کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
اندر وصف خوبیهای آمریکا
(2012-09-30 ساعت 13:34)Shezem نوشته:  کاش این دوستانی که یه چند مدتی هست که آمریکا هستند و انگار پارسی یادشون رفته! بجای پراندن واژه‌های انگلیسی که معادلشون در زبان پارسی خودمون هم هست، کمی هم به گرامر انگلیسی توجه می‌کردند. انگار از اینکه در آمریکا زندگی می‌کنند، فقط انگلیسی پراندن را خوب یاد گرفته‌اند!! حالا می‌پرسید چگونه؟ خدمتتان عرض می‌کنم!
تمام دوستان که نظری یا یادداشتی در اینجا ، یعنی مهاجرسرا، می‌نویسند، همش از وجه امری استفاده می‌کنند، مثلا همین دوستمون hasti_banoo که تجربیات خوبشان را در کالج، برای ما نوشته‌اند، در انتها هم نوشته‌اند که،،،
،،،،به دنبال آمریکایی که تو فیلمهای هالیوود پر زرق و برق می بینید نباشید،،
،،،،فکر نکنید میاین،،،،،
،،،توقع نداشته باشید،،،
و همینطور الی آخر!!
حالا اگه بخواهم که مسئله را ریشه‌یابی کنم، به قرمه‌سبزی! متهم خواهم شد. البته امیدوارم که hasti_banoo فکر نکند که من خُرده پُرده‌ای با ایشان دارم!! من فقط از نوشته ایشان مثال آوردم، چون دمِ‌دست بود.
یک خوبیِ فرهنگ اروپایی ، که من تجربه‌اش کرده‌ام، و حالا دارم آمریکاییش را تجربه می‌کنم، اینه که، حتی رییس آدم که می‌خواد دستور بده، اینجوری از افعال امری استفاده نمی‌کنه، اگر هم استفاده کنه، آخرش یه PLEASE هم میگه!! یا در آلمان یه BITTE هم می‌گفتند.
مثلا زمانی که من خودم از کسی در مورد چیزی راهنمایی می‌خواستم، به من می‌گفت: اگه من باشم این کار را می‌کنم! نمی دانم متوجه فرق ماجرا می‌شوید یا نه؟ یعنی نمیگه که برو این کار را بکن!

دلم نیومد ریشه‌یابی را نگم! مسئله به این بر‌میگرده که در فرهنگ ما ایرانی ها ، همش پند و نصیحت شده، و همه بجای اینکه بگذارند دیگران هم زندگی را برای خودشان تجربه کنند، همش پند و اندرز به دیگران می‌دهند! و مَنبر هم که چه فراوان است در ایران عزیز ما.
نیازی نیست راه دوری برویم، یه چرخی تو همین تاپیک‌های مهاجرسرا بزنید، مثال فراوان است.

عزیز من هر چند که به مزیت وجود ادب و احترام بیشتر در زبان انگلیسی با شما موافقم ،ولی در بحث و مثالهایی که مطرح کردید کمی تناقض هست چرا که اصولا وقتی در همین زبان انگلیسی هم من از یکی نصیحت و راهنمایی بخواهم کسی در جواب من آخرش نمیگوید پلیز !!
. مثال میزنم : من به معلمم میگویم ببخشید به نظر شما که تجربه تان بیشتر است من برای فلان تجهیزات که فلان مارک را دارد پونصد دلار خرج کنم؟ معلم میگوید به نظر من فلان مارک را نخر(فعل امری ) این فلان مشکل را دارد و خیلی هم گران است . حالا فکرش را بکنید که یک پلیز بگذارد تهش !!! خواهش میکنم(لطفا) فلان مارک را نخر !!! خب به معلم من چه دخلی دارد که بخواهد بگوید پلیزدر حالیکه صاحب نفع نیست ؟ در مثالهایی که زدید با کلمه لطفا همه چیز بی معنی و یا اغراق شده میشود! پلیز وقتی کاربرد دارد که کسی درخواستی از کسی داشته باشد نه اینکه بخواهد کسی را راهنمایی و نصیحت کند . اکثر نوشته های مهاجرسرا هم حالت نصیحت و راهنمایی دارد . و اگر کسی هم درخواستی داشته باشد من تا به حال ندیده ام که اینقدر بی ادب باشد که لا اقل از واژه خواهش میکنم و لطفا در درخواستش استفاده نکند!!

ولی من هم با شما موافقم که بهتر است جملات امری تحکمی را غلیظ و مستقیم استفاده نکنیم و همانطور که گفتید در نصیحتهایمان هم به جای امر کردن بگوییم بهتر است فلان کار را بکنی ! هر چند که تفاوتهای زبانی و عرفی را که در نظر بگیریم این مسائل کاملا حل شده است . چون وقتی کسی از ادم راهنمایی میخواهد اگر از بکن و نکنهای امری هم استفاده کنیم خود طرف متوجه میشود که منظور واقعا اجبار و تحکم نیست و داریم نظر و پیشنهادمان را میگوییم .خب ساختار زبان فارسی متفاوت است و خوب و بدهایش ، ادب و بی ادبیش تعریف دیگری دارد.

نکتۀ اخر اینکه اینجا سایتیست برای راهنمایی یکدیگر وقتی کسی درخواستی از آدم دارد و میگوید بگو فلان کار را بکنم یا نکنم؟ خب مجبوری به صورت پند و نصیحت جواب بدهی چون خود شخص از تو درخواست نصیحت دارد . هر چقدر هم فرار کنی باز هی میگوید خب بگو من اخرش این کار را بکنم یا نه ؟ اصلا یکی از دغدغه های من در این سایت اینست که میخواهم نصیحت مستقیم و بکن و نکن نکنم چون معتقدم تجربۀ هر کس در مهاجرت از زمان تا آسمان متفاوت است و نسخه ای که من بپیچم به درد دیگری نمیخورد ، ولی طرف مقابل خیلی وقتها اصرار به نصیحت کاملا مستقیم دارد. به نظرم بهتر است عرضه و تقاضا را هم در نظر بگیرید !

در هر صورت ممنون از نظر و پیشنهاد شما . من خودم شخصا سعی میکنم بیشتر رعایت کنم .
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
(2012-09-30 ساعت 13:34)Shezem نوشته:  کاش این دوستانی که یه چند مدتی هست که آمریکا هستند و انگار پارسی یادشون رفته!

دوست عزیز ، متاسفم که از مطلب خیرخواهانه من برداشت دیگری داشتید. من جایی در مطلبم نمی بینم که پارسی را فراموش کرده باشم. ادعایی هم از زندگی در آمریکا و آمریکایی شدن ندارم. چون هیچ وقت نمی خواهم آمریکایی شوم. همیشه و همه جا هم با افتخار می گویم که ایرانی هستم.

اما در مورد افعالی که اشاره کردید، من در بخشهایی که در مورد تحصیل است بارها از کلماتی مانند به نظر من ، به شخصه این طور فکر می کنم، و .. استفاده کرده ام. اما به عنوان یک خواهر و عضو قدیمی مهاجرسرا که مدتها برای دیگر دوستان از صمیم دل نوشته ام و خواستم اطلاعات و تجربیاتم را خالصانه در میان بگذارم، فقط به عنوان یک خواهر خواستم نصیحتی کنم. یک خواهر گاهی به برادر یا خواهرش می گوید مبادا این راه را بروی .. این طوری فکر نکن.. با فلان کس که برخورد کردی این جمله رو بگو و ...

نمی خواهم درد و مشکلاتی رو که خودم تجربه کردم دیگران هم داشته باشند. اگر شما وقتی با خواهرتان صحبت می کنید انتظار دارید که برای هر جمله ای از خواهش می کنم و .. استفاده کنند، حق شماست و عقیده شما.

اگر هم از جملات و نوشته من ، رنگ و بوی غرب زدگی و خودباختگی و بی ادبی استشمام کردید، مقصر من هستم. متاسفم که مکدّر شدید.
پاسخ
(2012-09-23 ساعت 10:18)rasarasa نوشته:  بنده در آمریکا در یک کالج خیلی معمولی درس میخوانم آن هم در مقطع فوق دیپلم . با اینکه سابقه درس خواندن در مقطع لیسانس و فوق لیسانس در اولین دانشگاه ایران( از نظر رنکینگ )
دوست من یک سوال داشتم اگر حمل بر فضولی نباشه
شما در کنار مدرک های ایران خودتون می خواهید از این مدرک جدید استفاده کنین؟
یا با توجه به سخت بودن پیدا کار (شاید هم صرفا بخاطر علاقه به یاد گیری) در کالج ثبت نام نموده اید؟
برای من که هنوز هیج تصوری از آمریکا ندارم جواب شما می تواند راه گشا باشد
برنده 2012-اولین ورود: ژانویه 2013- دریافت پاس سفید اوت 2013- ورود مجدد سپتامبر 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: gulu ، younes77 ، Tomas
(2012-09-30 ساعت 20:21)hasti_banoo نوشته:  [quote='Shezem' pid='219804' dateline='1348995852']
اگر شما وقتی با خواهرتان صحبت می کنید انتظار دارید که برای هر جمله ای از خواهش می کنم و .. استفاده کنند، حق شماست و عقیده شما.

همینطور که به درستی اشاره کردین در فارسی بکار بردن افعال امری در مکالمه غیر رسمی یک دلیل ساده دارد و انهم احساس نزدیکی است که در این مهاجر سرا بوفور یافت میشه
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: frz61 ، laili ، amir82 ، hasti_banoo ، amiry ، Tomas ، فرامرز مسیبیان
(2012-09-30 ساعت 13:34)Shezem نوشته:  دلم نیومد ریشه‌یابی را نگم! مسئله به این بر‌میگرده که در فرهنگ ما ایرانی ها ، همش پند و نصیحت شده، و همه بجای اینکه بگذارند دیگران هم زندگی را برای خودشان تجربه کنند، همش پند و اندرز به دیگران می‌دهند! و مَنبر هم که چه فراوان است در ایران عزیز ما.
نیازی نیست راه دوری برویم، یه چرخی تو همین تاپیک‌های مهاجرسرا بزنید، مثال فراوان است.

این جمله های آخر رو خیلی میپسندم ..هر چند که شما هم دقیقا دارین همین کار رو میکنین ........Wink
ایراد گرفتنهای کلامی و نوشتاری از دوستان باعث دلسرد شدن اونها در ادامه ی بحثها میشه ..اینجا تاپیک مهاجرتی است که هر کسی با توجه به ادبیات و تجربه هائی که داره لطف میکنه و اونها رو بادیگران قسمت میکنه بگذاریم دوستان در نوشتن تجربیاتشون احساس آزادی کنن و اون و با هر لحن و ادبیاتی با ما در میون بذارن ..تربیت کردن و ایراد گرفتن از دوستانی که هیچگاه ندیدیم و صادقانه ما رو همراهی میکنن از وظایف ما و این محیط نیست ..
ادبیات نوشتاری دوستان در حدی که توهین به سایر افراد و دین و مذهب و نژادشون نباشه رو همونطوری که هست می پذیریم و بابت وقت و انرژی که برای تک تک ما میگذارن سپاسگذاریم .....
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
(2012-09-30 ساعت 20:43)frz61 نوشته:  دوست من یک سوال داشتم اگر حمل بر فضولی نباشه
شما در کنار مدرک های ایران خودتون می خواهید از این مدرک جدید استفاده کنین؟
یا با توجه به سخت بودن پیدا کار (شاید هم صرفا بخاطر علاقه به یاد گیری) در کالج ثبت نام نموده اید؟
برای من که هنوز هیج تصوری از آمریکا ندارم جواب شما می تواند راه گشا باشد

خواهش میکنم.
بنده حتی یک روز هم دنبال کار نگشتم در رشتۀ خودم ،چون از اول قصد تغییر رشته داشتم و علاقه به یادگیری و گرانی مقطع فوق لیسانس و عدم علاقه به استاد شدن جهت خواندن مقطع دکترا ،باعث شد که از صفر شروع کنم . هر چند که با تجربۀ الان حتی اگر فوق لیسانس مجانی هم پیدا بشود باز از کالج شروع میکنم چون خیلی چیزها را باید از بیسیک یاد میگرفتم . یک دلیل دیگر هم اینکه رشته من هنریست و نیاز به مدرک تحصیلی ندارد بنابراین فرقی نمیکند در چه مقطعی درس بخوانم وقتی هدف یاد گیری و تجربه باشد.
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
تشکر کنندگان: frz61 ، parsush ، el333 ، hasti_banoo ، ASALI ، younes77 ، Tomas ، sadeghi897 ، mrbonbon ، maria2000 ، pari pariaaa ، kamali2025
(2012-10-01 ساعت 12:39)rasarasa نوشته:  [quote='frz61' pid='219980' dateline=' یک دلیل دیگر هم اینکه رشته من هنریست است و نیاز به مدرک تحصیلی ندارد بنابراین فرقی نمیکند در چه مقطعی درس بخوانم وقتی هدف یاد گیری و تجربه باشد.
rasarasa عزیز خیلی خوشحال شدم از اینکه هنری هستی میشه سوال کنم در چه رشته ای فعالیت میکنی و کلا" شرایط کار برای افراد هنری چگونه است؟ متشکرم
پاسخ
تشکر کنندگان: frz61 ، parsush ، Tomas
(2012-10-01 ساعت 14:09)nora نوشته:  
(2012-10-01 ساعت 12:39)rasarasa نوشته:  [quote='frz61' pid='219980' dateline=' یک دلیل دیگر هم اینکه رشته من هنریست است و نیاز به مدرک تحصیلی ندارد بنابراین فرقی نمیکند در چه مقطعی درس بخوانم وقتی هدف یاد گیری و تجربه باشد.
rasarasa عزیز خیلی خوشحال شدم از اینکه هنری هستی میشه سوال کنم در چه رشته ای فعالیت میکنی و کلا" شرایط کار برای افراد هنری چگونه است؟ متشکرم
من ایران تئاتر خوندم اینجا سینما .شرایط کار در سینما مثل همان ایران خودمان خیلی وابسته به رابطه است . فقط فرقش اینست که اینجا باید در کنار رابطه کار هم بلد باشی . و البته برای استعداد و هنر افراد خیلی بیشتر ارزش قائلند . ولی مثل ایران خیلی عادیست اگر یک فرد تحصیل کرده و دارای مدرک فوق لیسانس سینما زیر دسته یک فیلمساز تجربی با مدرک سیکل کار کند .
در مورد بقیه هنرها من تجربه ای ندارم .
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
(2012-09-16 ساعت 03:06)Shezem نوشته:  با درود به همه دوستان دور از وطن و همه کسانی که در فکر مهاجرت هستند.
از بس که بعضی از دوستان دور از وطن، فقط از سختی‌ها و مشكلات و ناهماهنگ شدن با جامعه جدیدِ بعد از مهاجرت نوشته‌اند و همواره انرژی منفی در این فروم پخش کرده‌اند، من هم به فکرم رسید که کمی انرژی مثبت اینجا به دوستان بدهم!!
با سلام خدمت shezem عزیز
ممنون به خاطر پستهای خوب و انرژی بخشت. شما واقعا به آدم روحیه میدین.
امیدوارم هرجا که هستی موفق باشین.
ورود به آمریکا : 31 اکتبر 2012 ساعت 4:10 به وقت محلی
فردوسی بزرگ :"به نیکی گرای و میازار کس - ره رستگاری همین است و بس"
پسرایرونی : "عجب دنیایی داریم!"
پاسخ
تشکر کنندگان: ASALI ، Shezem ، siralex ، Tomas
اینم مملکته آمریکایی ها برای خودشون درست کردند؟

سرعت اینترنتم بعضی وقتا کمتر از اون چیزی که باهام قرارداد بستند میشه و منم هیچی نگفتم امروز که رفتم با یکی از تکنیسین هاشون آنلاین راجع به صورتحسابی که برام خیلی زیاد فرستادند صحبت کنم ازم پرسید از سرویس راضی هستی و گفتم که بعضی وقتا سرعت خیلی کم میشه ولی معمولا خوبه اونم گفت من چک کردم و باید یه تکنسین بفرستم دم خونت تا برات درست کنه حالا از من انکار که راضی به زحمت نیستم و از اون اصرار که این مشکل از طرف ما درست شده و باید برات مجانی حلش کنیم ، منم دیدم اینقدر اصرار می کنه گفتم باشه کی می فرستی و منتظر بودم به روال ایران بگه یک هفته دیگه ولی گفت فردا (شنبه!!!!!) میاد اونجا!!! خداییش کف کردم! حالا تازه این شرکتیه که همه ازش نا راضیند و میگن سرویسش خیلی بده!!!

پ.ن :
لازم به توضیحه که بعدش هم برام تا الان 2 تا ایمیل فرستادند و کلی عذرخواهی کردند بابت مشکلی که بوجود آوردند و تشکر کردند که وقتم رو دارم می گذارم تا بیان مشکلم رو حل کنند!!!!!!!!!!!!
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
یکی از بدیهای این امریکای خراب شده ! اینه که رییسش از نوع جمهور اون وقتی برای تسلیت کشتار عده ای طفل بیگناه جلوی دوربین قرار میگیره چندین بار اشکهای ناشی از حسرت و تاسفش رو پاک میکنه غافل از که اصلا در این حادثه مقصر نبوده که هیچ تازه *** ! و جای هیچ نگرانی نیست. بابا گریه نداره عزیز من ! مگه شما تیر اندازی کردی ؟! شلوغش نکن دیگه !!
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
(2012-12-16 ساعت 12:01)soheilbadami نوشته:  یکی از بدیهای این آمریکای خراب شده ! اینه که رییسش از نوع جمهور اون وقتی برای تسلیت کشتار عده ای طفل بیگناه جلوی دوربین قرار میگیره چندین بار اشکهای ناشی از حسرت و تاسفش رو پاک میکنه غافل از که اصلا در این حادثه مقصر نبوده که هیچ تازه *** ! و جای هیچ نگرانی نیست. بابا گریه نداره عزیز من ! مگه شما تیر اندازی کردی ؟! شلوغش نکن دیگه !!

اوباما که بیکاره نه تنها همون روز اشک میریزه وتسلیت میگه پا میشه میره شهراونا تا تسلی بخش خونواده های اون بچه ها باشه ریس جمهور امریکا واقعا" بیکاره !!!مگه نه؟
پاسخ
این کارش خیلی عالیه که واسه ابراز همدردی میره به خونواده ها سر میزنه و به هیچ وجه هم نشونه سرخوشی و بیکاری نیست.
ولی ای کاش خرید و فروش اسلحه رو ممنوع میکرد. طبق آماری که بی بی سی چند شب پیش داد، سالانه حدود 10000 نفر توی آمریکا در اثر تیراندازی کشته میشن.
این قضیه آزادی اسلحه برمیگرده به قانون اساسیشون که میگه ملت حق دارن توی خونه اسلحه داشته باشن که در صورتی که حکومت دچار دیکتاتوری شد، مردم حق دفاع از خودشونو داشته باشن. این خوبه ولی واقعا تبعاتش خیلی سنگینه و معایبش واقعا بیشتر از مزایاشه
ویزا ازدواجی/اقدام اول ژانویه 2012/ اپروو: اول جون/گرفتن کیس نامبر آخر جولای/تکمیل مدارک در NVC: سوم ژانویه 2013/مصاحبه: آخر اپریل 2013/ویزا یکضرب از ابوظبی
پاسخ
تشکر کنندگان: ASALI ، itsmasoud ، idn ، Tomas
اکنون که این پست را می‌نویسم، حدود ۶ ماه میشه که در آمریکا زندگی می‌کنم. امروز صبح جلوی درب خانه، خانم همسایه روبرویی ، بچه به بغل ، همراه با لبخندی از دور برایم دست تکان داد، یعنی همون سلام از راه دور، گرچه تا حالا نشده که با هم صحبتی کرده باشیم و آشنا شده باشیم، من اولش اصلا این خانم را نشناختم، بعد از اینکه وارد منزلش شد تازه فهمیدم که با هم همسایه هستیم.
خلاصه اینکه این حرکت این خانم احساس خوبی در من ایجاد کرد! احساس اینکه اینجا در آمریکا غریبه نیستم، احساس کردم که اینجا خانه من است، گرچه هیچ چیزی جای وطن عزیزم ایران را نمی‌گیرد ، اما احساس کردم که در خانه هستم، شاید همان احساسی را که توی محله خودم در تهران داشتم. با همسایه‌ها چاق سلامتی می‌کردم. باری احساس آشنا بودن. احساس کردم به اینجا تعلق خاطر پیدا کرده‌ام.
2012AS35xxx
مصاحبه در اوایل ماه می ۲۰۱۲ در فرانکفورت
ورود به آمریکا، اواخر ماه می همان سال Big Grin
۲۰ روز بعدش هم گرین کارت Wink
تجربه‌های من در اینجا و آنجا
کار هر بز نیست خرمن کوفتن ، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن !
پاسخ
(2012-12-18 ساعت 01:16)الهه سابق نوشته:  این کارش خیلی عالیه که واسه ابراز همدردی میره به خونواده ها سر میزنه و به هیچ وجه هم نشونه سرخوشی و بیکاری نیست.
ولی ای کاش خرید و فروش اسلحه رو ممنوع میکرد. طبق آماری که بی بی سی چند شب پیش داد، سالانه حدود 10000 نفر توی آمریکا در اثر تیراندازی کشته میشن.
این قضیه آزادی اسلحه برمیگرده به قانون اساسیشون که میگه ملت حق دارن توی خونه اسلحه داشته باشن که در صورتی که حکومت دچار دیکته کنی شد، مردم حق دفاع از خودشونو داشته باشن. این خوبه ولی واقعا تبعاتش خیلی سنگینه و معایبش واقعا بیشتر از مزایاشه

الهه جان به علامت سوال وتعجب نگاه کنی متوجه طنز دردناک اون خواهی شد.(نه سرخوشی ونه بیکاری که مسولیت پذیری مد نظر بود)
پاسخ
تشکر کنندگان: Tomas ، فرامرز مسیبیان




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان