(2011-04-25 ساعت 00:05)lorecance نوشته: بقیه داستان ام آرزوست؟؟!؟!؟!؟
والا از شما چه پنهون حسنی هم از راساراسا ملول است و انسانش آرزوست. ولی خدا شاهده این روزها اینقدر پرش افکار دارم دیگه حسنی هم از دست من خون گریه میکنه . البته خود همین حسنِ موش مرده هم اینقدر تو مغز من اینور و اونو ر میپره که نمیدونم کدوم کارش رو بنویسم . داستان نویسی به این شیوه زنده ای که من در پیش گرفتم نمیدونم یک شیوه من دراوردیه یا یک شیوه عادی ،ولی چون خود نویسنده هم پا به پای خواننده نمیدونه سر شخصیتی که ساخته چه بلایی میاد از این مشکلات پرشی هم داره دیگه ، . چند روز پیش میخواستم بنویسمش ولی کارهاش زیاد برام جالب نبود فعلا به حسنی فرصت دادم ببینم خودش چی کار میکنه بعضی وقتها مجبورم از دستش به عمد فرار کنم چون یکهو درگیر کلیشه ها میشه .ولی چشم به خاطر آرزوی شما هم که شده زودی میرم سراغش.
مرسی که یاد آوری میکنید. ممنون از دلگرمی و پی گیریتون که واقعا خوشحالم میکنه. شماها به من انگیزۀ خیلی قوی برای جدی گرفتن افکارِ حسنی وارم میدید.
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.
وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا