کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربهٔ مصاحبه در ایروان
اگر برای مصاحبه به سفارت آمریکا در ایروان مراجعه کرده اید نکات مهم سفر و مصاحبه خود را در این تاپیک در اختیار سایر اعضاء قرار دهید.
**************************
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2013 اینجا را کلیک کنید.
c/n:2013AS97xx ، برنده مرحله دوم . تاریخ رویت قبولی:31 اکتبر(10آبان91)
تاریخ ارسال فرمها: 7نوامبر، آرامکس❤ 2نفر❤ تاريخ كارنت شدن:10مي? نامه دوم:17می
مصاحبه: ایروان ٨ جولاي. كليرنس: ٨ آگوست. دريافت ويزا: ١٤ آگوست . ورود به آمريكا: ٦ دسامبر٢٠١٣ ،سياتل
منتظرسراي ٢٠١٣ - سفرنامه - ١١٨ مهاجرسرا - منتظرسراي ٢٠١٤ - جمع بندي كليرنس٢٠١٣
تجربه سفر من به ایروان ، داغ داغ


سلام بر همگی حالا نوبت منه که تجربه ایروانمو بهتون بگم چون فکر میکنم ما سری اول 2014 هستیم و شاید بعضی چیزا تغییر کرده باشه و بتونه به 2014 ها کم کنه . مخصوصا اینکه سعی کردم یکم متفاوت بگم و بعضی موارد که در سفرنامه ها کمتر اشاره شده بود رو بیان کنم و آخرشم تیتر وا مهمترینشو گفتم که بعنوان جمع بندی کمک کنه
معاینه پزشکی
معاینه پزشکی من 2 روز قیل از مصاحبم بود که قبلا از طریق ایمیل از کریستین وقت گرفته بودم و صبحش سوار باس شدم خط 67 که از اونجا رد میشدم و به راننده نشون دادم ادرسمو که بیمارستان موراسون (بیمارستان = یراشی) و وقتی نزدیک اونجا شدیم یه دختری که دانشجو بود و خوشبختانه انگلیش بلد بود بهم گفت با من بیاید من میبرمتون ، با هم رفتیم بیمارستان طبقه دوم ولی هنوز دکتر نیمده بود منتظر موندم یه خانومی که از پرسنل بیمارستان بود بمن گفت با دکتر کار دارید گفتم آره و با تلفنش زنگ زد به دکتر و بهم گفت داره میاد خلاصه خیلی تحویلمون میگرفتن!!! بعد رفتم تو و دکتر هی انگلیس – فارسی حرف میزد برا همین بهش گفتم اگه راحتید انگلیسی ادامه بدیم که بعدش دیگه انگلیس صحبت کردیم البته منشی لوسی هم بود که فارسی حرف میزد ولی با همون دکتر ادامه دادیم یه سوالی که میپرسه در مورد ابله مرغون که گرفتی یا واکسن زدی Did you catch it or vaccinate?
و یه سری آزمایشا کردو 2 تا برگه بهم داد برای عکس و خون دادن که با اونا رفتم آزمایشارو دادم و بهم گفت فردا ساعت 14 بیا جوابشو بگیر .بعد بهش 110 دلار دادم و گفت من فقط درام میگیرم فقط که من رفتم بیرون چنج کردمو اومدم دوباره !
فرداشم رفتم که این دفه کلا لوسی نبود و دکترم داشت یه کارایی میکرد ، رو میزشم پر میوه بود که پوس کنده بود و بهم گفت من کارام چند دقیقه طول میکشه از خودتون پذیرایی کنید تا تموم شه منم تشکر کردم ، بعدش خود دکتر برام توضیح داد و یه پاکت بهم داد که اینو به سفارت بده و جواب عکس قفسه سینه که گفت اینو باید بهمراه یه برگه دیگه که شبیه برگه واکسیناسیون خودمون بود ببری ی و اس و با خودت سفارت نبر چون عصبانی میشن چون وقتشونو میگیره و باید چک کنند !
بعدشم بهم گفت راستشو بهت بگم این قفسه سینه رو خود امریکام چک نمیکنه و کلا همینجوریه که منم خندیدم و گفت جدی گفتم!
روز مصاحبه :
با اینکه مصاحبم ظهر بود ساعت 14 ، از چیزایی که اینجا خونده بودم فکر کردم اگه زودتر برم بهتره وبرای همین صبحش پاشو یه دوش گرفتم و اماده شدم ساعت 11 رفتم جلوی هتل و یه تاکسی که داشت رد میشه بهش گفتم امریکن کنسولر تاکسی گفت 2000 درام بعد من گفتم 1500 درام اونم یکم غر زد بعد گفت 1700 تا منم گفتم باشه ورفتیمو ساعت 12.15 جلوی سفارت بودم ولی نگهبان بهم گفت همون ساعت خودت میتونی بری تو ! این چیزی بود که یادمه کسی تو سایت گذاشته بود که حتی 8 صبح بریدو.. که درباره ارمنستان اصلا صحت نداره و حداکثر نیم ساعت قبل مصاحبه میذارن برید داخل ! اونجا منتظر بودم که دیدم 2 تا خانواده ایرانی هم اومدن که با هم گپ زدیم تا سر ساعت یه ربع مونده بود رفتیم تو .دم درب پاس و مدارک پزشکی که کریستسن داده بود و چک کردن و بعد رفتیم داخل بهمون شماره دادن و نشستیم و وقتی میگفت نفر بعدی ما به نوبت میرفتیم مدارکو میدادیم و بعد پول رو پرداخت میکردیم و دوباره منتظر میموندیم تا آفیسر صدامون کنه برای مصاحبه . بعد از نیم ساعت آفیسر منو صدا کرد و برعکس حالت عادی که سرپا وای میستیدو ... من رفتم تو یه اتاقی که فقط مابودیم و درب رو بستم و نشستیم و مصاحبه من حدود یککککککک ساعت طول کشید که بخشیش بخاطر کارم و فیلدای مختلفی بود که کار کرده بودم و تو بخشی ازاونا افیسر فارسی متوجه نمیشد و منم بعضی توضیحاتو براش به انگلیس دادم که بشمام توصیه میکنم حداقل لغات کلیدی شغلتون رو بدونید چون گاهی با شغلهای ساده هم مشکل داره و نمیتونه بفهمه چی میگید برا همین یه لغت انگلیسی معادل کاملا توجیهش میکنه من بعضی چیزارو وقتی انگلیسی گفتم دیدم تو کامپیوتری که جلوش بود قبلیارو که فارسی گفته بودم کامل پاک کرده و اکی غلیظی میگفت که فهمیدم قبلی رو اشتباه زده و شاید براتون جالب باشه که مثلا نمیدونست خودرو چیه و چند بار ازم پرسید که به چی مربوط میشه اخرگفتمAutomotive که گفت اکی پس در حد لغت معادل اون کاری که کردید رو بدونید مثلا خانومی اومد که سازه خونده بود و همین افیسری که با من مصاحبه کرد آخرم بهش گفت من رشتتونو نمیدونم چیه و متوجه نمیشم چه نخصصی داری وباید مدارکتون چک بشه و درباره تحصیلاتتون تحقیق بشه که مرتبط با چیه در حالیکه با یه Structureگفتن شفاف میشد قضیه که نگفت ! و خودش میگفت من کیسم طوریه که میتونم یه ضرب بگیرم بخاطر اینکه سابقه کار که اصلا نداشت و خدمتم که هیچ ! اینو که گفتم اصلا باعث نگرانیتون نشه وفقط لغعای کلیدی کارتونو راه میندازه مثه همونکه که گفتم Automotive بجای خودرو و اصلا توضیح خاصی نمیخواد بدید چون بهیچ وجه پیچیده نیست !
موقع مصاحبمون همکارشم اومد و اونم چندتا سوال کرد و خودم احساس کردم که جفتشون لذت بردند از برخوردم و توضیح دادنم و حین مصاحبم سعی کرد بعضی جاها خودش کمکم کنه چون من براش شفاف – کوتاه و ساده توضیح میدادم و هر وقت تایپ میکرد بهم میگفت عذر میخوام که روم بشما نیست و در نهایت آفیسر بهم گفت واقعا ممنونم که خوب توضیح دادی و مدارکت از نظر من مشکلی نداره فقط باید یه چک اداری بشه منم گفتم ایراد نداره و اونم خندید و گفت برات آرزوی موفقیت میکنم و منم بهش گفتم من هم همین طور و روز خوبی داشته باشید وبلند شدم که برم دیدم اون همکارشم اومد پشت شیشه وبرام دست تکون داد منم براش دست تکون دادم و از اتاق اومدم بیرون

زیاد توضیح دادم ولی در نهایت توضیح زیر خلاصه ای که خیلی کمکتون میکنه و حتما یه مرورش کنید
نکات کلیدی سفر به ایروان :

1. پروازهایی که به ایر وان میاد معمولاتاخیر داره و برای من رفتم 1.30 و برگشتم 1 ساعت تاخیر داشت پس اینو تو ساعتی که بلیط میگیرید لحاظ کنید اگر قراره ساعت خاصی اینجا باشید
2. اینجا هزینه تاکسی با کیلومتر شماره و بارزای هر کیلومتر 100 درام ! البته راستش من معمولا سعی میکنم با تاکسی توافق کنم چون گاهی یدفه مبلغ عجیب غریب میشه و مثلا تو ترکیه دیده بودم میرفتن بعضیا مسیر مستقیم رو دور میزدند و دیگه نمیتونی چیزی بگی !
3. برای همه مسیرها مینی باس داره که بنظر من حتما مسیراشو یاد بگیرید و بپرسید با باس خیلییییی هزینه رفت وآمدتون کم میشه و هر دفه سوار شید 800 تومان میشه معادل 100 درام ( البته اگر درام رو به این شکلی که در پایین میگم تهیه کنید ) و تقریبا همه جای شهر رو پوشش میده و برای مسیرهای دور هم با تغییر خط میتونید همه جا برید .
4. توصیه ای که به دوستان میکنم به هیچ وجه درام رو از ایران تهیه نکنید و دلار بگیرید بیاید اینجا چنج کنید ! این مورد رو من تو مهاجر سرا ندیده بودم و خودم یکم تهیه کردم .اگر ازتهران بگیرید تبدیل ریال به درام 10 تومان میشه ولی اگه اینجا با دلار چنج کنید حدود 7.5 یا 8 تومان میشه
5. برای تاکسی سوار شدن حتما چونه بزنید ! و اینکارو میتونید با ماشین حساب و نوشتن عدد دلخواهتون روش انجا بدید چون میدونن شما توریستید و یکم ........
6. دکتر کریستین فقط درام قبول میکنه و دلار نمیگیره
7. حتما همه آدرسها رو به ارمنی داشته باشید چون اینجا انگلیس بلد نیستند و خیلی بدردتون میخوره در پایین آدرس لازم رو گذاشتم که آدرس هتل رو هم از خود هتل بخواید بهتون ارمنی بده :

آدرس سفارت به ارمنی

Մեր հեռախոսահամարն է (+374 10) 49-46-86
Մեր փոստային հասցեն է.
ՀՀ, Երևան 0082, Ամերիկյան պող 1, հյուպատոսական բաժին, ԱՄՆ դեսպանատուն

Our phone number is: (+374 10) 49-46-86
Our mailing address is:
Consular Section
U.S. Embasssy
1 American Avenue
Yerevan 0082
Armenia

آدرس بیمارستان به ارمنی

My office address;
1) 114 Muratsan str., < Muratsan> University Clinic, II floor, Room N22
2) Yerevan, Armenia
3) Բժ. Քրիստինե Խաչատրյան
Մուրացան փող. 114
“Մուրացան” համալսարանական հիվանդանոց
2-րդ հարկ (մուտքը պոլիկլինիկայի կողմից)
Հետազոտման սենյակ 222

Երկուշաբթիից-շաբաթ, 9:00-16:00
Հեռ. (37410) 56-72-65 աշխ.
(37491) 20-51-43 բջջ.
Էլեկտրոնային փոստ. kristinekhachatryan@ymail.com

Dr. Kristine R. Khachatryan
Muratsan University Hospital
2nd floor (entrance from policlinic side)
Examination Room 222
114 Muratsan St

9am – 4pm Monday-Saturday
Tel. (37410) 56-72-65 (work)
(37491) 20-51-43 (mobile)
E-mail: kristinekhachatryan@ymail.com
8. روز مصاحبتون برعکس اون چیزی که میگن صبح زود برید و... سفارت حداکثر 15 تا 30 دقیقه قبل از ساعتی که براتن مشخص کرده میذاره حتی وارد درب ورودی بشید و بنظر من 1 ساعت قبل اونجا باشید که خیالتون راحت باشه و لی خیلی زود نرید چون بهیچ وجه راه نمیدن و اونجا ایرانیا خیلی زود میومدن که همه پشت درب وای میستادن و من اینو تو سفرنامه بعضی از دوستان خونده بودم که صبح زود برید و... که درباره ایروان اصلا اینطور نیست
9. کارت ملی رو سفارت اصلا از من نخواست !
10. سفارت امریکا رو به اسم امریکن کنسولر میشناسن تو ارمنستان نه یو اس امبسی
11. حتما حتما حتما برای توضیح به آفیسر از جملات ساده – کوتاه و شفاف استفاده کنید و اصصصصصلا قلنبه سلمبه حرف نزنید که شر میشه !
12. لغات کلیدی رشته و کارتون رو به انگلیس بدونید نمیخواد انگلیس حرف بزنید ولی مثلا بدونید که سازه معادلش Structureو ساخت و... چیه یا هر چیز دیگه چ.ن گاهی یه لغت کامل براش جا میندازه منظورتون چیه و خودش کامل میکنه اطلاعاتتون رو

اما جدای از بحث مصاحبه و ...... در مورد خرید :
• نزدیک بیمارستان دکتر موراسون یه فروشگاه که قیمتای شکلاتش مناسبه اگه رفتید یه سر بزنید
• برای خرید کفش جیر و.. میتونید برید بازار بنگلادش که با خط 63 باس میره اونجا قیمتاش مناسبه و کت وشلوار و جنسای با همه جور کیفیت مناسب داره حتما سر بزنید بد نیست و بنظر من حداقل کفشای با اون کیفیت رو باید ایجا خیلی گرونتر بخرید

در پایان از دوستانی که اینجا هستن میخوام که بعد اینکه رفتن مصاحبه اونام خلاصه ای از چیزای جدید رو اینجا بذارن نه برای ماها! برای کسایی که بعدشون خواهند رفت و من الان این اطلاعات برام ساده شده چون تجربش کردم ولی یادم نمیره که قبل این خودمم از تجربه دوستان وسفرنامه هاشون استفاده کردم و اون موقع برام خیلی مفید بود !
امیدورام شمام وقتی این مسیرو رفتید جلو به یاد بقیه بچه ها باشید که دارن پشت سر شما میان و خبرای شمارو دنبال میکنن و اطلاعاتتون رو برا خودتون نگه ندارید چون باز هم تو این مسیر هنوز چیزایی جلوتر هست که از این به بعد ماها لازم داریم مثه تجربه امریکا و بلیط گرفتن و پرواز و هتل و .......... که بقیه بچه ها دارن تو تاپیکای دیگه همین کارو برای ما انجام میدن چون داره به یه فرهنگ تبدیل میشه و بچه های مهاجر سرا در خودشون احساس دین میکنند و برای همین برمیگردن و به بقیه اطلاعات میدن مثه خیلیا ی دیگه که اینجا سفرنامه گذاشتند! البته اصلا قصد نصیحت یا ... نداشتم فقط خیلی خوبه که ماها هم این فرهنگ رو ادامه بدیم و لطفا شما هم برای بچه هایی که بعد شما مصاحبه دارن انجام بدید و حتی اگه شد بریم ا م ری ک بازم این ارتباط قطع نشه و فراموش نشده چون این به نفع همه ماست . یادتون نره ، لطفا !


با آرزوی سلامتی و ویزای یکضرب برای کسایی که این سفرنامه رو خوندن ما که نگرفتیم Winkوامیدوارم هر چند ناچیز ولی براتون مفید بوده باشه و بخشی از نگرانی هاتون رو کم کنه . ضمنا مدارک مصاحبه و مدیکال رو هم در امضام میتونید ببینید

((خدا را دوست بدارید ، حداقلش این است کسی را دوست میدارید که ر وزی قطعا به او خواهید رسید ...)))
2014AS1xxx، فرم :28می باایمیل،کنسولگری:Yerevan،کارنت :14 می ,مصاحبه: اکتبر-انتظار برای ویزا :100 روز
معاینه پزشکی ایروانمدارک مصاحبه ایروان
خدایا در میان این همه چشم ، نگـــــاهِ تـــو مرا بی نیاز می سازد از هر نگاهی..
تشکر کنندگان: KIMIA2005 ، snzirani ، aghaghia ، H Pier ، mtcanada ، reza_top60 ، ali1220 ، saeedshafiee ، mrpahlevani ، poem ، godot ، maryam_fo ، pari pariaaa ، soli asali ، Azi2014 ، arpmn ، sal0811 ، گل نهال ، mehdieb ، ghafari88 ، rtt ، tajhizgaran ، iris ، azadeh2014 ، ffrfar ، raihaneh.az90 ، amin arefi ، philter ، آلیس-1980 ، vistac ، maxima2012 ، محبت ، masoud z ، kage.omid ، cello86 ، Moein1 ، nora ، shayesteh ، hamid_fs3 ، Visas ، kooshamostofi ، tina_torabi ، reza_bobo2000 ، shadi79 ، maziar irani ، taleghani ، shahryar7021 ، ghasoo ، behrang3001 ، m_yek ، tenese ، ali_am76 ، philadelphia ، ojee ، noobnoobi ، EKAM ، mehdi2014 ، black_jay ، jnouri ، M@hdi ، ekhtera ، ali1985ir ، nedaba ، manamilad ، mehdir ، nasim ، alirz ، sadeghifa ، Natasha9 ، mitramin ، s.f.b.r ، امین 13 ، lottery_23 ، khder ، shaya ، mohammad19911991 ، ماتیتی ، HodHod Golestani ، hamedmas ، Hadi2014 ، demented ، rayan.rahpou ، NEURON ، asalasali ، rezahoorjandi ، 5ina ، Mirhosseini ، ultra ، sepehr.t ، edarbandi ، Ramin geologist ، vahidhm ، اشکان 3D ، King Eagle ، adonis2006 ، rainyboy ، twins ، sorooosh ، عسلبانو ، Rock ، milad.m1986 ، negarin60 ، mahshid_jacobi ، gema ، vahid1349 ، shahriar2002 ، Sara_lphmkf ، Hamid_110 ، a.rahaa ، hamedara ، gaandolf ، NarCssuS ، تنها مثل خدا ، nimaaa ، behi.v ، tapartoor600 ، behjat ، zepehr ، سعید پ ، Daneshjo ، 1987p ، t_arian_n ، mahsa_a ، m.ghoreishi ، parsa-22 ، fa15 ، SomeOneX ، msar ، amin_j ، tamana2016 ، alonak ، armin1006
سلام بر همگی
یه سری مطلب راجع به ایروان
1-هوا سرد شده لباس گرم بیارید چترم بیارید چند روز یه بار یه نم بارون ریزز ریززز میاد
2-آفیسر واسه ایرانیا 2تا شدن یه پسر جوون عینکی کم سن تر از اون آفیسر اصلیه تو اتاق 11 که اگه اونجا رفتین صندلی داره بشینین و آفیسر اصلیه اتاق 10 که وایساده سوال میکنه.
3-از من مدرک دیپلمم خواست اصل و ترجمش... با این که لیسانسم داشتم
4-برا قسم خوردن یه متن نوشته روی شیشه که میگه از روش بخونین وچون اونطرفشم نوشته شده و نور اتاق افیسر پشتشه حلاصه خیلی دقت میخاد خوندنش
5- فارسیا خوب حرف میزنه اما از حالت صورتش معلومه که حوب متوجه نمیشه برا همین من خیلی از جوابا محصوصا در مورد شغلما که میدیدم به یه نوع دیگه مجددا میپرسه رو کلا به انگلیسی میگفتم و اون با سر تایید میکرد اما باز سوال بعدیا فارسی میپرسید و من انگلیسی جواب میدادم بعضی وقتام چند تا کلمه انگلیسی کمکم میپرسید. فکر کنم جاهایی که متوجه نمیشه حتما اگلیسی جواب بدیدد.
201400001$$$
سفارت آنکارا-->ایروان از KCC/ مصاحبه Oct /یک ضرب/یک نفر/ورود آمریکا Dec 2013
The Dark Side Of The Moon
سلام بر دوستان عزیز
اولا خدا را صدهزار مرتبه شکر میکنم که لطف کرد وخلاصه از این همه استرس وفکر راحتم کرد امیدوارم هر چه زودتر
کار همه ایرانیهایی که تو این مسیرن در ست بشه وبه هدفشون برسن.
دوما از کلیه مدیران ودوستان این سایت کمال تشکر را دارم که همواره از کمکهای بی دریغشون بهره مندیم.

من مجردم-معاف –لیسانس وکار خصوصی و6 جا کار کرده بودم که اسامی همه شرکتا رو هم نوشته بودم توفرمام.
من چون تنها میومدم اصلا حال و حوصله آپارتمان نداشتم تو سایت TRIPADVISOR هتلا رو چک کردم و هر کدوما روی نقشه گوگل ارت علامت گذاری میکردم و موقعیتشا نسبت به شهر ایروان مشخص میکردم... سایت TRIPADVISORرا قبلا هم باش مسافرت رفته بودم ...
این سایت اروپاییه و خوبیش اینه که مردم به هر هتل امتیاز میدن وآزادانه نظراتشونا میدن. حتی یه قسمت هست که عکسایی که مردم از هتل گرفتنا میگذارن وخوبیا وبدیای هتلا نشون میدن و مثل بقیه سایتا نیست که فقط یه سری عکس تبلیغاتی از روز اول افتتاحیه هتل میذارن و بعد که شما تشریف بردین میبینین اصلا یه چیز دیگست...
آژانسا این هتلا 70 دلار -HRAZDAN میدادن و من یه دوست ارمنی داشتم که داداشش اونجا درس میخوند برام گرفت 60 دلار.....
[font=Courier]پرواز[font=Arial][/font][/font]
پرواز به موقع و خوب بود تو هواپیما یه فرم دادن مال کنترل پزشکی وگفتن همه پر کنید..توش همه چی پرسیده بودن از شماره پاسپورتتون تا کجا میریدو چیکار میکنیدو چی میخاید بخورید و چی میخواید بپوشید و چه حرفایی میخواید بزنید و.....
کنار من یه خام و آقای ارمنی نشسته بودن که زیاد رفت وآمد داشتن به ارمنستان شروع کردن به پر کردن و گفتن این اولین باره که این فرما دادن......
منم حقیقتش خوشم نیومد از این فرم یه مهموندارا را صدا کردم گفتم ببخشید خانم اگه من این فرما پر نکنم یعنی نمیذارید از هواپیما خارج شم (حالا با خنده )؟؟؟
اونم اخماشا کرد تو هم و گفت نمیدونم این فرما را به ما دادن گفتن بدیم پر کنید ...و رفت ..منم خیلی ترسیدم پر نکرده انداختمش تو جیب صندلی هواپیما.....راستش هنوزم دارم میترسم از این رفتار خشونت آمیزه مهماندار ...اخمش مثل ناظم دبستانمون بود...دی
دم درم وقتی پیاده میشدیم یه آقایی اینا رو میگرفت منم فقط نیگاهش کردم و اومدم......
فرم ویزای پر شده رو از قبل داشتم اومدم با دستگاه دلار چنج کنم دیدم بغلش هیچ کس تو صف بانک نیست تیز یه 50 دلار چنج کردم و 3000 درام گذاشتم رو برگه درخواست ویزا ودادم به مسولش و ویزا رو چسبوند تو پاس بعد چمدونا تحویل گرفتم واز فرودگاه اومدم بیرون کمتراز 5 دقیقه طول کشید...دی

آزمایشات پزشکی

من همون روز که کارنت شدم ایمیل زدم به دکتر کریستین واونم دوساعت بعدش جوابما ایمیل کرد ووقت داد وگفت اگر میای این ایمیلما تایید کن... منم یه ایمیل تایید دادم و گفتم خانم دکتر اسم منا تو ایمیلت 2تا خرف جابه جا نوشتی ....دکتری مثلا ..Smile
اونم در جواب عذر خواهی کرد وگفت سی یو...تو اون تاریخ
البته خداییش من فقط برا این اسممو بش گوشزد کردم که یه وقت یه جا تو مدرکی چیزیم اشتباه ننویسه یا نگه نه تو نیستی و اینا ...قصدی نداشتم
ساعت 10.30 تو بیمارستان بودم با آدرسی که نوشته بودم و به تاکسی نشون دادم با تاکسی متر شد 800 درام..
با اینکه دومین نفر بودم اما دم این هموطنای عزیز گرم ..اصلا نوبت اینا طعطیللللللSad یه خوانواده اومدن که یه تورلیدر ارمنی داشتن خیلی شیک رفت تو به ارمنی یه سری برگه گرفت که اون خوانواده رفتن آزمایش خون وعکسا گرفتن ..بعد 40 دقیقه که اومدن تور لیدره هی به من میگفت ااااا تو هنوز نرفتی تو ؟گفتم خانم یه خوانواده که تو هستن هنوز نیومدن بیرون که!!!!!
گفت خوب برو برگه هاتو بگیر کارای دیگتا بکن ...حالا میخواست منا دک کنه که اون خوانواده رو ببره تو... Sadمنم گفتم ببین خانم محترم من امروز به جز این کار هیچ کار دیگه ای ندارم لطف کن نوبتا رعایت کن منم خودم میدونم چیکار کنم ..حالا این وسط یه خوانواده دیگم همینطور رفتن تو که منشیش گفت بایستسد بیرون......
خلاصه اینجوری شد که منشیش فشارما که گرفت نوشت 14 رو 9 ؟؟؟!!بعلههه؟؟؟
من امرا فشارم تا حالا بالا 12 نبود البته خودم حواسم بود منشیش یکم گیج میزد فشارو اگه رو دستگاه نیگاه کنید خودتونم میتونید بخونید مال من 13 رو 8.5 بود اما دیگه چیزی نگفتم......قدمم که قربونش برم نزدیک بود مجبور شم منشیشا بغل کنم بیارم بالا تا دستش به اون اندازه گیر برسه...
یه منشی دیگم داشت کامل مسلط به فارسی یه سری سوال روتین میپرسید ویه سری چکاپ ومشت تو شیکم وکمر دیدن دست وپا... بعد دوتا برگه یکیش برا آزمایش خون یکیم عکس سینه بعدم یه کارت منشی فارسی زبونه داد روش شمارش گفت فلان تاریخ ساعت 12 بیا جواب بگیر هیچ جام دیگه پول نده 45000 درامم بده بیاد...
آدرس تست خون و عکسم دقیق بتون میگه ..نگران نباشیدددد آهان آدرس هتل وشماره تلفنم خواست که ار قبل آماده کرده بودم گفت اگه مشکلی بود زنگ میزنم
چند نکته
1-بیمارستان معلومه دولتیه وبیشتر مال بچه هاست یه عالمه بچه قنداقی تا مدرسه ای را میبینید اما به جان خودم اگه یکیشون بگی گریه بکنه...یعنی سلامت اجتماعی و روانی موج میزنه همینطورر...... حالا ایران جرات داری 10 دقیقه برو یه چنین جایی اینقدر ونگگگگ میزنن تو گوشت که موتوره مخ آدم میاد پایین وبعضا تا چند روز مخ همینجور اوراق میمونه تو کاسه سر بطوریکه راه که میرید سر تکون میخوره صدا دلق دولوق اوراقیشو حس میکنید ..والا من اینجوریم..Sad
2- هموطنان عزیز نوبت را رعایت بفرمایید ...یک کلام :احترام به دیگران احترام به شخصیت والای خودتان است...قال: خودم(ع)
3- تو ارمنستان نوشیدنیها بسیار بسیار عالی و ارزونه اما توصیه میکنم تا قبل از تست پزشکی هیچ گونه حرکت مشکوکی نزنید ..و الا آزمایش خونتون مثل من میشه (در الکل موجود در بدن ایشان کمی خون هم مشاهده شد )Tongue

گشت وگذار

برای دوستانی که گوگل مپ رو گوشیشون نصب نیست یا نمیدونن چیه عرض میکنم گوگل مپ یه نقشه است که وقتی جی پی اس گوشیتون روشنه تو هر لحظه به شما نشون میده که دقیقان روی نقشه کجا هستید وبه جایی که میخواهید برید چه جوری برید وحتی چند متر با اونجا فاصله دارید ومثلا پیاده برید چند دقیقه راهه و با ماشین برین چند دقیقه.و مکانهای مهم دور و برتون مثل فروشگاه وموزه و اسم خیابون و غیره هست....حتما حتما اگه ندارید نصب کنید و یه کم باش کار کنید دستتون راه بیوفته ...من همه جاهای دیدنی و فروشگاههای اینجا رو رو همین نقشه رفتم 90 درصدم پیاده..
بهترین فروشگاه اینجا دالما مال هست همه برندهای معروف توش هست البته برندای آمریکایی واروپایی خیلی گرونه اما نمایندگی زارا اونجا قیمتاش مناسبه .....
نزدیک دالما مال اون کارخونه کنیاک سازی معروف آرارات هست که تو مسیرتون هست یعنی سر یه پل هست که سمت راست میره دالما مال سمت چپم میره سفارت...
برای بازدیدش 4500 درام میخواد و ممکنه اگه تعدادتون کم باشه بگه مثلا فلان ساعت بیاید تا توسط یه تور لیدر خود کارخونه به زبان انگلیسی توی گروههای چند نفره راهنمایی بشید
آخرشم 2 نوع دیرینک سرو میکنن که مایل بودین میل میفرمایید .خیلی باحاله حتما برید من اونجا با یه پیرمرد استرالیایی و یه مرد اسپانیایی ودوتا خانم انگلیسی ویه دختر پسر فرانسوی دوست شدم خیلی با حال بودن..
اول پیرمرد استرالیاییه سر حرفو وا کرد. بعد از خوش و بش و کی از کجا برا چی اومده ارمنستان.. به اسپانیایه گفت من عاشق رافائل نادالتونم . بعد به من گفت با خنده تیم فوتبال شما تو جام جهانی ما رو زد.. منم گفتم ما اینیم دیگهCool..بعد گفتم ما تیممون شانسی خوب وبد بازی میکنه اما اون بازیش معرکه بود.... طرف ورزش دوست بود چون با بقیه هم در مورد ستاره های ورزش کشورشون صحبت کرد.. بعد به اسپانیاییه گفت شما تو کشورتون مثل این کارخونه کارخونه برندی دارید که اسپانییاییه چندا معروفاشا گفت.. بعد از فرانسویا پرسید اونا چنتاشا گفتن. بعد از م پرسید شما چی؟ شما تو کشورتون کارخونه برندی دارید؟ منم گفتم بله جانم بیشترین کارخونه های برندی دنیا مال ایران هست.. همشون با تعجب گفتن چطور مگه؟؟؟؟؟؟
گفتم خوب چون تو ایران ممنوعه هر کسی برای خودش تو خونش درست میکنه...Big Grin....جمع پکید از خنده..
گفتم اااا جدی میگم تازه هر کسی با یه طعم و یه رنگ و یه بو و مزه خاص درست میکنه ومعمولا به هم هدیه میدن بعدشم شما عمرا یه چیز دست سازو با کارخونه ای بتونی مقایسه کنی.....Wink. خلاصه با هم رفیق شدیم و بعد از بازدید کارخونه ام تا آخر شب با هم به گشت و گذار و خنده وتفریح گذشت..پیرمرد استرالیاییه یه تور لیدر ارمنی داشت که دعوت کرد جاهاییه که اونروز اون میره ما هم ببره که همه قبول کردیم .مرد خیلی خوبی بود اتفاقا اونم مهندس بود هم رشته خودم و شغل دومش بود کارتشم داد.
آخر شبم همشون برام آرزوی موفقیت کردن برا مصاحبه فردام...خیلی آدمای مهربون و صمیمی و باحالی بودن...Cool


مصاحبه
چون مصاحبه ساعت 2 بود طبق معمول 10 از خواب بیدار شدم یه صبحونه توپ در حد بنز خوردم که تا عصرانرژی داشته باشم بعد دوش واصلاح صورت وکت وشلوار و کراوات و چک کردن کیفم که 2تا پوشه مدارک توش بود برا شونصدمین بار چون خونده بودم گوشیا نمیگذارن ببرم تو نبردم ..1.30 از هتل زدم بیرون اولین تاکسی گفتم تاکسیمترتا بزن جالبه همه وقتی میزدن همون اول میزد 600 تا اونروز زد 500 تا تا سفارتم تکون نخورد...
اونجا که رسیدم دیدم هیچکس نیست گفتم نکنه اشتباه اومدم خلاصه نگهبان گفت پاست؟ بعد اسمما تو برگه ای که داشت خط زد بعد گفت مدرک پزشکیت؟ مدارک پزشکیتون تو یه پاکت در بسته است اما نگهبان درشا باز کرد کامل توش فوضولی کرد و پس داد. بعد گفت کیفتا واکن. تو اونم دید گفت بفرما...
جلوتر دم نگهبانی اصلی دوباره یه نگهبان جلوما گرفت گفت گفت دوربین موبایل وسیله فلزی گفتم نه از تو یه گیت ردم کرد گفت برو تو این اتاق .اونجا دوباره 2تا گهبان خانوم گفتن کتتا بذار تو دستگاه و کیفتا واکن کمربندتم وا کن از تو این گیت رد شو..پرسید موبایل فلش دوربین گفتم ندارم...اما یهو یه فلش که ایران گذاشته بودم تو کیفما در آورد ..کپ کردم.. گذاشت تو یه قفسه یه شماره بم داد به فارسی گفت ازونور برو ..منم به انگلیسی برا فلش عذرخواهی کردم گفتم یادم نبود ..یه لبخند خشک تحویلم داد .دوباره از یه حیاط رد شدم و وارد یه سالن شدم ..سالن معروف یه نگهبان خانم با اشاره و لبخند صندلیا را راهنمایی کرد ..
چنتا خوانواده ایرانی نشسته بودن منم رفتم ردیف آخر آخر .
بعد ارمنیا را به زبان ارمنی و ایرانیا را با جمله نفر اول یا نفر بعدی به اتاق... صدا میزدن
نوبت من که شد یه خانوم تپل فارسی ..سلام وعلیک وپاسپورت بعد عکس جدید گفت داری که دادم بعد دیدم عکسایی که قبلا با فرما با پست فرساده بودما از لای گیره رو فرمام در اورد و پس داد و جدیده را گذاشت.بعد خودم فرم جدیدا درآوردم گفتم من تو این فقط آدرس اقامت جدید اضافه کردم .گفت بده اما با خودکار قرمز از روش فقط آدرسا تو همون فرم قبلی اضافه کرد وپس داد گفت آدرس گرین کارتم میخوای تغییر بدی گفتم نه .
بعد اینارو خواست
کپی پاس
شناسنامه و ترجمش
لیسانس وترجمش
کارت معافیت وترجمش
دیپلم وترجمش
یه لحظه فکر کردم ترجمه دیپلم همرام نیست که شانسی بود...
بعد پرسید تا حالا خارج زندگی کردی؟ نه
مسافرت چی؟ من اسم 8 تا کشورا گفتم نمیدونم چرا فقط 4 تاشا نوشت بعد رو چهارمیشم لاک گرفت
لاکاشون خیلی جالبه یه چسب نازک به عرض 4 میلیمتر چسبیده میشه رو محل غلط گیری..جالب بود تا حالا ندیده بودم همین لاکو رو محل امضای فرمتون که قبلا هم امضا کردین میکشه و میده امضا کنید بعدم گفت بشین تا آفیسر صدات کنه..
آهان یادم رفت بعد از اینکه پاسو گرفت یه فیش نوشت گفت برو پولشا بده 330 دلار
بعد از من یه خانم و آقای میانسالم اومدن بعد یه پسر جوون که تو بیمارستانم یه خوشو بشی با هم داشتیم که اومد کنار من نشست و پرسید اوضاع چطوره منم کامل براش توضیح دادم ..همه مدارکشونا دادن و نشستن حتی ارمنیا
بعد اولین خانواده که یه زوج جوان بودنا صدا کردن آفیسر برا ایرانیا 2 تا شدن یکی جوونتر از اصلیه عینکی و تو اتاق 11 و اصلیه تو اتاق 10 ..از این نظر میگم اصلیه چون دوستان قبلی قیافشا توضیح داده بودن و هی اون جدیده هم میرفت میومد از اون اصلیه رو پرونده ها یه سوالاتی میکرد .بعد همزمان یه خانوم وآقای مسن رو صدا کردن حدود 40 دقیقه مصاحبه های هر دو خانواده طول کشید .هر 2 برگه آبی
منم داشتم با خودم فکر میکردم که خوب این کشورایی که مسافرت کردم 5تاشم که اوکی باشه 3تاش خیلی خطریه در ضمن اسم یکی از شرکتایی که توش کار کرده بودم با اینکه خصوصی بود اما اسمش مشابه یکی از ارگانایی بود که اگه لطف میکردن ودیپورتم نمیکردن کلیرنس رو شاخش بود در حد بنز سری اس
گلپسر جوونیم که کنارم بود یه برگه فارسی اون دختره بش داده بود و جدید بود توش یه قانون ایالات متحده را زده بود که گفته بود اگر کسی بین 18 تا 22 یا 25 سالگی دقیق یادم نیست وارد ایالات متحده بشه باید یه سری خدمات عمومی مثل سربازی یا خدماتی برای دولت انجام بده....البته به یه سری امتیازم توش اشاره شده بود. بنده خدا میگفت دبیا اینجا معاف شدیم حالا اونجا باید بریم سربازی و شهید میشمو خلاصه شوخی وخنده....
هی هم میگفت ااااه ه ه ه چقدر طول میکشه / چرا نمیان بیرون؟ منم هی میگفتم بابا بیخیال برا چی عجله داری ؟ آروم باش بابا بعد گفت تو استرس داری اما من اصلا استرسا تجربه نکردم ...گفتم باریکلا آورین آورین....منم استرس ندارم جونم اما خیلی برام مهمه تو جوونی داغی نمیدونی چه شانسی آوردی بعدنا درک میکنی ...بعد دیگه شوخی و اینا هی سربه سرم میذاشت میگفت تو از استرس سرخ شدی منم میگفتم جان من اگه منا اول صدا زد میگم بیخیال اینا اول را بندازین رو مخمه ...دی
یهو اسمما خوند اتاق آفیسر اصلیه
سلام اول تبریک میگم که تو این پروسه برنده شدین خوب هستین؟
تشکر
چهار انگشت دست چپتو بذار
حالا قسم بخوریم
بخوریم.
دست راست بالا این متن پشت شیشه را بخون
یه متن که اونطرفشم نوشته وسایش با نوشته های اینطرف قاطی میشه خلاصه خوندم .
گفت خوب این آدرسی که دادی میری اونجا؟ بعععععله
چه نسبتی بات داره؟؟.....
شغلت چیه ؟.من توضیح
ینی چیکار میکنی؟ من انگلیسی توضیح کامل اونم با سر تایید و تو کامپیوترش وارد..
تو این شرکت چیکا میکردی؟؟؟ من توضیح انگلیسی اون یه دوتا سوال انگلیسی من جواب
بعد صفحه بعد فرما ورق زد یه نیگاه به من یهو گفت تو همه چیت تکمیله پاست میمونه تا چند روز دیگه
من تشکر به فارسی و انگلیسی و فرانسه و اصن یه وضعی
کلا 10 دقیقه نشد
گفت اینجا کجایی من به انگلیسی اسم هتل وکارتشم که قبلا مبایلمو شماره اتاقو روش نوشتم بش دادم
تا شماره را مینوشت دیگه انگلیسی شماره اتاقو پرسیدو گفت بت زنگ میزنیم روز خوبی داشته باش
منم تشکر مثل برق قبل ازینکه پشیمون بشه اومدم بیرون و در اتاق رو بستم و یه چشمک به دوست جوونم وگفتم بش یه ضرب و مثل گلوله از سفارت زدم بیرون اونقدر که نزدیک بود فلشما یادم بره بگیرم... اولین تاکسیا آنچنان شوت شدم توش که نزدیک بود از شیشه اونطرفش پرت شم تو اوتوبان ...رانندهه هم یه چیزایی به ارمنی گفت ..منم گفتم برو فقط بروو


چند نکته
1-خیلی ریلکس سر ساعت برید خودشون برنامه ریزی کردن که هر روز چند نفرا نوبت بدن.تا 2.30 هم هیچ کاری نمیکرد.
2-وسایل اضافه نبرید.
3- عکس جدید بیارید ومدارکتون کامل باشه
4- آفیسر خیلی مهربونه ریلکس باشید من احساس میکنم از حالت چهرش درک فارسیش خوب نیست اشکالی نداره یه سری توضیحاتو به انگلیسی بدید فکر کنم بهتر باشه
5- چیزهای مهم ومدارک اصلیتونا که مربوط به مصاحبتون هستا تو بار نگذارید با خودتون ببرید داخل هواپیما ..حتی تو پروازای خطهای هوایی معروف دنیام این مشکل بعضی وقتا پیش میاد که چمدون با یه پرواز دیگه میره یه کشور دیگه و دوسه روز طول میکشه تا بهتون بر گردونن.

در پایان از همه مدیرا ن و دوستان مهاجر سرا تشکر میکنم و برای همه دوستان آرزوی موفقیت دارم..
201400001$$$
سفارت آنکارا-->ایروان از KCC/ مصاحبه Oct /یک ضرب/یک نفر/ورود آمریکا Dec 2013
The Dark Side Of The Moon
اندر حكايت مصاحبه در ايروان

اول معذرت ميخوام از دوستايي كه قول داده بودم بهشون تا جمعه سفرنامه ام رو بنويسم ولي به دليل مشغله محقق شدن اين امر چند روزي دير شد و بعد اينكه من به دلايل شخصي سعي كردم سفرنامه كاملي بنويسم با جزئيات.ميدونم خيلي چيزاش تو سفرنامه هاي ٢٠١٣ و سالهاي قبلش هست اما اينم يه سفرنامه كامله براي دوستاي ٢٠١٤ ايم .اگه جايي زياده گفتم و سرتون رو درد آوردم ،شرمنده ام .
ارادتمند همه :pari pariaaa 

فصل اول-مقدمات

پس از قبولي و پيدا كردن سايت مهاجرسرا و بعد از سر زدن به تاپيك هاي مختلف،به اين نتيجه رسيدم كه با كيس نامبر هزار و اندي بايد خودم رو براي مصاحبه اولين سري كارنتي ها آماده كنم.اواخر مرداد ماه بود كه نامه دوم برام ارسال شد و خوشبختانه همونطور كه خواسته بودم پرونده ام از آنكارا به سفارت در ارمنستان سپرده شد.تو روزهاي بعدي مشغول جمع آوري اطلاعات شدم در مورد ارمنستان و خوندن سفرنامه هاي بچه هاي سال قبل و تكميل مدارك و واكسن و ترجمه و .... اواسط مهرماه هم به محض اينكه واكسن آنفولانزا اومد در يك اقدام انتحاري ساعت ٠٠:٣٠ بامداد از يه داروخانه نزديكي هاي ميدان حر واكسن رو خريديم و فردا صبحش تو انستيتو پاستور تزريق كرديم و خلاص.
ضمنا من از همون موقعي كه نامه دومم اومد با دكتر كريستين مكاتبه كردم و براي ٢ماه بعدش (پنجشنبه ١٧ اكتبر) ازش وقت گرفتم .بماند كه تايم مصاحبه ام دوشنبه ٩ صبح بود و من ميخواستم نهايتا با پرواز پنجشنبه برم ايروان و جمعه مديكال برم ولي كلي با دكتر صحبت كرديم و به اين نتيجه رسيديم بخاطر پارت تايم بودنشون در روز شنبه و احتمال حاضر نشدن جواب تا شنبه و موكول شدنش به دوشنبه صبح،همون بهتره كه پنجشنبه براي مديكال بريم . 

فصل دوم-در مسير ايروان

١- خريد بليط
از اواخر شهريور براي خريد بليط هواپيما اقدام كرديم ولي همه پروازها براي ١٦-١٤ اكتبر پر بود و جا نميدادن .هفته اول مهرماه بود كه يه روز براي همسرم پيامك تبليغاتي تور ارمنستان اومد و ما براي جويا شدن نرخ بليط اتوبوس و هواپيما تماس گرفتيمو سفرمون با آژانس مهرانديش رقم خورد.يه آقاي ارمني اينجا (تهران) دفتر مسافرتي داره و هفتگي تور ميبره ايروان براي هتل آپارتمان خودش كه يه سبك ايراني هم داره.من و همسرم با نرخ شبي ٢٥$ قرارداد بستيم و قرار شد وقتي تور ليدر فارسي زبونشون ٢-١ گشت شهري ميبرن توريست ها رو ما هم رايگان بريم همراهشون.ناگفته نماند كه راننده هاشون اونجا كار پيك آپ پاسپورت هم انجام ميدن كه ما در ماههاي آينده به احتمال زياد از اين سرويس استفاده خواهيم كرد.
پس از نا اميدي از پروازها با وجود نگراني من از سفر زميني، براي خريد بليط اتوبوس اقدام كرديم،VIP ٢٥ صندلي تختخوابشو ١٥٥ هزار تومان و VIP ٣٢ صندلي ١٣٥ هزار تومان كه مورد اول رو رزرو كرديم.همون شب تلويزيون مستند شك رو نشون داد كه در مورد آتش گرفتن اتوبوس هاي اسكانيا بود و دوباره به تموم نگراني هاي من اضافه شد و پس از مشاهده بهم ريختگي اعصاب اينجانب همسرم صبح روز بعد عزمش رو جزم كرد تا هرطور شده بليط هواپيما پيدا كنه و نهايتا با كمك همون آژانس موفق شديم بليط ٨٩٥ هزار توماني رفت و برگشت از تاريخ ١٤ اكتبر تا ٢٤ اكتبر با آسمان رو رزرو كنيم Smile  ٢روز قبل پرواز هم حواله ٣٠٠ دلاريمون رو از بانك ملت گرفتيم .

٢- فرم ويزا
با راهنمايي افشين عزيز(afs)،فرم ويزاي ارمنستان رو از سايت دانلود كردم و پر كردم و نهايتا پشت و رو پرينت كردم و به مداركم اضافه كردم .

٣-خريد آذوقه
روز قبل سفر با همسر جانمان يه سر رفتيم ه ا ي پ ر ا س ت ا ر و يه سري غذاي آماده ه ا ن ي+كنسرو+بيسكوييت+چاي كيسه اي رو خريديم كه اونجا تو هزينه ها خيلي كمكمون كرد .

٤-تهيه مدارك
شب قبل سفرم اين مدارك رو فايل كردم تو كيف.يه پرانتز اينكه من از همه مدارك ٢نسخه ترجمه تهيه كردم (ترجمه و نسخه دوم ترجمه محض احتياط و همه فقط مهر دارالترجمه داشت) :
پاسپورت و كپي از همه صفحات براي هر نفر/شناسنامه و كپي و ترجمه براي هر نفر/كارت ملي و كپي و ترجمه براي هر نفر/كارت معافيت همسرم و كپي و ترجمه/نامه قبولي در لاتاري و نامه دوم دعوت به مصاحبه/فرم هايي كه بعد از قبولي براي كي سي سي فرستاده بودم با ايميل/٦ قطعه عكس 5x5/٦ قطعه عكس 3x4/كارت زرد واكسن هامون و كپي و نامه تست آنتي بادي همسرم كه پاستور داده بود/مدارك پزشكي همسرم و نامه دكتر و ترجمه/نامه تمكن مالي و سند خانه و زمين و ترجمه/سند ازدواج و كپي و ترجمه/مدارك تحصيلي خودم و همسرم:ديپلم،پيش دانشگاهي،كارداني همراه ريز نمرات و كپي و ترجمه-همچنين چون هنوز مدرك كارشناسيم رو نگرفته ام و توي فرم ها نوشته بودم كارت دانشجوييم رو ترجمه كردم و از دانشگاه هم كارنامه كل گرفتم و ترجمه كردم .

٥-دوشنبه ١٤ اكتبر-پرواز و ورود به ايروان
ساعت ١٤ پرواز داشتيم و ١١ صبح يه آژانس گرفتيم و رفتيم فرودگاه امام .اينجوري خيالمون هم راحت بود كه يه وقت مشكلي پيش نمياد تو راه براي ماشينمون.حدود ساعت ١٢ رسيديم فرودگاه و بارها رو تحويل داديم و كارت پرواز گرفتيم .بعد از چك پاسپورت هم رفتيم حواله هامونو تحويل بانك ملت زير پله برقي داديم و دلار گرفتيم.ضمنا از صرافي فرودگاه پرسيديم و گفت درام ندارند.
اون روز پرواز آسمان ٢ ساعت تاخير داشت و ما ساعت ١٦ حركت كرديم و ١ ساعت و ١٠ دقيقه بعد در فرودگاه ايروان نشستيم .همه چيز خيلي خوب پيش رفت و ما تو فرودگاه با نرخ٤٠٢ ،فقط صد دلار چنج كرديم براي گرفتن ويزامون.فرم هاي ويزاي پرينت شده و ٣٠٠٠ درام تحويل داديم و ويزا رو خيلي زود گرفتيم.قبلا هماهنگ كرده بوديم و راننده اومده بود دنبالمون و ما رو تا ماسيو (محل اقامتمون) رسوند.يك ساعت بعد ورودمون ليدر زنگ زد بهم و گفت دارن تور رستوران پاروانا ميبرن و پيشنهاد كرد كه خيلي خوش ميگذره و ما هم رفتيم باهاشون .جاي قشنگيه و غذاهاي لذيذي هم داره همراه با موسيقي زنده و رقص و نوشيدني و ... جاي همتون خالي بود اون شب.

٦-پنجشنبه ١٧ اكتبر-مديكال
روز قبل براي ساعت ١٠:٣٠ با راننده قرار گذاشتيم كه بياد دنبالمون.ساعت ١١ رسيديم بيمارستان و با اينكه وقت داشتيم يه ٢٠ دقيقه اي منتظر مونديم تا لوسي صدامون كرد داخل.
مداركي كه تحويل داديم: پاسپورت و كپي پاسپورت ، نامه دعوت به مصاحبه ، كارت واكسن و كپيش كه فقط همون كپي رو گرفت ازمون ، ٣ قطعه عكس 3x4 پشت نويسي شده (نام و نام خانوادگي و كيس نامبر) ،نامه تست آنتي بادي همسرم ،ترجمه ي نامه پزشك براي عمل جراحي همسرم.
لوسي يه سري سوالات در مورد بيماريهاي خاص و تاتو و جاي جراحي و عمل لازك چشم و ... هم از هر دومون پرسيد و بعد ٢تا كاغذ داد دستمون براي lab و عكس قفسه سينه .كامل هم آدرس داد بهمون و گفت كه نبايد جايي منتظر جواب بمونيم و پولي پرداخت كنيم.
براي آزمايش خون و عكس قفسه سينه علاوه بر كاغذهاي لوسي ازمون پاسپورت هم ميگرفتن و چك ميكردن.خانم مسني كه تو آزمايشگاه بود خيلي خوب و بدون درد ازمون خون گرفت و گفت  finish.بعد رفتيم براي عكس قفسه سينه تو ساختمان روبروي لابراتور.مسئول دستگاه يه آقا بود كه به همسرم گفت بيرون منتظر باشه تا عكس منو بگيره اما من گفتم فقط ميذارم خانم عكس بگيره چون بالا تنه بايد كاملا برهنه باشه .در نتيجه اول عكس همسرم رو گرفت و بعد رفت با خودش يه خانم دكتري رو آورد كه فارسي بلد بود و بهم گفت ببين اين آقا تكنسين اين دستگاه هست و من بلد نيستم عكس بگيرم چون پزشكم.يه لباسي بود كه دستام ميرفت توش و بدنم رو ميپوشوند،اونو داد بهم و گفت چند لحظه اينو بپوش و بذار سريع عكستو بگيره و كارتون تموم بشه.منم به ناچار قبول كردم.موهام باز بود كه آقاهه گفت ببندش،منم كه كش نداشتم اون موقع،خودش يه مداد آورد داد بهم و گفت با اين ببند.منم يه نگاهش كردم كه آخه با مداد به نظرت موهام جمع ميشه؟؟؟؟!!!!(ولي خداييش چه فكري كرده بود،قشنگ موهام جمع شد با اون مدادهSmile) كمتر از سي ثانيه عكس گرفتنش طول كشيد و بعد رفت كه من لباس بپوشم .نتيجه ها رو يه خانم دكتري بايد چك ميكرد و ok ميداد، ٢٠ دقيقه اونجا معطل شديم و با شنيدن جمله u r free،پاسپورت ها رو تحويل گرفتيم و رفتيم پيش لوسي .اينبار دكتر كريستين هم بود.
لوسي قد و وزن و فشار رو گرفت و معاينه چشم رو با كمك همكارش انجام داد و گفت برم رو تخت بشينم تا دكتر معاينه ام كنه.
به دكتر گفتم دكتر از ديدنتون خيلي خوشوقتم ،اونم گفت منم همينطور.بعد گفت تو براي من ايميل فرستاده بودي،آره؟منم گفت بله،خيلي ايميل فرستاده بودم !!!( آخه سر تايم مديكال كلي با دكتر بحث كرديمSmile ) .بعد اومد يه سري معاينه ام كرد و لوسي هم سوالاتي ميپرسيد و بعد همسرم معاينه شد و ٩٠٠٠٠درام به دكتر پرداخت كرديم و قرار شد جمعه بعد از ظهر بريم جواب هامون رو بگيريم.
همون روز بعد از مديكال با تور رفتيم درياچه ي سوان  و دره گل ها و يه سري كليساي قديمي رو ديديم كه خيلي خوب و قشنگ بودن.

٧-جمعه ١٨ اكتبر-نتيجه مديكال
با اينكه قرار بود ساعت ١٤:٣٠ بيمارستان باشيم اما راننده دير اومد و ما ساعت ١٥ رسيديم اونجا .البته قبلش با لوسي هماهنگ كردم و گفت بيا ما هستيم تا تو برسي.تا ساعت ١٦ منتظر مونديم پشت در اتاق دكتر چون سرش شلوغ بود.بعد چند تا فرم رو امضا كرديم و يك پاكت سفيد كه بايد ميبرديم سفارت و ٢تا عكس قفسه سينه و يه نسخه با فرمت جديد خودشون از جدول واكسن هايي كه زده بوديم را تحويل گرفتيم و تمام .نتايج آزمايش خوب بود خدارو شكر.
كلا خيلي خانمه دكتر كريستين ،اينقدر از برخوردش خوشم اومد كه آخرش باهاش دست دادم و اونم برام آرزوي موفقيت كرد.

٨-دوشنبه ٢١ اكتبر و ملاقات با افيسر عزيز
يكشنبه شب تمام مداركي كه همراهم آورده بودم رو دوباره چك كردم .دلشوره ي بدي داشتم،اومدم تو سايت و به بچه ها سر زدم و خواستم كه دعا كنن برام و خيلي از دوستام برام آرزوي موفقيت كردن كه بازم اينجا تشكر ميكنم از دلگرميشون.
شب خوابمون نميبرد با همسرم،همش فكرمون اينور اونور كار ميكرد ،به زور يه ٤ ساعتي خوابيديم و ساعت ٦:١٥ بيدار شديم .لباس پوشيديم و يه چايي و بيسكوييت خورديم و حسابي خوش تيپ كرديم و ١٠ دقيقه به ٨ با رانندمون راه افتاديم.ساعت ٨:٠٦ رسيديم دم سفارت و نفر ٤ صف بوديم.سكيوريتي دم در پاسپورتمون رو گرفت و اسممون رو تو ليستش خط زد و پاكت مديكال رو باز كرد و داد دستمون و بعد از چند دقيقه گفت بريد تو.يه مسير مستقيم رو كه ميريد به يه سكيوريتي ديگه ميرسيد پشت يك در.آقاهه ازمون خواست چيزهايي كه دستمونه رو بذاريم كناري و از گيت رد بشيم كه ما انجام داديم و بعد چند دقيقه گفت بريد داخل.٢تا خانم تو قسمت سكيوريتي بعدي بودن كه يكيشون فارسي بلد بود.ابتدا گوشي هامونو گرفتن بعد بهمون گفتن عينك آفتابي و ساعت و النگو و حلقه رو همراه پالتوهامون و كت همسرم بذاريم تا از زير دستگاه رد بشه .بعد هم گفت پاچه هاتونو بزنيد بالا و به همسرم گفت توي كمربندتو نشون بده بهم كه اين كارارو هم انجام داديم.بعد توي ساعتمون و دسته عينك هامونو بازرسي كردن و بعد كيف مداركمون رو باز كردن و تفتيش كردن و تحويلمون دادن كه بريم .اينقدر گشتنمون كه يادمون رفت شماره بگيريم براي گوشي هامون كه تحويل داديم!!! اون خانمه كه فارسي بلد بود وقتي تو حياط سفارت بوديم اومد دنبالمون و شماره رو داد و رفت.به سمت در بعدي رفتيم و وارد سالن انتظار مصاحبه شديم .ساعت ٨:٣٥ بود و ما خانواده چهارم ايراني بوديم كه براي مصاحبه حاضر شده بوديم.ساعت حدودا ٩ بود كه باجه ٨ و ٩ شروع كردن به تحويل گرفتن مدارك ايرانيا و اين در حالي بود كه هنوز افيسرها هم نيومده بودن.اول يه خانم و آقاي جوان به عنوان نفر اول رفتن كه بعدا فهميدم از دوستان خاموش مهاجرسرايي هستن،بعد يه خانم و آقاي مسن و بعد يه آقا پسر جوان و بعد ما بوديم كه رفتيم باجه ٩ و اين مدارك تحويل شد:
پاسپورت+كپي براي خودم و همسرم (من از همه صفحات كپي گرفته بودم و منگنه كرده بودم و خانمه هم همش رو گرفت)/شناسنامه و ترجمه/سند ازدواج و ٢ سري ترجمه يكي براي مدارك من و يكي براي همسرم/٢قطعه عكس پشت نويسي شده 5x5 كه تاكيد ميشد زير ٦ ماه باشه تاريخ گرفتنش/كارت معافيت همسرم و ترجمه/نسخه اصلاح شده ي فرم هاي ارسالي به كي سي سي-آدرس محل سكونت تو آمريكا رو اضافه كرده بودم/مدارك تحصيلي من و ترجمه بدون ريز نمرات و همچنين كارت دانشجويي و ترجمه و ريز نمرات كارشناسيم و ترجمه شون چون تو فرم ها نوشته بودم دارم كارشناسي ميخونم و مدركم رو نگرفته ام هنوز/نامه تمكن به نام خودم به مبلغ ١٢٢ ميليون تومان از بانك پارسيان و سند خانه و ترجمه و سند زمين و ترجمه(من يه نامه تمكن دوم هم داشتم از بانك پاسارگاد كه به نام همسرم بود و ١٠٠ ميليون تومان بود اما شب قبلش با مشورت هايي كه با همسرم انجام داديم تصميم گرفتيم رو نكنيم تا آفيسر نخواسته)/پاكت مديكال.همچنين من وقتي داشتم مدارك رو تحويل ميدادم خانمه همسرم رو فرستاد كه بره ٣٣٠ دلارها رو باجه ٣ پرداخت كنه و كمتر از ٥ دقيقه اين كار انجام شد و فيش رو تحويلش داديم. فرم هايي كه با ايميل فرستاده بوديم از كي سي سي ارسال شده بود ايروان و روي امضاهامون غلطگير گرفته بودن و گفتن كه دوباره امضا كنيد.اثر انگشتمون رو گرفتن و بعد هم چند تا سوال شد راجع به كشورهايي كه قبلا رفته ايم و گفتن بشينيد تا كنسول صداتون كنه.
ساعت ٩:٥٠ بود كه آفيسر باجه ١٠ خانم و آقاي مسن رو به عنوان اولين نفر صدا زد و بنده هاي خدا بعد از ١٠ دقيقه با صداي يه مهر محكم كه روي برگه اي كوبيده شد اومدن بيرون و ريجكت شدن چون اطلاعات فرم ثبت نام اوليه در مورد همسر و فرزند خانم كه برنده كيس بود با اطلاعاتي كه روز مصاحبه ارائه كرده بودن يكي نبود.بعد نوبت اون خانم و آقاي جوان خاموش مهاجرسرايي بود كه رفتن باجه ١١ تا با يه آفيسر جوان عينكي مصاحبه كنند و بعد ١٠ دقيقه اومدن بيرون و كليرنس خوردن و نقص مدرك داشتن.بعد آقا پسر جوون كه تنها بود رفت باجه ١٠ و ١٠ دقيقه بعد خوشحال اومد بيرون و گفت خوب بود مصاحبه و ويزا گرفت(كيس خانوادگي).بعد ما خودمون رو آماده كرديم كه بريم تو اما يه خانم مسن تنها رو كه بازم كيس خانوادگي بود صدا كردن باجه ١٠ و ما بازم نشستيم.چند دقيقه بعد اون خانمه هم اومد بيرون و به دليل نقص مدارك اسپانسرش برگه آبي گرفت.ساعت همينطور ميگذشت و ما منتظر !!!با اينكه مصاحبه مون ساعت ٩ بود و نفر چهارم بوديم تو صف اما صدامون نميكردن!!!
يه خانواده چهارنفره هم كيس لاتاري بودن و آخرين نفر صف كه زودتر از ما رفتن باجه ١١ و  كليرنس هم خوردن.ساعت ١١:١٠ بود كه ديگه تو سالن انتظار كسي نبود و فقط ٣خانم مسن ارمني بودن و ما كه خيلي استرس داشتيم كه چي شده صدا نميكننمون تا بالاخره افيسر عزيز زحمت كشيدن و صدامون كردن باجه ١٠!!!
شرايط كيس:
برنده اصلي من/دانشجوي سال آخر كارشناسي/شاغل در شركت خصوصي///همسرم معاف و شغل آزاد
همسرم در باجه رو برام باز كرد و من داخل شدم و ديدم كه در كمال ناباوري ٢تا آفيسر پشت شيشه نشسته اند!!!يكيشون كه همون آفيسر جواني بود كه چشماش روشن و موهاش بور بود و يكي هم جديد بود كه به نظر من كارآموز اين آفيسر اصليه بود كه پشت كامپيوتر بود چون همه چيز رو به انگليسي توضيح ميداد براي دوستش و اونم نت برداري ميكرد.در نظر اول هم روي ميز آفيسر ميتونستيد يه دسته بزرگ برگه آبي ببينيد!!! به هر دو سلام كرديم و آفيسر تبريك گفت كه برنده شديم و بعد هم اثر انگشتمون رو گرفت و بعد يه قسمت فرم هايي كه براي كي سي سي فرستاده بوديم رو هايلايت كرده بود و گفت امضا كنيم .بعد گفت قسم بخوريم ،از روي كاغذي كه نوشته بود و زده بود روي شيشه اش .من و همسرم مثل گروه سرود شروع كرديم به قسم خوردن كه جفت آفيسرها خنده شون گرفته بود و وقتي تموم كرديم اصليه با يه لهجه امريكايي به فارسي گفت:خيلي هم قشنگ خونديدSmile ما هم تشكر كرديم و بعد گفت شروع ميكنيم:
افيسر:خانم شما همين جا كه نوشتي كار ميكني؟   من:بله
افيسر:چيكار ميكنيد؟  من: واردات و صادرات
افيسر:چه كالاهايي؟   من :خيلي چيزاااا
افيسر:يعني مثلا چيااا؟!  من به انگليسي يه سري از كالاهارو نام بردم .
سرش رو تكون داد و بعد گفت تو اونجا دقيقا چيكار ميكني؟گفتم نظارت!!! گفت من متوجه سمتت نميشم.منم كاملا توضيح دادم بهش در مورد كارمون و نقشم تو شركت.
بعد گفت ايني كه اينجا نوشتين تو ا م ري ك ا كيه ؟منم به همسرم اشاره كردم و گفتم فاميلشونه و همسرم نسبتش رو با اون شخص توضيح داد .
آفيسر سرش رو تكون داد و معذرت خواست كه يه سري اطلاعات تو كامپيوترش وارد كنه و بعد ادامه بديم .
بعد رو به همسرم كرد و گفت :آقا شما الان مدير كارخونه هستي؟همسرم تاييد كرد.گفت قبلا تو شركت نرم افزاري كه كار ميكردي چيكار ميكردي؟همسرم:برنامه نويسي  آفيسر:با چي؟! همسرم: با زبان برنامه نويسي...  آفيسر:چي مي نوشتين؟چه نوع برنامه اي؟   همسرم:برنامه هاي ...!مثلا برنامه اي كه براي حسابداري استفاده ميشه.  آفيسر: مشتريان شما چه كساني بودن؟! همسرم: هر كسي كه احتياج به برنامه اي داشت براي تسهيل كارش!
بعد به همسرم گفت براي چي معاف شده و همسرم هم توضيح داد .
همين ... بعد گفت خيلي خوبه ،پرونده شما كامله اما يه سري مراحل اداري هست كه بايد طي بشه و ٦ تا ٨ هفته ديگه سايت رو چك كنيد و...  خيلي جا خوردم كه كليرنس زد بهمون.فقط سعي ميكردم آروم باشم و تو چشماش نگاه كنم و لبخند بزنم .بعد هم مدارك اصلي رو پس داد بهمون و ما با يه دنيا غم و اعصاب داغون اومديم بيرون و خودمونو انداختيم تو اولين تاكسي و تو راه تصميم گرفتيم كه همون شب با پرواز برگرديم تهران .وقتي رسيديم ماسيو با تور ليدر و نماينده آسمان هماهنگ كرديم و فهميديم پرواز اون شب ٣ ساعت تاخير داره و ٩ شبه.بدون كوچكترين هزينه اي تاريخ پرواز رو تغيير داديم و سريع وسايلمون رو جمع كرديم و يه سر رفتيم SAS تا مقداري شكلات و قهوه براي سوغاتي بخريم و برگشتيم .
  
حاشيه ها:
١-براي مصاحبه من يه تونيك قهوه اي تيره با شلوار قهوه اي و چكمه پاشنه دار قهوه اي پوشيدم و يه آرايش ملايم انجام دادم و موهامو باز گذاشتم.روي لباسام هم يه پالتو پاييزه پوشيدم.همسرم هم كت و شلوار تيره و پيراهن سفيد و كراوات تيره و كفش مشكي همراه با يه پالتو پاييزه كه روي لباساش پوشيد.
٢-درمدت انتظار براي دريافت نتيجه مديكالمون مشغول گپ زدن با يه پسر ارمني شديم كه نزديك ١٠ سال بود ا م ر ي ك ا زندگي ميكرد و اومده بود نامزدشو با خودش ببره.كاليفرنيا زندگي ميكرد و خيلي از زندگي و درآمدش راضي بودو تعريف ميكرد.كلي به ما انرژي مثبت داد و گفت حتما در بدو ورودتون بريد پيش آشناهاتون تا راه و چاه زندگي رو ياد بگيريد و بعد هر جا خواستيد بريد.
٣-من براي آيپدم از ويوا سل يه طرح خريدم كه ٣٠٠٠ درام دادم و ٣٠ روز اينترنت نامحدود با سرعت ٣٨٦ كيلوبايت بود(اگه اشتباه نكنم).
٤-به هيچ وجه از دستگاه هايي كه شارژ ميفروشن نخريد و تا حد امكان از خود نمايندگي ها شارژ بخريد كه به اندازه پولتون شارژ كنن خطتون رو و ماليات كم نكنن.
٥-حتما براي خريد سيمكارت پاسپورت همراهتون باشه.
٦-همسرم براي خطش يه طرح خريد از بيل لاين كه روزي ١٥٠ درام تعرفه اش بود و سرعتش ٢٥٦ كيلوبايت بود و خيلي راضي بوديم چون اكثرا با Tango/WeChat/Viber/Line با خانواده در تماس بوديم و كلي ويديو فرستاديم براشون بطور همزمان.
٧-كاسكاد از نظر معماري جالبه .اگه همين طور كه نشستيد يه دفعه يه ارمني يا آلماني اومدن سمتتون كه فارسي رو خوب حرف ميزدن و شناساييتون كردن كه ايراني هستين،تعجب نكنيد!!!اينا مبلغ ديني هستن و راجع به انجيل و مسيحيت باهاتون صحبت ميكنن .ما با ٢تاشون برخورد كرديم.
٨-ما براي غذاهاي آماده اي كه گرفته بوديم ،از هتل درخواست هيتر و قابلمه كرديم براي گرم كردنش و خيلي خوب باهامون همكاري شد.
٩-روز آخر كه ليدر ديد ناراحتيم و بايد كلي هزينه كنيم براي برگشت به ايروان،گفت ما ميتونيم كار پيك آپ پاسپورتتونو انجام بديم هر وقت كه ويزاتون آماده شد.با دفتر تهران هماهنگ كنيد.
١٠-ما هزينه ي اقامتمون رو كامل پرداخت كرده بوديم تو تهران ولي هيچ هزينه اي مسترد نميشه براي تغيير تايم برگشت.همون روز آخر با تهران هماهنگ كردم كه براي اينكه ضرر نكنيم،ما به تفاوت بعنوان credit دست آژانس بمونه تا وقتي همسرم دوباره ميره ايروان تا ويزارو بگيره ايشالا يا وقتي از سيستم وكالت و پيك آپ پاسپورت استفاده كرديم ،هزينه ها سر به سر بشه و موافقت شد.
١١-تو خيابون ابوويان درست روبروي فروشگاه SAS يه خيابونه كه تاكسي ها و ون ها هم مسافر ميزنن،اگه نياز به لوازم تحرير يا پرينت و كپي داشتين بريد اونجا كه مركز اينجور چيزاس.
١٢-همون خيابون روبروي SAS كه اسمش يادم نيست و مركز پرينت و كپيه رو اگه تا قبل از چهارراه بزرگ نرسيده به كاسكاد ادامه بدين(٦ دقيقه پياده روي)،يه رستوراني سمت راستتون هست كه شيشه ايه و پيتزاهاش عاليه و قيمت هاش هم خيلي عاليه .حتما تست كنيد.
١٣-سر اون خيابوني كه سنگ فرش داره و به هراپاراك ميرسه پيتزا هات(HUT) و KFC داره ،من پيتزاهاشو پيشنهاد ميكنم كه واقعا خوشمزه است.همچنين اگه مثل من طرفدار سوپ هستن،سوپ قارچ اونجا رو تست كنيد .
١٤-بازم تو همون خيابون روبروي SAS،يه پاركي سمت چپتونه.تو اون پاركه يه شعبه KFC داره و قبلا همسرم اونجا رفته و ميگفت غذاش خيلي خوبه. 
١٥-قيمت پوشاك تو ايروان خيلي گرونه .به نظرم تركيه بيشتر ميشد خريد كرد .
١٦-ما پول هامون رو تو SAS چنج ميكرديم كه به نظرم ٤٠٥ نرخ تبديل خوبي بود.
١٧-محل اقامت ما معمولي بود و من حوصله ام سر رفته بود ديگه .اگه تعدادتون كمه و زياد تو خونه نميخوايد بمونيد و تو هزينه ها ميخوايد صرفه جويي كنيد ماسيو رو انتخاب كنيد .در غير اينصورت با اجاره آپارتمان تو شهر موافقم .
١٨-تو ايروان واكسن آبله مرغان ندارند و بهتون نميزنند،وقتي به سلامتي رفتين US اونجا واكسن ميزننتون.

فعلا موردي به نظرم نميرسه ،باز اگه چيزي يادم اومد اين پست رو اصلاح ميكنم .

دعا كنيد برام بچه ها تا زودتر كلير بشم ،انتظار و بلاتكليفي خيلي سختهCool ....
كيس نامبر:2014AS11XX|سفارت :ايروان|مصاحبه:هفته 3 اكتبر-AP|آپديت هاى سيس:01)05-06-07-14مى ~ 02)07-14مى
كلير پس از 205 روز:14 مى|دريافت ويزا: 22 مى|ورود به آمريكا : سپتامبر 2014
| ساكن : شارلوت-كاروليناى شمالى
سلام

ما هفته پیش ایروان مصاحبه داشتیم . هر چند بار ها تکرار شده این مسائل ولی آنچه که دیدم رو براتون مینویسم شاید به دردتون بخوره .

برنده اصلی همسرم بود ... روز مصاحبه ما بیشتر ارمنی ها اومده بودن و فقط چند کیس ایرانی بود . دم در نگهبان از لیستی که دستش بود اسم ما رو چک کرد . مدیکالمون رو خواست . در مدیکال رو باز کرد و پاکت رو داد دست ما . شاید برای اینکه اطمینان حاصل کنه توش چیز خطرناکی نیست این کارو کرد . به هر حال از وقتی وارد سفارت شدیم ۱ ساعت نشستیم تا خانمی اومد پشت یکی از باجه ها و به زبان ارمنی اسم ما رو صدا کرد . وقتی رفتیم جلو به انگلیسی سوال کرد شما ایرانی هستید؟ و گفت بشینید تا مجدد صداتون کنن!!!! و رفت سراغ برندگان کشور ارمنستان . وقت مصاحبه ما دقیقا ساعت ۲ بود اعلام کرده بودن نیم ساعت قبل اونجا باشیم . ما هم راس ۱.۳۰ داخل سفارت بودیم . با توجه به اینکه خانم ارمنی اول ما رو صدا کرد و اینکه اسم ما هم تو لیست دم در نگهبانی هم درب ورودی و سکیوریتی سفارت خط اول بود یعنی ما اولین کیس بودیم به لحاظ زمان بندی . ۱۵ دقیقه بعد هم که یک خانم دیگه اومد پشته یکی دیگه از باجه ها باز هم بین ایرانی ها اولین نفر ما رو صدا زد که رفتیم پشت باجه . مدارک رو با دقت و وسواس خیلی زیاد گرفت . یک سری سوال جواب کرد . انگشت نگاری کرد از هر دو نفرمون . یک قبض داد که نفری ۳۳۰ دلار باید تو باجه اول پرداخت میکردیم . بعد از پرداخت شروع به سوال کردن از من کرد . نکته جالبی که من تو این فروم بهش برخورد نکرده بودم این بود که مدارک تحصیلی من رو اصلا نخواست ... فقط مدارک تحصیلی همسرم که کیس اصلی بود رو خواست . دوباره نشستیم تا نوبتمون بشه. در مورد پاسپورت، فقط از صفحاتی که اطلاعات توش بود کپی گرفتیم و آقای آفیسر هم قبول کرد و چیز بیشتری نخواست...

بعد از ما یک خانم و آقا با فرزند خردسالشون رو صدا کرد و بعد هم یک خانم مجرد . به همه گفت بشینید تا آفیسر صداتون کنه . چیزی که تو تمام باجه هایی که آفیسر توش بود به چشم میخورد یک قفسه بود که پر از فرم های آبی رنگ بود...در انتهای سالن یک اتاق بود که اون هم شماره داشت ولی مشخص بود وضعیتش فرق داره . مثلا در اتاق کاملا بسته میشد . کنارش هم کلی اسباب بازی برای کودکان کم سن گذاشته بودن . صندلی داشت و اگر کسی توش مصاحبه میشد میتونست بشینه . سایر باجه ها همه بدون صندلی بود و جایی برای نشستن نبود و همه ایستاده مصاحبه میشدند . در نگاه اول این تنها فرقش با سایر باجه ها بود .

بالاخره یک آفیسر فارسی زبان بسیار خوش رو و جوان و مودب اومد و بر خلاف انتظار ما اول یک خانم و آقا رو صدا زد (همون زوجی که فرزند خردسال داشتند) . مصاحبشون خیلی سریع انجام شد و در جا برگه آبی + یک فرم برای پاسخ به یک سری سوالات دریافت کردند . بعد از اونا یک آقای مجرد بود که مصاحبش طولانی شد (بالای ۲۰ دقیقه) و اون هم با برگه آبی اومد بیرون . زمانی که این آقا داشت مصاحبه میشد و داخل باجه بود یک آفیسر دیگه که میان سال بود داخل اون باجه بزرگ‌ (در واقع اتاق مصاحبه که بالا تر بهش اشاره کردم ) شد و اسمی رو صدا کرد که اصلا واضح نبود ولی شبیه به اسم همسر من بود . ما دیدیم کسی بلند نشده به خیال اینکه ما رو صدا کرده وارد اتاق شدیم (بسیار خوشحال بودم که جامون فرق داره با اونایی که برگه آبی میگیرن‌) . به محض ورود ما رو نگاه کرد و با لبخند گفت اسمتون ؟ و گفت شما قرار نیست اینجا مصاحبه بشید . اینو که گفت دیگه کاملا فهمیدم که دخلمون اومده و برگه آبی رو باید در آغوش بگیریم!!‌Big Grin

رفتیم نشستیم و اون خانم مجرد و میانسالی که بالاتر اشاره کردم به جای ما رفت تو اتاق . به دلیل استفاده از سیستم صوتی صدای مصاحبه همه افراد رو میشد شنید . این خانم در ۱۰ دقیقه اول مصاحبه به ویزاش رسید !! یعنی بهش گفتن که فلان روز باید بیاد پاستون رو بگیرید . بیشتر داشنت راجع به زمانی که این خانم میتونه وارد خاک آمریکا بشه صحبت میکردن . من خروج ایشون رو ندیدم چون در همین حین اون آفیسر جوان و خوش رو ما رو صدا کرد ولی چیزی که مسلم بود این بود که اون خانم در جا و یک ضرب ویزا گرفت . دیگه وارد جزئیات مصاحبه نمیشم ولی فقط اینو میگم که مدارکمون بسیار کامل بود و مشکلی هم نداشتیم . یک قسم هم خوردیم که همه گفته هامون حقیقیه و در نهایت آفیسر گرفت از نظر من مشکلی ندارید ولی یک روال اداری داره که باید طی بشه . برگه آبی رو از زیر دستش بیرون کشید و شروع کرد به نوشتن . ۲ بار تاکید کرد که اگر بیشتر از ۶ ماه طول کشید باید مدیکال تجدید بشه . پس دوستانی که شک دارن بدانند و آگاه باشند!!! دیگه اعتبارش ۱ سال نیست و ۶ ماهه . در ضمن هم من و هم همسرم سوال کردیم که آیا بعد از کلیر شدن میشه یک نفرمون بیاد پاس ها رو تحویل بده که ایشون گفتن بله مشکلی نداره و میشه . تو سایتشون نوشته هر نفر با پاس خودش باید بیاد ولی آفیسر گفت مشکلی نیست . تا یادم نرفته بگم که حتما از عقد نامه هاتون ۲ تا کپی هم داشته باشید . بهتره برابر اصل کنید . هم از اصلش هم از ترجمش کپی بگیرید .

چیزی که مسلم بود این بود که از اول قرار بر این بود که ما پروسه کلیر شدن بهمون اصابت کنه!!! وقتی اشتباه وارد اتاق بزرگ شدیم و آفیسر در جا گفت شما باجه دیگری باید مصاحبه بشید یعنی همه چیز از قبل معلوم بود . ایشان نه اسم ما رو میدونست نه احتمالا اصلا پروندمون رو دیده بود و گویا اون روز فقط همان خانم مجر قرار بوده یک ضرب بگیرده . بنا بر این با اطمینان گفت شما باجه دیگری مصاحبه میشید . در ثانی همه مصاحبه هایی که ما دیدیم برگه آبی قبل از صدا کردن دست آفیسر بود فقط ما بودیم که آخر سر شروع کرد به پر کردن فرم آبیمون . همین باعث شد که باز تا لحظه آخر امید به ویزای یک ضرب داشته باشیم که نشد که بشه خلاصه!! در نهایت هم گفت از ۶ هفته دیگه سایتی که زیر برگه آبی مشخص شده رو چک کنید ولی معمولش بین ۳ تا ۴ ماهه .

یک آقایی هم رجکت شد که نفهمیدیم دلیلش چیه ولی داشت تو باجه بقلی چونه میزد . یک زوج دیگر هم اومده بودن که مقیم یکی از کشور های عربی بودن و اونا هم در ۱۰ دقیقه با برگه آبی اومدن بیرون . بعیده دیگه کسی یک ضرب گرفته باشه و همه از دم با برگه آبی خارج شدند .

ارامنه عزیز هم هیچ کدامشون برگه آبی دستشون ندیدم ولی برگه زرد ۲ مورد دیدم که نفهمیدم اصلا داستانشون چی شد ولی آبی نبود رنگش
آفیسر ما بسیار آدم خوب و مهربونی بود و مشخصا سعی در کم کردن استرس ما داشت . خلاصه اگر مسیرتون به خیابان آمریکا (اسم اون خیابون America بود) و سفارت آمریکا! افتاد دعا کنید که تو اون اتاق تهی مصاحبه بشید . و اینکه اگر اهل رویا پردازی نیستید بدونید که تقریبا همه کلیرنس میخورند . نتیجه ای که من گرفتم این بود که تقریبا ۹۹.۹٪ کلیرنس میخوریم . تشخیصش هم قطعا بر عهده آفیسر نیست . اینو با اطمینان میگم چون همه چیز از قبل معلوم بود . از بالا تر تصمیم میگیرن . حالا کی و کجا تصمیم میگیره معلوم نیست

چقدر طولانی شد!!
امیدوارم ویزاتون رو بگیرید . حالا چند ضرب بودنش مهم نیست زیادBig Grin
سلام ما هم دوهفته پیش مصاحبه داشتیم و برگشتیم و با عرض پوزش از تاخیر چون خیلی انشام خوب نیست به صورت تیتر وار برخی از موارد مهم که در طول سفر برامون پیشاومد رو میگم شاید به درد بقیه هم بخوره:
0- محل اقامت رو حتما نزدیک میدون اصلی انتخاب کنین مزیتهاشو خودتون درک میکنین اگر تعداد نفرات زیاد هستین که مسلما خونه بهتره
1- حتما حتما یکروز قبل از تاریخ مدیکال اونجا باشین تا دچار استرس تاخیر در پرواز و بدی راه و خستگی سفر و مستقر شدن در جای مورد نظرتون نشین
2- اگر دوست ندارین اذیت بشین حتما فرم ویزا رو به صورت پشت و رو حتی به صورت سیاه و سفید هم شده پرینت بگیرین ، بهتره که مشخصات خودتون رو داخل فرم تایپ کرده و بعد پرینت بگیرین آماده بکنین تا هنگام ورود به معطلی و صف وایسادن واسه خودکارو و میز و اینا نخورین
3- نزدیک باجه ای که ویزا رو میگیرن هم ATM هست و هم یه باجه بانک که میتونین به اندازه مورد نظرتون چنج کنین و با فرمهای از قبل آماده شده به افیسر بدین که اگه این کارهارو انجام بدین مجموعا 5 دقیقه معطل میشین تا ویزا رو بزنه تو پاستون نرخ چنج کردن تو فرودگاه یه ذره کمتره برای همین به اندازه پول تاکسی و ویزاهاتون تبدیل کنین.
4 -اگر ترانسفر ندارین بدونین که در بدترین حالت ممکن کرایه از فرودگاه تا دورترین مکان ایروان بیشتر از 2500 درام نیست پس بیخودی پول زیاد به راننده ندین. بعضی از راننده هاشون یه ذره مثل خودمون هستند یعنی باید مواظب باشی دوبله سوبله ازت نگیرنپس بهتره تمام آدرس هارو به زبان ارمنی داشته باشین و یه نقشه به صورت کاغذی یا روی گوشیتون داشته باشین تا مسیرهارو اشتباه نکنین
5- روز مدیکال نیم ساعت قبل اونجا باشین بهتره چون سره وقت راتون میدن تو اتاق دکتر بیمارستان تقریبا جنوب ایروان هستش انتهای خیابان ماشوتس که چون منشی خانم دکتر فارسی رو از من و شما بهتر بلده نگران نباشین اول ویزیت می شین و فشار خون و اینا بعدش میرین یه ساختمون پست ساختمان اصلی هست که بالاش نوشته Lab (و اونجا دراکولا خونتونو می گیره !!)فقط اون خانومی که ازتون خون میگیره خیلی گیجه و صد رحمت به خون گرفتن دراکولا چون پدر دست من و همسرم رو در آورد تا رگ پیدا کنه آخرش هم به سبک افریقایی سوزنو کرد تو رگه من و از اون ورش که خون میریخت بیرون شیشه رو گرفته بود زیر سوزن Sad !!! بعد از در آزمایشگاه که میاین بیرون روبروتون تو طبقه همکف وسط ساختان اصلی عکس قفسه سینه میگیرن ازتون که نباید بازش کنین و نباید تاش کنین تا روزی که ایشالاه برین به آ م ر ی ک ا اونجا ازتون میگیرن معمولا جواب مدیکال رو یه روزه میدن / راستی پول مدیکال رو به درام خود خانوم دکتر می گیره
6- هوا سرد شده مخصوصا شبها خیلی مواظب باشین سرما نخورین که ممکنه تو مدیکال براتون دردسر بشه مخصوصا دوستانی که میخوان اونجا ضد یخ مصرف کنن مواظب سرما خوردگی بعدشم باشن
7-روز مصاحبه نیم ساعت زودتر خیلی شیک و مرتب و خونسرد اونجا باشین ( یادتون باشه ماها همگی نماینده ای هستیم از مردم کشور عزیزمون) سعی کنین مدارک رو تو یه زونکن یا دیوایدر یا کلیر بوک یا هرچی خودتون صلاح میدونین به تفکیک دسته بندی کنین تا اونجا قاطی نکنین شرح مدارک مورد نیاز رو همه گفتن و میدونین بیشتر مدارک شخصی و نامه تمکن مالیه که مورد نیازه و اگه جوان و با تحصیلات دانشگاهی هستین بیخودی سند خونه و ماشین و اینا رو ترجمه و قیمت گذاری نکنین چون وقتی به آفیسر گفتیم که اینا رو هم آوردیم گفت نیازی نیست چون هر دوی شما جوون هستین و میتونین رو پای خودتون وایسین حتی فرمهای اسپانسر پولداره مارو که خیلی بهش مینازیدیم رو هم نمیخواست بگیره که به اصرار بالاخره گرفت ولی نکته اصلی رو گفتم اگه شرایط کار و تحصیلی خوبی دارین هیچ گیری بهتون نمیدن
8- موقع مصاحبه خونسرد باشین آفیسر هم مثل ما آدمه کاملا درک میکنه و فارسیش هم نسبتا خوبه فقط حتما قبل از رفتن صحبت هاتون رو با همدیگه هماهنگ کنین که دچار تناقض نشین و اگر نکاتی هست که فکر میکنین ممکنه براشون سوء تفاهم پیش بیاره به هیچ عنوان مطرح نکنین خیلی ساده و کاملا شفاف توضیح بدین حتی اگه شده چند بار قبلش تمرین کنین لبخند هم یادتون نره Smile در کل 99% فکر کنم اینکه شما یه ضرب بگیرین یا نه قبلا تصمیم گیری شده است فقط اونجا دوبل چک میکنن
9- امیدوارم هرچی که خیر هستش بشه و به هیچ چیز دل نبندید که همه چیز و همه کس متغیرند به جز پروردگار
هر امری و سوالی هم بود در خدمت هستم
9- اگر قصد خرید شکلات دارین ( چون خیلی ارزونتر از ایرانه) حتما یه سری به کندی میکس بزنین همه جا شعبه داره و لوازم ارایشی و قهوه هم خیلی ارزونتر از ایرانه بقیه اجناس یا خیلی بی کیفیتن یا خیلی گرونتر از اینجا
شماره کیس:2014AS000017XX/سفارت:ایروان/افراد کیس:2/تاريخ رويت قبولي:MAY.13th/تاريخ فرستادن فرم ها:MAY.21th-ايميل/كارنت:AUG.13th/دريافت نامه دوم:AUG.18st/تاريخ مصاحبه:هفته چهارم اكتبر
[font=Times New Roman]
[font=Tahoma]سفرنامه و تجربه مصاحبه در ایروان قسمت اول[/font]
[/font]


[font=Courier]مقدمه[/font]

سلام و درود خدمت تمامی دوستان گل مهاجر سرایی

به لطف خداوند بزرگ بالاخره این فرصت نیزنصیب این بنده حقیر گردید تا بتوانم با نوشتن سفرنامه خود از این طریق ادای دین نموده و لااقل اندکی از محبتهای دوستان عزیزی را که در این مدت از راهنمایی مفید انان بهره جسته را جبران نمایم و البته شایان ذکر خواهد بود که با وجود سفرنامه های کامل و خوب عزیزان دگرحرفی برای گفتن باقی نمانده و تمامی نکات مهم گفته شده و تکرار مکررات خواهد بود ولی به هر حال به رسم و سنت قدیمی مهاجر سرا این مهم را وظیفه خود دانستم چرا که خود را مدیون مهاجر سرا و تمامی دوستان گلی میدانم که در این مدت از تجارب بسیار ارزنده و مفیدشون کمال استفاده و بهره را برده و جا دارد همین جا از همگی این عزیزان تشکر کنم .
بنده با جرات اعتراف می کنم که اگر با مهاجر سرا اشنا نشده بودم خدا میدانست به چه طریق می توانستم این مسیر پر فراز و نشیب را بدون دانستن هیچ گونه اطلاعی از مسایل مهاجرتی و با صرف حداقل هزینه ها تا به امروز براحتی اینگونه طی نمایم و در حال حاضر خوشحالم ازاین که به لطف خداوند متعال پس ازگذشت حدود 7 ماه از قبولی در لاتاری 2014 و همزمان با آن اشنایی با سایت مهاجر سرا توانستم سفرنامه خود را به رشته تحریر در آورم تا شاید اندکی راهنمای دیگر عزیزان دراتیه باشد والبته مسلما دارای کم و کاستی هایی نیز خواهد بود که شما عزیزان به بزرگی خود مرا خواهید بخشید .
خداوند را شاکرم از ان جهت که مقدر فرمود ونام بنده در لاتاری 2014 بعنوان برنده مشخص گردید و امیدوارم منبعد نیزمرا تنها نگذاشته وبقیه مسیر را نیز برای اینجانب سهل و اسان بفرماید و یار و یاور من و نیز تمامی عزیزانی باشد که چون بنده قدم در این مسیر پر فراز و نشیب و سخت گذاشته اند و امیدوام همگی عزیزان به هدفی که دارند برسند.
خوب دوستان اگراجازه بدهید حدود 7 ماه به عقب برگردیم و حکایت را از اینجا شروع کنیم که :
اینجانب پس از دومین سال متوالی شرکت خود درلاتاری درعین ناباوری پس از رویت صفحه بار کد دار معروف و اطلاع از قبولی خود در تاریخ 2 می 2013 ( 12 اردیبهشت ماه 1392 ) که البته همگی شما عزیزان نیز به لطف خداوند متعال شانس رویت این نامه را بنام خود کسب نمودید و بدنبال اطلاع از قبولی شادی و شعف فراوان و وصف ناشدنی خود و خانواده به جهت این موفقبت و پیروزی و البته گذر از اولین خوان از هفت خوان پروژه لاتاری و مهاجرت .
بلافاصله پس از رویت قبولی با راهنمایی یکی از دوستان با سایت مهاجر سرا اشنا شدم و از همان لحظه اول به لطف و کمک و راهنمایی دوستان و پیشکسوتان و مدیران محترم سایت شروع به جمع اوری اطلاعات مهاجرتی و تلاش در رسیدن به پاسخ سوالات متعدد خود دراین خصوص نموده و همزمان در حد توان و اطلاعات خود در این خصوص به دیگر عزیزان نیز یاری رسانده و همزمان با ان با توصیه دوستان بلافاصله پیگیر کارت بین المللی واکسیناسیون و تزریق واکسن هپاتیت که 3 مرحله ای بوده و نیاز به زمان داشت را از طریق مرکز بهداشت والفجر شیراز و بصورت رایگان شدم و در این مدت همچنین پیگیری های لازم در خصوص دریافت پاسپورت های جدید رو بواسطه انقضا پاسهای قبلی از طریق دفاترخدماتی پلیس +10 انجام دادم و خوشبختانه خیلی زود حدود دوهفته بعد پاسها هم به دستم رسید.
با توجه به اینکه در ابتدا در نامه اول قبولی سفارت انتخابی توسط خود ک سی سی انکارا انتخاب گردیده بود تمامی تلاش خود را بر ان داشتم تا بتوانم با در نظر گرفتن دو فاکتور کاهش هزینه و راحتی واسایش خانواده و نیز دیگر موارد موثر و مهم در این خصوص بهترین انتخاب را از بین سه سفارت داشته باشم که پس از تحقیقات فراوان و خواندن سفرنامه های متعدد در این خصوص بالاخره سفارت امریکا در ایروان را برگزیده و پس از سپری نمودن یک ماه تحقیق و تفحص در خصوص چگونگی تکمیل فرمهای اولیه و حساسیت فراوان بنده در این خصوص بالاخره در تاریخ 31 می بازبینی نهایی فرمها صورت پذیرفت وپس از قید نمودن سفارت ایروان بعنوان سفارت انتخابی فرمهای اولیه بهمراه دیگر مدارک از طریق ایمیل ارسال گردید و خوشبختانه یک هفته بعد هم در تاریخ 7 جون تاییدیه دریافت فرمها با متن معروف :

Thank you for your inquiry
..The information you provided will be included in your case file for review

به اطلاع اینجانب رسید و خیال بنده از هر جهت راحت و اسوده گردید با این اقدام دومین خوان از هفت خوان رانیزپشت سر گذاشته بودم .
پس از ان درفرصتی که تا کارنت شدن در اختیار داشتم پیگیر جمع اوری و تکمیل مدارک مورد لزوم جهت مصاحبه و سفارت از قبیل شناسنامه ها – کارت ملی وپایان خدمت و کارت واکسیناسیون و تمکن مالی ومدارک دیپلم و دانشگاهی و ... که خود شما مطمئنا بهتر از بنده در جریان این مسایل هستید شده و با توجه به کیس نامبر 4 رقمی و نزدیک به هزاربنده مشخص بود که جزو افرادی خواهم بود که جزو سری دوم کارنت شده ودر پی ان برای مصاحبه دعوت خواهم شد وبا اطمینان خاطر دراین مدت مشغول به تحقیق و بررسی وجمع آوری اطلاعات در خصوص نحوه مصاحبه و مدارک مورد نیاز و نقشه و مکان های دیدنی و تفریحی ایروان و خواندن سفرنامه های ایروان شده و اطلاعات زیادی را در این خصوص کسب نمودم که دوستان اگر تاپیک سفر به ایروان را مطالعه کرده باشید متوجه این امر خواهید شد .
به هر حال پس از اعلام کیس اینجانب در بولتن ویزا که در اواخر اگوست این امر محقق گردید و پس از ان انتظاری سخت و طاقت فرسا جهت دریافت نامه دوم دعوت به مصاحبه و چک نمودن مداوم سایت بالاخره به لطف خدا این امر نیزمحقق گردید و نامه مصاحبه در تاریخ 14 سپتامبر 50 روز قبل از مصاحبه جایگزین نامه اول گردید و مکان مصاحبه بنده نیز خوشبختانه همانگونه که در فرمها درخواست داده بودم ایروان مشخص گردید و تاریخ مصاحبه نیز 7 نوامبر تعیین شد.
تا اینجای داستان به لطف خداوند متعال همه کارها بخوبی وطبق برنامه پیش رفته بود و از این تاریخ یعنی دریافت نامه دوم به بعد شمارش معکوس واسه بنده شروع شد البته بنده تمامی کارهای اولیه و اصلی را انجام داده بوده و هیچگونه مشکلی نبود ولی باز هم استرس داشته و نگران بودم که نکند کم وکسری داشته باشم و به مشکل مواجه شوم که این هم امری طبیعی است و همگی عزیزان از ابتدای این پروسه با اینگونه استرسها و نگرانی ها اشنا هستند و ان را تجربه کرده اند .
بلافاصله پس از معلوم شدن تاریخ مصاحبه جهت وقت مدیکال با هر دو پزشک معتمد سفارت در ایروان خانم کریستین با ایمیل kristinekhachatryan@ymail.com و همچنین تماس با خانم لوسی منشی ایشون با شماره تلفن 00374-96-047-333 و نیز خانم دکتر انوش مکاتبه نمودم و خانم دکتر کریستین سریعا جواب ایمیل بنده را دادند و یک فایل ورد را که اطلاعات مربوط به واکسیناسیون و مدارک مورد لزوم جهت مدیکال توش قید شده بود را برام فرستادند . نهایتا با خانم کریستین که روزهای زوج در بیمارستان حضور داشته و با برنامه ریزی بنده برای این سفر بهتر ست بود و نیز بدلیل وجود لوسی منشی فارسی زبان خانم دکتر وقت مدیکال را با ایشون هماهنگ نموده و البته نکته ای که در این خصوص قابل ذکر هستش و کمی برای ما در این سفر دردسر ساز شد و لازم دونستم مطرح کنم و حتما دوستانی که فرزند زیر 15 سال دارند بایستی به این نکته توجه داشته باشند این بود که :

درجواب اولین ایمیل بنده جهت تعیین وقت مدیکال پیشنهاد خانم کریستین روز جمعه 1 نوامبر بود با توجه به اینکه دخترم بایستی تست سل را انجام میداد و چون مصاحبه روز 5 شنبه هفته بعد یعنی 7 نوامبر بود بنده بدلیل پاره ای مشکلات و کوتاه تر شدن مدت حضور در ایروان ونیز کاهش هزینه از ایشان تقاضا کردم که وقت مدیکال را روز دوشنبه 4 نوامبر یعنی 3 روز قبل از مصاحبه را برای بنده تعیین نمایند که ایشان نیز خوشبختانه قبول کردند البته بنده حداقل زمان 72 ساعته لازم جهت تست سل فرزندم راکه 14 سال داشت را در نظر گرفته بودم .

ولی متاسفانه زمانی که برای مدیکال به بیمارستان خدمت دکتر رسیدیم اعلام کردند که روزهای دوشنبه تست سل انجام نمیشود و روز سه شنبه بایستی مراجعه کنید واین موضوع باعث شد که برنامه ریزی بنده در این خصوص بهم ریخته و البته این موضوع را از طریق ایمیل نیز چند روز قبل از پروازبه بنده یاداور شده بودند ولی متاسفانه خیلی دیر و پس از تهیه بلیط و برنامه ریزیهای کامل جهت سفر که دیگر امکان تغییر دران وجود نداشت .
به هر حال این موضوع سبب گردید تا مجبور شوم مجددا روز بعد از مدیکال به اتفاق دخترم به بیمارستان خدمت دکتر رسیده و تست سل دخترم انجام گردد و همانطور که قبلا نیز اشاره کردم جهت جواب بایستی حداقل 72 ساعت سپری شود و متاسفانه این امر سبب شد تا جواب مدیکال دخترم یک روز بعد از مصاحبه اماده گردد و افیسر محترم نیز در روز مصاحبه این مورد را در برگه ابی نقص مدرک قید فرموده که پس از توضیحات بنده به ایشان اعلام کردند مشکلی نیست وبه محض اماده شدن می توانید جواب مدیکال را به سفارت تحویل دهید .

بنده نیز بلافاصله روز جمعه یعنی یک روز بعد از مصاحبه برای سومین بار خانم دکتر کریستین را ملاقات نموده و پاکت جواب مدیکال دخترم را دریافت ودرب بیمارستان سریعا با مبلغ 2000 درام تاکسی گرفته وازهمانجا مستقیما برای دومین بار بسمت سفارت حرکت نموده و پس از حدود 30 دقیقه معطلی درب سفارت بخاطرمصادف شدن با وقت ناهار بالاخره پس از طی نمودن مراحل حفاظتی و امنیتی موجود در سفارت پاکت مدیکال پس از باز شدن درب ان توسط مامور مربوطه در یک فولدر دربدار پلاستیکی قرار داده شد وتوسط اینجانب در جعبه موردنظر انداخته شد وپس از ان با خیال راحت از بابت تکمیل مدارک باتفاق دخترم کیمیا خانم سفارت را به قصد محل اقامت ترک نمودیم . البته بنده همه این اتفاقات را به فال نیک گرفتم چرا که معتقدم الخـــــــــــــــــــیرو فــــــــی ما وقــــــــــــــــــــع ....

دوستان گل فعلا تا اینجای داستان رو داشته باشید چرا که این داستان ادامه خواهد داشت .....


[عکس: 86803358012878127460.png]
.زندگی کوتاه است و راه دراز و فرصت ها زود از دست می روند
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ایروان قسمت دوم


[font=Tahoma]
(( اقدامات و پیش بینی های لازم پس از رویت نامه دوم مصاحبه ))
[/font]


دوستان سلام امیدوارم خوب و خوش و سلامت باشید
بالاخره تونستم قسمت دوم سفرنامه رو هم تکمیل و خدمت شما عزیزان تقدیم کنم و بخاطرتاخیری که پیش اومد از شما عزیزان پوزش میطلبم بالاخره گرفتاری هست ومشکلات زندگی نمیشه کاریش کرد . البته اگر نکته ای یا مطلبی یادم بیاد که قابل ذکر باشه حتما به سفرنامه اضافه خواهم نمود بنابراین احتمال داره قصه سفر ما به ایروان هر هفته ویرایش شده و نکاتی را که ممکنه از قلم افتاده باشه و یا لازم بذکر باشه به سفرنامه اضافه گردد.

خوب دوستان گل بریم سراغ بقیه داستان :

در پی مشخص گردیدن زمان و مکان مصاحبه پس از دریافت نامه دوم در تاریخ 14 سپتامبربر آن شدم که طبق برنامه ریزی های انجام شده وبر اساس لیست زیر اقدامات لازم را در فرصتی که تا روز مصاحبه داشتم انجام دهم تا با مشکل خاصی مواجه نشوم :

[font=Tahoma]1-مکاتبه با دکتر و گرفتن وقت مدیکال
2- پیگیریهای لازم جهت تکمیل مدارک مورد نیاز مصاحبه و مدیکال طبق لیست زیر:[/font]


------------------------------------------------
شناسنامه + ترجمه + کپی
کارت ملی + ترجمه + کپی
کارت پایان خدمت + ترجمه + کپی
سند ازدواج + 2 نسخه ترجمه + کپی
پاسپورت + فتوکپی
مدرک های تحصیلی (دیپلم، دانشگاه) +ریز نمرات + ترجمه + فتوکپی
اصل تمکن مالی به مبلغ 100 میلیون.
2 قطعه عکس ۵ در ۵ پشت نویسی شده
فرم های ۲۳۰ و ۱۲۲ اپدیت شده
سند مالکیت آپارتمان + ترجمه + کپی
گواهی سابقه کار + ترجمه + کپی
پاسپورت قبلی + فتوکپی
مدارک تحصیلی همراهان + ترجمه +کپی
تعداد بیشتری عکس 5x5 و 3x4
پرینت نامه بارکد دار قبولی در لاتاری
پرینت نامه دوم زمان و مکان مصاحبه
تعداد زیادی کپی از صفحه اول پاسپورت جهت :
1- خرید خط موبایل
2- هتل
3- مدیکال
4- سفارت- روز مصاحبه
5- سفارت-اخذ ویزا
6- همرا ه داشتن در سطح شهر
و...
البته میتونید اسکن پاسپورت ها رو واسه خودتون ایمیل کنید و هم میتونید فایلش رو تو موبایلتون بریزیدتا در موقع نیاز بتونید پرینت بگیرید.
البته من هر دو کار را انجام دادم.

کپی و ترجمه های اضافی
اسکن تمام مدارک فوق و ریختن فایل آنها در لپ تاپ
کارت زرد واکسیناسیون + کپی
3 عدد عکس 3x4 پشت نویسی شده
تیترانتی بادی ابله مرغان + کپی
پرینت از ادرس های مورد لزوم در ایروان به انگلیسی و ارمنی که خیلی بدردتون می خوره
تکمیل فرم ویزا ارمنستان و گرفتن پرینت رنگی از ان و چند نسخه اضافی
پرینت مکاتبات اینجانب با ک سی سی و سفارت و دکتر
یه نقشه شهر ایروان - نقشه آفلاین گوگل
و....

--------------------------------------------

[font=Tahoma]3- تکمیل کارت زرد واکسیناسیون و تزریق واکسنهای باقی مانده
4- تهیه و رزرو بلیط جهت سفر از شیرازبه تهران و ازانجا به ایروان
5-اقدامات لازم در خصوص اخذ گواهی موجودی حساب از بانک
6-ترجمه مدارک مورد لزوم جهت مصاحبه
7- مکاتبه با شرکتهای مربوطه در خصوص رزرو و اجاره اپارتمان جهت اقامت در ایروان
8- پرداخت عوارض خروجی و گرفتن حواله ارز مسافرتی پس از تهیه بلیط هواپیما
9- خرید مواد غذایی مورد لزوم جهت اقامت یک هفته ای در ارمنستان
10- خرید دلار به مقدار مورد لزوم علاوه بر 900 دلار ارز مسافرتی که به ما تعلق می گرفت
11- جمع آوری اطلاعات در خصوص نحوه مصاحبه و مدارک مورد نیاز و نقشه و مکان های دیدنی و تفریحی ایروان و خواندن سفرنامه های موجود
12-آماده سازی لباس و وسایل شخصی سفر و بستن چمدانها
و....
[/font]


[font=Tahoma]
گرفتن وقت از دکتر کریستین[/font]


دوستان عزیزدر خصوص مکاتبه با دکتر و گرفتن وقت مدیکال در قسمت اول شرح ماجرا به تفصیل خدمت دوستان ارائه گردید و نیز دردسرهایی که در این مورد گریبانگیر بنده شد .

[font=Tahoma] تکمیل کارت واکسیناسیون
[/font]

در رابطه با واکسیناسیون پس از تزریق واکسن های TD – هپاتیت و MMR و تکمیل کارت واکسیناسیون از طریق مرکز بهداشت والفجر شیراز بصورت رایگان البته شایان ذکر می باشد که نوبت سوم واکسن های هپاتیت و TD باقی موند که هنوزموعد اون نرسیده بود و می بایست انشالله پس از باز گشت از مصاحبه نسبت به تزریق مر حله سوم این دو واکسن اقدام میکردم ونیزپس از تزریق واکسن مننژیت از طریق هلال احمر با پرداخت مبلغ 33500 تومان نوبت به واکسن انفولانزا رسید که :
اندر احوالات پیدا کردن واکسن انفولانزا رو هم که دوستان عزیزدقیقا در این خصوص اطلاع کامل دارند که با چه مصیبت و سختی تونستم بالاخره یک هفته قبل ازحرکت با پرس و جوهای فراوان از داروخانه ها و دوستان مطلع واکسن انفولانزا رو به مبلغ 25000 تومان تهیه و تزریق و در کارت وارد کنیم و در مورد ابله مرغان هم که می دونید در ایران موجود نیست و تیتر انتی بادی ابله مرغان روهم به جهت محکم کاری در ازمایشگاه خصوصی انجام دادیم و جواب تیتر را به همراه کارت زرد و مدارک دیگر جهت تحویل به خانم دکتر با دیگر مدارک اماده کردیم.
اکثر دوستان در مورد کارت واکسيناسيون نگران هستنداین رو بايد بگم که پزشکان ايروان (کريستين و انوش) هيچ تاکيدي بر روي کارت واکسيناسيون پاستور ندارد و اصلا سختگیری نمی کنند و هیچ واکسنی هم تزریق نمی کنند . شما دوستان کارت واکسن بين المللي رو از شهرستان خودتون هم بگيريد در ایروان قابل قبول هست و هیچ مشکلی نخواهد بود پس دوستاني که تهران نيستند و هنوز کارت واکسن نگرفتند اصلا و ابدا نيازي به اينکه به پاستور تهران مراجعه کنند ندارند و نگران این موضوع نباشند در شهرستان خودتون ميتوانید با مراجعه به مرکزبهداشت و یا هلال احمر به صورت رايگان کارت واکسن زرد بين المللي را تهيه کرد و راحتی مدیکال یکی از مزایای مصاحبه درایروان نسبت به دو سفارت ابوظبی و انکارا می باشد و علاوه بر پایین بودن هزینه‌های اقامت، ایاب و ذهاب و ... یکی دیگر از دلایلی که باعث شد بنده ارمنستان را جهت مصاحبه انتخاب کردم همین عدم سختگیری پزشکان معتمد سفارت در ایروان در خصوص واکسن و کارت زرد بود.
این را هم متذکر شوم که بنده بلافاصله پس از قبولی نسبت به تعویض پاسپورت ها - کارت ملی و شناسنامه اقدام نمودم و در رابطه با کارت پایان خدمت هم چون احتمال میدادم که به موقع به دستم نرسد با مشورتی که با دوستان داشتم تصمیم گرفتم بعد از مصاحبه نسبت به تعویض کارت پایان خدمت اقدام نمایم .

[font=Tahoma]تهیه بلیط [/font]

پس از تکمیل واکسن ها و اخذ کارت زرد حالا نوبت تهیه بلیط بود با توجه به اینکه ما می بایست سفرمون رو از شیراز شروع میکردیم و طی رایزنی وصحبتهای بعمل امده با اعضای خانواده در خصوص چگونگی نحوه سفرنهایتا با اکثریت آرا یعنی 2 رای در برابر یک رای مخالف به تصویب رسید که از شیراز تا تهران را با قطار و از تهران تا ارمنستان را نیز هوایی سفر کنیم تا بتونم هم از ارز دولتی استفاده کنم و در عین حال مدت زمان کمتر سفر و همچنین راحتی و اسایش بیشتر . بنابراین فاکتور کاهش هزینه که توی قسمت قبلی خدمتتون عرض کرده بودم عملا با این تصمیم از ابتدا بکلی کنار گذاشته شد .Sad
به هر حال یک ماه قبل از حرکت با هماهنگی لازم که با یکی ازدوستان شاغل در اژانس هواپیمایی انجام شد ایشون زحمت کشیدند و بلیط هواپیما از شرکت اسمان را برامون رزرو کردند به تاریخ شنبه 2 نوامبرساعت 3 بعد از ظهر یعنی دوروز قبل از مدیکال به مبلغ 890000 تومان
دوستان لازم بذکر است برای سفر به ارمنستان میتوانید از پروازهای آسمان (ایران) و یا آرماویا (ارمنستان) استفاده کنند.
پروازهای اسمان روزهای شنبه٫ دوشنبه و پنجشنبه از تهران فرودگاه امام حرکت می کند و و پس از حدود یکساعت و ربع به مقصد می رسد.
و حال نوبت به رزرو بلیط قطاررسیده بود و رزرو بلیط درجه یک قطار جهت سفر از شیراز به سمت تهران به تاریخ 1 نوامبر ساعت 2 بعد از ظهر به تعداد 4 نفربه جهت راحتی و اسایش خانواده و در اختیار گرفتن کوپه دربست نیز توسط یکی از اژانس های اشنا بدون مشکل انجام گردید.

[font=Tahoma]پرداخت عوارض خروجی و گرفتن حواله ارز مسافرتی
[/font]

پس ازتهیه بلیط هواپیما نوبت به پرداخت عوارض خروج از کشور به مبلغ 65000 تومان در یکی از شعب بانک ملی در شیراز رسید و پس از ان نیز با ارائه بلیط هواپیما ممهور به مهر اژانس و کپی- رسید پرداخت عوارض خروجی و کپی برای هر نفر - پاسپورت ها و کپی انها و پرداخت مبلغ مورد نظر نسبت به گرفتن حواله ارز مسافرتی بمبلغ 300 دلار به ازا هر نفر از یکی از شعب ارزی بانک ملت شیراز اقدام نموده و حواله را دریافت کردم .
البته می توان عوارض خروج را در باجه بانک ملی مستقر در فرودگاه امام نیز پرداخت نمایید...

خوب تا اینجای کار که خدارا شکر همه چیز بخوبی و طبق برنامه ریزی از پیش تعیین شده پیش رفته بود و از این بابت نیز بنده بسیارخوشحال و خرسند بودم که تمامی کارها طبق روال و برنامه در حال انجام می باشد.
البته تعدادی از کارهای بنده بنا به دلایلی به دقیقه نود موکول شد که ان را هم به فال نیک گرفته وبه هیچ عنوان جای نگرانی و استرس برای اینجانب نبود.
[font=Tahoma]
اخذگواهی موجودی حساب
[/font]

یک هفته قبل از حرکت جهت گرفتن گواهی موجودی حساب از طریق بانک پاسارگاد اقدام کردم لازم به ذکر هستش که بلافاصله بعد ازرویت قبولی در لاتاری و با توجه به اطلاعاتی که در خصوص نامه تمکن مالی از مهاجر سرا کسب کرده بودم نسبت به باز کردن حساب برای خودم و همسرم در بانک پاسارگاد اقدام کرده بودم تا احیانا از بابت تاریخ افتتاح حساب قید شده در گواهی در روز مصاحبه مشکلی بوجود نیاید که البته افیسر روز مصاحبه اصلا در خصوص نامه تمکن مالی از ما هیچ سوالی نپرسید و فهمیدم که نگرانی ها و حساسیت بنده در این خصوص بی مورد بوده است .
باتوجه به اینکه کیس بنده 3 نفر بود مبلغ 100 میلیون را دقیقا همان روزی که میخواستم گواهی را بگیرم یعنی سه روز قبل از سفراز یکی از دوستان گل قرض گرفته وبه حساب واریز کردم و بعد از انجام مراحل اداری بعد از حدود نیم ساعت معطلی و پراخت کارمزد به کارمند مربوطه گواهی موجودی حساب هولوگرام دار به مبلغ حدودا 40000 دلار صادر و تحویل اینجانب گردید و بنده نیز حدود یک ساعت بعد پول را از حساب برداشت وپس از تشکرو سپاس بی کران به صاحبش تحویل دادم . البته تصمیم داشتم که پس از گرفتن گواهی بنام خودم مبلغ 50 میلیون هم به حساب همسرم واریز و بنام ایشان هم یک گواهی دیگه بگیرم که نهایتا از اینکار منصرف شده و به همان یک گواهی رضایت دادم چرا که واقعا نیازی به این کار نبود و ممکن بود موجودی بیش از حد برای افیسر شک برانگیز بوده و دردسر شود . این هم از گواهی موجودی حساب

[font=Tahoma]ترجمه مدارک [/font]

خوب تا اینجا فقط مونده بود ترجمه مدارک که اصل تمامی مدارک مورد لزوم مصاحبه رو چند روز قبل از شروع سفر به یک دارالترجمه رسمی که از قبل از اون شناخت داشتم و بسیار دارالترجمه خوب و خوش قولی بود تحویل دادم و مسئول مربوطه نیز اعلام کردند 48 ساعت دیگر ترجمه تمامی مدارک به انضمام یک نسخه ترجمه اضافی از تمامی مدارک اماده هستش که قرار براین شد برای جلوگیری از هرگونه اشتباه در متن ترجمه ها حتما قبل از انجام مراحل نهایی ترجمه و مهر چک پرینت ترجمه ها توسط خود بنده بررسی وتایید گردد که بعد ازاصلاح چند تا اشتباه که توی ترجمه ها بود چک پرینت ها جهت انجام مراحل نهایی به دارالترجمه برگردانده شد و دقیقا دو روز قبل از حرکت ما بسوی تهران ترجمه کل مدارک به همراه یک نسخه ترجمه اضافی از هر کدام از مدارک با پرداخت مبلغ 200000 تومان تحویل اینجانب گردد که خیال بنده از این بابت نیز راحت و اسوده گردید ضمنا پس از تحویل ترجمه ها بوسیله برچسب کاغذی بر روی هر کدام از ترجمه ها کیس نامبر خود را نیز قید نموده و پس از خرید یک عدد کیف پارتیشن بندی شده پاپکو به جهت دسترسی سریع و اسان به مدارک و ترجمه ها در مواقع لزوم که بسیار مهم و بدرد بخور هستش بخصوص در این سفر تمامی مدارک و ترجمه ها را به تفکیک در کیف جای دادم و برای روز موعد اماده نمودم .

[عکس: 54892961004761084279.jpg]


[font=Tahoma]خرید مواد غذایی مورد لزوم سفر
[/font]

خوب حالا نوبتی هم باشه نوبت تهیه اذوقه و توشه راه و خورد و خوراک بود که از همه چیز مهمتره بنابراین جهت پیش بینی یک هفته اقامت در ارمنستان به اتفاق همسر گرامی و دخترم به فروشگاه رفته و مواد غذایی مورد لزوم را از جمله کنسرو های هانی و مائده و برنج و روغن و چای و کیک و ابمیوه ودیگر مخلفات مورد لزوم و ..... که دوستان در سفرنامه هاشون به اون اشاره کرده بودند را خریداری کردیم چرا که با این اقدام هم درهزینه خورد و خوراک در مدت اقامت در ایروان صرفه جویی می شد و هم اینکه پیش بینی میکردم که احتمال ان وجود داره که بعضی غذاها و خوراکی ها در ارمنستان به مذاق ما سازگار نباشد که در بعضی موارد همینطور هم بود به عنوان نمونه خدمتتون عرض کنم که شیرهای ارمنستان ترش هستند و بیشتر به ماست شباهت دارند تا شیر که شاید به مذاق بعضی ها منجمله خانواده بنده جور در نیاد.

[font=Tahoma]مکاتبه با شرکتهای مربوطه در خصوص رزرو و اجاره اپارتمان [/font]

در رابطه با اقدامات انجام شده اینجانب قبل از سفر به ارمنستان رسیدیم سر ماجرای مکاتبه اینجانب با شرکتهای مربوطه در خصوص رزرو و اجاره اپارتمان جهت اقامت در ایروان که بنظر بنده یکی از مهمترین و اساسی ترین موارد در سفر شما خواهد بود که بایستی توجه خاصی به ان شود که اگر اجازه بدید در این خصوص در فرصت بعدی به تفصیل خدمتتون داستان رو شرح بدهم .

دوستان گل با عرض معذرت باید بگم که خود بنده هم نمیدونم این سفرنامه توی چند قسمت نوشته شده و تقدیم شما عزیزان میشه و چه زمانی به پایان میرسه بنابراین از بابت صبر و حوصله ای که به خرج میدید تا ادامه داستان رو مطالعه بفرمایید از یکایک شما عزیزان کمال تشکر و سپاس رو دارم . البته یک تعداد عکس هم هستش که در اولین فرصت به سفرنامه اضافه خواهم نمود و نیز سعی میکنم زودتر سر و ته داستان رو به هم بیارم نگران نباشید Big Grin
تا بعد.................


به پایان امد این قسمت حکایت همچنان باقیست .


[عکس: 86803358012878127460.png]
.زندگی کوتاه است و راه دراز و فرصت ها زود از دست می روند
سلام دوستان
شاید سفرنامه من به خاطر شرایطم نکات به درد بخوری نداشته باشه با این حال هر چی که به نظرم مهم هست رو براتون می نویسم :
کیس نامبر : 2014AS00022XX
تعداد : یک نفر مجرد
روز 5شنبه با پرواز آسمان که 2 ساعت تاخیر داشت به همراه خانواده ام راهی ایروان شدیم، ساعت 7:30 هواپیما در فرودگاه ایروان نشست، و وارد سالن ترانزیت شدیم.. فرم های ویزا رو که از قبل پر کرده بودیم و پول رو همونجا با دستگاه های بانک ABB که مخصوص چنج کردن هست، به درام تبدیل کردیم البته به اندازه مبلغ ویزا و پول تاکسی! ویزا نفری 3000 درام هست، البته دلار هم قبول می کنند..ویزا رو گرفتیم و از کنترل پاسپورت رد شدیم!
قبل از اینکه وارد سالنی بشید که در خروج اونجا هست، سمت راست یه باجه اطلاعات هست که یه سری بروشور و دفترچه رو رایگان گذاشتن برای توریست ها! نقشه ایروان هم هست، می تونید بردارید! فقط دقت کنید که نقشه انگلیسی رو بردارید!
بعد از اینکه وارد سالن خروج شدید ( به اصطلاح سالن Arrivals) دلال های خونه دورتون رو میگیرن!! کلی هم هستند، همشون هم فارسی بلدند ( خانوم لنا، آقای بارور و ..... ) خلاصه سعی کنید گولشون رو نخورید Big Grin بهترین گزینه اینه که از ایران، محل اقامتتون رو رزرو کنید و بگید بیان فرودگاه دنبالتون!
من هم از این سایت رزرو کرده بودم : apartrent.am ، از فرودگاه به آپارتمان رفتیم و راضی بودیم از محل اقامتمون.
روز جمعه وقت دکتر داشتم و راهی بیمارستان شدم.. با تاکسی می تونید بین 700 تا 1000 درام بسته به جایی که اقامت دارین طی کنید.
روزی که من بیمارستان رفتم ، درب اصلی رو داشتن تعمیر می کردن و از در پشتی وارد ساختمان شدم. اتاق دکتر، طبقه دوم سمت چپ، آخرین اتاق بود ( اتاق 222 )
سوالاتی که از من کرد راجع به پیشینه قند، تیرویید، سل، سابقه جراحی، وضعیت دندان و... بود.. بعد هم واسه اعصاب چند تا ضربه با چکش مخصوص پزشکی به پام زد.. کلا یه چکاپ ساده بود.. استرس وارد نکنید به خودتون! کارت زرد واکسن رو هم ازم گرفت و وارد کرد بعد هم دو تا برگه داد به من برای آزمایش خون و عکس قفسه سینه!
این نکته رو بگم که برای عکس قفسه سینه که میرید، تکنیسین اتاق با لهجه فارسی نامفهوم بهتون میگه : نفس! که منظورش اینه باید نفستون رو حبس کنید.
برای برگشت هم، رو به روی بیمارستان، ایستگاه ماتوشکا ( مینی ون سفید) هست، ون شماره 67 میره میدان جمهوری، البته ایستگاهش اول خیابون امیریان هست.. 100 درام هم از شما میگیره!
روز دوشنبه برای گرفتن جواب رفتم و یه پاکت کوچیک بهم داد که گفت فقط این پاکت رو می بری سفارت، جواب همه آزمایشات توی این پاکته و بقیه مدارک نیازی نیست. به جز اون پاکت کوچیک، یه پاکت بزرگ بهتون میدن که عکس قفسه سینه هست و یک برگه که سابقه واکسیناسیون شماست.
دکتر کریستین فوق العاده خوش برخورد و مهربونه! البته لوسی به نظرم یه مقدار عصبی اومد!
روز سه شنبه، روز مصاحبه من بود.. با کلی استرس و چک کردن مدارک برای هزارمین بار راهی سفارت شدم! مصاحبه من ساعت 2 بود که ساعت 1:30 رسیدم سفارت.. جلوی ورودی ماشین روی سفارت یک نگهبان ایستاده، پاسپورت و برگه تایم مصاحبه رو چک کرد و اسم من رو از لیستش خط زد، بعد هم پاکت مدیکال رو باز کرد و چک کرد.
ایستگاه بعدی، قبل از ورود به ساختمان سفارت داخل کیف و مدارکم رو گشتند و از داخل یه گیت رد شدم و پلیس سفارت در رو برام باز کرد و رفتم داخل!
ایستگاه آخر، وسایل شما رو از داخل دستگاه عبور میدن و اگر چیزی دارید که نباید ببرید داخل از شما تحویل میگیرن و یه شماره بهتون میدن!
خلاصه بعد از رد شدن از هفت خوان رستم (!)، از یه حیاط رد شدم و وارد سالن انتظار شدم.. اونجا یه پلیس خانوم خوش برخورد بود که با لبخند منو به باجه 7 برای تحویل مدارک راهنمایی کرد.
در باجه 7، از من پاسپورت، شناسنامه و ترجمه اش، مدرک لیسانس و ترجمه اش، مدرک دیپلم و ترجمه اش، مدارک پزشکی و مدارک اسپانسر رو تحویل گرفتند. بعد پرسید آیا آدرسی رو که در آمریکا دادی، میخوای تغییر بدی گفتم خیر.. اثر انگشت گرفت و یه فیش داد که گفت این رو واریز کن!
من هم به باجه 3 رفتم و 330 دلار واریز کردم..دوباره به باجه 7 رفتم و رسید واریز رو بهش دادم و به من گفت بشینید تا آفیسر شما رو صدا کنه!
وقتی تحویل مدارک تموم شد ساعت 2:15 بود. بعد آفیسرها یکی یکی کیس های ارمنی رو صدا کردند و باهاشون مصاحبه کردند. تا ساعت 3:20 منتظر نشستیم تا آفیسر ایرانی ها هم اومد ( باجه 10 و 11 ) و ایرانی ها رو صدا کرد! سعی کنید دقت کنید وقتی اسم ها رو صدا می کنند چون ممکنه اسمتون رو تشخیص ندین!
ساعت 3:30 آفیسر اسم من رو خوند و رفتم باجه 10 ( باجه ای که باید بایستید تا مصاحبه بشید! ) آفیسر سلام کرد و برنده شدنم رو تبریک گفت و گفت مدارک شما خوبه ( منظور همون کامل بود! ) شماره تون رو بدین تا با شما تماس بگیریم برای دریافت ویزا بیاین، اقامت خوبی در ایروان داشته باشید. خود آفیسر وقتی خوشحالی من رو دید خندید و گفت امیدوارم در آمریکا بهتون خوش بگذره!
روز پنج شنبه ساعت 9 صبح هم از سفارت زنگ زدن و گفتند ساعت 11 بیا و پاسپورتت رو بگیر!
این کل پروسه ویزا گرفتن من بود!
نکاتی در مورد شهر ایروان و مسافرت شما:
- حتما چتر با خودتون ببرید
- لباس گرم ( پالتو، شال گردن، کلاه و ... ) ببرید
- وسایل بهداشتی رو فراموش نکنید! (یادتون باشه که ارمنستانه و دستشویی ها آب ندارند! Big Grin )
- خوراکی و تنقلات با خودتون ببرید بد نیست
- من چون احتمال میدادم که یک ضرب بگیرم، پرواز رفت رو پنجشنبه از ایران و برگشت رو شنبه هفته بعد از ایروان گرفته بودم! یه جوری برنامه تون رو هماهنگ کنید که مجبور نشید بابت تعویض بلیط هزینه پرداخت کنیدو
- بازار ورنیساژ، روز های شنبه و یک شنبه، یه چیزی شبیه به جمعه بازارهای ایرانه اما ارزش دیدن داره! آدرس: ایروان، نزدیك ایستگاه متروی میدان جمهوری
- نزدیک بازار ورنیساژ، دو تا فروشگاه هست : Basic House و BHS . اگر حراج باشه، قیمت هاشون خوبه!
- موزه تاریخ و هنر ایروان در میدان جمهوری هست . سه شنبه تا شنبه از 11 صبح تا 5 بعد از ظهر – قیمت بلیط : 1000 درام
- دوستانی که اهل هنر هستند، از دیدن هزارپله ( کاسکاد) بیشتر از بقیه لذت می برند..چون تعداد زیادی مجسمه و چیدمان در سبک های مختلف داره
- برای طرفداران قهوه و کافه هم باید بگم اینجا Segafredo شعبه داره که یه مقدار نسبت به ایران گرونه اما از قهوه هاش غافل نشید. شعبه اش هم تو خیابون امیریان و north avenue هست.
- از کارخانه های م ش ر و ب سازی noy و Ararat هم می تونید دیدن کنید. البته قبلش باید هماهنگ کنید..کارخانه noy ساعت 2 بعد از ظهر، تور داره و می تونید برید
- برای خرید شکلات و شیرینی، یه قنادی هست به اسم Grand Candy که همه جای ایروان شعبه داره! تو خیابون mashtots می تونید پیداش کنید.
- به جز فروشگاه SAS، فروشگاه های زنجیره ای دیگه هم هست مثل Yerevan city که قیمتاش از SAS بهتره!
- برای خرید بازار بنگلادش خوبه! البته در برخورد اول شاید بزنه تو ذوقتون چون واقعا بازاره نه mall! ولی جنساش خوبه!
- یه بازار دیگه هم دارند به اسم rossia که بهش میگن راسیا! منظور همون روسیه هست! که طبقه دومش جنسای ترک خوبی داره!

خلاصه این چیزایی بود که به ذهنم رسید! اگر باز هم چیزی یادم اومد اضافه می کنم!
Case Number : 2014AS000022XX
تاریخ رویت قبولی : 7may2013
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 21may2013
کارنت : 10sep2013
مصاحبه : هفته دوم نوامبر - ایروان
ویزا : یک ضرب Rolleyes

Hold fast to dreams
با سلام به دوستانی که سفرنامه منو میخونن ، راستش اصلا قصد و حوصله نوشتن نداشتم چون هم خیلی وقت بود که به این سایت نیومده بودم هم گفتم شاید مفید نباشه اما باز دیدم این یکی از بزرگترین اتفاقات زندگیمه پس تصمیم گرفتم بنویسم هم برای خودم میمونه و اینکه شاید به درد کسی خورد...

از اینجا شروع می کنم که کیس نامبر من حدود ۲۰۰۰ بود و جزو کارنتی های سری دوم یعنی ماه اکتبر بودم، البته نامه ای که تاریخ مصاحبم رو زده بود، ۱۳ سپتامبر رو سایت گذاشته شده بود که من چند روز بعدش دیدم، تاریخ مصاحبم ۱۴ نوامبر ۲۰۱۳ ساعت ۲ بعدازظهر سفارت یروان بود یعنی پنج شنبه، اول نگران شدم چون تو پی دی اف سفارت یروان نوشته بود مصاحبه های دایورسیتی ویزا سه شنبه ها از ۹صبح تا ۱۲ و ۲ تا ۵ بعدازظهره و پنج شنبه ها از ۹ تا ۱۲!! هی گفتم نکنه اشتباه کردن!! خودمو راحت کردم و یه ایمیل زدم به سفارت و پرسیدم اینجوریه و نگرانم که جواب دادن همون تاریخ و ساعتو که بت دادن بیا، که دیگه خیالم از این بابت راحت شد. ۲۰ سپتامبر زنگ زدم به دکتر کریستینه و تلفنی ازش وقت گرفتم و سه شنبه ۱۲ نوامبر ساعت ۱۱.۳۰ بهم نوبت داد و آخرشم گفت یه ایمیلم بهم بزن تا مدارک لازمو بفرستم که اینکار هم انجام شد و یک فایل ورد برام فرستاد که چیزای تکراری که میدونستم توش بود. اینم از این، دیگه دنبال جمع و جور کردن مدارکم شدم، مدارکمو ترجمه کردم، واکسنامو زدم البته از ۱۸ آگست شروع کرده بودم.. واکسن ام ام آر رو هم کلینیک ۱۶ آذر زدم.. واکسن انفلوانزا رو به زور بعد یک ماه دویدن ۲۱ اکتبر از یه داروخونه گیر اوردم و زدم! و بعد بردم پاستور برام تو کارتم وارد کرد.(برچسب روی ویال واکسن رو هم چسبوندن به کارت واکسنم)، واکسن آبله مرغون هم که نه ایران داره نه ارمنستان! موندش واسه امریکا! کارت واکسنم هم کامل شد و فقط منتظر بودم زودتر روز موعد فرا برسه، هرچی هم نزدیک تر میشد استرسم بیشتر!
راستی اینم بگم که تو خود سایت تراول استیت نوشته که کیس های لاتاری نیاز به اسپانسر ندارن، از این بابت خیالتون راحت و اصلا بهش فکر نکنید، راجع به تمکن مالی هم بگم اصن عدد دقیقی وجود نداره و هیچ ربطی هم به خط فقر امریکا نداره! من چون واقعا نمیدونستم چقده بازم واسه اینکه مطمئن شم یه ایمیل به سفارت زدم وشرایطمو گفتم و پرسیدم چقدر باید باشه؟ و اونها هم در جواب گفتن هیچ عدد مشخص و دقیقی وجود نداره شما باید موجودی فعلی حسابتو بیاری و آفیسر راجع به شما تصمیم میگیره با توجه به شرایط کیستون. این دقیقا چیزی بود که در جواب من گفتن. من ۴۲ تومن ریختم به حساب بانک ملی و ۷ نوامبر پرینت موجودی حساب گرفتم و بلافاصله بعدش همشو کارت به کارت کردم به حساب پدرم یعنی اینم که میگن پول باید تو حساب بمونه نه از این خبرا نیست و شما بلافاصله میتونین پولو برداشت کنین! بعدش گفتم نکنه کم باشه که به پدرم گفتم ۲۰ تومنشو دوباره بریزه به حساب پاسارگادم و همون روز یه پرینت دیگه هم از پاسارگاد گرفتم، و بعد پولو برداشت کردم و کل موجودی من با این حساب شد ۶۲ تومن.
به نظر من هر سوالی دارین راجع به مصاحبتون و مدارکتون یه ایمیل به سفارت بزنین و اونا هم جواب میدن حداقل سفارت ارمنستان که اینجوری بود چون من چند تا سوال دیگه هم داشتم با ایمیل جوابمو گرفتم.
ما یکشنبه ۱۰ نوامبر ساعت ۱ بعدازظهر با اتوبوس از ترمینال غرب راه افتادیم و دوشنبه ظهر رسیدیم یروان. صندلیهاش راحته و خسته نمیشین در ضمن فیلم هم زیاد داره و حوصلتون سر نمیره در طول مسیر حداقل واسه من که اینجوری بود، معطلی سرمرز ۲ ساعت بود و فرم ویزا هم همونجا هست و وقت به اندازه کافی حتی زیادیم هست که فرمو پر کنین و نمیخواد از قبل پر کنید حالا از قبل یه نگاهی به سوالا بندازین بد نیس:دی
هزینه ویزا هم نفری ۳۰۰۰ درامه ولی وقتی پدرم پولو دادن آقاهه گف ۴نفر شیرینی داره!! که ۱۰۰۰درام دیگه هم باباجان دادند:دی راستی ساعتمو هم همونجا با ساعت اونا تنظیم کردم و نیم ساعت بردم جلو.

آها اینم بگم که ما یه سری دوستای خیلی خیلی مهربون ارمنی هم اونجا داشتیم که اومدن دنبالمون و ما رو بردن خونشون و کل اقامتمون خونه اونا بود و خیلی خوش گذشت در حدی که نه خودمون دوس داشتیم برگردیم نه اونا...

خب ازاین حرفا گذشته من سه شنبه ساعت ۱۱ رسیدم بیمارستان موراتسان ، بیرون اتاق خانم دکتر خیلی شلوغ بود و فک نکنم کسی سر ساعت نوبتش بشه، دوستمون که ارمنی بود(ادت) با دستیار دکتر که ارمنی بود صحبت کرد (من که اونجا لوسی فارسی زبون ندیدم!) و چون سرشون شلوغ بود واسه تسریع کارا دو تا کاغذ داد که اسممو تاریخ تولدمو روشون نوشته بود و گف اول عکس قفسه سینه بگیر و آزمایش خونو بده بعد بیا اینجا واسه معاینه و منم همین کارو کردم ولی مسیر آزمایشگاه و رادیولوژی رو بلد نیستم که توضیح بدم چون ادت جان منو تند تند اینور اونور میبرد زیاد مسیرارو نفهمیدم ولی بگم که کلا بیمارستان موراتسان خیلی شلوغه و همه جا کلی معطل میشین. بعد عکس قفسه سینه و خون اومدم اتاق خانم دکتر ، اول دستیار ارمنیش قد و وزن رو اندازه گرفت و تست بینایی رو، اینم بگم که خیلی نوشته ها درشتن حتی ریزترینشونم از اون فاصله به خوبی دیده میشد ، بعدش خود خانم دکتر معاینم کرد و یه سری سوال پرسید که کلا همه جوابای من نو و ناتینگ بود! کپی پاسپورت و ۳تا عکس ۳*۴ هم دادم و گف اسم و فامیلتو پشتش بنویس، کپی کارت واکسنمو دادم و اصلش دست خودم موند.بعد ۴۵۰۰۰ درام گرفت. آخرم گف یه شماره تماس بده و فردا ۱۲.۳۰ بیا جوابتو بگیر. فرداش ساعت ۱ رفتم بازم یه کمی معطل شدم تا نوبتم شد و رفتم تو اتاق، اول از همه چند جا رو گفتش امضا کن بعدم یه برگه داد گف اینو با خودت میبری امریکا، همون موقع تلفنش زنگ خورد و کلی مشغول صحبت کردن شد، منم داشتم برگه رو نگاه میکردم دیدم زده نتایج واکسن اینکامپلیته منم گفتم به خاطر آبله مرغونه دیگه بعد دیدم به جز آبله مرغون واکسنای هپاتیتمو هم وارد نکرده بود کلی شاکی بودم و اعصابم بهم ریخته بود هی برگه رو میخوندم دیدم آره وارد نکرده چون جاهایی که واکسن کامل بود تیک کامپلیتشو زده بود اما هپاتیتو نه و هیچ تاریخی هم درج نکرده بود! و اون قسمتی رو تیک زده بود که واسه این سن نیاز نیس، توی جدولی هم که توی فایل ورد برام فرستاده بود زده بود بالای ۱۸ سال نیاز نیست! دیگه وقتی صحبت خانم دکتر تموم شد گفتم من هپاتیت ب رو زدم شماوارد نکردید! برگه رو ازم گرفت با کارت واکسنم مقایسه کرد گف آره درسته، ولی میتونم الان دستی برات وارد کنم یا تایپ کنم فردا قبل مصاحبه بیا بگیر اگه راحتی، البته واسه سن شما هم هپاتیت ب ضروری نیس، اما اگه میخوای وارد می کنم که گفتم بله حتما وارد کنین، بیشتر هم نظرش رو فردا بود منم که دوس نداشتم دستی وارد کنه گفتم باشه فردا میگیرم که تایپی هم باشه. گف ساعت ۱۱ بیا که گفتم زوده و من ۲ مصاحبه دارم و بعد گف ۱ بیا خوبه تا سفارتم نیم ساعت راهه. فقط عکس قفسه سینه رو گرفتم و اومدم، اینم بگم که روی پاکت عکس قفسه سینه اسممو اشتباه نوشته که من بعدا دیدم ولی اهمیت ندادم.
فرداش ساعت ۱۲.۳۰ اومدم و جوابارو گرفتم که دستیارش یه پاکت داد ببرم سفارت+ همون برگه واکسن تصحیح شده و آخرم گفت از اینجا خط ۶۷ میبره سفارت ،البته همه اینا رو به ارمنی گف که ادت جان برام توضیح داد.

اینم بگم که هر چیزی رو هرجا تحویل میگیرید خودتون یه دور چک کنین و فکر نکنین اینا دقیقن و کاراشون بی نقصه! چیزی که من در ابتدا فکر میکردم! ولی همونطور که گفتم هم یه واکسنمو وارد نکرده بود هم اسممو روی یک پاکت اشتباه نوشته! البته ناگفته نمونه که خانم دکتر کریستینه بسیار مهربون و خوش برخورده و خیلی هم انگلیسی رو شمرده صحبت میکنه و اگه زبانتون بد نباشه کاملا متوجه حرفاش میشید.

بعدش با ادت سوار ون خط ۶۷ شدیم و روبروی سفارت پیاده شدیم، ساعت۱:۲۰ بود ، رفتم تو صف خیلی طول میکشید تا این نگهبانه یکی یکی بفرسته تو! وقتی نوبتم رسید پاسپورتمو گرفت اسممو تو لیستش هایلایت کرد و پاکت مدیکالمو باز کرد و یه نگاه توش انداخت و داد...از چند تا در رد و بازرسی کامل شدم تا رسیدم به مکان مربوطه! همه جا هم کامل توضیح میدن کجا برین چکار کنین و اصلا نگرانی وجود نداره، همه نشسته بودیم خیلی هم خلوت بود، نوبت من که شد گف باجه ۸، رفتم و یه خانم جوون ایرانی بود اول سلام و احوال پرسی و بعد انگشت نگاری و بعدش اینا رو خواست:
پاسپورت و کپی صفحه اولش
دو تا عکس جدید
شناسنامه و ترجمه
مدرک تحصیلی و ترجمه، گفتم کدومش دانشگاه یا دیپلم و پیش؟ گف آخرین مدرک, فقط موقت نباشه گفتم دانشگام موقته گف پس دیپلمو بده، منم دیپلم و پیش دانشگاهی و ترجمه هاشونو دادم
مدارک مالی
پاکت مدیکال
بعد شروع کرد سوال پرسیدن ، اینم بگم که فرمایی که فرستاده بودم اونا دستش بود و از اونا سوال میکرد
مجردی؟
تا حالا ازدواج نکردی؟
اسم دیگه ای نداری؟
تا حالا امریکا نرفتی؟
رشته دانشگات اینه؟
یه چیزی پرسید یادم نیس چی بود ولی تو این مایه ها بود تا حالا دستگیر نشدی یا تا حالا دادگاه نرفتی، یه چیزی تو این مایه ها بود.
شاغل نیستی؟
تا حالا جایی کار نکردی؟
گف اسم کسی که اینجا(آدرسی که تو فرمم نوشته بودم واسه ارسال گرین کارت) زندگی میکنه چیه؟ گفتم و بعدش گفتم فرم جدید اوردم اسم و تلفنشم هست گف بده، و فقط صفحه اول فرمو برداشت بقیشو برگردوند
بعد یه فیش۳۳۰ دلار داد و گف باجه ۳ پرداخت کن و بیا همینجا
بعد از پرداخت برگشتم باجه ۸ و رسیدو تحویل دادم
بعد گف بدو ورودتون میری پیش خانم...... گفتم بله
بعد روی امضاهام لاک گرفت و دوباره داد امضا کردم
بعدم شناسناممو داد و گفت بشین تا کنسول صدات کنه
کلی نشستم و اونجا چند تا ایرانی بودیم که صحبت میکردیم، خیلی طول کشید تا صدام کرد، ساعتو نگاه نکردم ولی فک کنم از ۳ گذشته بود که آفیسر صدام کرد اتاق ۱۱....وای خدا هنوزم باورم نشده بود من الان کجام...همینجوری بدون امید برای اولین بار بود لاتاری ثبت نام کرده بودم و الان توی سفارت امریکام و آفیسر صدام میکنه...حس عجیبی داشتم یه لحظه کل زندگیم مرور شد تو ذهنم
خلاصه رفتم تو، آفیسر آقای جوون و چشم و ابرو و مو مشکی و عینکی و بسیار خوش برخورد بود. و در کل طول مصاحبه لبخند داشت، و باعث میشد که ناخودآگاه منم لبخندمو حفظ کنم و استرسم از بین رفت.
البته من تا قبل از ورود به اتاق فکر میکردم الان اونجا یه اتاقه که آفیسر نشسته پشت میز و اونجا کلی میز و صندلی هست و منم روبروش میشینم و مصاحبه میشم ولی کاملا با تصورم فرق میکرد اونجا یه اتاق کوچیک بود و یک صندلی و من از پشت شیشه با آفیسر صحبت میکردم و آفیسر میکروفون داشت!!! :دی
اول نشستم و سلام و احوال پرسی بعد گف دست راستتو ببر بالا و اینو بخون ، یه برگه چسبونده بودن به شیشه و دو پاراگراف سوگند بود، هم به انگلیسی نوشته بود هم فارسی... تمام مدتی که داشتم میخوندم نگران بودم خندم نگیره آخه تقریبا زیاد بود:دی
بعدش سوالایی که کرد:
چیکار میکنی؟
تو ایران کار میکردی؟
کی فارغ التحصیل شدی؟
از اونموقع تا الان چکار میکردی؟
تا حالا بیشتر از ۶ماه جای دیگه زندگی کردی؟
تا حالا امریکا نبودی؟
با پدر و مادرت زندگی میکنی؟
پدر و مادرت غمگین نیستن میخوای بری؟
خانواده چی میگن؟
اینجایی که نوشتی میخوای بری گفتن بهت فرصت کاری برات وجود داره؟
نظر دوستات تو ایران چیه؟
نظرشون راجع به اوضاع جدید چیه؟
بعد گف این سوالا اصن ربطی به ویزات نداره همینجوری میپرسم
گفتم منظورتون اوضاع سیاسیه؟ گف آره
پرسید مردم به شرایط جدید امیدوارند؟
گفتم منظورتون رییس جمهور جدیده؟ گف آره
(حالا بیخیال جوابای من)
بعد یادم نیس گف شما قبولین یا پذیرفته شدین یه چیز تو همین مایه ها بود، چند روز طول میکشه تا ویزاتون آماده بشه دوشنبه یا سه شنبه بهتون زنگ میزنیم بعد یه کاغذ بهم داد که شمارمو بنویسم و پرسید این شماره تو ارمنستان روشنه که گفتم بله (اولین عددم اندازه گاو بود آخریش اندازه مورچه!!! نمیدونم چرا انقد بدخط شدم اون لحظهSmile))
خیالم راحت شد که ویزا رو گرفتم یکم از حال و احوال جوونا و دوستای خودم تو تهران گفتم و اونم هرچی میگفتم از اول تا آخر مصاحبه همه حرفامو بادقت گوش میداد و با سر تایید میکرد و بعدم اصل دیپلم و پیش دانشگاهیمو برگردوند و آخرش گف امیدوارم موفق باشین منم خیلی تشکر کردم و گفتم خیلی خوشحال شدم از دیدارتون و اونم گف منم همینطور و خدافظی کردم اومدمSmile
آفیسر فارسی رو خیلی بامزه صحبت می کنه و یک لهجه ی خاصی داره:دی

خیلی خوشحال بودم داشتم بال در میووردم واقعا و نفهمیدم چجوری اومدم بیرون بدو بدو و از دور ادت رو دیدم که منتظرمه (بنده خدا ۲.۵ ساعت معطل من شده بود ساعت فک کنم ۴ بود) از دور با دست اوکی رو گفتم و بدو بدو رفتم طرفش و همدیگه رو بغل کردیم و کلی ذوق کردیم و بعد از چند دقیقه یه خانم ایرانی هم اومد که قبلش هم تو صف هم تو سفارت کلی صحبت کرده بودیم اونم کاراش اوکی شده بود مث من،البته ایشون پسرش دعوت نامه براشون فرستاده بود، باز سه تایی همدیگه رو بغل کردیم و آرزوی موفقیت واسه همدیگه کردیم... بعدش زنگ زدیم مامانینا و رفتیم پیش اونا، اونا تو ماشتوتسی مشغول خرید بودن، تا شب همش حرف مصاحبه من بود و خیالمون راحت که کارام تموم شده و با آرامش بریم یروان گردی!
فردای مصاحبه روز جمعه بود که با خواهرم رفته بودیم بیرون که ساعت نزدیک ۲ بود مامانم زنگ زد گف از سفارت زنگ زدن گفتن ویزات آمادس ساعت ۲.۳۰ بیا بگیر که مامانم گفته بود ۲ نمیرسه ۳ بیاد؟اونم گفته بود آره ۳ بیاد،(آخه من شماره مامانمو داده بودم) دیگه هیچی ما هم رفتیم تو ایستگاه اتوبوس و با خط ۶۷ رفتیم سفارت و اونجا منتظر شدیم تا مامانم و بابام هم اومدن کپی پاسپورتمو اوردن و باز کلی معطلی و تو صف وایسادن تا وقتی نوبتم شد نگهبانه کپی پاسپورتمو دید اما اسمم تو لیست نبود گفتم بهم زنگ زدن گفتن بیا ویزاتو بگیر گف کی زنگ زدن گفتم ساعت ۱بعدش یه تماس گرفت و مطمئن شد اوکیم اجازه داد برم تو رفتم باجه ۹ یه خانمه بود پاسپورتمو که به ویزا مزین شده بود داد و گف تا ۶ ماه فرصت داری بری امریکا و یه پاکت زرد داد و گف اینو باز نکن و موقع رفتن به امریکا اینو تو ساک دستی ببر تو هواپیما و فرودگاه تحویل بده، و یه برگه داد گف قبل از رفتن ۱۶۵ دلار باید آنلاین پرداخت کنی دستورش هم تو این برگه نوشته و یه برگه دیگه هم داد گف این تو راجع به سوشیال سکیوریتی نامبر توضیح داده که حتما مطالعه کن و بعدشم خدافظییییی ، روی پاکت یه برگه منگنه کردن که مشخصاتو و عکسم و آدرسی که توی امریکا دادم هست، خیلی حس خوبی بم میده وقتی نگاش میکنم احساس میکنم یه هویت امریکایی هم پیدا کردم:دی
دوباره بدو بدو اومدم بیرون و مامانینا رو بغل کردم و ویزا و پاکت رو نشونشون دادم و رفتیم و همه من جمله خودم در تعجب بودیم که چقدر زود ویزا رو دادن حتی ۲۴ ساعت هم طول نکشید و اینکه چجوری انقد همه کارام به خوبی انجام شد و اذیت هم نشدیم....بازم خدا رو شکر میکنم Smile

اینم از سفرنامه من امیدوارم که مفید باشه، درضمن ما چون خونوادگی رفتیم نمیدونم کل هزینه خودم چقدر شداما چیزایی که میدونم: بلیط اتوبوس از تهران به یروان ۱۵۰ هزار تومنه و هر روز ساعت ۱ حرکت میکنه ، ولی برگشت از یروان به تهران ۲۵۰۰۰ درامه و هرروز ساعت ۱۰ صبح حرکت داره
ما واسه تبدیل دلار به درام بانک میرفتیم و قیمت هر درام رو ضرب در ۷.۵ میکردیم تومن میشد
هروقت تاکسی سوار شدیم ۲۰۰۰ درام هزینش شد و اتوبوس و ون و مترو هم نفری ۱۰۰ درام میشد
خیابون ماشتوتسی حتما برید خیلی خوبه و جنسای خوب پیدا میکنین و بعضی خیابونای اطرافشم خیلی قشنگن و ارزش پیاده روی دارن.... یه خیابون هست که سنگفرشه و همه فروشگاههای برند اونجاس و خیلی جنساش گرونن ولی بسیار بسیار خیابون قشنگیه
اونجا به ندرت انگلیسی بلدن اونم فقط بعضی فروشنده ها و همه ارمنی صحبت میکنن و پیشنهاد میکنم عددا رو به ارمنی یاد بگیرین که خیلی تو همه چیز کمک میکنه و خیلی هم آسونه Smile

در آخر برای همه کسانی که مصاحبه داشتن یا در آینده خواهند داشت آرزوی موفقیت می کنم و همچنین اگه من چیزی رو جا انداختم بگم یا اگه سوالی دارین از کل مراحل در خدمتتون هستم و خوشحال میشم بتونم کمکی کرده باشم.
سلام به همه دوستان عزيز
اميدوارم سفرنامه ما هم كمكي كوچك به تمامي بچه هاي مهاجرسرايي هاي عزيز باشه
شرايط كيس من : 1 نفر- پايان خدمت نيروي انتظامي – كار خصوصي
من 14 نوامبر نوبت مصاحبم بود قبل از اون هم از دكتر كريستين دو روز قبل مصاحبه بهم نوبت داده بودن
يك هفته قبل از رفتنم بليط زميني ارمنستان رو رزرو كرده بودم كه روز حركت مبلغش رو پرداخت كردم .روز شنبه ساعت 1 حركت كرديم و دقيقا ساعت 1 روز يك شنبه ايروان بوديم داخل اتوبوس اكثرا يا كيس لاتاري بودن يا خانوادگي كه با چند نفرشون كه صحبت كردم هيچ كدوم از سايت مهاجرسرا متاسفانه اطلاعي نداشتن.
داخل اتوبوس با يك خانواده ارمني آشنا شدم كه باهم گرم گرفتيم و بهم پيشنهاد يه واحد خونه واسه اجاره داد كه با دو نفر ديگه از دوستان باهم قبول كرديم كه خونه رو كرايه كنيم شبي 45 دلار كه به هر نفر 15 دلار خورد.سعي كنيد چند نفري خونه بگيرين كه هم هزينه خونه پايين بياد هم هزينه خورد و خوراك و كلا هزينه ها تقسيم ميشه.
خلاصه بعد از رسيدن اين دلالهاي خونه دور مارو گرفتند و پيشنهادهاي مختلف كه با صحبتهايي از قبيل
( بيشين تا بيام ) (خيلي گرونس)(مگه سر گردنس) اونجا رو ترك كرديم و به خونه دوست ارمنيمون رفتيم خونه خيلي خوبي بود سه اتاقه و شوفا‍ژ دار و از نظر گرمايش هيچ مشكلي نداشتيم اينترنت واي فاي و تلويزيون ماهواره اي كابلي و ....
من روز سه شنبه نوبت دكتر داشتم ، آدرس ارمني دكتر رو به راننده تاكسي دادم كه تا اونجا 1200 درام گرفت حتما به آدرسهايي كه داخل سفرنامه هاي بچه هاست توجه كنين كه مثل من توي بيمارستان نيم ساعت دنبال اتاق دكتر نگردين كه يكي از پرستارهاي فارسي زبان مارو تا در مطب راهنمايي كردن.در اتاق دكتر پر بود از ايرانيهاي عزيز كه متاسفانه از اين پنج نفرهيچ كدوم از بچه هاي مهاجرسرا نبودن و به اين نتيجه ميرسيم كه تعداد زيادي هم خودسر عمل ميكنند كه حتي 1 خانواده دو نفره اصلا تمكن مالي با خودشون نياورده بودن و اصلا خبرم نداشتن.خلاصه بعد از 1 ساعت معطلي اجازه ورود دادن.
كارت زرد ،‌اصل پاسپورت و كپي ، 3 قطعه عكس و 45000 درام كل چيزايي بود كه خانوم دكتر از ما خواستن.
بعد از آزمايشات و سوالات گفت فردا ساعت 1 بيا جوابشو بگير.فردا جواب آزمايشات رو گرفتم و كار خاص ديگه اي نبود.
روز پنج شنبه ساعت 2 مصاحبه داشتم كه ساعت 30/1 به سمت سفارت راه افتادم وقتي رسيدم صف طولاني بود كه اكثراً ارمني بودن كه تا ساعت 10/2 معطل شدم نگهبان در سفارت روي اسمم خط كشيد و پاكت آزمايش رو باز كرد و محتوياتش را چك كرد و بعد از عبوراز دو لايه امنيتي آخر به سالن انتظار رسيدم منشي فارسي زبان گفت شماره بعدي رفتم تا مدارك رو تحويل بدم مداركي كه از من خواست از اين قرار بود : پاسپورت و كپي پاسپورت فقط صفحه اول رو برداشت 2 قطعه عكس ، شناسنامه و ترجمه ، پايان خدمت و ترجمه ،‌مدارك تحصيلي و ترجمه ، تمكن مالي ، جواب آزمايشات
بعد از اون فيش 330 $ رو پرداخت كردم و بعد از اون شروع به سوال كردن كرد:
اين آدرسي كه نوشتي آقاي ... همينجا گرين كارتت تحويل داده بشه؟
تا حالا اصلا ازدواج نكردي؟
دو تا شغل نوشته بودم كه هر دو خصوصي بود دربارش يه سوالي پرسيد؟
بعد از اتمام سوالات گفت بشين تا صدات كنن براي مصاحبه
توي سالن 4 نفر دوست ايراني هم بودن 2 لاتاري 1 خانوادگي و 1 ازدواج
لازم به ذكره كه بگم يه آفسيره جديد اضافه شده مو مشكي و عينكي . جون سفرنامه هاي دوستان رو ميخوندم همه از يه خانم صحبت ميكردن كه مصاحبه مي كرده كه فكر كنم ايشون جايگزين شدن.
مدت زمان مصاحبه پيش اين دو آفيسر جالب بود آفيسر عينكي 15 تا 30 دقيقه ولي آفسير مو طلايي خيلي طول ميكشيد 3 دقيقه.چون من نفر آخري بودم كه مصاحبه شدم شاهد اين جريان بودم.
خلاصه از اونجايي كه مصاحبه من ساعت 2 بود ساعت 4 باجه 11 آفيسر موطلايي اسم منو خوند و رفتم براي مصاحبه.
بعد احوال پرسي و تبريك سوالات از اين قرار بود:
اين جايي كه نوشتي كار ميكني مال خودته؟
سربازي دقيقا چي كار ميكردي ؟
پستت توي سربازي چي بود ؟
تا حالا ازدواج نكردي؟
مراسم قسم خوردن هم كه اصلا اينگار يادش رفت و اصل مداركم رو برگردوند.
بعدش گفت مدارك شما كامله يه سري مراحل اداري رو بايد بگذرونه و برگه آبي رو برداشت گفت شما بعد از دو ماه و نيم ، دوباره مكث كرد نه همون دو ماه سايت رو چك كنين شمارتون رو كه ديدين بياين ويزاتونو تحويل بگيرين.
منم با تشكر بسيار از باجه خارج شدم.
چند نكته كه قبلا گفته شده ولي بازهم تاكيد ميكنم:
غذاهاي آماده حتما با خودتون بيارين چون يكي غذاهاشون زياد به مذاق ما ايرانياها خوش نمياد يكي هم خيلي گرونه
اگه يه گوشي GPS دار با خودتون بيارين براي گشت و گذار و بازگشت به خونه خيلي به دردتون مي خوره
دوست ارمنيمون گفت كه براي خريد سعي كنين مغازه هاي كوچيكتر برين چون هر چي بزرگتر گرونتر مي گيرن.
اكثر تاكسي ها وقتي ميفهمن تازه واردي يه قيمت بالايي ميگن حواستون باشه كيلومتر شمار داشته باشن يا مسير اتوبوس ها رو ياد بگيرين تا با هزينه كمتري به مقصدتون برسين.
گرفتن سيم كارت و فعال سازي اينترنتش فراموش نشه و نصب Google translate ، به فارسي بنويسين به ارمني تبديل ميكنه كه خيلي به درد ما خورد.
در فصل سرما و برف نظر من اينكه هوايي به ارمنستان سفر كنين چون واقعا جاده خطرناكي داره به قول راننده اتوبوس جاده چالوس ما پيش اين جاده اتوبانه.


ميدونم اكثر مطالب تكراري بود ولي جهت ياداوري و تشكر از همه بچه هاي مهاجرسرا اين سفرنامه رو نوشتم.
به اميد گرفتن ويزا براي همه دوستان مهاجرسرايي
C.N : 18xx # interview : 14 nov Yerevan # 1 person # clrarance#update : 28-29may#cleared 29 may#196 day

!!! Every man Dies .. .not Every man Lives
همه میمیرند اما همه زندگی نمیکنند !
سلام خدمت دوستان
بالاخره نوبت نوشتن سفر نامه من هم شد و ادای دین به مهاجر سرا. فقط با اجاره خیلی مختصر و مفید بنویسم.
من بچه اصفهانم . حدود یک دو هفته زودتر از زمان پروازم بمن از آژانس زنگ زدن برا رزرو بلیط( قبلا به اون آژانس سپرده بودم) منم رزروا انجام دادم و چند روز قبل از پرواز برا خرید بلیط رفتم آژانسو بعد از دریافت بلیط برای پرداخت عوارض خروج اقدام کردم و رفتم برا کارای دریافت حواله ارزی.
بعد از اون دیگه آماده سفر شدم.پروازم ساعت 3.بود که من چون باید از اصفهان میرفتم تهران صبح زود بیدار شدم و با تاکسیای دروازه تهران حدود ساعت 8 حرکت کردم برا فرودگاه تهران.
حدودای ساعت 12.45 رسیدم . بد شانسی بارندگی هم بود.
خلاصه پروازم به موقع بلند شد و بعد از 1.5 ساعت به فرودگاه ایروان رسیدیم.در بدو ورود بعد از مراحل چنج کردن دلار و دریافت ویزا اولین کارم خرید یه سیم کارت ویوا سل تو خود فرودگاه بود. بعد از بین کسایی که برا اجاره آپارتمان اومده بودن اونجا و تاکسی هایی که میخاستن آدمو بزور سوار ماشین کنن رد شدم و رفتم سراغ یه تاکسی که خودش قیمت داد 4000 درام و رفتم به طرف هاستلی که یکی از دوستان مهاجر سرایی که الان امریکان (همینجا به خاطر کمک فراوانی که از ابتدای پروسه به من کمک کردن و حتی اونا این سایت خیلی خوب را به من معرفی کردن تشکر میکنم) معرفی کرده بودن رفتم و چون میدونستم تو این فصل زیاد مسافر نیست ،بدون رزرو کردن مستقیم رفتم اونجا و یک اتاق 5 تخته را برا 5 شب 25000 درام اجاره کردم. هوستل و آدماش خیلی خوب بودن مخصوصا آرمان و آنوش که جفتشون مسول پذیرش بودن(جرمی هاستل، خیابان هراتسو ) خلاصه چون دیر رسیدم و کل روزم توی را ه بودم خیلی زود گرفتم خوابیدم.
فرداش کاری نداشتم خودما آماده کردم برا پس فردا که نوبت مدیکالم بود ( چهارشنبه)روز 4 شنبه با کمک گوشیم که جی پی اس داشت مطبا پیدا کردمو رفتم خدمت دکتر گرامیبعد از پیدا کردن اتاق دکتر به دلیل اینکه شماره اتاقا به ترتیب نبود و با کمک یک انترم(شاید) اتاق دکترا پیدا کردمو نوبت من که شد رفتم که بعد از معاینهو آدرس جاهایی که باید میرفتم برا عکس و آزمایش رفتم برا آزمایش خون پشت ساختمان
و بعد هم روبروش برا عکس قفسه سینه . ها اینا بگم منشی دکتر قدش کوتاه بکد میخاست قدما امدازه بگیره نمیتونست منم یکم اذیتش کردم و بعد خودم اون میله اندازه را میزان کردم براش تا تونست اندازه بگیره.
تا حالاشا داشته باشین تا بقیشا عرض خواهم کرد...
ادامه دارد....
[font=Verdana] 2014AS14## & ایروان & تاریخ ارسال مدارک : 29 may & تاریخ مصاحبه : 6 nov & تاریخ دریافت ویزا : بعد از حدود 286 روز انتظار ، 14 آگوست 2014[/font]
سفر نامه 1و2

[font=Tahoma]به فردا دلخوشم ...[/font]

[font=Tahoma]
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ایروان قسمت سوم
[/font]

با سلام خدمت دوستان گل مهاجرسرایی
بریم برا ادامه داستان :
رزرو اپارتمان یک خوابه نوساز از شرکت هایر سرویس


خوب دوستان رسیدیم سر داستان نحوه رزرو اینترنتی و اجاره اپارتمان خدمت شما عرض کنم که ماحصل مطالعه حدود 200 صفحه از تاپیک سفر به ارمنستان تور بلیط و... سال 2013 و سفرنامه های سالهای قبل دوستان عزیزی که برای مصاحبه به ایروان تشریف برده بودند کسب اطلاعات مفید وارزشمندی بود در خصوص رزرو و اجاره محل اقامت وبلیط و... که واقعا باید گفت کسب این اطلاعات کمک زیادی را به ما کرد و باعث شد به لطف خداوند بزرگ از ابتدا بدون هیچ گونه مشکلی این سفر را شروع و بخوبی هم به پایان برسانیم و همچنین با بررسی و مطالعه و مقایسه کیس های مختلف در سایتهای مربوط به اجاره هتل و اپارتمان در ایروان و نیز بدست اوردن تعداد زیادی شماره تلفن مربوط به اشخاصی که دوستان در سالهای قبل جهت اجاره منزل از ان استفاده نموده بودند نیز همزمان صورت پذیرفت که البته با تعدادی ازکسانی که در این خصوص فعالیت داشتند نیز تلفنی و یا از طریق ایمیل تماس داشته ودر این خصوص پیگیری و اقداماتی را انجام دادم که بایستی خدمتتون عرض کنم عمده تلاش بنده جهت اجاره محل اقامت به پیشنهاد دوستان قدیمی در نظر گرفتن موقعیت اپارتمان از نظر نزدیکی به میدان جمهوری و ترجیحا نوساز و با سیستم گرمایشی مرکزی بود که رعایت این نکات از خیلی جهات دارای مزایای بیشتری بود و واقعا هم اینگونه بود و شما عزیزانی که هنوز به ایروان واسه مصاحبه نرفته اند مطمئنا با در نظر گرفتن این موارد در رابطه با اجاره محل اقامت به فواید ان پی خواهید برد.
بنده در خصوص رزرو محل اقامت عمدتا از سایتهای زیر استفاده کردم :


وبا بررسی کیس های موجود در سایتهای مختلف و نیز پس از رزرو و حتی کنسل نمودن چندین مورد اپارتمان نهایتا تصمیم گرفتم که ازطریق شرکت هایرجهت اجاره اپارتمان اقدام نمایم البته در ابتدای ام ربدلیل قیمتهای بالای اپارتمان ها در این سایت در مقایسه با دیگر سایت ها چندان رغبتی به اینکار نداشتم ولی پس از مکاتبات فراوان و استفاده از فن چانه زنی Big Grin که با مسئول مربوطه داشتم بالاخره موفق شدم ایشون رو راضی کنم یک واحد اپارتمان یک خوابه حدودا 60-70 متری اگه اشتباه نکنم کلاس Executive در طبقه 14 به ادرس Arami street Near: Republic Square - Alley Residencet که در سایت هایر بالاترین و بهترین کیس ارائه شده بود را با امکانات کامل و در یک مجتمع نوساز از مبلغ 68 دلار به 40 دلاربرای هر شب کاهش داده و بدون پیش پرداخت رزرو کنم که واقعا هم راضی بودیم از انتخابی که داشتیم و نیزاز خدماتی که این شرکت ارائه داد و نهایتا هم با ارسال اسکن صفحه اول پاسپورت و بدون پیش پرداخت رزرو اپارتمان نهایی گردید و از این بابت هم خیالمون راحت شد.

موارد مهمی را که بنده در انتخاب و رزرو اپارتمان مد نظر قرار دادم :

1- موقعیت اپارتمان از نظر نزدیکی به میدان جمهوری و مرکز شهر
2- نوساز بودن و تمیز بودن اپارتمان
3- سیستم گرمایشی اپارتمان با توجه به سرمای هوا در ایروان که البته ما در زمان خوبی مصاحبه داشتیم و هنوز به سرمای زیر صفر ایروان نرسیده بودیم. (این یکی خیلی مهمه مخصوصا در فصل سرما دوستان توجه کنید که بعدااز انتخاب محل اقامتتون پشیمون نشید )
4- مبلغ اجاره اپارتمان
5- امکانات و...

شرایط و امکانات اپارتمان مورد نظر


تمیز -راحت
دارای اسانسور
دارای سیستم گرمایشی مرکزی و Air Cond-ing
داشتن اینترنت وای فای پر سرعت
دارای بالکن رو به خیابان اصلی و امکان مشاهده میدان جمهوری
ماهواره
داشتن یخچال- لباسشویی - مایکرو ویو – کتری برقی – اتو و... و نیز ظرف و ظروف و داشتن امکان پخت و پز البته جهت اطلاع اجاق گاز برقی بود
داشتن امنیت نگهبان، دوربین در محیط عمومی، و درب ضد سرقت
5 دقیقه پیاده روی تا میدان جمهوری
10 دقیقه پیاده تا فروشگاه یروان سیتی و فروشگاه ساس
نزدیکی به چند سوپر مارکت محلی و رستورانها و مراکز خرید و..
نزدیک مترو
نزدیکی به مراکز دیدنی و تفریحی در ایروان
و.......
*****واز همه مهمتر داشتن لوله اب در کنار توالت که انگارموقع ساخت برا ما ایرانیها پیش بینی لازم شده بود این هم عکسش Big Grin

[عکس: 61152232608503932738.png]

این هم چند تا عکس از اپارتمان و عکسهای بیشتر و اطلاعات کاملتر را می تونید در سایت هایر سرویس مشاهده بفرمایید .


[عکس: 52335247042400974096.png]

[عکس: 86593117187327934270.png]

[عکس: 22646425218897164576.png]

فعلا تا اینجا رو داشته باشید تا بقیه رو در اولین فرصت خدمتتون عرض کنم .......

موفق و پیروز باشید
.زندگی کوتاه است و راه دراز و فرصت ها زود از دست می روند
سلام به همه هم قطاران
نوبتی هم که باشه نوبت منه که سفرنامم رو واسه سایر دوستان که قرار بعد ما برن واسه گذر از این مرحله شرح بدم.فقط این رو بگم از گفتن موارد تکراری تا سرحد ممکن خودداری کردم تا از حوصله دوستان خارج نشه. باشد که قابل استفاده قرار گیرد .

خوب کمی راجب کیسمون بگم. کیس ما شامل من و همسرم هست. ایشون برنده اصلی هستن. ما برای سال چهارم یا پنجم بود که تو لاتری شرکت میکردیم که این بار مورد عنایت خدا واقع شدیم. همسرم تو ی شرکت خصوصی کار میکنند و محل خدمتشون هم سپاه بود. ما هم مثل همه شما دوستان بعد از مطلع شدن از انتخاب برای سال 2014 در ماه می شروع به تکمیل فرمها و ارسال به وسیله ایمیل و نهایتاً مشخص شدن زمان و مکان مصاحبه که ایروان به نام ما افتاد شدیم.
به محض مشخص شدن زمان مصاحبه واسه هماهنگ کردن محل اقامت و بلیط هواپیما اقدام کردیم. با اطلاعاتی که از سفرنامه های سایر دوستان بدست آوردیم در آخرین لحظات تصمیم گرفتیم با آقا بارور که یک فرد ارمنی با تسلط کامل به زبان فارسیه اقامت رو فیکس کنیم.
پرواز به ارمنستان:
ما روز شنبه بعدازظهر به سمت ارمنستان پرواز کردیم و با توجه به اینکه از تهران ویزارو گرفته بودیم خیلی زود از گیت چک پاسپورت گذشتیم و از فرودگاه خارج شدیم و به همراه آقای بارور روانه محل اقامت شدیم.
آپارتمان ما در خیابان هانراپتوتیان قرار داشت که با توجه به نزدیک بودن به میدان جمهوری موقعیت بسیار خوبی داشت .
مدیکال و گرفتن جواب:
روز دوشنبه صبح ساعت 10 به سمت بیمارستان مراتسان برای ملاقات با خانم دکتر کریستین حرکت کردیم. بعد از رسیدن حدود 30 دقیقه منتظر ماندیم تا منشی دکتر خانم لوسی ما رو صدا کرد.کلاً کار مدیکالی که آنها انجام دادند شامل گرفتن وزن،قد،فشار خون،معاینه قلب و ریه و یک سری سئوال مربوط به سوابق بیماری (قند،گواتر، بستری در بیمارستان،آلرژی،اعتیاد،خال یا نشان خاصی در بدن،استفاده دائمی از داروئی خاص،شکستگی در بدن و ....) بود. این معاینات مثل ی معاینه ساده که توسط هر دکتری ممکنه انجام بشه است و جای هیچ استرسی نیست. بعد از این معاینات و سئوالات ما رو برای گرفتن خون و عکس قفسه سینه به ساختمانهای دیگه راهنمائی کردند و اینها هم به سادگی انجام شد . روز بعد نیز مجدداً برای گرفتن جواب مدیکال راهی بیمارستان شدیم و جواب را از دکتر کریستین تحویل گرفتیم.
روز مصاحبه:
روز چهارشنبه ساعت 8:20 صبح به سمت سفارت حرکت کردیم. بعد از رسیدن و منتظر ماندن در صفی طولانی مامور سفارت بعد از چک کردن اسممون ، ما رو به گیت بعدی هدایت کرد. گیت بعدی هم بازرسی بدنی انجام شد وبعد از بازکردن پاکت مدیکال ما راهی داخل سالن مصاحبه شدیم. بعد از ورود به باجه شماره 9 راهنمائی شدیم. اونجا فرم های آپدیت شده رو دادیم که جایگزین کنن. کپی پاسپورت ها رو هم گرفت بعلاوه عکس 5*5 جدید، اصل شناسنامه و ترجمه،اصل مدرک تحصیلی و ترجمه،عقدنامه و ترجمه،پایان خدمت و ترجمه و گواهی تمکن مالی را هم از ما خواست. بعدش فیش داد که واریز کنیم . بعد واریز منتظر موندیم تا صدامون کنن واسه مصاحبه. بعد 30 دقیقه باجه شماره 10 شروع به کار کرد و بعد از دو کیس که یکیش ی خانم مجرد و اون یکی خانوادگی بود ما رو صدا کردن. بعد از ورود افسر مربوطه ابتدا برنده شدن ما رو تبریک گفت و سپس سئوالاتی از همسرم پرسید. سئوالاتی درباره محل و نوع کار، محل خدمت سربازی و نوع کار و توضیحات همسرم و سپس از من درباره کارم پرسید و من جواب دادم. بعد از دادن این اطلاعات به ما گفت دست راست بالا و قسم بخورید که این کار رو هم کردیم. سپس افسر پرونده رو به ما گفت پرونده شما تکمیل فقط نیاز به ی پروسه اداری داره که باید طی بشه. بعدش برگه معروف آبی رو محکم تحویلمون داد. :-)

تجربیات عینی ما که ممکنه برای دوستان مخصوصاً کسانی که به ارمنستان میان مفید باشه:
- برای صرفه جوئی در هزینه ها تا جائی که امکان داره از ایران غذای آماده و مواد اولیه مثل برنج،نمک و..... با خودتون بیارید. البته برای کسانی که مثل ما آپارتمان اجاره میکنن.
- دوستانی که تو محدوده میدون جمهوری یعنی خیابانهای هانراپتوتیان،آبویان،نعلبندیان،امیریان و درکل خیابانهای منتهی به میدون آپارتمان اجاره میکنن واسه رفتن به بیمارستان میتونن از مینی ون شماره 67 استفاده کنن. ایستگاهش اول خیابان امیریان و جلو بیمارستان هم ایستگاه داره. کرایش هم نفری 100 درام.
- فاصله میدون جمهوری تا بیمارستان و سفارت حدود 4 کیلومتره دوستانی که علاقه به پیاده روی دارن میتونن ظرف مدت 40 دقیقه این مسیر رو طی کنن. ما که ی بار رفتیم و ی بارم برگشتیم.
تا این جای سفرنامه رو 2 ساعت بعد از مصاحبه بپذیرید تا بعد اگر مطلب جدیدی یادم اومد اضافه کنم.
شماره کیس: حدود 2500/سفارت:ایروان/افراد کیس:2 نفر/تاريخ رويت قبولي:1 may/تاريخ فرستادن فرم ها:20 june/تاريخ مصاحبه: 27 nov/ وضعیت:بلاخره كلير شديم بعد 183 روز.دريافت ويزا:10 june. "استفاده از اين آيدي به صورت مشترك"
Big Grinlموفقيت از آن كسي است كه حتي با سنگ هايي كه به سويش پرتاب شده، پايه هاي محكمي بسازد Big Grin




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان