در پاسخ به موضوع اصلی این تاپیک که تبدیل شده به یکی از پر بحث ترین موضوعات در مهاجرسرا اخیرا مصاحبه ای انجام شده که به نظر رسید ممکنه بتونه در راستای همفکری بیشتر همه ی رفقا کمک کننده باشه. به همین دلیل مصاحبه را اینجا درج می کنیم تا در دسترس همه ی رفقا قرار بگیره.
[/i]هرگونه تشابه اسمی در این مصاحبه تصادفی ست[/i]
پیام: شما چند وقته به آمریکا آمدید؟
ماهان: چهار ماه و نیم
پیام: شما هم شانسی و باری به هرجهت رفتید ؟
ماهان: نه خیلی جدی بودم. اگر آمریکا نبودم قاعدتا الان باید کانادا می بودم
پیام:هدف اصلی تون از مهاجرت چی بود؟
ماهان: تحصیل ، تجربه ی یک دنیای آزاد و متفاوت ، پیشرفت...
پیام:پس دنبال رفاه و کار نبودید؟
ماهان: به عنوان اولویت نه
پیام:رفاه چی؟
ماهان:اون هم به عنوان اولویت نه
پیام: یعنی توی ایران کار ریخته و همه هم در رفاه و ناز و تعمت هستند؟
ماهان: خیر منظورم این نیست. من در ناز و نعمت نبودم. همه ی عمرم درس خوندم و این چند سال آخر هم ، هم درس خوندم هم کار کردم مثل خیلی دیگه از هم نسل هام. ولی هرکس برای انتخابی که می کنه یک اولویتهایی داره. موضوع مهاجرت هم همینطور. من فقط اولویتهای خودم را مطرح کردم
پیام:آمریکا را چطور دیدید تا حالا؟
ماهان:هنوز مدت کمی اینجا بودم برای اظهار نظر ولی در همین مدت بعضی چیزها خیلی عالی به نظرم آمده همینطور بعضی چیزها به نظر قابل انتقاد میاد. کلا هیچ جا که مدینه فاضله نیست و نمی تونه باشه، هرجا ویژگی های خودش را داره.
پیام: مثلا چه چیزهایی به نظر شما خوب رسیده؟
ماهان: از قبل دید رویایی به دانشگاههای آمریکا داشتم. هنوز هم چیزی که بیشتر من را به اینجا جذب می کنه دانشگاه و حرمت دانش هست. در کنار این موضوع از وقتی آمدم بعضی چیزهای دیگه هم نظرم را به خودش جلب کرده که واقعا خارق العاده ست.
پیام:مثلا؟
ماهان: مثلا "کار داوطلبانه" و اینکه این موضوع اینجا یک ارزش اجتماعی محسوب می شه. "آزادی" اینکه هرطور دوست داری باشی تا جای که کسی صدمه نزنی. "حقوق اجتماعی افراد مسن و ناتوان"، "کتابخانه های عمومی" ، "سازمانهای غیر انتفاعی و خیریه"، "حقوق و قوانین مدافع اقلیت ها"، "میانگین بالای مطالعه"و بالاخره "دادگاه".
پیام:دادگاهها را از نزدیک دیدید مگه؟
ماهان: خیر ، ولی خیلی از مواردی که بهش اشاره کردم در دادگاههای این کشور به دست آمدند
پیام: خوب پس همه چیز عالیه؟
ماهان: "همه چیز" یک حکم کلیه. همه چیز هیچوقت عالی یا بد نیست. اینجا هم مشکلاتی هست. به خصوص وقتی میخواهی تازه شروع کنی.
پیام: مثلا چه مشکلی؟
ماهان: مثلا اینکه تا وارد کار تخصصی خودت بشی و یک سری چیزهای مهم را تهیه کنی ممکنه کمی طول بکشه و باعث نگرانی باشه
پیام: مهم یعنی چی؟ خونه و ماشین؟ مگه اینا توی ایران راحت به دست میاد؟ مگه شما انتظار داشتی وقتی میای اینجا بادتون را بزنند؟
ماهان: خیر موضوع این نیست. مثال میزنم. یک موضوع مهم بیمه است. اینجا گرفتن بیمه کمی با مشکل روبروست. تا وقتی کار تمام وقت نگیرید بیمه هم نخواهید داشت و گرفتن بیمه به صورت شخصی و با درآمد کار نیمه وقت تقریبا غیر ممکنه. خوب این موضوع بیمه به نظر من کمی نگران کننده ست.
پیام: پس مشکل فقط بیمه ست؟
ماهان: بیمه و اینکه کار کم شده. این به دلیل رکود اقتصادی جاریه. تعدادی هم کار تمام وقتشون تبدیل شده به نیمه وقت. حتما می تونید تصور کنید که وقتی برای شهروندان یک کشور شرایط سخت می شه و تقاضای کار کم می شه برای مهاجرینی که تازه وارد اون کشور شدند شرایط به همون ترتیب هست
پیام: شما حالا که ماشین خودت از پل گذشته با زدن این حرفها میخواهی بقیه را دلسرد کنی؟ مگه تو ایران بیکاری نبود؟
ماهان: هدف من یا هرکس دیگه از گفتن این حرف دلسرد کردن نیست. مسما ما داریم راجع به موضوع "مهاجرت" در اینجا حرف می زنیم. اتفاقا گاهی بعضی ها انتقاد می کردن که شما ها همش خوبیهای اونجا را می گید. اینها فقط واقعیت هستند. موضوع در اینجا همفکری و کمک به همدیگه ست تا همه بتونند مهاجرت راحت تر و موفق تری داشته باشند.
پیام: این واقعیت هایی که می گید روشن تر بگید چی هست؟
ماهان: همین مشکل اقتصادی و کم شدن کار. این موضوع همون موضوع بیمه را هم که پیشتر گفتم به همراه داره. چیزی که من شخصا نگرانش هستم اینه که وامهای دانشجویی خیلی محدود بشه و اونوقت مشکل ادامه تحصیل خیلی جدی می شه.
پیام: شما مگه توی ایران تحصیل نکرده بودید که باز میخواهید تحصیل کنید؟
ماهان: چرا. تا آخرین جایی که می شد خوندم. ولی دوست دارم تحصیل در بهترین دانشگاهها را تجربه کنم. از این گذشته برای بعضی رشته ها لازمه که حتما در آمریکا هم تحصیل کنن تا بتونن کار کنن. و به طور کلی واقعیت اینه که در بیشتر موارد اگر کسی دنبال موقعیت اجتماعی مشابه در ایران برای خودش هست لازمه که در آمریکا هم تحصیل کنه.
پیام: این حرفهایی که شما میزنید یعنی اینکه دیگرانی که الان در حال مهاجرت هستند نیان به آمریکا؟
ماهان: برعکس.
پیام: منظورتون چیه؟
ماهان: من دارم تشویق می کنم که از فرصتی که دارن حتما باید استفاده کنن. دلم میخواد اگر می تونم کار کنم که به بهترین شکل ممکن از این فرصت استفاده بشه.
پیام: مثلا چیکار می شه کرد؟
ماهان: باید واقع بین بود. باید حسابی مطالعه و بررسی کرد و راجع به حایی که داریم میریم اطلاعات جمع کرد. باید زبان را خیلی خیلی جدی گرفت. باید وقتی کسی میاد آمریکا کوه اطلاعات باشه راجع به همه چیز. کار ، ادامه تحصیل...همه چیز. اگر قراره درس بخونید هرچه میتونید ایران بخونید و بیاید.
پیام:بعضی ها میان میگن که نتونستن کار خوبی اونجا بگیرن بعد از چند سال بعضی ها هم خیلی ابراز نگرانی می کنن از مهاجرت. بهتر نیست جلوی این ابراز نظرها گرفته بشه تا باعث ناامیدی نشه؟
ماهان: راستش نظر من اینه که هرکس میاد اینجا نظر و تجربه ش را می گه در واقع با گذاشتن وقت خودش داره به دیگران کمک می کنه. این که ممکنه به نظر ناامیدکننده باشه را بهتره بگذاریم کنار و فقط به دید یک تحربه که میتونه به اطلاعاتمون اضافه کنه بهش نگاه کنیم. آدمها با هم فرق دارن، توانایی ها انتخابها و اتفاقهایی هم که براشون پیش میاد فرق داره. بنابراین به نظرم بهتره ضمن این که از منفی انگاری دوری می کنیم راه ابراز نظر و عقیده را هم باز بگذاریم. بهترین کار اینه که هرکس در راه مهاجرت هست خودش را تا جایی که می تونه پیش از آمدن آماده کنه.
پیام: شما مثلا خودت وقتی آمدی چه کارایی کرده بودی از قبل؟
ماهان: من تمام قوانین و راههای ادامه ی تحصیل و کار را جمع کردم. کلیات را منظورم هست. هر مدرکی که لازم بود از ایران بیارم آماده کردم و آوردم. از همون ایران خودم را برای تافل آماده کردم و وقت تافل را هم همون ایران که بودم برای اینجا رزرو کردم. وقتی اومدم به فاصله ی کوتاهی همه ی مدارکم ارزیابی شد تافل هم دادم و مشغول درس خوندن شدم برای امتحان مهم. همین درس را هم اگر کسی ایران بخونه و بیاد خیلی جلو میفته. من نرسیدم چون خیلی خیلی سرم شلوغ بود. با این حال فکر کنم منطقی باشه که آدم ماههای آخر پیش از آمدن کارش را سبک کنه و به چنین کارهایی بپردازه مثل درس و زبان.
پیام:راستی اینهمه آگهی کار روی وبسایت ها مگه کار نیستند؟ پس چرا همش میگن کار کم هست؟
ماهان: اینها میتونن نشونه ی خوبی باشن ولی دلیل نمی شن. خیلی از شرکتها خودشون وبسایت دارن. میشه روی وبسایت خودشون دید که واقعا استخدام دارن یا نه. خیلی از شرکتها روی یاهو و سایتهای دیگه آگهی میگذارن ولی بعضی شون بیشتر حکم تبلیغ داره تا آگهی استخدام واقعی. ولی این سایتها به طور کلی ایده های خوبی میدن درباره ی اینکه شرکتها دنبال چه جور مهارتهایی هستند. برای اینکه ببینیم واقعا آمار کار و بیکاری چقدره می شه به روزنامه ها و خبرگذاریهای معتبر مراجعه کرد و اطلاعات درست گرفت. واقعیت اینه که اینجا برای کسی که فارغ التحصیل آمریکاست و سابقه ی کاری اینجا را هم داره امتیاز خیلی بیشتری قائل میشن. میتونین به این آگهی ها پاسخ بدید و رزومه تون را بفرستید ببینید چند درصدشون واقعا دعوت می کنن برای مصاحبه. راستی یک موضوع دیگه هم یاد گرفتن اینه که چطوری رزومه باید نوشت. رزومه هم خیلی مهمه. این را هم از ایران می شه تمرین کرد و یاد گرفت.
پیام:با این اوصاف آینده را چطور می بینید؟
ماهان: سخته پیش بینی. ولی به نظرم ماها با تلاش و دقت زیاد در انتخاب مسیرمون حتما موفق خواهیم شد. کسی که در ایران تلاش کرده و موفق شده اینجا هم باید بشه. کسی هم که در ایران تلاش کرده و به نتیجه ی دلخواهش نرسیده اینجا شانس این را داره که در شرایط بهتری دوباره تلاش کنه و به جایی که دلش میخواد برسه. در مورد کسی هم که اهل تلاش نیست که خوب طبیعتا بحثی نداریم
پیام: شما تا زمانی که به موقعیتی که دنبالش هستید برسید اگر قرار بشه کارهای ساده انجام بدید حاضرید این کار را بکنید؟
ماهان: گریزی از این موضوع نیست. این موضوع پیش روی هر تازه مهاجری هست. حالا هرکس کار بهتری بتونه بگیره یا شاید کار تخصصی خودش را بگیره که چه بهتر.
پیام: حالا اگر با همین کار ساده رفاه بیشتری نسبت به ایران داشته باشید حاضرید برای همیشه بمونید و راحت زندگی کنید؟
ماهان: هرگز. ما برای خودمون فرصت معلوم کردیم. اگر در فرصت تعیین شده در مسیری که میخواهیم قرار گرفتیم که عالیه، اگرنه هرگز حاضر نیستم کار و تخصصم را بگذارم کنار فقط به خاطر اینکه جایی به جز ایران باشم.
پیام:بعضی از دوستان شماره ی کیسشون خیلی بالاست بعضی ها هم کلا خیلی نگران هستند. شما توصیه ای ندارید براشون؟
ماهان: توصیه که نه ولی پیشنهاد دارم. اینکه وقتشون را نگذارن تلف بشه. تا قبل از آمدن فقط چند تا کار انجام بدن: زبانشون را تقویت کنن(منظور مهارتهای زبان انگلیسی ست) خودشون را برای هر امتحانی که احتمالا پیش روشون خواهد بود آماده کنن از جمله تافل و...، راجع به کار و رشته شون در آمریکا اطلاعات پیدا کنن، مثبت ببینن، واقع بین باشند و مهاجرسرا را مدام چک کنند
پیام:آرزویی نداری براشون؟
آرزو می کنم هرچه دوست دارن براشون پیش بیاد. و اینکه آرزو می کنم payam_prz ویزا بگیره و بیاد
پیام: حالا چرا پیام؟!
ماهان: خوب چون دوست دارم ویزا بگیره و خوشحال بشه، از خوشحالی هموطنم خوشحال می شم، و هم اینکه وقتی پیام ویزا بگیره بقیه هم که شماره هاشون جلوتره ویزا می گیرن و این باعث خوشحالی همه مون می شه.
تذکر: قسمتی از این مصاحبه به دلیل اینکه احتمال میرفت سایت را در معرض ف.یلت.رینگ قرار بده توسط یکی از مدیران دلسوز سایت حذف شد. وی در این مورد گفت این کار فقط به دلیل حفظ این سایت که راه گفتگو و ارتباط ماست انجام شده و اصل مطلب به طور کامل در آرشیو می مونه تا در فرصت مناسب منتشر بشه. :-)
این مصاحبه به دوستان عزیزم gunash,susangerd,elham, mohammad, milad, amin,payam_prz , amirbk,... و همه ی دوستان دیگری که در حال مهاجرت هستند تقدیم شده. باز هم میگم که تشابهات اسمی تصادفی هستند ولی حرفهایی که مطرح شده به شدت واقعی میباشند.
ارادت فراوان
[/i]هرگونه تشابه اسمی در این مصاحبه تصادفی ست[/i]
پیام: شما چند وقته به آمریکا آمدید؟
ماهان: چهار ماه و نیم
پیام: شما هم شانسی و باری به هرجهت رفتید ؟
ماهان: نه خیلی جدی بودم. اگر آمریکا نبودم قاعدتا الان باید کانادا می بودم
پیام:هدف اصلی تون از مهاجرت چی بود؟
ماهان: تحصیل ، تجربه ی یک دنیای آزاد و متفاوت ، پیشرفت...
پیام:پس دنبال رفاه و کار نبودید؟
ماهان: به عنوان اولویت نه
پیام:رفاه چی؟
ماهان:اون هم به عنوان اولویت نه
پیام: یعنی توی ایران کار ریخته و همه هم در رفاه و ناز و تعمت هستند؟
ماهان: خیر منظورم این نیست. من در ناز و نعمت نبودم. همه ی عمرم درس خوندم و این چند سال آخر هم ، هم درس خوندم هم کار کردم مثل خیلی دیگه از هم نسل هام. ولی هرکس برای انتخابی که می کنه یک اولویتهایی داره. موضوع مهاجرت هم همینطور. من فقط اولویتهای خودم را مطرح کردم
پیام:آمریکا را چطور دیدید تا حالا؟
ماهان:هنوز مدت کمی اینجا بودم برای اظهار نظر ولی در همین مدت بعضی چیزها خیلی عالی به نظرم آمده همینطور بعضی چیزها به نظر قابل انتقاد میاد. کلا هیچ جا که مدینه فاضله نیست و نمی تونه باشه، هرجا ویژگی های خودش را داره.
پیام: مثلا چه چیزهایی به نظر شما خوب رسیده؟
ماهان: از قبل دید رویایی به دانشگاههای آمریکا داشتم. هنوز هم چیزی که بیشتر من را به اینجا جذب می کنه دانشگاه و حرمت دانش هست. در کنار این موضوع از وقتی آمدم بعضی چیزهای دیگه هم نظرم را به خودش جلب کرده که واقعا خارق العاده ست.
پیام:مثلا؟
ماهان: مثلا "کار داوطلبانه" و اینکه این موضوع اینجا یک ارزش اجتماعی محسوب می شه. "آزادی" اینکه هرطور دوست داری باشی تا جای که کسی صدمه نزنی. "حقوق اجتماعی افراد مسن و ناتوان"، "کتابخانه های عمومی" ، "سازمانهای غیر انتفاعی و خیریه"، "حقوق و قوانین مدافع اقلیت ها"، "میانگین بالای مطالعه"و بالاخره "دادگاه".
پیام:دادگاهها را از نزدیک دیدید مگه؟
ماهان: خیر ، ولی خیلی از مواردی که بهش اشاره کردم در دادگاههای این کشور به دست آمدند
پیام: خوب پس همه چیز عالیه؟
ماهان: "همه چیز" یک حکم کلیه. همه چیز هیچوقت عالی یا بد نیست. اینجا هم مشکلاتی هست. به خصوص وقتی میخواهی تازه شروع کنی.
پیام: مثلا چه مشکلی؟
ماهان: مثلا اینکه تا وارد کار تخصصی خودت بشی و یک سری چیزهای مهم را تهیه کنی ممکنه کمی طول بکشه و باعث نگرانی باشه
پیام: مهم یعنی چی؟ خونه و ماشین؟ مگه اینا توی ایران راحت به دست میاد؟ مگه شما انتظار داشتی وقتی میای اینجا بادتون را بزنند؟
ماهان: خیر موضوع این نیست. مثال میزنم. یک موضوع مهم بیمه است. اینجا گرفتن بیمه کمی با مشکل روبروست. تا وقتی کار تمام وقت نگیرید بیمه هم نخواهید داشت و گرفتن بیمه به صورت شخصی و با درآمد کار نیمه وقت تقریبا غیر ممکنه. خوب این موضوع بیمه به نظر من کمی نگران کننده ست.
پیام: پس مشکل فقط بیمه ست؟
ماهان: بیمه و اینکه کار کم شده. این به دلیل رکود اقتصادی جاریه. تعدادی هم کار تمام وقتشون تبدیل شده به نیمه وقت. حتما می تونید تصور کنید که وقتی برای شهروندان یک کشور شرایط سخت می شه و تقاضای کار کم می شه برای مهاجرینی که تازه وارد اون کشور شدند شرایط به همون ترتیب هست
پیام: شما حالا که ماشین خودت از پل گذشته با زدن این حرفها میخواهی بقیه را دلسرد کنی؟ مگه تو ایران بیکاری نبود؟
ماهان: هدف من یا هرکس دیگه از گفتن این حرف دلسرد کردن نیست. مسما ما داریم راجع به موضوع "مهاجرت" در اینجا حرف می زنیم. اتفاقا گاهی بعضی ها انتقاد می کردن که شما ها همش خوبیهای اونجا را می گید. اینها فقط واقعیت هستند. موضوع در اینجا همفکری و کمک به همدیگه ست تا همه بتونند مهاجرت راحت تر و موفق تری داشته باشند.
پیام: این واقعیت هایی که می گید روشن تر بگید چی هست؟
ماهان: همین مشکل اقتصادی و کم شدن کار. این موضوع همون موضوع بیمه را هم که پیشتر گفتم به همراه داره. چیزی که من شخصا نگرانش هستم اینه که وامهای دانشجویی خیلی محدود بشه و اونوقت مشکل ادامه تحصیل خیلی جدی می شه.
پیام: شما مگه توی ایران تحصیل نکرده بودید که باز میخواهید تحصیل کنید؟
ماهان: چرا. تا آخرین جایی که می شد خوندم. ولی دوست دارم تحصیل در بهترین دانشگاهها را تجربه کنم. از این گذشته برای بعضی رشته ها لازمه که حتما در آمریکا هم تحصیل کنن تا بتونن کار کنن. و به طور کلی واقعیت اینه که در بیشتر موارد اگر کسی دنبال موقعیت اجتماعی مشابه در ایران برای خودش هست لازمه که در آمریکا هم تحصیل کنه.
پیام: این حرفهایی که شما میزنید یعنی اینکه دیگرانی که الان در حال مهاجرت هستند نیان به آمریکا؟
ماهان: برعکس.
پیام: منظورتون چیه؟
ماهان: من دارم تشویق می کنم که از فرصتی که دارن حتما باید استفاده کنن. دلم میخواد اگر می تونم کار کنم که به بهترین شکل ممکن از این فرصت استفاده بشه.
پیام: مثلا چیکار می شه کرد؟
ماهان: باید واقع بین بود. باید حسابی مطالعه و بررسی کرد و راجع به حایی که داریم میریم اطلاعات جمع کرد. باید زبان را خیلی خیلی جدی گرفت. باید وقتی کسی میاد آمریکا کوه اطلاعات باشه راجع به همه چیز. کار ، ادامه تحصیل...همه چیز. اگر قراره درس بخونید هرچه میتونید ایران بخونید و بیاید.
پیام:بعضی ها میان میگن که نتونستن کار خوبی اونجا بگیرن بعد از چند سال بعضی ها هم خیلی ابراز نگرانی می کنن از مهاجرت. بهتر نیست جلوی این ابراز نظرها گرفته بشه تا باعث ناامیدی نشه؟
ماهان: راستش نظر من اینه که هرکس میاد اینجا نظر و تجربه ش را می گه در واقع با گذاشتن وقت خودش داره به دیگران کمک می کنه. این که ممکنه به نظر ناامیدکننده باشه را بهتره بگذاریم کنار و فقط به دید یک تحربه که میتونه به اطلاعاتمون اضافه کنه بهش نگاه کنیم. آدمها با هم فرق دارن، توانایی ها انتخابها و اتفاقهایی هم که براشون پیش میاد فرق داره. بنابراین به نظرم بهتره ضمن این که از منفی انگاری دوری می کنیم راه ابراز نظر و عقیده را هم باز بگذاریم. بهترین کار اینه که هرکس در راه مهاجرت هست خودش را تا جایی که می تونه پیش از آمدن آماده کنه.
پیام: شما مثلا خودت وقتی آمدی چه کارایی کرده بودی از قبل؟
ماهان: من تمام قوانین و راههای ادامه ی تحصیل و کار را جمع کردم. کلیات را منظورم هست. هر مدرکی که لازم بود از ایران بیارم آماده کردم و آوردم. از همون ایران خودم را برای تافل آماده کردم و وقت تافل را هم همون ایران که بودم برای اینجا رزرو کردم. وقتی اومدم به فاصله ی کوتاهی همه ی مدارکم ارزیابی شد تافل هم دادم و مشغول درس خوندن شدم برای امتحان مهم. همین درس را هم اگر کسی ایران بخونه و بیاد خیلی جلو میفته. من نرسیدم چون خیلی خیلی سرم شلوغ بود. با این حال فکر کنم منطقی باشه که آدم ماههای آخر پیش از آمدن کارش را سبک کنه و به چنین کارهایی بپردازه مثل درس و زبان.
پیام:راستی اینهمه آگهی کار روی وبسایت ها مگه کار نیستند؟ پس چرا همش میگن کار کم هست؟
ماهان: اینها میتونن نشونه ی خوبی باشن ولی دلیل نمی شن. خیلی از شرکتها خودشون وبسایت دارن. میشه روی وبسایت خودشون دید که واقعا استخدام دارن یا نه. خیلی از شرکتها روی یاهو و سایتهای دیگه آگهی میگذارن ولی بعضی شون بیشتر حکم تبلیغ داره تا آگهی استخدام واقعی. ولی این سایتها به طور کلی ایده های خوبی میدن درباره ی اینکه شرکتها دنبال چه جور مهارتهایی هستند. برای اینکه ببینیم واقعا آمار کار و بیکاری چقدره می شه به روزنامه ها و خبرگذاریهای معتبر مراجعه کرد و اطلاعات درست گرفت. واقعیت اینه که اینجا برای کسی که فارغ التحصیل آمریکاست و سابقه ی کاری اینجا را هم داره امتیاز خیلی بیشتری قائل میشن. میتونین به این آگهی ها پاسخ بدید و رزومه تون را بفرستید ببینید چند درصدشون واقعا دعوت می کنن برای مصاحبه. راستی یک موضوع دیگه هم یاد گرفتن اینه که چطوری رزومه باید نوشت. رزومه هم خیلی مهمه. این را هم از ایران می شه تمرین کرد و یاد گرفت.
پیام:با این اوصاف آینده را چطور می بینید؟
ماهان: سخته پیش بینی. ولی به نظرم ماها با تلاش و دقت زیاد در انتخاب مسیرمون حتما موفق خواهیم شد. کسی که در ایران تلاش کرده و موفق شده اینجا هم باید بشه. کسی هم که در ایران تلاش کرده و به نتیجه ی دلخواهش نرسیده اینجا شانس این را داره که در شرایط بهتری دوباره تلاش کنه و به جایی که دلش میخواد برسه. در مورد کسی هم که اهل تلاش نیست که خوب طبیعتا بحثی نداریم
پیام: شما تا زمانی که به موقعیتی که دنبالش هستید برسید اگر قرار بشه کارهای ساده انجام بدید حاضرید این کار را بکنید؟
ماهان: گریزی از این موضوع نیست. این موضوع پیش روی هر تازه مهاجری هست. حالا هرکس کار بهتری بتونه بگیره یا شاید کار تخصصی خودش را بگیره که چه بهتر.
پیام: حالا اگر با همین کار ساده رفاه بیشتری نسبت به ایران داشته باشید حاضرید برای همیشه بمونید و راحت زندگی کنید؟
ماهان: هرگز. ما برای خودمون فرصت معلوم کردیم. اگر در فرصت تعیین شده در مسیری که میخواهیم قرار گرفتیم که عالیه، اگرنه هرگز حاضر نیستم کار و تخصصم را بگذارم کنار فقط به خاطر اینکه جایی به جز ایران باشم.
پیام:بعضی از دوستان شماره ی کیسشون خیلی بالاست بعضی ها هم کلا خیلی نگران هستند. شما توصیه ای ندارید براشون؟
ماهان: توصیه که نه ولی پیشنهاد دارم. اینکه وقتشون را نگذارن تلف بشه. تا قبل از آمدن فقط چند تا کار انجام بدن: زبانشون را تقویت کنن(منظور مهارتهای زبان انگلیسی ست) خودشون را برای هر امتحانی که احتمالا پیش روشون خواهد بود آماده کنن از جمله تافل و...، راجع به کار و رشته شون در آمریکا اطلاعات پیدا کنن، مثبت ببینن، واقع بین باشند و مهاجرسرا را مدام چک کنند
پیام:آرزویی نداری براشون؟
آرزو می کنم هرچه دوست دارن براشون پیش بیاد. و اینکه آرزو می کنم payam_prz ویزا بگیره و بیاد
پیام: حالا چرا پیام؟!
ماهان: خوب چون دوست دارم ویزا بگیره و خوشحال بشه، از خوشحالی هموطنم خوشحال می شم، و هم اینکه وقتی پیام ویزا بگیره بقیه هم که شماره هاشون جلوتره ویزا می گیرن و این باعث خوشحالی همه مون می شه.
تذکر: قسمتی از این مصاحبه به دلیل اینکه احتمال میرفت سایت را در معرض ف.یلت.رینگ قرار بده توسط یکی از مدیران دلسوز سایت حذف شد. وی در این مورد گفت این کار فقط به دلیل حفظ این سایت که راه گفتگو و ارتباط ماست انجام شده و اصل مطلب به طور کامل در آرشیو می مونه تا در فرصت مناسب منتشر بشه. :-)
این مصاحبه به دوستان عزیزم gunash,susangerd,elham, mohammad, milad, amin,payam_prz , amirbk,... و همه ی دوستان دیگری که در حال مهاجرت هستند تقدیم شده. باز هم میگم که تشابهات اسمی تصادفی هستند ولی حرفهایی که مطرح شده به شدت واقعی میباشند.
ارادت فراوان