2010-12-09 ساعت 01:52
(2010-12-08 ساعت 18:29)arshida نوشته: یک اتفاق جالب افتاده که خالی از لطف نیست که برای دوستان خوبمم هم تعریف کنم بعد از اینکه success عزیز سفرنامه خوبشان را نوشتند و آدرس یک آژانس را توی ترکیه دادند و گفتند که نوا هتل را شبی 80 دلار برای دو نفر براشون گرفته ما هم وسوسه شدیم و من به ایشان پیام خصوصی دادم و تلفن اونجا را ازیشون گرفتم.سلام
دیروز هم با خوشحالی تمام رفتم یک کارت تلفن گرفتم و شماره شیدا تور را گرفتم.
اولش یک آقایی تلفن را برداشت من هم شروع کردم به انگلیسی صحبت کردن از اونجا که یک خانم ایرانی در این آژانس مشغول بکار هستند منم سریع به این آقای محترم به انگبیسی گفتم می تونم با خانم فلانی صحبت کنم. و اون آقای محترم هم چند بار الو الو کرد و گوشی را کوباند . منم نیم ساعت بعدش دوباره زنگ زدم گفتم ایندفعه فارسی صحبت می کنم دنیا را چه دیدی شاید این آقای محترم فارسی بلد باشند ولی باز هم همون اتفاق افتاد.
بعدش شوهرم تماس گرفت و بازهم ....
بالاخره من و همسرم تصمیم گرفتیم مشکلمون را به دوست همسرم که ترک تبریز هستند بگیم و شماره کارت و شماره تلفن شیدا تور را بهشون بدیم تا اون بنده خدا برامون تماس تلفنی بگیره که ایشون هم هرچی زنگ زدیم گوشیشون خاموش بود.
ما مونده بودیم چکار کنیم اولش خواستم از بچه های خوب و ترک زبان مهاجر سرا کمک بگیرم که یکهو یاد گوگل ترنسلیتر اوفتادم. منم که خوشحال زبان پارسی و ترکیه استانبولی را انتخاب کردم یک چند تا جمله هم نوشتم:
من: بن بیان......... تارتشما -
آقاه: الو (یک چیزهایی گفت نفهمیدم)
من: بیلیوروم فارسی ویا انگیسی . ترکی بیل میروم
آقا: الو و بعدشم یک چیزاهای گفت نمی دونم چی بود فحش بود, نصیحت بود یا تهدید.بعدش هم محکم تلفن را کوباند
وقتی تلفن را گذاشتم انقدر خندیدیم که نگو فقط اشک نریختم
یاد یک جکی افتادم که یک بابایی می خواسته بره خارجه بهش می گن کاری نداره وقتی از فرودگاه اومدی بیرون بگو تاکسی – هتل بعدش می برنت هتل . هروقت خواستی بری پارک بگو تاکسی – پارک.
خلاصه این یارو هم میره و دقیقا همین کارها را می کنه وقتی به پارک می رسه یکسری از هم ولایتی هاش را میبینه و بهشون میگه شما همه اینجا چیکار می کنین و دوستان هم میگن به توهم نگفتن وقتی اومدی پارک بعدش باید چکار کنی؟؟؟؟
حالا دوستان عزیز به نظر شما از اینجا به بعد من باید چکار کنم؟؟؟البته من هنوز ایرانم و پام به هتل نرسیده ولی تا اینجاشم راهنمایی کنید هم مرسی.:دی
نکته: بیان = خانم بن = با
تارتشما = صحبت و گفتگو ویا= یا
بیلی یوروم = می دانم
بیل میروم = نمی دانم
البته اینها را گوگل ترنسلیتور اینجور تعریف کرده حالا واقعا همینه یا نه خدا می دونه: دی
راستش نمي دونم مشكل كجاست ولي من كه چند دفعه به اونجا زنگ زدم خود خانم شقايق نميني جواب مي داد كه ايراني است و پدرش هم كه اونجاست ايراني است يكبار هم كه همكارشون كه ترك هست جواب داد بهش به انگليسي گفتم شقايق خانم گوشي را داد به ايشان.
درد من تنهایی نیست؛ بلکه مرگ ملتی است که گدایی را قناعت؛ بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب این حماقت را حکمت خداوند می نامند...... گاندی
كيس نامبر:2011As4800
تاريخ مصاحبه:2 دسامبر(انكارا)
تاريخ كلير:23 دسامبر
كيس نامبر:2011As4800
تاريخ مصاحبه:2 دسامبر(انكارا)
تاريخ كلير:23 دسامبر