دالاس، ایالت تگزاس

[hushmandco]

با سلام
1- من الان در ايران در توليد مواد غذايي فعاليت مي كنم ( يعني كارخانه مواد غذايي دارم ) من ميخوام از اقدامي كه دارم ميكنم براي مهاجرت و از وضعيت سرمايه گزاري در اونجا مطمئن بشم چون مسير من لاتاري گرين كارت نيست و از طريق سرمايه گزاري ميام آمريكا و از آنجاكه ضريب ريسك مهاجرت من بالاتره يعني ممكنه اگه خوب مطالعه نكنم زمين بخورم بنابراين يه مدتي هست كه بدجوري نگران شده ام و نگراني من هم اينه كه اينجا همه چي رو بفروشم و بيام اونجا و خداي ناكرده كل سرمايه و زندگي خوبي كه اينجا دارم رو از دست بدم و يا احيانا فضاي آمريكا مثل ايران براي كسب و كار من راحت نباشه
مي خواستم بدونم وضعيت توليد و ادامه فعاليت من در اونجا به چه صورت خواهد بود آيا اونجا ( يعني تگزاس و بويژه دالاس صنعتي هست يا بيشتر خدمات اونجا متمركز شده ) و آيا مي تونم همون شغلم رو ادامه بدم (يعني سرمايه گزاري در بخش توليد مواد غذايي ) و اميدي به پيشرفت داشته باشم يا سخته تو اين زمينه كار كردن؟
2- همسر من هم در زمينه طراحي و توليد لباس زنانه فعاليت دارند و مي خواستم از بيزنس توليد پوشاك در اونجا و وضعيت اين نوع كسب و كار هم اگه ممكنه يه سري اطلاعات بگيرم
با سپاس

دوست من، بنده هنوز در ایران هستم و منتظر ویزا. ولی با توجه به اینکه در زمینه تولید از دور دستی بر آتش دارم و مطالعاتی که انجام دادم ( پدر همسرم 3 سال قبل تصمیم مشابهی داشت) و پاسخهایی که دوستان با سابقه به سوالاتی مشابه سوال حضرتعالی دادند اینطور فهمیدم که در آمریکا صنایع تولیدی کوچک امکان رشد ندارند یا اینکه بسیار مشکل میشه سرپا نگهشون داشت. چون تولید به صورت زنجیره ای و در سطح کلان انجام میشه و شرکتهای کوچک خیلی زود از پا در میان. مگر شرکتی که طرح و ایده منحصر بفرد و نویی ارائه کنه و ضمن اینکه راهها و امکانات و بودجه تولید ضرب العجل (rapid production) رو برای قبضه کردن بازار، پیش از دست به کار شدن رقبا داشته باشه و یا اینکه بودجه چندین ده میلیونی برای شروع داشته باشه و با قدرت وارد بشه.
اقتصاد آزاد آمریکا به اونها این اجازه رو میده که رقبا رو به راحتی با قیمت کمتر یا تیراژ بیشتر ضربه فنی کنن و مثل ایران نیست که بعضی چیزها رو انحصاری کنن تا رقیبی سر بلند نکنه.
مثلا اگر شما تولید مواد لبنی بخواهین راه بندازین، رقبای شما شرکتهای بسیار بزرگی هستند که نبض تولید لبنیات رو در دست دارند و مجموعه دامداری هاشون کاملا از تولید به مصرف هستند و در هیچ قسمتی نیازمند احدی نیستند. یعنی زمینهای زراعی برای کاشت علوفه دام، کارخانجات عمل آوری این علوفه، سیستمهای توزیع این علوفه بین دامداری هاشون، سیستم جمع آوری و فراوری محصول ، شرکتهایی برای توزیع محصولاتشون ، همه به صورت یک مدیریت یکپارچه اداره میشه. از اون طرف قسمتهای تحقیق و توسعه برای پرورش نژادهای بهتر گاو و گوسفند رو هم باز به طریقی در ید خودشون دارند. نه مثل اینجا که شرکت فقط عمل جمع آوری شیر و فرآوری رو انجام میده. حالا شما قیمت تمام شده و کیفیت رو مقایسه کن بین این دو شکل از کار.
به عقیده من روی سوژه کاریتون کمی بیشتر مطالعه کنین مثلا به جای تولید در آمریکا به فکر یک نمایندگی در آمریکا باشین. یعنی سوژه های بیزنسی و تجاری راحت تر قابل سرپا نگه داشتن هستن تا تولید. چون در فعالیت تجاری مثل نمایندگی یک محصول، یک کمپانی مادر پشتیبان شما میشه و شما به پشتوانه اون کارتون رو انجام میدین.
در تاپیک "نظرات آرش در مورد آمریکا" یه قسمتهایی در مورد نظام کلان تولید و سرمایه گذاری در آمریکا یه جملاتی گفته که خوندنش خالی از لطف نیست. فایل پی دی اف اش رو میتونین از امضاء من دانلود کنین و بخونین.
ولی در مورد همسرتون به نظر اوضاع بهتر میاد چون صنعت مد در آمریکا تشنه طرحهای جدیده و اگر همسرتون بتونن به عنوان یک طراح ظاهر بشن شاید واقعا یک آینده رویایی برای کارشون بشه متصور شد.

البته اینها فقط نظرات شخصی بنده هست و شما حتما با دانش و تخصصی که در کار خودتون در ایران دارید بهتر میتونید برآوردکنین که اونجا اوضاع چطور ممکنه بشه .