2009-11-21 ساعت 20:40
من الان در لابی هتل ددمان هستم. تا ۲ ساعت دیگه میریم به سمت فرودگاه . من وقتی ایران برسیم باید برای امتحان تافل خودم رو اماده کنم . چون کمتر از یک ماهه دیگه امتحان دارم. به خاطر دانشگاه ها فکر کنم من بعد از امتحان تافل برم امریکا . الانم تا وقت هست گفتم بیام و براتون بنویسم . چون وقتی بر گردم خیلی سرم شلوغ خواهد بود. ما با تورکیش امیدیم و ۹ روز اینجا بودیم . من به همراه مامان و بابا اومده بودم. اونا فقط من را همراهی کردن. چون برنده اصلی خودم هستم. دقیقا قبل از امدنم یکی از بستگان نزدیک فوت کرده بود و من حسابی درگیر مراسم بودم و روز چهار شنبه تا دقیقه نود در مراسم بودیم و شبش پرواز داشتیم، من به شدت تو روزهای آخر سرما خورده بودم و واقعا حال عمومیم اصلا مساعد نبود. در فرودگاه امام خانمی كه مامور چک کردن وقتی سرفه های من دید ترسید زیاد بازرسی بدنیم کنه. پرواز خوب بود با این كه برای من خیلی طولانی گذشت چون اصلا حالم خوب نبود. هر سرفه ای كه میکردم همه برمیگشتن نگام میکردن. وقتی رسیدیم هتل به همه گفتن ساعت ۹:۳۰ در لابی هتل منتظر باشن كه تور ببرشون برای مدیکال . اما باور کنین انقدر راحت كه نیازی به کسی ندارین كه راهنماییتون کنه. از دم در هتل كه بیرون بیاین خیابان روبه روی هتل سر پایینی هست اونو كه مستقیم برین میرسین به بلوار آتاتورک . من از در ورودی مدیکال عکس گرفتم كه براتون میزارم . من فردای روزی كه رسیدیم رفتم برای مدیکال. برای ساعت ۱۰ وقت گرفته بودم. چون از تور ما تقریبا همه دیروزش رفت بودن مدیکال خیلی خلوت بود و خیلی سریع عکس گرفتم و آزمایش خون دادم. یکی از افرادی كه روز قبل مدیکال رفته بود دیدم اونجاست. پرسیدم مشکل چیه. گفت گفتن تو عکست چیزی دیده شده باید تست خلط بدی. و حسابی در گیر شده بود . تا روز مصاحبش هم جواب پزشکیش معلوم نشد. اونو كه دیدم یه کم نگران شدم كه با این سرفه هایی كه من میکنم به منم از این حرفا بزنن. برای قسمت اول مدیکال ازم ۸۵ دلار گرفتن. عصری كه برای ویزیت دکتررفتم تب داشتم و واقعا حالم خراب بود. باورتون نمیشه چند بار به ذهنم رسید كه چرا با این حال اومدم. همین جا میخوام از دوست و خواهر خوبم مونیکا تشکر کنم كه بهم دلگرمی میداد. عصری خانم دکتر من را دید. و خیلی کوتاه بود . هیچ واکسنی هم نزد. و برای ویزیت ۷۰ دلار دادم و بسته جواب رو دادن دستم و گفتن خیلی خوب. روز مصاحبه هم من اولین نفر وارد سفارت شدم. ۳ بار هر کسی رو صدا میکنن. باره اول برای دادن ۷۷۵ دلار. بار دوم برای انگشت نگاری و باره سوم برای مصاحبه. وقتی من برای مصاحبه صدا زد. خیلی سؤالات عادی بود. این كه اسمم چیه . چرا میخوام برم امریکا. اسپانسرم چیکار میکنه و چه نسبتی با من من دارد. رشته تحصیلیم چیه. تمام مدت هم یک لبخند ملیح به من میزد. وقتی به من گفت به امریکا خوش اومدی و برو به آدرس بده برای فرستادن ویزا انقدر ذوق کردم كه کارتی كه برای دادن موبایل دم در میدن همونجا از دستم افتاد و نفهمیدم. پول خورد هم همراهم نبود قرار شد وقتی ویزا برام میاد پول پست رو اون موقع بدم. از در كه اومدم بیرون فهمیدم کارت گم کردم. یک ۱۰ دقیقه در وسایلم گشتم. پیدا نشد. به اون آقاهه گفتم من نمیتونم پیداش کنم . گفت دوبار برو داخل سالن و بگرد. رفتم داخل و آخر سر دیدم دم همون باجه آخر از دستم افتاده. برش داشتم و زدم بیرون. فردا صبح ساعت ۱۱ ویزام دستم بود. در هتل ددمان رسم اینه كه ساعت ۱۱ مامور پست میاد . و همه در لابی منتظر هستن. در سایت هم میتونین چک کنین كه الان بسته شما کجا هست. (www.ups.com.tr) خوب ما دیگه کم کم باید بریم فرودگاه. اینجا تایپ فارسی کردن با گوگل خیلی سخته. شرمنده اگه غلط تایپی داشتم.
کیس نامبر: 2010AS00002xxx
دریافت ویزا: روز مصاحبه (17 نوامبر)
دریافت ویزا: روز مصاحبه (17 نوامبر)