کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
عوارض روزهای اول پس از هجرت
(2010-06-13 ساعت 20:22)frozen mind نوشته:  دوستان سلام.
اول اين كه از رفتن خانم رسارسا دلگير شدم. كاش ايشان همچنان بودند و با نوشته هايشان به اين محفل رونق بيشتري مي دادند. اميدوارم هر كجا هستند، شاد و سلامت و موفق باشند.

و اما بعد ... اين تاپيك را يك نفس از اول تا آخر خواندم. نيشتري بر بغض فروخورده ام زد و در تنهايي اين غروب، از ته دل گريستم. اين تاپيك مرا با افكاري درگير كرد كه از مواجهه با آنها واهمه داشتم.

من فعلا در ايران هستم و در آستانه مهاجرت.
در سال 1378 دقيقا به مصداق «گنه كرد در بلخ آهنگري، به شوشتر زدند گردن مسگري» از شغلي كه بسيار دوستش مي داشتم و در زمينه تحصيلاتم بود، اخراجم كردند. همين دليلي شد براي قصد به مهاجرت و ارائه درخواست گرين كارت ...
شغل ديگري در رشته ديگري پيدا كردم و با وجود رقباي فراوان كه در زمينه همان شغل درس خوانده بودند، پله هاي ترقي را در آن به سرعت يكي پس از ديگري طي كردم. حتي تحصيلاتم را هم در زمينه همان شغل ادامه دادم. ديگر فكر مهاجرت را از سرم بيرون كرده بودم ... اما باز هم در سال 1388 به ناحق مورد بي‌مهري واقع شدم و ... فكر مهاجرت دوباره در سرم جان گرفت.

حالا دارم هزار دليل براي مهاجرتم جور مي كنم، اما جز دلايل عمومي براي هر ايراني و اين دو دليل، يكي خلاص شدن از سيستمي كه كار كردن صادقانه و مفيد در آن عاقبتي نداره، و دوم، تأمين آتيه‌ي تنها فرزندم دبستاني‌ام، پيدا نمي كنم.
حالا سرگيجه گرفته ام، نمي دانم چه كنم. مدام اين دو دليل يا بهانه را در يك كفه ترازو مي گذارم و محروميت از ديدار دوستان و خواهر و پدر و مادر سالخورده و تقريبا زمين‌گيرم كه حتي براي انجام ساده ترين امور زندگي روزمره شان به من و خواهرم نياز دارند، و حتي احتمال بسيار قويِ ناسازگاري همسرم و از هم پاشيدن زندگي ام در آمريكا، را در كفه ديگر ترازو مي گذارم و مي خواهم بسنجم كه آيا تصميم به مهاجرت در سن چهل سالگي با اين اوصاف تصميم عاقلانه اي است يا نه، اما به نتيجه اي نمي رسم.
و البته اين را هم بايد بگويم كه از همين حالا مسكن رايگان بنده در ينگه دنيا آماده است و از حمايتهاي برادري مهربان برخوردار خواهم بود. از طرفي هم تصميم گرفته ام خانه و زندگي را بدون اين كه بفروشمشان همان طوري كه هست بگذارم و از كارم مرخصي دوساله بگيرم و دست زن و بچه ام را بگيرم و بروم آمريكا، تا اگر روزي پشيمان شدم، راه بازگشت داشته باشم.

حالا دوستان من نگويند كه از سر سيري و رفاه چه فكرهايي به سرم مي زند. واقعا گيج شده ام. مغزم منجمد شده است و نمي توانم فكر كنم. به همفكري دوستانم نياز دارم.

دوست عزیز
من هم قبل از مهاجرت با خیلی ها مشورت کردم ولی این موضوع به عوامل زیادی ارتباط داره که خصوصا" برای افراد متاهل و با فرزند بیشتر هم میشه. الان متوجه شدم این تحقیقاتی که کرده بودم شاید 10 درصد جوانب مهاجرت هم نبود و مسائل مختلفی پیش میاد که باید خودتون با اون مواجه بشید تا لمسشون کنید. بقول معروف شنیدن کی بود مانند دیدن.
فکر نکنم کسی رو دقیقا" مثل خودتون پیدا کنید که از لحاظ عاطفی ، شرائط مالی ، خانوادگی ، سنی ، تحصیلات، تسلط بر زبان، تجربه و ... مشابه شما باشه و البته همینطور خانواده محترمتون .
پیشنهاد میکنم مدتی نه اونقدر کوتاه که فقط گردش کرده باشین و با سختی ها مواجه نشین و نه خیلی طولانی که خدایی نکرده مشکلاتی براتون پیش بیاد رو برای سفر اولتون در نظر بگبرین. بعد تصمیم قطعی بگیرید و این رو هم در نظر بگیرید بار دوم قطعا" براتون ساده تر خواهد بود.
شماره کیس: 2010AS5000
تاریخ دریافت نامه قبولی: May/2009
کنسولگری : Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول : 2nd June/2009
تاریخ کارنت شدن کیس: sep/2009
تاریخ دریافت نامه دوم: 1st oct
تاریخ مصاحبه: 21Oct 2009
تاریخ دریافت کلیرنس:6Nov , 2009
تاریخ دریافت ویزا: 14Nov , 2009
ورود به آمریکا: 14feb , 2010
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، frozen mind ، rs232 ، kasra ، R.F ، lexington ، Hossein81 ، sib 24 ، sanaz2010 ، بنيتا ، Iman-gta ، sepinod ، admiral.arash
سارا جان, متاسفانه باید بگویم که شما به نوشتن معتاد شده اید و دیگر به راحتی نمی توانید آن را ترک کنید! Smile من هم چند بار خواستم نوشتن را ترک کنم ولی نشد و بالاخره از یک جایی می زد بیرون و مثلا در یک سایت خبری یک صفحه کامنت می نوشتم که هیچوقت هم چاپ نمی شد! برای همین موقتی از شما خداحافظی می کنیم و اگر تجربیات جدیدی کسب کردی حتما برگرد و آنها را برای ما بنویس. من خودم هم کمی گمرنگ شدم ولی به هرحال همین گوشه ها برای خودم پرسه می زنم. موضوع اینجا است که نوشتن ما فقط برای دیگران نیست بلکه مرهمی است برای درد تنهایی و به ما کمک می کند که مشکلاتمان را در دل خودمان نگه نداریم و آن را بیرون بریزیم. لااقل یک ایمیل و یا یک وبلاگی از خودتان بجای بگذارید که بتوانیم از آخر و عاقبت شما با خبر شویم چون پیام خصوصی شما هم بسته است.
با آرزوی موفقیت برای شما
پاسخ
تنهایی بدترین عارضه روزهای اول مهاجرت برای اونهایی که کسی رو اونجا ندارن.
I have a dream
حالا!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24
سارا خانم برايت آرزوي موفقيت ميكنم . اما اينطور نباشه كه بروي و پشت سرت را هم نگاه نكني اگر شد يه توك پا هم سري به ما بزنيد خوشحال ميشويم . اميدوارم شما و ديگر دوستان در هر مرحله اي از زندگي موفق باشيد . بدرود
[font=Arial] دستاني كه كمك ميكنند از لبهائي كه دعا ميكنند مقدس ترند . ( كوروش كبير )[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta
سارا نامرد نروووووووووووووووووووووووووووووووو
ما با هم
قول و قراری داشتیم قرار شد تو قصه رو تموم کنی‌ واو من برات چاپش کنم
بی‌ معرفت به این زودی زدی زیر همه چی‌
نه شوخی کردمBig Grin
فدات شم آبجی‌ گلم
هرجا هستی‌ سالم باشی‌ و خوش بخت
اگه قسمت بود خدا کنه یه روز تو آمریکا ببینمتSmile
case number:2010AS00021xxx
تاریخ دریافت نامه قبولی:June--2009
کنسولگری:Ankara
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: JUNE--2009
تاریخ کارنت شدن کیس:june2010
تاریخ دریافت نامه دوم:
تاریخ مصاحبه:july7
تاریخ دریافت کلیرنس::23 aguestBig Grin (کشت همه رو تا اومدBig Grin )
خوبه آبجی؟


پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta
الان 10 روز هست که امریکا هستم و فعلا دچار عوارضی نشدم که واستون بنویسم.البته فکر نکنم که بشم.
اینجا دقیقا همون چیزیه که همیشه تصورش رو میکردم.
زندگی ساخته ی افکار شماست و فردا همان خواهد شد که امروز اندیشیده ای.

موریس مترلینگ
پاسخ
تشکر کنندگان: Ashkan78 ، laili ، lexington ، free_free ، nochen ، اليزا ، farzad24 ، بنيتا ، Eskandari ، AmericanHamid ، soshiant ، Iman-gta ، ziba62ka
در چه شهری هستید. بیشتر توضیح بدید لطفا. چه طوری فکر می کردید؟
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta
دز لس انجلس هستم.خوب تفریبا بیشتر جاهای لس انجلس رو دیدم.اینجا نظم فوق العاده ای داره.از بی نظمی خبری نیست و چقدر این مساله لذت بخش هست.قشنگ و سر سبزه.تمیزه.خوب رانندگی میکنن.مردم به هم احترام میزارن.در کل از همه چیز امریکا خوشم اومده.
از همه مهمتر استرسهای ایران تموم شد دیگه..
خوب خوشحالم و فهمیدم که واقعا اینجا منو راضی نگه میداره.
به امید موفقیت همه دوستان.

زندگی ساخته ی افکار شماست و فردا همان خواهد شد که امروز اندیشیده ای.

موریس مترلینگ
پاسخ
تو اینجا به هم فحش میدن روی هم چاقو میکشن تو فیلماش هم مدام مشکل خانوادگی دارن با کلی خالیبندی دیگه که بماند...راستی باید مراقب بعضی راننده باشید چون میگن پول دیتون رو جرینگی پرداخت میکنیم.
I have a dream
حالا!!!
پاسخ
تشکر کنندگان:
یکی از عوارض مهاجرت فراموشکاری است. من هنوز چهار ماه نشده که در آمریکا هستم خیلی چیزها را فراموش کرده ام. دیشب یک تماس اشتباهی داشتم و از لحن صحبت طرف تمام تنم لرزید چون یادم افتاد که از کجا آمده ام. یادم آمد که در ایران همیشه حالت تدافعی داشتم و بهترین اشتباه همان اشتباه پشت تلفن بود و یادم افتاد که اشتباه حضوری کمی خطرناک بود. من خیلی از چیزها را در کمتر از چهارماه فراموش کرده بودم.
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، farzad24 ، اليزا ، nochen ، nnazi_2005 ، shahram1347 ، بنيتا ، Iman-gta ، sepinod ، ziba62ka
این تاپیک چقدر زیباست
اصلا" همه این عوارض عمومی هست مخصوصا دید من به آمریکا مثل سارای عزیز بود
چه حیف شد رفت من ایت تاپیک ایران خوانده بودم ولی الان کاملا انگار سارا جون حرف های من می زد
هر جا هستی موفق باشی
شماره کیس: 2010AS00016XXX
کنسولگری:آنکارا
_____________________________
کسی که دارای عزمی راسخ است ،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند .
پاسخ
تشکر کنندگان: farzad24 ، اليزا ، nnazi_2005 ، Iman-gta
اول از همه باید به سارا خانم بگویم امیدوارم هر جا هستی موفق و پیروز و سربلند باشی
دوم اینکه امشب نشستم تمام موضوعات این تاپیک را خوندم البته با گوش دادن به آهنک زیبای مرا ببوس
و سوم اینکه یادم آمد که مقاله ای تحت عنوان غربت نشینان: روشهای غلبه بر دلتنگی برای وطن را در سایت مردمان مطالعه کرده ام و گشتم تا اصل مطلب را برای شما پیدا کنم

غربت نشینان: روشهای غلبه بر دلتنگی برای وطن

سوگواری برای دلتنگی وطن طبیعی است و به درک چرخه اندوهی که ممکن است تجربه کنید کمک می کند.

مهاجرت فرایندی است که معمولاً با غم از دست دادن همراه است. این هم برای پناهندگان و هم آنهایی که در جستجوی فرصت های جدید تصمیم گرفته اند کشورشان را ترک کنند صدق می کند. خیلی از مهاجران بعد از رسیدن به کشور جدید دلشان برای سبک قبلی زندگیشان تنگ می شود—دلشان برای خانواده و دوستانشان، مدل لباس پوشیدن و سنت هایشان و محیط آشنایی که قبلاً در آن زندگی می کردند تنگ می شود.

این احساس از دست دادن معمولاً با خستگی و ناامیدی ناشی از محیط جدید که در این کشور جدید می بینند همراه می شود. خیلی از مهاجران با پدیده تبعیض نژاد روبه رو می شوند و خیلی ها متوجه می شوند که تحصیلات و مهارت هایشان در این کشور شناخته شده نیست. خیلی دیگر نمی توانند یک شبکه اجتماعی خوب ایجاد کنند.

خیلی از مهاجران در مواجهه با فقدانشان حس بسیار عمیق اندوه را تجربه می کنند. اندوه و سوگواری یک واکنش طبیعی فقدان است. تئوریسین ها اعتقاد دارند این حس 5 مرحله دارد: انکار، خشم، معامله، افسردگی و پذیرش.

در مرحله اول که انکار است، افراد نمی توانند واقعیت فقدانشان را قبول کنند و با خودداری از احساسات و افکار مربط به آن سعی می کنند این حس را به حداقل برسانند. درنتیجه، معمولاً احساس بی حسی کرده و از محیط اطرافشان جدا هستند. ممکن است بیشتر بخوابند و افکار وسواسی که با فقدانشان ارتباطی ندارد پیدا کنند.

در مرحله دوم که مرحله خشم است، افراد احساس دشمنی و رنجش می کنند. این احساسات را ممکن است سر خودشان یا سر دیگران خالی کنند. این افراد وضعیت و محیطشان را ناعادلانه می دانند و می گویند، "چرا من؟" یا "مگر من چه کرده ام که مستحق این باشم؟"

در مرحله سوم که مرحله معامله است افراد برای خودداری از این فقدان با خودشان یا قدرتی بالاتر مذاکره می کنند. مثلاً فرد به خودش قول می دهد که اگر وضعیت تغییر کند، دیگر عصبانی نباشد. این مرحله معمولاً خیلی سریع می گذرد چون می فهمند که معامله کردن هیچ تغییر در وضعیتشان ایجاد نمی کند.

طی مرحله چهارم یا مرحله افسردگی افراد احساساتی بسیار سخت و فشارآور از ناامیدی و ناراحتی را تجربه می کنند. ممکن است گریه کنند، برای فقدانشان تاسف بخورند و حتی فکر خودکشی به سرشان بزند. بعضی از این افراد احساس خستگی و بیحالی می کنند، نمی توانند تمرکز کنند و تغییراتی نیز در اشتها و خوابشان ایجاد می شود. این مرحله ممکن است خیلی طول بکشد و خیلی از افراد هم در این مرحله به کمک متخصص روانشناس نیاز پیدا می کنند.

در طول مرحله پنجم که همان پذیرش است افراد با وضعیت تغییر یافته خود کنار می آیند. آنها فقدانشان را درک کرده و قادرند موقعیت ها و فرصت های جدید را امتحان کنند. رفتارها و انتظاراتشان تغییر کرده است و دوباره کنترل خود را به دست آورده اند و امید زیادی به آینده خود پیدا می کنند.

این 5 مرحله که چرخه سوگواری را تشکیل می دهند راه بسیار مفیدی برای درک واکنش افراد به فقدان است. اما خیلی مهم است که به خاطر داشته باشیم همه افراد این مراحل را با همین ترتیب تجربه می کنند. برخی ممکن است همه این مراحل را تجربه نکنند و برخی در یک زمان بیش از یک مرحله را تجربه کنند.

درک مراحل سوگواری به خیلی از مهاجرین برای غلبه بر حس فقدان عظیمی که در دیار غربت تجربه می کنند کمک می کند. گرچه این فرایند بسیار دشوار است اما افرادیکه چنین فقدانی را تجربه می کنند معمولاً دیدگاه جدیدی به زندگی پیدا می کنند، دیدگاهی که تصمیم گیری های آنها را قوی تر کرده و تجربیاتشان را پربارتر می کند.

منبع
شماره کیس:2010AS27000
دریافت نامه قبولی:July 2009
ارسال نامه اول:July 11,2009
مصاحبه: آنکارا
کارنت شدن:June 10,2010
مصاحبه:Aug 26
كليرنس:20 Sep
ويزا:Sep 24
Big Grinورود به امریکاBig Grines 1Big Grin
گرین کارت:2 ماه بعد
سوشالBig Grines 15
جمع تقریبی هزینه ها:7.500.000تومان
پاسخ
تشکر کنندگان: ramin2010 ، Eskandari ، maxsupermax ، Iman-gta ، masoodirca ، free_free ، babak2010 ، amin_j
salam,
man yek mahe omadam khoney yeki az doostam ,on dare supporta,m mikone alan 1 mahe gozahste va ehtemalan ta 1 haftyee dige beram sare kar ,vali deltange vatano baba mamano ,,,,,,,,,,,,,, nemidonam che konam,bad joori ghati paati shdoe .
پاسخ
تشکر کنندگان: Hossein81 ، sib 24 ، Iman-gta
(2010-11-12 ساعت 08:47)Ultraseaboy نوشته:  salam,
man yek mahe omadam khoney yeki az doostam ,on dare supporta,m mikone alan 1 mahe gozahste va ehtemalan ta 1 haftyee dige beram sare kar ,vali deltange vatano baba mamano ,,,,,,,,,,,,,, nemidonam che konam,bad joori ghati paati shdoe .

سلام
به سلامتی و شادی باشه..باید شرایطو اونطور که خودت میخوای تغییر بدی و کم کم به کمبود فیزیکی اونها عادت کرد..عزیزان همیشه در قلب ما هستند و این مهمه که به یادتن و به یادشون هستی.( اوه چه فلسفی شدا..Wink)
موفق باشی.

Lottery 2010
U.S Citizen
Los Angeles, CA

Nothing is impossible
پاسخ
تشکر کنندگان: R.F ، Iman-gta
آخ آخ گفتیا.منم دارم از دلتنگی می‌میرم.من ۵ماه که اومدم
ارسال مدارک F2A (همسرم): 4Sep ,2013, رسید مدارک: 9Sep, 2013,  اپرو: 9Oct, 2013 , دریافت کیس نامبر (سفارت ابوظبی): 18Nov, 2013
پرداخت 22Nov, 2013: DS 261 $88  ,پرداخت 230$ :2013, Dec 11, ارسال مدارک: 2013, 19 Dec , تکمیل پرونده: 2014, 27 NVC) Jan). تاریخ مصاحبه 2015, Jun 3 , کلیر 1Sep, 2015Big Grin، تاریخ ویزا 2015, 9Sep
سفرنامه
لیست تمام مدارک ارسالی به USCIS , NVC ,و مدارک مدیکال و روز مصاحبه ویزای ازدواج Interview Questions+


پاسخ
تشکر کنندگان: aadine ، sanaz2010 ، free_free




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان