کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه اروپا
خرداد ماه امسال برای یک سفر به خاطر سمینار ویزای 2 هفته ای شنگن گرفتم و چون سمینار توی فنلاند بود اول رفتم اونجا اما از اونجاییکه می خواستم آلمان و فرانسه رو ببنیم و کسی رو توی هلسینکی (پایتخت فنلاند) نداشتم فقط 2 روز موندم. اما شهر هلسینگی یکی از زیباترین، تمیزترین و راحت ترین شهرهای اروپاست. بعضی جاهاش اینقدر قشنگ و فانتزیه که اینکار داری توی فیلم میبینی! فنلاند یک کشور اسکاندیناویایی هست و مردم فوق العاده مهربان (و با اعصاب راحت!) داشت طوری که وقتی آدرس جایی رو می پرسیدم مثل بعضی از شهرستانهای ایران که مردم با جون و دل آدرس میدن برخورد می کردن و دیدم که یک بار یک خانمی با من پیاده تا اون جا اومد! کلا به خاطر همین رفتارها تصور این که مردم اروپا سردن و به فکر خودشونن بی معنی شد. اما فقط یک راننده ترام (اتوبوسهایی که توی شهر از روی ریل رد میشن) یه ذره برخورد تندی با من داشت چون من با تصور اینکه مثل ایران سوال رو قبل از اینکه سوار بشیم می پرسیم (مثلا فلان هتل توی مسیر هست!) پرسیدم و اون اصلا محل نمی گذاشت انگار کر بود بعد با بداخلاقی گفت بیا سوار شو و اینقدر اونجا داد نزن! (در حالیکه من داد نمیزدم) بعد که خواستم پییاده بشم گیر سه پیچ داده بود که نباید پول بدی باید بلیط بدی یالا من بلیط می خوام (با اینکه یکی از روشهای بلیط گرفتن این بود که از خود راننده بخری و خیلی ها مثل من پول میدادن و راننده اصلا یک دستگاه کوچک داشت که پرینت رو که همون بیلط بود بهت میداد)اما کلا این مرد هم خودش اینجوری بود کاری به تربیت و فرهنگ اونجا نداشت و همه جا هم آدم بداخلاق داره هم خوش اخلاق که خوب اکثریت مردم هلسینکی خوب بودند (غیر از فقط این 1 مورد)
فرانکفورت هم شهری بسیار زیبا و تمیز و مناسب برای زندگی بود. ایرانی زیا دیدم اونجا زندگی می کردن. واقعا همه اونجا شاد و اهل جشنهای مختلف هستند (سبک زندگی اروپایی دیگه). رود ماین از این شهر رد می شه. مراکز خرید خوب و برندهای معروفی توی خیابون زایل اونجا هست که فقط عابر پیده از اونجا رد میشه و ماشین ها خفه ات نمی کنن هر چند که اصلا ماشینای اونجا دود هم نداشتن اینگار! قیمت های پوشاک هم توی آلمان پایین تر از جاهای دیگه اروپا هست (در مقایسه با پاریس). فرانکفورت کلا شهر زیبایی بود. این شهر چون توی جنگ جهانی خیلی ویران شد تقریبا اکثر ساختمونهاش به سبک مدرن و جدید ساخته شده بودند و ساختمون قدیمی کم بود اونجا.
پاریس هم که خوب شهر عشاقه! یک شهر کلاسیک و مدل قدیمی اروپایی. برج ایفلش و کلیساهای معروفش خودش دنیاییه. من در کل 3 روز بیشتر پاریس رو نگشتم. اینقدر جاهای توریستی داره که با حتی 1 هفته هم کارت راه نمیفته! اما در کل همه چیز نسبت به فرانکفورت و هلسینکی توی پاریس قدیمی بود (از معماریساختمانها گرفته تا مترو !) یک کم هم بعضی کوچه هاش کثیف بود اما شاید واسه اینه که من از شهرهای بهتری وارد اونجا شدم وگرنه اگه از ایران مستقیم میرفتم پاریس به نظر اصلا کثیف نمی اومد. اما در کل پاریس رو برای زندگی نپسندیدم. بر عکس اون 2 کشور(فنلاند -المان) انگلیسی بلد نیستن بعد میگن چون تعصب رو زبان خودمون داریم جواب نمیدیم! اما اونایی که بلدن انگلیسی بهت جواب میدن.
یک نتیجه گیری مهم!: اگر کلا آدم اجتماعی هستین تنهایی نرین مسافرت. من دو روزی که توی هلسینکی بودم هیچ آشنایی نداشتم و وقتی هم برای دوست پیدا کردن نداشتم برای همین یه حس غریب و تنهایی تلخی همرام بود (با اینکه توی بهترین شهر دنیا بودم اما این حس تنهایی حال نمیده) اما به محض اینکه به فرانکفورت رسیدم و دوستم اومد استقبالم همه چیز شد برای عین خونه و بیشتر می تونستم از سفرم لذت ببرم.
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
پاسخ
منتظر ادامه دادن و پرداختن بیشتر به جزییات در سفرنامه شما هستیم.
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
تشکر کنندگان: shani ، mohammad.maleki ، opayamani ، smmyp ، frozen mind ، الهه سابق ، ASALI ، nika ، Tomas ، msar
هلسینکی فنلاند (2 خرداد 91)
این سفر اولین سفر اروپایی بود که می رفتم. اونم تنهایی. پروازم با ترکیش ایرلاین بود که اول باید به استانبول پرواز میکردم و بعد به صورت ترانزیت سوار یک هواپیمای دیگه به مقصد هلسینکی می شدم. وقتی رسیدم هلسینکی برای هاستلی که از قبل رزرو کرده بودم تاکسی گرفتم که 40 یورو پیاده شدم! میدونستم گرون در میاد اما مجبور بودم چون حوصله گشتن و پیدا کردن نقشه مترو و ترام نداشتم. کلا یکی از جاهای خوب برای اقامت توی اروپا، هاستل هست که قیمتش نسبتا اقتصادیه (مثلا 30 یا 40یورو) قابل مقایسه با هتل (200 یورو) نیست در حالیکه خیلی تمیز و راحته فقط سرویس صبحانه و اینا نداره و سرویس بهداشتی و حمامش برای هر طبقه 4و 5 تاست که توی کشورای اروپایی لازم نیست نگران تمیزیش باشی. وقتی وارد اتاقم شدم خواستم کمی استراحت کنم که یادم اومد من فردا باید توی سمینار مقاله ام رو ارائه بدم و هنوز power point نساختم براش. لپ تاپ رو تا روشن کردم مایکروسافت آفیس وصل شد به اینترنت و گفت دیگه باز نمیشه چون باید update کنی! می دونستم که مثل ایران نیست که کارم با 5 تومن سی دی آفیس راه بیفته باید کلی پیاده بشم واسه یک سی دی نرم افزار! اما خودم رو تصور میکردم که فردا به عنوان تنها ایرانی اون جمع تنها کسی خواهم بود مقاله سمینار رو مثل 30 سال پیش بدون power point ارائه میده و حتما نمیدونسته که microsoft office یعنی چی! بر اساس یک توفیق اجباری راه افتادم توی شهر و رفتم به مرکز خرید stockmann خیلی بزرگ بود، نصف یک طبقه فقط سی دی و دی وی دی داشتن منم که از بس سی دی کپی دیده بودم خوشم می اومد فقط بگردم و تماشا کنم. کد رمز آپدیت آفیس رو خریدم (ارزونتر از سی دی هست). کارتون نوستالژیک خرس «بامزی» و شلمان رو یادتونه؟ کارتون سوئدیه و توی کشورای اسکاندیناوی خیلی طرفدار داره. حس نوستالژیکم باعث شد جوگیربشم و اونو هم خریدم. اما بعد فهمیدم به زبان خود همون کشورهای اون منطقه فقط دوبله شده. Smile وقتی برگشتم به اتاقم خوشحال بودم که خیلی سریع کار خریدم رو انجام دادم و تا موقع خواب حداقل 6و 7 ساعت وقت دارم چون همه جا روشنِ روشن بود فکر میکردم هنوز روزه! همون موقع ساعت رو نگاه کردم دیدم 10:30 شب هست اما چون اونجا به قطب نزدیکه خورشید خیلی دیر غروب میکنه. خلاصه تنگ غروب ساعت 12:00 نصفه شب پرده ها رو کشیدم وخوابیدم تا فردا صبحش برم برای ارائه مقاله.
فرداش ارائه مقاله به خوبی و خوشی انجام شد و حدودای عصر دیگه برگشتم به هاستل که توی راه همون راننده ترام کلی حال داد بهم! : دی برگشتم هاستل و چمدونم رو از انبار گرفتم تا برم یه هاستل دیگه چون اون هاستل قبلیه فقط یک شب جا میداد برای شب دوم باید میرفتم یه جای دیگه و باید حتما یک شب میموندم چون پروازها برای فرانکفورت فقط صبحا بود. همین نقل وانتقال بین هتلی تجربه ای برام درست کرد که فکر نمیکنم هیچ وقت یادم بره. وقتی وسایلم رو از هاستل اول گرفتم منشی هتل زنگ زد به یه هاستل دیگه که برای شب دوم بهم جا بدن. و گفت زود باید خودم رو برسونم که ساعت پذیرشش میگذره. جاش نزدیک استادیوم المپیکه و یک کم پیاده روی داره اما قیمتش همونیه که می خوای. با ترام رفتم اونجا و اون قسمتی هم که باید پیاده میرفتم هم رفتم و اصلا هاستلی پیدا نشد که نشد! یک منطقه کاملا دورافتاده شهر که به جز ماشین پرنده پر نمیزد فقط یکی دو نفر پیاده دیدم که دلشون میخواست کمک کنن اما گفتن ما هاستلی این طرفا ندیدیم شاید باید بری دور استادیوم المپیک دور بزنی شاید پشت استادیوم باشه. هوای اون ساعت از عصر اونجا هم اونقدر سرد بود و آفتابش کاملا بی رمق و به خاطر فضای باز اون منطقه اینقدر باد زیاد می اومد که هیچی نمیشنیدم جز وزش باد که داشت و اقعا گوشم رو کر میکرد، سرمای قطبی هم از یک طرف و تاپ نازک بی خاصیتی که از سر بی فکری پوشیده بودم هم از یک طرف، حالا حساب کن چمدونی که داشتم ور میکشیدم و کوله پشتی سنگین و هاستلی هم پیدا نمی شد و از ساعت پذیرشش هم داشت میگذشت، واقعا یک لحظه فکر کردم که باید شب رو توی خیابون بخوابم. در همین لحظه بود که از سر ناچاری داشت گریه ام می گرفت. بعد از نیم ساعت پیاده روی توی اون شرایط بالاخره جوینده یابنده شد و با دیدن ساختمان هاستل اشک شوق از چشمانم سرازیر شد. :دی اینجا بود که این ضرب المثل یادم اومد: هرکی خربزه می خوره پای لرزش هم میشینه. بالاخره هر کی خوشش میاد تنهایی خارج بره و ماجراجویی کنه خالی از این سختی ها هم نیست.
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
پاسخ
با درود
دوستان با تجربه ممنون میشم اگر اطلاع دارید توضیح دهید که آیا برای گرفتن ویزای فرانسه از تهران اقدام کنم بهتره یا آمریکا؟
2012AS19000
Ankara
یکضرب
هجرت: جولای2012


پاسخ
تشکر کنندگان: Tomas ، nika ، mhsenpc ، msar
(2012-08-24 ساعت 14:02)shani نوشته:  
(2012-08-24 ساعت 13:13)mansour*** نوشته:  با درود
دوستان با تجربه ممنون میشم اگر اطلاع دارید توضیح دهید که آیا برای گرفتن ویزای فرانسه از تهران اقدام کنم بهتره یا آمریکا؟

اگر پاسپورت شما آمریکایی هست با همون در آمریکا اقدام کنید. اما اگر پاسپورت شما ایرانی هست و اگر ویزای آمریکا درش هست گرفتن ویزای شنگن راحته براتون حالا از هر جا که باشه. اما نظر شخصی من اینه که در آمریکا مراجعه کنندگان به سفارت فرانسه ایرانی نیستند و مسئله ایرانی بودن شما بیشتر تو چشم میاد اما در ایران با توجه به ویزای آمریکا شما برای گرفتن ویزا شرایطتون خوبه.
مرسی از پاسختان من گرین کارت دارم پس باید راحت تر دریافت کنم درصورتی که الان درتهرانم.
گرچه اگرپاسپورت آمربکا را داشتم که اصلا احتیاج به سفارت وویزانداشتم
2012AS19000
Ankara
یکضرب
هجرت: جولای2012


پاسخ
تشکر کنندگان: shani ، wushu kung fu ، Tomas ، nika ، mhsenpc ، msar ، ALI122
(2012-08-24 ساعت 14:58)mansour*** نوشته:  
(2012-08-24 ساعت 14:02)shani نوشته:  
(2012-08-24 ساعت 13:13)mansour*** نوشته:  با درود
دوستان با تجربه ممنون میشم اگر اطلاع دارید توضیح دهید که آیا برای گرفتن ویزای فرانسه از تهران اقدام کنم بهتره یا آمریکا؟

اگر پاسپورت شما آمریکایی هست با همون در آمریکا اقدام کنید. اما اگر پاسپورت شما ایرانی هست و اگر ویزای آمریکا درش هست گرفتن ویزای شنگن راحته براتون حالا از هر جا که باشه. اما نظر شخصی من اینه که در آمریکا مراجعه کنندگان به سفارت فرانسه ایرانی نیستند و مسئله ایرانی بودن شما بیشتر تو چشم میاد اما در ایران با توجه به ویزای آمریکا شما برای گرفتن ویزا شرایطتون خوبه.
مرسی از پاسختان من گرین کارت دارم پس باید راحت تر دریافت کنم درصورتی که الان درتهرانم.
گرچه اگرپاسپورت آمربکا را داشتم که اصلا احتیاج به سفارت وویزانداشتم
درسته اصلا یادم نبود که سیتیزن امریکا برای اکثر کشورها اصلا نیازی به ویزا ندارهWink. اینقدر ما ایرانیا درگیر ویزا هستیم و ویزا به عنوان یک مسئله بغرنج مانع بزرگی در زندگی و پیشرفتمون بوده که گاهی یادمون میره بعضی ها اصلا بهش نیازی ندارن! ایشالا پاست رو هم به زودی بگیری که نیازی به هیچ گونه ویزا نداشته باشی
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
پاسخ
تشکر کنندگان: mansour*** ، mehdiii ، Tomas ، nika ، mhsenpc ، msar ، ALI122
پاریس
سفر من به پاریس از فرانکفورت با قطار بود. اگه بلیط رو یک هفته قبل از سفر تهییه کنید حدود 70 یورو هست اما سه روز مونده به سفر میشه 150 یورو. توی مسیر هم فقط طبیعت بود که از دیدنش لذت میبردم. اروپا کلا طبیعتش یک چیز دیگه هست. مخصوصا طبیعت روستاییش. بعد از 4 ساعت رسیدم به پاریس. کلا وقتی رفتم پاریس همه چیز عوض شد. دقیقا معلوم بود یک کشور دیگه هست. یک کم در مقایسه با آلمان کهنه مهنه بود چیزاش و آدم فکر میکرد توی این فیلمای دپرس کننده فرانسوی گیر کرده. از همون فیلمایی که صدای دوبلور آلن دلون توش هست.
و اما جنبه ای دیگر از پاریس...کلا پاریس رفتن یه مسافرت لوکس و ثروتمند مابانه ای هست و (برعکس من) یک عالمه پول باید ببرین تا بفهمین پاریس یعنی چی. بیشتر توریستها امریکایی بودند چون با اینکه امریکایی ها از مردم فرانسوی خوششون نمیاد اما کلا ته دلشون پاریس رفتن رو یه جور افتخار میدونن!
بعضی ها میگن سفر به پاریس رو نباید بدون نامزد همسر یا دوستتون (خلاصه بگم معشوقه یا معشوق) برین چون شهر عشاقه و شما بیشتر احساس تنهایی میکنید چون هر گوشه کناری و توی مترو و زیر برج ایفل و بالای برج و توی خیابون و خلاصه همه جا جفتهای عاشق با هم یه جورایی سرگرمند و شما شاید افسوس بخورید که ای کاش با دوست یا همسرتون بودید! اما من تنها رفتم و خیلی هم خوب بود!
اولین چیزی که مهمه برای اون شهر بزرگ اینه که از توی فرودگاه نقشه مترو و قطارهای شهری رو تهیه کنید. من کلا توی استفاده از وسایل نقلیه عمومی توی ایران خیلی تنبل هستمو تا اونجایی که میشه استفاده نمیکنم چون از کتک خوردن و زیر دست و پا له شدن ترس دارم اما تو پاریس فقط عاشق رفت و آمد با مترو و ترام شده بودم چون با فقط 2 تا خط از هر جای شهر که باشی می تونی سریع و راحت بری هر جای دیگه که می خوای. شلوغ هم نیست که اذیت بشین. من روز اول فکر میکردم رفت و آمد با قطار و مترو و پیدا کردن خطوط مورد نظر سخته(چون بر عکس تهران که 3 تا خط نصفه نیمه کاره داره پاریس یه 20 تایی خط داشت!) اما اون نقشه خطوط مترو کار آدم رو راه میندازه و خیلی هم ساده هست و سریع و ارزون.
روز اول که رفتم پاریس رفتم خیابون شانزلیزه (شامپس الیزه) برای خرید، قیمتها در مقایسه با آلمان خیلی خیلی گرون تر بود. من کلا بدون برنامه رفته بودم پاریس و همیشه قبل از سفر جاذبه های توریستی اونجا رو مطالعه میکنم و یک اطلاعاتی میگیرم و بعدا میرم اما درباره پاریس چون بدون برنامه قبلی رفته بودم خیلی خنده دار شده بود مثلا همون خیابون شانزلیزه رو که پیاده رفتم رسیدم به یک میدان که به نظرم برام آشنا میومد! گفتم ای بابا این رو من تو عکسا زیاد دیده بودم پس این همونهBig Grin رفتم جلو ببینیم حالا اسمش چی هست این! بله Gate of Triumph یا همون دروازه پیروزی (پس این همونه که دختر خالم با آب و تاب ازش تعریف میکرد؟ این که چیزی نداره!) اما به دور از شوخی دیدن این بنا برام خیلی ارزش داشت و کلی عکس گرفتم ازش. اما ایکاش مثل همیشه با اطلاعات تاریخی قبلی میرفتم اونجا رو میدیدم. چون پاریس از نظر تاریخی خیلی ارزشمنده. و دفعه بعد که برم حتما پیشینه تاریخی اون آثار رو می خونم. اینم بگم که منتظر دیدن تابلو یا نوشته به زبان انگلیسی نباشین همه چیز به فرانسوی هستش.
خلاصه یک مدت اونجا منتظر عموی گرامی ایستادم و ایشون اومدن و بعد رفتیم توی یکی از این کافه های همون خیابون. بعد چون خسته بودم برگشتیم خونه عمو و فردا صبحش چون عمو همیشه سر کار میره خودم دوباره تنهایی راه افتادم توی شهر. میخواستم برم برج ایفل، توی نقشه می نویسه Tour Eifel حتی امریکاییها هم نمیگیرن که این tour یعنی همون tower و با تور و گردش فرق داره! خلاصه نقشه به دست مونده بودم با کدوم خط مترو باید برم تور ایفل! که یک پسر فرانسوی از اونجا رد میشد اصلا انگلیسی بلد نبود من هم فرانسوی در حد 10 تا کلمه میدونستم! اازش پرسیدم چطوری راحت تره برم برج ایفل، با اینکه زبون هم رو نمیفهمیدیم اما هر دو تامون با کمک زبان اشاره متوجه میشدیم اون یکی چی داره میگه! هر وقت یادم میاد خنده ام میگیره. کلا بداخلاقی فرانسوی ها و جواب ندادن به زبان انگلیسی احتمالا بیشتر ماله افراد مسن تر هستش چون جوونا خوش اخلاق و مودب بودن. خلاصه با مترو رفتم به سمت برج ایفل. کمی هم بعدش باید پیاده روی میکردم تا برسم به برج (کلا نقشه یا جی پی اس خیلی خیلی به درد میخوره ما با همون نقش به روش کلاسیک هر جا میخواستیم راحت پیدا میکردیم).
به نظرم برای برج ایفل باید یک روز کامل صرف کنید چون اون روز که من رفتم یکشنبه بود و صف طولانی برای رفتن به بالای برج. زیر برج هم که یک پارک هستش میتونین اونجا بشینید با دوستاتون وقت گذرونی و اینا. بعد از برج ایفل یک تور با کشتی تفریحی روی رودخانه سن رفتم که تا برج ایفل می رفت و برمیگشت توی مسیر هم یک نفر از پشت میکروفون توضیح میده که سمت راست شما چه بنایی هست و سمت چپ چی هست به انگلیسی و فرانسه. یه 2 ، 3 ساعتی هم اونجا سرگرم بودم. بعدش رفتم به کلیسای نوتردام. خلاصه عصر شد و رفتم چند جا برای خرید توی یه جایی به اسم defence که البته فرانسوی ها میگفتم دفانس مراکز تجاری اونجا هستش و نسبت به جاهای دیگه فرانسه که مدل قدیمی هست ساختمونا همه مدرن بودند اما من همون معماری قدیمی اروپایی رو بیشتر دوست دارم. کلا برای اینکه خوش بگذره توی 2 یا 3 روز بهتره که جاهای کمی برین اما با وقت گذرونی بیشتر نه اینکه توی مدت کم خیلی جاها رو با عجله ببینید.
روز بعدش هم با خانواده عموی گرامی رفتم دیزنی لند پاریس. ورودیش تا جایی که یادمه 50 یورو بود. و یک روز از صبح تا شب آدم رو میگیره و کمی گرون هم هست. اما جالب بود.
روز بعد هم رفتم یکی دو تا کلیسای قرون وسطایی بیزانسی. بقیه اش هم وقت گذرونی و کافه رفتن و اینا.متاسفانه موزه لوور نرفتم چون مثل شهر میمونه و دیدن کاملش از حوصله و وقت من خارج بود و دیگه گردش زده شده بودم تو پاریس. لامصب کلی جاهای توریستی داره. فرداش هم رفتیم فرودگاه شارل دو گل و با ترکیش ایرلاین پریدیم سمت استانبول و بعد هم تهران. اینم از سفر ما به بلاد کفر.
در نگاه کسی که پرواز را نمی فهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچتر می شوی. «آلبر کامو»
پاسخ
تشکر کنندگان: vroom ، mansour*** ، اليس ، asal1907 ، hamedrouhi ، nika ، el333 ، Tomas ، mehranphp ، Kurosh_Salehi ، nora ، سانازی ، moon_rose ، miladtorfi ، hesam1 ، mitramin ، mhsenpc ، msar ، Ali Sepehr ، ALI122
(2012-08-12 ساعت 22:58)shani نوشته:  هلسینکی فنلاند (2 خرداد 91)
این سفر اولین سفر اروپایی بود که می رفتم.

افراد و شرکت هایی هستند که حرفه آنان سفرنامه نویسی است و سفرنامه های خود را هر سال و هرچند سال اصطلاحا ً آپ دیت می کنند. فایل ضمیمه یکی از این موارد است و نکات آموزنده و کاربردی زیادی درباره هلسینکی و به طور کلی فنلاند دارد. سری کتابهای لونلی پلنت به کتاب مقدس گردشگران هم معروف است Smile


فایل‌های پیوست
.pdf   finland-helsinki_v1_m56577569830516315.pdf (اندازه 809.6 KB / تعداد دانلود: 887)
پاسخ
تشکر کنندگان: mavarfan ، shani ، mansour*** ، Tomas ، nora ، mhsenpc ، msar ، ALI122
(2012-08-27 ساعت 18:40)shani نوشته:  پاریس

به قدری زیبا نوشتی و توصیف کردی که تمام خاطراتم دوباره برام تداعی شد...
ممنونم Big Grin
C/N: 2013AS6XXX* مصاحبه:اپريل (ویزای یک ضرب)* سفرنامه



پاسخ
تشکر کنندگان: Tomas ، shani ، sadeghi897 ، mhsenpc ، msar
سلام دوستان
مدارک لازم برای سفارت سویسئ اگه لطف کنید برام بنویسین ممنون میشم
برای من و برادرم
لطفا راهنمایی کنید

دوستان خواهرم دعوتنامه برای من و برادرم و مادرم فرستادن چه مدارکی لازم هست لطفا راهنمایی کنید.
پاسخ
تشکر کنندگان:
سلام به لینکهای زیر مراجعه کنید
http://www.eda.admin.ch/tehran
https://www.eda.admin.ch/content/dam/cou...311_fa.pdf
PD: 2006 MAY , C N:ABD2009 , Category: F3
پاسخ
تشکر کنندگان:
سلام ،بيستم تير ،تهران رو به مقصد فنلاند براي ديدن يكي از اقوام نزديك ترك كردم البته مقصد من اسپو بود كه شهري است در نزديكي هلسينكي البته بعد كه براي گردش به هلسينكي رفتم اسپو رو به مراتب قشنگتر، ارومتر و زيباتر از هلسينكي ديدم سفري با كشتي به سويد داشتم كه اون هم از نظر زيبايي كمتر از فنلاند نبود البته من فقط استكهلم رو ديدم بعد تصميم گرفتيم زميني ( با ماشين شخصي) بريم المان البته بازم براي ديدن اقوام . با كشتي رفتيم استوني و از اونجا به لتوني و ليتواني ولهستان بعدش المان( فرانكفورت) كه در مقايسه با استكهلم و اسپو و هلسينكي به نظرم خيلي خوب نبود برگشتن هلند (امستردام) رو هم ديدم معماري و بافت شهر كه فوق العاده بود اما امان از كثيفي متاسفانه فرصتي نشد تا دانماركم ببينم فقط از روي پل معروف مالمو كه يه شاهكار مهندسيه رد شديم فوق العاده بود بالاخره به سويد رسيديم با كشتي برگشتيم فنلاند .خيلي نوشتن بلد نيستم فقط مينويسم بدون رعايت نكات فني اميدوارم مفيد باشه
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، shani
سلام

ممنون از سفرنامه زیبا شما
پاسخ
تشکر کنندگان:




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان