2009-12-31 ساعت 02:56
امروز می خواهم برای شما کمی از تجربه های خودم در مورد زندگی مشترک با یک نفر دیگر در یک خانه بنویسم. من زندگی مشترک در امریکا را به دو بخش تقسیم میکنم.
1- زندگی مشترک بدون روابط دیپلماتیک.
2- زندگی مشترک با روابط دیپلماتیک
در زندگی مشترک بدون روابط دیپلماتیک, دو نفر تصمیم می گیرند که برای تامین هزینه های مسکن و یا تنها نبودن, یک همخانه برای خود انتخاب کرده و با او زندگی کنند. ممکن است افرادی که خانه می خرند و از توان مالی بالایی برخوردار نیستند, یکی از اطاقهای خانه خود را به فرد دیگری اجاره دهند تا بتوانند اقساط خانه خودشان را تامین کنند. و یا ممکن است دو نفر با یکدیگر یک خانه دو اطاق خوابه را اجاره کنند. در برخی از خانه های بزرگ هم ممکن است مثلا پنج نفر زندگی کنند که هر کدام صاحب یک اطاق هستند.
وقتی شما یک اطاقی را در یک خانه اجاره می کنید, در واقع شما جزوی از اعضای آن خانه می شوید و مسئولیت هایی دارید که باید به آن عمل نمایید. در حالی که فضای سالن, آشپزخانه و حیاط, عمومی است و همه می توانند از آن استفاده کنند, هر کس می تواند در اطاق خودش به اندازه کافی حریم خصوصی داشته باشد. هر خانه ای هم برای خودش قوانینی دارد که همه باید به آن احترام بگذارند.
من خودم ترجیح می دهم در خانه ای زندگی کنم که در آن زن و یا بچه ای باشد ولی خیلی ها دوست دارند که با پسران و دختران جوان زندگی کنند. هر کسی می تواند نسبت به سبک زندگی خود, همخانه خودش را انتخاب کند به گونه ای که زندگی آنها تداخلی در یکدیگر نداشته باشد و بتوانند از ساعاتی که با یکدیگر هستند لذت ببرند. بسیاری از افراد از جمله خود من ترجیح می دهند که همخانه ای با جنس مخالف خود داشته باشند تا فضای زندگی آنها جذاب تر شود.
لازم به ذکر است که دختران در امریکا از اینکه یک همخانه پسر داشته باشند, هیچ گونه مشکلی ندارند چون قانون در این کشور به گونه ای است که یک زن از امنیت کامل برخوردار است و هیچ کس جرات این را ندارد که به او تعرض کند. مثلا اگر شما همخانه یک دختر خانم هستید و یک روز به سالن بروید و ببینید که او برهنه بر روی کاناپه خوابیده است, شما هم میتوانید آنجا بنشینید و یا به کار خودتان بپردازید ولی اگر کوچکترین تماس فیزیکی با او برقرار کنید, نه تنها به زندان می افتید بلکه باید خسارت آن را هم پرداخت کنید.
در امریکا بر خلاف ایران دست به مهره, بازی است یعنی اینکه اگر شما به کسی دست زدید باید با همان مهره بازی کنید و عواقب مادی و معنوی آن را تا انتها بپذیرید. آن طور نیست که هر کسی را که خواستید دستمالی کنید و بعد اگر خوشتان نیامد بروید سراغ یک نفر دیگر. برای همین اگر شما بخواهید روابط دیپلماتیک با همخانه خود داشته باشید, یعنی اینکه شما قرارداد نوع اول همخانگی را فسق کرده و قرارداد جدیدی را برای زندگی مشترک با روابط دیپلماتیک وضع می کنید و کلیه طبعات آن را هم می پذیرید.
معمولا مخارج مشترکی که در یک خانه است مثل آب, برق, تلفن و تلویزیون را تقسیم بر تعداد نفراتی می کنند که در آن خانه زندگی می کنند و هر کس باید سهم خود و یا کسی را که کفیل او است را بپردازد. شما برای خودتان یک یخچال جداگانه خواهید داشت و یا یک طبقه از یخچال و بخشی از فیریزر را به شما اختصاص می دهند و هیچکسی به مواد داخل آن دست نمی زند. در ضمن شما در آشپزخانه هم یک کابینت خواهید داشت که می توانید وسایل خود را در آن بگذارید. ماشین لباسشویی و ظرفشویی هم بین همه مشترک است و هرکسی تمیزکننده خودش را دارد و یا نوبنی هر دفعه یک نفر آن را می خرد.
اما زندگی مشترک نوع دوم و یا زندگی مشترک همراه با روابط دیپلماتیک, شامل هرگونه زندگی مشترکی میشود که دو طرف علاوه بر مسئولیت های نوع اول, از نظر عاطفی و دیپلماتیک نیز نسبت به یکدیگر متعهد می گردند. زن و شوهر, دوست پسر و دوست دختر و یا زوج های همجنسگرا از این گروه هستند.
در نوع دوم همخانگی, دو طرف یک اطاق خواب مشترک دارند و کلیه مسئولیتهای خانه بر طبق توافق طرفین بین آنها بطور مساوی تقسیم می شود. لازم به ذکر است که همخوابگی, قوانین و مقررات همخانگی را ملغی نمیکند وهمخانگی با روابط دیپلماتیک زیر مجموعه ای است از نوع اول همخانگی بدون روابط دیپلماتیک. اگر فردی از عشق و روابط عاطفی برای تغییر قوانین همخانگی به نفع خودش استفاده کند, آن فرد در جامعه امریکا بعنوان یک ابیوزر و یا سوء استفاده کننده شناخته می شود.
بله. در امریکا تعریف زن و شوهر با آنچه که ما در ایران داریم زمین تا آسمان فرق می کند. در امریکا زن و شوهر همخانه هایی هستند که بطور رسمی, حقوقی در زندگی یکدیگر دارند و در عمل هیچ فرقی با دوست پسر, دوست دختر و یا دو همخانه که دارای روابط دیپلماتیک هستند ندارد. برای همین عزیزانی که از ایران به امریکا مهاجرت می کنند پس از مدت زمان کوتاهی دچار تقارن در مفاهیم اولیه خوددشان و اختلال در هماهنگی با جامعه امریکا می شوند. می توان از این اختلاف به عنوان اولین شوک فرهنگی نام برد که یک مهاجر در بدو ورودش با آن مواجه می شود. یک زن در امریکا می تواند با هر کسی که دوست دارد حرف بزند و با هر کسی که دوست داشت بیرون برود و تا هر زمانی که دلش خواست بماند همانطوری که یک شوهر این حق را دارد.
در مجموع می توانم بگویم که جدا از مسائل دیپلماتیک, فرهنگ همخانگی و با هم زیستن در امریکا جا افتاده است و هر کسی مسئولیتهای خودش را می داند و در کنار آن سعی می کند که فضا و محیط شادی را برای همخانه و اطرافیان خود ایجاد نماید. شما می توانید با توافق همخانه خود مهمانی برگزار نمایید و یا دکوراسیون خانه را تغییر دهید, تلویزیون تماشا کنید و یا برنامه های تفریحی دیگری را انجام دهید.
معمولا وقتی که یک اطاق اجاره می کنید, از شما پول پیش می گیرند و در روزی که بخواهید آنجا را ترک کنید آن پول را به شما بازمی گردانند ولی باید حتما آن پول توسط چک پرداخت شود و یک کپی هم از آن داشته باشید اگرنه امریکاییها بدشان نمی آید که پول شما را بخورند. کاری که من می کنم این است که بجای پول پیش با اجاره دهنده توافق می کنم که یک ماه آخر اجاره را پیش پرداخت کنم. بنابراین شما از زمانی که اعلام به رفتن می کنید, نیازی به پرداخت اجاره ندارید و در ضمن پولی هم طلب نخواهید داشت.
امیدوارم که این اطلاعات بدردتان بخورد
1- زندگی مشترک بدون روابط دیپلماتیک.
2- زندگی مشترک با روابط دیپلماتیک
در زندگی مشترک بدون روابط دیپلماتیک, دو نفر تصمیم می گیرند که برای تامین هزینه های مسکن و یا تنها نبودن, یک همخانه برای خود انتخاب کرده و با او زندگی کنند. ممکن است افرادی که خانه می خرند و از توان مالی بالایی برخوردار نیستند, یکی از اطاقهای خانه خود را به فرد دیگری اجاره دهند تا بتوانند اقساط خانه خودشان را تامین کنند. و یا ممکن است دو نفر با یکدیگر یک خانه دو اطاق خوابه را اجاره کنند. در برخی از خانه های بزرگ هم ممکن است مثلا پنج نفر زندگی کنند که هر کدام صاحب یک اطاق هستند.
وقتی شما یک اطاقی را در یک خانه اجاره می کنید, در واقع شما جزوی از اعضای آن خانه می شوید و مسئولیت هایی دارید که باید به آن عمل نمایید. در حالی که فضای سالن, آشپزخانه و حیاط, عمومی است و همه می توانند از آن استفاده کنند, هر کس می تواند در اطاق خودش به اندازه کافی حریم خصوصی داشته باشد. هر خانه ای هم برای خودش قوانینی دارد که همه باید به آن احترام بگذارند.
من خودم ترجیح می دهم در خانه ای زندگی کنم که در آن زن و یا بچه ای باشد ولی خیلی ها دوست دارند که با پسران و دختران جوان زندگی کنند. هر کسی می تواند نسبت به سبک زندگی خود, همخانه خودش را انتخاب کند به گونه ای که زندگی آنها تداخلی در یکدیگر نداشته باشد و بتوانند از ساعاتی که با یکدیگر هستند لذت ببرند. بسیاری از افراد از جمله خود من ترجیح می دهند که همخانه ای با جنس مخالف خود داشته باشند تا فضای زندگی آنها جذاب تر شود.
لازم به ذکر است که دختران در امریکا از اینکه یک همخانه پسر داشته باشند, هیچ گونه مشکلی ندارند چون قانون در این کشور به گونه ای است که یک زن از امنیت کامل برخوردار است و هیچ کس جرات این را ندارد که به او تعرض کند. مثلا اگر شما همخانه یک دختر خانم هستید و یک روز به سالن بروید و ببینید که او برهنه بر روی کاناپه خوابیده است, شما هم میتوانید آنجا بنشینید و یا به کار خودتان بپردازید ولی اگر کوچکترین تماس فیزیکی با او برقرار کنید, نه تنها به زندان می افتید بلکه باید خسارت آن را هم پرداخت کنید.
در امریکا بر خلاف ایران دست به مهره, بازی است یعنی اینکه اگر شما به کسی دست زدید باید با همان مهره بازی کنید و عواقب مادی و معنوی آن را تا انتها بپذیرید. آن طور نیست که هر کسی را که خواستید دستمالی کنید و بعد اگر خوشتان نیامد بروید سراغ یک نفر دیگر. برای همین اگر شما بخواهید روابط دیپلماتیک با همخانه خود داشته باشید, یعنی اینکه شما قرارداد نوع اول همخانگی را فسق کرده و قرارداد جدیدی را برای زندگی مشترک با روابط دیپلماتیک وضع می کنید و کلیه طبعات آن را هم می پذیرید.
معمولا مخارج مشترکی که در یک خانه است مثل آب, برق, تلفن و تلویزیون را تقسیم بر تعداد نفراتی می کنند که در آن خانه زندگی می کنند و هر کس باید سهم خود و یا کسی را که کفیل او است را بپردازد. شما برای خودتان یک یخچال جداگانه خواهید داشت و یا یک طبقه از یخچال و بخشی از فیریزر را به شما اختصاص می دهند و هیچکسی به مواد داخل آن دست نمی زند. در ضمن شما در آشپزخانه هم یک کابینت خواهید داشت که می توانید وسایل خود را در آن بگذارید. ماشین لباسشویی و ظرفشویی هم بین همه مشترک است و هرکسی تمیزکننده خودش را دارد و یا نوبنی هر دفعه یک نفر آن را می خرد.
اما زندگی مشترک نوع دوم و یا زندگی مشترک همراه با روابط دیپلماتیک, شامل هرگونه زندگی مشترکی میشود که دو طرف علاوه بر مسئولیت های نوع اول, از نظر عاطفی و دیپلماتیک نیز نسبت به یکدیگر متعهد می گردند. زن و شوهر, دوست پسر و دوست دختر و یا زوج های همجنسگرا از این گروه هستند.
در نوع دوم همخانگی, دو طرف یک اطاق خواب مشترک دارند و کلیه مسئولیتهای خانه بر طبق توافق طرفین بین آنها بطور مساوی تقسیم می شود. لازم به ذکر است که همخوابگی, قوانین و مقررات همخانگی را ملغی نمیکند وهمخانگی با روابط دیپلماتیک زیر مجموعه ای است از نوع اول همخانگی بدون روابط دیپلماتیک. اگر فردی از عشق و روابط عاطفی برای تغییر قوانین همخانگی به نفع خودش استفاده کند, آن فرد در جامعه امریکا بعنوان یک ابیوزر و یا سوء استفاده کننده شناخته می شود.
بله. در امریکا تعریف زن و شوهر با آنچه که ما در ایران داریم زمین تا آسمان فرق می کند. در امریکا زن و شوهر همخانه هایی هستند که بطور رسمی, حقوقی در زندگی یکدیگر دارند و در عمل هیچ فرقی با دوست پسر, دوست دختر و یا دو همخانه که دارای روابط دیپلماتیک هستند ندارد. برای همین عزیزانی که از ایران به امریکا مهاجرت می کنند پس از مدت زمان کوتاهی دچار تقارن در مفاهیم اولیه خوددشان و اختلال در هماهنگی با جامعه امریکا می شوند. می توان از این اختلاف به عنوان اولین شوک فرهنگی نام برد که یک مهاجر در بدو ورودش با آن مواجه می شود. یک زن در امریکا می تواند با هر کسی که دوست دارد حرف بزند و با هر کسی که دوست داشت بیرون برود و تا هر زمانی که دلش خواست بماند همانطوری که یک شوهر این حق را دارد.
در مجموع می توانم بگویم که جدا از مسائل دیپلماتیک, فرهنگ همخانگی و با هم زیستن در امریکا جا افتاده است و هر کسی مسئولیتهای خودش را می داند و در کنار آن سعی می کند که فضا و محیط شادی را برای همخانه و اطرافیان خود ایجاد نماید. شما می توانید با توافق همخانه خود مهمانی برگزار نمایید و یا دکوراسیون خانه را تغییر دهید, تلویزیون تماشا کنید و یا برنامه های تفریحی دیگری را انجام دهید.
معمولا وقتی که یک اطاق اجاره می کنید, از شما پول پیش می گیرند و در روزی که بخواهید آنجا را ترک کنید آن پول را به شما بازمی گردانند ولی باید حتما آن پول توسط چک پرداخت شود و یک کپی هم از آن داشته باشید اگرنه امریکاییها بدشان نمی آید که پول شما را بخورند. کاری که من می کنم این است که بجای پول پیش با اجاره دهنده توافق می کنم که یک ماه آخر اجاره را پیش پرداخت کنم. بنابراین شما از زمانی که اعلام به رفتن می کنید, نیازی به پرداخت اجاره ندارید و در ضمن پولی هم طلب نخواهید داشت.
امیدوارم که این اطلاعات بدردتان بخورد
با آرزوی موفقیت برای شما