به خود در آینده ای-میل بزنید و بپرسید که ماجرای لاتاری چه شد؟

[mohsen324]

دوستان عزیز!
شما می توانید با استفاده از این سایت به خودتان در آینده ای-میل ارسال کنید. به نظر من برای ما برندگان امسال بهترین ای میل اینه که در اواخر سال 2010 از خودتان بپرسید داستان لاتاری به کجا رسید و الآن (سال2010 و نزدیک سال نو 2011) کجا هستی و ...؟
اگر مایل باشید می تونید نامه ای که در آینده به خودتان می فرستید را اینجا با ما به اشتراک بگذارید.

سایت Future Me

[Ashkan78]

من مي نويسم من مي دونستم آخرش اينجوري مي شه (يعني در عين ناباوري مي روم آمريكا!!!)

[R.F]

wo0o0o0o0o0o00o0oo0o0o0o0ow!

چه کار هیجان انگیزییییییییییی!
من کلی حرف و سوال از آیندم دارممممم! هر چند تا بخوایم میشه ؟!
جالبیش اینه که خودمون,خودمون رو غافاگیر می کنیم!!
تازه 2010/11 و قضیه لاتاری رو بگذریم فکر کنید واسه 10 / 15 / 20 سال دیگه بفرستیم!! اگه تو ایمیل از حالمون,هیجانمون, کارامونو چیزایی که الان واسمون ارزشن بنویسیم سال ها بعد که بخونیم یادمون میاد یه روزی چی بودیم و چه شخصیتی داشتیم.

حس نوستالژی اون موقع رو فکر کنید . . .

: )))))))))))))))

[shr.jafari]

اما من پیشنهاد میکنم همچین ایمیلی برا خودتون نفرستید. اصلا نمی خوام نفوس بد بزنم یا منفی بافی کنم. اما یه لحظه فکر کنید اگه خدای نکرده اوضاع خوب پیش نرفت و نتونستید برید آمریکا، با دیدن این ایمیل چه حالی پیدا میکنید؟
من که شخصا از یادآوری اتفاقات ناراحت کننده خوشم نمیاد. البته اگر هم انشالله همه چی جور بشه تفریح خوبیه اما من ترجیح میدم موضوع ایمیلم این نباشه.
در عوض یه کم با خودم حال و احوال میکنم و شایدم چندتا شوخی بیمزه تا یه کم بخندم

[hvm]

چه سایت جالبی
فکر میکنم بیش از یکبار و برای موضوعات مختلفی باید به خودم نامه بنویسم
شاید باور نکنید ولی من قبلا هم این کار رو کرده ام
دفتر خاطرات من پر است از نامه هایی که در نوجوانی برای خودم مینوشتم و حالا که پس از سالها آن صفحات را میبینم حال خوبی بهم دست میده
قصه روزها و شب های اولین عشق خودم
ایام انقلاب
جنگ
دانشگاه
ازدواج
همه اینها را الان با روایت خودم اونجا میخونم
اما خوب چه بهتر که این قضیه هم پیشرفته بشه و شاید خیلی بهتر از آب در بیاد
احتمالا یکی از این نامه ها رو تا یکی دو روز دیگه اینجا میآرم
تا بعد

[merdax]

سلام پسر،میدونم خوبی،برا همین ازت سوال نمیکنم
میخوام بدونم الان چه حسی داری؟ وقتی داری اینو میخونی من توی خودتم! فقط باید بتونی منو فراخوانی کنی!
من الان شرایط بدی ندارم ولی نمیدونم اینهمه سوال و نقاط گنگی که توی فرصت پیش روم هست جوابشون همون جواب خوبیه که دوس دارم یا نه
دوس دارم بهم بگی وام تحصیلی تونستی جور کنی،بعدش از یه دانشگاه معمولی خوب پذیرش گرفتی،احساسات و روحت آرامش داره،دغدغه مالی زیادی نداری،اگه ماشین نداری عیب نداره ولی یه دوچرخه خوب داری،دلت زندس،توی تیم فوتبال دانشگاه توی 11تای اصلی هستی،کار میکنی و کارتو دوس داری،هرچند پولش کم باشه یا پرستیژ زیادی نداشته باشه،امید به آینده ای رو که همیشه توی دلت داشتی و اینجا همیشه به یه توهم شبیه بود،برات مثل بالارفتن از پله های یه آسمون خراش،طولانی ولی پیوسته و دست یافتنیه!
بهم بگو همه توی ایران سالمن،بگو برای دومین بار دایی شدی،بگو دوست داشتن واقعی تر رو تجربه کردی
بهم بگو خانوادت،دوستات و مملکتتو یادت نرفته،بگو همه چیز روی روالیه که راضی کنندس و میشه به بهبودش امید داشت
خیلی سرپایی بود این همه جرف،برای اینکه رفقایی که ناممو بهت میخونن خسته نشن،همه اینا رو با توضیحاتش میریزم تو دفترخاطراتی که بعضی وقتا خودمم یادم میره هست!
بهم بگو سلامتی
سلامت باشی
فعلا

[honareirani]

درود.
من هرچی دارم با خودم کلنجار میرم نمیتونم چیزی بنویسیم.
سالهاست دوست دارم برای خودم دفتر خاطراتی تهیه کنم و اتفاقات خوب و بد زندگیم رو توش بنویسم.
ولی هیچ وفت این کار رو نتونستم انجام بدم. واقعا واسه تنبلی نیست!
الانم نمیدونم که میتونم یا نه! ولی الان که همچین هدفی درونم ایجان نشده.
شاید دلیلش این باشه که الانم رو و همچنین بهترین و بدترین خاطراتم رو واسه خودم نگه داشتمو الان هم دارم تلاش میکنم هر روزم بهتر از روز قبل باشه و زندگیم بهتر و بهتر بشه و هر روزم زیبا تر از دیروز. و میدونم که این اتفاقات داره هر روز بهتر میشه. بنابراین منم امید دارم و دارم از زندگیم لذت می برم و سعی دارم با اومدن به یو اس آ این لحظات و ساعاتم رو بهتر و بهتر کنم.
به امید اون روز.

[N.D]

میگم من ساله دیگه این موقع فارسی بلد نیستم بخوانم ویا حرف بزنم

[ساسان]

جالبه
باید فکر کنم ببینم چی باید بنویسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عکس پیوست حذف شد

[fairwall]

من فرستادم2015

[payam_prz]

آقا میشه الان برای گذشته ایمیل بفرستیم بگیم مثلا فلان چیزو بخر فلان چیزو بفروش قرار این اتفاقا بیافته؟.... بعد که "گذشته ما" ایمیلو بگیره و کارها را انجام بده یکهو میبینیم دو رو برمون عوض شده

[mohsen324]

آقا میشه الان برای گذشته ایمیل بفرستیم بگیم مثلا فلان چیزو بخر فلان چیزو بفروش قرار این اتفاقا بیافته؟.... بعد که "گذشته ما" ایمیلو بگیره و کارها را انجام بده یکهو میبینیم دو رو برمون عوض شده

ایده خوبیه برای راه انداختن یک سایت و سرکیسه کردن مردم. مثلاً قیمت ها را اینطوری تعیین کنیم: نامه تا 100 کارکتر سالی 10دلار... و حداقل برگشت به عقب هم دو ماهه.... بعد از دو ماه هم در سایت و می بندیم و میریم هاوایی...

[behroozm]

اما من پیشنهاد میکنم همچین ایمیلی برا خودتون نفرستید. اصلا نمی خوام نفوس بد بزنم یا منفی بافی کنم. اما یه لحظه فکر کنید اگه خدای نکرده اوضاع خوب پیش نرفت و نتونستید برید آمریکا، با دیدن این ایمیل چه حالی پیدا میکنید؟
من که شخصا از یادآوری اتفاقات ناراحت کننده خوشم نمیاد. البته اگر هم انشالله همه چی جور بشه تفریح خوبیه اما من ترجیح میدم موضوع ایمیلم این نباشه.
در عوض یه کم با خودم حال و احوال میکنم و شایدم چندتا شوخی بیمزه تا یه کم بخندم

دوست عزیز ،حرف شما تا حدی درسته ولی اگر شما سناریوی موفقی از آینده ات تو ذهنت باشه و بعد اون روی کاغذ بیاری بیشتر در ذهنت ثبت می شه و بهش ایمان میاری و وقتی خودت به چیزی ایمان داشته باشی حتما اتفاق می افته ،مگر اینکه ته دلت ترس از عملی نشدن آن داشته باشی ... پس بیایم همگی به موفقیتمون تو آینده ایمان داشته باشیم ، وقتی خودمون این باور رو نداشته باشیم ،مطمئن باشید هیچ کس دیگری ما رو باور نمی کنه مثال عینی اش همین دوستمون merdax چون خودش باور داشت که می تونه اونجا خودش از عهده مسائلش بربیاد و نیازی به اسپانسر نداره افسر هم باورش کرد ..

[m.memari]

سلام
الان كه داري اين نامه رو مي خوني مطمئنم داراي روحيات بهتري هستي و مي دونم كه همه چيزي رو كه دنبالش بودي و براش تلاش كردي رو بدست اوردي و يا ديگه دغدغه اون رو نداري ،نمي دانم يادت هست اون موقع كه اين نامه رو مي نوشتي منتظر كارنت شدنت بودي و خيلي بي قرار رفتن بودي كلي كار داشتي همش ميرفتي تو سايت مهاجر سرا و از اطلاعات و كمك بچه ها استفاده مي كردي و به خودت مي گفتي من هم بعد از رفتن بفكر كمك به تازه واردين هستم و يادش بخير با چه بچه هاي نازنين هم دوره بودي : سراوين ـ عليرضا ـ شادي ـ امير ـ بابك ـ مهرداد ـ بهروز ـ علي ـ و و و خيلي از عزيزان كه الان مطمئنا در امريكا هستند و كمابيش با هم در ارتباط هستيد راستي يه نفر هم بود به اسم آرش اون چي كار مي كنه هنوز هم با نوشته هاش به گروه حال مي ده . . .
اي نامه كه مي روي بسويش از جانب ما ببوس رويش
ديگر ملالي نيست جز آرزوي شادي شادي شادي و سلامتي براي همه دوستان

[mary joon]

نامه مهرداد و كه خوندم اشكم در اومد. از همين الان دلم تنگ شد براي همه چيز
payam _prz چيزي كه نوشتي درباره نامه به گذشته مثل فيلم lake house بود كه يهو چيزاي اطرافش عوض مي شد