سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی

[Solitude]

اینمم لیست جاهایی که مورد اعتماد سفارت ابوظبی هستش.
http://abudhabi.usembassy.gov/medical_list.html
دوستان چرا همه فقط یه جا میرین ؟؟؟

[houmanes]

سلام
خواهش میکنم یکی به من جواب بده.در nmc معاینه بدنی چطوریه؟کاملا لخت انجام میشه؟آیا بیمارستان دیگه ای نیست که اینطوری نباشه؟

سوال دیگه اینکه چه روزائی دکتر تعطیله؟

و سوال سوم اینکه از سایت چطوری وقت میشه گرفت؟ کدوم قسمتش و باید نامه نوشت یا قسمت خاصی داره؟لطفا هرچه سریعتر راهنمائیم کنید.

معاینه بدنی سادست نه در اون حد که فکر میکنین فقط میگه پیرهنتو بزن بالا و صدای قلب و داستانهای دیگه و بخش پایین رو هم چک میکنن .در مورد بیمارستانهای دیگه اطلاع ندارم .میتونین صفحات قبلی یا سفرنامه بچه های ساله قبل رو بخونین .آدرس سایتو فکر میکنم تو صفحات قبلی هست . بچه ها گفته بودن اگه صبح زود هم بری بتونی همون روز کارهاتو انجام بدی .ولی برای اطمینان اگه میتونی قبلا نوبت بگیر .معاینه چشم هم سادست همون E های معروف فقط باید چنتا شو بگی .علاوه بر nmc پلی کلینیک هم میتونی بری .میتونین از خانم ملیکا هم در دوبی کمک بگیرین اگه خیلی وقت کم دارین .شمارش تو صفحه 4 هست

[motor]

لیست مدیکال سنترای دبی رو کجا میشه پیدا کرد تو سایت ابوظبی فقط مراکز العین و ابوظبی و ایناست که !!!!!!!!

http://abudhabi.usembassy.gov/medical_examination.html
لینک رو ببینید

[Solitude]

ممنون از لطفت و این رو از سایت Mideast Polyclinic پیدا کردم
http://www.mideastpolyclinic.ae/gcard.htm
که فارسی توضیح داده جالب بود.

[Solitude]

خوب همون طور که قول داده بودم چیزای مهمی که تو جواب به من با ایمیل Mideast Polyclinic گفتن و اینجا میگم واستون.

قسمت اول ایمیل بعد از تشکر و از این حرفا این بود
Mideast Polyclinic is located centrally in Deira Dubai on the Al Rigga Rd and is within a short distance from most of the city hotels.The clinic is open from 8:30AM to 1:00PM and 4:30to 8:30 PM and is closed on Fridays and UAE public holidays and Thursday afternoon

که میگه Mideast Polyclinic در مرکز دیره دبی در خیابان الرقه واقع شده است و در یک فاصله کوتاه از بسیاری از هتل های شهر قرار دارد.
کسایی که هتلشون تو دیره نیست خیابان الرقه ایستگاه مترو داره اسم ایستگاهش هم به اسم همون خیابونه یعنی Al Rigga
و میگه کلینیک صبح از 8:30AM تا 1:00PM و بعد از ظهرا از 4:30 تا 8:30 باز است و جمعه ها و تعطیلات عمومی امارات و پنجشنبه بعد از ظهر کلینیک بستست


در ادامه میگه
If you arrive at the clinic by 10 AM we will make sure to have all the forms and results ready next day (if there wouldn't be any special problem which might require further investigations) .
در کل میگه که اگه 10 صبح خودتونو برسونین کلینیک روز بعدش جوابو میدن اگه البته مشکل خاصی نباشه یا بررسی بیشتری احتیاج نداشته باشه.
اونایی که بچه هاشون باهاشون هستن تو ایمیلی که به من زدن هیچ چیزی در مورد بچه ها نگفتن خود شما تماس بگیرین منشی فارسی زبان داره میگم


و گفته شده که
Normally you do not need to make an appointment but we suggest you arrive at least two days prior to your appointment at the American Embassy in Abu Dhabi
به طور معمول شما لازم نیست که وقت قبلی بگیرین ولی ما به شما پیشنهاد می کونیم که شما حداقل 2روز قبل از وقت مصاحبتون در ابوظبی به کلینیک مراجعه کنید.


خوب به اینجا رسیدیم که میگه
You need to bring with you all the forms which you have received from the American Embassy together with three recent photographs and the original passport also if you have had vaccinations in Iran please do bring with you all the official records in order for us not to repeat them. In case of having major medical condition or taking any medication(S)please provide us a record regarding your medical condition or bring along with you the records.
در کل اینم میگه که نامه های که از سفارت دریافت کردین با 3تا عکس و اصل پاسپورت و اگه واکسناتونو تو ایران زدین کارت واکسیناسیون همون زرد پاستور و به همراتون بیارین که دوباره واکسنارو نوش جان نکنید
در صورت داشتن شرایط خاص پزشکی یا مصرف هر نوع دارو مدارک و پرونده های پزشکیتون هم همراه باشه باهاتون.

اینجاشو داشته باشین
There are some Iranian staff and physicians at the Mideast Polyclinic and naturally speak Farsi which will make you more comfortable.Should you need transportation to Abu Dhabi it also can be arranged for you at the reception
میگه بعضی از کارکنان و پزشکان Mideast Polyclinic ایرانی هستن و برای راحتی شما به فارسی هم صحبت می کنند.
و اینجا یه چیز جالب گفته اگه بایستی ترنسفر بشی ابوظبی رسپشن واست هماهنگ میکنه خودم هم نفهمیدم جواب منظورش هست یا خود خود ما زنگ میزنم می پرسم.

و هزینه هم که گفته
The cost of including Medical examinations,feeling all the necessary forms,Blood Tests and XR is 850 Dirhams plus the cost of vaccines should you need them.
در کل هزینه پر کردن فرما و آزمایش خون X-Ray و غیره میشه 850 درهم بعلاوه هزینه واکسنایی که نیاز دارید این و باید زنگ بزنم درستو حسابی بپرسم.


آخرش هم گفت که
if you have more questions you can call the clinic during the office hours and speak to Miss Khadijeh Amirkhani the Iranian receptionist 009714-2216888
و اگه سوالهای بیشتری دارین که در ساعات اداری متونید با منشی ایرانی کلینیک خانم خدیجه امیرخانی تماس بگیرین و بپرسین
شمارش هم که دیگه همونه

امیدوارم این پیش سفرنامه های من بدردتون بخوره

شاد باشید و موفق

[Solitude]

سلام دوباره به دوستان.

اول از همه یه تشکر مخصوص از hadiseh.t عزیز مرسی از دلگرمیت واقعآ خوشحالم کردی.
tandoreh دوست من اینو بخون.

خوب به اینجا رسیدیم که من قرار بود نسف شب بخوابم و صبح اول وقت روز شنبه 28مرداد 91 برم دنبال ویزای امارات و هتل و بلیط هواپیما.
آقا صبح ساعت 8:30 پاشودم و تا حاضر شدم شد 9 بنده خدا داماد خاله مامانم که تو یه آژانس مسافرتی معروف تو رشت کار می کنه پیش دستی کرد و ساعت 9 قبل از این که از خونه بزنم بیرون بهمون خونه زنگ زد آخه دیروزش جمعه بهش زنگ زده بودیم و خلاصه جریان و گفتم و گفت چشم به بچه ها میگم واست انجام بدن و گفت ویزاهای امارات رو معمولآ اینترنتی 2روزه صادر میکنند و میدن.


ادامه در طی صحبت گفت که به خاطر عید سفارت امارات تعطیله و هتل هم 2 و 3 ستاره خیلی کم پیدا میشه 50-50 اگه می خوای بیا پاست رو بیار که زود اقدام کنی انشالا درست میشه.
من هم که چاره ای نداشتم گفتم چاره ای نیست این راهی هست که باید رفت پاسو یه قطعه عکس ورداشتم و 10 نشده خودم رو به آژانس مسافرتی که فامیل مون اونجا بود رسوندم.

در کل من که رسیدیم آژانس قلقه و چشمتون روز بد نبینه.
گفته بود 2روزه اینترنتی میدن ویزا رو آقا اینترنت آژانس مسافرتیه از 9 صبح قطع بود تا 12 ظهر.
خلاصه منم که استرس گرفته منو خانومی که کارامو انجام میداد یه خانم جوون خیلی محترم مهربون باحال بود که خیلی دوست داشتنی بود به اسم خانم نجفزاده که بنده خدا هر کاری از دستش بر آمد سنگ تموم گذاشت.
خلاصه تا ساعت 11 فقط تونست قیمت ایران ایر واسم در بیاره ایران ایر آژانسای مسافرتی شبکه اینترانت دارن و نت هم قطع باشه رزرو و چک می تونن کنن.
قابل توجه که ایران ایر واسه جمعه 24 اگست جا میداد.
فرما رو پر کردم و پاسم و عکس و اسکن کرد و اصل شو داد.
تا ساعت 11:45 اینترنت برای مدتی وصل شد. در این هنگام بود که خانم نجفزاده دوست داشتنی گفت بزا واست ماهان هم چک کنم شاید ارزونتر بود و چک کرد که واقعآ هم بود 457تون رفت و برگشت گفتم تا نت قطع نشده همینو بگیرین لطفآ و واسم پرواز ماهان رو گرفت و می دونم که تا الان حدس و زدین بله اینترنت درست بعد گرفتن بلیط پرواز ماهان من تا ساعت 1 قطع شد دوباره.

خلاصه شروع کرد تلفنی قیمت هتلا رو واسم در آوردن که در نهایت با تلاشهای بسیار 3تا هتل تونست واسم سینگل روم پیدا کنه که 2ستاره 7شب در میومد 1480
3ستاره 1530 و 4ستاره 1840 با تمام هزینه ها.
که 3ستاره رو گفتم بگیره و رفتم صندق حساب کردم که به خاطر نوسان دلار دیگه بعدآ بالا و پایین نشه.

و فقط ویزا رو واسم ویزای urgent یا فوری واسم گفت باید بگیره که گفت هزینه ویزا میشه 220.000تومان.

مجبور بودم وقت نداشتم فکر می کنم اگه تهران وقت داشتم می تونستم ارزونتر هم پیدا کنم ولی خوب ریسک بود و وقت هم که اصلآ نبود.

خلاصه نت که قطع بود گفتن میلو میزنن که ویزا رو که تا آمدن بعد تعطیلات یا توی تعطیلات کارکنان سفارت واست انجام بدن.
من که خدمو سپردم دست خدا تلاشم و دارم می کنم تا اینجا منو آورده قسمت باشه بقیه راه هم هوامو داره.

خلاصه ساعت 1:30 آمدم به سمت خونه و ساعت 4 هم زنگ زدم آژانس که ببینم میل زدن یا نه که خانم نجفزاده گفت بله ارسال کردن دیگه باید منتظر جواب باشیم یا داخل تعطیلات یا بعدش یا روز آخر.
کلآ همه بهم میگن که خیلی آدم پیگیری هستی بعضی وقتا دیگران از دستم کلافه میشن.

ولی اینو بگم خیلی از آژانسای مسافرتی صبح تا ظهر تو تعطیلات بازن پس اقدام کنید شاید آژانسای مسافرتی شهر شما هم باز بود روزای عید.
یکی 2تا رو تو رشت من میدونم که بازن یکیش که من رفته بودم. توی شهر خودمون و عرض میکنما.

از جای هتل که خیلی راضی هستم چون توی خیابون رقه هست و به Midest Polyclinic هم که نزدیک که 5 دقیقه هم پیاده راه نیست امیدوارم که کیفیت هتل و غذاهاش هم خوب باشه برم حتمآ از خوب و بدیاش واستون میگم.
صبحهانه و ناهار هم که با هتل هست اینو نگفتم ووچر هتل پیش آژانس مونده قرار با ویزا تحویل بگیرم که اسم و آدرس هتل رو واستون بعد میزارم.

شاد باشید و موفق
این داستان ادامه دارد.
بر میگردم

[Solitude]

خوب خوب خوب میرسیم به ادامه داستان من.

امروز من رفتم دنبال کارهای نیمه تمام که داشتم و خدا رو شکر خودم هم نفهمیدم با تمام استرسی که داشتم چطور این کارا خودش جور آمد.
خدایا شکرت.

تاریخ امروز هم 31 مرداد 91

صبح داشتم خواب میموندم که مامان از خواب بیدارم کرد ساعت 7:20 گفت کارات دیر نشه. تا مامان صدا زد گفتم خوب شد خواب نموندما ایول.
سریع لباسارو پوشیدم و دست و صورت و شستم و ده بدو.
اول از همه سند خونه و شناسنامه و کارت ملی خودم و بابا رو ورداشتم رفتم دفتر خونه تازه باز کرده بود و خلوت.
مدارک و دادم و گفتم یه وکالت واسم تنظیم کنه و پرسیدم که کی حاضر میشه که بابا رو بیارم واسه امضاء اینور و انور و خواهش گفت 10:20 اینجا باش.
رفتم دنبال پدر عزیز دفتر کارش و گفتم پدر بریم.
که پا شدیم رفتیم به سمت بانک پاسارگاد اول که یه خانمی بود خیلی خوش برخورد و باحال که بابا رو میشناخت اینو بگم که من می خواستم تمکن مالیمو از پارسیان اول بگیرم ولی هر کاری که کردم زودتر از 3روز گفت نمی شه.
که خلاصه بابا گفت بیا بریم پاسارگاد ببینه این آشنایی که تو بانک بابا رو میشناخت میتونه کاری کنه واسه ما یا نه.
رسیدیم بانک هنوز نیومده بود یکم منتظر که شدیم ساعت نزدیک 10 شد و گفتیم ما میریم دفتر خونه دوباره بر میگردیم.

ساعت 10:35 در صورتی که ترافیک بود رسوندیم خودمون و به دفتر خونه و یه 20 دقیقه ای نشستیم تا تو دفاتر وارد کنند و امضاء و این حرفا که شد ساعت حدود 11 و وکالت گرفتم آمدیم که بریم به سمت بانک دوباره.
راستی وکالت هزینش شد 54000 تومان.

خلاصه آمدیم که بریم بانک یکی از دوستای دیگه پدر زنگ زد گفت برو پیش سرهنگ کیانیفر بگو فلانی معرفی کرده واست سوء پیشینه رو یه روزه میده.
که رفتیم کلانتری گلسار و پیش همون جناب سرهنگ و پول واریز کردیم و مدارک هم دادم و انگشت نگاری هم کردن و رفتیم باجه پست یه نامه زد واسه شهرستان که جواب سوء پیشینه رو دستی به ما بدن.

توضیح این که تمام مراکز استانها سوء پیشینه رو پست می کنن و یک هفته طول میکشه. واسه هیمن یه راه بهمون گفت که انگشت نگاری رو مرکز استان میکنند و یه نامه میدن واسه شهرستان مثلآ ما که رشت بودیم رشت انگشت نگاری شدم و یه نامه دادن واسه دادستان شهرستان رودبار که جوابش و اون همونجا دستی به ما بده.
هزینه عدم سوء پیشینه هم 5000 تومان.

فردا صبح ساعت 6 راه میوفتم واسه رودبار که جوابو دستی بگیرم بیارم دالترجمه واسم ترجمه کنه.

مثل این که لازم نیست سوء پیشینه ولی از اونجایی که من وسواس زیادی تو تکمیل بودن مدارکم دارم و دوست دارم که همیشه مجهز در هر جا حاضر شم رفتم دنبالش.

خلاصه به اینجا رسیدیم که ساعت شد 12:40 که ما به بانک رسیدیم پدر موضوع رو به دوستش توضیح داد و اون گفت که خیلیا میان واسه سفارت های کشورای مختلف این نامه لاتین رو میگیرن الان اگه تو حساب پول بریزی تا فردا صبح آمادس که چون ساعت 1 بود تا پول و ریختیم به حساب من طول کشید و ساعت اداری هم تموم شد ولی به ما قول داد تا فردا حتمآ جابه جا می کنه. دمش گرم.

در آخر هم که کارت معافیتمو که داده بودم تعویض رفتیم پست فهمیدیم که آمده دست پست چیه. شماره پست چی رو گرفتیم زنگ زدیم که گفت نه فردا میدم 9 صبح. گفتم بابا مسافرم لازم دارم خلاصه با کلی خواهش و التماس خلاصه گفت بریم خونش ازش تحویل بگیریم که رفتیم دم در خونه پست چی ازش کارت معافیتم و گرفتم هوررررراااااا.


ساعت 6 هم رفتم دالترجمه سند و وکالت نامه و کارت معافیم رو دادم واسه ترجمه گفتم سوء پیشینه هم صبح میرسه گفت مشکلی نیست 5شنبه صبح همه رو ساعت 11 بهت تحویل میدم.

بعدش هم رفتم دنبال دلار که 2135تومان امروز بود که 1800 فعلآ گرفتم تا فردا هم شاید دوباره بگیرم بازم ببینم چی میشه.

دیگه کم کم داریم به اصل سفر نزدیک میشیم.
حتی فکرش رو نمی کردم که اینقدر همه چی زود انجام شه و امارات بهم ویزا بده.
ولی مثل این که خدا خیلی دوسم داره.

بر می گردم تا بعد.

[Solitude]

سلام بچه ها این هم هتلی هست که دارم من میرم دبی
http://www.mayfairdubai.ae/

زده اتاقا اینترنت وای فای داره.
دارم لپ تاپ می برم که اگه بشه مستقیم گزارش سفر رو واستون بزارم.
اگه هم نشد که برگشتم.
فردا ساعت 2 حرکت می کونم به سمت تهران.
واسم دعا کنید.

[Solitude]

خوب بچه ها من آمدم. دیروز جمعه وارد دبی شدم و تا به هتل با ترانسفر رسیدم شد ساعت نزدیک 12
در بدو ورود به هتل واسه همه آب میوه آوردن که کسایی که از راه آمدن یه لبی تر کنن.
و تا آمدم کارای تحویل اتاق رو انجام دادم و آومدم به اتاقم ساعت 1 شد.

آمدم اول چمدونم و باز کردم و یه دوش گرفتم و رفتم واسه نهار.

جالب اینجاست که تا همین الان که ساعت نزدیک به 2 روز شنبه هست با بیشتر از 7 یا 8 کیس لاتاری برخورد داشتم و خوشوبش.
که 3تاشون غیر از من تو همین هتل Mayfair هستن.

از کیفیت غذا واستون بگم اگه از 10 بخوام به سرآشپز نمره بدم میدم 5 ولی خوب هست داقون نیست.

در مورد اون اینترنت وایرلسی که تو سایتش نوشته باید بگم که اینترنت ADSL های ایران خودمون سرعتش بیشتره
و یه چیز دیگه که زیاد بسرفه نیست قیمتش هست
1ساعت اینترنت 15 درهم وایرلس تو اتاق
10ساعت 50 درهم به مدت 5روز هم میتونی استفاده کنی.
ونکته اگه کارت با نت تموم شد logout کنید اگه آمدید به این هتل که ساعتش واسه خودش نره.
و کافی بری رسپشن بگی اینترنت می خوای و پولش رو بدی اونم بهت یه رسید پول میده با یه برگه کوچیک که رمز و اینا توشه واسه وصل شدن.

نکته ای که جا موند: درست روبروی هتل وقتی از در میری بیرون سمت راست یه نیمچه خیابان هست بین 2 ساختمان که تو اول این کوچه یا هر چی بقل کافه و اینا یه کافی نت هم هست که با تابلوی قرمز و نوشته زرد که نوشته اینترنت کافه به انگلیسی.
نکته جالبش اینجاست که اینترنت ساعتی 5 درهم هست تو کافی نته و اگه دوست داری ارزونتر به نت دست رسی داشته باشی گزینه خوبیه راستی من 6 برگ A4 پرینت گرفتم تو کافی نته 6 درهم.


موقعیت مکانی هتل هم که همونطور که قبلآ گفته بودم تو خیابون رقه هست. ایستگاه مترو نزدیک کمتر از 2 یا 3 دقیقه پیاده روی داره.
یه سوپر مارکت بزرگ هم تقریبآ روبروی هتل هست که هر چی بخوای داره از دمپایی تا میوه جات و هر چی

یه چیز که اصلآ خوشم نیومد این بود که البته اینو بگم شاید واسه شما هم به درد بخوره.
من خواستم که ساعت 6 صبح Wake up call همون زنگ بزنن منو از خواب بیدار کنن که اصلآ نزدن و البته خودم موبایلو رو زنگ گزاشتم که بیدار شم ولی یکم خوابم سنگینه خلاصه با نیم ساعت تاخیر بیدار شدم پس نتیجه این که به Wake up callهای هتلا زیاد حساب نکنید.

من برم نهار فعلآ که خیلی گشنمه بعد میام میگم که واسه مدیکال چه کردم.

[Solitude]

خوب الان که دارم واستون مینویسم ساعت 2:28قبل از ظهر روز یکشنبه به وقت محلی (دبی)

همون طور که گفته بودم واسه این که من یکم خوش خواب تشیف دارم گفته بودم که منو صبح ساعت 6 بیدار کنن تا به کارا برسم که نکردن.
تا بیدار شدم و مدارک و چک کردم و یه دوش گرفتم و لباس پوشیدم. شد ساعت دورو ور 10:30 و زدم از هتل بیرون و رفتم Midest polyclinic

حالا نکات جالب که واستون میگم.

واسه گرفتن پاسپورتتون از هتل مال Mayfair اینطور بود با این هزینه
به رسپشن میگید پاستون رو لازم دارید و یه 100دلار هم دیپازیت بجای پاستون میدید پاس رو تحویل میگیرین فقط رسید دیپازیت پولتون رو دور نندازید چون باید رسید رو بدین پولتون رو پس بگیرین

طبق نقشه گوگل میدیست پلی کلینیک 450 متر حدودآ با هتل Mayfair فاصله داره که اگه شد واستون ضمیمه میکنم. یعنی کمتر از 4-5 دقیقه پیاده روی خیلی خیلی نزدیکه.
جمعه شب رفته بودم جاشو پیدا کرده بودم که صبحش هی دنبالش نگردم.
توی خیابان رقه یه ساختمان هست که زیرش یه داروخانه به اسم City Pharmacy
میدیست درست توی همین ساختمان و طبقه بالاشه.
بین این ساختمان که داروخانه زیرش هست ساختمان بغلیش که یه سوپر مارکت بزرک 24 ساعته زیرش ساختمون بقلی هست یه راه هست که درست فاصله بین 2 ساختمانه که وقتی وارد شدی دست چپتون یه ورودی هست که روی تابلوی اعلانات جلوی در یه ساین سفید میبینید که روش با آبی نوشته Midest Polyclinic از در رد میشید سمت راست اسانسور هست و توی آسانسر دکمه M رو بفشارید تا به طبقه مربوطه برسید

خوب یه چیزایی هم بگم واستون دوستانی که دیدم اونجا و جاهای دیگه که کیسای فامیلی یا لاتاری بودن. بودن کسایی که سر وقت اول وقت یعنی 8:30 صبح که کلینیک باز میشه اونجا بودن و قرار بود همون روز ساعت 7:30 شب جوابشون رو بگیرن و فردا که یعنی چند ساعت دیگه راه بیوفتن واسه سفارت.
من یا یکیشون صحبت داشتم و سر وقت گفت 7:30 غروب شنبه بهش جواب رو دادن و هزینه ای اضافی یا دابل شارژ هم نکردن و نمیکنن اگه بتونن و سر وقت بری همون روز با همون هزینه ای که آزمایشات و غیره رو انجام میدن بهت جواب رو تا شب میدن من فقط چیزی رو که دیدم و دوستان اینجا انجام شده بود رو میگم باز با کلینیک میرید هماهنگ کنید چون امکان داره یه روز سرشون شلوغ باشه من که امروز رفتم خیلی معمولی بود زیاد شلوغ نبود ببخشید الان دیگه 1شنبست دیروز

خوب همونطور که قبلآ ایمیل زده بودم به میدیست پلی کلینیک کل هزینه ها اگه واکسن اضافی نزنن به شما همون 850درهم هست و خلاص.
راستی رسپشن فارسی زبانشون هم ملاقات کردیم خیلی خانم خوبی بودن ایشون.

اصل پاسپورت - 3تا عکس که اسم کوچیک شما پشتش نوشته شده باشه فقط و زیرش امضاء خودتون فرق میکنه با مال سفارت فقط اسم کوچیک میخوان پشت نویسی بشه اینجا اینطوری بود.
من مال خودم رو که از قبل آماده کرده بودم واسه سفارت خانمه بهم گفت چرا این همه چیز نوشتی پشت این عکس ما فقط اسم کوچیک و امضاء میخواییم با خنده.
و کارت واکسیناسیون پاستور اصلشو دادم و اضافه بر سازمان جواب آزمایش انتی بادی که واسه آبله داده بودم و تو کارتم مهر نکرده بودم چون وقت نشد چون به انگلیسی بود خیلی شیک قبول کرد.
و گفت که 850درهم میشه و منم به درهم پرداخت کردم و گفت بشین صدات میکنن.
قبل این که بشینم رسپشن فارسی زبانشون آمد پرسیدن که کی وقت سفارت داری گفتم 2شنبه گفت اوکی.
و خیلی خوشش آمده بود که من تا قبل این که ایشون تشیف بیارن به همکار انگلیسی زبانشون کارها رو انجام داده بودم و میگفت آقا این کسایی که برنامه رفتن دارن بیشترشون تلاشی واسه یاد گیری مکالمات معمولی هم نمیکنن. دور از جون مهاجرسراییها.

کمی کمتر از 7-8 دقیقه نگذشته بود که یهو یه خانم آمد اسم منو صدا زد و گفت بیا اینجا رفتم واسه X-Ray عکس.

بعد خوشویش که گفت. انگلیسی خوب صحبت میکنی منم گفتم که ممنون از تعریف شما نه به صورت روان نمیتونم صحبت کنم ولی تلاشم رو میکنم.
گفت کیفت رو بزار و پیرهن رو دربیار.
کیف رو گذاشتم رو صندلی و یه اتاق کوچیک که یه دستگاه رادیولوژی هم نه خیلی بزرگ توش بود شاید در کل اتاقش 3در 4 بود.
گفت بیا رو به این دیوار وایسا یه صفحه مشکی که به دیوار وصل بود رو به نسبت قد من تنظیم کرد و گفت راست وایسا دوتا میله کنار صفحه رو بگیر آرنجا به سمت بیرون باز مثل دسته قوری میشه آدم البته خودش شما رو فیکس میکنه نگران نباشین و چونه هم گفت بالای اون صفحه مشکی یه جا واسه چونه هست که گفت چونتو بزار اینجا
بعدش هم از اتاق رفت تو اتاق بقلی و گفت یه نفس بگیر و نگه دار تا عکس بگیرم و کمتر از شاید 10ثانیه تمام.
و در آخر هم گفت بیرون بشین تا دوباره صدات کنن.

دوباره واسه مدت بسیار کوتاهی منتظر بودم که یه خانم دیگه منو صدا کردو رفتم دنبالش تو اتاق دیگری.
ازش اجازه پرسیدم و کیفم رو روی صندلی روبرو گذاشتم و اول فشار خونم رو گرفت.
بعد قد و وزن بعد متسفانه بینایی سنجی. بعد خون گرفتن که اول آمد از دست راستم خون بگیره رگ رو نتونست پیدا کنه میخواست از پشت ارنج دست راستم یه رگ پیدا کرده بود بگیره که نزاشتم چون اون قسمتا که سرم وصل میشه یا خون میگیرن خیلی دردناک ممکنه بشه بعضی وقتا گفتم از دست چپ بگیر که خوشبختانه یه رگ پیدا شد و خون ما رفت تو سورنگ
ایشون هم گفتن بیرون بشین تا دوباره صدات کنن.

در نهایت یکم انتظار اینجا بیشتر گشیدم ولی یه خانم پرستار سومی هم آمد گفت آقا شما انگلیسی مشکلی نداری گفتم نه و گفت بیا.
رفتم به ملاقات خانم دکتر خیلی مهربون بود و دلنشین.

سوال خاصی هم نکرد.
دیابتی و بیماری خاصی از این حرفا که گفتم نه.
داروی خاصی استفاده میکنی؟ نه!
مشروب و سیکار یا مواد مخدر؟ نه!

گفت چشمت گفتم گلوکوما دارم و قطره واسش استفاده می کنم. اگه قطره هم از اون دسته از داروها هست که مد نظر شماست.
گفت اسم قطره خارجیشو همون City Pharmacy خریده بودم و دادم بهش و اسم جنریکش رو اگه اشتباه نکنم یاداش کرد.
عکس X-Ray رو دید. گفتم چطوره دکتر؟
برگشت گفت همه چی نرماله حتی آزمایش نگران نباش. اینو که گفت یکم آروم گرفت دلم.

گفت بخواب رو تخت که دراز کشیدم.
اول تنفس و دم و باز دم و با گوشی پشت و جلو رو گوش کرد.
بعد از روی پیراهن یکم با شکمم ور رفت.
گفت عمل جراحی کردی گفتم بله فتخ گفت چند سال پیش؟ گفتم 3سال.
گفت آبله گرفتی بچه بودی مثل این که.
گفتم بله. برگه تست آنتی بادی که داده بودم رو چک کرد و یاداشت کرد.
دوباره خودش فقط چشم رو یه باز بینی سرسری کرد.

جایه جالبش گفت ازدواج کردی گفتم نه.
گفت سکس پارتنر داشتی یا داری گفتم نه.
و دیگه ماینه قسمت پایین رو گفت نمی خواد.

در کل خیلی زود انجام شد شاید 10 دقیقه و واسم آرزوی موفقیت کرد و گفت فردا می تونی جوابو بگیری.

دوباره آمدم بیرون و رسپشن فارسی هم یه رسید داد به من و پاسپورتم رو گفت این رسید و پاسپورتو فردا ساعت 7:30 غروب بیار و جواب رو بگیر.

راستی تو کلینیک کیسای لاتاری یا فامیلی زیااد پیدا میشن باهاشون مچ بشین واسه گرفتن ماشین من این کارو کردم. در ادامه میگم.

حالا نکات جالب انگیز ناک که به من گیر نداد.
واکسیناسیون
من کزاز و دیفتری 2مرحله
15سال پیش طرح دبیرستانیش هم زده بودم و تو کارتم هم وارد کردم. غیره این 2مرحله.
2مرحله MMR واقعآ تزریق کرده بودم و یک مرحله پاستور حتی اضافی واسم مهر کرد ولی باز خودم دومیش هم زده بودم.
1طرح همه گانی MMR تو اوایل دهه 80 خدمون و واکسنای دوران کودکی و تست انتی بادی.
این چیزایی بود که تو کارت واکسیناسون من بود.

مننژیت و انفولانزا هم نزده بودم.
که وقتی پرسیدم که من اینا رو نزدم خود خانم دکتر گفت واسه سن شما الزامی نیست و شما واکسیناسیونت کامله.
خلاص

[sedaghat_kh]

سلام
ما شنبه شب رسيديم دوبي و صبح با مترو إز إيستكاه صلاح الدين سوار سديم رفتيم إيستكاه ابو هيل و إز خروجي سوم كه مياي بيرون درست درمياي جلوي مركز nmc .تو اسانسور دكمهm رو كه ميزني ميره به مركز nmc و وقتي ميكي براي معاينه ويزا اومدي نامه مصاحبه و مدارك را ميدي و صدات مي كنند براي عكس و ازمايش و فشارخون و معاينه بينايي و قد و وزن.معاينه دكتر هم شامل شنيدن صداي قلب و ريه و ديدن ته حلق و معاينه كشاله ران براي فتق كشاله و درمورد مردها معاينه سيستم تناسلي و سؤالاتي در مورد سوابق جراحي و بيماري و سلامت روان است.بعد با توجه به وقت مصاحبه روز بعد ساعت 8 شب براي جواب وقت داد ند كه ما فردا يك ساعت زودتر رفتيم و جواب حاضر بود.شب قبل با خانم ملكيا صحبت كرده بوديم و دوباره تلفني هماهنك كرديم براي ٥ صبح كه به موقع ماشين أومد و ما هفت صبح سفارت در ابوذبي بوديم.٨صبح كارمندا اومدند و داخل شديم اول مدارك را داديم كه هيجكدام اصلشونو نخواست بعد انكشت نكاري و بعد مصاحبه كه روي سربازي همسر و كار دولتي بنده با تاسف تأكيد كرد و يك كاغذ سفيد داد واز يك هفته بعد فرمود كه به سايت سربزنيد و ما مات و ارزومند خيره به بركه صورتي در كنار دستش نكاه مي كرديم كه باسبورتها را دستمان داد و روانه مان كرد.حالا من بدو اهو بدو تاكي كلير شويم و نفس راحتي بكشيم و وقت نيز بسي تنك است و شايد زبانم لآل تا ان موقع يا ويزا تمام شدندي ويا زمان به سر امدي.

[sedaghat_kh]

سلام
سربا زي تو س ب ا ه و شغل خودم غير دولتي ولي خانمم استاد دانشكاه دولتي است .يناير اين با اين أوصاف خدا بدا دمان برسد . ألبته قاعدتا بأيد خيلي دلشان بخواهد كه دوتا ادم تحصيل كرده به تورشان خورده ولي ظاهرا خيلي إز سربازي مي ترسند كه واقعا نميدانم جطوري ميشه أينها رو إز اشتباه دراورد كه بابا سربازي اينجا اجباري است و محل انهم به اختيار فرد نيست و كسي هم با كار دولتي تبديل به تروريست نمي شود ولي ظاهرا فعلا مقياس و ملاك انها درست يا غلط اينهاست.

[motor]

با سلام حضور همه دوستان
بلاخره ما هم ویزامون رو گرفتیم . فقط خواستم از همه دوستان مهاجری بخاطر راهنماییهاشون تشکر کنم.
تنها تجربه من که تو این سایت گفته نشده اینه که تا ابوظبی میشه با اتوبوس از ایستگاه اتوبوس بردوبی(ایستگاه مترو غبیبه) با قیمت 25 درهم رفت وبرگشت.البته برگشت 15 درهمه. دو ساعت هم طول میکشه و اولین اتوبوس حدود 6ونیم صبح حرکت میکنه و هر نیم ساعت یکی هست.
بامید موفقیت همه

[motor]

تبریک میگم
میشه لطف کنی یه خلاصه از وضعیت پروندتون(شغل،سربازی،تحصیلات،اسپانسر...) و جو سفارت و حساسیت های آفیسر بگی؟ ممنون میشم
موفق باشی

با سلام حضور همه دوستان
بلاخره ما هم ویزامون رو گرفتیم . فقط خواستم از همه دوستان مهاجری بخاطر راهنماییهاشون تشکر کنم.
تنها تجربه من که تو این سایت گفته نشده اینه که تا ابوظبی میشه با اتوبوس از ایستگاه اتوبوس بردوبی(ایستگاه مترو غبیبه) با قیمت 25 درهم رفت وبرگشت.البته برگشت 15 درهمه. دو ساعت هم طول میکشه و اولین اتوبوس حدود 6ونیم صبح حرکت میکنه و هر نیم ساعت یکی هست.
بامید موفقیت همه

شغل خودم خصوصی
شغل همسرم دو سال دانشگاه
سربازی ارتش
اسپانسر داشتم با مدارک کامل به همین دلیل مدارک مالی از ما نگرفت
سوالات آفیسر: خدمت کجا بودی؟ کار دولتی داشتی؟ نسبت با اسپانسر چیه؟
کجا میخواهید بروید؟
نگران مصاحبه نباشید در حقیقت مصاحبه ای در کار نیست باید اسمش رو بگیم تحویل مدارک تا این همه استرس ایجاد نکنه!!!

[Solitude]

خوب دوستان میرسیم به ادامه سریال من.

شنبه 25august رفتم و آزمایشات رو دادم و برگشتم هتل و کمی استراحت و بعد از ظهر هم که بیرون و دبی گردی.
که واستون از روز کلینیک گفته بودم.

بعد یه خورده گردو گیج زدن تو دبی شروع کردم به پیدا کردن پا واسه روزه مصاحبه که ماشین بگیریم.
کیسای زیادی هستن با کمی روابط دوستانه هم میتونید دوستای خوبی پیدا کنید هم پا و همسفر

خلاصه جا داره اول از بابت معرفی گروه خانم ملیکا از بروبچ مهاجر سرا تشکر کنم میتونم به جرات بگم که خیلی آدمای خوش انصافین نسبت به خیلی از این تور لیدر ها و غیره...
من به شخصه این گروه رو تایید میکنم و ازشون واقعآ راضی هستم.

نکاتی در مورد گروه خانم ملیکا لازم میدونم واستون بگم شاید به شما کمک کنه.

اولین چیزی که میتونم بگم و بقیه هم گفتن واقعآ واقعآ وقت شناس هستن و درست سر ساعتی که گفتن حاضر هستن واسه ترانسفر شما به سفارت از 1 تا 10 امتیاز 10 میدم.
ولی اگه دارین تعداد بالا هماهنگ می کنید یکی رو یا خودتون مسئول جمع کردن دوستان بشید که وقتی میرسن به خاطر دیر حاضر شدن دیگران مجبور نشین منتظر بمونین مخصوصآ ما ایرانیها که دوست داریم همه چیز تیپو همه چی اوکی باشه بعد بزنیم از اتاق بیرون

نکته این که دوستان اگه دارین با سواری تشریف میبرین سفارت تور لیدر هایی هستن که پول ماشین رو از شما پیش پیش میگیرن ولی گروه خانوم ملیکا وقتی شما رو داره پیاده میکنه میگیره از 1 تا 10 بازم 10 میدم.
چون دوستانی رو میدیدم که درست وقتی پاشون به هتل باز میشه این دوستان تور لیدرهای ایرانی مخشون رو میزنن و همونجا در جا ازشون پول تور و ماشین واسه رفتن به سفارت و اینجور چیزا رو ازشون میگیرن و اصلآ به آدم فرستی نمیدن که بخواد 2جا حداقل بپرسه که شاید. نه بهتره بگم حتمآ ازونتر پیدا کنه. این کار تور لیدرهای هتلا اصلا درست نیست. کول تور لیدر ها رو نخورین خودتون بخدا میتونید ارزونتر بگیرین.

مثلآ یه خانم و آقای پیر رو ازشون 450 درهم رفت و برگشت گرفته بودن پیش پیش که من گفتم که بیاین با ما بریم گفتن از ما پیش پیش پول گرفته تور لیدر هتل که بچه های ملیکا تازه 1نفرو 300 تا 350 درهم در یست میبرن میارن تازه آخر هم پول میگیرن.
دوستان دیگه نمیدونستن با تاکسی آمده بودن رفت و برگشت 500درهم آخه چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا؟
که برگشت گفتم رد کنین ماشینتون رو با من بیایین.

حالا چند نکته بچه های گروه ملیکا چون چندبار در روز این مسیر رو میرن و میان خوب واسشون میسرفه و کمتر هم میگیرن

یک ماشین. 4 نفر اگه باشین 150درهم نفری شروع قیمتش هست رفت و برگشت. نکته این که اگه بیشتر از 4نفر بشین قیمت کمتر و کمتر میشه .
در کل من خودم با یه دوست دیگه همسفرامون رو از هتل خودمون و هتل بغلی و چند نفری که تو کلینیک آشنا شودیم پیدا کردیم و به خانم ملیکا فقط گفتیم که ما 7نفر شدیم ماشین میخواییم.

که ایشون خیلی استقبال هم کردن و سر قیمت با ما خیلی راه آمدن چون خودمون دوستان رو جمع کرده بودیم.
که یه ماشین کیا واسمون ون فرستاد و 150درهم نفری 90درهم واسمون رفت و برگشت حساب کرد کاش اتوبوس هم داشتن که واسمون مجانی می آفتاد

در کل ماشین 4نفره 7نفره و 12نفره دارن و اگه خود شما یکم فعال باشین با سواری میتونین با قیمت خوب با این گروه برین.

حتی واسه یه سری از بچه های 26 و 28 اگست هم از ملیکا اینا ماشین گرفتیم. که همه راضی بودن.
به هر کی هم میرسیدم که قیمت بالا تور لیدر بهشون قیمت داده بود خودم زنگ میزدم به ملیکا و معرفی میکردم.
واقعآ میگم خیلی با این گروه حال کردم.

داشت یادم میرفت یکی از همکارای خانم ملیکا آقای علی هستش. (علی خمیس عبدالله) یه ایرانی عرب باحاله با مرام و دنیا دیدست ایشون.
جا داره اینجا یادش کنم خیلی به من لطف داشت من 2بار تا سفارت یه بار دسته جمعی با بچه ها روز مصاحبه و یه بار تنها در بست با 300 درهم رفت و برگشت واسه گرفتن ویزا باهاش رفتم سفارت.

اگه خانم ملیکا نیاد و همکاراشو بفرسته آمیدوارم که شما هم علی آقا رو ملاقات کنید تا ببینید که چی میگم.

البته یه نکته خود گروه خانم ملیکا مسافر دارن نگران این نباشین اگه خودتون مثل من نتونستین کسی رو پیدا کنید اگه مسافری به پستشون بخوره با شما کنج می کنن.

روز یک شنبه هم که گردو گیج دوباره و هماهنگی دوستان و 7 رفتم به سمت پلی کلینیک واسه گرفتن جواب آزمایشات.
7:15 رسیدم پلی کلینیک و اتفاقآ دوستانی که فردا واسه سفارت با هم قرار بود همسفر باشیم هم اونجا دیدیم و رفتم پیش رسپشن و رسید و پاس رو دادم و گفت برو قسمت پرستاری و رفتم یه آقایی پاسو رسید رو گرفت و گفت بشین تا بیام.
بعد از شاید کمتر از 10 دقیقه چون اونجا مشغول صحبت با دوستان و رد و بدل کردن اطلاعات و شماره ملیکا تو کلینیک بودیم زمان از دستم در رفت و همون پرستاری که داخل با خانم دکتر روز معاینه تو اتاق بود آمد خیلی گرم سلام و علیک کردیم و مدارک رو تحویل داد و گفتم که از طرف من از خانم دکتر خیلی تشکر کنید که یهو سرشو کرد اون ور خانم دکتر و صدا زد و گفت که ایشون یعنی من سراقشو میگرفتم و خانم دکتر خیلی خوشحال شد و آمد جلو و سلام و احوال پرسی و کلی آرزوی خوب واسم کرد و گفت تو اعتماد به نفس خوبی داری من به جای افیسر اگه باشم به تو ویزا خواهم داد که خیلی خیلی با این حرفش بهم روحیه داد در حد تیم ملی دلم میخواست بغلش کنم خانم دکتر مهربون رو ولی خیلی جنتلمنانه دست دادم و ازشون تشکر فراوان کردم و با یکی از همسفرا رفتیم یکی 2جا رو بهش واسه خرید نشون دادم که از 25 تا 75 درصد مارک تخفیف زده بودن.

واااااای از تخفیفا بگم واستون من کلی چیز خریدم یه کیف پیر گاردین که 1200درهم بود تو حراج 300درهم 75درصد تخفیف وااااااااااااااااااایی نمیدونین که چی بوووود فقط آدم بعد ماه رمضون بره دبی خرید یه فروشنده گفت که بعد ماه رمضون معمولآ اینطور تخفیفا هست و یه زمان دیگه هم گفت از عید تا عید که فکر کنم منظورش عید قدیر تا عید قربان بود.

وای از یه شلوار لیوایز خوشم آمد آقا تو حراج 75درصدی لامسب بود 590درهم حالا ببین اگه حراج نبود چقدر بود.

خلاصه یکم تو این پاساژا و مالا مارکدارا چرخیدیم و شام هم رفتیم برگر کینک و مثل مک دونالده ساعت 11برگشتیم هتل که بخوابیم صبح بریم واسه سفارت.

ها داشت یادم میرفت ساعت 10 اینطورا بود که علی آقا زنگ زد و گفت که از طرف خانم ملیکا هستو و صبح یک رویع به 5 هتل و خواهش کرد که همه رو تا قبل از 5 تو لابی هتل ما جمع کنن که راه بیوفتیم به سمت سفارت که همون موقع با همه هماهنگ کردم و قرار شد 4صبح هر کی زودتر بیدار شد بقیه رو هم بیدار کنه.
که البته من ساعت 3 بیدار بودم و داشتم مدارک رو چک می کردم دوش میگرفتم و اصلاح میکردم.

ساعت یک روبع به 4 هم همه رو یکی یکی زنگ زدم بیدار کردم.

خلاصه همه آماده پایین با کمی تاخیر یکی از دوستان ساعت 5:05 راه آفتادیم به سمت سفارت.
یک ماشین ون کیا مشکی بود ماشین ما.

تو طول مسیر هم که همه مشغول گپ و گفتگو که اصلآ نفهمیدیم کی رسیدیم.
علی آقا هم که خیلی چیزای باحالو جالبی تعریف میکنه از موضوعات مختلف در کل آدمیه که خوش میگذره باهاش.

مسافت تا ابوظبی 165 کیلو متره به گفته علی آقا که با سرعت حداقل 120 داشتیم در این مسیر میرفتیم.
6:25 دقیقه و اینطورا بود که رسیدیم سفارت و 2ردیف نیمکت روبروی هم هست که چپ نوشته Immigrant و راست هم نوشته None immigrant اگه اسپلشو درست نوشته باشم.

به ترتیب رفتیم رو نیمکتا نشستیم سمت چپ قبل من یه خانم و آقای کیس فامیلی بودن و جالب بود که سریای اول لاتاری تو 10-15نفر اول اصلا نبودن. همه بیشتر اون روز کیسای خانوادگی بودن جالب بود واسم.
روبروی ما بعد ساعت 7 یه سری دانشجو و کسایی که قصد سفر داشتن فقط به امریکا آمده بودن روبروی ما تو سف نشسته بودن.

راستی اینسر و اونسر نیمکتا 2تا کولر هم گذاشتن که آدمای تو سف و باد بزنه البته بیشتر فنه تا کولر ولی همونش هم قنیمته.

ساعت 7:20 یک آقای با لباس فرم آمد و پاسپورت و نامه وقت سفارت رو یکی یکی چک کرد. و رفت تا آخر سف.

10دقیقه بعد دوباره یه آقای دیگه با لیاس فرم این دفعه کلاه قرمزی بود این آفاهه. دوباره از اول سف پاسو نامه وقت و چک میکرد میگفت برین داخل.

از رو نیمکت به سمت در ورودی میرفتیم در سف. یکی یکی واسه بازرسی میفرستاد داخل و بعد نفر بعد الی آخر.

خوب اگه ورودی رو بخوام واستون توصیف کنم قسمتی که باید رد بشین بیرین داخل یه سالن مستطیل رو فرض کنید که به 3 قسمت تقسیم شده. سمت چپ خروجی که کارتون که تمون میشه میاین بیرون از اون ور و اگه وسیله داشته باشید از اونور کانتر تحویل میگیرین.
قسمت وسط بازرسی بدنی و تحویل موبایل و وسایل که اینجا مثل گیتای فرودگاهی خودمونه ولی مجهزتر و به روز تر که اول بعد که از در وارد میشین اول موبایل و واسایلی که نمیتوننین داخل ببرین رو از شما تحویل میگیرن بعد از بین دستگاه که مثل چارچوب در میمونه تو فرودگاه ازش رد میشین بوق بوق میزنه از اونا رد میشین بعد یه نگهبان و با یه چی دراز دستی که اندازه این باتومای برادرای ماست در ایران شما رو از جلو و از پشت اسکن میکنن به حدی این دستگاه قوی هست که یکی از دوستان تو چیبش یه آدامس خارجی داشت که در بسته بندی این آدامس یه آلیاژی از آلومینیوم بود و این دستگاه پوست آدامس هم جنسش رو تشخیص میدااااااااااااااااااد.
که مجبورش کرد که آدامس و با موبایلش تحویل امانات بده. پووووووووستتتتت آداااامسسسسسس آخخخخخخخخه!!!!!!!!

خلاصه وقتی که این آقا هم شما رو اسکن کردن سمت چپ شما یه در هست که به قسمت سمت چب این مستطیلی که واستون توصیف کردم راه داره و بعد از رد شدن از در که گفتم در سمت راست دوباره یه در به حیات باز میشه و میرید داخل حیات و مستقیم به راحتون ادامه میدید که در این مسیر شمشاد در 2طرف شماست و نزدیک ساختمان اصلی که میشید یه پول هست که نرده های توسی داره که فکر کنم پلش هم 5-6متر بیشتر نباشه البته مسیر پستی و بلندی نداره ها مستقیم.

و بعد رد شدن از پل میرسید به یه ساختمان دیگه که در سمت راست شما بعد پل قرار داره و از در وارد میشد و یه در دیگه و در سمت راست شما یه میز و یه خانم که با شما حالو احوال میکنه و به شما شماره میده من شماره 2بودم و ازم پرسید که حالت چطوره منم گفتم: Great و منو راهنمایی کردن که بشینم.

راستی بچه ها سفارت توالت ایرانی هم داره

و یه چیز که یادم رفت بگم به خاطر گرما شمشادا خوشک شده بودن.

خوب 2تا تابلو این ور و اونور سالن بود که شماره ها رو میزد. و همزمان هم اعلام میکردن شماره ها رو هم به عربی بعد انگلیسی.
وارد سالن که میشید و شماره میگیرید روبروتون تا آخر صندلی چیدن و سمت چپ 12کانتر هست اول از طرف ورودی کانتر 1وهمین طور به ترتیب تا 12

یکم که گذشت شروع کردن به خوندن شماره ها خلاصه شماره 2 کانتر 9 یه خانم چاق که فارسی خیلی خوب صحبت می کرد واسه تحویل مدارک.
اینو بگم مثل این که قرساشو پشتو رو خورده بود یا از دنده چپ پا شده بود به همه گیر میداد.
سلام و احوال پرسی.
مدارکتونو بدین من هم به سرعت تمام مدارک رو از کیف و کلاستور در آوردم میزاشتم اونجا و یکی یکی هم میگفتم به ترتیب که چی دارم میزارم واسش.
اولین گیر آقای محترم نمیخواد یکی یکی بدی همه رو آمده کن رو هم بزار خودم جدا میکنم.

خلاصه سری همه رو به ترتیبی که آماده کرده بودم رو هم گذاشتم و از زیر شیشه دادم بهش.
شروع کرد به چک کردن مدارک گفتم عکس بدم گفت خودم بهت میگم صبر کنید.

اسپانسر من مدارک رو با FedEx پست کرده بود سفارت و روز قبل از مصاحبه. تو رسید و سایتش زده بود که به دست سفارت رسیده و یکی تو سفارت تحویل گرفته.
24اگست از امریکا پست شده بود 26اگست 12:54دقیقه سفارت تحویل گرفته بود.
و رسید و ریپورت فدکس رو هم پرینت گرفتم و بردم سفارت که رسید فدکس رو هم پس داد گفت این چیه توضیح دادم که اسپانسرم مدارکشو با فدکس به شما فرستاده و شما دریافت کردین گفت اگه هم ما دریافت کردیم داخل پروندتون نیست و رسید رو پس داد.

کپی مدارک مایکروسافت منو پس داد.
گفتم خانم این کپی مدارک مایکروسافت منه.
دیگه با صدای بلند گفت در واقع داد زد گفت من خودم میدونم چی باید ور دارم چی ور ندارم شما نگران نباشید آقای محترم.
خوب دیگه جو سنگین شد و گفتم ویزا خدا حافط.

یکم زمان گذشت و گفت عکساتونو بدین و دادم و هیچی دیگه نگفتم.
پاکت بانگ پاسارگاد رو نشون داد گفت این چیه دیگه گفتم نامه تمکن بانک از پاکت در آورد و گفت این به دلار چقدر میشه گفتم نرخ برابری با ارز رو زده توش با دلار دولتی با دلار آزاد حدود 21000 دلار.

یکم کوچولو دیگه گذشت و یه کارت آبی گوچیک بهم داد و گفت باید این مبلغ رو کانتر 1 پرداخت کنی و بری باجه 11 انگشت نگاری.
که ازش تشکر کردم و معذرت خواهی که شرمنده که ناراحتش کردم. و گفت نه ناراحت نشدم.
تو دلم گفتم آره واقعآ معلوم بود با اون داد زدنت.

خلاصه رفتم باجه 1 کسی اونجا نبود نگهبانه آمد گفت الان میاد یکم صبر کن.
که یهو یه خانم جوون خوش روحیه و باحال پیداش شد که کاملا امریکایی بود و فقط انگلیسی حرف میزد.
بعد حال و احول و کارتو دادم و گفت 330دلار میشه منم 400تا با پاسپورت دادم بهش و 70تاگذاشت لای پاسپورتم و گفت بیا کانتر 11 خودم ازت انگشت نگاری میگیرم و منم گفتم دوست دارم شما باشی ایول. خیلی باحال بود دوست داشتنی بر عکس اون خانوم چاقه که اعصاب ندار بود. خلاصه رفتم کانتر 11 و گفت پاستو بده ولی دلارو از لاش وردار فقط پاسو بده و دادم و دیگه رفتیم تو فاز فان و بگو بخند.
گفت 4تا انگشت چپ بعد دستمو بالا بردم انگشتابو باز کردم یه باز و یه بار هم انگشتامو بستم و گفتم Like this or like this یعنی اینطوری یا اینطوری که گفت نه 4تا انگشت از هم فاصله نداشته باشه.
بعد گفت 4تای دست راست و در آخر هم 2تا شصتا با هم.
و خیلی صمیمی و خوب بود به آدم احساس خوب میداد.
و بعد گفت بشین تا صدات کنن.

در طول این مدت که اینور و اون ور میرفتم و زمانی که در انتظار نشته بودم میدیم که این خانومه داره به همه گیر میده.

خلاصه بعد 2تا کانتر شورع کردن واسه مصاحبه 7 و 9.

کانتر 9 که همون خانم بد اخلاقه بود و 7 یه خانم امریکایی وقتی فارسی حرف میزد شما عاشقش میشودین و میشین.

هی تو دلم میگفتم 7 7 7 7 7 7 7 7 7 7 7
که آخرم شماره منو صدا کردن باجه 7

بعد حالو احوال مصاحبه من شروع شد.
بهش گفتم شما چقدر خوشکل فارسی حرف میزنید!
گفت خیلی ممنون.
تمام چیزایی که میل زده بودم واسشون پرینت شده آماده درست به همون ترتیبی که میل کرده بودم اونجا بود.
از زیر شیشه فرما رو داد گفت جایی که های لایت کردم رو امضاء کن و قسم بخور گفتم میشه قبلش یه چی بگم.

گفت بگو و گفتم نام مدرسمو ارشاد 9بود 1 اشتباهی زدم.
گفت اصلا این چیزا واسه ما مهم نیست چیزه دیگه ای هم هست گفتم نه و امضاء کردم و گفت دست راستتون رو ببرید بالا و قسم بخورین.

آیا قسم میخورید که هر چیزی که تو این فرما نوشتین و در طول مصاحبه میگین حقیقت و راستشو میگید.

منم دست راستم رو که بالا برده بودم گفتم که من قسم میخورم که تمام چیزایی که تو فرما نوشتم حقیقت بوده و سعی میکنم که با صداقت به سوالهای شما جواب بدم. نمیدونم چرا یهو اینو گفتم.
سعی میکنم رو داشتین دیگه

راستی امضاء هم که اسم و فامیل به انگلیسی کردم و گفتم که امضاء ایرانیم رو هم بزنم گفت نمیخواد.
پس همون اسم و فامیل کفایت میکنه.

سوال اول شما دیپلم دارین؟
جواب من: بله ولی 8سال سابقه کار هم دارم مدارکش هم پیش شما الان هست.

چک کرد رد شد.

سوال دوم: سربازی رفتین؟
جواب من: نه به خاطر چشمم معافیت پزشکی گرفتم مدارکش هم هست پیش شما.

سوال سوم: این مبلغی که تو حسابتون هست چند دلار میشه؟
جواب من: مثل قبل جواب دادم. گفتم نرخ برابری ارزش با دلار دولتی رو که زده ولی با نرخ دلار آزاد حدود 21000دلار.

سوال 4: تو امریکا کسی رو دارین؟
جواب من: نه دوستان دور فقط که سالهاست ندیدیمشون

سوال 5: امریکا کجا میخوای بری؟
جواب من: این آدرسی که تو فرمم وارد کردم اسپانسر من بود ولی همکارتون گفت که مدارکش تو پروندم وارد نشده قرار بود به New Jersey برم.

سوال 6: تو جواب مدیکال شما نوشته شما گلوکوما دارین(فشار چشم) و دارو مصرف می کنید. چرا عمل نکردین؟
جواب من: دکترم تشخیص داده که با دارو کنترل شده است و نیازی فعلآ به عمل نمی بینه.

و همین.
آخرش هم گفت مدارک شما کامله و نیازی به چیزه دیگه ای نیست یه کارت کوچیک سورتی در آورد از زیر میز و دور 4شنبه رو خط کشید و روش نوشت 1:30 و گفت 4شنبه 1:30 اینجا باش و بیا پاستو ویزاتو تحویل بگیر.
که من دیگه نمیدونستم خوابم بیدارم در چه حالیم.
گفتم: اااااا واقعآ به من ویزا میدین ؟!!!!!
با خنده برگشت گفت بله شما مدارکت کامله مشکلی نیست.
و کلی تشکر خداحافظی کردم و آمدم بیرون.

از 7نفری که با من تو ماشین ما بودن فقط من ویزای یک ضرب گرفتم بقیه همه FBIچک خوردن.
برگه های آبی و سفید گرفتن و اولین ویزای یک ضرب اون روز من بودم هوووووووورررررررااااا.

آمدم بیرون و همه دست و تبریک و آرزوهای خوبو از این جور چیزا.
ساعت 9:30 از سفارت آمدیم بیرون ساعت 11هتل بودیم.

بعد از ظهرم که یه دل سیر خوابیدمو 3شنبه هم رفتیم جومیرا بیچ و 4شنبه هم با علی آقا هماهنگ کرده بودم کسی ولی نبود خودم و در بست برد و آورد.
1رسیدم سفارت دوباره رو نیم کت نشستم 1:15 فرستادن داخل فقط و فقط کارتو برده بودم هیچ چی دیگه نبردم. داخل دوباره بهمون شماره دادن 25بودم اینبار که قبل 2بود یه خانمی آمد و شماره ها رو خوندن و نوبت من شد رفتم سلام و حالو احوال بعد گفت چندتا پاسپورته؟ و اسمت چیه گفتم یکی و اسمم رو گفتم. و رفت یه کاغذ A4 که روش به چیزایی بود یه پاکت پولوم شده و پاسپورتم رو آورد و گفت همینجا چک کنید که اگه درسته که میتونید تشیف ببرین.
و چک کردم و آمدم بیرون و برگشتم با علی آقا هتل منو رسوند و دیگه رفتم دوباره خرید.

6ماه هم اعتبار داره از تاریخ مصاحبم دقیقآ.
جمعه هم برگشتم ایران و دارم آماده میشم واسه ورود به خاک ا م ر ی ک ا.

امید وارم همه کسایی که اون روز کلیر خوردن زود ویزاشون بیاد چون خیلیاشون بچه های باحالو خوبی بودن.

راستی واسه بردن مدارکتون میتونید از این کیفای دسته داره پاپکو بخرید که شفاف هست میزارن که ببرین این جور کیفا رو داخل.
همه لوازم تحریریا هم دارن البته توش فقط مدارک بزارینا.
چون خیلیا مدارکشون میدیدم که دستشونه و اذیت میشن گفتم چون من یه کیف پاپکو کرفتم از این بی رنگا و مدارکو توش گذاشتم و خیلی راحت هم بردم داخل و دسته داره دیگه آدم اذیت هم نمیشه.
پیشنهاد واسه راحتی دوستان گفتم چون خیلیا اونجا بهم گفتن چه فکر خوبی و گفتن کاش اونا هم همین کارو می کردن.

این هم داستان ما. زیادی اگه پر چونه گی کردم به بزرگی خودتون ببخشید. سعی کردم هر چیز ریزی رو که یادم مونده رو واستون بگم.

USA
USA
USA
IRAN
IRAN
IRAN