کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
من و مهاجرت
دو روی سکه مهاجرت من ، متفاوت ، همراه با جذابیت ها و سختی ها و دل نگرانی ها
من بیشتر تا به حال از روی اول سکه مهاجرتم صحبت کردم ، خوب بیشتر هم درگیر روی اول سکه بودم هنوز هم تا حدود زیادی درگیر روی اول سکه مهاجرت هستم، هنوزم ماهی 400 دلار کم دارم از نظر در آمدی ولی خوب یواش یواش درست می شه شرایط، من با بیست ساعت کاری شروع کردم که به 27 ساعت رسیده و احتمالا از یکی دو هفته اینده یک روز کاریم هم کم بشه اما ساعت کاریم بین 30 تا 35 ساعت برسه
کار راحتی ندارم اما خوشبختانه اونقدر هم از نظر فیزیکی فشار نمیاد بهم و با توجه به اینکه من ادم قوی نیستم از نظر فیزیکی این خودش نکته مثبتی است.
یواش یواش سره کار هم دارم راه می افتم و سرعت ساندویچ درست کردن و راه انداختن مشتری ها هم زیاد تر شده ، کلا خوبه از خوراکی ها سر در اوردن به نظرم یک نقطه قوته در امریکا، چون تنوع خیلی بالاست. یک مهارت هم به مهارت های گذشته من در طی چند ماه اینده اضافه می شه اونم درست کردن انواع مختلف ساندویچ هست، جبران مافات بشه بلکه یک کمی ادم با مهارتی بشیم ، والا به غرعان
اما امروز جاتون خالی تعطیل بودم و چون از چند روز پیش می دونستم یک برنامه ملاقات داشتم با یک عده ای دلال سهام ، خوب تجربه بسیار جالبی بود و کلی ازشون چیز یاد گرفتم و کلی هم راه و روش برای شروع به صورت دمو
این روزها زندگیم داره اون شکلی که همیشه دلم می خواسته می گرفته ، ساعت خوابی مناسب، تقویم منظم ، نظم شخصی ، رسیدن به علایق گوناگون و در عین حال آرامش در کنار تمام اینها
چیزی که این روزها بهم کمک می کنه ، دقیقا نبود هیچ گونه فشار ذهنی است برای اینده ، همین باعث شده که اولا قرار ملاقات ها ، مطالعات یا موضواعات رو همه رو با علاقه و شادی برم جلو و جنبه های مختلفش رو بررسی کنم. و در عین حال اون چیزی که فکر می کنم می تونم و توانش رو دارم اول بشناسم بعد انتخاب کنم. مثلا بیش از دو ماه طول کشید تا متوجه شدم بالاخره من چه جنبه ای finance رو دوس دارم کار کنم ، دلیلش هم این بود که اینجا این موضوع با ایران خیلی متفاوته
حتی چند شب پیش به این مسئله فکر می کردم که خیلی خوبه که از نظر فکری درگیر نمی شم در سره کار، و ذهنم ازاده ، از بس این ذهن رو درگیری کارهای فکری و گاها بی فایده کرده بودم که خسته شده بیچاره
درمورد شغل تخصصی فعلا من دو تا پروسه در پیش رو دارم ، اولا درست یا غلط به مهارتهای خودم اعتقادی ندارم و احساس میکنم پایه ای خوب هستن اما ضعف ها باید جبران بشه وقتی ادم اعتقادی به خودش نداره رفتن مصاحبه شغلی کار درستی نیست شایدم اعتقادم صحیح نباشه
دومن چون ذهنم باز گذاشتم این خودش خوبه ، دلیلی نیست که حتما از یک روشی که دیگران کار پیدا کردن یا کار می کنن من هم همون راه برم اون راه رو اروم ارام گذاشتم در مسیر، اما خوب مثلا می شه به جای اینکه من برم کارمند یک جایی بشم و برای اونها سهام خرید و فروش کنم می تونم خودم این کار رو بکنم. یا شرکت خودم رو با چند نفر شروع کنم به تاسیس کردن، اینها شاید در ظاهر بلند پروازی بیاد و خودم هم قبول دارم اما این نگاه حداقل باعث شده ملاقات های خوبی شرکت کنم و دوستان و network نسبتا خوبی ایجاد کنم، البته هنوز گیر این نیستم که نت ورک رو فعال کنم ، فعلا می خوام با هر کدوم از این ادمها به صورت عادی ارتباط بگیرم و یک طوری به طرف گیر ندم که طرف در بره
مثلا اون جلسه استارت اپ قبلی که رفتم حداقل پیامدش این شد که من دو نفر به دوستانم اضافه کردم در فیس بود اونها شدیدا علاقمند به استارت اپ هستن و کلی مطالب مفید از سایت های معتبر امریکا شیر می کنن ، منم از زحمت اونها استفاده می کنم و مقالات می خونم هم لذت هم بالاخره زبان آدم خوب می شه .
درمورد رابطه با ایران کاری که کردم از این نرم افزارها مجانی نصب نکردم خیلی کمکم کرد، اولا فعلا حوصله جواب پس دادن به ملت رو ندارم یک عمری رویام بوده چند ماهی به خودم ارامش ذهنی بودم ، می ترسم بشه چند سال ، دی
خونه هر دو هفته یک بار تماس می گیرن اصولا و از اونجایی که مباحث مالی و نگرانی های مهاجرتی رو باهاشن مطرح نکردم فکر می کنن من در وسط بهشت زندگی می کنم و این اتفاقا به نظرم خیلی خوبه، چون کاری از دستشون برنمیاد، پس بهتره بی خودی نگرانشون نکنم.
بقیه هم اولش اصولا اسرار می کنن بعد از چند ماه دیگه یادشون می ره و خوبه از نظر من ، ترجیجم این هست که با ادمهایی که دوس دارم ارتباط برقرار کنم تا ارتباطات اجباری
در امدی که اذیت نکنه به نظرم اینجا برای من 1500 تا 2000 دلار هست واسه 4 روز هفته
درامدی که خوب باشه 3 تا 6 هزار تا در ماه واسه 5 روز هفته
و خوب پول بیشتر خیلی کارها می شه باهاش کرد و خیلی تفریحات می شه داشت، دیگه درآمد عالی هم که حد نهایت نداره
مورد اول با همین شغل ساده هم دست یافتنی است و اون دغدغه کرایه خونه رو هم و خرج شخصی رو حذف می کنه به نظرم این خیلی خوبه و حسن امریکا محصوب می شه بااینکه سن خوزه گرون هست، همین که بشه با یک کار ساده ، زندگی ساده رو چرخوند خودش خیلی خوبه
مورد دوم هم حالا یا شغل تخصصی می خواد یا اینکه در همین شغل ساندویچ درست کنی کار آدم خیلی خوب بشه.
مورد سوم هم که هم شانس میخواد هم اینکه تقریبا باید جزو افراد خاص هر گروه باشی درآمدت شاخ هست. ولی خوش شاخص بودنت مهمه .
یک نکته جالب هم یادم اومد براتون تعریف کنم آخر کاری کلی بخندید چون خودم هم کلی بهش خندیم و شاد شدم.
همیشه با خودم فکر می کردم این ادمها که تمام ظرف های یک عروسی رو میشورن چرا کار دیگه نمی کنن؟ باید ادمهای عجیبی باشن؟ چقدر ناراضی هستن از کارشون؟ چه طوری این کارو می کنن ؟ و سئوال هایی از این دست ، راستش چون خودم بعضی روزهای کاری این کار رو می کنم الان دیگه جواب تمام این سئوال ها رو دارم .
راضیم از خودم
راضیم از شما
یک جمع از خود راضی هستیم ، دی
خنده روی لباتون فراموش نشه
پ ن : این قرار ملاقات های موجود در سن خوزه و سان فرانسیکو که خیلی هاش هم مجانی هست جزو نقاط مثبت اینجاس برای من
ترکیب ملاقات امروز که فقط من بودم که سهام معامله نمی کردم و تازه کار بودم که خیلی هم همه راهنمایی کردن
دو تا هندی
دو تا امریکایی
سه تا اسیای شرقی دیگه من کشورش رو نمی دونم .
پرچم ایران هم که بالا بود
به نظرم زندگی قشنگه اگر آرامش باشه و آسایش هم آرام آرام به زندگی هم اضافه بشه یا لااقل امیدی باشه که در آینده نه چندان دور آسایش هم ادم بتونه به زندگیش اضافه کنه
دوزتون دارم.
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
چه خوبه كه هستين و چه خوبه كه همه چيز را مينويسين ما منتظر بقيه اش هستيم عزيزان
٠- بازمانده 2013AS6### آنکارا.
١- ارسال أي ١٣٠ :١٠/١٨/ ٢٠١٣ , PD: ١٠/٢١،  اپروو:١١/٢٠، كيس نامبر:٢٠١٣/١٢/٢٠-YRV20138#
٢- يكسال و دو ماه سكوت مطلق و زجر آور و رتروگرس كردن بولتن، Sad
٣- واريز ١٢٠ دلار: ٢٠١٥/٠٢ ، ٣٢٥$ :مارس،  كارنت :٢٠١٥/٠٦
٤- مصاحبه:هفته اول جولاي
٥- فرآيند اداري:در هفته اول چهار بار آپديت، هفته دوم سه بار، ٣ آگوست ٢٠١٥  و  تقريبا يكسال بعد ٢١و ٢٧و ٢٨ ژوئن ٢٠١٦
٦- كليرنس: بعد ٣٦٤ روز در ٢٩ ژوئن or شد و كليير
٧- آزمايش مجدد ٦ جولاي، تحويل مدارك  مالياتي و پزشكي به پست ٧ جولاي، انگشت نگاري و تكميل مجدد فرم ٢٦٠ در ١١ جولاي ٢٠١٦
٨- صدور ويزا  12 جولاي ٢٠١٦، تحويل پاس و بسته مهاجرتي ١٣ جولاي ٢٠١٦ پس از سه سال
٩- ورود ٢٦
پاسخ
تشکر کنندگان: kasrafo ، tajhizgaran ، sadeghi897 ، romance33 ، sepideh IR ، مانترا ، behfaza
لطفا بیشتر از اتفاقات فرودگاه‌های آمریکا رو بنویسید که چی‌ اونجا واستون پیش آمده
Big GrinBig Grin
دسته بندىIR1
ارسال مدارك 2013/1/31
اپروو 2013/7/22
پرداخت آنلاين ٨٨$ و ٢٣٠$ در تاريخ 2013/9/12
نامه تكميل پرونده 2015/07/17
تاريخ مصاحبه؟؟؟؟
چقدر انتظار صبوره برعكس من
بچه ها روزهاى خوب تو راههWink
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، sadeghi897 ، Lemony ، behfaza
(2013-09-09 ساعت 21:57)sepideh IR نوشته:  لطفا بیشتر از اتفاقات فرودگاه‌های آمریکا رو بنویسید که چی‌ اونجا واستون پیش آمده
Big GrinBig Grin
در سفرنامه امریکام نوشتم لینکش اولین صفحه همین تاپیک هست.Big Grin
کدوم قسمتش واست جذاب بوده عایا؟
دی
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، mohammad.maleki ، Soap McTavish ، behfaza ، nika ، pari pariaaa
با اجازه استاد صادقي
پست طلايي جناب يوزر بزرگوار در ارتباط با انواع حسابهاي بانكي به زبان روان اميدوارم مفيد باشه.
پاسخ
دوستان جهت تنوع ميتونيد به اينجا كه فراموش شده سر بزنيد بخش جالبيه...
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، sadeghi897 ، Soap McTavish ، behfaza ، visa2015
(2013-09-24 ساعت 20:25)A.R.R نوشته:  دوستان جهت تنوع ميتونيد به اينجا كه فراموش شده سر بزنيد بخش جالبيه...

عالی بود ممنون.
ازدواجیF2A،تاریخ ارسال مدارک بهJuly 29,2013: USCIS،تاریخ دریافت رسید نامبر:August 6, 2013،PD: August 1,2013 approve:August 21,2013دریافت کیس نامبر: October 8, 2013،پرکردن فرم DS-261: 14 OCT 2013 ،پرداخت 88$: 21OCT 2013این داستان ادامه دارد (لطفا توی پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید)csc,ptt برای آنکارا
پاسخ
تشکر کنندگان: A.R.R ، sadeghi897 ، behfaza
این روزهای مهاجرت ارام می گذرد، در کل باید از بین چندین راه ممکن یکی را انتخاب کرد، من پر ریسک ترین راه رو برای اینده انتخاب کردم ، نتیجه اش ساده است یا خیلی جواب می دهد یا من ا زمهاجران عادی و معمولی خواهم بود و به طبقه متوسط نخواهم رسید، خوبی مسئله این جا این است که اولا خودم و فقط خودم راه رو انتخاب کردم و حتی در صورت شکست هم دیگه مطمئن هستم بی خانمان نمی شم می شه همون زندگی عادی، یک اطاق و خرج خوراک و با کمی پس انداز حتی می شه ماشین هم خرید، این دیگه نهایت شکست است.
خوشحالم تا حدودی که برای شغل های تخصصی تا به حال اقدام نکردم چون مهارت یافتن شغل و رزومه نویسی و این داستانها به نظرم حداقل یک هفته آموزش میخواهد ، اموزشی که من در ایران به ان دسترسی نداشتم یا خیلی دنبالش نبودم ،بدون داشتن این مهارت عموما کار ادم به نتیجه نمی رسد جزوموارد خاصی که افراد دارای مهارتی باشند خود مهارت بسیار مهم باشید، مثل تخصصی های کامپیوتری یا مهارتهای فنی مثل تعمیرات.
اینجا اپوارد گلوبال که رفتم به نظرم شیوه آموزش خوبی داشت، یک بار این مهارت را آدم یاد می گیرد کار برای بعدا هم ساده می شود، چون هیچ اعتباری به داشتن شغل برای همیشه درامریکا وجود ندارد. این مهارتها لازمه خیلی چیزها هست و به نظرم خیلی مفید است. خلاصه که دوران آرام خوبی را پشت سر می گذارم.
کار کردن حتی به عنوان تخصصی در یک شرکت، تحصیل دردانشگاه اینها هیچ کدام آن چیزی که می خواهم نیست ، گرچه صادقانه بگم هنوز توان هیچ کدام را نداشته ام ، مثلا بگویم افر از فلان شرکت داشتم رد کردم ، نه فعلا که چیزی نفرستاده ام . یا مثلا فلان دانشگاه پذیرش گرفته باشم خیر، و قطعا هر دو این موراد برای من می تواند بسیار جذاب باشد چون تجربه محیط جدید است، اما ارمان و آرزو چیز دیگری است.
اینجا مرکز توهم دنیاست ، آدم توهمی مثل من را توهمی تر می کند، نمی دانم خوب است یا بد
توصیه که به دوستان تازه وارد دارم این است که مهارت های یافتن شغل تخصصی را در چند ماه اول یاد بگیریند معمولا در همه شهرها مراکز کاریابی هستید که این مهارت ها را به رایگان آموزش می دهند.
باید دنبال مراکزی با شید که این خدمات یافتن شغل را ارائه می دهد با سرچ Job Seeker Center و مواردی از این دست می توانید یکی نزدیک منزلتان پیدا کنید.
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
شاید ندونین ، البته احتمالش کمه اما چون ممکنه درد سر ساز بشه نوشتم.
در امریکا اگر کسی بخوره زمین ، یا هر طوریش بشه اصولا نباید بهش حتی یک دست هم بزنید، چون بعدا اگر طوریش بشه از شما شکایت کنه
حتی ممکنه از شما بخوان که دستشون بگیرید، این کار صحیح نیست باید 911 زنگ بزنید، البته این مورد بیشتر توی موارد کاری اتفاق می افته یک عده ای خودشون مخصوصا در فروشگاه ها می زنن زمین ، بعد از کارمندا رکمک می گیرن بعدم از فروشگاه و کارمند شکایت می کنن، نوارش هم هست اگر کارمند دخالتی کرده باشه در دادگاه محکوم می شه
تعمیرات :
اصولا تعمیرات هم کسی دست نمی زنه چون خیلی موارد اگر دخالت کنید گارانتی تعطیل می شه ، این هم بیشتر مربوط به شرکت و ساختمان واحدی می شه و البته وسائل شخصی هم بخرید داستان همینه ، اگر باز کنید و ببرید بگین گارانتی داره دیگه گارانتی بی گارانتی
امریکایی ها شدیدا به دستور العمل پایبند هستن، پس تعجب نکنید اگر یک امریکایی یک گوشی مبایل خرید اول نشست همه دفترجه اش رو خود
اگر چیزی رو برای کسی تعمیر کنید واقعا خیلی خوشحال می شن و حق هم دارن ، چون هزینه تعمیرات اینجا شدیدا بالاس. معمولا از 100 دلار به بالاس حتی کوچکترین تعمیراتی، مکانیک ها اینجا پول پارو می کن. سیستم فکریشون هم خیلی خطی است اکثرا، مثلا یک چیزی خراب می شه خوب به این فکر می کنن که یا باید خرید یا فرستاد تعمیرات، به اینکه خوب حالا می شه یک چیز جدید خرید که کار قبلی هم انجام بده ، یا می شه بررسی کرد شاید تعمیر کردنش راحت باشه ، حتی اگثرا تعویض باطری هم خودشون انجام نمی دن، عموم امریکایی ها فقط توی یک چیز مهارت دارن ، زندگی کردن و پول خرج کردن آخر هفته
در هر یک از موارد فوق ممکنه استثنا هم پیدا بشه اما خوب عرف این هست
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
این تاپیک تاپیک خوبیه
تاپیک مشاوره پزشکی برای مهاجران
http://mohajersara.com/thread-5661.html
در مورد چگونگی چک کردن اسکور کردیت هم می تونید به این پست جالب از mgolchin عزیز سر بزنید.
http://mohajersara.com/post-433133.html#pid433133
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
یواش یواش من دارم تبدیل می شم به یک گنده مهاجر ، دی و واسه همین تصمیم گرفتن در مورد محل زندگی و محل فرود افراد از ایران به امریکا یک مطلبی بنویسیم.
من امریکا رو نگشتم و فقط در قسمت معروف به سیلیکون ولی ، در حد توان خودم گشتم اما این چیزی که براتون می نویسم نتیجه تفکر و تجربه شخصی ام و دیدن موردهای مختلف در طی این دوسالی هست که درگیر عملی به مهاجرت به امریکا بودم هست. پس نسخه رو براتون می پیچم و بعدش دیگه خودتون کلاهتون قاضی کنید.
سلام ، اتفاقا می خواستم یک مطلبی در این مورد در مهاجرسرا بگذارم.
ببین دوتا حالت داره یا ادم با پول کم میاد یا زیاد
اگر با پول میایید که می تونید یک سال دوام بیارید، (با توجه به مخارج اون محلی که می خواهید برید) برید خوبه
یعنی اگر پول کافی برای یک سال دوام آوردن در نیویورک رو دارید وعاشق نیویورک هم هستید پس درنگ نکنید برید نیویورک
دوم پول کافی ندارید
این خودش چند حالت می شه
1- تخصص فنی دارید و رزومه نسبتا خوب و البته کار بلد هستید با زبان متوسط (بگردید ببنید کدوم شهر یا ایالت تخصص شما رو بیشتر کار می کنن،مثلا کامپیوتر، برق ، مکانیک ، خوراکه واسه سیلیکون ولی ، حتی ممکنه زبانتون ضعیف هم باشه کار تخصصی پیدا کنید اما خوب زبان هر چی بهتر ، قطعا اوضاع بهتر.
2- تخصصی ندارید زبانتون خوبه - هر جایی دوس داشتید برید ولی باید برای بلند مدت برنامه داشته باشید که تخصص ایجاد کنید یک طوری ، چون با این حالت شما می تونید همه جای امریکا شغل معمولی به دست بیارید و مخارجتون در بیاد، البته خیلی کارهای دیگه در بلند مدت می تونید بکنید که شاید به تخصص هم ربطی نداشته باشه و حتی تا 20-30 دلار هم در ساعت به طور معمولی در بیارید، در کوتاه مدت هم باز بحث بستگی داره هست ولی شغل حداقلی با درآمد حداقلی می تونید سریغ پیدا کنید اگر پیگیرباشید. بعدا می تونید مثل خیلی از ایرانیها دلال خونه یا دلال ماشین بشین ، توی امریکا هم جالبه که ایرانی ها خوب رفتن سمت دلالی!!! البته متاسفانه این شغل روز به روز در حال انقراض هست با start up هایی که کار خرید رو روز به روز راحتر و بهینه تر می کنه ، در هر صورت بلند مدت خیلی داستانش فرق می کنه قطعا اون موقع خودتون با شرایط اشنا شدید نیازی ندارید از کسی بپرسید چه کنم باتوجه به توان فردیتون تصمیمات مقتضی می گیرید، دی
3- تخصص ندارید زبانتون هم خوب نیست، برید یکی از شهرهای تگزاس یا یک جای دیگه ای که ارزون باشه هر چی ارزون تر بهتر

نکته ::::درعین حال سعی کنید قبلش هم با چند نفر اونجا امار بگیرید و دوس بشید که موقوع رفتن به اون محل مد نظر حداقل بتونید دو سه روز تا یک هفته اول از یکی کمک بگیرید.
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
ضادقی عزیز شما یه جا گفتی تاپیک ویژه خودتو داری ولی من پیدا نکردم کجاست؟چون میخاستم بدونم الان کار پیدا کردی و از کارت راضی هستی؟
پاسخ
تشکر کنندگان: sadeghi897 ، mhb161 ، sh-p
(2013-11-02 ساعت 07:10)mhz_ir نوشته:  ضادقی عزیز شما یه جا گفتی تاپیک ویژه خودتو داری ولی من پیدا نکردم کجاست؟چون میخاستم بدونم الان کار پیدا کردی و از کارت راضی هستی؟
تاپیک خود من همین جا هست البته یکی دیگه از دوستان هم داستانش رو گذاشته اینجا لطف کرده
من داستانم ، نوع راضیتم و غیره رو همه رو در همین تاپیک همراه با سفرنامه ام گذاشتم.
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
تشکر کنندگان: mhb161 ، romance33 ، sh-p ، apoornaki
راستش در پست قبل گفتم که زبان خوبی دارید فعلان کار بکنید یا بیسار کار رو
زبان خوب یکی از معیارهایی که معمولا به مهاجرها گفته می شه اما کمتر کسی می تونه متر و معیار مشخصی (یاد استاد داستان نویسیم افتادم که همیشه تکیه کلامش این بود، متر و معیارت برای این نقدت چیه ) ارائه می ده
بر مبنای تجربه شخصیم و البته درگیر بودم با زبان در سالهای زیادی و دیدن ادمهای مختلفی در بعد از مهاجرت تصمیم گرفتم یک معیار مشخصی ارائه بدم تا دوستانی که در ایران هستن بتونن خودشون رو بسنجن ببین چقدر امادرگی دارن برای مواجه شدن با دنیا مهاجرت از نظر زبانی
اینکه یک ترم موسسه زبان خونده باشید یا ده ترم یا مدرکی اویزان کرده باشید یا اینکه حتی تافل داشته باشید ، نمی تونه معیار خوبی برای زبان روزمره (خاصه برای کارهای اول مهاجرت که نیاز به توان قوی در صحبت کردن و شنیدن داره ) باشه
البته هر کدام از ابزارهای بالا می تونه به شما در بهتر شدن زبانتون کمک کنه اگر درست ازش استفاده کنید اما زبان محاوره ای متفاوته با زبان آکادمیک
زبان خوب از نظر من (که مهاجر می تونه قطعا با این معیار سره یک ماه کار پیدا کنه و گلیم خودش رو از آب بکشه بیرون) دو قسمت می شه
یک شنیداری
شما باید توانایی تون در شنیدن بالا باشه چه طور بسنجید؟
سریال how i meet your mother
friends
وقتی بار اول هر کدوم از این سریالها رو می بنید بالای 80 درصد متوجه بشید، هر چی بیشتر بهتر
به خاطر داشته باشید که فیلم بحثش جداست و من روی اون نمی تونم نظر بدم چون فیلم سخت تره
در بحث گفتاری
باید توان این رو داشته باشید 65 درصد به بالا مثل همون سریال هایی که نام بردم حداقل بتونید صحبت کنید
این صحبت کردن شامل تلفظ صحیح می شه که متاسفانه خیلی از ما ایرانی ها (و گاهی مهاجران دیگر ملل) در اون ضعف داریم
و دوم نوع جمله سازی که جملات فارسی نسازید بعد در ذهنتون برگردونید به انگلیسی ، بتونید جملات انگلیسی بسازید
تبصره
1-اصولا ممکنه ادمی باشه که این شرایط رو نداشته باشه و کار پیدا کنه حتی در یک هفته ، حالا یا به خاطر اشتیاقش هست یا به خاطر نوع کار یا حتی شانسش ، بالاخره استثنا هم وجود داره
2-زبان خوب داشتن دلیل بر این نیست که رفتید مصاحبه حتما به شما کار بدن ،پیگیری هم قطعا لازمه که در پست های قبلی گفتم اینجا دیگه بازش نمی کنم
پس هر کجا که هستید روی دو مهارت listening و speakingکار کنید.
3-جهت تقویت زبان ، خودتون رو درگیر زبان بکیند، خیلی ها هستن که مهاجرت هم می کنن اما چون درگیر زبان نمی شن اونقدر که حتی یک کلاس زبان به آدم زبان یاد می ده زبان یاد نمی گیرن حتی بعد از سالها (چهار تا چهل سال) مهاجرت
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ
خدایی خدا بود حرکت
رفتم سره کار بعداز یک ساعت یکی از رئیس هام می گه تو یک شیفتت کی شروع می شه
من 1:30
الان 1:30 هست یک ساعت زود اومدی
من : هان؟
اون : time change last night
من : هاها
همکارا : کر کره خنده تا شب
سوژه ای شده بودم خودم حال کردم ها
اون یکی رئیسم : تو درست بشو نیستی
پ ن : قبلا روز هم شده بود جا به جا برم ولی این یکی یک حال دیگه ای داد
Smile))))
همیشه راه های زیادی برای رسیدن به یک هدف واحد وجود دارد.
من و مهاجرت
فعلا زندگی قشنگم رو بین بین خاورمیانه - اروپا و امریکا سپری می کنم. با تشکر از مهمان نوازی مردم امریکا - مردم پرتغال - مردم ایران و مردم ترکیه.
پاسخ




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان