کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
اگر برای مصاحبه به سفارت آمریکا در ابوظبی مراجعه کرده اید نکات مهم سفر و مصاحبه خود را در این تاپیک در اختیار سایر اعضاء قرار دهید.
**************************
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2010 اینجا را کلیک کنید.

جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2011 اینجا را کلیک کنید.
سیدعلی سپهر
مدیر ارشد مهاجرسرا و مدیرعامل شرکت پاریز تراول
۰۹۱۲۱۲۵۳۵۵۷


هر آنچه در مورد لاتاری بايد بدانيد.
https://telegram.me/pariztravel
(2011-10-09 ساعت 13:58)Nazem نوشته:  اگر برای مصاحبه به سفارت آمریکا در ابوظبی مراجعه کرده اید نکات مهم سفر و مصاحبه خود را در این تاپیک در اختیار سایر اعضاء قرار دهید.
**************************
جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2010 اینجا را کلیک کنید.

جهت مشاهده موضوع مشابه در انجمن برندگان سال 2011 اینجا را کلیک کنید.

سلام به همه دوستان

قبل از هر چیز میخواستم بگم که مصاحبه و فرایند لاتاری سخت نگرید، خیلی راحت تر از اون چیزی هست که فکرش میکنید البته اگر مدارکتون کامل باشه وبه قول معروف ریگی به کفشتون نباشه همه چیز خیلی راحت انجام میشه.واسه من که همه چی خیلی خوب بود و چون تومدارکام مشکلی نبود اصلا استرس نداشتم.

هزینه آزمایش پزشکی من حدود ۱۷۵ درهم شد که البته من ی واکسن داشتم و ۹۵۰ درهم شد ولی اون واکسن برای خانوم های ۱۸ تا ۲۶ ساله.من ۵ شنبه آزمایش دادم و چون جمعه اونجا تعطیله شنبه جوابه ازمایشامو گرفتم ولی همون روز اگه پولی بیشتری میدادم میتونستم جوابو بگیرم .پیشنهاد میکنم بیمارستانی که من رفتم برید برای اینکه خیلی ارزون بود

یک شنبه وقت مصاحبه بود و من ۵:۳۰ راه افتادم و ۷:۱۵ رسیدم ابوظبی و نفره سوم بودم.داخله سفارت خیلی خوب بود و به من حسی آرامش میداد.اول مدارکامو نشون دادم و پول که ۸۱۹ دلار بود را ریختم .بعد از انگشت نگاری وقت مصاحبه شد و بعد از پرسیدن چند تا سوال گفتن از ۲ هفته دیگه برو تو سایت چک کن و هر وقت ویزا آماده شد پاسپورت واسمون بفرست،ساعت ۹ بود که تمامه کارای من تموم شد

اگر خواستین تاکسی بگیرید برای ابوظبی حتما از ۲۴ ساعت قبل رزرو کنید چون ممکنه به مشکل بر بخورید .من تاکسی نگرفتم و یکی از دوستانم منو برد ولی هزنیه تاکسی ۲۰۰ درهم است .

ببخشید اگر بد نوشتم چون کی برد من فارسی نداره.امیدوارم که همه شما موفق بشید
(2011-10-23 ساعت 20:25)afshin4749 نوشته:  
(2011-10-21 ساعت 21:34)kopol نوشته:  دوستان من واقعاً نمی دونم چرا سفارت آنکارا رو انتخاب کردم وچرا 80 % بقیه هم همین کار رو می کنند کسی می تونه به من در یک کلام بگه چرا ماباید در زمستان سرد به آنکار برویم و به ابوظبی خوش آب و هوا در زمستان نرویم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

دوست خوبم ، اولاً كه ما خودمون انتخاب نكرديم برامون انتخاب كردن . اما دليل اينكه خود من اونو تغيير ندادم اينه كه :

1 - براي امارات بايد ويزا بگيري و اگه خدايي ناكرده بد شانسي بياري و ويزا بهت ندن مثل دوست خود من اونوق ويزا چي ؟ پررررررررررررررررررررررررررر !!!!!.

2 - اعتقاد دارم كه تغيير مكان اگر صورت بگيره ممكنه مشكلات زيادي رو بهمراه داشته باشه .

3 - آنكارا مكانهاي ديدني زيادتري داره چرا كه توريستي تره و براي زمستان هم جاهاي قشنگي وجود داره كه ميتوني استفاده كني .

البته تمام مواردي رو كه گفتم نظر شخصي خود من هستش و بطور كلي آرزو ميكنم كه همه بچه ها ويزا بگيرن !!! حالا هرجا كه مي خواد باشه . پرواز رو به خاطر بسپار ، پرنده رفتنيست .

موفق باشيد و پيروز
ولی من واقعاً اینطور فکر نمی کنم
1- بلیط رفت وبرگشت به امارات ارزانتر از ترکیه است
2- ترافیک مصاحبه ها هم کمتر است
3- ارسال مدارک 1یکماه قبل از مصاحبه الزامی ندارد ودر نتیجه هزینه ارسال مدارک رو هم نداری .
4- آب و هوای فوق العاده عالی زمستان ابوظبی با سرمای زیر 20 درجه آنکارا هم یکطرف
5- هزینه هتل وایاب و ذهاب در ابوظبی هم ارزانتر از آنکارا است
6 - برای ابوظبی هر روز پرواز هست ولی برای آنکارا هر روز پرواز وجود ندارد
7- بازم بگم
کنسولگری:انکارا
تاریخ مصاحبه: 2012/02/02
نتیجه مصاحبه: برگ آبی
تاریخ دریافت کلیرنس: 2012/5/15

3- آیا پزشک کلینیک معاینه بدنی کامل انجام میده یا نه فقط درحد سوال وجوابه (ببخشید که این رو میپرسم ولی برام مهمه چون من پسرم رو کمرش جای عمل جراحی وجود داره،که من میخواستم توی سوالات دکتر بگم که عمل جراحی نکرده آخه میترسم این مورد برام مشکل ایجادکنه)
به امید موفقیت

علیرضای عزیز معاینه بدنی برای دیدن بیماری هایی است که قابلیت مخفی کردن دارند یا جراحی های خاص عکس ریه هم همینطور .پس نه به دلیل سیگاری بودن کسی رد میشه نه به دلیل عمل دیسک کمرو نخاع و ب... و اینا .
هر کسی ممکنه جراحی داسته باشه تو زندگیش.
شماره کیس :20125xxx
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:14 Aug
کنسولگری:آنکارا
تاریخ مصاحبه: Nov
تاریخ دریافت ویزا: خدا بخواد قبل از ژانویهBig Grin و خواست Big Grin دسامبر
تاریخ دریافت گرین کارت : 1 ماه پس از ورود
2 نفر
تشکر کنندگان: SH1A2R3 ، vroom ، California ، batis2010 ، pariya2 ، Danoosh ، immigrant2us ، MEHR52 ، philter ، msar ، golia
دوستان یه نکته ایی را عرض کنم شاید برای بعضی ها مهم باشه اگر برای آزمایشات پزشکی پیش دکتر شوکلا برید بازدید کامل بدنی میشید یعنی باید کاملا برهنه بشید اما من رفتم پیش دکتر نایال که البته الان دیگه سفارت با ایشون کار نمیکنه بازدید بدنی نشدم Smile در مورد بقیه دکتر ها هم اطلاعی ندارم ولی اگه براتون مهمه میتونید از بقیه دوستان بپرسید
بیدلی در همه احوال خدا با او بود *** او نمیدیدش و از دور خدایا میکرد !!!
خدایا شکرت!
تشکر کنندگان: storagemeter ، faranak.n ، SH1A2R3 ، MAHDI2012 ، GreenRoad ، batis2010 ، Solitude ، pariya2 ، MEHR52 ، msar ، مردایرونی
سلام مجدد خدمت همه دوستان
ضمن تشکر از همه شما عزیزان
ویزامون شش ماهه هستش
من و همسرم جفتمون کار آزاد داریم،سربازی خرید خدمت،اسپانسر هم نمیخواستیم داشته باشیم البته میتونستیم ولی از اول نخواستیم و مدارک حساب بانکی بردیم و....
سفرنامه ام رو به زودی مینویسم فقط همین مقدار بگم که اوضاع ابوظبی خیلی خوب هستش از همه نظر، توی سفرنامه مفصل همه چیز رو میگم
همون روزی که مصاحبه ما بود یک خانوم دیگه هم یکضرب ویزا گرفت (البته تا اون موقع که ما اونجا بودیم چون نفر اول بودیم)و ایشالا همتون یکضرب ویزا میگیرید ،خیالتون راحت باشه دوستان
شماره کیس : 2012AS3XXX
کنسولگری: ابوظبی
کارنت شدن کیس: Oct
مصاحبه: Nov 20
دریافت ویزا: NOV 22
2 نفر
تاریخ ورود به امریکا:
Feb/29/2012
دریافت گرین کارت: 50 روز بعد
سفرنامه
با سلام خدمت همه دوستان گرامی
در ابتدا لازم میدونم که از مدیران مهاجرسرا و تمامی دوستان و آشنایانی که در این مدت با به اشتراک گذاشتن تجربیات گرانبهاشون ما رو یاری کردند، کمال تشکر رو داشته باشم.

تا اینجای کار که مدارک رو به KCC فرستادیم و اونها هم جواب دادند و روز مصاحبه مشخص شد که با هم بودیم و اما از اینجا به بعد:

سه هفته قبل از سفرمون تمامی کارهای پزشکی و ترجمه مدارک و .. انجام شده بود وبرای گرفتن ویزا و بلیط و هتل اقدام کردیم (توصیه من به دوستان این هست که زودتر برای بلیط و هتل و مخصوصا ویزا اقدام کنند که خدای نا کرده به مشکل دریافت ویزا برنخورند)
به این دلیل که زمانی که ما برای رزرو هتل و بلیط و ویزا اقدام کردیم بلیط هواپیما و هتل به خاطر فستیوالی که در دبی بود گرانتر از قیمت روزهای عادی بود و هر چه به موعد فستیوال نزدیکتر میشدیم قیمت بلیط هم گران تر میشد
(برای مثال 4 شنبه بلیط 420 هزارتومان بود و شنبه هفته بعد همان بلیط 520 هزارتومان) تازه از سه هفته قبل از زمان مصاحبه اصلا پرواز امارات جا نداشت و در لیست انتظار قرار داشتیم تا تونستیم بلیط بگیریم اونهم به لطف خدا و تلاش یکی از آشنایان.
زمانی که با ایشان برای کارهای هتل و بلیط و .. تماس گرفتم به من گفت که قبل از هر چیزی برای ویزا اقدام کنم چون 4 روز بعد (سازمان مهاجرت امارات یا سفارت دقیق نمیدونم) به مدت 10 روز تعطیل بود و هیچ ویزایی توی این 10 روز صادر نمیشد که اگر کمی دیرتر اقدام کرده بودیم شاید با مشکل ویزا برخورد میکردیم چون دقیقا تا 2 روز قبل از مصاحبه ما (سفارت یا مهاجرت امارات) تعطیل بود .ضمنا دو نفر از هموطنان گرامی هم به خاطر همین تعطیلی و اینکه نتونسته بودند ویزای امارات رو بگیرند، متاسفانه مصاحبه رو از دست دادند که این مساله رو ما اونجا متوجه شدیم و کلی ناراحت.

پرواز:
ما پنجشنبه صبح ساعت 10:55 دقیقه به وقت تهران با هواپیمایی امارات پرواز داشتیم که ساعت 7 صبح با ماشین شخصی خودم به سمت فرودگاه حرکت کردیم و از اونجایی که هوا بارانی و ترافیک هم بود ساعت 9:30 دقیقه به فرودگاه رسیدیم و من هم ماشین رو در پارکینگ فرودگاه پارک کردم
ضمنا پارکینگ مسقف فرودگاه روزانه 4500 تومان و سرباز روزانه 3000 تومان هستش که با توجه به اینکه من 6 روز زمان توقفم بود حساب کردم که ماشین ببرم راحت تر و به صرفه تر از تاکسی هست چون در مجموع 27500 تومان بابت این 6 شبانه روز پرداخت کردم و پرواز برگشتم هم ساعت 2:30 شب به تهران وارد میشد که ترافیک هم نبود و اینجوری برگشت هم راحت اومدیم.

خلاصه اینکه ساعت 1:30 وارد امارات شدیم و تا کارهای فرودگاه رو انجام دادیم حدودا ساعت 4 از فرودگاه خارج شدیم و ترانسفر هتل هم همونجا منتظر مابود و ما رو به هتل برد.
البته من داخل فرودگاه یک سیم کارت اتصالات هم گرفتم به مبلغ 75 درهم که 25 درهم شارژ داشت و تا روز آخر هم نیاز به شارژ پیدا نکردم ضمنا باجه اتصالات فقط درهم قبول میکنه و اگر دلار داشته باشید باید همونجا چنج کنید که صرافی دقیقا کنارش هست ولی شما از تهران حداقل 1000 تا 1500 درهم با خودتون ببرید که اونجا مجبور نباشید توی فرودگاه چنج کنید صرافی های توی فری شاپ و فرودگاه هر دلار رو به 3.6 درهم چنج میکنند و بعضیهاشون هم 15 درهم کارمزد میگیرند ولی خارج از فرودگاه شما بدون کارمزد 3.65 درهم بابت هر دلار میتونید از صرافی ها یا حتی فروشگاهها درهنگام خرید بگیرید که خیلی به صرفه هست(البته من یک صرافی پیدا کردم که 3.665 چنج میکرد) بعد از اون هم وقتی به هتل میرسید حدودا نفری 500 درهم باید به هتل پرداخت کنید برای مخارج بعدی هتل مثل تلفن و رستوران و ...از این موارد که در آخر اگر خرج نکرده باشید به شما برگردونده میشه ولی متاسفانه قیمت چنج هتل به جای 3.6 یا 3.65 با کسر کارمزد 3.45 درمیاد که خیلی کم هستش و شما تا به هتل میرسید دیگه زمان رفتن به صرافی و اینجور کارها رو در هنگام Check in ندارید و مجبور میشید که 3.45 چنج کنید .

هتل:
هتل ما Hyatt Regency بود که هتلی 5 ستاره و در منطقه ای به نام دیره در دبی واقع شده است.
در مورد هتل هم گرچه قیمت هتل بالا هستش ولی ما چون سفرمون هم جنبه تفریحی و هم جنبه کاری داشت این هتل رو انتخاب کردیم البته هتل های دیگری هم مدنظر داشتیم که بعضیهاشون مثل کراون پلازای فستیوال سیتی صبحانه نداشتند که به نظرم خیلی مهم هستش و بقیه هم جا نداشتند.
ضمنا این هتل قدیمی ترین هتل دبی هستش که 5 سال پیش کاملا بازسازی شده و بسیار بسیار هتل خوبی برای اقامت در دوبی هستش که ما هم 5 شب و 6 روز در اونجا اقامت داشتیم.
مراکز خرید خوب دبی هم ابن بطوطه،دبی مال،امارات مال،سیتی سنتر و برجمان
جاهای تفریحی هم پارک آبی اتلانتیس،پارک آبی واید وادی،صحرا،مدینه جمیرا،
پالم و ساحل جمیرا و ...

تستهای پزشکی:

بعد از رسیدن به هتل و تحویل گرفتن اتاق و ... ،با اینکه دیر شده بود و ساعت حدود 6 بعد از ظهر بود به با ناامیدی یک تاکسی گرفتیم به مقصد NMC (ضمنا اونجا تاکسی ها به محض اینکه سوار میشید 3 درهم تاکسی متر رو شارژ میکنند و کمتر از 10 درهم هم نمیگیرند اگر مسیرتون به 10 یا بالاتر از 10 درهم برسه که هیچ ولی اگر کمتر از 10 درهم بشه هم باید 10 درهم پرداخت کنید)،
البته فکر نمیکردیم اون موقع قبول کنند ولی ما چون یکشنبه مصاحبه داشتیم و جمعه هم تعطیل بود از تهران پنجشنبه رفتیم که شنبه هم بتونیم جوابمون رو بگیریم و برای یکشنبه صبح مشکلی نداشته باشیم و اگر نمیتونستیم پنجشنبه آزمایشات رو انجام بدیم کلا زود رفتنمون هزینه بیهوده بود.

ضمنا برای رفتن به NMC هم میتونید با خط سبز رنگ مترو برید ایستگاه ابوهیل که دقیقا جلوی در NMC ایستگاه داره و به تاکسی هم میتونید بگید ایستگاه مترو ابوهیل یا روبروی هتل رامادا
حتما از توی مترو نقشه مترو رو هم از اطلاعات بگیرید که خیلی به درد میخوره

همشون هم انگلیسی بلدند و هم عربی،بعضیهاشون هم کمی فارسی بلدند ولی هندی و پاکستانیهاشون انگلیسی رو اینقدر بد صحبت میکنند که هیچ چیزی متوجه نمیشیم.

اول وارد شدیم و اطلاعات سوال کردیم که گفت داخل آسانسور و طبقه M رو بزنید
توی بیمارستان هم پاسپورت ها رو با نامه دوم و کارت واکسیناسیون پاستور ازمون گرفتند و مدتی منتظر نشستیم و بعد صدامون کردند برای اندازه گیری فشارخون و قد و وزن و معاینه چشم
بعد از اون مدتی توی سالن منتظر بودیم تا دوباره صدا کردند که فیش صندوق دادند و برای هر نفر یک 50 درهم برای آزمایش خون و یک 125 درهم برای X-Ray و یک 250 درهم هم برای ویزیت دکتر پرداخت کردیم که دو نفری شد 850 درهم،بعد از اون هم برای آزمایش خون صدا کردند و بعدش هم X-Ray .
بعد از اون هم رفتیم برای معاینه پیش دکتر شوکلا که یک سری سوال پرسید که مثلا فلان بیماری رو داشتی؟ یا فشار خون و اینکه معتاد بودی یا خیر و از این دست سوالها .... که بعضیهاش رو چون اسم بیماری رو نمیدونستیم فارسی میگفت البته کلا جواب همه سوالها منفی هست و بعد از اون هم گفت روی تخت بنشین و کل بدن رو معاینه کرد که معاینه آقایون رو خودش انجام میده و خانومها رو هم دستیار خانومی که اونجا هست.هیچ واکسنی هم نزد و هیچ چیز هم در مورد واکسنها نپرسید
بعد هم پرسید که مصاحبه کی هستش و گفت شنبه شب جواب آماده هستش.
توی دوتا مرکز میشه آزمایشات پزشکی رو انجام داد که یکی میدیست هست و دیگری NMC که میدیست کلا به خاطر اینکه دولتی نیستش گرونتر هست توصیه میکنم که به NMC مراجعه کنید.

جمعه و شنبه رو هم تور شهر و تور سافاری صحرا رو رفتیم که جای همه شما دوستان خالی ،خیلی خوب بود.

ولی شنبه شب برای دریافت جواب، ما کمی دیر رفتیم حدود ساعت 10:30 بود که شما اینکار رو انجام ندید عرض میکنم به چه دلیل ،
ما پنجشنبه پرسیدیم کی بیایم؟ که اونها گفتند شنبه شب و ما گفتیم که شنبه عصر بیایم گفتند نه، ولی وقتی ما شب رفتیم یک مقداری که نشستیم دیدیم که خیلی طول کشید ودر آخر هم یک خانم پرستار گفت کی مصاحبه دارید؟ گفتیم فردا 8 صبح گفت جواب آماده نیست،پیگیر که شدیم فهمیدیم دکتر یادش رفته امضای نهایی رو بزنه و رفته بود خونه. گفتند صبح میتونید بیاید بگیرید؟ که ما هم گفتیم نه چون 5 صبح حرکت میکنیم به سمت ابوظبی اونها هم که دیدند چاره ای ندارند گفتند منتظر بمونید مدارک رو دادند به پیک بیمارستان برد منزل دکتر امضا کرد و برگردوند.
شما زودتر برید که احیانا این مشکلات پیش نیاد.بعد هم یک پاکت بزرگ که عکس X-ray داخلش بود رو به همراه یک پاکت کوچکتر و یک برگه A4 که واکسیناسیون در اون وارد شده بود رو به ما دادند و گفتند عکس رو به سفارت نمیخواد تحویل بدید و فقط همین پاکت رو تحویل سفارت میدید که اینها رو هم در قبال دریافت امضا تحویل گرفتیم و ساعت 1 شب رسیدیم هتل تا برای فردا صبح آماده بشیم.

هماهنگی برای ترانسفر به ابوظبی:
روز قبل با خانم ملیکا هماهنگ کرده بودم که جاداره اینجا از خانم ملیکا هم به خاطر همه محبتهاشون تشکر کنم و به دوستانی که مصاحبه دارند هم توصیه میکنم که با ایشون حتما هماهنگ کنید چون فوق العاده وقت شناس و حرفه ای و منصف هستند و کارشون رو به خوبی بلدند و در کل بنده هم در تایید فرمایش یکی از دوستان قدیمی عرض میکنم که ایشون رو واقعا دست کم نگیرید، ضمنا رانندگی ایشون هم خیلی با احتیاط هستش و خیال آدم با ایشون کاملا راحته .
البته اون شماره تلفنی که من اینجا از دوستان مهاجرسرا گرفتم به خاطر مشکلی که برای خطشون پیش اومده بود تغییر کرده بود البته دو خط دیگه هم داشتند که شماره اونها رو من نداشتم و مجبور شدم با ایران و با یکی از آشناهامون که چند ماه پیش با ایشون به ابوظبی رفته بودند تماس برقرار کنم و شماره خانم ملیکا رو ازش گرفتم.
شماره های ایشون رو هم اینجا برای شما میگذارم که مجبور نشید دنبال ایشون بگردید:
0557388634
0567889083
کد امارات هم 00971 هستش که وقتی کد رو میگیریم دیگه صفر اول شماره موبایل رو نباید بگیریم.
ضمنا خانم ملیکا علاوه بر ترانسفر از ابوظبی به دبی ، کارهای مهاجرتی از جمله دریافت ویزای امارات و همراهی با شما در کارهای بیمارستان رو هم انجام میدهند.

سفارت:
ساعت 5 صبح جلوی درب هتل با خانم ملیکا قرار داشتیم بنابراین ساعت 4 صبح ساعت گذاشتیم که 5 دقیقه بعد از اینکه بیدار شده بودیم خانوم ملیکا با ما تماس گرفت و گفت تماس گرفتم که هم خواب نمونید هم اینکه اگر زودتر آماده هستید زودتر بیام دنبالتون که ما هم سریع حاضر شدیم و ساعت 4:45 دقیقه ایشون درب هتل منتظر ما بودند و بعد از سوار شدن ما دنبال یک آقای دیگه ای هم رفتیم،کلا اون روز 3 نفر مسافر خانم ملیکا بودیم که خانم ملیکا هم زمانی که باهاشون تماس گرفتم گفتند که فردا یک آقای دیگه هم همراهمون هستند.ضمنا ایشون ماشینشون رو هم عوض کرده اند و یک اتومبیل از کمپانی کیا موتورز دارند.

بعد از اون هم که توی مسیر یک مقداری با هم صحبت کردیم تا به ابوظبی رسیدیم و خانم ملیکا هم توی مسیر گفت به شما هم ویزا میدهند خیالتون راحت(سربازی رو خریده ام و کارمون هم آزاد هست،البته کسانی هم هستند که سربازی رفته اند وکار دولتی هم دارند ولی خیلی راحت ویزاشون رو گرفتند)
در مورد شرایط ابوظبی هم بعد از جریانات اخیر طبق فرمایش خانم ملیکا و اون چیزی که ما خودمون هم دیدیم سخت گیریهای امنیتی ورود و خروج و حتی سیستمهای امنیتی داخل سفارت از جمله میکروفن ها و دوربین ها و...بیشتر شده ولی در کل راحت تر ویزا میدهند خیال همتون راحت باشه.

خوب رسیدیم به اصل موضوع و مصاحبه:
ما حدودا ساعت 6:45 دقیقه جلوی درب سفارت بودیم. باورتون نمیشه ولی این رو باید بگم که صبح زود ابوظبی هوا سرد هست دوستانی که مصاحبه دارند یا بچه کوچک دارند حواسشون باشه.
دو ردیف نیمکت سمت چپ و سمت راست وجود داره که سمت چپ باید بنشینیم و نفر اول ما بودیم و دوست عزیزی که همراه ما به سفارت اومدند هم نفر دوم بودند که در صف بودند البته هنوز صفی وجود نداشت چون کسی نبود و کم کم دوستان دیگر که تقریبا همه نوع کیس مهاجرتی رو داشتند هم اضافه شدند.
بعد از اون ساعت 7:30 بود که یکی از ماموران امنیتی سفارت اومد و در نهایت احترام در حالی که خودش ایستاده بود به همه گفت بنشینید و راحت باشید و برگه ها و پاسهای همه رو چک کرد و برگردوند و حدود 5 دقیقه به هشت هم یک آقای هندی از توی سفارت اومد بیرون و بعد از چک کردن پاسپورت هامون اسم من رو پرسید وبعد گفت برید داخل.بعد از بازرسی بدنی و تحویل دادن کیفهامون و موبایلهامون ،یک شماره برای وسایلمون بهمون دادند و رفتیم داخل یک سالن کوچک دیگر و بعد از مدت کوتاهی انتظار در حد دو دقیقه ،به سمت حیاط و شمشادهای معروف حرکت کردیم و بعد از اون هم، در ورودی یک سالن که سالن مصاحبه بود یکبار دیگه از دستگاه رد شدیم و شماره بهمون دادند که ما شماره یک بودیم.
بعد کمی منتظر نشستیم تا آفیسر ها اومدند و شماره ما رو صدا کردند که به باجه 8 رفتیم و یک خانوم عرب اونجا مدارک رو از ما تحویل گرفت که یه مقدار هم سر حال نبود و اعصاب نداشت نمیدونم چرا؟ پرسید مدارک کاری دارید که گفتیم خیر مدارک تحصیلی آوردیم

****البته همه مدارک رو فقط ترجمه هاش رو گرفت و کلا اصل هیچ کدوم از مدارک رو (به غیر از پاسپورت)از ما حتی برای چک کردن هم نگرفتند و ترجمه ها هم فقط با مهر دارالترجمه بود و هیچ کدوم از مدارکمون مهر دادگستری و وزرات امور خارجه رو نداشتند بیخودی هزینه اضافی به دارالترجمه ها ندید****

مدارکی هم که از ما گرفت شامل اینها بود:
اصل پاسپورت
کپی صفحه اول پاسپورت از هر دو نفر
مدارک تحصیلی خانومم که برنده اصلی بود (مدارک خودم رو هم دادم ولی بهم برگردوند و گفت مدارک تحصیلی شما نیازی نیست (گویا فقط شخص برنده مدارکش مهمه و لازم هست)
ترجمه شناسنامه هر دونفر
ترجمه عقدنامه
ترجمه کارت ملی هر دونفر
ترجمه کارت خدمت سربازی
گواهی تمکن مالی **ما هر دو نفرمون گواهی تمکن داشتیم** و در مورد اسپانسر هم هیچ سوالی نپرسید(البته ما میتونستیم که اسپانسر داشته باشیم ولی کلا خودمون نخواستیم)
عکس هم خواست که دوتا برای هرنفر بهش دادم که عکس خودم رو گفت عکسی که از روبروتر باشه نداری چون یک مقدار خیلی کم عکسم متمایل به راست بود و گفتم ندارم اونهم گفت مهم نیست و اون عکسهایی که با پست فرستاده بودیم کی سی سی چون روش گیره زده بودند خراب شده بود بهمون برگردوند واین عکسها که مثل همونها بودند رو جایگزین کرد.

ضمنا خانم تپل امریکایی رو هم دیدیم و باید بگم که ایشون ایرانی هستند که اینجا بزرگ نشدند و براحتی فارسی صحبت میکنند نه تنها ایشون بلکه چند نفر دیگه از افیسرها هم ایرانی-امریکایی بودند

بعد از تحویل مدارک یک فیش داد که کمی منتظر نشستیم و بعد به صندوق رفتیم و نفری 819 دلار رو پرداخت کردیم وبعد دوباره منتظر شدیم تا شمارمون رو خوندند و برای انگشت نگاری رفتیم جالب بود که همه باجه ها و آفیسرها از انگشت نگاری تا صندوق و تحویل مدارک فارسی بلد بودند ،اون آقایی که همراه ما اومده بود دبیر زبان یکی از آموزشگاههای زبان توی ایران بود و 10 سال هم انگلیس زندگی کرده بود و جالب بود که وقتی میخواست مصاحبه کنه آفیسر بهش گفت انگلیسی نه، میخوام باهات فارسی صحبت کنم.
بعد از انگشت نگاری کمی منتظر نشستیم تا شماره مون رو دوباره صدا کردند و این بار رفتیم برای مصاحبه

مصاحبه :
یک آقایی بود امریکایی کاملا مهربان و مودب که با زبان انگلیسی با ما مصاحبه کرد
بعد از سلام و احوالپرسی با خنده گفت این بخش(مصاحبه) کسل کننده ترین قسمت امروز هستش (حالا نمیدونم برای ما گفت یا برای خودش) و بعد هم گفت دست راستتون رو ببرید بالا و قسم بخورید که ...ما گفتیم دو تا نکته هست
پرسید چی؟
خانومم گفت من تاریخ تولدم رو ،ماهش رو اشتباه زده بودم که تا اومد بگه ایمیل زدم و خبر دادم ، افیسر خیلی سریع و با خنده گفت میدونم مهم نیست
بعد هم من گفتم :که من هم محل تولد پدرم رو اشتباه نوشتم که باز هم با خنده گفت اون که اصلا مهم نیست
و بعد از اینکه قسم خوردیم صفحه آخر فرمهایی که براشون فرستاده بودیم رو بهمون برگردوند وگفت زیرش رو امضا کنید که امضا کردیم
بعد از اون شروع کرد به ورق زدن مدارک خانومم و گواهی بانکی رو روی سه تا صفر آخرش خط کشید و بعد از خانومم پرسید :
کارتون چیه؟
خانومم گفت: طراح - دکوراسیون و معماری داخلی
گفت: کجا کار میکنی؟
که گفتیم هر دومون Self Employed هستیم که خوشحال شد
بعد پرسید میخواهی توی امریکا همین کار رو انجام بدی
که خانومم گفت آرزومه
بعد پرسید کجا میخواهی بری توی امریکا؟واینکه قبلا توی امریکا بودی یا خیر؟
که گفتیم نیویورک چون عموهای خانمم ومادربزرگ و ... اونجا هستند (ضمنا عموی خانومم هم مهندس عمران هست در شهرداری نیویورک و حدودا 40 ساله که اونجا هست، که خود این قضیه فکر میکنم خیلی به نفع ما بود البته اینها رو به آفیسر نگفتیم)
بعد هم رفت سراغ مدارک من و پرسید شغلت چیه؟
گفتم تکنیسین کامپیوتر
بعد گفت سربازی چرا نرفتی؟
گفتم خریدم و بعد گفت چند ساله کار میکنی؟
که جواب دادم و بعدش گفت چند لحظه صبر کنید که بلند شد و رفت سراغ میز پشت سرش و شروع کرد به گشتن
من دیدم که این برگه کوچیک آبی مخصوص ویزا یکضرب ،همین گوشه میز خودش بود وقتی رفت، گفتم حتما آف بی آی خوردیم و حتما رفتش که برگه آبی بزرگ رو بیاره
که اندازه چند ثانیه میز پشت سرش رو گشت و برگشت برگه آبی کوچیک رو از روی همین میز خودش برداشت و روش نوشت سه شنبه 1:30 بعد ازظهر و گفت شما برای دریافت ویزا مشکلی ندارید فقط سه شنبه بعد از نهار ساعت 1:30 یکیتون بیاید و ویزاتون رو بگیرید.
بعد هم ازش پرسیدیم که دیگه کاری نداریم ؟
گفت چرا تنها کاری که باید بکنید این هست که بیاید ویزاتون رو بگیرید و بعدش برید امریکا و بعد با خنده ازش خداحافظی کردیم و اومدیم بیرون.
همون موقعی که ما اونجا بودیم یک خانوم دیگه هم یکضرب ویزا گرفت که عضو مهاجرسرا حتما نبوده .
بعدش هم دوشنبه رو کلی گشتیم و سه شنبه دوباره با خانم ملیکا رفتیم ابوظبی و ویزامون رو گرفتیم که فقط یکنفرمون رفت توی سفارت (خانومم)، وقت نهارشون بوده و منتظر شده بود تا برگردند پشت باجه ها، بعد از چند دقیقه خانم تپل معروف، خانومم رو صدا زده و فارسی پرسیده بود که چند نفرید و اسمتون چی بود ؟ و بعد به هر کدوممون یک پاکت مهر و موم شده به همراه پاسمون دادند و گفتند که این رو بازش نکنید و موقع ورود به امریکا دستتون باشه و توی بارهاتون نگذارید این ویزای شماست، که توی این پاکت که کنارش برش کوچیکی خورده و داخلش کمی معلومه مدارکی هست که به کی سی سی فرستادیم بعلاوه مدارکی که به ابوظبی تحویل دادیم.
ضمنا روزی که برای دریافت ویزا رفتیم اکثرا کسانی بودند که همزمان با ما مصاحبه داشتند که به اونها هم ویزا داده بودند،یک خانومی بود که ویزای نامزدی گرفته بود و یک خانوم و آقای دیگه که ویزا گرفته بودند که بروند و بچه هاشون رو ببینند
شب هم پرواز به ایران داشتیم و الان هم در خدمت شما دوستان هستیم.

در آخر هم باید بگم که باورم نمیشد که امارات و مخصوصا دبی اینقدر تغییر کرده باشه نسبت به چند سال قبل ، واقعا شاید توی کشورهای اروپایی هم کمتر کشوری به پیشرفتگی امارات باشه از مترو گرفته تا وضعیت خیابونهاشون و بزرگراهها و ....
از نظر امنیت دبی خیلی بهتر از ترکیه هستش از همه نظر چه خانوادگی چه تنها.
وضعیت سفارت و مصاحبه رو هم که گفتم در نهایت احترام و بر خلاف ترکیه که من شنیدم ترکیه ای ها همه جا در اولویت هستند در امارات اونجوری نبود و من هم به سفارش عموی همسرم ابوظبی رو انتخاب کردم که خدا روشکر همه چیز همونجوری که دوست داشتیم پیش رفت.

به پایان آمد این دفتر ،حکایت همچنان باقیست

به امید قبولی یکضرب همه دوستان
شماره کیس : 2012AS3XXX
کنسولگری: ابوظبی
کارنت شدن کیس: Oct
مصاحبه: Nov 20
دریافت ویزا: NOV 22
2 نفر
تاریخ ورود به امریکا:
Feb/29/2012
دریافت گرین کارت: 50 روز بعد
سفرنامه
(2011-11-26 ساعت 23:00)hoda2012 نوشته:  
(2011-11-26 ساعت 22:11)Edenbeast نوشته:  گواهی تمکن مالی **ما هر دو نفرمون گواهی تمکن داشتیم** و در مورد اسپانسر هم هیچ سوالی نپرسید

با تبریک فراوان خدمت شما دوست عزیز
اگه ایرادی نداره میشه لطفاً بگین واسه هر نفر چقدر تمکن مالی ارائه داده بودین؟ (سند - پرینت حساب) اسپانسر هم داشتین؟
با تشکر و تبریک مجدد
با سلام مجدد
گواهی اول برای همسرم 32 میلیون تومان و برای خودم یک گواهی که داخل آن یک حساب 35 میلیونی و یک حساب 29 میلیونی تایید شده بود
داخل گواهی ها هم مواردی که نوشته شده بود عبارت بود از:
موجودی ،زمان افتتاح حساب و شماره حساب بعلاوه متن انگلیسی تاییدیه

(2011-11-27 ساعت 12:15)faranak.n نوشته:  اول می خواستم تشکر کنم از سفرنامه کاملتون...دوم هم سوال دوستمون رو من هم دارم...چقدر تمکن مالی بردید؟...یه سوال دیگه من اگر اونجا خودم ماشین بگیرم و خودم برم به نظرتون ممکنه جایی گیر کنم؟ یعنی بهتره به خانم ملیکا زنگ بزنم با ایشون برم؟؟؟ چی پیشنهاد می کنید؟ راستی این داستان معاینه ی کامل بدنی که یکی از دوستان بالا اشاره کردن اینجایی که شما هم رفتید بود؟؟ باز هم ممنون امیدوام در همه مراحل زندگیتون همینجور موفق باشیدRolleyes

ضمن تشکر و همچنین آرزوی موفقیت برای شما
در مورد سوال شما باید بگم که شما میتونید ماشین کرایه کنید و روزانه دقیق یادم نیست که 290 درهم بود یا ... همین حدودها بود ضمنا یک مقدار درهم هم علاوه بر کرایه ماشین به مدت دو هفته پیش خودشون نگه میدارند که احیانا جریمه های احتمالی شما رو پرداخت کنند ولی اگر خلافی نداشته باشید بعد از دوهفته به شما برمیگردونند که لازمه اش این هست که یا در امارات حضور داشته باشید یا کردیت کارت داشته باشید که به حسابتون واریز کنند

ولی دبی نسبت به چند سال اخیر خیلی تغییر کرده و کسانی که قبلا به امارات مسافرت داشته اند هم در مسیر یابی ممکن هست دچار مشکل بشوند ،کسانی که تا بحال به امارات مسافرت نرفته اند که جای خود داره البته منظورم شما نیستید چون نمیدونم که شما به امارات سفر داشته اید یا خیر

ولی توصیه من به شخصه این هستش که با خانم ملیکا حتما هماهنگ کنید که از همه نظر برای شما خوب هستش
امیدوارم که منظور من رو کاملا متوجه شده باشید
ضمنا در NMC معاینه کامل بدنی بود
شماره کیس : 2012AS3XXX
کنسولگری: ابوظبی
کارنت شدن کیس: Oct
مصاحبه: Nov 20
دریافت ویزا: NOV 22
2 نفر
تاریخ ورود به امریکا:
Feb/29/2012
دریافت گرین کارت: 50 روز بعد
سفرنامه
تشکر کنندگان: faranak.n ، Hediyeh ، الی الی ، SH1A2R3 ، tartar ، 3rip ، ParsTrader ، MAHDI2012 ، GreenRoad ، batis2010 ، Solitude ، pariya2 ، bayat_r ، Danoosh ، feri efa ، MEHR52 ، philter ، قصه گو ، msar ، golia
سوالی که از دوستان ابوظبی دارم اینه که اونجا هم مثل آنکارا کسایی که بچه دارند باید 3-4 روز زودتر از مصاحبه برای تست سل(؟) مدیکالشون را انجام بدهند؟ یا نه این دنگ و فنگ ها را نداره؟؟؟
2012, Bay Area, CA
تشکر کنندگان: SH1A2R3 ، MAHDI2012 ، batis2010 ، pariya2 ، msar
با سلام خدمت همه ی دوستای خوب

خواهر من 8 آذز مصاحبه داشت، که میشد 3شنبه .ما برای جمعه بلیط گرفتیم (میشد شنبه بریم اما از اصفهان پرواز نبود). از قبل برای شنبه ساعت 8 صبح وقت دکتر گرفته بودیم که با خیال راحت بریم. به دوستان پیشنهاد میکنم بیمارستان nmc ابوالحیل برن چون در مقایسه با Middle East قیمتاش مناسب تره. میتونین با این ایمیل وقت بگیرین dr.vinodprabhu@nmc.ae
خلاصه ما سوار هواپیما شدیمو توی راه گفتیم بشینیم فرمایی که فرستادیمو یه نگاهی بهشون بندازیم..که همون اولش دیدیم تاریخ فارغ التحصیلیه خواهرمو توی ترجمه یه ماه جلوتر نوشته بود که دیگه بی خیال بقیش شدیمBig Grin
رسیدیم دوبی رفتیم خونه ی یکی از دوستامون و تا سه شنبه که مصاحبه بود انقدر خوش گذشت که خواهرم یادش رفت استرساشو ( که همشم بی مورد بود)

شنبه صبح رفتیم بیمارستان و مدارک لازمو ( 3 قطعه عکس، نامه مصاحبه و کارت زرد) بهشون تحویل دادیم.اول قد و وزن و فشار و معاینه ی چشم ، بعدم دکتر یه سری سوال کرد (با اینکه هندی بود به فارسی) که یه سری بیماریهارو پرسید داشتی یا نه! بعدم آزمایش خون و x-ray . یه واکسنم بود که دخترهای همسن خواهر من باید میزدن . بقیه واکسنارم همون اصفهان زده بود که همشم قبول کردن. کلا 1130 درهم شد که 500 درهمش مال اون واکسنِ بود. نتیجشم گفت پس فردا ( فرداشم حاضر بود، دید ما وقت داریم گفت پس فردا ).

روز یکشنبم زنگ زدیم با خانوم ملیکا هماهنگ کردیم برای مصاحبه . شماره ی ایشون هم اینها هستن
557388634 971+
567889083 971+
یه کیا موتوره چندین نفره هم دارن که جای همه میشهSmile
توی راهم کلی تعریف کردیم اصلا متوجه نشدیم کی رسیدیم.رفت و برگشت 150 درهم میگیرن که چون ما از شارجه رفتیم 200 درهم دادیم.

خلاصه ساعت 7 رسیدیم ابوظبی . دو سری نیمکت گذاشته بودن . سمت راست مال غیر مهاجرتیا بود سمت چپ برای مهاجرتیا. منتظر نشستیم و از اونجایی که خواهر من یکم استرس داشت براش آهنگ همه چی آرومرو گذاشتم :دی اینجوری حرفای اطرافیانم اذیتش نمیکرد. ساعت 7:45 یه آقایی با کت و شلوار و کلاه هندی اومد پاسپورت و نامه وقت مصاحبرو دید . و یکی یکی میفرستاد دم در سفارت اونجا یکم صبر میکردن تا درو باز کنن و راه بدن داخل. خوب از اینجا به بعد گوشیو میدم به خواهرم:

اول بازرسی بدنی کردن واگه خوردنیو اینا داشتی میگفتن خودت امتحان کن یکم بعد میذاشتن ببری داخل! وارد یک سالن شدیم و بعد از گذشتن از یک محوطه زیبا وارد ساختمان اصلی سفارت شدیم. یک شماره گرفتیم که مال من 3 بود . سمت راست صندلی چیده بودن و سمت چپ 10 باجه کنار هم قرار داشت. روی صندلی ها منتظر نشستیم. ساعت 9 پرده ها کنار رفت و باجه ها باز شدند. من از قبل سفرنامه ها رو خوانده بودم و خانوم تپل گوگولی مگولیه باجه شماره ی 9 را تصور کرده بودم و اتفاقا باجه تحویل مدارک من هم همان باجه بود. رفتم پیشش که بهم گفت برو پولو بریز به باجه ی اول و فیشش رو برای من بیار. 819 دلار ریختم( حتما با خودتون 19 دلارو داشته باشین تا کارتون سریعتر انجام بشه) . بعد به باجه ی 9 برگشتم برای تحویل مدرک. من مدارکمو توی یک کلاسور قسمت بندی شده گذاشته بودم و این خیلی بهم کمک کرد هر مدرکی که میخواستن سریع پیدا میکردم. همه مدارمکو بدون اصل تحویل دادم که شامل اینا بود:
نامه مصاحبه ، شناسنامه، کارت ملی ، مدارک تحصیلی (دیپلم،پیش دانشگاهی، لیسانسو من داشتم ) فرم اسپانسر و حساب بانکی که اسپانسرم فرمای مالیاتیو نفرستاده بود و فک کنم قابل قبول نبود چون حساب بانکیمو پرسید چقدره که گفتم حدوده 20 هزار تاست(توی ترجمه به ریال نوشته بودن!)
بعد منتظر نشستم تا صدا کردند :number 3 counter 12. که باجه انگشت نگاری بود. خانومی که اونجا بود پرسید English or Persian? که من گفتم انگلیسی اوکیه. اول 4 تا انگشت دست چپ و بعد 4 تا انگشت دست راست و سپس دو تا شستو روی یه صفحه ی مربعی لیزری push دادم. من دستم یخ کرده بود که بههم یه دستمال مرطوب داد تا روی انگشتانم بکشم و سپس دوباره انگشت نگاری کرد. بعد از انگشت نگاری دوباره نشستم.

بعد صدا کردند: number 3 counter 3. که رفتیم برای مصاحبه. خانوم آفیسر یک خانوم آمریکایی جوون بود که فارسی صحبت میکرد. اول به من گفت قسم بخور که من گفتم میشه یه چیزی بگم؟ و شروع کردم به گفتن اشتباهاتی که وجود داشت. مثلا پشت فامیلمو توی ثبت نام اولیه ننوشته بودم یا رشتم ترجمش با ترجمه دارالترجمه فرق داشت که خیلی مهربون با اون لهجه ی با نمکش گفت: این چیزا اصلا واسه ما مهم نیست

بعد از قسم یه امضا گفت بکنم( صفحه آخر فرم DS-230که فرستادیم kcc) بعد پرسید شما درستان تمام شده؟ که من گفتم بله.
نسبت اسپانسرو پرسید.
بعد پرسید چند بار لاتری شرکت کردین؟
و سوال آخر هم این بود که پدر و مادرتون چیکارن؟
بعد گفت که پاسپرتتون اینجا میمونه دوشنبه بیاین بگیرین ( به دلیل تعطیلی امارات به خاطر روز ملیشون 5 شنبه تعطیل بود)
ساعت 9:45 بود که من با برگهی آبی کوچیک بیرون اومدم Smile

بلیط برگشت من واسه جمعه بود که با اینکه چارتر بود عوض کردیم انداختیم سه شنبه ی هفته بعدش.

امیدوارم این سفرنامه بتونه به شما کمک کنه مخصوصا به خاطر اشتباهاتی که توی فرما دارین اصلا نگران نباشین چون مهم نیستن Wink از همه ی دوستان مهاجر سرا هم به خاطر کمکاشون مچکرم...

به امید ویزا گرفتن همه...






شماره کیس: 2012AS00006xxx
کنسولگری: ابوظبی
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 1 آگوست 2011
تاریخ مصاحبه: 29نوامبر 2011
تاریخ دریافت ویزا: 5 دسامبر
جمع تقریبی هزینه ها: 5000 عکس + 75000 پست DHL + حدود 2 میلیون سفر و مصاحبه
با سلام به تمام دوستان

فايل pdf شده سفرنامهاي ابوظبي . تاريخ :26/9/91

2011,Saturday,December17


دانلود فايل
To Wounds From One[font=Arial][/font]
تشکر کنندگان: Hediyeh ، ParsTrader ، Emad_L ، comrun ، Linspire ، farzad101 ، batis2010 ، parsush ، ranebr ، hassan1358arab ، pariya2 ، behfaza ، MEHR52 ، msar
سلام به دوستان عزیز
اولا از مدیرای سایت تشکر میکنم به خاطر این فضایی که در اختیار ما گذاشتن تا بتونیم تجربیاتمونو با هم تقسیم کنیم. من شخصا خیلی از جوابهامو توی این سایت پیدا کردم و حالا که قسمت زیادی از کارهام انجام شده وظیفه خودم میدونم یه سفرنامه اینجا پست کنم تا دوستای عزیز دیگه شاید از تجربیات من استفاده کنن.

کیس نامبر من حدود 13000 بود و روز 20 دسامبر برای مصاحبه من انتخاب شد. من وضعیتی دارم که شاید یه مقدار جالب توجه کسانی که بعد از برنده شدن ازدواج کردن قرار بگیره. در واقع من با همسرم نامزد بودیم که فهمیدم لاتاری برنده شدم. خیلی سریع به KCC نامه زدم و وضعیتم رو اطلاع دادم و اونها هم جواب دادن که باید حتما ازدواج رسمی انجام بدی و مدارک همسرتو به همراه عقد نامه و ترجمه رسمی بفرستی. چون موعد ازدواج ما شهریور بود و نمی خواستم زمان رو از دست بدم اول فرم های خودم رو به همراه عکس فرستادم و بعد از عقد و گرفتن و ترجمه عقد نامه مجددا فرم های خودم رو آپدیت کردم. در واقع من فرم DS-230 رو برای همسرم پر کردم و همین فرم رو مجددا برای خودم بروز کردم و همراه با دو قطعه عکس همسرم و ترجمه عقد نامه برای KCC ارسال کردم. وقتی بعد از یک هفته با KCC برای اطمینان از اینکه مدارک دستشون رسیده مکاتبه کردم به من جواب دادن که کل اطلعات کیس من به ابوظبی منتقل شده. و بعد گفتن که در روز مصاحبه همراه با همسرت حاضر شو. با توجه به اینکه من دوستانی در ابوظبی دارم و بخاطر اینکه روز مصاحبه نزدیک به تعطیلات ژانویه بود برای اینکه از پرواز بعلت ازدهام مسافر جا نمونم دو ماه زودتر بلیط به ابوظبی رو با پرواز اتحاد خریدم. توصیه میکنم پرواز چارتر نگیرید چون اگه به هر دلیل بخواید زمان پرواز رو عقب یا جلو کنید امکانش نخواهد بود. بعنوان مثال ممکنه ویزاتون آماده بشه و بهتون بگن 4 روز دیگه بیا برای گرفتن ویزا که اگه پروازتون چارتر باشه و زمان برگشتنتون دو روز بعد از مصاحبه براتون مشکل پیش میاد. روز مصاحبه من سه شنبه بود پس بلیط رفت رو برای جمعه و برگشت رو هم برای جمعه گرفتم. اول فکر می کردم توی ابوظبی هتل بگیرم بخاطر همین پرواز الاتحاد رو خریدم که مستقیم به ابوظبی میره اما با توجه به اینکه هتل در ابوطبی گرونتره و آزمایشات مدیکال هم توی دبی ارزونتره و همچنین دبی شهر بهتری برای گشت و گذار و خرد هست از اینکار پشیمون شدم. در هر صورت هتل رو توی دبی رزرو کردم. هتل ارکید گرچه سه ستارس و خیلی هم فوق العاده نیست اما با توجه به اینکه توی دیره هست و به ایستگاه مترو، بیمارستان و مراکز خرید نزدیکه و میشه گفت یه هتل ایرانی هندیه گزینه مناسبی هست. این هتل در خیابان الرقه(به تاکسی ها بگید الریگا) در خیابان بطیین واقع شده. می تونید با صبحانه و شام رزرو کنید که حدود 116 هزار تومان برای هر شب میشه. کلا چون شما بیشتر از هتل برای خواب استفاده می کنید گزینه بدی نیست. خدمه بسیار محترم هستن و تور های تفریحی و گشت شهر و خرید و ساحل مجانی هم داره. غذاها تعریفی نداره اما میشه خورد. یه دیسکو هندی هم داره که من نرفتم. برای مدیکال من هم مثل بقیه دوستان NMC یا مرکز جدید پزشکی رو پیشنهاد میدم که در دیره و خیابان ابوهیل روبروی رامادا هتل واقع شده. دکتر کومار شوکلا یه پزشک محترم هندی هست که معتمد سفارت هست و زبان فارسی رو هم خوب صحبت میکنه. کل هزینه برای هر نفر 475 درهم شامل آزمایش خون 100 درهم، رادیوگرافی سینه 125 درهم و حق ویزیت 250 درهم هست که جمعا میشه 475 درهم البته اگه واکسن هاتون کامل نباشه بسته به نوع واکسن ازتون هزینه میگیرن. از من و همسرم نفری 100 درهم برای واکسن یادآور کزاز و دیفتیری گرفتن. کل هزینه ما 1050 درهم یا حدود 400 هزار تومان شد. بهتره روز قبل از مدیکال با بیمارستان تماس بگیرید و با رسپشن خانوم راجیتا صحبت کنید و وقت بگیرید اما اگه نشد هم اشکال نداره ساعت 7:30 صبح اگه برید بدون وقت قبلی هم میتونید ویزیت بشید. حتما با خودتون پول، پاسپورت، نامه وقت مصاحبه و کیس نامبر رو همراه داشته باشید. ممکنه به بعضی از خانوم های زیر 26 سال واکسن سرطان دهانه رحم تزریق بشه که 900 درهم هست ولی من ندیدم دکتر شوکلا به خانومایی که با ما بودن تزریق کنه. وقتی وقت گرفتید کمی باید منتظر بمونید که مدارکتون رو حاضر کنن. بعدش یه خانوم پرستار میاد و راهنماییتون میکنه که کجا پول پرداخت کنید و کجا آزمایش بدید. اول آزمایش خون، بعد رادیوگرافی بعد قد و وزن و نمره چشمتون رو اندازه می گیرن. بعد راهنمایی میشید به ویزیت نهایی توسط دکتر شوکلا. بعد از معاینه ازتون می پرسه که کی وقت مصاحبه دارید و بر اساس اون وقت جواب رو آماده میکنه. با شماره ای که توی برگه های مالی بهتون میدن باید برید و جوابو بگیرید. حتما میدونید که به هیچ عنوان نباید جواب رو باز کنید.
روز مصاحبه اکثر دوستان اول صبح یه تاکسی میگیرن به ابوظبی تا ساعت 7:30 جلوی سفارت باشن. ما شب قبل با اتوبوس رفتیم و شب رو خونه دوستم بودیم. اینطوری خیالمون خیلی راحت بود. اما توصیه میکنم ساعت 5:30 برید به ایستگاه اتوبوس که در بردبی هست و با هزینه 25 درهم برای هر نفر راحت برید ابوظبی. البته این ریسک هم ممکنه داشته باشه. اما برای برگشتن حتما با اتوبوس برگردید چون هزینش نفری 15 درهم هست ولی باید حداق 200 درهم به تاکسی پول بدید.
روز مصاحبه ساعت 7:30 حتما جلوی درب سفارت باشید. اول نامه تعیین وقتو نگاه میکنن بعد دونه دونه صدا میکنن که وارد بشید و چک امنیتی میکنن. موبایل و وسایل الکترونیکی رو میگیرن. وارد حیاط سفارت و بعدش محل مصاحبه خواهید شد. اونجا بهتون شماره میدن. منتظر میشید تا صداتون کنن. اول مدارکتون رو میگیرن. از ما فقط ترجمه خواستن و اصلا مدارک اورجینال رو نگاه نکردن. اگه عکس جدید داشته باشین میگیرن به جای قبلیا میگذارن. خانمی که مدارک منو گرفت کاملا به فارسی مسلط بود. مدارک لازم شامل شناسنامه،پاسپورت، کپی پاسپورت، مدرک تحصیلی، پایان خدمت، عقدنامه، مدارک اسپانسر بود. حتی مدرک سابق کار از من نخواستن. بعد مدارک همسرمو گرفتن که شامل شناسنامه و تحصیلات متوسطه بود. بعد یه فیش داد که مبلغ 819 دلار برای هر نفر واریز کنم. یادتون باشه اگه کپی پاسپورت نبریدد یک دلار هزینه کپی هم میگیرن. حتما و حتما پول خرد یک دلاری به اندازه کافی داشته باشید که به هیچ عنوان خرد نمی کنن و کلی اذیت خواهید شد. حتما هم به دلار بپردازید که به صرفه هست. بعد از پرداخت باید انگشت نگاری بشید و بعدش منتظر مصاحبه خواهید شد. مصاحبه گر سوالاتی در مورد اینکه در امریکا کجا خواهی رفت پرسید و در مورد شغلم سوالاتی مطرح کرد. و بعد از همسرم هم چند تا سوال در مورد کار پرسید. در آخر یه برگه آبی به من داد و گفت باید منتظر باشی تا پروندت بررسی بیشتر بشه. به همه آقایون این پروسه خورد ولی به خانوما گفتن برای گرفتن ویزا دو روز دیگه برگردید.
امیدوارم این نوشته بتونه کمکی برای دوستای گلم باشه
شاد باشید.
(2011-12-24 ساعت 13:11)علیرضا م نوشته:  دوست عزیز باتبریک فراوان وبه امیدکلیر سریع،خواستم بدونم شما مدارک مالی بانکی باخودتون بردید؟یا فقط اسپانسرداشتید.


دوست گلم من با وجود اینکه امکان تهیه اسپانسر داشتم اما ترجیح دادم اسنادی دال بر تمکین مالی به سفارت ارائه بدم. به شما هم توصیه میکنم همینکار رو انجام بدید. برای اینکار توی حسابتون به ازای هر نفر خوبه که حدود 25 هزار دلار امریکا داشته باشید. نکته مهم این هست که باید اول به شعبه بانکی که در اون حساب دارید مراجعه کنید و اعلام موجودی رسمی برای ارائه به سفارت درخواست کنید. شعبه با توجه به مانده شما برگه اعلام موجودی رو امضا و مهر برجسته میکنه و به شما میده. بعد باید برید به امور بین الملل همون بانک که معمولا در شعبه مرکزی هست. اونجا با گرفتن وجهی این اعلام موجودی رو ترجمه میکنه منتها شما حتما باید بهشون بگید قیمت پایه دلار رو در این ترجمه اعلام کنند که با اینکار بانک نرخ رسمی و دولتی دلار رو در برگتون اعلام میکنه این مهمه چون نرخ رسمی حدود 350 تومان ارزونتره و شما با مبلغ مشابه ریالی دلار بیشتری برای اراده به سفارت خواهید داشت. به من گفته شده بود که امکان داره سفارت ترجمه بانک رو قبول نکنه که من به همین خاطر برگه اعلام موجودی و ترجمه رو دادم دارالترجمه ترجمه کرد و هردو برگه مالی رو به سفارت ارائه دادم که البته فکر کنم خیلی هم مهم نبود.
شاد باشید
سلام به همه٬ آقا من تو آمریکا آدرس ندارم چی کار کنم؟ میگن حتما آدرس می خواد
شماره کیس :2012AS00062xxx
تاریخ رویت قبولی در سایت:July2012
تاریخ ارسال فرمهای سری اول:September, 2011
کنسولگری:london
تاریخ کارنت شدن کیس:
تاریخ مصاحبه:
تاریخ دریافت کلیرنس:
تاریخ دریافت ویزا:
تاریخ ورود به آمریکا:
دریافت گرین کارت:
جمع تقریبی هزینه ها:
نفرات همراه:4نفرهمراه
تشکر کنندگان: SH1A2R3 ، mohammad.maleki ، immigrant2us ، msar
سلام دوستان عزیزم
در ابتدا سال جدید رو به همگی تبریک میگم و آرزوی بهترین ها رو براتون دارم. اول یک عذر خواهی کنم که یک کم طول کشید تا سفرنامه مون رو بنویسم چون روزهای پایانی سال یک کم سرم شلوغ بود و فرصت کافی برای نوشتن یک سفرنامه نسبتاً کامل رو نداشتم .
بالاخره نوبت من هم شد تا سفرنامه مون رو بنویسم تا بتونم بخش بسیار کوچکی از محبت ها و کمک های دوستان خوب مهاجرسرایی رو جبران کنم. این رو هم اول یادآوری کنم که اطلاعاتی که تو این سایت هست واقعا بی نظیر و خیلی کمک مکنه فقط به یک شرط!! اینکه باعث استرس نشه! آخه من بعضی از وقت ها با خوندن بعضی از مطالب واقعا به هم میریختم! به همه میخوام توصیه کنم که مثبت فکر کنن و مهمتر این که موقعیت های منفی بقیه رو برای خودمون شبیه سازی نکنیم! خیلی خوبه که آگاهانه جلو بریم ولی این رو هم بدونیم که موقعیت و شرایط هیچ دو نفری 100% شبیه هم نیست.
در ابتدا میخوام به تمام کسانی که ابوظبی هستن یک مژده بدم که حتما به ویزای یک ضرب فکر کنید چون خیلی راحت دارن ویزای یک ضرب میدنSmile
ما روز یکشنبه 11 مارچ (21 اسفند) ساعت 8 صبح مصاحبه داشتیم. چون نزدیک عید بود یک کم زودتر برای ویزا و بلیط اقدام کردیم. با در نظر گرفتن یک سری احتمالات (تاخیر پرواز، مشکل در مدیکال و...) تصمیم گرفتیم چهارشنبه 7 صبح با هواپیمایی آسمان بریم (چون تعداد پروازاش در هفته از شیراز به دبی بیشتر بود و امکان عوض کردن بلیط راحت تر بود) و برگشت هم برای همون روز مصاحبه نگرفتیم چون با کلی انرژی مثبت رفتیم که ویزای یک ضرب بگیریم، پس برگشت رو دوشنبه عصر گرفتیم که اگر لازم شد راحت تر بتونیم بلیط رو تغییر بدیم. یک آژانس آشنا داشتیم که برامون بلیط و ویزا گرفت و بعد برای رزو هتل گفت توی اون تاریخ تور نداریم!! هتل سه ستاره فورچن رو پیشنهاد داد و گفت با صبحانه و ناهار میشه950 تومان (5 شب برای دو نفر). من دوباره برگشتم سفرنامه های سال قبل رو خوندم دیدم که دوستان هتل سه ستاره خیلی ارزونتر گرفته بودند پس رفتم از چندتا آژانس دیگه هم پرسیدم و همون هتل رو با صبحانه و ناهار بهمون 750 پیشنهاد دادن! از طرفی هم شنیده بودم که ناهار بعضی از هتل ها هم جالب نیست از آژانس پرسیدیم اگر میشه ما پول ناهار هم ندیم. بالاخره با یک کم پیگیری بیشتر هتل Landmark plaza ( 3ستاره+ صبحانه+ترانسفر به هتل و فرودگاه) بهمون پیشنهاد دادن که 5 شب شد 650 تومن.
در مورد تلفن و تماس با خانواده هم از اونجایی که شنیده بودیم هزینه مکالمه با همراه اول گرون میشه یک سیم کارت ایرانسل با خودمون بردیم که تازه تو هواپیما آقای مهماندار گفت رومینگش رو باید 24 ساعت قبل فعال میکردین!
بالاخره 4شنبه رسید وهواپیما سر ساعت 8 صبح پرید و بدون تاخیر رسیدیم. توی فرودگاه دبی یک سیم کارت du خریدیم 55 درهم که حدود 30 درهم شارژ داشت و یک بار دیگه هم 20 درهم شارژش کردیم.
ترانسفر هتل، ما رو به هتل برد و هتل بدی نبود (در حد همون 3 ستاره بود ولی نسبت به پولش خیلی می ارزید و نکته خیلی مثبت این بود که هتل ما دقیقاً جلوی درب ایستگاه مترو بود (ایستگاه بنی یاس)).
بعد از استراحت، برای ناهار رفتیم بیرون که دیدیم KFC و مک دونالد کنار و روبروی هتل ما شعبه دارند البته چند تا فست فود دیگه هم بود که غذاشون حتی از اون دوتا هم بهتر بود و هم ارزونتر! پس گول اسم اونها رو نخورید !
با اینکه بعضی از دوستان گفته بودند که از قبل وقت مدیکال لازم نیست ولی ما 2هفته قبلش mail زدیم به بیمارستان nmc و از دکتر شوکلا وقت گرفتیم. بهتره وقت بگیریم، چون مثل اینکه 2هفته قبل از ما دکتر شوکلا مسافرت بوده و بعضی ها مجبور شده بودند به بیمارستان های دیگه مراجعه کنند. یک نکته هم اینجا بگم که خانم ملیکا گفتند شعبه دیگر همین بیمارستان توی ابوظبی نفری 370 درهم میگره پس اگر چند نفر هستید با حساب هزینه رفت و برگشت به ابوظبی باز هم مقرون به صرفه تر میشه که به ابوظبی برید.
ما ساعت 4 بعدازظهر وقت داشتیم و ساعت 3 رفتیم مترو بنی یاس و یک کارت silver خریدیم و رفتیم nmc که دقیقا روبری ایستگاه مترو ابوهیل بود.
یادتون باشه که پاسپورتتون + 3 تاعکس 5 در 5 +کارت واکسن+3 تا کپی از کارت واکسن رو با خودتون ببرید. بعد ازقد و وزن، معاینه چشم، فشارخون ما رو فرستادن آزمایش خون و عکس از قفسه سینه و در نهایت ما چشممون به جمال دکتر شوکلا روشن شد. آدم خوبی به نظر میرسید ولی همین که نشستیم با انگلیسی و لهجه هندی شروع کرد به دعوا!! من که اصلاً گیج شده بودم! گفت شما این کارت واکسن رو از توی خیابون و مغازه خریدین!! این اصلاً غیر ممکنه! من گفتم آقای دکتر ما همه این واکسن ها رو زدیم شما میتونید تیتر بگیرید از ما!! با یک لحن توهین آمیز گفت 6-8 ماهه هر کس از ایران می آد کارتش همینه و این مرکز(پاستور) باید تعطیل بشه چون شاپینگ راه انداخته و اگر هم این واکسن ها رو زده اشتباه کرده اینا دارو هست نه غذا !! این همه واکسن محاله!! من گفتم آقای دکتر این از بهترین مراکز توی تهرانه ولی اون گفت به نظر من بدترینه و شروع کرد پشت سر خانم دکتر طاهرنژاد حرف زدن! ما که نتونستیم قانعش کنیم و حرف خودش رو میزد! دوستان خوبم من بعد فهمیدم که چند تا از ایرانی ها رفتن بهش گفتن این خانم دکتر پول میگیره مهر میزنه!! اینکه چرا و چطور بعضی از هم وطنانمون میتونن با آبروی حرفه ای یک خانم دکتر مهربان و بسیار دقیق بازی کنن هنوز نفهمیدم!!
بالاخره بعد از چندتا سوال و ویزیت به خانم پرستار گفت اینا هیچ واکسنی لازم ندارن! لازم به یاد آوری هست که ما توی کارتمون علاوه بر واکسن های بچگی دوتا MMR ، سری کامل هپاتیت، دیفتری کزاز، آنفولانزا و مننژیت داشتیم (چون مننژیت قانون ایالتی تگزاس هست و ما احتمالاً میریم اونجا) آبله مرغان هم گفتیم گرفتیم قبول کرد. بعد که دید مصاحبه ما یکشنبه هست گفت جمعه عصر بیاید جواب رو بگیرید ما هم چیزی نگفتیم که دوباره غرغر کنه.
چند روزی که تا مصاحبه فرصت داشتیم از مراکز خرید و جاهای دیدنی دبی دیدن کردیم. توصیه میکنم حتماً دبی مال و امارات مال هم برید. ساعت 7 عصر به بعد هم رقص آب کنار برج خلیفه هم ارزش دیدن داره (همه رو میتونید با مترو برید. راستی توی ایستگاه های مترو مجله های رایگان و کاتالوگ رایگان هست که میتونید بردارید و مسیرها رو نگاه کنید.)
رسیدیم به اصل ماجرا و ترانسپورت به ابوظبی. 5 شنبه شب با خانم ملیکا تماس گرفتیم و قرار گذاشتیم. ایشون هم گفتند که بجز ما مسافری ندارند ولی سعی میکنن که مسافر دیگه ای باشه که هزینه مناسبتر بشه. شب قبل هم با ما تماس گرفتند و قرار شد ساعت 5 صبح ما آماده باشیم. ساعت 4:45 ملیکا خانم زنگ زدن و درب هتل منتظر ما بودند و دوتا مسافر دیگه هم داشتند. حتماً توصیه میکنم با ملیکا خانم برید چون بسیار وقت شناس و دقیق هستند و از همه مهمتر اینکه وقتی من سوار ماشینشون شدم استرسم فروکش کرد. ***. ساعت 6:30 درب سفارت ما رو پیاده کردند و ما نفر اول بودیم. از ساعت 7 کم کم بقیه هم آمدند. ساعت 7:50 نگهبان اومد و به ترتیب ما رو به سمت داخل راهنمایی کردند. بعد از بازرسی و گذشتن از شمشادهای معروف داخل شدیم و شماره 1 رو به ما دادند. مقداری منتظرموندیم که شماره 1 روی صفحه حاضر شد و همزمان پیج هم شدیم. یک خانم نسبتاً بداخلاق مدارکمون رو گرفت و اصلاً اصل ها رو هم نگاه نکرد. آخرین مدرک تحصیلی شوهرم که برنده بود رو برداشت ولی تمام مدارک تحصیلی من رو پس داد. بعد گفت یک کپی از تمام صفحات اصل سند ازدواج برای پرونده من نیاز داره (اصل فارسی نه اصل ترجمه! ما کپی از ترجمه داشتیم ولی از قسمت فارسی نداشتیم!! یک ترجمه دومی هم داشتیم که اون رو بهش دادیم، کلاً دنبال یک چیزی میگشت که ما نداشته باشیم!! چون هر چیزی میگفتیم داریم و بدیم رو نگاه نمیکرد) .
بعد دوباره منتظر موندیم تا بریم انگشت نگاری و بعد هم یک برگه آبی داد که دوتا 440 دلار به صندوق بدیم. بالاخره رفتیم باجه آخر برای مصاحبه که یک خانم جوان با لهجه آمریکایی بود. سوال هایی که پرسید به ترتیب:
1-نسبت کسی که آدرس دادین؟
2_نسبت اسپانسر؟
3-تا به حال آمریکا رفتید یا نه؟
4- سربازی؟ که شوهرم معافیت داره
5-سابقه کار؟ دانشجو هستیم و نداریم (جهت اطلاع دوستان عزیز با توجه به مشورت هایی که توی سایت با دوستان کردیم و با وکیل هم صحبت کردیم حرفی از سابقه حق التدریس هم نزدیم و فقط شوهرم گفت من دانشگاه teaching assistant & research assistant دارم.)
6- چند سال ازدواج کردید؟
7-فامیل درجه یک در آمریکا دارید؟
8- به شوهرم گفت رزومه (CV) داری؟ توی مقطع فوق لیسانس و دکتری پایان نامت در مورد چی بوده؟ خوشبختانه چون من سفرنامه های قبل دیده بودم که از بعضی ها رزومه خواستن هر دومون برده بودیم. CV رو که نگاه کرد و به قسمت مقاله ها و کنفرانس ها رسید یک نگاهی کرد و گفت: اینا چی هستن؟ که شوهرم براش توضیح داد. با اینکه رشته ما (شیمی) جز رشته های حساس بود همین که شوهرم براش توضیح داد پاسپورت هامون رو نگه داشت و یک برگ صورتی داد و گفت سه شنبه 1:30 بعد از ظهر باید دوباره برگردید.
شوهرم پرسید هر دو یا یکیمون؟ گفت یک نفر کافیه!! من که گیج شده بوده بودم ، دیگه سوالی نپرسیدیم و اومدیم بیرون.
در ضمن روز مصاحبه ما دوتا کیس لاتاری دیگه هم بودند که هر دو زن و شوهر جوان بودند و اون ها هم یک ضرب گرفتند. یک زوج مسن تر هم بودند که فکر کنم خانوادگی بودند و برگ آبی گرفتند و آفیسر بهشون گفت برگردید ایران و یک ماه و نیم دیگه سایت رو چک کنید.
ما هم خندون و گیج از سفارت اومدیم بیرون و من همش این وسواس رو داشتم که چرا آفیسر نگفت بیاید ویزا بگیرید یا مثلاً شما پروندتون مشکلی نداره!! یک جورایی با حرفش من رو توی شک انداخته بود!!
خانم ملیکا بیرون منتظرمون بود و باهاشون برگشتیم دبی.
مسقییم رفتیم دفتر آسمان بلیط رو عقب بندازیم که برای سه شنبه ساعت 7 شب فقط به یکیمون جا داد که یکی رو گرفتیم. یکی از کارمندهای آسمان (یک خانم ایرانی مهربون) گفت تا جا خالی بشه من براتون میگیریم، بدون اینکه بلیط رو از ما بگیره فردا صبح که رفتیم، اون خانم برای شوهرم هم توی همون پرواز رزرو کرده بود.
اون دو روز هم از green house ، سیتی سنتر، مدینته الجمیرا و چند جای دیگه دیدن کردیم و سوغاتی خریدیم.
دوباره برای روز سه شنبه با خانم ملیکا قرار گذاشتیم و ساعت 11 صبح اومدن دنبالمون که باز هم مسافرداشتند و اونها هم کیس لاتاری بودند و یک ضرب هم ویزا گرفته بودند. جالب اینکه اون آقا و خانم جوان هم با مهاجر سرا آشنا بودند ولی عضو نبودند و قرار شد حتماً سفرنامه شون رو بنویسند. راستی اون خانم و آقا هم برای مدیکال پیش دکتر شوکلا رفته بودند و همونطور عصبانی بوده و چندتایی هم واکسن بهشون زده بود!! ما که نفهمیدیم در مورد ما از چی عصبانی شد؟ احتمالاً چون کارت ما کامل بود و نتونسته بود به ما واکسن بزنهSmile با توجه به سفرنامه های آنکارا و ابوظبی به نظر من برای کم شدن حساسیت شوکلا و اونگان بد نیست برای مدتی دوستان برای مدیکال جاهای دیگه رو هم سرچ کنن! البته این نظر منه!! )
به توصیه دوستان چون بعضی از انگشت نگاریها باید تکرار بشه، هر دومون دوباره رفتیم ابوظبی و ساعت 1 شوهرم رفت و هر دوتا پاسپورت رو با ویزای مهاجرت تحویل گرفتRolleyes
این هم از سفرنامه ما، اگر دوستان عزیزم اشکال هایی درش میبینند به خوبی خودشون ببخشنند و اگر سوال دیگه ای داشتن من در خدمت دوستان هستم و خوشحال میشم بتونوم کمکی کنم.
در آخر یک نکته رو یادآوری کنم که دوستان خوبم اصلاً استرس نداشته باشید و همه چیز رو به خداوند مهربان بسپارید و ازش بخوایدکه هر چیز به صلاحتون هست اتفاق بیافته.
شماره کیس: 2012AS00026xxx
کنسولگری: ابوظبی
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2011 10,Aug
تاریخ کارنت شدن کیس: احتمالا March 2012
تاریخ مصاحبه:11 March
تاریخ دریافت کلیرنس:یک ضرب :Big Grin
جمع تقریبی هزینه ها:
تعداد همراهان: 1 نفر





کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان