ارسالها: 38
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: Aug 2014
رتبه:
11
تشکر: 0
0 تشکر در 0 ارسال
(2016-02-04 ساعت 12:50)runioe نوشته: سلام دوست عزیز
چند مطلب از نظر شخصی خودم لازمه بگم که دوستان موافق حتما تایید خواهند کرد این موضوعات مربوط به شش بند شماست
نخست:لطفا میشه آی دی شخصی که از 1992 ثبت نام میکنه رو بدید تا از تجربیاتش استفاده کنیم؟؟؟؟و اینکه لاتاری یعنی شانس و تمام پروسه اون شانسه از اول تا ورود به اون کشور و در تمام دنیا تلاش باید کرد به قول ما برو قوی باش اگر راحت جان طلبی که در دنیای ما ضعیف پایمال است که این حرف در تمامی دنیا صدق میکنه فقط شدت و ضعفش فرق میکنه.
دوم: در مورد زبان بگم که اصلا و به هیچ وجه مهم نیست و اصلا نگرانش نباشید. یکی از دوستان من ظرف هشت نه ماه با کلاس فشرده رفتن در حد قبولی آیلتس قوی شد پس در نتیجه زبان هم راه حل داره و اینکه دونستن زبان در پروسه لاتاری هیچ مزایایی نداره.
سوم: اون آمار دوستمون هم کاملا مشخصه مال کجاست. فقط یکمی رتبهاش جابجا بوده.
چهار: شما یه مصاحبه کاری میری استرس داری خوب معلومه که در این پروسه هم استرس داشته باشی و کاملا عادیه. مثل روز اول مدرسه روز اول دبیرستان روز اول هر چیزی استرس داره و فقط باید قدرت تطبیق دادن رو در خودمون تقویت کنیم همین و بس.
با بند پنج و شش هم کاملا موافقم.
در پایان باید بگم تمام نظرات فوق کاملا شخصی هستن و هر کسی ممکنه باهاش مخالف یا موافق باشه و قصد توهین،افترا به هیچ کس و هیچ چیزی نیست. امیدوارم در تمامی زندگی شاد و سربلند و سالم باشید.
همه ی ما منتظریم.
سلام.
ممنون که وقت گذاشتین و پرحرفی های من رو خوندین. اون روز که پست نوشتم، خیلی خسته و عصبی بودم. بابت لحن تندم عذرخواهی میکنم از همهء دوستان.
اول اینکه شخصی که از سال نود و دو تا بحال ثبت نام کرده خودم هست. تجربیات خاصی ندارم اما هر چی میدونم در طبق اخلاص تقدیم میکنم.
دوم اینکه دو سال پیش یعنی dv2013 اسمم جزو برنده ها بود اما شماره کیسم حدود 8500 بود و اولش هر کس منو دید گفت از الان کارت رو انجام شده فرض کن....و لابد میدونین که اون سال بطرز غیر منتظره ای سهمیه آسیا تا 7460 بیشتر اعلام نشد - که ناراحتی های زیادی به وجود آورد - و البته از اون بدتر اینکه از اول آگوست به بعد هم سفارت انکارا دیگه وقت مصاحبه نداد. درسته که بابت سفر و اینها مخارجی متحمل نشدیم، اما بابت برنامه ریزیهای زندگی ضربه های بدی بهمون وارد شد.
سوم: در مورد زبان، بطور تلویحی شما هم تایید کردید که خوبه زبان قوی باشه. خدای نکرده دوستان تعبیر نکنن که هر کی زبان بلد نیست اقدام نکنه. بلکه من منظورم این بود که سعی کنین قبل از اینکه حرکت کنین، یه توشهء قابل اعتماد توی چنته تون داشته باشین. درسته که با شکسته بسته حرف زدن و زبان اشاره هم ممکنه کار آدم راه بیفته، اما مطمئن باشین اگر خوندن، نوشتن و مکالمه تون از متوسط به بالا باشه، بسیار بسیار بهتره!
چهارم: بله، این فرایند استرس بسیار زیادی داره و ما هم اینجا دور هم جمع شدیم که از استرس ها کم کنیم، نه اینکه زیادش کنیم.
پنجم: در مورد فرش قرمز و اینها، من معتقدم که آدمها برای موفق شدن و خوب زندگی کردن، هر جایی باشن - اعم از ایران، کرهء ماه یا هر جای دیگه - باید از جان و دل تلاش کنن. «رفتن» به تنهایی هیچ سودی نداره اگر اهل تلاش نباشید. و البته اگر اهل تلاش نباشید، فقط به زحمت میفتید و احتمال شکست بسیار زیاده. اما اگر اهل تلاش باشید، خیلی ساده میتونین بفهمین که یه جامعه برای یه مهاجر، مثل خاک برای کشاورزه، اگر خاک خوب باشه حاصل فراوان میده و اگر خاک بد باشه، حاصل بسیار کم... تو خود خوان حدیث مفصل از این مجمل...
شکست خوردن پایان راه نیست. فقط یک سطر از کتاب تجربه است. نقطه سر خط!
شرکت در DV از 1994 الی 2014 - سال 2015 برنده شدم اما کارنت نشدم. نقطه سر خط!!
شروع سطر بعد: شرکت در DV های بعدی، اقدام برای پذیرش دکترا و ...