معمولا احساس رضایت پس از برآورده شدن نیاز های ما حاصل میشود و همانگونه که نیازهای ما دو نوع هستند احساس رضایتمندی نیز به دو شکل مختلف پدید می آید
نیازهای اولیه (یا جسمی)شامل مواردی از قبیل نیاز به غذا/آب/هوا/روابط ج ن سی....
نیازهای ثانویه شامل نیاز به محبت/امنیت/عشق/شهرت...
رضایتمندی ما بر حسب دستیابی به خواسته هایمان به دو شکل موقتی و دائمی دسته بندی میشوند
احساس رضایتی که پس از غذا خوردن یا روابط جنسی بدست می آید بسیار زود از دست میرود اما احساس رضایت بعد از رسیدن به نیازهای ثانویه بسیار پایدار است
مثلا معمولا تا وقتی مورد محبت قرار دارید یا در امنیت هستید این رضایتمندی در شما وجود خواهد داشت و پیدایش نارضایتی نشانه ایجاد اختلال در روان شماست و باید برای رفع آن به دنبال پیدا کردن آن علت بود
در اغلب موارد عدم دستیابی کامل به نیاز های اولیه را میتوان جبران کرد مثلا شما گرسنه هستید و دلتان خورشت قورمه سبزی یا شیشلیک میخواهد و چون نمیتوانید آنها را بدست بیاورید نان و پنیر میخورید و سیر میشوید
درست است که نیاز شما کاملا برآورده نشده است اما چون سیر شده اید بزودی خورشت و شیشلیک را فراموش میکنید وامکان ندارد در حالی که شکم خود را با نان و پنیر سیر کرده اید هوس شیشلیک کنید
اما در مورد نیازهای ثانویه اینگونه نیست و شما که دوست داشته اید یک ماشین بخرید با خریدن دوچرخه هنوز دلتان ماشین را میخواهد
در جامعه ما (ایران)نیازهای جسمی به صورت کامل یا ناقص برطرف (یا سرکوب )میشوند اما نیازهای ثانویه در اغلب موارد برآورده نمیشوند
احترام متقابل /امنیت واقعی/احترام و بیشتر نیازهایی از این دست معمولا تامین نمیشوند و عده ای به دنبال دستیابی به این نیازها راه مهاجرت در پیش میگیرند و این موضوعی است که در طول تاریخ باعث پیشرفت انسانها شده است
مثل مهاجرت آریائیها (در سطح بزرگ)
و مهاجرت مسلمانها (از مکه به مدینه )
اما به نظر من این نیاز ها در هیچ جای دنیا به طور کامل تامین نخواهد شد و نهایتا انسان مجبور خواهد شد با کم کردن توقعات سطح مطالبات خود را کنترل کند
نیازهای اولیه (یا جسمی)شامل مواردی از قبیل نیاز به غذا/آب/هوا/روابط ج ن سی....
نیازهای ثانویه شامل نیاز به محبت/امنیت/عشق/شهرت...
رضایتمندی ما بر حسب دستیابی به خواسته هایمان به دو شکل موقتی و دائمی دسته بندی میشوند
احساس رضایتی که پس از غذا خوردن یا روابط جنسی بدست می آید بسیار زود از دست میرود اما احساس رضایت بعد از رسیدن به نیازهای ثانویه بسیار پایدار است
مثلا معمولا تا وقتی مورد محبت قرار دارید یا در امنیت هستید این رضایتمندی در شما وجود خواهد داشت و پیدایش نارضایتی نشانه ایجاد اختلال در روان شماست و باید برای رفع آن به دنبال پیدا کردن آن علت بود
در اغلب موارد عدم دستیابی کامل به نیاز های اولیه را میتوان جبران کرد مثلا شما گرسنه هستید و دلتان خورشت قورمه سبزی یا شیشلیک میخواهد و چون نمیتوانید آنها را بدست بیاورید نان و پنیر میخورید و سیر میشوید
درست است که نیاز شما کاملا برآورده نشده است اما چون سیر شده اید بزودی خورشت و شیشلیک را فراموش میکنید وامکان ندارد در حالی که شکم خود را با نان و پنیر سیر کرده اید هوس شیشلیک کنید
اما در مورد نیازهای ثانویه اینگونه نیست و شما که دوست داشته اید یک ماشین بخرید با خریدن دوچرخه هنوز دلتان ماشین را میخواهد
در جامعه ما (ایران)نیازهای جسمی به صورت کامل یا ناقص برطرف (یا سرکوب )میشوند اما نیازهای ثانویه در اغلب موارد برآورده نمیشوند
احترام متقابل /امنیت واقعی/احترام و بیشتر نیازهایی از این دست معمولا تامین نمیشوند و عده ای به دنبال دستیابی به این نیازها راه مهاجرت در پیش میگیرند و این موضوعی است که در طول تاریخ باعث پیشرفت انسانها شده است
مثل مهاجرت آریائیها (در سطح بزرگ)
و مهاجرت مسلمانها (از مکه به مدینه )
اما به نظر من این نیاز ها در هیچ جای دنیا به طور کامل تامین نخواهد شد و نهایتا انسان مجبور خواهد شد با کم کردن توقعات سطح مطالبات خود را کنترل کند
به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید