2010-04-27 ساعت 10:22
شهر قصه قسمت چهارم
درویش:هو. حق. چاکرم من.درویش ذاکرم من. با خرقه قلندری. با کشکول سَلندری
خاله سوسکه: واه واه واه. زَهره مو آب کرد با ریشش. قربون خدا و درویشش.
درویش: سلام علیکم چادر زری.تومون قرمزی.غنچه دهن.گل پیراهن. گیس گلابتون. ابرو کمون.سوسک سیاه قد بلند. دامن کوتاه. گردن هما....این شلیته جان شما می دونی چیه چشم بادومی؟...اسم بدنومی
خاله سوسکه: اتل و متل تناهی. خودت سوسک سیاهی.شلیتم مینی ژوپه.
درویش: چه خوبه. برم قربون یک همچین شلیته. نه بالاست . نه پایین. نه ترشی. نه لیته
خاله سوسکه: حالا از اون گذشته . آق درویش. با اون خرقه و کشکول . با اون ریش
*** با اون کله ی بی موت؟ با اون یا حق و یاهوت. با اون دنبک و سازت. با اون ریش درازت
خاله سوسکه: نیگام کن
درویش: گُنایه(گناهه)
خاله سوسکه: سفیدی صورتُم چون قرص مایه.دو زلفونُم مثال شب سیایه.دو دندونُم طلایه. دو تا عاشق دارُم. یکیش تو رایه. شلیتم که کوتایه. دو تا یاری دارُم یکیش سیایه.خونه ام میدون شایه.
درویش: دو چشم نرگست کار کجایه؟
*** یا شیراز یا کرمون. یا تبریز یا زنجون. یا خلخال یا تهرون...
(خر):گمونم کار خراطای رشته...
( رمال) گمونم کار مرتاظای هنده
*گمونم کار نقاشای چینه.
(ملا): ببینم کار مُلاهای قم نیست؟
(سگ): یا شاید کار عطارای کاشون...یا کار باغبونهای فسایه
(میمون): نه جونم.این دو تا چشمی که اینجاست، یا کار لاله کارون بیابون . یا کار مستای میخونه هایه.
خاله سوسکه: نه جونم . نه عمرم.دو چشم نرگسم کار خدایه. دو تا نومزد دارم یکیش گدایه....سه چهار تا خواستگار دارم( ماشالا )...یکیش خیلی بلایه.الان در شهر زیبا کد خدایه.
** سر درویش عاشق بی کلایه
خاله سوسکه: یکیش رفته زیارت. حالا در کربلایه. یکیش یک شاعر چاق و شهیره...
***زن شاعر نشو ، شاعر فقیره
خاله سوسکه:یکیش نقاش مشهور و هنرمند
***خوراک نقاشا نون و پنیره.
خاله سوسکه: یکیش مُلای بی لا
ملا: که خیلی با خدایه
رمال: از اون مرده خورایه
خاله سوسکه:یکیش رمال بیمار که خیلی بی حیایه
رمال: خداوندا ، خدایا. چقدر این خاله سوسکه بی وفایه
خاله سوسکه: یکیش جنگیر بی جن
*** زن جنگیر نشو بی احتیاطیست.همیشه چند تا از جناش تو رایه
خاله سوسکه:یکیش یک آدم رند و زرنگه که از بس نا قلایه، هم الان حاکم شهر فرنگه.
** همون حاکم که دارای تفنگه؟ تفنگاش پر فشنگه...فشنگای دویست تن.فشنگای دویست ملیون مگا تن....فشنگای عمو سام برای پاپتی های ویتنام.
***همون حاکم که اخلاقش فهیمه.همون حاکم که حالاتش حلیمه؟ که از اقوام شیطان رجیمه؟
** زن حاکم نشو . ز بس که مهربونه در اموال همه عالم سهیمه.
خاله سوسکه: یکیش چنگیز خوانه.
***که از آدم خورایه.همش در فکر جنگه
خاله سوسکه: یکیش تیمور لنگه.( **جفنگه).... یکیش خاقان چینه.که مردی نازنینه.حسابش باهمه دنیا سوایه. فرستاده پی ام با ساز و آواز
***لابد همراه ده میلیارد سرباز!!!
خاله سوسکه: یکیش آقا محمد خان قاجار
*** کُنَد هم جنس با هم جنس پرواز
ادامه دارد
درویش:هو. حق. چاکرم من.درویش ذاکرم من. با خرقه قلندری. با کشکول سَلندری
خاله سوسکه: واه واه واه. زَهره مو آب کرد با ریشش. قربون خدا و درویشش.
درویش: سلام علیکم چادر زری.تومون قرمزی.غنچه دهن.گل پیراهن. گیس گلابتون. ابرو کمون.سوسک سیاه قد بلند. دامن کوتاه. گردن هما....این شلیته جان شما می دونی چیه چشم بادومی؟...اسم بدنومی
خاله سوسکه: اتل و متل تناهی. خودت سوسک سیاهی.شلیتم مینی ژوپه.
درویش: چه خوبه. برم قربون یک همچین شلیته. نه بالاست . نه پایین. نه ترشی. نه لیته
خاله سوسکه: حالا از اون گذشته . آق درویش. با اون خرقه و کشکول . با اون ریش
*** با اون کله ی بی موت؟ با اون یا حق و یاهوت. با اون دنبک و سازت. با اون ریش درازت
خاله سوسکه: نیگام کن
درویش: گُنایه(گناهه)
خاله سوسکه: سفیدی صورتُم چون قرص مایه.دو زلفونُم مثال شب سیایه.دو دندونُم طلایه. دو تا عاشق دارُم. یکیش تو رایه. شلیتم که کوتایه. دو تا یاری دارُم یکیش سیایه.خونه ام میدون شایه.
درویش: دو چشم نرگست کار کجایه؟
*** یا شیراز یا کرمون. یا تبریز یا زنجون. یا خلخال یا تهرون...
(خر):گمونم کار خراطای رشته...
( رمال) گمونم کار مرتاظای هنده
*گمونم کار نقاشای چینه.
(ملا): ببینم کار مُلاهای قم نیست؟
(سگ): یا شاید کار عطارای کاشون...یا کار باغبونهای فسایه
(میمون): نه جونم.این دو تا چشمی که اینجاست، یا کار لاله کارون بیابون . یا کار مستای میخونه هایه.
خاله سوسکه: نه جونم . نه عمرم.دو چشم نرگسم کار خدایه. دو تا نومزد دارم یکیش گدایه....سه چهار تا خواستگار دارم( ماشالا )...یکیش خیلی بلایه.الان در شهر زیبا کد خدایه.
** سر درویش عاشق بی کلایه
خاله سوسکه: یکیش رفته زیارت. حالا در کربلایه. یکیش یک شاعر چاق و شهیره...
***زن شاعر نشو ، شاعر فقیره
خاله سوسکه:یکیش نقاش مشهور و هنرمند
***خوراک نقاشا نون و پنیره.
خاله سوسکه: یکیش مُلای بی لا
ملا: که خیلی با خدایه
رمال: از اون مرده خورایه
خاله سوسکه:یکیش رمال بیمار که خیلی بی حیایه
رمال: خداوندا ، خدایا. چقدر این خاله سوسکه بی وفایه
خاله سوسکه: یکیش جنگیر بی جن
*** زن جنگیر نشو بی احتیاطیست.همیشه چند تا از جناش تو رایه
خاله سوسکه:یکیش یک آدم رند و زرنگه که از بس نا قلایه، هم الان حاکم شهر فرنگه.
** همون حاکم که دارای تفنگه؟ تفنگاش پر فشنگه...فشنگای دویست تن.فشنگای دویست ملیون مگا تن....فشنگای عمو سام برای پاپتی های ویتنام.
***همون حاکم که اخلاقش فهیمه.همون حاکم که حالاتش حلیمه؟ که از اقوام شیطان رجیمه؟
** زن حاکم نشو . ز بس که مهربونه در اموال همه عالم سهیمه.
خاله سوسکه: یکیش چنگیز خوانه.
***که از آدم خورایه.همش در فکر جنگه
خاله سوسکه: یکیش تیمور لنگه.( **جفنگه).... یکیش خاقان چینه.که مردی نازنینه.حسابش باهمه دنیا سوایه. فرستاده پی ام با ساز و آواز
***لابد همراه ده میلیارد سرباز!!!
خاله سوسکه: یکیش آقا محمد خان قاجار
*** کُنَد هم جنس با هم جنس پرواز
ادامه دارد
تجربه شکست خیلی بهتر از حسرت خوردن از دست دادن یه موقعیت هستش
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست
نشویل - تنسی : جایی که من زندگی میکنم ، شهری کوچک ، با هزینههای متوسط ، وضعیت کار بد نیست