کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
کافه نادري در ینگه دنیا
ژوزه ساراماگو نویسنده پرتقالی و برندی جایزه نوبل ادبی سال ۹۸ در سن ۸۷ سالگی در جزایر قناری در گذشت. کتاب "کوری" با ترجمه منحصر به فرد" اسد اله امرایی "در ایران با استقبال گسترده به خصوص از طرف جوانان در دهه هفتاد مواجه شد.
او در کارهایش به نکات متناقض و گاها نا متعارفی میپرداخت که نقد های گسترده ای بر می انگیخت. از کارهای دیگر او میتوان به غار (۲۰۰۲) و بینایی (۲۰۰۶) اشاره کرد. او در طول دوران زندگی به کمونیسم اعتقاد داشت. اما در عین حال ذهنش با مفهوم خدا و مذهب درگیر بود. از او نقل شد که میگوید "«مردم قبلا درباره من می‌گفتند که خوبه، ولی کمونیسته. ولی حالا می‌گویند کمونیسته، ولی خوبه.».
همچنین وقتی از ساراماگو درباره دلیل دیدگاه بدبینانه اش نسبت به زندگی پرسیدند، او در جواب با لحن طنزآمیزی که در بسیاری از کتاب‌هایش نیز دیده می‌شود، گفت: «من بدبین نیستم، بلکه فقط خوشبینی آگاهم.» و بعد ادامه داد، ”کسی می‌تواند خوشبین باشد که بی‌احساس، احمق و یا میلیونر باشد.»
او از جهان به عنوان جهنمی یاد کرد و گفت: «میلیون‌ها نفر به دنیا می‌آیند، تا رنج بکشند و کسی نیست که از آنان حمایت کند.» روحش شاد.
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS ، hoda_ch ، OMID_R
سلام
قسمت گفتگوی آزاد غیر مهاجرتی از کشفیات امروزم در مهاجرسراست و از این بابت خیلی خوشحالم.
خب من آثار نویسنده هایی مثل کامو,نیچه,سارتر,چخوف,مارکز و کافکا و... را دوست دارم اما از بین کتابهایی که اخیرا خواندم و بسیار توجه ام را جلب کرد می توانم به "تنهایی پر هیاهو" اشاره کنم نوشتن در مورد این کتاب سخته و فقط به این نکته اشاره کنم که اگر از خواندن کتاب هایی مثل مسخ و بوف کور لذت برده اید پیشنهاد می کنم این کتاب را از دست ندهید.
هرابال نویسنده ی کتاب از بهترین نویسنده های چک است ,مترجم آن پرویز دوایی است.
شماره کیس: 2011AS00016xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:29 اردیبهشت, 19 May
کنسولگری: آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2 خرداد،23 May
تاریخ کارنت شدن کیس: January 2011
تاریخ دریافت نامه دوم: 20 بهمن، February 9
تاریخ مصاحبه:9فروردین،29 march
دریافت ویزا:فردای روز مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: looloo ، RosyluvsUSA
سلام دوستان
چرا من تابحال این تاپیک رو ندیده بودم؟

بحث درباره مزرعه حیوانات عالی بود. و من دوباره یاد گوسفندا و سگ های هار و ساندیس ها افتادم...
من یک نکته در پیش درآمد کتابش خونده بودم بد نیست بگم: اینکه پدر جرج اورل (اریک بلر) توی خدمات شهری در بنگال کار می کرد که در اون زمان مستعمره بریتانیا بود. (خود جرج در هند به دنیا اومد و در سنین پایین رفت لندن و تونست توی یکی از بهترین مدرسه های خصوصی لندن یک بورس دریافت کنه. یک کودک بسیار فقیر در میان کودکان اعیان بریتانیا) جرج با فقر بسیار شدید در لندن و پاریس زندگی را گذراند. از کار پدرش همیشه احساس شرم داشت که چرا بر خلاف خواسته های مردم هند و بنگال عمل می کنند (چون مخالف استقلال این کشور ها بود پدرش). و دقیقا به خاطر همین شرمندگی در اولین کتابی که نوشت نام خود را عوض کرد...

به این میگن پایبندی به اخلاق!

من هم چند کتاب مورد علاقه ام رو که خوندم میگم (شماره ها بیانگر اولویت نیستند هر کدام زود تر به ذهنم رسیدند نوشتمشان)
1- مزرعه حیوانات ارول
2- شازده کوچولو دواگزوپری
3- بینوایان هوگو
4-نمایش نامه رومیو-ژولیت شکسپیر،
5- زمانی برای کشتن گریشام،
6- بیگانه آلبر کامو، بیگانه آلبر کامو (عمدا دوبار نوشتمش! خداست این کتاب! همون جمله اولش منو مجذوب کرد!)
صدسال تنهایی
دیوید کاپرفیلد دیکنز
تقریبا همه کتاب های ژول ورن (زمانی که راهنمایی بودم و خیال اختراع در سر داشتم! )
رمان طولانی و عظیم سمک عیار. نمیدونم نویسنده اش کیه. فکر کنم هفت هشت جلدی بود. تا 5 یا 6 رو بیشتر نخوندم بقیه اش رو نداشت کتابخونه مون!
این کتاب ها را هم دارم میخونم یا توی نوبت هستن:
7- تهوع سارتر (واقعا دیگه داره حالت تهوع بهم دست میده! سبکش رو دوست ندارم اما میخوام که خوندنش رو تمومش کنم! )
8 پیرمرد و دریا ارنست هنوز زیاد جلو نرفتم! متنش کمی سخته!
9- موش ها و آدم ها اشتاین بک-10 جنایت و مکافات داستا (فکر کنم باید یک دو سه روزی رو مرخصی بگیرم بشینم خونه بخونمش)
11- طاعون کامو

حال از بین اینها شاهکار انتخاب کردن سخته تازه من هنوز کتاب های صادق هدایت رو شروع نکردم! فکر کنم به لحاظ نوشتاری و ادبی شازده کوچولو شاهکار باشه. این کتاب به عنوان یکی از 3 کتاب (اگه اشتباه نکنم) منتخب قرن 20 در فرانسه برگزیده شد. ببینید با چه غول هایی رقابت کرده! ترجمه انگلیسیش رو بارها خوندم! بارها! وقتی به اون قسمت قدم برداشتن شازده کوچولو فکر می کنم که داشت میرفت یه حس خاصی بهم دست می ده که نمیدونم چجوری باید توصیفش کرد!

شاهکار دیگه رو میشه از بیگانه نام برد. در سبک خودش شاهکاره! هنوز صدای شلیک اون 5 گلوله توی ساحل داره تو گوشم وینگ وینگ می کنه! ... از آلبر کامو زیاد نخونده بودم! و خوب نشنیده بودم. اما توی همین نمایشگاه کتاب آخری کلی از کتاباشو خریدم! تبلیغ نباشه نیلوفر بهترین ترجمه ها رو داره.

بینوایان هم علیرغم حجم بسیار زیادش اما ارزش خوندن داره! انگار دارین توی اون زمان فرانسه زندگی می کنین. واقعا تواناست این ویکتور! چه می کنه!

اوه! مخم سوت کشید! اون تس دو کفه سیل ووپله! یک قهوه فرانسه لطفا!
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS ، hvm ، OMID_R
(2010-07-09 ساعت 13:10)ADONIS نوشته:  
(2010-07-09 ساعت 11:04)User نوشته:  شاهکار دیگه رو میشه از بیگانه نام برد. در سبک خودش شاهکاره! هنوز صدای شلیک اون 5 گلوله توی ساحل داره تو گوشم وینگ وینگ می کنه! ... از آلبر کامو زیاد نخونده بودم! و خوب نشنیده بودم. اما توی همین نمایشگاه کتاب آخری کلی از کتاباشو خریدم! تبلیغ نباشه نیلوفر بهترین ترجمه ها رو داره.

اوه! مخم سوت کشید! اون تس دو کفه سیل ووپله! یک قهوه فرانسه لطفا!

سلام یوزر جان ( اول از همه نام جدید مبارک )
واقعا حرفت در مورد بیگانه رو قبول دارم ... تیکه ی آخر که با کشیش ملاقات می کنه و یا اون اولاش که از بالکن پایین رو نگاه می کنه ...خیلی مشتیه !
اما در مورد این که میگی نیلوفر بهترین ترجمه هارو داره ...نه حرفت رو قبول ندارم ...تو بیگانه رو با ترجمه ی لیلی گلستان نخوندی ؟ اگر نخوندی واقعا می ارزه یه بار دیگه با اون ترجمه بخونی ! و البته خشایار دیهمی هم ترجمه کرده که من هنوز اون رو نخوندم ( تو دستور کار )
قهوه با حال بود...شما بشین من الان میارمBig Grin
درسته نیلوفر نبود! Sad الان که دوباره نگاه کردم نشرماهی بود!! من با خشایار دیهیمی خوندمش! بنظر ترجمه توانایی بود. لیلی گلستان رو هنوز نه!
اون صحبت هایی که با کشیش ردوبدل می کنه نمود واقعی یک اگزیستنسیالیسته! بیگانه میخواد همین چند لحظه آخر رو هم آسوده باشه، زندگی کنه چون می دونه که این، لحظه های آخر هستند، اما کشیش داره سعی می کنه همین چند لحظه رو هم تصاحب کنه و به نام چیزی به نام خداSad اعصاب اش رو در هم بریزه! فکر می کنم همه ما اون حسی رو که داره تلاش می کنه منتقل کنه داریم یا برامون آشناست: اونجا که میگه "بیشتر اعصابم خورده تا اینکه احساس گناه یا پشیمانی داشته باشم"

تهوع رو از نیلوفر گرفتم! با ترجمه جلال الدین اعلم. اگر ترجمه بهتری هم داره بهم معرفی کن.

راستی قهوه بسیار به موقع بود! مرسی موسیو!Cool
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS
(2010-07-09 ساعت 13:10)ADONIS نوشته:  
(2010-07-09 ساعت 11:04)User نوشته:  شاهکار دیگه رو میشه از بیگانه نام برد. در سبک خودش شاهکاره! هنوز صدای شلیک اون 5 گلوله توی ساحل داره تو گوشم وینگ وینگ می کنه! ... از آلبر کامو زیاد نخونده بودم! و خوب نشنیده بودم. اما توی همین نمایشگاه کتاب آخری کلی از کتاباشو خریدم! تبلیغ نباشه نیلوفر بهترین ترجمه ها رو داره.

اوه! مخم سوت کشید! اون تس دو کفه سیل ووپله! یک قهوه فرانسه لطفا!

سلام یوزر جان ( اول از همه نام جدید مبارک )
واقعا حرفت در مورد بیگانه رو قبول دارم ... تیکه ی آخر که با کشیش ملاقات می کنه و یا اون اولاش که از بالکن پایین رو نگاه می کنه ...خیلی مشتیه !
اما در مورد این که میگی نیلوفر بهترین ترجمه هارو داره ...نه حرفت رو قبول ندارم ...تو بیگانه رو با ترجمه ی لیلی گلستان نخوندی ؟ اگر نخوندی واقعا می ارزه یه بار دیگه با اون ترجمه بخونی ! و البته خشایار دیهمی هم ترجمه کرده که من هنوز اون رو نخوندم ( تو دستور کار )
قهوه با حال بود...شما بشین من الان میارمBig Grin

راستی احیانا شنیدی که سارکوزی می خواست قبر کامو رو از جایی که الان هست (فکرکنم جنوب فرانسه) منتقل کنه به یک کلیسای معروف تو پاریس؟ جایی که همه نویسندگان و دانشمندان معروف فرانسه دفن شده اند؟ نمیدونم به کجا رسید؟
چند وقت پیش که سارکوزی یکی از کتاب های کامو رو خونده بود یک تیم رسانه ای مامور تبلیغ این امر مهم میشن که سارکوزی کاموخوان است!
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS
سلام دوستان
خیلی خوشحالم که کافه دوباره باز شده الان که پست های شما را خواندم کنجکاو شدم و رفتم که ببینم کتاب بیگانه را با چه ترجمه ای خواندم :جلال آل احمد و چاپ آن: انتشارات نگاه
راستی کتاب "خاطره دلبرکان غمگین من" مارکز را خوانده اید من نمیدونم چرا بر خلاف همه این کتاب مارکز را بیشتر دوست دارم و از "صد سال تنهایی" خوشم نیامد!!!! این کتاب پیامی داره که تو هیچ کتاب دیگه ندیده بودم!
شماره کیس: 2011AS00016xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:29 اردیبهشت, 19 May
کنسولگری: آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2 خرداد،23 May
تاریخ کارنت شدن کیس: January 2011
تاریخ دریافت نامه دوم: 20 بهمن، February 9
تاریخ مصاحبه:9فروردین،29 march
دریافت ویزا:فردای روز مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS ، hoda_ch
(2010-07-09 ساعت 18:48)b!ta نوشته:  سلام دوستان
خیلی خوشحالم که کافه دوباره باز شده الان که پست های شما را خواندم کنجکاو شدم و رفتم که ببینم کتاب بیگانه را با چه ترجمه ای خواندم :جلال آل احمد و چاپ آن: انتشارات نگاه
راستی کتاب "خاطره دلبرکان غمگین من" مارکز را خوانده اید من نمیدونم چرا بر خلاف همه این کتاب مارکز را بیشتر دوست دارم و از "صد سال تنهایی" خوشم نیامد!!!! این کتاب پیامی داره که تو هیچ کتاب دیگه ندیده بودم!

من سالها پیش صدسال تنهایی رو خوندم! فکر کنم دبیرستانی بودم یا سال اول لیسانس. شاید الان بخونم نظرم فرق کنه، اما اون موقع خوشم نیومد! Sad

بیگانه اونطور که بچه های انتشاراتی توی نمایشگاه می گفتند دو تا ترجمه خیلی خوب داره: دیهیمی و گلستان. دیهیمی/ نشرماهی اش قطع جیبیه!
این کتاب خاطره رو هم بگه میشه ناشر و مترجم (بهترین ترجمه) رو بگید که بزاریم تو صف!

جالبه من همش می گم وقت ندارم کتابارو بخونم اما الان که نگاه می کنم میتونستم دست کم یک کتاب رو شروع کرده باشم یا تموم کرده باشم.Sad

اما در مورد بیگانه بگم که من افراد زیادی رو دیدم که دیدگاه نیهیلیستی اش رو قبول دارند. هر چند که خود کامو که بعدها خط اش رو از سارتر جدا کرد گفت که سبک اش نه نیهیلیستیه و نه اگزیستانسیالیسم! راستیتش هم سبکش خیلی تفاوت ظاهری داره با سارتر. کلا این روزها (شاید بهتر باشه بگیم سالها) کامو طرفداران زیادی پیدا کرده تو اروپا.
یک جایی داشتم میخوندم که کامو داره این نظریه رو ارائه میده که خداوند مرد! (قبلش نیچه اینو گفته بود) هر چند که فیلسوف اسکاتلندی دیوید هیوم سالها قبل نظریه مشابهی داده بود. البته از نقطه نظر فلسفی.
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS ، b!ta
(2010-07-09 ساعت 21:50)ADONIS نوشته:  bita جان فعلا که این جماعت فعل کتاب خونی رو ترکوندن و واقعا هم کتاب خونن ! من فکر کنم برای این که کتاب های درسیشون کتاب های سنگینی هست مغزشون به مرور زمان عادت می کنه. مخصوصا طلبه های جوون که که هر چیزی دستشون میاد می خونند به خاطر آشنایی با تفکرات دیگران . مثلا من یه دوست دارم که طلبه است ...با این که همه ی فکرامون ( از هر لحاظ ) با هم فرق داره اما میشینیم از سارتر و شوپنهاور حرف می زنیم و تازه گهگداری سیگار هم با هم دیگه می کشیم Big Grin سر این که چیز ( همون که معروف به خون عیسی ) حرام شد و اشتباه بود هم من باهاش کلکل می کنم .

Smileکاملا درسته.ولی چیزی که برای من جالب بود علاقه ی این شخص به فروغ فرخزاد بود عین جملش یادم نیست ولی یادمه که به خوبی از فروغ یاد کرد و تحسینش می کرد!
خب لازمه ی کارشونه که کتاب بخوانند چون پیش زمینه ی سخنوریه!
شماره کیس: 2011AS00016xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:29 اردیبهشت, 19 May
کنسولگری: آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2 خرداد،23 May
تاریخ کارنت شدن کیس: January 2011
تاریخ دریافت نامه دوم: 20 بهمن، February 9
تاریخ مصاحبه:9فروردین،29 march
دریافت ویزا:فردای روز مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: hoda_ch
(2010-07-09 ساعت 21:36)b!ta نوشته:  رفته بودم انقلاب کتاب بخرم ...
سلام مرسی به خاطر خاطره جالب!
چه جالب! فکر میکردم فقط کتابای مربوط به خودشون رو میخونن و ..! حالا یا این یکی دررفته و موتانته، یا اینکه همشون همینجورین! که در این صورت هیچ شکی برام نمیمونه که این گفته کاملا درسته که...


راستی جنایت و مکافات هم رفته بود لای خشم برادران؟!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: b!ta ، hoda_ch
(2010-07-09 ساعت 23:14)ADONIS نوشته:  
نقل قول:راستی جنایت و مکافات هم رفته بود لای خشم برادران؟!!!
والا به سن ما که قد نمی ده ...اما تو این جا به طور دوره ای همه چیز میره لای خشم برادرانBig Grin و برای من که جای تعجب نداره !
یوزر حقته بنت کنم ...اگه مدیر بودم برای ارسال بالایی بنت میکردم ...چون فردا فروم پیلتر میشهTongue
الان که جنایات و مکافات free هست ! کی رفته بود ( زیر خشم برادران ) ؟

اومدم خودمو بن کنم نشد! Sad
جنایت و مکافات رو امسال داشتم می خریدم، غرفه داره گفتش که زیر خشمهWink همزمان تعجب ما!!! اما چند دقیقه بعدش یواشکی رفت و از انبارشون برام اوردش. و گفت که اینو بپوشونید دارید می بریدش. در پاسخ چرای ما گفت چون رفته زیر خشم...
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS ، hoda_ch
(2010-07-10 ساعت 08:52)User نوشته:  
(2010-07-09 ساعت 23:14)ADONIS نوشته:  
نقل قول:راستی جنایت و مکافات هم رفته بود لای خشم برادران؟!!!
والا به سن ما که قد نمی ده ...اما تو این جا به طور دوره ای همه چیز میره لای خشم برادرانBig Grin و برای من که جای تعجب نداره !
یوزر حقته بنت کنم ...اگه مدیر بودم برای ارسال بالایی بنت میکردم ...چون فردا فروم پیلتر میشهTongue
الان که جنایات و مکافات free هست ! کی رفته بود ( زیر خشم برادران ) ؟

اومدم خودمو بن کنم نشد! Sad
جنایت و مکافات رو امسال داشتم می خریدم، غرفه داره گفتش که زیر خشمهWink همزمان تعجب ما!!! اما چند دقیقه بعدش یواشکی رفت و از انبارشون برام اوردش. و گفت که اینو بپوشونید دارید می بریدش. در پاسخ چرای ما گفت چون رفته زیر خشم...

من بر خلاف هر سال نمایشگاه امسال را نرفتم.این جور کتاب ها دست دومش را باید خوند که 2 مزیت داره یکی اینکه حذفیات نداره به قول شما خشمی شامل حالشون نشده دوم اینکه کتاب دست دوم به آدم میگه که یه روزی کسی دیگه ای هم من را خوانده و انگار آن کتاب ارزش بیشتری داره نسبت به تازه چاپش!البته اگه چاپ شده باشه.
راستی برای منم عجیبه که این کتاب هم قیچی شده!!! پس دیگه واجب شد یه سر برم انقلاب.
شماره کیس: 2011AS00016xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:29 اردیبهشت, 19 May
کنسولگری: آنکارا
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:2 خرداد،23 May
تاریخ کارنت شدن کیس: January 2011
تاریخ دریافت نامه دوم: 20 بهمن، February 9
تاریخ مصاحبه:9فروردین،29 march
دریافت ویزا:فردای روز مصاحبه
پاسخ
تشکر کنندگان: User
یک زمانی که هم فرصت داشتم و هم پول نداشتم که کتاب بخرم می رفتم کتابخانه حسینه ارشاد. بیشتر کتاب هایی که به قول شما زیر خشم بود یا تجدید چاپ نشده بود را آن جا داشتند. الان که مدت هاست به آن جا نرفتم و نمی دانم در چه وضعیتی است. ولی اگر مثل سابق باشد وجودش برای جماعت کتابخوان نعمتی است.
پاسخ
تشکر کنندگان: User ، ADONIS ، b!ta
معنی و تفسیر رازی که روباه به شازده کوچولو گفت از نظر شما چی بود؟
پاسخ
تشکر کنندگان: ADONIS
موش ها و آدم ها رو خوندم! اولین کتابی بود از اشتاین بک می خوندم!

کتابی انتقادی با تاکید بر رنج و مرارت های طبقه کارگر و مهاجران و با کنایه ای به نژادپرستی و دید تبعیض آمیز نسبت به سیاهان حتی در بین طبقه کارگر در قرن 19-20 آمریکا.
متاسفانه ترجمه ای که من داشتم ترجمه قوی ای نبود. بهترین ترجمه فکر کنم از آقای پرویز داریوش باشه که سالهاست منتشر نمیشه.

شاید بشه موش ها رو در این عنوان به کارگرانی ستمدیده نسبت داد که در مقابل طبقه ستمگر اربابان تلاش هایشان به سان تلاش موشی می ماند در حال دست و پا زدن برای رهایی از مرگ در برابر انسان. جان اشتاین بک "رئالیست" به سادگی و البته کمی در لفافه این را نظرش را می رساند که برای برقراری عدل و. احقاق حق طبقه کارگر در برابر ستمگران تلاش های تک و تنهای کارگران کافی نیست. نیاز به یک حرکت اجتماعیست تا بتوان نظم ظالمانه را برانداخت...

خوشه های خشم را اکنون در نوبت خواندن است
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2010-07-09 ساعت 11:04)User نوشته:  اوه! مخم سوت کشید! اون تس دو کفه سیل ووپله! یک قهوه فرانسه لطفا!


?avec du lait ou sans
?Doux ou amer Big Grin
بعنوان دربان کافه نادری ورود پر انرژی شما رو تبریک میگم
منتظرت بودیمWink

به دلایل شخصی از مدیریت استعفا داده ام لطفا سولات مربوط به مدیریت را از من نپرسید
پاسخ
تشکر کنندگان: User




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان