کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
جشن هالوین شرکت ما
امروز ساعت 12 ظهر به بعد شرکت ما تبدیل میشه به محل خوشگذرانی و جشن و شادمانی. همه امروز صبح با لباس کاستوم که همون لباسهای عجیب و غریب است آمده اند شرکت. این همخونه من یک لباسی برای من انتخاب کرده است که وقتی امروز آمدم شرکت همه می آمدند توی اطاقم تا از من عکس بگیرند. البته دیدن من در این لباس مستهجن! خیلی برایشان جالب است. من یک کلاه سیخی سرم گذاشته ام و گردنبندی که از جنس قلاده سگ است به گردنم است و نیم دستکشهای چرم سیاهی پوشیده ام که بر روی آن پرچهای فلزی دوخته شده است. یک کت چرم با یک تیشرت سیاه توری!!! یک شلوار چرمی که بغلش پرچ دوزی شده است و چسبان و بی تربیتی است! و یک چکمه سیاه منجوق دوزی شده! یعنی من امروز نمونه کامل و بارز تهاجم فرهنگی هستم. مخصوصا اینکه وقتی به اطاقم میایند می ایستم و مثل مدلها میچرخم تا از من عکس بگیرند!!!! خدایا به حق چیزهای ندیده و کارهای نکرده!
یک عکس هم برایتان میفرستم تا کمی اوضاع دستتان بیاید.
امروز بعد از ظهر همه در نهارخوری شرکت شراب و آبجو میخورند و قرار است بازیهای مختلفی آنجا برگزار شود.
خلاصه جای شما خیلی خالی است و گفتم برای شما هم کمی انرژی مثبت از خودم در کنم.

خبر تکمیلی اینکه دختر خانمهای شرکت ما همه تبدیل به پرستار شدند!!! فکر کنم یه چیزهایی تو مایه های روز پرستار خودمون باشه منتهی از نوع غیر فرهنگی!!! اگر عکسی از موارد فوق به دستم رسید برایتان پست میکنم!
خبر تکمیلی: من برنده بهترین کاستوم توی شرکتمون شدم و یک کارت 15 دلاری استارباکس جایزه گرفتم! Smile قرار شد دیگه هر روز اینجوری بیام سر کار!!! Smile
خبر تکمیلی 3:
یه عکس دیگه از امروز براتون میفرستم که من رو با چند تا از بچه های بخش خودمون توش میبینید. اون دختر خانمی که سمت راست من ایستاده یکی از بهترین دوستهای منه و اسمش برندا است. دکترای فیزیک داره و الان برای پی اچ دی داره میخونه. من خیلی چیزها ازش یاد گرفتم.
نکته دیگه هم اینه که ما روی یه نیمکت ایستاده ایم. اگرنه قد بلند نیستم!
پاسخ
سلام آر شخان
همینطور که میبینی کلمه ی خان را چسباندم به اسمت ، تا یادآور کلمه ی خان ؛در ادامه ی اسمهای هندی و فیلمهایشان باشد.
فقط یه هفت تیر و یه اسب احتیاج داری تا بشی « گنگستر امروزی».
دوستان عزیز
گفتنی است که این جشن ریشه در اولین فرهنگ و مذهب فکری انسان دارد( پگنیستPagan) که بسیار زودتر از مذهب طبیعت گرایی بوجود آمده است و تقریبا ً برای هرچیزی اعتقاد به یک خدا گونه (الهه) هستند و بر همین مبنا در همه ی فرهنگ ها و حتی ادیان ، میتوان رنگی از اینگونه مراسم طبیعت گرایی را دید.
از جمله ،در فرهنگ خودمان که به صورت مراسم « قاشق زنی » در شب چهارشنبه سوری و نیز جشن پایان برداشت محصول، جلوه داشت و امیدوارم باز روزگاری این مراسم دوباره در کشورمان رواج پیدا کند و آریایی نژادی که زمانی به اندازه ی هر ماه ؛ و بخاطر هم اسم شدن نام روز با نام ماه؛ جشنی و سروری داشت و نیز در پایان شش ماه اول سال، جشن پاییزی و برداشت محصول (مهرگان) و در پایان شش ماه دوم، جشن پایان زمستان (نوروز) را میگرفت از این ســـیـــه پــوشــــی رها گردند و دلشان شاد و خرم باشد؛ که حق یک چنین تمدنی با این پیشینه ی بالا ؛ غیر از این است.

گفتنی است که در محل کار بنده نیز، تقریبا ً جشنی برپا بود و البته بخاطر همزمانی آن با جشن برداشت محصول؛ معمولا ً از « کــدوی » زرد، زیاد استفاده میکنند و یکی از سرگرمی های آنان کدو آرایی و یا تزیین کردن درب خانه هایشان است که در حد امکانشان بصورت ترسناک و گاهی هم دل بهم زن، دکور میکنند و معمولا ً بچه های قبل ازسن دبیرستان با پوشیدن لباسهای عجیب و غریب( کاستوم ) از این خانه به آن خانه برای گرفتن شکلات و شیرینی ؛ میروند.
این مهم نیست که لباس آنها بد شکل و یا ترسناک باشد؛ بلکه بیشتر میخواهند یک تحولی داده باشند و سلیقه ی افراد را در این فرصت دست داده بدانند و بهمین علت است که هرکس دنبال آن است که امسالش با پارسال متفاوت باشد و کم کم سلیقه کم میاورند و همان طور که در عکس فوق(منظورم آرش است و البته همه بدانند که دارم شوخی میکنم) میبینید از عرف ، خارج میشوند و البته مستحق مجازات اس.لا.می !!!؟؟ همراه با مهر.ور.زی !!؟؟

خلاصه ، این همکاران من هم، حسابی مارا تحت فشار داشتند که ببینند من چه سلیقه ای بخرج میدهیم؛ که خانمم و دخترم ؛ چادر و روسری به سبک ایرانی را پوشیدند و دروغتان نگویم؛ یهو هوس دختر بازی ام گرفت و دلم واسه ی اون مقنعه پوشان عزیز هم تنگ شد !! آخ !!! بابا شوخی کردم؛ حالا چرا میزنی !!!؟؟ نه بابا با شما خواننده ی عزیز نیستم و خانم داره مرا با قابلمه ، مورد مهر.وروزی قرار میده !!؟؟

بماند که برای مرد ایرانی هیچگونه لباس سنتی(سوای لباسهای اقوام محترم ایران؛ که البته جزو هیچکدام هستم) سراغ نداشتم و آخر الامر همان لباسهایی که هنگام ورودمان به آمریکا پوشیده بودم را دوباره استفاده کردم و هاح و واج مانده بودم که مگه داشتم میرفتم عروسی شاه پریون که اینقدر خودم را به سختی انداخته بودم و اتو کشیده بودم.
حقیقتا ً من همیشه بخاطر چیزی به نام آبرو که هیچگاه هم، فایده اش را نفهمیدم؛ چقدر سختی ها و محدودیت هایی برای خودم خریده بودم و حالا چه قدر راحتم که بدون درنظر گرفتن نوع شغل؛ لباش میپوشم که خود را پوشیده باشم؛ نه اینکه خود را نموده باشم.

میبخشید بدرود ارادتمند همگی حمید ایالت میزوری
-----------------------------------
عجیب آهنگ « ایرانی نژاد » با شعری فاخر از فردوسی پاکزاد و صدای دلنشین شکیلا و شهریار ؛ به دلم چسبیده و شندین آنرا به دوستان عزیز؛ پیشنهاد میکنم و امیدوارم به آنها دریا دریا انرژی مثبت بدهد و امواج آن؛ شامل حال ما نیز بشود.
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
راستی آرش خان.
انگار یدونه از این دعا ها انداختی گردنت؟
الله ؟ چی چیه؟
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، sorena ، taherifar ، msar
(2009-10-30 ساعت 02:06)NAV!D نوشته:  راستی آرش خان.
انگار یدونه از این دعا ها انداختی گردنت؟
الله ؟ چی چیه؟

" من یک کلاه سیخی سرم گذاشته ام و گردنبندی که از جنس قلاده سگ است به گردنم است"
نوید جان اگه متن رو بخونی توضیح دادم! حالا بگو چرا به من میگی وحید و مجید و .. Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: sorena ، taherifar ، msar
چقدر مو داری D: حسودیم شد
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، sorena ، taherifar ، msar
آرش خان خیلی خوش تیپ شدی، دیگه وقتشه کم کم سر و سامون بگیری ، یادته که!!!Smile
Hope Never Die


شماره کیس: ***31
تاریخ دریافت نامه قبولی:may 2008
کنسولگری:abudhabi
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: july 2008
تاریخ کارنت شدن کیس:May 2009
تاریخ دریافت نامه دوم:31 may
تاریخ مصاحبه:14 july
دریافت ویزا: 30 september (روز آخر)
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، sorena ، taherifar ، msar
دیدن این عکس دسته جمعی چه حالی به من میده!!!
شاد جذاب و روحیه بخشه!
من که کیف میکنم میبینمش!
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، usa.lover ، sorena ، taherifar ، msar
کیارش جان .
من منظورم زیر اون لباس بود .
به عکس دقت کنید .


فایل‌های پیوست پیش‌نمایش تصاویر

پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، sorena ، کاووش ، taherifar ، msar
وحید خان راست میگن، انگار یه چیزی زیر پیراهنتون هست کیارش جان! Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: ChairMan ، rs232 ، sorena ، taherifar ، msar
درووود به همه-ارش جان چرا خودتو شطرنجی کردی
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، sorena ، taherifar ، msar
بابا شما به زیر پیراهن من دیگه چیکار دارید؟؟؟ حالا خوبه فقط عکسم نیم تنه است اگرنه ...
نوید جان اون سیگاره که تو عکسم کشیدی خیلی باحاله. در ضمن اون سایه موج مکزیکیه که روی تیشرتم افتاده. چون هم تیشرتش خیلی برام گشاد بود و هم شلوارش نیم متر درازتر از قدم بود. شلوارش رو زدم تو ولی تیشرت رو نمیشد کاریش کرد و هی تاب میخورد!
راستی یو اس لاور جان, همانطوری که آقا حمید گفت, اینجا هم در هالوین رسم قاشق زنی داریم و بچه ها میایند دم در خونه و باید بهشون شکلات بدی تا برن.
متریکس جان, برای همین خودم رو شطرنجی کردم چون خوش تیپها رو دستگیر میکنند!!!
از بقیه دوستان و هنر ایرانی عزیز هم تشکر میکنم و امیدوارم همیشه شاد باشید
پاسخ
تشکر کنندگان: kavoshgarnet ، usa.lover ، ChairMan ، ShoMpeT ، سارا کوچولو ، matrix ، sousangerd ، MPU ، sorena ، Rock ، taherifar ، msar
drod bar rs232
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: taherifar ، msar
(2009-10-31 ساعت 13:18)fairwall نوشته:  drod bar rs232

fairwall عزیز .
پارسی را پاس بدارید و فینگلیش ننویسید . متشکرم
پاسخ
تشکر کنندگان: Danoosh ، taherifar ، msar
okحتما
case:19###
Big Grin



پاسخ
تشکر کنندگان: ChairMan ، taherifar ، msar
آرش جان میشه درباره هوش آمریکایی ها توضیح بدی من شنیدم خنگ اند Big Grin\
و اگرر هم تونستی یه تاپیکی بزنید که شیرین کاریهای ایرانی ها در یو اس رو بازگو کنید ممنون
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، taherifar ، msar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان