2013-09-14 ساعت 11:08
(2013-09-13 ساعت 06:35)نيما ٩٢ نوشته:(2013-09-11 ساعت 21:01)سی سی نوشته: سلام دوستای خوبم,
من امروز مصاحبه بودم;
اول مصاحبه گر(آفیسر): یه خانم لاغر میانسال خوش تیپ اما خیلی خشک (به خدا قسم فکر کنم فقط یه بار نگاهم کرد بقیه شو سرش پایین بود)
سوالها: خیلی با فاصله پرسیده میشد و درحالیکه ایشون برگه های مدارک رو زیر و رو میکرد. طوری که من تا آخرین سوال هنوز فکر میکردم هنوز مصاحبه شروع نشده. یعنی کلا یه جوری بود که حس نکردم دارم مصاحبه میشم.
اول قسم خوردم
بعد یه جا تو برگه گفت اسم نامزدت رو بنویس و امضا کن. که اصلا نفهمیدم چی رو امضا کردم)
1. کار میکنی؟ نه دانشجو ام.
2. چجوری با هم آشنا شدین؟ معرفی...
3. اولین بار کی دیدیش؟ فلان ماه 2008
4. کسی رو آمریکا داری؟ نه فقط فلانی (یه فامیل دور)
5. تا حالا آمریکا سفر کردی؟ نه
(قبلش اون خانمی که مدارکمو تحویل میگرفت هم ازم پرسید ازدواج کردی؟ گفتتم نه.)
بعدش گفت توی این سایت (همون سایت که پست رو مشخص میکنن) ثبت نام کن. که من گفتم قبلا ثبت نام کردم. گفت پاست میمونه اینجا, منتظر باش 3 یا 4 روز دیگه وقتی برات ایمیل زدن, برو و از پست پاست رو بگیر.
من اصلا نفهمیدم چی شد! برگه رنگی هم بهم نداد. همینطوری فرستادم بیرون.
حالا دو تا مساله هست:
اولا اگه نامزدتون بتونه باهاتون بیاد تو خوبه. چون به همین دلیل بود که از من زیاد سوال نپرسید. یه کیس نامزدی دیگه بود که خیلی سوال پیچ شد. نامزد منو دربان گفت که نمیذارن بره تو اما رفت تو پذیرش دم در هی اصرار کرد تا گذاشتن بیاد.
دوم اینکه ما وقتی اومدیم بیرون من گفتم پس برگه رنگی چی شد؟! بعد نامزدم باز رفت تو دنبال رسید(برگه رنگی). اما آفیسر بهش گفت که نیازی نیست. برید پست مدارکو میدن...
خلاصه من نمیدونم یعنی چی این؟ الان هورراااااااااااااااا بکشم آیا؟ اصلا تا کی بمونم دبی؟
راهنمایی کنید آقا جان
سي سي جان تبريك ميگم فراوان
اميدوارم در بقيه مراحل زندگيت هم موفق باشي...
خوش باش و نغمه ريز حال....
مبارکککککککککککککک باشه عزیزم
K1
------------------------------------------------------------------------
فراغم سخت می باید ولیکن صبر می باید
که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم
------------------------------------------------------------------------
فراغم سخت می باید ولیکن صبر می باید
که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم