کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara





نظرسنجی: آیا اخبار مرتبط با مشکلات اقصادی آمریکا بر تصمیم شما برای مهاجرت موثر است؟
آگاهی از مشکلات اقتصادی من را نگران کرده و من را از مهاجرت منصرف کرده است.
0.84%
1 0.84%
آگاهی از مشکلات اقتصادی من را نگران کرده و من را برای مهاجرت دچار تردید کرده است.
25.21%
30 25.21%
آگاهی از مشکلات اقتصادی من را نگران کرده اما بر تصمیم من تاثیر ندارد.
73.95%
88 73.95%
مجموع 119 رای 100%
* چنانچه به گزینه‌ای رای داده اید، با علامت ستاره مشخص گردیده است. [نمایش نتایج]



##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
افزایش فقر در آمریکا
برای یک مهاجر اطلاعات صحیح از شرایط جامعه مقصد نقش مهمی بازی می کند. داشتن درک صحیح از شرایط اقتصادی و برنامه ریزی مناسب برای مهاجرت با چشم باز ضروری است. آخرین گزارشهای اقتصادی حاکی از رسیدن نرخ فقر در آمریکا به بالاترین مقدار در سال 2009 نسبت به 16 سال گذشته است. این نرخ در سال 2009، 14.3 درصد است که نسبت به 13.2 درصد سال 2008 افزایش نشان می دهد. یک نفر از هر هفت آمریکایی زیر خط فقر زندگی می کند که این نسبت در بین آمریکاییهای مکزیکی تبار بالاتر است. خانواده های آمریکاییهای آسیایی بالاترین میانه درآمد خانوار را در آمریکا دارند. میانه درآمد خانوار برای آمریکاییهای آسیایی تبار 65469 دلار در سال، برای سفید پوستان غیر اسپانیای تبار 54461 دلار، برای آمریکاییهای آفریقایی تبار 32584 دلار و برای آمریکاییهای اسپانیایی تبار 38039 دلار در سال است. برخی کارشناسان گمان می برند که نرخ فقر تا 16 درصد افزایش یابد. طبق اعلام دولت آمریکا خانوار چهار نفره با در آمد سالانه زیر 21756 دلار فقیر محسوب می شود. همچنین تعداد افراد فاقد بیمه درمانی به بالاترین عدد رسیده است و 50.7 ملیون آمریکایی بیمه درمانی ندارند. این افزایش تا حدی به بحران اقتصادی سالهای گذشته و بیکار شدن تعداد زیادی افراد شاغل و به تبع آن از دست دادن بیمه ارائه شده از محل کار نسبت داده می شود. کنگره آمریکا که در حال حاضر در کنترل دموکراتهاست بر افزایش کمکهای دولتی و بیمه بیکاری تاکید دارند، اما جمهوریخواهان راه خروج از بحران را کم کردن مخارج و دخالتهای دولت همزمان با کاهش مالیاتها می دانند. انتخابات ماه نوامبر کنگره به سرعت نزدیک می شود و نارضایتی مردم از شرایط اقتصادی احتمالا به قدرت گرفتن جمهوریخواهان و به تبع آن محدودیتهای بیشتر برای اوباما منجر خواهد شد. هرچند در خلال ماههای گذشته تحولات بازار کار و مسکن بارقه های امیدی مبنی بر خروج از بحران نشان داده اند، اما ممکن است چند سال تا بازگشت به شرایط عادی باقی مانده باشد.

مقاله در کریستن ساینس مانیتور

آمار اقتصادی

پی نوشت: هدف از این نوشتار ارائه واقعیتهای فعلی از وضعیت اقتصادی آمریکا است. لطفا بحثهای این تاپیک را فقط در زمینه تاثیر این شرایط بر مهاجرین ادامه داده و از ارسال مسائل مطالب حساسیت زای سیاسی که در نهایت کمکی به تصمیم گیری و برنامه ریزی شخصی و خانوادگی یک مهاجر نمی کند خودداری کنید.



*
لطفا هرگونه سوال مرتبط با موضوعات مهاجرت را در انجمن مطرح کنید، از پاسخ به پیامهای خصوصی و ایمیل در موارد فوق معذورم

".We do not inherit the Earth from our Ancestors, we borrow it from our Children"
پاسخ
با سلام و تشکر از ادمین عزیز

در طول سالیان پس از جنگ جهانی دوم که اقتصاد آمریکا پا به عرصه ظهور گذاشت تا کنون این کشور یکه تاز اقتصاد جهانی بوده است . اگر چه در سالیان اخیر قدرت های دیگری نیز در این عرصه وارد شده اند اما فاصله آنها با ایالات متحده کماکان زیاد است.
در طول این سالیان بحران های اقتصادی زیادی با شدت های متفاوت جهان را در نوردیده است ولی هر بار جهان پس از طی یک دوره بحران دوباره رونق اقتصادی را تجربه کرده است.

اگر چه این بار رکود از آمریکا آغاز شده است اما اقتصاد دانان بر این باورند که هسته اصلی بحران پشت سر گذاشته شده است و اکنون جهان در انتظار رونقی چدید است هر چند که این خطر وجود دارد که این پروسه کمی طولانی تر شود.

طبیعتا مهاجرینی که از کشورهایی که اکثر مردم آنها زیر نقطه فقر خشن زندگی می کنند و یا از نرخ بیکاری و تورم سرسام آور رنج می برند، به ایالات متحده مهاجرت می کنند، این دسته زیاد طعم فقر و بیکاری را در آمریکا زیاد نخواهند چشید ، اما آندسته از مهاجرینی که کشور مبدا آنها آهنگ توسعه بیشتری داشته است و از درامد های سرانه بالاتری برخوردار بوده اند دچار مشکلات زیادی خواهند شد.

در کل جهانیان در انتظار روزهایی بهترند و سیاستمداران و اقتصاددانان آینده ای پر بار تر از گذشته را آرزو می کنند.
به امید روزهایی بهتر
آرزوی من مفید بودن برای مهاجرسراست در صورتی که پرسش و یا مشکلی دارید(هرچندغیرقابل حل) دارید می توانید تا حد توان من روی کمک من حساب کنید...Smile

دستهایی که کمک می کنند پاکتر از دستهایی هستندکه رو به آسمان دعا می کنند(کورش کبیر)
پاسخ
زمانی که از فقر در امریکا صحبت میشود نباید آنرا با گزینه هایی که از اقتصاد کشورهای دیگر میشناسیم مقایسه کنیم ، چون سبد خرید سرانه مردم امریکا با ۴۶۴۰۰ $ در سال با سرانه هیچ کدام از دیگر کشورهای حتی

پیشرفته و توسعه یافته دنیا قابل مقایسه نیست و وقتی اقتصاد دانان آنرا بکار میبرند تنها با چند درصد کاهش در ان اینگونه وانمایی میکنند که انگار اتفاق بزرگی برای بخش قابل توجهی از مردم امریکا افتاده است در حالی که

این درست نیست و اگر کسی در امریکا دچار بیکاری شود دولت ایالات متحده به اشکال مختلفی از جمله با پرداخت حقوق از سبد بیمه بیکاری و یارانه ها تا حدود زیادی از آسیبهای اقتصادی ناشی از فقر و بیکاری که ممکن هست برای مردم رخ دهد جلوگیری مینماید , اما این مشکل اقتصادی امریکا از کجا آماده است؟
کشور ایالات متحده امریکا تنها کشور دنیاست که اقتصاد ۹۵% با اولویت تولیدات کشاورزی-صنعتی برای استفاده در داخل کشور تعریف شده است بدین معناکه همه معاملات امریکا با کشورهای جهان رو تنها ۵% اقتصاد امریکا

را تشکیل میدهد ، یعنی اگر همان ۵۰۰ میلیون تن فولادی را که هر ساله از کشور چین وارد امریکا میشود را در همین ۵% واردات امریکا بگنجانیم به عظمت و قدرت اقتصاد امریکا پی خواهیم برد .اما مشکلات اقتصادی امریکا را باید از دو نگاه تفسیر کرد ۱-داخلی 2- خارجی

۱- داخلی : کشور ایالات متحده امریکا دارای بزرگترین ذخائر و بازارهای طلا ، ارز و اوراق بهادار دنیاست و بهمن دلیل میبایست این عملیات مالی - پولی بسیار گسترده خود را با کمک و پشتیبانی بانکهای خصوصی به انجام برساند از اینرو ناچار است که به بانکها به دلیل ریسک بزرگی که هر روزه به عنوان بزرگترین وامداران و شرکای اقتصاد امریکا متحمل میشوند تا حدودی آزادی

عمل بدهد از این روی به تفسیری که کارل مارکس (اقتصاد دان آلمانی قرن نوزدهم و پدر علم اقتصاد ) در مانیفیست و کتاب جلد یک سرمایه پیشبینی نموده اکنون نظام اعتبارات بانکی تا بدان جا پیش رفته که دیگر هیچ پولی نزد هیچ کسی باقی نمانده و در حقیقت خود نظام بانکداری امریکا با بی توجهی به اینکه نمیتوان تا همیشه با بورس و سهام و خرید و فروش پول و ارز بر روی

طناب باریک اقتصاد بند بازی کرد حالا باید تاوان گذشته را بپردازد و برای جبران ان دولت امریکا بانکهای بزرگ را وادار به کنترل بیشتر بر انجام اینگونه نقل و انتقالات مالی نموده و بزودی همین کنترل دوباره آب رفته را به جوی باز خواهد گرداند و شاهد رونق گرفتن تولید و گردش پول در بازار و اقتصاد امریکا خواهیم بود .
2- خارجی : امریکا امروز با مشکل بسیار بزرگی روبروست ، چین ، کشوری با ۱۴۰۰ میلیون نفر که با سرعت زیاد در حال نزدیک شدن به امریکاست ، چین در سال گذشته از مقام سوم به دوم اقتصاد دنیا رسید و ژاپن را پشت سر گذاشت ، که با این نرخ رشد ( 7/9% ) در سال بسیار به امریکا نزدیک شده است از اینروی امریکا ناچارا برای کنترل اقتصاد چین ( میدانیم که چین با پشتوانه شریک اقتصادی بودن با امریکا توانست بدین جا برسد ) و کم کردن نرخ رشداقتصاد چینیها که تراز تجاری ۱۰۰۰ میلیارد $ اقتصادی اش با

آمریکاییان میتواند بیشتر به فلج شدن شرکای اقتصاد امریکا ( ژاپن و آسیای جنوب شرقی و کشورهای اورپایی ) بیانجامد به تدبیر سیاستهای کوتاه مدت و بلند مدت اقتصادی روی آورده تا از این گذار بتواند رشد شتابان اقتصاد چین را در کنترل خود درآورد از این روی با اتخاذ سیاستهای حمایتی از تولید کنندگان صنعتی -کشاورزی و نیز سیاستهای گمرکی شدیدتر بر واردات از چین را بیشتر تحت کنترل درآورده است .
اما آیا امریکا موفق به مهار چین خواهد شد ؟ این پرسشی است که اقتصاد دانها پاسخ به آنرا منوط به اما و اگرهای بسیاری میدانند ، مثلا اینکه آیا چینیها میتوانند برای بازار بزرگ تولیدات خود که با محدودیتهای بیشتری از لحاظ تامین انرژی و مواد خام و اولیه ( بازار انرژی یکی از اصلی ترین مولفه های این رقابت میباشد ) روبرو میباشد و سپس ایجاد بازارهای خرید برای تولیدات صنعتی -کشاورزی داخلی خود فرصت مناسب را برای ادامه رشد ناهمگون و شتابانش ایجاد کند؟
و در آخر اینکه آیا آمریکاییان اجازه خواهند داد که اژدهای زرد که با بلعیدن و برداشتن و انباشت دستمزدها از روی حساب کارگران گرسنه و بی چیز چینی که با حداقل در آمد ( ۲ $ در روز ) به بردگی زندگی میکنند و نپرداختن هزینه های سرانه بهداشت ، آموزش ، رفاه ، مسکن ، بیمه , ....., ... , .. و اعلام ان به عنوان تولید ناخالص ملی دوباره بنای ساختن دیواری بزرگتر از دیوار چین اینبار اما برای به بند کشیدن همه مردم جهان آزاد را آغاز کند ؟
شاید پاسخ به همین پرسش بزرگ این باشد که آیا مردم و دولت امریکا به عنوان تنها ابرقدرت علمی -اقتصادی - نظامی- صنعتی - سیاسی - فرهنگی .... دنیا هنوز عزم و اراده برای رهبری دنیای مدرن را در درون خود فریاد میکشند؟
که به نظر نگارنده این ستون پاسخ آری است ، آمریکائیان ثروت و قدرت افسانه ای خود را تنها مدیون همان دموکراسی و آزادی هستند که چینیها صدای آنرا که از گلوی دانشجویان چینی در میدان (تیان ان من) به آسمان برخاسته بود به زیر چرخ های تانکهای خود خفه کردند .
پاسخ
این آمارها من را نگران می کند و من خودم را برای تحمل سختی های بیشتری آماده می کنم. اما مهاجرت برای من یک برنامه طولانی مدت است و بنظر من بحران فعلی اقتصاد آمریکا به مانند بحران های قبلی مدت خیلی زیادی ادامه پیدا نخواهد داشت. از این رو من از تصمیم خودم برای مهاجرت منصرف نشده ام اما نگران هستم سالهای اول خیلی برای من و همسرم سخت باشد.
امیدوارم اقتصاد آمریکا به زودی از بحران خارج شود.
پاسخ
با سلام
توجه شما رو به افزایش فقر در آمریکا جلب میکنم.قضاوت در مورد این مسئله بر عهده کاربران گرامی.
زندگی یعنی بخند، هر چند که غمگینی
ببخش، هر چند که مسکینی
فراموش کن، هر چند که دلگیری
این گونه بودن زیباست، هر چند که آسان نیست.
پاسخ
تشکر کنندگان: sorena ، omidvar ، maaref ، taherifar
برخی از اقتصاد دانان اعتقاد دارند که بحران اقتصادی اصلی امریکا هنوز در راه است. آنها علت را چنین می دانند که بانک های امریکا به عنوان یکی از بزرگ ترین منابع ذخیره پول دنیا در طول سالیان متمادی سرمایه کشورهای دیگر را به خود جذب کرده اند. به خاطر پویایی اقتصاد در امریکا این سرمایه ها به گردش می افتاد و سود کلانی به بانک داران و صاحبان سرمایه می رساند. ولی با رشد کشورهای آسیای شرقی امریکا دیگر توان رقابت در عرصه اقتصادی را از دست داد و بنابراین پشتوانه واقعی پول که همان تولید ناخالص ملی است ارزش قبلی خود را از دست داد. ولی بانک داران این افت ارزش را از صاحبان سرمایه مخفی کردند و نتیجه این شد که متوسط سرانه درآمد سالیانه یک امریکایی از متوسط تولید ناخالص ملی امریکا بیشتر شد. به عبارت خیلی ساده تر امریکا در طول سالیان اخیر از اصل سرمایه دیگر کشورها استفاده کرده است و به اندازه اعداد و ارقام بدهی خودش پشتوانه اقتصادی ندارد. یا باز هم به عبارت ساده تر اگر کشورهای دیگر تصمیم بگیرند که سرمایه خودشان را از امریکا بیرون بکشند امریکا به خاک سیاه خواهد نشست و مثل شرکت های مضاربه ای خواهد شد که پول از مردم گرفته اند و خورده اند و پولی ندارند که پس بدهند.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
من تازه میفهمم که زندگی دریک سیستم کاملا سرمایه داری و اقتصاد سرمایه سالار و خصوصی چقدر میتواند طاقت فرسا و بیرحمانه باشد. و چطور به چشم بهم زدنی ممکن است فرد یا خانواده ای از هستی ساقط شود.
واقعا شرکتهای بزرک و کارتلها بانکها و ..هر کاری که میخواهند انجام میدهند و تقریبا همه در چارچوب قانون ! و با روی خندان.
جالب اینکه رییس جمهوری با پشتوانه عظیم رایی که داشت به محض اینکه خواست دست به اصلاحاتی بزند و سیستم درمانی رو اصلاح کند با پاتک سنگین غولهای دارویی و درمانی در اولین گام اکثریت کنگره را با همان ارا از دست داد و شکست سنگینی خورد و این هشداری بود که گام های بعدی سنا و پست ریاست جمهوری است.
گمان نمیکنم کسی رو یارای رویارویی با این غولهای فراوان ! باشد.
اما چیزی که مشخص است این سیستم نمیتواند الی الابد به پیش رود و لز نظر من سرمایه داری 1 جایی از درون میشکند چون ساختار هرمی و گلد کویستی ! دارد. و خطر در همینجاست که مشخص نیست از جامعه پر ابهت امریکا چه چیز باقی بماند و صد حیف اگر کشوری در این حد و اندازه به رده های پایینتر نسبت به سایرین سقوط نماید.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
(2011-06-03 ساعت 11:57)soheilbadami نوشته:  .+........من تازه میفهمم که زندگی دریک سیستم کاملا سرمایه داری و اقتصاد سرمایه سالار و خصوصی چقدر میتواند طاقت فرسا و بیرحمانه باشد. و چطور به چشم بهم زدنی ممکن است فرد یا خانواده ای از هستی ساقط شود.
واقعا شرکتهای بزرک و کارتلها بانکها و ..هر کاری که میخواهند انجام میدهند و تقریبا همه در چارچوب قانون ! و با روی خندان.
جالب اینکه رییس جمهوری با پشتوانه عظیم رایی که داشت به محض اینکه خواست دست به اصلاحاتی بزند و سیستم درمانی رو اصلاح کند با پاتک سنگین غولهای دارویی و درمانی در اولین گام اکثریت کنگره را با همان ارا از دست داد و شکست سنگینی خورد و این هشداری بود که گام های بعدی سنا و پست ریاست جمهوری است.
گمان نمیکنم کسی رو یارای رویارویی با این غولهای فراوان ! باشد.
اما چیزی که مشخص است این سیستم نمیتواند الی الابد به پیش رود و لز نظر من سرمایه داری 1 جایی از درون میشکند چون ساختار هرمی و گلد کویستی ! دارد. و خطر در همینجاست که مشخص نیست از جامعه پر ابهت امریکا چه چیز باقی بماند و صد حیف اگر کشوری در این حد و اندازه به رده های پایینتر نسبت به سایرین سقوط نماید.

سهیل و rs232 عزیز
با درنظر گرفتن موارد فوق الاشاره حضراتعالی و از آنجا که ما مهاجر سرائیان در راه تنها و تنها مهمانان آن کشور خواهیم بود و تاثیر عمیق روی اقتصاد آنها نخواهیم داشت بلکه شاید از افت آن متضرر شویم بهترین عمل برای استفاده از مزایای آنجا و پایین آوردن ریسک مالی چه می تواند باشد از نظر شما؟
ممنون و منتظر

امام راحل یه جمله جالبی داشت می فرماید" انشاله خدا همه ما را آدم کند" !
آمین رو بلند بگو ! Big Grin
Lol Wink
پاسخ
تشکر کنندگان: maaref ، taherifar
مبحث بحران اقتصادی و گسترش فقر بسیار پیچیده است و شنیدن گزارشات مرا نگران می کند و آماده برخورد با مشکلات آینده در مهاجرت .
اما نکته ای که مهم است بحران اقتصادی و افزایش فقر چون چتری بر تمام مکان ها سایه افکنده است . بحران اقتصادی و افزایش فقر در کشور خودمان را در نظر بگیریم .
به نظر من ما در مرحله گذر هستیم و باید در سرمایه گذاری هایمان و زندگی با احتیاط عمل کنیم .
امیدوارم هر چه زودتر مشکلات اقتصادی حل شود.
الهی به ما آن ده که آن به .
پاسخ
تشکر کنندگان: maxsoulfly ، soheilbadami ، maxsupermax ، frozen mind ، OverLord ، taherifar
یه مقاله می‌خوندم (چند سال پیش) راجع به کیفیت زندگی‌ در کشور‌های مختلف ، سرانه ملی‌ ، در آمد افراد و ...

تو اون مقاله گفته بود " کسانی‌ که در آمریکا روی خط فقر زندگی‌ میکنند از ۸۰% مردم دنیا بهتر زندگی‌ میکنند". wow!

واقعا هم اگه فکر کنیم همینطوره (البته من خودم تا حالا آمریکا نرفتم). شما در نظر بگیر خط فقر تو کشور ما کجاست؟ ( بخور و نمیر نیست، نخور و بمیره). Sad شما اگه تو کشور ما یه شغل کارمندی داشته باشین چه ماشینی میتونین بخرین؟ ولی‌ اونجا حد اقل میتونی‌ یه ماشین کار کرده بخری که تو ایران خیلی‌ها آرزوش رو به گور میبرن. مواد غذائی ما چه کیفیتی داره؟ آیا از سلامتش مطمئنیم؟ چقدر گوشت‌های اشغال برزیلی دادن به خوردمون؟ Sad خیابونامون در چه وضعیتیه؟ ترافیک اعصاب خورد کن. آرامشمون کجاست؟ ما اینجا ه‌ر چی‌ داریم قلابی و چینیه. شاید این مشکلات و امثالهم خیلی‌ مهم نباشه، ولی‌ چون مزمن و مداوم میشه، کلا سیستم عصبی رو مختل میکنه. و دیگه خودتون میتونین اثرش رو در بین افراد بینین

بحث بر سر کیفیته. ما اینجا هر چی‌ استفاده می‌کنیم درجه ۲ و ۳ ، یا تاریخ گذشته و یه هم چین چیزیه. (البته بچه مایه دارها حسابشون جداست و هر جا برن کیفشون کوکه). Rolleyes اونجا اگه بریم مثلا یه لپ تاپ بخریم ، از کیفیت خیالمون راحته و اگه خوب نبود ، میریم پسش میدیم. شما حالا خودت مشکلات یه خرید ساده در ایران رو در نظر بگیر. ...

البته منکر مشکلات در کشور آمریکا نیستم. به نظرم هر جای دنیا و هر سبک زندگی‌ مشکلات خاص خودش رو داره. ولی‌ مشکلات ما کجا و مشکلات اونا کجا!!!! به قول آرش معروف (rs۲۳۲) مشکلات اونجا در مقابل مشکلات ما در ایران سوسول بازیه. (ادامه ندم بهتره) Big Grin
.
غرق شدن ، زیر آب رفتن نیست. زیر آب ماندن است.
.
پاسخ
maxsupermax @
واقعا جواب این سوال خیلی مشکل هست و من جوابش رو نمیدونم شاید هیچ اقتصاد دانی هم با اطمینان نداند.
ولی در هر شکل شما در هر جامعه و مدل اقتصادی که زندگی کنید حتما تحت تاثیر ان خواهید بود. ولی یکی از راههای عملی فرار اینست که شما وامدار یا بدهکار نباشید که اینهم در دراز مدت غیر ممکن است چون اعتبار شما به میزان بدهی تان بستگی دارد. فرد بدهکار حتی اگر بد حساب یا بد کردیت باشد معتبر تر از کسی است که اصلا وامی نگرفته است. زندگی اینجا پیچیدگیهای خودش رو دارد. و بقول فرمایش دوستمان هر جایی مشکل خودش رو دارد فقط مشکلات در ایران شناخته شده (برای ما ) و در اینجا ناشناخته هست مخصوصا در ابتدا.
خانمی از شوهرش میپرسد اگر 1 بار دیگر بدنیا بیایی حاضری 2 باره با من ازدواج کنی ؟ اقا جواب میدهد البته !
چون 1 شیطان شناخته شده بهتر از 1 فرشته ناشناخته هست !
به هر حال چند سالی طول میکشد تا ماها شناخت لازم و چم و خم زندگی در اینجا رو فرابگیریم. و مسلما این گذار بدون هزینه مادی و معنوی نخواهد بود.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
سلام

من به اينجهت اين پاسخ رو مي نويسم تا پس از گذشت يك سالي كه از اولين پست اين تاپيك گذشته شاهد تعييرات مثبت زيادي در اقتصاد جهاني بوده ايم ، در مورد تغييرات بوجود آمده صحبت كنيم.

اولا مي خواستم از دوستان عزيزي كه در آمريكا هستند سوال كنم ايا وضعيت اقتصادي در اين ماه هايي كه از شروع 2011 گذشته است ايا تغييراتي مثبت را مشاهده كرديد ؟ ايا چشم انداز اينده كوتاه مدت و ميان مدت را روشن مي بينيد ؟

در ضمن با توجه به اينكه اغاز رونق اقتصادي جهان تاثير زيادي روي اقتصاد مستقل (بخوانيد : منحصر بفرد ! ) ايران ، نگذاشته است فكر مي كنم در تصميم افرادي چون خودم خللي ايجاد نشده باشد .

اميدوارم ما را از تغييرات وضعيت اقتصادي امريكا بي خبر نگذاريد !

با تشكر - سعيد از تهران
پاسخ
تشکر کنندگان: maaref ، taherifar
سعید جان, راستش من چون برای اولین بار در عمرم در گروه مرفه بی درد جامعه قرار گرفته ام از وضعیت خراب اقتصادی امریکا هیچ چیزی نفهمیدم مگر همان چیزهایی که مثل شما از اخبار رسانه ها خواندم و یا دیدم. در ایران هر بار که وضعیت اقتصادی گره می خورد آن را با پوست و گوشت و استخوانم حس می کردم و معنی آن این بود که مثلا باید به فکر یک خانه کوچک تر برای اجاره باشم و یا اینکه فکر یک کار دوم برای شب باشم که اموراتم یک جوری بگردد و یا وضعیت اقتصادی بد یعنی اینکه حقوقم را کامل نمی گیرم و یا چک هایی که دارم همه برگشت خواهند خورد و من باید شب و روز به دنبال آن بدوم. وضعیت اقتصادی بد در ایران برای من به این معنی بود که چند ماه دیگر که وارد بقالی می شوم برای خرید همین اجناسی که در دستم است باید دو برابر پول بدهم در حالی که نه تنها حقوقم زیاد نمی شود بلکه گرفتن همان حقوق خودم هم با هزار اما و اگر و خواهش و التماس خواهد بود. ولی ظاهرا در امریکا حتی وضعیت اقتصادی بد هم با وضعیت اقتصادی بد در ایران از زمین تا آسمان فرق می کند. وضعیت اقتصادی بد امریکا برای من همان پنج سال پیش بود که من بیکار بودم که اتفاقا امریکا هنوز در آن زمان وارد اوج رکود اقتصادی نشده بود. من در این دوران اصلا هیچ چیزی از رکود اقتصادی نفهمیدم و حتی در این پنج سال قیمت ها یک درصد هم کم و زیاد نشده است. موضوع اینجا است که برای ما مهاجران فقط یک چیز مهم است و آن هم این است که آیا ما کار داریم و یا اینکه بیکار هستیم و این مسئله بیش از آنکه به شرایط اقتصادی امریکا بستگی داشته باشد به شرایط خودمان بستگی دارد که تا چه حد آمادگی و توان کار کردن در امریکا را داریم و به قول معروف آیا از نظر علمی و تسلط به زبان انگلیسی واجدالشرایط هستیم یا خیر.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تشکر کنندگان: gadfly ، storagemeter ، sinswimer ، saied-k ، vahidvm60 ، Blaze ، maaref ، armanbala ، SadMan ، qeshmi ، taherifar
(2011-09-08 ساعت 20:24)rs232 نوشته:  من در این دوران اصلا هیچ چیزی از رکود اقتصادی نفهمیدم و حتی در این پنج سال قیمت ها یک درصد هم کم و زیاد نشده است.


با سلام

ممنون از آرش جان كه پاسخ داديد.

من در پستهاي قبلي بعضي از بچه هاي سايت كه شرايط مالي رو بيان كرده بودند خوانده بودم كه مثلا در يك سال گذشته 20 تا 30 درصد افزايش قيمت را شاهد بودند.
فكر كنم اين افزايش را در مورد مواد غذايي هم ذكر كرده بودند.البته مطمئن نيستم شايد هم در مورد ملك بوده ؟!

مي خواستم بپرسم ايا شما هم افزايش اين چنيني را ديده ايد يا ممكن است افزايش قيمت ( تورم ) ناشي از افزايش تقاضا يا بقول بازاري ها « خوب شدن بازار » در امريكا مشاهده شود ؟

اصلا شما كه 5 سال در امريكا بوده ايد اين مسئله را ممكن مي بينيد كه مثلا در طول 6 ماه بدليل انتخابات يا جنگ و نميدونم هر مسئله ديگري شاهد تورم 20 يا 30 درصدي باشيم ؟

اگر جواب شما به اين سوال اخر منفي باشد من مطمئن مي شوم ركود اقتصادي در امريكا براي مردم امريكا قابل تحمل تر است از بازار خرابي هاي ايران به دلايل ماه رمضان و محرم و باز شدن مدارس و تعطيلات بي رويه و هزار تا بهونه اي كه براي دلخوش كردن خودمون مي اريم !

شادكام باشيد و از آزادي لذت ببريد !
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، maaref ، SadMan ، taherifar
سلام

با تشكر از پاسخي كه فرموديد. من هم با نرخ تورم زير 5 درصد موافقم . اينگونه مردم جامعه دچار حول و ولع خريد به جهت افزايش ناگهاني قيمت نميشوند و عرضه كننده كالا هم نيازي نمي بيند كه كالا را احتكار كند و يا ورود و خروج انبار هايش را شل و سفت كند . بلكه در چنين بازاري گردش مالي بالا حرف اول را مي زند . گردش مالي هم كه بالا رفت نرخ سود دريافتي در مقابل كالا و خدمات كاهش يافته و كالا ها و خدمات به قيمت واقعي به دست مردم مي رسد. همان چيزي كه در آمريكا مشاهده مي شود ولي در ايران بر خلاف آن است.

در مورد تورم 20 تا 30 درصدي كه از قول بچه هاي سايت گفتم فكر مي كنم چون از بچه هاي تازه وارد به آمريكا بود هنوز حال و هواي ايران را داشت و غول تورم رو باخودش همراه برده بود !!Big Grin احتمالا وقتي رفته بوده ماست بخره خودش اتوماتيك وار 20 درصد گذاشته به قيمت خريد دفعه و قبلي و اومده بيرون ! Big Grin نخنديد !! ما هر روز داريم تو اين ديار مادري همين كارو مي كنيم !! اقاي محترم ،‌ خانم عزيز لطفا نخنديد !! Sad
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، maaref ، SadMan ، taherifar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان