کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
رفتن به آرایشگاه در امریکا
چند روزی میشود که یک مقداری سرم شلوغ است. چند تا از بچه های بخش طراحی سیستم همش توی اطاق من هستند و از بیخ گوش من جنب نمیخورند. ولی خوشبختانه همه چی خوب پیش رفت و سیستمهای جدید را مستقر کردیم. الان هم داشتم از آشپزخانه برمیگشتم و توی راهرو برای خودم بشکن میزدم و میخوندم بربری آی بربری. یکهو دیدم یک دختره که اسمش باربارا است جلوم سبز شده و داره بهم میخنده. بیچاره فکر کردم من دارم درمورد اون آهنگ میخونم! یک دختر کک مکی اسکاتلندی با موهای وزوزی قرمز.

اتفاق دیگری که توی این چند روز برایم افتاد این است که تفنگ اسباب بازیم خراب شد. دختر همخونه ام بردش که با دوستانش بازی کنه و بعد دیدم که شب اومده و هی من و من میکنه و یه چیزی میخواهد بگوید و رویش نمیشود. تا اینکه دیدم تفنگ نازنینم توی دستشه و قنداقش هم ازش آویزونه! هر چی بهش گفتم مهم نیست هی خودش را سرزنش میکرد. حالا دارم دنبال یک تفنگ اسباب بازی بهتر میگردم. درواقع چیزی که من میخواهم بخرم یک نوع تفنگ ساچمه ایه که تیرش پلاستیکیه ولی برای نشونه گیری خیلی خوبه. اینجا بهش میگن بی بی گان!

راستش از شما چه پنهان, دیگر کفگیر اطلاعاتم هم به کف دیگ خورده است و نمیدانم چه چیزی بنویسم که نه تکراری باشد و نه چرت و پرت. حجت یک اطلاعاتی در مورد سلمونی از من خواست که سعی میکنم برایتان بنویسم.

از آنجایی که من حداقل سالی دوبار به سلمانی میروم فکر کنم تا حالا در مجموع شش بار به سلمانی رفته باشم. دفعه اول که اوکلند بودم و یکی از آشناهای ایرانی که آرایشگاه داشت به زور هر چه تمام تر من رو برد به سلمانی خودش و بعد از سر و کله زدن با موهام, 50 دلار هم از من گرفت. بیچاره از اینکه یک آدم هالو و ببو و تازه به امریکا اومده پیدا کرده بود نمیدونست از خوشحالی چکار کنه. هر چی هم بهش گفتم که بالای موهام رو کوتاه کنه, نکرد و بعد از سلمونی کله ایم مثل هویج شده بود. مخصوصا زیاد کوتاه نمیکنند که زود به زود مجبور بشوید بروید آنجا.

دفعه دوم ریچموند بودم و یک سلمانی نزدیک خانه مان بود که یک خانواده مکزیکی آنجا را اداره میکردند. من قبل از اینکه بروم آنجا داشتم پیش خودم تمرین میکردم که وقتی رفتم سلمانی چطوری بگویم که چه مدلی بزند ولی خوشبختانه تمام کسانی که آنجا کار میکردند حتی یک کلمه هم انگلیسی بلد نبودند. من هم بصورت پانتومیم برای خانم آرایشگر توضیح دادم که چه مدل مویی میخواهم. مغازه های مکزیکی مثل خانه قمر خانم میماند و از بچه دو ساله گرفته تا پیرزن هشتاد ساله همینطور توی دست و پای همدیگر وول میخورند. خلاصه توی یک ساعتی که آنجا بودم آنقدر صدای داد بیداد و عرعر بچه و جر بحث زن و شوهری شنیدم که وقتی 15 دلار دادم و آمدم بیرون گفتم آخیش!

دفعه سوم ساسالیتو بودم که شهری است بسیار گران قیمت در شمال سنفرانسیسکو. این شهر دقیقا بعد از گلدن گیت است و روی یک تپه جنگلی و رویایی واقع شده است. در خیابان اصلی, یک مغازه ای بود که خیلی با کلاس بود و چندین تا دختر خانم آنجا کار میکردند. البته کار اصلی آنها در کنار کوتاه کردن مو, مدل دادن به مو و انجام آرایشهای زنانه بود مثل لاک زدن ناخن های دست و پای خانمها و چه میدونم بند انداختن و این چیزها. وقتی وارد مغازه میشوید, چهار پنج تا مبل راحتی سمت چپ و چهار پنج تا هم سمت راست بود و روی هر کدام یک خانمی دراز کشیده بود و یکی داشت به اموراتش میپرداخت.

من چون هیچ سلمونی دیگری اون دور و بر ندیده بودم دل را به دریا زدم و رفتم تو. اول از جلوی مبلهای راحتی سان دیدم و رفتم به ته سالن و گفتم که میخواهم موهایم را کوتاه کنم. یک دختر خانمی که موهایش را بنفش کرده بود و دور چشمانش هم بنفش بود و لپهایش را هم تتو کرده بود بهم گفت که بنشین اونجا. آقا من نشستم و داشتم پیش خودم فکر میکردم که با این اوضاع جوی حداقل باید یک صد دلاری پیاده بشم.

آن دختر خانم اول خودش را معرفی کرد و گفت اسمش مونیکا است. بعد یک چند باری موهای من را زیر و رو کرد و از من پرسید چه مدلی میخواهی برایت کوتاه کنم. گفتم تا جایی که میشه کوتاه کن چون میخواهم موهایم آنقدر کوتاه شود که سیخ بایستد. بعد رفت یک آلبوم آورد و داد به من. من ناخودآگاه شروع گردم به ورق زدن قسمت زنانه. مونیکا در حالی که میخندید یک نگاهی به من کرد و گفت اینها بدردت نمیخوره و بعد خودش قسمت مردانه را آورد. من هم از بین عکسها اون کسی را که موهایش از همه کوتاهتر بود انتخاب کردم و گفتم اینو میخوام.

خلاصه یک نیم ساعتی با موهای من ور رفت و آن را کوتاه کرد و شست و گلاب زد و روغن کرچک مالید و یک کم با ابروهام بازی کرد و بالاخره کارش تمام شد. من چون گیتار کلاسیک کار میکنم همیشه ناخنهای دست راستم بلنده. نمیدونم از کجا ناخنهای من رو دیده بود و گفت میخواهی برایت ناخنهایت را مانیکور کنم؟
گفتم نه مونیکا خانم من خودم هر روز سوهان میکشم که وقتی به سیم گیتار گیر میکنه صدای دلخراش ازش بیرون نیاد. خلاصه کارش تمام شد و من گفتم الآن صد دلار روی شاخشه ولی گفت که 40 دلار میشه و من با خوشحالی پولش را پرداخت کردم و آمدم بیرون.

دفعه چهارم از ساسالیتو به اینجایی که هستم نقل مکان کرده بودم و وقتی دیگه موهایم نمیگذاشت جایی را ببینم, تصمیم گرفتم برم سلمونی. یک سلمانی نزدیک خانه پیدا کردم که یک زن و شوهر ویتنامی در آنجا کار میکنند. البته انگلیسی شان خوب نیست ولی خانمه تمام زندگینامه من را از من پرسید و نگذاشت کوچکترین نکته مبهمی بماند. بعد هم گیر داد که چرا دوست دختر نمیگیری. من هم چون تازه از یک رابطه چند ماهه با دوست دختر فرانسویم خلاص شده بودم, برایش ماجراهایم را تعریف کردم و او هم قول داد که برایم دوست دختر پیدا کند. قیمت سلمانی هم شد 18 دلار که من بیست دلار بهش دادم و آمدم بیرون.

دفعه پنجم رفته بودم مغازه همخانه ام و بیرون مغازه روی صندلی نشسته بودم که دوستش از راه رسید و من را بزور برد توی مغازه اش و موهایم را کوتاه کرد و از من 30 دلار گرفت. از کارش هم اصلا راضی نبودم و دیگه اونجا نمیرم. مغازه همخانه من درواقع یک مغازه زنانه فروشی و مایو فروشی و بیکینی فروشی است البته لباسهای مخصوص هالوین و اینجور چیزها را هم میفروشد که هم زنانه است و هم مردانه. یک اطاقک هم پشت مغازه اش دارد که مخصوص فروش جیزهای بی تربیتی برای بزرگسالان است و بقول خودش فروش آنها از فروش کل مغازه اش بیشتر است. معمولا تینیجرهای جوان می آیند و التماس میکنند که بروند آنجا ولی از نظر قانونی اجازه ندارند و کسی هم آنها را به آن اطاق راه نمیدهد.

دفعه ششم هم که همین چند روز پیش بود دوباره رفتم پیش همون ویتنامیها و دوباره زندگینامه ام را برایشان تعریف گردم. ناقلا بعد از یکسال تک تک کلمات من یادش بود!

این تمام خاطرات و تجربیات من از سلمونی بود امیدوارم بدردتان بخورد.
پاسخ
آرش یعنی میخوای بگی تو این چند سال فقط 6 بار رفتی سلمونی؟ مطمئنی موهات طبیعی رشد میکنن؟ آخه من تو این سه ماهه سه بار رفتم Hair cutters. هر بار هم میشد 18 دلار که من بیست تا دادم
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، Monica ، drkamrani1 ، eblam ، AvRiMcM ، emankh101 ، Omidooo ، shahin 93 ، sorena ، philter ، taherifar ، pouya007 ، SomeOneX
سلام آرش جان، بابا ما کلی افه اومدیم که حالاحالاها دستت بنده و نمیایید و حتی یک مبحث جدید هم اضافه کردیم؛ که زد اومدی.
خیط شدن ما رو بیخیال، خوشحالم که توی اینهمه مشغولیات؛ باز با نوشته های زیبایت ،ما رو مهمون کردی.

امــّّا این دوستان حق دارند که از سلمونی بپرسند؛ چراکه این هم یکی از معضلات است؛ مخصوصا ً برای خانمها. البته خوشبختانه اونها، هزاران راه دارند و به سرعت تمام، از قافله ی تمدن و مد، عقب نمیمونند ،مخصوصا ً که برای رنگ کردن موهاشون، همه ی وسایل لازمه را در یک بسته ی آماده(پکیج) همراه با دستور العمل کاربردی آن میتوانند گیر بیارند و بیچاره ما مردهاییم که باید چاره ی خود را بجوییم.

بشنوید از تجربه ی من و ما، که وجود زن برادرم،کلی این مشکل خانواده گی ما را حل کرده بود؛ امــّّا مواقعی میشد که چندین ماه همدیگر را نمیدیدیم و من هم شدیدا ً از موهای بلندم در عذاب و همان حساسیت، معلّم بودنم همراهم که نباید ژولیده باشم. بهمین علّت شروع کردم به جستجوی مغازه های سلمونی در اطرافمان.

وجود 5 ،مغازه ،برای یک شهر کوچک، برایم جای تعجب داشت. نگو که این شهر با اینکه پراز پیرمرد و پیرزن است، از نظر کاسبی آرایشگری رونق روز افزونی داشت، چراکه این پیرزنهای بازنشسته، کاری جز این ندارند که هر دو روز یکبار،اقدام به کوتاه و یا رنگ کردن، همین چهارتا شوید موی کم پشت خود کنند ، مخصوصا ً اگر بخواهند، با دیگر دوستانشان، یک نشست و یا شام و ناهار، در یک رستوران داشته باشند.

روز اولّی که دل به دریا زدم و وارد مغازه شدم؛ همه ی کارمندان آنجا را از کشورهایی مثل فیلیپین دیدم و نگو که یکی از کارهای رایج بین آنان همین شغل شریف دوساعتی به ناخن و انگشتان مردم ور رفتن و اخاذی پول بی زبان، است و من بمحض نگاه چپ چپ دیگر زنان حاضر در نوبت ، متوجه شدم که انگار دارند به چشم یکی از این اوا خواهری ها ،مرا میبینند و خدا پدر موبایل را بیامرزد که به بهانه ی جوابگویی ، از در سالن آرایشی زدم بیرون و فرار را برقرار.

تقریبا ً دو سه روزی را باز با غصه ی بلندی مو، سرکردم و پس از مشاوره با دوست محلی مان(دیوید) و البته بعد از اینکه کلی دستم انداختند و خندیدند و هی میگفتند: اح.مد.ی نژ.اد راست گفته که توی ایران « گی » ندارند، چون فقط من یکی بودم و حالاهم که توی خارج زندگی میکنم و ... بالاخره آدرس یکی از همین سلمونی های کلاس پایین را گرفتم و وارد آن شدم.

از آنجا که چندین نفر اقدام به کوتاه کردن سر میکنند و معمولا ً شما با یکی از آنها راحت ترید، و بقول ایرانیها« دستشون بهتون میافته»، باید با تلفن وقت میگرفتم و چون من اولین بارم بود، برای یکبار خاطرخواه فراوان داشتم ؛ آن هم از نوع جنس لطیف.

بالاخره با هزار زحمت، کلمه ی همون« استایل» را به معنی، کوتاه کردن با حفظ حالت و فرم قبلی،را به «ایشان» تفهیم کردم و منتظر که در عرض، بیست دقیقه، سروته آن را هم بیاورد. ولی برعکس ایشان، نه تنها از ماشین برقی برای کوتاه کردن سریع استفاده نکرد؛ بلکه از بس به سروکله ام آب پاشید و هی با دست و شانه، موهایم را اینور و اونور کرد، به جرات میگم که گرمی دستهاش رو روی پوست سرم حس میکردم و اصلا ً هم حالی به حالی نشدم !!! Cool

نکته ی دیگه اینکه یقه ی بیش از حد باز « ایشان» بود که از بس این صندلی الکتریکی را بالا و پایین برد و کله ی مبارک مرا به چپ و راست خم کرد، کم بود محتویات آن به سروصورتم بخورد و مرا به یاد این جمله ی مادر مرحومم میانداخت که معتقد بود بعضی از این مانتوپوشان، به شکلی راه میروند که کم مونده مثلی سیخ، فرو کنند توی چشم مردها !!!

بهرحال؛ صلاح دیدم تا کار به جاهای باریکتر نکشیده، از خیر شستشوی پس از اصلاح و همچنین ماساژ سر و گردن و متعلقات بگذرم و با پرداخت دوازده دلار راهی حمام منزل بشوم و البته از همه مهمتر اینکه؛ هرچی باشه بهتر از نازکشیدن زن برادرم است و بقول معروف « هم فال و هم تماشا»

راستی آقا آرش؛ چرا نمیایی محله ی ما. بقول ری.س جم.هـــ.ور، بقالی محل ما ارزان تر از شهر شماست. هرچند شما شهری ها ما را تحویل نمیگیرید؛ ولی آخه ما هم واسه ی خودمون خدایی داریم و یه روز هم از این دهات رها میشیم و میریم« روستا نشین» میشیم.

موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید از ایالت میزوری
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
نکته جالب برای من 12دلار و 18 دلار قیمت آرایشگاه هاست. من اینجا بیشتر از اینا پیاده میشم! همه می گن بری آمریکا خرج ها خیلی بالاست اما مثل اینکه این 1 مورد فرق داره!! مخصوصاً 12 دلار! اینجا با 12 هزار تومن مو کوتاه نمی کنند!
پاسخ
تشکر کنندگان: shr.jafari ، eblam ، taherifar
آرش ممنون از اطلاعات خوبت. کل خندیدم.
مرسی حمید خان، کلی خندیدم و صد البته که تجربه ام بیشتر شد.
لطف کن این آدرس آرایشگاه را بهم پیام خصوصی کن. Big Grin
آرش جان اگه دوست داری موهات سریعتر رشد کنند، کراتین بخور.
ولی به نظر من آدم در آمریکا به صرفه تر هست که بره بدنسازی تا کراتین بدنش سوخته بشه و رشد موهایش کم بشه تا پیرایشگاه نرود. :d
آرش خان این همه تاپیک هست، مثلا همین خرید اسلحه در آمریکا...من عاشق اسنایپر هستم(ممد اسنایپر نشنیدی؟ Big Grin)
پاسخ
تشکر کنندگان: rs232 ، ChairMan ، eblam ، mh_hshk ، philter ، taherifar
خوب من مصداق بارز همون شعری هستم که میگوید: موی بلند, روی سیاه, ناخن دراز, واه واه واه! هر کی هم بهم بگه میای بریم حموم میگم نه نمیام نه نمیام! چون میخوان که گولم بزنند, دست به شمبولم بزنند! (شمبول در زبان سانسکریت یعنی لاله گوش)
پاسخ
بیچاره خانمها اسمشون بد در رفته...............حالا کافی بود تو این فروم چند تا خانم داشتند از این حرفها میزدند.....شما آقایون کلی واسشون حرف در میاوردین(((
من که به پول سوزونی شهرت دارم و کلا 34 واحد تو دانشگاه کلاسش و بر داشتم هنوز فرصت نکردم برم ببینم چه خبره.........
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: honareirani ، hvm ، ChairMan ، otaku ، mary joon ، eblam ، mh_hshk ، cky ، pr.kia ، emankh101 ، amiry ، humsun ، feligoli ، bijan9 ، سمبل ، taherifar
سلام «لیلی خانم»

راستی تازه موهات رو کوتاه کردی !!؟؟ رنگ موهات اینهفته خیلی بیشتر از هفته ی پیش بهت میاد !!؟؟ کجا رنگ کردی؟؟ مرده شورش رو ببرند، این زنه فیلیپینیه دستش اونقدر سنگین بود، که تا یه هفته بعدش، سرماخورده بودم و توی خونه اقتاده بودم. تو چیطور؟ جوشی ،زگیلی ، تب خالی که بهت نزد؟؟ خدا را شکر

بله لیلی خانم اینها نمونه، پرس و سوالهایی است که در این چند مدت نشنیده ای و در عوضش هم بقول خودتان، کلی پول نسوخته هنوز توی جیبتان، عرض اندام میکنند و شاید هم وسوسه ی خرج کردن در راههای بهتر. ولی خدا وکیلی اگر هم با جمله هایی که من ذکر کردم مخالفی، صادقانه بگو که چندنفر از محتوای درسهایت، یادگرفته هایت، مفید بودنهایش و .. سوال پرسیدند و جویا شده اند !!!؟؟؟

اگر اسائه ی ادب شد میبخشید. در کنار خانواده ی محترم، آرزوی موفقیت روزافزون همه را دارم.
ارادتمند حمید از میزوری
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، honareirani ، usa.lover ، payam_prz ، ChairMan ، ALIREZA205 ، Monica ، otaku ، eblam ، mh_hshk ، cky ، taherifar
محسن جان شما میری خیابون سهروردی و اونطرفا که اینقدر پات تموم میشه . بیا پیش این آقا وحید ما 3 تومن ناقابل بیشتر نمی گیره Big Grin
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
پاسخ
تشکر کنندگان: mohsen324 ، ChairMan ، Monica ، eblam ، cky ، emankh101 ، amiry ، taherifar ، tapartoor600 ، leader-m
ای بابا!!! آخه این همه پول واسه چی؟
مثل من باشید! خیاله خودمو راحت می کنم! با دو تا دونه تیغ یک بار مصرف سر و تهش رو هم میارم!!!!!!!!!! خیلی هم به صرفه است!
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، rs232 ، ChairMan ، eblam ، amiry ، philter ، taherifar
کچل کچل کلاچه، روغن کله پاچه، کچل رو بردن هندوستان، پیش صدرا و رستم دستان...
بابا هنر ایرانی جان، کچلی؟
من یه سوال دارم از اساتید اهل آمریکا:
آیا آمریکایی ها از روی ظاهر(مخصوصا مدل مو) قضاوت میکنند؟(هر نوع قضاوتی)
مثلا اونها مثل ما این شعر زیبا رو دارند؟
پاسخ
تشکر کنندگان: ChairMan ، Ali Sepehr ، honareirani ، Monica ، eblam ، philter ، taherifar
اره محمد جون!
من هر دو سه روز یه بار یه حال اساسی به کلم میدم و خودمو راحت می کنم.
مو های من ارثی هر سال کمتر میشه منم اینجوری بهم میاد.
اره خلاصه! هزینه اضافی ندارم!!!!!
ولی موقعی که عکس گرین کارتمو دوستم تو خونه با آلفا ازم انداخت مو داشتم!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: usa.lover ، rs232 ، ChairMan ، Monica ، eblam ، sumya ، philter ، taherifar
دوستی سوال کرده بود که آیا « خوش تیپی»(بخواید : کچلی) در آمریکا چگونه است؟

والله من تا آنجایی که میبینم، اینجا یکی از شیوه های خوش تیپ شدن های اساسی، تیغ زدن سرشان است به طور اساسی. نه اینکه فکر کنید حتما ً همه ی آنها، مشکل یه کم ، کم مویی را دارند !!؟؟ نه بلکه کوتاه کردن مو، به سبک « آرمی = ارتشی» خود، یکی از شیوه های معروف است و گاهی دیدنی است که چطور با برق انداختن کـُـلّ کــلــّه ی مبارک، یک ریش و سبیلی میذارند که تناقض(پارادوکس) بسیار خوش منظره ای را رقم میزنه.

فکر نکنید که این یک انتخاب افراد عادی جامعه است، بلکه در محل کار من (کالج) حتی بعضی از استادان دانشکده ، میتراشند آن هم از نوع سه تیغه. شاید باور نکنید ولی همین چند روز پیش یکی از همکارانم را در دستشویی دیدم که با نهایت آرامش از وقت مرده اش داشت استفاده میکرد و سرمبارکشان را چنان شاپومالی کرده و همانجا داشت ، تیغ را به کله اش میکشید که برای من سخت جای تعجب داشت که چگونه میخواهد پشت کله اش را نیز صیقلی کند!!؟؟

دوست عزیز از این شعرهایی که در ایران وجود دارد و بیشتر بیانگر ذهن کودکانه ی گویندگان آن است، اصلا ً (حداقل من نشنیده ام)وجود ندارد و از همه مهمتر بعضی ها را باور براین است که « کچلی، شانس میاره» بماند که از سر حسودیشان میگویند که : « گر نشو که هر گری ، طالع ندارد»

بهر حال دوست عزیز « خوش تیپ» من، آسوده خاطر باش ، که اینجا کشور مد وسلیقه است و اگر مثل طالبان هم پراز کرک و پشم باشی، کسی را باتو کاری نیست.

ارادتمند حمید میزوری
دوستان گرامی، برای خواندن نوشته های بیشتری از اینجانب، میتوانید با کلیک کردن در«اینجــا- از دیار نجف آباد تا آمریکای جهانخوار»به وبلاگ شخصی ام تشریف بیاورند تا بیشتر درخدمتتان باشم..... موفق و پیروز باشید. ارادتمند حمید
پاسخ
دوستی سوال کرد چیه حمید جان!?(just for kidding)
نا سلامتی چد مدت هست که اینجا با هم آشنا هستیم ها!
هنر ایرانی جان من یکی از کچلها خیلی خوشم میاد یکی از سیاه پوست ها. نمیدونم چرا!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: ChairMan ، honareirani ، eblam ، zara man ، taherifar
خیلی از خانمها وقتی وارد کالیفرنیا میشوند عاشق این هستند که برن پیش این ارایشگاههایی که در تلوزیونهای 24 ساعته تبلیغ میکنند و کلی هم ذوق می کنند که فلانی در کانال 2 موهامو کوتاه کردم پول بی زبان به دست اونها میسپرن .........................در حالی که ارایشگاه خیابان بالایی نصف این قیمت میگیره
در ضمن عکس هم حتما یادمون نمیره برای دوستان در ایران
ولی ما این هستیم چشم هم چشمی.................................................................
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان