کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
لاتاری برنده شدم. برم آمریکا یا نرم؟
USA عزیز. پیشنهادت خیلی خوبه.
مطمئنا اکثر دوستانی که الان اینجا هستن موافقن. ولی خوب باید دوستانی که اونجا هستن استارته کارو بزنن. به هر حال منم همه جوره هستم Smile
سرعت گذر عقربه آنچنان زیاد است گویی که همیشه همینجا ایستاده وقتی می نگرمش .... من ساکنم اینجا یا او ... یا زمانبندی نگاه من با بازگشت او منطبق است و ما هر دو سرگردانیم با دورهای یکسان....

مسأله‌یی نیست:
پرنده‌ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می‌کند
پاسخ
تشکر کنندگان: maaref
با سلام خدمت دوستان میخواسم با اجازه احساس و برداشت شخصی خودم رو راجع موضوع این تاپیک بیان کنم و با توجه به مدت کم 4 ماه که در امریکا هستم مواردی رو از تجربه خودم بگم شاید برای افراد مشابه موقعیت من مفید باشه.
اول بگم در این که اینجا به لحاظ میانگین در جمیع جهات اگر بهترین کشور نباشه جز بهترینها هست نباید شک کرد.ولی موضوع امدن یا نیامدن و یا ماندن و نماندن واقعا به خیلی چیزها برمیگرده و اصلا نمیشه که 1 نسخه برای همه پیچید حتی برای هر دسته از افراد.
در کل زندگی کردن در اینجا واقعا اسون نیست و امریکا اون بهشتی نیست که همه ازش میگن. لا اقل در این مقطع از زمان نیست. رکورد اقتصادی حتی به خلق و خوی ادمهاش هم اثر کرده. کسایی رو میگم که میشناسمشون و با بعضی شب و روز گذروندم. سیستم هم که همه میدونیم که کامل فرق داره با اون چیزی که ما توش عادت کردیم. خودم همیشه در زمینه مهاجرت مثل از دست داده ها و بدست اورده ها رو میزدم ولی هر چه فکر میکنم راجع خودم نمیتونم بگم که بدست اورده ها بیشتر هستن چه کمی و چه کیفی.البته اینم بگم که حسن بدی ! ماها (خودم رو میگم) اینه که هر جاییکه هستیم بدیش رو میبینیم و خوبیهاش برامون عادیه تا وقتیکه عکسش اتفاق بیفته.
اما و اما یک چیزی هست که به سادگی نباید فراموشش کرد و اون این مسئله هست که بالاخره تقدیر و سرنوشت راهی رو پیش پای ما گذاشته که به اسونی نمیشه ندید گرفتش این اتفاق ساده ای نیست که هر از چند وقت در زندگی ادمی سبز بشه.
این مقدمه ها رو گفتم که نتیجه بگیرم که نباید دچار افراط و تفریط شد. به نظر این حقیر باید پا در راه گذاشت و به این "قسمت" تن داد اگر چه پایان خوبی هم بر فرض برش متصور نباشه اما با اراده و انگیزه میشه جلو رفت.
خوش بینی و امید خوبه اما ساده اندیش هم نباید بود. میخوام بر گردم به اول حرفم و بگم که واقعا اینجا فرش برای هیچکدوم از ما پهن نشده و به نظرم موفق شدن در گرو تلاش هست و برنامه ریزی و از همه مهمتر صبر.
در مطالب تاپیکها میخوندم که دوستان بعضا عجله دارند و فکر میکنن که میشه خیلی سریع همه چیز رو جفت و جور کرد.ولی من با خیلیها صحبت کردم و با این مدت کم خیلی چیزا اینجا دستگیرم شد (البته یکجورایی مجبور بودم و گرنه شاید سالها باهاش برخورد نداشتم) و میتونم بگم که شاید زیر 3 سال کسی نتونه که به خواسته ها و برنامه هاش دست پیدا کنه چه شغل خوب باشه چه تحصیل یا هر چیز.
شغل خوب یا تحصیل تو دانشگاه زبان خوب میخواد بیزنس شخصی که جای خود.
خب راه افتادن زبان در حد عالی چقدر زمان میخواد ؟ من برا خودم 1 سال گذاشتم از زمانی که توی محیط کار باشم نه رفع احتیاج توی رستوران و فروشگاه! بگم که از 7 سالگی انگلیسی میخونم و ایلس هم 7 هست . حالا شما از من جوونتری کمتر براش در نظر بگیر.
چیز دیگه ای که مهم هست سابقه کار در اینجاست یعنی صاحب کاری که براش کار کرده باشی و بشناسدت.هیستوری مهمه که چند روزه به دست نمیاد. کردیت همینطور. بله کردیت یکجورایی به سابقه کاری شما مرتبطه.
اگر مدرک ایران رو داشته باشی باید ارزشیابی بشه ولی وقتی شد تازه میبینی که خیلی مهم نیست باید ادم مورد نظر ( کارفرما) رو پیدا کنی که قبولت کنه چه جوری ؟
باید باهاش حرف بزنی و راضی اش کنی که کار رو بلدی. (البته باید کار و بلد باشی)
حالا درس هم که بخوای بخونی یا ادامه بدی زمان میخواد.
میخوام چی نتیجه بگیرم. اینکه هم برنامه بلند مدت باید داشت هم اینکه هر جور شده باید ساپورت مالی یا پس اندازی چیزی داشت که بشه هزینه کرد و بعدا جبرانش
کرد و الا مثلا شما چون میخوای هزینه هاتو بدی میری سر 1 کار معمولی خب باید 200 ساعت در ماه کار کنی.دیگه کی وقت فکر و برنامه ریزی و پیشرفت. اگر هم مجرد
و دنبال درس باشی که اونم وقت زیاد میخواد.
اما نکته مثبتی هم که هست اینکه واقعا ماها میتونیم اینجا پیشرفت کنیم اگه بخواهیم. بر عکس نظر یکی از دوستان اینجا کار های تخصصی خوب انجام نمیشه حتی تو بخش خصوصی یعنی هر چی من دیدم اینطور بوده. شاید هم تصادفی.
در بخشهای دولتی و نیمه دولتی وضع بسیار بدتر هست و ناهماهنگی و نابلدی دیگه غوغاست. من فقط بگم قبلا همیشه 1 خورده راجه این وقایع س پ ت ا م بر یازه شک داشتم ولی از وقتی اومدم اینجا و از نزدیک دیدم هیچ شک ندارم که همچین اتفاقی واقعا میشه که بیفته.
یک شانس بزرگ دیگه ما همین دوستیها و ارتباطاتی هست که مدیون مهاجر سرا و بانیان و مدیرانش هست و مطمعنم که این یک توفیق بزرگه برای همه و خصوصا خودم و دلگرمی بسیار برای زندگی در جاییکه اکثرا ادمهاش سردن.
باید همه راههای کمک به هم رو بررسی و اجرا کنیم و مطمینا جای دوری نمیره و اگه کم وقتی و گرفتاری هست برای همه هست و باید مقداری همت کرد
شرمنده اگر پر چونگی شد. منتظر نظر دوستان هم هستیم و دوباره تاکید کنم که نظرات و بر داشتهای شخصی و محدود خودم رو ارائه کردم
با ارزوی توفیق همه دوستان.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
soheilbadami عزيز سلام

خيلي خوشحالم كه واقعيتهاي كه الان تو جامعه امريكا هستش رو هر چند مختصر ولي خوب توضيح دادين
من متوجه اون قسمت نشدم كه گفتين ( بر عکس نظر یکی از دوستان اینجا کار های تخصصی خوب انجام نمیشه حتی تو بخش خصوصی یعنی هر چی من دیدم اینطور بوده. شاید هم تصادفی.) دقيقن منظورتون چي بود اما بنظرم اگر دوستاني كه واقعا تخصص خاصي داشته باشن و كارو بلد باشن حتما خيلي سريعتر از من پيشرفت ميكنن مخصوصا تخصصهاي كه قبلا عرض كردم

اما راستش از كل صحبت شما من يه چيزي دستگيرم شد البته خداي ناكرده سو ء تفاهم نشه من و شما و خيلي از دوستان ديگه همونطور كه خودتونم عرض كردين يه جور ديگه به امريكا نگاه ميكنيم و فكر ميكنيم وقتي بريم اونجا ديگه وارد بهشت شديم ولي وقتي چند ماه اونجا زندگي كرديم و واقعيتهارو ديديم اينجاست كه دل شكسته ميشيم اينجاست كه ميبينيم واقعا كعبه موعود نبود چيزي كه تو فكر و خيالمون بود

خوب تلاش من چيه همين كه دوستاني كه مثل شما امريكا هستن بيان و واقعيتهارو بگن و فكرهامون بزاريم كنار هم تا يه راهي پيدا كنيم تا اون دنياي قشنگي كه تو ذهنمون بود يهو خراب نشه بلكه با آمادگي بيشتر سختيها اونجا برامون قشنگ بشه خوب ميگين چطوري

يه راهش همينه يه جايي داشته باشيم كه بتونيم به كمك دوستان با تجربه قبل از رفتن دوستان مسافر تا اونجايي كه در توانمون هست كمكشون كنيم شما دوستاني كه الان در امريكا هستين خيلي ميتونين كمك كنين نه اينكه كار و زندگيتون ول كنين بيفتين دنبال كار دوستان نه همينقدر كه مثل دوست عزيز soheilbadami راهنمايي مفيد داشته باشين و در مورد مسائلي كه قبلا گفتم كمك كنين خيلي بار سنگين از دوش دوستان برداشته ميشه

من حتي بعضي وقتا خواب ميبينم ويزامو گرفتم رفتم تو فرودگاه نيويورك حالا با يه زبان دست و پا شكسته نه كسي و دارم بياد جلوم نه جايي بلدم نه كاري ميتونم انجام بدم وقتي از خواب بيدار ميشم از هرچي ويزاست بدم مياد اما وقتي ميام پشت كامپيوتر وارد اين سايت قشنگ ميشم ميبينم تنها نيستم يه خانواده بزرگ دارم كه ميتونم بهش تكيه كنم

متشكرم
پاسخ
تشکر کنندگان: alibati ، Snowman ، soheilbadami ، saman33 ، mr.amir ، DLT ، gadfly ، loveusa2010 ، maaref ، Donkey chance
دوست عزیز soheilbadami
ممنون از کل راهنماییاتون. مطمئنا استفاده از تجربه دوستانی مثل شما خیلی واسه ما که هنوز نیومدیم ارزشمنده. فقط خواستم ببرسم که الان توی کدوم ایالت و کدوم شهر هستید؟ و تخصص شما چیه؟ و هزینه زندگیتون توی این چهار ماه حدودا چقدر بوده؟
سرعت گذر عقربه آنچنان زیاد است گویی که همیشه همینجا ایستاده وقتی می نگرمش .... من ساکنم اینجا یا او ... یا زمانبندی نگاه من با بازگشت او منطبق است و ما هر دو سرگردانیم با دورهای یکسان....

مسأله‌یی نیست:
پرنده‌ی نوپرواز
بر آسمانِ بلند
سرانجام
پَر باز می‌کند
پاسخ
تشکر کنندگان: maaref
اول به ما گرین کارت رامیدن بعد باید سالی چند روز آمریکا باشم ؟

من گرین کارت بگیرم برمیگردم میخوام ببینم برای سیتیزن سالی چند ماه باید اونجا باشم . سالی 3 ماه یا 6 ماه باید اونجا باشم تا سیتیزن بشم ؟

یک سویت اجاره کردن تو آمریکا ماهی چقدر هست ؟
پاسخ
تشکر کنندگان: maaref
من در جواب کار بر usa اضافه کنم که منظورم از اون عبارت واقعیتی هست که برخورد داشتم . اگر بخوام که به جز بگم طولانی میشه ولی همینقدر بگم که افراد متخصصی در رشته های بیمه سوپروایزر بیمارستان مهندس ارشد مکانیک مسئول مالی بانک معروف جلو چشمم اشتباهات و ندانم کاریهایی کردند که نپرسید! این افراد همه در حد بالای سابقه و مدیریت بودند. البته خطا همیشه هست ولی شاید زیاد هم تقصیر ندارند چون سیستم اینها رو محتاط بار اورده و نمیدونم شایدم درست باشه ولی بالای سر هر کسی چندین مدیر و سوپر وایزر و غیره هست که دست و پا رو میبندن. مثلا شما تا اینجا زندگی نکنی نمیدونی که شرکت معظم ای تی اند تی یا امثالهم یکی از بدترین شرکتها از لحاظ خدمات و مدیریت بخشی هستش و هر شرکتی که زیاد بزرگ میشه میره به سمت ساختار دولتی.
من میخواستم نتیجه بگیرم که ماها میتونیم با کمی دقت پیشرفت خوبی کنیم چون ایرانیها وقتی از وطن خارج میشن 1 چیز دیگن و نوابغ زیادی از توشون در میاد (به کسی بر نخوره خودمو میگم!) اتفاقا الان بیزنسهای کوچک و شخصی بهتر از فرانچایز اینجا جواب دادن ولی خب به صبر و بررسی .و هم بعد ازاینکه شما در 1 رشته که دوست داری حتی به عنوان کار اموز یا داوطلب به کار مشغول شی و با سیستم اخت بشی (به نظر خودم)
مسئله دیگم هم همون حرف شماست یعنی با دید باز اومدن و انتظار زیاد و فوری نداشتن. حالا من و شما 3 سال از زندگی رو اینجا برای کسب تجربه و 1 ازمون جدید بگذاریم اشکالی داره ؟ مسلما ارزشش رو داره. فقط و فقط اینکه باید یک مقدار پشتوانه مالی برای این تغییر مسیر داشته و ازش هزینه کنیم حالا مقدارش هم زیاد شاید نشه و اصلا اون رو رفته حساب کنیم یعنی در بدترین حالت مقداری پول هدر میره و ما هیچکاره شده و بازمیگردیم.!
اینم به اون علته که اضافه بر مطالبی که بالا راجع ورود به بازار کار گفتم در سالهای اول نه تنها در امد کمه هزینه ها هم زیاد هست.
اینجا بی رودربایستی 1 دکان بزرگه که همه برا هم شغل ایجاد میکنن و به این طریق پول رو از دست هم در میارن و این چرخه میچرخد.هیچکس هم ناراحت نیس و این از معدود مزایای اقتصاد باز هست. البته به شرطی که شمام تو چرخه باشی.که زمان میبره و تا زمانی که عادت کنیم و به سیکل وارد شیم خب سیستم برامون نافرمه.
وجود قیمتهای کاذب اطلاعات پنهانی قراردادهای تریکی و خیلی چیزا که باید بهش تن داد و همیشه 1 سری پول الکی و انرزی اضافه که باید صرف کنی و مواردی که اصلا در وطن باهاش برخورد نداشتی. روزی 20 تا نامه و بروشور الکی که از در و دیوار میاد و اوایل فکر میکنی باید جوابش بدی.اینها ممکنه ذهن و جیب شما رو فرسایش بده! القصه
در مورد صحبتهای شما هم در کل موافقم ولی این نکته هم هست که اکثر مهاجر سراییها خودشون تازه واردن و با اینکه 1 پله جلوتر هستن از بابت اطلاعات ولی فکر کنم در زمینه عملی و اینکه 1 کار میدانی کرد شاید به زودی جور نشه ولی به هر حال نظری هست که باید به مرور پخته بشه و به نمود بیاد انشالا.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: rayan.s ، Snowman ، DLT ، saman33 ، gadfly ، maxsupermax ، usa ، matin2257 ، clear ، maaref ، Donkey chance ، amiry ، azad57
(2010-12-01 ساعت 12:29)saman33 نوشته:  دوست عزیز soheilbadami
ممنون از کل راهنماییاتون. مطمئنا استفاده از تجربه دوستانی مثل شما خیلی واسه ما که هنوز نیومدیم ارزشمنده. فقط خواستم ببرسم که الان توی کدوم ایالت و کدوم شهر هستید؟ و تخصص شما چیه؟ و هزینه زندگیتون توی این چهار ماه حدودا چقدر بوده؟

در دالاس تکزاس هستم و رشته ام مهندسی محیط زیست هست (از ایران)
هزینه های ما میانگین ماهانه 2300 بوده برای 3 نفر
مطالبی هست توی تاپیک دالاس که اگه خواستید اونجا ببینید شاید مفیدتان
باشد.
موفق باشید.
(2010-12-01 ساعت 12:36)mr.amir نوشته:  اول به ما گرین کارت رامیدن بعد باید سالی چند روز آمریکا باشم ؟

من گرین کارت بگیرم برمیگردم میخوام ببینم برای سیتیزن سالی چند ماه باید اونجا باشم . سالی 3 ماه یا 6 ماه باید اونجا باشم تا سیتیزن بشم ؟

یک سویت اجاره کردن تو آمریکا ماهی چقدر هست ؟
اصولا تا حد اطلاعات من میزان اقامت 3 سال از 5 است فعلا ولی این شرط لازم هست نه کافی.
برای سیتسزنی شما باید اینجا کار کرده باشی و سابقه مالیات و rebate داشته باشید همینطور کردیت حالا اگر شده حتی bad credit ولی nocredit مشکل هست.
موفق باشید.

آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: mr.amir ، rayan.s ، R.F ، saman33 ، Snowman ، usa ، matin2257 ، DLT ، clear ، babakped ، maaref ، alirezagh
سلام من فرهاد هستم یک جوون دانشجو امروز فهمیدم منم برنده شدم اما حتی نمیدونم چه جوری شرکت کردم اگه یک نفر توضیح بده جریان چیه ممنون میشم
بعدش تصمیم میگیرم چکار کنم
فقط تو رو خدا زودتر جواب بدید
من ایمیلم رو می نویسم اگه میشه واسم ایمیل کنید
farhadmadrid@gmail.com
پاسخ
تشکر کنندگان:
(2011-02-16 ساعت 16:06)farhadjan نوشته:  سلام من فرهاد هستم یک جوون دانشجو امروز فهمیدم منم برنده شدم اما حتی نمیدونم چه جوری شرکت کردم اگه یک نفر توضیح بده جریان چیه ممنون میشم
بعدش تصمیم میگیرم چکار کنم
فقط تو رو خدا زودتر جواب بدید
من ایمیلم رو می نویسم اگه میشه واسم ایمیل کنید
farhadmadrid@gmail.com

خب اگه شرکت نکردید پس برنده هم نشدید دیگه Smile

جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
تشکر کنندگان: ParsTrader ، javidk ، clear ، rayan.s ، maaref ، DLT ، amiry
[quote='arina' pid='85193' dateline='1289539438']
با سلام و تبریک به همه دوستان برنده 2011
انگار همین دیروز بود که خبر برنده شدنم را شنیدم و حالا گرین کارت هم تو دستم است. به نظر شما باید خوشحال باشم خودمم نمی دونم همیشه یک حس عجیبی نسبت به امریکا داشتم و اینو وقتی فهمیدم که واردش شدم. اشتباه نمی کردم! من قبلا به استرالیا مهاجرت کرده بودم و بعد پشیمون به ایران برگشتم با همسرم و یک فرزند! سال 2003
بعضی مواقع آدم دنبال بدست آوردن چیزهایی میره که اصلا بدردش نمی خورن .ولی داشتن اونها همه ی دنیا را می تونه وسوسه کنه اونقدر که گفتنش قابل ذکر نیست.
تو حال یک برنده از بین هزاران و شاید ملیون ها نفر هستی ؟ هر کی میبینتت میگه آ آه ه ه عجب شانسی خوش به حالت ........ این لاتاری چه جوریه؟ خیلی ها حسودیشون میشه واقعا هم حسودی داره!!!
سوال دارم ؟ برم یا نرم؟
می دونی هر کسی یک شرایطی داره ؟ چند سالته؟ زیر 30 یا بالاتری؟
سواد درست حسابی داری و حال میخوای بری کاملش کنی ؟ دکترا بگیری و همونجا بمونی و خانواده درست کنی ...من میگم برو و شک نکن!
کارمندی و اصلا کارمندی توی خونت است و به آب باریکه اعتقاد داری؟ اگه بری خودکشی کردی
کارمندی ولی بچه 11 سال به بالا دارید و هزاران آرزو برای او ؟ برو ولی بدون باید مردتر بشی و حسابی کار کنی و بهت بگم فدای خانواده ات میشی ولی انتظار نداشته باش بچه ایی که با سیستم امریکایی بزرگ شد بعدا خیلی بهت حال بده ممکن دماغت بسوزه!!!!!
پزشکی و یا مهندس یک زندگی خوبی داری و در اینجا هم مشکلی نداری و حال هم برنده شدی؟ برو بگیر و برگرد همین جا و سالی یک بار هم رفت و آمد کن تا باطل نشه . بچه ها که بزرگتر شدن بفرست برن اونجا بمونن و خودتم با زندگیت حال کن برو بیا نرو نیا
زوج جوان و خسته از همه چیزهستی و بی پول ولی اگر آب گیر بیاری شناگران ماهری میشید؟ برو که رفتی حتما توصیه میکنم
بین 30 و 40 داری کارمندی و زندگی متوسطی داری و راضی نیستی دلت می خواد هرچی باشی بجز یک کارمند و در خودت توان یک شروع سنگین و درست و حسابی دوباره برای زندگی را میبینی؟ برو یک کاسه آب هم پشت سرت
خیلی وضع توپی داری و زندگی به کام است؟ حتما برو ....کلاس آمریکا یک چیز دیگه اس
مجردی و یا زوج جوان زندگی هم بد نیست بابا ومامانت هم یواشکی کمکت میکنن ! ترا خدا بدو برو آینده ات را بساز به حرف هیچی کس هم گوش نکن نترس برو میتونی

و در نهایت اگر اهل دوباره و از نو ساختن هستید باید برید و دعای خیر ما هم بدرقه راهتون
1-من اینجا آدم هایی را دیدم که بعد از 20 سال هنوز نمی تونستن انگلیسی حرف بزنن و بی عرضه بودن ولی بازم زندگیشون بد نبود ولی من که نمی پسندم

2-زن و شوهری که در ایران کارمند بودن و زندگی متوسطی هم داشتن را دیدم که در 35سالگی آمده بودن با یک پسر 12 ساله و شب و روز کار میکردن تا پسر
را به جایی برسونن ولی غافل از این بودن که هیچ کسی در منزل نیست که فرزند را تربیت و کنترل کند و همونی شد که نباید بگم بعد 10 سال پسرشون توی رستوران کار میکنه و خیلی هم راضی است ولی پدر و مادر فدای هیچ شدن.
یک چیزه دیگه اگر بچه دارید و حس میکنید بچه شما باهوش و نخبه است ترا خدا با اینجا موندن نابودش نکنید.
و اما خودم:
من میرم و برمیگردم و در ایران اقامت دارم مهندس نفت و گازم و همسرم پزشک متخصص و ایران را دوست دارم 43 سالمه و یک دختر 12 ساله دارم. سالی یک بار رفت و آمد دارم تا گرین کارتم باطل نشه!!! این دفعه میخوام پاس سفید بگیرم 2 سوال معافی موقت
اگه سوالی داشتید من در خدمتم . همه جوره




[quote='omid-texas' pid='83657' dateline='1288543037']
۲ تا سوال دوست عزیز،
پس اینکه میگن افسر گیر میده اگه بفهمه که شما مقیم نیستی درست نیست؟
شما هر دفعه که میری چقد میمونی و به چه فاصله ای از سفر بعدی؟
مرسی از توجهتون



پاسخ
تشکر کنندگان: kamranjon ، User ، hanok ، Snowman ، maaref ، javidk ، DLT ، javad1998 ، usa ، rokmita ، armido ، admin ، samin
جناب نجیبی خیلی جالب بود یاد فال گیرها افتادم ( این شوخی بود)
توضیحاتتون در عین مختصر بودن کامل و شیوا بود این جمله که گفتید:"بهت بگم فدای خانواده ات میشی ولی انتظار نداشته باش بچه ایی که با سیستم امریکایی بزرگ شد بعدا خیلی بهت حال بده ممکن دماغت بسوزه!!!!!"بهانه ای شد که من این طرز فکر را کمی به نقد بکشم.
من کلا سیستم تربیتی خارج از ایران را برای تربیت بچه مناسبتر میدانم چرا که آن چیزی که من و خیلی از ما خارج نشینان اگر از موضع و تعصبات خود پایین بیاییم ،به چشم خواهیم دید اینست که سیستم تربیتی این اجنبیها واقعا نتیجۀ بهتری داشته، در اینجا جوانانی سالمتر،راستگوتر، مستقل تر ، شادتر و پایبندی بیشتر به اصول زناشویی میبینیم. منظورم بچه های ایرانیان مقیم خارج نیستند که چون خانواده ها معمولا نمیتوانند خودشان را با فرهنگ جامعه اداپته کنند معمولا بچه هایی دچار تضاد شخصیت و مشکلات عدیده تحویل جامعۀ خارجی میدهند وبچه هایشان یا از اینور بوم میافتند یا از اونور.
در ضمن من فکر میکنم که ما ایرانیها باید یک کم طرز تفکرمان را راجع به توقعاتمان از فرزند اصلاح کنیم ، بچه های آمریکایی زیادی دیده ام که خیلی به خانوادشان محبت دارند و والدین برایشان خیلی مهم هستند ،ولی قضیه این است که سیستم متفاوت است و اگر بچه ای که تا سی سالگی مجرد مانده همچنان به والدینش وابسته باشه و از طرف انها ساپورت مالی بشود و با انها زیر یک سقف زندگی کند آدم نرمالی در جامعه محسوب نمیشود ولی خیلی از ایرانیها این قضیه در کتشان نمیرود و در روشنفکر ترین حالت بچه را در جامعه رها میکنند ولی نمیتوانند دست از ساپورتهای مالیشان بردارند و بچه رابا خروار خروار امکانات و پول در سیستمی که قرارِ آدمها بر استقلال فردیست به نابودی میکشانند و اینقدر بچه دچار تناقضات فرهنگی و شخصیتی میشود که از خانواده گریزان میشود.
در ضمن اگر کسی برای این بچه دار میشود که بعدا بچه زحماتش را جبران کند باید بگویم که در هر جای دنیا که زندگی میکند این انگیزه مناسبی برای بچه دار شدن و زحمت کشیدن برای بچه نیست .کلا در هر کجای دنیا که باشی همین ایران خودمان که از همه جا بدتر است خیلی بچه ها ممکن است به دلیل روش تربیتی غلط نمک بخورند و نمکدان بشکنند .
تازه درایران که معضلات و ناهنجاریهای احتماع سبب میشود که هیچکدام از ما بچه های کاملا سالمی از نظر روحی روانی نداشته باشیم . کافیست هر ایرانی کمی به درون خودش دقیق شود که هزارو یک مشکل و عقدۀ پنهان و آشکار که در اثر اجتماع ناهنجار و تربیت غلط به روحش نسوخ کرده را بیابد .پس بچه ما هم در آن جامعه با والدینی که ما هستیم اگر بدتر از اینی که ماهستیم نشود در خوشبینانه ترین حالت فقط مشکلات روحی روانی و عقده های ما را خواهد داشت.

من میدانم که شما جناب نجیبی شاید شخصا چنین عقیده ای نداشته باشید ولی همه میدانیم که ایرانیهای زیادی هستند که برای اینکه بتوانند فرزندشان را راحتتر در مشت خود بگیرند به خیال اینکه فردا عصای پیریشان خواهد شد و تا آخر عمر محتاج به والدین باقی خواهند ماند،محیط خارج از ایران را برای تربیت فرزند مناسب نمیدانند . ولی من میگویم که چشمهارا باید شست جور دیگر باید دید. چون اگر به محیط است که هر کشور پیشرفته و آزادی محیطش صدها برابر از ایران خودمان سالمتر است . همه چیز که امور جنسی نیست . سلامت روحی و روانی افراد خیلی مهمتر از آزادی در امور جنسی است . حتی از نظر جنسی هم خارجیها آدمهای سالمتری بار میاند و با اینهمه آزادی هیچکدام به اندازه خیلی از جوانان ساکن کشورهای بسته از جمله ایران به سمت انحراف و افراط نمیروند. در همین لس انجلس که ماساکنیم کافیست به یک کالج بروید یا بعد از تعطیلی دبیرستان در خیابان باشید دقت کنید ببینید چند دخترو پسر تین ایجر را دست در دست هم می بینید . چیزی که من دیده ام در سن کم ،اینجا دختر و پسرها اکثرا در گروه دوستان همجنس خود هستند و تعداد زوجها خیلی کم است، این از نظر من به این معنیست که تعداد کسانیکه دوست پسر یا دختر دارند در سنین پایین خیلی کمتر هستند .ولی در همین ایران خودمان اینقدر همه تشنه جنس مخالف شده اند که در نسلهای جدیدتر کودکان از مهدکودک برای خود به دنبال دوست دختر یا دوست پسر هستند چه رسد به مدارس .معضل اجتماعی واقعی این است نه آزادی در روابط با جنس مخالف . محیط نامناسب برای تربیت فرزند همین کشورهایی از جمله ایران است که سالم ترین افراد را تبدیل به حریص جنسی میکند حالا مشکلات روحی و روانی بماند.پس اینقدر از بودن در یک کشور پیشرفته و ازاد در مورد فرزندانتان هراس نداشته باشید.

در هر صورت ممنون از این نکته ای که اشاره کردید تمام حرفهای من کلی بود و مخاطبم بی شک شما نیستید دوست عزیز .فقط اشاره تان بهانه ای شد برای نقد این طرز فکر که خیلی از والدین ایرانی درگیر آن هستند.
راستی امیدوارم شما با این قلم و طرز بیان شیوا و تجربیاتتان بیشتر در مهاجر سرا بنویسید.
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
تشکر کنندگان: Linspire ، kamranjon ، User ، rayan.s ، armido ، frozen mind ، laili ، soheilbadami ، sib 24 ، usa ، maaref ، DLT ، alirezagh ، el333 ، MJAVADIAN
(2011-02-21 ساعت 02:14)najibi نوشته:  [quote='arina' pid='85193' dateline='1289539438']
با سلام و تبریک به همه دوستان برنده 2011
انگار همین دیروز بود که خبر برنده شدنم را شنیدم و حالا گرین کارت هم تو دستم است. به نظر شما باید خوشحال باشم خودمم نمی دونم همیشه یک حس عجیبی نسبت به امریکا داشتم و اینو وقتی فهمیدم که واردش شدم. اشتباه نمی کردم! من قبلا به استرالیا مهاجرت کرده بودم و بعد پشیمون به ایران برگشتم با همسرم و یک فرزند! سال 2003
بعضی مواقع آدم دنبال بدست آوردن چیزهایی میره که اصلا بدردش نمی خورن .ولی داشتن اونها همه ی دنیا را می تونه وسوسه کنه اونقدر که گفتنش قابل ذکر نیست.
تو حال یک برنده از بین هزاران و شاید ملیون ها نفر هستی ؟ هر کی میبینتت میگه آ آه ه ه عجب شانسی خوش به حالت ........ این لاتاری چه جوریه؟ خیلی ها حسودیشون میشه واقعا هم حسودی داره!!!
سوال دارم ؟ برم یا نرم؟
می دونی هر کسی یک شرایطی داره ؟ چند سالته؟ زیر 30 یا بالاتری؟
سواد درست حسابی داری و حال میخوای بری کاملش کنی ؟ دکترا بگیری و همونجا بمونی و خانواده درست کنی ...من میگم برو و شک نکن!
کارمندی و اصلا کارمندی توی خونت است و به آب باریکه اعتقاد داری؟ اگه بری خودکشی کردی
کارمندی ولی بچه 11 سال به بالا دارید و هزاران آرزو برای او ؟ برو ولی بدون باید مردتر بشی و حسابی کار کنی و بهت بگم فدای خانواده ات میشی ولی انتظار نداشته باش بچه ایی که با سیستم امریکایی بزرگ شد بعدا خیلی بهت حال بده ممکن دماغت بسوزه!!!!!
پزشکی و یا مهندس یک زندگی خوبی داری و در اینجا هم مشکلی نداری و حال هم برنده شدی؟ برو بگیر و برگرد همین جا و سالی یک بار هم رفت و آمد کن تا باطل نشه . بچه ها که بزرگتر شدن بفرست برن اونجا بمونن و خودتم با زندگیت حال کن برو بیا نرو نیا
زوج جوان و خسته از همه چیزهستی و بی پول ولی اگر آب گیر بیاری شناگران ماهری میشید؟ برو که رفتی حتما توصیه میکنم
بین 30 و 40 داری کارمندی و زندگی متوسطی داری و راضی نیستی دلت می خواد هرچی باشی بجز یک کارمند و در خودت توان یک شروع سنگین و درست و حسابی دوباره برای زندگی را میبینی؟ برو یک کاسه آب هم پشت سرت
خیلی وضع توپی داری و زندگی به کام است؟ حتما برو ....کلاس آمریکا یک چیز دیگه اس
مجردی و یا زوج جوان زندگی هم بد نیست بابا ومامانت هم یواشکی کمکت میکنن ! ترا خدا بدو برو آینده ات را بساز به حرف هیچی کس هم گوش نکن نترس برو میتونی

و در نهایت اگر اهل دوباره و از نو ساختن هستید باید برید و دعای خیر ما هم بدرقه راهتون
1-من اینجا آدم هایی را دیدم که بعد از 20 سال هنوز نمی تونستن انگلیسی حرف بزنن و بی عرضه بودن ولی بازم زندگیشون بد نبود ولی من که نمی پسندم

2-زن و شوهری که در ایران کارمند بودن و زندگی متوسطی هم داشتن را دیدم که در 35سالگی آمده بودن با یک پسر 12 ساله و شب و روز کار میکردن تا پسر
را به جایی برسونن ولی غافل از این بودن که هیچ کسی در منزل نیست که فرزند را تربیت و کنترل کند و همونی شد که نباید بگم بعد 10 سال پسرشون توی رستوران کار میکنه و خیلی هم راضی است ولی پدر و مادر فدای هیچ شدن.
یک چیزه دیگه اگر بچه دارید و حس میکنید بچه شما باهوش و نخبه است ترا خدا با اینجا موندن نابودش نکنید.
و اما خودم:
من میرم و برمیگردم و در ایران اقامت دارم مهندس نفت و گازم و همسرم پزشک متخصص و ایران را دوست دارم 43 سالمه و یک دختر 12 ساله دارم. سالی یک بار رفت و آمد دارم تا گرین کارتم باطل نشه!!! این دفعه میخوام پاس سفید بگیرم 2 سوال معافی موقت
اگه سوالی داشتید من در خدمتم . همه جوره




[quote='omid-texas' pid='83657' dateline='1288543037']
۲ تا سوال دوست عزیز،
پس اینکه میگن افسر گیر میده اگه بفهمه که شما مقیم نیستی درست نیست؟
شما هر دفعه که میری چقد میمونی و به چه فاصله ای از سفر بعدی؟
مرسی از توجهتون

دقیقا" این متن در سال پیش هم ارسال شده!!! حالا چرا دوباره متن کپی میشه و عنوانش عوض میشه و ارسال میشه؟ انگار بعضی ها دوست دارند تجربه شان را تحمیل بکنن !!!

نمی توانیم کاری بکنیم مرغان غم بالا سرمان پرواز نکنند ولی می توانیم کاری بکنیم که روی سرمان آشیانه نسازند. . .
پاسخ
تشکر کنندگان: frozen mind ، Linspire ، tamanna ، maaref ، DLT ، bahram_kg
این پست که نقل قول بوده و در انتهاش هم سوال مطرح شده (فکر میکنم)
البته من کلا نسبت به طرز تلقی مهندس ایراد دارم ! خوبی محیط مجازی اینه که میشه راحت انتقاد کرد !
بله اولا باید سالها اینجا بود و با مهاجرهای موجود در این تقسیم بندیها برخورد داشت تا میزان صحت این تقسیم
بندی و نسخه مربوط به ان تایید بشه.
ثانیا داشتن گرین کارد و سفر مرتب برای جلوگیری از ابطال اون چه دردی رو دوا میکنه ؟ چه وقت به درد خواهد خورد؟ به نظر من تقریبا هیچ وقت چون نه به اخذ پاس امریکا منتج میشه و اینکه هر چی از زندگی گذشته باشه
و زندگی تثبیت تر شده باشه امکان مهاجرت کمتر میشه. فکر کنم با این کار ما شانس نفر دیگه ای رو میگیریم
که ویزا بهش نرسیده.
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، frozen mind ، User ، satusa ، coming soon ، rayan.s ، Linspire ، usa ، maaref ، upm2006 ، DLT
(2009-12-19 ساعت 15:07)alirezaapezeshki نوشته:  من هم یک شغل دولتی رسمی دارم با خون دل فراوان بدست آورده زجربیکاری و طعنه زدن این و ان راچشیده ام در ضمن 13 سال سابقه دارم از نظر مادی بخور و نمیر بیمه هم هستم خانه هم دارم و آینده شغلی ام تامین است ولی نمیدانم اونور هم همینطور است یا نه در ضمن همه چیزهایی که دارم با زجر و زحمت بدست آورده ام لطفا راهنمائی کنیدSmileSmile

حتما برو شاید اون همه سختی دلیلش همین رفتن باشه
پاسخ
تشکر کنندگان: Amir78 ، tamanna ، maaref
(2011-02-25 ساعت 23:03)shokoufeh نوشته:  
(2009-12-19 ساعت 15:07)alirezaapezeshki نوشته:  من هم یک شغل دولتی رسمی دارم با خون دل فراوان بدست آورده زجربیکاری و طعنه زدن این و ان راچشیده ام در ضمن 13 سال سابقه دارم از نظر مادی بخور و نمیر بیمه هم هستم خانه هم دارم و آینده شغلی ام تامین است ولی نمیدانم اونور هم همینطور است یا نه در ضمن همه چیزهایی که دارم با زجر و زحمت بدست آورده ام لطفا راهنمائی کنیدSmileSmile

حتما برو شاید اون همه سختی دلیلش همین رفتن باشه
دوست عزیز,اگر از زندگیت تو ایران راضی هستی تو ایران بمون و شک نکن و هیچ وقت هم حسرت نخور.ولی اگر راضی نیستی بیا و نگران هیچ چیزی نباش.
پاسخ
تشکر کنندگان: AmericanHamid ، kavoshgarnet ، tamanna ، maaref ، amiry




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان