کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
آیا از سگ واهمه دارید؟؟ یا " چگونه با یک سگ تعامل کنیم؟ "
من هنوز فرصت نکردم این تاپیک رو بخونم. اما جسته و گریخته تعدادی از پستهای آخر رو تندخوانی کردم.
بحث یادگیری سگها رو دیدم و حمله سگ در صورت ترس.
من این شانسو داشتم که از حدود ۳ سالگی تا ۱۷ سالگی در خانه‌ای باغ مانند به بزرگی ۲۰۰۰ متر مربع که در بین باغهای بسیار بزرگ میوه قرار داشت بزرگ بشم.
این مسأله فرصتی بوجود آورده بود که در تمام این مدت همه جور حیوونی توی خونه داشته باشیم. از مرغ و خروس و غاز گرقته تا مرغ شاخدار و بوقلمون و حتی گاهی گوسفند و بز! خونه اینقدر بزرگ بود که میشد حیوون رو در گوشه‌ای از اون نگه داشت بدون اینکه بو و سر و صدا اذیت کنه.
در این میان به دلیل مشرف بودن منزل ما با باغهای خیلی وسیع و تقریبا خالی از سکنه بودن اون ناحیه ما ناچار بودیم سگ داشته باشیم. گاهی حتی دو سگ با هم داشتیم.
البته من اون موقع خیلی از اسامی نژاد سگهای کوچک و خوشگل سر در نمیاوردم. ولی یک سگ انگلیسی کوچک و پشمالو داشتیم که موی تنش خیلی بلند و سیخ بود و عین یه قاصدک گنده بود. وقتی پدرم میخواست اونو بشوره میشد عین یه بزغاله که تازه به دنیا اومده. لاغر و نحیف. اما به معنای واقعی سگ بود! بسیار باهوش بود طوریکه هر چیزی بهش میگفتیم انجام میداد. نه در حد یک کلمه. بلکه دقیقا براش توضیح میدادیم و با دقت به حرفهامون گوش میداد. مثلا بهش میگفتیم ما میریم و مواظب مرغها باش. یا مواظب خونه باش. یا مثلا میگفتیم که تو این قسمت راه نرو (جایی که مثلا تازه کاشی کرده بودیم و سیمانش هنوز سفت نشده بود) یا مثلا مواظب این بچه باش یا باهاش بازی کن.
تمام این حرفها و خیلی چیزهای دیگه رو میفهمید و بهش عمل میکرد. در عین کوچکی به غریبه‌ها حمله میکرد و چنان با شدت واق واق میکرد و به طرف مهمان میدوید که طرف فرصت نمیکرد بفهمه که این بلا از کجا داره سرش نازل میشه و فقط بی اختیار و بی هدف پا به فرار میگذاشت.
مدتی در کنار این سگ که به خوبی و روی اصول تربیت شده بود، از همان شخص فروشنده یک سگ دیگر داشتیم که بسیار بزرگ بود. به خوبی یادمه که من بچه بودم و او وقتی می‌ایستاد سرش از من بالاتر قرار میگرفت. من خیلی از هیبت این سگمون وحشت داشتم. ولی او به شدت مراقب ما بود. وظیفه خودش میدونست که شبها بعنوان یک بادی گارد اعضای خانواده رو همراهی کنه. بدون اینکه ازش بخوای دور حیاط تاریک همراهیت میکرد. در چند قدمی پشت سرت خیلی آرام دنبالت میکرد و فاصله رو همیشه حفط میکرد.
اما میخواستم اینو بگم. این سگ دو رگه بود و ترکیبی از نژاد جرمن شپرد و دوبرمن بود. از نظر بزرگی همانند دوبرمن بود و حتی دستهاش از پاهاش بلندتر بود و استایل ایستادنش شبیه به دوبرمن بود. اما قیافه و رنگ و جنس پوشش بدنش کاملا شبیه جرمن شپرد بود. وقتی غریبه میدید به طرز بسیار ترسناکی به سمتش حمله‌ور میشد. مگر اینکه اون غریبه به همراه یکی از اعضای منزل وارد خانه میشد. این دو سگ هرگز براشون فرقی نمیکرد که اون غریبه میترسه یا نمیترسه. یا چطور رفتار میکنه. در هر صورت اگر بدون پشتوانه صاحبخانه وارد شده بود کارش تمام بود.
فقط اعضای خانه میتونستند سگ رو از حمله کردن منصرف کنند.
از دست هیچکس غذا نمیگرفتند به جز اعضای خانه. من این صحنه رو با چشم خودم بارها دیدم. مهمانیهای زیادی در خانه ما برگزار میشد. بارها میدیدم که موقع صرف غذا یکی از میهمانان مثلا یک ران مرغ رو جلوی سگ ما مینداخت. سگ ما حتی اون غذا رو بو نمیکرد. از غذا فاصله میگرفت و کمی آنطرف‌تر مینشست. اما وقتی پدرم میگفت بخورش، بلافاصله غذا رو میخورد.
همه اینها رو گفتم که بگم اگر سگ درست تربیت بشه دیگه نمیشه هیچ جوری نظرش رو عوض کرد. اگر وظیفه‌اش نگهبانی و حمله به غریبه باشه این کارو میکنه و هرگز نمیتونید از دستش در امان باشید. سگ تربیت شده در عین اینکه بسیار تعامل باهاش راحته بسیار هم میتونه خطرناک باشه.
یکبار برادرم سگ بزرگمون رو با زنجیر و قلاده محکم گرفته بود و بهش میگفت که به سمت دوستش حمله کنه. میگفت: «بگیرش». سگ چنان خیزی برمیداشت که برادر من رو قدری روی زمین میکشد و فقط وقتی برادرم بهش میگفت: «بشین» میشد جلوشو گرفت! هیچوقت این صحنه رو یادم نمیره.
نکته دیگری رو هم یادم اومد که بگم. سگها فقط یک صاحب دارند. فقط یک نفر رو بعنوان صاحب اصلی و فرمانده کل میشناسند. این فرمانده در منزل ما پدرم بود. هر چه او میگفت همان میشد. حتی اگر همگی ما نظر دیگری داشتیم!
نکته دیگر اینکه سگ بزرگ ما به کسی به قصد کشت حمله نمیکرد. در واقع فقط او رو ناکار میکرد. خواهر هم سن و سال این سگمون در منزل صاحب اصلیشون یک دزد رو گرفته بود. وقتی که صاحب خانه وارد منزل میشه میبینه که سگ دو تا دستش رو گذاشته روی سینه مردی که رنگش عین گچ سفیده و جای پنجه‌های سگ روی سینه مرده و پیراهنش هم پاره شده. کل جراحت همین بود. بعد از رسیدن صاحبخانه سگ خیلی آرام دو دستش رو برمیداره و کنار می‌ایسته!
سگها بسیار باهوشند و همونطوری که سارا خانم گفتند گویی هرگز بزرگ نمیشن و همیشه تشنه بازی هستند.
پاسخ
سلام به همه ی دوستان عزیز و حیوان دوست.
خوهش میکنم به جای پارس سگ از واژه ی واق استفاده بفرمایید.چون سگ واق میزند و پارس نام سرزمین ماست.بهروز و پیروز باشید.Big Grin
ازدواجیF2A،تاریخ ارسال مدارک بهJuly 29,2013: USCIS،تاریخ دریافت رسید نامبر:August 6, 2013،PD: August 1,2013 approve:August 21,2013دریافت کیس نامبر: October 8, 2013،پرکردن فرم DS-261: 14 OCT 2013 ،پرداخت 88$: 21OCT 2013این داستان ادامه دارد (لطفا توی پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید)csc,ptt برای آنکارا
پاسخ
تشکر کنندگان: امیر مهاجر ، sib 24 ، behfaza ، ofrfar ، msar
(2013-06-03 ساعت 01:04)sinamn نوشته:  به نظر من باید از گربه بیشتر ترسید تا سگ، به طور ژنتیکی بزاق دهن تمام گربه ها انگلی از توع توکسوپلاسمودیوم داره. اگرچه برای گربه وسیله ی شکاره، مثلا اثرش روی مغز موش اینه که باعث میشه موش به جای فرار از گربه به طرفش بره، روی مغز انسان اثرش اینه که سه ثانیه عملکرد مغز رو کند میکنه. خانم هایی رو هم میبینید که 30 تا گربه دارند به احتمال زیاد آلوده شده اند. من که ارزومه روزی یه سگ نژاد سایبرین هاسکی یا الاسکین ملمیوت داشته باشم Smile
لطفا با اطلاعات اشتباه به ترس از حیوانات و حتی حیوان ازاری دامن نزنیم.اگه قرار باشه به دلیل بیماری از حیوانی بترسیم ادما خیلی ترسناک ترن همین طور سگ ها هم بیماری های خاص خودشون رو دارن.اگه به هر دلیلی از حیوونی خوشتون نمیاد دلیل نمیشه که اطلاعات نادرست بدین.در ضمن فکر نمی کنم فقط خانوم ها از گربه نگهداری کنن همون طور که سگ فقط پت موردعلاقه اقایون نیست.نمیدونم چرا همیشه بحث ها باید جنسیتی شه

انگل توكسوپلاسموز هیچ ارتباطی به ژن یا بزاق گربه نداره و این انگل هیچ تاثیری روی عملکرد مغز نداره!!!! بزاق همه حیوانات شکارچی اعم از گربه سانان یا سگ سانان دارای انزیمی برای ضعیف کردن شکاره .چیزی شبیه به زهر مار که شکار رو زمین گیر میکنه.علت دردناک بودن گاز گربه علی رغم اینکه ارواره چندان قوی نداره هم همینه

انگل توكسوپلاسموز در روده گربه الوده وجود داره و برای ابتلا به این بیماری هم شما باید مستقیم با مدفوع گربه الوده تماس داشته باشین و از طریق دهان این انگل وارد بدن شما میشه!!!!! در ضمن مدفوع باید دو روز در محیط باقی مونده باشه که فکر نمیکنم هیچ کسی که گربه داره ظرف خاک گربه اش رو مدت طولانی تمیز نکنه.احتمال الوده شدن انسان به این انگل در زمان تمیز کردن گوشت و مرغ خام در اشپزخونه به مراتب بیشتر از الوده شدن از گربه الوده ست چون شما بعد از تماس با الودگی حتما دست خودتون رو میشورین ولی در زمان اشپزی ممکنه این کارو نکنین!افسانه ها و داستان های بی موردی درباره حیوانات مختلف و خصوصا گربه ها وجود داره ولی در دوره حاضر با کمی مطالعه به دروغ بودنشون براحتی میشه پی برد

بیماری توکسوپلاسموز توسط انگل میکروسکوپی به نام توکسوپلاسما گوندی منتقل می شود. تنها میزبان شکل بالغ این انگل گربه است به گونه ای که این انگل داخل روده گربه تکثیر شده و می تواند تخم تولید کرده و تخم را از طریق مدفوع دفع نماید. تخم دفع شده این انگل پس از 2 تا 5 روز قرار گرفتن در خاک و محیط مناسب می تواند به شکل عفونت زا تبدیل شود و در این صورت قادر است تا ماه ها در خاک زنده بماند. در صورتی که تخم انگل توسط حیوانات خونگرم (پرندگان و پستانداران) خورده شود، انگل داخل بافتها تکثیر شده و بدون ایجاد علائم ظاهری کیست های بسیار کوچک میکروسکوپی را در بافتهای مختلف ایجاد می کند. این کیست ها توسط سیستم ایمنی افراد معمولی به شدت مهار شده و معمولا تا پایان عمر هرگز مجددا فعال نمی شوند. تنها در افرادی که به دلیل بیماری هایی مانند ایدز و یا شیمی درمانی شدید دچار ضعف سیستم ایمنی شده باشند ممکن است کیست های قدیمی مجددا فعال شوند که در این صورت با درمان آنتی بیوتیکی درمان می شوند.

توکسوپلاسموز در گربه

گربه ها از سه طریق به انگل توکسوپلاسما آلوده می شوند:
گربه ها تنها یک بار در طول عمر خود به این انگل آلوده می شوند و 3 روز بعد از خوردنن کیستهای داخل گوشت خام شروع به دفع تخم انگل از طریق مدفوع خود می کنند و این دفع انگل حداکثر تا 3 ماه ادامه می یابد و سپس تا پایان عمر گربه حتی اگر مجددا با انگل در تماس باشد هم به دلیل ایجاد ایمنی دیگر تخم انگل را دفع نخواهد کرد.
به این ترتیب مشاهده می کنید که گربه ها تنها در صورت آلودگی برای مدت 3 ماه می توانند منبع آلودگی باشند.

چگونه بدانیم گربه ما آلوده است:

با انجام یک تست سرمی توکسوپلاسما و آزمایش مدفوع می توان به سادگی متوجه شد که آیا گربه می تواند برای سلامتی ما مضر باشد یا نه. در صورتی که گربه از نظر سرمی مثبت باشد (یعنی قبلا به انگل آلوده شده است) ولی در آزمایش مدفوع انگل دفع نکند به این مفهوم است که این گربه هرگز تا پایان عمر خود انگل دفع نخواهد کرد و بی خطر است.در صورتی که گربه در تست سرمی مثبت بوده و در مدفوع تخم انگل مشاهده شود به این معنا است که گربه به تازگی آلوده شده و حداکثر تا 3 ماه انگل دفع خواهد کرد و پس از آن کاملا از این نظر بی خطر خواهد شد.در صورتی که گربه از نظر سرمی منفی باشد (یعنی تا کنون به انگل توکسوپلاسما مبتلا نشده) که مسلما از نظر مدفوع نیز منفی خواهد بود. در این صورت این گربه در حال حاظر کاملا بی خطر است ولی در صورتی که از گوشت یا مرغ خام تغذیه کند و یا با خاک پارک و خاک آلوده تماس داشته باشد ممکن است آلوده شده و تا 3 ماه انگل دفع کند.با توجه به موارد بالا متوجه می شوید که گربه ها در صورت آلودگی تنها در مدت زمان کوتاهی از عمر خود ناقل بیماری هستند.

* از نظر علمی و عملی مشخص شده که احتمال آلودگی انسان از طریق تماس با موی گربه و یا نوازش کردن گربه در گربه ای که در حال دفع انگل است بسیار ناچیز است.

روش های انتقال توکسوپلاسما به انسان

انگل توکسوپلاسما از دو راه می تواند انسان را آلوده نماید:

1- خوردن یا تماس با گوشت آلوده به این مفهوم که حتی چاقوی آشپرخانه ای که گوشت با آن خرد شده و یا تخته خرد کردن گوشت و حتی قطرات آب گوشت خام که روی میز و لوازم آشپرخانه ریخته شده و نیز تماس دست دارای خراشیدگی و زخم با گوشت خام و نیز خوردن کباب یا استیک کم پخته شده نیز می توانند این انگل را به انسان منتقل کنند.

2- خوردن تخم های فعال شده انگل (تخم انگل دفع شده از مدفوع گربه های مبتلا که به مدت 2 تا 3 روز در محیط مرطوب و نسبتا گرم باقی مانده و فعال شده باشد)


انسان در واقع میزبان واسط انگل توکسوپلاسماست و در صورت ورود این انگل به بدن ما، در بدن کیست های بسیار ریز میکروسکوپی تشکیل می دهد که به سرعت توسط سیستم ایمنی افراد سالم مهار شده و اغلب تا پایان عمر فعال نمی شود. این اتفاق تنها یک بار در طول عمر هر فرد رخ می دهد و از آن پس فرد در برابر این انگل ایمن خواهد شد. در افرادی که به دلایلی مانند ابتلا به ایدز و یا شیمی درمانی شدید سیستم ایمنی بسیار تضعیف شده است ممکن است در برخی مواقع این کیست ها مجددا فعال شوند که در این صورت با آنتی بیوتیک های مخصوص درمان می شود. این افراد همواره از طریق خوردن و تماس با گوشت قرمز و سفید نیز در معرض آلودگی مجدد هستند.

آنچه که اغلب در جامعه ایجاد نگرانی می کند ابتلای زنان باردار به این انگل است که در میان مردم به نازایی ناشی از گربه شهرت یافته است. در این خصوص چند نکته وجود دارد:

به همین دلیل در بسیاری از کشورهای پیشرفته تمامی زنان پیش از بارداری و یا پس از اطلاع از بارداری مورد آزمایش سرمی توکسوپلاسموز قرار می گیرند. افرادی که از نظر سرمی مثبت هستند (یعنی قبلا با انگل آلوده شده اند) در طول بارداری با خطری مواجه نیستند ولی افرادی که از نظر سرمی منفی هستند (یعنی تا کنون به انگل توکسوپلاسما آلوده نشده اند) تحت آموزش های لازم برای جلوگیری از ابتلا به توکسوپلاسما در طول بارداری قرار می گیرند.با توجه به توضیحات بالا، احتمال آلودگی به انگل توکسوپلاسما از طریق مواد غذایی بسیار بیشتر از مدفوع گربه است و نیز تماس با گربه و یا مدفوع آن در دوران پیش از بارداری نیز مضر نبوده و حتی در دوران بارداری هم با توجه به مطالب گفته شده تقریبا بی خطر است.به طور کلی به تمامی بانوان توصیه می شود که پیش از بارداری و یا در اوایل بارداری با آزمایش سرمی توکسوپلاسما از وضعیت سابقه ابتلای خود مطلع شوند تا بتوانند سلامتی فرزندشان را با رعایت اصول بهداشتی ذکر شده تضمین نمایند.همچنین در مورد افرادی که باردار نیستند و به دلیل ترس از توکسوپلاسموز از نگهداری گربه خود داری می کنند نیز با توجه به مطالب گفته شده نگهداری و تماس با گربه نمی تواند در ایشان ناباروری یا بیماری در رابطه با توکسوپلاسموز ایجاد کنند و نمی بایست از این نظر دچار تردید باشند. به ویژه در صورتی که گربه آنها خانگی بوده و از گوشت خام تغذیه نکند جای هیچ گونه نگرانی وجود نخواهد داشت.
پاسخ
تشکر کنندگان: amiry ، amir82 ، romance33 ، el333 ، lighter ، Seattle2015 ، shilan ، msar
ویرایش: دیدم بالاتر دوستی نوشته: ننویسید پارس کردن. من هم ویراش کردم.
یکی از دوستان من چهار تا سگ دارد که دوتاشان بزرگ و هیکلی اند. اسم نژادهاشان رو نمی دانم. فقط می دانم هاسکی قشنگ است. البته یک نژاد دیگر هم هست که چیواوا (یا چیزی در همین مایه ها) اسمش است که اصلا خوشم نمی آید.

من و خانمم یک بار رفتیم خانه ایشان. همین که رسیدیم دم در خانه اش اینها شروع کردند به عوعو کردن. من قلبم داشت از سینه ام می زد بیرون. خانمم هم محکم چسبیده بود به من و پشت من قایم شده بود. این دوست ما همه اش ما را دلداری می داد که یک دقیقه کنارت می ایستند و عوعو می کنند بعد می روند پی کارشان.
در را باز کرد. وارد خانه اش شدیم. خوشبختانه اتفاقی نیافتاد آن لحظه چون سگ ها را در بالکن اش زندانی کرده بود. اما سگ ها همچنان شدیدتر عوعو می کردند. میزبان ما ارام ارام رفت و در بالکن را باز کرد. سگ ها چهارتایی به سمت ما حمله ور شدند و ما وسط خانه ایستاده بودیم. به ما گفته بود که فقط بایستید و هیچ حرکتی نکنید.
سگها شروع کردند از سر و کول ما بالا رفتن. اول شدید پارس کردند ثانیه ای بعد شروع کردند از سر و کول ما بالا رفتن و بو کردن و لیسیدن! اوییی! چندش مان شد بد فرم! ولی ایستادیم. فکر کنم سه دقیقه طول کشید. یکی از سگ ها که کوچولوتر بود از همه بیشتر حرارت داشت. این سگه تمام مساحت بدن مرا لیس زد و بزاقی کرد. خانمم که رنگ و روش پریده بود با دیدن من که آماج لیس ها شده بودم حالش بهتر شد. کمی بعد سگ ها بی خیال شدند و رفتند یک گوشه ای نشستند.
دوستمون گفت که سگ هاش ما را شناسایی کردند و به هم معرفی شدیم. (درایور ما روی سیستمشان نصب شد!)

ولی ما می خواستیم تکان بخوریم هر چهارتاشون با هم می پریدن سر کول ما که یکیشون ما رو مشایعت کنه. آن یکی که قدیمی تر از همه بود بیشتر از همه ناز داشت. فقط کافی بود به یک سگ دیکه نگاه می کردم. فوری می امد جلو تمام صورت و لباسامو لیس لیسی می کرد که بفهماند به من که رییس کیست اینجا. اسمش مکس بود الان یادم امد. بیچاره پارسال مُرد! داد سوزاندنش و خاکستر شد!

بعد از ان من یکی دوبار دیگر هم رفتم پیشش. همه سگ ها هم از سرو کولم بالا می رفتند و لیس مالی ام می کردند البته نه مثل اول. ولی خانمم دیگر هرگز نیامد.
حالا شاید بعد تر هم یک از همین هاسکی ها را بخرم. فقط مشکلشان این است که کرک و موی آنها همه جا می ریزد و خانه را غیرقابل اسکان می کند. چیزی که به خاطر آن خانمم هرگز دیگر خانه ان دوستمان نرفت!

سرتان را درد نیاورم اگر از سگ می ترسید واکنشی نشان ندهید. سگ ها انگار می توانند درونیات ما آدم ها رو بخوانند. بگذارید کمی لیستان بزند. بعد خوب می شوید و یادتان می رود. آنها هم خیلی بیشتر دوستتان خواهند داشت.
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، amiry ، amir82 ، soheilbadami ، el333 ، apoornaki ، sib 24 ، shilan ، ofrfar ، pari pariaaa ، msar
(2013-07-28 ساعت 23:25)User نوشته:  سرتان را درد نیاورم اگر از سگ می ترسید واکنشی نشان ندهید. سگ ها انگار می توانند درونیات ما آدم ها رو بخوانند. بگذارید کمی لیستان بزند. بعد خوب می شوید و یادتان می رود. آنها هم خیلی بیشتر دوستتان خواهند داشت.
من مشکلم فقط ترس نیست ( این ترس کمی مرتفع شده) مشکل بزرگترم همین لیسیدن و بزاق و مو و ... است که واقعا برای من چندش آور است. من البته کلا با جک و جونور مشکل دارم. حالا اینها هم مزید بر علت شده.
2012AS58XXX
آنکارا
مصاحبه:June 13 - برگه آبی
کلیرنس:Sep. 25
ورود به امریکا: 15 نوامبر. ویرجینیا
سوشیال: 8 روز بعد- ویرجینیا
گرین کارت:12 روز بعد ایندیانا !
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، romance33 ، apoornaki ، ffrfar ، ali234 ، behfaza ، shilan ، ofrfar ، msar
دوست عزیز گرفتن ویزای توریستی امریکا هم کار مشکلی است ! شما که کار های سخت را انجام داده اید این یک ماه دوری از سگ خود را هم تحمل کنید مبادا برای شما دردسر شود .. هر چند که فکر نمی کنم برای امریکایی ها مشکلی باشه ..
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، behfaza ، msar
(2014-02-21 ساعت 16:18)ghahraman نوشته:  با درود و خسته نباشید من عازم آمریکا هستم با ویزای توریستی و در روز مصاحبه اعلام کردم 18 روز میخواهم بمونم در آمریکا ولی اکنون صمیم دارم که بیشتر از 1 ماه البته اگر مساعد باشه همه چی بمونم و بعد بازگردم. و سوال من : ایا میتوانم سگ خود را همراه بیاورم؟ ایا در فوردگاه انجا مشکلی نخواهم داشت ؟ ایا نمیگویند که چرا با ویزای توریستی برای 18 روز سگ همراه خودت اوردی؟ به طور کلی ایا مشکلی ممکن هست برای من پیش بیاید در حین ورود به انجا ؟ با سپاس فراوان

دوست عزیز برای بردن سگ باید بلیط جداگانه ای برای اون تهیه کنید.کارت واکسن بین المللی به زبان انگلیسی داشته باشه و حتماً هم میکرو چیپ داشته باشه و در یک باکس مخصوص قرارش میدین و به قسمت بار تحویلش میدین.توی هواپیما نمیتونین با خودتون ببرین.میره قسمت حمل حیوانات.و فکر میکنم که در بدو ورود هم قرنطینه بشه.موفق باشین.
ازدواجیF2A،تاریخ ارسال مدارک بهJuly 29,2013: USCIS،تاریخ دریافت رسید نامبر:August 6, 2013،PD: August 1,2013 approve:August 21,2013دریافت کیس نامبر: October 8, 2013،پرکردن فرم DS-261: 14 OCT 2013 ،پرداخت 88$: 21OCT 2013این داستان ادامه دارد (لطفا توی پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید)csc,ptt برای آنکارا
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، sib 24 ، behfaza ، ofrfar ، msar
(2013-07-28 ساعت 23:53)amiry نوشته:  
(2013-07-28 ساعت 23:25)User نوشته:  سرتان را درد نیاورم اگر از سگ می ترسید واکنشی نشان ندهید. سگ ها انگار می توانند درونیات ما آدم ها رو بخوانند. بگذارید کمی لیستان بزند. بعد خوب می شوید و یادتان می رود. آنها هم خیلی بیشتر دوستتان خواهند داشت.
من مشکلم فقط ترس نیست ( این ترس کمی مرتفع شده) مشکل بزرگترم همین لیسیدن و بزاق و مو و ... است که واقعا برای من چندش آور است. من البته کلا با جک و جونور مشکل دارم. حالا اینها هم مزید بر علت شده.
یه مدل هست شبیه سوسیس هستن و پاهاشون کوتاست اونا یعنی عاشق لیس زدن هستن و اصلا ولت نمی کنن به نظر منم چندش اوره ولی اگه خیلی واکنش نشون بدی صاحبش بدش میاد بخصوص وایتها خیلی روی سگشون حساسنWink
شماره کیس : 2013AS000XXX - سه نفر-سفارت : انکارا - مصاحبه : NOV - کلیر: DEC 10 Smile - مقصد:کالیفرنیا. دریافت گرین کارت : اپریل . خدایا شکرت.
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، behfaza ، shilan ، msar
(2014-02-22 ساعت 02:50)romance33 نوشته:  
(2014-02-21 ساعت 16:18)ghahraman نوشته:  با درود و خسته نباشید من عازم آمریکا هستم با ویزای توریستی و در روز مصاحبه اعلام کردم 18 روز میخواهم بمونم در آمریکا ولی اکنون صمیم دارم که بیشتر از 1 ماه البته اگر مساعد باشه همه چی بمونم و بعد بازگردم. و سوال من : ایا میتوانم سگ خود را همراه بیاورم؟ ایا در فوردگاه انجا مشکلی نخواهم داشت ؟ ایا نمیگویند که چرا با ویزای توریستی برای 18 روز سگ همراه خودت اوردی؟ به طور کلی ایا مشکلی ممکن هست برای من پیش بیاید در حین ورود به انجا ؟ با سپاس فراوان

دوست عزیز برای بردن سگ باید بلیط جداگانه ای برای اون تهیه کنید.کارت واکسن بین المللی به زبان انگلیسی داشته باشه و حتماً هم میکرو چیپ داشته باشه و در یک باکس مخصوص قرارش میدین و به قسمت بار تحویلش میدین.توی هواپیما نمیتونین با خودتون ببرین.میره قسمت حمل حیوانات.و فکر میکنم که در بدو ورود هم قرنطینه بشه.موفق باشین.
دوست من ممنون که راهنمایی کردی ولی جواب سوال من رو ندادی و اینکه اطلاعات شما اشتباه هست و قرنطینه در کار نیست اگر مدارک اش کامل باشه . بازم ممنون
پاسخ
تشکر کنندگان: msar
(2014-02-23 ساعت 22:53)ghahraman نوشته:  
(2014-02-22 ساعت 02:50)romance33 نوشته:  
(2014-02-21 ساعت 16:18)ghahraman نوشته:  با درود و خسته نباشید من عازم آمریکا هستم با ویزای توریستی و در روز مصاحبه اعلام کردم 18 روز میخواهم بمونم در آمریکا ولی اکنون صمیم دارم که بیشتر از 1 ماه البته اگر مساعد باشه همه چی بمونم و بعد بازگردم. و سوال من : ایا میتوانم سگ خود را همراه بیاورم؟ ایا در فوردگاه انجا مشکلی نخواهم داشت ؟ ایا نمیگویند که چرا با ویزای توریستی برای 18 روز سگ همراه خودت اوردی؟ به طور کلی ایا مشکلی ممکن هست برای من پیش بیاید در حین ورود به انجا ؟ با سپاس فراوان

دوست عزیز برای بردن سگ باید بلیط جداگانه ای برای اون تهیه کنید.کارت واکسن بین المللی به زبان انگلیسی داشته باشه و حتماً هم میکرو چیپ داشته باشه و در یک باکس مخصوص قرارش میدین و به قسمت بار تحویلش میدین.توی هواپیما نمیتونین با خودتون ببرین.میره قسمت حمل حیوانات.و فکر میکنم که در بدو ورود هم قرنطینه بشه.موفق باشین.
دوست من ممنون که راهنمایی کردی ولی جواب سوال من رو ندادی و اینکه اطلاعات شما اشتباه هست و قرنطینه در کار نیست اگر مدارک اش کامل باشه . بازم ممنون
دوست عزیز من اطلاعات اشتباه بهتون ندادن.شغل من هواپیمایی هستش و اگه چیزی رو خودم ندونم از دوستان میپرسم.برای ورود به شهری که در آمریکا میخواین وارد بشین باید قبل از ورودتون تمام مجوز های لازم برای اون حیوان روبگیرید وگرنه حیوان تنها رو دیپورت میکنن.بازم اگه میخواین بیشتر بدونین به ایرلاینی که از اون بلیط گرفتین مراجعه کنید موفق باشین.
ازدواجیF2A،تاریخ ارسال مدارک بهJuly 29,2013: USCIS،تاریخ دریافت رسید نامبر:August 6, 2013،PD: August 1,2013 approve:August 21,2013دریافت کیس نامبر: October 8, 2013،پرکردن فرم DS-261: 14 OCT 2013 ،پرداخت 88$: 21OCT 2013این داستان ادامه دارد (لطفا توی پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید)csc,ptt برای آنکارا
پاسخ
تشکر کنندگان: ofrfar ، msar
(2012-12-13 ساعت 06:32)amiry نوشته:  سلام. من از بچگی از سگ میترسیدم. یعنی کلا از حیوانات خوشم نمیاد به جای خود، از سگ می ترسم. خوب چیزی هم که اینجا زیاده، سگ!! درسته که همه قلاده دارند و صاحبانشون هم سعی میکنند مراقب باشن ولی نمیدونم سگه از کجا میفهمه که من دوستش ندارم ؟ طوری شده که هر وقت ببینم از روبرو کسی با سگش قدم زنان به من نزدیک میشه کاملا مسیرم را عوض میکنم و حتی به اون طرف خیابان میرم، با این وجود بازهم سگه ددمنشانه!! میخواد به طرف من بیاد. همیشه فکر میکنم اگر قلاده از دست صاحبش رها بشه تا ملت بخوان من را از دست سگه نجات بدهند تیکه بزرگم گوشمه.
این همه را گفتم تا نظر و تجربیات شما را در این باره جویا بشم. فقط لطفا پیشنهاد لمس کردن و .... یک سگ را ندهید که شرمنده امBig Grin
من به شخصه خیلی به سگ ها نزدیک نمی شم. ولی اصلا از هیچ نوعش نمی ترسم. خیلی هم دوستشون دارم. چون فوق العاده مهربون اند. به نظر من ترس از سگ یک پدیده غیر طبیعیه. چون حیواناتی مثل سگ اسب مرغ و خروس گربه گاو و گوسفند و ... طی هزاران سال زندگی و تعامل با انسان ها کاملا اهلی شده اند و هیچ خطری برای انسان ها ندارند.
پاسخ
تشکر کنندگان: amiry ، msar
سلام
والا بنظر من نسل ما که از گرونی بیکاری و کمیته نترسیده دیگه از سگ حتما نمیترسه
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2015-06-28 ساعت 03:45)dosalonimame نوشته:  سلام
والا بنظر من نسل ما که از گرونی بیکاری و کمیته نترسیده دیگه از سگ حتما نمیترسه
منم با گرونی و کمیته و .. دست و پنجه نرم کردم ولی همچنان از سگ میترسم. حتی بعد ار دو سال و نیم زندگی تو امریکا. نمونه اش همین هفته پیش . SadSadSadSadSadSad
2012AS58XXX
آنکارا
مصاحبه:June 13 - برگه آبی
کلیرنس:Sep. 25
ورود به امریکا: 15 نوامبر. ویرجینیا
سوشیال: 8 روز بعد- ویرجینیا
گرین کارت:12 روز بعد ایندیانا !
پاسخ
تشکر کنندگان:
من تایپیک رو کاملا نخوندم اما یک چیز رو خوب میدونم اونم اینه که سگ ها ترس رو در وجودت حس میکنن سعی کنید ترس رو از درونتون خارج کنید فکر کنید هیچ سگی اونجا نیست یا فکر کنید سگی که اونجا هست از اون سگ های ناز و کوچیکه که وقتی راه میره مثل بچه هاس.

من تونستم با این روش حداقل راحت تو امریکا زندگی کنم اما مشکل اینجاست که ترس رو باید کامل ریخت دور این راه درستش نیست هنوز هم که هنوزه نمیدونم چجوری با سگ ها دوست باشم اگر کسی راهی داره به اشتراک بگذاره.
اولش سخته اما خودت رو نباز باهاش بجنگ
پاسخ
تشکر کنندگان: amiry
(2015-06-28 ساعت 06:25)ps5 نوشته:  من تایپیک رو کاملا نخوندم اما یک چیز رو خوب میدونم اونم اینه که سگ ها ترس رو در وجودت حس میکنن سعی کنید ترس رو از درونتون خارج کنید فکر کنید هیچ سگی اونجا نیست یا فکر کنید سگی که اونجا هست از اون سگ های ناز و کوچیکه که وقتی راه میره مثل بچه هاس.

من تونستم با این روش حداقل راحت تو آمریکا زندگی کنم اما مشکل اینجاست که ترس رو باید کامل ریخت دور این راه درستش نیست هنوز هم که هنوزه نمیدونم چجوری با سگ ها دوست باشم اگر کسی راهی داره به اشتراک بگذاره.
بله با شما موافقم که باید ترس را دور ریخت و اصلا به سگ فکر نکرد ولی همیشه هم امکانپذیر نیست متاسفانه. چند روز پیش صبح اول صبح وقتی خونه یکی از دوستان را ترک میکردم ، سرخوش از شب قبل ، سرم به گوشی تلفنم گرم بود که تا به خودم بجنبم دو تا سگ از همون کوچولوها با سر و صدای زیاد به من حمله ور شدن!!- اغراق نمیکنم، حمله ور شدن!- ( صاحبشون ولشون کرده بود اول صبحی حال کنند بدون قلاده) اصلا نرسیدم به چیزی فکر کنم، فقط فریاد میزدم، فریاد هیستریک و میدویدم به سمت خونه دوستم. هر کدوم از دمپایی هام یه جا افتاده بود. همه محله بیدار شدند از سر و صدای من ( و فهمیدند دوست من دیشب مهمون داشته Cool) تا ساعتها اعصابم سر جاش نبود از بس که ترسیدم اون لحظه. در حالت کلی انقدر هم مشکل ندارم با سگها ولی کاملا بی هوا و خیلی خصمانه حمله کردند به من.
منظورم اینه که واقعا همیشه هم امکان بی اعتنایی به سگها وجود نداره. باید راه حل بهتری پیدا کرد.
2012AS58XXX
آنکارا
مصاحبه:June 13 - برگه آبی
کلیرنس:Sep. 25
ورود به امریکا: 15 نوامبر. ویرجینیا
سوشیال: 8 روز بعد- ویرجینیا
گرین کارت:12 روز بعد ایندیانا !
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، m.ghoreishi ، Danoosh




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان