کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه
(2010-06-04 ساعت 23:23)ShoMpeT نوشته:  خیلی ممنون از همه.
چی بگم والا. تا همین ۲ هفته پیش همه چیز خوب بود. والی نمیدونم چرا یهو همه فکرم شد ایران! اینجا از همه نظر راحت هستیم ولی فکرم ناراحته همش. این همه زحمت کشیدیم تا آخرش به اینجا برسیم ولی من نمیدونم چم شده. از اینجا دیگه خوشم نمیاد. فقط ظاهر خودم رو نگه داشتم تا کسی چیزی نفهمه. خلاصه اینکه دیوونه شدم.SadSadSadSadSad

من فکر کنم این مشکل همه دوستانی هست که با ویزای ازدواج می رن امریکا . من هم تفکرم مثل شما بود . نمی خوام رو حرف بقیه دوستان حرف بزنم یا نمک به زخم شما بپاشم . اما من اول که اومدم امریکا 2 ماه نشده برگشتم و الان که دوباره اومدم دارم دیوونه میشم. بالاخره هم برنامه ریختیم که بعد از سیتیزن شدن برگردیم ایران .من نمی دونم چرا اصلا نمی تونم با اینجا خودم رو وفق بدم ! .ولی دیگه این راهیه که اومدیم.بهتره که به آینده فکر کنیم که تو این مدت که اینجاییم بهترین استفاده رو داشته باشیم .ولی خوبه ها انجمن امریکا زده های ویزای ازدواجی بزنیم .از طریق اشتراک تجربه می تونیم درمان کنیم خودمون رو Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: ShoMpeT ، mercedeh2011 ، msar
من سفرنامه شما رو خیلی دوست دارم چون خیلی کامل توضیح داده بودین
منم با سوفیا موافقم ،شوهر من عاشق ایران بود جوری که من فکرشم نمیکردم 1 ماه بتونه اونجا دوام بیاره اما الان فقط دلش واسه باغش تنگ میشه همین و همش میگه زندگی فقط آمریکا البته همیشه میگه اگه پول نتونه اونجا دربیاره نمیمونه اما الان راضیه بنظر منم اینها به روحیات فرد بستگی داره ولی در مورد تو که هنوز چیزی از رفتنت نگذشته بشه گفت طبیعیه بعدشم آدم خودش رو نباید زجر بده
برادر من از دانشگاه انصراف داد و رفت عاشق رفتن بود بعد دو سال پشت تلفن گریه میکرد که میخواست برگرده با اینکه اینجا موقعیت شغلی و درسیشو از دست داده بود برگشت الانم داره زندگی میکنه میگه هیچ وقت بر نمیگردم این به خودت بستگی داره با خودت رو راست باش از چیزیم نترس.
موفق باشی
پاسخ
تشکر کنندگان: ShoMpeT ، ساشا ، mercedeh2011 ، msar

سلام من سفر نامه ام را که کیس خانوادگی بود در
http://mohajersara.com/showthread.php?ti...8%A8%DB%8C
RE: سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی پست شماره
Jul-22-2010, 02:45 PM
ارسال: #457
صفحه 31
شانس تو را موفق ‌نمی‌کند، تو هستی که شانس را به موفقیت تبدیل می‌کنی.

آنچه شما را به نتیجه مطلوب می رساند الزاما نه تلاش و فعالیت سخت و طاقت فرسا که آگاهی و اطلاع از چگونگی انجام دقیق و درست کارهاست.
پاسخ
تشکر کنندگان: Toranj ، GBUSA ، shaan ، dreamer60 ، Kaveh90 ، hasti_banoo ، msar
خوب من هم قبل از اینکه برم اونجا از این سایت خیلی استفاده بردم و حالا خودم هم باید این کار رو ادامه بدم.
ما چون از مشهد باید میرفتیم و تاریخ مصاحبه 29 جولای 2010 بود برای 25 جولای بلیط گرفتیم از ترکیش ایر و از دکتر اونگان 26 جولای از سایت خودش.
25 جولای که یکشنبه بود و اونجا تعطیل آخر هفته. چون شنبه ها و یکشنبه ها تعطیلند. این رو هم بگم که از مشهد فقط پرواز ترکیش به استانبول میره و از اونجا بعد از 2 ساعت به آنکارا پرواز میکنید بعد از تعویض هواپیما. از مشهد با ایرباس 321 رفتیم که صندلیاش خیلی بد بود و صدا تو کابین زیاد. اما تا آنکارا با بوئینگ 737 که خیلی بهتره.
26 جولای وقت برای دکتر ساعت 11 بود اما چون توی این سایت خونده بودم که زودتر هم میشه رفت ما ساعت 10 اونجا بودیم بعد از دادن 2 عکس و پرداخت 95 دلار برای 2 نفر ازمون خون گرفتن و عکس قفسه سینه و برای 5 بعد از ظهر طبق برنامه برای معاینه و واکسن که چون از پاستور کارت برده بودیم به هر کدوم یه واکسن زدن که با دختر 10 ماهم دیبا شد جمعا 330 دلار.
کارت پاستور خیلی مهمه چون به یک نفر چهار تا آمپول زدن بدون کارت.
فردا ساعت 3 هم گفتن بریم جوابشو بگیریم.
در مورد هتل من به هتل بست وسترن رفتم که تا سفارت 200 متر فاصله داره و خوبه و چون اینترنتی با ویزا کارت گرفتم شبی 79 دلار دراومد و بدون اون با تخفیف 93 دلار چون یک شب اضافه موندیم.
روز سفارت هم سر ساعت اعلام شده اونجا بودیم و با یه صف 30 40 نفره از ایرانیها مواجه شدیم ولی چون بچه کوچک داشتیم به افسر اونجا گفتیم و ما رو آورد جلوی صف.
در اونجا هم اول تمام مدارک و 2 قطعه عکس دیگه (2 عکس برای دکتر) ازمون گرفتن و یک شماره دادن که وقتی نوبتمون شد ازمون انگشت نگاری و بعد از مدتی مصاحبه که ازش یه کمی میترسیدم البته کپی فرمهای 230 همرامون بود و شب قبلش تمام جوابها رو مرور کردیم.
مصاحبه خیلی راحت بود اول قسم خوردم و سوال در مورد تحصیلات و شغل و بعد هم گفت برید UPS (پست) در همون سالن و ازمون 55 دلار گرفت و آدرس هتل که من چون داشتم برمیگشتم استانبول آدرس هتل اونجا رو دادم و روز بعدش ساعت 12:30 چشمامون برق زد و پستجی اومد در هتل و پاکت ویزا و پاسپورت رو تحویل داد.
این رو هم بگم که من از راه برادر و خواهر سیتی زن اقدام کردم که 12 سال طول کشید و همسر و فرزندمو بعدن به پرونده اضافه کردم.
اما چند نکته:
1. در ترکیه خصوصا استانبول به هیچ وجه به راننده تاکسیها اعتماد نکنید چون تاکسی مترهاشونو دستکاری میکنن و از شما چند برابر میگیرن یا مسر رو طولانی میکنن یا پولتون رو جابجا میکنن. من خودم روز اولی که در استانبول بودم یه راننده تاکسی برای من 89 لیر انداخت و 2 تا 50 لیری بهش دادم و سریع 2 تا 5 لیری درآورد و گفت اینها 10 لیره نه 100 لیر !!؟؟ که البته بعد از برداشتن شماره ماشینش و کشوندنش به پاسگاه و زندان پولو پس گرفتم.
خلاصه گرون بازار و ... اونجا.
2. مراقب ایرانیهای اونجا هم باشین. یه خانمیه به نام مریم که توی مطب دکتر اونگان پرسه میزنه همراه با فردی به نام بیژن که یه دفتر جلوی سفارت داره و ... از من هم 50 دلار گرفت تا به قول خودش عواملش تو سفارت آمریکا بگن کی ویزام صادر میشه که البته این شخص و امثال اون هیچ قدرتی در سفارت ندارن و حتی به شما سیم کارت رو هم گرون تر میفروشن. این شخص حتی حاضر شد برای پول زیادتر از تاکسی من رو تا فرودگاه یرسونه که البته دیگه دستشو خوندم و جلوشو گرفتم.
خلاصه که من اصلا از ترکیه و مردمش خوشم نیومد و به این دلیل نظرم رو عوض کردم و برای رفتن به آمریکا با قطر خواهم رفت. به امید خدا
پاسخ
تشکر کنندگان: pashaneco ، shaan ، im-i ، Kaveh90 ، frozen mind ، hasti_banoo ، dreamer60 ، mercedeh2011 ، girl ، alireza_guitar ، Ali_MD ، msar
همراهان عزیز تالار مهاجرت خانوادگی

از اونجا که زمان مصاحبه اکثر دوستان مشخص شده یا به زودی اعلام خواهد شد، این تاپیک رو کلاً پاکسازی کردم.

از این پس هم لطفا فقط "سفرنامه" و "خاطرات " خودتون رو از روند دریافت گرین کارت که می تونه راهنمایی خوبی برای سایرین باشه در این تاپیک عنوان بفرمایید

سایر مطالب غیر مرتبط حذف خواهند شد

ممنون
پاسخ
تشکر کنندگان: pashaneco ، Toranj ، Hossein81 ، frozen mind ، rozollina ، shaan ، dreamer60 ، Kaveh90 ، msar
امروز ساعت ۱۲ مدیکال من اومد ۲روز زودتر از اونکه گفته بودند در ضمن امروز من چک کردم پیاده از هتل ددمان تا گیت ۴سفارت که محل ورود هست دقیقاً ۱۰ دقیقه پیاده راه بود دفتر ایران ایر درست روبروی همین درب هست.صبح امروز تصمیم گرفتم پس از ۳روز استراحت به عضلات تمرین بدم و به سالن فیتنس هتل ددمان رفتم ولی‌ در کمال تعجب در آنجا فقط با یک جفت دمبل و یک دستگاه تردمیل روبرو شدم!!واسه همین بی‌خیال شدم و برگشتم .هتل یک استخر در حد و اندازه‌های یک حوض خانگی داره که برای ۲نفر که بخوان فقط آب بازی‌ کنند نه شنا مناسبه!



پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، frozen mind ، hamed_gh ، dreamer60 ، Kaveh90 ، msar
روز مصاحبه من به این ترتیب شروع شد:اول از همه به رسپشن هتل ددمان سپردم که ساعت ۶ به اتاق من زنگ بزنه ضمن اینکه ۳تا ساعت دیگه هم محض احتیاط برای ۶ تنظیم کردم!!!!پس از دوش گرفتن و صرف یک صبحانه بسیار سبک راهی‌ سفارت شدم و به آقایون توصیه می‌کنم که در صورت امکان با کت و شلوار به مصاحبه برن.مصاحبه من ساعت ۸:۳۰ بود و من ۷:۴۵ اونجا بودم که فقط تعداد کمی‌ قبل از من منتظر بودند ولی‌ پس از ساعت ۸ صف خیلی‌ شلوغ شد در ضمن اگر به اونجا رفتید و یک صفی بود بدونید که معمولاً صف گرین کارت از شمال GATE4 تشکیل میشه به هر حال پس از ورود و بازدید بدنی و تحویل مدارک وارد سالن شدم که کمی‌ پس از ورود گیت ۷ شماره من رو برای انگشت نگاری اعلام کرد .شماره‌ها به طور رندم خوانده میشود نه به ترتیب حدود ساعت ۱۰ بود که در حالی‌ که مشغول صحبت بودم نفر بغلی به من اشاره کرد که شمارم اعلان شده و من با کمال ناباوری رفتم به باجه ۶ خانمی میانسال خیلی‌ سریع با لهجه بسیار بد فارسی از من خواست که قسم بخورم و پرسید که سربازی رفتم یا نه و بد از اینکه گفتم معاف شدم پرسید چرا؟و شغلت چیه و کی‌ برات اقدام کرده بعدش هم وقتی‌ دیدم که رسید کوچک سفید رنگ رو از زیر میز در آورد مطمئن شدم که به ADMIN PROCESS(برگه آّبی )نمیخورم و گفتش که همه چیز درسته و ویزا رو میفرستن به هتل و سایر مدارک اصلی‌ رو به من پس داد البته اصل کارت معافی رو هم دید باجه یو پی‌ س هم ۱۴ لیر ترک از من گرفت.همین و تمام خیلی‌ راحت فقط استرس نداشته باشید به خودتون تلقین کنید که موفق میشید و تا حد ممکن لبخند بزنید با آرزوی موفقیت برای همه شما.
پاسخ
سلام به همه
بالاخره ما هم به ترکستان اومدیم. قول میدم شرح کامل و منسجم سفرنامه رو بعد از برگشتن به تهران بنویسم. فعلا جسته و گریخته یه چیزایی مینوسم تا نگید این رفت و هیچ خبری نداد.
پرواز ما یکشنبه شب با یک ساعت تاخیر از تهران انجام شد.
از فرودگاه تا هتل را با آقای آیدین که از تهران باهاشون هماهنگ شده بود رفتیم. هتلی که به هیچ کس توصیه نمیکنم ؛ هتل الیت.
ما هم بالاجبار دو شب رو اونجا خوابیدیم و بعد از اون با پرداخت ضرر اون را با هتل سورملی عوض کردیم، که الحق هتل خوبیست.
دوشنبه صبح هم به اتفاق مادرم راهی مطب دکتر شدیم، هرچند وقت رو 1 ماه قبل از طریق اینترنت گرفته بودم و ساعت 8/30 اونجا بودیم ، هرکی زودتر پاسپورتشو میذاشت کارش راه میافتاد.
خلاصه همه کارهای پزشکی تا ساعت 13/30 طول کشید. و روز بعد ساعت 3 ظهر رفتم جواب هارو که 1 سی دی و 1 پاکت برای هر نفر هست رو گرفتم. (توضیح : سی دی برای آمریکاست و پاکت برای سفارت. و هیچ کدام نباید باز شوند.)
دیگه خبر خاصی نیست جز اندکی گشت و گذار.
اگه سوالی بود در خدمتم.
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم
پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، hasti_banoo ، GBUSA ، shaan ، rozollina ، leily ، Kaveh90 ، mavarfan ، Shayan1994 ، samba ، msar
خوب . بالاخره من هم از این استرس مسخره راحت شدم. یک ویزای نصفه و نیمه بهم دادن .یعنی همراه اف بی آی چک. آفیسر گفت هیچ مشکلی نداری اما چون دلمون واست تنگ میشه یه بار دیگه هم بیا (:-)

هوا آنکارا بسیار عالیه. دیروز هم بارندگی خیلی خوبی شد. من هم دیگه با خیال راحت می خوام برم بگردم. به زودی شرح مصاحبه رو می نویسم

پاسخ
امروز یو پ س ساعت ۱۲ زهر ویزا من رو آورد و من از انتظار راحت شدم و البته ۵ لیر هم انعام گرفت فقط دقت کنید که حدود ساعت 10-14 حتما در لابی حضور داشته باشید در ضمن هیچ زمان مشخصی‌ در سایت یو پ س برای تعقیب مرسوله وجود نداره مثلا برای من ساعت 19:30 در سایت ظاهر شد ولی‌ برای اکثر افراد ساعت 17
پاسخ
تشکر کنندگان: hasti_banoo ، frozen mind ، pashaneco ، Kaveh90 ، sib 24 ، Shayan1994 ، ladan ، msar
امروز محتویات بسته قرمز رنگ ups رو چک کردم وقتی‌ ups بسته رو به شما تحویل میده اون رو باز میکنه پاسپورت رو به شما میده و صفحه ویزا رو هم براتون چک میکنه سایر محتویات این بسته به این شرح هست.تمامی‌ مدارکی که قبلا به NVCفرستاده بودید که تحت عنوانADDITIONAL DOC به هم ضمیمه شده .سایر مدارک اضافی که فرستادید ولی‌ مورد درخواست نبوده مثل سؤ پیشینه و به عنوان مثل برای من BUSINESS PERMITکه برای اثبات عدم داشتن شغل دولتی فرستاده بودم و مهمتر از همه پاکت پسته بندی شده زرد رنگ که باید هنگام ورود به آمریکا تحویل بدهید که روی آن نوشته شده نباید باز شود و البته برگه IMMIGRANT VISAنیز به روی آن ضمیمه شده و علاوه بر اینها ۳برگ حاوی دستورالعمل‌هایی‌ در مورد قوانین ویزای مهاجرتی و نحوه درخواست SSN امیدوارم که همه شما به زودی ویزای خود را دریافت کنید.
پاسخ
تشکر کنندگان: rozollina ، Kaveh90 ، hasti_banoo ، ccpj ، frozen mind ، emankh101 ، dreamer60 ، ASALI ، girl ، ladan ، Alisalimi ، msar
خوب می خوام کمی خاطرات بنویسم. البته کلا آدم با حوصله ای تو این زمینه نیستم اما فکر کنم بالاخره این همه از مهاجرسرا استفاده کردم، تعهدی دارم که تجربیاتم رو در اختیار بقیه بگذارم. البته اونقدر سفرنامه ها مشابه هم هست که شاید برای شما هم تکراری باشه ولی خوب من سعی می کنم موارد غیر تکراری رو بیشتر بنویسم و از اونجا که در هر پست بیشتر از 10 عکس نمیشه گذاشت، در دو سه قسمت مطالب رو می ذارم

شروع سفر
سفر من روز یکشنبه با ایران ایر انجام شد. با یک و نیم ساعت تاخیر رسیدیم آنکارا. هتل ددمان ، بلوک A. هتل و بلیط رو از جزیره بهشت گرفتم . هتل ددمان اینترنت وایرلس مجانی داره، تر و تمیزه، کارکنان مودب و مهربونی داره و در محل خوبی هم قرار گرفته. در تقاطع خیابان Buklum و Akay. بخشی از شهر آنکارا به خوبی از بالکن اتاق پیداست.

[عکس: img1095.jpg] ...[عکس: img1089.jpg]...[عکس: img1096.jpg]

دکتر اونگان
روز دوشنبه صبح رفتم برای آزمایشهای پزشکی. مطب دکتر اونگان هم از طرف بلوار آتاتورک راه داره و هم خیابون تونلی هیلمی. در واقع آخر خیابون تونلی، یک پارک کوچکه به اسم Kugulu park که خیابون تونلی و بلوار آتاتورک رو به هم وصل می کنه. مطب طبقه 4 و آزمایشگاه طبقه 5 هست. مطب تقریبا شلوغ بود و اکثرا برای گرین کارت از طریق خانواده اومده بودن. ساعت 10 وقت داشتم اما 8 و نیم اونجا بودم. تو آزمایشگاه صف نبود و هر لیدری برای گروه خودش سعی می کرد تو ردیف پاسپورتهایی که ظاهراً نوبت رو مشخص می کنه، جا باز کنه. پرونده اولیه ای تشکیل می دن و اگر اشتباه نکنم 71 لیر ازم گرفت برای آزمایش خون و عکس قفسه سینه. کارهای این بخش که تموم شد حدود ساعت 12 بود و به من گفت یک ربع به 1 اونجا باشم برای ملاقات با دکتر.

کمی بیرون گشتم و راس ساعت برگشتم. نوبتم که شد رفتم داخل اتاق دکتر. اول نبود بعد که اومد خیلی گرم و خوش برخورد سلام و علیک کرد. به سرعت برق و باد سوال کرد که بیماری خاصی نداری؟ جراحی داشتی؟ عینکی هستی؟ و .. که جواب همه منفی بود. بهش گفتم دیروز موقع سفر یه قرص خوردم برای حالت تهوعی که گاهی تو سفر بهم دست می ده. تو نتیجه آزمایش مشکلی درست نمی کنه؟ گفت نه اصلا ولی خوب شد بهم گفتی. متاسفانه تو ایران خیلی ها چون آزاده، قرصهای آرامبخش می خورن و نمی گن، بعد اینجا دردسر میشه برامون. بعد هم گویا سر درد دلش باز شده از شلوغی و ترافیک دوشنبه ها گفت که من پرسنل کافی دارم اما آزمایشگاه نمی تونه نتایج رو به موقع حاضر کنه و همین کارها رو به تاخیر می اندازه. گفت اگه ایرانی ها روزهای دیگه هفته بیان خیلی هم برای ما و هم خودشون بهتره. گفتم احتمالا دلیلش پروازهای تهران به آنکاراست که روزهای یکشنبه انجام می گیره. گفت آره می دونم اما اگر مصاحبه شون نزدیک نیست می تونن روز دیگری عیر از دوشنبه بیان. یه عالمه دیگه حرف زد و در همین حین نفهمیدم کی معاینه کرد و چند تا ضربه رو شکم و بعد هم همینطور که مداوم حرف می زد دو تا واکسن رفت تو بازوم ! آخر سر هم نفهمیدم چی به چی شد. فقط تشکر و خداحافظی کردم و اومدم بیرون. جوابها رو هم گفتن فرداش ساعت 3 حاضره.

در مجموع از اخلاق و رفتار دکتر و کارکنانش راضی بودم

این چند تا عکس از ساختمون دکتر اونگان ، پارک کنارش و بلوار آتاتورک

[عکس: img1245.jpg]...[عکس: img1256.jpg]..[عکس: img1250.jpg]..[عکس: img1262.jpg]

[عکس: img1266.jpg]..[عکس: img1271.jpg]..[عکس: img1272.jpg]

پایان قسمت اول
قسمت دوم

مسجد کجاتپه
بعد از ظهر با یه دوست که برای گرفتن ویزای تحصیلی اومده بود رفتیم همون اطراف هتل و مسجد کجاتپه (kocatepe camii) و فروشگاه begendik . فروشگاه نسبت به 5 سال پیش که اومده بودم، تغییر چندانی نکرده بود . برای دوستانی که هنوز نیومدن، بگم که کمی شبیه هایپر استار تهرانه. فروشگاهی در یک طبقه اصلی، یک زیرزمین و یک نیم طبقه بالای هم کف که که طبقه بالا، لباس و کفشه ( به مفت هم نمی ارزه ! ). همکف لوازم خانگی، صوتی و تصویری، آرایشی بهداشتی، چمدان و کیف، رستوران، لوازم التحریر و .. ، و طبقه زیر هم سوپرمارکت است. در مجموع به یک بار دیدن می ارزه. اینم نمای مسجد :

[عکس: img1103.jpg]...[عکس: img1100.jpg]

بعد هم که برای شام رفتیم مک دونالد در خیابون تونلی هیلمی. باز هم جهت اطلاع دوستان، مثلا قیمت بیگ مگی که سفارش دادیم حدود 9.5 لیر برای هر نفر بود. فروشگاههای آنکارا اعم از برندهای معروف و .. همه این روزها شدیداً حراج دارن. البته در بعضی موارد واقعا قیمتها خوبه و بعضی موارد هم ارزش خرید نداره چون در تهران ارزونتر فروخته میشه .

--
فردا صبحش رفتیم مقبره و موزه اتاتورک که ترسیمش با کلمات شاید امکان پذیر نباشه. توصیه می کنم حتما ببینید مخصوصا برای کسانی که به آثار تاریخی علاقه مند هستند. شانس ما این بود که اون روز مراسمی بود از طرف دانشگاههای انکارا. اونطور که سوال کردیم هر ساله پیش از شروع سال تحصیلی جدید، دانشجوها و اساتید دانشگاههای آنکارا برای عرض احترام به آتاتورک ، به مقبره آتاتورک میان و طی مراسمی ادای احترام می کنن. صدها دانشجو و دهها استاد ( اساتید با لباسهای سمبلیک دانشگاهی ) بودن . جمعیتی بسیار بسیار زیاد. در یک سمت باغ اتاتورک که در اصطلاح محلی آنیت کبیر می گن، موزه و در سمت دیگه مقبره قرار داره.

پایان مراسم هم با رژه گارد ویژه برگذار شد که اگر با خصوصیات گارد پادشاهی انگلیس آشنا باشید که نباید صحبت کنند و تکون بخورن و حتی پلک بزنن، این گارد آتاتورک هم به همین صورت هستن. متاسفانه چون از مراسم فقط فیلم گرفتم و بقیه عکسهای هم با حضور اینجانب و دوست محرتمه هست، نمی تونم بذارم اما دو سه تا به از هیچ !

[عکس: img1114.jpg]..[عکس: img1117.jpg]..[عکس: img1126.jpg]

بعد از ظهر رفتیم سراغ برج آتاکوله که از جمله ساخت و سازهای مدرن انکاراست با طبیعتی بسیار زیبا در اطرافش. داخل برج البته تا طبقات بالا نمیشه رفت ولی در حد سه چهار طبقه که فروشگاه ، رستوران و سینماست قابل بازدیده.

[/url]...[عکس: img1168.jpg]..[عکس: img1167.jpg]..[عکس: img1173.jpg]

[عکس: img1184.jpg]...[عکس: img1181.jpg]

اگر عکسها رو نمی بینید ، لطفا بگین تا دوباره آپلود کنم







پاسخ
تشکر کنندگان: ccpj ، mavarfan ، pashaneco ، OMID_R ، shaan ، kianoush ، sasan_rock ، User ، R.F ، hanim ، shahram es ، frozen mind ، satusa ، Kaveh90 ، GBUSA ، هموطن ، maymary1220 ، seravin ، ساشا ، hamed_gh ، Ali Sepehr ، Rasool ، behnia ، dreamer60 ، sohi ، mom ، girl ، Alisalimi ، msar
(2010-09-25 ساعت 13:15)ccpj نوشته:  به این میگن یک خاطره خوب و بیاد ماندنی

(2010-09-25 ساعت 14:22)pashaneco نوشته:  هستی بانو از بس که خئب نوشتی من نمیدونم واسه خاطرات خودم چی بنویسم.
اصلا بنویسم یا نه؟

قسمت سوم

از دوستان عزیزم ممنون. لطف دارید. من فقط با عکس خواستم کمی فضا بیشتر ملموس بشه و در ضمن از نوشتن توضیحات هم به نوعی فرار کنم Wink متاسفانه مجبور شدم پستهاتون رو حذف کنم چون می خواهیم سفرنامه ها یکدست باشه . به هر حال هر کدوم از شما دید متفاوتی از سفرتون دارید که حتما برای همه خوندنی است.
---

خوب با اجازه من الان رفته بودم نهار. جای همگی خالی. پایین فروشگاه begendik یک سلف سرویسه که غذاهای ترکی و انواع سالاد داره. اِی ! بد نیست. گویا این بندگان خدا به کلی از غذاهاشون میگن کوفته ! مثلا کتلت داشت می گفت کوفته ، پیراشکی داشت می گفت کوفته ! یه جور کرپ هم داشت با سبزیجات و یه عالمه غذاهای دیگه که جا نداشتم همه رو تست کنم (:-) باشه سری بعد که برای گرفتن ویزا اومدم آنکارا !

خوب به اونجا رسیدم که روز سه شنبه با دوستم رفتیم برج اتاکوله و بعد هم پیاده تا هتل برگشتیم. البته مسیر طولانی بود ولی هوای بسیار عالی و خیابونهای خلوت و تمیز باعث شد با کمال میل پیاده روی کنیم.

-
بلوار اتاتورک و بوار قاضی مصطفی کمال
صبح روز چهارشنبه سراغ بوتیکهای مارک دار ! یعنی همون برندهای معروف پوشاک رفتیم که تقریبا میشه گفت مرکز اصلیشون ، بلوار اتاتورک، حد فاصل خیابون آکای و بلوار مشروطیت، است. من که خرید نکردم چون حوصله بارکشی به امریکا رو ندارم

به طور کلی بلوار آتاتورک بلوار خیلی پهن و بزرگیه که وسطش یک زیرگذر برای ماشینها هم داره. تقریبا سه بانده است که 6 ردیف ماشین توش جا میشه. از سمت پارک کنار مطب دکتر اونگان که وارد بلوار میشیم ، در واقع اول بلواره. انتهای بلوار هم کمی بعد از میدان کیزیلای هست که خیلی در انکارا معروفه. یک سمت بلوار تماماً سفارتخونه است که من فقط سفارت آلمان و آمریکا رو تشخیص دادم. همه هم با کلی باغ و دار و درخت و ساختمونهای بسیار زیبا که وسط باغهاست. سمت راست بلوار هم تا اول خیابون آکای ( محل هتل ازیلهان و ددمان )، چند تا سفارت خونه داره مثل سفارت اتریش. چند ساختمون اداری ترک مثل اتاق صنایع ترکیه هست و چند بانک معروف ترکیه که ساختمونهای بسیار بزرگی دارن. هتل ریکسوس زیبا هم در همین قسمت قرار داره. میشه گفت تقریبا روبروی سفارت آمریکا اما این طرف بلوار اتاتورک.

علاوه بر بلوار اتاتورک، بلوار دیگری هم به اسم قاضی مصطفی کمال وجود داره که بلوار اتاتورک رو قطع می کنه و محل تلاقی این دو میشه میدان کیزیلای. اونجا هم مسجد معروفی هست که فرصت نشد برم. مغازه های خوبی هم در این بلوار دیده میشه. قاضی مصطفی کمال ، اسم اصلی مرحوم اتاتورکه.

[عکس: img1268.jpg]..[عکس: img1278.jpg]..[عکس: img1285.jpg]

عکس وسط ( بالا ) نمای سفارت آلمان است.

[عکس: img1287.jpg]...[عکس: img1290.jpg]...[عکس: img1288.jpg]

عکس سمت راست محل تلاقی خیابان آکای و بلوار اتاتورکه که یک نبش اون مجلس ترکیه است. عکس وسط مرکز آموزش زبان فارسی است که رایزن فرهنگی ایران اونو برگزار می کنه و بین خیابون آکای و مشروطیت، در بلوار اتاتورک قرار داره. عکس سمت چپ هم که مجسمه ای از اتاتورک در بلوار خودشه !

مصاحبه

صبح پنجشنبه یک ساعت زودتر از زنگ رسپشن هتل ، اتومات بیدار شدم و بعد از انجام مقدمات لازم ! رفتم سمت سفارت. حدود 7 و نیم بود که رسیدم و دو سه نفر زودتر از من اومده بودند. بعد از یک ربع مامور سفارت اومد و با لهجه ترکی گفت immigration و بعد هم اشاره کرد که صفمون رو از ویزاهای توریستی که ترکها بودن، جدا کنیم. ساعت 8 بود که در سفارت باز شد و یکی یکی اول وارد حیاط خیلی کوچک جلوی سفارت شدیم. اونجا فقط پاسپورتمو نگاه کرد و کاری به نامه دعوت به مصاحبه نداشت. بعد از دفتری که روی میز داشت اسممو پیدا کرد و علامت زد. تو مراحل کار تا برسید به داخل اتاق انتظار ، سه در "تق تق" پیش رو دارید ! اولین در که تق تق کرد وارد اتاق بازرسی می شین [ اونقدر همه از این تق تق تعریف کردن که مشتاق بودم صداشو بشنوم (:-) ] .

تو اتاق بازرسی خودم و کیف مدارکم رو بازرسی کردن. البته منو از اشعه ایکس رد نکرد ! کیف و وسایلی به جز کیف پول و مدارک همراهم نبرده بودم. دوربین و موبایل و .. نبرید که به دردسرش نمی ارزه.

از قسمت بازرسی که اتاقی مجزا بود خارج شدم و تو یه حیاط دیگه قرار گرفتم. چند تا نوار قرمز بود که تو اون حیاط راهرو مانند، مسیر حرکت توریستی ها و اقامتی ها رو جدا می کرد. از سمت راست ترین مسیر رفتم به سمت در ورودی ساختمون سفارت. البته منظور بخش کنسولی سفارته. بار هم منتظر موندیم تا کیس به کیس در تق تق دیگری برامون باز بشه.؛
وارد ساختمون که شدم خانم جوونی که موهای فردار مشکی داشت و بلوز قرمزی پوشیده بود و احتمالا ایرانی بود با خوشرویی سلام کرد و مدارکم رو ازم خواست. اول پاسپورت، شناسنامه و ترجمه و کپی اش، بعد کارت ملی و کپی و ترجمه، دو قطعه عکس، فرمهای مالیاتی 2009، جواب آزمایشات پزشکی. سوال کردم نامه دعوت به مصاحبه رو لازم ندارید. گفت نه.

بعد از این مرحله یک شماره بهم داد که باید تو سالن اصلی انتظار می رفتم و منتظر اعلان شماره می شدم. یک برگه هم داد که نحوه انجام انگشت نگاری رو آموزش می داد سوال کرد فارسی می خوای مصاحبه رو یا انگلیسی. دو تا در به سمت سالن انتظار تو اون اتاق هست که همه اول از در سمت راست سعی می کردن داخل شن. که البته دستگیره هم نداشت و کلی آویزونش می شدن تا باز بشه (:-) بعد یک آدم بسیار خونسرد که تو یه اتاق شیشه ای بود اشاره می کرد اون یکی در ! یعنی در سمت چپ. باز "تق تق" می کرد و باز میشد.

اما سالن انتظار . یک سالن تقریبا 6 در 5 متر که بیشتر شبیه نمازخونه مسجده تا سالن انتظار سفارت آمریکا ! کف سالن موکت صورتی پررنگ هست و اطرافش سنگهای زرشکی با رگه های سفید. از در که وارد میشیم سمت راست روی دیوار ، ساعت و تلویزیون و تابلوی اعلان شماره ها و قفسه های حاوی فرمهای سفارت و یک تاقچه چوبی است که سراسر دیوار کشیده شده. سمت چپ ، 7 تا باجه برای مصاحبه است که با شیشه از مخاطبین جدا میشه. وسیله ارتباط آفیسر و متقاضی ، میکروفن و بلندگو است. مقابل هر باجه هم یک دستگاه برای گرفتن الکترونیکی اثر انگشت قرار داره. بین این دو دیوار سمت چپ و راست، چند ردیف صندلی است که پشت هم و پشت به آفیسر ها گذاشتند. اونطور که روی دیوار دیدم ظرفیت سالن 87 نفر بود ؛ در ضمن سالن آب سرد کن و لیوان هم داره.

دیروز شماره همه اقامتی ها با چهارصد شروع میشد. اما به ترتیب اصلا صدا نمی کردن. تا حدود ساعت 9 منتظر شدم. با هر بار که شماره جدیدی اعلام میشد، صدای آیفون مانندی می گفت: "دینگ دینگ". روال این بود که تعداد زیادی شهروند ترک و یکی دو تا ایرانی راه می انداختند. شماره من که اعلام شد برای انگشت نگاری رفتم. یه خانم آمریکایی بسیار مهربون با موهای فرفری گود مرنینگ گفت و توضیح داد که می خوایم انگشت نگاری کنیم. اول 4 انگشت دست چپ، بعد راست و بعد دو شصت. بعد هم تشکر کرد و گفت منتظر باشید تا دوباره شماره اعلام بشه. سالن کاملا پر بود. دوباره نشستم و منتظر. حدود 45 دقیقه بعد شماره ام مجدد اعلام شد . آفیسر یه خانم خوشرو با موهای جمع کرده و کت خاکستری روشن بود. فارسی خوب حرف می زد. بهم گفت اول دست راستت رو ببر بالا و قسم بخور. گفت بگو قسم می خورم که تمام آنچه در این فرم و مصاحبه می گم درسته و ... دقیقا یادم نیست چی بود. چون احساس کردم سوگند ریاست جمهوریه ! :-)؛

بعد ازم پرسید کی برات اپلای کرده. الان کجاست؟ اونجا تو آمریکا درآمد داره؟ . گفت اسم اسپانسرت چیه؟ بعد یه نگاهی به فرمهای مالیاتی انداخت ، گفت بسیار خوب؛ بگو شغلت چیه و کجا کار می کنی. توضیح دادم. گفت شرکتتون چکار می کنه؟ قبلا کجا بودی؟ جواب دادم . بعد گفت خوب این پایین فرم جایی که با ماژیک سبز مشخص شده امضا کن. امضا کردم. یه برگه نصفه داد و گفت اینجا رو امضا کن که تا وقتی گرین کارت نگرفتی ازدواج نمی کنی. امضا کردم. [ می خواستم بگم حاضرم برای بعدش هم امضا بدم :-) ]؛

گفت خوب پرونده شما کامله اما یه سری مراحل اداری داره. فرمی 9 سوالی بهم داد با برگه آبی معروف. گفت سوالهای این فرم رو جواب بده و با این ایمیل برامون بفرست. بعد حدود دو ماه دیگه سایت سفارت رو که آدرسش اینجا نوشته چک کن هر جمعه. هر وقت شماره کیست اعلام شد بیا آنکارا از دوشنبه تا 5 شنبه تو این ساعتها که نوشته شده. بعد باز هم تاکید کرد که پرونده ات کامله. بعد هم تشکر کردم و خداحافظی و این بار از همون در بی دستگیره که ابتدای ورود آویزونش شده بودم و حالا از این طرف دستگیره داشت اومدم بیرون ! و باز از همون مسیر اومدن برگشتم بیرون سفارت. مامور قسمت بازرسی بدنی داشت دو لپی چیزی می خورد. گفتم گود بای. طفلی به زحمت گفت بای !؛

وقتی اومدم بیرون هنوز افرادی برای ویزای اقامتی و توریستی بودن اما خیلی کمتر از صبح. بعداً از یکی از اونا شنیدم که گویا یه آقای جوونی اونجا فیلم برداری کرده و ماموران هم حسابی از خجالتش دراومدن. ماجرا رو خودم ندیدم و نمی دونم چطور بوده.

برگشتم هتل و فرمها رو مطالعه کردم و بعد از تکمیل فرستادم. البته هنوز جوابی برام نیامده . احتمالا دوشنبه که سفارت باز بشه خبرش می رسه.

-- راستی شب قبل از مصاحبه رعد و برق و بارون بسیار خوبی اومد. طوری که خیابون هتل ددمان ، مثل خیابونهای تهران خودمون دچار آب گرفتگی شده بود. ولی همین بارون باعث شد صبح مصاحبه هوا بسیار خنک و مطبوع بشه.

[عکس: img1211.jpg]...[عکس: img1227.jpg]...[عکس: img1218.jpg]

---

اما نکاتی در مورد اینجا :

- ترکهای ترکیه دو کار رو خیلی خوب بلدن و البته نمی دونم کاری جز این هم دارند یا نه ؟! 1- خوردن 2- سیگار کشیدن . تمام خیابونها در صورت امکان مملو از کافه و رستورانه و افرادی که خیلی با دل خوش و خرم نشستن و می خورن و می نوشن و سیگار می کشن. روبروی هتل ددمان یه بیمارستانه که پزشکها و پرستارها برای استراحت میان رو پشت بامش و چای و قهوه می خورن و باز هم همه سیگار می کشن. حتی بچه دبیرستانی ها هم یه سیگار دستشونه.

حالا نکته جالب اینجاست که تمام کانالهای تلوزیونی که فیلمهای ترکی داره یا حتی فیلمهای آمریکایی رو به ترکی دوبله کردن، اگر هنرپیشه ای سیگار می کشه مدل تلویزیون ما که بعضی صحنه های رو حذف می کنند، اینا هم روی قسمت سیگار رو محو می کنن یا گُل می کشن ! با این وجود اکثر مردمشون سیگاری هستن.

- اگر اهل خوردن فست فود هستید من مک دونالد و برگر کینگ در خیابون تونالی ، و پیتزا فروشی زیر برج اتاکوله رو پیشنهاد می کنم. مخصوصا پیتزا فروشی رو که خیلی خاص و خوبه. باید خودتون تجربه کنید.

- مردم آنکارا تا دلتون بخواد حوصله دارن. اگر ازشون آدرس بپرسید تا وقتی کاملا راهنمایی نکردن دست بردار نیستن. اگر انگلیسی ندونن که اکثرا نمی دونن بالاخره یا یکی رو پیدا می کنن که در حدyes و no بدونه یا با ایما و اشاره کارتونو راه می اندازن. حتی یه خانم ترک ، کلی برای ما با تاکسی چونه زد که ازمون کم بگیره.

- لیر و دلار رو به مقداری که لازم دارید از ایران همراه ببرید. هتل ددمان safe box داره و به اندازه دو کیف زنانه متوسط، دوربین و یک لپ تاپ کاملا جا داخلش هست. از نظر سیستم تهویه و گرمایش و سرمایش هم بدون مشکله. اینترنت وایرلس تو اتاق من خوب جواب نمیده. مجبورم لپ تاپ به دست دور اتاق بچرخم تا یه جا آنتن بده اما تو لابی سرعتش خوبه.

- در مورد سفارت باید بگم اصلا نوع لباس پوشیدنتون مطرح نیست. من با یک بلوز و شلوار رفته بودم . بعضی با کت و دامن و بعضی با تی شرت و جین. مهم اینه که صبور باشید ، خیلی مختصر جواب آفیسر رو بدین ، تو محیط اتاق انتظار حتی الامکان از گفتگوهای بین هم وطنان دوری کنید ! ، مدارکتون کامل باشه. در عکستون حتما گوشها مشخص باشه. یکی از خانمهای ایرانی رو از همونجا برگردوندند که مجددا عکس بگیره. رفتارشون بسیار محترمانه و با مهربونی است. بعد از مصاحبه هم سعی کنید در کنفرانسهای خبری جلوی سفارت که هم وطنان غیور تشکیل می دن شرکت نکنید ! در ضمن برای آرامش خودتون اصلا به نظرات کارشناسانه و شایعاتی که می شنوید دقت نکنید. من برای جلوگیری از خورد شدن اعصاب خیلی کم به لابی می رم و اکثرا یا بیرون هستم یا تو اتاق. چند لحظه انتظار بیرون سفارت قبل از مصاحبه و شنیدن نظرات کارشناسانه بعضی ها کافی بود تا استرس الکی بهم وارد بشه . تقریبا به تمام متقاضیان گرین کارت خانوادگی ویزا می دن . مگر مشکل خیلی خاصی داشته باشید. اگر مدارکتون کامل باشه و روال کار رو دست پیش برین فوقش مثل من کلیرنس می خورین .


برای همه شما آرزوی موفقیت دارم










پاسخ
امتداد خیابان هتل ددمان خیابان kizirlimakهست که وسط اون یک کلوب هست به نام arena312 که شبهای ۴شنبه رقص salsaداره البته فقط برای دیدن خوبه چون اگر تنها هستین کسی‌ اونجا پیدا نمی‌کنین که باهاش برقصین در ضمن بعد از ظهر‌ها هم خیابانtunali hilmi جای خوبی‌ هست برای قدم زدن و یا رفتن به بار و یا رستوران غذا‌های اینجا همونطوری که گفتم افتضاح هست چون فوق‌العاده چرب و مضر برای سلامتی‌ هست حتیmcdonnald&burgerkıng اینجا کیفیتش پایینتر از جاهای دیگه هست چون طبق ذائقه دنبه پسند تورک‌های اینجا هست در کلّ ۲و یا ۳تا starbucksهم بیشتر نیست که یکیش توی خیابانtunalıhılmı هست ولی‌ کیفیت اونها هم بده و پشت خیابان مسجد کجا تپه یک به اصطلاح باغچه هست که بعضی‌ از رستوران‌های اون موزیک زنده دارند و برای نوشیدنی‌ و چای خوردن بد نیست ولی‌ کلا این شهر بیشتر از ۳روز قابل تحمل نیست.
پاسخ
تشکر کنندگان: hasti_banoo ، pashaneco ، frozen mind ، msar
امروز آخرین روز اقامت من در آنکارا هست بنابر این خواستم یک جمع بندی از این سفر که برای من موفقیت آمیز هم بوده بکنم.اول از همه اینکه اگر مثل من تنها هستین سعی کنید یک همسفر با خودتون بیارید چون این شهر بسیار خسته کننده است البته هفته اول من با یکی‌ از دوستام بودم ولی ۳روز آخر و تنها خیلی‌ سخت گذشت چون اینجا هیچ تفریحی بجز نشستن و خوردن و نوشیدن وجود نداره.دوم اینکه سعی کنید بخصوص در روز‌های آخر با برنامه ریزی پول خرج کنید تا لیر کم نیارید و مجبور نشید دلار change کنید چون پول بی‌ ارزش این کشور بعدا به هیچ دردتون نمیخوره و مسلماً دیگه به اینجا هم بر نمیگردید!!.سوماً در مورد مصاحبه حتما در روز مصاحبه سوابق کامل کاری خود را به همراه داشته باشید نه تنها ۱۰سال گذشته, اینکه صرفاً بگید selfe employedهستید و یا مثلا ۱۰سال از فارغ التحصیلی‌ شما گذشته باشه و شما فقط برای ۵سال سابقه کار نشون بدید و این میان ۵سال خالی‌ باشه منجر به گرفتن برگه آبی خواهد شد ضمنا به هیچ عنوان در هنگام مصاحبه استرس نداشته باشید چون کنسول تا حد زیادی از چهره شناسی‌ استفاده میکنه و خیلی‌ راحت تر به چهره‌ای با اطمینان به نفس ویزا میده تا چهره‌ای با استرس در ضمن تاکید می‌کنم خصوصاً برای آقایان که حتما لباس رسمی‌ بر تن داشته باشید در اینجا حتی خود ترک‌ها هم با کت و شلوار میان برای مصاحبه و رسمی‌ بودن هم تا حدودی به چهره شناسی‌ کنسول کمک میکنه بیشتر افرادی که رسمی‌ بودن ویزا گرفتن و بیشتر افرادی که ویزا نگرفتن از افراد نا‌ منظم بودن و حتما اصلاح صورت نیز فراموش نشود با آرزوی موفقیت برای همه شما.
پاسخ
تشکر کنندگان: Kaveh90 ، Toranj ، frozen mind ، pashaneco ، Ali Sepehr ، r.bazargan ، msar




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان