کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
سلام به همگی.من هم یکضرب ویزا گرفتم.
شرایط کیس من لیسانس معماری، بدون سابقه کار، دختر مجرد، بدون اسپانسر، تمکن 70 میلیون.

دکتر
100 دلار ویزیت دکتر، 47.5 قفسه سینه و آزمایش خون (50 دلار میدین 5 لیر پس میدن). من کارت واکسنم کامل و همه به موقع بود.خانم دکتر معاینه کرد و سوالات رو پرسید و هیچ واکسنی نزد.اون روز به یه خانوم آبله مرغون زدن که نگرفته بود و به یه آقا آنفلوانزا زدن که تو ایران نزده بود.منطقی به نظر میاد:) خانم اونگان باحوصله و اخلاقشم نرمال بود.
فردا ساعت 3 جوابارو میدن( زودتر نمیدن- نپرسین:) ) .بارون میومد شدیدا، از منشی خواستم یه پاکت پلاستیکی اگه دارن بده و یه پاکت بزرگ مقوایی داد که کمک خوبی بود.منشی ها تا حد قابل قبولی انگلیسی می فهمن و حرف میزنن.

روز مصاحبه
من با اینکه انگلیسی خوب حرف می زنم زبان فارسی رو انتخاب کردم که باعث شد خیلیییی طول بکشه تا نوبتم شه.تقریبا آخرین نفر بودم. آفیسر خیلی خوش برخورد بود و وقتی فهمید انگلیسی حرف می زنم مصاحبه رو انگلیسی ادامه داد. و از اونجا که تو فرمم نوشته بودم آلمانی بلدم یه مقدار باهام آلمانی حرف زد و منم جوابشو دادم.لبخند زد و سرش رو تکون داد. لهجه اش عالی بود.
مصاحبه کوتاه بود.1-2 دقیقه.
-قسم.امضا.آیا رشته ات اینه؟ تا الان آمریکا نرفتی؟ تا الان کار نکردی؟ پایان مصاحبه و ذوق کردن من:))
پاسپورتم رو 2 روز بعد از پی تی تی ادلیه سرای گرفتم که یه انتخاب اشتباهه.شنبه ها باز نیست و مسیر بدی داره.

مهاجرسرا خیلی به من کمک کرد و قبلا به همه ی مسائل اشاره شده.من سفرنامه رو کوتاه می نویسم.فقط چند تا نکته رو می خوام بگم.

-هوای سالن انتظار سفارت به هیچ وجه سرد نیست:) من به عنوان یه آدم سرمایی اینو میگم و تقریبا همه تو سالن پالتوهاشون رو درآورده و کنارشون گذاشته بودن.
-پی تی تی ادلیه سرای رو به نظرم انتخاب نکنین. شنبه ها باز نیست و تو محله ی جالبی هم نیست.شلوغه و از کیزیلای (محدوده ای که اکثر هتل ها هستن) دوره. جایی نیست که هر روز بخواین سر بزنین و پیگیر شین. من پیاده روی دوست دارم و مسیر سفارت و دکتر رو همش پیاده می رفتیم اما این پی تی تی مسیر جالبی نداره.پیشنهاد من پی تی تی "ینی شهیر" هست که شنبه ها باز هست و از کیزیلای دور نیست.مشخصاتش رو از یه فایل که تو موضوع سی.اس.سی. گذاشته شده کات می کنم و می ذارم براتون. تو موضوع سی اس سی.
-هم آفیسر و هم خانم دکتر و کارمندای اونگان خوش برخورد هستن. در این مورد تصویر ذهنی بدی نداشته باشین. این انعکاس برخورد و رفتار خودمونه که در دیگران می بینیم.
-مدارکی که تو ای میل سفارت نوشته به همون ترتیب مرتب کنین و به خانوم فارسی زبان (فارسی هم حرف میزنه) بدین چون زیاد حوصله معطل شدن نداره. اما خیلی هم خودتون رو نگران این لیست نکنین، من خیلی نگران شده بودم چون برام میل شده بود که مدارک و فرم اسپانسر بیار که من نداشتم. خانومی که مدارکو میگیره به صورت روتین پرسید مدارک اسپانسر؟ من گفتم ندارم و بعدا هم ازم خواسته نشد.
-اگر فرصت کافی داشتین ارزشش رو داره که قونیه رو ببینین،یه سفر یک روزه است با قطار سریع السیر(2 ساعته) 25 لیر و برگشت هم بستگی به ساعتش یا قطار یا اتوبوس.اگر روز شنبه برین می تونین مراسم رقص درویش ها رو(علاوه بر دیدنی های دیگه) ببینین که مخصوصا برای ما ایرانیا لطف خاصی داره.قونیه شهر قشنگی بود. از هر مسیری توش قدم بزنین جاهای خوبی برای دیدن داره.تو موزه ی مولانا بازدید کننده خیلی زیاد بود ولی هیچ ایرانی ای نبود:)
-یه تجربه جالب. ظاهرا گرفتن برگه ی سفید شما رو یه آدم معروف می کنه. من به یه نفر تو هتل گفتم و تا دو ساعت دیگه همه می دونستن. یه عده با خوشحالی تبریک میگفتن و سوال می پرسیدن که منم با خوشحالی جوابشونو می دادم. یه عده می نشستن و به آدم زل می زدن.نکته ی جامعه شناسی مثبت یا منفی اینه که از هر قشری برنده لاتاری وجود داره.

برای همه پروسه ی آسونی رو آرزو می کنم و از کسایی که برای مهاجرسرا وقت می ذارن و اطلاعات درست رو به اشتراک می ذارن تشکر می کنم.هر سوالی باشه میتونین پیام بدین:)
خوب سلام بر دوستان خودم
نوبتی هم باشه نوبت من بود که سفرنامه ام رو بنویسم و دین خودم رو به این سایت که واقعا تو این ده ماه خیلی به کمک کرد رو ادا کنم
اول از همه بگدارید از شرایط کیسمون بهتون بگم من روز 12 می خیلی اتفاقی تو سایت دیدم که اسم من در اومده و خوب همتون می دونید که آدم چه حالی پیدا می کنه ونیازی به گفتن نیست ولی این خوشی خیلی طول نکشید چون من فرداش فهمیدم که من تو ثبت نام اولیه ماه تولد خودم و همسرم رواشتباه وارد کردم واقعا شب و روز نداشتم تا توسط یکی از دوستان که برنده 2013 بود ولی به خاطر اشتباهی که کرده بود متاسفانه کیسشون رد شده بود با سایت مهاجر سرا آشنا شدم امیدوارم همیشه موفق باشه چون مهاجرسرا خیلی به من کمک کرد و من ایمیل زدم به kcc ومشکل رو گفتم و خوب خیلی از بچه های 2013هم برای من کامنت گذاشتن که مشکلی پیش نمی آد و تا حدودی خیالم راحت شد ولی خوب این نگرانی تا لحظه مصاحبه با من بود
مصاحبه ما انکارا بود و کارهای پزشکی که هم مطابق گفته بچه ها پیش رفت و رسیدیم به روز مصاحبه
اول از همه بگم کاش می دونستم مصاحبه اینقدر راحته و این قدر الکی استرس نمی کشیدم افیسر ما خانم بود و فقط در حد چند تا سوال ساده که کارت چیه و یه لحظه کوتاه هم که پسرم رو دید و بعد هم چند تا سوال راجب به کار همسرم و البته سربازی ایشون
و در نهایت به من و پسرم گفت ویزای شما آماده است ولی ویزای شوهرتون کمی طول می کشه شما می گیرین یا صبر می کنین که ما هم گفتیم می گیریم
واما چند نکته که ممکنه به درد بچه هایی که میرن انکارا بخوره
دفتر پستی yenisehir رو انتخاب کنین هم به هتل های این منطقه نزدیکه وهم شنبه ها بازه و خلوته
با مدارک کامل بیایین هیچ کدوم رو ازتون نمی گیره ولی استرستون رو کم می کنه
ما هم اسپانسر داشتیم هم تمکن ولی گفت تمکنتون کافیه
هتل های اینجا کتری برقی ندارن یعنی مال ما که نداشت با وجود اینکه تو اینترنت زده بود داره اگر چایی خورین بیارین وگرنه اذیت می شید هتل ما خوب بود ما راضی بودیم اگر دوست داشتین پیام بدین بگم از کجا با چه قیمتی گرفتیم
اصلا مهم نیست چی می پوشین با لباسی برین که راحت باشین چون چند ساعت معطل می شین و باید لباستون راحت باشه وگرنه کلافه می شین ما اسپرت اسپرت رفتیم
حتما سفرنامه مامان سایه از بچه های 2013 رو بخونین عالی نوشتن
با کسی تو سالن حرف نزنین به نظرمن اینکار استرستون رو زیاد می کنه چون ادما استرسشون رو به هم منتقل می کنن ما سه تایی گفتیم و خندیدیم
تومصاحبه اصلا اشاره ای به اشتباه تو فرم ثبت تام نشد من هم چیزی نگفتم اصلا مهم نبود فکر کردم من ایمیل زدم و گفتم بخواد خودش می پرسه
اصلا توضیح اضافه ندین هر چی پرسید همون رو بگین و ما تازه شوخی هم کردیم

و در آخر انکارا شهر قشنگیه بخواین می تونین خریدهای خوبی بکنین البته تو حراجشون
هتل ما تو خیابون مشروطیت بود همون دور و ور هم می تونین بچرخین و هم خرید کنین به مترو و کیزیلای هم خیلی نزدیکه
بازهم از همه بچه های مهاجر سرا و مدیران محترم تشکر می کنم من همه کارهام رو با این سایت انجام دادم
باز سوالی بود در خدمتم برای همه ارزوی ویزای یک ضرب رو دارم
با سلام . این سفر نامه ما هست از ترکیه . تمام سعیم رو می کنم تمامی موارد رو بنویسم .
ما در تاریخ 20 مارچ مصاحبه داشتیم . از قبل برای ریخ 18 نوبت دکتر گرفتم ( اینترنتی ) . ما به صورت زمینی و با اتوبوس رویال سفر رفتیم تاریخ 24 اسفند ماه . هزینه رفت 150 هزار تومان و برگشت 250 هزار تومان لبته به خاطره عید 100 هزار تومان گرونتر شده بود . من و همسرم و دو نفر همراه ( خواهر و یکی از دوستان که ترک زبان بود ) . البته همسر من باردار بود و 3 ماه و نیمش هست . اتوبوس رفت که روز شنبه بود آقای حسنی رانندش بود که خیلی اتوبوس خوبی هست و تمیز و نو . اخلاق خودش زیاد خوب نیست ولی در کل مسافرها زیاد باهاش در ارتباط نیستن تا اخلاقش اذیت کنه . ما در مجموع ساعت 10 شب روز یک شنبه 25 اسفند رسیدیم آنکارا ترمینال آشتی و با یک تاکسی که بهش 30 لیر دادیم رفتیم تا هتل . ( ما 4 کوله پشتی و 6 ساک داشتیم که تاکسی ببدبخت همرو آورد اگه ایران بودیم حتمن باید 2 تا تاکسی می گرفتیم . ) هتل رو از طریق booking.com پیدا کرده بودم یک اتاق 4 نفره شبی 140 لیر . اسم هتل هست tac hotel یک تخته 70 دو تخته 100 سه تخته 120 . 4 نفشم که گفتم . حمام و دستشوی هم داخل خود اتاق بود . هتل تو بلوار آتا ترک هست . نسبت به پولی که داده بودیم از هتل راضی بودیم . مسئولش خیلی خوش برخورد و محترم بود . جولوی هتل ایستگاه اتوبوس هست که می تونید دکتر رو با خط 413 و سفارت رو با خط 427 یا همون 413 (با کمی پیاده روی) برید . نفری 2 لیر . کمی قبل از هتل چهار راهی هست که همه چیز از کارت تلفن ، غذا کپی و....و مهمتر از همه صرافی منصف پیدا کنید . راستی خود هتل تلفن کارتی تو لابیش داره . لب تاب و اینترنت هم براه رو به روی هتل آرایشگاه آب جو فروشی کافی نت و سو پر مارکت هست . ما مواد غذائی کنسرو قرمه و قیمه بردیم و پلو پز و استفاده کردیم به صرف تر هست .
بریم سر اصل مطلب .
روز دکتر سر موقعه رفتیم و انگار با نوبت اینترنتی کاری ندارن : پاسپورت و نامه برنده شدن رو خواستن و بعدش من گفتم خانوم من بارداره ( ترکی و انگلیسی قاطی همراه با زبان بدن ) یک عدد سونوگرافی 70 دلار هزینه ویزیت آزمایش خون و ایکس ری هر نفر 47 دلار . ویزیت خانوم دکتر مهربان نفری 100 دلار و واکسنی که به من زد 80 دلار من و خانوم تمامی واکسنها رو در پاستور زده بودیم کامل ( خانوم تا قبل از بارداری ) به اون که نمی تونستن واکسن بزنن ولی سونوگرافی انجام داد ولی من رو واکسن زدن بی دلیل انگار قرار به همه بزنن بی دلیل . فردار بعد از ظهر گرفتن جوابها بدون هیچگونه مشکل خاص . برخورد ها بسیار خوب تا به اینجا . شب تمام مدارک رو چک کردم اصل کپی و کپی ترجمها . ساعت 9 در رختخواب . موبایل روی ساعت 5 صبح کوک . تا صبح خوابم نبرد . 10 دفعه از خواب بیدار شدم . ساعت 5 صبح بیدار شدم دوش گرفتم اصلاح کردم . لباس پوشیدیم . هر دو کت و شلوار رسمی بنده همراه با کروات . ساعت 7 صبح حرکت به سمت سفارت . با اتوبوس 427 . 7.45 جلوی سفارت صفی کوچک تشکیل شده بود و همه داخل یک صف هستن دو تا صف وجود نداره فقط یک صف هست . موبایل دوربین عکاسی اسپری و ... همراه نداشته باشین که راه می دن . بعد از کمی باز ری رفتیم داخل با کمال احترام . ایرانی ها یا لاتاری ها دربشون جداست . موقعه ورود به سالن انتظار خانمی با خوش روی پرسید که مصاحبه فارسی یا انگلیسی باشه و ما گفتیم فارسی . نوبت صاحبه ما 8.50 بود ما 8.10 تو سالن بودیم . 8.15 شماره ما اعلام شد برای باجه 9 رفتیم پرسیدن می تونیم انگلیسی صحبت کنیم گفتم نه گفتن یک کوچولو چه طور یه ذره رو بودم . شاسنامه ها عقد نامه . مدارک پزشک . کارت پایان خدمت من و دیپلم من که همه رو دادم به جز دیپلم که گفتم من دیپلم ندارم . عذر خواست و من مدارک دوره های عکاسیم رو بهشون دادم .من دیپلم نداشتم ولی 4 مدرک دوره های آموزشی عکاسی داشتماز موسات زیر نظر ارشاد . گفتن بشینین تا صدا کنیم . نشستیم و منتظر . 10 دقیقه بعد مجددا صدا کردن از ما پرسیدن کپی از عقد نامه داریم که گفتیم نه . گفتن مهم نیست و منتظر باشین تا صدا کنیم . 15 دقیقه بعد باجه 7 صدا کرد رفتیم و فهمیدیم که باید انگشت نگاری بشیم . بعد 20 دقیقه باجه 4 660 دلار ( 2 تا 330 ) پرداخت کردم . تا اینجا شد حدود ساعت 9.30 از این به بعد دیگه شماره ما صدا نشد تا ساعت 12.30 سالن انتظار تقریبا خالی شد و 3نفر باقی موندیم . باجه 5 ساعت 12.45 شماره ما رو زد که رفتیم خانمی خوش رو و کاملن مسلط به زبان فارسی از کار من و درآمدم پرسید که گفتم در یک عکاسی کار می کنم . از خانومم پرید کارش چی هست گفت در کانون تبلیغاتی کار می کنه . در مورد خدمت من پرسید و توضیحمختصری از من . بعد گفت شما هیچ مشکلی و نقصی در مدرک ندارید فقط روند اداری داره که باید طی بشه به مدت 2 تا 3 ماه ولی به خاطر شرایط باردار بودن خانوم من این روند به 1 ماه می رسه و موفق باشید و ما هم باخوشحالی از سفارت بیرون اومدیم .
چند نکته
متاسفانه تمامی ایرانی های عزیز اون روز نقص مدارک خردن به جز ما . حتمن سایت رو کامل بخونیدو به تمامی جزئیات دقت کنید . نگران نباشید .
راستی ما تمکین مالی 60 میلیون بردیم مال 1 ماه قبل بود که اصلا در موردش نپرسیدن .
کیس نامبر:2014AS17## تاریخ رویت قبولی 22 اکتبر(6 ماه بعد از قبولی)تاریخ مصاحبه:20 Mar آنکارا-تعداد نفرهای کیس 2 نفر نصفی.آپ دیتها 10 آپریل و 15 می-28مي(با ایمیل)-12 جون.24 جون(با ایمیل).31 جون(با ایمیل).1 آگوست(با ایمیل).11 آگوست.22 آگوست.27 آگوست.2و9و12و17سپتامبر(با ایمیل ).به جا مانده از لاتاری 2014
با سلام خدمت همه ی دوستان عزیزم
من خیلی ادبیات نوشتاری ورسمیم مناسب نیس واسه همین هم پیشاپیش معذرت میخوام.
این سفرنامه متعلق به منه ومطمئنا نظرات شخصبه منه که توی اینجا مطرح میشه و ممکنه که مخالف نظرات برخی از دوستان محترم باشه ولی به هر حال من یه راهی رو رفتم که توش موفق شدم.

مشخصات فردی:

28 ساله، مجرد، فوق لیسانس، معافیت کفالت، فعالیت رسمی و سابقه ی شغلی در انواع و اقسام شرکت های تحت تحریم در حوزه های نقت و گاز و تلکام.

ثبت نام، قبولی و کارنت شدن:

من اصلا نمیدونستم لاتاری چیه؟ واسم خیلی عجیب و باور نکردنی بود که توی یه پروسه ی خیلی شانسی میشه گرین کارت گرفت.
به لطف یکی از این ایمیلای تبلیغاتی با لاتاری آشناشدم و برای اولین بار مهر پارسال ثبت نام کردم و فکر میکردم اگه قبول بشی بهت ایمیل می زنن و اطلاع رسانی می کنن.
22مهر ماه امسال میخواستم دوباره شرکت کنم و بصورت خیلی خیلی خیلی خیلی اتفاقی متوجه شدم که قبول شدم.
با کمک دوستان 23 مهر فرمهارو پر کردم و براشون ارسال کردم، که البته خیلی خیلی دیر بود. همین جا بگم که من تمام واقعیتارو نوشتم و همه چی راجع به سابقه شغلیمو ریز به ریز درج کردم که البته بعضی از دوستام گفتن که گاگول بازی دراوردم ولی بهتون به شدت توصیه میکنم که هیچی مثل صداقت جواب نمیده. مطمئن باشید اونا به راحتی می تونن به هر اطلاعاتی که میخوان دست پیدا کنن.
دیماه کارنت شدم گفتن 23بهمن مصاحبست، مدارک رو بیش از یکماه قبلش واسشون فرستادم، برای تمکن مالیم هم 70 تومن یه روزه خوابوندم به حساب و موجودی گرفتم. 23 دی ایمیل زدن که تاریخ مصاحبتون عقب افتاده و شده 12 اسفند.
دو تا تجربه شخصی: یکیاینکه مدارکتون رو بیش از یکماه قبل از مصاحبتون بفرستین، و اینکه هتل و پروازتون رو یک هفته قبل از مصاحبه اُکی کنید.

پرواز و هتل:

پروازای به سمت آنکار به این ترتیبه: ایران ایر یکشنبه، چهارشنبه ها عصر، ماهان یکشنبه سه شنبه پنج شنبه ها صبح و ترکیش هر روز صبح.
ایران ایر ارزون تر ازهمشونه به نظرم با توجه به عصر بودنشم از همه بهتره.من خیلی تحقیق کردم ولی به نظرم اشتباست. همه ی هتلها تقریبا نزدیک هم و توی یه کیفیت هستن، فقط 5 ستاره ها یه کم بهترن.من ایران ایر و هتل سیاو روبرای 7 شب گرفتم 1400. هتل سیاو اتاقش خیلی تمیز بود و توی یه محله ی با حال که پر از کافه و بار و دیسکو هست قرار داشت، با اینکه تو یه محله ی پر رفت و آمده ولی تو هتل واقعا خیلی آرامش داشت. 10 دقیقه با سفارت و 15 دقبقه تا مطب دکتر فاصله داشت. کلا به همتون توصیه می کنم.
5 شنبه رفتم دکتر و جمعه همجوابم رو گرفتم. روال دکتر رفتن خیلی پیچیده نیست ، دوستان دیگه هم همه چیز رو کامل گفتن. یه پروسه ی 3-4 ساعتست. فقط توصیه می کنم اگه صبح زود یعنی 8 اینا نرفتین دیگه ساعت 11_12 برید، البته واسه کمتر تو صف موندن.

مصاحبه:

صبح روز مصاحبه با ظاهرخیلی رسمی سر ساعت مصاحبم رفتم سفارت و با یک صف طولانی مواجه شدم. بعد از چند دقیقه تو صف وایسادن رفتم داخل.
تجربم میگه که شما هر ساعتی بری حدود 3-4 ساعت کارت طول می کشه. بعد از انتخاب افیسر ایرانی و گرفتن شماره از خانوم ایرانی که داخل ساختمان و دم در نشسته 4 مرحله شمارتون اعلام میشه روی lcd پس حواستون باشه.
مرحله 1: تحویل اصل مدارک وجواب مدیکال
مرحله 2: انگشت نگاری
مرحله 3: تحویل پول (ترجیحا330 دلار رو بصورت کامل داشته باشین)
مرحله 4: مصاحبه من بخاطر وضعیت شغلیم تقریبا 99 درصد میدونستم که کلیرنس می خورم و به این اعتقاد داشتم مصاحبه کاملا فرمالیتست و همه چی از قبل مشخص میشه.
خیلی آروم بودم با دوستای ایرانی شوخی می کردم و میخندیدم که چند تاشون که خیلی استرس داشتن ناراحت شده بودن ومی گفتن اینقد شوخی نکن و نخند، بعضیاشون بلند شدن رفتن از کنارم
330 دلار رو دادم و منتظرمصاحبه نشستم، با اینکه امیدی به یه ضرب نداشتم اصلا ولی یه کم رویا تو سرم می پروروندم که این باعث یه کم استرس و هیجان شده بود، هیجان روز کارنامه....
شمارم و خوندن رفتم پای باجه بعد از سلام و علیک با یه خانوم آمریکایی که فارسی و بهتر از من حرف می زد چشمم خورد به یه برگه ی صورتی روی پروندم...زیر لب گفتم: لعنتی....
دیگه خیالم راحت راحت شده بود که کلیرنس خوردم.. خانومه داشت ازم راجع به کارم میپرسید منم خیلی بی انگیزه، آروم و سرسری جوابشو میدادم. همه چیزو راجع به تحصیلات و کارم تو یکی دو دقیقه گفتم..راسته راست.
بعد داشت ترجمه هام و میدیدو یه چیزی و تو سیستمش میدیدو تایپ میکرد.بهم گفت ترجمه ی صفحه ی دوم شناسنامت و نداری منم گفتم نه هر چیزی که داشتم واستون فرستادم ( دقیقا همین جمله و با یه لحن خیلی بی حوصله)
بعد گفتم توی صفحه ی دوم من که چیزی نداشت واسه ترجمه، گفت میدونم ولی ما لازم داریم.بعد شناسنامه، پاسپورت، فوق لیسانس و ترجمه ی شناسناممو داد بهم، بعد یه برگه ی صورتی برداشت یه علامت زد وداد بهم و گفت : ترجمه ی صفحه ی دوم شناسنامت واسم بیار،
گفتم: 2-3 ماه دیگه یعنی بیارم؟
گفت: تا امروز ساعت 12 میتونی بیاری، اگه نرسیدی فردا ساعت 10:30 بیار
گفتم: خوب چه کاریه الان بیارم؟ ایران ترجمه میکنم واستون می فرستم دیگه، الان ترجمه کنم بیارم که چی بشه؟
گفت: خوب ویزاتونو بدیم..
منو میگی، شک شدم، خشکم زد،اشک تو چشام جمع شد، به تته پته افتادم، گفتم: یعنی کلیرنس نخوردم؟ یعنی یه ضرب؟
گفت : بله، بهتون تبریک میگم،
حالم تعریف کردنی نیست واقعا، فقط آرزو می کنم نصیب همگی بشه.
هیچی دیگه، یه تاکسی گرفتم و رفتم به آدرس دارالترجمه ای که سفارت داده بود ،ترجمه کردم و 12:15 رسیدم، ولی راهم ندادن، گفتن باید تا 12 میومدی، یه عالمه جون مادر نگهبان ایرانی رو قسم خوردم تا که مدارکم و گرفت و گفت تو برو من خودم بهشون میدم، واقعا دمش گرم.
در ضمن دوستان حتما به جزپاسپورت یه مدرک اصلی دیگه هم پیششون می مونه که همراه با پاس و ویزا میفرستن به PTT. از من کارت خدمت روگرفتن.
بعدش کارم این بود که میرفتم تو این لینک https://ceac.state.gov/CEACStatTracker/Status.aspx وضعیت پاسپورتمو چک میکردم، وقتی اینجا بزنن ISSUED فرداش تو PTT.
به دوستان توصیه اکید میکنم که دفتر pttکه خود سایت cscپیشنهاد میده رو انتخاب کنن چون اون دفتر پست مرکزیشونه و حداقل کارتون یه روز جلو می افته.
من پاسپورت ، ویزا و کارت خدمتم رو روز پنجشنبه یعنی 3 روز بعد دریافت کردم.
ویزاحدود 170 روز اعتبارداره از روز Issue date اینجوری که تو ویزای من هست البته که البته تاریخ دقیق تاریخ انقضا درج شده.

تجربیات شخصی:

شاید بعضی از دوستان راجع به قضیه مصاحبه اینه که البته شاید بعضی دوستان موافق نباشن:
به نظر من 50 درصد پروسه ازقبل توسط ceac انجام میشه و اطلاعات شخصی و کاری شما برای سفارت آمریکا ارسال میشه، افسر سفارت یه آدم ذیصلاحیه که 50 درصد بقیه این پروسه رو کامل می کنه، یعنی مدارک و حرف های فرد مصاحبه شونده رو با هم مطابقت میده و اگه تو استعلام هیج نکته ی مبهمی واسه ی افسر فرستاده نشه و شما هم هر سوالی که میشه رو با صداقت و تمام و کمال راجع به خودتون در اختیار افسر بذارید حتما ان شاءالله یه ضرب می گیرید.
دلیل اصلیم برای این حرف اینه که، دوستان توی سفارت آمریکا هیچ برگه ی از قبل پرینت شده ای وجود نداره. حتی خود من هیچ برگه ی سفیدی هم نگرفتم، یعنی کلا هیچی نگرفتم.
بهترین مرکز خرید اطراف میدان کیزیلای هست، من همه ی مراکز و رفتم ولی جنس های خوب و قیمتهای مناسب فقط تو کیزیلای هست.

در آخر واسه همگی آرزوی رسیدن به آرزوهاشون رو میکنم.برای منم آرزو کنید کارام تو آمریکا بدون دغدغه پیش بره و بهم خوش بگذره
سفرنامه :
ما هفته اول فوریه در انکارا مصاحبه داشتیم از انجایی که من کمی عجول هستم 8 روز قبل از مصاحبه از دکتر اونگان وقت گرفته بودم. با هواپیمایی ترکیش از تبریز به استانبول وبعد به انکارا رفتیم عصر در فرودگاه انکارا بودیم.با اتوبوسهای بلدیه (BALADIYE) از فرودگاه تا کیزیلای رفتیم نفری 5 لیر البته اتوبوسهای ) HAVASH) هم بود که نفری 10 لیر میگرفتند ولی به ما گفتن کیزیلای نمیره . از کیزیلای تا هتل با تاکسی رفتیم به تاکسی 10 لیر دادیم . هتل ما ریکسوس( Rixos Grand Hotel) بود که واسه 16 شب گرفته بودیم .شبی 250 لیر (110 دلار) دادیم البته کلی سر قیمت چونه زده بودیم .هتل خیلی شیک و تمیز بود کارمندای هتل خیلی مودب بودن .صبحانه واقعا عالی بود. استخر وحمام ترک ش حرف نداشت روی هم رفته بهترین قسمت سفرمون همین هتل بود....صبح روز بعد وقت دکتر داشتیم واسه اینکه هوا بارانی بود به خاطر بچه با تاکسی رفتیم .پیاده ازهتل تا دکترحدودا 5 دقیقه راهه.
مطب دکتر اونگان :
منشی دکتر کارت واکسنهامونو گرفت- عکس برده بودیم نخواست و خودش عکس گرفت- نامه دوم که تاریخ مصاحبه توش نوشته شده رو خواست بعد از ما خواست واسه ازمایش خون و عکس به طبقه پایین بریم که برای من و همسرم 148 دلار شد. تقریبا دو ساعت بعد جواب ازمایش وعکس رو گرفتیم و دوباره به مطب دکتر رفتیم . اول همسرم رفت بعد من وبعد پسرمونو واسه معاینه صدا کردن . دکتر اونگان برخورد خوبی با من داشت شاید چون من به زبان ترکی-استانبولی کاملا مسلط هستم خوشش اومد بعد راجع به سابقه جراحی-سیگارو ...ازم سوال کرد حین معاینه هم دو تا واکسن بهم زد و منم چون چاره ای نداشتم تشکر کردم نوبت پسرم که شد به انگلیسی در مورد واکسن هایی که به پسرم زده بودیم توضیح داد و گفت چون تایپ واکسن مننژیت با چیزی که اونا میخوان فرق میکنه دوباره باید بزنه 3 تا واکسن هم به پسرم زد بعد تست سل که از روی پوست میگیرن.من چون باز چاره ای نداشتیم فقط تشکر کردم.منشی گفت جواب مدیکال 5 روز دیگه اماده میشه هزینه مدیکال هم سه نفرمون جمعا 900 دلار شد..........
روز مصاحبه:
مصاحبه ما 8:50 صبح بود با اینکه هتل ما روبروی سفارت بود دیر کردیم و مجبور شدیم با تاکسی بریم ما ساعت 9 رسیدیم سفارت اولین نفر تو صف مهاجرتی ها ما بودیم چون همه رفته بودن داخل. دم در پاسپورتهامونو چک کردن بعد رفتیم توی سفارت بدون اینکه چیزی بپرسن یه شماره بهمون دادن اول یه باجه اصل همه مدارک رو ازمون گرفتن بعد باجه دیگه انگشت نگاری و باجه بعدی مصاحبه.
مصاحبه خیلی ساده تر از اونی بود که فکرش رو میکردیم یه خانم خیلی مهربون ولی یکم جدی افیسر ما بود شغل همسرم و علت معافیتش رو پرسید و بعد شغل من رو پرسید اینکه دقیقا کارم دراونجایی که کار میکنم چیه. بعد گفت چون انگشت نگاری من واضح نیست دوباره خودش باید ازم انگشت نگاری کنه. در اخر هم گفت تمام مدارکتون کامله و حایز شرایط دریافت گرین کارت هستین بعد یه برگ صورتی که از قبل اماده بود بهمون داد وگفت یه پروسه اداری هست که باید طی بشه2 ماه دیگه سایت رو چک کنین هروقت شماره تونو دیدین یکیتون بیاد با پاسپورتها و ویزا رو بگیره وبعد گفت روز خوبی داشته باشین.
به خاطر معافیت همسرم و نداشتن شغل دولتی فکر میکردم یه ضرب ویزا میگیریم.......ولی کلیرنس خوردیم
جاهای دیدنی:
ANKA MALL / PANORA / BABY MALL واسه خرید رفتیم.....مقبره اتاتورک ....پارک گنجلیک ....

Embassy:Ankara/کلیرJun 27/دریافت ویزا Jul 11/ ورود به آمریکا Sep 10/ساکن ارواین
با سلام.دوستان بالاخره بعد از یکسال تمام از زمان اعلام قبولی من و همسرم موفق به دریافت ویزا هامون شدیم.با توجه به کمکهای زیادی که این سایت به ما کرده و روحیه خیرخواهی و کمک به همنوع (که در نوع خودش نزد ما ایرانیان کم نظیره ) موجود در اینجا علیرغم مشغولیات ذهنی تصمیم به ایفای دین و نوشتن سفرنامه گرفتم .سعی میکنم رئوس مطالبی که در این تجربه طولانی و گاه عذاب آور برای ما اتفاق افتاد رو با شما قسمت کنم و مطالبی مثل آدرس دکتر و سفارت و رفتار پرسنل و سایر رو به سفرنامه های بی نظیر دوستان (خصوصا 2013 ای ها و مخصوصا آقای فضلی که به خاطر دقت نظر و بیان جزییات عالی میباشد. ) ارجاع کنم.

خلاصه کیس ما : دو نفر خودم مهندس عمران و خانمم طراح داخلی هر دو کار خصوصی سربازی من ارتش (البته امریه بودم در استانداری)

با توجه به کیس نامبر ما در اولین روزهای 2014 ای ها (2 اکتبر) مصاحبه شدیم و تنها سوال آفیسر در مورد سربازی بود و من هم گفتم در قسمت عمرانی ناظر پروژه ها بودم و بعد گفت دو تا چهار هفته دیگه سایت رو چک کنید و... که البته 191 روز طول کشید تا این موضوع محقق شد.تعداد آپ دیتها رو نمیدونم چون عملا سایت سیس از ژانویه فعال شد .ولی ما چهارم آپریل دو تایی آپدیت شدیم و بعد 7 و 8 من یعنی برنده اصلی و 11 هردو که همون روز هم اعلام شدیم.البته بعدا در ویزا روز کلیرنس رو همون 4 آپریل زده بودن که نشون میده احتمالا بقیه عملیات سفارت بوده روی پرونده.

در طول این مدت من یکبار بعد از سه ماه ایمل زدم همون جواب تکراری و بعد از شه ماه تلفن زدم که خوب ده روز بعد کلیرشدیم.نمیدونم واقعا اگر تلفن تاثیری داشته به هر حال دوستان به نظر من اگه زیاد منتظر شدند ضرر نداره تلفن کردن به سفارت شاید بهتر هم باشه .

و اما داستان گرفتن ویزا ،مخصوصا دوستانی که فکر میکنن کلیر شدن میرن و ویزا تقدیمشون میشه (که البته میشه ولی با شکنجه) حالا براتون میگم که کیس ما دو مورد خاص داشت اول اینکه خانم من حامله است و برای تمدید مدیکال که رفتیم متوجه شدیم که اگر زیر سه ماه باشه برای گرفتن ایکس ری خیلی مشکل دارن و سفارت هم حتما نتیجه ایکس ری رو میخواد .حالا خوشبختانه ما در ماه چهارم بودیم وبا صحبت با یکی از اون دکترا(متخصص رادیولوژی آزمایشگاه )و با بستن یک کمربند سربی که جلوی رسیدن تشعشعات مضر به جنین رو میگیره قضیه حل شد .البته سونوگرافی هم به پکیج اضافه شد که حدود 150 دلار هزینه داره و البته چون واکسن برای خانمهای حامله تجویز نمیشه اینجا با دکتر اونگان بیحساب شدیم .اینم بگم که ما واسه جمعه وقت دکتر داشتیم که چون ساعت 10 پنجشنبه آنکارا بودیم مراجعه کردیم که فرمودند امکان نداره چون وقتتون مال فرداست.دوستانی که با پرواز ماهان هشت صبح میاید با کمی ریسک میتونید واسه همون روز وقت بگیرید و اگه بدون وقت برید منشی محترم قبول نمیکنه.بدی جمعه اینه که تا دوشنبه نتایج رو نمیده و شما هم دوشنبه باید سفارت باشین (اگه نمیخواین به تعطیلات دو روز آخر هفته بخورین).

بعد از دو روز بی حاصل و پراسترس دوشنبه ساعت ده رفتیم دکتر و چون دلش به حالمون سوخت نتایج رو زودتر به ما داد که بردیم سفارت و تحویل دادیم من پرسیدم که آیا همه چیز مرتبه و در جواب فرمودن که باید بررسی بشه ولی ظاهرا کامل مگر اینکه چون شش ماه گذشته یه سری مدارک رو آفیسر بخواد که آپدیت کنین !!!!!! (که نگران نشید هیچ مدرکی نخواست)
اینم بگم که ما و دوستانمون (lot2014) با هم و پشت سر هم مدارک رو بردیم داخل سفارت و تحویل دادیم.کیس اونها درست در همون روز 21 آپریل آپدیت شد و از مال ما خبری نبود (شما بودین چه حالی میشدین) به هر حال بعد از یک روز کذایی ما هم در ظهر 22 آپدیت شدیم.نکته ای رو که نمیدونستیم این بود که سفارت روز چهارشنبه به مناسبت روز جهانی کودک تعطیله و این یعنی فاجعه که ما باید بلیطهامون رو عوض میکردیم تا یکشنبه و همچنین تمدید هتل که روی هم رفته 330 دلار دیگه آب خورد واسه ما.ولی چیز تعجب آور اینکه کیس ما در روز تعطیلی سفارت (23 آپریل) ساعت 6 صبح (دقت کنین که میشه 10 شب به وقت واشنگتن) آپدیت شد و تنها استباطی که من کردم این بود که احتمالا این پروسه داره به صورت اتوماتیک انجام میشه (!!!) باز دوستان با توجه به تجربیات بهتر میتونن تجزبه تحلیل کنن.خلاصه رسیدیم به پنجشبه که ما رفتیم مرکز خرید VEGA دوستان حتما برید انشاا.. با دل خوش نه مثل ما با استرس و تا بعد از ظهر که کلمه متبرکه ISSUED را در سایت سیس ملاحظه کردیم.

در روز جمعه از صبح دور و بر پست میچرخیدیم و منتظر بودیم که مسئول اونجا فرمودند ساعت سه بیایید. دوستان تجربه من اینه که سایت پست و ایمل سفارت کشکه و حتما روز بعد از صدور برید پست چونکه ایمل سفارت برای ما نیامد و سایت پست هم هیچگاه نشان از دریافت بسته ای نداشت.به هر روی ما بسته های حامل پاکت مدارک و پاسپورتهای مزین به ویزا را دریافت نمودیم ولی شادمانی طولی نکشید که دریافتیم که همانا ..................


تاریخ اکسپایر ویزا به تاریخ یکماه قبل میباشد و آفیسر محترمه فراموش کرده که تاریخ مدیکال جدید رو وارد کنه (اثرات کار در روز تعطیل ساعت 6 صبح :-). این قضیه در ساعت سه و ربع روز جمعه اتفاق افتاده و از بخت نگون فردا و پس فردا سفارت تعطیل میباشد.القصه بنده پاکتها و پاسپورتها را زیر بغل زده و با دویدن خود را به سفارت رسانده و در حال موت با نگهبان صحبت کردم و ایشان هم فرمودند بروید خبرتان میکنم .....اما دوستان ما با پافشاری و خوش اقبالی بالاخره به یکی از دوستان دم در ورودی آویزان شده و پس از دو ساعت معطلی دم در بالاخره ویزای قبلی باطل و ویزای جدید به تاریخ 25 آپریل در پاسمان خورد و هر کدام با دو ویزا به دیار خودمان باز گشتیم. هدف از بیان این موضوع توجه دادن دوستان به این موضوع بود که حتما در زمان دریافت پاسپورتها بر احساسات پاک خود سرپوش گذاشته و متن ویزا را با واقعیات کیسشان تطبیق دهند.

و اما نکاتی که صرفا استنباط های این حقیر از کل جریان بیرحم کلیرنس در سال 2014 و یا شاید برای تمامی اعصار و قرون میباشد:
امسال روند کلیرنس طولانی تر میباشد ولی من فکر میکنم از منطق بیشتری برخوردار است تا اتفاق سال 2013 تکرار نشود(فراموش نکنیم اتفاق سال قبل فقط یک استثنا تلخ بود و قرار نیست هرسال تکرار شود)اگر قرار باشد ویزا ندهند راه رفیوز کردن در همان ابتدا باز است و من در سفر دوم کیسهای متعدد رفیوز دیدم (بیشتر مال بلاد ترکیه)بنا بر این اینکه ما وارد پروسه کلیرنس شدیم به مفهوم احتمال قریب به یقین تعلق گرفتن ویزا در نهایت کار است.سرعت کلیرنس هر چه به پایان پروسه نزدیکتر میشویم بیشتر میشود و تعداد کیسهای کلیر شده هم بیشتر.
و من ا... توفیق
كيس نامبر : **2014as1
مصاحبه : دوم اكتبر
تعداد : دو نفر
كليرنس : 11 آپریل
ویزا : 25 آپریل
مقصد : LA
سفرنامه
آسیاب به نوبت

فکر کنم حالا دیگه نوبت من باشه تا واسه دوستان سفرنامه بنویسم ،، ولی‌ می‌خوام یه خورده روده درازی کنم و به قول معروف از اول اولش براتون بنویسم .

از اون وقتی‌ که یادم میاد واسه تموم دوستا و فامیل من فرم لاتاری رو پر می‌کردم ، شاید فکر میکردن که چون من زبان بلدم باید من اینکارو براشون انجام بدم ، ولی‌ تو این چند سال حتا یه بار هم واسه خودم فرم پر نکردم ، تاا لاتاری ۲۰۱۴ که وقتی‌ داشتم واسه یکی‌ از دوستا فرم پر می‌کردم با اصرار زیاد عزم خواست که واسه خودمون هم فرم پر کنم ،، خلاصه فرم پر کردن همانا و فراموش کردن همان .

حدود NOV ۲۰۱۴ بود که یه شب که بیخوابی زده بود به سرم و همینجور داشتم با اینترنت کار می‌کردم یاد لاتاری افتادم و شروع کردم به چک کردن وضعیتمون ، اول مال خودمو چک کردم که منفی‌ بود بعد خانوممو که دیدم ایشون برنده شده ،، چون هیچ اطلاعاتی‌ از اینکه باید چی‌ کار کنم نداشتم حسابی‌ هل شدم و شروع کردم دنبال اطلاعات درمورد برندگان لاتاری که یهو با یه سایت خدماتی آشنا شدم و فرداش تماس گرفتم و طرف هم حسابی‌ ما رو هول کرد که با این کیس نامبر ممکن نوبتتو از دست بعدی و از این حرفا ،، ما هم از ترس ۳۰۰ هزار تومن پول بی‌زبون رو بلا فاصله ریختیم به حساب طرف و ایشون هم زحمت پر کردن فرمهارو برامون کشید و فرستادیم رفت . بعد از اینکه خیالم از ارسال فرمها راحت شد شروع کردم به تحقیق کردن در مورد این موضوع تاا با سایت معظم مهجرسرا آشنا شدم و به قول معروف تازه یا علی‌ گفتیم و عشق آغاز شد .

باور نمیکنید دو ماه تموم کارم شده بود که بعد از اومدن از کار از ب بسم االه تا ت تمت خوندن مهاجر سرا به طوری که فکر کنم چشام یه خورده ضعیف هم شده .

به هر حال تاا اینجا می‌خوام دو تاا توصیه به دوستان تازه وارد بکنم که : ۱- بیخودی هول نشید ، هیچ احتیاجی نیست که کاراتون رو کسی‌ دیگه انجام بعده ، اول مبحث لاتاری از آغاز تا پایان رو بخونید و مطمئن باشید که جواب تموم سوالات خودتون رو انجا پیدا می‌کنید و ۲- اینکه لازم نیست مثل من از اول تمام مبحث‌های سایت رو بخونید ، شروع کنید مرحله به مرحله همراه پیشرفت کارتون بحثهای مربوط به اون موضوع رو بخونید نه مثل من که حتا گفتگوهای مربوط به دریافت گرین کارت و پاس سفید رو هم از بهر شدم به هر حال این موضوع بسیار وقت گیر و فرسودتون میکنه و در بعضی‌ موارد گیجتونم میکنه .

خیلی‌ سر فرصت از حدود‌های بهمن شروع کردم به کارهای واکسیناسیون و جمع‌آوری مدارک و ترجمه و با استفاده از تجربه‌ دوستان کارا به خوبی‌ پیش رفت تاا اینکه نامهٔ دوم اومد و قرار ملاقات شد آنکارا که از اول هم همون بود و تغییر ندادیم و شروع کردم واسه برنامه ریزی سفر آنکارا و وقت دکتر که چون یه بچه ۱۰ سال داشتیم و بر اساس گفته دوستان و خود دکتر (سایت دکتر) ۴ روز قبلش وقت گرفتیم که ناگهان یه قرار ملاقات کاری واسمون پیش اومد واسه ۱ می تو استانبول ما هم از خدا خواسته و اینکه با یه تیر دو نشون می‌زنیم برنامه ریزی کردیم اول بریم استانبول کارمنو بکنیم و بعد بریم آنکارا ،، آقا چشمتون روز بد نبینه ، نگو ۱ می روز کارگره و اوضاع استانبول هم حسابی‌ بهم ریخته است و همه جا تظاهرات مخصوصا اونجایی که ما کار داشتیم یعنی‌ منطقهٔ bakirkoy خلاصه ما هم حدود ۳ ساعت بعد از ساعت قرارمون رسیدیم و این یعنی‌ اومدنمون به استانبول بی‌ فایده بود ، خلاصه چون شنیده بودم که از دوستان مهاجرسرای از اتوبوس‌های metro استفاده کرده بودن ما هم از همون bakirkoy بلیط خریدیم و ۵/۵ ساعت دیگه آنکارا بودیم و جمعا هم ۱۳۵ لیر کرایمون شد ، از ترمینال هم تاکسی‌ ۱۸ لیر گرفت و بردمون دم در هتل رویال که از آژانس راهواری تلفنی گرفته بودم شبی ۲۴۵۰۰۰ تومن ، هتل خوبی‌ بود و تر تمیز و جم و جور تو یه خیابون بی‌ سر صدا و خیلی‌ نزدیک به سفارت و مطب دکتر فقط اتاقاش یه کم کوچیک بود که خانمم بیشتر شاکی‌ بود ولی‌ به نظر من کلا هتل خوبی‌ بود و صبحانهٔ خوبی‌ داشت اونم با چای دمی(نه چای کیسه‌ای ) و این استکان کمر باریکا که من عاشقشم .

از دکتر واسه جمعه صبح ۲ می اولین نفر ساعت ۹و ۵ دقیقه وقت گرفته بودم که مثل آقاها و خانمها سر ساعت انجا بودیم که نگو نوبت به نظر منشی‌ دکتر یه چیز تو مایه‌های تست آنتی بادی واسه خود دکتره ، یعنی‌ اصلا بهش نیگاه هم نمیدازه . خلاصه به خودم و خانمم و بچمون یکی‌ یه آمپول زد و با هزینهٔ عکس و آزمایش خون جمعاً ۷۸۵ دلار دادیم و امدیم . یه نکته : کسانی که بچه همراهشونه حتما مواظب باشن بچه‌ها ممکنه بعد از تزریق به شدت احساس ضعف کنند و بیحال بشن ، بچه ما اگه خانمم حواسش نبود تو راهرو نزدیک بود بخوره زمین و خدای نکرده آسیب ببینه که با سر و صدای خانمم دکتر از اتاقش اومد بیرون و بچه مونو خوابند رو تخت و رفت دنبال یه چیز شیرین تا بده به بچه تا حالت ضعفش برطرف بشه ،، جالبه که خود دکتر گفت که اکثر بچه‌ها این حالت براشون اتفاق میافته ،، حالا چرا ایشون نسبت به این موضوع به پدر مادرها هشدار نمیده خودش جای سوال داره .. به هر حال به بچه دارها توصیه می‌شه که حتما همراهشون چند تا آبنبات یا شکلات داشته باشن و اینکه حسابی‌ حواسشون به بچه‌ها باشه که خدای نکرده بچه‌ها زمین نخورن و آسیب نبینن .سوالهای دکتر هم از من در مورد مریضی، عمل جراحی ، قند ، فشار خون و اینجور چیزا بود یه معاینه خیلی‌ سطحی هم کرد و حتا زحمت وزن کردن و اندازه گرفتن قدمونم نکشید و هر چی‌ که خودمون گفتیم قبول کرد و تو پرونده نوشت .

قرار شد که صبح ۲ شنبه واسه گرفتن جواب تست بچمون بریم و بعدازظهر هم جوابامون رو بده.

ما هم بلافاصله پریدیم تو اتوبوس و برگشتیم استانبول ،، فقط یادتون باشه بلیط رو برید خودتون از دفتر شرکت اتوبوسرانی بخرید و حتما در مورد اکسپرس بودنش مطمئن بشوید ،، تو ترمینال آنکارا ما تا از تاکسی پیاده شدیم یه آقایی که نمیدونم از کجا فهمید ما ایرانی‌ هستیم پرید جلومون و با فارسی‌ دست و پاا شکسته گفت که اگه می‌خواهید برید استانبول بذارید من باهاتون بیام واسه بلیط خریدن تا اینجوری من یه پولی‌ بابت کمیسیون از شرکت بگیرم ، ما هم قبول کردیم ، ایشون به ما گفت که ساعت حرکت ۱۲:۳۰ هست ما هم قبول کردیم ،، بعد از اینکه بلیط صادر شد و ایشون هم رفت ما تازه متوجه شدیم ساعت حرکت ۱۳:۳۰ هستش ،، حالا این به کنار این اتوبوس از آنکارا تا استانبول حداقل ۱۰ بار تو جاهای مختلف واسه سوار کردن و پیاده کردن مسافر توقف کرد و مسیر ۵/۵ ساعت رو حدود ۷ ساعت طول داد تا به مقصد برسونه،،

واسه استانبول هم از طریق سایت بریم سفر هتل avantgarde taksim رو گرفتیم شبی ۴۵۰۰۰۰ تومن ۴ ستاره و تمیز هست با صبحانهٔ خیلی‌ خوب و اینترنت عالی‌ ولی‌ راستشو بخواید محلش زیاد خوب نیست مخصوصن آخر شب که با خانم و بچه رفتیم پیاده روی اطراف هتل به قول معروف مورد منکراتی زیاد بود و ترجیح دادیم که سریع برگردیم هتل راستی‌ بگم که اینترنت هتل رویال تو آنکارا هم خیلی‌ خوب بود .

یکی‌ دو نکته دیگه بگم و واسه امشب تمومش کنم تا قسمت دوم رو بعدا بنویسم

سربازی رفتم ، اونم تو سپاه ، شغلم آزاده، مدارک رو حدود ۲۵ روز قبل از تاریخ مصاحبه فرستادم با آرمکس درست ۳ روزه رسیده بود ولی‌ از نامهٔ سفارت خبری نشد تاا حدود ۴ روز پیش که یه سری مدارک رو خواسته بودن که همه میدونن و روتینه ،، فقط اینکه سالهای پیش من دو تا شش ماه ( نه حتا یه روز بیشتر) در استرالیا و سوییس بودم و چون در فرمهای اولیه ذکر کرده بودم و از طرفی‌ چون فکر می‌کردم فقط واسه اقامتهای یک سال به بالا گواهی پلیس می‌خواد هیچ اقدامی نکردم واسه گرفتن این گواهی که تو نامهٔ ارسالی سفارت ذکر شده که این گواهی از این دو کشور رو هم باید به همراه مدارک براشون ببرم که طبق توصیهٔ یکی‌ از دوستان فعال در سایت به نام سرکار مامان خانم ، این مورد کسری می‌خوره و طی‌ روند کلیر می‌تونم بعدا واسشون بفرستم ، تمکن مالی‌ هم ۱۷۰ میلیون واسه خانمم گرفتم که مثل اینکه دوستان میگن زیاده و نباید اینقدر می‌گرفتم

به محض برگشت به آنکارا دوباره در جریان کار قرارتون میدم
کیس نامبر **2014AS00053 برندهٔ اصلی‌ خانمم, جمعا ۳ نفر
رویت قبولی ۵ نوامبر ، ارسال مدارک ۱۱ نوامبر ، دریافت ایمیل همان روز ،سفارت آنکارا ,دریافت نامهٔ دوم ۱۷ مارس ،،مصاحبه نیمهٔ اول می ،
آپدیتها
۹may ،۱۳may، ۱۵may، ۱۲june ، ۲۲july، ۲۳july، ۲۵july، ۳۱july ، ۱aug ، ۴aug
۵aug ,۱۳ aug,۱۴ aug,۲۲aug, ۲۹aug,۱۵ sep,۱۶sep
سلام دوباره

چون دکتر تاکید کرده بود که باید جای روی دست بچه رو که تست زده بود حتما ۲ شنبه صبح ببینه ، ما مجبور شدیم ۲ شنبه ساعت ۳ صبح از استانبول حرکت کنیم و بیایم آنکارا ، حدود ساعت ۸:۳۰ رسیدیم آنکارا ، حالا یه موضوع که می‌خوام واستون بگم اینه که بعضی‌ موقعها یه کارهایی به موقع و بدون منت از طرفت بهت میرسه که حسابی‌ بهت مزه میده ،، فکر کنید ۹ صبح رسیدی دم در هتل رویال شب تا صبح هم تو اتوبوس بودی و خوب نخابیدی ، بچه هم همراهته ، بارون هم داره مثل شیر آفتابه میاد ، دو تاا چمدون و سه، چهار تا کیسه هم همراهته ( اینم از عوارض رفتن به استانبول دیگه ، منظورم خرید کردن خانمهاست ) ، هتل رو هم از قبل رزرو نکردی خانم رسپشن هم پاشو کرده تو یه کفش که check in فقط ساعت ۱۲ ، از طرفی‌ هم باید خودتو زود برسونی مطب دکتر .

آقا خدا پدر مادر این آژانس راهوری رو بیامرزه ( طلب آمرزش واسه پدر مادر کسی‌ که تبلیغ محسوب نمی‌شه؟) من نه تو تهران و نه تو ترکیه اصلا هیچکدوم از کارکنان این شرکت رو ندیده بودم تو تهران که تلفنی ازشون هتل گرفته بودم و پولشم کارت به کارت کرده بودم ،، موقعی که رسیدم هتل و خانومه گفت که باید تا ۱۲ صبر کنم یه تلفن زدم به اقای رهواری و ایشون همون موقع تلفنی با هتل صحبت کرد و اونا هم بلافاصله بدون اینکه حتا پولی‌ بگیرن یه اتاق در اختیار ما قرار دادن ، تازه بعد از مستقر شدن ما تو هتل و رفتن به دکتر و برگشت به هتل یه آقای قد بلند که متاسفانه اسمشونو یادم رفت واسه پیگیری کار ما اومده بود هتل ،، به هر حال علیرغم اینکه این نوع شرکتها کارشون خدماتیه و ارائه دادن این خدمات در ذات و وظایف اونهاست ، همه میدونن که بعضی‌ از این شرکتها زیاد به این مسائل توجه نمیکنن ، در هر صورت من که خیلی‌ از این آژانس راهواری راضی‌ بودم و دلم می‌خواد که از این طریق ازشون تشکر کنم .

خلاصه ۲ شنبه بعد از ظهرمون رو به دلیل بارونی بودن و خستگی‌ زیاد تو هتل گذروندیم و حسابی‌ با دوستان و فامیل از طریق viber صحبت کردیم .

۳ شنبه صبح هم بعد از خوردن صبحانه چون باید واسه یکی‌ از دوستان کار بانکی‌ انجام میدادم حدوداً ۳ ساعت تو دوتا بانک Ziraat و Halkbank معطل شدم ،، صد رحمت به بانک‌های خودمون .

بعدشم وسایلمونو جم کردیم و رفتیم هتل آنکارا پلازا که از قبل رزرو کرده بودیم و انجا مستقر شدیم ، حدود ساعت ۳.۵ بود که تصمیم گرفتیم اول بریم ببینیم که اصلا این سفارت آمریکا کجاست که با محلش آشنایی داشته باشیم بعدشم بریم یه سر به مقبرهٔ آتاترک ، همینجوری که از خیابون جان ف‌‌‌ کندی که سرازیر شدیم و رفتیم اون ور بلوار آتاترک و شروع کردیم به حرکت سمت سفارت یهو نمیدونم چه اتفاقی افتاد که ، چندتا از این ماشینهای پلیس ضدّ شورش و و تعداد زیادی پلیس موتور سوار و چندتا ماشین پلیس ریختن تو خیابون و نیروهای پلیس هم باتوم به دست شروع کردن توی پیاده رو سفارت ایستادن و مردم رو به سمت مقابل خیابون فرستادن ، آقا مارو میگی‌ گفتیم که بله، دوباره تو استانبول شلوغ پلوغ شد الانم حتما مردم میخوان حمله کنن به سفارت و اونا هم از بد شانسی‌ ما از ترسشون چند روز سفارتو تعطیل می‌کنن ،، حالا بیا و درستش کن ، تمام برنامه ریزی هامون به هم ریخت .

همینطور که پیاده از سمت روبروی سفارت داشتیم می‌رفتیم سمت بالا بعد از در اصلی‌ و ورودی به سمت راست یه ایستگاه تاکسی‌ هست ، گفتیم بریم یه تاکسی‌ بگیریم و از این مهلکه سر و صدا و آژیر ماشینهای پلیس خودمونو نجات بدیم ، داخل پیاده‌رو سه تاا آقا ایستاده بودن گفتم برم ازشون سال کنم که اگه بخوام برم مقبرهٔ آتاترک چجوری باید برم ، دیدم که اونا با خونسردی کامل ایستادن و میگن و میخندن و دارن چای میخورن ، خوشبختانه یکیشون خوب انگلیسی صحبت میکرد ،، خلاصه نگو این برو بیا یه مانور بوده که تو این محدوده که اتفاقاً بجز آمریکا سفارت یکی‌ دو تا کشور دیگه هم هست برای حفاظت از این سفافرت خونه‌ها هر چند وقت یک بار انجام می‌شه . خلاصه بعد از اینکه خیالمون راحت شد ، اون آقاهه گفت که ظاهراً مقبعره معمولا تاا ساعت ۵ بیشتر باز نیست و شروع کردیم راجع به مناطق دیدنی آنکارا صحبت کردن که ایشون اصرار زیادی داشت که Ankara Castle یا آنکارا قلسی رو حتما ببینیم ،چون من خودم به این جور مکان‌ها علاقهٔ زیادی دارم بلافاصله قبول کردم و از همون جای یه تاکسی‌ گرفتم و ایشون هم با گرفتن ۱۶ لیره از همونجا ما رو جلوی ankara castle پیاده کرد .

شک نکنید که اینجا یکی‌ از جاهایی که حتما باید برید ببینید ، فقط یه جوری برنامه ریزی کنید حدود ۱.۵ ساعت قبل غروب اونجا باشید تا هم تو روز و هم هنگام غروب و شب بتونید از بالای قلعه یه چشم انداز عالی‌ و زیبا از شهر آنکارا داشته باشید ، حتما هم برنامه ریزی کنید که شأم رو تو یکی‌ از رستورانهای اونجا بخورید و حتماً از غذاهای سنتی ترکی‌ امتحان کنید ،، ایشالا وقتی‌ رفتید آمریکا تا دلتون خواست میتونید KFC و مک دونالد و هانگری جاک و ..... چیزهای دیگه بخورید اما بهتون توصیه می‌کنم که ، دنر ، وافلی ، کوفته ، لاه معجون و بقیهٔ غذاهای سنتی‌ ترکیه حتما امتحان کنید مخصوصا امروز ما همون جای یه رستورانی رفتیم به اسم Nar که یه خورده از قلعه پایینتر بود و مدیرشم یه خانومه که تقریبا می‌تونه انگلیسی صحبت کنه ، اول که رستورانش یه نمایشگاه خیلی‌ جالبه از اشیای آنتیک و اینکه یه غذای ترکی‌ که من تا حالا نخورده بودم داشت به اسم manten که میشه گفت پاستا بود با گوشت و سسی که از ماست درست شده بود بهمراه سماق و نعنا و فلفل و سیر که خیلی‌ خیلی‌ عالی‌ بود ، پیشنهاد می‌کنم که حتما یه سر به اونجا و مخصوصا به اون رستوران بزنین ، قیمتشم واسه ۳ نفر غذای کامل و دوغ محلی و چای به همراه کلوچه سنتی دراومد ۴۲ لیره که مطمئن باشید به امتحانش می‌ارزد ،، آدرسشم اینه..

Nar antika evi & cafe

Atpazan sok. no.۳ kale Ankara

Nar همون انار خودمونه که تو فرهنگ ترکی‌ نشانه برکت و فزونی هستش و ضمنا داخل رستوران اینترنت پر سرعت هم داره راستی‌ یادتون باشه که حتما بگید ایرانی‌ هستید چون بیشتر میتونید باهاشون ارتباط بگیرید و مشترکات زیادی رو بین خودتون پیدا می‌کنید .

بد از برگشتن از ankara castle امدیم سمت خیابون مشروطیت و یه خیابون گردی حسابی‌ کردیم و بعد هم امدیم هتل ،، راستی‌ اینم بگم واسه کسانی که ساکن هتل پلازا هستن روبروی هتل حدود ۵۰ متر به سمت چپ یه اتو شویی هست که ما امروز لباسامنو که میخواهیم روز مصاحبه بپوشیم دادیم انجا اتو کرد چون تو راه و این چند روز حسابی‌ چروک شده بود ، قیمتشم از قیمتی که خود هتل می‌گرفت واسه این کار خیلی‌ ارزونتر بود .

یه نکته دیگه اینکه اگه از فروشگهای برند خرید می‌کنید ( البته بعضی‌ از فوروشگاهای دیگه هم می‌شه این کارو کرد ) حتما از فروشنده بخواهید که برگهٔ برگشت مبلغ تکس رو براتون صادر کنه تا تو فرودگاه بتونید یه مقدار از پول کلای خریدتنو پس بگیرد ،، البته بعضی‌ از اونا با اکراه اینکارو انجام میدان و بهونه‌ میارن ، ولی‌ شما اصرار کنید تا براتون صادر کنن ،، ما واسه این موضوع تو فروشگاه nike تو استانبول یه دعوا درست حسابی‌ کردیم با مدیر فروشگاه .

به زودی دوباره خدمت می‌رسم

فعلا شب به خیر
کیس نامبر **2014AS00053 برندهٔ اصلی‌ خانمم, جمعا ۳ نفر
رویت قبولی ۵ نوامبر ، ارسال مدارک ۱۱ نوامبر ، دریافت ایمیل همان روز ،سفارت آنکارا ,دریافت نامهٔ دوم ۱۷ مارس ،،مصاحبه نیمهٔ اول می ،
آپدیتها
۹may ،۱۳may، ۱۵may، ۱۲june ، ۲۲july، ۲۳july، ۲۵july، ۳۱july ، ۱aug ، ۴aug
۵aug ,۱۳ aug,۱۴ aug,۲۲aug, ۲۹aug,۱۵ sep,۱۶sep
سلام مجدد

۴شنبه صبح جاتون خالی‌ رفتیم مقبرهٔ آتاترک ، جای قشنگیه حتما دیدن داره ، اونجا تو موزه یه عکس از رضا شاه به همراه دستخط خودشون و یه شمشیر اهدائی دربار ایران به ایشون در انجا نگهداری می‌شه .

بعد از انجا هم رفتیم مسجد کجا تپه که اونم زیبا و دیدنی‌ بود بعد از ظهر هم رفتیم ankara froum outlet به نظر من جای مناسبی واسه خریده ، اکثر اجناس تک سایز و خارج از فصل با قیمت مناسب اونجا فروخته می‌شه ، لبشای زمستانیش و کاپشنهاش که قیمت خوبی‌ داشت .

میرسیم به ۵ شنبه و روز مصاحب

وقت مصاحبه ما ساعت ۸:۵۰ بود واسه همین حدود ۸:۱۵ از هتل درامدیم و ۱۵ دقیقه دیگه دم در سفارت بودیم که دیدیم یه عالمه آدم تو صف ایستادن و تعداد زیادی هم دختر و پسر ترک در سنّ مدرسه هم تو صف بودن ، ما هم ایستادیم و حدوداً بد از ۴۰ دقیقه تونستیم وارد اتاق بازرسی بدنی بشیم . یه چیز جالب که می‌خوام بگم اینه که ، تا حالا شده وقتی‌ دارید یه کاری رو انجام میدید یا یه جای رفتید که برای اولین باره اما همش فکر می‌کنید و این احساس رو دارید که قبلان انجا بودید یا اون کارو انجام دادید ؟

به این حالت در اصطلاح به زبان انگلیسی Dejavu میگن ،، باور کنید که از همون لحظه‌ی وارد شدن به اتاق بازرسی و وارد شدن به سالن و شماره گرفتن و تحویل مدارک ، پرداخت پول و .... هماشون مثل اینکه کاملا قبلان انجام شده بود و فکر می‌کنم که دلیلشم خوندن سفرنامه‌های دوستان قبلی‌ بوده باش و این باعث شد که یه آشنای کامل با روند این کار تو ذهن وجود داشته باشه .

من تقریبا تا حالا تو هیچ سفارتی واسه گرفتن ویزا با لباس رسمی‌ و یا کوت و شلوار حاضر نشده بودم اما یه بار که داشتم یه مبحث رو تو مهاجر سرا راجع به چگونگی لباس پوشیدن به هنگام مصاحبه برای دریافت ویزا رو میخوندم یه مطلب از یکی‌ از دوستان خوندم که بنظرام خیلی‌ درست اومد و آنهم این بود که ایشون گفته بودن که به هر حال شما برای یه قرار ملاقات اداری حاضر شده‌اید و یک قرار ملاقات اداری می‌طلبد که لباس مناسب آن توسط شما پوشیده شود و نه یه لباس به اصطلاح casual و غیر رسمی‌ و اسپرت ، به همین دلیل من هم با کوت و شلوار البته بدون کروات انجا حاضر شدم ، خانمم هم به همین صورت .

وقتی‌ وارد اتاق بازرسی شدیم چون من دستم پر بود از مدارک یه بطری آب که همراهمون بود و من قبلان یک جرعه از اون رو خورده بودم (ضمنا من سرما خورده بودم ) دادم دست دخترم که برام نگه‌‌داره ، اول که خانمم بازرسی شد و رفت جلوتر ایستاد و بعده نوبت دخترم شد که افسر بازرسی از دخترم خواست که در بطری رو باز کنه و از اون آب بخور ( به دلیل ملاحظات امنیتی و اینکه مطمئن باشن اون آبه) که ناگهان خانمم با صدای بلند و از دخترم خواست که این کارو نکنه( چون من قبلان از اون بطری خرده بودم و امکان سرایت سرماخوردگی وجود داشت) و به طرف عقب برگشت و بطری رو از دستش گرفت و داد به خودم ،، برای چند لحظه سکوت برقرار شد و مشخص بود که کّل گروه بازرسی منتظر عکس‌العمل من و بالطبع اقدام بر اساس اون عکس‌العمل بودن که با توضیح من در مورد سرما خوردگی و بقیه موضوع و نوشیدن آب توسط من تاحدودی خیالشون راحت شد ولی‌ اون آقا که موهای جگندمی داشت و قیافه شرقی که تا حدی هم فارسی‌ بلد بود نتونست تقات بیاره و تاا من از در می‌خواستم خارج بشم دوباره صدا کرد و به این بهانه که داخل آب هست ( که بود ) از من خواست که بطری آب رو داخل سطل‌ زباله بندازم و اونو داخل نبرم .

توصیه من واسه خانواده‌های بچه دار اینه که همراهشون چندتا بیسکویت و یا تکه‌ای نان واسه بچه‌هاشون داشته باشن چون ممکن روند طولانی مصاحبه (۲/۵ تا ۳ ساعت ) باعث اذیت شدن و گرسنگیه بچه‌ها بشه .

وارد سالن که شدیم خانمی که بعد از در سمت چپ نشسته بود و شماره میداد ازمون پرسید که میخواهید مصاحبه فارسی باشه که ما گفتیم بله ،حتا زیر برگهٔ شمارمونم نوشته بود فارسی‌ ولی‌ نمیدونم چرا تو هیچ مرحلهای ، نه موقعی که بار اول صدامون کردن واسه دادن مدارک ، نه موقع دادن پول و نه موقع مصاحبه هیچکی باهامون فارسی صحبت نکرد و تمام مراحل به زبون انگلیسی بود ،، البته این یه حسن هم داشت و اینکه خیلی‌ زود کارمون انجام شد و حدود ساعت ۱۱ بود که از سفارت امدیم بیرون در صورتیکه کسانی که قبل از ما بودن هنوز نوبت مصاحبشون نشده بود .خلاصه اینو بگم که اصلا نگران مصاحبه به زبون انگلیسی نباشید ، من خودم خیلی‌ نگران بودم که نکنه به اصطلاح تو بیان موضوعات نتونم آفیسر رو قانع کنم و سؤ تفاهم به وجود بیاد و ضمنا چون خانمم نفر اصلی‌ بود و ایشون به زبان مسلط نیست اشکالی به وجود بیاد ، ولی‌ آفیسر انگلیسی رو خیلی‌ آرامتر و ساده تر از خود ما صحبت میکنه و جای هیچ نگرانی‌ نیست .

مرحلهٔ اول که صدامون کردن خانمی که پشت شیشه بود یه سری از اصل مدارک مثل دیپلم خانمم ،فرم اطلاعات تماس و برگهٔ PTT رو ازمون گرفت ،، فکر کنم قبلان گفته بودم که چند روز قبل از سفرمون به ترکیه یه ایمیل اومد که تو اون علاوه بر اینکه یه سری مدارک رو ازمون خسته بود که روز مصاحبه آماده کنیم یه travel history و یه پلیس چک هم از استرالیا خواسته بود که اصلان امکان تهیهٔ پلیس چک تو این فرصت کم نبود و از انجای که من قبلا خونده بودم که فقط واسه اقامتهای یک سال و به بالا این مدرکو میخوان ، همراه خودم یه پرینت از اون صفحهٔ DV check list گرفتم و اون قسمتی‌ رو که ذکر شده بود این مدرک واسه اقامت یک سال و به بالا لازمه رو های لایت کردم و تحویل خانم آفیسر دادم ، جالبه که ایشون مثل اینکه تاا حالا هم چین چیزی ندیده بودن ، اول پرسید که اینو از کجا اوردی؟ وقتی‌ گفتم از تو سایت خودتون پرینت گرفتم ، تلففنو برداشت و با یکی‌ صحبت کرد و بعد از چند دقیقه اومد و این‌دفعه travel history رو خواست که اونو هم من شب قبل رو دو تا کاغذ A۴ نوشته بودم تحویلش دادم ( دستی‌ هم نوشته بودم ) بعد از دادن مدارک ازمون خواست که بریم بشینیم تا صدامون کنن بعدش دوباره صدامون کردن واسه انگشت نگاری که یه خانم خیلی‌ خوش اخلاق بود ، دوباره رفتیم نشستیم و این‌دفعه واسه پول دادن صدا کرد بعد از حدود ۴۵ دقیقه صدامون کردن واسه مصاحبه همونطور که گفتم ما منتظر مصاحبهٔ فارسی بودیم که خانم از همون اول شروع کرد به انگلیسی صحبت کردن و چون خانمم انگلیسی نمیدونست من جواب دادم که ایشون پرسید چرا خودشون جواب نمیده که من گفتم ایشون انگلیسی بلد نیست ، پرسید پس چرا درخواست مصاحبهٔ فارسی ندادید که گفتم دادم و حتا شماره‌رو هم که پایینش نوشته بود فارسی‌ نشونش دادم ، خلاصه که کاشف به عمل اومد ایشون فارسی‌ بلد نیستن و فقط تعدادی از افیسرها به فارسی تسلط دارن به هر حال تصمیم گرفته شد که همون رویه رو ادامه بدیم بعد از انجام مراسم قسم خوردن و دست راست رو بالا گرفتن اول از خانم شغلشو پرسید که گفتیم خانه دار و بعد مدرک تحصیلیشو که دیپلم بود و بعد در مورد من که شغلت چیه ؟ از اول شغلت این بده؟ که گفتم بعد از خدمت بله تاا حالا این بده. آفیس: کجا خدمت کردی؟ من: سپاه آفیس: تو کدوم قسمت ؟ من: ترابری آفیس: این مسافرتارو واسه چی‌ رفتی‌ ؟ من: ........آموزش آفیسر: این کار الان تو ایران انجام می‌شه ؟ من: ....... آفیسر: مدرکی‌ واسه گذروندن این دوره‌ها داری؟ من : بله ... نشونش دادم آفیسر: تا حالا آمریکا بودی؟ من: نه آفیسر: پس این مدارکو از کجا اوردی؟ من : از تو نمایندگیهای آموزشی‌ این سازمان تو اروپا آفیسر: تاحالا پیشنهاد کاری واسه این موضوع داشتی ؟ من: بله از طرف مراکز دولتی هم بوده؟ من: از طرف اونها هم بوده آفیسر: قبول کردی ؟ من: نه آفیسر: چرا قبول نکردی ؟ من: درآمدش به نسبت وقت گیر بودنش جالب نبود آفیسر: اگه درآمدش خوب بود قبول میکردی؟ من : شاید ،، بله قبول می‌کردم آفیس: تو آمریکا میخواهی‌ چی‌ کار کنی‌ ؟ من: هنوز تصمیم نگرفتم ، شاید تو همین زمینه شروع به فعالیت کنم

آفیسر : خوب مدارک شما کامله ،، خانم و کودکتون میتونند بعد از روز ۲ شنبه واسه گرفتن ویزاشون به دفتر PTT مراجعه کنن روند صدور ویزا شما هم حدود ۲ ماه به جهت بررسی زمان میبره

من: ما امشب واسه برگشت بلیط داریم ضمنا مگه نمیدونید خانمهای ایرانی‌ بدون همسرانشون هیچ جا نمیرن ( البته با شوخی‌ و خنده گفتم) آفیسر: اوکی ، میتونید صبر کنید تاا ویزا شما هم صادر بشه و اون موقع هر کدوم از شما که خواست می‌تونه بیاد و ویزای بقیه رو هم بگیره . فقط این موضوع رو توجه کنید که ظرفیت صدور ویزا واسه ما محدوده و ما بعد از sep عملا هیچ ویزای صادر نمی‌کنیم و ممکنه که ظرفیت صدور ویزا حتا قبل از این تاریخ هم به اتمام برسه .

من: می‌تونم بپرسم که تا حالا چند تا ویزا برای DV ۲۰۱۴ صادر شده؟

آفیسر : ما از این موضوع کاملا بی‌خبر هستیم ، سیستم به طور خودکار و ناگهانی اعلام میکنه که ما دیگه مجاز به صدور ویزا نیستیم و هیچکس از موضوع خبر نداره . من: ترجیح من اینه که مدتی‌ صبر کنم تا شاید روند بررسی کوتاه بشه و همگی‌ با هم واسه دریافت ویزا به اینجا بیایم

آفیسر: من هم امیدوارم ،، ضمنا میتونید با استفاده از این شماره و از طریق این سایت وضعیت خودتونو پیگیری کنید

راستی‌ ما حدود ۳ تا پوشه مدارک و ترجمه همراه خودمون برده بودیم هیچ کدومشو نخواست .

ترجمه‌های سند ازدواج ،کارت ملی‌ ، شناسنامه ، دیپلم ، کارت پایان خدمت ، کپی‌های گذرنامه و حتا نامهٔ تمکن مالی‌ رو اصلا ازمون نخواست . این وقت گذاشتن واسه جمع‌آوری اونا و هزینهٔ ترجمشون یه طرف و حمل و نقل کردنشون و اینکه هی‌ مواظب باشیم که چیزی از قلم نیفتاده باشه یه طرف که هیچ کدومش به کارمون نیومد .

اینم از سفر نامهٔ من و خانواده

خداحافظ دوستان و سلام به تاپیک کیلیرنس ۲۰۱۴
کیس نامبر **2014AS00053 برندهٔ اصلی‌ خانمم, جمعا ۳ نفر
رویت قبولی ۵ نوامبر ، ارسال مدارک ۱۱ نوامبر ، دریافت ایمیل همان روز ،سفارت آنکارا ,دریافت نامهٔ دوم ۱۷ مارس ،،مصاحبه نیمهٔ اول می ،
آپدیتها
۹may ،۱۳may، ۱۵may، ۱۲june ، ۲۲july، ۲۳july، ۲۵july، ۳۱july ، ۱aug ، ۴aug
۵aug ,۱۳ aug,۱۴ aug,۲۲aug, ۲۹aug,۱۵ sep,۱۶sep
سلاااام به همگی دوستان عزیزم مهاجرسرایی که تو این مدت با اطلاعاتشون خیییلی به من کمک کردن،انشالا خدا به همگی تون کمک کنه و بهترینها واستون اتفاق بیافته.
من دیروز توی سفارت آنکارا مصاحبه داشتم.سفرنامه ی بچه های امسال و برندگان 2013 خیلی از استرسمو کم کرده بود،شب قبلش نشستمو همشونو خوندم و فهمیدم از اون غولی که من تو ذهنم ساختم خبری نیست.
شرایط کیسم: دانشجو، مونث، مجرد،بدون سابقه ی کاری،با حدودا 60 میلیون تمکن مالی
صبح ساعت 7:30 توی صف سفارت،گیت 4،ایستادیمو حدودا ساعت 8 یکی یکی بعد از بازرسی کیف و اطمینان از اینکه هیچ وسیله ی الکتریکی ای همراهمون نیست وارد سالن شدیم.اول کنار در یه خانومی ایستاده بودن که فارسی رو مثل خودمون خیلی راحت حرف می زدن،پاسپورتمون رو می دیدن و یه شماره به هر نفر می دادن که تا اخر با همین شماره بود که به باجه های مختلف می رفتیم،زبان مصاحبه رو هم همینجا انتخاب می کردیم که من فارسی رو انتخاب کردمو پایین شماره م درج شد فارسی.کم کم خیلی سالن شلوغ شد،اکثرا ترک بودن و تعداد ایرانیها شاید 10 نفر می شد که از این تعدادم فقط من و یه خانوم دیگه لاتاری بودیم،بقیه همه یا نامزدی یا گرین کارت.ولی همین که کنار هم نشسته بودیمو می گفتیمو می خندیدیم باعث شد زمان رو زیاد حس نکنیم.حرف می زدیمو چشممون همش به تابلو بود که هر وقت زنگ می زد ببینیم شماره ی ما اعلام شده یا نه؟
باجه ی اول تحویل اصل مدارک بود،من هنوز دانشگاهم تموم نشده واسه همین ازم اصل مدرک دیپلم و اصل پیش دانشگاهی رو گرفتن،همراه با مدارک مدیکالم که همونطور که دوستان گفته بودن سی دی و فرم 3025 رو ازش جدا کردو بهم برگردوند ازم پرسید ادرس توی امریکا ننوشتی چرا؟گفتم هنوز آدرس ندارم،بعدا می نویسم بهتون می دم.مرحله ی بعدی انگشت نگاری بود،4 تا انگشت دست راست و دست چپ جدا و دو تا شصت با هم.بعد از یه مدت نسبتا طولانی هم نوبت به مصاحبه رسید،یه آقای جوون عینکی که من همینطور که به سوالاش جواب می دادم یاد سفرنامه های بچه ها می افتادمو فکر می کردم اقا خوش تیپه اقا خوشتیپه که می گفتن اینه؟ Big Grin
اول ازم خواست دست راستمو بالا ببرمو قسم بخورم که همه ی چیزهایی که توی فرمم نوشتم راسته،اینو گفتو ساکت شد ولی من برو بر نگاش کردم که چرا ساکت شد؟؟؟؟بعد تازه یادم افتاد باید بگم قسم می خورم Big Grin قسمو که خوردم سوالاش شروع شد.
- شما لیسانسین؟
من: بله،ولی هنوز دانشجو هستم
-این پول( تمکن مالی) از کجا آوردی؟
من: پدرم بهم دادن،خانواده م حمایتم می کنن
- پدرت چیکاره ست که تونسته این پولو بریزه به حسابت؟
...
- توی امریکا می خوای کجا بری؟
من: ( وقتی منتظر بودم کیسای نامزدی می گفتن خیلی مهمه که ببینن شما برنامه دارین،پس جواب سوالاشونو با منو من جواب ندین،قاطعانه حرف بزنین) قاطعانه گفتم تگزاس!
-تا حالا به امریکا رفتی؟
من:نه
-تا حالا به عراق رفتی؟
من : نه
-شما باید به ما یه آدرس توی امریکا بدین،آیا می تونین تا قبل از ساعت 12 ظهر امروز یا 12 ظهر فردا این آدرس رو واسه ی ما بیارین؟چون اگر نیارین مجبورین دوباره برین ایران و برگردین انکارا که اصلا این موردو بهتون پیشنهاد نمی کنم،و همزمان برگه ی صورتی رو از زیر شیشه رد کرد بیرون!!!
من خیییلی به اینکه یه ضرب بگیرم مطمئن بودم،ولی تا برگه صورتی رو دیدم سنکوپ کردم!گفتم نههههههه وایسین همین الان میارم براتون،یه کارت سفید همراه با پاسم بهم داد که دوباره اجازه بدن وارد سفارت بشم،ساعت 11 بودو شانسی هم که آوردم هتل ما دقیقا روبروی سفارت،دویدم سمت هتلو آدرس یکی از بستگانو که همینطور الکی واسه خالی نبودن عریضه همراهمون آورده بودم نوشتم توی دفترچه م.اصلا نمی دونم چرا از من آدرس توی آمریکا خواست،تا اونجایی که شنیده بودم ما تا رسیدن به خاک امریکا فرصت نوشتن آدرسو داریم،منم هیچ حرفی از داشتن کسی رو اونجا دارم نزده بودم.خلاصه که همراه داشتن آدرس به اندازه ی برنده شدن تو لاتاری واسه من خوش شانسی محسوب می شد.دوباره وارد سفارت شدمو فرم صورتیمو تحویل همون خانوم فارسی زبانه که دم در بود دادم،ادرس رو توش نوشتمو پاسمو تحویل دادم تا چند روز دیگه پاس رو همراه ویزا از پستخونه بگیرم. Smile

پس نوشت: یادم رفت در مورد مدیکالم اول بنویسم بعد در مورد مصاحبه،واسه همین الان می نویسم.من روز دوشنبه نوبت مدیکال داشتم،نوبتم ساعت 10:30 بود ولی 8:45 دقیقه تو مطب نشسته بودیم تا منشی بیاد.!عکس چاپ شده های خودمو ازم نگرفت،همونجا با وبکم یه عکس ازم انداخت.رفتیم طبقه ی 5 واسه ازمایش خون و عکس قفسه ی سینه که 47.5 دلار بابتش پول گرفتن و بعد رفتیم دوباره طبقه ی 4 واسه معاینه.کارت زردمو من از پاستور گرفته بودمو تکمیل بود.البته من نه ابله مرغون گرفته بودم و نه مسلما واکسنشو زده بودم.خود دکتر اونگان معاینه م کرد،خداییش اصلا خشن و بد اخلاق نبود،جدی ولی متین بود،باهام انگلیسی حرف زدو پرسید تا حالا عمل جراحی داشتم؟لنز می زنم؟قدو وزنم چقدره؟بعدم گفت برو روی تخت بخواب و وضعیت تنفسیمو چک کرد،یه واکسنم بهم زد که نمی دونم چرا اصلا واسم سوال پیش نیومد بپرسم اقا این واکسن چیه؟؟؟ Tongue خیلی بدیهی بود واسم که آبله ست دیگه.بعدش رفتم اتاق بغلی که منشیش بودو خوشحال بودم که یه واکسن خوردمو هورااا هزینه مدیکالم الکی زیاد نشد که خانوم منشی گفت 250 تا می شه،خوشحالیم از بین رفت Tongue
فرداشم ساعت 3 جواf مدیکالمو گرفتمو تماااام
نکته: من تمکن مالیم رو چون توی بانک ملت حساب داشتم از همون بانک ملت گرفتم،یک هفته حدودا 60 تومن تو حسابم بود،بعد یه پرینت موجودی حساب 6 ماهه گرفتم و خودم روی اخرین موجودی حساب رو هایلایت کردم،مشکلی ام پیش نیومد،با اینکه ماههای قبلش خبری از این عددو ارقام نبود Tongue
نکته های گردشگری برای آنکارا:
توی یکی از سفر نامه ها خوندم که چه شکلی می شه رفت IKEA ،ایکیای انکارا دومین ایکیای بزرگ کل اروپا محسوب می شه و رفتن بهش خارج از لطف نیست چون قیمتاش خیلی مناسبه و جنساشم که دیگه معروفه دیگه.با تورو لیدر بخواید برید 35 دلار می شه،ما به راهنمایی یکی از بچه های همین مهاجرسرا که یادم نیست کی بود ولی واااقعا دستش درد نکنه بابت این راهنماییش،با اتوبوس رفتیم.سر میدان کیزیلای سوار اتوبوس شماره 340 اگو بشید،اخرین ایستگاهش IKEA هست،با همین اتوبوسم می تونین برگردین سر جای اولتون که کیزیلای باشه،یه نیم ساعت 40 دقیقه ای راهه.
اینجا شلوغ پلوغ بود به خاطر پاره ای از مسائل،دیروزو امروز شعار و سنگ و پلیس و ماشین ابپاشی بود که رد می شدو یه کم هیجان انگیزو خطرناک بود.زیاد توی تجمعاتشون نرین بهتره،اش نخورده و دهن سوخته می شین.
مسجد کوجا تپه و قلعه ی انکارا رو هم که دیگه همه گفتن،منم می گم با اینحال،خیلی قشنگه حتما یه سر بزنید.
دیگه حرفی ندارم ،فقط دعا کنید زود پاس و ویزای من بیاد،کم کم داره انکارا واسم حوصله سر بر می شه.
به امید ویزای یه ضرب و همای سعادت واسه تک تکتون
شماره کیس:2014AS000054XX / تاریخ روئت قبولی در سایت:2MAY / تاریخ ارسال فرمهای سری اول:22MAY / سفارت: انکارا / تاریخ مصاحبه: 14 می / ویزای یک ضرب / مقصد:واشینگتن دی سی!
مرد.مجرد.معاف.لیسانس.شغل آزاد.آنکارا.ویزا یه ضربBig Grin

سه شنبه صبح با یک ساعت تاخیر با پرواز ماهان ساعت10:30رسیدم آنکارا.لیدر دم در خروجی منتظر بود ولی چون گفت حدود 30 تا مسافر دیگه داره وباید منتظر اونها بمونه رفتم اتوبوس 442رو سوار شدم تا کیزیلای که ایستگاه آخر بود(5لیر) بعد یه تاکسی گرفتم تا مطب دکتر(15لیر).حدودا11:45رسیدم مطب دکتر.
از اونجایی که وقتم ساعت 12بود خوش موقع رسیدم.با راهنمایی منشی و دیگر دوستان ایرانی مراحل مدیکال رو انجام دادم حدودا 2 ساعتی شد.50دلار +300تاهم بابت 3 تا آمپول کلا 350 تا دادمSad
واکسن ها رو تو ایران زده بودم البته تست آنتی بادی رو حتی نگاه نکرد.دو تا ایرانی دیگه بودن یکی 180ویکی 230 بابت واکسن دادن!!
10 لیر دادم تا هتل اتاپ بلوار که از قبل رزرو شده بود توسط آژانس از ایران شبی 45 دلار
به نظرم هتل معمولی رو به خوب بود فاصلش تا سفارت 10 دقیقه و تا مطب 20 دقیقه پیاده ست.
فرداش 4شنبه ساعت 3 رفتم جواب مدیکال رو گرفتم.
پنج شنبه صبح بعد از صبحانه 7:30با دو دوست دیگه از هتل زدیم بیرون .یه چند دقیقه تو صف سفارت وایسادیم حدود 8:10 رفتیم تو.زبان فارسی رو انتخاب کردم و یه شماره بهم دادن.بعد از حدود 5 دقیقه شمارم اعلام شد به ترتیب اصل این مدارک رو ازم خواست
پاسپورت
لیسانس
شناسنامه
معافی
مدارک مالی(سند خونه و ماشین .البته گفتم که اصل نامه بانک رو قبلا فرستادم)
نامه پلیس کلیرینس از انگلستان (آخه یک سال اونجا بودم چند سال قبل)
لیست سفرهام( رو یه کاغذ آ4معمولی نوشته بودم زیرشم امضا)
بعد دوباره نشستم تا نوبت انگشت نگاری بشه بعدشم نوبت پول(330دلار)
حدودا ساعت 11بود که نوبت مصاحبه شد یه آقایی به نظر آمریکایی حدود 35 سال بعد سلام و صبح بخیرسوالها شروع شد
کجا کار میکنی؟
محل کارت شخصیه یا دولتی؟
محل کارمتعلق به خودته؟
انگلیس چیکار میکردی؟
زبان انگلیسی رو دوست داری؟(به انگلیسی)
ازدواج نکردی؟
چرا معاف شدی؟
مالزی کجا رفتی؟
تو کوالا لامپور کجا ها رفتی؟
بعدشم گفت "خوب من ویزای شما رو صادر میکنم" بعدشم برگه سفید
راستش باورم نمیشد چون اکثر لاتاریها اون روز کلیر خوردن یه خانواده 4 نفری یه خانواده 3 نفری با یه خانم مجرد که همه فکر میکردن یه ضرب بگیره.البته تا اونجایی که من میدونم یه آقای مجرد دیگه هم یه ضرب گرفت اون روز.قسمت همتون بشه امیدوارم
جمعه حدودا ساعت 4وضعیتم از adminstration proccessبه issued تغییر کرد ولی متاسفانه چون پستی رو که خود سفارت معرفی کرده بود رو انتخاب کرده بودم و شنبه ها تعطیل بود پروازم رو 2روز عقب انداختم و دو شنبه ویزاو رو گرفتم.دوستانی که پست yeneshierرو انتخاب کرده بودند همون شنبه ویزاشون اومد

در آخر این نکته رو بگم که من فکر میکنم ویزا دادن یا ندادن یه ضرب دست آفیسره.ولی از اونجایی که ایشون هم یه مافوق داره تو یه روز نه همه رو یه ضرب میده نه همگی رو کلیر
مثلا در مورد من یه چند ثانیه ای به دو برگه صورتی و سفید نیگاه کرد و من حس کردم یهو تصمیم گرفت که سفید رو به من بده(با تشکر فراوان از ایشان) Tongue
واضافه کنم که لطفادر هیچ مرحله ای استرس نداشته باشید چون اگر دارید اینرو میخونید از بچه های مهاجر سرا هستید و مراحل رو تا مقدار زیادی از اینجا یاد گرفتید بقیه چیزا رو هم که اونجا طیق راهنمایی های دوستان در اونجا متوجه میشید.من خیلی استرس داشتم تو سفارت ولی لحظه آخر گفتم هر چه باد ا باد وخودم رو ریلکس کردم.فکر کنم این تو مصاحبه خیلی کمکم کرد
من حدود دو ماهه پیش با مهاجر سرا آشنا شدم ولی اطلاعاتی که در این مدت از این سایت به دست آوردم به مقدار زیادی کمکم کرد.از راهنماییهای تمامی دوستان و پیشکسوتان در این سایت ممنونم.امیدوارم خیرو خوشی همراه تمامی این دوستان و کسانی که با اطلاع رسانی صحیح و خالصانه کمک رسان بقیه هستند باشد.
سفرنامه دوم ما
کلیات
ما روز ۳۱ می، بعد ۲۳۵ روز کلیر شدیم. برای دوشنبه ۱۰ جون صبح بلیط رفت گرفتیم به مقصد آنکارا. تصمیم گرفتیم که آنکارا نمونیم و کمی ترکیه رو بگردیم و چند تا از دوستان هم بهمون ملحق شدند و این کار رو کردیم. منطقمون هم این بود که توی آنکارا باید شبی ۸۲ دلار پول هتل ( آنکارا پلازا) می‌دادیم. غذا هم که همه جا یکسانه قیمتش. اگر بری شهرهای دیگه با حدود ۵۰ دلار هم می‌شه هتل خوب گرفت، پس بریم سفر.
برای این کار ما دو تا برنامه ریختیم. اول این که بریم آنکارا و وقتی کارهامون تموم شد با اتوبوس بریم کاپادوکیا و سه روز اون‌جا باشیم. یک روز بریم قونیه و دو روز هم بریم اسکشهیر و بعد برگردیم آنکارا و پاس‌هامون رو بگیریم. در نهایت به این نقشه عمل نکردیم چون هزینه‌ش هم از نقشه‌ی دوم حدود یک میلیون گرون‌تر می‌شد و نقشه‌ی کمی سختی هم بود برای وقتی که باید با وسایل عمومی سفر کنید.
برنامه‌ی دوم این بود که بریم آلانیا و یک آپارتمان اجاره کنیم در یک ریزورت و یک هفته بمونیم و بعدش هم برگردیم آنکارا. این نقشه رو عملی کردیم و بسیار هم خوش گذشت. حالا زیاد به جزئیات نقشه‌مون اشاره نمی‌کنم که طولانی نشه ولی اگر کسی خواست در مورد هر دو پلن اطلاعات کاملی جمع کردیم و می‌تونیم در اختیارش قرار بدیم.

پرواز و هتل
پرواز رو از الی گشت به صورت آنلاین خریدیم. پروازمون تابان بود. به قیمت ۵۳۴ تومن رفت و برگشت برای هر نفر که البته قیمت چارتره و می‌تونین از سایت الی گشت مستقیم بخریدش. بعد چند روز خودشون بلیط رو صادر می‌کنن. اگر می‌خواین روی بلیط ارز مسافرتی بگیرید حتمن زنگ بزنید که بلیط مهرشده براتون پیک رایگان کنن. هواپیما بوئینگ بود و یک سومش هم خالی بود در هر نوبت. پرواز رفت عالی بود البته پذیرایی بسیار ساده بود و پرواز برگشت کمی تکون داشت که برای هر هواپیمایی ممکنه پیش بیاد. به نظرم به قیمتش می‌ارزید. هتل رو هم از راهواری گرفتیم دوباره، آنکارا پلازا شبی ۸۲ دلار. ابتدا دو شب هتل گرفتیم و بعدش دو شب دیگه از داخل همون آنکارا با تماس با آقای راهواری تمدیدش کردیم. آقای راهواری بسیار راحت این‌کار رو برامون انجام دادن. اینترنتی پول به حسابشون منتقل شد و تمام. در مجموع باز هم راضی بودیم.
فقط این که راهواری هتل دیگه‌ای هم داره به نام دریم لایف که ارزون‌تره (شبی ۶۴ دلار) و ما رفتیم و اتاقش رو از نزدیک دیدیم که خیلی خوب بود. روبروش هم یک سینمای ۱۳ سالنه بود. نزدیک مسجد کجاتپه و خیابان مشروطیت هم بود. احتمالن ضرر نمی‌کنید اگر امتحانش کنید.

دکتر
پرواز ما از تهران ساعت ۹ صبح بود با تاخیر ده دقیقه‌ای. دو ساعت و نیم پرواز کردیم و ساعت ۱۰ به وقت آنکارا رسیدیم و ساعت ۱۰ و نیم از فرودگاه خارج شدیم. اول تصمیم داشتیم با اتوبوس‌های ۴۴۲ اگو بریم کیزیلای که پنج لیر می‌گیرن ولی وقتی ما رسیدیم هنوز اتوبوس خیلی خالی بود و راننده بهمون گفت حداقل یک ساعت طول می‌کشه که پر بشه. پس تاکسی گرفتیم و ۸۵ لیر دادیم تا دم دکتر و با چمدونامون رسیدیم به مطب دکتر اونگان. دلیل عجله‌مون هم این بود که می‌خواستیم فرداش جوابمون رو بگیریم و ببریم سفارت. قبل ۱۲ ظهر دکتر بودیم و با وجودی‌که وقت هم نگرفته بودیم ولی منشی‌اش مهربانی زیاد کرد و سریع کارهامون رو راه انداخت و دوباره ایکس ری و آزمایش خون و بعدش هم که دکتر ویزیتمون کرد. همون سوالای سری قبل رو مجدد پرسید و با این که براش عجیب بود که برای تمدید مدیکال داریم می‌آیم ولی باز طبق سنت همیشگی‌ش یک دونه واکسن کزاز به من زد. با این که ۸ ماه پیش همین واکسن رو زده بودم و دکتر هم ایرادی هم نگرفته بود. کمی باهاش بحث کرده بودم که بابا من دفعه‌ی قبل زدم این واکسن رو ولی خب فایده نداشت. امیدوارم به زودی روش سفارت برای دکتر معتمدش عوض شه و از خانواده‌ی اونگان عبور کنن. به هر جهت به جای ۲۹۷ دلار ۳۶۷ دلار دادیم (۲۹۷ تا اجباریه و ۷۰ تا برای کزازه) و اومدیم بیرون و قرار شد فردا ساعت ۱۱ جواب رو بگیریم.
نکته جالب هم این بود که دکتر جون ظاهرا خیلی پول‌هایی که ازمون گرفتن بهشون مزه کرده و مطب رو خیلی زیبا بازسازی و بزرگ کرده بودن Big Grin
بعد از این‌که کارهای دکتر تموم شد رفتیم در همون پارک بغل و یه ساندویچ سوسیس سفارش دادیم اما خب خیلی سوسیس متفارتی بود و داخل ساندویچ مملو از یه جور سالاد شبیه سالاد الویه بود. ما خوشمون نیومد اما قیمتش معقول بود.

سفارت
فردای همون روز ساعت ۱۱ و ربع از هتل با تاکسی که هزینه‌ش شد ۷ لیر رفتیم دکتر و مدارک رو گرفتیم و پیاده رفتیم سفارت. دم سفارت گفتیم اومدیم مدارک بدیم و بعد از دیدن مدارک پزشگی و برگه‌ی صورتیمون به سادگی راهمون دادن و رفتیم پیش همون خانوم ایرانی که دم در مدارک رو از همه می‌گیره و او هم مدارک رو ازمون در عرض پنج دقیقه تحویل گرفت و گفت تشریف ببرید. هیچ پیچیدگی نداشت. توصیه می‌کنم به بداخلاقی اون خانوم پا ندید و سعی کنین با مهربونی و لبخند باهاش صحبت کنین تا کمی نرم بشه و اخم نکنه.

تغییر PTT
ما چون می‌خواستیم بریم آلانیا لذا پستمون رو به اون‌جا تغییر دادیم و پرینت جدید رو هم تحویل خانم ایرانی دادیم در حالی‌که قسمت تغییریافته رو مشخص کرده بودیم و مشکلی هم نبود. روش تغییر پی‌تی‌تی توی امضامون هست.

آنکارا
چون سری قبل یک هفته آنکارا بودیم و تا جمعه باید می‌موندیم تا دوستانمون بیان و بریم سمت جنوب کشور پس خیلی کار عجیب غریبی نکردیم. شب‌ها می‌رفتیم رستوران و بار و یک روز هم رفتیم انیت کبیر که همون مقبره‌ی آتاترکه (از کیزیلای متروی سبز رو سوار بشید و ایستگاه تندوگان پیاده شید. اون‌جا سئوال کنید) که ارزش یک‌بار دیدن رو داره و معماریش هم دیدنیه. یک موزه هم داره که حتمن یک جوری زمانتون رو تنظیم کنین که بتونین حداقل دو ساعت رو توش بگردید. مقبره و موزه ساعت ۵:۳۰ عصر تعطیل می‌شن و مجانی هم هستن. من آرایشگاه هم رفتم از فرط بیکاری که ۵۰ لیر برامون آب خورد. خلاصه سعی کردیم خوش بگذرونیم. به نظرم علاوه بر خیابون مشروطیت باید نگاه ویژه‌ای هم داشت به خیابان تونالی هلمی چون شب‌های اون جا هم بسیار زنده است. ما از جلوی آنکارا پلازا همون خیابون بستکار رو گرفتیم و تا تهش رفتیم تا رسیدیم به تونالی هلمی. این مسیر پر از کافه و بار و رستورانه و خیلی جالبه. یک روزدیگه هم رفتیم سینما، ایکس من جدیده رو به صورت تری دی دیدیم به قیمت نفری ۱۳ لیر و خیلی هیجان‌انگیز بود. سینما دقیقا روبروی هتل دریم لایف بود در خیابان مشروطیت. خیابان هاتای. اسمش هم گمونم Buyuklufener بود. این سینما تنها سینمای داخل شهر بود که به انگلیسی فیلم رو نشون می‌داد و ساعتش به ما می‌خورد وگرنه در آنکامال هم سینمای سه‌بعدی هست که باید حتمن پیش از رفتن سئانسش رو چک کنید.
خواستیم باغ‌وحش هم بریم که متاسفانه نشد چون در حال تعمیرش بودن و چه خوب شد که چند جا پرسیدیم و در مغازه‌ی ایوروشه خانم فروشنده گفت که الان تعطیله.
در متروی کیزیلای یه مرکز خرید بزرگه. در واقع مغازه‌های بسیار ارزون فروش که لابه‌لای اجناسشون چیز خوب هم پیدا می‌شه و ما بعد از برگشتن از مقبره آتاترک اون‌جا کلی چرخیدیم.
در مورد خوردنی هم ما از جاهایی که رفتیم و خوب بود یکیش پایین تر از آنکارا پلازا بود که وارد خیابون اصلیه که می‌شدیم دو قدم پایین‌تر یک کبابی بود که خوب بود و ارزون. این کبابی نبش خیابون تونوس بود قبل از تونل. سمت راست هتل هالیدی این می‌شد.
یک جایی باربکیو مرغ هم خوردیم در خیابون آکای که خوب بود و چسبید و در همین سفرنامه‌های آنکارای بچه‌های سال‌های قبل بهش اشاره شده بود. بالاتر از هتل الیت در خیابان آکای. یعنی رستوران شب‌های تهران رو رد کنید و خیابون بعدی رو بپیچید سمت چپ و این باربکیو مرغ رو می‌بینید. این از معدود غذاهایی بود که خیلی حجمش زیاد و پر و پیمون بود.
کافه Zula هم رفتیم چسبیده به همین رستوران شب‌های تهران که عالی بود. خیلی فضای قشنگی داشت و پاستاش هم خوشمزه بود. کافه Su’dem هم رفتیم و فوتبال توش دیدیم که همین باربکیو مرغ رو می‌اومدیم پایین می‌رسیدیم به اولین خیابون سمت چپ وارد می‌شدیم و به این کافه‌هه می‌رسیدیم. ما از فضاش خیلی خوشمون اومد. بقیه جاهایی که رفتیم رو راستش خیلی آدرس دقیق ندارم که بگم ولی تقریبا با اطمینان می‌گم که وارد هر رستوران یا کافه‌ای بشید زیر استاندارد نخواهد بود. فقط حتمن یک نگاهی به منوی رستوران بندازید اگر پول زیادی با خودتون نبردید.
نکته دیگه این که هر کافه و رستورانی رفتیم برامون Complimentary آوردن که طبعا مجانی بود. از ترشی و سالاد بگیرید تا ظرف میوه. خیلی نترسید اگه دیدید چیزی رو سفارش ندادین و براتون آوردن. می‌تونید بپرسید مجانیه یا نه.

سفر داخل ترکیه
اول این که اگر کپی پاسپورتتون یا گواهینامه بین‌المللی داشته باشید کفایته. بدون پاسپورت سفر کردن ایرادی نداره و هیچ کجا هم پلیس جلوی ما رو نگرفت که مدرک شناسایی‌مون رو ببینه اما برای احتیاط حتمن یکی از مدارک بالا یا هر دو رو همراه داشته باشید.
روز جمعه صبح دوستان ما ماشین رسیدن به آنکارا. در فرودگاه ماشین اجاره کرده بودن (قبلا این کار رو کرده بودن و فقط تو فرودگاه تحویل گرفتنش) به قیمت ۳۸۰ لیر برای یک هفته. یک فیات لینه‌آ بهمون داده شد که صفر کیلومتر بود (اغراق نمی‌کنم. ۲۰ کیلومتر کار کرده بود فقط) و ماشین خیلی هم بزرگ و راحت بود و ما کل دیزلی که در طی یک هفته به این ماشین در طی ۱۴۵۰ کیلومتر رانندگی زدیم شد ۳۶۰ لیر. به نظرم برای تعداد بالا اجاره‌ی ماشین خیلی می‌صرفه و بسیار هم خوش می‌گذره و سفر اجباری آنکارا رو از یک سفر کاری بی‌مزه تبدیل می‌کنه به یک سفر خوش‌گذرونی.
خلاصه جمعه ظهر رفتیم سمت آلانیا. از قونیه گذشتیم و بعدش هم یک مسیر بی‌نظیر کوهستانی با جاده خلوت و امن که در مجموع با تمام توقف‌هامون حدود ۹ ساعت طول کشید. تو آلانیا هم خوش گذروندیم تا ویزامون بیاد.
در آلانیا به جز دریا رفتن و استخر خود مجتمع، یک روز هم رفتیم یک جای تاریخی به نام aspendos که یک آمفی‌تئاتر رومی بود و چند تا ساختمان دیگه هم نزدیکیش بود. ورودی مجموعه ۲۰ لیر بود و واقعا ارزشش رو داشت که ببینیمش. این مجموعه نزدیک شهر side است که حدود ۱.۵ ساعت با آلانیا فاصله داره. یک آب‌انباری هم بود که خیلی قشنگ بود ولی وقت نکردیم بریم و اون هم گویا خیلی دیدنیه.
اگر کسی اطلاعات خاصی از سفرمون خواست پیغام خصوصی بده که راهنماییش کنیم ولی این جا نوشتنش باعث طولانی شدن پست می‌شه.

انتظار ویزا
خب ما روز سه‌شنبه ۱۰ جون پاس‌ها رو تحویل سفارت دادیم و همون روز و ۱۱ و ۱۲ جون هم آپدیت خوردیم پس فکر کردیم که کارهامون در حال انجامه. با خیال راحت خوشحال بودیم و منتظر بودیم پنج روز کاری تموم شه و نگران نبودیم. روز دوشنبه هفته بعدش پنج روز کاریمون تموم شد ولی هیچ خبری از ایشود شدن ویزا نبود و سایت PTT هم شماره مرسوله‌ای برامون نداشت. دیگه روز سه شنبه نگران شدیم و من از تلفن عمومی زنگ زدم به سفارت. مرکز تماس سفارت بهم گفت باید حتما ساعت ۳:۳۰ تا ۴:۳۰ روزهای سه‌شنبه یا چهارشنبه تماس بگیرید تا بتونید با بخش کنسولی صحبت تلفنی کنید و راه دیگه‌ای نداره. این رو گفتم که وقتتون رو تلف نکنید و روزهای دیگه تماس تلفنی نگیرید. ساعت ۳:۳۰ هی زنگ زدیم هی تلفنچی سفارت وصلمون نمی‌کرد. هی می‌گفت وصل می‌کنم الان، دوباره می‌رفت همون اول تماس که منشی تلفنی داره صحبت می‌کنه. شاید ۲۰ بار این پروسه اتفاق افتاد. دست آخر یکی از تلفن‌چی‌ها گفت همون اول داخلی ۱۱۱ رو بگیرین و با بخش کنسولی حرف بزنین. به نظرم این داخلی ۱۱۱ بزرگترین و کمک‌کننده‌ترین بخش این سفرنامه‌ست. داخلی رو گرفتم و منتظر موندم پشت یک صف انتظار طولانی و در نهایت ساعت ۴:۱۵ موفق شدم با یک خانمی صحبت کنم. شما حساب کن ۴۵ دقیقه تو اون استرس وسط خیابون در هوای گرم منتظر بودیم که یکی بهمون جواب بده. خدا براتون نخواد. خلاصه حرف زدم و به خانومه گفتم ما ۶ روزه که منتظریم و هنوز خبری نیست. مشخصات کیس رو گرفت و اطلاعات رو با من چک کرد و بعد گفت شما کاراتون تمومه که مشکلتون چیه. گفتم خب می‌دونم کارام تمومه ولی خب پاسپورت‌هامون کجاست. تازه دوزاریش افتاد و یهویی شوکه شد. گفت گوشی رو نگه دار و رفت و بعد ده دقیقه برگشت و با لحن شرمنده گفت که یک اتفاق ناراحت‌کننده‌ای افتاده که پاسپورت‌هاتون هنوز تو سفارته (منظورش پشت شوفاژ بود) و سه تا پنج روز کاری دیگه از پست تحویل بگیرید. من هم گفتم که ما الان آنکارا نیستیم و جمعه پرواز برگشت داریم و یک چیزدیگه‌ واقعی هم گفتم که خیلی دل خانوم پشت خط سوخت (نمی‌گم این‌جا چون ممکنه بشه تکنیک دل سوزوندن آفیسرها Big Grin) و تروخدا ندینش دست پست و ما رو علاف نکنین انقدر و خلاصه اونم گفت مشکل از ما بوده و شما همین الان یا فردا بیا بگیر. گفتم نمی‌تونم و پس‌فردا می‌تونم که گفت اوکی و قرار شد پنج شنبه بریم بگیریم. روز چهارشنبه ویزای من ایشود شد ولی همسرم نه. حالا ما استرس گرفتیم که نکنه ویزا تموم شده. ما قرار بود پنج‌شنبه صبح برگردیم اما با تغییر شرایط چهارشنبه شبونه رانندگی کردیم به سمت آنکارا و ده صبح سفارت بودیم و رفتیم دم سفارت ولی سکیوریتی راهمون نداد و گفت برین ساعت ۴ و نیم بیاین. اصرار هم فایده نداشت. خلاصه ساعت ۳:۳۰ ویزای همسرم هم ایشود شد و ساعت ۴ و نیم رفتیم دم سفارت و فقط من رو راه دادن. اون تو همه برای گرفتن ویزای توریستی یا کاری رو اومده بودن و کسی ویزای اقامتی نداشت و فقط من بودم. کار همه رو راه انداخت و به من گفت صبر کن. بعد رفت و من همین‌جور یک لنگ یک پا ایستاده بودم که یک خانمی آمد و از پشت شیشه مدارک و پاسپورت‌ها رو بهم داد و گفت چک کن همه چیز درست باشه. من تازه این جا بود که فهمیدم کار بزرگی کرده اون آفیسر برای ما و مهربونی زیادی کرده و روی پاس‌هامون برچسب زده که اینا بین ۱۶ تا ۱۹ جون هر وقت خواستند بیان سفارت و پاسپورت‌ها رو بگیرن و منم خیلی زیاد تشکر کردم و کمی گپ زدم با آفیسر و دیگه خلاص شدیم. از سفارت که اومدم بیرون تازه یادم افتاد نگفته‌ام که پول پست رو پس بدین.

روز آخری که در آنکارا بودیم شب رو در یک هاستل به نام deeps موندیم. خیلی مبلغ اندکی دادیم برای یک شب (نفری حدود ۳۰ لیر) و در یک اتاق ۶ تخته خوابیدیم. تجربه‌ی جالبی هم بود موندن در اون هاستل که به نظرم ارزشش رو داشت. آدم‌هایی از ملیت‌های مختلف در اون‌جا بودن و صاحبانش هم خیلی مهربون بودن. تختمون هم کاملاً تمیز بود اما اگر فصل خیلی گرم یا سرد برید هاستل سختتون می‌شه چون ایرکاندیشنر نداره. البته اتاق سینگل و دابل جدا هم داشت که البته دستشویی و حمومش مشترک بود و صبحانه هم خودتون باید با مواد خودتون در طبقه‌ی پایین درست می‌کردید.
خلاصه که این هم داستان ما بود. فقط یک چیز جالب این بود که توی ویزامون خورده بود که کلیرنس ما ۱۷ اپریل تموم شده در صورتی‌که ما ۳۱ می اسممون رفت توی سایت و بیخود چهل و چند روز ما رو عقب انداختن و اگه همون ۱۷ آپریل اعلام می‌کردن ما تصادفا استانبول بودیم و یک سفر اضافه بهمون تحمیل نمی‌شد.
روز شنبه هم ساعت ۱۱:۳۰ پرواز داشتیم به سمت تهران. الان هم که در خدمت شماییم، داریم برنامه‌ریزی می‌کنیم که چند ماه بعد بریم آمریکا.
۲ نفر (مهندس IT (برنده) و نقاش)/ مصاحبه ۷ اکتبر آنکارا/ آپدیت‌ها: ۱۷ و ۱۸ آوریل، ۱۵- ۲۴ و ۲۹ می، کلیر شدن ۳۰ می---پروفایل دونفره Tongue
سفرنامه‌ اول
سفرنامه دوم
تغییر PTT
سفرنامه
مشخصات: خودم و همسر و پسرم
مصاحبه : هفته آخر جون
مدیکال:
ما به خاطر پسرمون روز سه شنبه یعنی پنج روز زودتر برای مدیکال وارد آنکارا شدیم و همان روز ساعت 12 وقت داشتیم که همه چیز به خوبی انجام شد و روز جمعه برای چک کردن دست پسرم صبح به کلینیک رفتیم و بعد ازظهر همان روز جواب ها آماده شد. جمع هزینه مدیکال ما برای سه نفر 680 دلار شد. (همگی یک عدد واکسن آبله خوردیم )
مصاحبه: روز مصاحبه ساعت هشت و نیم وارد سفارت شدیم و همانطور که دوستان گفتند اول باجه مدارک و بعد انگشت نگاری و بعد صندوق و در آخر مصاحبه .
مصاحبه ما 2 دقیقه بیشتر طول نکشید و فقط از همسرم در مورد کارش که ایشون خانه دار هستند پرسید و از من در مورد شغل و سربازی همین و تمام که البته همسر و پسرم موفق به گرفتن ویزا شدند ولی بنده نه که افیسر گفت: کار اداری شما یه کمی بیشتر کار داره و از یک ماه دیگه سایت و چک کن و برگه صورتی .
تشکر کنندگان: amin arefi ، sal0811 ، babak12 ، ffrfar ، aghamilad ، soli asali ، HERMES7 ، pari pariaaa ، Mahmood129 ، goliii ، y.n
سفرنامه دوم - جهت دریافت ویزا

روز یکشنبه با پرواز ایران ایر وارد ترکیه و در هتل Dream life که هتل چهار ستاره واقع در خیابان مشروطیت است شدیم. این هتل رو توسط آقای راهواری شبی 63 دلار برای اتاق دو تخته رزرو کردیم.
ما نتونسته بودیم وقت دکتر بگیریم برای همین ساعت 8 صبح روز دوشنبه رفتیم مطب دکتر اونگان که نزدیک به 15 دقیقه پیاده روی داشتیم.
توصیه میشه کارت زرد واکسیناسیون رو دوباره از پاستور بگیرید چون کسانی که اونجا این کارت رو همراه نداشتن حداقل یک واکسن اضافه و بی مورد زدند که به مراتب هزینه های شما رو بالا میبره.
کارت زرد، پاسپورت، واکسیناسیون قبلی خودشون بهمراه سی دی رو بهشون تحویل دادیم و منتظر شدیم تا صدامون کنند.
اول رفتیم پیش دکتر اونگان و ویزیت شدیم. یکسری سوالات ساده مثل سوابق بیماری های خاص و وزن وقد ازتون میپرسه و مرحله دوم واکسن آبله مرغان رو بهتون میزنه. هزینه این مرحله نفری 180 دلار شد. (ویزیت و تزریق واکسن)
مارو فرستادن طبقه بالا برای آزمایش خون و عکس قفسه سینه که هزینه این مرحله هم نفری 47.5 دلار شد.
با اینکه مطب خیلی شلوغ بود و ما وقت نگرفته بودیم ،مشکلی برامون پیش نیومد و تا ساعت 11 همه کارهامون تموم شد و به هتل برگشتیم.
روز سه شنبه ساعت 11 جهت دریافت جواب در مطب حاضر شدیم و پس از 30 دقیقه جوابهامونو گرفتیم و به سرعت خودمونو به سفارت رسوندیم.

نکته: برخی از هموطنان در این لحظه حس مسابقه میگیرن و برای زودتر رسیدن به سفارت حتی تاکسی گرفتند که متحمل هزینه اضافی شدند. این مسیر بصورت پیاده روی خیلی آهسته حدود 7 دقیقه طول میکشه و حتی اگر شما آخرین نفر هم باشید باز حدود 10 دقیقه اونجا بیشتر معطلی نخواهید داشت.
فقط مهم اینه که قبل از ساعت 12 اونجا باشید.

برگه ptt، مدیکال، پاسپورت، برگه صورتی رنگ بهمراه مدارکی که در مرحله قبل ناقص بودند رو تحویل همون خانم ایرانی که ورودی سالن سفارت هستند میدید و تمام.

از همون روز میرید سایت ceac رو چک میکنید تا issued شید.
ما روز پنج شنبه ایشود شدیم ولی بخاطر تعطیلی روز آزادی امریکا (فورت آف جولای) برخی از کارمندان مرخصی بودند و ما متاسفانه روز سه شنبه هفته بعد ویزاهامون رو از پست ینی شهیر دریافت کردیم...

نکته: برای Ptt پست yenishehir رو انتخاب کنید چون هم نزدیکه و هم روز شنبه بازه.
نکته: خودتون رو برای یک یا دو هفته موندن آماده کنید و پول به اندازه کافی همراه داشته باشید چون خیلی از هموطن های ما کارشون بی دلیل حتی به هفته سوم رسیده بود.

موفق و پیروز باشید.
پیشاپیش ویزاهاتون مبارک
2014AS5XX (همسر) 2نفر | قبولی: 1 May | تکمیل فرم: 3 July (ایمیل) | کارنت: 13 Aug | نامه دوم: 14 Sep | مصاحبه: 21 Nov (آنکارا) | کلیر: 13 Jun بعد از 204 روز انتظار
آپدیت ها: Jun 13 - Jun 12 - Jun 9 - Jun 4 - May 28 - Des 6 - Nov 25 | دریافت ویزا: 8 Jul | ورود به امریکا: Sep 19 | مقصد: Washington, D.C
F4
با سلام خدمت همه دوستان عزيز من براى آخر فروردين 94 مصاحبه دارم يك خانواده 3نفره

در آنكارا ميخواستم اگر هتل خوبى كه ميشناسيد و رفتيد به مامعرفى كنيد و اگر آژانس مسافرتى

خوب هم سراغ داريد بگيد كلا يك سرى اطلاعات ميخواستم ممنون راستى پسر 5 ساله دارم

و كل واكسنهايش را در كارت واكسنش زده اونجا ديگه چى ميزنن به اين بچه و ما در ايران چه

واكسنهايى بزنيم
تشکر کنندگان:




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان