سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی

[گل نهال]

اگر برای مصاحبه به سفارت آمریکا در ابوظبی مراجعه کرده اید نکات مهم سفر و مصاحبه خود را در این تاپیک در اختیار سایر اعضاء قرار دهید.
**************************
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2013 اینجا را کلیک کنید.

جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2012 اینجا را کلیک کنید.

جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2010 اینجا را کلیک کنید.

جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2010 اینجا را کلیک کنید.

[mrpahlevani]

سلام به همهٔ دوستان
اول از همه با عرضه پوزش از مدیران به خاطره نداشتن فونتِ فارسی
ما امروز مصاحبه داشتیم و پیرو قولی‌ قبلی‌ که به همهٔ دوستان داده بودم شرح حال کاملی از اونکه که گذشته رو براتون تعریف می‌کنم
ما ۲ اکتبر از کیش به مقصد ابو ظبی حرکت کردیم و پس از ۳۰ دقیقه پرواز وارد فرودگه ابو ظبی شدیم. همون ابتدا پس از ورود به ترمینال ۲ به قسمت سکان چشم و بعدش پاس کنترل رفتیم
۳اکتبر مطابق وقت قبلی‌ که از دکتر داشتیم رفتیم مدیکال ان ام سی ابوظبی
یه ۳ ساعتی‌ کارمون طول کشید و به خاطره اینکه بچهٔ کوچیک داشتم ایشون ۳ تا واکسن خوردند و کلا ان ام سی رو رو سرشون گذشتن. واکسن‌ها هم عبارت بودند از penumococoal ، HIB (اسپلش دقیقا یادم نیست) و وریسللا (آبله مرغون) فکر کنید بچه ۳ ساله در عرضه ۲ دقیقه ۳ تا واکسن خورد و اونجا رو چجوری به خاک و خون کشید ))
خلاصه بعد از مدیکال گفتند شنبه جواب حاضر البته ۵ بعد از ظهر . من پیشنهاد می‌کنم اگه میتونید ۹ صبح برید که خلوت تره ما چون بچه کوچیک داشتیم ۱۰ رسیدیم .شنبه تلفن زدم و گفتن که جواب حاضر همون ۵ رفتم و یه ۴۵ دقیقه معطل شدم خلاصه گرفتم.
۱شنبه هم ساعتِ ۸ مصاحبه داشتیمم که تا اومدیم بجنبیم و جمع و جور بشیم طول کشید سات ۷.۳۰ رسیدیم سفارت.
شلوغ بود کلی‌ . نامهٔ دوم رو چک کردند و وارد شدیم در خصوص بچه هم فقط شیشه آب رو بعد از اینکه گفتن خودتون یا بچه ازش بخورید گذشتن ببریم داخل. نوبت ما که شد خلاصه بگم هر کس بر اساس اطلاعاتی که از مهاجر سرا با دقت میگیره مدارکش کامل خواهد بود . شانسِ ما یه باجه خیلی‌ بداخلاق بود و ما هم قسمتمون همون باجه شد. زنی‌ ظاهراً هندی و بسیار اخمو که منم خیلی‌ جدی باهاش برخورد کردم اون هم یه مقدار آروم تر شد.خلاصه شروع جالبی‌ نیست معمولان تا اینکه پس از اینکه بهمون گفت مدارک کامل و هزینه پرداخت شد رفتیم برای مصاحبه و حدس بزنید کی‌ مصاحبه کرد؟ بله خود سارا گرو
پس از برسی‌ مدارک و یه سوال کوتاه در خصوص خانواده‌ام که آمریکا چه می‌کنن و چرا شما با اون‌ها نرفتید بهم گفتن خانوم و بچه ویزاشون ۳ روز دیگه آمادست ولی‌ شما بخاطر محل خدمتت یکم طول میکشه دقیقا چیزی که انتظار داشتم . گفتم مشکلی‌ نیست همه با هم ویزا رو میگیریم چون اساسا شدنی نیست که بدون من برن و خودشون هم اصلا تمایلی برای اینکار ندارند. هر چند تجربه‌ی بچه‌های ۲۰۱۳ ایجاب میکرد میگرفتیم ویزا‌ها رو. به هر حل شدنی نبود. بهش گفتم شما خانوم سارا گرو هستید؟ گفت بله . بعد یه دفعه برق گرفتش گفت شما من رو از کجا میشناسید ؟ منم گفتم کیه که شما رو تو ایران نشناسه؟؟؟ اونم کلی‌ خندیدد .خلاصه پاس‌ها رو گرفتیم بهش گفتم CSC هم ثبت نام کردم . گفت بر اساس تصمیمی که ۱۰ روز پیش گرفتیم دیگه از طریقه امپست ویزا‌ها صادر نمی‌شه و میاید همینجا، چون برای خیلیا مشکل درست شده. خلاصه دیگه نگران امپست نباشید و CSC رو هم فراموش کنید.در نهایت از سفارت خارج شدیم و نتیجه اینکه منتظر کلییر شدن خودم هستیم . خیلی‌ تجربه‌ی راحت و بی‌ استرسی بود و من ترجیح دادم از روندِ کلی‌ِ داستان براتون بگم دیگه از انگشت نگاری و جزئیات دیگه که دوستان قدیمی‌ و جدید ۱۰۰۰ بر گفتن پرهیز می‌کنم.راستی‌ ما ابو ظبی هتل گرفتیم و خیلی‌ هم شهر خوبی‌ هست و به نسبت دوبی‌ ترافیک خیلی‌ بهتره خیلی‌ هم تمیز تره.
فردا هم بر اساس قولی‌ که دادم همه‌رو میبرم یاس واتر ورلد و ۴شنبه هم برگشت به کیش. نکتهٔ دیگه اینکه همهٔ این راحتی‌ در مصاحبه رو مدیونه مهاجر سرا هستم و بی تعارف میگم کمک به بقیهٔ دوستان مهاجر سرایی رو وظیفم میدونم و باور دارم که از هر دست بعدی از همون دست هم میگیری. امیدوارم همتون موفق باشید و اگر هم سوالی‌ هست در خدمتم . ممکن دیر جواب بدم ولی‌ به شرط حیات حتما جواب خواهم داد . چه خصوصی و چه عمومی‌
پایدار باشید


سفرنامه قسمت 2:

با سلام و عذر خواهی‌ِ مجدد به خاطره نداشتن فونت فارسی
امشب شب آخر اقامت در ابو ظبی هست خواستم مسائلی‌ رو به اطلاع دوستان عزیزم برسونم شاید در روز مصاحبه گره گشا باشه و من رو دعا کنن و مشکله کلییر شدن زودتر حل بشه.
۱- واقعا استرس نداشته باشید چرا؟ چون به چشم دیدم کسی‌ که لاتاری برنده می‌شه اصل بر این هست که ویزا میگیره.مگر در شرایط کاملا استثنایی مثل تناقضه در گفتار اونهم به قدری بزرگ که قابل اغماض نباشه۲-در فرض اینکه مدارکی ناقص باشه ( که واقعا خیلی‌ بعیده از بچه‌های اینجا باشه) این امکان هست که یا بعد از کلییر شدن بیاره یا در فرض یک ضرب پست کنه یا ایمیل کنه خلاصه راه زیاد داره
۳- خیلی‌ حساسیت بیخودی نداشته باشید مثلا من فقط یه چیزی حدود ۲۰۰/۰۰۰ تومن پول برای کپی‌‌های اضافی دادم ترجمه‌های مازاد بماند که هیچ کدوم به درد نخورد .
۴-بچه‌های مهاجر سارا واقعا یه کیوسک اطلات سیّار هستن ، خود من هر جا که در خصوص مصاحبه چه در مدیکال و چه در زمان مصاحبه دوستان غیر مهاجر سارایی رو میدیدم کلی‌ اطلاعات به همه میدادم با اینکه کلی‌ تازه واردم پس خیالتون راحت باشه که به برکت حضور مهاجر سارا یه سر و کل از همه بهتر و آماده ترید .
۵- دوستان از من تو خصوصی پرسیدند شغلم چی‌ بوده که بقیه خانواده‌ام یک ضرب شدن جز من ؟ و سوال دیگه درک خصوص ابو ظبی و هزینه‌ها و ان ام سی بود . می‌خوام اینجا جواب بدم که شاید به دارد برخی‌ دیگه هم بخوره.
من وکیلِ دادگستری هستم ، با اینکه شغلم دولتی نیست ولی‌ محل خدمتم ۳پاه بوده. البته به آفیسر هم گفتم که در قسمت گرافیک بودم.
پرواز از کیش به ابو ظبی عالی بود . ۳۰ دقیقه پرواز و با قیمت ۳۹۰/۰۰۰ تومن برای رفت و برگشت. ان ام سی ابوظبی هم بسیار خوب و سر راست هست شما به هر تاکسی بگی‌ بلدی. ولی‌ محض احتیاط بدونید تو خیابونه اِلِکترا (شیخ زاید اول) روبروی ساختمانِ اتصالات .قیمت هاش هم عین دوبی‌ هست شایدم ارزون‌تر . هر روز از ساعت ۹ تا ۱۲ مدیکال تست انجام می‌شه ۲ روز بعد هم جواب حاضر حتا اگه بچه کوچیک داشته باشید. ضمنا دکتر‌ها همه میدونن که چیکار باید بکنند برای همین شما اصلا نیاز به دونستنِ انگلیسی ندارید . همه عین یه ماشین کارشون رو بلدن اینو گفتم که بعضی از دوستان نگران زبان بودن . نکتهٔ آخر که ازم در خصوص کیش پرسیده شده بود خروجی بود : باید بگم مبلغ خروجی همون ۶۵/۰۰۰ تومن هست ولی‌ باید به حساب دیگه ای واریز بشه . پس کسی‌ که می‌خواد از کیش بره زرنگی نکنه زودتر فیش بریزه چون که تو کیش عوارض خروج از کشور به حساب سازمان واریز می‌شه و مطمئن هم باشید که تو کل پرواز فقط شما ایرانی‌ هستید و بقیه فیلیپینی هستن که مدت ویزایِ اماراتشون تموم شده که میان کیش تا واسشون دوباره صادر بشه و تو کیش معروف هستن به چنج ویزایی‌ها . ببخشید که خیلی‌ طولانی‌ شد ولی‌ حسّ کردم که میتونه مفید باشه .
باز هم در خدمت دوستانم هستم و اگر هم غلط نگارشی در ارسال‌ها هست بذارید به حساب برگردون از پینگلیش به فارسی که توسط مهاجر سرا انجام می‌شه که خیلی‌ هم از مدیرانش برای همهٔ زحماتشون ممنونم .
موفق باشید

[aghaghia]

دوستان اینجا محل پرسش و پاسخ به سوالات نیست، فقط مختصِ سفرنامه است و بس... ممنون میشم سوالاتتون رو در تاپیک ها مربوطه بپرسید...

[siminzakavand]

سن:21
تعداد افراد کیس:1 نفر
شغل: ندارمو نداشتم!
میزان تحصیل: دانشجوی سال اخر کاشناسی
تمکن مالی: 80 میلیون
اسپانسر: نداشتم
ما با پرواز ماهان روزه شنبه ساعت 7 صبح رفتیم دبی و تا ساعت 12 هتل اتاقمونو اماده کرد . ما هتل 4 ستاره جواهر گاردن رو برای دو شب گرفته بودیم که نزدیک سیتی سنتر بود و از این لحاظ خیلی خوب بود همش میپریدیم میرفتیم خرید!! به ایستگاه مترو هم خیلی نزدیک بود 5 دقیقه تا ایستگاه بود که خیلی راحت هم با مترو واسه مدیکال رفتیم. صبحانش خوب بود ولی نهارش تعریفی نداشت. اتاقا تمیزو خوب بودن ولی کلا هتل بوی رطوبت داشت دیسکو نداشت .اینترنت فری داشت ودر کل هتل معمولی بود. روز شنبه که رسیدیم به گشت و گذار گذشت و روز یک شنبه واسه مدیکال رفتیم. اول وزن و قد و چشم و اینا بعد هم ازمایش خون و بعد هم عکس از قفسه سینه. اخر سر هم رفتم پیش دکتر شوکلا که کلی شوخی کرد و خوش برخورد بود. من همه واکسن هامو زده بودم و واکسن دیگه بهم نزد. واکسن انفولانزارو سه چهار روز قبلش زده بودم و یه نوبت از واکسن ام ام ار هم دو هفته قبلش زده بودم و این مسئله که نباید یک ماه قبل واسن زده باشیم واسه ابوظبی صدق نمیکنه. من ساعت 9 وقت داشتم ولی یکم دیر رسیدم و تا 11 هم کارم تموم شد. به من گفتن دوشنبه 8 شب جواب حاضر میشه ولی چون ما رزو هتلمون تموم میشد و میرفتیم ابوظبی به بیمارستان زنگ زدیم و گفتیم اگه میشه زودتر بگیریم جوابو که اونا هم گفتن تا 1 حاضره. ما دوشنبه صبح رفته بودیم ساحل و موقع برگشت یک تاکسی گرفتیم که اول مارو برد هتل وسایلمونو ورداشتیم و بعد مارو برد بیمارستان جوابو گرفتیم و بعد هم مارو برد ابوظبی دم هتل پیاده کرد و 350 درهم گرفت!!! که خیلی خوب حساب کرد. ما تو ابوظبی هتل سه ستاره centro capital center by rotana رو گرفتیم که هتل خوبی بود ولی نهار نداشت با اتاقا و گرون بود ولی شیک بود و نزدیک سفارت و تو لابی اینترنت فری بدون دیسکو. خلاصه روزسه شنبه، روز مصاحبه رسید و من ساعت 6 بیدار شدم چون قرار بود مثلا موهامو درست کنم که با رطوبت اینجا همش فر شد!! ساعت 7:20 رسیدیم دم سفارت که 9 نفر جلوی من بودن. بعد از 30 دقیقه انتظار و چک کردن پاس و نامه دوم توسط نگهبان ما رفتیم تو و بعد از بازرسی بدنی رد شدیم. از شمشادای معروف رد شدیم و وارد ساختمون شدیم و شماره گرفتیم. بعد کارمندا کم کم اومدن پشت باجه ها و شماره هارو خوندن. من شمارم 9 بود. بعد از 40 دقیقه شماره منو خوندن. یک خانوم چاقالو که فک کنم ایرانی بود بدون لحجه فارسی حرف میزد و من رفتم مدارکمو تحویل دادم و از من هیچ کدوم از اصل مدارکمو نخواست و حتی نگاه هم نکرد. عکس هم نگرفت. قبلا عکس زیاد فرستاده بودم.
مدارکی که گرفت: ترجمه شناسنامه- ترجمه کارت ملی- ترجمه دیپلم- ترجمه پیش دانشگاهی – گواهی اشتغال به تحصیل از دانشگاه – تمکن مالی- پاسپورت- جواب مدیکال
من توی فرمام اسم رشتم و نام پدرمو اشتباه نوشته بودم که فرمای تصیح شده هم دادم بهشون همونجا.
بعد پولو رفتم پرداخت کردم و رفتم واسه انگشت نگاری. بعد از 15 دقیقه شماره من واسه مصاحبه خوندن. افیسر کلی احوال پرسی کرد و میپرسید چطوری خوبی و من که یکم شک شده بودم که الان دارم واقعا مصاحبه میکنم و سعی میکردم خودمو عادی نشون بدم و داشتم خیلی مصنوعی لبخند میزدم فقط میگفتم بله مرسی!!
اول گفت قسم بخور ولی چون فرم اولیه ثبت نام رو خواهرم واسم پر کرده بود و من اصلا فک نمیکردم قبول شم اصلا با دقت پر نکرده بودیم و من چون شک داشتم اشکالی داشته باشه گفتم میشه قبل از قسم فرم اولیه رو ببینم و واسش قضیه رو توضیح دادم که خودم ثبت نام نکردم و اونم گفت درخواستت پذیرفته نیست!! و بعد منم قسم خوردم
کجا به دنیا اومدی؟
الان دانشجویی؟ چی میخوانی؟ البته من اینجا یکم زیادی حرف زدم و یکم هول شدم و بدون اینکه افیسر بپرسه درست تموم نشده چجوری میخوای بری امریکا من خودم توضیح دادم که اگه ویزا بگیرم این 6 ماهی که وقت دارم درسمو میخونم و تموم که شد بعد میرم که همینجوری که اینارو میگفتم تو ذهنم داشتم فک میکردم چرا دارم بیخودی توضیح میدم؟؟!!
کسی رو امریکا داری؟ که من دقیقا نگفتم چه نسبتی باهام داره فقط گفتم بله
تو گفتی دانشجویی پس این پولو از کجا اوردی؟ که من گفتم ارث و کمک خانواده.
خانوادت چه کارن؟
هیچ وقت امریکا بودی؟ نه
گفتی خواهرت امریکاست؟ که من شکه شدم و گفتم نه من نگفتم همچین چیزی
اها گفتی خواهرت انگلیسیش خوبه؟! که باز شکه شدم چون نگفته بودم اینو ولی چون خوب بود گفتم اره!!!))
سال سوم دانشگاه هستی؟! یا اخر؟
و بعد گفت درخواست شما واسه ویزا پذیرفته شده و یک کارت صورتی داد و گفت پنجشنبه ساعت 2 بیا ویزاتو بگیر منم کلی تشکر کردم و از در که اومدم بیرون تا بیرون سفارت که مامانم اینا منتظر بودن دوییدم!!)
من کلا تو این چند روز استرس نداشتم و با گشت و گذار سرمو گرم میکردم. شب قبل مصاحبه هم اینقد خسته بودم که بدون استرس خوابیدم. ولی صبح مصاحبه یکم استرس داشتم ولی اینقدر همه مراحل اسون بود که استرسم رفع شد و وقت مصاحبه هم اولش یکم شک بودم ولی بعدش همه چی خوب شد. کلا ادم میره تو سفارت همه چی اروم میشه. و تا 9:30 صبح هم کارم تموم شده بود. روزه مصاحبه من هم کیس لاتاری 2 مورد دیدم که یک خانوم و اقا بودن که فک کنم چک خوردن و یک پسر جون که اونم یک ضرب گرفت.
اخر سر هم از همه بچه های مهاجر سرا تشکر میکنم که خیلی خیلی منو راهنمایی کردن و مطمئنم اگه اینجا نبود من یک ضرب ویزا نمیگرفتم. به امید ویزا یک ضرب واسه همه مهاجرسرایی ها

[mehdieb]

مصاحبه : پنج شنبه 10 اکتبر 2013
تعداد افراد کیس: 4 نفر
کار : شرکت خصوصی
تمکن : از پارسیان
سربازی : معافیت پزشکی

سلام دوستان ما هم دوشنبه ١٥ مهر با پرواز ٧ صبح از تهران ساعت 9 وارد فرودگاه دوبي شديم وسیم کارت و ... خریدیم و بعد از گذاشتن وسايل در منزل دوستمون ساعت ١٥:٣٠ با مترو راهي nmc در ايستگاه ابوهيل - خروجی 3 شديم وبعد ورود با اسانسور به طبقه دوم رفتيم ونامه دوم و اصل پاسپورت را به منشي داديم كه خلاصه بعد از ٥ ساعت معطلي در ساعت ٢١:٣٠ كارمون تموم شد كه لازمه بگم كه وقت گرفتن از اين مركز اصلا لازم نيست. من و خانومم ازمايش خون و xray داديم و بچه ها دخترم كه ٧ سالشه واكسن ابله زد و پسرم كه ٢ سالشه بغير از ابله ٢ تا واكسن ديگه هم زد كه من اسمش يادم نيست ولي ١٢٥٠ درهم اضافه پياده شديم ولازمه بگم كه كل واكسن هامون هم كامل بود .
چه خوب شد تو nmc خانم مليكا رو ديدم كه ديگه با هم واسه رفتن به سفارت هماهنگ كرديم و خودشم قرار شد نتيجه را از nmc بگيره . چهارشنبه شب با خانم مليكا هماهنگ كرديم و قرار شد كه فردا صبح ساعت ٤:٤٥ شوهرشون با ماشین دربست (به مبلغ 350 درهم بابت کل کار یعنی در یافت جواب nmc و رفت و برگشت ابوظبی) بيان دنبال ما .

شوهر خانم ملیکا( آدم خوش مشرب و شوخ بایک لهجه بامزه قزوینی هست ) سرساعت 4:45 دم ویلا بود و با هم رفتيم ابوظبی سفارت usa و از نفر هاي اول بوديم رو صندلی ها نشستیم تا ساعت ٧:٣٠ كه يه مامور اومد و نامه دوم را با پاس ها چك كرد و چند دقيقه بعد به ترتیب رفتيم داخل و بعد از گرفتن تمام وسايل و دادن یک کارت امانت برای وسایل فقط مدارك را گذاشتند ببريم داخل . بهمون شماره دادن كه شماره ما ٣ بود . به ترتیب در صندلی های انتظار نشستیم و یک سالن مستطیل شکل بود که یک طرف صندلی ها و یک طرف کانتر ها و انتهای آن هم دستشویی و توالت داشت یه چز جالب برای من این بود که یک توالت ایرانی هم داشت .

ساعت ٨:٠٥ دقيقه شروع كردن به خواندن شماره ها و وقتي كه نوبت ما شد من به باجه 8 رفتم اول نامه دوم رو خواست و بعد پاس خودم و بعدش ٢ تا عكس و تمام ترجمه هاي مدارك من و نامه تمكن مالي و بعد ترجمه مدارك همسرم و بعدش بچه ها رو گرفت و يه قبض داد گفت برو باجه يك پرداخت كن و بعد برو باجه اخر انگشت نگاري . تو باجه يك گفت دلار دارين يا درهم كه من گفتم دلار و اون گفت ١٣٢٠ دلار بده و يه قبض داد واسه انگشت نگاري . بعد انگشت نگاري گفتن بشينيد تا صداتون كنن بعد از ٥ دقيقه باجه ٧ صدا مون كردن .

یک خانم آمریکایی با یک لهجه بامزه فارسی صحبت میکرد و اول خواست که بچه ها رو بیاریم بالا تا از پشت کانتر ببینه و بعد دست راستمون رو ببریم بالا و قسم بخوریم که هرچیزی که تو فرم ها نوشتیم حقیقت هست وبعدش از من پرسید که :
- تا حالا امریکا رفتین ؟ خیر
- تو usa كجا ميريد ؟ خونه یکی از دوستان که فامیل هم هست تا جا بگیریم
- كارتون تو ایران چي بوده ؟ با چند نفر شریک شرکت بازرگانی دارم.
- سربازي چرا نرفتي ؟ معافیت بهم خورد.
- اسپانسر هم دارید ؟ نه تمکن دارم.
- از خانومم پرسید چكار ميكنه ؟ تو بانک کار میکنم . ( که من دلم ریخت پایین و گفتم کلیر رو خوردیم )
و بعدش گفت سفارت امريكا تو ابوظبي يك هفته تعطيل هست ميتونيد كه ٩ روز صبر كنيد اينجا يا اينكه بريد بعد از تعطيلات پاستون رو بياريد تا ويزا بزنيم كه ما بعد از کشیدن یک نفس عمیق ترجيح داديم برگرديم ايران و با گرفتن پاس هامون خداحافظي كرديم و با شوهر خانم مليكا برگشتيم دوبي سيتي سنتر واسه جشن و گشتن . البته من بعدن فهمیدم که زمانی که شما از دوبی خارج میشید تا یک ماه دیگه بهتون ویزا تعلق نمیگیره . حالا یا باید یک ماه صبر کنم یا پاس هامون رو بفرستم واسه خانم ملیکا

خلاصه دوباره ویزا گرفتم و بابلیط ماهان خودم پاس ها رو برداشتم و سه شنبه 14 آبان رفتم دوبی و چون تا از فرودگاه بیام بیرون دیر شده بود با شوهر ملیکا دربستی 300 درهم یک ضرب رفتم سفارت و پاس ها رو تحویل دادم و بعدش تاریخ زد برام 3شنبه هفته بعد که یخ کردم و گفتم مگر کار من تموم نیست چرا واسه فردا بهم نمیدین که یک جواب سر بالا داد و گفت این قانون هست و اگر خواستی زود تر بیا شاید آماده بود . خلاصه پنج شنبه خودم با اتوبوس رفتم تا ابوظبی که یک خانم بد اخلاق گفت نه اماده نیست برو همون سه شنبه بیا ، دوباره مایوس برگشتم و یک شنبه چون شوهر ملیکا مسافر داشت باهاشون رفتم با نرخ 100 درهم که اونجا pouyan1920 که نسبت فامیلی هم داریم بود و خوشبختانه مال هر دو آماده بود که گرفتیم و سریع رفتم دفتر ماهان و بلیط همون شب رو رزرو کردم و من برگشتم ایران و pouyan1920 هم همون شب رفت DALLAS - TX .

راستی دوستان برای رفت از ابوظبی به دوبی اگر نتونستین با این دوستان که به مبلغ معمولا 100 درهم برای هر نفر شما رو میبرن از دوبی به ابوظبی و بر میگردونن برین سپس اقدام به رفت با اتوبوس بکنید چون غیر از ینکه حدود 100 درهم هزینه میکنید معمولا 2 تا 3 ساعت معطلی بیشتر هم خواهید داشت.


به نظر من مراحل كار از اون چيزي كه ما تو ذهنمون هست خيلي راحتتره .

یک تذکر مهم برای اون دسته از دوستان که شک دارن برای کار کردن با امثال خانم ملیکا و دیگر کسانی که بچه ها معرفی کردن بگم که تجربه به من ثابت کرد که در این کار چند حسن وجود داره به شرح ذیل :
1. استرس شما خیلی کمتر خواهد بود.
2. همه کارها رو مرتب و تمیز برنامه ریزی میکنند برای شما.
3. از لحاظ هزینه خیلی به نفع شما خواهد بود.
4. چون درآمد اونها از این راه هست سعی میکنن شما نهایت رضایت را داشته باشید تا بتوانند مشتری های بیشتری را جلب نمایند.
5. تمام حرفهای منفی که دوستان راجع به این آدمها میزنن صحت ندارد و غیر اخلاقی است .


امیدوارم که این سفر نامه ی هر چند ناقص کمی بدرد شما بخورد.

[sharifian]

دوستان عزیزم سلام من می خوام از طرف همسرم سفرناممون رو بنویسم...
شرایط کیس ما:
2 نفر 28 و 34 ساله ، هر 2 کارمند شرکت خصوصی ، سربازی همسرم ارتش، تمکن مالی 140
ما جمعه 7 صبح با پرواز ماهان رفتیم دبی و حدودای 9 رسیدیم و به خاطر اینکه سرمون تو فری شاپ گرم شد ترانسفر رو از دست دادیم و با 35 درهم رفتیم هتل.
هتلمون نیهال بود، هتل بدی نبود اما اگه دفعه دیگه بریم می ریم اسکای لاین که روبروی هتلمون بود.. (دوستان یه نکته رو بگم که خوب و بد بودن هتل خیلی سلیقه ایه مثلا همین نیهال رو خیلیا تعریف کرده بودن اما ما دوست نداشتیم ).
شنبه صبح با مترو رفتیم nmc، متروی دوبی به قدری ساده و واضحه که اصلا به نقشه و این چیزا نیازی نیست! 9 اونجا بودیم ، چند تا خانواده ایرانی هم اومدن.. ملیکا رو هم همونجا دیدیم و واسه صبح دوشنبه باهاش قرار گذاشتیم.. بعد از قد و وزن و عکس و آزمایش خون هر دومون با هم رفتیم پیش دکتر شوکلا ، واکسن های همسرم کامل اما به من آبله مرغون رو زدن که ترجیح می دادیم بزنم (250درهم).
هزینه مدیکال همسر: 425 درهم
مدیکال خودم: 425 + 250 درهم
دکتر گفت که فردا صبح 9 تا 10 بیاین جوابارو بگیرین ، که مام همین کارو کردیم..
دوشنبه صبح زود حدود 4:30 شوهر ملیکا اومد دنبالمون و 6:30 اینا سفارت بودیم .. واقعا لزومی نداره انقدر زود اونجا باشیم چون به قدری سریع تو سفارت کیس ها
مصاحبه می شن که اصلا نفر اول یا دهم بودن معنی نداره! جز اینکه از کله صبح پاشدین و کلی استرس کشیدین و یهو وارد یه محیطی می شین و شمارتونو می خونن و می رین مصاحبه شین! همه این اتفاقا کمتر از 10 دقیقه رخ می ده که من به شخصه ترجیح می دادم یه کم بشینم.. اما نشد.
بعد از دادن مدارک و دلارا و انگشت نگاری رفتیم واسه مصاحبه (همه اینا انقدر ساده و سریع اتفاق می افته که آدم می گه نکنه اشتباه اومدم!!!)
خود سارا گرو با ما مصاحبه کرد جلوی باجه، اول قسم خوردیم بعد به همسرم گفت که این آقایی که آدرسشو نوشتین کیتون میشه؟ تا حالا امریکا رفتین؟ فلان جا کار می کنی؟ سربازی فلان جا بودی؟ بعد گفت خانوم، شمام مهندسین؟ ااا با همسرتون یه جا کار می کنین؟ همین!!!!!!
بعد پاسامونو داد و گفت 1 تا 2 ماه دیگه سایت رو چک کنید و یکیتون با پاسا بیاد سفارت.. به همین راحتیییی کلیر خوردیم
واسه همینه می گم خیییییییییییلی ساده تر از چیزیه که تو ذهنمون هست حالاوقتی خودتون رفتین می بینید.
حالا از گشت و گذار براتون بگم:
سیتی سنتر که خریدای خیلی خوبی کردیم.. KFC و مک دونالدو از دست ندین! ابن بطوطه و دوبی مال رو خودمون با مترو رفتیم ..
واید وادی هم که بهترین روز سفرمون بود ما قبلا آتلانتیس رفته بودیم اما واید وادی به نظرم خیلی بهتر بود.. واقعا می ارزید!
جمیرا رو هم از دست ندین به هیچ عنوان!
ما چهار شنبه ساعت 10 شب برگشتیم تهران و این بود سفر 6 روزه ی ما به دوبی...
امیدوارم همتون موفق باشین و واسه کلیرنس ماهم دعا کنین

[hedipes]

سلام اقاي مهدي ما هم أون خانواده اي هستيم كه كه أون روز با شما مصاحبه داشتيم و پسرم با پسر شما بازي ميكرد...تبريك ميگم بابت يك ضرب گرفتن ويزاتون,ما كه كليرنس خورديم به خاطر سربازي شوهرم اميدوارم ما هم زودتر كلير بشيم

[ffrfar]

سلام اقاي مهدي ما هم أون خانواده اي هستيم كه كه أون روز با شما مصاحبه داشتيم و پسرم با پسر شما بازي ميكرد...تبريك ميگم بابت يك ضرب گرفتن ويزاتون,ما كه كليرنس خورديم به خاطر سربازي شوهرم اميدوارم ما هم زودتر كلير بشيم

دوست عزیز تبریک ,امیدوارم هر چه زودتر کلیر بشید,پس چرا شما امضا نداری؟؟؟؟؟؟؟؟کو سفرنامه تون؟؟؟؟؟؟

[ELHAMKHALILI]

منم ویزا مو گرفتم مصاحبه من 21 اکتبر دوشنبه و دریافت ویزا 24 اکتبر 5شنبه. بخش مدیکال و رفتن به ابوظبی و مصاحبه که مثل همه دوستان قبل هست و نیازی به نوشتن نیست. الکی از تمام صفحات پاس تان کپی نگیرید و اگر مدارکتان را با پست به کی سی سی دادید نیازی به عکس ندارید چون من قبلا 2تاعکس داده بودم ازم دیگه نگرفتن.

در مورد پرواز هم چون من از اصفهان می خواستم برم و شنبه مدیکال وقت داشتم نمی تونستم با ایران ایر برم رفتم با کیش ایر، کیش و شبش به دبی و برای برگشت بلیط را یک روز زودتر انداختم بدون هیج هزینه اضافی با اینکه به من تو اصفهان گفته بودن پروازام چارتری هستش ولی خودم رفتم میدان ماهی و با مسئول ایرانیش صحبت کردم و از جمعه به 5شنبه انداختم که هزینه اضافی برای هتلدر دبی ندم ولی یک شب در کیش ماندم که خیلی مناسب تر از در دبی ماندن بود، در مورد هتل هم از ایران 4 شب گرفتم و بعدش توی دبی هتل را خودم عوض کردم و هر روز پول همان روز را میدادم که اگر نخواستم اونجا باشم یا زودتر برگشتم پولم از دست نره.

[mina nikan]

دوستان عزیز, تازه از دوبی برگشتم. چند نکته رو یاداوری میکنم برای کسانی که مثل من سابقه‌ی تحصیل و کار خارج از ایران رو دارن. به پلیس کلئرانس از کشور دیگه اصلا توجه نکردن ولی باید داشته باشین. وزارت امور خارجه به 25000 تومان مهر سفارت خارجی در ایران رو تایید میکنه به شرطی که سربرگ سفارت باشه و کسی که امضا کرده نمونه‌ی امضا در وزارت خارجه داشته باشه, دارلترجمه‌ها به من حرف دیگه‌ای زده بودن و میگفتن وزارت امور خارجه این مدرک رو تایید نمیکنه, ولی راهی که من رفتم و تایید رو گرفتم پس به همه ی حرفای مترجم‌های رسمی اعتماد نکنین. جو سفارت خیلی خوبه استرس نداشته باشین, مسبب تمام استرس من در این سفر خانوم ملیکا بود و بس, آدمین شماره‌ی تماس کسان دیگه‌ای رو هم گذاشت که خوشبختانه همه رو برده بودم و شانسی به آقای حسین پور زنگ زدم, به 250 درهم تنها منو بردن, روز تحویل پاسپورت همراه یه خانم دیگه به 100 درهم با ایشون رفتم و خیلی خیلی راضی بودم, مخصوصا بعد از اون همه استرس که خانوم ملیکا بهم وارد کرد. کپی از مدارک لازم نیست اگر کپی مدرک شما ضمیمه ترجمه هست. روی برگه که از آن ام سی گرفتم و مال خود من بود, قسمتهایی تیک زده شده بود که باعث وحشت من شد! به کلینیک زنگ زدم و با دکتر حرف زدم, شما به اون برگه توجه نکنین, هر چی که دکتر به شما گفته همون درسته. کیس لاتاری راحت ویزا میگیره, خودتون رو آمده کنین برای تحویل گرفتن ویزا ظرف 2 تا 3 روز کاری, من 2 روزه گرفتم, با اینکه فکر میکردم به خاطر 12 سال زندگی در کشور دیگه کارم طول بکشه. من خانوم مجرد هستم و متخصص گروه پزشکی. تایپ فارسی بلد نیستم و غلط زیاد دارم, معذرت میخوام. برای همه دوستان آرزوی موفقیت دارم

[abiha]

سلام دوستان.من ديروز براي كارهاي پزشكيم بيمارستان بودم.چند تا نكته هست كه ممكنه كمك كنه.
اگه بتونيد حدود ساعت ٧.٥٠ اونجا باشيد حدود يك ساعت كارهاتون تمام ميشه،ديروز وقتي من رفتم همه شوكه بودن كه چه زود كارتون تمام شد.٩.٣٠ از بيمارستان اومدم بيرون.علتشم اينه كه دوستان ايراني كه كار رانندگي را انجام ميدن يهو با ٢٠ نفر آدم مي ريزن داخل.
اگه زبانتون خوبه ازتون واقعاً مي خوام كارهاتون رو خودتون انجام بديد،من تا الان همه ي كارهامو خودم كردم و خوبيش اينه كه واقعاً استرستون كمتره..اين دوستان راننده خودشون منبع ايجاد استرسن!
اگه خانم ها موهاشون رو نمي بندن حتما كش همراهتون باشه،براي عكس سينه من مجبور شدم كش پول ببندم به موهام..
و اينكه من تا حالا ٢٠ باري اومدم دوبي..هر كس كمكي خواست بگه ..
و اينكههههه براي مصاحبم دعا كنيد..خيليييييي!
زود سفرناممو كامل ميكنم!

[EKAM]

سلام دوستاي گلم

راستش من نمیخواستم سفرنامه بنویسم چون سفرنامه های 2013 آنقدر كامل بود كه اگه بخونيد وقتي وارد اولين مرحله NMC ميشين اصلا حس غريبي ندارين.

ولي از اونجايي كه بعضي دوستان حس خوندن صفحه هاي تاپيك 2014 رو ندارن چه برسه به سفرنامه هاي 2013 پس حرفاي تكراري رو ميزنم اميدوارم يه راهنمايي كوچيك براي شما عزيزان باشه.

مقدمات سفر:

تغيير سفارت از آنكارا به ابوظبي به دلايل شخصي باعث ناراحتي شديد من شد ذاتا چاره اي نبود ... با زور تونستم اين موضوع رو هضم كنم.

اوايل سپتامبر بليط هواپيماي ايران اير براي رفت 20 اكتبر ساعت 7 صبح و برگشت 24 اكتبر 21.10 گرفتم (هزينه بليط شد 560 هزار تومن) قرار بود اول اكتبر براي ويزا اقدام كنم كه اواخر سپتامبر متوجه تداخل نمايشگاه جيتكس با زمان رفت خودم شدم و سريع با آژانس تماس گرفتم كه ويزا رو بگيره 10 روز بعد آژانس اطلاع داد دبي بهم ويزا نداده مشكل ثبت نشدن خروج سفر آخرم در 2007 بوده و از اونجا كه پاسمو دزديده بودن هيچ مدركي نداشتم و بعد از يك هفته كه حتي مصادف با تعطيلي عيد در دبي شد با پرداخت جريمه موفق به گرفتن ويزا شدم (هزينه ويزا شد 530 درهم)

مصاحبه من روز سه شنبه 22 اكتبر بود که من يكشنبه صبح به فرودگاه رفتم. غافل از اينكه داستان ويزا هنوز ادامه داره موقع تحويل بار آقايي كه دلم ميخواست بزنمش بليط و ويزا رو گرفت و گفت برو انتهاي سالن بليطتو كنسل كن چون ويزات مشكل داره هرچي ميگفتم آژانس گفته ديگه هيچ مشكلي نداره اون با عصبانيت ميگفت من بهتر از آژانست ميدونم...من كه قيافم آويزون شده بود و از حرص نميتونستم حرفي بهش بزنم كه نكنه درگير بشم و از مصاحبه بمونم يكي از پرسنل اومد بدادم رسيد و چك كرد و گفت مشكلي نداره تنها كاري كه تونستم يه نگاه ... كردم و بارمو ازش گرفتم و به كانتر ديگه تحويل دادم.

فرودگاه مثل ايام عيد شلوغ بود و مهماندارها هم تو صف طولاني خودشون ايستاده بودن به همين دليل توصيه ميكنم عوارض خروج رو از قبل پرداخت كنيد. با تاخير نرمال نيم ساعت ايران اير پرواز انجام شد و بعد از 2 ساعت به فرودگاه دبی رسیديم و سريع از هواپيما پياده شدم و بسمت كنترل پاس رفتم و تا مهر ورود نزد من هنوز مطمن نبودم وارد دبي شدم در عرض يك ساعت تمام کارای اسکن چشم، کنترل پاسپورت، خريد واجبات از Free Shop و گرفتن چمدون تموم شد. قبل از خروج با دوستم تماس گرفته بودم و حدود ساعت 11 از فرودگاه بيرون اومدم.
من سیم کارت اتصالات داشتم و براي شارژش حداقل شارژ 25 درهمی هست که تهيه ميكردم. جهت اطلاع از مانده حسابتون کد #121* رو شماره گیری ميکنید.

در ضمن من كه با مشكل ويزا مواجه شده بودم و تا چند روز قبل از پرواز نمي دونستم دبي ميرم يا نه و امكان تغيير سفارت وجود داشت هتل نگرفته بودم و وقتي ويزا اومد ديگه با اون فاصله زماني كم و نمايشگاه هتل مناسب پيدا نكردم و پيش دوستم موندم.

مدیکال:

حدود ساعت 3.5 با دوستم رفتم New Medical Center و وقتي وارد آسانسور ميشين طبقه M و به بخش General Practitioner (طبيب عام) ميرين.
http://upload7.ir/images/83643884492752051317.jpg

من با ایمیل و تلفن با خانم بانو هماهنگ کرده بودم برای عصر روز يكشنبه که وقتی رفتم اصلا پرینت ایمیل و وقت قبلی نخواستن.

مدارکی که براي مدیکال دادم :

- پاسپورت
- پرینت نامه مصاحبه
- اصل کارت زرد انستیتو پاستور
- 3 قطعه عکس 3 در 4 (پشت نویسی عکس ها با نام و نام خانوادگی و تاریخ تولد به میلادی)
- شماره موبایل دبي

احتياجي به كپي نيست خودشون تهيه ميكنن. بعد از تحويل مدارك مراحل مدیکال شروع ميشه كه دستيارهايي هستن شما رو همراهي ميكنن:

- تست فشارخون، قد و وزن و تست سنجش بینایی...بعد ازانجام تست يه امضا ميگيره پاس رو تحويل ميده و يه امضا ميگيره تا 3 ماه ديگه اجازه نداريد باردار بشيد.

- صندوق و پرداخت هزينه آزمایش خون 50 درهم و عکس برداری از قفسه سینه 125 درهم
-اتاق خونگيري براي آزمايش خون
-اتاق X-Ray برای عکس برداری از قفسه سینه با يه فيگور شيك

- انتظار براي معاينه دکتر شوکلا... اينجا لازمه بگم تا ساعت 5 معطل شدم تا پيش دكتر برم و بهتون توصيه ميكنم كنار آكواريوم اصلا نشينيد چون كلينيك عصر پر از بچه ميشه كه دور اين آكواريوم با لهجه هاي مختلف و صداهاي جيغ فقط fish fish ميكنن

- معاينه دکتر و جوابدهي به یه سری سوالات و بيماري ها مثل ديابت، تيروييد، كشيدن سيگار و .... و معاینه توسط دستيار خانم... دکتر شوكلا از آبله مرغان سوال كرد كه گرفتم يا نه لازمه بگم جواب تست آنتي بادي من منفي بود ولي طبق نظر مادر گرامي در بچگي گرفته بودم و انستيتو پاستور چون سفارتم ابوظبي بود تاريخ و مهر زد (وقتي دكتر پرسيد بدون توضيح اضافي فقط گفتم بله گرفتم) و اینكه به واکسن ديفتري كزاز حساسن حتما 3 تاريخ در كارتتون ثبت شده باشه وگرنه بايد يه هزينه اضافي بي مورد براي اين واكسن بدين. در ضمن زدن واکسن حتي تا يك هفته قبل از مصاحبه براي سفارت ابوظبي هيچ مشکلی بوجود نمياره.

- صندوق و پرداخت هزینه ویزیت 250 درهم و دريافت رسيد

كل هزينه مديكال 425 درهم شد و بهم گفتن که فرداش ساعت 7 شب برای جواب مراجعه کنم. فردا عصر ساعت 6 به NMC رفتم و تا ساعت 7 منتظر تكميل جواب شدم زودتر از زماني كه گفتن نرين. بدون گرفتن رسید بیمارستان 2 پاکت (نتيجه مديكال و عكس قفسه سینه) مهر و موم شده و يه كپي از جواب دكتر براي خودم تحویل گرفتم.

از اونجا كه من با دوستم رفتم فقط روز جوابدهي با مترو برگشتم چون يه سر ميخواستم به سيتي سنتر بزنم. يك كارت نقره اي گرفتم و با يه پرسيدن جهتمو پيدا كردم و ديگه مشكلي نداشتم حتي بعدا از من راهنمايي ميخواستن با خط سبز مترو و پیاده شدن در ایستگاه ابوهيل و خروج ار خروجي 3 به راحتی ميبينيد NMC روبروي شماست.

مصاحبه:

من برای مصاحبه و رفتن به ابوظبی با خانم محمدي جان ساعت 5 صبح بيدار شدم و با اينكه شب قبل براشينگ، اتو پيراهنمو انجام داده بودم ولي تا ساعت 5:30 طول كشيد خودمو حاضر كنم. خانم محمدي قبل از خروج از دبي يه صبحانه خوب از مك دونالد گرفت و با نوشيدن قهوه استرس من كمتر شد، تا حالا چند سفارت رفته بودم ولي انگار اين غول بود برام علتشم بيشتر براي اينكه تو كشور خودمون نبود. حدود ساعت 7:30 صبح به سفارت رسیدیم. من كيفم رو تو ماشين گذاشتم (کیف، موبايل و خوراکی اجازه ندارید داخل ببرید) با مداركم بسمت نیمکت هايي رفتم كه جا براي نشستن نبود. یکی از ماموران امنیتی اونجا که در حال کنترل پاسپورت و نامه دعوت به مصاحبه بود تا ديد من ايستادم اومد افرادي كه باز باز نشسته بودنو درست نشوند كه من و بعدي ها بشينيم (آخه چرا ما ايرانيا رعايت حال همو نميكنيم). ساعت 7:45 به نوبت و دو تا دو تا به داخل سفارت رفتیم و بعد از تحویل کیف و بازرسی بدنی وارد حیاط سفارت ميشي که شمشادهای معروف رو دو طرف راهی که به سمت ساختمون اصلي هست ديدم و علت معروفيش بوي بدي كه ازشون مياده. بعد از وارد شدن به سالن سفارت یک شماره بهتون میدن كه شماره من 12 بود. يك مامور اونجا ما رو به صندلي هاي سمت باجه هاي شماره 8 تا 10 مخصوص ویزاهای مهاجرتی راهنمايي كرد. ساعت 8:30 کارمندای سفارت اومدن و شماره ها خونده شد. باجه هاي 8 و 10 مدارك رو تحويل ميگرفتن.

من براي تحويل مدارك به باجه 10 رفتم. خانوم نسبتا خشك كه نامه دوم و پاسپورت رو اول خواست و من بهش گفتم در فرم ها تاريخ اشتباهي وارد كردم و الان پرينت تصحيح شده رو همرام دارم كه نگرفت و شروع كرد به گرفتن كپي پاس (از كپي تمام صفحات فقط اوليشو برداشت)، اصل ترجمه مدرك فوق ليسانس مهندسي مواد (مدرک ديپلم و لیسانس و ريز نمرات همه مقاطع هم برده بودم كه فقط سوال كرد داري و نگرفت)، اصل ترجمه شناسنامه و كارت ملي، تمكن مالي و اصل ترجمه سند خونه، پاكت مديكال.

اصل هيچ كدوم از مدارك من رو نديد و عكس اضافه هم نخواست. فقط سوال كرد شركتي كه كار ميكني دولتيه.

یک فیش داد که به صندوق رفتم (باجه 1) و 330 دلار رو پرداخت كردم. بعد از پرداخت پول به انتهاي سالن براي انگشت نگاري رفتم و منتظر نشستيم كه بعلت ازدحام مهاجرتي ها و غير مهاجرتي ها يك مامور بترتيب همه رو راهنمايي ميكرد و با دادن رسید 330 دلار كار انگشت نگاري انجام شد و دوباره نشستيم منتظر براي مصاحبه.

شماره هاي دور بر من همه كيس هاي ازدواج و نامزدي بودن و خيلي ما باهم شوخي كرديم و استرس فضاي داخل سالن كم شد ولي وقتي به صورت كيس هاي لاتاري نگاه ميكردم همه بدحال بودن. تو اين فاصله فقط يك نفر كارت صورتي تكضرب رو گرفته بود بقيه برگه آبي يا سفيد بودن. شماره قبل من كه كيس ازدواج بود يكضرب گرفت و به شوخي گفت شانس ما خانم ها آفيسر يه آقاي جوونه كه داشتيم ميخنديديم كه شماره منو خوند.

وارد شدم جو اتاق منو گرفت اصلا يادم رفته بود يه دريچه شيشه اي هست فكر كردم راحت دورهم ميشنيم و آقای جوان آمریکایی متاهل بعد از سلام بمن گفت خوش اومدي اينم شد شوك دوم ديگه اصلا انتظار اين همه تحويلو نداشتم.

فيش پرداختمو برگردوند و ازم خواست با بلند کردن دست راست سوگند بخورم که هر چیزی که در فرم ها نوشتم و هرچیزی که میگم راست و حقیقت هست. قبل از قسم خوردن دوباره به آفیسر گفتم اشتباهي در تاريخ مداركم هست و پرسيد چرا اشتباه كردي و من علت تبديل شمسي به ميلادي رو گفتم و گفت اشكالي نداره و قسم خوردم اونم از نوع كامل

فرم 230 رو داد امضا كردم.
و سوالاتی که از من پرسيد:
- چندمين بارت بود لاتاري شركت كردي؟
- مدير چه قسمتي هستي ؟
- در چه زمینه ای کار میکني؟
- شركت خانوادگيه؟
- ازدواج نكردي؟
- 47 میلیون تو حسابت داري؟ و اين سندخونه ؟

*لازمه اينجا بگم منم سعي داشتم طبق گفته دوستان زياد حرف نزنم ولي وقتي ازتون توضيح خواست بطور خلاصه و مفيد كارتونو بايد بگين.
*اصلا از من در مورد سفرهام سوال نشد در صورتي كه من سفر كاري به دمشق زياد داشتم.
*از اينكه كجا دارم ميرم و اين شخص با من چه نسبتي داره و چطور باهاش آشنا شدم اصلا سوال نكرد در صورتي كه خانواده امريكايي هستن.
*و نكته خيلي جالب كه اونجا اول من متوجه نشدم سوال خانوادگي بودن شركتم بود كه من نسبت خانوادگي ندارم ولي وقتي از سفارت اومدم بيرون شوك شدم كه قبلا چك كردن و ميدونستن شركتي كه من كار ميكنم اكثرا باهم نسبت دارند.
*و خنده دار كه در مورد ازدواج كلمه هرگز رو چنان غليظ دوبار پرسيد كه من متوجه نشدم و كلي خنديد. خوب نميدونستم ديگه به چه زبوني بهش بگم هرگز ازدواج نكردم
همين كارش باعث شد سوالم براي بردن گربه خودم رو فراموش كنم ولي بردن سگ و گربه هيچ مشكلي نداره.

گفت ویزای شما قبول شده و روي يه كارت صورتي كه از كنار برداشت (من ديد نداشتم) و روش نوشت ساعت 2 پنجشنبه بيا پاستو بگير و موفق باشي.
منم ازش تشکر کردم و از اتاق اومدم بيرون و يكم تقلب رسوندم و حدود ساعت 11 از سفارت خارج شدم.
خانمي كه كيس ازدواج بود هنوز بيرون سفارت داشت براي مامانش تعريف ميكرد كه خبر ويزاي منو گرفت و همديگرو بغل كرديم و دوستي ما تا پرواز به ايران و حتي ... ادامه دار شد.

مواظب باشين هوس عكس انداختن از سفارت و يا خودتون با كت شلوار پلوخوري در اطرافش به سرتون نزنه كه جريمه خيلي سنگين داره.

ما برگشتيم دبي.. چهارشنبه به من شديد خوش گذشت ...

دریافت ویزا :

روز پنجشنبه ساعت 1 با خانم محمدي بهمراه خانمي كه تو سفارت دوست شديم به ابوظبي رفتيم و كلي تو راه خنديديم (شماره موبايل خانم محمدي 00971554712204). توصيه ميكنم يا با ليدرتون هماهنگ كنيد برين ابوظبي يا خانم محمدي ...

ساعت 2.5 به سفارت رسيديم بعد از وارد شدن به سفارت شماره گرفتيم و نشسته بوديم كه صدا كنن خانم خليلي عزيز رو ديدم كه دوشنبه مصاحبه داشت و اومده بود پاسشو بگيره. وقتی شمارمو صدا کردن رسید صورتي رو دادم پاسپورت ویزادار با برگه نحوه واريز 165 دلار (براي دريافت گرين كارت) و یک پاکت که کنارش اریب بازه رو بهم دادن که توش تمام ترجمه هام بود. اطلاعات ويزا رو چك كرديم و همه از سفارت خارج شديم.

موقع برگشت از ابوظبي با ترافيك مواجه شديم ولي براي اولين بار در زندگيم خيلي زود به فرودگاه رفتم و با دوست جديدم زمان رو به بهترين نحو خوش گذرونديم.

زندگي من و تصميم هاي قبلي براي تحصيل و مهاجرت به كشورهاي ديگه هميشه پيچيده بوده و الان به تنها جايي كه فكر نمي كردم مهاجرت مي كنم سرنوشت !!!!

از همه مدیران و دوستان شديد تشكر می کنم كه با اطلاعات خوبشون اين پروژه از زندگي من بخوبي انجام شد.
به اميد ويزاي تكضرب براي همه شما عزيزان...

[uranus88]

اینم سفرنامه کوچولوی من:

من سعی میکنم از تکرار مکررات پرهیز کنم و فقط نکاتی که خودم بهش برخورد کردمو بگم چون سفرنامه های فبلی همه نکات لازم رو مشخص کرده.

1- توی فرودگاه که مسئله خاصی نیست. فقط به پیشنهاد بنده حتما از فری شاپش دیدن کنید. سیم کارت اتصالاتو از فرودگاه گرفتم 40درهم (بگیرید لازمتون میشه). من بیشتر باهاش اس ام اس میدادم و تماسامم داخلیا که هزینه ای زیاد نداشت. با ایرانم همیشه از اونطرف بهم زنگ میزدن. بعد فرودگاهم هم با ترانسفر هتل رفتم سمت هتل
2- میخوام در مورد هتلی که بودم بگم. من بخاطر همزمان شدن با تاریخ نمایشگاه مجبور شدم یه هتل ارزون انتخاب کنم که با 100درهم شارژ اضافش بشه در حد یه هتل متوسط. من هتل رویال گاردن بودم. با ایستگاه مترو یه پل هوایی فاصله داره یعنی ایستگاه پالم دیره دقیقا اون طرف خیابونه. یه کارت سیلور گرفتم 20 درهم که یبار دیگه ام 10درهم شارژش کردم چون من بامترو زیاد اینور واونور میرفتم. از لحاظ تمیزی هتل تمیزیه ولی شیک و پرزرق و برق نیست. پرسنل خوشرفتاری داره. صبحانه مفصل داره. ناهارشم این چندروزی که من بودم غذاهاش ایرانی بود بااینکه غیرایرانیها هم زیاد تو اون هتل بودن. از دیسکو و بار خبری نیس. من قبل اینکه برم شنیده بودم میگفتن صدای دیسکو اذیت میکنه و اینا. اینطور که من متوجه شدم هتلای متوسط تو محدوده دیره دیسکو ندارن و این خوشگذرونیا اصولا مال هتلای بالاشهرشونه. فقط چیزی که آزار دهنده بود صدای در اتاقا بود که تو هرساعتی ازشب باز وبسته میشد و آدمو بیدار میکرد. یه صندلی ماساژم داشت که من شبی 1درهم مینداختم توش و یه خستگیی در میکردم. اینترنتش رایگان نیست و اگه از اینترنته خط اتصالات استفاده کنید بهتره. میز بیلیارد داره و یه شاپ کوچولو که میتونید نوشیدنی و شارژ خط و اینا بخرید. کلا تو محله ای واقع شده که به همه چی دسترسی دارید.

3- مراحل nmcخیلی روتین انجام شد. عکسش فرقی نمیکنه چند در چند باشه چون میخان بزنن رو برگه آزمایشاتون که مشخص باشه شمایین. همونطور که دوستانم گفتن نیازی به نوبت گرفتن نیس. من ساعت 8 اونجا بودم و 11هم کارم تموم شد. فک کنم بهترین مرجع برای نکات دقیق سفرنامه آقای بیات باشه. من چون یه نفر بودم بهم گفت فردا ساعت 12ظهر بیا بگیر ولی بقیه رو گفت 8شب.

4- واسه ترانسفرتون به ابوظبی اولا اینکه تودبی مثه اینکه خیلیا این کارو انجام میدن. خود لیدرای تورا هم دستشون تو کاره. فقط اگه با کسی هماهنگ کردین دیگه اصن به هیچ کس نگین واسه چی اومدین دبی. چون لیدرا اگه بفهمن میگن چرا با ما هماهنگ نکردی و با فلانی بری خطرناکه و کار اونا غیرقانونیه و این حرفا. بگین واسه تفریح اومدیم. نرخشون بین 100 تا 150درهمه(ترنسفرابوظبی+ ترانسفرnmc+ گرفتن جواب nmc) .


5- روز مصاحبه ما ساعت 5:30 از دم هتل راه افتادیم و حدودای 7:15 اونجا بودیم. خلوت بود. 2تاکیس جلوی ما بودن. (منظور از ما من و 2تا خانواده دیگه) اول نگهبان اومد نامه هارو چک کرد که البته اون دقت نمیکنه کیستون چیه فقط میبینه تاریخت مال همون روز باشه و تعداد نفراتتو میبینه. بعدم که رفتیم داخل و وسایلمونو تحویل دادیم و رفتیم داخل ساختمونش. شماره گرفتم و نشستم.
کارمندایی که مدارکو تحویل میگرفتن خانومای ایرانی بودن. یه خانوم خیلی خوش برخورد ایرانیم واسه انگشت نگاری بود که همون فارسی صحبت کردنش واسه ایرانیا خیلی خوب بود. بعدم که 330 دلارو تو باجه صندوق دادم و نشستم واسه مصاحبه. قبل ما خانمmastane رفته بودن که یضرب گرفته بودن. بعدشون یه خانواده دیگه که چک خوردن. بعدش خانواده یی که با من بودن که اوناهم چک خوردن. منم که رفتم داخل و...
سوالایی که ازم پرسید: بعد از سلام و احوالپرسی و قسم خوردن از تحصیلات و رشته تحصیلی، کدوم دانشگاه میرفتی، سربازی کجابودی، کارت اونجا چی بود، چه نیرویی بودی(زمینی دریایی هوایی)، شغل پدرت چیه، این پولی که نوشته تو گواهی تمکنت الان توحساب داری؟ تاحالا به آمریکا سفرکردی؟
بعد پاسپورتمو گرفت و پاشد رفت که من رفتم تو فاز ذوق بعد چند دقیقه با یه برگه برگشت و پاسپورتو بهم داد که من صورتم آویزون شد. رو برگه آدرس سایتو هایلایت کرد و بهم گفت هیچی مدارک کم نداری و از 2هفته دیگه سایتو چک کن. به نظر من اینکه چک بخورید یا نه زیاد بستگی به آفیسر نداره که مثلا بگید اگه یکی دیگه بود شاید چک نمیخوردم. اینا طبق یه دستورالعملی کار میکنن. سوالاتیم که میکنه واسه شفاف سازیه بیشتره. پس استرسی نداشه باشید امتحان و کنکور نیس که بخاید مسئله حل کنیدهرجارو احساس کنه ازش سردرنمیاره مسلما باید بیشتر بررسی کنه و این یعنی همون چک خوردن!!! بعد ازمنم اون یکی خانواده که باهامون بود اونم چک خوردن. بعدشم دیگه نمیدونم کیا بودن. بععله اینم از ما...

تنها مشکل غیر منتظره من جریمه ای بود که واسه تغییر تاریخ بلیت دادم. من بلیت رفت و برگشتم از اصفهان بود ولی چون چک خوردم یا باید 3شب دیگه هتل میگرفتم که با پروازم برگردم با باید بلیتمو تغییر میدادم که چون تغییر مسیر داشت به سمت تهران(واسه اصفهان فقط 2شنبه و 5شنبه هست) 430درهم اضافه از من گرفتن و تازه لیدرمون گفت شانس آوردی که جاداده وگرنه بیشتر ازینا باید هزینه میکردی.

[mastane1364]

سلام به همه دوستان خوبم
میدونم غیبتم خیلی طولانی شد اما دیگه موندم ویزا بگیرم یهو خبرش رو بدم!
بر خودم واجب میدونم که از همه دوستان خوبم که تو این سفر همواره وجودشون رو کنارم حس کردم نهایت تشکر رو داشته باشم. وقتی هر جا پامیذاشتیم انگار قبلا اونجا بودیم چرا که از تجربیات دوستان استفاده کرده بودیم و از اینکه سفر به این مهمی اینقدر خوب و بدون استرس با نتیجه عالی پایان پذیرفت از مهاجرسرا و دوستانم واقعا ممنونم. یه سفر نامه کوتاه از آنچه برما گذشت مینویسم و تکرار مکررات نمیگم اما همه اوناییکه سفرنامه کامل و بی نقص میخوان رجوع کنن به سفرنامه آقای بیات عزیز که من واقعا از سفرنامشون نهایت بهره رو بردم!
من و همسر عزیز چون احتمال یکضرب میدادیم قبل از سفر با ملیکای نازنین تماس گرفتیم و ازش مشورت خواستیم که با توجه به اینکه 5شنبه مصاحبه داریم کی بلیط برگشت رو بگیریم که ایشون گفتند 2شنبه بگیرید با این احتساب ما 21 اکتبر صبح دوشنبه با پرواز ایران ایر رفتیم و برگشت رو دوشنبه شب هفته بعد گرفتیم. یه کیس دیگه که یه خانواده 4 نفری بودن رو ما از قبل هماهنگ کرده بودیم که باهم باشیم هم هتل و هم پروازمون یکی بود, البته اونا چون احتمال یکضرب نمیدادن بلیط جمعه شب گرفتند. ما از لحظه پرواز تا وقتی برگردن همواره باهم بودیم و واقعا از مصاحبتشون لذت بردیم. با این احتساب عصر دوشنبه همه باهم رفتیم برای آزمایشات NMC و بعد دو ساعت ونیم كارامون انجام شد. اونجا ملیکای عزیز رو دیدیم و گفتن که جواب رو خودشون زحمت میکشن و برامون میگیرن. ما صبح 5شنبه مصاحبه داشتیم و به همراه اون خانواده با ملیکا خانم هماهنگ بودیم. مثل همیشه به موقع دم هتل سوارمون کردن و تو راه تجربیاتی که تو زمینه لاتری داشتن رو خیلی دلسوزانه در اختیارمون میذاشتن, وقتی رسیدیم نفر اول بودیم که از این نظر خیلی خوب بود و کارامون بی استرس و زود انجام شد. اول ما مصاحبه شدیم و بعد اون خانواده 4نفری و بعد سایر کیس ها. تو اون روز فقط ما و اونم چون هیچ کدوم کار دولتی نداشتیم و همسرم سربازی نرفته بود یم یکضرب گرفتیم. مابقی کیس ها حداقل یکی از از دو شرط رو نداشتن و کلیرنس خوردند اما مهم اینه که دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره!
یه نکته جالب اینکه در مورد ما ویزامون 2 روز کاری بعد مصاحبه آماده شد ما پنج شنبه مصاحبه داشتیم جمعه و شنبه که سفارت تعطیله و دوشنبه ساعت 2 خواستن بریم ویزا رو بگیریم.
بعد مصاحبه هم که به لطف ملیکای نازنین و همسر مهربونشون کلی خوش گذروندیم و جمعه, اولین روز بعد مصاحبه یه تور بی نظیر گشت شهری باهاشون رفتیم. خیلی بهمون لطف داشتن و آخرشبشم یه سوپرایز برامون داشتن که فوق العاده بود. یه نکته جالب برام این بود که این خانم واقعا برای کارشون احساس مسئولیت میکنن و این فوق العاده ارزشمند هست. انشالله هر جا هستند در کنار خانواده شاد و سلامت باشند.
دوستان گلم هر سوالی هست بپرسید به عنوان کسی که اطلاعات مفیدی از تجربه های دیگران پیدا کردم و مصاحبه رو هم تو سفارت تجربه کردم هرکمکی از دستم بر بیاد انجام میدم چون معتقدم هر کار خوبی برگشتی برای صاحبش خواهد داشت.
موفق و موید باشید

[mastane1364]

سلام به همه دوستان خوبم در مهاجرسرا

قبل از هر چیز بر خودم واجب میدونم که از همه دوستان خوبم که تو این سفر همواره وجودشون رو کنارم حس کردم نهایت تشکر رو داشته باشم. وقتی هر جا پامیذاشتیم انگار قبلا اونجا بودیم چرا که از تجربیات دوستان استفاده کرده بودیم و از اینکه سفر به این مهمی اینقدر خوب و بدون استرس با نتیجه عالی پایان پذیرفت از مهاجرسرا و دوستانم واقعا ممنونم. یه سفر نامه کوتاه از آنچه برما گذشت مینویسم و تکرار مکررات نمیگم اما همه اوناییکه سفرنامه کامل و بی نقص میخوان رجوع کنن به سفرنامه آقای بیات عزیز که من واقعا از سفرنامشون نهایت بهره رو بردم!اينجا
من و همسر عزیز چون احتمال یکضرب میدادیم قبل از سفر با ملیکای نازنین تماس گرفتیم و ازش مشورت خواستیم که با توجه به اینکه 5شنبه مصاحبه داریم کی بلیط برگشت رو بگیریم که ایشون گفتند 2شنبه بگیرید با این احتساب ما 21 اکتبر صبح دوشنبه با پرواز ایران ایر رفتیم و برگشت رو دوشنبه شب هفته بعد گرفتیم. یه کیس دیگه که یه خانواده 4 نفری بودن رو ما از قبل هماهنگ کرده بودیم که باهم باشیم هم هتل و هم پروازمون یکی بود و البته روز مصاحبه, اما اونا چون احتمال یکضرب نمیدادن بلیط جمعه شب گرفتند. ما از لحظه پرواز تا وقتی برگردن همواره باهم بودیم و واقعا از مصاحبتشون لذت بردیم. با این احتساب عصر دوشنبه همه باهم رفتیم برای آزمایشات NMC و بعد دو ساعت ونیم كارامون انجام شد. اونجا ملیکای عزیز رو دیدیم و گفتن که جواب رو خودشون زحمت میکشن و برامون میگیرن. ما صبح 5شنبه مصاحبه داشتیم و به همراه اون خانواده با ملیکا خانم هماهنگ بودیم. مثل همیشه با توجه به تجربه دوستان پیشکسوت, به موقع دم هتل سوارمون کردن و تو راه تجربیاتی که تو زمینه لاتری داشتن رو خیلی دلسوزانه در اختیارمون میذاشتن, وقتی رسیدیم نفر اول بودیم که از این نظر خیلی خوب بود و کارامون بی استرس و زود انجام شد. اول ما مصاحبه شدیم و بعد اون خانواده 4نفری و بعد سایر کیس ها. تو اون روز فقط ما و اونم چون هیچ کدوم کار دولتی نداشتیم و همسرم سربازی نرفته بود یم یکضرب گرفتیم. مابقی کیس ها حداقل یکی از از دو شرط رو نداشتن و کلیرنس خوردند اما مهم اینه که دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره و مصاحبه خیلی راحتر از چیزی که فکرش رو میکنید انجام میشه!
یه نکته جالب اینکه در مورد ما ویزامون 2 روز کاری بعد مصاحبه آماده شد ما پنج شنبه مصاحبه داشتیم جمعه و شنبه که سفارت تعطیله و دوشنبه ساعت 2 خواستن بریم ویزا رو بگیریم. یه مطلب که خودمون تجربه کردیم اینکه حتما حتما دست کم یک ماه قبل سفر کارای هتل و بلیط انجام بدید چون قطعا براتون هزینه کمتری بر میداره. دوستانی که با ما بودن دیر بلیط گرفتن و دست کم 400هزار تومن بلیط از ما گرونتر خریدند!
یه نکته دیگه که ما یه تمکن تقریبا 90 میلیونی برای خودم از بانک سامان و یه 50 میلیونی برای همسرم از پاسارگاد تو یه روز گرفتیم اما فکر میکنم برای دو نفر میشه کمتر هم باشه اما چون برامون ممکن بود این مقدار گرفتیم و بنظرم مقدار معقولی بود نه کم و نه خیلی زیاد که شبه برانگیز باشه!!
بعد مصاحبه هم که به لطف ملیکای نازنین و همسر مهربونشون کلی خوش گذروندیم و جمعه, اولین روز بعد مصاحبه یه تور بی نظیر گشت شهری باهاشون رفتیم. خیلی بهمون لطف داشتن و آخرشبشم یه سوپرایز برامون داشتن که فوق العاده بود. یه نکته جالب برام این بود که این خانم واقعا برای کارشون احساس مسئولیت میکنن و این فوق العاده ارزشمند هست. انشالله هر جا هستند در کنار خانواده شاد و سلامت باشند.
دوستان گلم هر سوالی هست بپرسید به عنوان کسی که اطلاعات مفیدی از تجربه های دیگران پیدا کردم و مصاحبه رو هم تو سفارت تجربه کردم هرکمکی از دستم بر بیاد انجام میدم چون معتقدم هر کار خوبی برگشتی برای صاحبش خواهد داشت!
موفق و موید باشید و با آرزوی روزهای هر چه بهتر برای شما

مستانه