2015-01-06 ساعت 19:18
(آخرین تغییر در ارسال: 2015-01-07 ساعت 14:17 توسط Abdorrezaa.)
خدا رو شکر من تکلیفم با خودم روشنه برا رفتن و همهء آیات الهی و نشانه های زندگانی و علائمی که کارما میفرسته و برنامه ریزیهام منطبق با رفتنه و گیر و گورم تو کارم نیست.(منت خدای را عزوجل)
سنمم هنوز از سی نگذشته که قدرت ریسک پذیریم افت کنه. کارمند جاییم نیستم که چشمم به آب باریکه سرماه باشه و قدرت ریسک پذیریم با کودک سه ساله برابر باشه. یک سال هم در دوره خدمت یک جای مناسب کار اداری کردم و فک و فامیل هم همه بزنم به تخته از دم کارمندن و تا دلتون بخواد از کار کارمندی بخاطر تغییراتی که در اخلاقیات، شخصیت و روحیات آدم میکنه بدم میاد. تو همین تاپیک هم بیشتر کسانی که بعد از قبولی دودل شدن رو کارمندان عزیز تشکیل میدن.
پس توصیه ام به همهء دودل های کارمند و دودل ها از دیگر مشاغل اینه که: سفر اول برا فعال سازی گرین کارت واجب واجب
باور کنید این میز و صندلی چسبناک هیچ نفعی برا شما جز فرسایش نداره و دست آخر پس از 25 یا 30 سال که به بازنشستگی مشرف شدید جز تکنیک های زیرآب زنی و کوهی از غیبت و خاله زنک بازی و بعضا دو رویی چیزی دستگیرتون نمیشه(بعلاوه چند تا فرزند که مثل جوونیه خودتون تو فکر رفتنن). بنده همونطور که گفتم در یک خانواده کارمند رشد ونمو پیدا کردم و تابستان های کودکیم در ادارات سپری شده و خیلی خوب با این نحوه کار و زندگی آشنایی دارم.(یعنی میتونم یک کتابچه درباره "زندگی کارمندها در ایران" به طبع برسونم). لطفا این دریچه شانس که خیلی ها تو آرزوشند رو محکم بچسبید و در سفری که برا فعال کردن گرین کارت میرید طوری باشید که انگار سفر اول و آخرتونه و مجبورید اونجا بمونید. مخارج رفتن و احیانا مهاجرت درمقابل مخارج دیگه زندگی هیچه و خیلی زود گم میشه. باور بفرمایید حسرت از دست دادن این فرصت مثل یک پتک آماده است تا با بروز هر ناملایمتی بر سر آدم فرود بیاد، که من میتونستم برم و نرفتم، یا اگه الان اونجا بودم فلان وبهمان. حالا معلومم نیست اون ور واقعا بهتر باشه ها، ولی مساله اصلی نگاه با دید باز و انتخاب مصمم و قطعیه، که تا وقتی که نرفتید و با "چشم خودتون" ندیدید میسر نمیشه.
بعضی از دوستان نگران خراب شدن پل ها و از دست دادن جمع کرده هاشونن. باور بفرمایید کسی که بتونه اینجا با زحمت کشیدن(نه مفت مفت و پارتی بازی و...) پول دربیاره یا زندگی بهم بزنه اونجا خیلی راحت تر میتونه. ما ایرانی ها متخصص از صفر شروع کردنیم. من با 28 سال سن تا حالا سه چهار بار از صفر شروع کردم. دیگه چه برسه بقیه بزرگان
سنمم هنوز از سی نگذشته که قدرت ریسک پذیریم افت کنه. کارمند جاییم نیستم که چشمم به آب باریکه سرماه باشه و قدرت ریسک پذیریم با کودک سه ساله برابر باشه. یک سال هم در دوره خدمت یک جای مناسب کار اداری کردم و فک و فامیل هم همه بزنم به تخته از دم کارمندن و تا دلتون بخواد از کار کارمندی بخاطر تغییراتی که در اخلاقیات، شخصیت و روحیات آدم میکنه بدم میاد. تو همین تاپیک هم بیشتر کسانی که بعد از قبولی دودل شدن رو کارمندان عزیز تشکیل میدن.
پس توصیه ام به همهء دودل های کارمند و دودل ها از دیگر مشاغل اینه که: سفر اول برا فعال سازی گرین کارت واجب واجب
باور کنید این میز و صندلی چسبناک هیچ نفعی برا شما جز فرسایش نداره و دست آخر پس از 25 یا 30 سال که به بازنشستگی مشرف شدید جز تکنیک های زیرآب زنی و کوهی از غیبت و خاله زنک بازی و بعضا دو رویی چیزی دستگیرتون نمیشه(بعلاوه چند تا فرزند که مثل جوونیه خودتون تو فکر رفتنن). بنده همونطور که گفتم در یک خانواده کارمند رشد ونمو پیدا کردم و تابستان های کودکیم در ادارات سپری شده و خیلی خوب با این نحوه کار و زندگی آشنایی دارم.(یعنی میتونم یک کتابچه درباره "زندگی کارمندها در ایران" به طبع برسونم). لطفا این دریچه شانس که خیلی ها تو آرزوشند رو محکم بچسبید و در سفری که برا فعال کردن گرین کارت میرید طوری باشید که انگار سفر اول و آخرتونه و مجبورید اونجا بمونید. مخارج رفتن و احیانا مهاجرت درمقابل مخارج دیگه زندگی هیچه و خیلی زود گم میشه. باور بفرمایید حسرت از دست دادن این فرصت مثل یک پتک آماده است تا با بروز هر ناملایمتی بر سر آدم فرود بیاد، که من میتونستم برم و نرفتم، یا اگه الان اونجا بودم فلان وبهمان. حالا معلومم نیست اون ور واقعا بهتر باشه ها، ولی مساله اصلی نگاه با دید باز و انتخاب مصمم و قطعیه، که تا وقتی که نرفتید و با "چشم خودتون" ندیدید میسر نمیشه.
بعضی از دوستان نگران خراب شدن پل ها و از دست دادن جمع کرده هاشونن. باور بفرمایید کسی که بتونه اینجا با زحمت کشیدن(نه مفت مفت و پارتی بازی و...) پول دربیاره یا زندگی بهم بزنه اونجا خیلی راحت تر میتونه. ما ایرانی ها متخصص از صفر شروع کردنیم. من با 28 سال سن تا حالا سه چهار بار از صفر شروع کردم. دیگه چه برسه بقیه بزرگان