سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا

[behdadK]

اگر برای مصاحبه به سفارت آمریکا در آنکارا مراجعه کرده اید نکات مهم سفر و مصاحبه خود را در این تاپیک در اختیار سایر اعضاء قرار دهید.
**************************
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2014 اینجا را کلیک کنید
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2013 اینجا را کلیک کنید
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال2012 اینجا را کلیک کنید.
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال2011 اینجا را کلیک کنید.
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2010 اینجا را کلیک کنید.

انجام هرگونه پرسش و پاسخ و در مجموع هر پستی به جز موضوع سفرنامه در این تاپیک ممنوع است.

[aghamilad]

سلام من میخوام اولین سفرنامه انکارا را بنویسم (البته برای مصاحبه نرفته بودم)
من جمعه هفته پیش با پرواز تابان رفتم انکارا وا حدود ساعت 11 از فرودگاه انکارا اومدم بیرون و دقیقا جلوی درب سالن فرودگاه دوتا اتوبوس هست که روی یکیش نوشته havas (هاواش ) و روی دومی نوشته belkoair (بلکو ایر) که من سوار بلکو ایر شدم و کرایش هم 8 لیر بود و بعد از چند ایستگاه و حدود 20 دقیقه از ایستگاه کیزیلای رد شد . نگران این نباشید که مثلا میدان کیزیلای را رد کنید چون هم کاملا مشخصه و هم با بلندگو اعلام میکنه . من در میدان کیزیلای هم فروشگاه های خوبی دیدم و هم رستوران هایی مثل مکدونالد . راستی جلوی اتوبوس هم نوشته 442 .
و تجربه شخصی اینکه پول خرد ترکیه را داشته باشید و با کمترین تعداد چمدون برید که راحت باشید و اصلا نیازی نیست با تور برید و فقط هتل را از اینجا رزرو کنید
راستی پرواز رفت من تاخیر نداشت ولی پرواز برگشت من که چهارشنبه بود 20 دیقه تاخیر داشت .
امیدوارم تونسته باشم کمکتون کرده باشم اگر سوال دیگری هم بود در خدمتم

[elchin_f]

سلام به تمام دوستان

من اولین نفری هستم که به پاس سفرنامه های دوستان قدیمی خودم رو موظف دونستم که سفرنامه خودم رو براتون بنویسم.

من روز 2 اکتبر روز مصاحبه ام بود .براتون از 30 روز قبلش میگم که چه کارهایی رو انجام دادم و خودم رو برای سفر آماده کردم.

1. 2 سپتامبر پست رو انتخاب کردم و فرمهاش رو پر کردم . https://usvisa-info.com ( من اصلا نیاز نشد به پست برم :d)
2. 2 سپتامبر وقت دکتر رو گرفتم http://www.doctorun.com/en
دوستان عزیز یادتون باشه برای گرفتن وقت شماره پرواز - نام هتل رو میخواد پس قبل از آن بلیط و هتل رو رزرو کنید. البته اگه وقت همنداشته باشید می تونید برید دکتر ( می دونم که تک تک شما دوستان، همه کار رو میخواین کامل انجام بدید)
3. 4 سپتامبر نامه تمکن مالی ازبانک ملت و دریافت حواله ارزی از بانک ملت
من اول نامه تمکن مالی رو از بانک دی گرفتم ولی متاسفانه واقعا افتضاح بود به خاطر همین نامه رو مجددا از بانک ملت گرفتم.
4. 9 سپتامبر گرفتن عکس 5*5 برای سفارت و دکتر ( که برای دکتر اصلا لازم نشد چون خودش عکس میگیره)
5. 10 سپتامبر ارسال بسته برای سفارت از طریق پست DHL . دوستان عزیز اگه از لحاظ زمانی 4 روز کاری قبل 15روزی که باید مدارک دست سفارت باشه اقدام کنید می تونید همین پست DHL رو از طریق اداره پست انجام بدید که خیلی خیلی هزینه تون کم میشه من بسته ارسالیم 0.580 گرم بود و 255 هزار تومان دادم ولی دوست گرامی سحر خانم نازنین با پست از اداره پست فرستاد که با 0.780 گرم شد 63 هزار تومان اونم با DHLبود و فقط تفاوتش تواین بود که 4 روز دیرتر میرسید دست سفارت .
6. 15 سپتامبر بسته من رسیده بود برای سفارت و 17 سپتامبر از طریق ایمیل برایایمیلی اومد که پروسس پرونده شما آغاز شده البته تمام دوستان نامه رو از طریق ایمیل ممکنه دریافت نکنن که اصلا جای دلنگرانی و استرس نیست.
7. 28 سپتامبر پرواز به آنکارا

دوستان ادامه سفر نامه رو فردا مینویسم چون تازه رسیدم و شدیدا خسته

بازم سلام
امروز میخوام ادامه سفرنامه رو بنویسم و شرایط خودم رو کامل بنویسم که تمام دوستان بتونن ازش کامل استفاده بکنن.

من مجرد هستم - لیسانس برق الکترونیک دارم و 30 سالمه و 12 سال کار میکنم و شغلی نامرتبت با رشته تحصیلی ام و در رشته حسابداری کار میکنم. تمکن مالی 96/000/000 تومان با خودم برده بودم. ( ولی دوستم که شرایط مشابه داشت و اونم یکضرب گرفت 65/000/000 تومان تمکن آورده بود )

خوب حالا ادامه سفر نامه، من با هواپیمای ماهان تهران رو به مقصد آنکارا ترک کردم و ساعت 9:00 به وقت آنکارا تو فرودگاه بین المللی آنکارا پیاده شدم. فرودگاه بین المللی خیلی کوچک تر از فرودگاه امام هستش بعد از خروج ترانسفر ( راهواری ) اومد دنبالم ( من پیشنهاد میدم که ترانسفر داشته باشید ولی اگه نبود هم می تونید با اتوبوس برید که اونم خیلی راحت و خوبه. خود راننده چمدون رو تو اتوبوس میذاره و خودش براتون میذاره پایین ولی تاکسی رو اصلا پیشنهاد نمیکنم مکه اینکه جزء مرفهین بی درد باشید ) من هتل Hilton SA *5 رو برای اقامت 7 شب و 8 روز انتخاب کردم که واقعا راضی بودم و عالی بود از هر نظر ( امکانات هتل اینترنت رایگان تمام نقاط هتل - صبحانه بسیار عالی - منطقه خوب - 10 دقیقه پیاده تا مطب دکتر و 20 دقیقه پیاده تا سفارت - استخر - سونا و حمام سنتی رایگان و نزدیک به مرکزرستوران های آنکارا و یک خیابان مرکز خرید البته یکم نسبت به مراکز خرید گرون تر البته به جز برند ها که قیمت ها همگی ثابت بودن) بعداز رسیدن به هتل ، اتاق رو همون لحظه بدون هیچ تاخیری بهم تحویل دادند که تو طبقه 7 هتل با یک منظره بی نظیر. در ارتباط با هتل دیگه بیشتر نمینویسم هر کی سوالداشت بپرسه حتما براش توضیح میدم.

عصر برای شناسایی مطب دکتر رفتم بیرون، مطب دکتر در بلوار اتاترک پلاک 237 هست اگه در منطقه بالا آنکارا هستید هتل هیلتون - شرایتون و ... هستید از بالا ابتدای بلوار آتاتورک هست دقیقا از بالا که میاین پایین بعد از تمام شدن پرچین پارک سمت راست ورودی مطب هست و اگه در هتل های آنکارا پلاز - رویال - ریکسوس - ددمان و .... هستید در انتهای بلوار آتاتورک ، فقط ساختمان مطب دکتر تو یکم در گودی هست. پیشنهادی که به تمام دوستان میدم اینه که اگه برنامه خاصی داردید و میخواین حتما صبح ویزیت دکترتون تموم بشه ساعت 8 اونجا باشید که قسمت معاینه پزشک شما به عصر نیفته - من ساعت 8:20 رسیدم و وقتم برای عصر شد.

8. 29 سپتامبر روز وقت دکتر ، ساعت 8:20 دقیقه با کلی استرس و دل نگرانی رفتم دکتر ابتدا با آسانسور سمت راست برید طبقه 4 ، در طبقه 4 وارد یک مطب میشد که تعدادی صندلی دور تا دور گذاشتن و یک اتاق دیگه داخل مطب هست با مدارک خودتون یعنی پاسپورت و وقت سفارت و کارت زرد بین الملل برید داخل و یک خانم مهربون اونجا نشسته ( برخلاف حرفهای دوستان قدیمی خیلی هم مهربان بود ) از شما مدارک رو میگره و ازتون میخواد داخل سالن بشینید تا صداتون بکنه . بعد از اینکه صداتون زد دوباره میرین تو همون اتاق و روی صندلی میشینید و یک عکس ازتون میگیره و ازتون خواهش میکنه اگه داخل پاسپورتون امضا نداره اونو امضا بکنید و یک برگ به شما میده که اونم امضا میکنید و راهنماییتون میکنه برید طبقه 5 برای آزمایش خون و X-RAY و میگه بعد از اینکه کارهاتون تموم شد برگردید پیشش. وقتی رفتید طبقه 5 یک خانم مهربان دیگه اونجا هست که ازتون همون برگ رو که پایین بهتون داده رو میگیره و ازتون میخواد که منتظر باشید بعد ازتون 47.5 دلار میخواد که بهش پرداخت کنید ( اگه 50 دلار بدید بقیه بهتون 5 لیر بر میگردونه ) و بازم باید منتظر باشید تا صداتون کنن که برید برای X-RAY ( سعی کنید لباس راحت بپوشید چون برای X-RAY باید لباستون رو در بیارید و یک لباس که بهتون میدن رو بپوشید ، فقط خانم های عزیز لطفا اگه موهاتون بلند هست یک کش یا گیره ببرید که باید موهاتون رو کاملا جمع کنید ) بعد داخل همون اتاق X-RAY رو انجام میده ازتون میخواد نفستون رو حبس کنید و کمتر از 3 ثانیه عکس گرفته میشه و بعد ازتون میخواد که لباستون رو بپوشید و بیرون منتظرتون وایمیسته بعد با یک خانم دیگه میرید برای آزمایش خون، دوستان فقط از دست راست خون میگیرن و سعی کنید لباستون آستینش راحت بالا بره بعد از گرفتن آزمایش خون ازتون میخوان برید طبقه 4 پیش خانم مهربان اولی بعد شما رو میبرن مطب دکتر که تو همون طبقه هست اونجا منتظر بشید تا برید پیش دکتر، به همه دوستان بگم آمپول زدن دکتر برای 98% دوستان اتفاق میفته و به ندرت کسی بدون آمپول از پیش دکتر میاد بیرون . من ویزیتم افتاد برای ساعت 3:30 و برگشتم هتل و 3:30 اومدم دوباره مطب دکتر .
وقتی رفتید پیش خانم یا آقای دکتر ( اونم شانسی هست که خانم دکتر اونگان اونجا باشه یا آقای دکتر ) ازتون میپرسه فارسی حرف میزنید یا انگلیسی، من انگلیسی صحبت کردم . سوال های دکتر این بود
* عمل جراحی تا الان داشتید ؟ گفتم بله عمل لوزه وقتی بچه بودم
* بیماری مادرزادی داشتید ؟ گفتم خیر
* دارو خاصی مصرف می کنید ؟ گفتم خیر
بعد سکوت کرد و یه چیزی تایپ کرد و گفت وزن و قدت رو میدونی ؟ گفتم بله و بهش گفتم حتما ورن و قدتون رو بدونید که اگه ندونید ظاهرا برای اونم هزینه جدا میگیرن و دکتر تایپ کرد بعد ازم خواست برم دراز بکشم. دکتر ضربان قلبم رو با گوشی معاینه کرد و ازم خواست نفس عمیق بکشم و من چون از استرس ضربان قبلم انقدر بالا بود که داشت از تو دهنم میومد بیرون گفتم از استرس ضربان قلبم بالاست خندید و گفت استرس هست!!! بعد شکمم رو معاینه کرد و گفت بشین و رفت و آمپول معروف رو آورد در همون موقع گفتم من آبله مرغان گرفتم و گفت میدونم و آمپول رو زد که 100% آب بود ، ازش پرسیدم میتونم بدونم چه واکسنی بود گفت MMR و من 100% به این یقیین رسیدم که MMR نبوده و آب بوده چون خودشون میدونن که بیشتر از 2 بار در زندگی زدن آمپول MMR ممکنه موجب MS بشه. بعدش دکتر خداحافظی کرد و اومدم بیرون.
منشی ازم خواست 250 دلار بهش بدم ( 100 دلار ویزیت دکتر و 150 دلار آمپول MMR در ضمن دوستان بدونن آمپول آبله 130 دلار هست ) و بعد گفت فردا ساعت 3:30 بیاین با پاستون جواب آزمایشتون رو بگیرید. من فرداش نرفتم و پس فرداش صبح رفتم

من برم یکم استراحت کنم برمی گردم بقیه رو براتون مینویسم ( دوست محترم که اعتراض میکنی که چرا تیکه تکه می نویسم ایشالا وقتی از سفر برگشتی و خستگی 7 روز استراحت کم و استرس و ... رو دیدی درک میکنید که چرا زود خسته میشی و با توجه به اینکه سرماخوردگی شدیدی هم گرفتم و فقط برای دوستان عزیز که در آینده نزدیک مصاحبه دارن، دارم مینویسم پس لطفا صبور باشد. من امروز همه رو براتون مینویسم)

9. 30 سپتامبر به گردش و خرید گذشت که بعد از تمام شدن قسمت های اصلی براتون کلی توضیح میدم .
10. 1 اکتبر ساعت 10 رفتم جواب دکتر رو گرفتم که شامل یک پاکت - یک برگ جایگزین کارت زرد بین الملل و یک CD بود که همگی به هم منگنه شده بود . لطفا CD و برگ سفید رو از از پاکت جدا کنید و فقط پاکت رو با خودتون ببرید سفارت
عصری تمام مدارک رو مرتب کردم و در یک پوشه قرار دادم ترتیب باید به صورت ذیل باشه .
* پاسپورت
* 2 قطعه عکس 5*5 همون عکسی که ارسال کردید برای چک کردن شرایط عکس http://turkey.usembassy.gov/photo_requirements2.html
* پوشه دکتر بدون CD و برگ واکسیناسیون
* اصل دیپلم ( من آخرین مدرک تحصیلی لیسانس رو ارائه دادم)
* اصل شناسنامه کارت ملی همراهتون باشه ولی نمیخوان
* اصل نامه تمکن مالی
* 330 دلار
ساعت 12:30 خوابیدم که بتونم برای فردا که روز سرنوشت بود آماده بشم و حتما حتما چند سری ساعت بذارید که خدای ناکرده خواب نمونید. من وقت سفارتم ساعت 9:10 بود و برنامه ریزی کرده بودم که ساعت 8:15 دم سفارت باشد که 8:30 رسیدم ، حتما حتما یک صبحانه کم حجم ولی مقوی بخوردید که احساس ضعف نکنید.
با یکی از دوستان لاتاری که مصاحبش انجام شده بود صحبت کردم و متوجه شدم که یکضرب گرفته و کلی خوشحال شدم و با خوشحالی اون خوابیدم.
من و سحر دو تا کیس لاتاری که باهم دوست بودیم تمام کارها رو باهم انجام دادیم و با هم دم سفارت قرار گذاشته بودیم من کیس 400 و اون کیس 500

11. 2 اکتبر روز مصاحبه
صبح ساعت 7:00 از خواب بیدار شدم و یک صبحانه سبک خوردم و پیاده راهی سفارت زیبای آمریکا شدم . سفارت آمریکا هم مثل دکتر تو بلوار آتاتورک هستش و از بالا در سمت چپ بلوار هست و فاصلش تا مطب دکتر 10 دقیقه پیاده هست از بالا که میرین اوا نرده های سبز و بعد نرده های مشکی ( سفارت آمریکا) رو میبینید و از کنارش رد میشید و به چهار راه که رسیدید سمت چپ و از GATE 1 رد میشید و خیابان رو به سمت بالا میرید تا به GATE 2 برسید.
دوستان عزیزم لطفا با خودتون بغیر از مدارک هیچی نبرید چون نمیذارن هیچی رو با خودتون داخل ببرید. بعد از رسیدن به GATE2 تو صف وایمیستید که تو این صف از کیس لاتاری و خانوادگی و مهاجرتی و توریستی و ... هستند و فرقی نداره برای چه موضوعی میخواین وارد بشید. تا به نزدیکی در GATE رسیدید یک خط قرمز روی زمین هست که از اون نباید رد بشین و باید پشت اون منتظر باشید تا آفیسر ازتون بخواد که بیاین جلو بعد پاسپورتون رو ازتون میگیره و ازتون میخواد که کیف حامل مدارک ( پوشه و ... ) رو باز کنید و بهش نشون بدید بعد ازتون میپرسه که شارژر و تلفن و .... دارید یا نه که اگه نداشته باشید میگه صبر کنید و از روی یک دفتر چک میکنه ببینه وقت سفارت دارید یا خیر و بعد میگه تو صف وایستید که در اینجا ازتون میخواد ساعت - کمربند رو باز کنید و تو دستتون نگهدارید . وقتی صدای تق رو شنیدید یعنی نفر اول میتونه از درب کرم رنگ بسیار سنگین وارد بشه اگه کیس چند نفری هستید باهم وارد بشین بعد از وارد شدن کیف حامل مدارک و ساعت و کمرند رو میذارید داخل دستگاه X-RAY و خودتون از بین دستگاه رد میشید و دو تا در روبروتون هست شما از درب سمت راست وارد حیاط میشین و بعدش وارد یک سالن که سمت چپتون یک خانم پشت یک میز وایستاده و با زبان شیرین فارسی میپرسه سلام و ازتون میپرسه کدوم هتل هستید و شماره اتاقتون چیه و ازتون میپرسه میخواین عکسی که ارسال کردید رو عوض کنید یا نه که من گفتم نه و بعد شماره 409 رو بهم داد و گفت این شماره تا آخرین مرحله کاری شماره شماست و ازتون میخواد که منتظر باشید وقتی وارد سالن میشید سمت چپ خانم مهربان و سمت راست تعدای صندلی هست که پشت به آفسیرا هست. بعد شماره ها با دینگ روی صفحه نمایش داده میشه و باید به باجه مربوطه برید دینگ 409 رو نشون داد که باید برام باجه 8 و اونجا ازم اصل شناسنامه - اصل دیپلم ( که من اصل لیسانس رو دادم ) گفت این دیپلم هست گفتم نه این آخرین مدرکم هست گفت اکی و بهم عکس تو مدارک رو نشون داد گفت عکس همین باشه گفتم بله و گفت منتظر باشید صداتون میکنیم . بعد دوباره منتظر نشستم و اینبار دینگ 409 به باجه 3 رفتم و توضیح داد که اثر انگشت دیجیتالی هست و ازم خواست اول چهار انگشت دست چپ و بعد چهار انگشت دست راست و بعد دوتا شصت رو محکم رو دستگاه فشار بدم و بعد ازم خواست بازم منتظرباشم و دینگ بعدی برای باجه گرفتن 330 دلار بود که پرداخت کردم و از اینجا به بعد انتظار برای زمان مصاحبه.
مصاحبه به صورت یک کیس مجرد و یک کیس خانوادگی بود تو روز مصاحبه 9 کیس لاتری بودن که من نفر آخر و سحر جون هم 405 بود من 3 تا کیس مجرد خانم و 4 کیس خانوادگی رو دیدم و از بقیه خبر ندارم که هر 4 تا خانم یکضرب گرفتیم 2 تا کیس خانوادگی یکضرب و 2 تا کیس خانوادگی صورتی شدن که امیدوارم اون ها هم خیلی زود ویزاشون رو بگیرن. زمان بین هر مصاحبه حدود 7 تا 10 دقیقه فاصله داشت که فکر میکنم در اون مدت آفیسر پرونده رو برسی می کرد. اول سحر جون رفت و با یک برگ سفید برگشت و بعد از اون من منتظر برای مصاحبه که بالاخره بعد از کلی انتظار ( البته اصلا آدم استرس نداره آنقدر که دکتر استرس داشت مصاحبه نداشت ) دینگ 409 به باجه 5 با یک بسم اله رفتم و وقتی رسیدم یک آقای افیسر مهربان با یک لهجه قشنگ منتظرم بود ( دوستان من بر خلاف دوستان قدیمی که خیلی تیتر وار سوال ها رو میگفتن من کامل می نویسم .

- سلام ، خوبی ؟
- گفتم سلام ممنون
- گفت باید الان قسم بخوری
- گفتم باشه
- گفت دست راستت رو ببر بالا و گفت قسم میخورم تمام چیزهایی که نوشتم و فرمهایی که ارسال کردم و گفته هام راست هست.
- قسم میخورم
- مدرک تحصیلیت چیه ؟
- لیسانس
- چه رشته ای ؟
- برق الکترونیک
- الان چه کاره هستی؟
- حسابدار
- شغل قبلیت چی بوده ؟
- از اول که شروع به کار کردم کارم حسابداری بوده
- برای حسابداری دوره ای رفتی؟
- نه قبل از وارد شدن به دانشگاه حسابداری رو شروع کردم و خودم کتاب خوندم و تجربی یاد گرفتم
شروع کرد به یک چیزهایی تایپ کردن بعد گفت
- شما شرایط لازم برای ویزا رو دارید و از زیر میز یه برگ سفید رو گذاشت رو میز و گفت ولی ( اینجا قلبم اومد تو دهنم با اینکه اون برگ سفید رو تو دست سحر دیده بودم ) چون اینجا تو آنکارا از 3 اکتبر تا 7 اکتبر تعطیله من سعی ام رو میکنم که تا ساعت 4.30 ویزای شما رو آماده کنم و شما بیاید و بگیریدش.
من هم داشتم از خوشحالی ذوق مرگ میشدم با کلی خنده Additional Document رو بهم داد و شناسنامه و بقیه اصل مدرک رو بهم داد و گفت ساعت 4:30 یادت نره . من هم با خوشحالی گفتم خیلی ممنون و اومدم بیش سحر و باهم خوشحال از سفارت اومدیم بیرون.
ساعت 4 بود که دوباره من و سحر باهم رفتیم سفارت و با همون برگ های سفید وارد شدیم اینبار پس از گذشتن X-RAy و کنترل از درب سمت چپ وارد شدیم و یک خانم اومد و اسم هامون رو خوند و پاسپورتمون رو بهمون داد. فقط گفت حتما حتما اسم - فامیل - جنسیت رو چک کنید که اشتباه نباشه . بعد ما با پاس هایی که یه ویزای قشنگ توش بود اومدیم بیرون.

ایشالا این احساس نصیب تمام دوستان 2015 بشه و دوستانی که صورتی شدن ایشالا خیلی زود کلیر بشن و ویزا رو بگیرن .

[behdadK]

دوستان خواهشا رعایت بکنند تاپیک سفرنامه همونطور که بالا هم گفته شده واسه سفرنامه است. سئوال و انتقاد و جواب گفتگو ممنوعه در این تاپیک. یا بصورت پیغام خصوصی جواب را بخواهید یا تاپیک آنکارا مطرحش کنید. دو تا پست عدم تایید شد. مجدد تکرار بشه مجبورم برخورد کنم

[h.mina93]

سلام به همه دوستان
من و خواهر ومادرم زير مجموعه ي پدرم كه برنده ي اصلي هست هستيم.با كيس **٣ .تاريخ ٢ اكتبر مصاحبه در آنكارا بود.ما تمامي مدارك رو ترجمه كرديم +تمكن مالي(٢١٠ ميليون براي ٤ نفر)+كارت واكسيناسيون بين المللي..وقت دكتر ٢٧ سپتامبر ،همسر دكتر اونگان بودن كه هزينش شد ٢,٤٠٠ ميليون،نتيجه ي تست پزشكي ٢٩ سپتامبر..يك هفته اقامت در هتل سورملي ،پرواز ماهان،با تور هزينه هر نفر ١٧٠٠،مصاحبه اصلا اون جور كه تصور ميكنيد نيست...همه چيز پشت يك باجه مثل باجه ي بانك انجام ميشه,اول مدارك مورد نياز رو ميگيرن،بعد اثر انگشت،بعد مصاحبه، از من و خواهرم فقط پرسيد دانشجو هستيد و چه رشته اي از مادرم پرسيد كه شاغل يا خانه دار و از پدرم سال خدمت سربازي ،بازنشستگي،شغل،واينكه تا به حال جاي ديگه اي زندگي كردن يا نه....پدر من تو شركت خصوصي مشغول هست كه محل كارش متاسفانه درقسمت تاسيسات بانك مركزي هست
و فكر ميكنم كه همين باعث شد كه چك به ما بخوره چون پدرم در جواب افيسر گفت كه توي بانك مركزي مشغول در قسمت تاسيسات??
راستي قبل از اينا افيسر از ما خواست كه دست راستمونو بالا ببريم و سوگند بخوريم كه اطلاعاتي كه بهشون ميديم راست باشه...در اخر مصاحبه افيسر يه برگه ي صورتي به ما داد و گفت الان نميتونه بهمون ويزا بده و كارمون كمي طولاني تر هستش و تقريبا بين ٢-٤ ماه اين روند طول ميكشه يعني حدودا تا قبل از تاريخ انقضاي آزمايشات پزشكي ولي اگر خدايي نكرده بيشتر شد اين روند بايد مراحل پزشكي رو يك بار ديگه انجام بديم،سايتي هم داد تا از تاريخ دريافت ويزا مطلع بشيم....همين..پدر من كمي استرس داشت و متاسفانه اين مشكل نبايد اتفاق ميافتاد...اون زماني كه ما سفارت بوديم چند نفر از دوستاي خوبمون برگه ي سفيد رو دادن به دستشونو خيلي راحت و بدون هيچ مرحله ي اضافه اي ...پس اصلا استرس نداشته باشيد خواهش ميكنم ايشالله كه همتون خيلي راحت ويزاتونو ميگيريد
با آرزوي موفقيت براي همه ي دوستاي خوبم
واسه ي ما هم دعا كنيد????

[karimishad]

سلام
فکر میکنم ما از اولین نفرات گروه برندگان لاتاری 2015 بودیم که مصاحبه شدیم. اول به ذکر یه سری جزئیات می پردازم تا سوالات کمتری برای دوستان پیش بیاد ؛
کیس نامبر : **2
تعداد نفرات کیس : 2 نفر (زن و شوهر،برنده اصلی آقا)
مشخصات برنده اصلی:
آقا ،31 ساله
مقطع تحصیلی : کارشناسی (مهندسی برق قدرت)
شغل : مدیر پروژه های برقی در یک شرکت خصوصی
وضعیت نظام وظیفه : کارت پایان خدمت
محل خدمت : وزارت دفاع و پشتیبانی
مشخصات همسر:
27 ساله
مقطع تحصیلی : کارشناسی (مهندسی معماری)
شغل : دانشجوی ارشد

وقت مصاحبه ما 2 اکتبر مشخص شده بود، 13 سپتامبر مدارک رو(اصل ترجمه ها که به هرکدوم یک نسخه از کپی اصل مدرک توسط خود دارالترجمه الصاق شده بود) طبق چک لیست اعلام شده توسط پست TNT ارسال کردیم که خوشبختانه به موقع به دستشون رسیده بود (4 روز کاری طول کشید) . واکسن هایی که در تهران زدیم شامل ؛ هپاتیت (که هر دومون قبلا زده بودیم و فقط یک نوبت یادآور زدیم) ، TD، ( دو نوبت به فاصله یک ماه) MMR،آنفولانزا (یکماه قبل از تاریخ مصاحبه) میشد. همسرم آبله مرغان گرفته بود پس انستیتو پاستور تهران (تجریش) برای ایشون واکسن آبله مرغان رو هم وارد کرد.
برای گواهی تمکن مالی از بانک پاسارگاد فقط پرینت حساب گرفتیم مبلغ بیش از 150 میلیون تومان.
وقت مدیکال رو اینترنتی 30 سپتامبر از دکتر اونگان گرفتیم.
بلیط رو آزاد و خارج از تور خودمون تهیه کردیم پرواز ماهان 28 سپتامبر، برای رزرو هتل و ترنسفر فرودگاهی و مدیکال (خودمون خواستیم روز مدیکال یک نفر همراهمون باشه ) از شیدا تور کمک گرفتیم که دفترشون در خود آنکاراست (طبقه بالای مطب دکتر اونگان) . هتلمون Best Western 2000 بود اتاق دو نفره شبی 90 دلار. از هتل در کل راضی بودیم؛ صبحانه خوب بود ، هوای آنکارا با اینکه اوایل مهر ماه بود خیلی سرد بود، هتل امکانات گرمایشی و تهویه مطبوع خوبی داشت و تمیز بود.از همه مهمتر با درب ورودی سفارت پیاده 5 دقیقه فاصله داشت.
روز مدیکال اول وقت اومدن دنبالمون و رفتیم مطب دکتر، منشی اومد و مدارک رو بغیر از عکس تحویل گرفت و گفت منتظر بمونیم و به نوبت صدامون کرد داخل و خودش ازمون عکس گرفت و روی مدارک ضمیمه کرد (اصلا عکس هایی که برده بودیم استفاده نشد) و رفتیم طبقات بالاتر برای آزمایش خون و عکس از قفسه سینه ، یک خانم ترک نمونه خون ازمون گرفت و یک آقای دکتر عکس از قفسه سینه (همه افرادی که باهاشون کار دارید از منشی تا دکتر فارسی هم بلدن هر جا متوجه نشید فارسی براتون توضیح میدن) . برگشتیم طبقه پایین برای معاینه نهایی ،خانم دکتر(بسیار خوش برخورد) یکسری سوالات راجع به سوابق پزشکی و بیماری های مختلف روحی و جسمی پرسید و ریه و قلب رو معاینه کرد و نهایتا نفری یک واکسن تزریق کرد که بعدا از منشی پرسیدیم گفت آبله مرغان بوده .(!!! با اینکه همسرم آبله مرغان گرفته بود و ایران تست آنتی بادی داده بود و وارد کارت واکسنش کرده بودن بازم بهش تزریق کرد!!!) هزینه آزمایش خون و عکس قفسه سینه نفری 47 $ و هزینه معاینه و تزریق یک واکسن آبله مرغان نفری 180$.
کل مراحل چیزی حدود دو ساعت طول کشید ، البته ما اولین نفر وقت داشتیم و اولین نفر هم اونجا بودیم. جواب مدیکال روز بعد ساعت 15 آماده بود.
و اما روز مصاحبه ...
ما لباس رسمی پوشیدیم (اجباری در کار نیست هر کس هر جوری دوست داره میتونه بپوشه کاملا سلیقه ایه، خیلیا با شلوار جین و تی شرت اومده بودن) . وقت مصاحبه ما 50/8 بود ، ما 30/8 جلوی درب سفارت بودیم 3-4 نفر ایستاده بودن، ظرف 5 دقیقه پشت سرمون صف طولانی شد. 10 دقیقه بعد در باز شد و یک نفر یک نفر داخل شدیم ، همسرم کیف اداری نیاورده بود چون گفته بودن ازش میگیرن و فقط یک پوشه حاوی مدارک دستش بود ولی من یک کیف کوچیک داشتم که بعد از چند مرحله بازرسی کیف و کت ها و ساعت ها و کمربندها.... وارد شدیم. یک خانم کاملا فارسی زبان پاسپورت ها و عکس های 5*5 رو چک کرد و گفت مشکلی نداره و اگه مدارکی که پست کردین رسیده باشه اصلا عکس ها لارم نیست (که همینم شد) و پرسید مصاحبه به چه زبانی باشه؟ و شماره ای به ما داد وگفت منتظر بمونید در همه مراحل با این شماره صداتون میکنن، سالن پر از آدم بود وما متعجب از اینکه این همه آدم کی؟ و از کدوم در وارد شدن؟ مثل بانک روی برد شماره ها به نوبت به باجه مربوطه ارجاع میشد ولی صندلی ها کاملا پشت به باجه ها بود و ما چیزی نمیدیدیم تا خیلی زود شماره ما رو صدا زد...
رفتیم جلوی باجه یک خانم آمریکایی که اصلا فارسی بلد نبود ازمون خواست هرکدوم کل مدارک مربوط به خودمونو لای پاسپورتمون بذاریم و از زیر شیشه تحویل بدیم (همه اصل مدارک اینجا تحویل شد)
دوباره نشستیم چند دقیقه بعد صدامون کرد و مدارکی که اضافه داده بودیم مثل مدارک تحصیلی همراه رو پس داد ، چند دقیقه بعد یه باجه دیگه صدامون کرد یک خانم ایرانی اثر انگشت هامونو گرفت و نسشتیم ... مرحله بعد یه باجه دیگه نفری 330 $ پرداخت کردیم و با استرس فراوان نشستیم...چون اینبار دیگه وقت مصاحبه بود
این دفعه خیلی بیشتر طول کشید تا صدامون کردن (تو این مدت 2 تا دختر مجرد ویزای یکضرب شدن...) رفتیم جلوی باجه ، آفیسر یک آقای جوان آمریکایی بود که فارسی به سختی حرف میزد ولی کامل میفهمید و خیلی جدی. ازمون خواست دست راستمونو بالا ببریم و قسم بخوریم. ما تو فرم DS260 دو تا اشتباه کوچیک داشتیم یکی دو سال تجربه کاری درمورد رشته های پزشکی رو اشتباها بله زده بودیم و یک آدرس قدیمی رو، همسرم گفت قبل از قسم این دو تا اشتباه رو تو فرم انجام دادیم، آفیسر تو سیستمش نگاه کرد و گفت چیز مهمی نیست. دست راستتون رو بالا ببرید آیا قسم میخورید که هر چه در فرم نوشتید و هر چی الان میگید چیزی جز حقیقت نباشه؟ ما گفتیم بله
از همسرم پرسید رشته و مقطع تحصیلی؟ شغل؟ دقیقا در این شغل چکار میکنید؟
کجا خدمت کردی؟ وظیفت اونجا چی بوده؟ آموزشی کجا بودی؟ آیا آموزش نظامی خاصی تحت نظر سپاه یا ارتش دیدی؟ (خیر)
از من پرسید خانم رشته تحصیلی شما؟ مقطع ؟ الان چکار میکنید؟ آیا در اداره دولتی یا ارگان خاصی قبلا شاغل بودین؟ (خیر)
همه این مدت داشت توی سیستم تایپ میکرد و اصلا ما رو نگاه نمیکرد، همه مدارک رو از زیر شیشه داد بیرون ، برگه صورتی رو در آورد و دستی قسمت هایی رو پر کرد و از زیر شیشه داد بیرون و گفت پروسه اداری پرونده شما کمی طول میکشه تا 4 ماه آینده این سایت رو چک کنید هر وقت شمارتون رو دیدید یکی از شما بیاد و پاسپورت ها رو بیاره و ویزا رو بگیره...
پایان

[Mehrdad2001]

سلام خدمت همه دوستان عزیز
قبل از شروع سفرنامه لازم می دونم از تمامی دوستان که در این مدت به ما کمک کردن و بطور ویژه از مدیران محترم مهاجرسرا و بخصوص آقا بهداد کمال تشکر را داشته باشم و امیدوارم همه دوستان مثل ما یک ضرب ویزا بگیرند.
تاریخ مصاحبه من و همسرم (برنده اصلی) نهم اکتبر بود و چون ترکیه سوم تا هفتم اکتبر تعطیلات رسمی بود، ما مجبور شدیم برای کارهای پزشکی یک اکتبر بلیط بگیریم. پروازمون تابان و هتل اتاپ بلوار بودیم. دوم اکتبر وقت پزشکی داشتیم که خوشبختانه خیلی خوب بود. دکتر معاینه کرد و هیچ واکسنی هم برامون نزد (البته ما تست آنتی بادی آبله مرغان داده بودیم و پاستور نتیجه آن را توی کارت زردمون وارد کرده بود ولی با این حال دکتر ازمون فقط تست آنتی بادی مجدد گرفت) بعد از آزمایش خون و ایکس ری کارمون تموم شد.
مدت تعطیلات سوم تا هفت اکتبر را با اتوبوس به استانبول رفتیم. بعد از برگشت به آنکارا هشتم رقتیم جواب مدیکال رو گرفتیم.
روز مصاحبه صبحانه سبک خوردیم و به سمت سفارت رفتیم. بعد از داخل شدن و انتخاب زبان فارسی برای مصاحبه و شماره گرفتن اول شمارمون رو خوند و رفتیم یک باجه و اصل مدارک را تحویل دادیم. از ما فقط شناسنامه ها ، پاسپورت ها ، سند ازدواج ، نتیجه مدیکال ، کارت معافیت خدمت و آخرین مدرک تحصیلی قرد برنده (همسرم) را گرفتند. بعد نشستیم تا دوباره شمارمون اعلام شد و برای انگشت نگاری رفتیم. بعد نشستیم تا دوباره شمارمون اعلام شد و ششصد و شصت دلار برای دونفر پرداخت کردیم. بعد منتظر نشستیم تا شمارمون برای مصاحبه اعلام بشه. در این مرحله تقریبا هر ده دقیقه یه نفر را برای مصاحبه اعلام می کردند. ما هم آخرین نفر بودیم و همه دوستان هموطن زودتر از ما بودند.
در نهایت شماره ما اعلام شد و ما به باجه مربوطه رفتیم. آفیسر یک آقای جوان امریکایی بود که فارسی را با لحجه صخبت میکرد. همون اول به ما گفت من تصمیم دارم با شما به انگلیسی مصاحبه کنم اشکالی نداره؟ ما هم گفتیم نه اشکالی نداره. بعد از قسم خوردن از همسرم (برنده اصلی) رشته و مقطع تحصیلی رو پرسید که جواب داد فوق لیسانس MBA. بعدش رشته لیسانس رو سوال کرد که جواب داد ریاضی. بعدش پرسید شغلتون که جواب داد خانه دار. پرسید قبلا کار میکردید گفت بله کارمند یک شرکت خصوصی بودم. اسم شرکت و زمینه کاری شرکت را پرسید. ما هر دو فوق لیسانس مالزی درس خونده بودیم. بعد پرسید غیر از مالزی کشور دیگه ای زندگی کردید که جواب داد خیر. از من شغلم را پرسید و گفت راجه به آن توضیح بده که من هم راجع به شغلم (مهندس برق) و زمینه کاریم در شرکت خصوصی توضیح دادم. پرسید سربازی برای چی معاف شدی که گفتم کفالت. از من هم پرسید کشوری غیر از مالزی زندگی کردی که گفتم خیر.
اینجا اتفاقی افتاد که ما تقریبا مطمئن شدیم کلیرنس خوردیم. تمام مدارک اضافه را به همراه پاسپورتها بهمون پس داد و فقط شناسنامه ها روی میزش موند. اینجا من مطمئن شدم که وقتی پاسپورتها را پس داده پس حتما کلیرنس خوردیم. در ضمن از اول مصاحبه هم بک برگه ضورتی روی میزش بود. بعد شروع کرد روی یک برگه سفید یه چیزایی نوشت بعدش شناسنامه ها رو هم پس داد و گفت: شما مشکلی برای گرفتن ویزا ندارید و ویزاتون صادر میشه بعد از پنج روز کاری به پستی که انتخاب کردید برید و پاسپورتها را تحویل بگیرید!!! اینجا من کاملا هنگ کرده بودم و بهش گفتم شما پاسپورتهای ما رو پس دادید!!! اون هم از سوتی که داده بود تعجب کردید و خندید و مجددا پاسپورتها رو گرفت.
مختصری از شرایط ما:
برنده اصلی (همسرم) : فوق لیسانس MBA از مالزی ، لیسانس ریاضی ، خانه دار (شغل سابق کارمند شرکت خصوصی)
خودم: فوق لیسانس برق ، کارمند شرکت خصوصی ، سربازی معاف
دوستان هر سوالی دارند می توانند پیغام خصوصی بزارند. با کمال میل و در اولین فرصت حتما جواب خواهم داد.
به امید ویزای یک ضرب برای همه دوستان مهاجرسرایی.

[sahar63]

سلام
اول از همه از الچین عزیزم تشکر میکنم که بطور کامل همه چیزو نوشت و واقعا چیزی واسه اضافه کردن نمیمونه.من و الچین تو این سفر باهم بودیم و شرایط تقریبا مشابهی داشتیم.شرایط من مجرد،30 ساله شغل خصوصی و کارشناسی ارشد عمران هستم.سوالهای افیسر از من درمورد آخرین مدرک تحصیلیم،سال فارغ التحصیلی،محل کار،نوع کارم و اینکه تاحالا امریکا یا کشور دیگه ای بودم یا نه بود.همونطور که الچین عزیز توضیح داد ما شامل ویزای یکضرب شدیم و درکمال ناباوری عصر همون روز پاسهای ویزا خوردمون رو تحویل گرفتیم.از صمیم قلبم امیدوارم این لحظه برای همتون اتفاق بیفته.ضمنا آنکارا شهر قشنگیه و مراکز خرید خوب و دیدنی داره،از بودن اونجا نهایت لذت روببرید .

[reza.aa]

یکمی زوده ولی بخاطر مطالبی که میتونه به دوستان کمک کنه از الان شرو کردم ، اینطوری دیگه مطالب انبار نمیشن روی هم

خوب من از امروز که هجدهم مهر ماه و دهم اکتبر باشه سفرم رو به سمت آنکارا شرو کردم این اولین سفرم با هواپیما و همچنین به خراج از کشور هست . تویه این سفر که چند توقف در خوزستان و تهران داره و تا بیست و دو اکتبر برنامه ریزی شده من با ریزترین جزئیات در خدمتتون هستم . دوستان از همین الان اعتراف کنم با غلط املایی زیادی تویه سفرنامه من برخورد میکنید ،اما باید شکر کنیم که با دست خط خودم نمینویسم . پرواز من برای روز پانزده اکتبر از ایران به انکارا هست.

شرایط من
تاریخ مصاحبه ۲۰ اکتبر
سن ~ ۲۳ ،۲۴ ( کوچیک همتونم)
دیپلم کاردانش ،الکترونیک
فوق دیپلم ،الکترونیک شبانه دولتی
خدمت در نیروزمینی ارتش(هجده ماه از عمر که هدر رفت )
شاغل در عسلویه ، کارگر شرکت خصوصی
گواهی تمکن مالی از بانک ملی ،۴۵تومن
احتمال کلیرنس ، ۹۹،۹۹۹۹۹۹۹۹
هیچ چیز صد در صد نیست

خوب من از قبل این کارا رو انجام دادم ، هتل دنیز سه ستاره رو از سایت بریم سفر .کام برای هفت شب به قیمت ۶۴۰هزار ،و پرواز آنکارا رو از آژانس ******* (پیام خصوصی) گرفتم شد ۵۹۵ هزار .که فک کنم حتی قیمت واقعیش از این کمتر بوده ،ولی ارزونتر از این خدایش دیگه پیدا نکردم . مدارک رو که شامل شناسنامه ،کارت ملی ،پایان خدمت ،مدرک فوق دیپلم که ریزنمرات هم چسبونم بیخش ، که برای دو سری ترجمه شد ۲۳۱ هزار ،که البته برای سری دوم فقط ده درصد حساب کرد . خوب مدارک رو با دی اچ ال فرستادم شد ۱۲۱هزار دنبال کردن بسته پستی از سایت دی اچ ال هم خیلی جالب بود از ایران رفت دبی بعد آلمان بعد استابول و در روز پنجم آنکارا ، البته واسه تایید مدرک فوق دیپلم هم یه ۱۰۰ تومنی جدا از دوندگی خرج کردم. وقت دکتر رو برای شانزده اکتبر گرفتم . توصیه میکنم برای ثبت نام روز جمعه رو انتخاب نکنید چون دو روز تعطیلیه و ناخون میکشه روی دیوار اعصاب ادم .

توجه کنید که من بزرگ شده اهواز ،ساکن اصفهان ،شاعل در عسلویه هستم و بعضی کارام رو باید تهران انجام میدادم چندین بار بین این شهرها سفر کردم، تغریبا این رفت اومد ها واسم ۲ملیون خرج افتاد + یک گوشی خوشکل لومیا که تهران ازم زدن ، برام تجربه شد تویه سفر هر لحظه امکان هر چیزی هست ، فقط باید بعد از هر مشکلی که پیش مباد از تصمیم های بدون فکر کردن اجتناب کنید ،برای مثال اگه من میرفتم دنبال گوشی دزدیده شده بیشتر کارام عقب می افتاد . رفتم همه کارام رو انجام دادم به خودم گفتم گوشی که پرید ،من که ناچارم گوشی بخرم عصرش رفتم خریدم ، من خیلی تو پول خرج کردن سختگیرم اما وقتی میبینم باید خرج کنم دل دل نمیکنم ، خلاصه خودتون رو برای شرایط سخت آماده کنید ، امیدوارم هیچ مشکلی واستون پیش نیاد.

من از تجربیات یکی از دوستان مهاجرسرا و البته همشهری و یه کیف که واسه پاسپورت و مدارک و پول هست خریدم ،یه بند داره که به گردن میندازیش و زیر تیشرت میزاریش ، به نظرم خیلی به کار میاد ، و تجربه دومشون بهتر بود ،هر وقت میخواید پولی رو مثلا به راننده تاکسی بدید قبلش نشونش بدید و بگید این مثلا ده لیره ، تا پولتون هاپولی نشه ،
امروز یه ایمیل از سفارت داشتم که بهم گفت مدارکت رسیده و تاریخ مصاحبه همچنین مدارکی که باید همراهم ببرم رو یادآوری کرد .

یه تجربه دیگه از یه دوست ،در سایت یو اس ویزا اینفو ، فقط باید شخص برنده ثبت کنه بعد در قسمت اضافه کردن افراد خانواده نفرات زیرگروه رو وارد کنید. اگه مثلا کسی که زیرگروه هست برای خودش اکانت درست کنه . وقتی برای برنده اکانت درست کنه و میخواد اونجا اطلاعات افراد خانواده رو وارد کنه کسی که برنده نبوده و اکانت درست کرده رو نمیشه به عنوان عضو خانواده وارد کرد و مشکل اینجاست نمیشه اکانتی رو که درست شده حذف کرد ، خلاصه دقت کنید .

چیزی که به همه دوستان توصیه میکنم یادگیری استفاده از جی پی اس و نقشه ست ، من که تا الان کلی ازش استفاده کردم.

کارایی که نکردم ایناست گرفتن اصل مدرک دیپلم ،پرداخت عوارض خروج ، گرفتن ۳۰۰دلار، گرفتن مدرک معادل سازی فوق دیپلم و ترجمش ، تهیه لیر و دلار و وارد کردن دو مرحله از هپاتیت ب که شهرستان زده بودم ، و تهیه چیزایی که واسه سفر نیاز هست .
تماس فرت .
روز دوم ۱۹مهر ماه ، اصل دیپلمم رو از دانشگاه گرفتم ،دوستانی که مثل من آموزشکده فنی هستن توجه کنن برای گرفتن اصل دیپلم باید گواهی پایان تحصیلات و یا دانشنامه رو همراه داشته باشید ،البته مدرکی که به عنوان فوق دیپلم داده بودن چیزی نبود جز یه برگه آ۴ بهش فورم شماره شش میگن که من واسه معتبر کردنش فرستادمش وزارت علوم و اونجا مهر برجسته بهش زدن . دوستانی که فوق دیپلم از آموزشکده فنی دارن باید این مراحل رو طی کنن ،


بیستم مهر ماه ،اومدم ساختمون شماره سه آموزش پرورش

واقعا امروز روز سختی بود و خیلی خسته شدم ،بار زیادی خمراهم اورده بودم و کلی اذیتم کرد ، تو این مدت که کارای لاتاری رو انجام دادم بالاترین نمره رو به آموزش پرورش تهران میدم ،واقعا خوش رفتار کار راه انداز و با ادب بودن
نشد درست از ساختمون عکس بگیرم ولی رفتن به این اداره خیلی راحته با مترو ایستگاه فردوسی پیاده میشید همونطور که میبینید اداره تویه خیابون ایرانشهره تو این خیابون دوتا مترجم رسمی هم وجود داره من ۳۰ تومن دادم واسه ترجمه ،سه ساعته بهم ترجمه شدن دادنش ،تو این فاصله رفتم پاستور دو مرحله هپاتیت رو که قبلا زده بودم وارد کارت کردم ،واسه رفتن به پاستور به نظر من یکی از راحتترین مسیرها استارت از چهاراه ولیعصر به سمت میدون انقلاب هست ،نرسیده به میدون انقلاب درست سر خیلبون دوازده فروردین پباده میشید و با تاکسی پنج دقیقست و پیاده بیست دقیقه مسیر های دیگه هم وجود دارن اما به نظرم این راه بهترین مسیر واسه ما شهرستانیا هست


، تو همون خیابون ایرانشهر یه بانک ملی هست که من عوارض خروج رو همونجا پرداخت کردم . تنها کاری که مونده حواله ۳۰۰$ هستش ،من بانک ملی مرکزی رو انتخاب کردم ،اما نتونستم امروز حواله رو بگیرم به دو دلیل اصل بلیت همراهم نبود ،دوم این حواله در بانک ملی فقط روزهای شنبه تا چهارشنبه و تا ساعت ۱۲ صادر میشه ، پس کارای ارزی کلا افتاد واسه سه شنبه ،امید وارم معجزه بشه و فردا توافق هستی تمام دلار بشه مفت ، مگه چیه ما هم جووونیم آرزو بر جوانان عیب نیست


خوب رسیدیم به روز آخر بیست دوم مهر ماه امروز رفتم اصل بلیتم رو گرفتم و بعد راه افتادم به سمت بانک ملی شعبه ۶۰ که حواله سیصد دلار رو بگیرم ،مدارکی که خواست اصل بلیت با مهر آژانس ،اصل پاسپورت ،فیش عوارض خروج از کشور واسه کشورایی که ویزا میخوان باید ویزا رو گرفته باشید مدارک رو تحویل دادم باجه ۲۴ فورم رو پر کردم و بعد پول رو به تومان باجه ۲۹ پرداخت کردم ،کسانی که بانک ملی حساب ندارن باید حدود ۸۵۰ هزار رو به صورت نقد یا چک بین بانکی همراه داشته باشن .خیلی خلوت بود و تغریبا یه ربع زماان برد فقط دوستان توجه کنید سامانشون فقط تا ساعت ۱۲و روزای شنبه تا چهارشنبه جواب میده ،واسسه من شد ۸۱۶ هزار ،غیر از اون ۳۵۰ دلار و ۱۰۰۰ لیر هم آزاد خریدم $۳۳۰ واسه سفارت ۳۲۰$ هم ته تهش واسه پزشکی ،هزار تا هم واسه مخارج هفت روز در ترکیه . اینم از امروز بریم واسه آماده شدن واسه پرواز به سوی آنکارا ،



ساعت چهاره و رسیدم فرودگاه امام خیلی بی در و پیکره و به زور راه ورودی به سالن اصلی رو پیدا کردم ،رفتم داخل و تا پنج صبر کردم و از یکی از گیت ها رفتیم داخل خیلی الکی بود و به نظرم فقط واسه چک کردن پاسپورت و حجاب خانوما بود، بعدش صبر کردم تا پرواز آنکارا تابان روی نمایشگر بیاد و رفتم کارت پرواز رو گرفتم بعدش از یه گیت دیگه رد شدم که پاسپورت رو مهر کردن و من زمان زیاد داشتم ،رفتم سیصد دلار رو گرفتم و گوشیم هم شارژ کردم یه ربه به هفت رفتم و گیت آخر رو هم گذروندم که واسه نیم ساعت تو یال غربی ایستاده بودم و بعد که تو بلندگو گفتن پروازم گیت ۲۳ هست سوال کردم و فهمیدم باید میرفتم یال شرقی زودی برگشتم رفتم و از گیت شرقی رد شدم ،یه اسپری همراهم بود گرفتن ،یه بنده خدایی فندک همراهش بود کلی گیر دادن بهش ،اینا رو باید تو بار بفرستید
رفتیم تو اتوبوس بعد هم هواپیما ،من اولین تجربم بود پس از خوب و بدش نمیگم ولی من راضی بودم

خوب ساعت ده نیمه رسیدم فرودگاه آنکارا اولین کاری که کردم ،گلاب بروتون ،بنا به تجربه دوستان .بعد هم یه صد لیری گذاشتم تو جیبم و باقی پول رو فرستادم زیر پیرهن جاش امن باشه ، از خروجی اومدم بیرون و از نقشه گوشی محل هتل رو نشون دادم چهار نفر یک اتوبوس رو نشون دادن و راننده هم تایید کرد و من هم سوار شدم نشستم اتوبوس که پر شد از آخر شرو کردن گرفتن کرایه و کرایش شد ۹ لیر ، حالا هم دارم از دیدن خونه های زیبای آنکارا و همزمان با جی پی اس خودم رو روی نقشه میبینم واقعا بهم آرامش میده وقتی میدونم کجام نیم ساعت گذشته و رسیدم ایستگاه کیزیلای و پیاده شدم .چون بارم سبکه باقی مونده راه رو پیاده رفتم و با نقشه صاف رسیدم در هتل ،پاسپورت رو نشون دادم و خودش ازش کپی گرفت و کلید رو بهم داد و یه نفر من رو راهنمایی کرد ، حوله و صابون شامپو و دمپایی تر و تمیز تو اتاق بود ، اینترنت وای فای هم داره ،رسیپشن زبان خوب بلدن ،از من که بهتر بلد بود ،ولی مردم آنکارا زبانشون شوته . ناهار رو رفتم بیرون پنج لیر یه ساندویچ دنر کباب ، رفتم خمیر ریش و مسواک و خمیر دندون هم گرفتم شد ده لیر ، کلی هم دارم ول گردی میکنم و باید بگم امنیتش خوبه و شهر خوبیه ، اصلا نگران نباشید و بیاید واسه خوشگزرونی ،کلی فروشگاه رو گشتم اما هنوز دارم مقاومت به خرج میدم . ، راسی من سیمکارت نخریدم چون واقعا گرونه کمترینش ۳۵ لیر بدون طرحه ،من با همین وایبر تماسام رو میگیرم بهتره .شب خوش تا فردا

خوب امروز هم روز خوبی بود الان ساعت ده شب به وقت آنکارا شرو کردم نوشتن چون بعد پزشکی تمام راه رو پیاده ماومدم ،کلی جاهای خوکل رو دیدم و سفارت رو هم بار انداز کردم عکسایی که گرفتم میزارم تا همه یه پیش درآمدی داشته باشند .
خوب برعکس همه من ساعت هشت بیدار شدم و سیر دل صبحانه خوردم سبک مبوک تو کار من نیست . راه افتادم و رفتم کیزلای که تازه فهمیدم همون چهار راه نادری خودمون تو اهوازِ ، خلاصه پرسون پرسون سوار اتوبوس ۴۱۳ شدم و رفتم تا ایگول پارک و پیاده شدم ،عاقا من کارت نداشتم در نتیجه کرایه هم پرید ،اتوبوسش اندازه اتوبوسای اهواز وقتی زنگ مدرسه میخورد شلوغ بود ولی من سوار شدم . خلاصه ایگول پارک هم تا ساختمون پزشکی دو دیقه راه بیشتر نبود و رسیدم به همین ساختمونی که میبینید و با آسانسور رفتم طبقه چهارم ،ملت نشسته بودن و منشی هم طبق معمول عوض شده بود ،ولی خدایش خیلیی خوش رفتار بود ملت نرید اینم عصبی کنید . تا نشستم گفت پاسپرت و پرینت وقت ملاقات رو بیارید عاقا حمله کردن بهش گفتم الانه که گندش در بیاد من و چند نفر دیگه پا نشدیم ،خلاصه خلوت شد و من رفتم کارت واکسن ،پاسپورت و پرینت رو بهش دادم . نشستم صندلی که میبینید سمت راست منشی و ازم عکس گرفت و گفت برو طبقه سوم منم رفتم مدارک رو دادم گفت بشین تا صدات کنیم ،چیزی طول نکشید و صدام کرد چهل و هفت و نیم دلار رو بهش دادم یه پرستار اومد و با هم رفتیم و ازم خون گرفت بازم با کلی ادب و احترام ، خلاصه نفر بعدی اومد و رفتیم واسه ایکس ری من برخلاف دیگران همون طبقه سه ازم عکس گرفت ، توصیه من هرچی میتونید تعداد لباستون رو کمتر کنید ، من ستا رو هم پوشیده بودم که به رکابی که رسید گفت ایناف ، البته زیر چشمی هی نگاه میکرد نیست اندام من ورزشکاری خخخخ ، نفس در سینه حبس ، چیک ، تمام شد برگشتم بالا و خانوم منشی نبودش منم سرعتی عکس گرفتم ، وقتی اومد من رو برد تو دفتر دکتر و نشستم همه ساکت بودن دیدم فایده نداره میزگرد تشکیل دادم و شرو کردیم حرف زدنبا بغیه ایرانیا ، گفت رضا آ آ . منم جیم فنگ رفتم تو اتاق دُکی ، صبر کردم و دیدم به اینکه دکتر خانوم جکول خودمونه
، هِلو ! هِلو
کن یو اسپیک انگلیش ، الیدل بات مای انگلیش بدر زن مای ترکیش
خلاصه کلی بیماری ازم پرسید ،من بهش کفتم نووووچ
ولی خودم واسه خودشیرینی گفتم یکم آسم خیلی خیلی کم
گفت نو پرابلم
دیدم شیرینش کمه گفتم آلرژی فصلی مثل سالاد فصل
بازم گفت نو پرابلم .گفت ولک پ خواستی یس پرابلم
قد و وزن
نشستم رو تخت ،البته اون ازم خواست ، لباسا رو در اوردم و شرو کرد گوش دادن به صدای قلبم ?
روی کمر داز کشیدم ،دستش رو تا آرنج کرد تو شکمم ،نو پرابلم ؟؟؟ لا لا
عاقا خدایش من دیدم الکل اسپری کرد ولی نفهمیدم واکسن رو زد یا نه یا من درد رو احساس نکردم یا اون نزد ،البته فک کنم من درد رو حس نکردم ،
فنیش ،تنکیو ، لباس پوشیدم ، هَو نایس دی
دیدم میز گرد هنوز گرده نشستیم پای میز گرد
با گفت رضا آ آ
گفت فردا ساعت سه حوابت آمادست منم رفتم
فک کردم هورا یادش رفت پول بگیره ، دیدم گفت رضا ، صد و هشتاد دلار عطسه کن
اینجا جای سوزنا درد گرفت چه سوزی داشت
خلاصه آخر شاهنامه تلخ شد
راه افتادم و رفتم ، من عشق پیاده رویم رکوردم از تخت جمشید تا پاسارگادِ
رفتم تا در سفارت و چندتا عکس گرفتم ، از سفارت که نه چون ممنوعه ولی دوتا گاوه پیشونی سفید نزدیک سفارته که ازشون عکس گرفتم.





راهم رو کشیدم و رفتم و یهو دیدم مسجد خرم صلطان جلومه ، دیدم کلی معمور اومده پیشواز من منم به رو خودم نیوردم و رفتم تو مسجد دیدم یه کت شلواری تو مسجده بم گفت رضا تونی !!!! گفتم تو با ای غیافت منو از کجا میشناسی ،گفت منم رجب ، مو گفتم دمت یه وجب ، خو حالا مو باید تونه بشناسم ؟؟ گفت باوا ضایعم نکن جلو بچه ،مو ریس جمهور شدم ،
خلاصه یه دوری زدیم و رفتیم چهار نادریشون ،همون کیزلای سیر دل بازار رو گشتم و یه چیزای دست گیرم شد ، اینجا گوشی خیلی گرونه ، لباس هم باور کنید ایران چیزای خوشگلتری پیدا میشه ،با قیمت مناسبتر ، اینجا تیشرت به زور گیر میاد ، حقیقتش خودم موندم این تیشرتای ترک رو بازاریای ما منظورشون ترکای خودمونه یا این ترکا ، چون اینا که صدتای یکی تی شرت نمیپوشه
ساعت چهار شده ومنم گشنمه نهار شد شیش لیر دونر زدم جاتون خالی ، تازه با نون تافتون تنوری ، برگشتم هتل استراحت ، تا نه شب وقتی اومدم بیرون دیدم زرشک شهر تعطیله ، منم رفتم چارا یه دوستایی دیسکو اونجا بود ،بعد فهمیدم دیسکو به ترکی همون کابارست و بس ، یه دوتا دربوداغون هم داشتن میرقسیدن ولی خوانندشو موزیکش خوب بود ،حداقل واسه من، فکر بد هم نکنید من فقط آب خوردم البته آبش خیلی خفن بود مال سال ۲۰۰۰ بود ، یه کاسه هم پسته گذاشتن جلوم و وقتی خواستم حساب کنم گفت پنحا لیر ،عاقا سوخت بدجور هم سوخت
از من به شما جوانان نصیحت دیسکو رو بیخیال شید ، رفتم تو راه پله پرسیدم دیسکو ایرانی هم اینجا هست گفت آره ، ما رو برد تو یه کاواره دیگه ، دیدم نه بابا طرف منظور بد گرفت ، گفتم تنکیو ،چوخ ممنون و رام رو کشیدم و رفتم ، چی فک کرده
خلاصه من دور دیسکوشون رو خط کشیدم ،اونم قرمز
اومدم خوابیدم و فردا ظهر میرم واسه جواب پزشکی گود نایت شدید



یه توصیه واسه همه خدایش غذا نیارید هرچی میتونید هم سبک تر بیاید هیچی اندازه سرحال بودن بهتر از آبگوشت با نون خوردنه ، جریان پر کردن باک بنزین وقتی گرون میشه خوب تا کی میخوایم با اون بنزین گاز بدیم ؟؟؟

نیاز نیست ده دست لباس بیارید ،یه دست جدا کنید واسه روز مصاحبه و جند دست هم واسه روزای دیگه ، هر نفر هم یه کوله واسه خودش بیاره بهتره دردسر چمدون رو نزارید گردنتون ،اینطور نه نیاز به تحویل بار هست و نه دردسر کشیدنش و اینور اونور کردنش ،

حتی اگه بچه دارید بهتره لباساش رو جدا واسش تو یه کوله مناسب اون بزارید اینطور نه وسایلتون با هم قاطی میشه ،نه بار اینیکی رو دوش اونیکیه ، تو هواپیمایی که من اومدم دوتا چمدون بود که آقای شوهر داشت میکشید و زن بیچاره هم هی ده قدم جلوتر میگفت بیا جا موندیم ، خوب خواهر من یکی رو خودت ببر ببین چقدر سنگینه

تو این سفر ممکنه یک نفر یه اشتباه کنه ، مثلا یه مدرک رو جا بزار هتل ، مقصر رو فراموش کنید و دنبال راه حل باشید با حرص و جوش خوردن ویزا نمیدن و هر کسی ممکنه اشتباه کنه

پس هوای همدیگه رو داشته باشید

دارو که میخواید بیارید ،توصیه من اینه نفازلین که واسه آبریزش بینی هست ، کلد استاپ ،سفکسیم ، و یه قرص زد حساسیت خارجی ،که نه خمارتون کنه و نه بی اثر باشه
تو هتل آب معدنی نخرید از بیرون یه سه لیتری بخرید و چندتا لیوان یکبار مصرف هم بگیرید

[ارشان۲۰۱۵]

سلام دوستان عزیز اول از همه میخواستم از مدیران مهاجرسرا تشکر کنم به خاطر همه ی اطلاعاتی که در اختیار ما میگذارند.اول از مشخصات کیسمون بگم که ما یعنی همسرم (برنده ی اصلی)لیسانس ،شغل :مدیر شرکت خصوصی، معافیت سربازی و من (ارشان ۲۰۱۵)خانم لیسانس ،شغل :در حال حاضر خانه دار وقبلا کار در مرکز جراحی و زیبایی.و فرزندمان که ۸سال داره .مصاحبه ی ما در انکارا ۱۴ اکتبر یعنی امروز بود .ما در هتل دمونتی اقامت داشتیم که هتل ۴ستاره و نوساز و تمیزی هست نزدیک به سفارت و دکتر اونگان .تنها ایراد هتل اینه که چون نوسازه ،تازه کارند مثلا ما باید هر روز بهشون یاد ااوری میکردیم که اتاقو تمیز کنند .در مورد دکتر بکم که خانم دکتر از همسرشون خوش اخلاق تر و منصف ترند که خدارو شکر شانس ما به ایشون افتاد وفقط یک واکسن ابله مرغان به فرزندمون زدند (اقای دکتر را ما فردای روز medical check) دیدیم .مبلغی که از ما گرفتند ۱۰۰ دلار نفری برای ویزیت ،نفری۴۵دلار برای عکس قفسه سینه، ازمایش خون وعکس رافقط منو همسرم انجام دادیم ۱۲۰دلار برای واکسن و tbتست .خانم منشی هم خانم خوبی هستند و تا حدودی فارسی بلدند برای دوستانی که مشکل زبان دارند اگر نارحت نمیشید بقیه سفر نامه را فردا مینویسم چون الان ساعت ۲شب و می خوام سر فرصت روز مصاحبه را واستون بنویسم چون خودم این قسمت های سفر نامه را خیلی دوست داشتم

[ارشان۲۰۱۵]

سلام بقیه سفر نامه را میخوام بنویسم اول از روز مصاحبه میگم بقیه را هر کی دلش خواست بخونه:ما ساعت ۸:۵۰ وقت سفارت داشتیم که سر وقت هم رسیدیم ولی تحویل مدارک ومصاحبه به ترتیب ورود به سفارت بود ونه وقت داده شده وچون وقتی ما رسیدیم سفارت شلوغ بود ما اخرین نفری بودیم که مصاحبه شدیم.ایرانی هایی که انجا بودند ۳دختر مجرد و۴خانواده بودند که از این افراد ۳دختر مجرد یک ضرب کرفتن البته ۲نفرشون را به خاطر رشته ای که خوانده بودند خیلی سوال پیچ کرده بودند یکیشون شیمی خونده بود ویکیشون صنایع .۱خانواده به دلیل نقص مدرک همون اول رفتند(معلوم بود مهاجر سرایی نبودند )خانواده یدیگه به دلیل سربازی در سپاه و دیگری به خاطر کار همسرش در پتروشیمی (البته به خانم که برنده ی اصلی بود میخواستند ویزا بدند ولی گفت که با همسرش با هم می ایند و میگیرند)و خانواده ی دیگه به خانم که برنده ی اصلی بود ویزا دادند ولی به همسشون مدیکال چک خورد که واقعا من و همسرم واقعا متاثر شدیم .این اقا حدود ۶۵-۶۰ساله بودند که طوری بودند که ما وقتی در مطب دکتر دیدیمشون متوجه بیماریشون شدیم (یعنی نا توان بودند) و اخری هم که خودمون که یککککککک ضربببببب گرفتیم.

مصاحبه:اول اینکه همه ی ایرانی هایی که اومده بودند توسط افیسر خانم که به زبان فارسی تسلط کامل داشتند مصاحبه شدند ولی وقی ما را به باجه ی ۱۱ که اخرین باجه بود صدا کردند و ما از دیدن اقای افیسر بسیار خوش تیپ و کاملا امریکایی حسابی شوکه شدیم.واینکع این اقا یک کلمه فارسی بلد نبودند و خانم افیسر مهربان مو فرفری بالا سرشون به عنوان مترجم ایستاده بودند

سوال ها:can you speek englishومنم گفتم من بلدم ولی همسرم نه (البته به انگلیسی) بعد دوباره متن قسم را خوندند و منم منتظر نموندم خانم ترجمه کنه و گفتم من قسم میخورم که خندشون گرفت بعد خانم مترجم ترجمه کردند ودهمسرم (که برنده ی اصلی است)قسم خورد
شغلتون جیه:شرکت خصوصی معماری
تا حالا واسه دولت ایران کار کرده اید:خیر(۳بار این سوال را در طول مصاحبه پرسیدند)
سربازی رفتید:خیر. چرا؟معاف (۲بار اینکه سربازی رفتید را پرسید حای از من که خانمم)
مدرک تحصیلی:مهندسی.....اصلا از اینکه چرا مدرکت با شغلت یکی نیست را نپرسید
در مورد مدرک تحصیل من و شغل الان و قبل من پرسید
ایا جایی غیر لز ایران زندگی کردید که من گفتم بله گفت چرا police recordندادی گفتم ،چون گفته بودید بعد از ۱۶سالگی لازمه ومن قبل از اون اونجا بودم
از دختر ۸سالم پرسید چرا میخوای بری امریکا اونم به انگلیسی جواب داد میخوام برم مدرسه و میخوام سگ بخرم اقای افیسرم با خنده گفتندthats a good reason یعنی این دلیل خوبیه
امریکا کجا می خواهید برید که همسرم گفت mariettaپیش عموم
چه کار می خواهید اونجا بکنید؟
بعدم گفت :مبارکه شما شرایطدورود به امریکا را دارید

[ارشان۲۰۱۵]

اگر کسی بدش نیاد نظر و پیشنهادهای من اینه که اولا هر کسی می دونه شرایط کیسش چو طوریه پس خودتون میدونید که احتمال اینکه Fbi check بخورید جه قدر است.بکیس هایی که کلیرنس می خورند از قبل معلومه و مصاحبه حالت فرمالیته است ولی کیس های ساده تر دست افیسرکه چی تصمیم بگیره .به نظر من مرتب لباس پوشیدن در نگاه اول می تونه تاثیر مثبت در مورد کیسهایی که ۵۰ درصد امکان دریافت ویزای یک ضرب دارند را داشته باشه .ما خودمون با کت و شلوار رفتیم و اینکه بدونید که افیسر های سفارت روان شناسان خوبی هستند بعد از اینکه به ما گفتند مبارکه شما شرایط ورود به امریکا را دارید ما دیگه حضور انها را فراموش کردیم و همون جا جیغ و دادو هم دیگرو بغل کردیمو بوسیدیم تو همون حال بودیم که دیدیم اقای افیسر ۲تا شصتشونو گرفتن رو به بالاو با خنده ی خیلی دلتشین از خوش حالی ما خوش حالتد خانم افیسر هم که از همون اول مصاحبه لبخند ارام بخشی داشتند(اینم بگم که در اون موقع هیچ کس دیگه تو سفارت نبود)
اگر بازم سوالی بود حتما جواب میدم و برای همتون ارزوی ویزای یک ضرب و کلیر شدن زود بقیه دوستان را دارم

[ارشان۲۰۱۵]

سلام میخواستم مقداری هم از خود انکارا و جاهای دیدنیش بگم اولا که سعی کنید نزدیک دکتر و سفارت هتل بگیرید مخصوصا بچه دارها چون یک بارم برای کنترل tbتست باید برید و اینکه کلا خیابان اتاتورک که اخرشم به کیزیلای میرسه و خیابان مشروطیت که موازی خیابان اتاتورک هست وخیابانی که دکتر اونگان مطبش هست پر از مغازه و کافه و رستوران است .تو میدان کیزیلای مینی بوس هایی هست که با نفری ۲:۵۰لیر میتونید باهاش به cepaوarmada که دو پاساژ بزرگشون هست برید .یک پاساژ دیگه هست که بزرگترین ikeaرا داره که و مغازه های out lett داره که واسه ی خرید خیلی خوبه که اونجا را میتونید با اتوبوس برید که خط ۳۴۰تو میدان کیزیلای رو به روی هتل پرنس است اخر خط هم پیاده میشید موفق باشید

[reza.aa]

خوب به پیشنهاد خودم داستان مصاحبه رو با یه پست جدید مینویسم،


دیشب تمام مدارکم رو جم و جور کردم و گذاشتم تو کلاسوری که خیلی باش راحت بودم وکلی خاطره باش دارم
حمام کردم و لباسام رو آماده کردم قبل از خواب به زسپشن هم گفتم که یه ربع به هفت من رو بیدار کنه ، گوشیم رو گذاشتم تو شارژ و ساعتش رو واسه سه تا زمان کوک کردم . و خوابیدم لامذهب چشم باز کردم دیدم شش و چهل و چهار دیقست من پاشدم گوشیم زنگ خورد ، ریشم رو شش تیقه کردم و لباس رو تن کردم رفتم رستوران و آی جاتون خالی هتل ورشکست شد ، از اونجا برگشتم اتاق و مدارک و پول رو برداشتم و هتل گلی گلی.
رفتم چهار راه کیزلای با اتوبوس رفتم به سوی سفارت ، ایستگاهی که من پیاده شدم دیویست متر به سمت کیزلای قبل از سفارت بود ، پیاده رفتم تا رسیدم سفارت سفارت دوتا در داره یکی ماشین رو ویکی ادم رو ،ده دقیقه به هشت بود من در سفارت بودم هفشت نفر جلوم بودن ،یه زن ترک جلو من بود شرو کرد سیگار کشیدن رومو برگردونم دیدم ،اهههههه ملت شدن صدتا. دونه دونه صدا میکردن که بیاید داخل و تا نوبت من شد قبل از رفتن داخل یه صف کوچولو بود واسه در اوردن کمربند و گوشی و فندک ، من فقط یه کیف پول و کلاستور و کمربند داشتم اما ملت سوزن رخت دوزی هم همراهشون بود ، خلاصه بگم باشه سیگاری اشکال نداره یه امروز صبح الطلوع سیگار نکش ، دونه دونه رفتیم تو اتاقک کلاسور کیف و کمربند رو گذاشتم تو دستگاه نوار دسگاه ثابته شما وسایلتون رو بزارید خودشون میچرخوننشون ، بعد از گیت رد شدم و اونطرف وسایل رو گرفتم ،یه خانوم پیرسید سوالش رو یادم نیست ،ولی من جواب دادم لاتاری ،گفت برید تو سالن ، از اتاق رفتم بیرون یه میز بود وسایلم رو گذاشتم تا کمربندم رو بپوشم . شالن هفت قدمی جلوترم بود ،رفتم داخل .
گام اول .
پاسپورتم رو دادم به خانومی که سمت چپ در بود و چک کرد و یه شماره بهم داد عکسش رو میزارم گفت انگلیسی بلدی گفتم بله ولی نه زیاد ، گفت تمام مراحل کار ما شما رو با این شماره صدا میکنیم . رفتم و نشستم ،
چیزی نگذشت دینگ ، باجه ۹
گام دوم
یه خانم انگلیسی زبون ،اصلان هیچی نگفت من هم عین اینکه چهل بار اینجا اصل مدارک رو دادمش و اون برگه واسه معادل سازی رو با ترجمش دادم چک کرد مدارک رو بعد دید کامله گفت بنشینید صداتون میکنیم
یه دوست ایرانی پیدا کردم و شرو کردیم گپ زدن زمان گذشت دوباره دینگ باجه ۱۰
گام سوم
یه خانوم ایارنی و خیلی خوش اخلاق انگشت نگاری کردم ، روی نمایشگری که داره نشون میده کدوم دستتون خیلی راحته ، فقط باید خوب فشار بدید . گفت بفرمایید صداتون میکنم، مرسی میشینم .
دوباره گپ و گفتگو با همه ایرانیا و میز گرد ، دینگ باجه ۴
گام چهارم
پول رو دادم وو نشستیم ایندفه خیلی طول کشید ، این دوستمون دانشجو بود و رفت مصاحبه شاد اومد و گفت پاسم رو گرفت واسه ویزا من کلی نشستم و دینگ باجه ۶
گام آخر
رفتم پای باجشون
هلو ،هلو
خیلی صداش ضعیف بود
گفت قسم بخورید ، من هم با اینکه سیر بودم خوردم .
مردکتون چی هست ؟ فوق دیپلم الکترونیک
خدمت کجا بودید ؟ ارتش یا سپاه ؟ ارتش ،نیروی زمینی
شغلتون چی هست ؟ برق
چه جور شرکتی کار میکنید ؟ یه شرکت خصوصی که واسه یه پرتروشیمی خصوصی کار میکنه ،
اونجا با چه دستگاهای کار میکنید ، ؟ پیش خودش چی فک کرده من کجا دستگاه کجا ، خیلی از کلمه الکترونیک استفاده میکرد اینجا فهمیدم کلیرنس
با اشاره به لامپا بالا سرش گفتم تعمییر برق و روشنایی برق ساختمان و تاسیسات
دوباره از کارم پرسید ولی چون فارسیش داغون بود کلی هنگ میکرد و من ازش خواستم انگلیسی بپرسه ، جوابش دادم من فقط یه کارگرم و مهندس ها رو کمک میکنم
گفت شما باید مراحل اداری رو طی کنید ، مدارکم رو داد و من چک کردم ،توضیج داد که سایت رو چک کنید ، من هم ازشون تشکر کردم که زبان ما رو یاد میگیره
خدانگهدار ، خدا نگهدار
اینم از مصاحبه
من یه لباس معمولی پوشیدم ، عاقا واسه لباس اصلا سخت نگیرید اون از کمر به پایین شما رو نمیبینن ، و در کل نگاهتون هم نمی کنن ، روزی هزار نفر میره اونجا منم باشم واسم اهمیتی نداره ،
به نظر من حساب باز کردن تو بانک بیشتر به مصاحبه میخوره تا اینی که من امروز رفتم ، شبیه صرافی های خودمونه ، مدارک رو میدی مدارک رو میگیری تمام شد و رفت
یه جا هست واسه بازی بچه ها و دوتا هم تلوزین هست واسه سرگرمیتون . دستشویی هم داره اصلا روش ننوشتن دبلیو سی
باید تاکید کنم مدارکتون رو کامل ببرید ، و لباس گرم بپوشید نه لباس آنتیک ، وسیله اضافه هم نبرید گوشی رو هم بیخیال بشید
در کل باید بگم کار پزشکی از این سخت تر بود و هر دوتاشون از رفتن به فرودگاه راحت تر بود ، شما نباید به خودتون سخت بگیرید .
من اگه جای متاهلا باشم به این سفر به چشم یه ماه عسل نگاه میکنم و لذتش رو میبرم ، راستی هتلی که من بودم بدون پیش پرداخت رزرو میکنه، اگه واستون هم قیمت پرواز مهم نیست تابان رو نگیرید ، اینطور که فهمید زیاد خوب نیست ، من نظر ندادم چون دفعه اولم بود سوار هواپیما شدم ، و هتل باید بگم هرچی به کیزیلای نزدیکتر بگیرید بهتره تا به سفارت و دفتر دکتر ،
بارتون هم تا میتونید سبک بیارید ، اصلا غذا نیارید ، اینجا واسه هر نوع جیبی یه جا واسه سیر کردن شکم گیر میاد ، واسه خرید ارزون هم برید تو مترو ، به نظرم سینما هم خوبه واسه تفریح .

اگه چیزی رو جا گذاشتم بفرمایید به رو چشم
اضافه میکنم .

و باز هم از همه واسه حمایتشون تشکر میکنم ، در حد توانم سعی کردم جزییات رو بگم تا بتونم از استرس و هزینه شما دوستان خوب کم کنم ، اگر تو حرفا چیز بدی گفتم ببخشید فقط واسه شوخی بود تا بتونید این متن طولانی من رو راحت تر بخونید

عاقااااااااااا جی پی اس یادتون نره خیلی به کار آدم میاد
تو ایران هم یه نفر رو به وایبر تجهز کنید به کار میاد










خوب یه چیزایی هست که نگفتم و الان وقتشه بگم

این دوتا برجی که میبینید سفارت دقیقا روبروشونه و اونطرف خسابون هستش

واسه رفتن از فرودگاه به آنکارا فقط باید بگید کیزیلای وسلام از اونجا خیلی راحت میتونید هرجا برید
واسه برگشتن هم همونجا که پیاده شدید باید دوباره سوار بشید ، و تنها با هشت لیر واسه هر نفر.

تو فرودگاه اشتباهی که من کردم و از بیخ گوشم به خوشی گذشت ،قبول کردن بار دیگران هست ، چرا ؟؟؟ چون اگه بخواد مواد مخدر یا چیزای غیر مجاز جابه جا کنه شما محکومید و تا بیاید بگید واسه من نبوده خدایی نکرده واستون مشکل پیش میاد

واسه خرید کردن نحایت دقت رو بکنید ، من یه جفت چکمت واسه خواهرم خریدم از تویه مترو که حالا فهمیدم لنگه لنگست ،
درست شما از من باهوش تر هستید ولی واسه من این مشکل پیش اومد ، شما دقت کنید ،

موقعی که میخواید گوشی یا دوربینتون رو به کسی بدید که ازتون عکس بگیره ،ترجیحا به خانوما بدید و یا افرادی که نتونن خوب یدوند
چرا ؟؟؟ چون وقتی شما داری ژست میگیری ،ممکنه اون تو نخ بردن گوشی یا دوربین شما باشه ، هرچند نشنیدم ،اما یه پسر ترک رو دیدم که یه گوشی دستش بود که منوش ایرانی بود و اون حتی بلد نبود با گوشی کار کنه وقتی ازش پرسیدم گوشی چرا منوش فارسیه گفت از یه خارجی خریدش اما میدونم که دزدی بود و از من خواست تا با گوشیم ازم عکس بگیره ولی من قبول نکردم ،

و اما دوستان مجرد همونطور که گفتم پنجا لیر کلاه سرم رفت واسه دو شات ، خوب وقتی تو موقعیت قرار بگیری دیگه نمیتونی بگی نه ، پس به نظرم مجرد بازی رو بزارسد کنار و این یه مورد رو بیخیال بشید و از اوردن افراد غریبه به هتل خود داری کنید کافیه یه مدرک ازتون گم بشه و ویزا ولاتاری همش نابود بشه ، فک کنم منظورم رو رسوندم اگه میخواید چیزی بخورید هم یه شیشه بگیرید و تو هتل بخورید چون مستی در خیابان یعنی جرم و نقض قانون ترکیه پس دقت کنید.

روزایی که آنکارا هستید سعی کنید جاهای دیدنیش رو بگردید اما قبل از استفاده از هرچیز قیمت بپرسید ، آرامگاه اتاترک هم برید که جای قشنگیه ،

ولی در کل باید بگم من اونجا با دیدن پلیس هایی که واقعا همه جا هم بودن احساس امنیت میکردم که واقعا احساس جدیدی بود ، امیدوارم تو ایران هم یه روز تجربش کنم

[aliklz]

سلام من اومدم برای سفرنامه
مشخصات خودم : زیره 25 سال مجرد معاف دانشجو پسرم که معلومه دیگه از اسم اکانت هستم - ویزا یکضرب

مدارک برای ترجمه: کارت معافی شناسنامه دیپلم و پیش دانشگاهی و ریز نمرات و کارت ملی((که ضروری نیست))

مدارک ارسالی: همین بالایی ها به اضافه کپی پاسپورت+ نامه اول و دوم((که انگار نیاز نبود برگردوندن :|)) + 2 تا عکس+ نامه تمکن مالی((برای من 50 میلیون بود))
من با TNT فرستادم اومدن دمه خونه گرفتن 107 هزار تومن شد 4 روزه هم رسید

هتل و پرواز: پرواز ماهان 750 هزار تومن رفت و برگشت-هتل بست وسترن 2000 که توی کوچه روبه رو سفارته-4 ستارس ولی بیزینسه یعنی اتاقها یکم کوچیکه ولی من راضی بودم از تمیزیو صبحانه و کارکنانش و اینترنتش.هتلم شد حدوده 750-800 برای 5 شب

مدیکال: من همه واکسن هارو زده بودم غیر از mmr که یکیشو وقت نشده بود که اونم دکتر زحمتشو کشید- ادرس دکتر بعد از سفارته امریکا و المانه- از پایین که میرین بالا دست چپه دره ورودی یکم تو رفتس از خیابون-قبل از یه پارکه اگه به پارک رسیدین بدونین زیادی جلو رفتین- میرین طبقه 4 اولین دره-منشی ها کاملا انگیلسی میفهمنو حرف میزنن-خوش برخوردن دکترم همینطور- عکس ازتون قبول نمیکنه خودش با وبکم میگیره- من هزینه دکترم با واکسن و عکس و ازمایش خون شد 200$ حدودا- طبقه سومم عکس و خون میگیرن که اونم 47.5 هست- فردا ساعت 3 هم تحویل گرفتم مدارکه مدیکال رو
شنبه ها نیمه تعطیله مطب زیاد روش حساب باز نکنین.... همه معمولا یک واکسن رو میخورن ...... اگر بچه دارین 2-3روز زودتر برین مدیکالو حداقل

ptt:برای من ادلیه سرای بود که از کیزیلای یه ایستگاه مترو فاصله داشت-اتنخاب خوبیم نبود چون شنبه ها تعطیلبه یکمم دوره-yenishehir خوبه از همه نظر-کیزیلای هم خوبه نزدیکه جاشم عاالیه ولی باز نیست شنبه ها- اگه تا دوشنبه سه شنبه مصاحبه دارین زیاد نگران این نباشین بخوره به شنبه-80%تا 3 روز میاد ویزا

مصاحبه: به وقتی که بهتون دادن اهمیت ندین مهم نیست اصلا-شما تا 8 حداکثر اوجا برسین- چون واقعا شلوغ میشه شماره هام زیاد تر میشن و خیلی دیرتر وقت مصاحبتون میشه
با کمترین وسایل ممکنه برین-ولی ژاکت داشته باشین حتما - مصاحبه اگه واقعا تسلط دارین به انگیلیسی,انگلیسی انتخاب کنین. فقط یکم زودتر نوبت مصاحبتون میشه وگرنه به هیچ عنوان فرقی در رونده گرفتن ویزا نداره براتون-من فارسی انتخاب کردم. اول اصل مدارکو تحویل دادم- بعد انگشت نگاری((از بس که هوا سرد بود انگاشت هامو نمیشناخت باید فشار میدادم آخرم قبول نشد رفتم پیشه آفیسر انگشت نگاری )- بعدم تحویله 330$-
بعد منتظر میشین که نوبته مصاحبه بشه-یه تابلو جلوتونه که شماره هارو اعلام میکنه-با یه صدای بوق هم اعلام میکنه نگران نباشین - مثله بانکه-
اینجاش یکم طول میکشه- نوبتتون که شد میرین به باجه مورد نظر که آفیسر پشتش نشسته-((اگه اشتباهی تو مدارک دارین قبل از قسم خوردن بگین بهش))
قسم میخورین و آفیسر شروع میکنه- از من علت معافی؟سربازی نرفتی حتی یک روز؟ تحصیلاتت چیه؟ دانشجو هستی؟دیپلمت تجربیه؟ همین هارو پرسید- مطمین باشین قبل از مصاحبه مشخصه که برگه سفید صورتی قرمزش- چون 10 دقیقه بین هر مصاحبه فاصلس که آفیسر پروندرو میخونه- بعد با یک خانومی که بقلش بود مشورت کردو گفت ما پاسپورت رو نگه میداریم 3-4 روز دیگه شعبه ptt تحویل بگیرین منم کلی خوشحالو اینا با لبی خندون خداحافظی کردمو اونم یه لبختدی زد بالاخره برگه سفیدو گرفتم اومدم بیرون

ویزای من 2روز بعدش اومد-
................
اتاق ما دبل بود که شد 1400 که نفری 750 دز اومد
هتل حدفاصل کیزیلای تا سفارت بگیرین حتما
کیزیلای خودش هم یه پاساژ بزرگ داره هم خوده خیابونش یه پاساژه-آنکامال هم هست که واقعا خوبه(( با متروی کیزیلای برین ایستگاه آکوپرو پیاده بشین. روبه روی ایستگاه مترو هست- بلیط مترو هم یک طرفه 2.60 لیره))
خیابون تونالی هم هست که جولوی سفارته که پره رستوران و بار و نایت کلابه و واقعا جای باحالیه برای شام و ناهار))
از فرودگاه اتوبوس داره برای کیزیلای نفری 8 لیره فکر کنم به اسم هاواش- مسجد گوجا تپه هم هست((فکر کنم همینه اسمش )) که بالای هتل اتاپ بولواره اونم قشنگه
و نظر آخر اینکه اصلا و ابدا هتل الیت((الیت پالاس نه)) انتخاب نکنین در حده مسافر خونه های جاده مخصوصه تهران کرجه :| قسمت شد توشو دیدم برای همین میگم )
و نکته آخر پاسخگویه سوال های شما هستم با کلی خوشحالی پرونده من هم اشتباه داشت تو فرم 260 هم دیر رسید به دستشون در نتیجه راه کار هاشو میدونم