ارسالها: 643
موضوعها: 0
تاریخ عضویت: May 2014
رتبه:
75
تشکر: 1
8 تشکر در 1 ارسال
(2016-05-03 ساعت 09:11)آخشام نوشته: (2016-05-03 ساعت 09:08)behjat نوشته: سلام دوستان این لحظه های آخر زیاد به خودتون استرس ندید اگر قرار باشه بشه ، میشه من دوسال پیش یک همچین روزی وقتی منتظربودم که یکی از بچه هام قبول بشه، یکدفعه دخترم که رو پاهاش بند نبود در اتاق رو باز کرد و پرید بالا و پایین که مامان قبول شدی!!!!!!
من اصلا هیچ حسی نداشتم و اونو آروم میکردم تازه بعد چند دقیقه فهمیدم چه تغییری تو سرنوشتم رقم خورده خلاصه با همت و تلاش تو ۵۶ سالگی بزرگترین ریسک زندگیمو کردم و رفتیم با شوهرم البته بدون دخترام چون اونا هردو سالها پیش از طریق تحصیلی برای کانادا اقدام کرده بودند، الانم فعلا ایرانم و دوماه دیگه دوباره میرم این بزرگترین لطفیه که خدا میتونه به آدم بکنه، پس ناامید نباشید بالاخره راهی برای رفتن پیدا میشه توکل به خدا موفق باشید
درضمنت اونور برای همه راه پیشرفت و تلاش بازه ، یادتون نره ....اگر قرار باشه بشه، میشه?
سلام
سفرنامه ی شما رو خوندم. برام اسوه ی امید و انرژی هستین. خدا حافظ و نگهدارتون باشه همیشه
ممنونم، منم جای مادر همتون براتون دعا میکنم به آرزوتون برسین
کیس نامبر-دوهزاروششصدو...تعداد نفرات 2نفر-تاریخ رویت قبولی 1 می-فرستادن فرمها 22 جولای تاریخ کارنت سپتامبر-نامه دوم ۱۲ دسامبر محل مصاحبه ایروان-تاریخ مصاحبه هفته دوم فوریه خودم یکضرب همسرم ap و بالاخره شوهرم بعد از ۸۰ روز کلیر شد.مقصد لس آنجلس،من از چیزی نمیترسم برای هر تغییری آماده ام