمارک و آمریکا رو خونده بودم . یادمه چند سال پیش که توی مهاجرسرا عضو شده بودم که متاسفانه در حال حاضر نه نام کاربریم قدیمم یادمه و نه رمزش( باعث شد دوباره در 2011 ثبت نام کنم ) وقتی میدیدم که بچه ها لاتاری قبول شدن و یا ویزای دانشجویی گرفتن ، میگفتم خدایا یه جوری در رحمتت رو بروی منم باز کن که عاقبت هم کرد و ازش تا آخر عمر ممنونم . اوایل اومدنم ، با اینکه این همه اطلاعات داشتم ، گاهی انقدر فشار رو میومد که میگفتم دیگه برمیگردم !!! اما بازم به خودم گفتم مگه تو نبودی که شب و روز دعا میکردی ؟ مگه تو خودت نمیدونستی که مهاجرت چه امر سختیه ؟ مگه سنگاتو با خودت وانکندی و اومدی ؟ اما با وجود دوستان عزیز مهاجرسراییم و با اتکا به داشته های قبلی که مثل یه دانشنامه برام بودن ، باز با اراده ای محکمتر از همیشه به راهم ادامه دادم و هر روز هم برام بهتر شده . به خودم گفتم درسته که آدم به خانوادش دلبستگی داره ، اما خوب من و همسر و فرزندم یه خانواده ایم و به آینده ای روشن باید فکر کنیم . با وجود این همه تکنولوژی مثل اینترنت و اینجور چیزا که از فرسنگها میتونی تصویری و در هر زمانی با اونا صحبت کنی ، دیگه چه جای دلتنگی هستش که باعث بشه برگردی ؟ . به نظر من اگه کسی با دید خوب و مثبت مهاجرت کنه ، نه بیمار میشه و نه تصمیم میگیره که برگرده . اگه کسی بر میگرده حتماً و قطعاً در این چهارچوب نبوده . خیلی از ما ایرانیان به قول دوستمون فقط از آمریکا برای خودمون رویا ساختیم و وقتی واردش میشیم کوه آرزوها و رویا هامون خراب میشه و تو ذوقمون میخوره . ولی اگه واقعیات و ارسالها و پستهای دیگران رو هم توی همین مهاجرسرا بخونیم ، خیلی چیزا دستگیرمون میشه که اگه کمی باهوش باشیم ، دچار این عوارض نمیشیم . اگر هم بشیم خیلی زود تموم میشه .
دوستان خوبم ، مهاجرت سخته ، اما ارزشمند !! اگر که فقط بدونید چرا و به چه علت مهاجرت میکنید . اگر شما رمز و راز یه مهاجرت موفق رو بدونید ، این میشه یه ارزش . و کلید اون هم همینه ؛
بین کسی که دوست داره مهاجرت کنه با کسی که میخواد مهاجرت کنه خیلی تفاوته و اگر شما در دسته دوم باشید که کار تمومه و موفق خواهید بود .
موفق باشید .
پاسخ
تشکر کنندگان: *ROYA* ، mazlom khanom ، behzad7 ، soheilbadami ، bakhshandehgy ، lexington ، jake ، hitab ، nahid.t ، pr.kia ، omino ، maryamkambiz ، محبت ، taherifar
(2012-09-26 ساعت 02:31)mansour*** نوشته:  به عقیده من تنها راه درمان مهاجرت که اکثرا بعلت عدم آشنایی به زبان، منابع مالی نامناسب، وعدم شغل مناسب، با حقوق مکفی است اگراین 4 دارو برای یک مهاجر که اجزای حیاتی ومکمل حیات او است فراهم گردد دیگر واژه غربت معنایی ندارد.
نتیجه اینکه درمان غربت با 4دارو قابل درمان است:
تسلط وتحلیل اندیشه وفن نگارش به زبان بیگانه
منابع مالی مناسب
اشتغال
حقوف مکفی

دیگر خود تجزیه وتحلیل کنید...
اصلا هم درست نیست چون بنده که فکر مهاجرت دارم بدلایل مالی و شرایط سخت زندگی در ایران دست به این کار زدم (شاید تمام سرمایه من برای این کار کمتر از 15 میلیون باشد) ولی شما دوستان عزیز برای ارتقای سطح زندگی و تفریح مهاجرت کردید (زندگی در ایران شما بسیار خوب بوده از نظر مالی و فقط دغدغه ی فرهنگی و سیستم جامعه بوده)
مسلما حقوق کم و یک مکان اشتراکی در آمریکا برای من عار نیست و حتی شاید به کارهایی دست بزنم از نظر بعضی دوستان کم شان است و یا محله هایی که بعضی دوستان دوست نداشته باشند آنجا برند سکونت کنند.(یک علائم که به کرات دیدیم ولی برای مهاجر واقعی نیست)
اکثریت مطالبی که مهاجرسرا خوندم این بوده که یک شخص با زندگی خوب به آمریکا رفته و چون باید از صفر شروع کند شروع به گلایه از زمین و زمان کرده و یا حتی منتظر مانده تا شغل کارمندی برایش بیاید و یا از نبود مواد غذایی ایرانی و تار و .... شکایت کرده (مهاجر واقعی فقط به فکر تمدید اقامت و گذراندن زندگی با کمترین امکاناته بدون گلایه. کدوم از بعضی دوستان رعایت کردند که جزو علائم شده)
بنظر من مهاجرت مال اقشاری مثل ماست که با اندک سرمایمون ریسک میکنیم و برای یک زندگی بهتر وکمک به اقواممون به آمریکا مهاجرت میکنیم.
بعضی دوستان مهاجرت نمیکنند بلکه تغییر مکان موقتی کردند (اخه 30 روز موندنو و رفتن دوباره به ایران و بازم اومدن مهاجرته؟!! که علائم مهاجرت بگیرند!!)
شاید دوستان بگند آمریکا نرفته و این حرفا .بخدا مطالب این سایت خودش یک کتاب مهاجرته که برای من سوال بوده که چرا مهاجر واقعی توش نیست؟!نسل مهاجرهایی که به ژاپن رفتند و موهاشون برای زندگی بهتر خودشون و خانوادشون سفید کردن
علائم این 10 صفحه ی تاپیک انجوری که من برداشت کردم عکس العمل بدن و مغز نسبت به تغییر شرایط زندگی از خوب به بد بوده که بعد مدتی عادی با بهتر میشه (اینجا باید آدم خودی نشون بده که موفقیت ایرانش دروغین نبوده که اینجا پیاده کنه)
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، hitab ، siralex ، marjani ، soheilbadami ، jake ، omino ، taherifar
. . . . . . . . .
[en] PD: Jan. 6, 2001
Visa: July 2012
F4
[/en]
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، armanbala ، soheilbadami ، lexington ، mohammad.maleki ، jake ، taherifar
(2012-09-26 ساعت 11:17)abas_kashan نوشته:  اصلا هم درست نیست چون بنده که فکر مهاجرت دارم بدلایل مالی و شرایط سخت زندگی در ایران دست به این کار زدم (شاید تمام سرمایه من برای این کار کمتر از 15 میلیون باشد) ....
دوست عزيز و دلبندم
من قصد نصيحت ندارم
شما احتمالا تشريف نياورديد به اين بلاد!
پيشنهاد ميكنم يه سفر دو هفته اي برويد دوبي و دلار ٢٦٦٠ تومني خرج كنيد بببينيد از آن مبلغي كه فرموديد چقدر ميماند!
براي آمريكا اون مبلغي كه ميفرماييد براي بيست و پنج روزتان هست و بعد از آن بحث هاي پيچيده تري مثل هوم سيك و خداي نكرده هوم لس هست چون هومي نباشد سيك نميشود شد ميشود خيابان سيك!
با توجه به برداشت ارز دولتي از آژانسها همان اول سه ميليون بليطتان ميشود و هتل با شبي هشتاد تا براي بيست و پنج روز پنج ميليون تومان يك ميليون هم خوراك روزي سي تا چهل دلار هم رنت ماشين براي بيست و پنج روز ميشود دو و نيم ميليون جمع بزنيد فكر ميكنم پول تمام ميشود

اين مطالبي كه دوستان اينجا مينويسند عين حقيقت هست
اينجا شوخي نيست و پول ميخواهد و اگر به تاپيك كار برويد ميبينيد كمتر كسي تونسته كمتر از سه ماه كار پيدا كند
از همه دوستان عزيزم كه قصد مهاجرت دارند و اينها را ميخوانند تقاضا دارم مهاجرت را رويايي نبينند مهاجرت گاو نر ميخواهد و مرد كهن كه ميشود گفت گاو نر مصداق پول هست و مرد كهن آدم بسيار سرسخت وصبور
کیس نامبر: 2012as2xxxx
کنسولگری:انکارا
مصاحبه: فبريوري ٢٠١٢
کلیرنس: مارچ ٢٠١٢
دريافت ويزا: آپريل ٢٠١٢
تاریخ ورود به آمريكا: جون ٢٠١٢
تعداد افراد در این کیس نامبر: 3 نفر
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، ParsTrader ، lexington ، mazlom khanom ، frozen mind ، pr.kia ، taherifar
(2012-09-26 ساعت 11:17)abas_kashan نوشته:  [quote='mansour***' pid='218001' dateline='1348610511']
اصلا هم درست نیست چون بنده که فکر مهاجرت دارم بدلایل مالی و شرایط سخت زندگی در ایران دست به این کار زدم (شاید تمام سرمایه من برای این کار کمتر از 15 میلیون باشد) ولی شما دوستان عزیز برای ارتقای سطح زندگی و تفریح مهاجرت کردید (زندگی در ایران شما بسیار خوب بوده از نظر مالی و فقط دغدغه ی فرهنگی و سیستم جامعه بوده)

با نظر شما به طور کلی مخالف نیستم اما 1 نکته رو باید توجه داشت که کوچ و مهاجرت گرچه مشابه اما دارای تفاوت بنیادی اند. در کوچ رگه های پررنگی از اجبار نمایان هست در حالیکه در مهاجرت رگه های اجبار کمرنگتر و جنبه های اختیار بیشترند و چیزی که شما وصفش رو میکنید بیشتر کوچ هست تا مهاجرت.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: abas_kashan ، shahrzad_a ، Leila Amricaie ، taherifar
(2012-09-27 ساعت 09:53)armanbala نوشته:  دوست عزيز و دلبندم
من قصد نصيحت ندارم
شما احتمالا تشريف نياورديد به اين بلاد! ......
بنده شما رو خوب میشناسم و ارادت دارم و بیاد دارم که کمتر یک هفته توسط یک دیلر زن مسن خونه اجاره کردید و یک ماشین خریدید که شورلت بود تمام نوش جانتون
البته در پستتون تمام صحبت های منو تایید کردید یک مورد اینکه در هتل سکونت نمیکنم و خانه های شیر شده چند تخته هم اگر بود شکر خدا.خورد و خوراک من بدلیل سبزی خور بودن نصف مبلغ دوستان گوشت خواره و کلا معده ی من ظرفیت پیتزاهای گنده و ... نداره حتی برای لذت .
در رابطه با رنت ماشین باید بگم شهرهایی انتخاب کردم که حمل نقل عمومی دارند .
در رابطه با کار تاپیک کار مهاجرسرا غم سرا هستش یک عده دوستان لیسانس و فوق لیسانس که فقط حقوق 60 دلار در ساعت میخواهند هیچ .قدیمیا گل گفتن که کار عار نیست نشد خدمتگذار میشم بالاخره کار مورد نظرم با مدرک در آینده یافت میشه و رزومم قوی تر میشه
مسافرت دوبی بنده شکر خدا چندین بار سفر داشتم که هر سفر نعماتی به اسم دوست خوب به من داد که الان من تنها هزینم پول راهه که اگر بخواهم هم ندهم لنج دوستان هست چند روزی کار میکنیم در دریا و خانه دوستان در شارجه همیشه بر من بازه.(من دوستانی در ترکیه و ترکمنستان و ایروان دارم که شکر خدا همیشه رفت و آمد داریم (نعمت زیان))
بلیط هواپیما هم جدا گانه پس انداز کردم با دلار و بدونید که تا ترکیشم با اتوبوس میرم تا 300 دلار بی زبون تلف نکنم (اجاره یک ماهم)
قربان خدا بروم برای هر دردی درمون داره شاید درد کشیدن طولانیه ولی درد تموم شدنه
پاسخ
تشکر کنندگان: armanbala ، vroom ، ensan ، jake ، omino ، taherifar
بچه‌های مهاجرسرا, هیچ کس اینجا نمیگه شما مهاجرت بکن یا نه کن، چون مهاجرت چیزی است که کل زندگی‌ شمارا زیر و رو می‌کنه . همان مقدار که ممکن موجب درماندگی شما در غربت بشه ممکن که موجب موفقیت شما و حتا موجب زندگی‌ طولانی و یا حتا khoda nakarde موجب مرگ زود هنگام هم بشه. پس کسی‌ تو این سایت نمی‌گوید که مهاجرت کن یا نکن چون مطمئن هستم کسی‌ نمیخواد مسئولیت زندگی‌ دیگری را بعهده بگیرد. پس ما اینجا jam نشدیم که برای هم تکلیف تعیین کنیم یا نکنیم .وقتی‌ دوستان زحمت می‌کشن و اگه نظری va tajrobe ie ra می‌نویسند به خاطر این است که به دونید که این اتفاق‌ها ممکن براتون بیفته. پس از حالا براش فکر کنید و چاره پیدا کنید . چون پیدا کردن چاره to america ممکن محال نباشه ولی‌ خیلی‌ براتون خرج بر میدارد an ham dar جایی‌ که باید حساب ۱ $ را تان را تا سال‌ها داشته باشید.تا بتونید به وضع منا سب برسید va هر چی‌ دلتون بخواد بخرید و بکنید.
پاسخ
تشکر کنندگان: lexington ، omino ، taherifar
برای من یه سوال پیش اومده که چطور این ایرانیهایی که اومدن آمریکا همه وقتشونو تو اینترنت میگذرونند و این همه پست میذارن و به سوالات هم دیگه جواب میدان و از غم غربت حرف میزنن پول کرایه خونشون را از کجا می‌آورند کی‌ پول آب‌و برگ تلفن میده....یا اصلا کار می‌کنن ... فک کنم همه با پول هنگفت اومدن اینجا!!!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: abas_kashan ، taherifar ، Iaccept




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان