کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
ما هم هتل اسکای لاین بودیم .میان هتل های 4 ستاره جزو هتل های خوب است.مطالب راجع به هتل رو دوستمان فرمودند.اگه اهل آشپزی ساده هستید هتل خوبیه.ما با علی آقا رفتیم .4 نفر 300 درهم شد.ما را قبل از مسافر های ملیکا به سفارت رسوند واولین نفر بودیم.از زمان تحویل مدارک تا مصاحبه کار ما جمعا 15 دقیقه طول کشید.خانمی که مدارک را تحویل میگرفت خشک وجدی بود.اما آقایی که انگشت نگاری میکرد خوش رو بود.در مصاحبه از ما فقط پرسید که برای چی به امریکا میرید.اول صبح دم در سفارت چند خانواده ایرانی بودیم چند گربه ومقادیر لازم مگس.هوا که گرمتر شد مگس ها رفتند اما ما هنوز اونجا بودیم.به ما برگه سفید دادندو گفتند 45 روز بعد احتمالا ویزای ما آماده است.نکنهای که میخوام بگم اینه که این سفر را به عنوان یک مسافرت تفریحی هم نگاه کنید از اینکه مصاحبه در امارات است خدا را شکر کنید.ترجیحا با پرواز صبح به ظهر ماهان برید.ما صبح به شب ایران ایر رفتیم پنبه مان زده شد.اگر تعداد بیشتر از 3 نفر باشه تردد با تاکسی به صرفه تره.در کارفور غذای خانگی به فروش میرسد وعده های غذایی که در هتل نیستید از آنجا تهیه کنید .اسکای لاین مال بابام نیست اما از هر نظر هتل خوبیه.برید به سلامت ببینم چکار میکنید
.از جاماندگان سابق لاتاری 2013
سلام دوستان

سفرنامه رو فکر کنم از گرفتن هتل شروع کنم بهتره. گفتیم بهتره که از آژانسهایی تور بگیریم که خوددشون برگزار کننده تور هستند. از اینترنت لاچین تور رو پیدا کردیم. و هتل Hall Mark (هول مارک ) 4 ستاره رو گرفتیم . یکی از دلایل انتخاب اینترنت رایگانش بود.هم تو سایت هتل نوشته بود و هم درسایت بوکینگ.که متاسفانه اینطور نبود.هتل گفت سایتمون آپدیت نیست.هر ساعت استفاده 20 درهم میشه.و اگر از سایت بوکینگ میگرفتین اینترنت مجانی بود.خلاصه این رو بگم که از گرفتن تور با لاچین تور خیلی اذیت شدیم و به کسی توصیه نمیکنم که باهاشون تور ببگیره.یه نمونه از کارهاشون که یک ساعت و نیم معطلی ترانسفر داشتیم و دیگر اینکه وقتی هتل رفتیم هتل میگفت که رزروی برای شما انجام نشده و حدود 4 ساعت معطلی داشتیم تا با تهران تماس بگیریم که مشکلمون حل بشه .بماند که چقدر خسته شدیم و چه هزینه ای متحمل شدیم توری در دوبی به نام Green agent هست که با تور های ایرانی کار میکنه و به اون ها تور میفروشه با هم مشکلات مالی داشتند و سر ما این مشکلاتشون رو خالی کردند.مشکلات خیلی بیشتری با این تورها داشتیم که اگر سوالی در این مورد بود در پیغام خصوصی جوابگو هستم
مدارک لازم برای مدیکال:
1- فرم تاریخ دعوت به مصاحبه
2- کارت زرد واکسناسیون
3- سه قطعه عکس 5*5
4- اصل پاسپورت
5- کارت هتل یا آدرس محل اقامت
6- شماره سیم کارتی که در صورت مشکل در آزمایشات بتوانند تماس بگیرند .(شماره امارات )
7- در صورتی که از عینک استفاده میکنید حتما عینک همراهتان باشد
واکسیناسیون:کارت واکسن رو از انیستوپاستور گزفتیم.واکسن ها شامل:
- سه نوبت هپاتیت (نوبت دوم یک ماه بعد از نوبت اول و نوبت سوم پنج ماه بعد از نوبت دوم
- دو نوبت ام ام آر به فاصله یک ماه ( فاصله نوبت دوم تا زمان مصاحبه بیشتر از پنح ماه نباشد)
- دو نوبت کزاز به فاصله یک ماه (ترجیحا" فاصله نوبت دوم تا مصاحبه کمتر از یک ماه باشد) . دکتر شوکلا حساسیت عجیبی به این واکسن داره
- واکسن مننژیت برای افراد 10 – 18 سال الزامی است.ولی ما همگی زدیم گفتیم کار از محکمکاری عیب نمیکنه.
- آنتی بادی آبله مرغون رو هم داشتیم .ولی دکتر شوکلا فقط سوال کرد که قبلا گرفتید با نه؟ حرف ما رو قبول میکنه
کسانی که واکسنهاشون نقص داشته باشه 125 درهم برای هر واکسن و 250 درهم برای واکسن آبله مرغون باید بپردازند.خوشبختانه ما وا کسنی نزدیم و فقط نفری 425 درهم (بابت ویزیت 250 تا آزمایش خون 50 تا اگر اشتباه نکنم. درنتیجه عکس از قفسه سینه 125 تا )
ضمنا از خانوم ها تعهد میگیرتد که تا سه ماه نباید حامله شوند.و از دکتر شوکلا بگم که خیلی آدم جدی هست .با لهجه فارسی صحبت میکنه و سوالی از من پرسید که با لهجه بدی گفت و تا پسر من پرسید چی؟؟ با همون لهجه گفت : " شما را کاری نیست و برو از اتاق بیرون " Sad
منتظر آزمایشات بودیم که با خانومی آشنا شدیم. حتما" حدس زدین که باید خانوم ملیکا باشه. سر تون رو درد د نیارم خانومی هست با روابط اجتماعی بالا و شبیه هندی – پاکستانی ها . ما سفر خوبی با این خانوم به ابوظبی داشتیم ماشینش فورد 7 نفره بود.ما با خانواده ای 4 نفره آشنا شدیم. که هتلشون روبروی هتل ما بود و روز مصاحبه مون هم یکی بود.با هم با خانوم ملیکاهماهنگ کردیم.7 نفر بودیم 500 درهم رفت و برگشت به ابوظبیگرفت .اول مبلغ بالاتری روگفت.اهل چانه زدن هست.بعد گفت بخاطر این که هتل هاتون کنار هم هست تخفیف دادم.
ساعت 4:30 صبح اومد دنبالمون نزدیک به 2 ساعت طول کشید.نفر اول دم در سفارت بودیم.ساعت 8 آفیسر فرم دعوت به مصاحبه رو و پاسپورت ها رو کنترل کرد و نیم ساعت بعد وارد سفارت شدیم.در ابتدا همسرم که برنده اصلی بود جلو رفت و به ایشون گفتند همه مدارک رو بده خودم جدا میکنم. حواستون باشه که خیلی زیادی بهشون مدرک ندین که عصبی بشن. فقط مدارک لازم رو بدین.(مختصر و مفید)
مدارک لازم برای مصاحبه:
1- اصل پاسپورت (همه افراد)
فرد برنده: کپی از تمامی صفحات پاسپورت . بقیه افراد فقط کپی صفحه اول (بقیه صفحات رو به ما پس داد)
2- اصل و ترجمه شناسنامه (همه افراد)
کپی که در آخر ترجمه هست کفایت میکنه کپی اضافه نمیخواد
3- اصل و ترجمه کارت ملی (همه افراد)
4- اصل و ترجمه کارت پایان خدمت
5- اصل و ترجمه دیپلم فقط کیس برنده
6- اصل و ترجمه فقط آخرین مدرک تحصیلی (در صورت دارا بودن مدرک بالاتر از دیپلم ) فقط کیس برنده
بقیه افراد نیاز به هیچ مدرک تحصیلی ندارند.
7- تمکن مالی بانک که به زبان انگلیسی است. ما سند خونه هم ترجمه کرده بودیم و از ما گرفتند.
8- عکس 5*5 شش عدد (در صورتی که عکسی که بعد از قبولی برایشان پست کردید مورد تاییدشان نباشد لازم میشود.) از ما عکسی نگرفتند.
9-اصل و ترجمه سند ازدواج .(سند ازدواج باید دو تا ترجمه داشته باشد.در پرونده زن و شوهر لازم است)
لازم به توضیح است مدارکی که ترجمه شده اند چون کپی مدارک به ترجمه ها پیوست شده است نیازی به کپی دیگر ندارد همان کپی پیوست شده کفایت میکند
اصل مدارک هم از ما نخواستند ولی اگر ببرین بهتره کار از محکم کاری عیب نمیکنه Smile

بعد از گرفتن مدارک 990$ پرداخت کردیم هر نفر 330 $ و سپس اثر انگشت گرفتند ابتدا 4 انگشت دست چپ بعد 4 انگشت دست راست و بعدش دو انگشت شست ها. و اما اتاق مصاحبه اول گفت قسم بخورید و بعد چند سوال ساده از همسرم پرسید که شغلت چیه؟ سربازی کدوم قسمت ارتش بودی و ... از من هم پرسید چی کار میکنی؟ 4-5 دقیقه بیشتر طول نکشید. بعد یه برگه سفید داد بهمون و گفت از هفته بعد بروید تو این سایت چک کنین یه طور متوسط 2 ماه طول میکشه.بعد با خانوم ملیکا برگشتیم دوبی ساعت 10:30 هتل بودیم همان شب پرواز برگشتمون بودو چون نمیدونستیم که چقدر طول میکشه صبح زود اتاق رو تحویل داده بودیم (اگر تا ساعت 12 اتاق ها رو نمیرسیدیم که تحویل بدیم یک روز تمدید میشد) از ترسمون از این تور که اذیت شده بودیم گفتیم 5 ساعت قبل از پرواز بیاد دنبالمون.(هر چند که بیکار هم بودیم و گفتیم بریم فری شاپ بگردیم)

امیدوارم که شما دوستان هم سفر خوبی داشته باشین. هممون چه یه ضرب بگیریم چه کلیرنس بخوریم بالاخره میریم آمریکا . Smile Smile Smile Smile


فقط این رو بگم که مصاحبه اصلا" استرس نداره
کیس نامبر***8 /مصاجبه: نیمه دوم جونWink /سه نفز/ابوظبی/ مقصد:سیاتل/کلیرنس/
سلام دوستان ، البته می دونم الان برای سابمیت کردن سفرنامه کمی دیر شده ولی به قول خودم این یک وظیفه همگانیست، البته بیش از ده روزه که آماده بود ولی حال ارسالش نبود، امروز داشتم فایل های کامپیوترمو مرتب می کردم که دیدم به هر حال چند روز وقت گذاشتم واسه نوشتنش و شاید توش مطالبی باشه که حداقل به درد بچه های سال های بعد ممکنه بخوره، یه کمی طولانی شده که بخشیش بر میگرده به روحیه شخصی خودم که دوست دارم همه چی رو کامل تعریف کنم و اینکه این سفر نامه زمانی نوشته شده ......مهم نیست بی خیال
شرایط ما: کیس دو نفره من و همسرم که برنده اصلی خودم بود، هر دو آرشیتکت و میزان تحصیلات فوق لیسانس، خودم کار همزمان دولتی و خصوصی دارم و معاف از خدمت سربازی به تبع شغل نظامی پدرم، بدون اسپانسر و با تمکن مالی شخصی(که رقمش بالا بود)
من از خواندن هر یک از سفرنامه های دوستان مختلف در 3 کشوری که مصاحبه ایرانیها در آنجا انجام می گیره نکاتی رو یاد گرفتم و به این دلیل توصیه من به دوستانی که در آینده این مطلب رو می خوانند اینه که حتما سعی کنید در صورت داشتن وقت و علاقه حدالامکان سفرنامه های کشورهای مختلف رو بخونید هر چند که مصاحبه شما در آن کشور نباشد. البته در کنار این موضوع من نظری هم در مورد نحوه گزارش کردن وقایع و اتفاقات هم دارم و آن اینکه به نظر من منتقل کردن جزئیات زیاد مثلا از قبیل نقشه محل مدیکال یا نقشه ساختمان های مرزهای زمینی یا حتی کروکی محل مصاحبه و از این جور چیزا در سفرنامه ها نه تنها کمکی به افراد نمی کنه بلکه اکثرا آنها را سردرگم تر خواهد کرد (مخصوصا برای آنهائی که تجربه سفر خارج از کشور را نداشته اند غولی از این موضوع برایشان درست می کنه)، به نظرم دادن اطلاعات کلی مثل آدرس ها، نحوه رسیدن به محل و آلترناتیو های مختلف و اطلاعاتی از این دست کافی به نظر میرسد و اگر اجازه دهیم افراد کمی هم خودشان درگیر موضوع شوند شاید بد نباشه به نظرم. بنابراین من سعی خواهم کرد به یک سری کلیات اشاره کنم. و شاید این نوشته در آخر ملقمه ای از تجربیات و خاطرات شخصی در کنار یکسری از اطلاعات مربوط به موضوع این سفر باشد ولی هر آنچه که خواهد آمد به نوعی در ارتباط با موضوع نهائی و مهاجرت است.
چرائي و چگونگي
ما در سال های گذشته هیچ وقت به موضوع مهاجرت فکر نکرده بودیم تا که رسیدیم به اون سال مشهور و شد آنچه که نباید میشد، در اون تابستون به خاطر آن مسائل و اتفاقات بدی که افتاد ما در شروع زندگی مشترکمان در زیر یک سقف یک دوره بسیار بدی رو تجربه کردیم و از همین زمان کم کم موضوع مهاجرت ذهن ما رو به خودش مشغول کرد و شروع کردیم به جستجوی روش های مختلف واسه رفتن و اولین چیزی که به ذهنمون رسید همون روش مشهور تحصیلی بود که باید صبر می کردیم تا دوره ارشد همسرم تموم میشد و من از این فرصت استفاده کرده و شروع کردم به تقویت زبان انگلیسی خودم و همچنین تحقیق در مورد دانشگاه های مختلف. در همون دوران بود که توسط یکی از دوستان همسرم که تو لاتری برنده شده بودند ترغیب به ثبت نام در دوره بعدی شدیم که ما اصلا به این موضوع فکر نکرده بودیم، خلاصه برای اولین بار ما ثبت نام کردیم که خورد به ماجرای حذف قرعه کشی که البته ما تو هیچ کدوم برنده نشده بودیم، برای سال بعدش همزمان با ثبت نام، واسه کانادا اقدام کردیم و در مدت زمان کوتاهی علی رغم فشار های زیاد از نظر حجم کارها موفق شدیم پرونده بسیار محکم و بی نقصی درست کنیم که متاسفانه اون کار هم موفقیت آمیز نبود و به علت پر شدن سهمیه ها، پرونده مون در یک روز تعطیل عید توسط پست به دستمون رسید (که متاسفانه ناشی از عدم اطلاع رسانی دقیق و به روز سایت اداره مهاجرت از پر شدن سهمیه شغل مورد نظر بود) ولی خوب مطمئنم خداوند مهربان نمی خواست ما در این راه زیاد ناراحت بشیم و نيمه شبی که چند روز از اعلام نتایج گذشته بود و از سفرکرمان برای یه کنفرانس برگشته بودیم پس از چک کردن سایت در کمال ناباوری در دومین ثبت نام اسممو جزو قبول شدگان دیدم.
شروع امورات پس از قبولي
از روز پس از مشاهده نتايج شروع به جمع آوري اطلاعات كرديم و يكي از اقدامات خوب در اولين قدم مطالعه دقيق خود سايت كي سي سي بود و بعد از آن شروع به پر كردن فرمها و در نهايت پس از 13 روز مدارك را توسط پست آرامكس به كي سي سي ارسال كرديم.
واكسيناسيون
با توجه به اقدام جديد كي سي سي در نحوه دسته بندي كيس ها در آسيا و نظرات افراد مختلف در اين زمينه و اينكه هيچكس نسبت به كارنت شدن كيس ها اطلاع چنداني نداشت لذا ما شروع به تحقيق در مورد واكسن هاي لازم به تزريق كرديم كه در اولين قدم به هلال احمر تبريز مراجعه نموديم و با جواب منفي آنها مبني بر عدم وجود واكسن هپاتيت (براي همسرم چون من قبلا اين واكسن رو تزريق كرده بودم و كارتش رو داشتم) مواجه شديم و طي چند هفته مرتب ما رو بازي ميدادند و سر آخر من از طريقي كه الان دقيقا يادم نيست به مركز بهداشت تبريز ارتباط پيدا كردم و از طريق آنها به يك مركز بهداشتي محلي مراجعه كرديم كه تمامي واكسن هاي ما يه شكل مجاني در اون محل تزريق شد و چون ما هر دومون آبله مرغان گرفته بوديم تست آنتي بادي اون رو هم در آزمايشگاه دانش تبريز انجام داديم با هزينه 52 تومن. همه اينها رو يك خانم بسيار مهربون و مسئوليت پذير در اداره مركزي بهداشت تبريز واقع در ميدان جهاد بدون هيچ هزينه اي وارد كارت زرد بين المللي كرد و من بايد از ايشون و همكاران خوبشون- كه اصلا سيستم برخورد و كمك كردنشون متفاوت با تمامي اداراتيست كه من در ايران برخورد كرده ام- كمال تشكر رو داشته باشم. اينجا تنها اداره اي بوده كه من در مواجهه با آن احساس شخصيت كرده ام. البته متاسفانه در روز هاي آخر منتهي به مصاحبه كه ما تبريز رو به مقصد تهران ترك كرده بوديم يكي از كاربران غير فعال مهاجر سرا پستي در مورد مديكال ابوظبي گذاشتند مبني بر لزوم تزريق واكسن انفولانزا در تابستون از نظر دكتر شوكلا (پزشك معتمد سفارت در كلينيك nmc دوبي) به بهانه اينكه تا شما بريد آمريكا فصل سرد شروع شده، كه ما هم علي رغم ميل باطني خودمون و نظر خانم دكتر طاهرنژاد پاستور تهران اين واكسن رو تزريق كرديم(كه در مواجهه با دكتر شوكلا ايشون به شدت تكذيب كردند و گفتند كه اين نقل قول از ايشون صحت نداره. پس در طول 6 ماه پس از عيد نيازي به تزريق اين واكسن نمي باشد) و مجبور شديم دوباره با پرداخت هزينه كارت زردمونو تو مركز پاستور تهران بازنويسي كنند كه در كل كار بيهوده اي بود به نظرم.
اما واكسن ها:
واكسن mmr : در دو مرحله با فاصله يك ماهه
واكسن td: كه براي بزرگسالان هست كه در ايران مشهور به واكسن ثلاث بالغينه در 3 مرحله، كه دو مرحله آن با فاصله يكماهه تزريق شد و مرحله سومشو تو ايران اعتقادي مبني بر تزريق نيست و شما خواهش بكنيد در فاصله كمي مانده به زمان مصاحبه تان به كارت زردتون وارد كنند. يك موضوع ديگه در مورد كودكان هست كه يكي از دوستان مهاجر سرا از من خواسته بودند كه از دكتر شوكلا سوال كنم و آن اينكه اين واكسن براي كودكان هم لازمه يا نه؟ بهتر ديدم اينم اينجا از قول دكتر شوكلا ذكر كنم كه حتما به درد كيس هاي داراي بچه ميخوره، ما يك واكسن td داريم تو كارت زرد و يك رديف بالائي به اسم TDP كه اين همون td است اما مخصوص بچه هاست كه الان در ايام كودكي به تمامي بچه ها در ايران تزريق و وارد كارت واكسنشون ميشه، پس براي كودكان دلبندتان هيچ واكسن اضافه بر آنچه كه در كارت واكسنش هست لازم نيست مگر در فصول سرد كه همه نياز به تزريق انفولانزا دارند.
واكسن هپاتيت: در سه مرحله با فاصله يك ماه و شش ماه از واكسن اول
واكسن مننژيت: كه اولین واکسنی بود که تزریق کردیم که بعدا متوجه شديم لازم نبود و واكسن آنفولانزا كه توضيحشو گفتم در بالا .
و تيتر بيماري آبله مرغان كه اينو شوخي نكنيد باهاش! متاسفانه در بعضي از پستا مشاهده شد بعضي از دوستان كمتر مسئوليت پذير مهاجرسرا قصد شيطنت داشتند با اين موضوع كه خوشبختانه از طرف مديران آگاه سايت تذكرات لازم رو گرفتند. اگر چنانچه اين بيماري رو نگرفتيد پس بهتره واكسنشو در روند مديكالتون تزريق كنيد كه اين هم به نفع خودتان هست هم دوستان ديگر.
شروع دوره انتظار
همسرم به شدت گرفتار كلاسهاش و امتحان GRE و اپلاي بود و من هم تا حدودي مشغول زبان، سرمون شلوغ بود ولي من ته دلم چرا دروغ بگم با توجه به شماره بالاي پروندمون كمي نگران كه آيا روند كارنت شدن كيس ها ادامه پيدا خواهد كرد؟ خلاصه با دلهره، روزهاي طولاني تا كارنت شدن رو با پيشگوئي هاي دوستان مهاجرسرائي و مخصوصا رضا بيات عزيز طي كرديم كه البته حضور من در اون روز ها بيشتر شبيه به سك سك بود و حضور منظمي تو مهاجر سرا نداشتم. در طي اين مدت همسرم در كنار اپلاي براي چند تا دانشگاه آمريكا براي موقعيتي در دانشگاه ETH zurich هم اقدام كردند كه استاد قبولش كرد و شرايط ما كمي پيچيده تر شد.
استاد ما رو براي مصاحبه و ديدار حضوري به سوئيس دعوت كرد و ما مجبور شديم تو ماه اپريل و در آستانه اعلام كارنتي هاي ماه جون سفري نسبتا طولاني به اروپا داشته باشيم.
پايان انتظار
بالاخره انتظار ما هم به سر آمد و در دهم ماه اپريل در شهر زيباي برلين كارنت شدن خود را جشن گرفتيم، تا آمدن نامه دوم دلهره اينكه كجا ميوفتيم رو داشتم و بالاخره چند روز بعد در شهر زوريخ نامه kcc رو دريافت كردم. من قبل از اعلام كارنتي ماه جون مي خواستم به علت شرايط خاصمون نامه بدم كه سفارت آنكارا واسمون ثابت بمونه يا حداقل در صورت تغيير به ايروان تغيير كند كه به علت گرفتاري زياد در آستانه سفر مذكور امکان تنظيم نامه ميسر نشد و ما بر عكس آنچه كه مي خواستيم سفارتمون به ابوظبي تغيير پيدا كرد و البته من از اين موضوع الان خوشحالم.
پس از بازگشت به ايران كار هاي زيادي اعم از تكميل كارت واكسن، گرفتن نامه تمكن مالي، اقدام براي اخذ ويزا و رزرو هتل و ترجمه يكسري مدارك وجود داشت كه همه آنها را در 3 هفته يا شايد هم كمتر مانده به زمان مصاحبه انجام دادم. در بين اين دو سفر-اروپا و امارات- ما دو سفر چند روزه علمي و كاري به اصفهان و تهران داشتيم و اين سفر ها ما رو بسيار خسته كرده بود.
سفر به امارات
با توجه به فاصله دو ساعتی شهر ابوظبی از دوبی و لزوم حضور در محل مصاحبه در حدود ساعت 8 مهمترین چیزی که ذهن منو به خود مشغول کرده بود موضوع چگونگی حضور در محل بود، اول فکر می کردم که بهتره از اول بریم ابوظبی ولی بعدش با توجه به اینکه دوبی رو هم ندیده بودیم نظرمون عوض شد و تصمیم گرفتیم در مرحله اول تا زمان مصاحبه دو شب در دوبی و یک شب در ابوظبی بمونیم. دلیل این تصمیم دو چیز بیشتر نبود که البته هیچ کدوم از آن دو دلیل استرس نبود! (چنانکه متاسفانه یکی از کاربران محترم و البته کم حضور در سایت که جمع دیدار و صحبت ما تو کل روزایی که اونجا به شکل اتفاقی تو مدیکال و سفارت همدیگرو دیدیم بیشتر از چند دقیقه نبود در یکی از تاپیک ها و در حضور بقیه ما رو متهم به دروغ گوئی از سر استرس کردند که نمی دونم اینا رو چه جوری کشف نمودند الله اعلم!) بگذریم؛ آن دو دلیل یکیش موضوع بیدار شدن بسیار زود از خواب در شب قبل از مصاحبه برای عزیمت به ابوظبی بود، افرادی که در دوبی به شغل ترنسفر و انجام امورات مهمان های ایرانی سفارت مشغولن معمولا برای اینکه سروقت این عزیزان رو به مقصد برسونند مجبور به پیک آپ ایشان در ساعات اولیه صبحند یعنی چیزی در حدود ساعت 4 -5، که این دوستان هم مجبور به بیدار شدن از حداقل 1 ساعت قبل هستند یعنی 3. که من اولا در خودمان چنین توانی را مشاهده نمی کردم و شخصا در این مواقع دچار سردرد میشم، و ثانیا به هم خوردن سر و وضع افراد مخصوصا بانوان گرامی در این فاصله 2 ساعتی دو شهر-که ناچارا با خواب هم همراه خواهد بود-هم از مضرات این زود بیداریست، دلیل دومش هم گرمای بیش از حد هوا در زمان مصاحبه بود، چون دوستانی که صبح از دوبی تشریف می آورند ساعت 6-6:30 جلوی درب سفارت می رسند که مجبور به انتظاری 5/1-2 ساعتی در این مکان هستند که این نیز برای من قابل تحمل نبود، البته دوستان اشاره کرده بودند که فن هایی در محل نشستن افراد موجوده که من نفهمیدم به حرکت در آوردن آن باد گرم چه کمکی به آسایش افراد می کرد به جز عوض کردن سمت شانه کردن مو ها؟!!
و به این ترتیب ما تصمیم به اقامت یک شب قبل از زمان مصاحبه درابوظبی گرفتیم.
روز اول شنبه 15 جون
پرواز ما صبح ساعت 8 از فرودگاه امام به سمت دوبی با ماهان بود. ساعت 4:40 با اتومبیل شخصی از تهران به سمت فرودگاه حرکت کردیم (ما از چند روز قبل با اتومبیل خود از تبریز به تهران آمده بودیم) متاسفانه من در اثر تاریکی هوا و عدم وجود تابلوی راهنما در ورودی اتوبان سعیدی به جای وارد شدن به این اتوبان در سمت چپ، مستقیم به مسیر خود ادامه دادم که باعث شد یک مسیر نیم ساعته رو در بیشتر از 1 ساعت رانندگی کنم و به جای اتوبان فم سر از جاده ساوه در بیارم که خیلی باعث استرس و دل نگرانی شد. صبح با خبرهای خوب پیر.و.ز.ی منت.خ.ب مردم راهی سالن انتظار شدیم و با توجه به اینکه ارز دولتی هم بهمون تعلق نمی گرفت با خیال راحت به کارامون رسیدیم. با توجه به اینکه دیر رسیده بودیم فرودگاه، در ته هواپیما جای گرفتیم. با تاخیر 20 دقیقه ای پرواز انجام گرفت و در کل خوب بود. ساعت حدود 10 به وقت محلی رسیدیم دوبی و پس از انجام تشریفات اداری وارد بخش خروجی شدیم، در ضمن از تفتیش هایی که به اون شدت دوستان در مورد دارو و.... تعریف کرده بودند من چیزی مشاهده نکردم.
چون من فرصت نکرده بودم درهم امارات بخرم، در داخل فرودگاه مجبور به تبدیل پول شدم که نرخ تبدیل در حدود 5 درهم از بیرون گرونتر بود.(100$=360 درهم تو فرودگاه)، یک سیم کارت اتصالات هم از همونجا به مبلغ 40 درهم خریدم و پس از آن به سمت مسیر مترو رهسپار شدیم. خوشبختانه درهای خروجی سالن پرواز های وارد شده به فرودگاه دوبی تا ورودی مترو فاصله بسیار کمی دارند(در مقایسه با برخی فرودگاه های دیگه در حد دوبی) و به راحتی با دنبال کردن تابلوهای بسیار گویای نصب شده در جاهای مناسب سکوی سوار شدن رو پیدا کردیم، در بدو ورود به ایستگاه 2 تا کارت نقره ای خریدم و از ایستگاه ترمینال 1 به سمت ایستگاه جبل علی حرکت کردیم. هتل ما هتل اوریس سنترال مترو بود که من خودم از طریق سایت berimsafar -که باید از نوید عزیز(جزیره) بابت معرفی اون تشکر ویژه کنم- رزرو کرده بودم. هتل دقیقا در قسمت خروجی ایستگاه اینترنت سیتی بود که فاصله نسبتا زیادی با فرودگاه داشت. هتل بسیار خوبی بود هم از منظر شکل و شمایل بیرونی و هم از نظر امکانات، سوئیت بسیار تمیز و مرتب و در عین حال بزرگ و جادار و با تمامی امکانات یک خانه و همراه با صبحانه و اینترنت مجانی در لابی هتل بود. اکثر قریب به اتفاق مسافران غربی و عرب بودند. با توجه به نوع هتل و امکانات موجود برای گرم کردن و حتی پخت غذا، ما برای چند روز غذاهای کنسروی مثل برنج و خورشت های مختلف و سالاد های آماده و مقداری میوه با خود برده بودیم.
[عکس: w128662_853234-Large.jpg]
[عکس: n3288_auris-metro-central-apartments-ae_8480848_500.jpg]
[عکس: o983669_auris-metro-central-apartments-a...26_500.jpg]
تصاویری از هتل
بعد از استقرار در هتل(حوالی 12 ظهر) و کمی استراحت و صرف ناهار ساعت 3 با مترو به سمت کلینیک nmc راه افتادیم، ایستگاه های مترو بسیار گویا و نحوه استفاده از آن ساده است، سیستم مترو دوبی جالب توجه بود، اولا برای هر نفر مجبور به خرید کارت هستید وموقع ورود به ایستگاه باید کارت بزنید و دوباره موقع خروج نیز باید کارت را بر روی دستگاه قرار دهید تا نسبت به تعداد ایستگاه ها پول کم کند، از ما با توجه به دوری از بخش قدیمی شهر بیشترین مبلغ رو به میزان 5.8 درهم کم می کرد ولی خوبیش به این بود که با کارت نقره ای در طول روز هر چقدر هم از مترو استفاده کنید بیشتر از 14 درهم کم نمی کند.
حضور در nmc
کلینیک در قسمت خروجی شماره 3 ایستگاه ابوهیل قرار داره، پس از ورود و معرفی خودمان کارها طبق روال انجام شد و مشکل خاصی پیش نیومد، به نظرم دکتر شوکلا فرد با مزه ای بود مخصوصا وقتی فارسی صحبت می کرد با اون لهجه خنده دارش، من سوالی رو که یکی از کاربران سایت ازم خواسته بود رو پرسیدم و با حوصله کامل پاسخ داد. پس از اتمام کارهای پزشکی در بازگشت از کلینیک چون فاصلمون از مرکز شهر زیاد بود فرصت رو غنیمت شمردیم و با مترو به مجتمع سیتی سنتر دیره سر زدیم و یکی دو ساعتی اونجا بودیم و بعدش برگشتیم هتل.
روز دوم:
صبح برای صبحانه رفتیم رستوران هتل که صبحانه متوسطی بود، با تعریفاتی که از ابن بطوطه شده بود تصمیم گرفته بودیم ببینیمش، بعد از صبحانه با مترو به سمت آنجا حرکت کردیم که سه ایستگاه فاصله داشت، در کل جای بدی نبود، ولی وقتی آدم تصمیمی بر خرید چیزی نداره خیلی حال نمیده گشتن فروشگاه ها، کمی از نظر تخصصی ورانداز و عکاسی کردیم، و چندتا چیز هم به عنوان یادگاری خریدیم و غذایی خوردیم و چون هوای اون روز در مقایسه با روز قبلش گرمتر و شرجی تر بود در حال عرق ریختن بعد از ظهر به هتل برگشتیم، بعد از استراحت و آبتنی در استخر کوچک ولی تمیز هتل عصر به دیدن برج معظم خلیفه و فواره های مشهورش و مرکزتجاری دوبی مال رفتیم، تجربه خوبی بود در کل.
روز سوم و آخر در دبی:
صبح پس از صرف صبحانه با شاتل هتل رفتیم ساحل جمیرا که اونم خوب بود، ولی من تجهیزات دیگه ای جز لباس شنا و حوله نداشتم و کمی اذیت شدم، اگر قصد رفتن به دریا رو دارید، کلاه و عینک شناتون رو و حتما ضد آفتاب و روغن به همراه داشته باشید که مثل من دچار آفتاب سوختگی نشید. قبل از رفتن اتاق ها رو تحویل داده و چمدون هامون رو به بخش امانات هتل سپرده بودیم و بعد از ظهر توسط همون شاتل برگشتیم هتل و چمدون ها رو برداشتیم و با مترو رفتیم ایستگاه الغبیبه که بریم ابوظبی، در ضمن قرار بود که نتایج مدیکال رو هم بگیرم، سکوی اتوبوس های ابوظبی بلافاصله در خروجی ایستگاه متروی الغبیبه قرار گرفته اند، باکرایه نفری 25 درهم با اتوبوس های خنک و بسیار راحت تر از سواری به سوی ابوظبی حرکت کردیم، موقع رفت کولر های اتوبوس بسیار خنک بود و افرادی که از این روش می خواهند استفاده کنند و بچه دارند بهتره یک لباس گرمتر به همراه داشته باشند. مسیر دوبی تا ابوظبی جالب توجه بود، تقریبا تمامی اطراف جاده پوشیده از درختان نخل بود که پر از محصول بودند.ساعت 7 رسیدیم ابوظبی و خوشبختانه در محل پیاده شدن از اتوبوس، هم ایستگاه اتوبوس درون شهری و هم تاکسی هست، هتل ما در نزدیکی منطقه سفارات بود که تمامی سفارتخونه ها در اون منطقه قرار دارند. برای رزرو هتل محل فیزیکی سفارت رو گوگل و از رو نقشه هتل های نزدیک رو پیدا کرده و همون هتل ها رو تو سایت بوکینگ جستجو و با هم مقایسه و در نهایت نزدیکترین و در عین حال مناسبترین گزینه از نظر قیمت رو انتخاب نمودم. اسم هتل، پرمیر این ابوظبی بود که با توجه به کیفیتش از نظر قیمت بسیار مناسب به نظر می آمد. بسیار تمیز و دارای امکانات استخر و جکوزی و سونا و همچنین اینترنت مجانی در اتاق بود.(شبی 40 یورو). پس از چک این و استقرار و استراحت شروع به مرتب کردن مدارک کردم و برای هر کداممون یک پوشه درست کرده و همچنین راجع به بعضی موارد با همسرم همفکری و هماهنگی کردم و شب نسبتا زودتر از روز های قبل خوابیدیم.
در ضمن در راه هتل و بعد اینکه شهر رو دیدم احساس کردم که دوستان چقدر در مورد ابوظبی کم لطفی کردند،(البته از قبل هم در جستجو های اینترنتی تا حدودی پی به این موضوع برده بودم) و همونجا نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم به محض رسیدن به هتل آدرس پستی رو از دوبی به ابوظبی تغییر بدم که در صورت اخذ ویزای یکضرب همونجا بمونیم و اتفاقا بعد اینکه به هتل رسیدیم در تصمیم خود مصمم تر شدم و خوشبختانه همسرم هم با من هم عقیده بود.
سه شنبه روز موعود و روز آخر سفرمون بر اساس برنامه قبلی:
صبح ساعت 7 از خواب بیدار شدیم، فکر کنم موقعی که ما تازه از خواب بیدار شده بودیم مسافرین دوبی یک ساعتی بود که جلوی سفارتخونه منتظر باز شدن درب ها بودند.
با تاکسی از جلوی هتل با 6 درهم رفتیم سفارت، ساعت تقریبا 8 بود، قبل از ما جماعتی منتظر بودند، به محض رسیدن ما درها باز شد و 2 تا 2 تا شروع به هدایت مدعوین به داخل سفارت کردند، من در مقابل گرما بسیار حساس و کم تحمل هستم، لذا لباس ساده ای رو انتخاب کرده بودم، پیرهن آستین کوتاه کتان قهوه ای با 1 شلوار رسمی کتان کرمی و کراوات بژ و قهوه ای که بعد اینکه رسیدم جلوی سفارت دیدم از فرط گرما نمی تونم کراوات رو تحمل کنم و درش آوردم و گذاشتم توی کیفم.
بعد از 15 دقیقه نوبت ما شد که بریم داخل، ساختمون سفارت شب قبلش که به سمت هتل می رفتیم نظرمو جلب کرده بود، الان بهترین وقت بود که به خوبی تماشاش کنم، 1 بنای بسیار متفاوت از تمامی ساختمون های متعلق به سفارت خانه های اطراف خودش، یعنی 1 سر و گردن بالاتر از بقیه با فرمی قابل توجه و متشخص. بنائی با معماری از نوع آمریکائی به معنای واقعی کلمه. و همچنین فضای سبز زیبا و متناسب با اقلیم گرم و شرجی منطقه.
[عکس: a532109_us_amb.jpg]
ساختمان سفارت آمریکا
نوبت ما شماره 19 بود. روند کارها بسیار ساده پیش رفت و خوشبختانه هیچ مشکلی نبود، هر از چند گاهی با برخی از هموطنان ایرانی و حتی دوستان هندی هم کلام شدیم و یه رفیق عکاس و هنرمند هندی پیدا کردیم که از اصغر فرهادی تعریف می کرد که پارسال تو سفارتخونه دیده بودتش. خانمی که از ما مدارک رو تحویل گرفت هیچ مدرک اصلی رو به غیر از پاسپورت ازمون نخواست، فقط ترجمه ها و کپی. حتی مدارک تحصیلی همسرمو من یادم رفته بود فارسیشو ببرم و فقط کپی ترجمش بود که چیزی نگفت. من پاسپورت و کپی صفحاتش، ترجمه کارت ملی، شناسنامه، پایان خدمت و آخرین مدرک تحصیلی به همراه نامه تمکن مالی رو تحویل دادم. هنگام تحویل مدارک خانمه ازم در مورد سربازی و شغلم که آیا دولتی هستم یا نه؟ پرسید. که من گفتم به هر حال دانشگاه یک مکان دولتیست ولی من چند واحد درسی دارم که برای تدریس میرم دانشگاه. و دفتر هم دارم که برای خودم کار می کنم.
چند دقیقه ای منتظر بودیم که شمارمونو اعلام کرد، در همون کابین های عمومی یک خانم با ما مصاحبه کرد.
اول قسم، نمی دونم چرا همش لبخند داشتم
دوم: این آقای ماریو کی هست؟ من با زبان چهره و دست: ابرو هامو بالا انداختم، یکی هست که اونجا خونه خودشو اجاره میده، خانمه: پس نمیشناسید من: نه!
سوم: شما سربازی نرفتید، می تونید دلیلشو بگید، من شروع به توضیح کردم که پدرم نظامی بود و ...... این دفعه نوبت او بود که ابروهاشو بالا بندازه، یعنی سر در نیاوردم، منم دیگه پی گیری نکردم.
چهارم: کارتون چیه؟ من: آرشیتکت و همچنین مدرس دانشگاه، از همسرم شما چی؟ ایشون: منم آرشیتکت هستم، خانمه با لبخند شبیه به خنده: پس باهم کار می کنید؟ من: اگر کار باشه حتما چرا که نه
پنجم: کجا می خواهید برید؟ من: ایالت اورگان و شهر پورتلند، چون همسرم برای دکتری اقدام کرده برای دانشگاهش. خانمه: دانشگاه اورگون که تو اوجین هستش! من: نه دوسالش تو کمپوس اوجین هست و دو سال هم پورتلنده! خانمه دوباره: هممم! نمی دونستم! من خونه زندگیم اونجاس هوای وحشتناکی داره!! و من: عه؟! چه جالب! همچنان لبخند بر لب
ششم: کار شما تمومه اینجا! تو سایت پستی اسم نوشتین؟ من در این لحظه بسیار خوشحال جواب دادم بله، (و من خوشحالتر از اینکه دیشب محل سرویس پستی رو از دوبی به ابوظبی تغییرش داده بودم) خداحافظی کردیم و اومدیم بیرون..ساعت دقیقا 10:30 بود.
نامه تمکن مالی من از بانک تجارت به انگلیسی و مبلغش به دلیلی که هنگام اخذ نامه در اختیار خودم نبود خیلی بیش از حد متعارف شده بود ولی اصلا نگاه نکرد و سوالی هم نپرسید.
بعد از مصاحبه:
من بلیط رو برای یک هفته(از شنبه تا شنبه) رزرو کرده بودم ولی موقع خرید علی رغم میل خودم برگشت رو به سه شنبه تغییر دادم که کار اشتباهی بود، به نظر من از این طرف یعنی رفت از ایران آدم هر چقدر دیرتر بره بهتره، ولی از اون طرف بهتره حداقل یک روز فرجه داشته باشه، چون در این صورت اگر یکضرب بگیره فرصت کافی برای تغییر بلیط موجوده و در غیر این صورت هم فوقش بعد مصاحبه شما یک روز فرصت استراحت بدست آورده اید.
بعد از مصاحبه برگشتیم هتل و برای 2 شب دیگه رزرو اتاقمونو تمدید کردم و بعدش به خانواده و چند نفر از دوستان مهاجر سرا خبر دادم که ویزای یکضرب گرفتیم و بعدش برای شارژ کردن سیم کارت و خرید مایحتاج 2 روز رفتیم فروشگاه کرفور در نزدیکی هتل اونجا با فراهم شدن امکان تماس با ایران با آژانس صحبت کردم که بلیط های برگشت رو تغییرش بدن، که گفت فقط واسه شنبه جا داره با 300 هزار جریمه برای هر نفر، گفتم برای اطمینان بیشتر بر گردم هتل با دفتر ماهان تو دبی تماس بگیرم که مطمئن باشم، که اونا هم نتونستند کمکی بکنند، دوباره که زنگ زدم آژانس ایران گفتن جائی که واسه شنبه بود هم پر شده و الان فقط برای دوشنبه 2 تا جا میده با 100 هزار تومان جریمه برای هر نفر که مجبور بودم حداقل در جهت جلوگیری از ابطال بلیط ها هم که شده قبول کنم، چون دیگه ساعت نزدیکای 4 بعد از ظهر بود که در صورت عدم تغییر تاریخ، بلیط ها نوشو شده و می سوختند.(ساعت حرکت بلیط ما 10 شب بود) بالاخره از این بابت خیالم کمی راحت شد ولی مطمئن بودم که ویزا ها نهایتا تا پنج شنبه به دستمون میرسه و ترجیح دادم در اون لحظه خودمو با فکر کردن به اینکه از پنج شنبه تا دوشنبه می خوام چه کار کنم در دوبی، اذیت نکنم!
روز پنجم- ابوظبی:
استراحت صبحگاهی و آبتنی در استخر هتل و رفتن به مصدر سیتی که دیدن اینو به تمامی افراد که تخصص کاریشون مرتبط با بحث ساختمان و تاسیسات و انرژی هست حتما توصیه اکید می کنم، البته برای افراد دیگر هم که علاقمند به بحث های تکنولوژی و پایداری باشند دیدن اینجا خالی از لطف نیست، این شهرک یا بقول خودشون شهر یک پروژه جدید و بسیار بزرگیه که در دنیا در این وسعت لنگه نداره و بر اساس اصول جدید پایداری (که بر گرفته از معماری سنتی منطقه خلیج فارسه) و کربن صفر توسط معمار توانمند بریتانیائی سر نورمن فاستر طراحی شده که در نگهداری این شهرک از انرژی های فسیلی کمترین استفاده ای نشده است. این هم تصویری از اتومبیل های بدون راننده ای که افراد سوارش میشن و توسط ریل های مغناطیسی به مقصد های مختلف رهنمون می شوند.
[عکس: m51478_IMG_2235.jpg]
این هم تصاویری از تونلی که شبیه به بادگیر عمل می کنه ولی این آب پودر شده همراه با باد طبیعی رو در محوطه پخش می کنه
[عکس: o32480_IMG_2046.jpg]
و این هم ساختمان کتابخونش
[عکس: a262313_IMG_2177.jpg]
در مسیر برگشت هم به مرکز خرید الوحده که خیلی هم بزرگ بود رفتیم که اتفاقا ما سوغاتی هامونو از همین جا خریدیم، همش برند های مشهور و با قیمت مناسب. من که بیشتر از دوبی دوست داشتم اینجا رو، چون هم خلوت تر بود و هم به نظر قیمت ها بهتر.
روز ششم:
بامداد همین روز یعنی 40 ساعت پس از مصاحبه وضعیت پرونده ما تو سایت CEAC آپدیت شد و بعد از آن هم بلافاصله ایمیلی اومد که میگفت پاسپورتتون به امپوست ابوظبی فرستاده شده است. من روز قبل خیلی نمی خواستم به این 4 روز پیش رو تا دوشنبه فکر کنم، ولی واقعا چون کلی کار داشتم و باید بر می گشتم تبریز شروع کردم به فکر کردن، اول به ایرلاین های خارجی که به تهران پرواز داشتند، قیمتاشون سر به فلک می زدن، یک شرکت ایر عربیا هم هست از شارجه که اون هم اصلا پرواز نداشت یا فول بود، چند ساعتی تا صبح خوابیدم و صبح دوباره زنگ زدم به دفتر دوبی ِماهان، من نمی دونستم اونجا هم مثل پرواز های داخل کشور میشه رفت و تو لیست انتظار اسم نوشت، بعد اینکه خانمه پشت تلفن اینو بهم گفت به سرعت برق و باد شروع به جمع کردن وسایل کردیم، (چون قبلش برنامه این بود که ظهر با اتوبوس برگردیم دوبی و قبل رفتن هم هتل رو رزرو کنیم) اتاق رو تحویل دادم، سریع یه تاکسی گفتم صدا کنند که دم در هتل آماده بود، خوبی تاکسی ها در ابوظبی این بود که همه جا رو به خوبی می شناختند و قیمتاشونم بد نبود در کل (ما از تاکسی زیاد استفاده کردیم تو ابوظبی بر عکس دوبی که اصلا سوار تاکسی نشدیم) بدون اینکه آدرس رو بگم بهش فقط گفتم اداره امپوست ابوظبی در منظقه شیخ زاید می خواهیم بریم، گفت می شناسم و دقیقا برد دم درش و بهش گفتم منتظر بمونه، به همسرم سپردم اگر دیر کردم نگران نباشه، اداره مرتبی بود و با سیستم شماره دهی کار می کرد، (فقط کسانی که خودشون می خوان این کار رو انجام بدن متوجه این باشن که اولا موقع ثبت نام تو csc 4 تا مرکز پستی هست تو ابوظبی که شما باید اونی که تو شیخ زاید هست رو انتخاب کنید چون بقیه نسبت به مرکز شهر اصلی دور هستن و ثانیا اونجا که رسیدن برای گرفتن بسته دقت کنند که اونجا دوتا اداره پست هست پیش همدیگه که امپوست ساختمونش کوچکتره و بعد از ساختمون اصلی از خیابان ورودی قرار گرفته و البته تابلو هم داره) خلاصه بعد از مدتی انتظار نوبتم رسید و بعد از کمی شرقی بازی کارمند مربوطه موفق به گرفتن بسته شدم، و خوشحال و خندان از فتح بزرگ رفتم سراغ تاکسی و گفتم بره سمت ترمینال اتوبوس های برون شهری که نزدیک همین جا بود، قبلا تو گوگل محل این دو رو باهم مقایسه کرده بودم. کل کرایه ای که گرفت طبق عدد تاکسیمتر 40 درهم بود که به نظرم قیمت مناسبی بود برای دو کورس راه که حداقل 20-25 دقیقه طول کشید و تقریبا 20-25 دقیقه ای هم منتظر ماند.
در ترمینال صف نسبتا طولانی برای اتوبوس دوبی وجود داشت که ناشی از دیر رسیدن اتوبوس قبلی بود که تو راه مشکلی واسش پیش اومده بود، ولی خوبیش این بود که صف مردان تنها از صف خانواده ها و زن ها جدا بود که این باعث شد در میان غرولند مردان تنها به ما جا برسه و بتونیم سوار شیم. هوا بسیار گرم بود ولی به مدد کولر ها که البته به خوبی مثل آمدن نبود هوای داخل خوب به نظر می آمد، ولی در کل من به علت کم خوابی شب قبلش تو خواب بودم. بالاخره اتوبوس به دوبی رسید و ما هم با عجله با مترو از ایستگاه الغبیبه عازم فرودگاه شدیم، قرار بود ساعت 3:30 بعد از ظهرهواپیمای ماهان پرواز کنه و من از این بابت استرس زیادی داشتم که میرسیم یا نه؟ خلاصه با هول و ولا رسیدیم به سالن پروازهای خروجی، بعد از کمی پرس و جو و یافتن تابلوی بورد پرواز ها تونستیم لاین ماهان رو پیدا کنیم، بله قبل از ما افراد زیادی تو صف بودند، خلاصه اسممونو نوشتیم، و جالب اینکه دقیقا شبیه سیستم داخل ایران بود که فکر کنم فقط خطوط ایران این شکلیه، همون جر وبحث ها و بعضا دعوا های بین مسافرین که ظواهر امر نشون میداد بندگان خدا کارمندای غیر ایرانی هم از این موضوع بسیار در عذاب بودند. افراد عادی که تموم شدن نوبت به لیست انتظار رسید که یکی یکی اسامی رو صدا میزد و عده ای خوشحال و خندان میرفتند جلو و این ادامه داشت تا نفر جلوئی ما، نوبت ما که شد گفت جا پر شد حتی بیزنس کلاس هم، بعد چند دقیقه یکی از خانم هایی که بلیط گرفته بود برگشت و گفت مشکلی پیش اومده که نمی تونه بره و 1 بلیط جور شد که به کار ما نمی اومد، بعد از چند دقیقه یک خانم دیگه اومد که نمی دونم مشکلش چی بود و اون هم نمی تونست بره و دادِ پسر ایرونی که مسئول این کار بود رو در آورد و بدین ترتیب بلیط دوم هم جور شد ولی خوب دیگه خیلی دیر شده بود و فقط بیست دقیقه مونده بود به پرواز که کاری نمی شد کرد و بدین ترتیب منتظر پرواز شب ساعت 10 شدیم. 1 کار ریسکی بود، چون هتل رزرو نکرده بودم و اگر موفق به رفتن نمی شدیم کار کمی سخت میشد. ترجیح دادیم که فعلا به اینا فکر نکنیم و بریم به افتخار تحویل پاسپورتامون یک چیزی بخوریم و جشنی بگیریم، البته از شما چه پنهون خیلی هم گشنه بودیم و پاسپورت ها بهونه بودن :دی
از بین رستوران های مختلف یکی رو انتخاب کردیم (لبنه و زعتر!) و پیتزائی رو سفارش دادیم همراه با مخلفات که خیلی خوش مزه بود انصافا، مزیت فرودگاه دوبی برعکس اکثر فرودگاه های همطراز خودش در آسیا و اروپا اینترنت مجانیش هست، و خوب این باعث می شد کمتر حوصله آدم سر بره، کارمند ایرانی ماهان به ما گفته بود از ساعت هفت عصر دوباره اسامی نوشته خواهد شد ولی نمی دونم چرا با اینکه من تنها فرد باقیمانده از ظهر بودم و کسی غیر از من نبود ولی ندائی در درون من می گفت که اصرار بکنم حتما اسم منو به همکار شیفت شبش بسپاره که یاد داشت کنه، ساعت 7 که شد و عملیات چک این رو شروع کردند کم کم افراد دیگری هم در قسمت لیست انتظار به من اضافه شدند و بنده شروع کردم به توضیح دادن ماجراهای ظهر که من تنها فرد لیست ظهر هستم و فلان و بیسار غافل از اینکه این افراد بسیار حرفه ای و اینکاره اند (طبق گفته خودشون هیچ وقت بلیط تهیه نمی کردند) و حالا دندون تیز کردند که به محض آوردن برگه جهت نوشتن اسامی، برگه رو بگیرند و اسم خودشونو اول از همه بنویسند، و من هم چون در این مواقع اون زرنگی لازم رو ندارم موندم که با این هموطنان چیکار کنم، ومتاسفانه همین اتفاق هم افتاد و دوستان(با عرض پوزش) حمله ور شدن سمت کاغذ که خوشبختانه در کمال ناباوری دیدم کارمند ظهر نامردی نکرده و ما رو به همکارش سپرده بود ، و اسم ما رو خودشون در اول لیست نوشته بودن، خدا رو شکر کردم که مجبور نشدم با این عزیزان دهن به دهن بشم، واقعا جای تاسف داشت، کسانی که تا آوردن برگه اسامی با هم خوش و بش و به ظاهر با محبت با هم صحبت می کردند در طی مدتی که این برگه پر بشه تا لحظه فروش بلیط رفتار هائی از خود نشان دادند که انگار همان آدمای یک ساعت قبل نبودند،(و اینجا بود که به رویه خودم که به هیچ سفر تفریحی با تور نمیرم و با کسی همسفر نمیشم مگر کسانی که از قبل شناخت دارم، اعتقاد راسخ تری پیدا کردم) علی الظاهر پرواز شب مسافر کنسلی نداشت و در نهایت تعجب فقط چهار تا جا داد که ما در دقایق آخر موفق شدیم به عنوان آخرین مسافر ها سوار هواپیما بشیم و در ته ته جای بگیریم.پرواز با تاخیر نیم ساعته انجام گرفت و پذیرائی شام ماهان مثل صبحانه اش خوب بود، حتی بهتر از تجربه های اروپائی مثل کی ال ام و لوفتانزا، ساعت 1 بامداد به وقت تهران هواپیما به زمین نشست و بعد از انجام مراحل اداری خارج شدیم و به سمت منزل راه افتادیم. در مسیر برگشت به تهران داشتم به ماجرای آمدن به فرودگاه فکر می کردم که چه جوری یک مسیر کوتاه رو اونقدر راه رفتم. به هر حال اونم تجربه ای بود.
پاورقی:
هزینه های سفر ما در مقایسه با دوستانی که قبلا به این سفر آمدند و شرایطشون مثل ما بود به نظرم خیلی پائین تر بود، ما هزینه ای که برای سفر ابوظبی از اول تا اخذ ویزا ها در امپوست ابوظبی پرداخت کردیم چیزی در حدود 200 درهم بود که شامل 15 درهم هزینه مترو از هتل دوبی تا الغبیبه، 100 درهم کرایه اتوبوس جهت دو نفر برای رفت و برگشت به ابوظبی و دوبی ، 15 درهم کرایه از ترمینال ابوظبی تا هتل، 12 درهم کرایه تاکسی از هتل تا سفارت و برگشت به هتل، 40 درهم کرایه تاکسی روز آخر برای رفتن به اداره پست و سپس به ترمینال ابوظبی، و 10 درهم هم کرایه مترو در دبی از الغبیبه تا فرودگاه شد. البته مابه التفاوت هزینه ارزانتر هتل بوظبی نسبت به دبی هم بود و به علاوه گشت و گذاری که ما در ابوظبی کردیم ودیدن یک شهر جدید که خودش کلی ارزش مادی و معنوی داشت. وقتی مقایسه کردم با هزینه ای که برخی دوستان تعریف کردند مثل 400 درهم برای اخذ پاسپورتها و نفری 100-150 درهم هزینه رفت و آمد به ابوظبی، مبلغ هزینه کرد ما کمتر از یک سوم بود. لذا من به دوستانی که امسال و یا در دوره های بعدی در ابوظبی مصاحبه دارند و یا خواهند داشت توصیه می کنم اگر کفه اخذ ویزای یکضرب حتی به میزان کمی سنگین تر باشد حتما بلیط برگشت خود را برای دو روز بعد از مصاحبه رزرو کنید و حتما یک شب قبل از مصاحبه به ابوظبی تشریف ببرید و دو روز بعدی رو هم در صورت اخذ وبزای یکضرب در ابوظبی بمانید و هتلی رو هم که بدین منظور من در ابوظبی پیشنهاد می کنم هتل
Premier inn Abu Dhabi Capital Center هست که هم نزدیک سفارته و هم تمیز و هم قیمتش بسیار مناسبه، در ضمن مطمئن باشید کلی جای خوب و قشنگ هست که اصلا امکان دیدن همه آنها در این دو روز برایتان مقدور نخواهد بود. در مورد جاهای دیدنی ابوظبی میشه به مراکز خرید بزرگ و مدرن شهر مثل الوحده و المشرف و مارینا و..، فِراری ورلد که خیلی قشنگه و بزرگترین پارک سرپوشیده دنیاست، پارک آبی، آثار معماری متنوع و در نهایت خود شهر که جای دیدنی و زیبائیست اشاره کرد. پس نگران نحوه پر کردن دو روز خود در ابوظبی نباشید. و در نهایت در عین حالی که خودتان بی منت دیگران و بدون اینکه نگرانی داشته باشید کارهایتان را انجام داده اید از اینکه هم هزینه کمتری را پرداخت کرده و هم اینکه یک شهر جدید و تازه رو دیده و تجربه نوئی را اندوخته اید به خود خواهید بالید و ان شاءالله در سفر بزرگتر بعدی اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.
با آرزوی موفقیت برای همه عزیزان
شماره کیس: 2013AS000086xx، دو نفر، تاریخ رویت قبولی: 4 می 2012، ارسال فرمهای سری اول: 17 می 2012، کنسولگری: ابوظبی، زمان مصاحبه: 18 جون 2013، ویزای یکضرب، سفرنامه
یا تشکر از همه دوستانی که ما رو در این راه کمک کردن یک سفرنامه همراه با نکات کلیدی برای دوستان می نویسم
با توجه به سفرنامه مفیدی که دوستان نوشتن من به ذکر نکات مهمی که شخصا برامون اتفاق افتاده می پردازم تا دینم رو به مهاجرسرا و دوستانی که بعد از ما این راه رو خواهند رفت بپردازم
1- تغییر سفارت
زمانی که حدود 1 سال و نیم قبل فرمها رو پر می کردیم اصلا اطلاعی از اینکه می تونیم در فرمها سفارت انتخابی رو خودمون تعیین کنیم نداشتیم و همون سفارتی که برامون تعیین کرده بودن انتخاب کردیم چندین ماه بعد که تو مهاجرسرا فعال شدیم متوجه شدیم ابوظبی برای ما می تونه بهترین انتخاب باشه
دلایلمون برای تغییر سفارت در ابتدا آشنای با دبی (قبلا 3 بار تجربه سفر داشتیم)تست سل که در دبی نیاز نبود و به طبع اون 3 روز زودتر نیاز نبود بریم و
در نهایت زمان کلیر شدن که وقتی یکی از دوستان مهاجرسرایی با وجود مدرک دکترا خودش و همسرش و کار دولتی و سر/بازی بعد از 37 روز کلیر شد حدودا 2 ماه قبل از کارنت شدن ما رو مصمم کرد که ایمیل بزنیم و سفارت رو به ابوظبی تغییر بدیم
2-هتل و پرواز و ویزا
بلیط و ویزا رو از آژانسی که قبلا ازشون تور دبی گرفته بودیم گرفتیم
هتل رو از http://www.ttgroup.ir/news/news.cfm?id=115 این آژانس گرفتیم که یکی از دوستان لطف کرده بود و لینکش رو در تاپیک سفر به امارات گذاشته بود.
هتل: ورسای 3* همراه با صبحانه و نهار و ترانسفر فرودگاهی اتاق دوبل شبی 165 درهم حدود150 هزار تومن حدود 5-7 دقیقه پیاده تا مترو رقه(در ماه رمضون تمام هتل ها دیسکوهاشون تعطیله پس از این بابت در انتخاب هتل خیالتون راحت باشه) ما دقیقا 10 سال پیش تجربه این هتل رو داشتیم اون موقع با توجه به قیمتش خوب بود ولی اینبار بازسازی کرده بودن و خیلی از دفعه قبل هم راضی تر بودیم.
چون اتاق رو تقریبا 2 ساعت زودتر از چک این تحویل دادن و روز چک اوت هم باهاشون صحبت کردیم و تقریبا اتاق رو 2 ساعت دیرتر تحویل دادیم. اینترنتش هم حدود 10 درهم بود ساعتی که ما هر زمانی که احتیاج داشتیم بدون پسوورد بود و بدون هیچ هزینه ای از اتاقمون می تونستیم لاگین بشیم خدا ما رو ببخشه .
پرواز : چارتر آسمان یک هفته 420 هزار تومن
ویزا:250 درهم بصورت درهم پرداخت شد
تاریخ مصاحبه ما هفته سوم جولای همزمان شد با هفته اول ماه رمضون که در مورد کاهش هزینه برای هتل خیلی مفید بود
مصاحبه ما دوشنبه بود و ما پرواز روز 4 شنبه آسمان رو انتخاب کردیم چون ماهان و ایران ایر حدود 200 هزار تومن گرون تر بود و برای شرایط ما که همراه فامیل میرفتیم و 5 نفر بودیم 1 یا 2 شب هتل مقرون به صرفه تر بود در غیر اینصورت می تونستیم پرواز صبح 5 شنبه ماهان یا ایران ایر رو انتخاب کنیم
4-مدیکال
تمام واکسن ها رو اینجا کامل زده بودیم دوستانی که زودتر از ما مصاحبه رفته بودن و فرزند همسن و سال پسر من داشتن لطف کرده بودن اطلاعات جامع و کاملی رو در اختیار ما گذاشته بودن
و ما می دونستیم که برای پسرم(3 سال و 9 ماه) 3 تا واکسن (hib,peneumoccal,varicella) رو 100% می زنن و چون هیچ کدوم در ایران پیدا نمیشه باید اونجا میزد.
در مورد آبله مرغون که خودمون هم تمایل داشتیم که بزنن و در مورد اون دوتای دیگه در هر صورت اگر دبی هم نمیزد باید آمریکا میزد چون قبل از مدرسه این واکسنها باید زده بشه
اما در مورد دیفتری کزاز که NMCخیلی روش حساسیت داره من از قبل با توجه به تجربه دوستان و همینطور دوست عزیزی که حدود 1 ماه قبل دقیقا از NMCبرای ما سئوال کرده بود احتمال میدادم که این واکسن و حتی فلج اطفال رو که در ایران درسن 6 سال قبل از مدرسه میزنن براش بزنن.
اما هر چی با خانوم دکتر طاهرنژاد صحبت کردم گفت پسر شما سنش کمه و ما دستور العملی که داریم بین 4-6 سال می تونیم و من و هیچ کدوم از همکارانم مسئولیت زدن این واکسن رو قبول نمیکنیم حتی من ازشون سئوال کردم اگر این واکسن رو براش اونجا نزدن 3 ماه دیگه که 4 سالش میشه اینجا می زنید ایشون گفتن بله حالا این 3 ماه اختلاف چقدر تاثیر داره! خوب حتما چیزی هست که ما ازش بی اطلاعیم!!!!
به هر حال
واکسنهای ما
2 نوبت Tdبه فاصله 1 ماه
3 نوبت هپاتیت
2نوبت MMR به فاصله 1 ماه
تیتر آنتی بادی آبله مرغون
واکسن آنقولانزا که تو این فصل احتمالا نیازی نیست(فراموش کردم از خانوم دکتر سونیتا درnmcسئوال کنم)
و واکسنها سالهای قبل که دکتر طاهرنژاد وارد کارت کرده بود
در نهایت من و همسرم واکسنی نخوردیم و فقط 1 نوبت دیگه دیفتری و کزاز رو در برگه ای که بهمون دادن تاریخ زدن که در اون تاریخ بزنیم
در مورد پسرم :
3 تا واکسنی که مطمئن بودم زدن البته در مورد آبله مرغون از من سئوال کردن که گرفته یا نه؟ که اگر من می خواستم می تونستم بگم گرفته و واکسنی نخوره ولی حداقل در مورد این واکسن ما مطمئن بودیم که زدنش لازمه.
علاوه بر اون دستور العمل و اکسن رو که فکر می کنم در ویرجینیا تنظیم شده جلوی من گذاشت و با توجه به کارت واکسن فرزندم گفت که نوبت 5ام دیفتری کزاز رو بزنه و گفت که برنامه واکسناسیون ایران و هند مثل هم هست و من میدونم ایران نیاز نبوده در این سن ولی طبق دستورالعمل آمریکا این نوبت رو باید بزنه
اینقدر با خوشرویی و با ارائه سند و مدرک توضیح میداد که ما هم هیچ حرفی نزدیم و قبول کردیم و این 4 تا واکسن برای ما 930 درهم تموم شد.
و حتی زمانی که من گفتم پسرم فاویسم داره و به یک سری داروها حساسیت داره تلفن زد و با دکتر متخصص چک کرد که ببینه هیچ کدوم از این واکسنها براش ضرری نداشته باشه
دکتر طاهرنژاد به ما گفته بود که اگر قراره 5-6 تا واکسن بزنن بگین اونها رو در 2 روز بزنن و تو 1 روز همه رو نزنن وقتی ما اونجا دکتر گفتیم 4 تاواکسن رو در 1 روز نزنید و ما وقت داریم ایشون گفتن اصلا این کار صلاح نیست! ما که پزشک نیستیم پزشکی هم 2*2=4 نیست بلاخره پسر ما 4 تا واکسن رو همزمان زد و تا 1 روز که تبش رو با استامنیفن پایین آوردیم و تا 2-3 روز هم راه رفتنش به سختی بود قطعا برای کسانیکه بچه تو این سن و سال دارن بردن کالسکه می تونه خیلی مفید باشه مجبور نمیشد تمام مدت بچه رو بغل کنید.
زمانیکه که رفتیم جواب مدیکال رو بگیریم دیدیم نوبت دوم آبله مرغون رو در برگه پسرم علامت زده برای 1 ماه بعد و ما با تعهدی که داروخانه ازمون گرفت مبنی بر اینکه واکسن باید در دمای 2-8 درجه نگهداری بشه و صحبتی که با دکترش انجام داد واکسن آبله مرغون رو به مبلغ 160 درهم خریدیم
این واکسن تو ایران پیدا نمیشه یا حداقل ما پیدا نکردیم در صورتی که نوبت 2 رو نزنید عملا بی فایده است
خلاصه با مشکلات فراوان از جمله یخی که داروخانه گذاشت روش تا هتل برسونیم و یخی که از مهماندار گرفتیم و در کیف های مخصوص نگهداری که دما رو تا حدودی نگهداری می کنه اون رو به تهران رسوندیم(توصیه من بردن یک یخدان کوچک برای نگهداری هست)
روز مصاحبه خانومی به من گفت که نزدیک پاستور تجریش در داروخانه تونسته این واکسن رو پیدا کنه
ما مدیکال رو صبح 5 شنبه انجام دادیم و به ما گفت ظهر 1 شنبه برای جواب بیاید ما گفتیم زودتر نمیشه که گفتن شنبه بعدازظهر تماس بگیرید اگر آماده بود بیاید چون بدلیل ماه رمضون ما زمانمون محدود هست! به هر حال الویت جواب با زمان مصاحبه است اگر مصاحبه ما 1 شنبه بود حتما جواب شنبه حاضر می کردن ولی چون ما وقت داشتیم بعداز ظهر 1 شنبه رفتیم و جواب رو گرفتیم.

5-مصاحبه
برای رفتن به ابوظبی با شماره ای که دوستمون enchantress_boyدر سفرنامه اش گذاشته بود از ایران تماس گرفتیم و با 200 درهم کلا هماهنگ کردیم
و ایشون گفتن 1 روز قبل از مصاحبه هماهنگ کنیم
روز قبل از مصاحبه زنگ زدیم و هماهنگ کردیم
شب قبل آقای امیر از طرف ایشون تماس گرفتن و گفتن ساعت 5/30 دم هتل میان دنبالمون
سر ساعت اومدن و ما حدود ساعت 7 رسیدم جلوی در سفارت
جلوی ما 3 تا کیس خانوادگی بودن 3 تا پدر و مادر که فرزندانشون براشون تقاضای گرین کارت کرده بودن
مورد اول نتونستم اطلاعات سربازی آقا رو بپرسم (یک ضرب)
مورد دوم آقا حدود 75 سال در مورد سربازی ازشون سئوال شده بود و ایشون گفته بودن چون پسر شاه سابق ایران بدنیا اومده بوده ما رو در اون تاریخ معاف کردن(این رو برای این ذکر می کنم که ببینید سربازی چقدر براشون اهمیت داره حتی در مورد ایشون که حدود 52-53 سال پیش بوده)یک ضرب
مورد سوم خانوم گرین کارت داشتن از طریق بچه ها و آقا دکتر متخصص بودن و سربازی هم رفته بودن حدود 65 سال ایشون به هر علتی همزمان با همسرشون اقدام نکرده بودن و همسرشون هم همراهشون اومد تو سفارت و به ایشون هم کلیرنس خورد
2 تا کیس ازدواج
آقاا(نقص مدرک و کلیرنس بدلیل سربازی)
خانوم(نقص مدرک)
کیس لاتاری خانوم که یک ضرب گرفتن
ما بعد از اینها بودیم
البته یک آقایی هم گرین کارت داشت که برای پسرش اقدام کرده بود که بیرون سفارت پشت سر ما بودن که بنا به هر دلیلی آقای هندی سیک ایشون رو جلوی ما فرستاد و ما هم کوچکترین اعتراضی نکردیم هر چند که گرما پسرم رو کلافه کرده بود! امیدوارم عمدی در کار نبوده و اگر ما تذکر میدادیم متوجه میشد.
زمان تحویل مدارک شماره ما خونده شد برای تحویل مدارک من وهمسرم رفتیم جلوی گیشه از اونجایی که بچه دیگه توسن و سال پسر من اونجا نبود قطعا اون خانوم ایرانی قبلش پسرم رو که همراه ما بود و ردیف جلو در کنار گیشه نشسته بودیم دیده بود.
درست به محض اینکه رفتیم جلوی گیشه(قبلش هر چی به پسرم گفتم که بیاد قبول نکرد و روی صندلی پیش دوست دختر 8 ساله مصری اش نشسته بود و سعی می کرد با بی زبونی نظرش رو جلب کنه) سلام کردیم جواب نداد با عصبانیت گفت اینجا (منظور اطلاعات کامپیوتر) 3 نفرین بقیه کوش؟
دقیقا من همون لحظه احساس کردم ایشون خوشحال شدن که همین ابتدا می تونن کیس رو رد کنن.
و من هم با سرعت رفتم پسرم رو بغل کردم و آوردم جلوی باجه درست لحظه ای که رسیدم بدون اینکه چک کنه حتی عکس پسرم با هاش مطابقت داره
با عصبانت گفت: 1 نفر اینجا بایسته بقیه بشینن(من که احساس کردم از اینکه ناکام موند خیلی ناراحت شد شاید زیادی بدبین هستم)
موردی که اینجا باید اضافه کنم در مورد عکس هست عکسی که سال قبل همراه مدارک فرستاده بودم عکس خوبی بود ولی در اون اصلا و ابدا گوشهام معلوم نبود هفته قبل از سفر رفتم یک عکس دیگه گرفتم که گوشهام معلوم باشه گفتم به خاطر این موضوع ممکنه اونجا ازم عکس جدید بخوان. در حالی که این موضوع مهم نبود فقط از همسرم پرسیده بودن می خواین عکس جدید بدین یا همین قبلی ها باشه و همسرم عکس خودش و پسرمون رو که تغییر کرده بود چهر ه اش و بزرگتر شده بود عوض کرد و من گفتم همون قبلی بمونه. و عکس های قبلی اونها رو هم برگردونده بود به خودمون
بعدش انگشت نگاری و پرداخت هزینه 990 دلار برای 3 نفر
و بعد از حدود نیم ساعت گفتن که بریم به اتاق انتهای سالن برای مصاحبه
یک نکته که اینجا ذکر کنم ساعت کار سفارت بدلیل ماه رمضون تغییر کرده بود و سفارت هم خیلی شلوغ بود.
به محض اینکه وارد شدیم :
افیسر سلام کرد و با پسرم هم کمی صحبت کرد
گفت: دستتاتون رو بالا ببرید و قسم بخورید اینقدر عجله داشت که در حالی که ما قسم می خوردیم سرش تو پرونده بود و اصلا متوجه نشد ما چی گفتیم
قبل از قسم همسرم گفت که ما برای تبدیل تاریخ تولد همسرم 1 روز اشتباه کردیم که سرش رو به حالتی که اصلا مهم نیست تکون داد
بعد سئوالاتش شروع شد:
شما تهرانی هستین؟بله
سربازی 3 پاه بودین؟یعنی روی سین و پ و الف و ه هر کدوم یک تشدید گذاشت!!!
کدوم قسمت؟
کارتون در چه زمینه ای هست؟
این مبلغی که تمکن مالی دارین چند دلار میشه؟
قبلا امریکا بودین؟
و رو به من
شما قبلا کار کردین؟
هرگز!!
درس می خوندین؟
و اون خانوم آسیایی شرقی که اثر انگشت رو می گیره اومد با یک برگه آبی با افیسر صحبت کردن و ایشون حدود3-4 دقیقه رفت و برگشت و بعدش معذرت خواهی کرد
و مقداری تایپ کرد تو کامپیوتر و پاسپورت ها رو همراه برگه سفید تحویلمون داد و گفت از 1 هفته دیگه سایت رو چک کنید هر وقت آماده بود خودتون یا کسی که مورد اعتمادتون هست بیاد و پاسپورت ها رو بیاره
من بلافاصله گفتم ما تا آخر سپتامبر بیشتر وقت نداریم فکر می کنید این روندش سریعتر بشه
که ایشون گفتن بله می فهمم نمی دونم شما می دونید که تا پایان 30 سپتامبر این ویزا به پایان میرسه.
و ما هم تشکر کردیم و اومدیم بیرون
بعدهم مثل زمانی که کنکور میدادیم و از جلسه میومدیم بیرون از سفارت اومدیم بیرون
این سفرنامه رو سعی کردم تا حد ممکن با نکات مفیدی که در مورد ما اتفاق افتاد بنویسم
جا داره از تمام دوستانی که در مهاجرسرا با اطلاعاتشون و راهنماییهاشون به ما کمک کردن تشکر کنم اسم نمی برم که کسی رو از قلم نندازم
به امید روزهای بهتر در سرزمین فرصت ها
کیس نامبر:2013AS8900/تعداد افراد کیس:3 نفر/اورنج کانتی کالیفرنیا
سلام دوستان عزیزم،راستش هرچی‌ فک کردم دیدم سفرنامه‌ها خیلی‌ کامله و شاید دیگه احتیاج به گفتن حرفای تکراری نباشه، ولی‌ یه نکته‌ای مونده بود که گفتنش خالی‌ از لطف نیست و اونم برای دوستانی هست که میخوان ویزارو خودشون از امپست بگیرن...
شما میتونید با مترو خط قرمز به سمت(رشیدیا)برین و در ایستگاه (امیریتس)پیاده شین و به سمت خروجی ۲ برین و از اونجا هم حدوداً ۱۰ دقیقه تا امپست فاصله هست...این برای کسانی‌ که میخوان هزینه‌هاشون کمتر شه روش خوبیه..در ضمن ما با تور لیدر خودمون رفتیم ابو ظبی که نفری حدود ۷۵ تا ۱۰۰ درهم می‌گرفت.
از جاهای دیدنی‌ که میتونید شب ها برید کنار برج خلیفه هست که رقص فواره ها با موسیقیش دیدنیه و آکواریوم در دوبی‌ مال و واید وادی هم از جاهای خیلی‌ دیدنی دوبی‌ هست و تقریبا همهٔ اینارو با مترو میتونید برید.من با اینکه فک می‌کردم بخاطر رشتم شامل حال کلیرنس بشم ولی‌ شکر خدا یه ضرب گرفتم،در آخر هم از همهٔ دوستانی که لطف کردنو این همه اطلاعات مفید به ما دادن نهایت تشکر رو دارم چون جداً هر نکته‌ای اونجا به کار آدم میاد،ایشالا آیندهٔ خوبی‌ در انتظار همهٔ دوستان باشه.در ضمن اگر هر سوالی داشتین در خدمتتون هستمSmile
زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست
امتحان ریشه هاست...
با قدردانی از بزرگوارانی که با یافته هاشون امکان راحت تر طی کردن راه فراهم شد به خصوص :,afs,امیر مهاجر,عمو سعید,bayat_r ,byousefi ,mohammad fazli و...
به ذکر نکات برجسته اکتفا می کنم:
1.هنگام پست کردن فرم های اولیه با راهنمایی یکی از دوستان سفارت محل مصاحبه رو ابوظبی انتخاب کردیم
2.بعد از یکسالوچند ماه کارنت شدیم ومنوهمسروپسر9سالم راهی مصاحبه شدیم
3.سایت سیس کیس نامبر مارو شناسایی نکرد!
4.از طریق سایت lastsecond.ir برای گرفتن تور اقدام شد
5.ما هتل رز ریحان 4 ستاره با درجه very good بودیم با صبحانه و نهار که هتل خیلی خوبی بودمنهای تورلیدرش واینکه اینترنت رایگان نداشت حتی در لابی که در مورد اخیر در تهران گفته شده بود که در لابی می تونید از اینترنت رایگان استفاده کنید!
-به علت ایام ماه رمضان قیمت ها مناسب تر شده بود.
6.در مورد سربازی خرید خدمت وشغل دولتی در رابطه با من وهمسرم منتفی
7.مشکلاتی که در کیس ما وجود داشت:
-تاریخ تولدمن 4 ماه با تاریخ گذرنامم تفاوت داشت
-ابتدای اسم پسرم در ثبت نام اولیه با soo شروع می شد در گذرنامه باsu
-حذف پسوند فامیلم در سال ها پیش وعنوان نکردنش در فرم ها
<موارد بالا کتبا به کی سی سی اطلاع داده شد...در مورد تاریخ تولد عنوان شد که اشتباه به دلیل تبدیل تاریخ به میلادی
صورت گرفته>
8.در مورد مدیکال قبلا وقت گرفته بودیم اما چون زودتر رسیدیم بدون وقت قبلی ساعت 4 برای انجام آزمایشات درnmc بودیم...خانم ملیکا اونجا بودن و خودشونو معرفی کردن وقرارشد با مبلغ 250 درهم ما رو همراهی کنن بعد آقا سعید اومدن و کارتشونو به ما دادن...
-پسرم واکسن آبله مرغون زد والبته TD که علارغم اینکه در تهران با خانم دکتر مشورت کرده بودیم و ایشان فرموده بودن که لازم نیست ولی اونجا گفتن که باید زده بشه...600 درهم هزینه 2 واکسن پرداخت شد
-جواب مدیکال بدون پرداخت هزینه ای توسط خانم ملیکا دریافت شد
-از اتفاقای خوب در مدیکال دیدن افشین صادقی 2عزیز از بچه های خوب و با شخصیت مهاجرسرا بود
9.روز مصاحبه آقا سعید اومدن دنبالمون!!!!!!
-قبل از قسم خوردن از آفیسر اجازه خواستم تا موارد کیسمونو بیان کنم گفت مشکلی نیست
-کنار دست آفیسر یه برگه ی آبی هم بود...ولی در آخر برگه ی سفیدو برداشت وروش یادداشت کرد...ویزای یه ضرب...
و به این ترتیب ما از بلا تکلیفی نجات پیدا کردیم...
10. هیچ ایمیلی مبنی بر آماده شدن پاسپورت نیومد...5 روز بعد از مصاحبه البته با شامل شدن روزهای تعطیل ما به اداره ی پست مربوطه رفتیم و پاسپورت هامونو گرفتیم...
-ایمیل مبتنی بر آماده شدن پاسپورت 20 روز بعد وقتی که ما آمریکا بودیم اومد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

در آخر یه تشکر خیلی خیلی خاص و ویژه دارم از دوستان با محبتم:

afs, amir82,hushmandco,jazireh,babak-1363,Alireza2013,azar1348,5ina,zanganeh,mehdi110,n51,ghasoo
e76779,gifa,Ali .US,usa lover

وممنون از:

Ehsan1358,tabim4,ikamaly,گل نهال,Hadi-20 ,afshinsadeghi2,2014families lottery winners,payam62,ani_sheiton,Saeid-ss,rezagh,spd-r,nima-92
zohre02,b_argi,nasimmmm,Kasrafo,SHABAH51,lonelyman,پدی,roeentan,r-ent,pooya.n,raham,aghaghia,el333,rouzbehdarvishi,soruosh,fire dragon
linuxer,s.s.h,afshinghwink,sepastian,drmrs,hseven sky2013,اریوبرزن,mehdi didam,dove,manila,hamedhamed,amiz.abdollah,,mohssen,Dive,Hedieh20
naarestan,ابی هانی,oghs,محبت,vmware,noobnoobi,saeid-ss,lilac,tajhizgaran,noshshahnar,elmira-fa,proje,shani89 ,shimoda,sce,nika,chosey,Alpha1و..

خدا نگهدارشماوآرزوهاتون
شادباشیدبرای همیشه...
2013AS000092xx/سه نفر/نامه اول:1می 2012/ارسال فرم ها DHL/نامه دوم :16می 2013/مصاحبه 11جولای ابوظبی/ یک ضرب /ساکن Fair faxویرجینیا
I make a bridge out of difficulties to pass ...not a vortex to sink..
(2013-08-17 ساعت 14:59)spv نوشته:  
(2013-08-12 ساعت 13:19)maria_mk نوشته:  سلام دوستان عزیزم،راستش هرچی‌ فک کردم دیدم سفرنامه‌ها خیلی‌ کامله و شاید دیگه احتیاج به گفتن حرفای تکراری نباشه، ولی‌ یه نکته‌ای مونده بود که گفتنش خالی‌ از لطف نیست و اونم برای دوستانی هست که میخوان ویزارو خودشون از امپست بگیرن...
شما میتونید با مترو خط قرمز به سمت(رشیدیا)برین و در ایستگاه (امیریتس)پیاده شین و به سمت خروجی ۲ برین و از اونجا هم حدوداً ۱۰ دقیقه تا امپست فاصله هست...این برای کسانی‌ که میخوان هزینه‌هاشون کمتر شه روش خوبیه..در ضمن ما با تور لیدر خودمون رفتیم ابو ظبی که نفری حدود ۷۵ تا ۱۰۰ درهم می‌گرفت.
از جاهای دیدنی‌ که میتونید شب ها برید کنار برج خلیفه هست که رقص فواره ها با موسیقیش دیدنیه و آکواریوم در دوبی‌ مال و واید وادی هم از جاهای خیلی‌ دیدنی دوبی‌ هست و تقریبا همهٔ اینارو با مترو میتونید برید.من با اینکه فک می‌کردم بخاطر رشتم شامل حال کلیرنس بشم ولی‌ شکر خدا یه ضرب گرفتم،در آخر هم از همهٔ دوستانی که لطف کردنو این همه اطلاعات مفید به ما دادن نهایت تشکر رو دارم چون جداً هر نکته‌ای اونجا به کار آدم میاد،ایشالا آیندهٔ خوبی‌ در انتظار همهٔ دوستان باشه.در ضمن اگر هر سوالی داشتین در خدمتتون هستمSmile

سلام دوست عزیز تبریک برای ویزای یک ضربتون چند سوال داشتم اگر محبت کنید ممنون میشم
1-من مدیکالم را ابوظبی میتونم انجام بدم ؟چون میخوام مستقیم بلیط ابوظبی را بگیرم
2-اگر ادرس پستی در ابوظبی بخوان میشه داد ؟
3-هتل خوب در ابوظبی هست ؟

سلام دوست عزیز،مرسی‌
۱-بله،شما میتونید مدیکالتون رو در ابوظبی هم انجام بدید،سایت سفارت ابوظبی چند جا رو برای انجام مدیکال در ابوظبی معرفی‌ کرده که یکیش nmc ابو ظبی هست و اینم مشخصاتش هست:
New Medical Center
P. O. Box 6222 ABU DHABI TEL. NO: 02-6332255 FAX NO: 02-6332256 EMAIL : nmch@emirates.net.ae FOR DR. SHETTY : newmedcr@emirates.net.ae FOR DR. JOSEPH : agjoseph@emirates.net.ae

۲-اگر منظورتون دریافت ویزا از پست هست،شما باید موقع ثبت نام csc پست ابوظبی رو انتخاب کنید نه امپست دوبی‌ و ویزاتون رو هم خودتون از همون پست ابوظبی دریافت کنید
۳-راستش من خودم دوبی‌ بودم و متاسفانه اطلاعاتی‌ در مورد هتل‌های ابوظبی ندارم شاید بقیه دوستان بتونند راهنمایی‌ کنند
تشکر کنندگان: kouroshd ، behfaza ، parastoo500 ، spv ، philter ، حاجی واشنگتن
(2013-08-18 ساعت 13:32)Sharareh130 نوشته:  سلام دوستان

من تازه عضو اين سايت شدم. چند تا سوال داشتم. ممنون ميشم راهنمهييم كنيد. کیس من خانوادگیه و از طریقه مامانم برای گرین کارت اقدام کرده بودم. خلاصه بهم وقت مصاحبه دادن. می‌خواستم بدونم که

۱. نامهٔ سفارت به دست من نرسیده و از روی امیلی‌ که از NVC فرستاده و وقت مصاحبهٔ منو رو تعیین کرده , کپی‌ گرفتم، همون کپی‌ رو برای سفارت ببرم کافیه؟

۲. برای کیس گرین کارت خانواد‌گی قبل از مصاحبه باید پولی‌ به بانک پرداخت کنم؟ زمان مصاحبه در سفارت چطور؟ چقدر پول روز مصاحبه باید بدم؟

۳.اگر ویزامو بدون FBI چک بدن چند روز بعد از مصاحبه ویزامو میدان؟ می‌خوام ببینم که چند روز بعد از مصاحبه تو دبی بمونم؟

۴. اگر شماره تلفن خانوم ملیکا در دبی رو کسی‌ داره ممنون میشم شمارشونو بهم بدین

خیلی‌ ممنون از محبتتون

سلام خانم شراره ....
1- تصور می کنم کافی باشه. باز بیشتر تحقیق کنید.
2- اطلاعی راجع بهش ندارم
3-اگر ویزاتون رو اصطلاحاً یک ضرب بگیرید، نهایتا دو سه روز بعد ( اگر به تعطیلات نخورید ) حاضر میشه
4- شماره خانم ملیکا رو توی پیام خصوصی براتون می فرستم

ضمناً پیشنهاد می کنم حتما حتما حتما تاپیک های انجمن زیر رو مطالعه کنید:
مهاجرت خانوادگی
2014AS18XX | سفارت: ابوظبی | کارنت: 10 سپتامبر | مصاحبه: نوامبر | کلیر: 27 نوامبر | ویزا: 16 دسامبر | ورود به آمریکا: 31 ژانویه 2014 | دالاس
کتاب گرامر برای مکالمه
سفرنامه بخش 1 و 2
سفرنامه بخش 3
تشکر کنندگان: kouroshd ، tajhizgaran ، behfaza ، farshadsh ، philter ، حاجی واشنگتن
سلام دوستان
منم بالاخره ویزام رو گرفتم و واقعا سفرنامه های خوب دوستان مهاجر سرا که همه مراحل را با عکس و جزئیات توضیح داده بودن کمکم کرد از همگی واقعا ممنونم. از آنجا که مراحل کلی این سفر با توجه به سفر نامه های قبلی کاملا روشن و واضح هست.من شرایط خاصی که برام پیش اومد را اینجا می نویسم تا شاید در آینده برای دوستانی که با این شرایط مواجه می شوند مفید باشه.
وقت مصاحبه اول من 5 آگوست بود که سفارت تعطیل شد. و من مجبور شدم دو سفر داشته باشم که سفر اول در دبی بودم و سفر دوم در ابوظبی.
سفر اولم رو با ایران ایر رفتم و در هتل اسکای لاین 5 شب اقامت داشتم. که انصافا هتل خوبی بود و خیلی راحت. از نظر دسترسی هم به مترو خیلی نزدیک بود و من تقریبا همه جا با مترو رفتم.مهمترین نکته این سفرم را قبلا هم در این سایت نوشتم که حتما کارت واکسن زرد رنگ را خودتان قبل رفتن چک کنید که اشتباهی در تارخ ها نباشه چون برای من تاریخ ها اشتباه وارد شده بود و خیلی اذیت شدم. ولی در نهایت خدا رو شکر مشکلم حل شد. در مورد ترانسفر به ابوظبی هم با علیرضا هماهنگ کرده بودم 120 درهم 5 صبح بیاد دنبالم که 5/4 صبح زنگ زد گفت سفارت تعطیل شده که واقعا دستش درد نکنه . البته بگذریم که چه بر من گذشت. ولی خبر دادن علیرضا لطف بزرگی بود.
برای گرفتن وقت مصاحبه دوم من هم به سفارت ایمیل زدم هم تلفن کردم که تلفنی 5 شنبه به من وقت سفارت داده شد و در جواب ایمیل من 4 شنبه به من وقت دادند که البته 3 شنبه ایمیل اومد که اگر امارات هستید فردا و اگر ایران هستید 12 سپتامبر بیباید برای مصاحبه که من از ترسم با عجله خودم را به 4 شنبه رساندم البته اگر تلفنی برای 5 شنبه به من وقت سفارت نمی دادن من ویزا نداشتم. به هر حال چون من 3 شنبه شب حرکت کردم و 4 شنبه صبح مصاحبه داشتم تصمیم گرفتم بروم ابوظبی هتل بگیرم که صبح برای مصاحبه خیلی خسته نباشم. همینجا باید از mehdi 110 عزیز بسیار تشکر کنم که سفرنامشون تو این سفر خیلی خیلی به من کمک کرد.
برای اطلاع دوستان بگم که برای سفر مستقیم به فرودگاه ابوظبی باید ویزای ابوظبی بگیرید و ویزای امارات که ما برای دبی می گیریم در فرودگاه ابو ظبی قابل قبول نیست البته این را آژانس های مسافرتی به من گفتن که راست و دروغش پای خودشون و نکته دوم این که تنها پرواز مستقیم از تهران به ابوظبی با هواپیمایی الاتحاد انجام می شود که از ایر لاین های ایرانی خیلی گران تر هست.
به هر حال من چون ویزای امارات داشتم و پرواز ماهان رو هم گرفته بودم پروازم را که سیستمی بود با 20 تومان خسارت یک شب جلو انداختم و 3 شنبه شب حرکت کردم به سمت دبی و از تهران با علی آقا ( علی ایرانی) هماهنگ کردم که با 300 درهم بیاد دنبالم فرودگاه دبی و من را برساند به هتلم تو ابوظبی که هتل centro capital centre بودکه تا سفارت با تاکسی چند دقیقه بیشتر راه نبود و تاکسی با اینکه الکی هم دور زد 7 درهم از من گرفت. علی آقا واقعا مرد خوش رفتار و خوش مشربی بود .من نمی دونم کرایه از دبی به ابو ظبی چنده ولی در نهایت من 270 درهم به علی آقا دادم . صبح مصاحبه من 7 از هتل راه افتادم 5 دقیقه بعد اونجا بودم حدود 45 دقیقه منتظر رو نیمکت های بیرون سفارت نشستم که واقعا گرم بود و من احساس وحشتناکی داشتم و همش به خودم می گفتم کاش دیرتر می آمدم البته نمی دانم بهتر بود دیرتر می رفتم یا نه .به هر حال شماره من 5 بود و فکر نمی کنم بیشتر از 3 نفر بعد من آمده بودند. مصاحبه من پشت کانتر انجام شد که من چون تو مهاجر سرا خونده بودم اکثرا در اتاق مصاحبه انجام می شه یکم ناراحت بودم مخصوصا که سالن خیلی هم شلوغ بود و دو تا بچه یکریز گریه می کردند ولی وقتی مصاحبه می کردم اصلا متوجه سر و صدا نشدم و خیلی راحت و بی دردسر بود . هیچ سوالی از من نپرسید که قبلا تو این سایت ندیده باشم همش سوال های تکراری و در نهایت هم ویزای یک ضرب. هتلی که من توش بودم 3 ستاره بود ولی از هتل 4 ستاره اسکای لاین دبی خیلی خیلی شیک تر بود ولی ناهار نداشتم فقط صبحانه بود که خیلی سخت بود. ولی صبحانه اش زمین تا آسمان با اسکای لاین فرق داشت خیلی خیلی مفصل تر بود و اصلا کلاس کارشون خیلی بالاتر بود ولی من بعدا فهمیدم برای صبحانه 66 درهم گرفته بودن که خیلی پشیمون شدم که اصلا با صبحانه گرفتم چون روز اول که مصاحبه داشتم تو هتل صبحانه نخوردم . من این هتل را از تهران شبی 245 هزار تومن گرفته بودم که برای یک شب اضافه کردن تو سایت booking چک کردم بدون صبحانه 200 درهم که چون نمی خواستم از کردیت دیگران استفاده کنم مجبور شدم نقدی از خود هتل اتاق بگیرم که شد 230 درهم. مجبور شدم 2 شب دیگه هم بمونم که دیدم تو سایت booking هتل کناری هتل من که primer inn بود دو شب می شه 350 درهم که دیگه رودرباسی رو کنار گذاشتم و با کردیت یکی از دوستان دو شب اون هتل را گرفتم که اون هم انصافا هتل خوبی بود. ولی در نهایت باید بگویم هتل هایی که من تو ابو ظبی رفتم خیلی شیک تر بودن ولی راحتی اسکای لاین را برای من نداشتن چون بدون صبحانه و ناهار می گرفتم.
در ضمن فروشگاه کارفور به این هتل ها خیلی نزدیکه که کمک بزرگیه. من ویزام رو شنبه شب گرفتم
چون می گفتن جمعه و شنبه تعطیله فکر نمی کردم شنبه حاضر باشد و هیچ ایمیلی هم برام نیومده بود ولی رفتم امپوست و ویزا حاضر بود. و بعد متوجه شدم همان پنج شنبه تو امپوست بوده. البته من پنج شنبه هم ظهر هم 7 شب به امپوست سر زدم ولی گفتن نرسیده فکر کنم چون مرتب نکرده بودن این را می گفتن. من به کارمنده خیلی اصرار کردم چون واقعا هزینه این سفر برای من بالا بود ولی اون گفت نرسیده و گفت پست شنبه باز است ولی شما یک شنبه بیا چون سفارت شنبه هم تعطیله و هنوز چیزی از سفارت به دست ما نرسیده ولی با کمال تعجب شنبه ویزای من تو پست حاضر بود. خلاصه به حرف کارمندان پست خیلی اعتماد نکنید.
راستی ابوظبی هم شهر بسیار زیبایی است و می شود چند روز را اونجا کاملا با دیدن جاهای مختلف مخصوصا مرکز خرید ها پر کرد. و هرچند که این شهر مترو نداره ولی اتوبوس های خیلی خوبی داره با قیمت خیلی مناسب که متاسفانه من دیر باهاشون آشنا شدم. بعد از کلی هزینه تاکسی دادن. من برگشت را تصمیم گرفتم با اتوبوس برگردم دبی که هزینم کمتر شه و به علی آقا زنگ زدم که بگم نمی خواهد بیاد دنبالم من با اتوبوس بر می گردم که گفت من ابوظبی مسافر دارم تو رو با هزینه اتوبوس می برم دبی و اومد دنبالم و حتی می گفت مجانی هم می تونم باهاش برگردم. واقعا نمی دانم کرایه ها چقدر می شه ولی احساس می کنم علی آقا واقعا مرد خوبی بود.البته من برگشت هم 60 درهم بهش دادم که شاید لازم نبود. خلاصه این دو سفر پر هزینه خلاصه با دست پر خوشبختانه برای من به پایان رسید . باز هم از همه دوستانی که سفر نامه نوشتن خیلی خیلی تشکر می کنم چون واقعا کمک بزرگی بود . امیدوارم تجربه های من هم بتونه حداقل به چند نفری کمک بکنه. اگر هم سوالی داشتید که فکر می کنید من بتونم جوابش را بدم خیلی خوشحال می شم کمکی کرده باشم.
کیس نامبر : 10000
افراد کیس:1
قبولی سری دوم -مصاحبه : ابوظبی
سلام دوستان عزیز
خیلی دوست داشتم زودتر از تجربیاتم بنویسم اما به دلایل شخصی امکان پذیر نبود .ولی خودم رو مدیون این سابت و دوستان عزیز می دونم و دوست دارم این دین رو ادا کنم .ما در اولین روز می سال گذشته متوجه شدیم که پس از چندین سال ثبت نام برنده شدیم و از همون روزهای اول از تجربیات دوستان استفاده کردیم .مصاحبه ما آنکارا بود که ما به ابوظبی تغییرش دادیم .اواخر jun مصاحبه داشتیم و از اونجا که در منزل بستگان بودیم و رفت و آمد ما هم با کمک بستگان بود درباره هتل و ..... اطلاع خاصی ندارم .ما حدود 12 روز اونجا بودیم مدیکال بسیار ساده بود هیچ واکسنی نخوردیم اما فرزند زیر 4 سال ما واکسن خورد و 500 درهم اضافه دادیم مصاحبه ما ساده بود و در حد چند سوال .ما اسپانسر داشتیم و تمام مدارک ما کامل بود .متاسفانه روزی که مصاحبه داشتیم یک زوج به علت ثبت نکردن نام فرزندشون ریجکت شدند و مقصر کافی نتی بود که اونها رو ثبت نام کرده بود که این قضیه واقعا ناراحت کننده بود .ما کلیرنس خوردیم و همون اوایل چند مرتبه آپ دیت شدیم و بعد واسه چندین روز جان فرسا هیچ خبری نبود .
کیس نامبر: 2013AS 8XXX افراد:4 نفر مصاحبه :هفته آخر جون ابوظبی کلیر:45 روز ساکن:San jose ،CA
تشکر کنندگان: bayat_r ، parastoo500 ، farshadsh ، fereshtehind ، alvan ، mehdieb ، behfaza ، m.ab ، حاجی واشنگتن
سلام دوست عزیز
من سعی میکنم پاسخ شما رو بدم تا جایی که ازم بربیاد مدیکال ساده بود ما وقت زیاد داشتیم تقریبا 1 هفته زودتر واسه مدیکال رفتیم 9 صبح اونجا بودیم ما رو به یک خانم سپردن اول قد و وزن و فشارخون و چشم معاینه شد بعد رفتیم من و همسرم xray وبعد خون بعدش 1:30 معطل نشستیم دکتر ما رو دید یک سری سوال روتین معاینه بدنی واسه خانم ها بالا تنه توسط پرستار زن و واسه آقایون توسط خود دکتر و دکتر واکسن ها رو نوشت دلیل واکسن خوردن دخترم این بود که قوانین واکسن یعنی سن واکسن در ایران فرق میکرد واکسن هایی که 6 سالگی تزریق میشه در ایران اینجا باید 4 سالگی تزریق بشه و ما هرچی به مرکز بهداشت گفتیم همکاری نکردند و واکسن رو زودتر تزریق نکردند و این شد که ما مجبور بودیم در ابوظبی واسه بچه بزنیم و کاریش نمیشد کرد اگر اشتباه نکنم 3 تا واکسن بود که مجموعش 500 درهم شد. ما حتی انفولانزا زده بودیم اما واسه دختر 4 سالم گفتن 2 تا باید بزنه با فاصله 1 ماه که خدا رو شکر فقط نوشت که فلان تاریخ زده بشه چون 1 ماه نشده بود ماtd رو 2 بار با فاصله 1 ماه زده بودیم که از ما قبول کردن اما واسه ما واسه اکتبر نوشتن باید دوز 3 رو بزنیم . اما فرزند 8 سالم هیچ واکسنی نزدن واسش و حتی واسه بعدش هم چیزی واسش ننوشتن. تاریخ مصاحبه ما رو دید و گفت واسه دوشنبه حاضره اون روز پنجشنبه بود که ما رفتیم واسه مدیکال فکر کنم چون وقت زیاد بود گفت دوشنبه واسه بقیه که با ما بودن فکر کنم روز بعد می دادن ما پنجشنبه بعدیش مصاحبه داشتیم ما ساعت 7 صبح دم سفارت بودیم با اینکه تو ایمیل نوشته بودن 8 صبح با این وجود ما که ساعت 7 اونجا بودیم یاز هم 15 نفری جلو ما بودن وبه عقیده من اگر 5 صبح هم می رفتیم باز تا ساعت 8 باید منتظر باز شدن در می موندیم بعد ار بازرسی یک شماره به ما دادن و تو سالن منتطر موندیم تا نوبت ما بشه اول مدارک رو گرفتن بعد نشستم تا باز ما رو به باجه بعدی خوندن و پول دادیم و بعد مصاحبه اول قسم خوردن وبعدش سوال ها یساده مثل شغل و سربازی و.... بعد گفتن مراحل اداری و یک برگه سفید دادن و گفتن هر وقت رو سایت که اعلام شد بیایید
بچه ها گرسنشون بود و من نفهمیدم میشه چیزی خوراکی برد داخل یا نه باز هم اگر سوالی بود در خدمتم
کیس نامبر: 2013AS 8XXX افراد:4 نفر مصاحبه :هفته آخر جون ابوظبی کلیر:45 روز ساکن:San jose ،CA
تشکر کنندگان: mehdieb ، spd-r ، Danoosh ، behfaza ، bayat_r ، hamid.eng ، aghaghia ، ابی22 ، philter ، m.ab ، حاجی واشنگتن ، atlantis770 ، Iaccept
سلام دوستان ،سعی میکنم خلاصه بنویسم شماره کیس100XXتعداد نفرات 3نفر برنده اصلی همسرم مصاحبه 26آگوست و فعلا منتظر کلیر شدن. مادر هتل نیهال 3ستاره بودیم هتل از نظر 3ستاره هتل خوبیه.معاینات پزشکی را در nmc انجام دادیم و یک واکسن اضافی tdبه من و همسرم تحمیل شد و دکتر شوکلای گفت چون نوبت اول را 4ماه قبل تزرق کرده بودم باید دوباره واکسن بزنم و به پسر 3ساله مان هم واکسن آبله مرغان و hibتزریق کردهزینه کلا 1700درهم.برای رفتن به ابوظبی با خانم ملیکا هماهنگ و با رانندگی خوب همسرشان رفتیم ابوظبی و البته با هزینه مناسب 300درهم و نفر اول هم بودیم که به خاطر سربازی خودم کلیر خوردیم.
سلام ,از تک تک سفرنامه های ابوظبی دوستان مهاجر سرا خیلی استفاده برده ام و برای داشتن سفری خوب فوق العاده کمکم نموده اند که بسیار ممنونم .
شماره کیس:9XXX
زمان مصاحبه ما اوایل تیرماه بود و می بخشید اینقدر دیر می نویسم.
(مطالب را به تدریج اضافه می کنم.)
رفتن به ابوظبی:
اوایل تیرماه همراه همسر و فرزندمون با پرواز ماهان از تهران به دوبی رفتیم .
ساعت پرواز در بلیط 8 صبح بود و ما چون می خواستیم ارز مسافرتی از فرودگاه بگیریم, ساعت 3:30 با تاکسی تلفنی از منطقه 22حرکت کرده و ساعت 4:30رسیدیم به فرودگاه.
پرواز 1:50 طول کشید.
بالاخره برای اولین وارد کشور مدرن امارات شدیم.
پس از خروج از فرودگاه ,ساعت 1:30 بعد از ظهر بود و هوا بسیار گرم بود , سریع سوار تاکسی فرودگاه دوبی شدیم و به سمت ابوظبی رفتیم و بعد از حدود یک ساعت و نیم به ابوظبی رسیدیم ,300درهم هزینه تاکسی شد ولی چند روز بعد هنگام برگشت هزینه تاکسی ابوظبی به فرودگاه دوبی 260 درهم شد چون تاکسی ابوظبی کمی ارزانتر ست.


آزمایشهای پزشکی:

برای آزمایشهای پزشکی به NMC ابوظبی رفتیم که مسیری نسبتن طولانی ولی سر راست دارد.قبلن از ایران با ایمیل با یکی از پزشکان معرفی شده توسط سفارت هماهنگ کرده بودیم.ساعت 9:30 وارد شدیم و سه تا چهار ساعت بعد کارمان تمام شد . ابتدا پرستار وزن و قدمان را اندازه گرفتند.و در آزمایشگاه که چند طبقه پائینتر بود من و همسرم آزمایش خون دادیم و در یک طبقه دیگر ایکس ری از ما دونفر گرفته شد.که تمام این قسمتها برای بانوان و آقایان در اتاقهای مجزا انجام می شود.
پس از مدتی انتظار نوبت ویزیت پزشک شد.که هر سه نفرمان وارد اتاق معاینه شدیم.و آقای دکتری هندی که بسیار مهربان بودند در مورد سوابق بیماری و جراحی و احیانن اگر دارویی مصرف می کنیم سوال پرسیدند.سپس آزمایش دید چشم انجام دادند.و سپس معاینات و فشار خون.
و یک واکسن مننگوکوک به فرزندم تزریق شد که قبلش دکتر از روی مانیتور شان جدول واکسیناسیون را نشانمان دادند.و ایران هم یک واکسن mmr حدود یک ماه قبلتر از آن زده بود.
برای ما واکسنی زده نشد و کامل بود.
فردای عصر آن روز جوابها آماده بود و گرفتیم.
واکسنهایی که قبلن زده بودیم: در پاستور مرکزی 3 تا هپاتیت-2 تا دیفتری و کزاز به فاصله یک ماه و در کارت زرد تاریخ واکسن همگانی هم وارد کرده بودند.2 تا mmr که کلینیک 16 آذر زده بودیم.
برای آبله مرغان هم در ایران تست دادیم و به پاستور بردیم و نتیجه را در کارت زرد وارد کردند.که هرسه نفرمان ایمنی داریم. ومن با این که تا حالا نگرفته ام ولی ایمنی ام بالاتر بود.

مصاحبه:
حدود ساعت 7:30 صبح به سفارت رسیدیم .
سوالات مصاحبه:
ابتدا سوالات را از بنده که قرعه به نامم بود ,پرسیدند.
- آیا تاکنون امریکا رفتید ؟ خیر.
-به کدام ایالت میروید؟
- .. که آدرسش را نوشته اید چه نسبتی با شما دارند؟
در مورد شغل دولتی و رشته تحصیلی ام سوال فرمودند .که بنده سابقه کار دولتی داشتم و در مورد رشته ام توضیحی کوتاه دادم.
از همسرم در مورد تاریخ سربازی و شغلشان سوال فرمودند.
بعد از اتمام مصاحبه پاسپورتها و یک برگه ابی به ما دادند که در آن آدرس سایتی است که باید یک ماه و نیم دیگر چک می کردیم نتیجه را...

***

روز 17 سپتامبر بعد از ظهر نتیجه اعلام شد:


We are pleased to inform you that your immigration case is ready for issuance. You or another trusted person may bring your passports to the Embassy in Abu Dhabi any Sunday or Tuesday at 1:30 p.m., excluding holidays. In most cases, the visa will be ready for pick-up in 4 to 7 days. Embassy staff will provide further details when you drop off your passport(s).

The administrative processing on your file has been completed. However, a visa number may not be available for your file within this month.

Please note: if you do not send your passport immediately, a visa number may not be available for your file within this month.

Please check the Department of State’s current Visa Bulletin at Click here for information about visa availability for your visa category.

همسرم همان روز هتل هم رزرو کردند و دوباره به امارات رفتند و هنگامی که در صف دادن پاسپورت بودند گفتند که ما در سایت اعلام کردیم که دیگر به 2013 ویزا نمی دهیم.

وبعد از ظهر سپتامبر22در سایت نوشته شد:

Check Your Case Status

IMPORTANT NOTICE FOR IRANIAN DIVERSITY VISA 2013 (GREEN CARD LOTTERY) APPLICANTS: Please be aware that Embassy Abu Dhabi has reached its mandated numerical limit for Iranian Diversity Visa (DV) 2013 applicants. As of today, Embassy cannot issue any more Iranian DV 2013 visas even for those who were initially selected and who previously interviewed for the visa and were waiting for administrative processing. As noted in the diversity visa instruction packet which lottery selectees receive, more individuals are selected each year for diversity visas than can receive visas because many people who initially win the lottery do not eventually qualify. We therefore instruct that Iranian diversity visa applicants please not come to Embassy Abu Dhabi even if you previously received notification that your administrative processing was complete. There currently are no more available visas for Iranian DV applicants in Fiscal Year 2013, which ends September 30, 2013. Please be assured that your Diversity Visa application was given every consideration under U.S. law. You may still apply for future DV programs. We sincerely regret any inconvenience this may cause.

***




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان