کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
گفتگوی آزاد
(2015-12-19 ساعت 09:57)Interuniversal نوشته:  با سلام خدمت همه عزيزان
بنده يك پيشنهاد داشتم و با اينكه ميدونم همه نگرانند و استرس دارن و بيشتر اوقات گرفتار مشكلات كاري و زندگي،خواستم خواهش كنم ازتون كه اون هدف واقعي تون رو از مهاجرت بياين و بيان كنين ،نكته هاي مثبت منفي ه مهاجرت رو و ديگر مسائلي رو كه خودتون صلاح دونستين .
آيا شده پشيمون بشين،دچار دو دلي بشين؟گفتين تا حالا به خودتون : آخرش كه چي؟؟برم اونجا كه چي بشه؟
مقصودم اينه كه با ايجاد يك فضاي دوستانه و صميمي بتونيم بهم كمك كنيم،شايد حرف دل منو يكي بزنه و يكي دگ براش راهكار داشته باشه،ازين دست مسائل منظورم هست!

اگه دوستان موافقن هركي بياد تجارب و نگراني ها و مسائل رو بنويسه تا بتونيم به همديگر كمك كنيم،(ميدونم تاپيك هاش موجوده ولي ميخوام يجوري متفاوت باشه،چون دغدغه ماها با بچه هاي سه چهار سال پيش مسلما فرق ميكنه)
منتظريممممم

دوستانی که ارسال های قدیمی من رو خوندند شاید با شخصیت قبل از مهاجرت من بیشتر آشنا باشند و می دونند این سپهر روی دیگری داشته و کلا یه شخصیت دیگه بوده حالا چی شده که اینجوری شده خیلی عوامل توی این 4 سال باعث این مساله شده.

روزی که مهاجرت رو تجربه کردم یک جوون بسیار خام 21 ساله بودم و در مقایسه با الان خیلی شرایطم فرق می کرد و مهم ترین فرقش هم حضور پدری بود که خیالم رو راحت می کرد اگر هر اشتباهی هم توی زندگیم کنم مثل کوه پشت سرم ایستاده و نمی گذاره پسرش زمین بخوره اما الان دو ساله اون دیگه نیست و باید روی پای خودم بایستم.

چهار سال پیش اهدافی که داشتم این بود تا وقتی سیتیزن میشم یک : مدرک تحصیلی ای توی آمریکا گرفته باشم که متاسفانه بخاطر همین از دست دادن پدر هنوز که یکسال مونده نتونم اینکار رو تموم کنم و فقط توی ایران این مدت تونستم درسم رو تموم کنم.

دو : از نظر مالی روی پای خودم بایستم و به تکیه گاه اکتفا نکنم که خدا رو شکر تونستم گلیم خودم رو از آب بیرون بکشم.

سه : اعتباری برای خودم دست و پا کنم که این رو هم امیدوارم تونسته باشم توی این چهار سال بهش رسیده باشم هرچند که برآیند خودم موفق شدن در این هدف بوده.

زیاد توی این مسیر شده پشیمون بشم اما آخر راه رو دیدم و ایستادم الان هم خدا رو شکر از انتخاب هام راضی هستم.
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
(2015-12-19 ساعت 10:15)chakavakl نوشته:  
(2015-12-19 ساعت 09:57)Interuniversal نوشته:  با سلام خدمت همه عزيزان
یکی از دغدغه های فکری من اینه که الان واسه از اول شروع کردن دیر باشه به خاطر سنمون (من و همسرم 28 سال داریم) بالاخره تا الان اینجا به جاهایی رسیدیم آیا با این سن کار درستی که بریم از اول شروع کنیم؟ با توجه به اینکه مدارک تحصیلیمون اونجا قبول ندارن حتما باید اونجا بریم دانشگاه تا به موقعیت دلخواهمون برسیم.
سلام خانم چكاوكي
بايد عرض كنم خدمتتون كه اصلا و ابدا همچين فكري رو نكنيد چون مسير طولاني اي داريد براي ادامه زندگي
شما كه سني نداريد،يعني من خودمم كمي بالاترم حدود ٣١-٣٢ ولي اصلا اين مسئله رو به چشم يك نقطه ضعف بهش نگاه نميكنم
من دوستان بسياري رو هم در بيرون هم در گروها و حتي سفارت ديدم و ملاقات كردم و بايد بگم كه بالاي ٧٠ درصد تماما در همين رده سني هستند و همه با يك دنيا اميد و آرزو پا در اين مسير گذاشتند،دگ خانم ستوده كه لپ مطلب رو ادا كردند ،ولي بهتون اين نويد رو ميدم كه مطمئنا موفق خواهيد شد اونجا،درسته هممون الان به يك مرحله اي از زندگي رسيديم كه مستقل شديم و تشكيل خانواده و خونه و ماشين و امكانات رو داديم ولي دچار يكنواختي شديم اون تغيير ه يكجا بايد اتفاق بيوفته بنظر من،
در مورد مدرك و تحصيلات بايد بگم كه شما ضرر نكرديد بهرحال،اونجا هم ميتونيد حرفي براي گفتن داشته باشيد،من دوستان بسياري رو ميشناسم كه باتوجه به اينكه اينجا صاحب مدارك بالا بودند ولي صبح ها تا عصر كار ميكنن بعدش هم دانشگاه آنلاين درس ميخونند،درسته سختي ميكشن ولي همشون اميدوارن خيلي هم راضيند!
بهتره به ديد مثبت بهش نگاه كنيم و سعي كنيم بنحو احسن بريم جلوتر Wink
لاتارى ، درس صبورى، تغيير و قطع وابستگى هاست و بيانگر اينه كه انسان هرچيزي رو كه بتونه تصور كنه قطعا بهش ميرسه!



طلب خير براي همه دوستان
تشکر کنندگان: ستوده ، behjan ، chakavakl ، پرسپولیس6 ، Rira_1982 ، sweety.alireza ، 4ugh
(2015-12-19 ساعت 10:24)ستوده نوشته:  [quote='chakavakl' pid='685503' dateline='1450503930']
[quote='Interuniversal' pid='685501' dateline='1450502849']
با سلام خدمت همه عزيزان
خانم chakavakl ، موضوعی که فرمودید یکی از دغدغه های ما هم هست و البته با شدت بیشتر ! چونکه سن من و همسرم خیلی بیشتر از شماست و غلاوه بر اون یک فرزند ۹ ساله هم داریم که نگرانیمون رو بیشتر میکنه.
سلام خانم ستوده
بنده ارادت ويژه اي به شما و همچنين خانواده محترم دارم Smile
من كوچيكتر از اونيم كه بخوام راهنمايي اي يا نصيحتي كنم (اصلا از نصيحت خوشم نمياد Big Grin) ولي يك نكته اي كه به ذهن كندم خطور كرد رو گفتم باهاتون مطرح كنم تا بتونيم ازش نتيجه اي بگيريم!
اينكه بگيم من استرس ندارم شما هم نداشته باشين واقعا حرف بيخود و از پايه بي اساسيه چون در طبيعت انسان ه كه در مقابل تغيير مقاومت و حساسيت نشون بده،اونم تغيير به اين بزرگي و مهمي!
درسته شرايط شما با داشتن كوچولو كمي اين قضيه رو براتون استرس زا تر كرده ولي من ميگم بايد بشينيم نكته ي اين داستان رو بفهميم،دركش كنيم و در جهتش قدم برداريم!گرچه اين مسير نگران كننده و كمي تا قسمتي سخته هم از نظر رواني و احساسي هم مالي و موقعيتي ولي بايد ببينيم در آخر چي رو از دست ميديم و چي رو بدست مياريم!
اگه واقعا به اون نكته و رسالتش پي ببريم مسلما واسمون لذت بخش تر،هيجاني تر و شيرين تر ميشه ،همينكه اون آينده اي رو كه براي خودتون و كوچولوتون متصور شديد رو بدونيد كه ميتونيد بهش برسيد خستگيه تمام اين راه و از بين ميبره(پس بهتره فارغ از مسائل روزمرگي ها،دشواري ها ،درگيري هاي ذهني كه براي خودمون بوجود مياريم كمي هم به نتيجه فك كنيم،هم مسير و ببينيم و درك كنيم هم مقصد رو)
اگه واقعا به اين باور داريم كه براي هممون مقدر شده ،پس نبايد با ترديد گام برداريم ،وقتي محكم و با ثبات جلو بريم تمام اين افكار و ذهنيات نگران كننده به يك جريان شناور و مثبت تبديل ميشه و پرت ميشيم بسمت موفقيت!
سرنوشت اسمش روشه : سر + نوشت (يعني اون چيزي رو كه شما خودتون واقعا بخواين براتون اتفاق ميوفته،كسي در اون دخالت نميكنه ،عوامل بيروني هميشه هستند ولي تصميم نهايي رو شما ميگيريد)

دوست دارم نوشته هاي خانم behjat رو در تاپيك لس انجلس يا سياتل يا جاهاي دگ مطالعه كنيد و بفهميد كه از ما آدمها چه كارهايي بر مياد،با اينكه سنشون خيلي بيشتر از من و يا شما هست ولي اين جمله ارزشمند در امضاشون قدرت نمايي ميكنه و مثل جواهر ميدرخشه اونجا كه نوشتن: من از چیزی نمیترسم برای هر تغییری آماده ام!

من اون روزي رو ميبينم كه بعد از گذروندن تمام اين مشكلات ،بچتون از صميم قلب ازتون بابت تمام زحماتتون تشكر ميكنه و اونجاست كه شما پاداشتون رو دريافت ميكنيد و انرژي دوباره اي بدست مياريد!
به اميد اون روز Wink
لاتارى ، درس صبورى، تغيير و قطع وابستگى هاست و بيانگر اينه كه انسان هرچيزي رو كه بتونه تصور كنه قطعا بهش ميرسه!



طلب خير براي همه دوستان
(2015-12-19 ساعت 12:30)Nazem نوشته:  [quote='Interuniversal' pid='685501' dateline='1450502849']
با سلام خدمت همه عزيزان

دوستانی که ارسال های قدیمی من رو خوندند شاید با شخصیت قبل از مهاجرت من بیشتر آشنا باشند و می دونند این سپهر روی دیگری داشته و کلا یه شخصیت دیگه بوده حالا چی شده که اینجوری شده خیلی عوامل توی این ۴ سال باعث این مساله شده.

روزی که مهاجرت رو تجربه کردم یک جوون بسیار خام 21 ساله بودم و در مقایسه با الان خیلی شرایطم فرق می کرد و مهم ترین فرقش هم حضور پدری بود که خیالم رو راحت می کرد اگر هر اشتباهی هم توی زندگیم کنم مثل کوه پشت سرم ایستاده و نمی گذاره پسرش زمین بخوره اما الان دو ساله اون دیگه نیست و باید روی پای خودم بایستم.

چهار سال پیش اهدافی که داشتم این بود تا وقتی سیتیزن میشم یک : مدرک تحصیلی ای توی آمریکا گرفته باشم که متاسفانه بخاطر همین از دست دادن پدر هنوز که یکسال مونده نتونم اینکار رو تموم کنم و فقط توی ایران این مدت تونستم درسم رو تموم کنم.

دو : از نظر مالی روی پای خودم بایستم و به تکیه گاه اکتفا نکنم که خدا رو شکر تونستم گلیم خودم رو از آب بیرون بکشم.

سه : اعتباری برای خودم دست و پا کنم که این رو هم امیدوارم تونسته باشم توی این چهار سال بهش رسیده باشم هرچند که برآیند خودم موفق شدن در این هدف بوده.

زیاد توی این مسیر شده پشیمون بشم اما آخر راه رو دیدم و ایستادم الان هم خدا رو شکر از انتخاب هام راضی هستم.
با سلام
واقعا من حرفي ندارم بزنم جزء اينكه بگم روحشون شاد و درود بسيار به شما بابت همه زحماتي كه براي تك تك ماها كشيديد و ميكشيد(مثل اين انجمن با ارزش و غني ،همچنين كانالتون، و موارد بسيار دگ)



اميدوارم هر روز موفق تر باشيدWink
لاتارى ، درس صبورى، تغيير و قطع وابستگى هاست و بيانگر اينه كه انسان هرچيزي رو كه بتونه تصور كنه قطعا بهش ميرسه!



طلب خير براي همه دوستان
تشکر کنندگان: behjan ، matin86 ، پرسپولیس6 ، Ali Sepehr ، behjat
(2015-12-19 ساعت 15:13)Interuniversal نوشته:  
(2015-12-19 ساعت 10:24)ستوده نوشته:  [quote='chakavakl' pid='685503' dateline='1450503930']
[quote='Interuniversal' pid='685501' dateline='1450502849']
با سلام خدمت همه عزيزان
خانم chakavakl ، موضوعی که فرمودید یکی از دغدغه های ما هم هست و البته با شدت بیشتر ! چونکه سن من و همسرم خیلی بیشتر از شماست و غلاوه بر اون یک فرزند ۹ ساله هم داریم که نگرانیمون رو بیشتر میکنه.
سلام خانم ستوده
بنده ارادت ويژه اي به شما و همچنين خانواده محترم دارم Smile
من كوچيكتر از اونيم كه بخوام راهنمايي اي يا نصيحتي كنم (اصلا از نصيحت خوشم نمياد Big Grin) ولي يك نكته اي كه به ذهن كندم خطور كرد رو گفتم باهاتون مطرح كنم تا بتونيم ازش نتيجه اي بگيريم!
اينكه بگيم من استرس ندارم شما هم نداشته باشين واقعا حرف بيخود و از پايه بي اساسيه چون در طبيعت انسان ه كه در مقابل تغيير مقاومت و حساسيت نشون بده،اونم تغيير به اين بزرگي و مهمي!
درسته شرايط شما با داشتن كوچولو كمي اين قضيه رو براتون استرس زا تر كرده ولي من ميگم بايد بشينيم نكته ي اين داستان رو بفهميم،دركش كنيم و در جهتش قدم برداريم!گرچه اين مسير نگران كننده و كمي تا قسمتي سخته هم از نظر رواني و احساسي هم مالي و موقعيتي ولي بايد ببينيم در آخر چي رو از دست ميديم و چي رو بدست مياريم!
اگه واقعا به اون نكته و رسالتش پي ببريم مسلما واسمون لذت بخش تر،هيجاني تر و شيرين تر ميشه ،همينكه اون آينده اي رو كه براي خودتون و كوچولوتون متصور شديد رو بدونيد كه ميتونيد بهش برسيد خستگيه تمام اين راه و از بين ميبره(پس بهتره فارغ از مسائل روزمرگي ها،دشواري ها ،درگيري هاي ذهني كه براي خودمون بوجود مياريم كمي هم به نتيجه فك كنيم،هم مسير و ببينيم و درك كنيم هم مقصد رو)
اگه واقعا به اين باور داريم كه براي هممون مقدر شده ،پس نبايد با ترديد گام برداريم ،وقتي محكم و با ثبات جلو بريم تمام اين افكار و ذهنيات نگران كننده به يك جريان شناور و مثبت تبديل ميشه و پرت ميشيم بسمت موفقيت!
سرنوشت اسمش روشه : سر + نوشت (يعني اون چيزي رو كه شما خودتون واقعا بخواين براتون اتفاق ميوفته،كسي در اون دخالت نميكنه ،عوامل بيروني هميشه هستند ولي تصميم نهايي رو شما ميگيريد)

دوست دارم نوشته هاي خانم behjat رو در تاپيك لس انجلس يا سياتل يا جاهاي دگ مطالعه كنيد و بفهميد كه از ما آدمها چه كارهايي بر مياد،با اينكه سنشون خيلي بيشتر از من و يا شما هست ولي اين جمله ارزشمند در امضاشون قدرت نمايي ميكنه و مثل جواهر ميدرخشه اونجا كه نوشتن: من از چیزی نمیترسم برای هر تغییری آماده ام!

من اون روزي رو ميبينم كه بعد از گذروندن تمام اين مشكلات ،بچتون از صميم قلب ازتون بابت تمام زحماتتون تشكر ميكنه و اونجاست كه شما پاداشتون رو دريافت ميكنيد و انرژي دوباره اي بدست مياريد!
به اميد اون روز Wink

جناب مدیر محترم
از ابراز مراتب لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم
برای شما و همه عزیزانی که در راه ایجاد چنین تغییر بزرگی در زندگی قدم نهاده اند آرزوی پیروزی و موفقیت دارم.
همچنان محتاج اندرزهای خیرخواهانه شما مدیر مدبر و همه دوستان گرانقدر خواهم بود.
تشکر کنندگان: behjan ، sahar2016 ، Interuniversal ، Ali Sepehr ، behjat
(2015-12-19 ساعت 16:18)ستوده نوشته:  جناب مدیر محترم
از ابراز مراتب لطف و محبت شما بسیار سپاسگزارم
برای شما و همه عزیزانی که در راه ایجاد چنین تغییر بزرگی در زندگی قدم نهاده اند آرزوی پیروزی و موفقیت دارم.
همچنان محتاج اندرزهای خیرخواهانه شما مدیر مدبر و همه دوستان گرانقدر خواهم بود.
خواهش ميكنم لطف داريد قبلا هم گفتم من كمي جوگيرم هااااBig GrinTongue
منم منتظر نقطه نظرات ديگر دوستان هستم چون دوست ندارم فقط يك عده پاسخ دهنده باشند و ميخوام همه مشاركت كنن
چون ميدونم ماها كه اينجا دور هم جمع شديم براي هم درسي داريم،بي منظور اينجا نيستيم،حتي يك خط كسي براي ديگري ميتونه راهگشا باشه!
پس من هم مثل شما منتظر دوستان گرانقدر خواهم بود Wink
لاتارى ، درس صبورى، تغيير و قطع وابستگى هاست و بيانگر اينه كه انسان هرچيزي رو كه بتونه تصور كنه قطعا بهش ميرسه!



طلب خير براي همه دوستان
تشکر کنندگان: behjan ، ستوده ، پرسپولیس6 ، 4ugh
(2015-12-19 ساعت 09:57)Interuniversal نوشته:  با سلام خدمت همه عزيزان
بنده يك پيشنهاد داشتم و با اينكه ميدونم همه نگرانند و استرس دارن و بيشتر اوقات گرفتار مشكلات كاري و زندگي،خواستم خواهش كنم ازتون كه اون هدف واقعي تون رو از مهاجرت بياين و بيان كنين ،نكته هاي مثبت منفي ه مهاجرت رو و ديگر مسائلي رو كه خودتون صلاح دونستين .
آيا شده پشيمون بشين،دچار دو دلي بشين؟گفتين تا حالا به خودتون : آخرش كه چي؟؟برم اونجا كه چي بشه؟
مقصودم اينه كه با ايجاد يك فضاي دوستانه و صميمي بتونيم بهم كمك كنيم،شايد حرف دل منو يكي بزنه و يكي دگ براش راهكار داشته باشه،ازين دست مسائل منظورم هست!

اگه دوستان موافقن هركي بياد تجارب و نگراني ها و مسائل رو بنويسه تا بتونيم به همديگر كمك كنيم،(ميدونم تاپيك هاش موجوده ولي ميخوام يجوري متفاوت باشه،چون دغدغه ماها با بچه هاي سه چهار سال پيش مسلما فرق ميكنه)
منتظريممممم
سلام، ازتون خیلی ممنونم که این پیشنهادرو مطرح کردید. واقعا حرف دل خود من هم بود که جایی باشه که بتونیم از نگرانیها و دغدغه هامون بگیم و اینطوری هم خودمون رو سبک کنیم و هم شاید با همفکری دوستان به راه حلهای خوبی هم برسیم.
راستش در رابطه با سوالتون که آیا شده دچار دو دلی بشید، باید بگم که از روزی که فهمیدم لاتاری برنده شدم تمام شب و روز من به شک و دو دلی سپری شده و دقیقا این فکر که حالا بریم اونجا که چی؟ چطوری میتونیم زندگی رو اونجا بگذرونیم و هزارتا سوال بیجواب دیگه ذهنم رو بدجوری درگیر خودش کرده...
راستش این فکرها حتی خواب راحت رو هم ازم گرفته (بخصوص از زمانیکه کامنتهای مختلف دوستانیکه با ذوق و شوق و انتظار فراوان مهاجرت کردند رو میخونم که بعد از مهاجرت از شرایط سخت زندگی در امریکا میگند دچار یه دلشوره عجیبی میشم)! و بعضی وقتا به خودم میگم که ای کاش اصلا تو هیچ لاتاری برنده نشده بودم و همون زندگی عادی و آروم و البته یکنواخت خودم رو ادامه میدادم...
البته شرایط زندگی هم به این نگرانیها دامن میزنه، مثلا همسر من در ایران کارمنده و تخصص خاصی هم نداره که بگم خب حالا تو امریکا بعد از یه مدتی میره سر کار تخصصی خودش!
خودم هم که اصلا شاغل نیستم و فرزندمون هم که در حال تحصیله...
شرایط زندگیمون هم تو ایران خدارو شکر خوبه و از رفاه نسبی برخورداریم.. ولی نمیدونم توان دوباره از صفر شروع کردن رو دارم یا نه؟!... (امیدوارم بتونم تصمیم درست رو بگیرم!)
به هرحال از خدا میخوام که به همه مون تو این مسیر کمک کنه و هرچی که خیر و صلاحمون هست همون بشه...
سلام همگی
من الان دانشجو سال سوم لیسانسم
مهم ترین چیزی که بهش فکر میکنم برای مهاجرت درس هست، تحصیل در دانشگاه های آمریکا صددرصد آینده مو تامین میکنه!
اما چیزی که هست اینه ک مجبور میشم اینجا درسم رو نصفه ول کنم و اونجا از لیسانس شرو کنم، به همین دلیل از بابت هزینه ها خیلی نگرانم چون حدودن 6 سالی که قراره درس بخونم درآمد خاصی ندارم احتمالا حالا ب جز ی سری کارهای کوچیک دانشجویی، بنابراین باید از جیب بخورم، و از اونجایی که دلار به پول ما گرون در میاد، هزینه زیادی میشه، البته هنوز حدودی هم راجب هزینه ها اطلاعاتی ندارم، خاهشم اینه که اگر کسی تو شرایط من بوده یا اطلاع داره، هزینه حدودی تحصیل در مقطع لیسانس و قوق لیسانس رو بهم بگه!
تشکر کنندگان: matin86 ، Interuniversal ، behjan
سلام بر دوستان عزیز و گرامی
در ارتباط با هر نو ع تغییری در زندگی این ما آدم ها هستیم که باید تصمیم بگیریم و به نظر من روزی که ثبت نام کردیم تصمیم به این تغییر رو گرفتیم و الان هر شخصی که دچار شک و دودلی میشه به نظر من از اعتماد به نفس خوبی برخوردار نیست . واقعیتش اینه که من الان در ایران دارای یه موقعیت اجتماعی خوب در سن حدود 40 سالگی و صاحب یه شرکت خصوصی با درامد نسبتا خوبی هستم و با این شرایط شاید من بیشتر شک و دودلی رو باید داشته باشم ولی اینطور نیس و حاضرم اونجا با هر کاری که حتی به رشته تحصیلیم هم مرتبط نباشه شروع کنم و مطمئنم با سعی و تلاش و اعتماد به نفس پس از طی مشکلات پیش رو گلیم خود رو از آب بیرون خواهم کشید پس نتیجتا دوستان عزیز اصلا به خود شک و دودلی راه نداده و مصمم تر از گذشته به ادامه راهتون فکر کنید . شما همیشه موفق و پیروزید.
راستی برای کار در آمریکا هم یه فکری به ذهنم رسیده که بزودی در همین تاپیک مطرح میکنم تا دوستان نظراتشون رو بدن که اگه موافق بودین عملی کنیم البته به عوامل مختلفی بستگی داره که شاید نیاز به یه کم تحقیقات هم داشته باشه
ارادتمند شما. امید
CN:2016as00004###            رویت قبولی: 6 may
ارسال فرم : July           کنسولگری: انکارا تغییر به ایروان
کارنت : 8 ژانویه 2016
نامه دوم : 26 ژانویه
تعداد نفرات: ۳ نفر
مصاحبه: هفته چهارم مارس- سه شنبه بعدازظهر
مدیکال : به دلیل داشتن فرزند زیر ۱۲ سال ۴ روز قبل از مصاحبه
نتیجه : ویزای یکضرب برای کل اعضای کیس- تحویل پاس و ویزا جمعه ساعت 12
ورود به آمریکا:۳۱ جولای۲۰۱۶ مقصد : کالیفرنیا
دریافت سوشال : ۱۰ روز بعد از ورود
دریافت گرین کارت : ۴۳ روز پس از ورود
[/quote]
یکی از دغدغه های فکری من اینه که الان واسه از اول شروع کردن دیر باشه به خاطر سنمون (من و همسرم 28 سال داریم) بالاخره تا الان اینجا به جاهایی رسیدیم آیا با این سن کار درستی که بریم از اول شروع کنیم؟ با توجه به اینکه مدارک تحصیلیمون اونجا قبول ندارن حتما باید اونجا بریم دانشگاه تا به موقعیت دلخواهمون برسیم.
[/quote]
خانم chakavakl ، موضوعی که فرمودید یکی از دغدغه های ما هم هست و البته با شدت بیشتر ! چونکه سن من و همسرم خیلی بیشتر از شماست و غلاوه بر اون یک فرزند ۹ ساله هم داریم که نگرانیمون رو بیشتر میکنه.
[/quote]
دوستان عزيزم شما اين حرف ها رو ميزنين پس من ديگه هيچى نميگم!
نبايد اينقدر نااميد باشيد !مطمئن باشين اگه اين موقعيت واستون پيش اومده حتما آينده خوبى هم درانتظارتونه !خدابنده هاشو از خودشون هم بيشتر دوست داره و تنهاشون نميگذاره .درسته كه سختى هايى در راه هست ولى بايد هميشه اميدوار باشيد و هدف داشته باشيد .اگه هدف مشخصى داشته باشيد مطمئن باشيد بهش ميرسيد.بايد تحمل خودتون رو بالا ببريدو تلاشتون رو بيشتر كنيد .قانون جذب رو باور داشته باشيد .
كيس نامبر:2016AS00004xxx  >>> رؤيت قبولى:12may>>>ارسال فرم:15may >>> تعداد افراد كيس:٤نفر>>> سفارت:ايروان >>>كارنت:9november>>>  نامه دوم:17november >>>  تاريخ مصاحبه:هفته سوم ژانويه>>>نتيجه:كليرنس>>آپديت ها Sad 19,20,21,22ژانويه) ،(2,19,25,26آگوست)
كليرى 26آگوست بعد از 220روز انتظار دريافت ويزاى برنده اصلى و بچه ها:٣١آگوست
شغل برنده اصلى خصوصى و سربازى س
كيس دوم خانه دار و همچنان كليرنس چون زمان تحويل پاسپورتها ويزا بهم داده نشد بااينكه تو سايت ستاره دار اعلام نشده بود كيس نامبرمون
تشکر کنندگان: omid40 ، ستوده ، Interuniversal ، behjan ، chakavakl ، sweety.alireza
(2015-12-19 ساعت 10:15)chakavakl نوشته:  
(2015-12-19 ساعت 09:57)Interuniversal نوشته:  با سلام خدمت همه عزيزان
بنده يك پيشنهاد داشتم و با اينكه ميدونم همه نگرانند و استرس دارن و بيشتر اوقات گرفتار مشكلات كاري و زندگي،خواستم خواهش كنم ازتون كه اون هدف واقعي تون رو از مهاجرت بياين و بيان كنين ،نكته هاي مثبت منفي ه مهاجرت رو و ديگر مسائلي رو كه خودتون صلاح دونستين .
آيا شده پشيمون بشين،دچار دو دلي بشين؟گفتين تا حالا به خودتون : آخرش كه چي؟؟برم اونجا كه چي بشه؟
مقصودم اينه كه با ايجاد يك فضاي دوستانه و صميمي بتونيم بهم كمك كنيم،شايد حرف دل منو يكي بزنه و يكي دگ براش راهكار داشته باشه،ازين دست مسائل منظورم هست!

اگه دوستان موافقن هركي بياد تجارب و نگراني ها و مسائل رو بنويسه تا بتونيم به همديگر كمك كنيم،(ميدونم تاپيك هاش موجوده ولي ميخوام يجوري متفاوت باشه،چون دغدغه ماها با بچه هاي سه چهار سال پيش مسلما فرق ميكنه)
منتظريممممم
یکی از دغدغه های فکری من اینه که الان واسه از اول شروع کردن دیر باشه به خاطر سنمون (من و همسرم 28 سال داریم) بالاخره تا الان اینجا به جاهایی رسیدیم آیا با این سن کار درستی که بریم از اول شروع کنیم؟ با توجه به اینکه مدارک تحصیلیمون اونجا قبول ندارن حتما باید اونجا بریم دانشگاه تا به موقعیت دلخواهمون برسیم.
با سلام وعرض تبريك
شما مدركتون مگه پزشكي هست كه اونجا قبول نداشته باشند؟؟؟
شماره کیس:AS201600005xxx / تاریخ رویت قبولی: 15 می / کنسولگری: ابوظبی / تعداد افراد منظور در کیس :2 / ارسال فرمهای سری اول:  2 جون /کارنت شدن کیس:9 فوریه / مصاحبه:13 آپریل / دریافت کلیرنس:13 آپریل/آپدیت ها: 19 و 21 و 22 آپریل، 29 جولای (آپدیت ایمیل)، 5 آگوست کیس اصلی، 7 آگوست OR شدن کیس اصلی و بروزرسانی در سایت سفارت 9 آگوست دو خطي همراه، ١٠ آگوست or شدن همراه/ دریافت ویزا:١٦ آگوست (٢٨ مرداد)/ ورود به آمریکا: ٩ دسامبر(١٩ آذر) / دریافت گرین کارت: همسرم ١٣ ژانويه خودم در انتظار

سفرت بخیر اما تو دوستی خدارا / چو از این کویر وحشت بسلامتی گذشتی / به شکوفه ها به باران / برسان سلام مارا
تشکر کنندگان:
(2015-12-19 ساعت 09:57)Interuniversal نوشته:  با سلام خدمت همه عزيزان
بنده يك پيشنهاد داشتم و با اينكه ميدونم همه نگرانند و استرس دارن و بيشتر اوقات گرفتار مشكلات كاري و زندگي،خواستم خواهش كنم ازتون كه اون هدف واقعي تون رو از مهاجرت بياين و بيان كنين ،نكته هاي مثبت منفي ه مهاجرت رو و ديگر مسائلي رو كه خودتون صلاح دونستين .
آيا شده پشيمون بشين،دچار دو دلي بشين؟گفتين تا حالا به خودتون : آخرش كه چي؟؟برم اونجا كه چي بشه؟
مقصودم اينه كه با ايجاد يك فضاي دوستانه و صميمي بتونيم بهم كمك كنيم،شايد حرف دل منو يكي بزنه و يكي دگ براش راهكار داشته باشه،ازين دست مسائل منظورم هست!

اگه دوستان موافقن هركي بياد تجارب و نگراني ها و مسائل رو بنويسه تا بتونيم به همديگر كمك كنيم،(ميدونم تاپيك هاش موجوده ولي ميخوام يجوري متفاوت باشه،چون دغدغه ماها با بچه هاي سه چهار سال پيش مسلما فرق ميكنه)
منتظريممممم
تشکر کنندگان:
با عرض سلام و أدب
من هدفم از امريكا رفتن استفاده كردن از إمكانات أموزشي تفريحي ، بهداشتي و خيلي جيزاهاي ديكه كه مطمئنا ازش بي خبرم براي بجه هام هستش ضمن اينكه خودم و همسرم همون كاري كه اينجا ميكنيم رو اونجا ادامه خواهيم داد
تشکر کنندگان: Interuniversal ، behjan ، matin86
(2015-12-19 ساعت 20:27)fatemeh.h95 نوشته:  سلام همگی
من الان دانشجو سال سوم لیسانسم
مهم ترین چیزی که بهش فکر میکنم برای مهاجرت درس هست، تحصیل در دانشگاه های آمریکا صددرصد آینده مو تامین میکنه!
اما چیزی که هست اینه ک مجبور میشم اینجا درسم رو نصفه ول کنم و اونجا از لیسانس شرو کنم، به همین دلیل از بابت هزینه ها خیلی نگرانم چون حدودن ۶ سالی که قراره درس بخونم درآمد خاصی ندارم احتمالا حالا ب جز ی سری کارهای کوچیک دانشجویی، بنابراین باید از جیب بخورم، و از اونجایی که دلار به پول ما گرون در میاد، هزینه زیادی میشه، البته هنوز حدودی هم راجب هزینه ها اطلاعاتی ندارم، خاهشم اینه که اگر کسی تو شرایط من بوده یا اطلاع داره، هزینه حدودی تحصیل در مقطع لیسانس و قوق لیسانس رو بهم بگه!

سلام.من برای فرزندانم که جستجو کردم هزینه لیسانس ازترمی 4000دلارشروع می شود به بالا.البته دوسال اول یعنی تا فوق دیپلم را اگردرکالج اکریدیبل بگذرانید وبعدبقیه اش رادر دانشگاه ،ارزانتر میشودتااینکه ازاول چهارسالش رادردانشگاه بخوانید.موفق باشید.
2016as48xxچهارنفر.مصاحبه  ارمنستان خودم برنده اصلی وفرزندانم یکضرب,همسرم ای پی.که بعداز138 روزکلیرشد.ساکن هیوستون.(راستی lighthouseیعنی فانوس دریایی ( Shy
تشکر کنندگان: behjan ، fatemeh.h95
(2015-12-19 ساعت 20:27)fatemeh.h95 نوشته:  سلام همگی
من الان دانشجو سال سوم لیسانسم
مهم ترین چیزی که بهش فکر میکنم برای مهاجرت درس هست، تحصیل در دانشگاه های آمریکا صددرصد آینده مو تامین میکنه!
اما چیزی که هست اینه ک مجبور میشم اینجا درسم رو نصفه ول کنم و اونجا از لیسانس شرو کنم، به همین دلیل از بابت هزینه ها خیلی نگرانم چون حدودن ۶ سالی که قراره درس بخونم درآمد خاصی ندارم احتمالا حالا ب جز ی سری کارهای کوچیک دانشجویی، بنابراین باید از جیب بخورم، و از اونجایی که دلار به پول ما گرون در میاد، هزینه زیادی میشه، البته هنوز حدودی هم راجب هزینه ها اطلاعاتی ندارم، خاهشم اینه که اگر کسی تو شرایط من بوده یا اطلاع داره، هزینه حدودی تحصیل در مقطع لیسانس و قوق لیسانس رو بهم بگه!
سلام خانم فاطمه
در ابتدا اميدوارم كه موفق باشيد تو اين راه و بتونيد مدارك عالي رو بدست بياريد
با توجه به دانشگاه و رشته و باقيه مسائل قيمت ها متفاوته ولي حدودا از سالي ١٥/٢٠ تا حتي ٣٠ يا بيشتر هم ميرسه كه عمدتا من هركي رو ديدم وام گرفته
شما ميتونيد دقيقترش رو در تاپيك هاي تخصصي تر و يا از (اميررضا س) بپرسيد كه الان اونجاس و كالج هم ثبت نام كرده
لاتارى ، درس صبورى، تغيير و قطع وابستگى هاست و بيانگر اينه كه انسان هرچيزي رو كه بتونه تصور كنه قطعا بهش ميرسه!



طلب خير براي همه دوستان
تشکر کنندگان: chakavakl ، behjan ، fatemeh.h95




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان