کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربهٔ مصاحبه در ایروان
سلام به همه ی دوستان
امیدوارم که همگی سلامت و شاد باشید .
خوشحالم که باید سفرنامه بنویسم درصورتی که سفرنامه های دوستان به حدی کامل بوده که نیازی نیست اما به دلیل تعهدی که دارم و کمک شایانی که با توجه به اطلاعاتی که در مهاجر سرا نوشته شده بود و من استفاده کردم مینویسم شاید کمکی به عده ای از دوستان باشه .
پارسال روز اخر ثبت نام توسط یکی از صمیمی ترین دوستان تو لاتاری ثبت نام کردم(خیلی اتفاقی) اولین سالی بود که این کارو کردم و اصلا هم فکر نمیکردم به این ارزوی بزرگ برسم . روز اعلام نتایج دوستم زنگ زد گفت سایتو چک کن من که بعد از چندین سال بازم قبول نشدم شاید تو قبول شده باشی. منم خیلی خونسرد گفتم تو که قبول نشدی منم نشدم دیگه . بعد خودش سایتو برام چک کرد وبعد چند دقیقه دیدم وای دوستم انقدر خوشحاله که نگو . دست و جیغ و هوراااااااااااااااااااااااااااا .
من هیچی در مورد اینکه باید چیکار کنم نمیدونستم . دوستم یکی از بچه های 2012 رو بهم معرفی کرد که لسن انجلس بود منم زنگ زدم باهاش حرف زدم گفت بکلی از یاد ببر این راهو خیلی سخته تنهایی نمیتونی و از این حرفا......... فقط بزرگترین لطفش که ممنونشم هستم معرفی مهاجر سرا بود .
همون روز عضو مهاجر سرا شدم . و با دوستان خوبی اشنا شدم که کمکم کردن(sce-hushmandco-aghaghia) .چون خودم ثبت نام نکرده بودم خب تو فرم ثبت نام اشکالاتی داشتم مثل تاریخ تولد – فامیلی و... با راهنمایی دوستان درست کردم .
دیگه نشستیم به انتظار کارنت شدن .و سفرنامه خوندن سفرنامه دوست عزیزمون اقای مهدی خیلی کامل و عالی بود(همونیکه اقای h pier بطور کامل گذاشتن) واز نسیم عزیز هم تشکر میکنم بابت نقشه خوبی که تو امضاش گذاشته بود .فوق العاده کامل بود و واضح (بعضی جاها رو اضافه کردم تو همون نقشه ی نسیم عزیز براتون میزارم ). و این دومورد به حدی به من کمک کرد که استرسم بعد از رسیدن به ایروان رفع شده بود
نقشــــــــــه ایروان
ی روز از روی بیکاری فرم هارو برگه زدم دیدیم ای وای تاریخ تولد بابام رو اشتباه زدم بقول sce عزیز توو اشتباه در تاریخ تولد ها گیر کرده بودمBig Grin . فرمارو اپدیت کردم فرستادم اوکی شد .
بعد ازی مدت طولانی کارنت شدم خیلی ام خوشحال چون با shadi79 تو ی روز مصاحبه داشتم((( که واقعن باید از خودش و خانواده مهربونش تشکر کنم که تنهام نذاشتن و همسفرهای خیلی خوبی بودن به من که خیلی خوش گذشت کنارشون ))). Natasha هم روز قبل ما بود کلی انرژی گرفتم که تنها نیستم .بعد رفتم دنبال کارای سفر که خیلی کامل تو سفر نامه دوستان هست .(فقط از دوست عزیزم maryam_fo تشکر میکنم که لیستی از مدارک بهم دادن که چیزی از قلم نیافته )در مورد خونه هم که فکر کنم تو مهاجر سرا بیشتر دوستان رو شکنجه داده بودم انقدر سوال کرده بودم که چیکار کنم .کجا برم Wink . در اخر با ی خانومی که گل نهال عزیز معرفی کرد به نام لی لی تماس گرفتم و با شبی 25 دلار تو خیابان ارگیشتی گلندن هیلز ی اپارتمان رزرو کردم جای اپارتمان عالی بود همه چی نزدیکش بود ( دارو خانه .مارکت .ویواسل. بیلیارد و کلاپ Smile ) و تا جمهوری 10 دقیقه راه بود.خلاصه بارو بندیل بستیم رفتیم ایروان.تو فرودگاه رضا و محمد رو دیدم دوستان خیلی خوبی بودن (از رضا هم خیلی تشکر میکنم خیلی دوست خوبی بود و نگران که من تنهام ) لی لی (0037491354566 ) و اقای رابرت تو فروگاه منتظرم بودن با هم رفتیم به اپارتمان بعد بهم گفت هرجا خواستی بری زنگ بزن ببریمت .من واسه صبح باهاشون قرار گذاشتم رفتیم مدیکال و تا کارم تموم شه منتظرم موندن .روزبعد با شادی رفتیم جوابرو گرفتیم خیالمون راحت شد . با خبر ویزای ناتاشا کلی انرژی گرفتیم و رفتیم اماده شیم برای روز نبرد(مصاحبه )با تمام کنکاشی که برای لباس داشتم ی لباس فوق العاده ساده و راحت پوشیدم و ظهرساعت یک راهیه سفارت شدم.و بالاخره بعد از دادن مدارک و انتظار رفتم برای مصاحبه
سلام و خوش امد گویی افیسر و نیش همیشه باز من Wink
بعد من نشستم خلاصه سکوت شروع شد افیسر حتی نگاهمم نمیکرد سوالم نمیکرد منم به درودیوار نگاه میکردم .تو حال خودم بودم یهوگفت پروسه کاری شما کامله Shy منم خوشحال داشتم جمع و جور میکردم که بیام گفت:
راستی این پولو از کجا اوردی ؟؟؟؟؟
منم گفتم .......
باز سکوت ...........
دیدم داره دست میزنه !!!! گفت به به عجب رشته ای منم Cool بعد یکم توصیه درمورد رشتم کرد .
چیز دیگه ای نپرسید
گفت از اولش خندیدی حالا که میخوام ویزا بدم باید بلند بخندی منم انقدر خوشحال بودم که نگو ............
افیسر گفت پاست میمونه اینجا و چهارشنبه هفته گذشته بیا بگیر منم با خنده گفتم ینی هفته اینده دیگه خندید و گفت اوکی اوکی Rolleyes
بعد که امدم بیرون شادی بهم تبریک گفت از صدای خنده هام فهمیده بود .همونجا با اقایedarbandi اشنا شدم و ایشون هم ی ضرب گرفتن.
بعد اومدم خونه ساعت حدود 5 بود بهم زنگ زدن گفتن شما ادرس دادی برای us ولی ادرستون شماره تلفن نداره . منم با کمک دوستان(ناتاشا.شادی.رضا .آنی و با تشکرویژه از سمانه777 و همسرش) ادرسی برای سفارت میل کردم
فردای روز مصاحبه ساعت 12 زنگ زدن گفتن بپربیاببر ویزاتو Wink
منم کوله پشتیم رو برداشتم ماشیم گرفتم رفتم (( توصیه های ایمنی را جدی بگیرید با خودتون وسیله نبرید)) من خیلی الاف شدم چون تو کولم پر از جینگیل مینگیل بودBig Grin ی جعبه داد گفت همه رو بریزاین تو .وقتی برگشتم خانومه که تو اولین ورودی چک میکنه وسایلو گفت ایراد نداره لواشکات مال ما باشه منم خوشحال بودم گفتم نوش جانBig Grin

در مورد تفریح که رضا و ناتاشا کامل همه چیز رو بیان کردن .
اما درمورد دوستانی که شرایط من رودارن بگم
من :مجرد – فوق لیسانس-معلم حق التدریس -هنوز مدرک فوقم اماده نبود( تنها دغدغم ) ذکر کرده بودم دانشجو هستم و تا اخر سال میلادی درسم تموم میشه و دائم فکر میکردم حالا که مدرکم اماده نیست نقص مدرک میخورم .اما اونا اصلا براشون مهم نبود ( همینجا جا داره از اقای بیات نهایت تشکررو کنم بخاطر انرژی و ارامشی که بهم دادن )
برای همه دوستان ارزوی روزهای روشن وسلامتی همراه با موفقیت دارم اگه یادم رفته اسم دوستانی رو که کمکم کردن بیارم معذرت میخوام . اگه فکرکردین من میتونم کمک کوچیکی براتون باشم حتمن بگید .

دوستون دارم ی عالمه هرچی بگم بازم کمه
CN : 2014AS29xx
کارنت : 9 Nov
نامه دوم: 21 Nov
مصاحبه: 30 Jan
دریافت ویزا: 31 Jan

[font=Arial]صدای خنده ی خدا را میشنوی ؟؟؟
به انچه محال می پنداری میخندد...
پس آرزو کن ...
[/font]

با عرض سلام. در این پست فقط دیالوگ مصاحبه رو مینویسم برای اینکه حداقل خودم فراموش نکنم.
دیالوگ مصاحبه :
آفیسر : سلام خوبی؟ ( با لهجه آمریکایی )
من : سلام . ممنونم سلامت باشین .
آفیسر : سربازی رقتی؟
بله رفتم
آفیسر : کدوم نیرو؟
سپاه
آفیسر : حساب بانکی داری؟
بله تمکن مالی هم براتون آوردم
قبلا چیکار میکردی؟
من جواب دادم
آفیسر : چرا الآن بیکاری؟
من دلایلم رو گفتم
آفیسر : کدوم شهر میخوای بری؟
من جواب دادم.
آفیسر : چرا میخوای بری اونجا؟
چون اونجا دوستانی دارم که از راهنماییشون استفاده کنم.
بعد از کمی وارد کردن اطلاعات در کامپیوتر گفت ماسلیت. من گفتم متوجه نشدم. دوباره تکرار کرد ماسلیت. به انگلیسی گفتم بهش که نمیفهمم چون همزمان تو سفارت شماره پیج کردن که صدا هم قاطی میشد. بعد از بار چهارم فهمیدم منظورش سربازی بوده. که بعدش گفتم مسئولیت؟ که آفیسر خوشحال شد و با تایید با سر و نشون دادن شست دستش نگام کرد.
من گفتم که تو سربازی چه کار میکردم.
همینطور که چشمم دنبال برگه آبی میگشت یهو دیدم چرخید و از پشتش که برگه هارو گذاشته بود یک برگه آبی خوش رنگ برداشت و گفت تمام مدارک کامل هست و به شما ویزا تعلق میگیره. آمما یک سری ماراحل اداری هاست که باید تکرار بشه به اسم نه سه ساری ادمین پروسسینگ و حدودا بعد از 4 تا 6 ماه ویزای شما آماده خواهد شد. و رو برگه تیک admin processing رو زد و گفت هر روز جمعه به این سایت برو و کیس نامبرت رو چک کن و اگر شمارتو دیدی بیا ویزات رو بگیر. و اینجا بود که فکر کردم پروسه 4 ماهه یک دیالوگ تکراری هست و ممکنه زمان کلیرنس به یک ماه هم نرسه.
اونجا بود که سوالات من شروع شد.
من گفتم نگران هستم بابت اینکه امسال دیرتر ویزا صادر میشه آیا شما فکر میکنین واقعا ویزا به من تعلق میگیره؟
آفیسر جواب داد که امسال مراحل پیچیده شده و من گفتم به نظر شما چه مقدار باید نگران باشم؟ دستش رو گذاشت رو سینش و گفت از نظر من شما ویزا میگیرید اما یک سری مراحل اداری هم هست که دست ما نیست و ادامه داد از نظر من نگرانی شما ( انگشت سبابه و شست دست راستش رو به هم نزدیک کرد و با ریز کردن چشماش گفت : ) باید انقدر باشه. منم یک لبخند تلخ زدم و ازش تشکر کردم. و دوباره یک چیزی من رو قلقلک داد و به یاد تاپیک کلیرنس افتادم.
به افیسر گفتم ببخشید قبل از رفتن میتونم باز از شما یک سوال بپرسم؟ با سر تایید کرد.
پرسیدم من کیس های پارسال رو تو سایت مهاجرتی چک میکنم و با کیس ها ی امسال که تطبیق میدم امسال روند نگران کننده شده آیا واقعا به این کیس ها ویزا تعلق میگیره؟ چون سال 2013 تا الآن اکثر افراد کلیر شده بودن اما امسال ما یک روند دیگه شاهدیم آیا این همه کیس ویزا میگیرن. من نگاش کردم دیدم مثل این انیمیشن ها داره با تعجب نگاه میکنه. و بهم گفت آهسته تر خیلی تند صحبت میکنی. من متوجه نمیشم. بعدش سریع پا شد رفت بیرون. میخواستم بگم عذر میخوام برگرد. بعد از 1 دقیقه با خانمی که اول مدارک رو تحویل میگرفت داخل شد. بعد به من گفت به ایشون صحبت هاتو تکرار کن. و من تکرار کردم و اون خانم به آفیسر ترجمه کرد و آفیسر هم به انگلیسی به خانمه یک چیزایی گفت و خانمه هم به من گفت این پروسه 7 ماه ادامه داره و شما باید تا چند ماه دیگه صبر کنین و نگران ویزا نباشین ( همزمان آفیسر یک چیزی رو پرونده ام نوشت .. خدا کنه فقط نوشته اش یک چیزی درمورد این باشه که زودتر ترتیب اثر گردد Smile اما لحظه نوشتن با خودم گفتم خداحافظ ای سرزمین آرزوها ) . من دیگه این بار با لبخند به انگلیسی تشکر کردم و گفتم که خوشحال شدم دیدمتون و اینکه اینجا احساس آرامش داشتم. بعد دیدم هر دوشون با تعجب منو نگاه میکنن. حال نمیدونم خیلی بد انگلیسی حرف زدم و یا اینکه فکر کردن سر کار گذاشتمشون و رفته مترجم آورده. به هر حال باهاشون خداحافظی کردم و لنگان لنگان به سمت منزل و بعد منزل دوست عزیزم که پنجشنبه مصاحبه داشتند برای صرف نهار که خونواده محترمشون دعوت کرده بودن رهسپار شدم.
در آخر اینو میخوام بگم که برای اونا این پروسه یک چیز عادیه و از نظر اونا هنوز 7 ماه وقت هست و نیازی به کلیر زود نیست و همینطور از نظر اونا ما بایستی تا آخر سپتامبر منتظر باشیم و باز از نظر اونا تا آخر سپتامبر تکلیف پرونده ها مشخص میشه. ( جدای از اتفاق بد پارسال )
این رو هم اضافه کنم که قبل از مصاحبه خانمی که مدارک رو تحویل میگرفت در مورد سربازی ازم سوال کرد. مطمئنا بنده به خاطر سربازی کلیرنس خوردم.
با آرزوی موفقیت برای همه.
2014AS35xx # Interview: 26 Feb # AP
DV 2014 قسمت نشد اما آب جاری راه خودش رو پیدا میکنه.
نحوه پر کردن فرم ویزای ارمنستان / سفر به ایروان
پی دی اف سفر به ایروان
از اونجایی که من چند روز اینترنت نداشتم توی ارمنستان ، همینجا سفرنامه رو نوشتم. فقط مشکلش اینه که خیلی اینترنت نداشتم واسه همین سفرنامم در حد یک کتاب شد :دی
برای همین نمیشه اینجا گذاشتش ، من فقط یکمی توضیح میذارم اینجا ، خودشو توی فایل PDF میتونید دانلود کنید و بخونید Tongue
سفرنامه های دوستان عزیز همه کامل هست و در طی مراحل کاری عملا به هیچ مشکلی بر نمی خورید.
در مورد کیس من شاید چند تا نکته باشه که به درد کسایی که مثل من بودن بخوره
اول اینکه من دیر متوجه شدم که برنده شدم ( بعد از کارنت شدنم )و فرمارو در ماه اکتبر فرستادم ، برای همین مصاحبه من دیر انجام شد . ولی هیچ مشکلی پیش نیومد.
دوم اینکه من جراحی داشتم و از نظر دکتر و سایر مراحل هم هیچ مشکلی نبود
و سوم اینکه من زمینی رفتم و یه سری نکات در این زمینه نوشتم که شاید به درد بخوره
چهارم هم اینکه من با چند نفر آشنا شدم اینجا که به نظرم خیلی آدم های خوبی هستند و میتونه برای پیدا کردن خونه و سایر مسائل کمک خوبی باشه

از همه دوستان عزیز هم کمال تشکر را دارم

سفرنامه شامل :
1. حکایت برنده شدن من
2. مسیر زمینی ارمنستان و مسائل مربوطه
3. شهر ایروان و شرح و بسط مشاهدات
4. مدیکال و مصاحبه
5.نکات خرید و قیمت ها و مسائل مرتبط
6. عکس هایی از مسیر و شهر

عذر خواهی میکنم که طولانی شد


دریافت سفرنامه

خیلی مخلصیم
شماره کیس: 2014AS000009xx
رویت قبولی: 15 اکتبر 2013/ ارسال ایمیلی فرمها: 20 اکتبر 2013/ سفارت: آنکارا --> ایروان / كارنت: قبلنا / نامه دوم: 21 ژانویه 2014 / مصاحبه: هفته اول مارچ- ایروان/دریافت ویزا: یکضرب 5 مارچ / مقصد: تگزاس !
دوستان خوبم من هم سفر نامه خودم رو براتو ن مینویسم شاید نکته ای باشه که واسه سفر نکرده های فعلی مورد استفاده قرار بگیره.اول از همه کلیه استرسها رو فراموش کنید .ارمنستان یه کشور امن و آروم با مردمانی بسیار خوب و سر خوش...ما یک خانواده 4 نفری بودیم در ایران ویزامون رو گرفتیم که داخل فرودگاه معطلی نداشته باشیم نفری 6 یورو پرداخت کردیم واسه بچه هامون هم رایگان بود بعد از دادن پاسپورت ها و پول 3 روز کاری بعد ویزا داخل پاسمون بود.از ایران کلی لباس گرم و چتر و کلی خوراکی بردیم که البته هفته ای که ما اونجا بودیم هوا عالی بود و میشه گفت روزها واقعا" گرم بود در مورد خوراکیها هم همش استفاده شد اتفاقا" خیلی هم عالی شد که با خودمون مقداری خوراکی برده بودیم.از ایران از طریق یک دوست با فردی بسیار بسیار خوب در ارمنستان آشنا شدیم که وقتی ما به ایروان رسیدیم هم کار پیکاپ ما رو در وهله اول انجام داد و هم سیمکارت برای ما خریده بود به قیمت 600 درام.و بعد از سوار شدن ما رو به محل اسکانمون برد ...خونه ای که برای ما در نظر گرفته بود تو یکی از محله های خوب بود ما توی کینو موسکوآ اقامت کردیم خونه ای 2 خوابه با کلیه امکانات.(گرمایش خوب -اینترنت با سرعت عالی ...به نظر من که عالی بود)خیلی تمیز و مرتب.شبی 70 دلار...10 دقیقه بعد از ورودمون هم صاحب خونه اومد و کل پول 10 شب رو از ما گرفت و رفت.فردای روز ورودمون باید به دکتر میرفتیم با دکتر کریستین ساعت 10/30 قرار داشتیم .ساعت 9/30 رسیدیم بیمارستان منشی خانم دکتر (لوسی)که کاملا" به زبونمون مسلطه اسمامون رو واسه عکس ریه و آزمایش خون و تست سل بچه ها روی کاغذ نوشت و ما همه رو انجام دادیم بعد به ما گفت 3 روز دیگه واسه معاینه و جوابها مراجه کنیم.ما بعد از بیمارستان دیگه کاری نداشتیم تا روزی که برای جوابها مراجعه کردیم اون روز به ترتیب قد و وزنمون رو گرفت بعد فشار خونمون رو چک کردن و بعد معاینه چشم و بعدش یه معاینه کلی از من و شوهرم خیلی خیلی ساده و راحت انجام شد و بعد پاکتها رو بهمون داد که یه پاکت واسه سفارت بود و عکسهای ریه رو گفت با خودتون ببرید آمریکا توی فرودگاه ازتون میگیرن.باز ما کاری نداشتند تا روز مصاحبه ساعت 9 صبح وقت داشتیم ساعت 8/15 اونجا بودیم ولی دقیقا" ساعت 9 ما رو فرستاد داخل .باجه 8 یک خانم مدارکمون رو گرفت بعد من رو فرستاد باجه 3 که پول رو پرداخت کنم داخل پرانتز بگم که بجز کارت ملی همه مدارک ما رو گرفتن یعنی هر چی اینجا ترجمه کردیم بدردمون خورد...بعد نشستیم تا باجه 11 ما رو صدا زدن بعد از سلام و تبریک واسه قبول شدنمون چند تا سوال از شوهرم که برنده اصلی هستندپرسید راجع به سربازی و کار و بعد راجع به کار من پرسید و بعددددددد برگه خوشرنگ آبی رو برداشت و کیس نامبرو نوشت و بعد گفت که شما مشکلی ندارید ولی برای گرفتن ویزا باید مراحل اداری طی بشه لطفا" هر جمعه به سایتی که داخل برگه نوشته مراجعه کنید به مدت 4 ماه.همین ...واقعا" همه چیز به همین راحتی و آسونی بود که نوشتم .و اما واستون بگم از رستورانها ما یه شب رستوران پروانه رفتیم عالی بود حتما" سر بزنید بدون شک بهتون خیلی خوش میگذره.رستوران قفقاز با منوی فارسی رفتیم خوب بود ولی یه رستوران به اسم آرارت دور میدون جمهوری بود که بهتون توصیه میکنم نرید چون واقعا" بد بود...چند بار KFC و چند بار Pitzza Hut رفتیم که خوب بود ولی اگه میخواید طعم عالی پیتزا رو تجربه کنید حتما"حتما"به رستوران تاشیر یه سر بزنید معرکه ست...و اما در مورد مراکز خرید ما بیشتر همون دور و بر خونه که کلی مغازه بود خرید کردیم و به پاساژ تاشیر هم رفتیم که قیمتها واقعا" نجومی بود و خیلی خیلی هم خلوت بود مرکز خرید یا بهتر بگم سوپر مارکت بزرگی هم به اسم دارما داره که واسه خریدن شکلات و ... بد نیست یه نکته هم که به ذهنم رسید در مورد بازار بنگلادشی هاست پر از جنس بنجول ..خیلی خیلی بد بود جاهای دیدنی هم ما به باغ وحش رفتیم که قشنگ بود هزار پله رو دیدیم که به نظر ما عالی بود سالن اپرا قشنگ بو و یه شهربازی نسبتا"کوچک داره که اگه بچه دارید بد نیست به اونجا هم سر بزنید...واقعا"سفر خوبی بود امیدوارم سفر برای شما هم خوب باشه به امید یکضرب گرفتن شما دوستان و کلیر شدن ما کلیرنسی ها...
2014As36xx(همسرم)،4 نفر
ایروان
کلیرنس خوردیمBig Grin
همچنان منتظر کلیر شدن هستیمTongue
سلام
ما روز دوشنبه وارد ايروان شديم و بليط برگشت براي 10 روز بعد هست. مديکال 5 شنبه و مصاحبه دوشنبه . پرواز آسمان و براي آپارتمان هم از طريق سايت apartrent.am اقدام کرديم و با فردي به اسم آقاي آرام که بسيار انسان خوبيه آشنا شديم. از آقاي آرام يه آپارتمان نزديک به ميدان جمهوري به قيمت شبي 25 دلار اجاره کرديم (با کمي چونه زدن) و براي ترنسفر هم 5000 درام داديم که خودش اومد دنبالمون. زبان انگليسيش هم خوبه به نسبت ارامنه مقيم اينجا و مثل خيلي از tour leaderها که تمام مدت ميخوان به زور توريست ها رو اين ور و اون ور ببرن گير نيست. در کل پيشنهادش ميکنم به دوستان و اگه کسي خواست شماره موبايلش رو توي پيام خصوصي ميتونم براتون بفرستم

مديکال واقعا همونطور که همه بچه ها ميگن بسيار آسون و بي درد سر حل شد. با ميني ون شماره 67 (رنگ سبز، فيروزه اي) به راحتي ميتونيد با پرداخت نفري 100 درام به بيمارستان بريد. نيازي به شمردن ايستگاهها نيست، ون مسير مستقيمي رو به سمت پايين ميره و يه چهارراه رو ميپيچه به چپ. بعد از پيچيدنش دومين جايي که نگه ميداره بغل بيمارستانه. ميتونيد اسم بيمارستان رو هم به راننده يا مسافران بگين راهنمايي ميکنن. مسير چيزي حدود 15 دقيقه با ترافيک روان طول ميکشه.
روند آزمايشها رو بچه ها توي ساير سفرنامه ها نوشتن. چيز جديدي وجود نداره. خانمها فقط بد نيست يه گيره سر براي بستن موهاشون داشته باشن. (البته اگه نداشتن هم با يک مداد کارتون رو راه ميندازن که براي ما پيش اومد) جواب آزمايشمون هم جمعه آماده بود. و دکتر خاچتوريان خيلي خانم خوبي بودن که کار آدمو راحت راه مي انداختن.

ديگه کلي شهر رو گشتيم و غذاهاي مختلف رو امتحان کرديم و با اينکه مقداري غذا برده بوديم اصلا بدرد نخورد چون اين جا قيمت سوپر ها و رستوران ها همانند تهرانه و اصلا غذا آوردن فايده اي نداره. پس اصلا خودتون رو درگير آوردن غذا نکنيد. مثلا ساندويچ شاورما وقتي 6000 تومن باشه ميبينيد که حتي ارزونتر از تهرانه. مکانهاي ديدني هم بيشتر اطراف خود ميدان جمهوري و بالاي هزارپله هم منتهي ميشه به يه پارک به اسم پيروزي که مجسمه مادر توشه که بد نيست. دالما هم به نظر ما چيز خاصي بيش از اون چيزي که توي اطراف ميدان پيدا ميکنيد نداره ولي ما يه سر زديم. هرچند تنوع برندها توي همون اطراف ميدان جمهوري بيشتره.

ديگه روز مصاحبه هم ساعت هشت و ربع اونجا بوديم (تاکسي، هزينه 1000 درام که ابتدا با راننده هماهنگ کرده بوديم) و تو صف منتظر و خوشحال و شيک !! فکر ميکرديم الانه که پاسپورتمون رو نگه دارن که زهي خيال باطل!!!!
ساعت نه وارد سفارت شديم و مدارک بدون هيچ مشکلي پذيرش شد و منتظر مصاحبه شديم.
آفيسري که به ما افتاد اتاق 11 (ميانسال رو به مسن، ريشو) و مصاحبه به انگليسي برگزار شد و خودش گفت که موافق هستيد به انگليسي برگزار بشه؟ ما هم اوکي بوديم. هر دوي ما من و همسرم به زبان انگليسي کاملا مسلط هستيم و هيچ مشکلي در فهم و اينا نداشتيم.
افيسر بسيار آدم جدي و خشکي بود و کوچکترين برخوردي که بقيه بچه ها از ديگر آفيسر ها ميگفتن ما نديديم. نه لبخندي و نه تبريکي.
قسم خورديم و بعد سوالهاي معمول که آمريکا کجا ميخاي زندگي کني و اين آدرس کي تو آمريکاست رو جواب داديم.
کار هر دوي ما خصوصي و من هم از سربازي معاف هستم.
با اين حال بعد از کلي سوال و جواب و سوالات با جزييات در باره شغل ما ( که اصلا شغل هاي حساسي هم نيستن ) برگه آبي رو در آورد و سطل آب يخ رو ريختن رو ما و رسما وا رفتيم.
تا 5 شنبه اينجا هستيم و ديگه جايي هم نمونده که نرفته باشيم !!!
اميدوارم که بقيه دوستان عزيزمون به اين آفيسر جدي برخورد نکنن.
همچنين اميدوارم اين سفرنامه جبران کوچکي باشه براي اطلاعات خوبي که از اين سايت و دوستاني مثل شما دريافت کرديم. اگر سوالي هم بود در خدمتتون هستيم.
با آرزوي موفقيت براي همه دوستان
شماره كيس :2014AS00004XXX
كنسولگري : ايروان
تاريخ رؤيت قبولي : 7 May
ارسال فرم هاي اوليه :May 26 با ايميل (دريافت پاسخ 4 روز بعد 30 may)
تعداد اعضاء كيس :2 نفر
دريافت نامه دوم: 21 ژانويه
زمان مصاحبه: هفته دوم مارچ 2014 - برگه آبي
درود به تموم بچه های مهاجرسرا به خصوص همسفرای عزیزم
خوشحالم که پس از یک هفته بیماری در نهایت تونستم سفرنامه خودم رو که ادای دین به شما بزرگواران است رو تقدیمتون کنم.
توی کل عمرم یه بار لاتاری ثبت نام کردم که به لطف خدا منم مثل شما یکی از خوش شانساش شدم. از اونجایی که خیلی حساس بودم تکمیل فرم ها یه مقدار زمانبر شد که الان راضیم ازش. من همه مدارکم رو به تایید دادگستری وامور خارجه رسونده بودم واز طریق پست TNT با مبلغ صدوشانزده هزار تومن به KCC ارسال کردم که بعد از 3روز تحویل شده بود. دسترسی به ایمیلم رو نداشتم واسه همین با مکاتبه به KCC آدرس ایمیلم رو تغییر دادم. بعدم که منتظر کارنت شدن که انتظار به سر رسید و در تاریخ 18 دسامبر ساعت 23 ایمیلی مبنی بر تعیین محل و زمان مصاحبه ارسال شد. بلافاصله با ارسال یک ایمیل از خانم دکتر درخواست تعیین زمان مدیکال کردم که ایشون هم 1 ساعت بعد برای 1 روز قبل از مصاحبه به بنده نوبت دادند. از طریق سایت www.booking.com تونستم هتل شیراک رو برای 5 شب و به قیمت 54000 درام رزرو کنم که خیلی مناسب بود. حالا فقط دلارها موند و گواهی تمکن که از بانک سامان گرفتم و واکسیناسیون که MMR رو در 1 نوبت زدم و تست آنتی بادی هم منفی بود که فراموش کردم جوابش رو ببرم واسه خانم دکتر، و تهیه بلیط که بعداز تلاشهای زیاد تونستم با قیمت 995000 تومن تهیه کنم.البته شما دوستان استرسها و بقیه ماجراهارو تصور کنید ( روزهای پایانی سال و حجم کار شرکت، کلاس زبان، تکمیل مدارک و..... ) نوبت به روز پرواز شد، سوار شید میخوایم بریم فرودگاه بچه ها:
روز دوشنبه با پرواز آسمان راهی ایروان شدیم که توی هواپیما با دوست خوبم محمدرضا که کیس دانشجویی بود آشنا شدم و کل ایروان رو با هم پیاده سیر کردیم. طبق راهنماییهای دوست عزیزم حسن آقای عزیز فرم ویزا رو دانلود کرده بودم و 3-4 نسخه ازش پرینت رنگی گرفتم. محمدرضا هدف از سفرش رو خصوصی زده بود که با توضیحات بنده قانع شد که حتماً توریستی باشه و یه فرم بهش دادم و ایشونم تکمیل کردن. رسیدیم فرودگاه ایروان وبا تصویر سازی که از قبل توی ذهنم بود رفتم پای دستگاه و 100 دلار را به درام تبدیل کردم(412000 درام). بعد رفتیم توی صف واسه ویزاااااا. مبلغ 3000 درام و پاسپورت و فرم ویزا رو تحویل آفیسر دادم و ایشون هم ویزا رو چسبوند توی پاسپورت. بعد رفتیم سمت تحویل گرفتن چمدونها و زدیم از سالن اصلی بیرون. نکته اول: اگه نیاز به استفاده از چرخ داشتید مثل ایران رایگان نیست و باید 2000 تا 3000 درام بپردازید ولی مسافت کوتاهه با خودتون ببرید.طبق تجربه بچه ها از سالن که خارج شدیم سمت راست نمایندگی ویوا سل بود که سیم کارت رو 500 درام به ما فروخت. حالا باید تاکسی بگیرم برم هتل، توی هواپیما متوجه شدم که هتل محمدرضا و من یکی هست و اون ترانسفر گرفته منم چون میخواستم با دوستم باشم رفتم و با لیدرش صحبت کردم فکر کنم اسمش آقای سیراک بود که جوون خیلی خوش برخورد و خوبی هم بود و قبول کرد در ازای پرداخت کرایه من رو هم برسونه البته باهاش کرایه رو طی نکردم و گفت مشکلی نداره و در آخر از من کرایه نگرفت .نکته دوم: عزیزانی که ترانسفر میگیرن یعنی توسط تور سفر میکنند باید بدونند که ترانسفر اختصاصی نیست و ماشین ون می باشد که باید تا اومدن همه مسافران معطل شوید. پس این مطلب رو هم در نظر بگیرید.خوب رسیدیم هتل ولی من پول رو به اندازه کافی تبدیل نکرده بودم و به پذیرش فقط شماره رزرو رو دادم و گفتم پول رو بعداً تحویل میدم و قبول کردن. اتفاقاً اونجا یه دوست مهاجرسرایی به نام آقا رضا هم تشریف داشتند که از قبل با هم آشنا بودیم.در آخر اگه اطلاعاتی در مورد نکات ذکر شده درخصوص سیم کارت و ... میخواهید باید به صفحه 2 همین تاپیک و سفرنامه دوست بسیار گرامیم حسن آقا، H pier مراجعه کنید و مثل من یه پرینت تهیه کنید خیلی لازمتون میشه .خوب بچه ها بریم داخل شهر یه چرخی بزنینم:
چرخ زدن رو با من بیخیال شید که طولانیه فقط یه نقشه میخواد و یه دوربین و یه نگاهی هم به نوشته های محبت عزیز در صفحه 105 تاپیک مخصوص سفر به ارمنستان داشته باشید دیگه چیزی لازم ندارید.اگر هم خواستید فان داشته باشید دخترای ارمنی انگلیسیشون بهتر از پسراشونه . خوب دیگه برید آماده شدید میخوام ببرمتون مدیکال:
وقت مدیکال من ساعت 10:30 بود و آقا رضا 11:30 که هردوی ما ساعت 10:15 با یه تاکسی از هتل با مبلغ 1000 درام رفتیم بیمارستان.مطب خلوت بود و اول من رفتم داخل که خانم لوسی خیلی فارسی قشنگ صحبت میکردن. گفت که هرچی میگی باید راست باشه چون باید پایین برگه رو امضا کنید.یعنی اینکه آدم باشید (مخاطبان خاص) مدارکم رو دادم و شروع به پرسیدن سوابق جراحی و خال و نشونه و بیماری ارثی و ..... کردند که منم دوتا جراحی داشتم که بهشون گفتم و یه گواهی که از دکتر گرفته بودم رو دادم بهشون و اونها هم شروع به نوشتن یه سری اطلاعات کردن و بعد قد وفشار و.... و نوبت به معاینه توسط خانم دکتر شد که پس از مدتی نوبت به کمر(پشتم) رسید که یه دفعه با تعجب گفت: حجامت؟؟؟؟؟ اول غافلگیر شدم چون آشنا بود و بعد گفتم یا حسین الانه که میگه اینا از اوناشن که به خودشون آسیب میرسونن و .... که به خانم لوسی گفتم مربوط به خیلی سال پیش بود و اونم همش یادداشت میکرد. آخر سرهم دوتا برگه داد واسه آزمایش و عکس منم تشکر کردم و رفتم خیلی شیرین کارهارو انجام دادم.بعدشم آقا رضا مشرف شدن خدمت خانم دکتر مهربون، فرداش هم باز باهم رفتیم جواب بگیریم وگفتند هیچ مشکلی نداشتید و توضیحاتی که همیشه میدادند.با این حال که واکسن هام کامل نبود خانم دکتر هیچ واکسنی واسن ترزیق نکردن حتی لوسی که بهشون گفت تست آنتی بادی واسه آبله مرغون بنویسه دکتر صرف نظر فرمودن که باعث خوشحالی بود. عجب دکتر خوبیههههههههه این کریستین!!!! 
نکته: برای آزمایش نیازی نیست که مثل ایران از 12 ساعت قبلش، ناشتا باشین، صبحانه رو کامل میل بفرمائید. خوب دوستان دلها رو آماده کنید میخوام ببرمتون سفارت:
وقت مصاحبه ما ساعت 14 بود که من و آقا رضای گل ساعت 1:45 رسیدیم توی صف سفارت. دوستان همه جلوتر اومده بودند که با جیغ و دست و هورااا به همدیگه امیدواری میدادیم،البته دوستان آروم و بی سرو صدا یه وقت نرید اونجا جیغ و داد کنید بعد بگید من گفتماااا من هیچ مسئولیتی رو بر عهده نمیگیرم  . نکته اول: همیشه لبخند بزنید و وسایل اضافی با خودتون نبرید چون باعث معطلی خودتون و بقیه میشید. خلاصه ساعت 3 بود رسیدیم به سالن مصاحبه. یه سالن با 11 باجه و یه صندوق. نگهبان مارو راهنمایی کردو نشستیم به انتظار،باجه 8 مدارک ایرانیا رو تحویل میگرفت ولی کار یکی از هموطن های عزیزمون به حدی طولانی شد که از باجه 2 هم کمک گرفتند.منم چون نفر یکی مونده به آخر بودم واسه همینم دیرتر کارم انجام شد. باجه 2 رفتم که یه خانم بودن و پاسپورتم رو گرفت و بعد رفت پرونده منو آورد و یه سری اطلاعات توش نوشته بودن و یه نگاهی به فرمم کرد وگفت مامانت کجاست میخواستم بگم مگه فضولی ولی نگفتم که، جواب دادم تهران. نمیدونم چرا این سوال رو پرسید بعدش روی اسم مادرم که توی فرم بود دایره قرمز کشید.شروع به دریافت بقیه مدارکم کرد و گفت: سربازی نرفتی؟ گفتم نه گفت: توی فلان شرکت کار میکنی ؟ گفتم بله بعد گفت:پیش دانشگاهی نرفتی؟نه ولی مدرک معادل سازی ارائه کردم بعد رسید داد و رفتم پول رو واریز کردم و برگشتم رسید رو بهشون دادم و گفت اینجا نوشتی میتونی انگلیسی صحبت کنی که جواب دادم بله میتونم،دست آخر گفت: توی ایروان کجا ساکنی؟ گفتم هتل شیراک گفت: تلفن داری ؟ منم که ازقبل داشتم بهشون دادم و به انتظار مصاحبه نشستم. البته چون باجه 2 کمکی بود بعداٌ واسه انگشت نگاری به باجه 8 رفتم. چون نفر آخر بودم آمار همه رو گرفتم و باجه های 7-10-11 با ایرانیها مصاحبه میکردند .به غیر از یکی دو نفر بقیه کیس لاتاری و اعضای مهاجرسرا بودن که همه بک گراند چک شدن به جز یه خانوم و دخترگلشون که یه ضرب گرفتن ولی همسرشون مشمول چک شدند.زمان مصاحبه برای دوستان حداقل 10 و حداکثر 30 دقیقه شد و طولانی ترین مصاحبه در باجه 11 و با یک آقای میانسال که نمیشناختمشون بود که نزدیک 1:45 طول کشید بعد که اومد بیرون بهش گفتم من جای شما خسته شدم موفق باشید و ایشون هم گفت میدونستم طولانی میشه. انتظار منم بالاخره به پایان رسید و ساعت 16:55 بود که باجه 10 که همون آقای جوون و خوش تیپ بود اسمم رو صدا زد و منم از خدا یاری خواستم ورفتم. در بدو ورود به انگلیسی سلام کردم و اعلام خوشحالی کردم از آشناییشون که یه لبخندی زدو به انگلیسی گفت: میتونی انگلیسی صحبت کنی ؟ منم گفتم بله تا حدی بلدم. خودش که خیلی هم خسته بود شروع کرد به فارسی صحبت کردن، و گقت اون نوشته رو که روی شیشه ست رو بخون ، منم که انگار دارم توی میدون آزادی سخنرانی میکنم یه جوری قسم خوردم که مو لای درزش نمیرفت. بعد فرم رو داد امضا و اصل مدارک رو بهم برگردوند.و اما سوالات: این کیه توی فرم نوشتی؟ جواب دادم . کارت چیه؟ فلان وسطش حرفم وقطع کرد و پرسید این چه شرکتیه؟ جواب دادم یعنی چی کار میکنه؟ جواب دادم البته اون فارسی می پرسید من برای متقاعد کردنش انگلیسی جواب میدادم یه چیز انگلیسی پرسید من حواسم به کارت روی سینه اش بود متوجه نشدم گفتم ببخشید؟ گفت سربازی نرفتی؟ نه، بعد پرونده ها رو ورق زد و گفت خوب قبول شدی. این شماره توی ایروان روشنه؟ گفتم بله ، منتظر باشید روز 2 یا 3 شنبه باهاتون تماس میگیریم بیاید ویزاتون رو بگیرید. منم تشکر کردم دیگه امون نداد .چون دشت آخری بودم سریع لامپ رو خاموش کردو کرکره رو داد پائین.نکته: نه ابتدا و نه انتهای مصاحبه قبولی رو بهم تبریک نگفت ولی مهم نبود چون ...  نکته2: مدام سرشون پائین بود و اطلاعات رو وارد کامپیوتر میکردن ولی یه نگاههایی هم میکرد. نکته3:اعتقاد من بر این است که بیشتر کارها در KCC و حتی قبل از مصاحبه تعیین میشه به دلایلی که نمیتونم بگم. نکته4: شما ایرانی هستید و نماینده کشورتون پس همیشه بخندید و رفتارخوبی داشته باشید (دلیل این رو هم نمیگم چون ممکنه یه سری ناراحت بشن). کمترین مصاحبه هم به من اختصاص داشت که به 5 دقیقه هم نرسید.برگشتیم هتل و بافرشید عضو تازه وارد مهاجر سرا که یه پسر جون و مهربونی که میتونه واسه رفتن به آمریکا اطلاعات خوبی بهمون بده (farshid2014) آشنا شدیم و تیم ما 3 نفره شد. من و رضا و فرشید
اون روز من و دوست عزیز مهاجرسراییمون که نمیگم کی بود و به همراه یه خانومی که کیسشون لاتاری نبود موفق به دریافت ویزا شدیم.
ضمن تشکر از همه مهاجرسرائیها به خصوص اقاقیا- حسن پیری نامبر وان- محبت- گل نهال – سحر و شیمودای عزیز امیدوارم ادای دین کرده باشم و برای همه آرزوی موفقیت و برای منتظرین آرزوی کلیر شدن زودتر دارم. بدرود هموطن Cool Big Grin
مکان مصاحبه: آنکارا---> ایروان ایالت:کالیفرنیا-ارواین
انتخاب صندلی مناسب در هواپیما
سفرنامه ایروان ----- لاتاری از آغاز تا پایان
سلام دوستان
ما هم رفتیم مصاحبه و با برگه آبی برگشتیم Wink
به نظرم بهتره نکته های مهم رو راجع به سفر ایروان خدمتتون بگم
چون اکثر سفرنامه ها شبیه هم هست.
1- ما از سایت Booking.com یه سویت در نزدیکی میدان جمهوری اجاره کردیم با صبحانه، سرویس رفت و برگشت فرودگاه و اینترنت رایگان. بابت هر نفر هم در اون اتاق 30 دلار برای هرشب پرداخت کردیم. البته علاوه بر صبحانه رایگان هر وقت که می رفتیم سر یخچال هرچی می خواستیم بازم رایگان بود!!! کلاً یخچالش رایگان بود! عکساشو اگر یاد گرفتم همینجا آپلود می کنمWink

2- ویزا رو از خود فرودگاه ارمنستان گرفتیم که زیاد طول نکشید. تا بارها از هواپیما بیاد ویزای ارمنستان هم کاراش انجام می شه. در مورد تاکسی های فرودگاه اطلاعاتی ندارم چون از هتل اومدن دنبالمون. اما کلاً کرایه تاکسی بین 600 تا 1000 درام بود.
3- روز معاینه پزشکی بدترین روز سفرم بود. من با دکتر آنوش وقت داشتم. ساعت 10 صبح بیمارستان بودیم و تا ساعت 2:30 صبر کردم اما دکتر نیومد!!! واقعاً شوکه شده بودم که چی کار کنم. رفتم پیش دکتر کریستین باهاش صحبت کردم گفت شما با من وقت نداشتی نمی تونم کاری برات انجام بدم. اما شرایطم رو دید بهم اوکی داد. بنده خدا اومده بود جواب آزمایش بچه ها رو بده اما آخر وقت مارو هم ویزیت کرد. هرچی هم بلد بودم به آنوش گفتم...
4- در مورد بیمارستان بگم که خیلی داغونه!!! اصلاً انتظار همچین جایی رو نداشتم. هیچ کس انگلیسی بلد نیست تنها کسی که انگلیسی حرف می زد کریستین بود با دستیارش. دست و پا شکسته فارسی هم بلد بودن. مردمشون نوبت رو به هیچ عنوان رعایت نمی کنن اگر نوبتتون بود و دیدید چند تا ارمنی خوشحال و خندان دارن میان سمت همون جایی که شما 1 ساعته تو صفشین دو دستی بچسبین به در وگرنه مطمئن باشید که قبل از شما می رن تو!
5- من واکسن mmr رو یک نوبت زده بودم و از انستیتو هم پرسیدم و بهم گفتن که کافیه. اما کریستین بهم گفت یک نوبت ( یا 2 نوبت) کم زدی و برام یکی دیگه تزریق کرد (قیمتش بود تقریباً 30 دلار!!!). حتماً واکسن هاتون رو کامل بزنید.
6- روز مصاحبه کاملاً راحت و خونسرد باشید و از برگه آبی هم ناراحت نشید Tongue. لباس و کفش راحت بپوشید. دقیقاً 30 دقیقه قبل از مصاحبه دم در سفارت باشید زود تر راه نمیدن. تو پارک بالای سفارت هم عکس نندازید که شر می شه. خونسرد باشید و با آرامش و لبخند کاراتون رو پیش ببرید.
7- کساییکه با ما مصاحبه کردن کاملاً جدی و البته محترم بودند.توقع لبخند زیادی نداشته باشیدWink مدارکتون رو کلاسه بندی کنین که اونجا گیج و هول نشید. مدارکی که از ما خواستن این بود:
1. پاسپورت اصل و کپی
2. شناسنامه اصل و کپی و ترجمه
3. سند ازدواج اصل و یک نسخه کپی و یک نسخه ترجمه
4. 2 قطعه عکس جدید 5*5
5. دیپلم و پیش دانشگاهی اصل و کپی و ترجمه ( فوق لیسانسمو زورکی دادم Cool)
6. نامه تکن مالی

8- سوالایی که ازم پرسید:
بعد از قسم خوردن پرسید کجا و چطور با خانومم آشنا شدیم ( ما بعد از قبولی لاتاری عقد کردیم)
کدوم ایالت می خواید برید؟ چرا؟
خدمت کجا بودی؟ (من ارتش بودم Shy)
کارت الان چیه؟
تو همین شرکتی هستی که اینجا نوشتی؟
کارت همینه که اینجا نوشتی؟

9- بهتون تبریک می گم ویزا بهتون تعلق می گیره اما یه پروسه 1 تا 4 ماهه اداری هست که باید طی بشه. اسمتون که تو سایت خورد بیاید ویزاتون رو بگیرید.

نکات ریییز:
روز مصاحبه یه مادر و دختر محترم بودن که 7 سال کاندا زندگی می کردن و دختر خانم ویزا می خواست. ایشون تازه لیسانسشون تموم شده بود و خانه دار بود. ایشون هم برگه آبی گرفت!!!. منظور اینکه برگه آبی روال عادی کاره، زیاد ازش ناراحت نشید.

کپی پاسپورت و پول به درام روز معاینه پزشکی همراهتون باشه.
تو فرودگاه زیاد پول چنج نکنید. پایین تر از میدون جمهوری یه فروشگاه هست به اسم CITY YEREVAN اونجا نرخش خوب بود. بالاتر از همین فروشگاه هم یه کفش فروشیه خیلی بزرگه که 2 طبقس خانوما قشنگ 2-1 ساعت اونجا مشغولن Big Grin

جنسایی که به نظر ما قیمتاش از ایران بهتر بود عبارتند از: شکلات، شامپو، مسواک و خمیر دندون، نتلا، سوسیس کالباس، بعضی پنیرا، و بعضی نوشیدنی هااا Tongue

چتر و لباس گرم حتماً با خودتون ببرید. ما روزای اول از گرما مردیم روزای آخرم از سرما Cool

رستوران Square One رستوران خوبی بود البته ناگت و سیب زمینیش 2-3 نفر رو کامل پاسخگو هستش
KFC رو هم اصلاً توصیه نمی کنم. چون حجم غذا هاش به شدت کم بود!!!
چیز خاص دیگه ای به ذهنم نمی رسه
دوستان اگر سوالی دارید در خدمتتون هستم
موفق باشید و صبور
[color=#4B0082]شماره کیس: 43XX رویت قبولی: اول می 2013 ، تعداد کیس: منو عیال ، ارسال مدارک: جولای ، کارنت شدن: فوریه ، مصاحبه: 27مارچ ایروان ورود : 19 سپتامبر 2014 هيوستن
ما موفق می شیم، می گی نه؟ نیگا کنWink
سلام .بعضی دوستان اگه انشااله آمریکا برین به گمونم سفرنامه شون یه کتاب بشه قد کتاب کلیدر. چیه اینقدر پیچ وتابش دادین و آدرس بستنی فروشیا و جیگرکی های ایروان و رنگ چشم دکتر کریستین و رنگ موی آفیسر رو هم نوشتین. باور کنین نصف سایت شده مطالبی که مفید که نیست هیچی کلی هم گیج کننده شده واسه کسایی که مصاحبشون نزدیکه.
سفرنامه من چند خط بیشتر نیست.
اول اینکه در مورد لباستون فقط کافیه مرتب باشه و اصلا اهمیتی نداره که چقدر گرون باشه یا محجبه باشین یا نباشین. امان از دست کاربران بی ملاحظه ای که تخیلات خودشون رو بعنوان راهنمایی می نویسن که بیشتر گمراه کننده است. مثلا یکی نوشته بود خانم ها با لباس یقه گرد نرن چون رسمی نیست و آرایش نداشته باشن و این حرفای بی پایه و استرس زا. اصلا کوچکترین اهمیتی واسه کارکنان اونجا نداشت طرز لباس پوشیدن مراجعین و حتی نگاه نمی کردن ببینن چی پوشیدین. خانم هایی بودن با بیشترین آرایش و کفش پاشنه هفت سانتی که انگار اومدن پارتی از اون طرف هم آقایی بود اونقدر ریلکس که کاپشنشو گره زده بود دور گردنش انگار اومده پیاده روی تفریحی ولی اصلا مهم نبود.
دوم اینکه آقایون اگه سربازی رفتین احتمال کلیرنس خوردن تقریبا قطعیه الکی دپرس نشین.
سوم اینکه سوالات خیلی ساده و مختصر بود و در حد اینکه چند بار ازدواج کردین و اونجا چه شهری میخواین برین و چرا و اصلا سوالات پیچیده در کار نبود.مصاحبه بسیار ساده تر از چیزیه که فکر می کنین.
چهارم اینکه مدارک تحصیلی و گواهی اشتغال به کار براي نفرات غير اصلي کیس و همچنین مدارک مالکیت خونه و ماشین هم نمي خواهند و فقط تمکن مالی مي گيرند.
پنجم اینکه اگه یه ضرب شدین حتما شماره تلفن به آفیسر بدین تا باهاتون تماس بگيرن.
ششم اینکه مراحل مدیکال در ایروان هم به یمن شخصیت و خونگرمی دو پزشک معتمد سفارت (دکتر کریستین و دکتر انوش) که مثل اکثر ارامنه بسیار مهربونن خیلی ساده و بی استرسه و اصلا گیر دادن های الکی آنکارا و ابوظبی در کار نیست پس ریلکس باشید.
در مورد کلیر شدن هم من خیلی خوشبینم و اصلا گوش به موج های منفی ندین که بعداز کلیر شدن از فشار روحی که بخودتون دادین پشیمون نشین.
کلا ارمنستان خیلی حال داد به ما و خوشحالم که درگیر سر و کله زدن با عربا و ترکای ترکیه نشدم. شاد باشین
سلام دوستان، قبل از هر چیز در مورد نحوه چکاپ و کنترل متوالی سایت دی وی لاتاری و سایت ارمنیا امبسی سوال داشتم و میخوام بدونم روال کار ما آبی گرفته ها از این به بعد چیه ؟ خدا رو شکر دغدغه ای که برای پسر کوچولومون داشتیم با ارسال مجدد فرمهای اصلاح شده و ارسال نامه درخواست تغییرات رفع شد. من و همسر و پسرم که موقع رفتن به ارمنستان فقط 31 روزش بود طبق برنامه ریزی که کرده بودم 7 فروردین با پرواز ساعت 14:00 آسمان فرودگاه امام را به مقصد ایروان ترک کردیم. کالسکه پسرم رو دم در هواپیما تحویل دادیم و تو ایروان هم دم در هواپیما بلافاصله بعد از خداحافظی از خلبان تحویل گرفتیم. تو سالن خیلیا تو صف چنج دلار و گرفتن ویزا وایساده بودن که ما چون ویزا داشتیم و بچه همراهمون بود با راهنمایی یه نفر از پرسنل فرودگاه سوار آسانسور شدیم و فی الفور بعد از کنترل ویزا از گیت رد شدیم. تو سالن تحویل ساک ها یه دستگاه چنج بود که هر دلار رو 411 درام با ما حساب کرد. تو سالن اصلی یه عده اومدن جلو و پیشنهاد خونه اجاره ای دادن و من به دو نفشون به نام سوسن و خانوم گارینه اوکی دادم و اول رفتم سراغ خرید سیم کارت ویواسل. بعد از خرید با این دو موجود ناشناخته راهی شهر شدیم و سه تا خونه 50 و 60 دلاری به ما نشون دادن. بعد با تلفن آرمیناک تماس گرفتیم و اون هم اومد میدون جمهوری دنبالمون و به ما یه خونه شیک با شبی 53 دلار تو نعلبندیان داد. سه شب اونجا رو گرفتیم و 160 دلار دادیم که البته اولش راضی نبودم ولی بعد از یکی دو روز که خونه های مختلف رو دیدم متوجه شدم که شاه آپارتمان نصیبم شده و آپارتمانهای 30 و 40 دلاری خیلی کثیف و بی امکانات و ... هستند. فردای روز رسیدنمون رفتیم بیمارستان و همه چیز اوکی شد و 1 آوریل ساعت 14 هم برای مصاحبه رفتیم که برگه آبی نصیبمون شد! حالا که برگشتیم به وطن هر چی آدرس توی کاغذ آبی رو چک می کنم میبینم کیس های پارسال پیارسال مربوط به ایروان و سایر کشور ها توشه و کیس ایرانی اصلا توش نیست!!! نمی دونم آدرس درستی رو چک میکنم یا ... در هر صورت یه کم اینفو نیاز دارم Wink (جوابمو گرفتم!)
PD: Oct, 27, 2014
Documents arrived on Feb, 2nd, 2016 to NVC
Wait for NVC complete letter
(F2a category)
برای ثبت بیشتر در ذهن خودم و استفاده دوستان دیگر اینم از سفر به ایروان از دیدگاه من :
سربازی معاف، شغل دولتی، مزدوج بدونه بچه و دومین باری بود که ثبت نام میکردم.
مصاحبه ما پنج شنبه شش مارچ بود ساعت دو و قابل توجه دوستان ما یک روز قبلش چهارشنبه وقت مدیکال از دکتر کریستن گرفتیم ساعت 12:30 و جوابشو پنج شنبه ساعت 12 داد.
ما بلیط از مسیح پرواز گرفتیم با کمک گرفتن از همینجا و گفتم آشنا آقا رضاییم که اصلا نمیشناسمش و بلیط رفت و برگشت 870 داد به ما.
تو فرودگاه امام که چیز خاصی نبود فقط فکر کنم از بعد ما دیگه ارز مسافرتی واسه ارمنستان نمی دادند. و نکته دیگه اینکه ما طبق روال خودمون واسه راحتی با دو تا کوله پشتی سفر کردیم که این دفعه اذیت شدیم موقع تحویل بار به کانتر طرف گفت اینا بند مند ازش زیاد آویزونه باید بسته بندی شه که واسه هر کدوم هفت تومن پیاده شدیم. دکون دستگاه درست کردن واسه خودشون هیچ جا غیر اینا همچی گیری نمیدن.
موقع رسیدن به ایروان فرمای ویزایی که ما از اینجا دانلود کرده بودیم قبول نکردن مجبور شدیم دوباره از فرمای اونجا استفاده کنیم و تو صف وایسیم. گفتن اینا قدیمیه ماله ما تو دو تا صفحه بود ولی ماله اونا پشت و رو بود و یه کمی فرق داشت پس اگه میخاین از اینجا پرینت بگیرین پشت و رو پرینت بگیرین از تو سایت خودشون و مثل من یادتون نره از دستگاه هم میشه پول چینج کرد راحت تره و این قانون همه جای دنیا صدق میکنه فقط به اندازه نیازتون واسه رسیدن به مرکز شهر پول چینج کنین تو شهر نرخش بهتره.
وقتی که کارتون تموم شد اول برین چمدوناتونو بردارین بعد با خیال راحت برین فری شاپ خرید و با حوصله و آرامش به اندازه نیازتون خرید کنین قیمتاش خوبه مخصوصا محصولاته ساخت خودشون. چرخ دستی هم پولی بود
و از سالن چمدونا بیاین بیرون روبرو توریست اینفرمیشن هست برید نقشه مجانی میده و هر سوالی داشتین جواب بدین. این قانونم همه جا هست وقتی رسیدین تو هر فرودگاهی یه سر به توریست اینفرمیشن بزنین سوالاتونو بپرسین و نقشه و کاتالوگ جاهای دیدنیو بگیرین.
از اون سالن بیاین بیرون سمت راست ویوا سل سیم کارت بگیرین با ارائه پاسپورت همونجا بدین تنظیماته اکسس پوینتشم واسه وصل شدن به اینترنت واستون تنظیم کنه اگه خاستین و کد اینترنت روزانه رو بزنین روزی صد درام نامحدود. واسه ما انگار تو ایران بودیم با واتزاپ با همه در ارتباط بودیمو فیلم و عکس می فرستادیم. یادتون نره کد اینترنتو هر روز قبل اینکه تموم شه بزنین.
از فرودگاه اومدین بیرون سمت راست از پله ها که برین بالا گوشش مینی بوس وایستاده واسه مرکز شهر میتونین با نفری صد درام برین مرکز شهر از اونجا پیاده برین یا ششصد درام بدین تاکسی ببره دم محل اقامتتون اگه نه بین سه تا پنج هزار درام باید بدین تاکسی. هر درام حدودا 7.5 تومن
من از اپلیکیشن osmand و گوگل مپ رو گوشی سامسونگم استفاده میکردم اونجا فقط قبلش نقشه هارو دان کرده بودم.
شهرش توریستی نیس انتظاراتتونو بیارین پایین.
شاورما خاستین بخورین خیابان تومانیان. رستوران کفکاز یا cacaus خیابان سوات نوا ما امتحان کردیم و راضی بودیم البته چند تا شعبه داره کوبیدش و گوشت بره میکس با پرکش هم عالی بود ولی اگه دنده سفارش میدین انتظار شیشلیک شاندیز نداشته باشین خیلی کوچکتر و بسیار چرب تر بود. کلا طبعشون از ما شور تره. واسه بقیش سوال خصوصی بپرسید.
واسه مدیکالم همه چی عالی بود و راحت فقط اگه تاتو دارین اصلا جای نگرانی نیس و نیاز به هیچ آزمایش اضافه نیس از نظر اونا تاتو یه علامته رو بدن واسه شناسایی و اگه تاتو داشته باشین دنباله نشونه های مادرزادی نمیرن. آزمایش آبله مرغون ما برده بودیم ولی نیازی نبود حرفتونو قبول میکنن.
روز مصاحبه : تو لباس پوشیدن زیاد سخت نگیرین به نظر من. ما که پاشنه کفش خانومم تو راه شکست دیر رسیدیم و اینم زیاد مهم نبود اگه دیر رسیدین استرس نگیرین قبلش. ما که رفتیم باجه یازده سوال خاصی اصلا نپرسید فقط سوالات معمولی مانند کارت چیه چندتا خواهر برادر دارین با مامانت چیکارن چرا میخای بری آمریکا. و به نظر من واقعا نظر خوب و مثبتی در مورد ایرانیا داشت اینو دو بار گفتش. و شغل پدر مادرو پرسید و ما جواب دادیم بازنشسته اونم نگفت اصلا بازنشسته کجا.
قبلشم موقع تحویل مدارک ما اشتباه کرده بودیم عکسارو پشت نویسی کرده بودیم که یه نقطه کوچیک رو عکس خانمم بود که قبول نکردش. من واسه تمکن مالی رفتم بانک ملی و یه پرینت حساب به انگلیسی بردم که اسمم روش نبود فقط شماره ملی و تاریخ تولد بود بدونه مهر و امضا و اونا هم قبول کردن.
آخر مصاحبه هم برگه آبیو داد گفت حداقل دو ماه طول میکشه مراحل اداریش.
واسه خرید که به نظر ما بسیار گرون بود ما فقط شکلات از grand candy خریدیم قیمتاش مناسب بود شعبه زیاد داشت همونجا هم میشد شیرینیهای خوشمزشونو با نسکافه بخوری.
ما جمعه صبح که کامل بیکار بودیم با هماهنگیه یکی از دوستانه ارمنی یه ون گرفتیم خودش و خانم روسش به عنوان لیدر و به همراه یه آقای آمریکایی و خانم روس رفتیم معبد گارنی و صومعه گقارد بازدید کردیم دو نفری 7000 درام.
واسه اومدن به فرودگاه هم یه تاکسی گرفتیم دو هزار درام اومدیم فرودگاه.
ما خونه گرفتیم شبی ده یورو بسیار ارزون ولی از مرکز شهر فاصله با مینی بوس میرفتیم و یه کم پیاده روی نفری صد درام بیست دقیقه ای میرسیدیم مرکز شهر. اینم ایمیل طرف اگه خاستین اونجا واسه رفتن به اماکن دیدنی با قیمت مناسب تر از ایرانیا کمکتون می کنه. Hakobyan.hovsep@gmail.com 0037491436612
و یه خانم ارمنی هم بهتون معرفی میکنم ایرانی هم میتونه تا حدودی صحبت کنه به اسم لیلیت اینم دختر خوبیه تو همه زمینه ها کمکتون میکنه مثلا واسه ما قبل اینکه برسیم چند جا زنگ زده بود واسه خونه مذاکره کرده بود و حاضر بود پولم به عنوان سپرده بزاره. واسه گشتن اطرافم کمک میکنه. ما یه شب بعد از خرید از سوپری و شارژ کردن تلفنم متوجه شدم معادل 350 هزار تومن پولی که همراهم بوده گم کردم فروشنده که جنسارو پس نگرفت و گفت پولم نمیخاد و حاضر بود واسمون تاکسی هم بگیره بریم خونه ولی من زنگ زدم به این خانم لیلیت و گفت تاکسی بگیرین بیاین دم خونه ما من پول بدم بهتون خلاصه همشون کمکون کردن و تلفنم زدن جویای احوالمون بودن. فرداش رفتیم پول فر.شنده رو دادیم ولی لیلیت خانم پول قبول نکرد و استدلالش این بود که ما پولمونو هنوز پیدا نکردیم. اینم تلفنش lil_serobyan@yahoo.com 0037491571488

هر سوال خاصی دارید بپرسید با کمال میل در خدمتم.
***2014as3، دو نفر، ایروان برگه آبی
...The cheapest sort of pride is national pride
به نام نامی دوست که هرچه داریم از اوست
اول از هر چیزی تشکر میکنم از همه بابت کمک ها ، راهنمایی ها ، دلداری ها و امیدواری هایی که همه دوستان تو این مدت، بی منت در اختیار من گذاشتن تا راهی رو که شروع کردیم رو با آرامش طی کنیم و تشکر ویژه از مهاجرسرا که باعث و بانی همه اینهاست.
خــــــب بریم سراغ سفرنامه
از اونجایی که بعضی از بزرگواران از سفرنامه بعضی از دوستان ایراد میگیرن که این چیه نوشتی و کمکی به بقیه نمیکنه اینها ، بیخیال ما شو مرد مومن من میخوام ریـــــــز تمام اون چیزی که اونجا دیدم و بنویسم گیر نده دیگه :دی
خب بریم سر اصل مطلب ، از 1 هفته قبل از رفتن با سروش عزیز در تاپیک سفر به ارمنستان آشنا شدیم ، به طور کاملا خودجوش و مردمی و کار خدا همه چیز جور بود ، با این که میگم 1 هفته قبل سفر با هم آشنا شدیم اما 2تایی در یک پرواز بودیم ، 1 روز زمان میدکال بود و فقط اون 9 آپریل مصاحبه داشت و من 10 پس همسفر شدیم و صبح روز 5 آپریل ساعت رفتیم فرودگاه ، پرواز به موقع انجام شد و هیچ مشکل خاصی نبود ، فرم ویزا رو به سفارش دوستان از ایران تهیه کرده بودم و تکمیل شده دستم بود اما جهت اطمینان 1 دونه زاپاس همرام بود که لازم نشد ، فرم سروش رو هم در حین پرواز تکمیل کردیم . تو پرواز که بودیم چون نصف هواپیما خالی بود و کسی نبود سروش رفت قسمت 5تایی و منم واسه خودم لم داده بودم و صفایی کردیم ، به جای صبحانه هم مهماندار عزیز اشتباه کرد و ناهار به من داد که جوجه کباب بود جاتون خالی اما سرد بود فاز نداد.
رسیدیم فرودگاه و طبق نقشه وارد که شدیم رفتیم سراغ دستگاه برای تبدیل دلار به درام ، دوستان توجه کنین که دستگاه ارمنی مینویسه پس گیج نشین ، پول رو که دستگاه بلعید شما به مانیتور نیگا کنین 2 ردیف کلید کنارش هست ، ردیف سمت چپ کلید اول از پایین رو بزنین تمام ( واسه این موضوع از یک خانم خوشگل ارمنی که کارمند فرودگاه بود سوال کردم ) بعد به همراه پول رفتم واسه ویزا و فرم و تحویل دادیم و پرسید آدرس اینجات کجاست گفتم نمیدونم میان دنبالم که بریم خونه رو ببینیم و آدرس ندارم که گفت شماره اون کسی که میاد دنبالت رو بده و همون رو به عنوان آدرس قبول کرد ، ویزا صادر شد و 3 سوته اومدیم بیرون و کلا 10مین طول کشید. از گمرک که رفتین بیرون همون کنار نمایندگی ویواسل هست هرکی خواست سیم کارت بگیره.
آقا ما اومدیم و خونه رو دیدیم و پسندیدیم و ساکن شدیم. خونه ما 2 خوابه با امکانات کامل ، از لحاظ موقعیت مکانی بسیار عالی ( تا اپرا 4 دقیقه و تا جمهوری 10 دقیقه ، نزدیک به ایستگاه خط 67 واسه مدیکال که 7 دقیقه راه بود ، فاصله تا اولین فروشگاه 2 دقیقه تا ساس رفت و برگشت 14 دقیقه ، فاصله تا این پارک پایین که اسمش و نمدونم 5 دقیقه ) .
شب رفتیم اپرا دور زدیم و بعد رفتیم جمهوری و برگشتیم و کلا یه جورایی قلمرو جدید رو شناسایی کردیم که یعقوب هم همراهمون بود و خوب بود .
1شنبه صبح رفتم نون خریدم :دی ( هاتسِ میشه نون به ارمنی ، منم گفتم آقا 2تا نون بده گفت از کدوما گفتم ایناها اینا بعد خندید گفت اینا اسمش لواش هست :دی به نون لواش نمیگفتن هاتس میگفتن لواش Big Grin ) عصر هم بارون گرفت و تو نم نم بارون رفتیم پارک اول هزارپله که خیلی قشنگ بود و برگشتیم.
2شنبه رفتیم مدیکال ، صبح یعقوب اومد دنبالمون و سر راه رفتیم بانک پول چنج کردیم و جلو بیمارستان از یعقوب جدا شدیم ، رفتیم داخل و مجدد از نقشه استفاده کردم و صاف رفتیم جلو در مطب و تو راهرو ایرانی های عزیز رو دیدیم که 1 آقا پسر جون بود که کیس ازدواجی بود و 1 زوج جون که داشتن از همدیگه عکس میگرفتن و منم اصلا انگار نه انگار صاف رفتم تو دیدم اه نباید برم تو خودش صدا میزنه :دی خلاصه گفت بیرون منتظر باشین که ماهم شدیم.
من ساعت 12 زمان داشتم سروش 1 اما من که رفتم داخل گفتم ایرادی نداره اون هم بیاد گفت اگه شما راحتی نه ایرادی نداره منم گفتم بابا همخونه ایم ایرادیش چیه خلاصه دونفری باهم معاینه شدیم اون وسط من روز مادر و تبریک گفتم به دکی و یک لبخند ملیح تحویل ما داد و کارها رو سریع انجام دادیم و بعد دکتر کلی با تتو من حال کرد و با لوسی هی میگفتن و میخندیدن البته مشغول زمبس هرکی بگه داشتن مسخره میکردن Big Grin
رفتیم پایین واسه عکس ، اونجا با خانمی آشنا شدیم که ایرانی بود و محجبه ، ایشون دکتر بودن و کلی صحبت کردیم و نفهمیدیم کی نوبت ما شد که به ترتیب رفتیم تو و عکس گرفتیم بعد گفت صبر کنین ، عکس ها که آماده شد گفت همراهم بیاین ، رفتیم تو اتاق کناریش یک خانم دکتر دیگه بود چک کرد عکس ها رو گفت مشکلی نیست ، بعد رفتیم پشت ساختمون واسه آزمایش خون و تموم شد اومدیم بیرون دقیقا روبه روی بیمارستان ایستگاه اتوبوس و ون بود که با ون شماره 67 اومدیم جمهوری پیاده شدیم و اومدیم خونه. فردا صبح با همون خط رفتیم واسه جواب مدیکال ، در راهرو منتظر بودیم خانم مسنی بودن که کیسشون لاتاری بود به همراه چندتا از دوستان دیگه ، جواب مدیکال رو هم گرفتیم و به گشت و گذار در شهر ادامه دادیم تا روز 4 شنبه که سروش ساعت 9 وقت داشت . ما راس ساعت 9 رسیدیم که مجبور شدیم توی صف واستیم ، من نامه دعوب به مصاحبه رو بردم پیش نگهبان گفتم ما ساعت 9 وقت داریم گفت تو صف منتظر بمونین هیچ مشکلی هم پیش نمیاد و نترس
خلاصه 10 دقیقه منتظر شدیم و سروش رفت داخل من منتظر موندم .
نزدیک سفارت فضایی هست که یک مجمسمه بزرگ داره و نمای قشنگی هم داره و وسوسه میشین که برین عکس بگیرین ، آقا ما همین کار رو کردیم عکس گرفتیم برگشتیم چشتون روز بد نبینه ، یک خانم خوشگل مو طلایی اومد ، سلام کرد و ییهو آقا قاطی کرد دعوا و سر صدا و چرا عکس گرفتی از سفارت تو کی هستی اینجا چیکار میکنی و پاسپورتتو بده و اصلا له له شدیم ، داغون آقا داغون SadSad
خلاصه خر بیار و باقالی بار کن گفتم تموم شد ، خداحافظ ای هم نشینه همیشه ، بعد کلی توضیح و سند و مدرک و چک کردن و اینا متوجه شد که نه منظوری داشتم و اینکه وقت سفارت دارم و بعد گفت نگران نباش ( دونت ووُری ) منم گفتم ( ایم ووِری ووُری ) بعدم گفت موفق باشی و منم پرو گفتم فردا میبینمت Big Grin
بعد از 1 ساعت هم سروش اومد و گفت برگه آبی گرفتم ، استرس شروع شد ، واقعا استرس داشتم خدایی ، اون شب و گذروندیم و فردا 8 بیدار شدم ، همه چی رو چک کردم ، خونه رو جارو زدم ، غذا رو درست کردم اما لب نزدم ( از استرس) ساعت 2 وفت داشتم ساعت 1 اومدم بیرون و اولین ماشین دربست ( توجه کنین برای گرفتن تاکسی حتما حتما اول طی کنین ، هرجای شهر برین بیشتر از 1000 درام نمیشه دربستی فقط فرودگاه 20000 درام میشه ، خارج شهر هم که بر اساس مسافت هست دیگه ) دم در سفارت که نمیشه بالاترش پیاده شدم . رفتم دیدم هیچکی نیس ، عوارضی اول و رد کردم رفتم داخل رسیدم به در اصلی که چندا نگهبان بود ، گفتم من ساعت 2 وقت دارم ساعت و نیگا کرد گفت زود اومدی برو جای عوارضی اول نه اون عقب تر منتظر بمون ، بعد از 10 دقیقه 1 خانم و آقای ارمنی رفتن جای عوارضی واستادن ، منم دیدم اینجوره سریع رفتم واستادم و بعد یکی از دوستان با برادرش اومد که شمالی بودن ، بعد آقای مسنی اومدن که دیروز هم توی صف دیده بودمشون ، بعد خانمی که کیس ازدواجی بودن ، بعد خانم و آقای جونی که خانم باردار بودن بعد چندتا ارمنی و خلاصه شلوغ شد و ارمنی ها اصلا انگار نه انگار ما تو صفیم هی میخواستن جا بزنن ، در همین حین اون خانمی که جلوی من بود یک چیزی گفت که توش فارسی یا پارسی داشت ، بعد این دوست شمالیمون گفت فک کنم به ما چیزی گفت ، منم گفتم نمیدونم شاید اما محض اطمینان خودتی هرچی گفتی ، بعد از 1 دقیقه خانمه شروع کرد به فارسی صحبت کردن :دی :دی برگشت گفت شما چرا؟ گفتم چی چرا؟ گفت شما چرا میخواین برین؟ گفتم شما خودتون واسه چی میخواین برین؟ گفت مگر ایران بده که میخواین برین؟ گفتم کسی هم نگفته بده خیلی هم خوبه ، فقط از یک جای خوب میخوایم بریم جای خوبتر ، اینجا شوهرشون وارد صحبت شدن و خانمش رو به سکوت دعوت کرد ، خانمه ادامه داد که آره من ایرانی هستم اونجا متولد شدم و 10 سالگی اومدم اینجا مهم نیست بگذریم ، نگهبان اومد و لیست هم دستش بود ، شلوغ شد همه ازدحام کردن ، من محکم همون جای سوم ایستادم اجازه ندادم کسی جا بزنه به خانمه هم گفتم به ارمنیا بگو رعایت کنن ، اون خانم هم که ازدواجی بودن به خانمه همین رو گفت ، ناگهان یک خانمی که خدا خیرشون دهد نامرد از یک گوشه اومد پاسشو نشون داد و رفت داخل ، آبرو واسه ما نزاشت خدا آبروشو حفظ کنه واسش.
نوبت من شد رفتم داخل ، گوشی خاموش ، سکه با خودتون نبرین ، بعد از ایست و بازرسی وارد فضای باز میشید ، ساختمون سفید رنگ درب دوم وارد میشید ، درب اول دقت کنین نوشته خروجی Big Grin
وارد که شدید سمت چپ میز نگهبان هست که بهتون میگه برید سمت راست ، سفره 7 سین رو جمع کردن احتمالا توجه نکین ، رو یکی از صندلی ها بشینید تا صداتون کنن ، البته میگه نفر بعد و خودتون متوجه میشید نوبت کی هست ، اون خانم خیلی محترم مدارک رو تک تک تحویل میگیره ، من فرمم تغییرات داشت مثل روز تولدم که اشتباه نوشته بودم و آدرس جایی که میخوام در آمریکا برم و گرین کارد بیاد اونجا رو نزده بودم که در فرم جدید بود و تحویل دادم و مشکلی هم وجود نداشت ، باجه 3 پول رو پرداخت کردم و برگشتم و منتظر موندم تا آفیسر صدا بزنه ، تقریبا 1ساعت و 20 دقیقه زمان برد که همه نشسته بودیم ، اون خانمی که کیس ازدواجی بودن تعریف کردن که با پدرشون تاکسی دربست گرفتن اما طی نکردن راننده هم دیده ایشون خانم هستن و خیابون هم خلوت نامردی نکرده و 20000 درام پول گرفته ازشون نامرد که ایشالا به زمین گرم بخوره ، اینکه گفتم حتما حتما اول طی کنین واسه همین بود ، بنده خدا خیلی دچار شوک شده بودن چون عملا زورگیری بوده دیگه ، اون آقای مسنی که تو صف بودن و روز قبل هم دیدمشون هم داستان جالبی داشتن ، ایشون پدربزرگ لاتاری ایران بودن Big Grin
15 سال پیش در اولین دوره لاتاری شرکت و برنده میشن ، همسر و فرزندانشون اونجا زندگی میکنن اما ایشون در همون سال برمیگرده به ایران و ایجا زندگی میکنه ، امروز هم کیس خانوادگی بودن و برای دریافت ویزا مراجعه کرده بودن.
خلاصه اتاق 11 اون خانمی که بی نوبتی کردن رو صدا زد و رفتن داخل ، من نفر دوم بودم اما اون خانم و آقا که خانم باردار بود رو باجه 10 صدا زد و زودتر رفتن ( به دلیل شرایط خانم) باجه 11 نفر سوم که اون آقا پسر شمالی بود رو صدا زد و بالاخره باجه 10 من رو صدا زد و رفتم داخل ، آفیسر جون خوش برخورد و عینکی ، تبریک گفت و فرم و داد واسه امضا ، بعد اسکن دست چپ بعد سوگند و کلا 6 یا 7 سئوال پرسید ، چرا شناسنامت المثنی هست ؟ شغلت چی هست؟ در این شرکت هایی که گفتی چه کار میکردی؟ درامدت چقدر هست ؟ا م ر ی ک ا میخوای بری کجا ؟ گفتی شغلت چی بود؟
خب تبریک میگم شما قبول شدید ، اینجا هتل گرفتی؟ گفتم نه خونه گرفتم ، گفت شمارت رو بده تماس میگیریم که بیای منم شماره دادم و تشکر کردم و اومدم بیرون و از سفارت تا خونه پیاده اومدم از خوشحالی Big Grin
چیزی که کاملا میشد احساس کرد این بود که از قبل تعیین شده بود همه چی ، یعنی آفیسر فقط برگه ها رو نیگا میکرد و همینجوری 1 میپرسید و اصلا استرس نداشته باشید خیلی بشاش و با لبخند و پرانرژی صحبت کنین ، از همونجا که تو صف می ایستید زیر نظر هستین تا زمانی که میاین بیرون پس کلا پر انرژی باشید و حالشو ببرین
فرداش هم ساعت 3 زنگ زدن که پاشو بیا ویزاتو بگیر
به خوبی و خوشی
البته من همون روز 5 شنبه بعد از سفارت رفتم دفتر آسمان بلیط رو واسه 4 شنبه گرفتم بدون هیچ هزینه ای ، فرداش که ویزا رو گرفتم یعنی روز جمعه مجدد رفتم دفتر آسمان و بلیط رو عوض کردم واسه شنبه و باز هم هزینه ای نگرفتن.
در انتها بازم ممنونم واسه چیزای که اینجا یاد گرفتم و خیلی کمکم کرد ، نوشته های من که کمکی فک نکنم بکنه اما وظیفه بود که نوشتم
یکشنبه بازار نزدیک میدون جمهوری رو از دست ندید ، با خودتون موادغذایی ببرین تو هزینه ها کمک میکنه
با حساب هزینه خونه ، بلیط ، خورد و خوراک ، نوشیدنیهای زبونم لالی کلا 2.100.000 هزینه داشت این سفر
نه کلاب رفتیم نه دیسکو نه قرطی بازی ( سفر کاری هست ) CoolBig Grin
یا علی
F2A

ارسال مدارک Jan/30
دريافت فرم رسيد : Feb/02
انتقال مدارك به سرويس سنتر كاليفرنيا :Aug/28
تاريخ اپروو: Sep/24
...
با سلام وعرض ادب بحضور تمامی هموطنان ایرانی
در ابتدا لازم میدانم از تمامی کسانی که صمیمانه وبا جان ودل وقت گذاشتند تا با تجربیات خوب خودشان چراغ روشنایی راه مسافرین ارمنستان باشند تشکر و قدردانی نمایم .
بالاخره نوبت تست مدیکال ومصاحبه ما فرا رسید و بنده به همراه خانمم توانستیم این راه را با موفقیت پشت سر بگذاریم ما طبق اظهارات آفیسر تمامی شرایط را دارا میباشیم وبه ما اعلام کرد که همه چیز تکمیل است وتا چندی بعد جهت اخذ ویزا به سفارت مراجعه کنید .
برای کسانیکه از راه زمینی و با اتوبوس از تهران به ارمنستان مسافرت میکنند نکات ذیل قابل تامل میباشد:
بلیط رفت هر نفر 150هزارتومان و برگشت 187500تومان
هزینه صدور ویزا در تهران ( سفارت ارمنستان ) هر نفر شش یورو ودر سر مرز هر نفر ده دلار
هزینه خروج از مرز ایران هر نفر 35هزار تومان
بعد از توقف حدودا 2ساعت در مرز ایران و ارمنستان تا ایروان 8 ساعت راه میباشد
برای رزرو محل سکونت هیچ نیازی به برنامه ریزی قبلی ندارد و صرفا با ورود به ترمینال ارمنستان تا دلتان بخواهد خانه فراوان است فقط یادتان باشد اگر آنها گفتند شبی 50 دلار شما بگویید بودجه من بیشتر از 30 دلار نیست حتما جای خوبی بدست خواهید آورد ضمنا یادآوری کنید آپارتمان شامل تمامی امکانات و نوساز باشد ( پیشنهاد مواکد بنده اینست که آپارتمانی را که اجاره میکنید حتما نزدیک میدان اصلی شهرکه خودشان به آن هراپراک میگویند باشد که برای تفریح نیاز به پرداخت کرایه ماشین نباشد مثلا خیابانهای امیریان یا ابویان یا آلک مانوکیان یا بوزند یا نعلبندیان یا تیگران یا سرگیان باشد ) کرایه از هر نقطه شهر به نقطه دیگر کرایه اش 700درام میباشد که معمولا 1000درام میگیرند یعنی به پول ما 7500تومان میشود البته خودشان میگویند 2 یا 3 هزار درام ولی قبول نکنید بگویید 1000درام بیشتر نمیدهم
برای تست مدیکال هر نفر 45000 درام یا 110 دلار که البته فقط درام قبول میکنند ونقدا دکتر از شما وصول میکند به هیچ عنوان برای مبلغ بحث نکنید که کار خودتان گره میخورد اگر واریس ویا بیماری خاصی دارید حتما قبل از انجام معاینات اظهار کنید چونکه آنها از طریق آزمایشات متوجه میشوند وبرای شما بد میشود اگر پرسید حجامت ویا خال کوبی کردید حتما واقعیت را بگویید چون تمامی بالا تنه را لخت و معاینه میکند جواب آزمایشات نیز بعدازظهر فردای آنروز آماده میشود که بایستی تشریف ببرید ونتیجه را بگیرید (یادآوری بسیار مهم : سه پاکت به شما داده میشود که فقط یکی از آنهارا بایستی به آفیسر در سفارت تحویل دهید و آن دوتای دیگر به هیچ عنوان به سفارت نبرید چون اگر در پاکت باز شود از اعتبار ساقط میشود آن دو پاکت در صورت لزوم بایستی در آمریکا تحویل داده شود ).
روزی که مصاحبه دارید مثلا ساعت 9 صبح حتما ساعت هفت ونیم آنجا باشید تا از نفرات اول بوده وکارتان سریع انجام شود حتما از لباسهای بسیار شیک مثل کت وشلوارسرمه ای با پیراهن رنگ روشن وکراوات و خانمها با کت و دامن استفاده نمایند این شکل ظاهری شما بسیار در نظر آفیسر حایز اهمیت است ابتدا یکی از باجه ها شما را صدا میکند یادتان باشد اگر بچه باشما همراه است با اوجروبحث نکنید ضمنا باهیچیک از مراجعین صحبت ویا اظهارنظری نکنید در باجه اول ابتدا بررسی مدارک و تاریخهایی که شما بصورت لاتین در فرمهای اولیه درج کرده اید میباشد و سپس اثر انگشت ابتدا چهارانگشت دست چپ و سپس چهار انگشت دست راست وبعد دو انگشت شست بعد از آن فیش پرداخت نقدی بازای هر نفر 330 دلارکه بایستی به صندوق پرداخت نمایید (مطلب بسیار بسیار مهم اینست در در روز مصاحبه بایستی عکس گرفته شده یکماه قبل همراهتان باشد زیرا عکس اسکن شده ارسالی مربوط به یکسال قبل بوده و قابل قبول نمیباشد) چند لحظه بعد آفیسر شمارا در یکی از اطاقها احضار مینماید ابتدا یادتان باشد خونسردی خودتان را حفظ کنید و به هیچ عنوان واقعیت را کتمان نکنید زیرا آنها آنقدر با هوشند که از جوابهای شما نتیجه گیری مینمایند یادتان باشد هنگام مصاحبه حتما حتما درچشمهای آفیسر نگاه کنید وگرنه شک میکند که آیا خدانخواسته شما دروغ میگویید سپس براساس متن فارسی که روبروی شماست دست خود را بالا میبرید و آنرا میخوانید سپس نتیجه همان لحظه به شما اعلام میکند اینشاالله که موفق و سربلند باشید .سوالاتی که آفیسر پرسید ساکن کجا هستید به کدام ایالت میروید وچرا این ایالت را انتخاب کردید تعداد اعضای خانوادتان چند نفر است تحصیلاتتان چیست ودر کجا بوده کارتان چه بوده وآیا پرسنل زیرمجموعه داشته اید یا خیر شغل خانمم را پرسید سپس تشکرو پایان مصاحبه انجام شد
مراکز خرید که دارای تخفیف میباشند شامل : کومیتاز یروان سیتی و فروشگاههای ساس و نیز یروان سیتی میباشد فروشگاههای ساس ویروان سیتی نزدیک میدان شهر و پیاده هم میتوان رفت اما برای رفتن به کومیتازیروان سیتی بایستی با تاکسی که کرایه آن 1000 درام میباشد باید رفت
کرایه مینی بوس برای هرنفر100 درام وکرایه اتوبوس برای هر نفر 50 درام و نیز مترو 50 درام میباشد
کباب گوساله به زبان ارمنی تاواری خوروواتس میباشد که اگر فقط بگویید خوروواتس کباب گوشت خوک به شما میدهند تاواری به معنی گوساله میباشد .
سیم کارت خود را از ویواسل در سطح شهر تهیه کنید نه از مرز زیرا اگر نیاز به پانچ داشته باشید در مرز نه فقط انجام نمیدهند بلکه سیم کارت هفت هزار تومانی را بیش از ده هزار تومان به شما میفروشند .
برای تماس با سیم کارت ویواسل از ارمنستان به ایران بایستی از کد ذیل استفاده نمایید :
770098 سپس کد شهر مورد نظر در ایران وبعد شماره تلفن
ویا اگر به یک شماره موبایل در ایران میخواهید زنگ بزنید بایستی از کد :
*******770098912
تاریخ تست مدیکال دهم اپریل
تاریخ مصاحبه چهاردهم اپریل
تاریخ حرکت با اتوبوس از تهران هیجدهم فروردین 93
تاریخ برگشت از ارمنستان بیست و ششم فروردین 93
سلام به همه دوستان
کیس من یک نفره بود ، بدون سربازی و با هشت سال سابقه کار شرکت های خصوصی
قبل از اینکه چیزی راجب سفر و مصاحبه خودم بنویسم ، خواستم از همه دوستانی که اینجا به نحوی کمک کردن با اطلاعات خوبشون تشکر کنم و فکر میکنم این دین هم به گردن ما ها که این مراحل رو گذروندیم هم باقیه و باید ادا بشه
توی فرم های اولیه من خودشون آنکارا رو انتخاب کرده بودند که من توی همون فرم ها درخواست ایروان داشتم خوشبختانه هم شد
من 15 اپریل مصاحبه داشتم و بلافاصله بعد از کارنت شدن اقدام به تعیین وقت از دکتر کریستین کردم مشخصات کیسم رو براشون توضیح دادم ایشون هم برای یک روز قبل به من وقت داد و بعد پرواز رو از آسمان با قیمت 802 هزار تومان برای رفت شنبه و برگشت 4شنبه (با توجه به تجربه دوستان احتمال بالایی برای کلیرنس داشتم1 روز بعد از مصاحبه )رزرو کردم و بعد خونه رو از سایت شرکت هیور سرویس همون آپارتمان 461 با قیمت شبی 55 دلار انتخاب کردم البته قیمت اونا 67 دلار هست اما بعد از رد وبدل شدن چند تا ایمیل رازی شدن به 55 دلار بدن و همچنین اینکه من به جای اینکه شرکت برم مستقیم برم آپارتمان و نماینده شرکت برای تحویل و قرارداد بیاد ساختمان
چهارشنبه برای ارز دولتی اقدام کردم و از بانک ملت گرفتم عوارض خروج هم که تغییر کرده وبرای مرز هوایی 75 هزار تومان بود پرداخت کردم ، روز شنبه ساعت نه و سی پرواز داشتیم و 1:15 دقیقه بعد رسیدیم به ایروان خوشبختانه تاخیر نداشت(برعکس موقع برگشت بد ترین پرواز عمرم رو تجربه کردن طوری که صدای همه در اومد ) بعد از رسیدن رفتم ارز رو با نرخ 410 تبدیل کردم فرم های ویزا رو از قبل نوشته بودم اما قبول نکرد چون با فرم کمی تغییر کرده یک صفحه پشت و رو شده و دوتا از سوال ها پشته باید با خودکار پر میکردم البته تا اومدم پر کنم دیدم صف منتظرانی که میخواستن براشون فرم پر کنم از صف ویزای اونور شلوغتر بود، ، ده تا فرم و برای هموطن های عزیز پر کردم ( راستی خودکارم داشته باشید که معطل نشید )بعد 3000 درام دادم و ویزای 21 روزه به من داد
بعد از بیرون اومدن یه تاکسی رفتم خونه( قیمت ها ی تاکسی ها متفاوت بود از 2000تا 8000 ازیه بنده خدایی 8 هزار گرفته بودن همون منیجر تاکسی ها هم این کارو کرده بود اما نرخش همون 2-2.5 هست بیشتر ندید ) نماینده شرکت اومد طبقه 13 هم خیابان آرام استریت بسیار عالی تمیز و شیک بود انصافا" می ارزید خونه اینترنت ، فر، ماشین لباس شویی ، ماهواره ، تلفن داشت
ویو عالی و نزدیک میدان جمهوری بود طوری که از بالکون میشد میدان رو دید همه چیزش خوب و مناسب بود
روز شنبه و یک شنبه بیکار بودیم و میگشتیم روز دوشنبه ساعت 11قرار مدیکال داشتم یه چک خیلی ساده و یکسری سوال از سوابق پزشکی ، قد و وزن و فشار خون چکش زانو و چک واریس بعد عکس و آزمایش خون ، البته عکس متاسفانه اون روز خیلی شلوع بود و من یه یک ساعتی معطل شدم کلی بچه اومده بودن و باید عکس میگرفتن مبلغش هم همون 45 هزار درام بود مبلغ رو به درام دریافت کردند همون روز رفتیم سوان خیلی سرد بود ویه چنددرجه ای سردتر از ایروان بود
نرخ چنج ها هم از 41 تا 41.5 متفاوت بود خیلی تفاوت نداره البته روزای آخر پایین اومده بود
شب مدارک رو چک کردم و صبح ساعت 11 رفتم جواب رو گرفتم ، بعد از ظهر ساعت 2 مصاحبه داشتم ،
بعد از نهار رفتم مصاحبه1و30رسیدم اما تا 2 اجازه ورود نداد میگفت استراحت هستن 2تا 2-30 طور کشید که بریم تو دوستان زیادی اونجا بودن یه خانم مسن توریستی دوتا خانم فیانسه ، یک خانواده اهوازی ، یه خانم و آقای میان سال لاتاری که دخترش هم اونور بود ، دونفر و با خودم سه نفر لاتاری بودیم مدارک رو تحویل دادیم من آخرین نفر بودم مدارک رو تحویل دادم به خانم فارسی زبان که احتمال بالا ایرانی بود خیلی هم خوش برخورد بود مدارک رو گرفت
من فرم ها روتغییر داده بودم خیلی هم زیاد , سال ها و اسم مدارس آدرس و خیلی جیزای دیگه رو اشتباه نوشته بودم چون حول حولکی پرکرده بودم بدون اینکه چیزی بپرسه جایگزین کرد این و برای دوستانی گفتم که الکی بایه اشتباه کوچیک کلی استرس میگرن من 10 مورد اشتباه داشتم اما حتی نپرسید چی و چرا تغییر دادی بعد عکس هارو عوض کرد از ازدواج پرسیدو اینکه فرزند داری یا نه، اصل شناسنامه و کارت پایان خدمت مدارک تحصیلی آخرینش ( البته با اصرار خودم فوق دیپلم و دیپلمم هم دادم )بعد تمکن مالی و کپی پاسپورتو شماره تلفن ایروان ، بعد مبلغ 330 دلار و بعد هم اثرانگشت ها رو گرفت
فیانسه ها هم گرفتن جالب بود فکر کنم فیانسه به جای ازدواج خیلی بهتره چون گفتن یه پروسه 6تا 7 ماهه داره اما شرایطش رو دقیقا" نمیدونم
از لاتاری ها یه آقای رفت که سربازی رفته بود و کلیر خورد نفر بعدی هم یه دوست خوب اهوازی دیگه بود که اونم با اینکه شرایطش خوب بود لیسانس دانشجوی فوق کامپیوتر سابقه کم کاری شرکت های خصوصی داشت اما متاسفانه کلیر خورد فکر کنم خوب نتونسته بود توضیح بده چون با اینکه سابقه کاری کمی داشت و سربازی هم نرفته بود ولی برگه آبی گرفت همون روز هم فرم 10 سوالی
نوبت من رسید من که شرایطم خیلی بد تر از اون بنده خدا بود مطمئن شدم که من کلیر رو خوردم نفر آخر رفتم تو اون آفیسر ریشو بود خیلی خوب و خوش برخورد بود, تقریبا" مطمعن بودم که منم برگه آبی میگیرم بیخیال و خون سرد رفتم ،
ازم پرسید چرا معاف شدی البته مصاحبه فارسی انگلیسی بود و ، این آدرس کیه ، چرا توی فلان شرکت کار کردی و کارت اونجا چی بوده (شرکت رو به خوبی میشناخت ) بعد گفت اونجا میخای چیکار کنی و بعد در کمال ناباوری گفت که ویزات چند روز دیگه حاضر میشه ، من هنگ کردم خودش منو نگاه کرد و خندید گفت چه حسی داری گفتم خیلی خوشحالم گفت منم تبریک میگم و امیدوارم آمریکا بهت خوش بگذره و بعد گفت چند روز دیگه بیا ویزات و بگیر
بعد رفتم دفتر آسمان توی خیابان نعلندیان 50 دلار بابت تغیییر بلیط از چهار شنبه به روز شنبه پرداخت کردم
خونه من 4 روزه بود و باید تحویل میدادم شرکت اجاره داده بود و نمیتونست تمدید کنه )
خوشبختانه یکی از دوستان شماره یه آقای به اسم آقای کاوه توفیقی رو گذاشته بود خیلی بچه با ادب منصف و خوش برخوردی بود من که خیلی خوشم اومد برخلاف اکثر کسایی که اونجا فارسی بلد بودند، بهش گفتم یه آپارتمان خوب میخام دو تا مورد نشون داد و مورد دومش خوب بود شبی 50 دلار تمیر بود با همون امکانات هیور فقط ظاهر ساختمان متفاوت بود اینم توی خیابان ابویان بود ( کلی هم باهم چرخیدیم اگه شمارشو خواستید پیغام بدید براتون میفرستم )
شب که اومدم سیس رو چک کردم دیدم زده ادمین پروسس و دو روز توی این حالت بود نمیدونستم چرا و فکر کردم شاید پاس رو سفید بهم برگردونن ، با سفارت تماس گرفتم و گفتن اگه سیس ادمین هست شما باید چند ماه دیگه بیاید ، نزدیک بود سکته رو بزنم توی مهاجر سرا نوشتم و یکی از دوستان ابوظبی گفت این اتفاق برای من افتاده و بعد ایشود شدم ، منم روز سوم دیدم ساعت 11 زد ایشود و روز بعد هم تماس گرفتن گفتن حاضر هست ساعت 2و 30 بیاین بگیرید
اینو گفتم که اگه بعد مصاحبه گفتن بیاین ویزا بگیری و توی سیس ادمین شدید نترسید
ذهنتون رو درگیر حدسیات نکنید خیلی از این چیزایی که دوستان بابتش استرس میگیرن زاییده ذهن خودشون هست واصلا" وجود خارجی نداره
نکته دیگه اینکه از مهر کشور ها حتی کشورهای که میگن روش حساسن نترسید
از کار توی بعضی شرکت ها هم همینطور
اگه شرکتی چیزی به اسمتون ثبت هست و کارنکریدن جز سابقه کارتون حساب نمیشه و اصلا" نگران نباشید
ایروان شهر خوب و آرومی هست ، من خیلی خوشحالم که ارمنستان رو انتخاب کردم و اینو مدیون بچه های 2013 مهاجر سرا هستم خیلی خوش برخوردن ، فقط مشکل اونجا اینه که زود حوصلتون سر میره ، تنوع غذایی ایران رو ندارید ، مشکل پرواز دارید چون پروازاش محدوده شنبه ، دوشنبه و چهارشنبه هست ، انگلیسی بلد نیستند،
اما نسبت به ترکیه و دبی ارزونتره کفش خوب هم یادتون نره چون اونجا همش باید بگردید مخصوصا" شبای خوبی داره ، هواش هم عالی بود اگه تونستین تنها نرید
برای همه آرزوی موفقیت اگه سوالی بود درخدمتم
F2A -
Priority Date: October 2016
رسید مدارک نوامبر
منتظر تایید USCIS
با سلام به همه دوستان مهاجر،
ديگه نوبتي هم باشه نوبت ماست تا از رشادتمون بگم !
چرا رشادت؟
همسر رشيد بنده بارداره و در تاريخي كه ما بايد پرواز ميكرديم ٣٤ هفتش بود، بنابراين دكترهاي هواپيماييآسمان به هر دري زديم اجازه پرواز ندادن، من هم به ناچار ١ سونوگرافي جعلي طراحي كردم و با خوبي و خوشي سفر آغاز شد، البته فرودگاه امام تقريبا هر ١٠ قدم ١ مسئول بيكار وايستاده بود كه تا مارو ميديد ١ مسئول خانم بيكار تر از خودشو ميفرستاد مدارك پزشكي مارو چك كنه ، و اونجا متوجه شدم كه چقدر در جعل اسناد مهارت دارم، خلاصه ما با خلبان خالقي بلند شديم و با خودش نشستيم، تو فرودگاه ايروان هم ويزا رو گرفتيم و راه افتاديم، از قضا ،اونجا هم اون مادام هايپرسنل هر ١٠ قدم جلومون و ميگرفتن اما نه مثل اينور واسه اذيت كردن بلكه ميخواستن بدونن دبچه ختره يا پسر، كه تا ميگفتيم دختره كلي ذوق ميكردن، اومديم بيرون و طبق شنيده ها دلال ها جلو در اومدن استقبال كه نهايتا با سوسن خانوم همراه شديم و اولين جايي كه نشون داد مورد قبول واقع شد،١ آپارتمان ٢ خوابه با تمام امكانات به علاوه درب ريموت و اينترنت واي فاي شگفت انگيز از لحاظ سرعت در ٥٠ متري ميدون جمهوري، جالب اينكه اونجا شنبه بازار و ١شنبه بازار دارن به اسم ورني ساج كه خونه درست درش جلو بازار باز ميشد كه خيلي باحال بود، فقط و فقط شبي ٤٠ دلار، ما شنبه رسيديم تا دوشنبه كه مديكال داشتيم تو بازار چرخيديم،جاي بعضي دوستان خالي، عجب خاك بر سرياي خوش خوراكي داشتن، كونياك ٣٠٠٠ درام،ابسولوت ٣٥٠٠ درام، بگذريم ٢ شنبه ظهر ١٠٠٠ درام داديم تا به بيمارستان رسيديم،طبقه دوم خانم دكتر كريستين و لوسي خانم مهربون و زيارت كرديم، خدا وكيلي خيلي خوش اخلاق و خوش برخورد بودن و اصلا به هيچ چيزي گير ندادن و اصلا به واكسنها نگاه نكردن، ١٠٠٠ درام هم داديم برگشتيم تا پنج شنبه كه مصاحبه داشتيم بازم گشتيم، ٥ شنبه ظهر ساعت ١ راه اوفتاديم و ساعت ١ و ٢٠ رسيديم جلو سفارت، اونجا ١ صف ٣ ستوني تشكيل. شد كه البته ارامنه تقريبا بي صف ميرفتن، اون ماموري هم كه جلو در بود هي داد ميزد كه ١ صف بشيد، البته به ارمني ميگفت و همه ايرانيا ١ صف ميشدن اما خود ارامنه انگار متوجه نميشدن و همونطور ...
خلاصه رفتيم تو البته بعد از ٢ بار بازرسي، نشستيم تا ٢ نفر كه جلومون بودن مدارك و دادن بعد مارو صدا كردن كه اول مدارك خانوممو خواست كه برنده اصلي بود، بعد گفت تمكن كه من اول سند خونه و ماشين و با ترجمه دادم كه خانومه گفت اينا نه، پول نقد كه من ١ تمكن ٥٠ ميليوني از بانك سامان داشتم كه دادم و گفتم كم نيست ؟ اونم گفت همين كافيه، خلاصه منو فرستاد چند قدم اونور تر كه ٦٦٠ دلار بريزم و برگشتم قبض و دادم، نوبت رسيد به مدارك من، كه اصلا مدارك تحصيلي من و نخواست گفت فقط شخص برنده مداركش لازمه، اين يعني نزديك ٣٠٠ هزار ضرر، چون فقط مدارك من به علاوه ريز نمره ها و ترجمه به غير از الافيش ،٣٠٠ هزار آب خورد، دوباره نشستيم تا افيسر بياد و صدامون كنن، زياد طول نكشيد كه اولين نفر مارو صدا كردن، ما كه فكر ميكرديم ١ اطاقه كه بايد بريم توش،نگو يك تيكه تقريبا ١*١ بود كه پارتيشن زده بودن، خلاصه سوگند خورديم و افيسر شروع به سوال كرد ،البته اول عيد و تبريك گفت بعد قبوليمونو بعد از سربازي منو شركتهايي كه كار كرده بودم، ناگفته نمونه من هي باهاش شوخي ميكردم كه خانومم يواشكي گفت پيمان شوخي نكن، كه افيسر شنيد و گفت نه راحت باش و همه خنديديم، در آخر هم گفت كه پاس خانومم بمونه واسه ويزا،و خودمم مراحل اداريم بايد طي بشه، البته خيلي مصمم بود كه من شرايط ويزا رو دارم و حتما بهم تعلق ميگيره، در مورد بچه هم وقتي سوال كردم گفت سوال خوبي بود، رفت و ١ دقيقه ديگه برگشت و گفت بعد از به دنيا اومدن مداركشو بفرستيد،ما هم ١ نامه ميديم و با همون ميتونه بياد و نياز به ويزا نداره. جمعه هم زنگ زدن و رفتم ويزاي خانوم و گرفتم و شنبه با پروازمون برگشتيم، اين هم از قصه ما
پروردگارا
((سرنوشت ما را خير بنويس، تقديري مبارك،تا هر آنچه را كه تو زود خواهي دير نخواهيم و هر آنچه را كه تو دير خواهي زود نخواهيم))

2014as5300
گرین کارت خانم و دخترم ، 2014November05
سهم خودمم فرم I 130
pD:18 Nov
اپروو 19 مارچ
کىس نامبر YRV20156*****
پرداخت 120$ وDS-261
فرم 2015/sep/15
سلام دوستان و همسرم برای مصاحبه رفتیم ارمنستان ، من یک ضرب گرفتم اما همسرم چون سربازی رفته بود کلیر خورد از همه بچه های مهاجر سرا خیلی خیلی ممنونم حالا می خوام سفرنامه خودم را برای شما بنویسم شاید به شما هم کمک کنه
قسمت اول
ساعت 1 بعداظهر با اتوبوس های دیدار سیر گیتی ، تهران را به قصد ارمنستان ترک کردیم البته لازم به ذکر است که اتوبوس 15 دقیقه تاخیرداشت . از تهران رفتیم قزوین ، بعد هم زنجان ، اتوبوس ما بین قزوین و زنجان توی یک رستوران خیلی تمیز حدودا ساعت 3 ، برای ناهار توقف کرد . بعد از 20 دقیقه توقف به سمت ارمنستان حرکت کرد . چند توقف کوتاه دیگه هم داشتیم . ساعت های 1:30 دقیقه بامداد به مرز رسیدیم . راننده گفت هر وسیله ای که دارید را از توی ماشین بردارید و هیچ وسیله ای را داخل ماشین نگذارید . ( من به شما نصیحت میکنم تا جایی که برای شما امکان دارد از یک چمدان بزرگ استفاده کنید و چندین ساک دستی نیاورید چون خیلی سخت است ) . داخل ساختمان شدیم برگه های بانکی را برداشتیم و عوارض خروج را که هر نفری 25 هزارتومان بود را واریز کردیم برای هر نفر یک فیش جداگانه ، ما از تهران ویزا گرفته بودیم ولی بقیه دوستان در مرز ویزا گرفتن پی از آن داخل صف شدیم تا وسایل ما را بررسی کنند و پس از آن پاسپورت های ما را چک کردن واز ساختمان خارج شدیم ، بیم مرز ایران و ارمنستان فاصله کمی هستش خیلی از بچه ها پیاده رفتن و مابقی دوباره منتظر اتوبوس شدیم که خیلی تول کشید ، اتوبوس اومد وسایل را دوبار داخل اتوبوس گذاشتیم و پس از 2 دقیقه به مرز ارمنستان رسیدیم .دوباره وسایل را پیاده کردیم و داخل ساختمان اداری ارمنستان شدیم .بردن هر نوع قرص کدئین ممنوع است ، اما قرص های ضدتهوع برای ماشین مشکلی ندارد . دوباره وارد اون صف شدیم وسایل رو از توی دستگاه عبوردادند بعد هم پاسپورت را چک کردن و اجاره ورود به خاک ارمنستان را دادند ماهم خوشحال و خندان وارد خاک ارمنستان شدیم ، اونجا باید منتظر بمونید تا کار همه تموم بشه حدودا نزدیک ساعت 4:30 بامداد بود که وسایل را سوار اتوبوس کردیم و به سمت ارمنستان راه افتادیم . دئستان چون ارمنستان کوهستانی هست حتما یک پتوی مسافرتی برای توی اتوبوس برای خودتون بریید چون شب خیلی سرد میشه . حدود ساعت 9 صبح بود که توی یک رستوران برای صبحانه نگه داشتید ، مکانی قشنگی هستش ، میتونید با خودتون از ایران صبحانه ببرید و در فضای باز اونجا بخورید که ما این کار را نکردیم و این شد که 4 تا تخم مرغ نیمرو با 2 تا چایی را 2000 درام یعنی 16000 تومان با ما حساب کرد . ( هر دلار 412 درام است و هر درام 8 ریال ).صبحانه را خوردیم و به سمت ایروان حرکت کردیم ، ماشین ما 2 بار تو جاده به خاطر خرابی متوقف شد که هر دفعه بیشتر از 10 دقیقه طول نکشید ، اما به خاطر این که ما از ماشین پیاده شدیم و کنار روخانه شروع کردیم به گشت و گزار خیلی بهمون خوش گذشت . ما از ایران ما خانم لی لی هماهنگ کرده بودیم که یک آپارتمان در محله کاسکاد به مبلغ 25 دلار برامون رزو کنه ، که خانم لی لی هم خیلی پیگیر بود و چنیدن دفعه به ما زنگ زد حتی وقتی توی مسیر بودیم . خوشبختانه ما با چند تا از بچه های مهاجر سرای هم مسیر بودیم ، که خیلی آدم های خوبی بودن ، وقتی به ترمینال ایروان رسیدیم خانواده ما با خانواده آقا کسری که یکی از بچه های مهاجر سرا بودن به اتفاق خواهر لی لی خان یعنی استلا رفتیم که خونه رو ببینیم . استلا یک خونه به ما نشون داد خیلی خیلی خوب که ما و آقا کسری قرار شد هر دو به صورت مشترک این آپارتمان را اجاره کنیم ، استلا گفت 60 دلار که یک هو ما شروع کردیم به چونه زدن اون هم چه چونه ای مبلغ را به شبی 45 دلار رسوندیم یعنی رابرای هر خانواده 5/22 دلار که خیلی مبلغ خوبی بود برای اون خونه تمیز و خوب .این شماره تلفن لی لی هستش :0037498354566 و 0037491354566 و این هم شماره تلفن استلا خواهر لی لی 0037491371726 ما خونه آرمین رو گرفیتم درست کنار هزار پله که واقعا جای عالی بود یک نکته دیگه هم بگم تاکسی های ایروان بیشتر از 1000 درام نیست یادتون باشه حتما با راننده تاکسی قیمت رو طی کنید وگرنه تا 3000 درام هم می گیرند . خونه ای که ما گرفتیم یک حمام و توالت خیلی تمیز داشت .آشپزخونه با امکانات کافی و تمیز ، 2 تا اتاق خواب تمیز با ملافه و حوله تمیز ، یک اتاق نشیمن مبله و یک تراز که ما همش توی تراز بودیم که درست روبروی 1000 پله بود .
SadSad:خدایا امیدم فقط به توست ، برنده اصلی خودم، تعداد نفرات 2 نفر، رویت قبولی 1 می 2013، تاریخ مصاحبه 6 می، خودم ویزا یکضرب گرفتم و همسرم به خاطر سربازی کلیر خورد، سفارت ایروان، آپدیتها،6 می ،8می ،12جولای (باایمیل )، 8 آگوست،15آگوست صبح و15 آگوست بعداظهر کیس نامبر**55 ایروان - رفتم امریکا برای همسرم اقدام کردم و برگشتم الان هم نامه I -797 اومده - واریز مبلغ 120$ و واریز مبلغ 320$ در حال تکمیل فرم i-864 سفارت جدید ایروان




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان