متاسفانه من/ما هم ادامه دهنده همین راه خرافه و جهل هستیم فقط به شکل خوشگلترش
وقتی که توی اینترنت یا فیس.بوک یا حتی جامعه نه تنها تولید محتوایی صورت نمیگیره بلکه به شکلی محتواهای پیشتر نیز مورد تمسخر قرار میگیره، جامعه میره به سمت بی فرهنگی و خرافه و دروغ...
کجای این محیط بزرگ مجازی هست که بها بده به تمامی بزرگان ادب و معرفت این مملکت؟
وقتی میریم توی ایمیلمان پره از بهترین عکس سال، یا فلان جمله از گاندی، شده یه دفعه یه ایمیلی دریافت کنیده که یه خط نوشته باشه از منطق الطیر عطار با توضیح دکتر عبدالحسین زرین کوب
شده توی فیس.بوک یک خط از مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری رو شیر کنیم و لایک بزنیم؟
یه زمانی این مملکت تولید محتواش دست دولتش بود و تمام، ولی از 5 سال پیش ما هم خودمان دارای این قدرت شدیم که محتوا تولید کنیم، یا نه! محتواهای قبلی رو بازخوان و نشر کنیم.... به شخصه نکردم اینکارو
خلاصه حرفم اینه که قسمتی از این خرافه پرستی تقصیر من و شما و پدر و مادر های ماست، و متاسفانه من هم دارم این خطا رو به فرزندم به ارث میزارم وقتی که بلد نباشم شاهنامه بخوانم، حافظ بخوانم، ندونم کتاب کوچه شاملو برای چه هست!
(پ.ن: من باب مثال از یه تولید محتوای غلط شاید شما هم این ایمیل رو گرفته باشید یا همین الان با سرچ در گوگل به مطلب زیر میرسید که واژه پدر.سوخته وقتيکه در زمان يزدگرد عربها به ايران حملهکردند و ايران رو فتحکردند، مردم ايران رو که داراي دين زرتشت بودند و آتشپرست و کافر ناميدند و اونهارو مجبورکردندکه به دين اسلام رويبياورند.
در اينميان گروهي خودشان به ديناسلام گرويدند و گروهي هم از ترس مسلمان شدند، چون ميديدندکه افراديکه مسلمان نشوند را ميکشند.
اعراب افرادي را که مسلمان نميشدند، مردها و سرپرستخانواده را در آتش ميسوزاندند تا ديگران ياغيگرينکنند، و زنان آنها را به کنيزي و بچهها را براي نوکري و کلفتي ميبردند.
اين بچهها بزرگ شدند و در خانه اعراب کارميکردند و خود اعراب هم بچههائي همسن اونها داشتهاند، وقتي از صاحبخانه ميپرسيدندکه اين بچه تو است (کلفت و نوکرها)، ميگفته:
نه، اين پدر سوخته است. يعني بچه ما نيست، نوکر و کلفتي است که پدرش در جريان فتح ايران سوزاندهشدهاست و به اين نوکر و کلفتها ميگفتهاند: پدر.سوخته
معنی در لغت نامه دهخدا:پدرسوخته.(پ ِ دَ ت َ / ت ِ ) (ص مرکب ) دشنامی است . و مجازاً در تداول عامیانه بمردم خبیث و بدسرشت گویند.در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام میگرفت و بدهکار میشد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمیپرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود پدرسوخته نامیده می شد. کم کم این اصطلاخ به سایر ممالک و ایران هم رسید.
معنی در کتاب کوچه شاملو: به حدس دکتر باستانی پاریزی، این لغت در زمان شاه اسماعیل صفوی وقتی عده ای از سنی های اصفهان را زنده در آتش سوزاند باب شد)
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
وقتی که توی اینترنت یا فیس.بوک یا حتی جامعه نه تنها تولید محتوایی صورت نمیگیره بلکه به شکلی محتواهای پیشتر نیز مورد تمسخر قرار میگیره، جامعه میره به سمت بی فرهنگی و خرافه و دروغ...
کجای این محیط بزرگ مجازی هست که بها بده به تمامی بزرگان ادب و معرفت این مملکت؟
وقتی میریم توی ایمیلمان پره از بهترین عکس سال، یا فلان جمله از گاندی، شده یه دفعه یه ایمیلی دریافت کنیده که یه خط نوشته باشه از منطق الطیر عطار با توضیح دکتر عبدالحسین زرین کوب
شده توی فیس.بوک یک خط از مناجات نامه ی خواجه عبدالله انصاری رو شیر کنیم و لایک بزنیم؟
یه زمانی این مملکت تولید محتواش دست دولتش بود و تمام، ولی از 5 سال پیش ما هم خودمان دارای این قدرت شدیم که محتوا تولید کنیم، یا نه! محتواهای قبلی رو بازخوان و نشر کنیم.... به شخصه نکردم اینکارو
خلاصه حرفم اینه که قسمتی از این خرافه پرستی تقصیر من و شما و پدر و مادر های ماست، و متاسفانه من هم دارم این خطا رو به فرزندم به ارث میزارم وقتی که بلد نباشم شاهنامه بخوانم، حافظ بخوانم، ندونم کتاب کوچه شاملو برای چه هست!
(پ.ن: من باب مثال از یه تولید محتوای غلط شاید شما هم این ایمیل رو گرفته باشید یا همین الان با سرچ در گوگل به مطلب زیر میرسید که واژه پدر.سوخته وقتيکه در زمان يزدگرد عربها به ايران حملهکردند و ايران رو فتحکردند، مردم ايران رو که داراي دين زرتشت بودند و آتشپرست و کافر ناميدند و اونهارو مجبورکردندکه به دين اسلام رويبياورند.
در اينميان گروهي خودشان به ديناسلام گرويدند و گروهي هم از ترس مسلمان شدند، چون ميديدندکه افراديکه مسلمان نشوند را ميکشند.
اعراب افرادي را که مسلمان نميشدند، مردها و سرپرستخانواده را در آتش ميسوزاندند تا ديگران ياغيگرينکنند، و زنان آنها را به کنيزي و بچهها را براي نوکري و کلفتي ميبردند.
اين بچهها بزرگ شدند و در خانه اعراب کارميکردند و خود اعراب هم بچههائي همسن اونها داشتهاند، وقتي از صاحبخانه ميپرسيدندکه اين بچه تو است (کلفت و نوکرها)، ميگفته:
نه، اين پدر سوخته است. يعني بچه ما نيست، نوکر و کلفتي است که پدرش در جريان فتح ايران سوزاندهشدهاست و به اين نوکر و کلفتها ميگفتهاند: پدر.سوخته
معنی در لغت نامه دهخدا:پدرسوخته.(پ ِ دَ ت َ / ت ِ ) (ص مرکب ) دشنامی است . و مجازاً در تداول عامیانه بمردم خبیث و بدسرشت گویند.در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام میگرفت و بدهکار میشد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمیپرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود پدرسوخته نامیده می شد. کم کم این اصطلاخ به سایر ممالک و ایران هم رسید.
معنی در کتاب کوچه شاملو: به حدس دکتر باستانی پاریزی، این لغت در زمان شاه اسماعیل صفوی وقتی عده ای از سنی های اصفهان را زنده در آتش سوزاند باب شد)
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل