کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
سلام به دوستان
سفرنامه سفر من به آنکارا برای مصاحبه. خلاصه بعد از گذروندن تمامی مراحل که دوستان به طور کامل توضیح دادن آخرین نفر برا مصاحبه رفتم.
در پی مصاحبه امروز چیزی که واقعا دستگیرم شد این بود که از قبل همه چیز مشخص شده، یعنی یکضرب قبول شدن یا کلیرنس خوردن؛ بقیه ماجرا دست خودتونه .در مورد من به قطع یقین قرار بود که یک ضرب بگیرم( هر کس خودش بهترین قاضی هست) وقتی که نوبت به مصاحبه من شد با اعتماد به نفس کامل رفتم سلامی عرض کردیم و سلامی شنیدیم.افسر نگاهش کامل به کامپیوتر بود، همون اول چیزی که توجه من را به خودش جلب کرد انبوه پرونده کیس ها در کنار افسر بود که پرونده من که شماره نوبت من روش چسبیده بود مقابلش قرار داشت.هنوز قسم نخورده و صحبت نکرده اصل شناسنامه و باقی مدارک را جلوی باجه گذاشت به غیر از گذرنامه ..... پرونده من را که روبروش باز کرد دیدم گذرنامه من داخل کاور پرونده است ، قرار نبود که همون لحظه تحویل من بده و بعد چشممان به جمال برگه سفید (ویزای یک ضرب افتاد) که داخل پرونده بود؛ برگه را برداشت ، پرونده را بست و روی اون گذاشت. خیالم برا لحظه ای بسیار راحت شد که حتی بصورت کامل پر شده بود (ایشالا قسمت همه بشه برگ سفید) اسم ، شماره کیس و...خبری از برگه صورتی اصلا در پرونده نبود. قبل از قسم خوردن در مورد تغییر شماره تماس و صحیح آن به افسر گفتم که بسیار ساده بود از نظر من؛ البته اما افسر به دلیل تسلط کامل نداشتن به زبان شیرین فارسی گفت متوجه منظورت نمیشم میخوای چی کار کنی؛ همینجا بود که گفتم دیگه تمام شد.(کلیرنس خوردم)قسم یاد کردیم و افسر سوال خودشو شروع کرد درمورد!
مدرک دانشگاهی ،مقطع و چه رشته ای؟Ok
الان شغلت چیه؟Ok
بعد از تمام شدن سوال ها دیدم افسر از پشت میز مبارک بلند شدن مدارک را از جلوی باجه برداشت و رفتن بسوی یکی از همکارانشون و یک برگه صورتی زیبا از ایشون قرض گرفتن و سریع به همراه باقی مدارک از قسمت شیشه ای باجه تحویل من دادن.وقتی مدارک رو گرفتم دیدم برگه صورتی خالیه و هیچ چیز داخلش ننوشته!!!!!!!!
از جناب آفیسر عزیز سوال کردم این چیه ؟؟؟؟؟ که ایشون درجواب گفتن ببخشید ببخشید برگه را به من بدهید و بعد سریع پرش کرد و برگه سفید را از روی پرونده به درون پرونده و گذرنامه را از درون کاور پرونده به بیرون پرونده انتقال دادن و همراه با برگه صورتی به من داد گفت یک مدت دیگه به این آدرس اینترنتی سر بزن.
به همین راحتی همه چیز در کمتر از 1 دقیقه تغییر کرد. البته فکر کنم افسر مصاحبه کننده من کاملا تازه کار بودن چون مابقی کسانی که کارهای مدارک و.... انجام دادن کاملا به زبان فارسی مسلط بودن و حتی در موردی شوخی هم کردن .امروز کلا تاجایی که من متوجه شدم و از سایر دوستان سوال کردم هیچ کیسی اعم از مجرد خانم یا آقا و خانواده یکضرب نگرفتن.
شماره کیس:2015AS1xxx/کنسولگری:آنکارا/نفرات کیس:1/:مصاحبه نوامبر/کلیر پس از 141 روزBig Grin/دریافت ویزا:17 آپریلBig Grin/مقصد نهایی:بزودی
سلام به همه دوستان مهاجر و با تشکر از همه به خصوص آقای بهداد و ارشان که کلی از معلومات و تجربیاتشون استفاده کردم

تور : از الی گشت گرفتیم برای یک هفته "هتل کلاس" با پرواز تابان شد 4 میلیون و پشیمونیم
پرواز برگشت تابان كه كلا كنسل شده بود ولي الي گشت به ما نگفته بود و كلي دليل ديگه كه تا عمر دارم كافيه ديگه از اين آژانس هيچ چي نگيرم....

رفت به فرودگاه : از تاکسی فرودگاه استفاده کردیم کمری 55 هزار تومن سمند میشد 50 ون هم 60
فرودگاه امام :گویا اصلا پرواز ما جزو پرواز ها نبود فقط یک بار توی بلندگو اعلام کردند که کانترش باز شده روی هیچ بوردی نبود .اضافه بار کیلویی 10 هزار بود.بعدش هم برای مسافر گیری خبری از اعلام نبود یک آقایی از خدمه اومد گفت : مگه شما پرواز آنکارا نیستید ...!!! بیاید !!!
هواپیما خیلی کوچولو بود و کل مسافرا 56 نفر بودند و خيلي از كساني كه توي پرواز باهامون بودند رو توي مديكال و خيابون ديديم چون اكثر ايراني ها اينجا براي كارهاي سفارت آمريكا انگليس و كانادا ميان....
(من تا به حال از پرواز تابان استفاده نکرده بودم و همه چیش برام عجیب بود مثلا مهماندار وسط پرواز خواب بود !!! چای و آب جوش نمیدادند!!! ولی خلبانش عالی بود
پرواز برگشت هم كنسل شد و با ماهان برگشتيم و نفري ١٠٠$هزينه جابهجايي تاريخ هم داديم .
جالب اينجا بود كه الي كگشت اصلا به ما نگفت كه پرواز كنسل شده
فرودگاه آنکارا :ما سر وقت نشستیم ولی امان از تور لیدر که ما رو یک ساعت و نیم نگه داشت تا مسافر پرواز بعد بیاد
و من خیلی اعتراض کردم که ما خسته ایم و بچمون از ساعت چهار صبح بیداره ولی فایده نداشت گفت : سیاست شرکتمون اینه !!!بالاخره ما از ساعت 11 که رسیدیم فرودگاه ساعت یک و نیم رسیدیم هتل ...و قبلا بهمون گفته بودند گشت شهری پنج شنبه است ولی وقتی اومدیم اینجا گفتند که جمعه است و با مدیکال ما تداخل کرد و ما نتونستیم بریم... حتی توی پرینت رنامه تور هم پنج شنبه رو نوشته بودند!!!! کلا برنامه ریزیشون افتضاح بود...
اگه مثل ما مجبور شديد توي فرودگاه منتظر بمونيد اون كافي شاپش خيلي بيخودي گرونه مثلاآب يك ليري رو چهار لير ميفروشه
چهار لير حساب ميكنه . دقيقا سمت مخالفش يك دستگاه فروش اتوماتيك هست كه ميتونيد آب و شير و... رو از اون نصف قيمت كافي شاپ بخريد ولي بايد سكه داشته باشيد

تجربه پرواز ماهان : یکی از کسانی که با پرواز ماهان اومده بود گفت :بعد از نیم ساعت پرواز دوباره به علت نقص فنی برگشتند فرودگاه ویک ساعت و نیم بعد دوباره پرواز کردند ... من با ماهان خیلی سفر کردم و اصلا فکر نمیکردم پرواز ماهان هم اینطوری بشه
پیشنهاد: وقت مدیکال رو همون روز پرواز نگیرید مخصوصا خانواده با بچه کوچیک...اگه یگ پرواز اینطوری باشه و یک تور لیدری مثل ما داشته باشید که دیگه هیچ چی...
هتل Class: کوچولو و تمیزه توی خیابان Bestekarنزدیک سفارت و مطب دکتر ولی به خانواده ها پیشنهاد نمیکنم چون توی این خیابون کلی کافه و بار هست که شب ها کلی شلوغه و سر وصدای زیادی داره و کلا کوچه خوش گذرونیه و آدم های مست و...توی این هتل ایرانی خیلی کمه من اصلا ندیدم
يك نكته ديگه اينكه اصل پاسپورت هارو بهمون داد و فقط ازش كپي گرفت ...

مدیکال :جمعه بود .ساعت 11و 45 دقیقه وقت گرفته بودم ولی 9 رفتیم.تا 12 هم طول کشید. اول پاسها رو گرفت با کرد کارت واکسن بعد صدامون کرد و با وب کم ازمون عکس گرفت ويك برگه داد كه امضا كنم كه راضيم دكتر معاينه كنه كه و گفت كه پاسپورتم رو هم قسمت ، امضا دارنده پاسپورت امضا كنم.
به من یک فرم داد که توش اسم خودم و تاریخ تولد دخترمو بنویسم .گویا خانم و آقای دکتر هر دو هم زمان ویزیت میکنند شانس ما به خانم دکتر افتاد.
برای همسرم آبله مرغان و کزاز زد چون کزازشو 7-8 سال پیش زده بود .برای من آبله برای دخترم هم سه تا واکسن که یکیش آبله مرغان بود دومي هپاتيت و سومي توامان سينه پهلو. كه اين سومي رو حتي اسمش رو هم نشنيده بودم ولي وقتي توي اينترنت خودم ديدم كه چيز خوبيه و حداقل اين نكتش خوبه كه بچه دربرابر اين مريضي ها ايمن بشه. و خدارو شكر واكسن ها باعث نشد تب كنه. و كلي سوال پرسيد شغلت چيه؟ قد؟ وزن؟ بيماري خاص ؟ عمل جراحي؟ دارو؟ آرام بخش؟ سيگار؟ الكل؟

تست پوستی هم اینطوری بود که روی ساعدش یک ماده ای رو تزریق کرد وقراره دوشنبه ببینه جاش چه طوری شده.
بعد از واکسن، خون گرفتن و ایکس ری، که دیگه خداروشکر به دخترم کاری نداشتند.کلا شد844 دلار که از پیش بینی حداکثر مبلغ ما 200 تا بیشتر بود.
دوشنبه ساعت ١٠ رفتيم و دست چپ دخترم كه آزمايش تستtbروش انجام شده بود نشون داديم و خانم دكتر اومد دو طرف دايره اي كه قرمز شده بود خط كشيد و قرمزي دستشو اندازه گرفت و گفت مشكلي نداره بعد از ظهر سه تا پاسپورت ها رو بياريد و جواب بگيريد. جوابش پاكت هاي دربسته هستش كه روش يك برگه با سي دي منگنه كرده و روي ورقه نوشته كه اين پاكت رو باز نكنيد و اگه باز كنيد نا معتبر ميشه و بايد دوباره آزمايش ها رو انجام بديد و اينكه اين جواب تا ماه مي معتبره و يك پرينت واكسن كه بايد پيش خودمون بمونه و فقط پاكت رو بايد ببريم سفارت. و جواب بچه ها سي دي نداره . احتمالا سي دي براي ايكس ري قفسه سينه است.

مصاحبه :
ما کیسمون سه نفر هستش . مهمترين فرد كيسمون هم دو سالش تموم شده Smile
برنده آقای همسر .سربازی معاف کفالت . شغل خصوصی . تمکن مالی 120 میلیون سپرده بلند مدت.
ما ساعت 9:10 دقیقه وقت مصاحبه داشتیم ولی 7:30 جلوی در بودیم و دقیقا ساعت 10 مصاحبمون تموم شد.
توی ایمیلی که از طرف سفارت پنج روز قبل از مصاحبه اومد علاوه بر مدارک مورد نیاز گفته بود که تقریبا هیچ چی جز ورق با خودتون نیارید.

ولی برای نی نی : می تونید غذاشو توی ظرف پلاستیکی ببرید.من وسایل دخترمو توی یک سا ک کاغذی گذاشتم. پوشک غذا دور پیچ....کالسکه هم میتونید ببرید .

[عکس: 1zzhqnc.jpg]
توی سالن انتطار : از در که وارد شدیم به یک خانم پاسپورت هامونو دادیم و جلوی شمارمون تیک زد و به من گفت عکس اضافه آوردید ؟ . یک شماره به ما داد وگفت بشینید تا صداتون کنن . من فکر میکردم که شماره رو میخونن D: ولی شماره فقط توی برد نشون داده میشه که مثلا 2 100 یعنی شماره 100 باجه 2 . در کل چهارتا باجه باید برید .
توی اولی اصل مدارک رو میگیرند . از من به عنوان فرد همراه مدرک تحصیلی نخواست . بهم گفت توی عکس گوشات کاملا معلوم نیست . عکس دیگه داری؟ ترجمه شناسنامه دیگه ای از دخترت داری و هر دو رو گرفت.
توی باجه دوم انگشت نگاری : اول دست چپ بعد راست و در آخر دوتا شصت
باجه سوم : 990 دلار لطفا
مصاحبه : با یک افسر جوان بود .دست راستتونو ببرید بالا و قسم بخورید که تمام اطلاعاتی که دادید حقیقت داره
شما آقا
مدرک دیپلمت توی چه رشته ای بوده ؟
الان چی میخونی؟
چی کار میکنی؟
برای چه بخشی؟
سربازی کجا رفتی؟
چرا معاف شدی؟ا
تا به حال خارج از ایران زندگی کردی؟

شما خانم
چی میخونی؟
چه رشته ی عجیبی!!!!! توضيح بده
تا به حال کار کردی ؟
تا به حال آمریکا رفتی؟

خانم شما عکست مشکل داره و گوشت معلوم نیست و ترجمه شناسنامه دخترتون هم اشتباهه. امروز یا فردا این دو مدرک رو به ما بدید ویزاتون تا چهار روز دیگه آمادست ...این پاسپورت دختر و خانم به علاوه برگ صورتی که روش مدارک ناقصمون تیک خورده بود ....مدارکتون رو تکمیل کنید و بیارید ...پاسپورت آقا بمونه و تا چهار روز دیگه به مرکز پستی تون برید که یک برگ سفید هم داد که روش نوشته بود ویزای شما تایید شده است. Smile
برای ترجمه شناسنامه دخترم که هنوز هم نفهمیدم کجاش اشتباهه رفتیم یک دارالترجمه روبروی سفارت که 50 دلار ازمون گرفت و تا قبل از 12 مدارکمون رو تکمیل کردیم وتحویل دادیم.کلا امیدوارم اینجا احتیاج به چیزی پیدا نکنید چون چند برابر حساب میکنند...

افیسره وقتی یک سوال میپرسید و ما جواب میدادیم به طور عجیبی تایپ میکرد...یعنی من به جز تو فیلم های طنز ندیدم کسی انقدر تند تایپ کنه
در تمام مدت هم دخترم داشت آواز میخوند ... و من کلی خندم گرفته بود .
کلا هیچ چیز استرس زایی نداشت . من اصلا آدم ریلکسی نیستم و برای همه چی دلهره دارم ولی این واقعا هیچ چی نبود... از نظر من مدارک ما کاملا بررسی شده بود و همه چیز معلوم بود.

برای نی نی های عزیز : توی سالن انتظار آب و لیوان هست . وسایل بازی هست. و توی دستشویی میز تعویض و دستمال هم هستJ
[عکس: wqvkw3.jpg]

پیشنهاد : یک رستوران ایرانی اینجا هست که غذاش خوبه هر چند اصلا با کلاس تیست ولی خوب برای ما که حسابی هوس چلو کرده بودیم خوب بود
اسمش شبهای تهرانه آدرسش توی بلوار آتاتورک یک کوچه ای هست که اولش کتاب میفروشن وارد اون که شدید خیابان آکای و بعد کیزیلیرمارک

مرکز خرید ناتا وگا :که تقریبا 40 دقیقه از کیزیلای تا اونجا با اتوبوس راهه و کاملا تو ی دهات و حومه شهره و با اتوبوس جلوی هتل پرنس میشه رفت که جای خوبیه .شامل آکواریوم (البته اگه اکواریوم استانبول رفته باشید این اصلا به چشمتون نمیاد) ایکیا
و قطار و قسمت بازی برای بچه هاست

مقبره آتاتورک : از کیزیلای که سوار مترو بشید باید ایستگاه تاندوان پیاده بشید ...برای من نکته های جالبش شمشیری بود که رضاشاه به آآتاتورک داده بود و همچنین عکس خودش Smile عروس و داماد هم اونجا دیدیم...

کارت Ego : برای سوار شدن به مترو و اتوبوس لازمه.و من از مترو گرفتم. پنج لیر برای خود کارت میگیرند و بچه هزینه بلیط نداره و از یک کارت میتونین خانوادگی استفاده کنید.

Ankamall: يك مال بزرگه كه دومين مال بزگ تركيه هستش. از قيمت هاي پايين توش خبري نيست ولي تگه مثل ما بيكار بوديد ، براي گشتن خوبه. دم درش قطار براي بچه ها داره . براي رفتن ميتونيد مترو ايستگاه akkporu پياده شيد
تاكسي: ابنجا تاكسي زياده و همشون تاكسي متر دارند و اينطوري نيست كه بتونيد آدرسو بهشون بديد و بگن چقدر ميشه و به همين علت هي ميگردوننتون تا پول زياد بيفته ميفهمن هم كه توريستين ديگه نهايت سعي خودشونو ميكنن. من وقتي ميفهمم گاگول حسابم ميكنن خيلي عصباني ميشم و ديروز يك مسير خيلي كوتاه مثلا از تجريش تا ميدان قدسو از ما ١٣ لير گرفتندو اين رفتار تاكسي ها باعث ميشه ساعت ها پياده روي كنيم ولي اصلا اسم تاكسيو نياريم
   
خب بالاخره نوبت ما شد سفرنامه رو بنویسم
جا داره که از همه دوستان تشکر کنم واقعا مهاجرسرا کمک بزرگی به ما کرداز همه مخصوصا مدیر سایت و پیشکسوتان سپاسگذارم

خلاصه وضعیت کیس 2 نفر- نفر برنده خانم شاغل بخش خصوصی
اقا شاغل بخش دولتی به صورت قراردادی نه استخدام معاف از خدمت ( خرید خدمت ) تمکن مالی 150 میلیون تومان بانک اقتصاد نوین به صورت یکروزه فرداش نامه رو گرفتم و پولو برداشتم چون قرض بود


(اول از همه این توضیح رو بدم که همه خودشون میتونن کاراشونو انجام بدن ولی اگر تور لیدر داشته باشین استرستون کمتر ما چون سفر اولمون به خارج از کشور بود واینسفر همشوخی بردار نبود و حساس بودیم ترجیح دادیم با اقای عباس خان کارهامون رو انجام بدیم 150 دلار دادیم و کاملا هم راحت بودیم هتل رو واسمون گرفت فرودگاه امد دنبالمون مارو برد مدیکال و فرداش هم خودش جواب مدیکال رو اورد بهمون داد البته بگم ما میخواستیم یکشنبه بریم این بنده خدا راهنمایی کرد وگفت نیازی نیست دو شب اضافه بابت هتل پرداخت کنیم همون سه شنبه بریم کارامون میشه وانجام هم شد مدارکمون رو چک کرد چیزای اضافه رو برداشت و مارو برد سفارت برگردوند و در نهایت برد فرودکاه این 150 تا واسه این کارا بود البته هرسوالی داشتیم جواب میداد راهنمایی میکرد و از همه مهم تر ادم خیلی خوبی بود فکر میکنم اکثر بچه های مهاجر سرا میشناسنش)

پرواز از شیراز اول معراج بعد زنگ زدن گفتن کنسله آتا رو واسمون گرفتن که اونم 2 ساعت تاخیر داشت
پرواز از تهران ماهان با نیم ساعت تاخیر به خاطر نقص فنی ساعت 7:30 که 8 پرید صبحانه اش عالی بود واسه برگشت هم سروقت پرید که خیلی خوب بود
تنها مشکلی که واسه ما تو فرودگاه پیش امد این بود که گذرنامه همسرم اجازه خروج نداشت اونهم بخاطر این بود که وقتی که میخواستیم گذر نامه بگیریم گفتن باید کارت پایان خدمتش هم عوض بشه که ما اونرو هم عوض کردیم هر دو هم همون پارسال بدستمون رسیدمنتها مثل اینکه این دو اداره که بهم مربوطن از کارای هم خبر ندارن وبه هم وصل نیستن وباید همسرم بعداز اینکه کارتش و پاسش امده بود میرفته و به اداره گذر نامه اطلاع میداه خلاصه که با التماسو دعا اجازه خروج رو دادن( اقایون اگه جدیدا پاس گرفتن بهتره قبل از سفر حتما چک کنن مثل ما به سرشون نیاد که اعصابشون همون اول سفر بریزه به هم)

رفت ما روز سه شنبه و برگشتمون روز یکشنبه بود

مدیکال همان روز رفت انجام شد 530 دلار واسه دو نفرمون یکی یکدونه واکسن یکیمون هم دو تا یکیش ابله مرغون بود یکیش هم ام ام ار که نوبت اخر ما باید یک ما اینده انجام میشد که خود دکتر اونگان زحمتشو کشید کلا پرسنلش و خودش خوب بودن بخاطر لیدرمون هم اصلا معطلی نداشتیم چون از قبل مدارک مارو داخل نوبت گذاشته بود

هتل ما سگمن segmen شبی 70 دلار نزدیک سفارت و میدان کیزیلای تمیز و اروم بود صبحانه خیلی خوب و کامل و روبروی دفتر ماهان ایر بود ایرانی چندتای بودن که اکثرشون کاراشون به عباس داده بودن یکی از خانمهایی که اونجا بود (لاتاری )عباس مدارکشو چک کرده بود دیده یه سری ناقصی داره که به ما گفت واسش از تهران اوردیم و اگر عباس نبود واقعا یکضرب نمیشدحتی در مورد لباسش هم این بنده خدا شور میزد که اینو نپوش تاثیر داره واخر یک ضرب هم گرفت

روزمصاحبه هردومون کت وشلوار کاملا رسمی پوشیده بودیم ساعت 7:30 اونجا بودیم هیچ چیزی جز مدارکمون داخل یک پوشه پاپکو نبرده بودیم به توصیه دوستان مهاجرسرا حتی همسرم کمربند هم نبست حتی حلقه هامون هم نپوشیدیم و باعث شد بدون استرس ومعطلی از در بازرسی رد شیم داخل که شدیم یک خانم که مدارکمون رو چک کرد ویک شماره بهمون داد که ایرانی بود خوش برخورد هم بود بعدش منتظر شدیم شماره مون روی برد امد رفتیم واسه تحویل مدارک فقط مدارک خودم اصل دیپلم و فوق دیپلمم شناسنامه هامون سند ازدواج کارتهای ملی بعد گفت بشینید دوباره شمارهتون زده میشه این دفعه رفتیم واسه انگشت نگاری یه خانم که فارسی خیلی خوب حرف میزد فکر کنم ایرانی بود خوش برخورد بود واسه هردو مون انجام داد و گفت بشینید تا دوباره صداتون کنن دفعه بعد واسه330 دلار واسه هر کدوم که شد660 تا پرداخت کردیم ودوباره نشستیم تا اینبار واسه مصاحبه شمارمون بیاد رو برد که یکم طولانی شد این دینگ دینگ شماره خدایش خیلی رو اعصابه
یه اقای افیسر که فارسی هم خوب بلد نبود شروع کرد به سوال پرسیدن :
شما فلانی هستید گفتم بله گفت هر دو قسم بخورید ماهم قسم خوردیم شما مدرکتون چیه ؟ دیپلمتون چیه ؟ کارتون چیه ؟برای بخش خصوصی کار میکنید یا دولتی ؟همین و بعد از همسرم دقیقا همینارو پرسید فقط اضافه کرد سربازی رفتید یانه همین تمام هیچ سوال دیگه ای نپرسید از همون اولش کنار دستش پرونده مون مشخص بود یک برگه سفید زیرش هم برگه صورتی بود به من برگه سفید رو داد گفت 2 تا 5روز دیگه برید پست وپاستون رو تحویل بگیرید و به شوهرم برگه صورتی رو داد وگفت از 10 روز تا 4 ماه دیگه سایت رو چک کنید
فرداش هم واسه من ایمیل امد که مدارک رسیده پست وبیاید بگیرید در کل اون روز افرادی که اونجا با ما بودن فقط یک خانم که سنش بالا بود (لاتاری) یک ضرب گرفت بقیه همه یا چک خوردن یا مثل ما نصفه دادن
پست هم ما همان مرکزی که شنبه ها باز هست رو انتخاب کرده بودیم
yenisehir ptt merkezi mithatpasa
اینکه دوستانی که مصاحبه شون رو قبلا خوندم نوشته بودن استرس نداشته باشین خیلی راحته واقعا راست میگفتن ولی تا خودتون تجربه نکنین فکر کنم متوجه نشین که چقدر راحته واقعا عین باجه بانک میمونه و این افیسره هم حتی درست حسابی نگاه به ادم نمیکنه که چی پوشیدی یا چه شکلی هستی البته به گفته دوستان قبل دوربین اونجا هست و شاید واقعا ادم رو زیر نظر داشته باشن اینو نمیدونم واقعا
مراکز خرید که ما رفتیم یه پاساژ سر میدان کیزیلای بود که هم جنساش خوب بود هم قیمتاش البته کلا جاهایی که جنساشون ترک بود قیمتهاشون خیلی خوب بود ولی اونهایی که مارک بودن واقعا گرون بودن ما بیشترین خرید لباس رو از مغازه lc waikiki داشتیم که مخصوصا مردونش عالی بود تو هر محله هم یه شعبه داره یکیش هم نزدیک میدان کیزیلای هست یکیش هم سر چهار راه اولوس بود داخل اولوس یه پاساز هست که زیرزمینی هست ولی ما خرید نکردیم
انکامال که اون موقع تعمیر داشت و ما نرفتیم پاساژ acity بود که خیلی شیک بود اما وحشتناک گرون بود از سرمیدان کیزیلای وارد زیرزمین مترو که میشد کلی مغازه هست که اگه داخلشون بگردید جنسای خب باقیمت پیدا میکنید
از وسایلی که باخودتون میبرید دمپایی واسه حمام حتما ببرید المنت واسه اب جوش من خریدم 8500 تومان اونجا هم خیلی بدردمون خورد اما خراب شد البته اشتباه از خودمان بود بدون اینکه بزاریمش داخل اب روشنش کرده بودیم که کامل اب شد ولی از سوپری نزدیک هتل یک کتری برقی که حدود 3 تا لیوان آب میگیره خیلی هم جمع وجوره و خوشکل خریدیم 6 لیر ولی نمی دونم همه سوپری ها داشته باشن یا نه ما شانسی گیراوردیم
امیدوارم که سفرنامه ام بدردتون بخوره مشتاقانه منتظر سوالاتون هستم امیدوارم که همه یک ضرب بگیرن اونهایی هم که کلیرنس خوردن هرچه زود تر کلیر بشن
20151xxxنفر2,ارسال مدارکMay28،انکارا,نامه دوم20sepمصاحبهnov, آپدیت18novو24febایمیل و25.26.30.31مارچ و1.8اپریل کلیری8 اپریل با ایمیل146روز.24 اپریل رسیدن به کالیفرنیاBig Grin
نامه به سفارت انکارا جهت تاییدرسیدن مدارک سفرنامه, کاربرحرفه ای
سلام کیسمون 2نفره 29 ساله برنده خودم همسرم معاف کاره دولتی نداشتیم پرواز تابان 10نوامبر رسیدیم انکارابلیط 595 که برگشتمون کنسل شد مثل اینکه فعلا تابان پرواز نداره برگشتو ماهان رزرو کردیم وقت پزشکی 12 بود ولی 10 که رسیدیم رفتیم مطب به وقت توجه نکردن ویزیت شدیم هزینه 555 دلار خانم دکتر بودن 2تا واکسن به ما زد ما واکسنامون کامل نبود فردا ساعت 3 جوابو گرفتیم ما هتل اپارتمان گرفته بودیم یه همراهم داشتیم شبی 50 دلار 2تا خواب با اشپزخانه هزینه مواد خوراکی مثل ایران است 13 رفتیم ترمینال بلیط کرفتیم واسه استانبول استانبولم هتل اپارتمان گرفتیم شبی 65 دلار واسه 3 نفر استانبول خیلی خوش گذشت 16 برگشتیم انکارا 17 صبح ساعت 7.30 رفتیم سفارت ما کت و شلوار پوشیدیم سوالات افیسر
سلام
قسم بخورین
مدرک تحصیلی منو پرسید
شغلمو پرسید
گفت چطور با هم اشنا شدین
از همسرم دلیل معافی پرسید
کاره همسرمو پرسید
از جفتمون پرسید میخواین برین امریکا چیکار کنین
بعد گفت ویزاتون 4 روز دیگه حاضره
قابل توجه از همان مراحل اول یک برگه صورتی تو پرونده بود لحظه اخر مصاحبه یه برگه سفید دراورد
سعی کردم خلاصه بنویسم
تو صرافی فرودگاه چنج نکنین بیاین داخل شهر بهتره
هر سوالی بود در خدمتم
داخل سفارت هوا خیلی سرد بود لباس گرم بپوشید
***2/تعدادکیس 2نفر/رویت قبولی 1may/ارسال فرم ها7jun/مصاحبه17novانکارا/ویزایکضرب
سلام
اميدوارم اين نكات بدردتون بخوره، اگه بعضي هاشو من از قبل ميدونستم كمي سفر رو راحتتر از اين كه بود ميكرد برامون
- پرواز رو از ماهان گرفتيم و از نوع سيستمي كه بتونيم با درصدي كه كم ميكنن در صورت نياز تغيير تاريخ بديم. در ضمن چون فرزند ما سه ساله بود بليط اون هم نصف قيمت بود ولي چارتر اين امكان رو نداره. هواپيما و پرواز و خلبان و كرو عالي بودن
- پرواز تابان رو با توجه به اطلاعاتم زياد تاييد نميكنم
-اصلا اصلا تور و ليدر و اين حرفا نگيرين بنظر من البته
-آدرسهاي مورد نظرتون اعم از هتل و دكتر و.. رو قبلا از اينترنت بگيرين و حتما از gpsگوشيتون و اگه امكان siriداره از اونم استفاده كنين
-ما با ماشين خودمون اومديم فرودگاه و گذاشتيم پاركينگ هرجور حساب كنين مناسبتر از تاكسيهاي ناخون خشك فرودگاهن. ما هميشه و هميشه ماشينمون رو براي سفر هامون مياريم پاركينگ، مخصوصا كه موقع برگشت با اون همه بار و يه بچه ي خسته آدم احساس بهتري پيدا ميكنه
- حتما با اتوبوس برين داخل شهر، اتوبوس راحت و ارزون كه بار رو هم راننده براتون جابجا ميكنه و ميدون كيزيلاي خودش پيادمون كرد
-متاسفانه اكثرا پست گذاشته بودن دلار ببرين نه لير، ولي اينجا هيچ جا، تاكيد ميكنم هيچ جا بجز هتل و سفارت ازمون دلار نگرفتن. حتي مغازه هاي برند مثل بنتون و كالينز و مك و همشون. فكر كنم فقط مانگو قبول كرد و دليلشو يجا زياد شدن دلار مصنوعي!! تقلبي عنوان كردن. بنظر من كه لير. پول هم كم نيارين. ما شانس اورديم چون براي من مشكلي پيش اومد و هزينه ي بيمارستان و اينا هم اضافه شد
- تقريبا ٩٠درصد اصلا انگليسي نميدونن ولي دونستن تركي آذري كارها رو در حدي پيش ميبره، مثل شباهت زبان ايراني ها و افغانيها و تاجيكها تقريبا
-مردم خوب و مهربون و مودبي داره و بنظر من كاملا امن
- از مترو و اتوبوس براحتي با گفتن مسيرتون ميتونين استفاده كنين. قبلش از داخل مترو هر دو نوع بليط رو تهيه كنيد
-بنظر من تاكسي ارزون بود، چون تاكسي متر هم داشت
- تو خيابوني كه مطب دكتر هست و خيابون مشروطيت خصوصا انقدر كافه و رستوران هست كه به مشكل بر نميخورين و بنظر من قيمتها مناسب بودن. چيزي كه براي من جالب بود عده ي كثيري از افراد بودن كه از صبح تو كافه ها اكثرا قهوه و كيك ميخوردن وسيگار ميكشيدن و صحبت ميكردن تا نيمه شب و همينطور تعدد كافه ها. يك جو خيلي جالبي داشت.
-هتل ما تو خيابون مشروطيت بود. تقريبا خلوت و اينكه اصلا اصلا فردي كه مست باشه نديديم و يا هيج هيچ و هيچ نوع مزاحمتي. مردم باكلاسي داشت و بي سرو صدا
-هتل ما رو اقايي همونجا برامون ارزونتر از بوكينگ برامون گرفت
-هتل آروم و تميز ي بود با كاركنان خيلي كمك كننده و صميمي با صبحونه ي خوب ولي اتاق كمي كوچيك، شايد هم بخاط اين بود كه اواق ما دابل بود و يك تخت اضافه براي بچه داشت
-قيمت لباس و اجناس خوب خيلي هم ارزون نبود. فقط فروشگاهي كه خارج شهر بود پر از اوت لت بود و من از مانگو لباسهاي مناسبي خريد كردم و يك شعبه بزرگ ايكيا هم هست اونجا. آنكامال هر چي خريديم متاسفانه خيلي گرون بود بنظر من بيشتر از قيمت واقعيش
-قيمت براشينگ مو انقدر برام عجيب بود كه گفتم اين رو هم بگم من نياز به تزريق امپول داشتم هر روز كه دونه اي پنج لير ميگرفتن و سشوار عالي و حرفه اي رو هم پنج لير. اين قسمت رو فقط خانومهاي عزيز مهاجرسرايي درك ميكنن Smile
-قيمت دارو بد نبود و من چند تا داروي الماني گرفتم تا بعدا در ميهن عزيز با داروي چيني كه استفاده ميكردم عوض كنم
-روز مصاحبه خيلي دير رسيديم بجاي ساعت ٩شايد ساعت ١١هم گذشته بود. من حلقم و اينام دستم بود و اصلا مشكلي نداشت
-مارو از يك گيت ديگه فرستادن تو. كيف هم نبرين فقط ساك كاغذي يا همچين چيزي
-دوستان به اندازه ي يك سر سوزن هم استرس نداشته باشين چون نداره. همين. ماكه ريلكس بوديم. البته زيادي چون دير رسيديم
-دخترم اونجا رو روي سرش گذاشته بود ؛) البته اروم بود و بازي ميكرد ولي موقع مصاحبه انقدر حرف ميزد كه به ترتيب ميبرديم ميچرخونديمش اطراف تا صداي افيسر و ما به گوش هم برسه
-كارمندا و افيسر خيلي خيلي مهربون و محترم بودن. فقط اون خانوم اوليه دم در نشسته نه اونهايي كه داخلن. فقط اون خانوم دم در اخمو بود كه شايدم منم اگه دم در بودم اخمو ميشدم ؛) ولي ما با خنده جوابشو ميداديم. مثلا بدون اينكه سرشو بلند كنه گفت عكس شما شايد اشكال داشته باشه و بايد دوباره بگيرين. من بايد بفرستم براي گرفتن مجدد عكس ولي حالا چون خيلي دير شده چك ميكنم براتون. در صورتيكه خودمون انقد ميدونستيم كه قبلا چك كنيم و ثانيا قسمتي كه مدارك رو ميگرفتن همون دو عكس منم گفتن اضافه هس پس دادن با كلي چيزاي ديگه
-افيسر ما يه خانوم مهربون شكل هندي ها و با قيافه اي نگران بود. مثلا وقتي به همسرم گفت شما بايد چند ماه بعد سايت رو چك كنين با يه حالت دلسوزانه و شرمنده اي گفت ؛ حالا ما انقده دخترمون داشت نا ارامي ميكرد و شلوغكاري و از اونجايي كه ميدونستيم بايد همسرم چك بخوره اصلا اصلا ناراحت نشديم فقط ميخواستيم دخترك رو ببريم بيرون. باور كنين يا نه ناراحتي من وقتي بود كه گفت به شما و دخترتون ويزا تعلق ميگيره. نه اينكه از ويزا بدمون بياد بلكه يدفعه يه حس جدايي بهم دست داد. بطوريكه كاملا افيسر متوجه شد و اونم استرسي بعد از اون رفتار ميكرد و تاكيد ميكنم فوق العاده مهربون
- وقتي برين اونجا خودتون متوجه ميشين، اصلا استرس نخواهين داشت. من و همسرم خيلي اروم بوديم در صورتيكه من خودم ادم پر استرسي هستم تو بعضي موارد ولي اونجا فوق العاده ريلكس بودم تا وقتي كه گفت به شما ويزا تعلق ميگيره. يجورايي دوس داشتم سه تامون با هم چك بخوريم يا ويزا بگيريم.
- از من شغل رو پرسيد تحصيلات و من بعد از جواب دادن يدفعه گفتم اخ ميخواستم ادرس ديگه اي بدم برا امريكا، يجورايي ما به اون استرس وارد ميكرديم. احساس ميكردم تازه كاره. بعد هم گفتم چند تا هم تاريخه كه زيادم اهميت خاصي نداره. ايشونم گفت پس نميخواد
- از همسرم تحصيلات و دليل معافيت و كارش رو پرسيد به كارش كه رسيد ديگه انگليسي سوال وجواب ميكردن و منم مجبور بودم برم بچم رو سرشو گرم كنم چون بدجوري داشت نا ارومي و خرابكاري ميكرد. يك باكس گذاشته بود زير پاش يباربچه ي سه ساله داشت از باجه كناري داخل رو تماشا ميكرد و چند نفرم براش دست تكون ميدادن
-اينجا پرونده ها رو برداشت و رفت از كسي چيزي پرسيد و دوباره اومد ايندفعه همسرم بچه روبغل كرد ورفت من اومدم انگليسي پرسيد اونجا چيكار ميخواي بكني بعداز رفتنت. منم چون حواسم به غر غر بچه بود بجاي اينكه بگم ميخوام برم كار ودرامد دراوردن و اينا گفتم ميخوام مثل همينجا. سرشو بعلامت نفهميدن تكون داد گفتم يعني من خونه باشم با دخترم و همسرم بره كار كنه و درامدزايي Smile
در اخر هم گفت به شما و دخترت ويزا تعلق ميگيره و همسرتون از چهار ماه ديگه سايت رو چك كنه
- از همسرم در مورد كارش و اينكه بعد از مهاجرت هم ميخواد همون كار رو ادامه بده و نوع سربازي سوال كرده بود ولي به تفصيل و دقت و غور در جزييات. البته شغل همسرم از مشاغل خيلي خاصه فكر كنم از ديد امنيتي

از جناب بهداد و آرشان عزيز ممنونم و كمكهاشون. و بقيه دوستان عزيز كه خيلي ازشون كمك گرفتم و خواهم گرفت
آرزوي شادي و آرامشتون رو دارم
و يه چيز ديگه اينكه آفيسر اونجاس كه حضور فيزيكيتون رو چك كنه و بفهمه بظاهر چطور افرادي هستين و تتاقض تو حرفها و رفتارتون نبينه وليكن در كل پررسه اي هست با يكسري قانون مشخص كه بايد طبق اصولش طي شه
سلام منم اومدم با ویزای یکضرب اولا باید تشکر کنم از دوستانیکه سفرنامه هاشونو برامون میزاشتن تا استفاده کنیم بخصوص من که خیلی استرس داشتم فکر کنم بیشتر از همه استرس داشتم چون به چند نفر از دوستانیکه سفرنامشونو میخوندم و خیلی سوال تو ذهنم میاومد و چون نزدیک مصاحبه بودم براشون شماره تماس میزاشتم که لطف میکردن تماس میگرفتن و ابهاماتی که داشتم برطرف میشد . من سوالاتیرو که برام مبهم بود جوابشونو اینجا میزارم امیدوارم همتون یکضرب بگیرید حس قشنگیه من اون مواردیو که لازمه میگم احساس میکنم شاید حداقل سوالات ذهن یکنفر باشد . من دختر مجرد 32 سال لیسانس حقوق کارم خرید و فروش پوشاک هست . من خیلی استرس داشتم ته قلبم میگفت مشکلی نیست ولی ناخودآگاه استرس شبانه روز اذیتم می کرد . خیلی اذیت شدم . ببینید مراحل سفرنامه ها مثل هم هست تا اونجا که من خوندم .قبل مصاحبه من اصل همه ترجمه ها این برام سوال بود بخاطر همین تاکید میکنم اصل همه ترجمه ها رو یکماه قبل مصاحبه با پست دی اچ ال فرستادم که ده روز مونده به مصاحبه از آنکارا برام ایمیل زدن که مدارکم رسیده و پاسپورت - شناسنامه - دیپلم که منظورشون همون لیسانس یا آخرین مدرک تحصیلی ماست - مدیکال رو با خودم باید میبردم زمان مصاحبه . هتل هیلتون خیلی خوب بود واقعا از خانمی که رفته بود و اون هتل رو معرفی کرده بود واقعا تشکر میکنم من هم رفتم هتل هیلتون و واقعا از هر لحاظ راضی بودم . مطب دکتر اونگان تجربه شخصی من کارت زردو میبینه نیازی نیست بهش توضیح بدید به نظرم هیچ فرقی نداره چون ارزش نداره 50 بالا پایین هزینه کردن یهو میبینی کاره ................. احساس من میگه پیش دکتر هیچی نگین بهتره . مطب دکتر یه 230 دلار و 47/50 دلار پرداخت کردم . نامه تمکنی که فرستادم 84 میلیون که از بانک تجارت گرفته بودم سند یه پراید 111 مدل 91 - 30 میلیون رهن یک خونه که حس میکنم همون نامه و به مبلغ 50 - 60 کافی بوده . و اینکه روز مصاحبه حس من اینه کاملا فرمالیتست سوالی که از من شد : در ایران کارتون چیه ؟ و اون ادرسی که دادید کی هست ؟ گفتم تو کار پوشاک هستم خرید و فروش میکنم و اون ادرس اشنام هست خودم اضافه کردم که من باید رو پای خودم بایستم به این مسعله اعتقاد دارم و گفتم شما چه خانم مهربانی هستید . در ورودی سفارت هم اسم هتل و شماره اتاق رو می پرسن و اینکه میگن در سفارت اینطوری بشینید اینطوری رفتار کنید به نظر من هیچ تاثیری نداره و اینکه اگه استرس داشته باشید شک میکنن اینطور نیست چون استرس از رنگ و قیافه من کاملا مشخص بود و زمانیکه اون خانم دستشو برد برگرو برداره من گفتم 4 روز دیگه ویزام میاد اونم گفت بله یعنی تا دستشو بر رو برگه سفید نزاشتم ادامه حرفش به گوشم برسه انقدر اون لحظه خوشحال بودم و این اتفاق تو زندگیه من معجزست امیدوارم کساییکه واقعا دوست دارند براشون اتفاق بیفته و من برای همه شما ارزوی موفقیت دارم هر جا که هستید . تا وقتی که ایران هستم 1 یا 2 یا 3 هفته نمیدونم با جون و دل سوالی داشتید در خدمتم چون همتونو درک میکنم . موفق باشید
سلام
منم يكضرب گرفتم اين ويزاي لعنتي رو !
من چون سفر به عراقم زياد بود انتظار ap check داشتم !
راستي معافيت كفالت داشتم و ٢٩ سالمه !
تمكن مالي ٦٤ ميليون !
همه چي مثل بقيه سفرنامه ها بود ! فقط من ميگم آفيسر هيچ كارست ! ٢٥ دقيقه مصاحبه بنده طول كشيد!
قشنگ سوال پيچم كرد ! بعد بلن ميشد ميرفت يه جايي ٢ دفيقه بعد برميگشت بازم سوال ميكرد ! بازم ميرفت و ميومد سوال تكراري ميپرسيد و ميگفت واضحتر بگو ! خلاصه كلي كلنجار رفتيم تا اينكه گفت شما شرايط گرفتن ويزارو داريد !
هركي هر سوالي داره مسيج بده من تا اونجا مه بتونم راهنمايي ميكنم !
راستي هتل من هيلتون بود ! شب مصاحبه آفيسرم تو آسانسور ديدم ! باورم نميشد !
حالا بگذريم از اينكه تو اون هتل آسانسور a4 سقوط كرد ! البته كسي آسيب نديد !
لوله آب تو اتاق من شب آخر تركيد !!! ولي اتاقم رو جابه جا كردن و بردن يه اتاق لوكس تر و شيك تر ! ولي در كل خيلي راضي بودم از شرايط ، تميزي ، سرويس ..... هتل ! شبي ٨٨ دلار بود !
بليتم رو خودم اينترنتي ٦٨٠ هزار خريدم !
مديكال ١٨٠$ و ٤٧.٥$ دادم !
آقايون خانوما توجه كنيد نياز به ليدر تو هيچ جاي اين پروسه نداريد ! پولتون رو بيخدي خرج اين مساىل نكنيد !
به خدا توكل كنيد و همه چيرو به اون بسپاريد !
سلام دوستان من ویزامو یکضرب گرفتم البته بماند که من چه قدر استزس داشتم قبل از اینکه برم ترکیه چند بار با ایالات کنتاکی تماس گرفتم و گفتم مدارکمو باید پست کنم یا نه؟اونام گفتن نه اگر کیس 2015 هستی نباید پست کنی!روز مصاحبه رفتم توی سفارت اون خانم گفت مدارکتو پست کردیی یا آوردی منم گفتم آوردم گفت پس مدارکت رو بده فردا بیا حالا فکر کنین من چه حالی داشتم!در ضمن من پست رو انتخاب نکرده بودم اونجا یه دختر ایرانی بود کلی کمکم کرد و اداره پست یسنی شهیر رو انتخاب کردم چون شنبه ها هم باز بود.فرداش رفتم سفارت کل مصاحبم دو دقیقم نشد ولی حدود پنج ساعت معطل بودم توی سفارت از بس شلوغ بود و پر از ترک!ویرامو یکضرب گرفتم 2روز بعدم اومد پست و رفتم تحویل گرفتم.
330 دلار هزینه مصاحبه
700 لیر مدیکال معادل 350 دلار.
باسلام خدمت تک تک دوستان و تشکر از اساتیدی که توی این مدت راهنمایی فرمودند من رو .
یک عذرخواهی بابت اینکه دارم با تاخیر سفرنامه رو مینویسم متاسفانه بعد از برگشت لپ تاپم به دلیل ضربه ای که خورده بود دچار مشکل بود و کمی هم کسالت داشتم .
در هر صورت ما هم به رسم تشکر از دوستان سفرنامه خودمونو مینویسیم باشد تا کمکی برای ایندگان بماند.
من سعی میکنم که مطالبی رو که بیشتر جای سوال داره رو بنویسم و از نوشتن مطالبی که دوستان عزیز بارها گفتن خودداری کنم اما بازم اگه سوالی بود در خدمت هستم.
اول از همه در مورد واکسنها ما بعد از اینکه نامه دوم اومد هفته بعدش برای واکسنها اقدام کردیم انفولانزا هپاتیت و بقیه واکسنها که دقیق یادم نیست الان . واکسنها رو ما توی شهر خودمون زدیم البته من تو سفری که به تهران رفتم برای تایید مدرک تحصیلی پاستور تجریش هم یک سر زدم و از اونها خاستم که کارت زرد رو مهر بزنن و اونها اعلام کردند که ما اینو قبلو نداریمو سفارتم قبول نداره و این حرفا که در نهایت من هم قبول نکردم که 50 تومن بابت یه کارت که فقط میخوان اطلاعات واکسن رو از رو کارت خودم روش بنویسن و یه مهر بزنن بدم و همون کارتو بردم و هیچ مشکلی هم نبود
مدرک رو هم من به همراه مدرک همسرم شخصا به تهران امور دانشجویی رفتم و در عرض چند دقیقه کارم راه افتاد باید بگم که خانوم و اقای محترمی که اونحا هستند بسیار کار راه اندازن و خیلی راحت کارتون رو راه میندازن پس اگه کسی میخاد بره نگران نباشه ( من چون مدارکم دیر میشد اگه میخاستم پست کنم یک روزه رفتم و برگشتم)
بعد از ترجمه کامل مدارک ( من بر اساس احتیاط و اینکه شاید بعدا هم نیاز بشه از همه مدارک دو نسخه ترجمه گرفتم که هزینه ترجمه دوم 10 درصد کل هزینه ترجمه اول هستش. همچنین من از همه مدارک چه ترجمه ها و چه اصلها یک نسخه فتوکپی هم گرفتم و همراه روز مصاحبه بردم )
متاسفانه به دلیل اینکه نامه تمکن مالی من اماده نشد به جهت عدم تاخیر در ارسال مدارک ، من مدارک رو بدون نامه تمکن فرستادم با پست دی اچ ال و 4 روزه رسید و نامه تمکن رو روز مصاحبه بردم که هیچ اشکالی ایجاد نکرد و افسر هم هیچی نگفت.
البته ترجیحا جواب سوال احتمالی افسر مبنی بر دلیل عدم ارسال رو از قبل برای خودتون داشته باشید که درصورت سوال کردن جواب قانع کننده ای بدید به افسر.
بعد از اون هم تعیین وقت دکتر که بعد از 4 روز ایمیل دکتر مبنی بر اینکه من در چه ساعتی وقت گرفتم و برخی توضیحات دیگه برام اومد .
چند روز قبل از روز مصاحبه هم یه ایمیل از طرف سفارت اومد که زمان و مدارکی که باید همراهم باشه رو یاداوری کرده بود.
اما سفر. اول از همه همونطور که دوستان هم گفتند بارها؛ این سفر نیاز به هیچ کمک یا لیدری ندارید و خیلی راحت خودتون کاراتون رو میکنین تنها کمکی که لیدر شاید بشه کمک اسمشو گذاشت اینه که روز دکتر چون با منشی احتمالا اشناتر هستش و ترکی هم صحبت میکنه مدارکتون رو زودتر میده به منشی در همین حد که این هم نهایتش تفاوتی 40 یا 45 دقیقه ای ببرای شما خواهد داشت .
زمانی که به فرودگاه انکارا برسید اگه ترانسفر داشته باشید که هیچ ولی اگه نداشته باشید از در سالن که خارج بشید دقیقا سمت راستتون کمی جلوتر یک سری اتوبوس هست که شبیه اتوبوسهای بین شهری ماست بگید کیزیلای خودشون سرتکون میدن و میفهمند با 8 لیر تا میدان کیزیلای میبرنتون.از اونجا هم تاکسی میگیرید و به راحتی میرید جلوی هتل.
ما وقت دکتر رو روز بعد رزرو کرده بودیم فردا صبح پاشدیم و با اینکه وقتمون ساعت 11 بود همون ساعتای 8 راه افتادیم به سمت ازمایشگاه کلا فاصله بین سفارت یا ازمایشگاه و هتل رو اگه حوصله داشته باشین میتونین پیاده برید مگر اینکه فاصلتون واقعا زیاد باشه تا اونجا.ما تقریبا زمانی که رسیدیم بقیه هموطنان هم اومده بودن ساختمان دقیقا کنار پارک کوگولو توی یک عقب نشینی هستش که باید برید طبقه 4 تو اون طبقه یه سالن انتظار هست که چون همه ایرانیا اونجا هستند متوجه میشید . منشی تقریبا ساعتای 9 اومد و پاسپورت همه رو به همراه برگه وقت دکتر و شماره کیس گرفت و شروع کرد یکی یکی صدا کردن بعدش با وب کم عکس میگیره ازتون و میخاد که توی پاس رو امضا کنین بعد پاس رو بهمراه برگه وقت میده بهتون میگه برید طبقه 5 بعد انجام کاارا برگردین اینجا .
در طبقه 5 پاس رو میدین به منشی و میشینین تا صداتون کنه و هزینه رو پرداخت کنید و منتظر میمونین تا نوبتتون بشه و اول ازمایش خون و بعد هم عکس از سینه میگیرن و در نهایت میگن برید طبقه 4 .
بعد که برگشتین پایین باید وارد اتاق دکتر بشید که روی سردرش تابلو داره و دقیقا کنار اتاق انتظار هستش که قبلا اونجا بودین. پاس رو میدید به منشی و منتظر میشینید تا صداتون کنن. توی اتاق معاینه یک سری سوالات در مورد اینکه مریضی خاصی نداشته باشید سابقه خودکشی ، سیکار و این موارد و التبه قد و وزن رو میپرسن بعد هم دکتر میخاد که رو تخت بشینی لباستو بالا بدی تا معاینه بکنه و در نهایت در یک حرکت غافلگیرانه یک عدد واکسن هم به شما تحمیل خواهد شد ( البته ما اینطوری بودیم ایشالا که دوستان بهشون نزنن)
موقع معاینه همسرم چون ایشون پرسیده که واکسن چی هستش و گفتن که ابله مرغان و خانومم هم گفته که من زدم قبلا دکتر براشون یه ازمایش تست نوشتن به همین دلیل ما رفتیم طبقه 3 و باهزینه 70 لیر ازمایش رو از ایشون گرفتن و گفتن میدیم حواب رو به دکتر.. فردا ساعتهای 3 که اومدیم جواب رو بگیریم گفتن همسرتون نیاز به واکسن ندارن و مدارک رو به ما دادن تا روز مصاحبه .(وقت دکتر رو دو روز قبل از مصاحبه گرفته بودیم که اگه مشکلی پیش بیاد کارها هول هولکی نشه هرچند که معمولا جواب رو روز بعدش میدن بهتون)
مصاحبه ما روز 13 نوامبر بودش.شب قبل از مصاحبه من کلیه مدارک رو بصورت تفکیک شده برای خودم و خانوم مجددا چک کردم و مدارک و کپیهای اضافی رو هم جدا گذاشتم تا در صورت نیاز استفاده کنم . صبح روز مصاحبه وقت ما تقریبا 9 صبح بود که همون تا صبحانه خوردیم و راه افتادیم ساعت 8 شد ( کلا من مثل برخی دوستان استرس نداشتم بهتره که شما هم نداشته باشید ) در مورد نوع پوشش هم همینکه مرتب باشید به نظر من کافیه چون هیچ تاثیری در روند مصاحبه نخواهد داشت البته وقتی ادم مرتب باشه مطمئنا طرف مقابل هم از صحبت کردن با شما لذت میبره ولی پوشیدن لباس رسمی با کت و شلوار و کراوات دیگه خیلی سخته به نظرم .هرچند که خیلیها هم رسمی لباس پوشیده بودن.این نظر شخصیه دیگه
سفارت نبش خیابون در حاشیه بلوار اتاتورک هستش وارد خیابونش که بشی اولین گیت معمولا ماله کارکنانش هست و باید بری کوچه پشت سفارت که میشه گیت شماره 4 اونجا همه دوستان توصف ایستادن .
ما با خیال راحت و پیاده تا سفارت رفتیم چون نزدیگ بود . ما مثل بقیه داخل صف ایستادیم تا وارد سفارت یا بقولی خاک امریکا بشیم
توصیه میکنم روز مصاحبه به جز مدارک هیچ چیز دیگه ای همراهتون نباشه چون نمیذارن ببرید داخل هیچی رو . حتی هدزفری موبایل . بعد که نوبتمون شد پاس رو دادیم و روی لیستش چک کرد و وارد سفارت شدیم پشت در سالن بازرسی کمربند و ساعت یا دستبند و همه چی رو باید باز کنی و کت یا پالتو رو هم باید در بیاری و داخل گیت بذاری تا چک بشه و اونطرف برداری .
سالن اصلی دقیقا به فاصله چند قدمی پشت گیت بازرسی هستش وقتی وارد میشید یه خانوم که ظاهرا ایرانی هستن پاس رو بهمراه عکستون چک میکنن . متاسفانه چون عکس خانومم تو ایران گرفته بودیم گفت قبول نیستش و باید توی عکس گوشها مشخص باشه این شد که ما پاس رو گرفتیم و از سفارت خارج شدیم به سمت نزدیکترین عکاسی.
برای اطلاع دوستان نزدیک ترین عکاسی به سفارت از در که خارج بشید خیابان روبروی در که به سمت پایین شیب داره رو باید برید پایین از اولین خیابون که سمت چپتون هست رد بشید یه کم جلوتر یه عکاسی سمت چپ هستش که ما رفتیم یه عکس فوری گرفتیم با هزینه 20 لیر و برگشتیم سفارت
بعد که عکس و پاس رو نشون دادیم یه شماره به ما دادن که تا اخر با همون شماره کارها انجام شد . شما پشت به باجه های مصاحبه میشینید و جلوتو ن یه صفحه الکتریکی هست که شماره ها و باجه رو اعلام میکنه و هردفعه که شماره جدید میاد رو صفحه یه صدای دینگ میزنه که بفهمید شماره جدید رو صفحه اومده
دفعه اول که شماره تون میاد میرید برای دادن اصل مدارک ( ازما پاسها شناسنامه کارت خدمت خودم نامه تمکن مالی سند ازدواج و مدرک دیپلم رو خواستن به همراه ازمایشها و دیگه هیچ مدرک دیگه ای چه تحصیلی چه موارد دیگه از من یا خانوم نخاستن)
در مرحله بعد میرید برای انگشت نگاری که خانومم چون انگشتهاش سرد بود قشنگ اسکن نمیشد که افسر زمان مصاحبه دوباره اسکن گرفت خودش.
مرحله بعد مرحله پرداخت هزینه و بعد از اون هم در مرحله بعد مصاحبه خواهد بود
بعدی که مدارک رو از همه گرفتن و کارها انجام شد سپس زمان مصاحبه شد و دوستان یکی بعد دیگری میرفتن برای مصاحبه .زمان مصاحبه ها متفاوت بود بعضیها رو کلی سوال پیچ میکردن در مورد کارشون و بعضیها رو هم خیلی زود و با چند سوال مصاحبه تموم میشد ( مثل خودمون)
توی اون روز خیلی ها بهشون AP میخورد و تک و توکی یکضرب گرفتن و بعضی خانواده ها هم به نصفی دادن و به نصفی ندادن متاسفانه .
زمان مصاحبه ما شد و رفتیم پای باجه ایستادیم چون میدونستم همون اول باید قسم خورد دست راستمون رفت بالا دیدم افسر داره تند تند یه چیزایی بلغور میکنه که اصلا نمیفهمم چی میگه داشتم گوش میدادم ببینم فارسی میگه یا انگلیسی که با گفتن کلمه قسم میخورم فهمیدم که داشته فارسی رو لهجه بامزه خودش صحبت میکرده طفلک و ما هم گفتی قسم میخورم
مصاحبه ما کمتر از 5 دقیقه طول نکشید اما سوالات
کجا کار میکنی ؟ کارت دقیقا چی هستش اونجا؟ سربازی کجا بودی ؟ تو سربازی کارت چی بوده ؟ قبلا خارج از ایران زندگی کردی .و بعد هم گفتش که من از ترجمه کارت پایان خدمت تو کپی ندارم بده بیاد کپیشو که منم از داخل مدارک دادم بهش
و از همسرمم کار رو پرسید تاریخ ازدواج و اینکه قبلا خارج از ایران زندگی کرده یا خیر
کل سوالات همین بود که ما هم سعی کردیم جوابهامون مختصر و مفید باشه و توضیح الکی ندیم
تو این مدت هم که صحبت میکرد اصلا نگاه به ما نکرد و تند تند تایپ میکرد و در نهایت هم یه برگه صورتی داد و گفتش که کار شما نیاز به مراحل اداری داره و برید روی این سایت که تو برگه نوشته بعد از 10 روز چک کنید هروقت دیدید شمارتون رو برگردید که من پرسیدم چقدر معمولا زمان میبره و گفت که معمولا تا 4 ماه هستش ولی به کیستون هم بستگی داره
و ما هم مدارک رو گرفتیم و از سفارت اومدیم بیرون .
این بود سفرنامه ما امیدوارم مفید بووده باشه . دوستان اگه سوالی بود در خدمت هستم
سفارت : آنکارا / زمان مصاحبه : nov / تعداد کیس : دونفر/ Update In Site Ceac :22 Dec --10 mar(email) --25 & 26 & 30 & 31 mar -- 3 April / کلیر : 3 اپریل فعلا فقط کیس اصلی Sad (انتظار برای کلیر نفر دوم کیسSad ) -- دریافت ویزا:24 April -- آپدیتهای نفر دوم کیس: 5 می - 1جون (ایمیل)- 8 جولای ( ایمیل)-15 جولای - 28 جولای- 29 جولای -- بالاخره بعد از 8 ماه و 16 روز نفر دوم هم کلیر شد به تاریخ 29 جولای
دوستان ما کلیرانس خوردیم هر دو لیسانس و همسر معاف و کار خصوصی
چیز اضافه تر از دوستان ندارم براتون بگم بغیر از اینکه مصاحبه ما بسیار کوتاه بود شاید سه دقیقه و درست متوجه صحبتهای ما نمیشد . هر دو برگه سفید و صورتی زیر دستش بود که نصیب ما صورتی شد .

در رابطه با مراکز خرید ما nata vega outlet و cepa و kent park و kizilay رو دیدیم. به کسانی که بچه کوچیک دارند توصیه میکنم حتما یکسری به cepa ( جپا) بزنید چون مکان بازی کودک بصورت رایگان و نیز شارژی هست و اگر روزهای تعطیل اونجا برید حوالی ساعت 5 موسیقی زنده اجرا میشه که خیلی میچسبه و یک مکان بازی بادی برای کودکان هست که روزهای تعطیل اونجا نصب و فعال میشه .برای رفتن به اونجا هم در پارک جوار میدان کیزلای مینی بوس داره که فقط 2.5 لیر میگیره و میبره اونجا .

nata vega outlet خیلی مسیرش زیاده و قیمتاشم خیلی با داخل شهر فرقی نمیکنه چون همه جا یکسری مارک مشخص است مگر شانسی قیمتهای خیلی متفاوتی پیدا کنید . البته ناتا وگا چون دور بود جنسهایش کمی بیشتر بود و من از mango تونستم خریدهای خوبی بکنم ولی در کل اگر نمیخواهید ikea و یا آکواریوم رو ببینید ارزش رفتن نداره . برای رفتن به اونجا هم میدان کیزلای دست راست روبروی هتل پرنس اتوبوس 340 میره اونجا . در ضمن بلیط اتوبوسشون همون کارت مترو است که باید تهیه کنید که نفری 2.5 لیر میگیره

مرکز خرید کیزلای در میدان کیزلای خیلی نزدیک بود و بخاطر نزدیک بودن به خیابان آتاتورک و همینطور داشتن مکان بازی کودک و غذا خوری های زیاد در طبقات 6 و 7 پاتوق ما بود

حتما هتل نزدیک خیابان آتاتورک و کیزلای بگیرید چون وقتی حوصله تان سر میره لااقل پیاده میرید یک چرخی میزنید.

به امید موفقیت همه شما عزیزان
کیس نامبر :****2015AS مصاحبه : دسامبر و کلیر بعد از 4 ماه
چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد
چه نکوتر انکه مرغی زقفس پریده باشد
سلام دوستان
مصاحبه ما اوایل دسامبر بود که چند روز زوتر برای مدیکال بچه رفته بودیم که 48 ساعت بعد گفت بیاین برای جواب ، وقتی رفتیم دیدیم میگن عکس و آزمایش نگرفته بعد ازظهر بیاین یه بار دیگه هم بخاطر اینکه رو CD مشخصات رو درست نزده بود برگشتیم که در کل خرج مدیکال سه نفرمون شد $950 که چهار تا واکسن برای بچه زد- دو تا برا خودم و یکی هم برای خانمم با توجه به اینکه تمام واکسنهای پاستور رو قبول کرد-
روز مصاحبه هم ما چون ساعت 9.10 مصاحبه داشتیم یک ساعت زودتر رفتیم که دیدیم صف طولانی نیست ولی اول مصاحبه شده باید بیان بیرون تا بفرستن تو . وقتی وارد سفارت شدیم یه خانم ایرانی با ما شروع کرد فارسی صحبت کردن مدارک و عکس رو چک کرد و بعد پرسید مصاحبه فارسی یا انگلیسی که من دیدم شلوغه گفتم انگلیسی یه شماره دادن که مراحلش به ترتیب تحویل مدارک 2- انگشت نگاری 3- صندوق 4- مصاحبه بود
موقع مصاحبه که کلا 5 دقیقه بیشتر طول نکشید آفیسر اصرار به فارسی صحبت کردن داشت که ما فقط آقا قسم خانم قسم رو میفهیدیم یه جوری که بهش برنخوره ازش خواستم انگلیسی صحبت کنه که همینجوری که تایپ میکرد از من راجع به سربازی پرسید که گفتم آموزشی رفتم و خریدم پرسید ارتش یا سپاه که گفتم ارتش یه نگاه کرد تند یه چیزی تایپ کرد بعد هم راجع به محل کارم پرسید و گفت فلان جا چیه یه توضیحی بهش دادم دیدم گفت شما AP میخوری به خانمت و بچه میتونم ویزا بدم یا بعدا بیای براشون بگیری که پرسیدم تموم نمیشه ویزا گفت معلوم نیست من هم گفتم برا اونا صادر کن پاسپورتها رو گرفت یه برگه سفید و صورتی تحویل من داد
( چون ایمیل زده بودن از سفارت CSCها رو برای هر شخص سوا ثبت نام کنم و به سفارت ببرم) برگه های CSC رو بهش دادم برگه من و پاسپورت رو بهمراه کلی مدارک اضافه بهم برگردوند ( ترجمه کارت ملی، ترجمه واصل سوء پیشینه، ریزنمرات کپی های اضافه و..) ولی ترجمه دیپلم و پیش دانشگاهی و فوق دیپلم رو بهمراه یه کپی سوء پیشینه که از کشور هند موقع دانشجو بودن گرفته بودم رو برداشتن و اصلش رو برگردوندن، من چون می خواستم مطمئن بشم ازش پرسیدم اقدام بعدی من چیه باید رزومه بدم فرم پرکنم که گفت نه متشکرم که آماده بودید ولی مدارکتون تکمیل بود و ماهر اطلاعاتی رو که میخواستیم داریم فقط سایت سفارت رو چک کنید سی اک دیر به دیر آپدیت میشه و احتمالا تا AP شما بیاد از 10 روز تا چهار ماه طول میکشه . آفیسر ما یه آقای عینکی جوون بود که خیلی با حوصله بود کلا مصاحبه ما استرس نداشت و اصلا حواسمون به استرس نبود مخصوصاکه پسر دو ساله من دیگه از اینور میدویید اونور و در حال مصاحبه داشتیم دنبالش میدوییدیم که همه خنده شون گرفته بود قبلشم اون خانم ایرانیه که شماره میده اومد به پسرم گفت عزیزم شلوغ کنی آقا پلیسه میادآ که ما خندیدم گفتیم گوش نمیده که دیدیم جدی برگشت گفت جدی میگم مصاحبه ها مختل شه باید از سفارت برین بیرون
اونروز فقط فهمیدیم که یه خانمی که مجرد بود و تو فرودگاه دیدیمش یه ضرب ویزا گرفته یه خانوده هم بودن با یه پسر 14 15 ساله که خیلی مصاحبه شون طولانی شد نفهمیدیم AP خوردن یا یه ضرب گرفتن.
ویزا هم روز جمعه دو روز بعد از ULUS تحویل گرفتیم و نذاشتیم برای شنبه که شانس آوردیم چون ULUS شنبه ها باز نیست برای تحویلشم یه کپی پاسپورت و CSC لازمه
امیدوارم که مطالب ما بدردتون بخوره
کیس نامبر:2015AS0004xx افراد کیس: 3 نفر آ،نکارا، تاریخ ارسال فرم ها: 22 می کارنت: 12 آگوست 2014 نامه دوم: 23 اکتبر 2014 تاریخ مصاحبه: 3 دسامبر دریافت ویزا: Cool خودم AP همسر و فرزند یک ضرب آپدیتها 24 دسامبر، 20 فوریه، 26 فوریه بعد ارسال ایمیل ، 27 مارچ، 30 مارچ، 31 مارچو کلیر 8 آپریل دریافت ویزا22 آپریل Big Grin ورود به آمریکا 6 می
سلام دوستان
من قصد نوشتن سفرنامه کامل ندارم چون خیلی از دوستان قبل از من به طور کامل جزییات سفر به آنکارا و مصاحبه رو گفتن بنابراین من مواردی که تکراری نباشه( مخصوصا برای بچه دار هارو می نویسم.
تعداد افراد کیس ما سه نفر که پسرمون هشت ماهه هست.
ما ap خوردیم.
در مورد مدیکال اینا همه حرفه که دکتر واکسن الکی میزنه یا آب مقطر میزنه و یا اینکه کارت واکسیناسیون حتما باید از پاستور تهران تهیه بشه. چون ما کارت واکسیناسیونمون رو از هلال احمر اصفهان گرفتیم که از ما قبول کردن. ثانیا به من و همسرم هیچ واکسنی زده نشد چون همه واکسنهارو به موقع زده بودیم به طوریکه موقع مدیکال در ترکیه، زمان تزریق مرحله دوم هیچ واکسنی نرسیده بود و یا از تاریخ تزریق واکسن خیلی نگذشته بود و فقط نوبت سوم واکسن هپاتیت مونده بود که قاعدتا باید شش ماه از تزریق اولین نوبت بگذره و تزریق بشه. فقط پسرمون واکسن خورد که اون هم قابل پیش بینی بود چون توی ایران فقط واکسنهایی رو بهش زده بودیم که طبق برنامه واکسیناسیو کشوری هست. در کل همه هزینه های مدیکال برای سه نفرمون شامل ویزیت دکتر و آزمایش خون و عکس قفسه سینه برای من و همسرم و سه تا واکسن برای پسرم شد 590 دلار در صورتی که ما مطابق با نوشته های اکثر دوستان انتظار بین 900 تا 1000 دلار رو داشتیم.
یه نکته مهم دیگه اینکه نتیجه مدیکال که برای ما روز بعدش دادن رو حتما خودتون برید بگیرید. جون از ما رو یه آقایی که از آژانس مسافرتی بود رفتن گرفتن که متاسفانه از پسرمون رو نگرفته بود که ما هم فکر میکردیم چون خیلی کوچیکه نیازی نداره گزارش جداگانه براش بدن که متاسفانه روز مصاحبه گفتن چرا گزارش مدیکال پسرتون رو ندادین که کلی شوک و استرس به ما وارد کرد که حتی آرامش موقع مصاحبمون رو هم تحت تاثیر قرار داد. که ما گفتیم که از مطب دکتر چیزی به ما ندادن که خودشون به مطب زنگ زدن و گفتن که توی مطب جا گذاشتین و بعد از مصاحبه برید و بیارید.
نکات دیگه:
ما هتلمون Dream Life بود که هم هتل واقعا تمیز و خوبی بود و پرسنل خیلی خوبی هم داره و جاش هم خوبه و قیمتش هم مناسبه. ولی اتاق دو نفره ای که ما داشتیم خیلی کوچیک بود که برا یه زن و شوهری که بچه ندارن خیلی خوب بود ولی برا ما که یه بچه کوچولو که تازه چهارچنگولی راه رفتن رو یاد گرفته بسیار اذیت کننده بود چون کل محدوده حرکتش شده بود روی تخت که فقط باید مواظبش میبودیم که از تخت نیفته. و همون جا بود که فهمیدیم یه جایی هست که هتل آپارتمان داره که یه سوییت کامل با فضای خیلی زیاد و صاحب و پرسنلش هم همگی ایرانی هستن (و خیلی ارزون) که اگه بچه کوچولو دارید میتونید با خودتون ملافه ببرید و روی سرامیکش پهن کنید که بچه بتونه راحت و بدون استرس روش فعالیت کنه. به خاطر اینکه تبلیغ نشه اگه خواستین پیغام بدین که اسمشو بهتون بگم.
در مورد وعده های غذایی هم باید بگم اگه از لحاظ مادی مشکلی ندارین چیزی با خودتون نبرید چون تنوع غذایی رستورانها و فست فودیهای آنکارا خوبه ولی به پول ایران خیلی گرونه. بنابراین اگه مثل من دانشجو هستین و بچه مایه دار نیستین چند وعده غذایی رو با خودتون ببرید که ما برا دو سه وعده اول الویه(البته با رعایت شرایط کاملا بهداشتی که فاسد نشه) و برای سه چار وعده دیگه هم تن ماهی برده بودیم و مابینش هم از فست فودیهای آنکارا استفاده کردیم مثل مک دونالد یا برگر کینگ(که درسته اگه شما حتی با قیمت 5 لیر هم که بخواین براتون غذا وجود داره ولی اینقد کوچیک و کم حجم هستن که اگه مثل من آدم بخوری باشید باید حداقل چهارتاشو بگیرید که سیر بشید. شاید هم نه)

برا بچه کوچیک دارها بگم که حتما برا بچتون آب خوردن از ایران ببرید که به اصطلاح قدیمیها آب به آب نشه و اسهال نگیره(که دلیل علمیش هم باکتری اشری شیا کلی هست که به عامل اسهال مسافرین معروفه)
حتما دمپایی رو فرشی و دمپایی سبک برا حمام با خودتون ببرید چون اکثر هتلها برای حمام دمپایی ندارن.
و در آخر باید بگم که برنده اصلی کیس ما خانم بنده بود که مدرکش فوق لیسانس هست و خوم هم دانشجوی دکتری(PhD) هستم که تقریبا 90 درصد سوالهای آفیسر از من شد ] سربازی رفتی یا نه؟ کدوم شاخه نظامی بودی؟ قبلا تو سازمانی کار کردی یا نه؟ موضوع پایان نامت چیه؟ و همین که نهایتا برگه صورتی شد.
امیدوارم مطالب بنده به کارتون بیاد مخصوصا بچه دارها.
کیس نامبر:***2015as1 / تعداد افراد کیس: 3 نفر / مصاحبه : دسامبر-آنکارا / وضعیت: خانم و پسرم کلیر در 3 آپریل / آپدیت ها: 8 آپریل نفر دوم کیس و دوباره 8 آپریل آپدیت همه اعضا که اینبار ساعت 9 شب و آخرین آپدیت که خودم هم کلیر شدم 14 آپریل(بعد از 129 روز) دریافت ویزای هر سه نفر 6 میSmile
سلام به همه دوستان
خوب نوبت من هم شد که سفرنامه بنویسم البته عذر میخوام که کمی دیر شد .
کلیات
من 23 ساله دانشجو کارشناسی رشته معماری و از سربازی هم معاف شدم کیس نامبر **29
من سعی میکنم این سفرنامه را به صورت کامل بنویسم تا شاید کسی با خوندن اون بتونه خیلی راحت از پسه مراحل کار بر بیاد
سفرنامه من به صورت بخش بخش میباشد و از اولین مرحله که ثبت نام در لاتاری هست آغاز و تا گرفتن ویزا به پایان میرسه
بخش اول : ثبت نام در لاتاری
من از سال 2012 در لاتاری شرکت میکردم ولی برنده نمیشدم و کم کم نسبت به لاتاری بی توجه شدم و برای ثبت نام در لاتاری امسال هم خیلی راغب نبودم و مهلت ثبت نام نیز داشت به پایان میرسید و چون خودم حوصله ثبت نام نداشتم مدارکم را به یکی از دوستان که کافینت داشت دادم البته به همراه 15000 پول بابت حق الزحمه .
بخش دوم: اعلام نتایج لاتاری
ا من به کلی لاتاری را فراموش کردم تا 12 اردیبهشت که ناگهان یادم اومد که باید چک کنم و اتفاقا همون شب شب آرزوها بود و ما هم ارزو کردیم ولی اون شب چون لپ تاپم خراب بود نشد چک کنم و وقتی روز بعد سایت را چک کردم دیدم انگار شکل صفحه فرق میکنه و از has not و این حرفا خبری نیست و اسم من و سفارت مشخص شده بود که فهمیدم برنده شدم و خلاصه سر از پا نمیشناختم و البته لازم به ذکر است که بجز خانواده به هیچ کس دیگر نگفتم که برنده شدم ( شما هم نگید).
بخش سوم : جمع آوری مدارک و اطلاعات
من از سال 2011 عضو مهاجرسرا بودم و به صورت اتفاقی وضعیت بچه های 2014 را دنبال میکردم پس تقریبا میدونستم که چی میخوام و باید چیکار کنم . من اولین کاری که بعد از برنده شدن کردم رفتم کلینیک پاستور دنبال کارهای واکسنم و 20 اردیبهشت نوبت اول هپاتیت و چند واکسن دیگه که دقیق خاطرم نیست چی بود رازدم و بعد فرمی را که باید انلاین پر میکردیم (s260) را تهیه کردم و تا قبل از شروع زمان پر کردن فرم (19 می) فرم را اماده کرده بودم . طبق اعلام قبلی فرم در 19 می برای پر کردن باز شد و من هم بدونه توجه به حرفهای بعضی از دوستان که میگفتند فرم ها را دیر پر کنید فرمم را در 22 می پر کردم و فرستادم .
بخش چهارم : انلاک کردن فرم
چون فکر کردم این انلاک کردن فرم میتونه مهم باشه در یک قسمت جدا نوشتم
من بعد از این که فرمم را 22 می فرستادم دیگه تقریبا کاری نداشتم و فقط کارهای مربوط به واکسیناسیونم را انجام میدادم تا اینکه در تاریخ 12 آگوست فهمیدم که تاریخ شروع و پایان دوره متوسطه را یک سال کم زدم همچنین یک کلمه نیز در ادرسی که در امریکا داده بودم اشتباه بود و همان روز یک ایمیل به مرکز کنتاکی زدم و درخواست انلاک دادم که یک ایمیل اتومات امد و در 16 آگوست هم یک ایمیل مبنی بر انلاک شدن فرم برایم امد و من هم سریع اصلاحات را انچام دادم و روز بعد دوباره فرم را ارسال کردم .
بخش پنجم: انتظار برای کارنت شدن
اولین سریع کارنتی ها 9 اگوست اومد که تا 2500 اعلام کرده بودند که من خیلی خوسحال شدم چون شماره من **29 بود و انتظار داشتم که برای ماه بعد کارنت شم و این گذشت تا ماه بعد که کلی امید داشتم که دیدم تا 2950 اعلام کردن و من با کمی اختلاف کارنت نشدم و البته کمی ناراحت شدم و دیگه مطمون بودم سری بدی کارنت میشم فکر کنم 8 اکتبر بود که بلتون جدید اعلام شد تا 3200 که من هم کارنت شدم ولی کمی نگران اومدن نامه دوم بودم چون هنوز خیلی از بچه های سری اول هم هنوز نامه دوم براشون نیامده بود ولی خوشبختانه با توجه به ارسال به موقع فرم s 260 و بی تاثیر بودن انلاک نامه دوم من حدودا یک تا دو هفته بعد از کارنت شدنم اومد و دیگه داشتم کم کم وارد اصل ماجرا میشدم .
بخش ششم: جمع آوری مدارک برای مصاحبه
من تقریبا مدارکم اماده بود و فقط منتظر بودم تاتاریخ مصاحبم مشخص بشه تا مدارک را بدم واسه ترجمه
مدارکی که من برای ترجمه دادم شامل : 1- شناسنامه 2- کارت ملی 3 - کارت معافیت خدمت 4- دیپلم 5- ریزنمرات دیپلم 6- معادل سازی پیش دانشگاهی ( من هنرستان بودم) 7- فوق دیپلم 8- ریزنمرات فوق دیپلم 9- کارت دانشجویی کارشناسی . که تمام این مدارک به همراه یک نسخه اضافه شد 330000 تومان . توضیح : خوده دارالترجمه برای من مدارک تحصیلیم را دسته بندی کرده بود یعنی دیپلم و ریزنمرات یک مجموعه و فوق دیپلم و ریزنمرات هم یک مجموعه که خیلی خوب بود این کار
تمکن مالی
من سه هفته قبل از تاریخ مصاحبم از بانک پاسارگاد تمکن گرفتم به مبلغ 73 ملیون که فقط گفتم موجودی بده و همچنین دو نسخه گرفتم حهت محکم کاری . خوبی بانک پاسارگاد اینه که هم 10 دقیقه ای کارم را انجام داد هم همان لحظه میشه پول را به حساب ریخت . هزینه گرفتن دو نسخه تمکن شد 13000 تومان .
ارسال مدارک
من مدارکم را با پست dhl فرستادم سفارت . من از شعبه مرکزی نفرستادم بلکه از شعب دفاتر پستی فرستادم که شد تومان و فقط فرقش این بود که روزه میرسه که شما هم سعی کنید زودتر بفرستید که الکی 230000تومان ندید . مدارک من که به موقع رسید.
[/size] بخش هفتم : گرفتن بلیط و هتل روز قبل از مصاحبه
من خیلی دنبال بلیط و هتل مناسب گشتم. من دوشنبه مصاحبه داشتم و بلیطم را برای سه شنبه هفته قبلش با پرواز ماهان به صورت چارتر خریدم 670000 تومان و هتل را هم برای پنج شب گرفتم 1180000 تومان . لازم بگم که من ترکیه اقوام داشتم برای همین هتل فقط 5 شب گرفتم و پرواز هم نیازی نداشتم که سیستمی بگیرم
پرواز ماهان
من تاریخ پروازم 9 دسامبر و برگشتمم 21 دسامبر بود که شد 670000 تومان و هم پرواز رفت هم پرواز برگشت بسیار عالی و تقریبا بدونه تاخیر بود و به دوستان توصیه میکنم که به هیچ عنوان با تابان نرند حتما حتما با ماهان برید نهایتا با ایران ایر
ماهان روزهای فرد و جمعه ها پرواز داره که پروازهاش صبح انجام میشه و ایران ایر یکشنبه و چهارشنبه عصر پرواز داره
هتل
هتل من دمونتی بود که هتل خیلی خوبی بود و زیاد هم تحقیق کرده بودم این هتل بسیار تمیز و نوساز بود و تا میدان کیزیلای 5 دقیقه پیاده راه بود و تا سفارت هم 5 دقیقه و تا مطب دکتر هم نهایتا 10 دقیقه راه بود . کارکنان هتل خوب بودند و انگلیسی در سطح قابل قبول میدونستند و صبحانه هتل هم خوب بود و حتی اتاق من دارای جکوزی بود که قیمت هتل برای پنج شب شد 1180000 تومان.
[size=medium]بخش هشتم :ورود به آنکارا
پرواز من ساعت 7.20 دقیقه صبح بود و ساعت 5.15 رسیدم فرودگاه امام و تا کارت پروازم را گرفتم شد ساعت 6 و پرواز با 40 دقیقه تاخیر انجام شد ولی تند رفت و سر ساعت مشخص شده رسید فرودگاه انکاراBig Grin
در فرودگاه انکارا با توجه به این که پرواز ما شلوغ بود حدود 5 دقیقه طول کشید تا مهر ورود را خوردم و پس از تحویل گرفتن بارها از سالن خارج شدم و 30 متر جلو تر از درب فرودگاه یه سری اتوبوس هست به نام هاواس و بلکوایر (belko air) که شما بلکوایر را سوار شید که کرایش 8 لیره و داخل شهر و میدان کیزیلای نگه میداره از فرودگاه تا کیزیلای حدود نیم ساعت راه هست .
بخش نهم : مدیکال
من به جرات میتونم بگم این قسمت یعنی خوردن واکسن از دکتر کاملا شانس هست
من ساعت 9.15 به همراه دوستم که اتفاقا در همین مهاجرسرا پیدا کردم و اتفاقا در یک هتل بودیم رفتم مطب دکتر. مطب دکتر تا هتل ما نهایتا 10 دقیقه پیاده روی داشت و کنار مطب دکتر یک محوطه باغچه مانند هست و مطب دکتر طبقه 4 هست و وقتی به طبقه 4 میرسید وارد اولین اتاق دست راست بشید که فکر کنم شماره 41 بود . برعکس تصور من و دوستم هیچ کس در قسمت انتظار نبود و منشی هم بیکار نشسته بود و ما پاسپورت و وقت دکتر و نامه دوم را به منشی دادیم و خودش هم عکس گرفت و گفت منتظر بشینیم تا صدامون کنه. در همین هین با یک دوستی اشنا شدیم که ایشون هم با من در یک روز مصاحبه داشت و خلاصه ما گروهمون درست شده بود و تا اخر سفر هم با هم بودیم Tongue
بعد چند دقیقه منشی ما را صدا زد و بر مطب دکتر که اونجام کسی نبود و اول دوستم رفت پیش خانم دکتر که بهش هیچ واکسنی نزد حتی ابله مرغون و بعد من رفتم که گفت میتونی انگلیسی حرف بزنی و شروع به معاینه کردن کرد و اخرش هم دوتا واکسن معروف زد که یکیش mmr بود و یکیش ابله مرغون که من mmr را کامل زده بودم خلاصه شد 280 دلار ناقابل
[size=small]بعد گفت بریم طبقه سوم واسه ازمایش خون و عکس قفسه سینه که اونجا کمی شلوغه و باید حواستون باشه از من اول ازمایش خون گرفتند بعد صدام کردند واسه عکس قفسه سینه که کلا همش 10 دقیقه طول کشید و 50 دلارهم گرفت که 6 لیر برگردوندبعد هم دوباره رفتیم طبقه بالا و مدارک تحویل دادیم گفت فرداش ساعت 3 بریم بگیریم و روز بعدش هم رفتیم مدیکال را گرفتیم و از اونجام رفتیم سفارت را یاد گرفتیم . راستی اولین منشی که ازتون مدارک را میگیره زیاد فارسی بلد نیست ولی منشی خوده دکتر فارسی بهتر حرف میزنه
بخش دهم : مصاخبه
ساعت مصاحبه من 9.10 بود که با اون دوستی که در مطب دکتر اشنا شده بودم هماهنگ کردیم 8.10 دم سفارت باشیم .
من شب قبلش به رزرویشن هتل گفتم 7 صدام کنه که اونم سر ساعت زنگ زد و رفتم یه صبحانه متوسط خوردم و اماده شدم واسه رفتن به سفارت و وقتی که به سفارت رسیدیم دیدیم چقدر شلئغه و ای کاش زودتر میرفتیم . ما ساعت 8.40 وارد سفارت شدیم اول چک امنیتی جلوی درب بعد منتظر موندیم تا تک تک وارد یک اتاق شدیم و وسایل را از ایکس ری رد کردیم و وارد یک حیاط کوچک شدیم و بعد هم قسمت امیگریشن را دنبال کردیم و وارد یک سالن شدیم که سمت چپ ان یک خانم ایرانی بود که گفت مصاحبه فارسی یا انگلیسی که گفتم فارسی بعد پاسپورتم را چک کرد و گفت یک عکس بده تا مقایسه کنه و بعد هم یه شماره داد و گفت برو بشین .
ما هم رفتیم وسط سالن نشستیم طوری که هم به تابلو شماره ها مسلط بودیم هم تلوزیونها . یکی از تی وی ها کارتون پخش میکرد یکی هم اخبار
ما 8.50 که نشستیم حدود 9.10 شمارمون اعلام شد و رفتم باجه 10 که گفت مدارک را تحویل بده مدارکی که دادم : پاسپورت - شناسنامه - دیپلم معادل سازی و فوق دیپلم - مدیکال - کارت معافیت - و دوباره نامه تمکن مالی . جالب اینه که همون جا از من انگشت نگاری کرد . اول 4 انگشت دست چپ بعد 4 انگشت دست راست و بعد دو انگشت شصت به صورت همزمام .
رفتم نشستم و 20 دقیقه بعد دوباره شماره من اعلام شد و رفتم باجه 4 واسه پرداخت 330 دلار . سغی کنید 330 دلار اماده باشه که الاف نشید .
دیگه اومدم نشستم و میدونستم که دیگه نوبت مصاحبمه و حدود 1.30 ساعت طول کشید که نوبت مصاحبم بشه که توی این مدت چندتا خانم ویزا گرفتند و یک اقای مسن هم کلیرنس خورد تابلو شماره من را اعلام کرد و رفتم باجه 7 دیدم یه خانم جوان شبیه هندی ها بود.
اول گفت دوباره انگشت نگاری کن
بعد گفت قسم بخور که خوردم
افیسر : شغلت چیه
من: دانشجئ
افیسر:سربازی رفتی
من: نه معاف شدم
افیسر : تا حالا خارج کشور رفتی
من: بله
افیسرامریکا کی را داری دوسته یا فامیل
من: دوستمه
افیسر : میخوای امریکا چیکار کنی
من : با توجه به رشتم کار کنم
افیسر : شغل پدرت چیه؟
و بعد کمی شروع به تایپ کرد و بعد هم گفت ویزا شما تائید شد و دو تا چهار روز دیگه برید پست تحویل بگیریدRolleyes
دوستمم که خدارا شکر یکضرب گرفت و اون روز تمام زن ها یکضرب گرفتند و یک خانواده هم که کلا ریجکت شدن که نفهمیدم چرا .
دقیقا دو روز بعد هم ایمیل اومد که رفتم از پست ینیشهیر گرفتم .
نکات مهم
حتما مقبره اتاترک برید که خیلی قشنگه با تاکسی 10 لیر گرفت
هتل را بین سفارت و میدان کیزیلای بگیرید که پول تاکسی ندید
انکارا اصلا نیازی به تور و تور لیدر نداره
سعی کنید از ایران دلار ببرید نه لیر ( البته 100 لیر ببرید)
سعی کنید روزه مصاحبه با اون لباسی که خودتون راحت هستید برید و اصلا سخت نگیرید کلا خود مصاحبه 2 دقیقه طول میکشه پس اصلا استرس نداشته باشید راحتر از این حرفاست .
تا ویزا را نگرفتید اصلا چیزی به کسی نگید
فعلا دیگه چیزی خاطرم نیست
امیدوارم تونسته باشم کمکتون کرده باشم و بازهم اگر سوالی بود با کمال میل در خدمتم.
پایان
شماره کیس: **2015AS29 / تاریخ رویت قبولی:1may / کنسولگری:ankara / تعداد افراد منظور در کیس :فقط خودم / ارسال فرمهای سری اولMAY22
کارنت شدن کیس:9 اکتبر / مصاحبه:نیمه دوم دسامبر / ویزا یکضرب Smile / مقصد : فعلا اوکلاهاما
سفربه آنکارا جهت مصاحبه:

-----مقدمه-----

برنده اصلی خانم بنده بود و زمانی که در اول می این موضوع رو فهمیدیم، خانمم سه ماه بود که باردار بود. انقدر که خوشحال بودیم و حول شده بودیم، دنبال این بودیم که ببینیم اگر میشه هر چه سریعتر بریم که کوچولومون اونور بدنیا بیاد. ولی خیلی زود فهمیدیم که نه بابا! حالا حالاها کار داریم. یک نکته مهم: در تاریخ 19 می که سایت باز شد تا فرم ds-260 رو پر کنیم، با توجه به اینکه خانمم باردار بود، دو دل بودیم که فرم رو پر کنیم یا بزاریم بعد از اینکه کوچولومون بدنیا اومد این کار رو بکنیم تا مشخصات اونرو نیز وارد کنیم.چونکه در فرم مذکور هیچگونه راهنمایی نشده بود که مواردی که خانم باردار هست به چه شکل باید عمل کنیم، به kcc تلفن کردیم، جواب دادن شما میتونید الان فرم رو پر کنید بعدا آپدیت کنید، یا میتونید فرم رو پر نکنید و بگذارید تا زمانی که بچه بدنیا اومد این کار رو بکنید. لذا ما تصمیم گرفتیم که فرم رو پر کنیم و 20 می اون رو ارسال کردیم. الان که یک ماه میشه از مصاحبه ما میگذره و ما در مرحله کلیرنس هستیم تازه متوجه شدیم که بهترین کار رو کردیم. چون الان دارم میبینم که تعیین وقت برای مصاحبه از طرف kcc ، رابطه مستقیم با ارسال فرم ds-260 داره و هستند افرادی که شماره کیسشون خیلی پایینتر از ما بوده ولی چون دیر فرمشون رو ارسال کردند، هنوز که هنوزه نامه دومشون نیومده. خلاصه این خیلی مهم هست که تعلل نکنید و در زمانی که می بایست فرمی رو پر کنید و مثل ما آبجکشن واستون پیش اومد، دقیقا شرایط همون لحظه تون رو اعلام کنید و واسشون ارسال کنید.
خلاصه اینکه زمان مصاحبه ما 14 اکتبر اعلام شد که با توجه به اینکه اوایل اکتبر، تعطیلات زیادی بود، یادمه با وجود شماره کیس **16 تقریبا ما جزو اولین کسانی بودیم که وقت مصاحبه برای ما تعیین شده بود. منتهی با توجه به اینکه آن زمان تقریبا مصادف با وضع حمل خانم بنده بود، شروع به مکاتبه کردیم با kcc و سفارت آنکارا. اینو بگم که مکاتبات من با سفارت امریکا در آنکارا بسیار مفید بود و زمانی که مشکلمون رو گفتیم، اونا مرحله به مرحله راهنمایی کردن و حتی گفتن شما خودتون وقت مصاحبه رو تعیین کنین. هر زمان می تونین بیاین به ما اعلام کنید. ما هم با توجه به اینکه نیاز داشتیم برای کوچولومون شناسنامه و پاسپورت و عکس و ...تهیه کنیم و با توجه با اینکه میخواستیم یکم کوچولومون جون بگیره و زیاد اذیت نشه، تاریخ مصاحبه رو به 10 دسامبر تغییر دادیم.
با توجه به اینکه چند ماه بود که من در حال بررسی و مطالعه ملزومات و مدارک مورد نیاز بودم، عملا اکثر کارها و پیگیری ها رو پس از تولد دختر کوچولومون شروع کردم یعنی دو ماه قبل از مصاحبه. آماده سازی مدارک کوچولو-ترجمه کردن مدارک- رفتن به انستیتو پاستور- تهیه تمکن مالی از بانک ( برای تک تک افراد کیس مورد نیاز هست. برای کوچولومون هم تو سفارت، از نامه تمکن مالی بنده کپی گرفتن و تو پرونده ایشون هم گذاشتن.)-رزرو کردن وقت دکتر اونگان-ثبت نام در سایت usvisa-info و مشخص کردن دفتر پستی yenishehir معروف- تهیه دلار( تهیه لیر در ترکیه بصرفه تر از ایران هست. البته از صرافی های درون شهر، نه از فرودگاه آنکارا)-پرداخت عوارض خروجی-گرفتن حواله ارزی(نفری 300 دلار از بانک سامان یا ملت. البته به کوچولوی ما تعلق نگرفت)-تهیه بلیط هواپیمایی ماهان به صورت آنلاین و فروش فوق العاده- رزرو هتل Elit palas از سایت booking.com برای چهار شب به 300 دلار(البته سایت booking.com جهت ضمانت credit card می خواست که من از یکی از دوستان کمک گرفتم). دیگه کاری نداشتیم تا صبر کردن تا تاریخ مورد نظر. برنامه ریزی خیلی خوبی بود. ما روز 10 دسامبر که چهارشنبه میشد، وقت سفارت داشتیم. برای 8 دسامبر وقت دکتر گرفتیم و بلیط رفتمون برای 7 دسامبر که یکشنبه بود، رزرو شده بود. هتل هم یکشنبه check in و پنج شنبه 11 دسامبر یعنی روز پس از مصاحبه check out بود. با خودمون گفتیم اگر یک ضرب گرفتیم، ارزشش رو داره که بلیط رو کنسل کنیم یا اگه بشه تغییر بدیم. هتل هم که از خداشون بود extend کنیم. ولی بر عکسش ضرر بود. یعنی اگر کلیرنس می خوردیم(که خوردیم) لزومی نداشت که چند روز بیشتر بمونیم و هزینه کنیم یا با هتل سر کنسل کردن بحث کنیم و ...

-----روز سفر-----

با توجه به اینکه پرواز با هواپیمایی ماهان روز یکشنبه ساعت 7:20 صبح بود، و ما منزلمون کرج بود، بالطبع شب رو نتونستیم بخوابیم تا به موقع به فرودگاه برسیم. پیشنهاد میکنم جهت انجام امور قبل از پرواز حداقل 3 ساعت قبل از پرواز، فرودگاه باشید.(مخصوصا که ما کالسکه بچه هم همراهمون بود، یک کم توی بازرسی ها معطل میشدیم ولی در کل کالسکه خیلی بدردمون خورد). روال امور فرودگاهی هم بترتیب : رفتن به سالن پروازهای خروجی با توجه به تابلو اعلانات، رد شدن از گیت بازرسی اولیه، گرفتن کارت پرواز و تحویل چمدان و بار به کانتر،(البته ما کالسکه رو تا خود پله های هواپیما بردیم و اونجا از ما تحویل گرفتن.)، پرداخت عوارض خروجی به باجه بانک ملی( برای کسانی که قبلا پرداخت نکردن)، عبور از گیت پلیس و چک کردن پاسپورت و بلیط و زدن مهر خروج، ورود به سالن بعدی و گرفتن ارز مبادله ای با در دست داشتن حواله ای که قبلا گرفته بودید و در دست داشتن گذرنامه، ورود به سالن ترانزیت(سالن آخر) با توجه به تابلو اعلانات و مشخص شدن گیت خروجی و انجام بازرسی های مجدد و تکمیل تر، سوار شدن به هواپیما.
پرواز تقریبا 3 ساعت طول کشید. به آنکارا که رسیدیم، پس از اینکه از گیت پلیس رد شدیم و چمدان ها رو تجویل گرفتیم، کالسکه مون رو پیدا نکردیم و با توجه به تابلو های راهنما، به قسمت اشیای گمشده رفتیم و دیدیم که کالسکه رو اونجا گذاشتن. ما هم ور داشتیم اومدیم بیرون. دی.
با توجه به اینکه لیر نداشتیم، از فرودگاه 300 دلار change کردم و با توجه به اینکه فرزند ما خیلی کوچک بود و کالسکه و بار داشتیم، یک تاکسی گرفتیم. ولی برای دوستانی که شرایط مارو ندارن، به هیچ عنوان تاکسی رو پیشنهاد نمی کنم. چون اتوبوس های فرودگاه، هم به راحتی تاکسی هاش هست و هم مبلغ خیلی زیادی در هزینه ها صرفه جویی میشه.
با توجه به اینکه روز یکشنبه بود و خیابونا خلوت بود و تاکسی هم 140 تا گوله کرده بود، ما در عرض یک ربع به هتل رسیدیم و 90 لیر پیاده شدیم. در هتل هم انگار که از قبل منتظر اومدن ما بودن و استقبال کردن و یک سوییت دوبل در طبقه سوم به ما دادن و بارهامون رو آوردن. در مورد هتل اینو بگم که تقریبا تمام هتل های 4 ستاره با رنج قیمتی بین 60 تا 80 دلار(برای یک شب یک اتاق دو تخته)، تقریبا شرایطشون مثل هم هست و زیاد تو انتخابتون، حساس نباشید. (اینو میگم چون خودم خیلی حساس بودم و خیلی تحقیق کردم).بطور کلی ما از هتلمون بسیار راضی بودیم(مخصوصا صبحانه های کاملی که داشت، باعث میشد که ما توی این چند روز کلا برای نهار گرسنه نشیم و فقط شام بیرون میرفتیم).نزدیک بون به سفارت- wifi بسیار عالی-دارای گاوصندوق-کتری برقی- مینی بار- یخچال - تلویزیون برای هر اتاق- حمام خوب با وان و سشوار- و air conditioner عالی. دقیقا چیزایی که میخاستیم. داخل لابی هم یک اتاق با کامپیوتر و اینترنت و پرینتر با استفاده رایگان.(شاید لازم بشه)
روز اول خیلی خسته بودیم و شب قبلش در فرودگاه بودیم و نخوابیده بودیم، به همین خاطر، کلا در هتل استراحت کردیم و شب هنگام من نقشه رو روی google map دانلود کردم و از هتل بیرون زدم تا یه سر و گوشی آب بدم و موقعیت خودمونو شناسایی کنم. خیلی راحت سفارت رو پیدا کردم و یک دوری اطرافش زدم. سپس پیاده رفتم و بر طبق گوگل مپ، انتظار داشتم خیلی باید برم تا به مطب دکتر برسم. ولی خیلی نزدیکتر از چیزی بود که فکر میکردم.
صبح روز دوم پس از صرف یک صبحانه مفصل، ساعت 9 به مطب دکتر رسیدیم. اونجا در سالن انتظار جالب بود. چند زوج جوان که بعضی هاشون مثل ما فرزند کوچک داشتند و از مسافرای روز قبل که با هم توی یک هواپیما بودیم رو دیدیم و از اینجا با اونها آشنا شدیم و البته با توجه به اینکه روال کاری مون مشابه یکدیگر بود، خیلی زود با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و تا روز آخر جویای احوال همدیگه بودیم و حتی همگی ما پس از مصاحبه، بیرون از سفارت، منتظر شدیم تا همدیگر رو ببینیم و نتیجه رو بپرسیم. انگار که یک جورایی وضعیت همگی برای یکدیگر مهم بود و خلاصه اینکه هنوز هم با بعضی هاشون در ارتباط هستیم. جالب اینکه همه اونها کاربرهای مهاجرسرا بودند یا از مطالب مهاجرسرا استفاده کرده بودند. همینجا جا داره از گرداننده های این سایت قدردانی کنم و سپاسگذارشون هستم.
ما تقریبا دو هفته قبل از مدیکال، در ایران به انستیتو پاستور جهت دریافت کارت واکسیناسیون رفتیم. اونجا از ما تاریخ مصاحبه رو پرسیدن و با توجه به اینکه کمتر از یک ماه به وقت مدیکال ما مانده بود، واکسنهایی که دارای ویروس زنده هستن رو به ما نزدن و گفتن که موقع مدیکال ممکنه مشکل پیش بیاد. راست میگفتن چونکه خودم هم این مطلب رو در سایت دکتر اونگان خونده بودم. بطور کلی من اصلا حساس نبودم روی واکسن ها و گذاشتم هر جور که خودشون صلاح میدونن، عمل کنن. موقعی که وارد مطب دکتر شدیم، انگار که کاملا با این محیط آشنایی دارم و روال رو میدونم. اینو مدیون همه دوستانی هستم که در سفرنامه شون با چه ظرافتی درباره مدیکال و مطب دکتر نوشته بودن، لذا هیچ چیز دیگری نیست که من بخوام بگم و همه جزییات، در سفرنامه دوستان عزیز برنده 2014 موجود هست. فقط یک نکته اینکه با توجه به اینکه ما فرزند کوچک داشتیم و اونجا از خانمم عکس X-RAY از قفسه سینه اش گرفتن، گفتن یکبار باید شیر سینه اش رو تخلیه کنه و به بچه نده که رادیو اکتیو به بدن بچه منتقل نشه. به ما نفری دو تا واکسن زدن و به بچه یک واکسن خوراکی دادن که با توجه با اینکه گفتیم بچه کاملا واکسناش رو زده، گفتن این واکسن در کشور شما نیست
و اسمش واکسن rota-virus هست و من هنوزم که هنوزه نفهمیدم این چی هستش. خلاصه هزینه دکتر ما سه نفر کلا 680 دلار و هزینه آزمایشگاه و عکس 95 دلار شد. آخرش هم به ما گفتن فردا عصر ساعت 3 ، یک نفرتون بیاد جوابها رو بگیره. تقریبا اون روز 3 ساعت مدیکال ما طول کشید. عصر روز دوم رو در بازارهای kizilay
سپری کردیم. فقط یک نکته اینکه با توجه به اینکه من میدونستم که در موقع خروج از آنکارا و در فرودگاه، با ارایه فاکتورهای خرید، مالیات های کسر شده رو عودت میدن، یک اشتباهی که کردم این بود که موقع خرید، بایستی پاسپورتتون رو به فروشنده نشون بدید و بگید که فاکتور تکس فری(tax free) بهتون بدن. اگه این کارو نکنید تو فرودگاه هیچ مبلغی به شما نمی دن. با توجه به اینکه ما از یک فروشگاه زیاد خرید کرده بودیم، تو فرودگاه بهمون گفتن که میتونید فاکتور هاتون رو نگه دارید و در سفر بعدی تون به آنکارا، ببرید فروشگاهی که خرید کردین، فاکتورهاتونرو عوض کنید.(اینم یک نکته بود)
روز سوم هم باتفاق خانم و کوچولو یک سری به سفارت زدیم و جلوی درب سفارت از ایرانی هایی که تجمع کرده بودن، جهت مصاحبه راهنمایی هایی گرفتیم. بد نیست دوستانی که مصاحبه دارن، قبل از اون روز، این کارو بکنن. نکات ریز و خوبی دستگیرشون میشه. مثلا ما فهمیدیم که در روز مصاحبه کیف یا کوله نمیزارن ببرین داخل ولی کالسکه بچه رو میزارن!
روز مصاحبه پس از صرف صبحانه و پوشیدن کت شلوار و کراوات، به سمت سفارت رفتیم. قابل ذکر هست که خیلی ها با لباس معمولی اومده بودند و به هیچ عنوان مسئله ای نبود، ولی من خودم علاقه مند بودم موقع مصاحبه، همونطور که جناب آقای کنسول، لباس رسمی دارن، ما هم بعنوان احترام لباس رسمی داشته باشیم.
جلوی درب سفارت مجددا دوستانمون رو دیدیم که توی صف ایستاده بودند و تک تک، وارد قسمت بازرسی میشدن و بازرسها، پاسپورتهاشون رو با چک لیستشون، چک میکردن و به کسانی که وقت ملاقات داشتن، اجازه عبور میدادن. ما که رفتیم، هنگامی که افسر انتظاماتشون ما رو دید، بخاطر فرزند کوچکمون، خارج از نوبت پاسپورت مارو گرفت و پس از چک کردن، ما رو فرستاد داخل.اونجا دو قسمت بود. افرادی که برای ویزای غیر مهاجرتی apply کرده بودن در یک صف و از پشت دریچه جوابشون رو میدادن و اونهایی که متقاضی ویزای مهاجرتی بودن، هدایتشون میکردن به داخل. بنابر این ما رفتیم داخل و سمت چپ یک خانم جوان ایرانی الاصل ما رو صدا زدن و از ما نام هتل رو پرسیدن و پاسپورتامون رو چک کردن و یک فیش شماره، شبیه همون نوبت هایی که اینجا تو بانکها از دستگاه میگیرین، بهمون داد و رفتیم نشستیم. اونجا کتابهایی وجود داره که میتونید مطالعه کنید حتی میتونید از هر کدوم یک نسخه بردارید و با خود ببرید خونه! بگذریم. پس از مدت کوتاهی شماره مارو اعلام کردن و رفتیم جلوی باجه مربوطه جهت انگشت نگاری و گرفتن اصل مدارک و غیره. دوباره نشستیم و پس از چند دقیقه شماره مون رو اعلام کردن و رفتم سراغ باجه مربوطه و گفتن 990 دلار بدین.(جهت پرونده 3 نفرمون) پس از اون نشستیم و پس از چند دقیقه دوباره شماره مون رو اعلام کردن و ما رفتیم باجه مربوطه. آقایی که اونطرف باجه بود اومد حرف بزنه دیدیم صداش نمیاد. گویا اون صدای مارو میشنید ولی میکروفن خودش خراب شده بود. خلاصه بهش فهموندیم که نمی فهمیم چی میگه. اونم شروع کرد به ور رفتن با میکروفن و اتصالاتش. خلاصه اون هی آزمایش میکرد و با اشاره از ما سوال میکرد که درست شد؟ ما هم جواب منفی میدادیم. خلاصه همین قضیه باعث شد حسابی باهاش شوخی کنیم و بخندیم. حتی اشاره کرد که خانمتون رو بگید برن بنشینن. وقتی درست شد بیان. خلاصه سرتون رو درد نیارم پس از اینکه بلندگو درست شد و خانمم اومد و ایشون گفتن که دست راستتون رو بلند کنید و سوگند بخورید، تازه فهمیدیم که آقای کنسول ایشون هستن و الان هم ما همینطوری سر پایی و پشت باجه در حال مصاحبه هستیم و کلا ذهنیتی که از مصاحبه داشتیم، نقش بر آب شد! ما فکر میکردیم که طی یک تشریفات خاصی مملو از استرس و دلهره مارو به یک اتاق مخصوص مصاحبه میفرستند و قراره کلی سوال و جواب بشیم. ولی پس از اینکه میکروفن درست شد، فقط ایشون یک احوال پرسی ساده با ما کردن و از کارمون پرسیدن ما هم جواب دادیم و با توجه به اینکه کار من بصورت پیمانکاری بود، ایشون گفتن احیانا اگر کپی قرارداد کاریم همراهم هست نشونش بدم. منم که اصل قرارداد رو با خودم برده بودم، بهش دادم و فقط یک نگاه ساده انداخت و برگردوند. همین. بعدش هم خیلی محترمانه به ما گفت که پرونده شما مشکلی نداره و فقط یک سری مراحل اداری باید انجام بشه. شما در طی یک ماه تا 4 ماه آینده پس از اینکه شماره کیستون رو در سایت دیدین، یکیتون تشریف بیارن، و پاسپورت همه افراد کیس رو بیاره جهت صدور ویزا.یه نکته قابل ذکر هست که تو سوالاتشون از من پرسیدن که آیا شرکت کارفرمای شما خانوادگی هست؟ من منظورش رو درست متوجه نشدم و گفتم که خیر. بعدا فهمیدم که احتمالا منظورش این بود که آیا شرکت کارفرمای ما خصوصی هست یا دولتی. بهرحال البته من برگه صورتی رنگ رو قبل از مصاحبه درون پرونده دیده بودم و فهمیدم که قبل از مصاحبه انگار تصمیم گرفته شده که یک ضرب بدن یا پروندمون بره واسه AP. خلاصه اصل مدارکمون رو با یکسری از ترجمه ها به ما برگرداند و خداحافظی کردیم و من هم کلا مدارک رو چک نکرده، لای کلاسور گذاشتم و زدیم بیرون و اومدیم هتل. به هتل که رسیدم، دیدم رسپشن هتل که یک خانم میانسال مهربان بود، ولی انگلیسی کم بلد بود دیدم با هیجان یک چیزی راجع به پاسپورت به من میگه. منم که دقیقا متوجه نشدم چی میگه. خلاصه به یک ترک دیگه که اونجا بود و انگلیسی میدونست، قضیه رو گفت و اونم به من گفت که از سفارت امریکا به اینجا تماس گرفتن گفتن که پاسپورتاتون جا مونده! بیایید بگیرید! بنده خدا رسپشنه چقدر واسش افتخار بود که از سفارت باهاشون تماس گرفتن و احساس غرور میکرد. من اما از یک طرف شوکه شده بودم که چطور مدارک رو چک نکردم و سهل انگاری کردم و نفهمیدم که آقای کنسول پاسپورتامون رو نداده، از یک طرف خنده ام گرفته بود با این مصاحبه جالبی که داشتیم، بایدم یک همچین موضوعی پیش بیاد. البته پاسپورت کوچولومون بود ولی پاس من و همسرم نبود. در نهایت رفتم جلوی سفارت و اون خانم ایرانی اومد دم درب و پاسپورتهارو داد. برای من خیلی جالب بود که ایشون خیلی ابراز نگرانی میکرد که پاسپورت کوچولومون گم نشده باشه. این اکرام و احترام و نگرانیشون واسه من خیلی ارزشمند هست.خلاصه این قضیه برای ما خاطره ای شد. (نکته: قابل توجه بعضی از ایرانی ها که دنبال آپارتمانهای شخصی و یا هتل های دور افتاده و بی نام و نشون هستن). با توجه به اینکه اینجور موارد احتمالا در سفارت زیاد پیش میاد، به این خاطر، ابتدای کار، اسم هتل رو می پرسن.
روز پنجم مجددا با تاکسی به سمت فرودگاه رفتیم و این بار 85 لیر کرایه دادیم. البته تاکسی متر زده بود و 45 دقیقه هم در ترافیک معطل بودیم و اینجا متوجه شدم که اومدنا، تاکسی قبلی، تاکسی مترشو روشن نکرده بود و از ما زیاد پول گرفته بود.
اینم از سفرنامه ما. درود بر همگی.
C.N : 16xx # Interview : Dec Ankara # 3 person # clearance # update : 24-30 Dec 2014/4-20 Jan,20 Feb,30-31 Mar,2-3-8-10-13 Apr 2015 # cleared after 125 day
سفرنامه آنکارا:
http://www.mohajersara.com/thread-7100-p...#pid571693




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان