کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
سلام
بالاخره نوبت من شد که سفر نامم رو براتون بنویسم تا شاید بتونه به همقطارای دیگم کمک کنه. البته میدونم اونقدر سفرنامه بهتر از من قبل از این نوشته شده که احتمالاً این سفر نامه فقط تکرار مکررات باشه برای دوستان، به بزرگواری خودتون ببخشید.
بخش اول:
خوب من 6 یا 7 سالی هست ثبت نام می کنم. امسال چون تو اسفند ماه 92 لپ تاپم مشکلی داشت و برای تعمیر میخواستن بدمش بیرون یه هارد گرفتم و همه فایل های شخصی خودمو ریختم تو هارد. از طرف دیگه با یه اشتباه تو محاسبه ماه های میلادی فکر می کردم که جواب لاتاری ماه 7 میلادی میاد. ولی خوب کم حوصلگی کردم و فکر می کردم این همه سال برنده نشدم اینم روش.
خلاصه یه روز شنبه (اواخر آگوست) که حوصله رفتن به سر کار رو نداشتم تو خونه موندم. رفتم هارد رو آوردم تا اطلاعاتش رو مرتب کنم گفتم بگردم فایل لاتاری رو پیدا کنم و اطلاعات خودمو وارد کردم...
با تعجب دیدم که اون پیغام همیشگی نیست که شما انتخاب نشدین. شک کردم و شماره همسرم رو زدم دیدم همون پیغام همیشگی اومد، با کلی هیجان فهمیدم یه اتفاقی افتاده. شب به همسرم گفتم و اونم کلی ذوق کرد. ما برای استرالیا اقدام کرده بودیم که تازه هم دعوتناممون اومده بود و یه ماه وقت داشتیم پول و مدارک رو برای ادامه کار بدیم که با این اتفاق اونو معلق کردیم.
به سرعت فرم ها رو پر کردم و چون کمتر از یک سال مونده بود بعد از ارسال فرم ها پاسم رو عوض کردم. به KCC هم خبر ندادم که آنلاک نکنم و بیش از این کارام عقب نیافته. اگه به موقع فرم هام رو میفرستادم باید تو ژانویه میرفتم مصاحبه.
بگذریم کارایی که تو ایران برای مصاحبه آماده کردم به قرار زیر بودن:
برای نفر اصلی
1- گرفتن کارت واکسن از مرکز پاستور: برای این کار یه مرحله MMR سه مرحله هپاتیت B یه مرتبه آنفلوآنزا زدم و آزمایش آنتی بادی آبله مرغان رو انجام دادم و اونا تو کارتم وارد کردن و جواب آزمایش رو هم با خودم برم برای مدیکال.
2- ترجمه مدرک لیسانس به همراه ریز نمرات
3- ترجمه مدرک فوق دیپلم و ریز نمراتش
4- ترجمه مدرک پیش دانشگاهی و ریز نمراتش
5- ترجمه مدرک دیپلم و ریز نمراتش
6- ترجمه شناسنامه
7- ترجمه کارت ملی
8- ترجمه کارت پایان خدمت
9- ترجمه سند ازدواج
10- نامه اشتغال به کار از شرکت
11- گواهی سوء پیشینه
12- نامه تمکن مالی
13- عکس 5*5 به تعداد 7 عدد (البته من 12 عدد داشتم)
شاید بگین بعضی از این مدارک لازم نیست اما با توجه به سفرنامه های دوستان کلی شونو مثل ریز نمرات پیش دانشگاهی و دیپلم و سوء پیشینه رو دو هفته قبل از اومدن برای مصاحبه تهیه کردم. کار از محکم کاری عیب نمی کنه.
برای همراه هم همه مدارک بالا رو آماده کردم فقط ریزنمرات دیپلم و پیش دانشگاهی همسرم رو ندادم برای ترجمه و نامه تمکن رو هم همون یه دونه گرفتم و البته ایشون از آیتم 8 بی نیاز بودن Big Grin
بخش دوم:
بعد از دریافت نامه دوم و تحقیق اینترنتی و مشاوره با آژانس های مختلف بالاخره تصمیم گرفتم تو دبی بمونم و یه ترانسفر به ابوظبی برای مصاحبه داشته باشم.
هتل رو از الی گشت گرفتم مشخصاتش به قرار زیر بود:
نام هتل: SUBA
موقعیت: دبی- دیره و نزدیک به ایستگاه مترو
تعداد ستاره: 4
با ناهار و صبحانه
با اینکه ویزای عادی درخواست داده بودم یه هفته ای اومد اونم تو شلوغیه قبل از تعطیلات نوروز. ویزا همانطور که میدونین 2 ماه اعتبار داره.
پرواز رو هم ماهان انتخاب کردم.
خوب بریم سر اصل اتفاقات:
صبح روز عزیمت ساعت 8 صبح پرواز داشتیم زود رفتیم فرودگاه همه چیز مرتب بود ساعت 7:30 صدا کردن برای سوار شدن به هماپیما سوار شدیم گفتن درب ها رو ببندن. منظر شدیم حرکت کنه 10 دقیقه گذشت خبری نشد:! 20 دقیقه گذشت خبری نشد.
بعد از 25 دقیقه خلبان شروع کرد به صحبت که به علت مشکل فنی برای یکی از قطعات هواپیما نمی تونیم پرواز کنیم و اون قطعه باید عوض بشه و رفتن قطعه سالم بیارن!!!!
خودتونو بذارین جای ما با تحریم ها قطعه سالم برای هواپیما خوب یکم آدم اینجور وقت ها استرسی میشه اما من شروع کردم به شوخی تا حال و هوامون عوض بشه! خلبان گفت 20 دقیقه ای مشکل حل میشه. خلاصه 20 دقیقه آقا خلبان شد نیم ساعت گفتن همه پیاده بشین!!!!
یه کیس دیگه هم با ما بودن خوب ما چون یکشنبه مصاحبه داشتیم اگه پرواز کنسل میشد و اونروز (چهارشنبه) به معاینات نمی رسیدیم ممکن بود جواب آزمایشات تا روز شنبه آماده نشه و این استرس رو بیشتر می کرد. در هر صورت بعد از 2:30 گفتن دوباره سوار شین!!!
حالا باید سوار هواپیمایی که به این سرعت تعمیرش کرده بودن میشدیم یا نه نمی دونم!!! ولی در هر صورت آینده ما بستگی به این موضوع داشت. البته منظورم این نیست که آینده ما فقط تو آمریکاست و از این حرفا ولی خوب نمی خواستیم به این راحتی این شانس رو از دست بدیم. سوار شدیم و خودمونو سپردیم به حق!!!
هفت نفر از مسافر ها هم استرس زدن و دوباره سوار نشدن و انصراف دادن.
پریدیم و پرواز هم هی تکون تکون میخورد!!! ولی رسیدیم. ساعت 2.30 تازه رسیدیم هتل.
در رابطه با خرید سیم کارت و کارت مترو بهتون توصیه میکنم تو فرودگاه این کار رو نکنین چون خیلی معطلتون می کنن. برای خرید سیم کارت که تمام مشخصاتتون رو ثبت سیستم میکنن. من از مسئول ترانسفرمون خریدم بی درد سر و تازه 5 درهم هم ارزون تر. کارت نقره ای رو هم هر ایستگاه مترویی که وارد بشین به راحتی میتونین بخرین.
در خصوص استفاده از اتوبوس هم بگم که عین مترو باید تو ورودی کارت بزنین و تو خروجی هم کارت بزنین تا مبلغ مسافت طی شده رو ازتون کم کنه ما این مسئله رو نمی دونستیم و تو سفر اولمون با اتوبوس گاف دادیم. اگه تعدادتون هم زیاده مثلاً اگه 4 نفر باشین فکر کنم تاکسی بهتر از مترو اتوبوس باشه البته حتماً ارزونتر نیست ولی تو این حالت با توجه به تعداد نفرات باکمی هزینه بیشتر راحتی خیلی بیشتری رو برای خانوادتون فراهم می کنین.
ما برای معاینات پزشکی رفتیم NMC دبی. من از قبل وقت قبلی گرفته بودم که البته نیازی نبود و فقط برای اطمینان این کار رو انجام داده بودم توصیه میکنم که حتماً اگه میخواهین بعد از ظهر برین اونجا ساعت 4:30 اونجا باشین چون کیس های دیگه هم هست و زمان معایناتتون زیاد نشه.
با آسانسور میرین طبقه M که زیر زمینه و همه کاراتون هم تو همین طبقه انجام میشه. تو میز پذیرش ثبت نام میکنین و یه فرم بهتون میدن که باید اطلاعات تماستون تو ایران، آمریکا و دبی رو بنویسین.
برای دبی اگه سیم کارت خریدین که همون کفایت میکنه اگه نه شماره هتلتون و شماره اتاقتون رو بدین. البته به نظرم بهتره سیم کارت بخرین تا اگه خدای نکرده نیاز به آزمایش مجدد داشتین در دسترس باشین. قاعدتاً در طول روزای دیگه در حال تفریح هستین و تو هتل نخواهید بود.
یه مسئله دیگه برای دوستانی که ازدواج کردن چون این قبیل دوستان مدرک عقد نامه رو ارائه میدن که توش امضا دارن بنابر این برای پر کردن تمام فرم ها سعی کنین از همون امضا استفاده کنین. من خودم امضای انگلیسیم چیز دیگه ای بود و اون خانوم ملیکای معروف کلی شلوغش کرد و تناقض میزنن و ممکنه برامون مشکل پیش بیاد هر چند به نظرم کاملاً بی منطق بود چون مدارکی که برای معاینات امضا می کنین فکر کنم پیش دکتر تو بیمارستان بمونه و نتایج تنها برای سفارت ارسال بشه، ولی برای اطمینان این نکته رو مد نظر داشته باشین.
مدارکی که ازمون گرفتن:
1- پنج عدد عکس (فرقی نمی کنه 4*6 یا 5*5) من 5*5 دادم که دیدم برای چسبوندن رو فرم ها بریدنش
2- نامه دوم
3- اصل پاسپورت
4- کارت بین المللی واکسیناسیون و نتیجه آزمایش آبله مرغان (هر چند به نتیجه آزمایش گیر دادن که چرا ترجمه نشده ولی در نهایت ما اسممون رو به انگلیسی روش نوشتیم و تاریخ میلادی رو هم تو گوشی خود پرستاره به میلادی تبدیل کردیم و نوشتیم تو برگه نتیجه آزمایش)
اول یه پرستاری برد قد، وزن، فشار خون رو اندازه گرفت و بیناییمون رو سنجید. من چون عینک داشتم تو فرمم نوشت و یه بار با هینک و یه بار هم بی عینک تست گرفت. بعد رفتیم 50 درهم دادیم و رفتیم برای آزمایش خون. بعد از آزمایش خون دوباره رفتیم صندوق و 125 درهم دادیم و ازمون عکس قفسه سینه گرفتن. در نهایت هم رفتیم دفتر دکتر شوکلا بد اخلاق بود.
همه چیز رو ازخودمون پرسید:
تو یک سال گذسته مسافرت خارج از کشور نرفتی. مریضی های زیر رو که میگم نداری:
تب و سرفه- سرطان- کم خونی- تالاسمی- مریضی جنسی و ...
یه بازدید بدنی هم داشت که همه جای بدن رو تست کرد. (بیشتر از این توضیح نمیدم)
بعد رفتیم 350 درهم ویزت دکتر رو دادیم و گفتن اگه همه چیز نرمال باشه روز شنبه ساعت 7 بیایید و جواب رو بگیرین.
تو روزای بعد هم که فقط رفتیم خوش گذروندیم جای همتون خالی.
خیلی زود با بخش بعدی میام خدمتتون.
شاد و پیروز باشین
2015AS3XXX* آنکارا ->ABU DHABI*دو نفر
ارسال فرمها: 2 Sep*کارنت شدن: 8 Nov*نامه دوم: 24 Feb*مصاحبه:26 Apr
نتیجه مصاحبه: AP
مقصد: LA
خدایا اینکه میگی از رگ گردن به من نزدیکتری در حد درک من نیست [size=medium]لطفاً بغلم کن
سلام به همه دوستان عزیزم
اولین بار که با مهاجرسرا آشنا شدم، زمانی بود که 10_12 روز از اعلام نتایج لاتاری گذشته بود. کلی سوال تو ذهنم بود که وقتی عضو این سایت شدم، به مرور زمان به کمک دوستان مهاجر سراییم به جوابشون رسیدم. اومدم سفرنامه ي خودم رو بنویسم تا دینم رو به این سایت ادا کرده باشم.
مصاحبه ي ما 6 آپریل و روز دوشنبه بود، بلیط برا عصرجمعه گرفتیم، شب دبی بودیم.
صبح روز شنبه رفتیم برا مديکال بدون وقت قبلی، یعنی ایمیل زدم ولی جواب ندادن، صبح شنبه رفتیم مديکال،
مدارکی که برای مديکال بردیم:
1. نامه دعوت به مصاحبه
2. 5 قطعه عکس 5*5
3. کارت واکسیناسیون بین المللی
4. اصل پاسپورت
5. جواب آزمایش تست آبله مرغان
6. آدرس دبی، ایران، آمریکا
7. نفری525 درهم
و عصر یکشنبه ساعت 7 عصر رفتیم برای جواب مديکال و جواب رو گرفتیم.

روز مصاحبه:
صبح ساعت6 با تاکسی شهر رفتیم ابوظبی، با اتوبوس هم برگشتیم، که شد نفری 25 درهم. ساعت 8 در سفارت بودیم.

مدارکی که به سفارت تحویل دادیم :
برنده اصلی:
1. اصل دیپلم، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی دیپلم که به ترجمه پانچ شده بود.
2. اصل پیش دانشگاهی، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی پیش دانشگاهی که به ترجمه پانچ شده بود.
3. اصل لیسانس، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی لیسانس که به ترجمه پانچ شده بود.
4. اصل فوق لیسانس، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی فوق لیسانس که به ترجمه پانچ شده بود.
5. اصل شناسنامه، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی شناسنامه که به ترجمه پانچ شده بود.
6. اصل کارت ملی، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی کارت ملي که به ترجمه پانچ شده بود.
7. اصل سند ازدواج، فقط يک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی سند ازدواج که به ترجمه پانچ شده بود.
8. فقط یک نسخه گردش حساب به نام برنده اصلی با مبلغ85میلیون که خودش به انگلیسی بود و نیازی به ترجمه نداشت.
9. نامه دعوت به مصاحبه(دم در سفارت باید نشون بدین، موقع تحویل مدارک هم همین طور)
10. 2 قطعه عکس 5*5
11. پاکت جواب مديکال
12. نفری330 دلار

مدارک روز مصاحبه همراه:
1. فقط اصل لیسانس، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی لیسانس که به ترجمه پانچ شده بود و البته همین یک نسخه لیسانس رو هم برگردوند و گفت نیازی نیست.
2. اصل شناسنامه، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی شناسنامه که به ترجمه پانچ شده بود.
3. اصل کارت ملی، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی کارت ملي که به ترجمه پانچ شده بود.
4. اصل کارت پایان خدمت، یک نسخه ترجمه، یک نسخه کپی فارسی کارت پایان خدمت که به ترجمه پانچ شده بود.
5. پاکت جواب مديکال
6. 2 قطعه عکس 5*5

سؤالات مصاحبه:
پس از تبریک عید نوروز به هر دومون و قسم خوردن، از من که برنده اصلی بودم شروع کرد: چند سال ازدواج کردین? چه کاره هستی الان? قبلا کجا کار می کردی? قبلا چه کاری می کردی? الان کجا زندگی می کنی? چه جوری با همسرتون آشنا شدین? دو تايي تون با هم چقدر پول تو بانک دارین?
سؤالات همراه: شغل الانت چی هس? قبلا چیکار می کردی? سربازی رفتی? سربازی چیکار می کردی?
و بعد هم کلير خوردیم.
و تمام...

دوستان عزیز واما چند نکته:
سفارت اصل مدارکتون رو بهتون پس میده و فقط ترجمه ها رو نگه می داره.

هیچ کدوم از ترجمه ها مهر دادگستری نميخاد، فقط و فقط مهر دارالترجمه ي رسمی نیاز هس.

از مدارک تحصیلی همراه هیچی نگرفت.

تمکن مالی ما گردش حساب بود و فقط به نام برنده ي اصلی و تنها یک نسخه.

سند ازدواج فقط یک نسخه ترجمه.

ما کلير خوردیم، همون لحظه موقع تحویل دادن مدارک برگ آبی رو گذاشت تو پروندمون، البته ما که به روی خودمون نیاوردیم، هر چی خدابخاد همون.

هتل ما هتل 3 ستاره دلمون پالاس و تو خیابون رقه بود، مکان هتل خیلی خوب بود، داروخانه، رستوران، سوپر مارکت،... همه چی نزدیک بود،نزدیک مترو رقه هم بودیم، مکان هایی که با مترو و بسیار ارزون می تونید بريد: ابن بطوطه( یه بازار که هر قسمت از بازار رو شکل یه کشور ساختن، جای قشنگيه)، دبی مال، برج های امارات، برج خلیفه(برج خلیفه شب حال میده، یه دونه رقص نور و آب داره تو دریاچه با موزيک که واقعا زيباست، از اونجا هتل ساحلی جميرا هم مشخصه).

برای رفتن به بیمارستان nmc هم با مترو رفتیم، ما اون5 شب زیاد از مترو استفاده کردیم، برای ما دو نفر ارزون بود.

هتل ترنسفر رایگان به پارک ساحلی الممزار داشت، ورودی 5 درهم، خوب بود ساحل تمیز بود و خوش گذشت.

هتل اینترنت رایگان هم داشت با سرعت در حد خدا.

اگه دو نفر یا بیشتر هستین حتما یکی از پارک های آبی رو بريد، ما رفتیم پارک آبی وايلد وادي، از مترو رقه رفتیم و تو ایستگاه جافليا پیاده شدیم، بعد با اتوبوس خط 28 رفتیم تا در پارک. ورودی پارک وايلد وادي نفری 275 درهم، خیلی خوش گذشت. همون جا برج العرب هم هس که می تونید ببنيد و هتل ساحلی جميرا هم از اونجا مشخصه.

بعدش که کارتون تو پارک وايلد وادي تموم شد و اومدین بیرون یه خورده برین سمت بالا ميرسين به مدینه الجميرا، یه مکان که به شکل تاریخی طراحی شده که وسطش دریاچه هم هس، یه بازار سنتی با مزه هم داره که وسایل سنتی و دست ساز می فروشه، اونجا هم قشنگه، ورودی نداره و مکان جالبی.

ديره سیتی سنتر هم که یه مرکز خرید، فقط یه ایستگاه مترو با مترو رقه فاصله داشت، نزدیک ما بود، ما ترجیح دادیم پیاده بريم. یه دونه مرکز خرید دی تو دی هم روبروی سیتی سنتر، مرکز خرید گرین هوس هم بغل ديره سیتی سنتر هس که هتل ترنسفر رایگان به اونجا داشت ولی ما ترجیح دادیم خودمون پیاده بريم و یه کم شهر رو ببینیم. مرکز خرید القرير هم تو خیابون رقه بود و به هتل نزدیک بود اونجا هم پياده رفتیم، کلا دبی پر از مراکز خرید...

تو بیمارستان وقتی داشتیم کارهامون رو انجام می دادیم، یه خانوم که با بقیه ي بيمارا گرم گرفته بود اومد سمت ما، همون موقع فهمیدیم، خانم مليکا بود، گفت که میتونه ما رو ببره ابوظبی... ولی ما باهاشون تماسی نگرفتیم، همسرم و خودم علاقه ای نداشتیم که تو این فضا ها قرار بگیریم و خودمون با تاکسی رفتیم و با اتوبوس هم نفری 25 درهم برگشتیم.
دوستان این هم از سفرنامه ي ما، سوالی باشه در خدمتيم.
2015AS4XXX** ابوظبی**۲ نفر ** کارنت: ۱۰ فوریه** مصاحبه: ۶ آپریل** کلير: من بعد از ۱۰۹ روز در ۲۷ جولاي و ايشود ۲۹ جولای، همسرم کلير بعد از ۱۶۵ روز در ۲۰ سپتامبر و ايشود ۲۷ سپتامبر.
ورود: ۳ اکتبر،لس آنجلس، سانتاکلاريتا.
دریافت سوشال سکوریتی نامبر: ۲۱ روز پس از ورود.
دریافت گرین کارد: ۴۲ روز پس از ورود.
خدا خواست و شد.
سلام مجدد به همه دوستای گلم
ما برگشتیم ایران و میخوام تو این قسمت بخش دوم سفرناممون رو براتون بنویسم:
خوب ما بعد از مدیکال که کلا رفتیم تعطیلات و تفریحات Wink اگه شد در این موضع هم یک سری توضیحات میدم
در نهایت ما هم تصمیم گرفتیم با خانم م.ل.ی.ک.ا خانم بریم ابوظبی
ایشون خیلی اصرار داشت که ساعت 4 صبح راه بیافتیم هر چند برای من کاملاَ این مسئله غیر عادی بود و همونطور که حدس میزدم اولین نفرات بودیم و 2 ساعتی جلوی درب سفارت نشستیم ولی خوب اونجا با دوستان به این نتیجه رسیدیم که این موضوع خوب هم بوده چون اگه دیر میرفتیم و آدم های زیادی جلوی ما می بود حس کنجکاوی و دیدن قیافه های مایوس بعضی ها که از اتاق مصاحبه میومدن بیرون می تونست برامون استرس زا باشه و خدای ناکرده تو جواب دادنمون به آفیسر سردر گممون کنه
ساعت 7.30 رفتیم داخل اول پاس ها و نامه دوممون رو جلوی درب چک کردن اجازه ورود دادن
بعد عین فرودگاه از گیت بازرسی رد شدیم که باید کت کمربند و مابقی اشیائ فلزی رو در میاواردیم
راستی اصلاَ به هیچ عنوان کیف با خودتون نبرین که اجازه ورود نمی دن ولی اگه مدارکتون زیاده میتونین همون بگی رو که NMC بهتون میده استفاده کنین دوستان ما اون بگ رو آوردن و کسی بهشون گیر نداد. چند دقیقه ای هم تو سالن انتظار منتظر شدیو و بالاخرا رفتیم به سمت اتاق های مصاحبه و تحویل مدارک
به ما شماره 3 رو دادن غیر از سه تا کیس ما که اولین نفرات بودیم یه خانم جلوی ما بود که ویزای مهاجرتی فامیلی اسپانسر میخواست
تو این سالن شما 11 تا باجه شیشه ای میبینید و یه اتاق
باجه 11 و 10 کار انگشت نگاری رو انجام میدادن که 2 تا خانم آمریکایی مهربون بودن
باجه های 9 - 8 و 7 کار تحویل مدارک رو انجام میدادن
باجه 1 پول رو می گرفت ازتون
باجه های 2 تا 6 کار ویزای غیر مهاجرتی رو انجام میدادن
اتاق 12 هم که کار مصاحبه ویزاهای مهاجرتی رو انجام میداد
خوب شماره 1 رفت مدارک رو داد
شماره 2 هم که از دوستای مهاجر سرایمون بود هم رفت و مدارک رو تحویل داد
تا نوبت ما شد شماره نخوندن ما منتظر که اعلام کنن که بعد از 10 دقیقه یه خانم آمریکایی با لهجه خیلی روان انگلیسی اومد به زبان انگلیسی توضیح داد که مشکلی برای سیستم های کامپیوتریشون پیش اومده و فعلاَ نمی تونن کاری رو انجام بدن و اگه کسی کار دیگه ای داره یا قرار ملاقات دیگه ای داره بیاد بگه تا براش یه روز دیگه وقت مصاحبه تنظیم کنیم ولی خودش توصیه کرد من اگه جای شما بودم اینجا می موندم تا کارام انجام بشه
بعد از اون اتفاق هواپیما این دومین مشکل بود که پیش میومد من تو دلم می گفتم خدا سومیش رو به خیر بگذرونه
40 دقیقه گذشت که شماره ما رو خوندن و این یعنی سیستم ها درست شده بود.
این قسمت خیلی مهمه لطفاَ همه توجه کنین:
اون روز چون شلوغ بود سه تا باجه ها مدارک رو میگرفتن
باجه 8 که فکر میکنم همون نغمه خانم بود خیلی بد اخلاق بود و یه جوری از نفرات موقع تحویل مدارک سوال میکرد که انگار خودش آفیسره و میخواد تصمیم برای کیس بگیره اگه به این خانم خوردین توصیه میکنم آروم باشین و هر چیزی که خواست رو بهش بدین و سوالاتش رو هم مختصر جواب بدین و اطلاعات زیادی ندین فقط و فقط حول نکنین
باجه 9 یه آقای درشت اندام (فکر کنم همون پاکستانیه بود) با سر و سیبیل ماشین شده (کچل کرده منظورمه) و ریش بلند (عین سنی ها) که فارسی هم خوب بلد نبود شماره بعد ما به این آقا خورد این همون آقیی بود که سوء پیشینه میخواست و هی اصرار داشت به دوستمون که سوء پیشینت رو بده اگه به این آقا خوردین باز هم توصیه می کنم آرامشتون رو حفظ کنین اگه میتونین سوء پیشینه بگرین و ببرین شاید به این آقا خوردین اگه نتونستین اون صفحه سایت ابوظبی رو پرینت بگرین که توش نوشته سوء پیشینه نمی خواد خلاصه که خودتون رو ناراحت این آدما نکنین آفیسر تو فرم AP این رفیق ما که به این آقا خورد ننوشت که کسری مدرک داری و سوء پیشینه بیار
باجه 7 که ما مدارک رو به اون تحویل دادیم یه خانم ایرانی نسبتاَ خوش اخلاق تر از باجه 8 بود، از ما این مدارک رو گرفت
1-نامه دوم که تحویل مون داد خودش
2-اصل پاسپورت
3- دو قطعه عکس
4-جواب آزمایش مدیکال
5-شناسنامه و ترجمش
6-کارت ملی و ترجمش
7-عقدنامه و ترجمش
8-پایان خدمت و ترجمش
9-مدارک تحصیلی که وقتی من لیسانس رو دادم فوق دیپلم و دیپلم نخواست و پس داد که من گفتم مگه دیپلم رو چک نمی کنین و گفت نه آخرین مدرک مهمه
10- نامه تمکن مالی
از همسرم هم این مدارک رو گرفت:
1-اصل پاسپورت
2- دو قطعه عکس
3-جواب آزمایش مدیکال
4-ترجمه شناسنامه
5-ترجمه کارت ملی
7-ترجمه عقدنامه
مدارک تحصیلی که وقتی من لیسانس رو دادم گفت نیازی نیست راستی برای همسرم به جز اصل پاسپورت هیچ چیز دیگه ای رو اصلش رو نگرفت حتی شناسنامه
من گفتم که پاسم رو عوض کردم که گفت نیازی نیست
من ژرسیدم خلاصه 260 و تایید الکترونیکیش رو نمیخواهید که گفت نیازی نیست
یادتون باشه باجه های مختلف متفاوت عمل میکردن مثلاَ باجه 8 کپی پاس های دوستامون رو هم خواست در صورتی که از ما نخواستن
بازم میگم دل نگران اینا نشین اگه آفیسر مدرکی رو کسر بدونه میگه و یا تو فرمتون مینویسه که چی کم دارین
بعد یه برگ آبی کوچلو داد گفت برین باجه 1 پول بدین بعد از پرداخت پول منتظر شدیم برای انگشت نگاری
رفتیم باجه 11 برای انگشت نگاری اینجا باز پاسامونو خواست اسممون رو پرسید من دیدم هی این خانم مهربون میخنده و شماره رو میزنه و باز میخنده نمی دونم چی تو مانیتور میدید من هر چی سعی کردم جایی پشت سرش پیدا کنم تا انعکاس مانیتور رو ببینم نشد فهمیدم شماره کیسمون یه ایرادی داره که من به انگلیس گفتم شماره کیسمونو و اون بازم با خنده پرسید این شماره یا این شماره
فهمیدیم که خانوم باجه 7 رو پوشه مدارکمون شماره ما که یه صفر داشت رو تند نوشته و اون صفر شبیه 6 شده دوباره شروع شد خانومه گفت ما بازم مشکل کامپیوتری داریم برین بشینین صداتون میکنم ولی بعد از ما شروع کرد به انگشت نگاری دیگران با خودم گفتم بیا اینم سومیش فقط پرونده ما رو نمیشناسه ای بابا ....
بعد نیم ساعت دوباره مارو صدار کرد برای انگشت نگاری و با عذرخواهی برای معطلی و تشکر کردن برای صبوری انگشت نگاری کردیم
اول 4 انگشت دست چپ بعد 4 انگشت دست راست و در نهایت دو شست و برای همسرم هم همینطور.
بازم انتظار برای مصاحبه با آفیسر (اتاق 12﴾:
آفیسر هم یه خانم بود فارسی صحبت میکرد ولی نه خیلی واضح سوالاتی که از ما کرد اینا بود
کجا کار میکنی؟
چی کار میکنی؟
سربازی رفتی؟ ﴿اونقدر بد این سوال رو پرسید که من نمی تونستم سوالش رو بفهمم که گفتم ممکنه دوباره تکرار کنین که بار نفهمیدم که همسرم گفت یربازی رو میگه﴾
ارتش یا سپاه؟
از خانومم هم پرسید:
کارت چیه؟
یعنی چیکار میکنی؟
ما چون هر دو تو شرکت های پیمانکار نفت کار میکنیم فکر کنم حساس شد البته شرکت های ما کاملا خصوصیه و هیچ وابستگی نداره دوباره از من پرسید شما cv داری بدین که گفتم دارم ولی همرام نیست و اینکه میتونم رسیدم هتل براتون ایمیل کنم
تو برگه آبی برامون آدرس ایمیل رو نوشت و گفت cv‌ هر دو نفر رو بفرستیم
ایشون فرمودن از ۲ هفته دیگه سایت رو چک کنین بین ۱ تا ۳ ماه دیگه جوابتون میاد.
راستی از ما هیچ شماره تماس برای ایران دبی و آمریکا نگرفتن
یادم رفت بگم ما هیچ قسمی هم نخوردیم فقط آفیسر دوباره ۴ انگشت دست چپ من و خانومم رو انگشت نگاری کرد که ما بعدا اینو به منزله قسم تلقی کردیم و چون قسم نخوردیم من کلا یادم رفت بگم پاسم رو عوض کردم.
دانستنی های دوبی:
۱- تو مترو عین ایران واگن های مخصوص زن ها هست آقایون اون قسمت نرن که ۱۰۰ درهم جریمه داره
2- تو مترو یه قسمت گلد هست که کلا جدا از بقیه واگن ها و متفاوته اون قسمت سوار نشین ۱۲۰ درهم جریمه داره و مخصوص دارندگان کارت گلد نه نقره ای ﴿یه هموطن رو جریمه کردن . تا پول نداد ولش نکردن﴾
3- خوردن تو مترو ۱۰۰ درهم جریمه داره و جویدن آدامس هم ممنوعه
4- اتوبوس که سوار میشین حتما اولش هم کارت رو به کارتخوان نشون بدین و ژیاده شدن هم این کار رو بکنین دقیقاؓ عین مترو نه عین اتوبوس های ایران
5-اگه تعدادتون زیاده مثلا ۴ نفرین حتماؓ با تاکسی برین که ارزونتره مثلا ما وایلد وادی رفتیم با مترو و اتوبوس ۱۵ درهم شد که ۴ نفر بودیم جمعا ۶۰ درهم افتاد در صورتی که با تکسی برگشتیم ۵۲ درهم
6-دبی کلا شهر گرونیه شاید خیلی نشه خرید کرد یه مالی دارن به نام outlet mall خارج شهر و تو جاده العینه که اونجا جنس های فصل گذشته با تخفیف خوب میتونین بخرین
7-برنامه آب و موزیک زیر برج خلیفه رو برین مجانیه و به نظرم بهترین جایی بود که رفتیم
8-تو دبی مال ازکنار آکواریوم برین بالا یه رستوران هست به نام تشیز ﴿اگه درست بگم﴾ که آرمش یه فلفل قرمزه غذاش خوبه هر چند خیلی ارزون نیست ﴿البته ما مهمون یه ضربی گروهمون بودیم Wink)
9-وایلد وادی چیز خاصی نبود ولی یه بارش توصیه میشه
البته اینا تماماؓ نظر شخصی منه و به سلیقه من بر میگرده
راستی هتلمون سوبا کوچیک بود اتاقش اما عالی بود و تکنولوژیک و تازه ساز صبحانه و ناهاراش هم خوب بود.
موفق باشین
اول خدا بعد شما
برای ویزای ما هم دعا کنین
اگه سوالی داشتین خوشحال میشم کمکتون کنم
2015AS3XXX* آنکارا ->ABU DHABI*دو نفر
ارسال فرمها: 2 Sep*کارنت شدن: 8 Nov*نامه دوم: 24 Feb*مصاحبه:26 Apr
نتیجه مصاحبه: AP
مقصد: LA
خدایا اینکه میگی از رگ گردن به من نزدیکتری در حد درک من نیست [size=medium]لطفاً بغلم کن
الان چند وقتی میشه که از گرفتن ویزای ما میگذره و از اونجایی که از این به بعد تا یکی دو ماه سرم خیلی شلوغه و وقت ندارم سایت رو چک کنم گفتم از این آخرین فرصت استفاده کنم و سفرنامه دوم رو بنویسم شاید به درد دوستان بخوره.
قبل از هر چیز بگم که من خلاصه نمینویسم و اگر خواستید خلاصه اش رو بدونید اینکه بعد از 3 ماه ما کلیر شدیم و یکروزه رفتیم NMC (با همون مدارک اولیه + برگ آبی + برگه تست مدیکال اولیه) تمدید کردیم مدیکال رو قبضش رو هم به ملیکا دادیم و تهران آمدیم پاس رو دادیم به آژانسی که ملیکا باهاش کار میکرد و ملیکا برامون جواب مدیکال رو گرفت و با پاس برد سفارت و ویزا رو گرفت و فرستاد.
حالا جزئیات رو اگر علاقه داشتید اینجاست:


فصل اول - انتظار و کلیر
از وقتی که کلیرنس خوردیم من دونه دونه کیس ها رو در سایت ابوظبی چک کردم و یه لیست از کسانی که قبل از من و بعد ازمن مصاحبه رفتند در آوردم. البته که امکان تخمین زمان کلیر شدن وجود نداره ولی بیکاری بود و انتظار و کارم این شده بود روزانه کیس ها رو در سایت ابوظبی چک میکردم.
تا اینکه اول ژانویه سایت سی اک باز شد و من فایل رو برای دونه دونه کیس هایی که تابحال ابوظبی مصاحبه کرده بودند آپدیت کردم. برای سرگرمی بد نبود. دیدم که دوستانی که با من مصاحبه داشتند همه با هم یکروز نفرات مشکل دار آپدیت خوردیم و نفرات جانبی آپدیت قبل تر هستند.
کارم این شده بود که آپدیت ها رو نگاه کنم و حدس بزنم که کی چه زمانی آپدیت میشه و اگر آپدیتی داشتم صبح بوده یا شب و از طرف ابوظبی یا آمریکا که تقریبا همه این ها تا همون اواخر تقریبا بی فایده بود.
بالاخره اوایل فوریه یه آپدیت همزمان با کسانی که نزدیک من مصاحبه داشتند شب خوردم و به دلیل زمانش آپدیت از آمریکا بود و حدس زدم که نتیجه اصلی آمد و دو سه روز بعدش آپدیت مجدد این دفعه یکشنبه صبح همه اعضای کیس بود که رد خور نداشت از ابوظبی است و چند نفری که نزدیک من مصاحبه داشتند هم این آپدیت رو خوردند و من مطمئن بودم که همگی ما همین امروز فردا کلیر میشم. حتی نفرات غیر اصلی اونها که Ready هم بودند آپدیت خورده بودند و این شک من رو به یقین تبدیل میکرد. حساب کردم با توجه به اینکه 3 ماه از مصاحبه ام گذشته و سه ماه دیگه حداکثر باید برم در این سه ماه نمیتونم زندگیم رو جمع کنم از طرفی هم بحران قیمت نفت هم کار نفتی رو در هیوستون کم کرده و الان هم یه خورده ممکنه تا اون موقع اوضاع مالی ام رو نتونم جمع و جور کنم و بهتره تمدید کنم مدیکال رو تا وقت بیشتری داشته باشم.
ولی یکشنبه خبری نشد، دوشنبه هم همین طور سه شنبه هم هیچ دیگه داشتم نگران میشدم که نکنه خبری نبوده. تاریخ های آپدیت ابوظبی رو نگاه کردم دیدم بعضی وقت ها در اعلان ها تا یک هفته خبری نبوده و گفتم حتما کارشناسش نیومده. کل سایت ابوظبی رو هم چک کردم دیدم که یک هفته ای است کیس جدیدی اعلام نشده و کمی خودم رو دلداری دادم.
دیگه چک کردن من شده بود ساعتی و وسواس گرفته بودم. چهارشنبه ساعت 10 سایت آپدیت شد و حسابی ذوق کردم و اول به همسر خبر دادم و همسر هم به خانواده گفت و بعد در مهاجرسرا نوشتم که چند نفری کلیر شدن و برنامه ریزی سفر

فصل دوم - برنامه ریزی سفر

تصمیمم گرفته بودیم که مدیکال رو تمدید کنیم. فقط هر چه حساب کردیم اگر قرار بود همه کار رو خودمون بکنیم باید جمعه شب میرفتیم و شنبه صبح مدیکال با هزینه اضافه که یکشنبه صبح یا همون شنبه شب کارش تموم بشه و یکشنبه تا سفارت رفت و برگشت و صبر تا پنج شنبه و پنج شنبه شب برگشت برای دو نفر می افتاد جمعا 6 میلیون بدون خورد و خوراک و تفریح! (نفری 1 میلیون بابت بلیط و هواپیما، 750 درهم بابت تسریع مدیکال و 1 میلیون حداقل بابت هتل و 250 تومن دو بار تا سفارت و رفت و آمد) تازه مشکل اینجا بود که مرخصی هم نداشتم و اگر هم داشتم در نهایت در تسویه با شرکت هزینه 1 هفته مرخصی و عدم اضافه کاری هم به هزینه ها اضافه میشد. هزینه خورد و خوراک و تفریحم برای 1 هفته در دبی کمتر از 5000 درهم برای دو نفر عملا غیر منطقی است! ضمنا تفریحات اصلی رو دفعه قبلی رفته بودیم و قرار هم گذاشته بودیم تا جایی که مجبور نشدیم به این شهر دیگه برنگردیم و برامون هیچ جذابیتی نداشت. خلاصه تصمیم گرفتیم که اگر قرار باشه خودمون تمدید کنیم نکنیم بهتره و بدیم دست ترانسفر، پس به دنبال راه جایگزین گشتیم.
به ملیکا زنگ زدم و گفتم که اینطوریه و میتونه برای ما مدیکال رو بگیره و پاسپورت رو پیکاپ کنیم گفت مشکلی نداره و هزینه اضافه نداره و هزینه کلی رو هم از آژانسی که تهران باهاش کار میکرد بپرسیم. تشکر کردم تلفن رو ازش گرفتم.
حساب کرده بودم یک هفته زمان برای گرفتن ویزا لازم هست و حداقل میشه چهارشنبه هفته بعد و اگر پنج شنبه با پرواز 8 ماهان بریم ساعت 9:30 میرسیم و با کمی عجله ساعت 10:00 NMC خواهیم بود.(تازه مرخصی هم نمیخوام) و از ملیکا هم پرسیدم گفت اگر زود برسید کارتون رو انجام میدن و ملیکا هم بدون هزینه اضافه شنبه مدارک رو تحویل میگیره و ما هم شنبه تهران پاسپورت رو تحویل میدیم و یکشنبه میره برای پاسپورت.
رفتم الی گشت چک کردم بلیط 670 تومن و ویزا 300 تومن بود که جمعا میشد 970 تومن که با تخفیف خرید اینترنتی میشد 940 تومن.
به آژانس طرف ملیکا که تو خیابون ونکه زنگ زدم. مسئول فروششون گفت قیمت پیکاپ برای 1 نفر 700 درهم و دو نفر به بالا هر نفر 600 درهم حساب میکنند(طبیعتا بیشتر از دو نفر صرفه نداره!) قیمت از جاهای دیگه خیلی بالاتره و دوستان با حوالی 300 هزار تومن یه پاسپورت رو پیکاپ کردند ولی اولا شخص دیگه ای رو نمیشناختم که این خدمات دریافت مدرک از NMC رو انجام بده و ثانیا برای اینچنین کارهایی یه اعتماد نسبی به ملیکا داشتم.
سئوال کردم اگر پنج شنبه برم و برگردم شنبه صبح باز هستید بهتون مدارک رو بدم کی به دست ملیکا میرسه که گفت یکشنبه دستش هست و میبره سفارت. خیالم راحت شد و گفتم پس من بلیط میگیرم و زنگ میزنم که گفت بلیط و هتل و ویزا هم خدمات میدن.
من با بی میلی گفتم قیمت خوب دارم و بلیط و ویزا رو فلان قدر گرفتم که گفت من جمعا میدم 850 همون بلیط ماهان و ویزا رو. قرار شد چک کنم و بهشون خبر بدم.
با همسرم صحبت کردم و تصمیم گرفتیم روی بلیط و ویزا ریسک کنیم تا هم خوش قولیشون رو ببینم و امتحان کنیم و هم کمی تخفیف در هزینه ها داشته باشیم. دوباره زنگ زدم و علیرغم اصرار مسئول فروش که شما ایمیل هم بکنی اسکن پاسپورت رو میشه خودم حضوری رفتم که دفتر رو هم ببینم. یه دفتر نقلی و خیلی کوچولو بود که کمی نگرانم کرد. بلیط رو هم گفتن که 5 شنبه کلاس پایین جا نمیده و کمی گرون تر میشه. گفتم شروع شد دبه کردن! گفت اما شنبه جا هست و همونجا قبول کردم و در نهایت هزینه ی بلیط و ویزا رو که کمی گرونتر هم حساب کردند و 875 تومن نفری شد رو پرداختم. البته اگر در اون وضعیت قرار نمیگرفتم اصلا این انتخاب رو نمیپسندیدم اما یک دفعه ای شد و تصمیم نسبتا عجولانه بود که خیلی هم بد نشد.
به NMC ایمیل زدم و دوباره اون ایمیل کذایی تکراری رو فرستادن که هزینه ها اینه و قبل 9 بیاین که من بلافاصله یه نامه خشنانت آمیزBig Grin زدم که نخوندین چی نوشتم ؟! من گفتم که 10 میرسم و اون هم بلافاصله معذرت خواهی کرد و گفت اوکیه اون تاریخ 10 بیاین.

چهارشنبه عصر قرارداد رو بستم و دوشنبه صبح زنگ زد که بیا بلیط و ویزا رو بگیر و برو یا برات پیک یا ایمیل کنم که گفتم نزدیکیم و حضوری میام.
موقع گرفتن ویزا مجدد تاکید کرد که شنبه که برگشتی یکشنبه اول صبح حتما بیا چون کارگذارشون صبح پرواز داره که یکشنبه ظهر دست ملیکا باشه پاسپورت ها و منم قبول کردم.

دوباره زنگ به ملیکا که من فلان روز فلان ساعت میام باشی که این فیش مدیکال رو به دستت برسونم که گفت هستم و خیالت راحت و اگر به موقع بیای حتما کارت رو انجام میدن.
البته پنج شنبه و جمعه کلا به نگرانی از اینکه نکنه شنبه نرسیم و پرواز تاخیر کنه گذشت که چک کردم هر روز پرواز ماهان به موقع پریده بود و مشکلی نبود. ضمنا خودم رو دلداری میدادم که پرواز برگشت 10 شبه و اگر نشد و قبول نکردند عصر بر میگردیم و تا ساعت 7:00 کار انجام میشه.

فصل سوم - درب منزل تا NMC

پرواز ما ساعت 8:00 صبح بود. حساب کردیم که اصلا منطقی نیست با آژانس بریم. شب زودتر خوابیدیم و چهار تا ساعت گذاشتیم برای 3. ساعت 3 صبح بعد از کشتی با دشک و بالش و لعنت به زمین و زمان که الان چه وقت بیدار شدنه بیدار شدیم و بعد از چک مجدد مدارک (کاغذ سفید مدیکال قبلی، نامه قبولی اولیه، نامه دوم،برگ آبی دریافتی از سفارت، آدرس آمریکا، نامه کلیر شدن، کارت زرد و جواب تست آبله و 5 قطعه عکس مجدد و البته ویزا و بلیط و پاسپورت) و پوشیدن لباس و قفل در و چک آب و روغن ماشین ساعت 4 بدون هیچ چمدان و وسیله اضافه و 3000 درهم پول (2000 درهم جهت محکم کاری اتفاقات ناخواسته) و سیم کارت امارات و دو عدد نول کارت قبلی راهی فرودگاه شدیم. به خاطر خلوتی زیاد جاده و اتوبان ساعت 5 فرودگاه رسیدیم و پارکینگ مسقف پارک کردیم و مراحل مختلف و کافی شاپ و خمیازه و ... خوشبختانه بدون تاخیر پرواز پرید (10 دیقه در استاندارد ایران تاخیر حساب نمیشه) البته بیشتر وسواس اتفاقات غیر مترقبه رو داشتیم و 2 ساعتی بیکار در فرودگاه بودیم. مخصوصا که درگیری دریافت ارز رو هم نداشتیم و در سفر قبلی گرفته بودیم.
ساعت 9:40 دقیقه از هواپیما بیرون آمدیم و حالا ندو پس کی بدو و رسیدیم به پاسپورت چک.
[عکس: attachment.php?aid=3569]
دفعه قبلی که ما اینجا آمده بودیم از این دستگاههای AOptix که عکسش رو پایین گذاشته بودم رو ملاقات کردیم که باید داخلش نگاه کنی هم عکس میگیره و هم اسکن مردمک چشم از راه دور و خیلی سریع کار راه می افته و صف جلو میره.
[عکس: attachment.php?aid=3571]
اما این دفعه از شانس (و البته اجبار ماموری که تصمیم میگرفت هر کسی رو به چه صفی هدایت کنه!) ما افتادیم داخل صفی که دستگاه هاش قدیمی بود. اول با وبکمش یه عکس میگرفت! بعدش یه دستگاه از اینها که پایین گذاشتم رو میاورد جلو صورتت و تنظیم میکرد متناسب با قد و زاویه و بعدش کار رو راه می انداخت و نفری 5 دیقه یا بیشتر کار طول میکشید.
[عکس: attachment.php?aid=3570]
این ماموران گمرک بنده خدا هم که لال مونی دارن (البته درستش اینه که عارشون میاد با غیر اماراتی صحبت کنن) و تا با ایما اشاره بفهمونن که فلان جا رو نگاه کن حالا این ور رو نگاه کن و ... دیگه واویلا!
شنبه بود و صف ها پر از کارگر هندی و بنگلادشی و ما هم افتاده بودیم پشت اینها. تازه 2-3 تا هم از هندی های شکلاتی کدر! از پشت صف سرشون رو انداختن اومدن جلو که یکی دو نفری هم اعتراض کردن که داشت دعوا میشد و مامور حراست اماراتی هم تهدید کرد که دعوا نکنید و اخم و خلاصه چند تایی هم عقب افتادیم و استرس بیشتر شد!

خلاصه سرتون رو درد نیارم به هر ضرب و زوری بود ساعت 10:10 !! اسکن انجام شد و مدارک رو گرفتیم و بدو به در خروجی رسیدیم و من از خیابون یه تاکسی صدا کردم و سوار شدیم.
بهش گفتم NMC ابوهیل . گفت ابوهیل نیست NMC. از من اصرار از اون انکار تا گفتم تو کاریت نباشه برو مترو ابوهیل. (یه NMC دیگه در دبی هست که خیلی بزرگتره و معروفه و همه اون رو میشناسن که اتفاقا به درد لاتاری نمیخوره و نباید برید) پس حتما اگر خواستید برید NMC یادتون باشه NMC ابوهیل (مترو) یادتون باشه.

این وسط تازه وقت کردم سیم کارت رو بندازم و تا گوشی بالا بیاد و گوگل مپ رو چک کنم که این بابا درست میره یا نه کلی استرس کشیدیم که نکنه اشتباه بره و نرسیم به موقع.
خوشبختانه ساعت 10:20 رسیدیم NMC و 35 درهم هزینه تاکسی رو حساب کردیم و بدو به طرف کانتر.
خلاصه اگر میخواهیم مثل من برنامه ریزی کنید اولا اعتماد به ماهان داشته باشید و ثانیا سرعت دوندگی خوب و ثالثا شنبه نگیرید بلیط رو Big Grin

فصل چهارم - NMC

اینجا تقریبا تکراری است. سریع سعی میکنم بگذرم. ملیکا رو دیدیم گفت چقدر دیر آمدید و گفتیم که پروازمون کی بود و چی شد. NMC بسیار شلوغ بود. روز شنبه بود و تعطیل و هر کور و کچلی برای درمان آمده بود! ولوشویی بود. رفتم با هزار فکر جلو رسپشن که ما قرار داشتیم برای مدیکال و منتظر که طرف دبه کنه اونم گفت اوکی برید بشینید! نه ایرادی که چرا دیر آمدید نه بدوید و ... 5 دیقه نشستم رفتم دوباره تاکید کردم دیدم خبری نیست و سرشون شلوغه. ملیکا پرسید چه کردی گفتم بهشون گفتم فعلا جواب نمیدن و عجله ای ندارن. ملیکا با یکی از رسپشن ها که به من محل نمیگذاشت صحبت کرد گفت کارشو راه بنداز گفت فلان کار رو میکنم گفت از اون فرم پشتیا بده به من و ازش فرم رو بزور گرفت ما هم فرم رو (دقیقا همونی که قبلا پر کرده بودیم) پر کردیم و با همه مدارکی که گفتم دو دستی تحویل دادیم .
به خاطر شلوغی سفارت تا 11:30 صبر کردیم. دو سه بار چک کردم رسپشن میگفت که برگه شما از اینجا رفته الان نمیتونم پیگیری کنم. به ملیکا گفتم که گفت که موارد اورژانسی که میاد میگذارند در اولویت اما خیالتون راحت کارتون انجام میشه.
خلاصه ساعت 11:30 تازه به ما گفتن که 4 تا عکس دادید. از ما اصرار و از اونها انکار و خیلی خوب شد که 3-4 تا عکس اضافه داشتیم و دادیم تعداد عکس ها رو چک کردیم و مطمئنم که 5 عکس داده بودیم و یکیش گم شده (شما هم زاپاس داشته باشید مگرنه مجبورید برید 6 تا عکس از عکاسی بگیرید!)

ساعت 12:00 تازه قبض ها رو دادند که حساب کنیم و سریع رفتیم اول رادیولوژی که هیچ صفی نبود برخلاف دفعه پیش ولی این دفعه گفت که پیرهن رو در بیارم و کمربند رو باز کنم . بعدش هم آزمایش خون بدون صف و دوباره نیم ساعت انتظار
دوباره ما رو صدا کردند که آدرس آمریکا ناخواناست آدرس رو دادم برگ آبی و پاسپورت رو هم کپی کرده بودند و پس دادند.
ما هم هر چی قبض تا اون موقع گرفته بودیم دادیم دست ملیکا و خداحافظی کردیم چون داشت میرفت. ضمنا ملیکا تاکید کرد که فردا کارگزارشون داره میاد و حتما صبح بریم مدارک رو بدیم آژانس ضمنا شماره ما رو گرفت که اگر کارگزار زودتر از بازشدن آژانس میرفت به ما زنگ بزنه و مستقیم بیاد مدارک رو بگیره.

این دفعه ساعت 1:00 پرستار صدامون کرد و قد و وزن و فشار خون و تست بینایی با عینک و بدون عینک!
پرستار کرم داشت و به هر زحمتی بود اون میله اندازه گیری قد رو داخل سرم فشار میداد که کمی قدم رو کمتر نشون بده. اون دفعه 184 و این دفعه 182 (خودتون حسابش رو بکنید !!) وزن من 80 هست و نوشت ولی اونقدر این میله رو محکم فشار میداد اون ترازو 88 نشون میداد Big Grin ما که بخیل نیستیم 2 سانت هم بزن تو سر مال!

ساعت 1:30 خانم نوبت دکتر سونیا شد و دوباره همون سوالات و یک معاینه معمولی از بنده و نفس بکش و اینجای زخم چیه و عمل نداشتی ؟ نه به جون تو و شوخی و خنده و بابا من از 4 ماه پیش که فرقی نکردم و ما مجبوریم این سوالات رو بپرسیم.
ضمنا سونیا پرسید که جواب رو فردا میخواین ؟ ما هم که دیدیم خیلی دیر شده و ارزش هزینه اضافه نداره گفتیم نه عجله ای نیست. پول زورم نمیدیمBig Grin

بعدش هم بنده برای معاینه بی تربیتی هدایت شدم به پرستار مرد .
در آخر هم مجدد از رسپشن پرسیدم مشکلی نیست که با پرستار مرد چک کردن و گفتن نه تشریف ببرید.

خلاصه ساعت 1:50 دیقه ما خلاص شدیم.

فصل پنجم - تا تهران
بعد از NMC بلافاصله رفتیم مترو و دبی مال و فود کرت و KFC به همراه سابوی گوشت قلقلی ماریانا و در کنارش هم اینترنت مجانی دبی مال ویدیو چت با خانواده که انجام شد و سالمیم و چیزی نمیخواین.
ساعت 6 هم چیز کیک فکتوری و رد ولوت و چیز کیک اریجینال رو گرفتیم و دیدیم دیر شده اونجا نخوردیم و با مترو به سمت فرودگاه
ضمنا به فرودگاه که رسیدیم نول کارت رو اومدیم پس بدیم که مامور گفت چون کمتر از 5 درهم مانده ریفاند نداره و دو تا نول کارت 3 و 2 درهمی دست ما ماند (خودشم 7 درهم قیمتشه) خلاصه اگر نیاز داشتید به همراه سیم کارت اتصالات حراج کردمBig Grin
فرودگاه ساعت 7:00 رسیدیم انتظار در صف و خرابی کامپیوتر های ماهان و دریافت بلیط بعد از 1 ساعت معطلی و صف مجدد گمرک که به دلیل برگشت شنبه حسابی شلوغ بود و بجز اماراتی ها رو مینداختن در سالن آخری که نیم ساعت الافی داشت! ساعت 8:30 تا 9:30 هم کافی شاپ و سفارش قهوه جهت نوشیدن کنار چیز کیک و چرخیدن در فری شاپ و افسوس و صد افسوس از قیمت نجسی و در دسترس نبودن امکانات و تذهیب نفس و پرواز کاملا دقیق بود و ساعت 12:30 به تهران رسیدیم و به خاطر اینکه داخل صف نمونیم دویدیم و سریع از گمرک گذشتیم و چون باری نداشتیم سریع آمدیم بیرون. یک کیف دستی زنانه کلا بود که حتی این دستگاههای اسکن هم راه نیافتاده بود و ماموران خمیازه میکشیدند و کسی به ما چیزی نگفت و اگر داخلش هر چی میگذاشتیم می تونستیم با خودمون بیاریم و افسوس و صد افسوس که نیاوردیم (به خودمون دلداری میدیم که 3-4 ماه دیگه حله!)
پارکینگ و 12000 تومن هزینه و ساعت 2:30 خونه و مسواک و تعویض لباس و ساعت 3 بعد از 24 ساعت دقیق! داخل رختخواب.

فصل ششم- تحویل مدارک
صبح ساعت 8:30 به هزار بدبختی بیدار شدم و ساعت 9:30 آژانس بودم و مدارک رو تحویل دادم (پاسپورت ها+ برگ آبی و محض احتیاط برگه اتمام کلیرنس که لازم هم نبود). مبلغ رو هم تماما یکجا گفت باید پرداخت بشه که 300 درهم خورد که از امارات مونده بود رو هم دادم (صرافی خورد قبول نمیکنه) و بقیه رو هم با یه نرخ بالاتر (نرخ حواله ای) حساب کرد و قرارداد رو بست و دو تا برگه هم داد برای وکالت به ملیکا پر کنیم که گفت شاید احتیاج بشه و شانس آوردم همسرم هم داخل ماشین بود امضا کردیم و تحویل دادیم. قرارداد رو به ما داد و گفت امروز حتما میفرسته.
ساعت 4:00 بود که یکی زنگ زد گفت منم دارم میرم امارات مدارک رو دادین به آژانس و من هم تایید کردم و فهمیدم که اگر هزینه اضافه مدیکال هم میدادیم عمرا به یکشنبه نمیرسید پاسپورتمون.
فرداش(دوشنبه) با ملیکا هماهنگ کردم که گفت بله رسیده و مدیکال رو هم امشب میگیره و سه شنبه مدارک رو تحویل میده. ویزا هم سه شنبه هفته آینده اش آماده است.

فصل هفتم - دریافت ویزا

سه شنبه ساعت 2:30 دیدم که همه کیس آپدیت شدیم فهمیدم که ملیکا رفته و ویزا رو تحویل داده.
سه شنبه شب همسرم Ready شد و من AP موندم و فهمیدم یه آپدیت از آمریکا خوردیم.
چهارشنبه صبح همسرم Issued شد و من همچنان AP و آپدیت موندم که با توجه به اینکه گفتن همه کلیر شده بودید نگران نشدم . چهارشنبه عصر هم من ایشود شدم و گفتم پنج شنبه ملیکا حتما با ویزا میاد.
پنج شنبه ظهر زنگ زدم که گفت نه فعلا حاضر نشده.

یکشنبه مجدد تماس گرفتم که گفت نه گفتن سه شنبه و در نهایت سه شنبه زنگ زدم گفت آماده است و امروز میفرسته چهارشنبه یا پنج شنبه دستمه و منتظر باشم آژانس زنگ میزنه. گفتم با پاسپورت اسم و مشخصات رو چک کرده یکی باشه که گفت بله و من خیالم راحت شد.

چهارشنبه صبح زنگ زدم گفتن که نرسیده و رسید زنگ میزنیم خودمون و در نهایت چهارشنبه زنگ زد که رسیده و بیا بگیر.
قرارداد رو تحویل دادم و پاسپورت رو با ویزا و دو تا پاکت زردی که گوشه اش بریده و داخلش همون مدارک ترجمه شده تحویلی سفارت و نتیجه مدیکال هست رو گرفتم. ویزا ها هم درست بود و تشکر و خداحافظی و تشکر از ملیکا.

کل هزینه ها :870 نفری بلیط و ویزا + 525 درهم مدیکال + 600 درهم ترانسفر یعنی تقریبا 4 میلیون 3 ماه تمدید ویزا برای ما خرج برداشت که خیلی به صرفه تر از 11 میلیون انجام دادن پروسه توسط خودمون بود و البته اگر از جای دیگه بدون تمدید پیکاپ میکردیم 3 میلیون و خورده ای هم پس انداز میکردیم.
ما کمی ریسک کردیم و تمدید برای ما مهم بود ولی هر کسی این راه براش منطقی نیست. ضمنا دوستانی که دوشنبه مصاحبه دارند و برای اولین بار امارات میرن منطقی تر اینه که جمعه پرواز داشته باشن. یه شب هزینه هتل 100-200 تومن میشه اما به احتمال قوی اگر شنبه صبح برسن بدون هزینه اضافه براشون یکشنبه مدارک رو آماده نکنن و مجبور بشن نفری 200 تومن هزینه اضافه بدن و دویدن و استرس و دردسر. زودتر برید و از وقتتون نهایت استفاده رو بکنید.

همینجا اول از همه از ملیکا تشکر میکنم که به ما کمک کرد دوما اعلام میکنم که بنده و مهاجرسرا هیچ رابطه ای با ایشون نداریم و تاکید میکنم اعتماد بیجا نکنید و ایشون رو به عنوان یک راننده و کارگزار پیکاپ مطمئن (با در نظر گرفتن ریسک معمول) بشناسید نه بیشتر. ضمنا حتما دوستان و هموطنان دیگه ای هم هستند که خدمات ایشون رو با کیفیت بهتر و قیمت پایین تر انجام میدن ولی بنده از ایشون خدمات گرفتم.


فایل‌های پیوست پیش‌نمایش تصاویر

سلام به همه دوستان و هم قطارهاى عزيز
ببخشيد سفرنامه دوم اينقدر طول كشيد
همونطور كه قبلا گفتم ما مصاحبه مون آخرين روز مارچ بود و هردونفرمون شامل AP شديم آپديتهامون هم بصورت ١،٢،٥ آپريل همه - ١٦ آپريل فقط من - ٢٠ آپريل همه تا اينكه ٢١ آپريل بعد از ظهر از تو اداره داشتم مهاجرسرا گردى ميكردم و ديدم دوست عزيز amindv نوشتن همين الان تو سايت سفارت ابوظبى كلير شدن يه دفعه هوس كردن منم سايت سفارت رو چك كنم البته خودم هم خنده ام گرفته بود كه من چه خوش خيالى هستم همين ٢١ روز پيش مصاحبه داشتم اما در كمال ناباورى ديدم من و پسرم به همون تاريخ ٢١ آپريل كلير شديم و تا ٦ مى هم بيشتر واسه دريافت ويزا وقت ندادن . دست و پام يخ كرد هم خيلى خوشحال شدم هم خيلى ترسيدم . فقط ١٥ روز وقت داشتم تا پاسپورتها رو تحويل بدم پاسپورتم هم همش ٨ ماه اعتبار داشت نميدونستم چكار كنم دل و به دريا زدم و تصميم گرفتيم پيكاپ ويزا كنيم . چون حدود ٤ بعد از ظهر متوجه شدم تا بيام خونه و تصميم گيرى كنيم همه جا تعطيل بود به خانواده كه خبر دادم خواهرم زنگ زد و گفت باورم نميشه آدم به وسواسى و استرسى تو ميخواد ويزاشو بده پيكاپ كنن ؟!!!! شوهر خواهر من كه به بيخيالى و على بيغم معروفه گوشى و گرفت و گفت بعد از ١٩ سال پياپى ثبت نام چطور ميخواى دو دستى آيندتو به دست يه غريبه بسپارى خلاصه .... اينقدر ما رو ترسوندن كه من و شوهرم تصميم گرفتيم يكيمون بره كه قرار شد خودم برم چون پاسپورتم هم اعتبارش كمه كليه سؤالات رو بپرسم و خيالم راحت شه. بلافاصله فردا صبح به دوستم كه تو آژانس هست زنگ زدم و گفت آژانس ما ويزا فورى نميگيره و بده برات پيكاپ كنيم و گفتم بيخيال الان كل خاندان منو دار ميزنن اگه اينكار رو بكنم رفتم حضورى الى گشت كه گفتن آژانس اونا هم ويزا فوری انجام نميدن گيج شدم دوباره به دوستم زنگ زدم گفت اينروزا يكى دو روزه ويزا در مياد و خلاصه بناچار قبول كردم و در كمال ناباورى فرداش زنگ زد و گفت ويزا اومده واست ايميل ميكنم و پروازها رو هم چك كرده بود و گفتم بازم پرواز به ابوظبى واسم بگير كه الاتحاد مستقيم به ابوظبى شد ١،١٢٠،٠٠٠ تومان و در حاليكه ماهان به دبى ميشد ١،٠٥٠،٠٠٠ تومان و موند هتل چون تنها بودم تصميم گرفتم مركز شهر بردارم دوست عزيز ajab1 رفته بود هتل مركور خيلى راضى بود منم خودم قبلا شعبه پاريسش رو رفته بودم و شناخت داشتم همونو انتخاب كردم . بريم سفر قيمتش ٤٠٠،٠٠٠ تومان از بوكينگ ارزونتر بود منتها من چون خيلى استرسى هستم و پنج شنبه شب بود و طبيعتا تلفنى پاسخگو نبود ترسيدم و از همون بوكينگ رزرو كردم. شنبه صبح هم خروجى دادم وشبش ساعت ١:٣٠ رفتم فرودگاه و ساعت ٥:٣٠ صبح يكشنبه با الاتحاد رفتم ابوظبى . ساعت ٧:٠٠ صبح بوقت ابوظبى كارهاى فرودگاه انجام شد ديدم حالا كه بچه باهام نيست رفتم اطلاعات پرسيدم به هتل من اتوبوس هم ميره گفتن A1 هر ٤٥ دقيقه يكبار ميره تا مركز خريد alwahda با ٤ درهم و از اونجا ميتونى تاكسي بگيرى ما هم حسابى جو گير شديم و رفتيم ايستگاه اتوبوس روبرو در خروج و با ٤ درهم رفتم روبروى alwahda mall و اونجا پياده شدم تاكسي گرفتم تا هتل شد ٨ درهم يعنى جمعا ١٢ درهم Big Grin دفعه پيش كه تاكسي گرفتيم همون مسير شد ٨٠ درهم Big Grin البته ناگفته نماند از نظر من اين روش اتوبوس بازى با بچه سخته
خلاصه ٨:٣٠ صبح هتل بودم بهشون گفتم من ساعت ١:٣٠ بايد سفارت باشم پاسپورت رو اگه لازمه اسكن كنين بكنين كه تحويل سفارت ميدم و اسباب هام رو ميزارم پيش شما بعد چك اين ميكنم گفتن نه نيازى نيست اتاقت آمادس و واست مجانى early check in ميكنيم كه خيلى خوشحال شدم . رفتم تا ١٢ استراحت كردم و بعد تاكسي گرفتم رفتم سفارت.
اونجا يك خانم ديگه لاتارى بودن و بقيه كيس خانوادگى ايندفعه برخلاف دفعه پيش كه اصلا با كسى حرف نزدم كلى گفتم و خنديدم با ملتTongue رفتيم تو و موقع دادن پاسپورت گفتم كه ٨ ماه بيشتر اعتبار نداره و چون شما فقط ١٥ روز مهلت دادين منم با همين اومدم گفتن عوض كردى اين ويزا معتبره خلاصه اومدم بيرون و تاكسي گرفتم رفتم برگركينگ دم هتل غذا خوردم و رفتم هتل استراحت . هم خوب بود فارغ از بچه و بچه دارى و مسووليتهاى هميشگى هم بد بود تنهايي بايد تا پنج شنبه بيگ بيگ ميزدم. هتل بهم گفت شاتل مجانى به marina mall و Abu Dhabi mall دارن كه خيلى ذوق كردم چون دو تا از مالهاى بزرگ و معروفشون هست و ما دفعه پيش واسه رفتن به اونها كلى پول تاكسي داده بوديم. دوشنبه و سه شنبه رو با رفتن به اين دو مركز خريد گذروندم از صبح تا عصر . سه شنبه ساعت ٩:٣٠ شب ديدم در ceac من و پسرم issued شديم .چهارشنبه رفتم alwahda mall كه اونم خيلى معروفه و ديدم پيركاردين ٩٠٪ حراج كرده و منم خودكشى Big Grin Big Grin مركز خريد wtc هم كه درست روبروى هتل بود و ...... خلاصه يه خانم از چى لذت ميبره ؟ پرسيدن نداره Big Grin من تمام اين ٥ شب رو تو مركز خريدها خوش گذروندم و جرات برگشت نداشتم بسكه چمدون پر كردم Big Grin البته چون روز پدر برميگشتم بهانه داشتم كه شوهر جان گير نده و بگم واسه اونم خريد كردم Wink
خلاصه پنج شنبه گفته بودن ساعت ٢:٠٠ بعداز ظهر سفارت باشم كه ساعت ١:٠٠ رفتم و از ١:٣٠ راه دادن و ساعت ١٤:١٥ شمارمو خوندن پاسپورت خودم و پسرم مزين به ويزاى " سرزمين آرزوهاى طلايى " با پاكتهاى مديكال سربرديده زرد رنگ رو تحويل گرفتم و پرسيدم اجازه دارم واسه دوستم سوال بپرسم و در مورد دوست عزيز pooya2001 كه پسرشون رو فقط بخاطر ٤٠ روز كه از ٢١ سالگيش گذشته بود از پرونده بيرون گذاشتن پرسيدم و راهنمايى ها رو گرفتم و گفت اگه ديگه سوالى ندارين من ديگه بقيه رو راه بندازم كه منم خنديدم و خداحافظى كردم.
اومدم هتل و از ويزاها عكس گرفتم و واسه خانواده فرستادم و عصر دوباره يه چرخى تو خيابون و مركز خريد خودكشيهاى آخر و ساعت ١١:٠٠ شب تاكسي گرفتم اومدم فرودگاه و پرواز به تهران . موقع مهر ورود بعضى ها ميگفتن ويزاى امريكا اونم با عكس بى حجاب يك كم خطريه و ما هم كه از كارمندان شريف دولت خلاصه استرس داشتم اما بيچاره فقط يه مهر ورود زد و اصلا ورق هم نزد پاسپورت ما رو . در فرودگاه هم كه شوهر جان با پسرك به استقبال اومده بودن و الان هم در خدمت شمام تا ببينيم آقامون بسلامتى كى كلير ميشن و استارت اولين سفر به ينگه دنيا رو بزنيم Smile
با آرزوى هر چه زودتر كلير شدن همسرم و همه منتظراى ديگه
كيس نامبر:2015AS1xxx---سفارت:ابوظبي--- تاريخ مصاحبه: ٣١ مارچ --- وضعيت : خودم و پسرم كلير پس از ٢١ روز - همسرم کلیر پس از ٤٧ روز --- ورود به ينگه دنيا : جولاى --- دريافت سوشيال نامبر خودم و پسرم ٦ روز بعد و همسرم ٢٠ روز بعد --- دريافت گرين كارت ٤٣ روز بعد از ورود
خب من هم بعد از مدتها بلاخره وقت کردم سفرنامه مون رو تکمیل کنم و بذارم اینجا
فصل اول: قبولی
چندماهی از عقدمون میگذشت، که ثبت نام لاتاری 2015 شروع شد،(قبلا تو مجردی یک بار خودم شرکت کرده بودم ولی حتی نتایج رو هم چک نکرده بودم...) تو آخرین شب ثبت نام، همسرم رو جلوی یه دیوار سفید نگه داشتم و یه عکس با موبایلم ازش انداختم و همینطور همسرم از من عکس گرفت و بعد عکس رو به فرم خواسته شده تغییر دادم و ثبت نام کردیم، همینجوووووووری... 
چند ماهی گذشت و کلا فراموش کردیم که تو لاتاری ثبت نام کردیم مشغول زندگی روزمره ی خودمون بودیم... تا اینکه نتایج لاتاری اعلام شد... تقریبا دو هفته از اعلام نتایج میگذشت و ما متاسفانه پرینت صفحات ثبت نام رو پیدا نمی کردیم ( و همسرم همیشه به شوخی می گفت: تو میخوای جلوی آ م ر ی ک ا رفتنِ منو بگیری... من میدونم که قبول شدم :-D ) و چون از پیدا کردن صفحات ثبت نام به نتیجه ای نرسیده بودم کلا بی خیال شده بودم. یه روز فک می کنم 26 خرداد بود(16 JUN ) از صبح که بیدار شدم گفتم امروز باید کلی فایلهای اضافی لپتاپم رو بریزم تو سطل آشغال که کامپیوترم یه جونی بگیره... مشغول پاک کردن فولدرهای اضافه بودم که یدفعه با دوتا فایل پی دی اف به اسم پرینت روبرو شدم، بازشون کردم ... بله پرینت های مدنظر رو پیدا کرده بودم. رفتم تو سایت شماره همسرم رو چک کردم... با عبارت Not been…. رو برو شدم . رفتم سراغ شماره خودم. دیدم جمله ش متفاوته. باورم نمیشد کاملا شک شده بودم . زنگ زدم به همسرم
گفتم : ما لاتاری بردیم
گفت: خب چیکار کنم؟
یدفعه شکه شد و پرسید چی گفتی ؟ ؟؟؟!!!!
براش گفتم و توضیح دادم و ...
از اون شب سرچ های ما راجع به لاتاری شروع شد. همون روز با مهاجرسرا آشنا شدم. یکی از دوستان دورم از برندگان لاتاری 2013 بود. از طریق یکی دیگه از دوستان باهاش ارتباط گرفتم و صحبت کردیم و بهم گفت که اون هم تمام اطلاعات از مهاجرسرا بوده و گفت اصلا نگران نباش هرجایی مسئله ای بود بپرس از من.
فهمیدم که ظاهرا یه فرم 260 کذایی رو باید پر کنیم و چون هیچ اطلاعاتی نداشتم و دیر هم متوجه شده بودم بصورت شبانه روزی مطالعه میکردم صفحات مهاجرسرا رو و نت برمیداشتم و گاها هم از دوستان و مدیران محترم سایت سوال می پرسیدم و ته دلم از آقا بهداد ( مدیر محترم و زحمتکش) می ترسیدم که الانه که با سوالهای پیش پا افتادم خسته ش کنم و عصبانی بشه...
بلاخره فرم 260 خودم و همسرم رو 31 جولای ثبت کردم. ولی با اطمینان کامل که توش اشتباهی نیست. بند بندش رو بارها و بارها چک کرده بودم. البته تو ثبت کردن اطلاعات اولیه موقع ثبت نام اشتباهاتی داشتم که همه ی اونها رو تو پرکردن فرم 260 اصلاح کردم و یک فایل بنام اصلاح اطلاعات به KCC ایمیل کردم. و یک پاسخ خودکار از KCC برام اومد. منم جفتش رو پرینت گرفتم که اگه روز مصاحبه لازم شد همراهم ببرم.قضیه لاتاری باعث شد که ما جشن عروسی مون رو که به دلایلی ناچار به تاخیر درش شده بودیم جلو بندازیم و تو همون شهریور جشنمون رو برگزار کنیم. بعد فرم 260 تقریبا یک ماهی درگیر سور و سات عروسی بودیم . و بعد ...
فصل دوم : جمع کردن مدارک
ریزنمرات دیپلم و پیش دانشگاهیم و اصل مدرک دیپلم م رو براحتی تونستم از آموزش و پرورش منطقه مون بگیرم موند اصل پیش دانشگاهی که دست دانشگاه لیسانسم بود و واسه گرفتنش بایستی تعهد خدمت رایگانم رو سپری میکردم یا بهاش رو پرداخت می کردم. کلا از زمان فارغ و التحصیلی لیسانسم با احتساب مشغول بکار شدن دوروز بعد از اتمام درسم کلا 5/7 سال از درسم میگذشت که اون رو سابقه کار بردم واسه دانشگاه و مابقی رو پرداخت کردم بهمراه بدهی صندوق رفاه دانشجویی و مدرک پیش دانشگاهی و لیسانسم آزاد شد. مدرک فوقم هم که بدهکاریش رو بهمراه بدهی صندوق رفاه از طریق سایت صندوق رفاه وزارت علوم پرداخت کردم بصورت اینترنتی و بسیار راحت. و مدرک ارشدم رو براحتی بهمراه ریزنمرات دریافت کردم.
مدارک تحصیلی همسرم رو هم فقط مدارک دیپلم و پیش دانشگاهیش رو آماده کردیم. به لطف دوستان مهاجرسرایی فهمیدم که در سفارت ابوظبی که مد نظر ما بود آخرین مدرک تحصیلی برنده ملاکه و ریز نمرات هم حتی نیاز نیست. اما در هر صورت ما تمام مدارک تحصیلی من و همسرم رو آماده کرده بودیم. (برای فرصت احتمالی ادامه تحصیلی در بلاد کفر) به تاریخ ِ منقضی شده کارت ملی ها هم توجهی نکردیم. تعویض شناسنامه ها رو هم بدلیل بهانه های پلیس +10 عقب انداختیم.(که البته ضرورتی هم نداشت). کارت پایان خدمت همسرم جدید بود و مشکلی نداشت.گاها در این بین زبان هم میخوندیم.
فصل سوم : واکیسناسیون
مامانامون میگفتن ما آبله مرغان گرفته بودیم و رفتیم تست دادیم نتیجه اش واسه من 5/0 و همسرم 5/34 شد  همسرم واکسن هپاتیت زده بود، ولی من از مرداد مرحله اولش رو شروع کردم. و بعد 3 مرحله رو به ترتیب و منظم تزریق کردم(پاستور بهم یه کارت واسه واکسن تو مرحله اول داد که هیچ نام و نشونی از من نداشت فقط تاریخ تزریقم بود... تو هیچ دفتری هم اسم من رو ثبت نکرد). بعد رفتیم درمانگاه فرشته واسه واکسن MMR که به فاصله یکماه دو مرحله ش رو تزریق کردیم هر مرحله نفری 25000 تومان. چون مصاحبه مون آپریل بود نیازی به واکسن آنفولانزا هم نبود و من چون دوسال از تزریق دیفتیری و کزاز سر عقدم گذشته بود نیازی نداشتم. بعد از تموم شدن واکسن ها رفتیم پاستور (م پاستور) واسه کارت زرد. که اونجا هم واسه صدور کارت زرد یه مرحله واکسن کزاز به همسرم زد (که یه هفته بنده خدا رو انداخت تو خونه چون حساسیت شدید به واکسن کزاز داره) و بعد تاریخ ها رو به میلادی وارد کردن و موقع ثبت واکسن ها تو کارت من، علاوه بر واکسنهای خودم واکسن های همسرم رو هم به اشتباه واسه من نوشت.(اینقدر گ ی ج تشریف دارند) تااینکه خودم متوجه شدم و بهش گفتم و اون کارت رو پاره کردو کارت دیگه ای صادر کرد و بعد که رفتم پیش دکتر تا تایید کنه. کارت ها رو دادم به جناب دکتر، که البته ایشون هم چون یدفعه یه بچه رو واسه تزریق واکسن آورده بودند سرشون شلوغ شد اونوقت یکی از کارتها رو مهر نشده بمن دادند و من هم متوجه نشدم متاسفانه و باعث شد چندوقت بعد مجدد یه روز یه سر برم پاستور. بایت صدور کارت زرد ، 116 تومان بابت دو نفر دادیم.
نکته اخلاقی اینکه: خودمون باید حواسمون رو خیلی خیلی خیلی جمع کنیم والا بارها و بارها مجبور به دوباره کاری می شیم.
فصل چهارم : فرم کذایی 260
فرم 260 رو پرینت گرفتم و فیلد هاش رو با همسر کامل کردیم. کلی برای پیدا کردن کد پستی های محل های سکونت قبلی و کارهای قبلی و آدرس ها و اسم کارفرما ها و کد پستی دانشگاه و ... سرچ کردیم. برای آدرس آ م ر ی ک ا هم از آدرس همون دوستم در کالیفرنیا استفاده کردم. فرم رو که پر کردیم فرستادیم. (البته چون دیر متوجه شده بودیم کمی هم دیر فرستادیم 31 جولای) ما سفارت ابوظبی رو برای مصاحبه انتخاب کردیم چون شنیده بودیم که آمار یکضرب و کلیرهای ابوظبی بهتره، تفاوت هزینه کمی داشت که خیلی مهم نبود.
فصل پنجم: تکمیل مدارک قبل از سفر
بولتن 9 فوریه اومد و نامه دوم 24 فوریه ایمیل شد، مصاحبه مون افتاد واسه 14 آپریل. واسه ترجمه مدارک، یه سر رفتیم انقلاب، دومین دارالترجمه ای که دیدیم رو انتخاب کردیم و بسیار هم راضی بودیم. مدارکی که برای ترجمه بردیم: 1- شناسنامه 2 عدد، 2- کارت ملی 2 عدد ، 3- کارت پایان خدمت 1 عدد، 4- سند ازدواج 1 عدد ، 5 – مدارک تحصیلی دیپلم + پیش دانشگاهی+ مدارک دانشگاهی + ریزنمرات (خودم و همسرم) برای استفاده در آینده
همه ی اینها با مهر دارالترجمه رسمی و بدون نیاز به مهر دادگستری و وزارت خارجه . از هرکدوم از مدارک دو نسخه ترجمه قیمتش شد : 380
فردای تحویل مدارک قرار شد ترجمه ها رو برام ایمیل کنند و چک کنم. که چشمتون روز بد نبینه بععععله دیدم کلی اشتباه تو سند ازدواج و عدم تطابق مشخصات بین شناسنامه هامون و سند ازدواجمون وجود داره. تماس گرفتم با مترجم که گفت اصل سند الان جلوی رومه و این مشکلات از ما نیست بلکه تو اصل سند اشتباهه که ما تا اونروز متوجه نشده بودیم. حالا بگرد اون آقای محترم !!! عاقد گ ی ج رو پیدا کن که این اطلاعات رو از روی شناسنامه هامون اشتباه ثبت کردند تو عقدنامه روز عقد. بلاخره بعد از چندروز آمد و شد به دفتر این آقای محترم بخش های اشتباه رو تصحیح کردند و مهر برجسته زدند. و دارالترجمه هم ترجمه ها رو اصلاح کرد و پرینت گرفت و تحویل داد.
نکته اخلاقی: مدارک خود را با دقت خیلی خیلی خیلی زیاد، همیشه، چک کنید.
دیدیم با توجه به زمان مصاحبه مون(25 فروردین) بهترین زمان واسه گرفتن نامه تمکن مالی بعد از تعطیلات نوروزه. 15 فروردین به سراغ بانک مورد نظر رفتم(یک هفته قبل از پرواز) و گواهی تمکن رو مطابق با راهنمای اسپانسر، با قیمت دلار مبادله ای در دو نسخه دریافت کردم(یک نسخه 6200+500 نسخه دوم) ازم پرسیدند که گردش حساب رو هم میخوای که من چون نیازی نبود نخواستم. نامه تمکن به زبان انگلیسی بود و نیازی به ترجمه نداشت.
از اوایل فروردین برای گرفتن وقت دکتر به NMC ایمیل زدم. بعد از فرستادن ایمیل دوم بفاصله چندروز از ایمیل اول برام یه ایمیل خودکار اومد راجع به شرایط عمومی مدیکال. برای مکاتبه با NMC دبی از این آدرس استفاده کردم : appointmentdeiradxb@nmc.ae
در مورد عکس هم رفتیم نفری 12 تا عکس پرسنلی 5*5 برای لاتاری گرفتیم. 5 تا واسه NMC و 2 تا هم واسه سفارت. (هر سری 25 تومان)
مدارک رو در کیف طبقه بندی پاپکو جمع کردیم که روز مصاحبه پیدا کردن مدارک راحت تر باشه.
مدارک NMC: رو از روی سفرنامه بهداد عزیز نوشتم
1- نامه قبولی
2- پاسپورت
3- کارت زرد (جواب آزمایش های آبله مرغان، که نیاز نبود)
4- عکس پاسپورتی 5 عدد
5- هزینه هر نفر 525 درهم
6- محض اطمینان تاییدیه تاریخ مدیکال
7- آدرس تایپ شده ایران، امارات، آ م ر ی ک ا
مدارک لازم برای سفارت:
1- نامه قبولی
2- فرم 260 همه افراد کامل پرینت شده
3- پاسپورت
4- کپی پاسپورت (فقط صفحه اول )
5- ترجمه شناسنامه ها (به اضافه اصلش)
6- ترجمه کارت ملی ها (به اضافه اصلش )
7- ترجمه سند ازدواج 2 نسخه (به اضافه اصلش)
8- ترجمه کارت پایان خدمت (به اضافه اصلش)
9- گواهی تمکن (2 نسخه بنام برنده)
10- ترجمه آخرین مدرک تحصیلی و محض اطمینان ریز نمراتش (به اضافه اصلش)
11- عکس 2 قطعه
12- رزومه همراهتون باشه که در صورت لزوم ارائه بدین
13- پاکت جواب NMC ، ( برگه سفید روی پاکت ها و پاکت ایکس ری رو لازم نیست تحویل بدین)
14- به ازای هر نفر 330 دلار
فصل ششم: مقدمات سفر
با خوندن سفرنامه های دوستان اینجا و مشورت با سایر دوستان تصمیم گرفتیم برای سفر پرواز ماهان رو انتخاب کنیم و برای اقامت هم دبی رو درنظر بگیریم. کمی بوکینگ و بریم سفر رو خودم جستجو کردم ولی چون کریدیت کارد نداشتیم این موضوع رو کلا به یکی از دوستان همسرم سپردیم که آژانس داشتند که در نهایت بلیط سیستمی رفت و برگشت بهمراه سه شب هتل سه ستاره+ بهمراه صبحانه و نهار+ ویزا + بیمه و ترانسفر هتل و فرودگاه با هم شد نفری 1510000 . بلیط رفتمون شنبه 8:30 صبح و برگشتمون سه شنبه 19:55 عصر بود. امتیاز هتل مون در بوکینگ فک کنم 5/6 بود . و چون این سفر رو صرفا به دید یک سفر کاری میدیدم لااقل برای من که یک خانم هستم راحتیه هتل و دسترسیش به مناطق موردنظرم برام اهمیت داشت نسبت به زیباییش. البته غذاش هم خیلی مهم بود. تنها ایراد کاربرها به سروصدای کلاب هتل بود که ما با هماهنگی با همون دوستمون اتاقی در طبقه هشتم رزرو کردیم که اصلا سر و صدا اذیتمون نکرد. 10 ثانیه تا مترو فاصله داشت و این عالی بود. کلی مرکز خرید و سوپر مارکت در اطرافمون بود که اگه چیزی نیاز داشتیم بتونیم به راحتی تهیه کنیم. اینترنتش عالی بود و ما براحتی با استفاده از ف ی ل ت ر ش ک ن از وایبر استفاده می کردیم برای ارتباط با خانواده هامون. به نظرم هتل مون خیلی بهتر از 5/6 بود. غذاهاش هم بسیار عالی بود. هتل در میدون بنی یاس بود. و روبروی متروی بنی یاس. 4 تا ایستگاه با ایستگاه ابوهیل فاصله داشت که براحتی قابل تردد بود. فک میکنم ویزامون یه هفته طول کشید اون هم بخاطر تعطیلات نوروز ایران. برای ارز به سراغ بانک سامان رفتیم. که البته صبح پرواز، همه باجه های سامان، ملی و ملت فرودگاه خالی از مراجعه کننده بودند و هیچ مشکلی هم نبود. 5 روز قبل سفر رفتیم بانک سامان و همراه با مدارک زیر:
1) فیش عوارض خروج (که قبلش به مبلغ 75000 تومان برای هر نفر، در بانک ملی پرداخت کرده بودیم)
2) پاسپورت، 3) ویزا ، 4) بلیط هواپیما با مهر آژانس ، 5) مبلغ بصورت نقدی
6) وجود همه نفرات برای تحویل ارز یا شناسنامه ها
باید فرم پر کنید و مبلغ رو پرداخت کنید 300 دلار قیمت دلار مبادلاتی است با یک مقدار کارمزد و برای هر نفر باید 30 دلار آزاد هم تهیه کنیم . برای درهم به صرافی مراجعه کردیم با توجه به 1050 درهم هزینه مدیکال و 270 درهم هزینه ترانسفر ما 5100 درهم گرفتیم که 2500 درهمش به تهران برگشت. لوازم شخصی و دمپایی، لباس برای سفارت و روزهای مختلف و لپتاپ و شارژر ها و.... هم همه روز قبل در چمدون ها به همراه کیف مدارک که چند بار چک کرده بودیم جاسازی شد.پرینت سفرنامه آقا بهداد عزیز و محترم رو هم همراه برده بودم البته 
فصل هفتم: برنامه های موبایل
من تو گوگل مپ، قبل از سفر روی دبی زوم کرده بودم و مکانهای مدنظرم رو سیو کرده بودم که بتونم راحت تر مسیرهام رو پیدا کنم. همچنین تو سایجیک، نقشه امارات رو دانلود کردم و اون هم خیلی کمکم کرد. مخصوصا وقتی سوار تاکسی می شدیم و رانندگاه عزیز میخواستن مسیر رو دور کنند واسه کانتر بیشتر مسیر( به محض شنیدن صدای گوینده ی سایجیک تغییر مسیر میدادند و کوتاهترین مسیر ممکن رو انتخاب میکردند.) اپلیکیشن اتصالات رو هم ریختم ولی نیاز نشد چون سیم کارت اتصالات نگرفتیم و از اینترنت هتل که سرعتش هم خیلی خوب بود برای ارتباطات استفاده کردیم.
فصل هشتم: پرواز تا هتل
روز پرواز شد ساعت 5:30 خودمون رو به فرودگاه رسوندیم و رفتیم برای تحویل بار . بلیط و پاسپورت و عوارض خروج از کشور و حواله دلار( دم دست باشه) تو کیف دستی همسرم بود البته ما تمام مدارکمون هم داخل کیف دستی همسرم و همراه خودمون بود و با بارها تحویل ندادیم. بعد از تحویل بار ، رفتیم واسه دریافت ارز. همه باجه ها خلوت بودند و باجه سامان خلوت تر از بقیه.دلار رو تحویل گرفتیم و رفتیم کافی شاپ نشستیم و جاتون خالی کیک شکلاتی و کافی بسیار لذیذی خوردیم و منتظر زمان پرواز شدیم. (فک کنم دو نفرمون 40 تومن شد) پرواز دقیقا سر وقت انجام شد. در فرودگاه دبی در ترمینال 1 به راه افتادیم که با گذشتن از گمرک و دیدن چهره عبوس ماموران گمرک اماراتی !و EyeCheck که یک لحظه در یک دوربین روی ستون به فاصله 2 متریت باید نگاه میکردی کارمون در این بخش هم تمام شد. برای گرفتن سیم کارت اتصالات تصمیم جدی نداشتیم وقتی هم صرفش نکردیم گفتیم اگرهم لازم شد بیرون فرودگاه، تهیه میکنیم.
به راحتی از وایبر و واتس آپ و لاین استفاده کردیم البته VPN هم داشتیم رو گوشی هامون. البته سیم کارت اعتباری ایرانسلم هم روشن بود و رومینگش فعال بود که برای چند مکالمه کوتاه از ایران استفاده شد. آنتن داشت و خوب هم زنگ میخورد ولی خب هزینه ش زیاد بود. اینترنت ایرانسل خوب نبود اونجا.
چون ترانسفر داشتیم منتظر موندیم تا بیان دنبالمون... ولی متاسفانه نیومد( تنها اتفاقی که طبق برنامه سفرمون پیش نرفت همین ترانسفرمون بود که متاسفانه ساپورت نکردند ما رو) بعد از کلی معطلی در فرودگاه و تماس با هتل و هی گفتن که الان میاد و ده دقیقه دیگه و ... متاسفانه نیومد و ماهم رفتیم سراغ تاکسی ... همون ورودیش 25 درهم انداخت و بعد هم تا پایان مسیر به لطف سایجیک به 45 درهم رسید. ساعت 12 رسیدیم هتل و شاکی شدیم بابت ترانسفر که کلی عذر خواستن و البته گفتند اون آقا اصلا ترانسفر هتل نیست بلکه لیدر ایرانی ایه که با آژانس کار میکنه ولی سعی میکنند برامون پیداش کنند. ولی اتاقمون گفتند آماده ست و پسورد اینترنت دادند و رفتیم به اتاق.(تو هتل مبلغ 30 درهم بابت مالیات پرداخت کردیم) بعد از کمی استراحت اومدیم واسه نهار ... غذاهای دریایی یی که طبخ شون عالی بود و بسیار لذیذ. البته همانطور که دوستان هم اشاره کردند در سفرنامه هاشون، لهجه ی عزیزان آسیای جنوب شرقی باعث میشد که سخت حرفشون رو متوجه بشیم گاها. اتاقمون بسیار تمیز و راحت بود.بعد از نهار آماده شدیم واسه رفتن به مدیکال.
فصل نهم : مدیکال
حدود ساعت سه راه افتادیم بریم مدیکال(پاسپورتامون رو از هتل گرفتیم و بعد برگشتن از مدیکال بهشون تحویل دادیم)، فک کنم 4 تا ایستگاه با مترو ابوهیل فاصله داشت، خیلی زود رسیدیم و ساختمان روبه روی در مترو، NMC بود. دم در گفتیم که واسه مدیکال سفارت آمریکا اومدیم گفتند برین طبقه M . در طبقه M به سراغ پذیرش رفتیم و مدارک رو تحویل دادیم و فرمی برای آدرس بمن داد که پر کردم. البته آدرس رو تایپ شده با خودم برده بودم ولی تمیز و خوانا تو همون فرم مخصوص خودشون براشون نوشتم. فک میکنم ساعت 3:20 ما تو بیمارستان بودیم و چهارمین کیس مدیکال اون روز بودیم. بعد از پرداخت صندوق بابت عکس و آزمایش خون، رفتیم سراغ آزمایشگاه برای گرفتن خون و سپس رادیولوژی برای عکس قفسه سینه.
یه پرستار اومد و مارو تحویل صندوق داد که هزینه عکس و آزمایش رو بدیم و بهمون فاکتور دادند فاکتور رو بردیم رادیولوژی دادیم و نشستیم تو نوبت. تو این فاصله رفتیم آزمایش خون (واسه بیماری های مقاربتی) دادیم. بعد آزمایش، بر گشتیم رادیولوژی که نوبتمون شده عکس رو گرفتیم ودوباره انتظار. واسه رادیولوژی چیز فلزی همراهمون نباشه، و پیرهن رو فقط درمیارید و گان میپوشیم. بعد حدود یه ساعت پرستار اومد و دوباره بردمون صندوق پرداخت پول برای قد و وزن و فشار و ... بعد بردمون تو یه اتاق کوچیک و فشار و قد و وزن و BMI رو که کلا 1-2 سانت پایین تر میزنه و بعد بدون عینک و با عینک تست چشم میگیره. بعد دوباره انتظار... و بعد باز پرستار اومد و بردمون پیش شوکلا. شوکلا فارسی بلد بود، یه سری سوال پرسید ما هم جواب دادیم آبله رو پرسید که گفتیم مادرهامون میگن گرفتیم و قبول کرد اصلا جواب آزمایش ها رو که محض اطمینان برده بودیم نگرفت و واکسن هامون هم کامل بود. بعد هم پرستار خانم یکی یکی صدامون کرد واسه معاینه که خود شوکلا معاینه کرد و تمام. و قرار شد که ظهر دوشنبه جواب مدیکال رو تحویل بگیریم.
در حین مراحل مدیکال، ملیکا رو دیدیم که با مشتریهاش آمده بود . خودش آمد و سلام کرد و کارت رو داد گفتیم که میخواهیم با شما بیاییم اما به شرطی که تخفیف بدید از ما اصرار و از اون انکار.بلاخره واسه دو نفرمون 270 تا گرفت و همونجا مقداری بیعانه دادیم و قرار گذاشتیم واسه صبح سه شنبه ساعت 5 صبح.
یکشنبه و صبح دوشنبه هم کمی گشتیم و ظهر رفتیم واسه گرفتن نتیجه مدیکال. و عصرش باز رفتیم کمی دور دور 
در حین مراحل مدیکال با آقای ماتریکس هم آشنا شدیم که از بچه های همینجاست (همینجا براشون آرزوی موفقیت و شادی در تمام مراحل زندگیشون دارم)
فصل دهم : سفارت
شب قبل از مصاحبه واسه قرار فردا صبحمون با ملیکا هماهنگ کردیم. وقرارمون شد ساعت 4:30 صبح تو میدون بنی یاس، جلوی هتل. گفت که خودش میاد دنبالمون. شب وسایلمون رو کامل جمع کردیم چون فردا ساعت 2 باید اتاق رو تحویل میدادیم. مدارک رو چک کردیم. فک کنم یکی دو ساعت خوابیدیم بعد پاشدیم و آماده شدیم راس ساعت ملیکا اومد با یه ماشین فورد. سر راه، بنزین زد و رفتیم دنبال یه مادر که بهمراه دوتا دخترهاش واسه ویزای خانوادگی اومده بودند و اونها رو هم سوار کرد و رفتیم پیش به سوی ابوظبی. تو ماشین تونستیم بخوابیم . ملیکا مطمئن رانندگی میکرد و ماشین هم بسیار راحت بود . ساعت 6:30 رسیدیم جلوی سفارت. وسایل اضافمون رو تو ماشین گذاشتیم و ملیکا گفت همینجا منتظر میمونم و چون دبی کار دارم هرکی زودتر بیاد با ماشین دیگه ای که همسرش مسافرهارو آورده بود، زودتر برمیگردیم. همسرشون با یه ماشین دیگه با 4 تا مسافر اومد بود که یکیش همون آقای ماتریکس خودمون بود و باقی هم یه خانواده سه نفره(خانم ناهید +آقا+ بچه) که خانم برنده لاتاری بودند. که چند لحظه زودتر از ما رسیده بودند و روی نیمکتهای معروف بیرون سفارت نشسته بودند ما هم نشستیم و منتظر شدیم . تو مدت انتظارمون کیس های غیر مهاجرتی هم میومدن و یه سری دیگه از کیسهای مهاجرتی هم اومدند و نیمکتها پر شدند. مشغول صحبت با هم شدیم با کیس های دیگه آشنا شدیم. همسرم یکمی سر به سر خانم ناهید گذاشت که از استرسشون کم بشه. کمی با هم صحبت کردیم و از شرایطمون گفتیم. فن هایی جلومون بودند که مشغول کار بودند و هما رو کمی خنک میکردند.( سر صبح) کلا خوب بود و مشکلی وجود نداشت. من و همسرم لباس مرتب و اسپرت پوشیده بودیم. ساعت 7:30 نگهبان هندی اومد و نامه های دوم رو چک کرد و همه رو به صف کرد ما بعد از خانواده خانم ناهید و آقای ماتریکس بودیم( کیس سوم بودیم) راهنماییمون کردند به سمت گیت ورودی. پاسپورت و نامه دوم رو دادیم داخل گیت و یه خانمی چک کردند و پس دادند و به داخل راهنمایی کردند. کمربند و ساعت و شونه های فلزی سرم رو تحویل دادیم بهمراه کیف مدارک و از دستگاه رد شدیم. و همشون رو بهمون برگردوندند و راهنماییمون کردند به سمت سالن بعدی و به همون ترتیب نشستیم. ساعت 8 گفتند که به سالن اصلی بریم از حیاط سفارت گذشتیم و وارد سالن شدیم. ورودی سالن پرسیدند که چه نوع ویزایی ؟ و گفتم که لاتاری و فیش با شماره 3 تحویلمون دادند. هوای داخل سالن خوب بود.(داخل سالن سرویس بهداشتی ایرانی و فرنگی موجود هست اینو واسه عزیزانی میگم که شاید کمی استرس داشته باشند خیالشون از این بابت راحت باشه) کمی منتظر موندیم فک کنم 8:30 بود که شروع کردند به صدا کردن شماره ها... خانم ناهید که رفتند مدارکشون رو تحویل بدند، متاسفانه عکس یکی از اعضای کیسشون مشکل داشت که ایشون ناچار شدند از خانم ملیکا کمک بگیرند و عکاسی پیدا کنند اون وقت صبح و عکس گرفتند و برگشتند سفارت (بنده های خدا کلی هم استرس تحمل کردند) آقای ماتریکس هم در این بین رفتند یه باجه دیگه و مدارکشون رو دادند. نوبت ما هم که شد من رفتم و همه مدارک رو که از قبل کاملا مرتب دسته بندی شده بود تحویل دادم و با اینکه به باجه اون خانم تپل و بداخلاق رفته بودم فارسی بلد بود ولی صداش جیغ جیغی بود ولی با من خیلی خوب برخورد کرد و محترمانه، چون تعللی تو کارم نبود(فقط فرد برنده باید بره پایه باجه) فرم 260 رو هم نخواست هرچند که ما برده بودیم. بهم گفت برو باجه 1 و 660 دلار رو پرداخت کن. صندوقدار خیلی مودب بود و 660 دلار رو خورد بهش دادم و تشکر هم کرد(فارسی بلد نبود) و فیش رو تحویل داد. فیش رو به مسئول باجه تحویل مدارک دادم و گفت منتظر برید انگشت نگاری که با همسرم رفتیم یه خانم مسئول باجه انگشت نگاری بود که خیلی هم خوش برخورد بود چهره مون رو با پاس هامون چک کرد و بعد انگشت نگاری طبق راهنمای مانیتور جلوی رومون. و بعد نشستیم و منتظر موندیم. یه اتاق برای مصاحبه وجود داشت خب خانم ناهید که رفته بود بیرون سفارت. قاعدتا باید آقای ماتریکس رو صدا میکردند ولی ما رو صدا کردند واسه مصاحبه بعنوان نفر اول !!!! شماره روی مانیتور هم شماره 3 رو نشون میداد، دیدیم بععععله نوبت ماست... ولی متاسفانه در اتاق مصاحبه قفل بود و رفتیم سراغ باجه و گفتیم که در قفله بلاخره رفتیم داخل و آقای استیو در انتظارمون بود یه مرد مو طلایی، قد بلند با چشمهای آبی و البته کمی ریش طلایی. با پیراهن آبی و کراوات تو اتاق پشت شیشه ، پشت کامپیوترش نشسته بود. (چون زودتر صدامون کرده بودند و در هم قفل بود کمی هول شده بودیم اون هم مایی که اینقدر ریلکسیم :
فصل یازدهم: مصاحبه
یه اتاق سه در دو بود فک کنم با دو صندلی چرخان رو بروی شیشه که اونورش جناب استیو در انتظارمون بودند برای مصاحبه. سلام کرد. و ما گفتیم هلووووو. گفت: صبح بخیر ، ما گفتیم : گووود مرنییییینگ :-D
الان که دارم اینو مینویسم خودم از خنده روده بر شدم که البته همسرم میگه ما نه بگو من ، البته درست میگه 
بهش سلام صبح بخیر گفتیم و نشستیم. عکسهامون رو با پاسپورتهامون چک کرد. و گفت قسم میخورید که هرچی نوشتید و اینجا میگین راسته که همسرم قسم خورد و من گفتم البته یه سری اشکالات تو فرم اولیه مون بود که گفت: چه اشکالی؟ براش گفتم و گفت موردی نداره اونها. سوال و جواب شروع شد:
- شما خانم .... ؟ ..... گفتم: بله
- شما برنده لاتاری هستید، بهتون تبریک میگم ... گفتم: ممنونم
- شما آقای ....؟ .... بله
- چند وقته ازدواج کردید؟ ...... گفتم: از فوریه 2013
- ازدواج اولته؟ .... گفتم: بله
- شما فوق لیسانس گرفتی؟ ..... گفتم: بله
- گفت : چی خوندی؟ .... گفتم: فیزیک
- گفت: لیسانس چی خوندی؟ .... گفتم: فیزیک
- برگشت تو چشمام گفت : هسته ای؟ .... گفتم: نه... اتمی
- با تعجب نگا م کرد ...... منم براش به انگلیسی گفتم : فیزیک هسته ای نه، فیزیک اتمی با گرایش لیزر، پلاسما و اپتیک
- پرسید کدوم دانشگاه؟ ...... باز پاسخ دادم ....
- پرسید: کارت چیه؟ ....... گفتم: تدریس می کنم
- گفت : کجا؟ ...گفتم که بصورت خصوصی در منزل و البته تو دانشگاه هم بصورت غیررسمی تدریس میکنم
- گفت: یعنی استادی؟  ............... منم ناچارا گفتم: رسمی نیستم
- گفت: تمکن مالی تون چقدره؟ .......... به ریال بهش گفتم
- گفت: اوکی و بعد رو به همسرم پرسید:
- چی خوندی؟ ..........گفت : برق
- کارت چیه؟ .........گفت : طراحی
- گفت: یعنی مهندسی؟ گفت : بله
- سربازی کجا بودی؟ گفت: س...
- تو چه ارگانی؟ .....
در حین پرسیدن مدام تایپ میکرد، و بعد هم پاسپورت هامون رو با مدارک اضافه مون از زیر شیشه تحویلمون داد  و من این شکلی شدم...
بهمون برگه آبی رو داد و گفت : از تو این سایت وضعیتتون رو چک کنید... همسرم پرسید: امیدی هست؟ گفت: بعله... این واسه شما ایرانی ها یه پروسه عادیه و باید طی بشه بین 2 تا 5 ماه طول میکشه. ما هم تشکر کردیم و اومدیم بیرون. کل مصاحبه مون چند دقیقه ای بیشتر طول نکشید. بیرون اتاق مصاحبه همسفران میپرسیدند چی شد؟ گفتیم برگه آبی و کلیرنس، که همه اظهار ناراحتی میکردند. بعد ما ماتریکس رفت تو اتاق و در همین لحظات خانم ناهید هم رسید با عکس جدید و مدارکش رو تحویل داد. ما هم از دوستان خداحافظی کردیم و از سفارت خارج شدیم . و پیش بسوی ملیکا. چند دقیقه ای منتظر شدیم تا ماتریکس هم با برگه صورتی اومد و خوشحال و شادمان به ما پیوست.... خداروشکر ماتریکس تونسته بود یه ضرب بگیره ویزا رو البته قابل حدس هم بود... با ملیکا حرکت کردیم به سمت دبی. فک کنم 11:30 هتل بودیم جمع و جور کردیم و کمی استراحت کردیم و اتاق رو ساعت 13 تحویل دادیم و به سمت فرودگاه رفتیم. تصمیم گرفتیم نهار رو تو فرودگاه بخوریم که خیلی هم خوب بود.
فصل دوازدهم : حمل و نقل
هزینه تاکسی فرودگاه موقع برگشتمون ورودیش 20 درهم بود که با حساب تاکسیمتر فک کنم کلا شد 35 درهم. من در تمام مسیرهایی که از تاکسی استفاده میکردیم سایجیک مون روشن بود. برای رفت و آمد داخل شهرمون هم که از کارت نقره ای مترو استفاده کردیم که اون هم بسیار خوب بود و تو ایستگاه مترو از باجه مربوطش تهیه کردیم.(برای 4 روز، 50 درهم دو عدد کارت که فک میکنم در هرکارت 19 درهمش قابل استفاده بود و شارژ مجدد نفری 30 درهم) در ورود و خروج هم باید کارت بزنید. ما از اتوبوس استفاده ای نکردیم. خوردن وآشامیدن در مترو ممنوع بود جریمه داشت و همچنین از خودبیخود بودن ;-)
از نظر تفریحات هم، ما اصلا به این سفر به جنبه ی تفریحی نگاه نمی کردیم ضمن اینکه اصلا دوست نداشتیم تو کشوری که این همه آدم چینی و پاکستانی و هندی و بنگلادشی رو به عنوان نیروی کار به استثمار گرفتند و خودشون تو برج هاشون در حال خوشگذرونی هستند تفریحی کنیم واقعا بهمون خوش نمی گذشت. با مترو رفتیم به دبی مال سر زدیم بعد پیاده شدن از مترو، روی کانوایرها رفتیم تا رسیدیم، قیمت ها هیچ نوع حراجی هم نداشت. کمی گشتیم و رفتیم و آکواریوم دبی رو دیدیم.
فصل سیزدهم: برگشت به خانه
حدود ساعت دو به فرودگاه رسیدیم و رفتیم نهار سفارش دادیم و خوردیم. همسفرهامون هم یکی یکی پیداشون میشد البته یه خانواده ی ویزای خانوادگی ایرانی که هم ویزاهاشون رو گرفته بودند، تو فرودگاه دیدیم و ما کلی از خوشحالی اونها خوشحال شدیم. کمی با هم حرف زدیم و کمی هم رو صندلی ها استراحت کردیم و بعد پذیرش شدیم و وسایلمون رو تحویل دادیم و بعد از عبور از گمرک و مهر خروج، رفتیم سراغ فری شاپ فرودگاه. چند تا عطر خریدیم. مقداری شکلات و تنقلات که از نظر کیفیتی هم خیلی خوب بودند بنظرم تو فصلی که ما رفته بودیم، خرید تو دبی اصلا بصرفه نبود و هرچیزی رو با همون قیمت شاید هم ارزونتر میتونستی تو تهران تهیه کنی بهمین خاطر درگیر خرید نبودیم. پروازمون 19:55 بود، فک کنم ساعت هفت دم گیت بودیم و بعداز انتظار کوتاهی سوار شدیم. پرواز بدون تاخیر بود. ساعت 22:30 بوقت تهران، نشستیم تو فرودگاه. گمرک و مهر و رد کردن چمدونها از زیر دستگاه. البته به کیف های دستی کار نداشتند و میتونستیم با خودمون ... بیاریم که البته ما نیاوردیم. و بعد از اون چک کردن سایت و انتظار برای کلیری. همون موقع تصمیم برای پیک آپ ویزا با ملیکا گرفتیم که دیگه دبی ( شهر زیبایی های تصنعی) رو نبینیم و از طرفی به خانم ملیکا هم تا حدودی اطمینان پیدا کرده بودیم.
یه بخش خیلی خوب از این سفر آشنایی با دوست خوبمون خانم دکتر ژیلا بودند که تو فرودگاه با خودشون و خانواده محترمشون آشنا شدیم.
سایت ابوظبی فردای مصاحبه، کیس ما رو شناخت ولی به نام همسرم(کیس اصلی من بودم) و دوروز بعد مصاحبه برام ایمیل اومد از طرف سفارت ابوظبی که براشون رزومه بفرستم ولی کیس نامبرم رو اشتباه زده بودند. که کیس نامبر رو تو سایت سفارت ابوظبی زدم و دیدم مربوط به خانم ناهیده. با ایشون تماس گرفتم و بهشون خبر دادم که مثل اینکه از شما رزومه میخوان ولی اشتباهی بمن ایمیل زدند ایشون هم با سفارت مکاتبه کردند، و بهشون گفتند که رزومه نمیخوان ازشون. و بعد من به سفارت ایمیل زدم و ماجرا رو گفتم که بهم پاسخ دادند که عذر میخواییم و اشتباه شده و شما برای ما رزومه تو بفرست(درصورتیکه روز مصاحبه هم ازم رزومه گرفته بودند) و اون اشتباه تو اسم توی سایت سفارت ابوظبی هم موردی نداره. بلاخره رزومه رو فرستادم. و چندبار هم تو این مدت آپ داشتم بخاطر ایمیل هایی که فرستاده بود و بلاخره یه آپ شبانه و بعد از 33 روز از مصاحبه، من نفر اصلی کیس کلیر شدم تو تاریخ 17 می، و پیک آپ کردیم ویزا رو. که تو تاریخ 27 می ویزام ایشود شد و بعد از چند روز پاسپورتم دستم رسید و حالا در انتظار برای کلیری همسرم هستیم.
کیس: 2015AS000043XX
،مشاهده قبولی: 16 JUNE،ارسال فرم260: 31 JULY،کارنت: 9 FEBRUARY،نامه دوم: FEBRUARY 24،مصاحبه:APRIL 14ابوظبی،افراد کیس:دو نفر
کلیر: 17می نفر اصلی
نامه کلیری همسرم:20سپتامبر
کلیر همسرم(سربازی س):30سپتامبر
اولین ورود:8اکتبر-لس آنجلس
ارسال مدارک پاس سفید:13اکتبر
ایمیل تایید:16اکتبر
دریافت نامه اول:21اکتبر
دریافت نامه دوم:5 نوامبر
انگشت نگاری:16 نوامبر وقت تعیین شده(9 نوامبر انگشت نگاری شدیم)
گرین کارت همسرم:15نوامبر 2015
برگشت: 16 نوامبر
گرین کارت خودم:14 می 2016
کار خوبه خدا درست کنه...تسلیم تسلیم

خب بلاخره منم امشب اومدم كه دينم و به بچه هاي و سايت مهاجرسرا ادا كنم !
اينقدر سفرنامه هاي امسال بچه ها كامل و مو به مو توضيحات و دادن ، فكر نميكنم چيز ديگه اي مونده باشه كه من بگم ! فقط اينكه يه نكته رو لازم ميدونم به كسانيكه نوزاد دارن بگم و من خودم خيلي گشتم تو سايت و سفرنامه ها و كسي به اين موضوع اشاره نكرده بود! من چون تو همه سفرنامه ها خونده بودم كه هيچ چيزي جز مدارك نميتونيم همراهمون به داخل سفارت ببريم، و يه پسر ٤ ماهه دارم ، همش نگرانيم اين بود كه لوازم بچه و كرير يا كالسكه ميتونم ببرم يا نه ! چون نگه داشتن يه بچه تو اون سن همش تو بغل چند ساعت واقعا غير ممكن بود برام ! ولي خوشبختانه به ما اجازه دادن كه خارج از نوبت ( البته من اينو نميدونستم وگرنه از ساعت ٦:٣٠ تا زمانيكه نوبتمون بشه با بچه تو ماشين نمي موندم ) با كاسكه و لوازم بچه بريم داخل و همين جا اين خبر خوش و به تمام بچه دارها ميدم كه با لوازم كامل بچه تون و بدونه استرس به سفارت برين !
سوالاتي كه افيسر پرسيد( از شوهرم كه برنده اصلي هست) :
الان تو ايران مشغول به چه كاري هستين ؟
قبلا چيكار ميكردين؟
سربازي كجا بودين ؟ ژاندارمري ، سپاه ، ارتش ؟البته همسرم خداروشكر ارتش خدمت كرده .
از من هم همين سوال و كرد كه بهش گفتم الان چهار ماهه كه سختترين كار دنيا رو ميكنم ( بچه داري ) . و خنديد و پرسيد شبا ميخوابه كه گفتم نه ! گفت طبيعيه تا شش ماه و خنديد و به شوهرم گفت همه چي خوبه فقط ما بايد يه سري چيزا رو چك كنيم و دو ماه ديگه سايت و چك كنيد و كاغذ آبي و داد دستمون !
به همين كوتاهي و راحتي ! البته شوهرم داشت سكته ميكرد از استرس!

به اميد كلير شدن خيلي زود همه بچه ها و ما !
Case n. : 2015AS35$$ / سفارت:آنكارا>>>>ابوظبي / ارسال فرمها: اواخر اكتبر / كارنت: اوايل ژانويه / مصاحبه : ٢٦ مي / تعداد افراد كيس : الان سه نفر ? / برنده اصلي:همسرم / AP:٢٦ مي / UD :٢٩ مي /UD برنده اصلي از سيس: ٧ جولاي /٦ اگوست هردو فقط براي برنده اصلي /10 اگوست همه افراد كيس از سيس /8 سپتامبر آپديت برنده اصلي / 9 سپتامبر آپ هر سه نفرمون و ايميل از سفارت ابوظبي!


خدايا شكرت!!!!!!! اين كليري و قسمت همه بكن زودتررررررررر!
سلام بر دوستای گلم

من سفر نامه ی خودم رو سعی کردم تقریباً جامع در یک فایل جا بدم و برای دانلود بزارم. دوستان کمی و کاستی زیاد هستش اگر نکته ای هست در پیام خصوصی بهم تذکر بدین تا تصحیح کنم.

امیدوارم کمک خوبی باشه.

چون هر قسمت از برنامه ریزه کاری های خاص خودش رو داره، در حال آپدیت فایل تا تکمیل شدن تمام قسمت ها هستم، هر بار تغییر رو با تذکر تاریخ اعلام می کنم

آپدیت 1.2

لینک سفر نامه مستقیم

در صورت کار نکردن لینک بالا :
لینک سفر نامه غیر مستقیم

نحوه دانلود غیر مستقیم:
1. روی لینک فایل راست کلیک کرده و مسیر رو در پنجره ی جدید باز کنین.
2. در صفحه ی جدید، بر روی دانلود فایل با سرعت پایین کلیک کنین.
3. ثانیه هایی که ذکر شده رو منتظر بمونین.
4. با تمام شدن ثانیه ها و ظاهر شدن گزینه دانلود فایل بر روی آن کلیک کنین تا دانلود فایل شروع بشه.
پست شماره ی یک

خوووووب درووود بر همگی دوستان، اول منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب رحمت است و به شکر اندرش مزید نعمت ، در مقابل اوستا کریم هیچی ندارم که بگم حتی در حدی نیستم که بتونم از نعمتاش تشکر کنم ولی خیلی مخلصیم داش کریم Cool ، و تشکر ویژه خدمت دوستان گل مهاجرسرایی و همیشه آماده ، اونقدر زیادین که سخته همه رو اسم ببرم ولی آقای ورچندی ، رضا ، بهداد ، عجب خان ، و البته لاله بانو و ....... ، سفر نامه اکراین میشه و تقدیم حضورتون میشه امیدوارم که مفید فایده افتد Big Grin ، چی گفتم این آخر کارو Tongue ، خوب بریم سر اصل موضوع ، سفر نامه رو قسمت قسمت مینویسم و نکات مربوط به هر بخش رو هم میگذارم که خودمم برام سوال بودن ، گر چه همه اینجا استادن ولی میخوام یه جوری بنویسم که برای دوستان بعدی منبع خوبی باشه و پیشنهاد میکنم دوستانی که در آینده مصاحبه دارن به نکته هایی که میگم توجه کنن چون به جز تجربه عملی خودم مهر تایید خیلی دیگه از دوستان هم خورده ، خوب ::


بخش اول برنده شدن و پر کردن فرم DS 260

من هم مثل بقیه وقتی سایت رو باز کردم دیدم نوشته you have been randomly selected گفتم خدایا وقت شوخی نیستا Rolleyes اگه سر کاریم سریع یه ۲ -۳ دقیقه control+Z بزن تا نرفتم تو جو که بعد خودت باید فقط درم بیاریا ، دیدم نه مثکه واقهی واقهی هست Smile ، خلاصه رفتیم سراغ تحقیق و بررسی و دیدیم باید فرم دی اس ۲۶۰ پر کنیم، بنابراین رفتم ببینم که چه جوری باید درست این رو پر کرد، خیلی سخت نیست و راهنمای پر کردنش رو هم تو همین سایت و هم تو سایتای دیگه مربوط به مهاجرت راحت میتونید پیدا کنید معمولا یه سمپل کلی هم خود سایت دولت آمریکا میده البته فرقی نداره شما سرچ کنید چه سمپلش چه راهنمای تصویری پر کردنش فراوانه، فقط چند تا نکته که به نظرم میرسه رو میگم :

1 : اگر قبلا اسم یا فامیل دیگری داشتید باید اون رو تو قسمت others در بخش name بنویسید ، این شامل maiden name هم میشه یعنی همون نام خانوادگی اصلی خانم ها پیش از ازدواج (این رو خود کی سی سی بهم گفت )

۲ : هنگام وارد کردن اطلاعات شغلی باید از بین category های موجود یکی رو انتخاب کنید پس از قبل در بیارید که شغل شما تو کدام دسته قرار میگیرد.

۳ : تو نامه ی قبولی یه سفارت پیش فرض در نظر گرفته شده براتون که میتونید اگر خواستید تو دی اس ۲۶۰ تغییرش بدید یا همونو بنویسید، گر چه تا نامه ی دوم نیاد قطعی مشخص نیست که کدام سفارت هستید، در این مورد دقت کنید که اگر اطلاعات محل سکونت فعلیتون جایی به غیر از ایران نباشد نمیتونید به جز سه سفارت ابوظبی و آنکارا یا ایروان جای دیگه ای رو انتخاب کنید، یعنی اگر انتخاب کنید هم تاثیر نداره.

۴: اگر محل زندگیتون رو قبلا عوض کردید تو اطلاعات مربوط به سکونت هم قبلی هم کنونی رو باید وارد کنید، گزینه ی اد رو بزنید و وارد کنید.

۵: در آخرهای فرم راجع به شماره ssn پرسیده ، یه جورایی همون شماره ملی خودمون هست ، اولش پرسیده شما ssn دارید که باید بزنید نه (دقت کنید داره راجع به عمه ریکا سوال میکنه ها نه اینجا، گیج نشید ) ، بعد پرسیده ssn میخواهید یا نه که باید بگید آره (دقت کنید اگه این رو بگید نه بعد از ورود به آمریکا باید برید پی گیری کنید و دیگه خودکار صدور ssn تون به جریان نمیفته) ، و آخرشم اجازه گرفته که اطلاعات شما رو بفرستیم ادارات مربوطه برای ssn که باز باید بگید بببههله .

فعلا چیز دیگه ای تو ذهنم نیست اگر چیز خاصی بود بپرسید یا اگر چیزی به ذهنم رسید اضافه میکنم .

بخش دوم تا زمان مصاحبه چه مدارکی باید آماده شوند

مهمترین مورد واکسیناسیون هست، مخصوصا واکسن هایی که چند دوره دارن و مخصوصا کسانی که کیس نامبرشون کمتر از ۳۰۰۰ هست چون تو ماه های اول مصاحبه دارن باید به محض اینکه دیدن برنده شدن شروع کنن به واکسن زدن ، جزئیاتش رو تو بخش دوم میگم ، مورد دوم مدارک تحصیلی هست ، شما باید حتما اصل آخرین مدرک تحصیلی که تو فرم دی اس ۲۶۰ وارد میکنین رو روز مصاحبه همراه داشته باشید بنابراین اگر آماده نیست حتما دنبالش باشید ، و البته اگه کسی تحصیلات ۱۲ ساله رو نداره همونطور که میدونید باید با حداقل تجربه کاری ۲ ساله تو ۵ سال گذشته شایستگی دریافت ویزا رو کسب کنه بنابراین برای این دسته از دوستان نامه اشتغال به کار جزو مدارک اصلی خواهد بود و مدرکی که ثابت کنه کار شما تخصصی هست و تجربه ۲ ساله نیاز داره که در این مورد اطلاعی ندارم ولی احتمالا باز باید یه چیزی از همون محل کار بگیرید . مورد سوم که البته مخصوص آقایون هست اجازه خروج از کشور هست که یا باید پایان خدمت داشته باشن یا معافیت از هر نوعی نکته ی مهم اینه که گویا معافیت موقت تحصیلی هم قبوله فقط باید یه وثیقه بگذارن و احتمالا قیدش رو بزنن و برن، خلاصه که اگر باید برید دنبال معافیت یا کارتتون گم شده یا هر چی این رو آماده کنید بهترین منبع هم برای این مورد نظام وظیفه هست چون هر روز یه قانون جدید هست، راستی دوستانی که مثل من پاسپورت ندارن یا در زمان مصاحبه مهلت پاسپورتشون کمتر از ۶ ماه هست درخواست پاسپورت هم بدن که بدون اون حتی فرم دی اس ۲۶۰ رو هم نمیتونید پر کنید >> پلیس+۱۰ .

بخش سوم بعد از دریافت نامه دعوت به مصاحبه و آماده شدن برای سفر

خوب شما نامه دعوت به مصاحبه رو که گرفتید دیگه باید دنبال آماده شدن برای سفر باشید ، دونه دونه میگم :

۱ . تمام مدارک مورد نیاز برای مصاحبه رو که احتمالا تا اون موقع دیگه آماده کردید بدید برای ترجمه ، توی ترجمه هر مدرکی رو که ترجمه میکنن یه کپی A4 ازش رو بهش پانچ میکنن دقت کنید اندازه مدارک هر چی هست روال مرسوم سفارت کپی A4 هست .

مدارک مورد نیاز برای سفارت :
۱-۱. مدارک تحصیلی تا آخرین مدرک ، یعنی مثلا دیپلم ، پیش دانشگاهی ، لیسانس.
۱-۲. ریز نمرات تمام مقاطع (البته این دو مورد اول رو احتمالا همش رو ازتون نمیگیرن ولی توصیه شده همراتون باشه اگرم نگرفتن بعدا توی عمه ریکا بدردتون میخورن، مهمش آخرین مدرک هست)
۱-۳. ترجمه تمام مدارک شناسایی شامل : شناسنامه ، کارت ملی ، واگر دانشجو هستید و در دی اس ۲۶۰ اعلام کردید کارت دانشجویی و برای آقایون هم که پایان خدمت یا معافیت
۱-۴. کسانی که ازدواج کردن : سند ازدواج
۱-۵. ۲ قطعه عکس ۵*۵ برای هر نفر
۱-۶. نامه ی تمکن مالی
۱-۷. ۳۳۰ دلار آمریکا برای هر نفر
۱-۸. اصل پاسپورت و احتیاطا یکی دو تا کپی A4 از صفحه اول برای هر نفر
۱-۹. بسته ی پلمپ شده ی مدیکال
۱-۱۰. پرینت نامه ی دعوت به مصاحبه
۱-۱۱. پرینت کانفرمیشن فرم دی اس ۲۶۰

خوب اینا مدارک اصلی بودن ، حالا یه سری مدارک میگم که تا زمانی که ازتون نخاستن ندید ، دقت کنید که اونجا یکی از باجه های تحویل مدارک هست که بهتون نمیگه چی بدین ، میگه تمام مدارکتون رو بدید من خودم هر چی لازم باشه بر میدارم اگر خوردید به این فقط همون ۱۱ موردی که گفتم رو بدید بهش و اینایی که الآن میگم فقط در صورتی هست که ازتون بخان :

۱-۱. عدم سو پیشینه
۱-۲. نامه ی اشتغال به کار (البته برای کسانی که مدرک تحصیلی ارائه میدن ولی اگر میخاین از طریق تجربه ی کاری ویزا بگیرید این جزو مدارک اصلیتون خواهد بود)
۱-۳. پرینت کامل فرم دی اس ۲۶۰
۱-۴. CV ( این رو معمولا از کسانی که تحصیلات تکمیلی دارن یا سفر خارجی رفتن میخان اگر لیسانس هستید یه چیز خیلی ساده آماده کنید و فقط همراتون باشه ولی بعید هست بخوان )
۱-۵. تهیه یه فرم ساده با عنوان CONTACT شامل آدرس ایران، آمریکا، امارات به همراه شماره تلفن+ همون ایمیلی که تو فرم دی اس ۲۶۰ اعلام کردید و برای کارهای مربوط به مهاجرتتون استفاده میکنین (این اطلاعات رو تو ان ام سی ازتون میخوان ولی ممکنه فرم خودتون رو قبول نکنن که سریع از رو فرم خودتون فرم اونجا رو پاکنویس میکنید ، ضمن اینکه تو سفارت هم بسته به شرایط کیس ممکنه بخان ازتون که تا گفتن فرم رو تحویلشون میدین)

حالا نکات :
۱-۱* . برای بردن مدارک به داخل سفارت بهترین راه تهیه یک Expanding File هست که بدون هیچ مشکلی میگذارن ببرید تو و خیلی هم شیک هست، راحت مدارکتون رو توش دسته بندی کنید و آماده تگ هم بزنید که اونجا راحت باشید، همین منظم بودن باعث میشه اونجا استرس نداشته باشید چون در باجه ها شلوغه و خیلی وقت ندارید. پیشنهاد میکنم مدارکی که غیر ضروری هستن رو جدا بگذارید تو آخرین فایلش که اونجا تو دست و پاتون نباشن : [عکس: PJPzS.jpg] ، البته خیلی ها هم با همون پاکت ان ام سی آمده بودن :

[عکس: zReTp.jpg]

۱-۲* . دلار خرد برای ۳۳۰ دلار رو همراه داشته باشید و ۳۳۰ دلار رو هم بگذارید توی همین کیف مدارک
۱-۳* .هیچ کدام از مدارک برای مصاحبه احتیاج به تاییدیه هیچ ارگانی ندارن، فقط و فقط‌ مهر مترجم رسمی کفایت میکنه (البته اگر کسی میخواد بعد اونجا ادامه تحصیل بده ، بعدا مدارک تحصیلی که نگرفتن رو بده تایید کنن)
۱-۴* . منظور از روتوش نشدن عکس حذف نشدن آثار بارز در چهره هست مثل خال یا لک خاصی ، ولی اگه بدین یه روتوش خیلی ملایم کنن مهم نیست فقط تاکید کنید چیزی رو از تو چهرتون حذف نکنن.
۱-۵* . آقایونی که معافیت تحصیلی دارن به جای کارت پایان خدمت کپی فیش وثیقه رو همراه نامه اشتغال به تحصیل یا کارت دانشجویی بدن ترجمه کنن ببرن همراشون ، نامه اشتغال به تحصیل رو هم همین جوری به نام یه جایی بگیرید ، اونجا خودشون میدونن دانشگاه به نام سفارت نامه نمیده.

۲. خوب اونجا که رفتید همون روز اول باید تشریف ببرید NMC و کارهای مدیکالتون رو انجام بدید، معمولا میگن تعیین وقت قبلی احتیاج نیست و واقعا هم برید کارتون رو راه میندازن ولی من ترجیح دادم ایمیل بزنم و درخواست وقت کنم، معمولا یا جواب نمیدن یا دیر جواب میدن ولی خودم ۵ بار، دقت بفرمایید ۵ بار دقیق همون ایمیل رو فوروارد کردم هی براشون تا آخر جواب دادن ، جواب ندن هم ملالی نیست شما همون ایمیل رو که هی فوروارد کردید پرینت کنید و ببرید، اگر ۱ درصد دیدید کارتون گیر کرد ایمیل رو رو کنید و با خشیانت بگید اصلا چرا ایمیل جواب نمیدید، هان ؟؟؟ Tongue ، بعد میترسن کارتون رو راه میندازن Big Grin ، اینم متن ایمیل و آدرس تعیین وقت >>
[عکس: hrKso.jpg]
و شماره مخصوص تعیین وقت : ۰۰۹۷۱۴۲۳۳۹۹۶۶ و ۶۷

اینم مدارکی که ان ام سی ازتون میخواد :
۲-۱. نامه دعوت به مصاحبه
۲-۲. کارت زرد واکسیناسیون (من کپی رنگی ازش گرفتم بردم ولی خوششون نیومد از رنگی خودشون یه سیاه سفید گرفتن)
۲-۳. اصل پاسپورت
۲-۴. اطلاعات آدرس ایران و آمریکا و امارات با شماره تلفن و ایمیلتون (شما یدونه دیگه از همون فرم کنتاکت که گفته بودم رو ببرید قبول کردن که هیچ، نکردن هم سریع کپی پیست )
۲-۵. نفری ۵ قطعه عکس ۵*۵
۲-۶. نفری حداقل ۵۲۵ درهم پول (واکسیناسیون اگر بخواهید : واکسن سفر مجردی ۱.۵ میلیون تومن که حالا بعد میگم تو قسمت ان ام سی جریانش چی هست ، آبله مرغون ۲۵۰ درهم ، بچه های ۲ تا ۱۴ سال تست سل دارن که میشه ۳۰۰درهم )
۲-۷. اگر ایمیل زدید پرینت ایمیل تعیین وقت

ادامه سفرنامه در پست شماره دو

پست شماره ی دو

ادامه بخش سوم بعد از دریافت نامه دعوت به مصاحبه و آماده شدن برای سفر ...


۳. گرفتن بلیط و ویزا و هماهنگی هتل :
هتل که یه چیز سلیقه ای هست ، این سایت های ** الی گشت ** ، ** بریم سفر ** ، هم در این زمینه بین مهاجر سرایی ها خیلی باب بود , ** بوکینگ ** هم که دیگه احتیاج به معرفی کردن نداره. ولی ویزا رو از ۱۵ روز قبل از پرواز حتما درخواست بدید ( قیمت پای خود آژانس ۲۴۰ درهم فکر کنم در میاد ، دیگه به شما از ۲۸۰ - ۲۹۰ درهم تا ۳۱۰ - ۳۲۰ تومن میدن ، هر چی کرمشون باشه ، خودم ۲۹۰ تومن گرفتم ). ** صحت ویزاتون رو هم میتونید از طریق این لینک چک کنید ** ، پرواز رو ولی پیشنهاد میکنم تا ۱۰ روز مونده به پرواز اوکی نکنید چون هم دیده شده زمان مصاحبه رو سفارت در حد چند روز تغییر داده و هم مخصوصا اگر دارید با پرواز های ایرانی مثل ماهان یا دور از جون آسمان Sad میرید ممنکه کنسلی یا تغییر ساعت پرواز داشته باشن.

و نکات :
۳-۱*. اونجا مترو خیلی میتونه تو هزینه های رفت و آمدتون تاثیر داشته باشه بنابراین پیشنهاد میکنم هتلتون رو نزدیک مترو بگیرید
۳-۲*. شرایط کیس شما تقریبا قابل پیش بینی هست که باید با توجه به اون مدت اقامتتون رو مشخص کنید:
اول مدیکال: متن ایمیل خود ان ام سی رو کامل تو بخش مربوط به ان ام سی میگذارم براتون ولی چیزی که اینجا مطرح‌ هست اینه که در صورتی که همه چیز نرمال باشه برای آماده شدن جواب ۲ روز کاری زمان لازمه و جمعه ها و فکر کنم شنبه ها هم ان ام سی برای انجام تست تعطیله ، این مدت اگر بچه ی ۲-۱۴ سال دارید به دلیل تست سل میشه ۴-۵ روز و بنابراین برای بزگسالان ۳ روز کاری قبل از مصاحبه و بچه دار ها هم ۵ روز کاری قبل از مصاحبه باید اونجا باشید خوب این از مدت اقامت قبل از مصاحبه

و اما بعد از مصاحبه: در صورتی که کار دولتی و برای آقایون سربازی حتی آموزشی داشتین ۱۰۰ درصد کلیرنس میخورید بنابراین میتونید برای عصر روز مصاحبه بلیط برگشت بگیرید. اما اگر تحصیلات تکمیلی یعنی بالاتر از لیسانس دارید بسته به رشتتون و بیشتر بسته به نظر آفیسر ممکنه یکضرب بگیرید یا نگیرید(همین امسال یکی از دوستان فوق لیسانس فیزیک اتمی لیزر بود و یکضرب گرفت و یکی از دوستان هم فکر کنم فوق عمران داشت و کلیرنس خورد خلاصه این دیگه نظر آفیسره)، در کل به نظرم در این حالت یا اینکه بلیط سیستمی بگیرید و هتل رو هم هماهنگ کنید که امکان تمدید بدون پاسپورت و با ویزا براتون میسر باشه یا اینکه راحت زمان ویزا گرفتن رو هم حساب کنید و اونجا بمونید حالا اگر یکضرب گرفتید که چه بهتر اگرم که نه یه تفریح کردید. و میمونه گروه سوم از دوستان که برای دوستان لیسانس به پایین و بدون شغل دولتی و البته مربوط نبودن حتی همون لیسانس یا کار غیر دولتی به رشته های حساس مثل نفت و ... هست (البته برای آقایون سربازی هم نباید رفته باشن)، شما به احتمال زیاد یکضرب راهی تیم ملی میشید Big Grin، پیشاپیش مبارکه و توصیه میکنم بلیط رو برای ۳ روز بعد از مصاحبه بگیرید چون حتی پاسپورتتون هم دستتون نخواهد بود و دیگه نمیارزه بخواهید دردسر تغییر زمان بلیط و ... رو هم داشته باشید.

زمان مورد نیاز برای دریافت ویزا: ۳ روز کاری هست ولی یک نفر از آقایون بود که سنشم میانسال بود و روز مصاحبه یکم دیر اومد و نفرات اخر مصاحبه شده بود، تو کارت صورتیشون برای ۴ روز بعد مصاحبه علامت زده بودن، گر چه ایشونم ۳ روز بعد اومد و ویزاش رو بهشون دادن و من همون موقع که ملاقاتشون کردم خودشون گفتن که جریان اینطوری شده بوده بقیه هر کی یکضرب گرفت ۳ روز بعد و موقعی که خود سفارت گفته بود اومدن و ویزا رو گرفتن.

۳-۳*. سفارت ابوظبی ویزا رو به شخص خودتون تحویل میده و زمانشم هر روزی که باشه راس ساعت ۲ بعد از ظهر هست، بنابراین زمان بلیط برگشت رو اگر دقیقا ۳ روز بعد از مصاحبه میگیرید حتما عصر باشه.

۴. گرفتن نامه تمکن مالی که باید مبلغش رو با توجه به تعداد نفرات برابر ۱۲۵٪ خط فقر همون سال در بیارید و بگذارید تو حساب برنده اصلی و فقط به تعداد اعضای کیس درخواست چند نسخه بکنین ، خط فقر هر سال آمریکا هم توی این لینک اعلام میشه >> http://aspe.hhs.gov/poverty/index.cfm --- برای گرفتن تمکن مالی برخی بانک ها همون موقع که پول بیاد تو حساب نامه رو میدن برخی بانک ها هم آخرین موجودی روز قبل رو میدن که طبیعتا اگر پول تو حساب نبوده باید ۱ روز تو حساب بمونه، من نامم رو از پارسیان گرفتم که آخرین موجودی روز قبل رو میدن، روزی که رفتم سوال بپرسم یه نمونه ۲۰۱۲ دستم بود و رفتم گفتم آقا من اطلاعات دیگری هم میخوام برام بزنید تو نامه که گفت باشه، بعد روزی که رفتم تمکن بگیرم بدون اینکه چیزی بگم خودشون کامل کامل بهم دادن فهمیدم فرمتشون آپدیت شده و دیگه همه چی رو توش‌ میزنن، اون طرفم معلوم نیس چقدر بهم خندیده بوده Cool ، آخه بابا تمکن که پلو نیست آدم هر روز بگیره ، یه کلام میگفتی فرمتمون آپدیت شده دیگه>> حالا این عکس فرمت جدیده میگذارم براتون >>
[عکس: NCpmX.jpg]

۵. اگر واکسن نزده دارید تکمیل واکسیناسیون رو انجام بدید ،مخصوصا تک مرحله ای ها رو معمولا همین موقع میزنن و در مورد واکسن های چند مرحله ای اگر وقتش رسیده باشه و نزده باشید ان ام سی براتون میزنه ولی اگر هنوز وقتش نرسیده باشه خود دکتر شوکلا تو برنامه واکسن که بهتون میده میگذاره تا بعد بزنید حالا چه ایران باشید چه عمه ریکا. اگر کارت زرد براتون صادر نشده برید بدید براتون صادر کنن، تو تهران پاستور تجریش و تو شیراز مرکز بهداشت والفجر خیابان فرمانداری پل حر، کارت رو صادر میکنن و بقیه جاها هم اگر نمیدونید کجا باید برید حلال احمر شهرستانتون قطعا میدونه. جزئیات واکسن ها از این قراره :

۱. آنفولانزا: فقط برای کسانی که اکتبر تا آپریل مصاحبه دارن واجبه ،۱مرحله
۲. مننژیت : برای افراد بالای ۱۸ سال واجب نیست، ۲ سال مصونیت داره(رو خود کارت هم نوشته ) بنابراین اگر واجبه براتون و تو ۲ سال اخیر زدین فقط بدین همون تاریخ رو وارد کارت زرد کنن, ۱ مرحله
۳.TD : برای همه واجبه، ۳ مرحله در ماه های ۰ -۱ -۶ (البته فقط سفارت ابوظبی ۳ مرحله هست بقیه جاها ۲ مرحله)
۴.هپاتیت : برای همه واجبه، ۳ مرحله در ماه های ۰ -۱ -۶
۵.mmr : دو مرحله و برای همه واجبه، در ماه های ۰ -۱

و نکات :
۵-۱* . در مورد زمان تزریق واکسن ها این فاصله زمانی از اولین تزریق هست و حداقل فاصله زمانی رو نشون میده ، یعنی اگر مثلا برای مرحله دوم هپاتیت سر ۱ ماه نرسیدید برید و شد مثلا ۱ ماه و ۱ هفته هیچ عیبی نداره .
۵-۲* . در مورد واکسن ام ام آر چون ویروس زنده داره گفتن تا ۱ ماه مونده به مصاحبه نزنید ولی این سخت گیری در مورد سفارت ابوظبی نیست ،گر چه بهتره هر چه سریع تر تزریق انجام بشه ولی تا ۲۰ روز مونده به مصاحبه هم بچه ها زدن و هیچ مشکلی هم پیش نیامده ، از اون طرف هم میگن نباید از آخرین تزریقش تا مصاحبه بیشتر ۳ ماه گذشته باشه که اینم باز در مورد سفارت ابوظبی نیست ، آخرین تزریق خودم ۷ ماه قبل از مصاحبه بود.

خوب از واکسن ها بگذریم میمونه varicella یا همون آبله مرغون، اگر گرفتید که برید آزمایشگاه های خصوصی و بگید تست آنتی بادی آبله مرغون میخوام و جوابش رو هم به انگلیسی بهم بدید ، همون جواب آزمایش رو که ببرید قبول میکنن و لازمم نیس حتما جای خاصی باشه، پاستور میفرسه جای خاص و بعدم جوابش رو وارد کارت زرد میکنه که لازم نیست اصلا، آخه بابا جون اون کارت که فقط برای سفارت نیست که کلا سابقه ی واکسن شماست همه جا هم مورد تاییده ، جای رکورد واکسن هست نه جای نوشتن جواب آزمایش Cool ، خلاصه اگرم نگرفتید اونجا یه واکسن مهمون دکتر شوکلا هستید ۲۵۰ درهم ناقابل Big Grin ، اینم قیافه ی کارت زرد البته مال خودم نیستا کلا خیلی مرتب تر از این پرش میکنن :
[عکس: GqyaS.jpg]

۶. پرداخت ۷۵ هزار تومان عوارض خروج در بانک ملی

۷. گرفتن حواله ارز مسافرتی از بانک ملت اگر در این سال نگرفتید، مدارک مورد نیاز:
۱. اصل پاسپورت
۲. فیش عوارض خروج
۳. کارت ملی و احتیاطا شناسنامه
۴. بلیط و ویزا
۵. پول نقد اگر تو بانک ملت حساب ندارید

نکته : فقط از کارت ملی و ویزاتون کپی بگیرید چون بقیه چیزها رو اول مهر میکنه بعد میگه کپی ازش بگیرید، ضمنا بد نیست شناسنامتون هم همراتون باشه من ندیدم کسی قبلا گفته باشه ازش شناسنامه خواسته باشن ولی از من خواست که گفتم ندارم و راهمم دوره دیگه با همون پاسپورت کارم رو راه انداخت.

۸. میمونه گرفتن ارز از صرافی، خوب شما قطعا حداقل ۵۲۵ درهم برای هر نفر برای مدیکال (اگر بچه ندارید و واکسن هم نمیزنن براتون) لازم دارید + نفری ۳۳۰ دلار برای ویزا ، دیگه بقیش با توجه به جای اقامتتون و خرید و .... سلیقه ای هست که توصیه میکنم اگر دبی اقامت میکنین حتما رفت و برگشت به سفارت رو هم حساب کنید و درهم بگیرید، اما پیشنهادی که من میکنم اینه که در کل حداقل مبلغی که مطمئنید درهم خرج میکنید رو درهم بگیرید و بقیش رو دلار، اونجا خیلی راحت میتونید با دلار کار کنید و خوبیش اینه که اگر خرج نشد بعد دلاره رو استفاده میکنید انشا الله، اونجا اکثر جاها مخصوصا مال های بزرگ مثل سیتی سنتر یا دبی مال و در کل بهتره بگم تقریبا همه جا دلار رو همون موقع براتون ریت میزنن و تبدیل به درهم میکنن تازه از خداشون هم هست شما دلار بهشون بدید، نرخ ریتشون هم بین ۳.۶ تا ۳.۶۵ من خرید کردم که اگه حساب کنید با یه ۱۵ تا تک تومنی کم یا زیاد میشه همون نرخی که انگار از ایران درهم بخرید و ببرید، این ریته هم بستگی به مغازش داره ولی جالبیش این بود که ریت مغازه ها از صرافیشون بهتر بود بنابراین من حتی چنج هم نمیکردم مستقیم دلار میدادم به فروشنده .

خووووب همینا دیگه ، سفر به سلامت Big Grin .

بخش چهارم از ایران تا ان ام سی

و اما بعد از آماده شدن و برنامه ریزی، بالاخره روز سفر رسید و ما صبح پرواز داشتیم ، ساعت ۱۱ که من ساعت ۷ بلند شدم و یه دوش سریع بعدم ته مونده وسایل گذاشتم تو چمدون و ساعت ۹ از زیر قرآن کریم هم رد شدیم و د برو که رفتیم کجا ؟ فرودگاه ، تقریبا ۱۰ ربع کم بود که رسیدم فرودگاه و از همون گیت اول دیگه نمیگذاشتن کسی بیاد تو ما هم خداحافظی کردیم و رفتیم داخل ، تو صف طولانی ایستادم و کارت پرواز رو گرفتم ، نگاه ساعت کردم دیدم ۱۰ و ۲۰ دقیقه هست و ملت هنوز دارن کارت پرواز میگیرن ، گفتم مگه قرار نیست ۱۱ بپریم ، خلاصه من رفتم سراغ گرفتن ارز که دیدم شیرین ۱۰ نفر تو صفن تازه یکی ۲-۳ تا هم حواله دارن بعد اون بنده خدا که پشت باجه بود داشت با یه دستش ارز میداد به ملت با یه دستش با گوشی حرف میزد، منم واسادم تو صف دیدم طرف ول کنم نیس ، رسیم اول صف بنده خدا همچنان داشت حرف میزد ، داشت با انگشت به پاسپورت اشاره میکرد منم نامردی نکردم گفتم چی ؟ که گوشی رو گرفت کنار گفت پاسپورتتون ، بعد رفتیم سراغ مدرک بعدی بازم وایسادم دیدم ملت دارن چپ چپ نگاه میکنن گفتم آقا قطع کن گوشی رو کار مردم راه بنداز، اصلا من بار اولمه هیچی هم بارم نیست ، خلاصه حواله رو هم دادم بعد رسید نوبت امضا کردن باز وایسادم نگاش کردم ، بالاخره گوشی رو قطع کرد و و عذرخواهی کرد، گفتم خدا رو شکر یکی اینجا آداب برخورد بلده، گفتم خواهش میکنم و امضا کردم و ارزو گرفتم گذاشتم تو کیف مدارک کنار ۳۰ دلار دیگه که این باشه برا مصاحبه ، بعدم رفتم نشستم تو سالن انتظار، جونم براتون بگه که ۱۱ شد ۱۱ ربع ما هنوز نشسته بودیم، شد دور و بر ۱۱ نیم که دیدم بالاخره اومدن که بریم سوار هواپیما بشیم، کارت پروازها رو نگاه کردن و رفتیم، ۱۲ ربع کم اینا بود که تازه داشت آموزش نحوه باز و بسته کردن کمر بند و اینا رو میداد که من یهو یادم افتاد که اونجا من گفتم ۱۱ پرواز دارم و میان دنبالم ، سریع واتس آپ رو آوردم بالا و پیغام گذاشتم که ما تاخیر داریم ، خلاصه بالاخره پریدیم و رسیدیم کجا ؟ دبی دبی، از هواپیما که پیاده شدم یه باد گرم شرجی زشتی خورد تو صورتم که در جا نیم پز شدم Sad. پرواز من به ترمینال ۲ فرودگاه دبی بود ، از اینجا به بعدش رو مرحله به مرحله میگم با تصویر که برای اون دسته از دوستانی که خیلی وقته نرفتن دبی یه آشنایی باشه مخصوصا آقایونی که نمیتونستن خارج بشن، خوب مرحله ی اول پاسپورت چک که تا وارد سالن بشید صف هاش مشخصه ، پاسپورت و ویزاتون رو میدید یه چک میکنن و مهر ورود میزنن و یه اسکن چشم ازتون میگیرن که برای این کار باید پشت دستگاه هایی که با فلش مشخصه بایستید ، بعد هم از پشت همون باجه ها میرین دست راست و وسایل دستیتون رو از زیر دستگاه رد میکنین وبعد میرسین به یه سالن بزرگ که وسطش پر تابلو تبلیغ اتصالات هست که نوار نقاله های تحویل بار هست که میشه تصویر سمت راستی، خلاصه بارتون رو بر میدارید و انتهای سالن به سمت خروج میرید
[عکس: J0v4x.jpg]

ادامه سفرنامه در پست شماره سه

پست شماره ی سه

ادامه بخش چهارم از ایران تا ان ام سی ...

از فرودگاه که اومدید بیرون تاکسی ها به صف ایستادن، البته چون من با ماشین شخصی این ور اونور میرفتم از نرخ دقیق تاکسی اطلاع ندارم ولی تا جایی که میدونم با تاکسی متر هست و بنابراین چه ۱ نفر باشین چه چند نفر رو تاکسی متر هزینه میدید، یکی ۲ بار با مترو رفتم که حالا اطلاعات اونو هم میگم.
[عکس: G5Gw5.jpg]

خلاصه سوار ماشین شدیم و رفتیم سمت خونه که یه ناهاری بخوریم سریع برگردیم برای ان ام سی که دیدم از قضا ان ام سی دقیقا سر راهمون هست و خیلی خیلی به فرودگاه نزدیک بود، یعنی از خروجی ترمینال ۲ که اومدین بیرون یه تاکسی به سمت چپ که مستقیم برید ان ام سی مشخصه، کلا ۲ دقیقه هم نشد با ماشین، اینم سندش :
[عکس: 2OWYn.jpg]
رفتیم خونه یه ناهار زدیم بر شاهرگ و یه نیم ساعت استراحت و ۴ نیم دقیق ان ام سی بودیم ، خوب بریم سراغ ان ام سی : بیمارستان ان ام سی در ایستگاه ابوهیل هست، اونجا که برید تابلوش‌ بزرگ و کاملا مشخص هست ولی ورودیش‌ یه در کوچیک هست که از اونجا که وارد بشید فقط‌ میتونید سوار آسانسور بشید و باید تشریف ببرید طبقه M (کلا شما زیر زمین هستید )
[عکس: Zx4O8.jpg]
راستش‌ چون جوابم رو هم خودم نگرفتم خیلی دقیق نقشه ی اونجا رو یادم نمیاد پس اگر دقیق همینجوری نیست ببخشید، ایشالا تو سفارت جبران میشه Big Grin ، و اما خوش آمدید به ان ام سی :
[عکس: 5Egw1.jpg][عکس: DqlqT.jpg]

اونجا که رفتم مستقیم رفتم سراغ قسمت X و گفتم که برای یو اس مدیکال اومدم و اینم ایمیل وقتم ، پرینت ایمیل رو گرفت و پاسپورت و کارت زرد رو هم گفت بده ، دادم یه کپی گرفت و کارت زرد رو همون موقع پس داد ولی پاسپورت یه نیم ساعت بعد داد بهم ، یه فرم هم داد گفت پرش کن که مال آدرس و شماره تلفن ایران و آمریکا و امارات بود که من فرم خودم رو دادم فکر کنم از بس شیک درستش کرده بودم حال نکرد باهاش گفت فرم خودمون رو پر کن منم گفتم خیالی نیست >> کپی ، پیست ، تمام . بعدم گفت دکتر ۵ میاد تا اون موقع بشین تا صدات کنیم، منم نشستم که اون نیم ساعت نزدیک بود برام دردسر بشه ، آقا ما بیکار بودیم اومدیم عکس بگیریم برای اینجا ، داشتم عکس میگرفتم از پذیرش که دیدم یکی از پرستارا یه اشاره کرد و عصبانی هم شد، اون طرف دیگه هم یه سر تکون داد و هی ایزی ایزی، گفتم خدا اینا چشونه که سر برگردوندم دیدم نوشته فوتوگرافی ممنوع، فهمیدم چایی دم کرم اونم لب سوز Smile ، سریع عکسو پاک کردم یه گیم آوردم بالا رفتم دقیقا با همون حالت عکس برداری وایسادم بازی کردم، هی میرفتم جلوی طرف که فکر نکنی من میخواستم عکس بگیرما گیم بودهBig Grin اونم فهمید اتفاقا و خلاصه به خیر گذشت البته من اصلا حواسم نبود که جاهای عمومی معمولا عکسبرداری ممنوع هست وگرنه معمولا وقتی یه چیزی قانون هست کلا احترام میگذارم .خلاصه اینو تعریف کردم که شما یه وقت حوس نکنید عکس یادگاری بگیرید، حالا اینجا خوبه با یه عذرخواهی نهایتا احتمالا میشد حلش کرد ولی تو منطقه سفارتها حتی تو خیابون هم عکس برداری ممنوع هست،حالا ایشالا رفتید میبینید اونجا حتی سر چهار راه ها دوربین هست که از پشه رو هوا پورتره میگیره ، دوربین بیارید بالا باید با ویزا خداحافظی کنید، البته خودمم تعجب کردم که یه سوتی به این تابلویی دادم ولی چی بگم دیگه، حالا به هر حال گفتنش خالی از لطف نبود، برگردیم ان ام سی ، ۵ و ۱۰ دقیقه یه نفر اومد دنبالم و رفتیم طرفای شماره ۷ که قد و وزن و فشارم رو اندازه گرفت و چشمم رو هم معاینه کرد، همه چیز عالی بود،بعد برگه های مربوط به تمام کارهام مثل آزمایش خون و ... رو داد دستم و گفت بشین تا صدات کنیم. بعد تا اومدم برم بشینم گفت دکتر اومده تو اتاق هست و رفتم پیش شوکلا سلام کردم و نشستم، گفته بودن فارسی باهامون صحبت میکنه ولی به جز اسم چند تا بیماری اونم اونایی که میگفتم نمیدونم کلا با من انگلیسی صحبت کرد، گفت چند تا سوال میکنم یکی یکی جواب بده گفتم چشم، شروع کرد اول اسم و فامیلی که گفتم بله خودمم ، بعد چند تا سوال کرد، اعتیاد ؟ نه ، خودکشی و ... ؟ جاااان !!!! نه ، رسید به یه چیزی که نمیدونستمم یعنی چی خودش گفت آف کورس نو و بدون اینکه جواب من رو بخواد تیک زد، گفتم این چی بود گفت جزام Sad!!!! ، آخه کسی جزام داشته باشه میاد اینجا میگه ؟ خلاصه رسید به سوالای آخر، تو چند سال گذشته سفر مجردی خارج داشتید؟ نه (این رو نمیدونم چرا میپرسن ولی یکی از بچه ها رفته بوده یک و نیم میلیون واکسن بهش زدن)، بعدم آبله مرغون که گفتم نه و گفت خوب همینجا بهتون واکسن میزنیم، بعدم فرستاد یه معاینه عمومی از گوش و چشم و ... و تمام. بعدشم رفتم بیرون اول صندوق کلا هزینه ها رو منهای ۱۲۵ درهم ایکس ری رو پرداخت کردم و فیش گرفتم ، بعدم:
اول آزمایشگاه برای خون گیری که تمام آزمایش هایی که میکنن دقیقا همون آزمایش های چکاپ کامل خون هست که تو ایران هم انجام میدین، حتی فکر کنم تو خود برگه هم نوشته بود یه همچین چیزی رو، گر چه مهم نیست ولی اگر میخواهید بدونید دقیقا چه آزمایش هایی ازتون میگیرن از دکترتون بپرسین برای چکاپ چه چیز هایی رو تست میکنید .
دوم عکس برداری از قفسه سینه که ۱۲۵ درهم رو صندوق مربوط به عکس برداری میدید و عکس میگیرن و آخر کار هم که رفتم یه واکسن زدم و۲۵۰ درهم هزینه ی اون هم تو همون شماره ۲ پرداخت کردم. بعد رفتم سراغ‌ X که یه نگاه به فیش ها کرد و تمام کارها رو یکی یکی اسم برد که من گفتم تمامش انجام شده و گفت اگر همه چیز نرمال باشه ۲ روز دیگه با همین فیش های پرداخت بیاید جواب رو بگیرید .

قیمت ها به درهم : ۳۵۰ ویزیت دکتر، ۵۰ آزمایش خون، ۱۲۵ عکس قفسه سینه، و اگر بچه ۲-۱۴ سال دارید تست سل ۳۰۰ درهم، واکسیناسیون : آبله مرغون ۲۵۰، سفر مجردی ۱.۵ (میلیون تومن هست این یکی)، بقیه واکسن ها هم تقریبا بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ اینا باید باشه ، مثلا یکی از بچه ها یادم میاد تو سفر نامش نوشته چون تاریخ بین ۲ تا از واکسن های تی دی بیش از ۱۰ سال بوده تی دی بهش زدن ۱۰۰ درهم ، یکی دیگه از دوستان هم یه واکسن به بچه شون زده بودن ۱۲۵ درهم ولی تو همین مایه هاست دیگه.

نکته:
۱*. برای انجام آزمایش از شنبه تا ۵ شنبه صبح ها ساعت ۹ و عصر ها ساعت ۴ونیم اونجا باشید و تقریبا ۳ ساعت کارتون طول داره (شنبه ها و ۵ شنبه عصر رو مطمئن نیستم که تست انجام میدن یا نه اگر میخواهید برید بپرسید خودمم اگر مطمئن شدم اینجا منعکس میکنم آخه اونجا جمعه و شنبه ها تعطیل رسمی کشور هست)
۲*. برای گرفتن جواب چه خودتون چه هر شخص دیگه ای با همون فیش های پرداختی که برن جواب رو بهشون میدن که پلمپ هست و نباید بازشون کنید، جواب شامل : ۲ پاکت که یکیش عکس قفسه سینه و یکیش ریپورت مدیکالتون هست + یک برگه آ چهار رکورد واکسن هاتون که اگر واکسن نزده تو برناتون باشه تو همین نوشتن و موقع تحویل جواب هم خودشون بهتون میگن که باید طبق این برنامه واکسن ها رو تکمیل کنید چه ایران باشید چه عمه ریکا. (سفارت فقط همون پاکت ریپورت مدیکال رو ازتون میخواهد ولی بقیش رو هم همراتون میبرید عمه ریکا)
هر روز هم جواب رو میدن حتی جمعه ها که خودشون بهتون میگن که فلان روز و فلان ساعت آماده هست و میتونید بیاید بگیرید.
۳*. برای جواب فوری ۱ روزه قیمت نرمال ۵۲۵ درهم میشه ۷۵۰ که البته باید صبح خیلی زود اونجا باشید .
۴*. آماده شدن جواب در صورت نرمال بودن همه چیز : بزرگسال ۲ روز کاری و اگر بچه دارید به علت تست سل ۵ روز کاری.

رفت و آمد به ان ام سی اگر از فرودگاه تمرینال ۲ بخواهید برید که با تاکسی فوق العاده نزدیک بود که بالاتر گفتم و عکسشم گذاشتم البته من ایستگاه ترمینال ۲ رو تو نقشه مترو ندیدم و خودمم دقت نکردم از فرودگاه که اومدم بیرون ولی اگر از ترمینال های ۱ یا ۳ دارید میرید مترو هم گزینه ی بسیار خوبی هست که تو بخش بعدی کامل نقشه و همه چیزش هست، در حد معرفی فعلا باید ایستگاه ۱۷ خط سبز یعنی ابوهیل پیاده بشید که ان ام سی دقیقا رو به رو خروجی مترو هست، یعنی این:
[عکس: Ghqoz.jpg]
و اینم چون قول داده بودم عین متن پاسخ ان ام سی ولی هر چی نکته توش بود کامل گفتم براتون:

On the day of appointment, patient comes in the morning for the tests and the results would be ready after two (2) working days, provided the clinical examination, X-ray and blood tests are all normal. Any abnormality would require further evaluation. In case of certain abnormalities noted in chest x-ray which needs sputum culture for AFB, issuance of the report will be one month later.

The whole examination will take about 3-4 hours. No need of fasting.

Routine cost (without vaccination) is AED525. In case of urgency only for the adults above 14yrs (tests done in morning before 9am and patient wants reports by evening), charges of AED750 is applicable. From 1st October 2013, in case of certain abnormalities noted in chest x-ray which needs sputum culture for AFB, issuance of the report will be one month later and urgent charges are non-refundable.

For the children between 2-14yrs QUANTIFERON TB (Test for tuberculosis) is mandatory and the charges for the mentioned test is Dhs.300/-. The result will be ready after 4-5 days if it is normal.

The need for vaccination is assessed by the physician based on clinical history, age and past history of vaccination. If vaccination is required, charges are added appropriately.

Documents required to be brought along are: Original passport, 5 passport size photographs with white background, Authentic Vaccination Record in English (if any) & Embassy Appointment letter, present address of residence and postal code of residence,intended us city and state, intended us address and postal code and Email address.

We are located at the Al Safiya Bldg, Salahudin Road, Opp Abu Hail Metro Station, Deira- Dubai. UAE.

Thank you and Good Day!

ادامه سفرنامه در پست شماره چهار
شماره کیس: نزدیک 5000|مصاحبه: may|ویزا: یهویی Big Grin | دریافت این کارت سبز کذایی : ۱۱۰ روز پس از ورود

*سفرنامه ابوظبی*

پست شماره ی چهار

بخش پنجم حمل و نقل و ارتباطات

خوب در مورد ارتباطات که معروفترینش سیم کارت الاتصالات هست که همه هم همینو میگیرن، راستش من چون اونجا جای اقامت شخصی داشتم و خیلی هم بهم لطف داشتن سیم کارت هم نخریدم و در اختیارم گذاشتن ولی قیمت رو تا جایی که یادم میاد بچه ها نوشته بودن : ۵۰ درهم البته تو خود فرودگاه فکر کنم تو شهر ارزون تره، این از قیمت خرید خود سیم کارت و اما حالا استفاده کردن ازش. خوب شماره رو که نمیدونستن گفتن این سیم کارت دیگه خودت میدونی Sad ، ا اینجوریه؟ عمو گوگل ، اول نوشتم چطوری شماره تلفونی که یادمون رفته رو پیدا کنیم، دیدم عجب چیزیه اتصالات برای ماست خریدنم کد داشت لامصب Big Grin. خوب گر چه به کارتون نمیاد ولی حالا سیم کارت رو میندازین رو گوشی بعد ستاره ۱۷۰ ستاره ۷ ستاره ۹ مربع شماره اومد (اگر این کد جواب نداد ۹ آخری رو بکنید ۱۰ ) ، خوب خدا رو شکر این تا اینجا . خودشون شارژشم کرده بودن اما یک طرح اینترنت روزانه ۵ درهمی که فکر کنم بهداد تو سفرنامش نوشته بودش. دستش درد نکنه هر کی بود ولی حالا دقیق یادم نیست، DP رو بفرستید به ۱۰۱۰ و برای غیر فعال کردنش C DP، کدش هم سادست یادتون نمیره .
و اما چند تا کد دیگه :
برای شارژ مجدد : ستاره ۱۲۰ ستاره کد شارژ مربع
برای دریافت اعتبار : ستاره ۱۲۱ مربع
انتقال شارژ : ستاره ۱۰۰ ستاره شماره مقصد ستاره مقدار مربع (گیر کردید از همسفراتون شارژ بگیرید بعدم بهشون ندید Big Grin )
تماس اضطراری برای وقتی شارژتون کمتر از ۲.۷۵ درهم هست : ستاره ۱۸۸ ستاره شماره سیم کارت اتصالات مربع

اینم منبعش که با مثال قشنگ توضیح داده بنده خدا >> http://blog.haneefputtur.com/2013/03/imp...codes.html
(اون عدد ۲۰۱۳ وسطیه نمیدونم چرا فارسی میشه بکنینش انگلیسی جواب میده)

حالا بریم حمل و نقل >>

تاکسی دقیقا نمیدونم قیمتش چقدر هست ولی سیستمشون اینجوری هست که تاکسی متر دارن و ورودی که یعنی شما باید یه حداقلی رو پرداخت کنید، بنابراین چه ۱ نفر باشید چه چند نفر باید طبق تاکسی متر پول بدید که فکر میکنم با توجه به این موضوع مخصوصا برای تعداد ۲-۳ نفر بهترین گزینه مترو باشه، خوب از مترو خودمم استفاده کردم پس بریم سراغ مترو، خوب اول نقشه مترو که خیلی راحت تو اینترنت میتونید پیداش کنید:
[عکس: 7V2V8.jpg]
تو نقشه خود ایستگاه های مترو یه خط مربوط به منطقه اطراف جمیرا هم بود که نمیدونم چرا تو این نبود، البته خودم اصلا از اون خط استفاده نکردم ولی به هر حال اونم تو اینترنت بودش که براتون گرفتم :
[عکس: pUaBi.jpg]

نکته: تو این نقشه اسم ایستگاه شماره ۲۶ سبز یا همون ۱۹ قرمز خالدابن الولید هست ولی تو خود ایسنگاه های مترو برجمان( bur juman) بود, و همینطور ایستگاه ۳۶ قرمز که گویا نقطه تلاقی با خط منطقه اطراف جمیرا هم هست تو این نقشه ها اسمش دبی مارینا هست ولی تو خود ایسنگاه های مترو داماک پراپرتیز یا همون املاک داماک بود، حالا چرا دیگه خدا داند شاید مسئله تبلیغاتی چیزی بوده ولی به هر حال ما گفتیم که نگفته نباشد، ایستگاه های تعویض خط هم که دیگه کاملا برای هر سه خط تو نقشه ها مشخصه (۱۸،۱۹،۳۶،۳۷ قرمز و ۲۰،۲۶ سبز ) ۱۷ سبز هم که ابوهیل معرف حضورتون هستند.
و اما میمونه بلیط که به صورت کارت باید خریداری بفرماید که کارت نقره ای از طرف پیشکسوتان بسیار توصیه شده است، متن ادبی شد ؟Cool
۱.کارت نقره ای: قیمت ۲۰ درهم با ۱۴ درهم شارژ و برای مسافرت با کابین های عادی که در هر سفر بین ۱.۸۰ تا ۵.۸۰ درهم بسته به مسافت کم میکند
۲.کارت طلایی: قیمت ۲۰ درهم با ۱۴ درهم شارژ و برای مسافرت با کابین های گلد که در هر سفر بین ۳.۶۰ تا ۱۱.۶۰ درهم بسته به مسافت کم میکند
و البته آبی و قرمزش هم هست که من ریز اطلاعاتش رو نمیدونم ولی لازمم ندارید، همون کارت نقره ای رو خریداری کنید تازه گلد هم همینجوری گفتم. کارت های مترو هم این شکلی هستن که رنگ هاشون متفاوت هست دیگه:
[عکس: Goemc.jpg]
و اما چند تا نکته کوتاه بگم که جریمه دارن: اول اینکه مصرف خوراکی تو مترو ممنوع هست و ۱۰۰ درهم جریمه داره، به علاوه اگر از کابین اشتباه استفاده کنید باز هم جریمه میشید مثلا آقایون از کابین خانم ها استفاده کنن که خوب هیچ وقت پیش نمیاد ولی اگر کسی با کارت نقره ای اشتباها وارد کابین گلد بشه ۱۰۰ درهم باید بپردازه. در کل به راهنماهای اطراف کابین ها که یکی دو تا نمونه اش رو من با فلش مشخص کردم دقت کنید که هم هزینه جریمه ندید هم از کابین درست استفاده کنید مثلا بچه دار ها از کابین های دارای جال کالسکه میتونن استفاده کنن.
[عکس: Lfg3G.jpg]

و اما رفت و آمد به سفارت برای مصاحبه >>
در این مورد من از چند روز قبل از موعد با ملیکا تماس گرفتم و ایشون قیمت دادن ۱۵۰ درهم، بعد من گفتم بچه ها با ۱۰۰ درهم با خودتون رفتند ولی ایشون قبول نکردند خلاصه آدرس رو گفتم که آدرس من یه مقدار دورتر از اون مرکزای شهر بود و ایشون گفتن ۲۰۰ چون من باید به خاطر شما مسیر اضافه بیامSad . خلاصه که ما زنگ زدیم به یه خانم دیگه به اسم خانم صابری و ایشون اولش پرسید چند نفر هستید که گفتم چطور گفت میخوام اگه تعداد زیاد هست خودم ۱ نفر بیشتر جا ندارم به همکارام خبر بدم بیان دنبالتون که گفتم ۱ نفرم و با همون ۱۵۰ قبول کردند که بیان دنبال من درب منزل. در هر صورت این ۲ نفر توی همین کار هستن و هر ۲ هم دقیق هستن، دیگه انتخاب یه چیز شخصی هست. من شمارشون رو میگذارم که هرکی خواست استفاده کنه. البته این نکته رو بگم در کل پیشنهاد اکید من استفاده از یه وسیله مطمئن و یه شخص راه بلد هست، حالا تو بخش خود سفارت راجع به این موضوع هم میگم ولی اگر دبی اقامت دارید حتما یه جوری باید برید که ساعت ۶ نیم - ۷ دیگه سفارت باشید، اگرم که ابوظبی تشریف دارید که هیچ فقط بازم به نظرم روز قبلش برید و سفارت رو پیدا کنید و راهش رو دقیق یاد بگیرید.


بخش ششم مراکز تفریحی و خرید

برای تفریح که چند مورد خیلی معروف هست که منم یکی یکی اسم میبرم هر کدام رو که تو نت سرچ کنید زیر و بمش رو پیدا میکنید.
۱. برج الخلیفه که اونجا که رفتید بگید رقص آب برج خلیفه کجاست یا اینکه بگید Dubai Fountain رو میخوام.
۲.دبی مال که تو همون منطقه برج الخلیفه هست که هم بزرگترین مرکز خرید اونجاست و هم آکواریوم و اینا داره که هم میتونید خرید کنید و هم تفریح
۳.برج العرب که البته بیشتر برید اونجا و از ساحل و غروب آفتاب لذت ببرید، غروبش خیلی قشنگه
۴.ساحل جمیرا و ...
اصلا چرا خودمون رو اذیت کنیم عمو گوگل و ** اینم لینک ۱۵ مکان توریستی دبی ** (البته این رو هم اضافه بکنم که من تو این سفر به جز برج الخلیفه هیچ جای تفریحی دیگه نرسیدم برم و نمیدونم جدیدا این مراکز دیدنی از چه قرار هستند ولی رقص آب رو اگه وقت کردید برید ببینید برقراره)

و برای خرید:
من خودم اکثر خرید هام رو از سیتی سنتر کردم، اونجا همه چیز گیرتون میاد هم مارک هم غیر مارک، برای کفش پیشنهاد میکنم shoe mart و shoes 4 us برید همه نوع جنس و قیمتی توشون پیدا میشه.مغازه های مارک کفش اسپورت هم مثل نایک یا آدیداس تو همون سیتی سنتر هست دیگه.به جز اون تو دیره میدان جمال عبدالناصر که دوستم اونجا کار داشت منم همین طوری رفتم و دوری زدم که خوب بود. یکی از شعبه های دی تو دی هم همونجاست که کلا به نظرم دی تو دی یه کم گرون میداد، پشت همون دی تو دی دیره یه شکلات فروشی بود به اسم Chok & Nuts که یه آقای ایرانی بود و قیمت هاش هم به نسبت خوب بود من ازش خرید کردم، دقیقا همون پشت دی تو دی برج های دوقلوی رولکس طبقه ی همکفش برای آقایانی که مارک میپوشن کلا اجناس مارک بود و روبروی در اصلی دی تو دی هم باز چند تا مغازه مارک مردونه بود، دیگه پیش نهادی که میتونم بکنم فروشگاه های گیفت مارکت ۱ تا ۱۰ یا ۲۰ یا ۵۰ درهمی هست که جنسای توش اکثرا چینی هستن و خوب نیستن ولی برای وسایل سردستی بگردید توش خیلی جنس هست از ظروف گرفته تا لباس و .... ، تو شهر زیاد ازشون هست بپرسید گیفت مارکت یا بگید فروشگاه ۱ تا .. درهمی میخوام بهتون میگن.

ادامه سفرنامه در پست شماره پنج

پست شماره ی پنج

و اما بخش هفتم و آخر سفارت و مصاحبه
شب قبل از مصاحبه یه نگاهی به مدارک انداختم که فقط بدونم چی رو کجا گذاشتم و به تگ ها هم نگاه کردم که دقیق جای همه چیز رو بدونم (من با Expanding file که اول کار گفتم رفتم مصاحبه و هیچ مشکلی هم نبود برای بردن داخل سفارت)، لباس ها رو هم آماده گذاشتم خلاصه همه چیز رو آماده کردم که صبح فقط‌ یه دوش سریع و حرکت. صبح ساعت ۴ ربع کم بیدار شدم و ۴ نیم از خونه زدیم بیرون، یه ساندویچ خیلی مختصر هم برده بودم که همونو تو راه خوردم و ۶ و نیم در سفارت بودیم، نفر ۵ ام بودم که رسیدم و از اینجا به بعد رو به ترتیب میگم که روال رو کامل بدونید، خوب اینم سفارت :
[عکس: B88F2.jpg][عکس: ULN7U.jpg]

خوب اونجا که رفتید میشینید روی صندلی های دم در که حکم صف رو دارن، ساعت تقریبا ۷ بود که یه نگهبان اومد و نامه های دعوت به مصاحبه رو نگاه کرد و یادآوری کرد که خوراک و کیف نمیتونید ببرید داخل، بعد باز میشینید تا سفارت شروع به کار بکنه، ۷ نیم اینا بود که از داخل خبر دادن و همون بنده خدا اعلام کرد که آی وی ها بیاید(یعنی مهاجرتی ها)، میرید شماره ۸ و پاسپورت و نامه ی دعوت به مصاحبه رو ازتون میگیره نگاه میکنه و بهتون برمیگردونه و میگه که میتونید بیاید داخل، بعد میرید روبروی در ورودی به صف می ایستید و چند نفر چند نفر راهنمایی میشید به داخل نگهبانی، اونجا ازتون میخوان که ساعت انگشتر و کمربند و ... همه رو در بیارید و بگذارید تو سبد تا از زیر دستگاه رد بشن و من چون مدارکم تو اکسپندینگ فایل بود که شبیه کیف بود گفت این رو هم بگذار زیر دستگاه، بعد از گیت رد میشید و اونطرف اگه گوشی داشته باشید تحویل میدید. گیت نگهبانی به بعضی از کفش ها حساس بود که میگفت اونم در بیارید ولی اگر از گیت رد میشدید و بوق نمیزد کاری به کفش نداشتن، بعد از سمت چپ وارد سالن انتظار میشید و اونجا باز به صورت صف میشینید، بعد اعلام میکنن که مثلا ۵ تا ۵ تا برید به سمت ساختمان اصلی سفارت که اگر مثلا شما نفر ۵ام باشید و همسرتون نفر ۶ و فرزندتون ۷ لازم نیست تا ۵ نفر بعدی صبر کنید بگید ما با هم هستم اجازه بهتون میدن که برید، خوب از محوطه تو یه مسیر یه کم سر بالایی رد میشید و بعد سمت رست از در وارد میشید و شماره بهتون میدن و میرید داخل سالن اصلی که بالا براتون کشیدم و دقیقا به همین شکل هست . اونجا ۲ تا تابلو ال ای دی دو طرف سالن هست که شماره ها روش نشون داده میشن و هر شماره که عوض میشه یه بوق میزنه و باید حواستون باشه شمارتون که اعلام شد برید به همون باجه ای که نمایش داده میشه، اول از همه تحویل مدارک هست، باجه های ۷ و ۸ و ۹ این کار رو انجام میدن تو سفر نامه ی آقای ورچندی اطلاعات باجه ها رو خونده بودم که متوجه شدم این افراد پشت باجه ثابت نیستن و ممکنه جاشون عوض بشه، مثلا روزی که من رفته بودم خانم ایرانی که یه مقدار درشت اندام بودن پشت باجه ۹ بودن و خانم لاغر اندامی که میگن جدی هستن که واقعا هم جدی بودن پشت باجه ۷ و اون آقایی که میگن پاکستانیه هست و از ملت عدم سو پیشینه میخواد باجه ۸ ، خلاصه شماره من جلو باجه ۷ و بوووق ، بلند شدم رفتم ، سلام پاسپورت و نامه دعوت به مصاحبه ، دادم ، مدارکتون رو بدید، من: چی رو بدم ؟ هر مدرکی که آوردید رو بدید، اینجا رو تو همون بخش ۳ گفتم چی کار کنید، خب مدارک شناسایی رو دادم، رسیدم به اصل مدارک تحصیلی، ببخشید خانم اینا اصل مدارک تحصیلیم هستن میشه همینجوری بدمشون یا باید از تو کاور درشون بیارم، ایشون : چی هست؟ ریز نمرات و اصل دانشنامه تمام مقاطعی که تا الآن خوندم ، ایشون: فقط‌ اصل و ترجمه آخرین مدرکت رو از تو کاور در بیار بده، خوب حالا عکس، بفرمایید، و تمام.یه کارت آبی داد بهم که دور فی دی وی لاتاری خط‌ کشیده بود و گفت برو باجه ۱ پرداخت کن (این دیگه احتیاج به اعلام شماره نبود) بعدم برو باجه ۱۱ برای انگشت نگاری (اینجا هم شماره اعلام کردنی نبود)، رفتم پرداخت کردم و فیش بهم داد که برای خودم بود :
[عکس: xnTKS.jpg]
بعد رفتم باجه ۱۱ برای انگشت نگاری که صف شده بود ایستادم و یه خانم آمریکایی بسیار مودب که کلا انگلیسی بهتون میگفت که کدام انگشت رو بگذارید پشت باجه بودن که اگر کسی هم متوجه نمیشد با دستشون بهشون نشون میدادن، انگشت نگاری هم شدم و باز به انگلیسی گفت بشینید تا باجه ۷ یا ۱۲ شمارتون رو اعلام کنن (والا باجه ۷ رو من نفهمیدم چرا گفتن حتی رو شیشه شون هم این نوشته شده بود ، باجه ۷ تا آخر کار فقط مدارک تحویل میگرفت ولی باجه ۱۲ که در واقع تنها باجه ای هست که اتاق هست همون محل مصاحبه هست، البته یا یعنی شایدم ۷ اصلا صدات نکنه که کلا برای همه همینطور شد، شاید برای این بوده که اگر کسی مدرک دیگه ای ازش بخوان بره تحویل بده)، خب نشستیم و بالاخره تابلو جلو اتاق هم روشن شد، نفر یک زوج بودن رفتن داخل و بعد از ۶-۷ دقیقه که یه کمم طولانی شد با کارت صورتی آمدند بیرون، مبارکه، ممنون ایشالا الآن روزی شما، بای. خب بقیه هم رفتن و با کمال تعجب بقیه چک خوردن تا رسید به شخص بنده رفتم تو:

hello , goodmorning
آفیسر: سلام خوبی ؟
ممنون، عالی
شما ...
بله
خوب شما باید دست راستتون رو بیارید بالا و قسم بخورید که هر چی گفتید راست هست.
من : حتما فقط قبلش میخوام یه مطلب راجع به اسپل فامیلیم بگم، یه سر تکون داد و نگاه من کرد که یعنی بفرمایید ، گفتم و ایشون هم کامل گوش کرد و اصلا قطع نکرد، همونطور که داشتم توضیح میدادم شروع کرد به تایپ کردن، صحبت هام تمام شد، ۲-۳ ثانیه مکس کردم و دستم رو بردم بالا و گفتم قسم میخورم که هر چی که نوشتم و الآن میگم راست هست
خوب شما تو ایران چی کار میکنید
گفتم
قبلا چی کار میکردید
گفتم
چی خوندید
من: کامپیوتر
لیسانس گرفتی یا فوق لیسانس
من: لیسانس
مجردید یا متاهل
من:مجرد
قبلا هرگز ازدواج نکردید
من:خیر
تو آمریکا میخای بری چی کار کنی
شروع کنم به کار و یه جای کوچیک تهیه کنم و احتمالا در چند سال آینده شروع کنم به ادامه تحصیل، در کل زندگی عادی مثل همه
همینجوری داشت تایپ میکرد و چیزی نپرسید، بعد یه دستش رفت سمت اونور میزش و یه کارت صورتی برداشت گذاشت جلوش، بعد چند ثانیه دیگه تایپ. بعد >> شوما ویزا گبول شدید ۴ شنبه با این کارت بیاید همینجا (بی معرفت ب من نگفت '' خوب با درخواست شما برای ویزا موافقت میشه ۴ شنبه ساعت ۲ با این کارت برگردید سفارت'' Sad حالا من با چه شوقی سفر نامه بنویسم آخه Big Grin ) همین تمام.
[عکس: cMU0d.jpg]
خوب از شوخی که بگذریم بریم سر نکات که خیلی بهشون دقت کنید.
۱*. اول در مورد لباس پوشیدن که زیاد هم گفته شده منم تکرار میکنم، اصلا مهم نیست که چی میپوشین ولی بسیار مهمه که چیزی که میپوشید شیک و مرتب باشه، واقعیت اینه که اونجا با هر تیپی که برید کارتون انجام میشه(من تو سفارت خانم هایی رو میدیدم که با روبنده آمده بودن و کسانی که با دامن آمده بودن یا آقایون کت و شلوار و کراوات و آقایون با لباس ساده پیراهن و شلوار پارچه ای یا تیپ اسپرت کار همه هم انجام میشد) اما تیپی که میزنید تو دید آفیسر تاثیر داره، پیشنهاد من: اول متناسب با فصل لباس بپوشید، تو تابستان گرما مثلا برای آقایون کت و شلوار و کراوات کمی اغراق داره، میشه مثلا تیپ اسپرت شلوار جین و پیراهن و یه کراوات اسپرت زد، و دوم این که هر چیزی که میپوشید مرتب و ساده باشه، اونجا تعادل داشتن تو تیپ و چهره به نظر من خیلی مهم بود.
۲*. حتما حتما موقع صحبت با آفیسر یه لبخند ملایم داشته باشید و بهش نگاه کنید و صحبت کنید
۳*.اونجا تو سفارت پر دوربین و میکروفون هست و تمام حرکتای دوستان داره دیده و شنیده میشه، بنابراین با هر کسی که صحبت میکنید مراقب صحبت هاتون باشید و حرکاتتون رو سنجیده انجام بدید، تو همین نیم ساعتی که بعد از انگشت نگاری میشینید منتظر مصاحبه هم مدارکتون هم خودتون دارید بررسی میشید و در موردتون قضاوت میشه، بنابراین مثلا آقایونی که با همسر و فرزندشون میرن مصاحبه پیشنهاد حقیر این هست که بگذارید همسر و فرزندتون قبل از شما وارد بشن و بشینن این احترام شخصیت بالای شما رو نشون میده و یا خانم ها نحوه ی ارتباطتون با همسرتون داره دیده میشه و در حالی که اصلا فکرش رو هم نمیکنیم رو قضاوت در مورد ما تاثیر داره.
۴*.اگر در جریان ریز مراحل هستید نباید این رو ابراز کنید، به آفیسر ابراز آشنایی نکنید و نگید شما فلانی هستید، حتی به نظرم اگر با انگلیسی آشنا هستید تو برخورد اول حتی جاهایی که میدونید فارسی باهاتون صحبت میشه شما با انگلیسی شروع کنید و بگذارید طرف مقابل فارسی صحبت کند و بعد.
۵*. بسیار مهم هست که روز مصاحبه صبح زود اونجا باشید، هر چه زودتر بهتر چون وقتی رفتید اونجا بر اساس صف وارد میشید به همین خاطر پیشنهاد میکنم مخصوصا اگر بار اول هست به سفارت میرید و دبی هستید از یک وسیله ی مطمئن و آدم راه بلد کمک بگیرید، دوستانی که تو کار جابه جا کردن در این مسیرن میتونن کمک خوبی باشن که شماره ۲ نفرشون رو که داشتم گذاشتم و اگرم شب قبل از مصاحبه ابوظبی اقامت دارید حتما حتما برید و جای سفارت رو پیدا کنید، برای کمک سفارت آمریکا یه ساختمون شیب دار با نمای ساده فیلی رنگ هست که عکسش رو هم میتونید تو نت راحت پیدا کنید من چون ممنوع بود نگذاشتم ولی کلا بین تمام سفارت ها تابلو هست، اطرافش هم که تو نقشه ی خودم براتون نوشتم چه سفارتایی هستن. کلا ساعت ۶ نیم تا ۷ اونجا باشید خوبه ولی اگرم دیر شد دیرتر از زمانی که تو نامه ی دعوت به مصاحبه نوشته نرید که دیگه..
۶*. بسیار مهم: سوالات آفیسر رو کوتاه و دقیق جواب بدین یعنی چی؟ یعنی اینکه اول تا چیزی ازتون سوال نشده راجع بهش توضیحی ندین اصلا و وقتی هم چیزی پرسیده شد بدون حاشیه دقیقا جواب همون سوال رو بدید و توضیح زیاد اصلا لازم نیست، آفیسر خودش هر چی بخواد رو میپرسه مثلا اگر دقت کردید من وقتی پرسید چی خوندی حتی نگفتم کامپیوتر لیسانس گرفتم بعد که خودش پرسید گفتم.
۷*. داخل سفارت شماره ی کسی خونده نمیشه فقط رو تابلو که شماره اعلام میشه یه بوق میزنه، یکی از دوستان که بنده خدا یه کم پا به سن گذاشته هم بودن حواسشون نبود و شمارشون رد شد که البته بعد که دیدن به احترام سنشون یه شماره دیگه دادن ولی خوب خیلی معطل شدن دیگه.
۸*. دوستانی که یکضرب میگیرید دقت کنید که وقتی از سفارت برمیگردید خونه و سایت ** CEAC ** رو چک میکنید ممکنه بلافاصله بعد از مصاحبه AP باشید و این طبیعی هست و در مورد خودمم دقیقا همینطوری شد که البته خودش درست میشه و تا روزی که بهتون گفتن بیاید و ویزاتون رو بگیرید هر وقت ویزا پرینت شد تغییر وضعیت میده به ایشود (اگر دوستی هست که نفهمیده صحبت های این نکته مربوط به چی بوده به **‌این لینک ** مراجعه بکنه)
۹*. به من یه نفر گفت که باید صفحه ی اول پاسپورتت رو امضا کنی که من از دوستان گل مهاجرسرایی پرسیدم و طبق گفته ی اونا ضروری نبود و امضا نکردم که حرفشون هم کاملا درست بود، شاید برای شینگن لازم باشه ولی اینجا نبود.
۱۰*. سرویس بهداشتی داخل سفارت آب نداره و فقط دستمال هست، گفتم بگم که مخصوصا بچه دار ها حساب کارشون رو بکنند.

و اینم تمام سوالایی که آفیسر ممکنه از کیسای لاتاری بکنه رو تا جایی که میتونستم جمع کردم و نوشتم، قبل از مصاحبه مرورشون باعث میشه جواب سوالات رو آماده داشته باشید:
۱. الآن چه کاره هستید؟
۲. قبلا چه کاره بودید ؟
۳. دقیقا کارتون چی هست/ بوده، توضیح بدید لطفا؟ (بیشتر در مورد شغل های خاص ممکنه سوال بشه یا اگر آفیسر با یه عنوان متوجه نشه شغلتون چی بوده)
۴-۱. مجردید یا متاهل؟ ** ۲-۴. تا حالا ازدواج کردید ؟ (اگر با خانواده میرید جای این میپرسه: ۱-۴. کی ازدواج کردید ؟ ** ۲-۴. چطوری با هم آشنا شدید ؟ )
۵-۱. چی خوندی؟ ** ۲-۵. تا چه مقطعی خوندی؟
۶. چقدر پول دارید ؟
۷. پولتون رو از کجا آوردید؟ (برای افراد مجرد و مخصوصا دانشجوها که شغل ندارن که معمولا جواب میدن ساپورت پدر و مادر ممکنه این رو هم بپرسه که شغل پدر چی هست؟ )
۸. چند بار لاتاری شرکت کردی؟
۹. آمریکا کسی رو دارید ؟
۱۰. میخای بری آمریکا چی کار کنی؟
۱۱. تو آمریکا میخای کجا بری؟ (که معمولا جواب این سوال رو ملت یه جایی میگن برای ورود که احتمالا همون آدرسی هست که دادن و در ادامه میگن بعد راجع به محل سکونت دائممون تصمیم میگیریم)
و آقایون:
۱۲. سربازی رفتید ؟
اگر نه که بعد دلیل معافیتتون رو میپرسه و اگرم بله که اول کدام ارگان بودید رو سوال میکنه و دوم اینکه تو سربازی چی کار میکردید رو .

و در نهایت روز تحویل گرفتن ویزا
خوب چهارشنبه آمد و من صبح‌ ساعت ۱۰ نیم حرکت کردم و ساعت ۱۲ نیم جلوی سفارت بودم، نشستم که نگهبان اومد گفت برای پیکاپ ویزا آمدی گفتم آره، گفت کارتت رو ببینم که نشونش دادم بعد گفت زودتر از یک و نیم راه نمیدن، منم رفتم یه دوری زدم ۱ و ۲۰ دقیقه برگشتم که دیدم گفت بیا برو داخل و یک نفر هم قبل از من همون موقع رفت تو، نشستن تو سالن انتظار پایین دیگه احتیاج نبود و گفت برو بالا که رفتم و شماره گرفتم و ۲ دقیق شروع کردن به صدا زدن، شمارم که رو تابلو اومد رفتم گفت شماره رو بده با کارتت که دادم و گفت اسمت چی هست، گفتم و گفت صبر کن رفت و با پاسپورت و پاکت زرد رنگ معروف که نباید درش باز بشه ( البته از همون گوشه کامل معلومه ، تمام مدارکی که روز مصاحبه دادید با یه برگه مشخصات توش هست) به علاوه یه برگ راهنما برای پرداخت ۱۶۵ دلار برگشت، گفتم میتونم ویزا رو چک کنم گفت حتما (ضمنا یادآوری هم کرد که بقیه مدارک مدیکال رو هم همراه خودتون ببرید به عمه ریکا). نشستم تمام اطلاعات روش رو دقیق چک کردم که همه درست بود و خداحافظی کردم و اومدم بیرون.
[عکس: AzW6y.jpg] [عکس: 8vKXp.jpg] [عکس: iZaG4.jpg]
شکل ویزاتون هم دقیقا عین همینی هست که تو برگه راهنما هست.

خوووب، هر چی که تو طول یک سال اطلاعات جمع کرده بودم یا چیزهایی که برای خودمم سوال بود رو کامل سعی کردم بگم که امیدوارم کامل بوده باشه، البته یه چیز هم میخواستم راجع به پرواز برگشتم که با آسمان بود بگم که بیخیالش و چرا آدم یاد چیزای بد رو بکنه، فقط در همین حد که دوستاان اطلاع داشته باشن میگم که قرار بود ما ساعت ۵ عصر بپریم که اولش گفتن ساعت ۱۰ بعد شد ۱۱ بعد چند نفر رو بردن هتل بعد شد ۱۲ نیم ، بعد گفتن ۱ نیم و خلاصه ۳ صبح پریدیم، خلبان دیگه گفت صبح آقایون و خانوما به خیر و امیدوارم پرواز خوبی داشته باشید، تو اون بین کار چند نفرم به دعوا کشید که نماینده آسمان توهین کرد بهش بعدم بنده خدا رو بردن پیش پلیس، البته وقتی قضیه روشن شد بعد از بازجویی ولش کردن که اونم سفت پای این اتفاق وایساد و پی گیر شد.

در هر صورت خدایا تا تو نخای برگ درخت سر شاخه با باد تکون نمیخوره و اینم از سفرنامه ما که تمام شد به تاریخ همی الآن Smile .
الهی ما را به خودمان وا مگذار و هر آنچه نصیبمون میکنی لیاقتش رو هم به ما بده و ایمانی به ما بده که ما رو قلبا از سرنوشتی که برامون رقم میزنی راضی کنه. فرق نداره کجای این کره ی خاکی زندگی کنیم ولی عزیزانمون رو سلامت و سرزمینمون رو سربلند نگه دار و یاریمان کن تا تحمل سختیهای پیش رو آسان بشه، آمین. ماییم و نوای بی نوایی **‌ بسم الله اگر حریف مایی >> یا علی، الهی به امید تو...
شماره کیس: نزدیک 5000|مصاحبه: may|ویزا: یهویی Big Grin | دریافت این کارت سبز کذایی : ۱۱۰ روز پس از ورود

*سفرنامه ابوظبی*

PATCH POST

یک >> مربوط به بخش ۴ از ایران تا ان ام سی/ نکته ی شماره ۱*: روزهای شنبه علی رغم تعطیلی رسمی در کشور، ان ام سی باز است و انجام تست و کارهای مدیکال صورت میگیرد.
دو >> مربوط به بخش آخر/ نکته جدید*: دوستانی که همراه با خانواده مهاجرت میکنند، اگر همه ویزاشون رو گرفتند همراهان بدون برنده اصلی یا قبل از برنده ی اصلی نمی تونن وارد عمه ریکا بشن، در واقع تا کسی که آخر کیس نامبرش در ویزا عدد 01 هست حداقل یک بار وارد نشده باشه از ورود بقیه ممانعت به عمل خواهد آمد، البته احتملا این رو خود سفارت موقع گرفتن ویزا بهتون گوشزد میکنه ولی یک نکته هست که ممکنه به کسی کمک بکنه.
شماره کیس: نزدیک 5000|مصاحبه: may|ویزا: یهویی Big Grin | دریافت این کارت سبز کذایی : ۱۱۰ روز پس از ورود

*سفرنامه ابوظبی*

تشکر کنندگان: laleht ، miyu ، mehrdad_latery ، eagla ، areb1356 ، Memolk ، varchandi ، behdadK ، Jefferson ، samane1363 ، danialلا ، M.d ، َalikh ، nara ، HERMES7 ، Rira_1982
کیس نامبر.................................... 5630
برنده ..........................................خانم مجرد
تحصیلات..................................... لیسانس کامپیوتر
تاریخ سابمیت فرم 260 ................. 1 جون
تاریخ کارنت شدن کیس..................14 آوریل
مکان مصاحبه................................ابوظبی
ویزا..............................................یکضرب Smile

روزی که من به مصاحبه رفتم تقریبا بیش از 70 در صد از برندگان به مصاحبه رفته اند و اکـثریت با مراحل آشنایی دارند . به فکرم رسید تا سفرنامه ای بنویسم که شاید به برندگان سالهای آینده کمک کوچیکی کنه:

ماه مـــی :

روز اول ماه مـــی بود ( یازدهم اردیبهشت ) که با اطلاع یکی از دوستانم ، جواب لاتاری 2015 رو چک کردم .
https://www.dvlottery.state.gov/
با وجودی که چهارمین سالی بود که ثبت نام میکردم و هر سال با دقت کانفرمیشن نامبر ثبت نام اولیه رو نگه میداشتم ولی هر چی گشتم پیداش نکردم! . خوشبختانه تو همون صفحه لینکی هست برای اونایی که این کد رو گم کردن ،که میتونید با دادن اطلاعات جزیی تر خود ، اون عدد کانفرمیشن رو بازیابی کنید . با دیدن نتیجه بی نهایت خوشحال شدم Smile ولی به توصیه اطرافیان تصمیم گرفتم تا گرفتن ویزا به کسی ، حتی دوستان صمیمیم هم چیزی نگم . (این توصیه از طرف وکلای مهاجرت هم مطرح میشه. چون گرفتن ویزا صد در صد مشخص نیست بهتره برای اینکه هر دقیقه ، دوستان و آشنایان ، نتیجه رو پیگیری نکنن و باعث بهم ریختگی ذهن شما نشوند، تا گرفتن ویزا صبر کنید )
سال 2015 اولین سالی بود که فرمها (فرم 260 که برای امسال بود) الکترونیکی شده بود و باید تا 19 ام مــــــی برای باز شدنش صبر میکردیم. تو اون مدت 19 روز تا فرم باز بشه به دو سایت اپلای ابرود و مهاجر سرا برای گرفتن اطلاعات مراجعه میکردم ، چون اصلا نمیدونستم باید چکار کنم !
از همون سایتها فهمیدم که باید یکسری مدارک آماده کنم که شامل :
1. مدارک تحصیلی : اصل دیپلم و پیش دانشگاهی (که داشتنش شرط لازم و کافیه ) و اگر در مقطع بالاتری تحصیل کردید بقیه مدارک دانشگاهی + ترجمه
2. واکسن ها و کارت زرد بین المللی : که در ادامه توضیح میدم
3. شناسنامه و کارت ملی + ترجمه
4. تمکن مالی
5. عکس 5*5 ( بدون روتوش و گوشها معلوم باشه )

نکته دیگه ای از سایت خوندم این بود که : "در زمان مصاحبه پاسپورت باید 8 ماه اعتبار داشته باشه" Sad . روز قبولی پاسپورت من یک سال و سه ماه اعتبار داشت . از آمار سالهای پیش من حدس میزدم که با این کیس نامبر (5630 ) حدوداً چه ماهی مصاحبه دارم (حدود ماه می سال آینده، یعنی 12 ماه بعد ) . و در زمان مصاحبه پاس من سه ماه اعتبارخواهد داشت! بنابراین در نهایت پاسپورتم قبل مصاحبه باید عوض میشد و تصمیم گرفتم همون موقع ، قبل باز شدن فرم 260 پاسپورتم رو عوض کنم .(این کار من سلیقه ای بود و من میتونستم فرمم رو با همون پاسپورت قبلی تکمیل کنم وبفرستم و بعدا سر فرصت برای پاسپورت جدید اقدام کنم ).
با مراجعه به پلیس +10 ، با بی مسیولیتی در حالی که به زور جواب میدادن گفتن تا زمانی که پاسپورت بالای یکسال اعتبار داره ، عوض نمیکنیم و به من اطلاعات درستی ندادن ( چون این مشکل راه حل داشت ) . و پاس من که یکسال وسه ماه اعتبارداشت باید سه ماه صبر میکردم تا کمتر از یکسال شه ، اما مشکل اینجا بود که باید خیلی زود فرم 260 رو پر میکردم !
نکته : هر چه دیر تر فرمتون رو پر کنید ، دیر تر از زمانی که باید! به مصاحبه دعوت میشید . و این نکته ای بود که خیلی از دوستان 2015 و همچنین خود من نمیدونستیم و باعث انتظار بیش از اندازه بعضی از کارنتی های سری اول شد .
راه حــل :
به اداره گـــذرنامه واقع در خیابان گـــذرنامه (ستارخان ) مراجعه کردم . نامه ای یک خطی با محتوای : " پاسپورت من یکسال و سه ماه اعتبار داره اما نیاز به پاس 5 ساله دارم " به افسر مربوطه نوشتم. ایشون هم خیلی راحت ، در عرض 5 دقیقه موافقت و امضا کردن . نامه شون رو دوباره برای گرفتن پاسپورت ، به پلیس+10 بردم .
همونطور که گفته شد فرم 19 می باز شد ولی من منتظر پاسپورت جدید و ترجمه های مدارکم بودم . (که از روشون فرمم رو پر کنم و البته نیازی هم به این همه وسواس نبود و کافیه کمی مهارت زبان داشته باشید چون پر کردن فرم راحته ، برای آدم های معمولی طراحی شده نه متخصصین و شرکت های مهاجرت ) .
توجه : برای لاتاری نیازی به مهر دادگستری و وزارت خارجه نــــیست و فقط مهر مترجم رسمی دادگستری کفایت میکنه.
تجربه شخصی : ترجمه های مدارکم رو به دارالترجمه ای در فلکه دوم صادقیه دادم . که هم گرون حساب کرد و هم کلی غلط داشت (برخی دوستان 2015 هم تجربه ای مشابه داشتند ) و طی چند بار مراجعه مجبورش کردم دوباره کارو انجام بده اونم با کلی اعصاب خردی! . بنابرین ترجمه هاتون رو چک کنید .
پیشنهاد : به توصیه دوستان ، نزدیک مصاحبه دوتا از مدارکم رو به دارالترجمه ایساتیس (به مدیریت آقای آتشبرگ ) واقع در میدان فردوسی دادم . و از کارشون خیلی راضی بودم . مدارک رو )فقط با مهر دارالترجمه( یک روزه تحویل دادند .
از طرفی شناسنامه من قدیمی بود البته خیلی تمیز و خوانا با تعداد خیلی کمی مهر انتخاباتی ، تو همون سایت هایی که نام بردم یکی نوشته بود که بهتره شناسنامتون جدید باشه ! منم که اطلاعات کمی داشتم و این سایت ها تنها منبعم بود ، خیلی زود با مراجعه به یکی از دفاتر پیشخوان دولت برای تجدید شناسنامم اقدام کردم و دقیقا بعد از دوماه و نیم به دستم رسید . البته بعدا متوجه شدم اون شناسنامه های قبلی هم هیچ مشکلی نداشتن و خیلی ها با همونا ویزا گرفتن .
همون روزا به پیشنهاد یکی از برندگان ، گروهی با عنوان برندگان لاتاری 2015 در وایبر تشکیل شد ، به لطف اطلاعات دقیق و موثق ادمین گروه ، من تونستم فرمم رو بدون اشکال پرکنم .


ماه جون :
بعد گذشتن 12 روز از باز شدن فرم 260، من فرمم رو روز اول ماه جون ، تکمیل و سابمیت کردم .
ماه های بعدی به انتــــظار گذشت و چون از قبل همه چی رو آماده کرده بودم تنها کاری که تو این مدت طولانی انجام دادم دریافت واکسن بود که شروعش از همون ماه می بود .به ترتیب زیر:

هپاتیت 3 نوبت انیستیتو پاستور
ام ام آر 2 نوبت کلینیک شیبانی
دیفتری کزاز 1 نوبت انیستیتو پاستور
مننژیت 1 نوبت هلال احمر
آنفولانزا 1 نوبت هلال احمر


که گواهی موقت تزریق این واکسن ها رو به انیستیتو پاستور بردم و کارت بین المللی واکسن (کارت زرد ) گرفتم . البته شما میتونید همون اول کارت زرد رو دریافت کنید و به مرور هر واکسنی دریافت کردید ببرید تا تو کارت مهر کنن .
واکسن آبله مرغون هم که تو ایران نیست و اگر نگرفتید بهتون روز مدیکال تزریق میکنن. ولی من چون تو بچگی گرفته بودم رفتم و تست آنتی بادی آبله رو در انستیتو پاستور دادم و توی کارت واکسن بین المللی برام وارد کردن

ماه آوریل ( 11 ماه بعد ! )

روز 14 ماه آوریل با چک کردن سایت بولتین ویزاهای امریکا ،
http://travel.state.gov/content/visas/en...letin.html
که تعداد کیس های کارنت شده در هر ماه رو اعلام میکنه (من هر ماه این سایت رو چک میکردم تا بلکه معجزه ای بشه و زودتر کیس نامبر من هم کارنت شه ) ، فهمیدم که کیس من هم بالاخره بعد از 11 ماه انتظار کارنت شده و باید منتظر نامه مصاحبه باشم (نامه ای که در همون سایت
https://www.dvlottery.state.gov/
که برنده شدنتون رو دیدید ، جایگزین نامه برنده شدنتون میشه و محتواش زمان و مکان مصاحبتون هست ) . برای نامه مصاحبه منتظر ایمیل نمونید !
24 ام ماه آوریل نامه مصاحبه جایگزین شد و متوجه شدم که محل مصاحبه از آنکارا به ابوظبی تغییر کرده . اگر چه ماهی که من باید به مصاحبه میرفتم(ماه جون) هوای ابوظبی خیلی گرم بود ولی من از این تغییر ناراضی نبودم و شروع به جستجو برای پیدا کردن یه هتل خوب کردم .
4 تا مرکز برای مدیکال تو ابوظبی و دبی وجود داره و تنها موردی که باید دربارش تصمیم میگرفتم این بود که کل این سفر رو ابوظبی بمونم یا اینکه مدیکال رو دبی باشم و صبح زود برای مصاحبه برم ابوظبی . در نهایت تصمیم گرفتم کل سفر رو دبی بمونم و مدیکال رو برم NMC دبی و صبح روز مصاحبه با تاکسی به ابوظبی برم .

بلیط و هتل

از همون روزی که نامه دومم رو دریافت کردم (24 آوریل ) کردم به جستجو برای پیدا کردن هتل و پرواز مناسب . با تماسی که با چند آژانس داشتم و مقایسه ای که کردم ، تصمیم گرفتم از ا ل ی گشت تور 7 روزه بگیرم ، از جمعه تا پنجشنبه . خوشبختانه مصاحبه من روز خوبی تو هفته بود ، یعنی دوشنبه ! . چون شنبه مدیکالم و یکشنبه جواب مدیکالم بود ، دوشنبه مصاحبه بود و سه روز بعدش تا پنجشنبه موندم چون خوشبینانه اگر ویزام یکضرب میشد میتونستم ویزامو بگیرم . با پرواز فلای دبی به قیمت 495 تومن (رفت و برگشت) و هتل میلنیوم پلازا با صبحانه (قیمت هتل رو نمیگم چون هر ماه تغییر قیمت داره و مقایسه اش بی فایده است ممکنه بتونید ارزون تر یا گرونتر بگیرید با توجه به فصل ). چند روز بعد فهمیدم که هتلم اینترنت رایگان نداره و باید روزی 20 درهم برای اینترنت پرداخت کنم و این خبری خوبی برای منی که به اینترنت وابسته بودم نبود ! تا اینکه یکی از دوستانم که قبل من مصاحبه رفته بود و سیم کارت اتصالات (سیم کارت اعتباری امارات ) رو داشت ، بهم سیم کارتشو قرض داد تا تو این سفر همراهم باشه و من فقط باید شارژش میکردم و میتونستم از اینترنتش استفاده کنم و خوبیش این بود که حتی تو خیابون و خرید هم اینترنت داشتم .
دو هفته مونده بود به مصاحبه و من دیگه کاری نداشتم به جز گرفتن تمکن از بانک پارسیان ، در مورد مبلغش هم چیزی نمیگم که کسی به اشتباه نیافته که حتما باید این حدود باشه . برای یه آدم مجرد ، کمی بیشتر از معادل ریالی 15 هزار دلار کفایت میکنه .( زمان گرفتن تمکن مهم نیست کی باشه، حتی چند ماه قبل هم میتونه باشه .این که من انقد دیر گرفتم سلیقه ای بود )

سفر

روز جمعه 5 جون ،صبح زود وارد دبی شدم . پرواز فلای دبی خوب بود و راحت به زمین نشست اما کیترینگ نداشت که مهم هم نبود چون راه کوتاهه . با ترانسفر ا ل ی گشت که روی تور و رایگان بود به هتل رفتم . میلنیوم پلازا 63 طبقه و هتل تمییزی بود و رفتار کارکنانش فوق العاده خوب بود . درست روبروی در هتل به فاصله 5 قدم در مترو ایستگاه ابراج الامارات بود . من تمام مدت برای گردش از مترو استفاده کردم که البته ارزون هم نبود(10 الی 14 درهم برای رفت و برگشت)
مدیکال
صبح روز شنبه با مترو (از خط قرمز ،ایستگاه 23 ، ابراج الامارات ) به ایستگاه ابوهیل رفتم که تو خط سبز بود ، بنابراین برای رفتن از خط قرمز به سبز، تو ایستگاه اتحاد (union ) ، باید خط عوض میکردیم . که البته کار ساده ای بود چون دبـــی خطوط متروی پیچیده ای نداره .NMC درست روبروی ایستگاه بود .
ساعت 7:55 رسیدم و اولین نفر بودم . وقتی میرسید از نگهبان مقابل در تا کارمندا راهنماییتون میکنن . رفتم به پذیرش و به خانوم هندی ای که اونجا نشسته بود گفتم که برای آزمایشهای سفارت اومدم . اونم مدارکمو گرفت و یه فرم بهم داد تا پر کنم . فرم فقط شامل اطلاعات تماس بود مـثل آدرس هتل و آدرس امریکا و...
بعد از انجام آزمایشات که شامل قد ، وزن ،چشم ، عکس قفسه سینه و آزمایش خون بود و چکاپ دکتر ، در کل 525 درهم شد و واکسنی بهم تزریق نشد ،
گفتن فردا ساعت 12 بیا برای جواب .

سفارت

صبح روز مصاحبه ساعت 4:30 رفتم به لابی چون با خانمی به اسم زهره صابری (شماره تماسشون در پیج راهنمای لاتاری مهاجرسرا هست و بازم میذارم ۰۰۹۷۱۵۰۴۶۸۶۹۵۰ ) که کار ترانسفر به سفارت رو انجام میداد قرار داشتم . خانم بسیار بسیار مهربان و محترمی بودن و راس ساعت 5 با ایشون به سمت ابوظبی حرکت کردیم(از من و مادرم 300 درهم گرفتن ولی ماشین دربست در اختیار خودمون بود ) ، حدودا یکساعت و نیم بعد رسیدیم دم سفارت . دو ردیف نیمکت روبروی هم بود . که ویزاهای مهاجرتی باید سمت چپ می نشستن . تو صف ، من روی نیمکت، 6 امین نفر بودم هوا خیلی گرم بود و من از نگهبانا خواستم که فن ها رو روشن کنن که البته بهتر شد اما نه زیاد . ساعت 8 در رو باز کردن و یکی یکی به داخل هدایت شدیم و چک شدیم و تو یه سالنی روی نمیکت های چوبی 10 دقیقه نشستیم بعدش باز به ترتیب از یک حیاط سرسبز رد شدیم تا به سالن اصلی رسیدیم ، دم در سالن شماره میدادن که شماره 605 به من داده شد. سالن مثل بانک 12 تا گیشه داشت که کارمندا اونور گیشه پشت شیشه نشستن و با بلندگو باهاتون حرف میزنن . شمارم سه بار روی صفحه نمایش افتاد . اول برای انگشت نگاری پیش کارمند خانم امریکایی ، بار دوم برای تحویل مدارک (به من گفت فقط ترجمه مدارک رو تحویل بده و اصلش رو نگرفت ) پیش کارمند خانم ایرانی و پرداخت 330 دلار پول پیش صندوق داری که متوجه ملیتش نشدم .
اما بار سوم منتظر همون صفحه نمایش قبلی نباشید چون اتاق آفیسر با در چوبی صفحه نمایش جدا داره . بالاخره انتظار به پایان رسید و با بسم ا.. به اتاق رفتم . آفیسر خانم جوان لاغر اندام به چشمای سبز روشن بود . سلام کردم ، با لبخند جواب داد .

آفیسر : باید دوباره انگشت نگاری کنی ، دست چپت رو روی دستگاه بذار
من : باشه
آفیسر : با این کار به من گفتی که هر چی که تو فرم وارد کردی و هر چی که میگی درسته .
من : بله ( با صدای رسا و بلند )
آفیسر : متاهلی یااااااا...... (صورتشو کج و کوله کرد ، کلمه مجرد رو یادش نمی اومد )
من : مجرد؟ (با لبخند)
آفیسر : بله (با خنده )
من : (به انگیسی) اگر تمایل دارید میتونید سولات رو به انگلیسی بپرسید Cool
آفیسر : (خندید) بلدی انگلیسی صحبت کنی !!! Smile
ازینجا به بعد به زبان انگلیسی ادامه داشت...
آفیسر : خانواده ای تو امریکا داری؟
من : نه اما یه فامیل دارم
آفیسر : کیه ؟
من : پسر دایی مادرم
آفیسر : کارت چیه ؟
من : بیکارم اما قبلن تو شرکتهای خصوصی کار کردم
آفیسر : کار شرکت چی بود ؟
من : نرم افزار تولید میکرد ( تو جواب به این سوال مکث کردم اونم با دقت نگاهم کرد )
آفیسر : برای دولت کار کردی ؟
من : نه ..
شروع کرد به نوشتن کارت کوچیک صورتی ، منم که معنیشو میدونستم قبل اینکه بگه تبرییک میگم یا هر حرف دیگه ای شروع کردم به خوشحالی و تشکر کردن کردن و اونم میخندید و میگفت خواهش میکنممم. Big Grin
گفت 3 روز دیگه یعنی پنجشنبه ساعت 2 بیا ویزاتو بگیر . از در سفارت رفتم بیرون مادرم رو دیدم که نگران منتظر منه از همون راه دور دستامو به نشانه شادی براش تکون دادم که زود تر بفهمه که ویزا رو گرفتم .
سه روز بعد با یه ترانسفر دیگه که به غیر از من 3 نفر دیگه هم برای گرفتن ویزا بودن (نفری 150 درهم ) به ابوظبی رفتم . و پاسپورتم رو که به یکی از صفحاتش ویزای زیبای امریکا چسبیده بود گرفتم و با خوشحالی وصف نشدنی برگشتم به دبی و با مادرم جشن کوچیکی گرفتیم و انتظار یکسال و یکماهه من که گاهی خوب بود و گاهی نه به پایان رسید . همون شب به تهران پرواز داشتم .
آرزو دارم هر کی که برنده میشه و این خوش شانسی بزرگ نصیبش میشه لحظه زیبای گرفتن ویزا رو تجربه کنه و امیدوارم سفرنامم به دردتون بخوره . Rolleyes
با سلام خدمت تمامی دوستان عزیز.با توجه به محبتی که دوستان عزیزقبلی نموده و سفرنامه ها را گذاشتن بنده هم وظیفه خود دانستم تا این کارو انجام بدم البته بسیار خلاصه چون سفرنامه بانو سارا سارا بسیارعالی بود و عین سفرنامه برادران امیدوارکه همه جزئیات سفرشون انتشاردادند ایشان هم همین بزرگواری را نمودند.ازمدیریت محترم و مدیران و اعضا سایت وزین مهاجرسرا هم بینهایت سپاسگذارم.
مصاحبه ما یکشنبه 21 جون بود و از20 روزقبلش کارهای گرفتن بلیط و ویزا را به عهده آژانس گذاشتم.یکروز به تهران رفتم و درپاستورتجریش که خانه تاریخی و موقوفه مرحوم صبارفرمانفرمائیان بود کارتهای واکسن بین المللی را برای خود،همسرم و 2 دخترم گرفتم به قیمت 232 هزار.چون مطمئن بودم که ویزای خانمم که برنده اصلی بودند و بچه ها اوکی هست(خودم بخاطراین سربازی مزخرف که 2 سال عمرمان را هدردادیم وآخرشم بعنوان متهم شناخته بشیم)بلیط برگشت را 5 شنبه رزرو نمودم،گفتم شاید یکروزدیرتربگن بیاید ویزا رو بگیرین ولی متاسفانه غافل ازاینکه سایت صدور ویزا مورد حمله سایبری قرارگرفته و 2 هفته ای بود که سیستم صدورویزاشون خراب بوده،خلاصه چهارشنبه 17 جون ساعت 8:30 صبح ازتهران با ارباس 340 سری 600 با موتورهای قدرتمند رولزرویس با خیزشی سریع سینه آسمان را شکافتیم بدیارشیخ محمدبن راشدآل مکتوم رفتیم،تقریبا بعد از یکساعت و 45 دقیقه درفرودگاه عظیم دبی بیاری خداوند بزرگ صحیح و سلامت بزمین نشستیم.پس از گذرازترانزیت وتحویل بار با ترانسفرمجانی به هتلمون که درناحیه دیره بود رفتیم وعصربا خانم انبوهی راهی مدیکال شدیم درnmc ابوهیل.حدود 4 ساعت آنجا بودیم تا آزمایشاتمان تمام شد،مدارکی که خواستند نامه مصاحبه،آدرسهای ایران دوبی امریکا،5 قطعه عکس برا هرنفر،کارتهای واکسن پاستورو برگه جواب آزمایش آبله مرغان که من وهمسرم درایران انجام داده بودیم،خلاصه پس ازپایان آزمایشات دکترشوکلا با لهجه شیرین هندی گفت بچه ها هرکدام باید 2 واکسن زده بشه،خلاصه واکسن هارو زدند ودوباره گفت جواب آزمایش خون دختربزرگم که 7 سالشه یکشنبه آماده میشه که گفتیم بابا یکشنبه ما توی سفارتیم چی میگی مهاراجه دوباره گفت اگربخواین درمقابل دریافت 150 درهم شنبه شب آمادش میکنیم،خلاصه کل هزینهای ما 4 نفرشد 2800 درهم که دود ازسرم بلند شد وچاره ای هم نبود و بقول معروف ریشمان گیراین شوکلا بود.خلاصه پرداختیم به هتل برگشتیم و 3 روزبه گشت وگذاردرمالها و ابن بطوطه و جمیرا وتماشای بسیارزیبای رقص فواره های دبی مال درکناربرج 1000 متری الخلیفه پرداختیم.خلاصه صبح روز سرنوشت رسید و ساعت 4 صبح بیدارشدم وخانم وبچه ها رو کم کم بیدارنمودم وهیوندای النترا ساعت 4:30 مارا سوارنمودندوپیش بسوی ابوظبی.دقیقا یادم نبود چه ساعتی رسیدیم ولی اولین نفربودیم من ساختمان سنتوری شکل سفارت امریکا را ازروی ارث گوگل دیده بودم واز دورکه نمایان شد شناختم،جالبه که سفارت رژیم تروریست پرورآل سعود هم درست روبروی سفارت امریکا بود(این هم از دست های پشت پرده سیاست و معادلات نفتی)خلاصه روی نیمکت اولی نشستیم تا کم کم بقیه هم آمدند ونزدیک به 35 نفرتا ساعت 7 وربع جمع شدند.پس ازآمدن خانم سوری تبارسکوریتی سفارت امریکا به جلوی اولین گیت راهنمائی شدیم وپس از سلام و صبح بخیرنامه مصاحبه وپاسپورتها را اززیر شیشه فرستادیم داخل وایشان پس ازبررسی ناممان اوکی داد و مامور نگهبان سفارت ماروبداخل راهنمائی کردندوپس از رد شدن ازدستگاه بازرسی پای بحیاط زیبا وبزرگ سفارت گذاشتیم و بدرب اصلی رسیدیم که با دکمه ای که مامورازداخل زد درب بازشد و وارد شدیم ورفتیم ابتدای سالن درست روبروی اتاق مصاحبه نشستیم،بقیه هم کم کم آمدند و سالن پرشد.اولین شماره 600 بود که شماره ما بود به پای باجه 8 فراخوانده شدیم ویک خانم هندی یا پاکستانی بود که مثل اینکه صبحانه هم نخورده آمده بود،خیلی بی حال و اخمو.مدارک و ترجمه ها را براش یکی یکی اززیرشیشه فرستادم داخل.فقط بیشترمدارکی که برداشت:ترجمه واصل و کپی ترجمه و اصل مدرک لیسانس وپیش دانشگاهی خانمم و پیش دانشگاهی خودم و شناسنامه ها وکپی پاسپورتها و مدارک ازدواج،کارت ملی ها،کارت پایان خدمتم.و 2 برگه اصل تمکن مالی برای خانمم 150 میلیون تومان معادل 51 هزاروخورده ای دلارو خودم هم 17 هزاردلارازبانکهای بترتیب پاسارگاد و اقتصاد نوین.سند ماشین و منزل هم ارائه دادم که پس ازدیدن سندها را اززیرشیشه پس داد.دوباره گفت آقا شما چندبارازدواج کردی که 2 تا سند ازدواج کردی گفتم iQ درایران هم به مرد هم به زن سندجداگانه میدهند.دوباره گفت مدرک دیپلم خانم که کارخدا همرام بود ولی ترجمه نکرده بودم بهش دادم وگفتم که شما درسایت گفتین آخرین مدرک تحصیلی منم لیسانس وحتی پیش دانشگاهی خانمم دادم و دیگه دیپلم و ترجمه نکردم(باید طبق مدارکی که خودشون گفتن درسایت جوابشون داد وگرنه نقص مدرک میزنن،گواهی سو پیشینه هم برا ایرانی های داخل اصلانیازنیست ومربوط به شخصی میشه که بیش از6 ماه خارج ازایران بوده اونم تازه ازپلیس کشوری که درآنجا اقامت داشته)خلاصه گفت برو 1320 دلارناقابل بپرداز و فیش بیار،پرداختم و فیش براش آوردم وتمام.گفت دیگه کاری نیست بشینید تا صداتون کنند.خلاصه بعد ازخدود 20 دقیقه بلندگو اعلام کرد سیکس هاندرد و ما بداخل اتاق راهنمائی شدیم که بنظربنده خیلی بهترازپشت باجه است و اعتماد بنفس بیشتری به آدم میده.خلاصه رفتیم داخل یک خانم بسیارخوش برخورد و خوش اخلاق امریکن با کت وشلوارقرمزبه ما خوش آمد گفت ونشستیم روی دیوارطرف ما تابلو نقاشی جرج واشنگتن بود که داشت بیانیه استقلال امریکا را درسال 1776 قرائت میکرد.ازخانمم پرسید درطول عمرت شغلی داشتی که گفتیم مدت کوتاهی مغازه باجناقم حسابداربوده و دیگم نرفته واسمشم تو لیست بیمه نبوده وکلا خانه دارطبق فرمهائی که پرکرده بودیم گفت اوکی به من گفت سربازی رفتی که دیگه بهش فرصت ندادم بگه کجا گفتم بله سپاه وهیچ کارتخصصی انجام ندادم(کاملا با دقت گوش میداد)وفقط بخاطردستخط خوبم در اداری نامه نگاری میکردم وگفتم اگه دلتون میخواد براتون یه متنی رو الان بنویسم که خندید و گفت نه.دوباره گفت درشرکت نفت چه میکردی گفتم مسئول ارسال مواد غذائی به سکوهانفتی وبصورت قراردادی 4 سال اونجا بودم وترجمه واصل کارتمو درشرکت نفت هم نشونش دادم ویه چیزائی تایپ کرد درکامپیوترش وگفت اوکی ومن و خانمم انگشت نگاری شدیم و پاسپورتهارو دوباره نگاه کرد وگفت ویزای خانم ودخترا اوکی ولی برا شما یه سری مراحل اداری باید طی بشه وگفت نهایتا 3 ماه طول میکشه گفتم خانم اگه به سپتامبربرسه که مثل پارسال میگین ویزاها تموم میشه دوباره خندید وگفت فکرکنم 2 ماه مشخص بشه،وگفت الان سیستم صدورویزامون خرابه پنج شنبه شاید درست بشه شاید هفته بعد،که من گفتم بلیط برگشتمون 5 شنبه است گفت مشکلی نیست برگردین ایران و پاسهای خانم وبچه ها رو بدین یه نفربیارن که ویزا بزنیم.خلاصه پس ازتشکرات فراوان والتماس که جان مادرت(بشوخی)که بگو زودترمنو بررسی کنن و ولله هیچ خطری برا منافع امریکا نداشته ام و یه سربازعادی بودم ازاتاق خارج و به درب خروجی راهنمائی شدیم،جالب بود که هیچکدام ازنگهبانان سفارت چه داخل چه بیرون که با لباس سفید بودند امریکائی اصیل نبودند و همشون چشم بادامی بودند فکرکنم اکثرا فیلیپینی بودند.2 سه روزبعدمصاحبه هم دوباره به گشت وگذاردرمراکزخرید وتوریستی پرداختیم و پنج شنبه ساعت 12 بوقت دوبی ازامارات بسوی میهن بازگشتیم ولی نکته ای که جالب بود چون دخترکوچکم 6 ماهه وبغلم بود چه درورود به دوبی چه درخروج منو به اول صف راهنمائی کردندچیزی که درایران اصلاوجود نداشت(واقعا جای تاسف داره)ازرانندگی آنجا هم واقعا لذت بردم که چطورماشینها با اون کلاس بالا وقدرت وسرعت با سرعتهای متعادل ودرلاینهای خودشان میراندند چیزی که بازهم درایران وجود نداره.افسوس.فرودگاه دبی هم که نگو واقعا احساس میکردم در فرودگاه LAX یا لاس وگاس یا فینیکس هستم.بله دوستان عزیز اینم ازسفرنامه ما.خواهشا بیاید برا همدیگه دعا کنیم که دعای همگانی اثربسیاربالائی داره و ازخدا بخوایم که تقدیری خوب و خوش را برای همه منتظرین دریافت ویزا رو رقم بزنه.آمین.با تشکروآرزوی بهترینها برایتان
شماره كيس **٥٣،ارسال فرمهاي ٢٦٠ درتاريخ ١٩ مي ٢٠١٤، تولددومين فرزند وتكميل فرم نوامبر٢٠١٤،كارنت may2015،مصاحبه ٢١جون ابوظبي،برنده اصلي:خانم،خانه دار.خانم وبچه ها ويزا،خودم كليرنس،آپديت خودم فقط ١٠جولاي
سلام خدمت دوستان عزیز
من و همسرم اول جولای در ابوظبی مصاحبه داشتیم. تصمیم گرفتم سفرنامه ی کوتاه و مختصری بنویسم شاید برای افرادی که بعد از ما به ابوظبی میرن کمی شرایط بهتر باشه.
شرایط کیس:
خانم برنده اصلی دانشجو دکترا رشته غیر حساس، کار خصوصی و سابقه کار دانشگاهی در گذشته به مدت یک سال /آقا سربازی معاف، مهندس برق، شرکت خصوصی
نتیجه مصاحبه:
دریافت برگه آبی کلیرنس
مقدمات سفر به دبی:
ما بعد از ردی شدن در سایت رفتیم دنبال ویزا و بلیط و هتل، از تاپ تورز هتل کاپتورن و ویزا رو گرفتیم و از ماهان بلیط سیستمی. بگم که هتل رو با صبحانه و نهار گرفتیم که ماه رمضونی دنبال نهار نگردیم! بلیط رفت رو یکشنبه ساعت 11.40 گرفتیم و وقت nmc رو هم یکشنبه بعد از ظهر گرفتیم.
فرودگاه دبی:
پرواز سر وقت انجام شد و بعد از گرفتن چمدون و سر زدن به فری شاپ رفتیم و ترانسفر هتل رو پیدا کردیم و خیلی سریع به هتل رسیدیم.
nmc:
یعد یه استراحت نیم ساعته کردیم و عازم nmc شدیم با تکیه بر تجارب دوستان به راختی با مترو حدود 20 دقیقه ای رسیدیم. هتل ما به مترو سیتی سنتر خیلی نزدیک بود بعد از دو ایستگاه خط رو عوض کردیم و روی خط سبز بعد از سه ایستگاه رسیدیم . خیلی خیلی راخت بود به نظرم واقعا لازم نیست با کسی هماهنگ کنید که برای nmc همراهیتون کنه. اونجا همین که بگید مدیکال us دیگه میدونن چیکار کنن. البته به خاطر ماه رمضان ساعت ویزیت دکتر تغییر کرده بود و این را در ایمیلی که ما زده بودیم و پاسخ داده بودند ذکر نکرده بوددند. خلاصه دو ساعت بیخودی اونجا نشستیم. فقط مورد سختش فهمیدن لهجه هندی ها بود که دیگه آخراش گوشمون عادت کرده بود. چون واکسن ها رو زده بودیم هیچ واکسنی نخوردیم و گفتن نتیجه رو دو روز بعد یعنی روز سه شنبه ساعت 1 میدن و برای ما که چهارشنبه مصاحبه داشتیم خوب بود. همونجا هم با آقای سعید آشنا شدیم که کار ترنسفر می کرد و خیلی پسر با انصافی هم بود.
گرفتن جواب nmc:
سه شنبه چون برای یه گشت شهری تور گرفته بودیم باید زودتر نتیجه nmc رو می گرفتیم برای همین ساعت 10 راه افتادیمم و ساعت 11 نتیجه رو به ما دادن. البته برخی از دوستان که اونجا کار ترانسفر و این موارد رو انجام میدادن اونجا ما رو دیدن و گفتن امکان نداره زودتر جواب رو بدن بیخود زود اومدین که انگار درست نمی گفتن!
رفتن به سفارت»:
برای رفتن به سفارت با آقای سعید هماهنگ کردیم و با نفری 100 درهم قرار شد که ما رو ببرن و برگردونن. ساعت 4.30 جلوی در هتل ماشین آماده بود. بعدش هم 3 همسفر دیگه رو از هتل دیگری سوار کردن و حدود یک ساعت و ربع بعد دم در سفارت در ابوظبی بودیم اولین گروه بودیک که رسیدیم و رفتیم روی نیمکت ها نشستیم. تا ساعت 7 که اومئن کولر ها رد روشن کردن حسابی شرجی شده بود.
سفارت:
ساعت 8 یه مامور اومد و نامه ها رو چک کرد و یکی یکی بازرسی بدنی شدیم و وارد سفارت شدیم. اونجا به هر کس شماره می دادن و مشخص می کردن که کجا بنشنن. ساعت 8.30 شروع کردن به خو.اندن شماره ها و گرفتن مدارک و دادن پول و انگشت نگاری و بعد منتظر تا برای مصاحبه صدا بزنن یه خانوم عرب که فارسی و انگلیسی هم بلد بود اونجا حضور داشت و شماره ها رد به فارسی هم اعلام می کرد. ما نفر دوم برای مصاحبه بودیم وارد اتاق شدیم افسر پشت شیشه نشسته بود و دو صندلی هم برای ما بود که نشستیم خیلی آرام و خوش برخورد بود. سوالات را پرسید و بعد گفت که شما به مراحل اداری نیاز دارید و برگه آبی رو داد. همین به همین راحتی بعد از 14 ماه اتنظار و استرس همین بود.
چند نکته:
اولا اینکه در ماه رمضان نگران غذا خوردن نباشید معمولا در مراکز خرید فود کورت ها باز هستند و می تونید همون جا غذا تون رو میل کنید.
واقعا برای خرید وقت نذارید که به نظرم توی تهران چیزهای بهتری پیدا میشه
هتل رو حتما نزدیک مترو بگیرید که خیلی کار ها راحت میشه
اگه به آفتاب حساس هستید با خودتون چتر ببرین خیلی از خوداشون با جتر بیرون میان
واقعا اگه شرایط یه ضربی رو ندارید الکی خودتون رو گول نزنین چون خیلی تو ذوقتون می خوره آمادگیشو داشته باشید
یه خانم اونجا با ما مدیکال بودن که مشکلی در عکس قفسه سینشون دیده شد که کارشون رو به آزمایشهای بیشتر کشوند. البته خودشون هیج ناراحتی طاهری نداشتند. از این موارد هم ممکن پیش بیاید و لی راه داره نگران نباشید.
تورهای شهر رو بگیرید که به نظرم خیلی راحت تر از اینه که خودتون بخواین هماهنگ کنید.

امیدوارم برای هممون بهترین اتفاق بیافته
سلام بر تمامی دوستان،من هم وظیفه خودم میدونم که سفرنامه پر پیچ و خم امارات را بنویسم چون واقعا از سفرنامه دوستان استفاده کردم.(مصاحبه من اواخر جون بود)
من چون نوروز نامه دوم را دریافت کردم بعد از تعطیلات سریعا واکسن ها را تزریق کردم ،مدارک را ترجمه کردم ،نامه تمکن گرفتم و ... که البته این کارها را هم میتونستم قبل از دریافت نامه دوم انجام بدهم.(غیر از واکسن و دریافت کارت واکسیناسیون برای دوستان دانشجو که برای بار اول میخواهند از کشور خارج شوند چون پاسپورت ندارند که من قبل از دریافت پاسپورت واکسن ها را زدم بعد پاسپورت بردم کارت واکسیناسیون گرفتم.(البته این موردی هست که در شهرستانها هست پاستور تهران را نمیدونم)
چون من دانشجو هستم برای گرفتن پاسپورت مراحل گرفتن گواهی اشتغال به تحصیل +ضمانت نامه (پانزده میلیونی) به نظام وظیفه ارائه دادم و بعد از یک هفته پاسپورت را دریافت کردم.
سریعا نیز برای دریافت ویزا اقدام کردم که متاسفانه با اینکه قبلا دبی نرفته بودم و هیچ مشکلی نداشتم ویزای سه روزه ما یکماه طول کشید و نیومد و مجبور شدم ویزا را کنسل کنم و دوباره درخواست ویزا کردم و تاریخ مصاحبه سفارت را دو بار عقب بیندازم (نزدیک دو ماه ) که بالاخره ویزای امارات بعد از چهل روز دریافت کردم.
به خاطر همین مشکلات ویزا نیز تا سه روز قبل از مصاحبه هتل و پرواز را هنوز نگرفته بودم.
مصاحبه من پنج شنبه بود و من سه شنبه رفتم دبی ،هتل هم که دبی گرفته بودم،عصر سه شنبه به مدیکال رفتم آزمایشات و معاینه را انجام دادم و بهشون گفتم جواب را فردا میخواهم قبول کردند و هیچ هزینه اضافی پرداخت نکردم.
تو مدیکال هم که با دوستان سعید و ... آشنا شدم و باهاشون برای صبح پنج شنبه هماهنگ کردم که برم ابوظبی.
روز مصاحبه ساعت 5 صبح از دبی حرکت کردیم و ساعت 7 رسیدیم و نفر سوم بودم و روی صندلی نشستیم تا ساعت حدودا هشت که درب سفارت باز شد و رفتیم داخل ،بهمون نوبت دادند و وقتی نوبت شد مدارک را تحویل باجه دادم ،فیش پرداخت پول را داد پرداخت کردم و سپس نوبت شد و رفتم داخل اتاق آفیسر که یک خانم جوان بود:
بعد از سلام و ...
انگشت نگاری کرد و گفت شما قسم میخوری که چیزهایی که میگی و نوشتید درست هستند و بعد هم سوال :
1.سربازی رفتی یا نه؟
2.فامیل یا آشنا آمریکا داری ؟
3.چیکار میکنی ؟
4.چه رشته ای میخونی ؟
5.مدرکی داری که درسهایی که رشته ات داره ببینم ؟(واسه فوق لیسانس)
6.رزومه داری ؟
همین،بعد هم گفت باید روند اداری طی بشه سایت از دو هفته دیگه سایت را چک کنید و جواب هم حداکثر تا دو ماه دیگه میاد.
(کلا محیط داخل سفارت و برخورد افراد خوبه )


توضیحات :
1.من توصیه نمیکنم واسه الان ولی کلا میگم که دوستان بدانند :
اگر کسی واقعا مشکل واسش پیش اومد و مجبور بود تاریخ مصاحبه را فقط عقب بیندازد نگران نباشه چون این کار انجام میشه
از طریق ایمیل به سفارت و سپس سایت www.usvisa-info.com تعیین وقت جدید میکنید.
2.دوستان واسه گرفتن هتل به نظر من اول خودتان از طریق سایت www.booking.com هتل با کیفیت خوب و قیمت خوب که تخفیف خورده و تو سایت مشخص است جستجو کنید و از آژانس بخواهید همان هتل را واستون بگیره.
3.دوستان واسه ویزا حتما از دو ماه قبل اقدام کنید که خدایی نکرده تو دردسر نیوفتید.(ویزای تک هم به راحتی میشه گرفت)
4.دوستانی که فوق لیسانس میخونند وقتی آفیسر اسم رشته را میپرسه ابتدا نام اصلی رشته را بگین بعد که متوجه شد گرایش را بگین چون به رشته های فوق حساس اند.(مثلا اول بگین عمران میخونم بعد بگین سازه ، من از همون اول گفتم سازه های هیدرولیکی که فکر کنم متوجه نشد و واسه همین با اینکه سربازی نرفتم و شغل دولتی نداشتم چک خوردم(.
5.رزومه همراه داشته باشید (حالا چه دانشجویی و چه کاری )
6.ریز نمرات یا کارنامه فوق همراتون باشه چون آفیسراز من گرفت.
7.دوستان مدارک را کامل ببرید نهایتا اگر نخواستند برمیگردونید ،الکی سر این چیزها به خودتون استرس وارد نکنید،روزی که من رفتم دو تا از دوستان کپی پاسپودت نداشتند باجه میگفت چرا ندارید.
8.دوستان دانشجو حواستون باشه تاریخ بیست روزه خروج از کشور را دقیق طبق زمانی که میخواین بروید مصاحبه به نظام وظیفه اعلام کنید چون طبق قانون جدید نمیشه تغییرش داد.
9.به نظر من همه چی را راست بگویید هم آفیسر و هم باجه ای که مدارک را تحویل میگیرد(همان چیزهایی که تو فرم ds260 نوشتید )
10.هر کدام از دوستان در مورد نظام وظیفه و خروج از کشور دانشجویی و تغییر تاریخ مصاحبه سوال داشت بهم پیغام بده خوشحال میشم بتونم کمک کنم.
ببخشید اگر سفرنامه را کلی نوشتم چون سفر نامه مابقی دوستان واقعا کامل هست .
امیدوارم خدا خودش کمک کنه و دوستان سریعتر کلیر بشن
واسه کلیر شدن من هم دعا کنید.....
کیس: ****5، .........سفارت خونه: ابوظبی ،...... تعداد نفرات:خودم , .........نامه دوم:.24 مارچ ،........مصاحبه:6 می که دو بار تغییر دادم شد 25 جون،............ وضعیت ویزا :کلیرنس. , ........تاریخ کلیر : July23 با ایمیل و تماس........ ورود به آمریکا: انشالله به زووودی




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان