کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه زندگی جدید در آمریکا
درود بر اهالی گرامی مهاجرسرا

بارها شاهد این پیشنهاد از گوشه و کنار مهاجرسرا بودم که تاپیکی برای «سفرنامه» آمریکا ایجاد شود. درست مانند سفرنامه و تجربه مصاحبه برای سفارتها. ولی اینبار چیزی فراتر از سفر برای مصاحبه پیش رو داریم: زندگی جدید در کشوری پهناور به عنوان یک «مهاجر»!

امروز یکبار دیگر این پیشنهاد را از جانب «ابی هانی» عزیز دریافت کردم که یادآوری بجا و به هنگامی بود. ممنون از شما، ابی جان.

امیدوارم چنانچه قرعه کشی گرین کارت آمریکا در سالهای بعد هم ادامه پیدا کند، این تاپیک سرآغازی شود برای رویکردی جدید از جانب برندگان لاتاری که به جز اینکه مواردی را در تاپیک «اولین سفر به آمریکا» به عنوان نکات مفید عنوان میکنند، با نگاهی متفاوت و به نیت نوشتن «سفرنامه» هم برای این تاپیک مطالب مفصل‌تری داشته باشند. هم اکنون هم بعضی از دوستان هجرت کرده تجربیاتشان را منسجم و در قالب سفرنامه در تاپیک اولین سفر به آمریکا مینویسند که از مدیران عزیز خواهش میکنم قبول زحمت کرده و با یافتن این سفرنامه‌ها، آنها را به این تاپیک منتقل کنند.

اینجا میشود حتی سفرنامه‌ها بصورت سریالی باشند و تا زمانیکه هنوز ماجراهای آموزنده‌ای درخور این تاپیک وجود داشته باشد، بصورت قسمت جدیدی از سفرنامه‌ی تازه مهاجر آورده شود.

با امید اینکه این تاپیک برای برندگان لاتاری هر سال توسط مدیران وقت ایجاد شود.

طبق رسم و قانون مهاجرسرا یادآوری میکنم که ارسالهای غیر مرتبط در این تاپیک توسط مدیران عدم تأیید خواهند شد.

پیشاپیش از همکاری مدیران و کاربران گرامی سپاسگزارم.

امیر مهاجر
۱۶ مرداد ۱۳۹۲
تشکر کنندگان: گل نهال ، pari pariaaa ، ابی هانی ، kouroshd ، jake ، sce ، byousefi_p ، abloom_ma ، afs ، azar1348 ، Danoosh ، mani.iht ، aghaghia ، el333 ، پدی ، usa lover ، Soap McTavish ، KIMIA2005 ، dana ، mehdi110 ، User ، AsemanAbee ، sejz ، jnouri ، amir82 ، rezagh ، mirzamemar ، itsmasoud ، sadeghi897 ، houmanmir ، soruosh ، rozelo ، immigrant2us ، noobnoobi ، AOC Kermani ، sasbk ، سمانه777 ، مهتاب - 2251 ، payam62 ، kiana11 ، ikamaly ، سو سو ، bayat_r ، iman63ir ، nazanin farzad ، fariba_a ، nooshshahnar ، farshadsh ، mrbonbon ، ma300me ، behnoush b ، سلی ، Saeedv13 ، ashakibafar ، far-dv2013 ، enchantress_boy ، parsush ، elmira_fa ، derakhtekhatereh ، Ehsan1358 ، 5ina ، hamid1357 ، rs232 ، roeentan ، chance2013 ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، Leila12020 ، r_ent ، farnosh*m ، A.d ، joody ، afshinghwink ، faridl14 ، mama2030 ، sh-p ، ramin_red ، aydinaghajani ، arash 111 ، farmiz ، Saiban ، s.s.h ، mdna ، shaso ، amiro0008 ، nika ، arian307 ، ghafari88 ، mori ، karma110 ، mercedeh2011 ، مرآت74 ، nimo80 ، betsa ، Aida.s ، لاتاری ، زری وحدتی ، mohammadrezah ، hassan1358arab ، kasrafo ، alvan ، maria2000 ، Sonaen60 ، somayeh8159 ، امین 13 ، vahidshakib ، amairmonre ، khmp ، ROYAAA ، saeed_gh ، babak_1363 ، sumya ، SabreAyob ، saeid-ss ، satin ، mehdikhosro ، valencia ، maziar irani ، shohreh63 ، alirz ، mastane1364 ، HodHod Golestani ، آلیس-1980 ، shatsi ، ffrfar ، galiver ، f_90 ، himmlisch ، amirfarahan ، fazelisaber ، khder ، ghasoo ، mahdi/sh ، Kingrazor ، amirhr123 ، mlo ، farshad_m ، zanganeh ، rezalahiji ، sorena ، مانترا ، بازگشت ، سلام مهاجر ، mhr.714 ، سيبك ، Seattle2015 ، lira ، nasam ، alirezass ، lilac ، immi-2014 ، mrpahlevani ، farzaam3 ، mehrdad pharm ، niloo-kh ، alitab ، mohammadg846 ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، romance33 ، mehdi didam ، alirezaghodrat ، mohsenmb ، powerb ، behfaza ، aaraam ، pouria.narimisa ، miyu ، m_nikparvaz ، vahidhm ، parand 89 ، 1misha ، moony ، ahmad120 ، mohamad92 ، exxedus ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، پارسا یی ، taherifar ، biparva ، ostokhan ، atlantis770 ، hamedrouhi ، msar ، hamed.fa ، alireza_iv ، bob esfangi ، Iaccept ، pouya007 ، ELNAZ21 ، KORYO ، admiral.arash ، Ashkan3832 ، leader-m ، lonelyman
سفرنامه ٢
پرواز ما با امارات بود به مقصد سياتل ، ساعت ٤ صبح از فرودگاه امام به دبي كه ٦ و نيم ميرسيديم و ٩ هم پرواز دوم از دبي به سياتل بود
اگه شهرستان هستين حتما چند روز جلوتر بياين تهران چون ما مثلا يه روز زودتر بليط گرفتيم ولي به بارش شديد برف خورديم و پروازها كنسل شد و بماند كه با چه بدبختي خودمونو به تهران رسونديم تا پروازمزنو از دست نديم
قبلا هم گفتم ١٧٠ كيلو بار رو با كارگو امارات كه شمارشو هم از اژانس ها هم از نت ميتونين پيدا كنين فرستاديم ، بار رو يه هفته تا يه روز قبل پرواز ازتون تحويل ميگيرن بجز ٥ شنبه و جمعه و كيلويي ٢ دلارو ٨٠ سنت حساب ميكنن البته تلفن بزنين خودشون ميگن و از شهرستان هم قبول نميكنن بايد ببرين تهران و تحويل فرودگاه بدين .
بار مجاز كه همراهتون باشه با پرواز امارات هر نفر ٢ تا چمدون ٢٣ كيلويي براي بار و يه چمدون كوچيك براي داخل هواپيما بود .
حتما حتما حتما به اين موضوع توجه داشته باشيم كه وزن چمدون ها ٢٣ كيلو باشه مثلا نميتونين بگين كه يكيش ١٢ كيلو يكي ٣٤ باشه يعني نگين مجموع بارو حساب ميكنن كه ما اين كارو كرديم و چمدون هاي سنگين ترو هر چمدون ٥٠ دلار جريمه داديم با اينكه اضافه بار نداشتيم.
از من ميشنوين باري كه ميبرين تو پروازو سبك ببرين و دستتون و سنگين نكنين چون وقتي به دبي ميرسين فاصله گيت ها خيلي زياده و با مترو از اين سر به اون سر فرودگاه ميرين و خيلي هم پياده روي هست و چرخ هم نيست كه ببره و به معناي واقعي ادم پدرش درمياد ! و بايد سريع برين كه پرواز بعدي رو از دست ندين
مثلا پرواز دبي ما ١ ساعت تاخير داشت و تو دبي اينقدر دويديم كه پرواز بعدي رو تو اون فرودگاه بزرگ از دست نديم
پروواز از دبي به سياتل خيلي خيلي بهتر از تهران دبي بود ما اصلا خسته نشديم و رفتار مهماندارها عالييييي و پدذيراييشونم خيلي خوب بود و ما خيلي از پرواز امارات راضي بوديم با اينكه پرواز پر از هندي و ... بود بر خلاف گفته خيلي ها همه خوب بودن و نه سرو صدايي بود نه بو ... خلاصه بعد ١٤ ساعت رسيديم ، ما تو پرواز همش خوابيديم براي همين اينجا اختلاف شب و روز اصلا رومون تاثير نداشت و اذيت نشديم ، تو طول مسير از قطب شمال رد شديم كه ديدنش خالي از لطف نيست و البته ترس ناكSmile
وارد فرودگاه شديم و گفتيم ويزاي مهاجرتي داريم و بردنمون پيش مامور مربوطه و كلي وايساديم تا اول كار كسايي كه رو ويلچير بودن و انجام دادن بعم ماها و مداركمونو نگاه كرد و گفت ادرس محل سكونتتون بدين و گفت تا ٦ ماه منتظر گرين كارت باشين بعد رفتيم تو گمرك و مامور گمرك از پول همراهمون پرسيد و بعد هم ولكام تو يو اس ايSmile) حتي چمدونهاي ما رو از دستگاه هم رد نكردن اصلا دست به وسيله هامون نزدن با اينكه ما فرش هم همراهمون بود !!
فرودگاه سياتل هم خيلي بزرگه و اونجا هم بايد با مترو بريم به خروجي
چمدونها هم همون خروجي بهتون تحويل ميدنSmile بعد وارد امريكا!!!!! شديمSmile
رفتيم هتل چون خونه پيدا نكرده بوديم اسم هتل و ميذارم براي كسايي كه ميخوتن بيان سياتل ، خيلي خوب و عالي بود هتل اپارتمانه با امكان پخت و پز ، خيلي خيلي تميز و مرتب با نت خيلي خوب و صبحانه و شام هم رو هتله اين سايتشه www.residenceinn.com
٣ روزه دنبال خونه ايم صبح تا شب ولي هر روز نا اميد تر ميشم ، امريكا اصلا اون چيزي نيست كه تو فيلم ها ميبينين هر چند كه من از اولم اصلا رويايي فكر نميكردم ، نميدونم توقع بقيه چيه ولي من فكر ميكردم كه سطح تكنولوژي بالا باشه كه اصلا نيست !
هوا خيليييي تميزه و همه مثبت و خوبن و خوشرو همه جا رد پاي ايراني ها رو ميبينينSmile ما روز اول رفتيم حساب بانكي باز كرديم كه بهمون كريديت كارت هم دادن و يه خط موبايل خريديم ماهي ٥٠ دلار ولي نا محدود
من هميشه ميگفتم خيلي نژاد پرستانه است كه بعضي ها ميگن ايراني ها با هوشن و ... ولي اينو بدونين كه ايراني ها واقعا باهوشن ! امريكايي ها رو يه خط صاف ميرن اگه كوچكترين چيزي خارج از برنامه بهشون بگين واقعااااا هنگ ميكنن و كار ١ ساعته رو ١ هفته طول ميكشه انجام بدن تازه وسطش هي گرسنه ميشن و خسته ميشنو كم انرژي و خلاصهههه حررررررص دراررررررررن
اجاره خونه از چند ماه قبل خيلي بالا رفته Sad خونه ها قديميه و بوي سگ ميده ....
تازه صاحبخونه ها بازم ناز ميكنن و به ما خونه نميدن!! چون كريديت نداريم و خونه هاي بهترن خيلي گروننننن .
تو سياتل بهترين جاها بلويو و كركلنده كه ايراني ها هم بيشتر همينجاها هستن ولي خيلي گرونه مثلا يه ٢ خوابه ٧٠،٨٠ متري ١٤٠٠ تا ١٥٠٠ هست
اصلااااا به سايتهاي اجاره خونه اعتماد نكنيد ، حتما حتما خونه رو ببينين بعد بگيرين چون خيلي جا ها ميگه اين خونه رو ببينين ولي خونه اصلي الان حاضر نيست و معلوم نيست اون چطور باشه
وقتي خونه ميگيرين يه ديپازيت ميدين كه همون رهن حساب ميشه كه خيلي زياد بگيرن ٥٠٠ تا هست و يه يوتيليتي كه بين ٥٠ تا ١٠٠ دلاره براي هزينه هاي خونه مثل اب و ... لبته بجز برق و تلفن و نت
يه چيزي حدود ٣٠٠ دلار بابت اجاره كردن ميدين و نفري ٤٠ دلار هم بابت چك كردن كرديت نداشته امون!!!!!!
موقع اجاره پرينت حساب بانكي ببرين كه ٣ برابر ١ سال اجاره اون خونه توش پول باشه يا يه ضامن امريكاييي داشته باشين يا پول يه سالو اول بدين
اينا موردايي كه از ما اينجا خواستن كه ميگم ها
خيلي سخت ميگيرن براي اجاره
از من ميشنوين اصلا منطقه رنتون نرين براي اجاره ، اجاره خيلي پايين هست و سخت هم نميگيرن براي نداشتن كريديت ولي محله امني نيست و پاتوق سياه پوستهاست .
ما به خونه تو يه مجتمع پيدا كرديم كه حاضر شد در قبال نشون دادن حساب بانكي براي ٣ سال اجاره بهمون خونه بده و گفت امسال چند تا ايراني ديگه هم از طريق لاتاري اومدن اينجا ، وقتي تو نت چك كرديم ديديم ميزان نارضايتي اهالي زياده و خونه ها كپك هم داره و منصرف شديم
موقع اجاره كردن حتمااااا توجه كنيد به مراكز خريد و ايستگاه اتوبوس نزديك باشين
ما امروز در كمال نااميدي يه خونه فوقابعاده عالي با راهنمايي هاي يكي از ايرانيهاي اينجا پيدا كرديم البته براي نداشتن كريديت خيلي اذيتمون كرد ولي نهايتا خونه رو داد
خونه نوساز و مرتبه خدا رو شكر و فردا ميريم توشSmile
از روزي كه اومديم صبح و شب دنبال خونه بوديم و جايي رو نديدم هنوز دنبال سوشال و .. نرفتيم از فردا ميرم دنبال بقيه كارا باز ميام بهتون ميگم ولي تا براي خونه جديد نت بگيريم ممك چند روز طول بكشه
هر سوالي بود من در خدمتم
تشکر کنندگان: babak433 ، AsemanAbee ، mahdi/sh ، رضا امیر ، Saiban ، tajhizgaran ، hoseyn ، mk_2002ir ، ali234 ، kasrafo ، sayeh_m ، Emma_a432 ، enchantress_boy ، sharmin66 ، مانترا ، صوفیا صوری ، سمانه777 ، nina22 ، abas_kashan ، sadeghi897 ، IN.USA@2013 ، el333 ، iranzamin_99 ، lilac ، شوصب ، afs ، Tomas ، amir82 ، پدی ، SOROUSHSOFT ، hoj_s000 ، rezagh ، امیر مهاجر ، mooj ، ستاره سلمانزاده ، achi686 ، usa lover ، mohajer13 ، Soap McTavish ، pr.kia ، hassan1358arab ، گل نهال ، mehdiii ، goody ، ronmony ، Saeedv13 ، soruosh ، 2013selectee ، پروا ، HRSH ، amir0_0amir ، parsush ، bayat_r ، ASALI ، m@ry@m75 ، Abo ، mgolchin13 ، مرآت74 ، pooyash ، ابی هانی ، Sepasttian ، immigrant2us ، mrr777 ، sorena ، myou ، armin1 ، mhb161 ، mirzamemar ، shatsi ، ساقر ، s.pm ، Danoosh ، majorsoly ، Chosey ، A.R.R ، morvarid1364 ، iman63ir ، آنی ، hamedhamed ، kouroshd ، NarcisJ ، mhr.714 ، sumya ، jazirehh ، لاتاری ، afshinghwink ، خانه ، پسرک مهاجر ، godot ، اریوبرزن ، aghaghia ، noobnoobi ، amairmonre ، پرستوی مهاجر ، itsmasoud ، houmanmir ، persheng ، rozelo ، sasbk ، AOC Kermani ، azar1348 ، hushmandco ، payam62 ، kiana11 ، ARSHIYA USA ، nooshshahnar ، farshadsh ، ma300me ، behnoush b ، meysam01 ، سلی ، amin arefi ، zohre02 ، ashakibafar ، elmira_fa ، ikamaly ، Betti ، hana_fd ، 5ina ، hamid1357 ، rs232 ، karma110 ، powerb ، MONA FB ، princesess ، rezad ، philter ، r_ent ، SabreAyob ، arash 111 ، farnosh*m ، A.d ، sharifian ، Arash R ، soli asali ، faridl14 ، mama2030 ، sh-p ، mehdikhosro ، Aida.s ، alihmh ، ramin_red ، aydinaghajani ، sepideh IR ، philadelphia ، mino2013 ، s.s.h ، amiro0008 ، omnia ، nika ، romance33 ، mori ، mercedeh2011 ، ghafari88 ، زری وحدتی ، mohammadrezah ، pm.motamedi ، alvan ، moji20 ، athenaa ، javadi436 ، Sonaen60 ، nasim ، exxedus ، m_yek ، Aries_son ، رژین ، BLACK_DAY ، Hamid_110 ، Hedieh20 ، azadeh2014 ، ROYAAA ، saeed_gh ، morteza.hosseini ، bigarash ، satin ، SAHAND KHAN ، valencia ، bahram2014 ، maziar irani ، sim ، shohreh63 ، alirz ، Ario79 ، mastane1364 ، galiver ، ffrfar ، آلیس-1980 ، sepidfz ، hsevensky2013 ، 20142ddc ، fazelisaber ، ghasoo ، poopak16 ، soheil_m ، Kingrazor ، بازگشت ، Azi2014 ، pasadena ، zanganeh ، raihaneh.az90 ، rezalahiji ، f_90 ، selki ، رضا صالحی ، amirdadash ، saeid-ss ، shaman ، Arashiv ، my hope ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، mehrdad pharm ، niloo-kh ، alitab ، hamid1978 ، Alireza 2014 ، lighter ، mahdibashoma ، alirezanz ، m.amin ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، babinj ، mina_polo ، behfaza ، nimaaa ، amir_cool_2001 ، frr ، pouria.narimisa ، miladfr12 ، aghamilad ، rbrb-2015 ، حاجی واشنگتن ، farshad varaste ، rtt ، m_nikparvaz ، vahidhm ، sami_rg ، AZAR 1335 ، omid05 ، shabghazal ، moony ، ahmad120 ، maryamoo ، kpks ، میر رضا روشندل ، Nosy jon ، uranus88 ، remarya ، artam2 ، MJAVADIAN ، shooli ، adonis2006 ، r.bazargan ، Mirhosseini ، aidaz ، امین 13 ، vahidbaq ، smhh7441 ، پارسا یی ، taherifar ، ostokhan ، atlantis770 ، Mahboy ، M.Ho ، behjat ، mrlzdh ، morida ، hamedrouhi ، msar ، Abdorrezaa ، alireza_iv ، bob esfangi ، soheil1993 ، humsun ، nil1341 ، pouya007 ، golia ، hesam.sd ، Ccroperator ، navidyazdan ، algh90 ، ali etesami ، delikanle ، Rezgar ، dm_april ، KORYO ، aazitaa ، Erebour ، leader-m ، disi
خوب بچه ها امروز اومدم یکی از تجربیاتی رو که تو این 2 ماهه تو آمریکا کسب کردم رو باهاتون در میون بذارم Big Grin
بذارید از اینجا شروع کنم که من بعد از ورودم به آمریکا چون پولم بصورت نقد دستم بود فامیل ها و اطرافیان منو ترسوندن که هر چه سریعتر برو و حساب بانکی باز کن و من بعد از 3 هفته از ورودم راهی BANK OF AMERICA شدم و درخواست باز کردن چکین اکانت رو دادم. در ابتدا برخوردها خیلی دوستانه و فرندلی بود. وقتی متصدی مربوطه ازم پرسید از کجا اومدی و من بهش گفتم از ایران اومدم خودم توقع داشتم رفتارش عوض بشه ولی خوشبختانه تو رفتارش تغییر خاصی ایجاد نشد رفت پیش سوپروایزرش و وقتی اومد گفت از باز کردن حساب چکین برای شما معذوریم!!!
ما هم اومدیم مثل یک آدم متمدن ازشون تشکر کردیم و راهمونو کشیدیم که بریم بیرون خانومه دوباره برگشت گفت از مشکل بوجود اومده خیلی متاسفیم و خیلی دوستانه ازم پرسید حالا چقدر میخای بذاری تو حسابت که من گفتم تقریبا" 14000 دلار
قشنگ میشد تعجب رو تو چهرش دید در صورتیکه 14000 دلار اصلا پولی نیست Rolleyes
دوباره بهم گفت صبر کن با سوپروایزرم صحبت کنم رفت و بعد از 15 دقیقه با سوپروایزرش برگشت و با کلی احترام مدارک رو ازمون گرفتن و خود سوپروایزرش برام حساب رو باز کرد و یه دسته چک 60 برگی + یک کارت دبیت از نوع ویزا کارت بهم دادند Wink
تا اینجای ماجرا خوبه و من دیگه مثل ایران بیل هامو آنلاین پرداخت میکردم و از طریق اینترنت خرید میکردم و هر جا خرید میکردم از دبیت کارت نازنین استفاده میکردم و مثل یک شهروند آمریکایی حالشو میبردم Big Grin
تا رسید به امروز یعنی چیزی حدود یک ماه و 10 روز از باز کردن حساب
امروز با خانمم رفتیم یک فروشگاه و مقداری خرید کردیم و رفتیم صندوق که پولشو پرداخت کنم وقتی کارتو کشیدم دیدم کارتم کار نمیکنه دوباره کشیدم دیدم بازم کار نمیکنه Sad خدا رو شکر پول نقد همراهم بود و پولشو نقد حساب کردم از در فروشگاه اومدیم بیرون و من اولش فکر میکردم شاید بخاطر اینکه موبایل نزدیک کارتم بوده کارتم سوخته سریع دست به کار شدم و از طریق موبایل بانک خواستم حسابمو چک کنم دیدم که آی دی اینترنت بانکمو قبول نمیکنه و میزنه INVALID ONLINE USER
دوزاریم اوفتاد که یه خبریه
سریع از طریق همون اینترنت بانک نزدیک ترین شعبه BANK OF AMERICA رو سرچ کردم و دیدم تو همون شاپینگ سنتری که هستیم یه شعبه وجود داره
رفتم شعبه و پیش متصدی مربوطه و مشکل رو با همون انگلیسی دست و پا شکسته براش توضیح دادم و خدا رو شکر طرف هم قشنگ متوجه شد و ازم آی دی کارت و کارت بانکیمو خواست تا بررسی کنه مشکل از کجاست.
بعد از یه سرچی تو کامپیوترش تلفن رو برداشت و یه جایی تماس گرفت و بعد از اون یه شماره بهم داد و گفت من نمیتونم اینجا مشکل شما رو برطرف کنم شما از طریق شماره تلفن خودتون که موقع باز کردن حساب اونو به بانک دادید باید با این شماره تماس بگیرید و اونا مشکل شما رو حل میکنن!!
فقط وسطش هی صحبت از RISK AREA میکرد که من درست منظورشو متوجه نشدم.
خلاصه اومدم خونه و با موبایل خودم شماره تلفن رو گرفتم و یه خانوم محترم گوشی رو برداشت و گفت میتونم کمکتون کنم؟ منم بهش گفتم بله اسم من فلانیه و من از مشتریان بانک شما هستم فقط چون تازه مهاجرت کردم آمریکا و زبان انگلیسیم زیاد خوب نیست لطفا با من شمرده و آروم صحبت کنید تا من منظور شما رو بفهمم.
ازم پرسید زبان شما چیه؟ من گفتم PERSIAN گفت اوکی PLEASE WAIT بعد از یه 10 دقیقه ای صبر کردن یه آقای ایرانی گوشی رو برداشت و گفت من مترجم بانک هستم و کار ترجمه رو برای شما انجام میدم منم پیش خودم گفتم چه بهتر طرف مترجم بانکه و خدا رو شکر مشکل میس آندراستندینگ پیش نمیاد
مشکل رو بهش گفتم(البته خیلی خوشم اومد که یه همچین امکانی اینجا گذاشتن برای هموطنای فارسی زبان) بعد از اینکه شماره سوشیال سکیوریتی و تاریخ تولد و ایمیل رو ازم پرسید بهم گفت آقای ... محترم اینجا یه قانونی وجود داره مبنی بر اینکه همونطوری که شما هر وقت که دلتون بخاد میتونید حساب بانکیتون رو بدون دادن کوچکترین توضیحی به بانک ببندید بانک هم میتونه اینکارو بدون دادن کوچکترین توضیح و یا حتی مکاتبه ببنده و شما هم حق هیچ گونه اعتراضی رو به بانک نداری!!!!!!!!! حال من اون موقع: دو نقطه دهن وا
بعد مترجم بهم گفت الانم اینا نشستن پیش خودشون حساب و کتاب کردن به این نتیجه رسیدن که دوست ندارن با شما کار کنن و شما هم حق هیچگونه اعتراضی نداری!!!! بعد گفت حالا اگر سوالی داری بگو من براش ترجمه کنم. گفتم پولم چی میشه؟ گفت در حال حاظر به دلیل اینکه در حال تخلیه حساب بانکیتون هستند نمیتونن امروز کاری براتون بکنند شما فردا با همین شماره تماس بگیر و آدرس دقیق پستیتو کانفرم کن تا چکشو بدون کم کردن کوچکترین سنتی براتون بفرستن به آدرستون!!
گفت بازم سوالی داری؟ من گفتم (این تیکه رو با لهجه مهران مدیری بیاین) بله لطف فرمودن. خیلی ممنونم!! طرف هم نه گذاشت نه برداشت برای متصدی ترجمه کرد he thanks you in very lovely method
طرف هم نیشش باز شد با خنده ازم بابت تماس باهاشون تشکر کرد!!!
نتیجه گیری اخلاقی: الان من اینجا فک فامیلام دورمو گرفتن دارم ازم حمایت میکنن و پول میذارن تو جیبم و کارت اعتباریشونو بهم دادن برم خرج کنم بعدا که پولم از بانک اومد بهشون پس بدم خدایی ناکرده اگر فامیلام نبودن الان باید میرفتم تو لینکلن پارک کاسه گدایی میذاشتم جلوم که بتونم برم ساب وی یه ساندویچ پفکی رو باهام 5 دلار حساب کنه که از گشنگی نمیرم Big Grin
پس نصیحت دوستانه از من دل سوخته به شما: اولا به هیچ عنوان تو این بانک (بانک که چه عرض کنم تو این دکون بقالی) حساب باز نکنید و برید سمت بانک های دیگه از جمله CHASE و M&T و ... و دوم اینکه کل پولتونو تو بانک نذارید و همیشه یه مقدار پول نقد بذارین تو جیبتون باشه البته من هم یه 150 دلاری پول نقد تو جیبم دارم منظور من حداقل 3000 تا میشه تا خدایی نکرده مشکل واستون پیش نیاد.
موفق و موید باشید. Wink اینم از مشکلات مهاجرته دیگه باید یه جوری باهاش کنار بیایم و متاسفانه این مشکل فقط واسه ما ایرانی ها داره پیش میاد و به ما میگن افراد ساکن در RISK AREA !!!
کارنت:SEP 10 2012/مصاحبه: DEC 12 2012/کلیرنس:JAN 23 2013/ویزا:2013 31 JAN/گرین کارت:2013 23 MAR/سیتیزن شیپ: SEP 2018 ساکن:شیکاگو
تشکر کنندگان: shimoda ، el333 ، hosseinshokri ، sadeghi897 ، mrr777 ، usa lover ، mohajer13 ، مهتاب - 2251 ، afs ، ali234 ، tabim4 ، Nasimmmm ، far-dv2013 ، lingni ، پروا ، mlo ، payam62 ، Almond ، sepehr_sh ، Hedieh20 ، kasrafo ، amir82 ، sayeh_m ، armin1 ، nirvana_kobin ، ASALI ، LALILO ، nina22 ، mrbonbon ، مانترا ، rezagh ، HRSH ، bardia9 ، tiba ، hassan1358arab ، ایلیا8118 ، گل نهال ، fromu2farzad ، mgolchin13 ، Danoosh ، mirzamemar ، valencia ، mdna ، mhb161 ، 2013selectee ، gbtm ، abu ، moon_rose ، r_ent ، farhadfsh ، bayat_r ، مرآت74 ، soruosh ، sepehr_si ، امير جو ، fire dragon ، enchantress_boy ، amir0_0amir ، hoj_s000 ، shima1364 ، afshinghwink ، ani_sheiton ، iman63ir ، hamedhamed ، saeed5564 ، nooshshahnar ، سمانه777 ، خانه ، sumya ، jazirehh ، ابی هانی ، لاتاری ، rira1982 ، ARSHIYA USA ، AOC Kermani ، m@ry@m75 ، noura ، kiana11 ، farshadsh ، byousefi_p ، ma300me ، behnoush b ، سلی ، مريم361 ، amin arefi ، Lemony ، پدی ، zohre02 ، Seattle2015 ، Saeedv13 ، ashakibafar ، elmira_fa ، rezad ، rozelo ، ikamaly ، Betti ، Ehsan1358 ، 5ina ، karma110 ، rs232 ، powerb ، MONA FB ، princesess ، godot ، apoornaki ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، farnosh*m ، Arash R ، soli asali ، faridl14 ، Given ، sh-p ، mehdikhosro ، eli2000 ، nahid.t ، Aida.s ، ramin_red ، aydinaghajani ، sepideh IR ، mino2013 ، sh_aytak ، Saiban ، omnia ، nika ، arian307 ، romance33 ، mori ، mercedeh2011 ، ghafari88 ، nimo80 ، MARYAM2 ، mohammadrezah ، Soap McTavish ، javadi436 ، Sonaen60 ، mehrdad pharm ، nasim ، angelio.asian ، exxedus ، m_yek ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، ali1220 ، khmp ، ROYAAA ، saeed_gh ، morteza.hosseini ، SabreAyob ، satin ، maziar irani ، shohreh63 ، alirz ، AsemanAbee ، Ario79 ، mastane1364 ، nayer ، shatsi ، galiver ، آلیس-1980 ، sepidfz ، 20142ddc ، fazelisaber ، ghasoo ، azar1348 ، Elahvision ، mahdi/sh ، Kingrazor ، بازگشت ، Azi2014 ، mohammad19911991 ، frozen mind ، selki ، sorena ، سلام مهاجر ، amirdadash ، zanganeh ، سيبك ، sepideh jan ، saeid-ss ، shaman ، lilac ، my hope ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، niloo-kh ، neda shz ، carpediem ، lighter ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، babinj ، behfaza ، amir_cool_2001 ، frr ، مسافر تنها ، aaraam ، miyu ، pouria.narimisa ، miladfr12 ، rbrb-2015 ، حاجی واشنگتن ، rtt ، m_nikparvaz ، vahidhm ، omid05 ، Memolk ، moony ، ahmad120 ، kpks ، ffrfar ، Iaccept ، Nosy jon ، uranus88 ، medexk ، behdist ، remarya ، MJAVADIAN ، shooli ، adonis2006 ، r.bazargan ، artam2 ، feidom30 ، aidaz ، امین 13 ، behjat ، vahidbaq ، smhh7441 ، Melon2015 ، taherifar ، ostokhan ، atlantis770 ، Mahboy ، mrlzdh ، morida ، hamedrouhi ، msar ، Abdorrezaa ، alireza_iv ، ed2008 ، bob esfangi ، soheil1993 ، bugbear ، pouya007 ، golia ، hesam.sd ، Ccroperator ، algh90 ، Rezgar ، admiral.arash ، aazitaa ، leader-m ، sogandhadi ، disi
سلام دوستان
در نهایت ما هم پامون به بلاد کفر باز شد. من دیشب وارد شیکاگو شدم و مستقیم از فرودگاه اومدم خونه یکی از دوستام و هنوز هم از خونه بیرون نرفتم.گفتم تا داغه براتون بنویسم چون بعدا یادم میرفت

فرودگاه ایران
پرواز ترکیش . 2 تا چمدون داشتم که یکیش در نهایت شد 30 کیلو و دیگری 22 کیلو (یه کیسه خواب هم داشتم .پرسیدم این که وزنی نداره میتونم این هم قسمت بار تحویل بدم گفتند نه باید حتما 2 تا باشه .رفتم کیسه خواب رو با چمدون سبک بردم دادم بسته بندی کردند و چسب زدند ، شد همون 2 تا Wink )
چمدون 30 کیلیویی اضافه بار حساب شد که هر چی چونه زدم گفت اگه ما هم قبول کنیم تو آمریکا قبول نمیکنند (که بعدا فهمیدم چرت گفته و اینجا کاری نداشتند)

نکته: برای پرداخت اضافه بار حتما یا پول نقد داشته باشید یا کارت بانک ملی -البته میتونید دلار هم پرداخت کنید ولی اول 80 دلار حساب میکنه بعد میرید یه باجه دیگه ریالی براتون میزنه حدود 304 هزار تومان که باید برید پرداخت کنید .حالا اگه بخواهید دلار حساب کنید بانک با دلار 2500 تومان حساب میکنه یعنی شما به جای 80 دلار باید حدود 120 دلار بدید.

داخل کابین هم یه کوله بردم و یه چمدون کابینی که حدودا 11 کیلو وزن داشت.
به بعضی چمدون های کابینی گیر میدادند ولی به من چیزی نگفتند.

نکته :سعی کنید جزو نفرات اول سوار شید که بتونید وسایلتون بالای صندلی خودتون جا بدید و گرنه جا گیر نمیارید .من تا استانبول کوله ام جلوی پام بود.

فرودگاه استانبول:
سالن ترانزیت طبقه دوم. 3 ساعت فرصت داشتم که مناسب بود.
تو گیت اعلام شده برای پرواز ازم پاکت زرد رنگ خواستند، گفتم اینو باید تو شیکاگو تحویل بدم.گفت فقط میخوام ببینم و با پاسپورتم چک کردند.
از همه مسافران آدرس آمریکا میخواستند و کسانی که نداشتند میگفتند زنگ بزنید آدرس بگیرید . ساک بعضی ها رو دوباره بازرسی کردند ولی با من کاری نداشتند.

پرواز خوب بود .فقط طولانی بود حدود 11 ساعت
نکته : وسطهای پرواز یه کم سر درد گرفتم (شاید به خاطر نوشیدنی بود Tongue ) ازشون قرص سردرد خواستم ندادن .گفت اجازه نداریم اگه حالتون بده برید پیش دکتر هواپیما .منم بیخیال شدم . با خودتون داشته باشید بد نیست.

نکته : توالتهای هواپیما شلینگ آب نداره .اونم تو پرواز طولانی که آدم مجبوره . میفهمی مجبور . خلاصه از حالا به فکرش باشید (این دستمال مرطوبهایی که میدن شاید یه کم چاره ساز باشه )

نکته : 2 تا فرم تو هواپیما بهتون میدن پرکنید که یکیشون بیشتر لازم نیست (قبلا همینجا درباره اشون صحبت شده و نمونه اشون تو سایت هست)

فرودگاه شیکاگو
دو تا صف داره .یکی برای سیتیزن و دیگری برای بقیه . هر چی پاکتمو دستم گرفتم یکی بیاد منو جدا کنه ببره خبری نشد . بیشتر از 2 ساعت تو صف منتظر موندم تا نوبتم شد .شانسم خورده بودم به یه آفیسر ریلکس ..جلوی من دو تا خانم محجبه بودن آفیسر حدود یکربع باهاشون صحبت کرد بعد پاشد اومد تو صف بلند گفت کسی فرانسه بلده؟ اینها انگلیسی بلد نیستند . :|
بعد از اینکه نوبتم شد مدارکمو گذاشت تو یه پوشه گفت برو چمدوناتو تحویل بگیر و این پوشه دستت باشه برو پیش یه آفیسر دیگه

حدود نیم ساعت بیشتر کار نداشت .پاکت زرد رنگ رو باز کردند و یه فرم دادن امضا و اثر انگشت و تمام
اصلا چمدونامو نگشتند فقط پرسیدن چقدر پول همراهت داری که دقیق اعلام کردم.
شماره کیس: 2013AS0000018xx/ تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012/ کنسولگری: آنکارا/ ارسال فرمهای سری اول: 3 خرداد (23 می)/ کارنت شدن کیس: 13 آگوست/ مصاحبه: 4 دسامبر، دریافت کلیرنس:11 ژانویه/ دریافت ویزا:26 ژانویه
ورود به آمریکا :3 می / دریافت گرین کارت : 17 می 2013
تشکر کنندگان: asal1907 ، parastoo500 ، mahdi/sh ، linuxer ، kasrafo ، Hedieh20 ، farhad1985 ، ASALI ، valencia ، alirezass ، nina22 ، روبینا ، پروا ، amir82 ، mrbonbon ، el333 ، مهتاب - 2251 ، مانترا ، mitme ، saeeds61 ، mhb161 ، mirzamemar ، امیر مهاجر ، mgolchin13 ، mrr777 ، Saeedv13 ، SOROUSHSOFT ، payam62 ، sadeghi897 ، afs ، usa lover ، itsmasoud ، 2013selectee ، lilac ، Hoormazd ، Danoosh ، gbtm ، mdna ، mohajer13 ، seperelia ، tabim4 ، nooshshahnar ، sweety.alireza ، rezagh ، parsush ، rouzbehdarvishi ، مرآت74 ، ستاره سلمانزاده ، bayat_r ، LALILO ، گل نهال ، sayeh_m ، Soap McTavish ، enchantress_boy ، HRSH ، Szsanazsz ، farokhi21 ، amir0_0amir ، hoj_s000 ، shima1364 ، ninigolo ، خانه ، mehdi110 ، iman63ir ، mhz_ir ، saeed5564 ، afshinghwink ، hamedhamed ، behnam88 ، سمانه777 ، sumya ، ابی هانی ، Championking ، لاتاری ، jazirehh ، kouroshd ، ARSHIYA USA ، AOC Kermani ، m@ry@m75 ، farshadsh ، nazanin farzad ، ma300me ، behnoush b ، amin arefi ، پدی ، ashakibafar ، elmira_fa ، rezad ، 5ina ، hamid1357 ، rs232 ، karma110 ، powerb ، godot ، chance2013 ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، Leila12020 ، r_ent ، farnosh*m ، soli asali ، faridl14 ، Given ، sh-p ، mehdikhosro ، Aida.s ، h15 ، rezajoon ، ramin_red ، betsa ، aydinaghajani ، sepideh IR ، arash 111 ، omnia ، nika ، romance33 ، mori ، mercedeh2011 ، mohammadrezah ، alvan ، aghaghia ، javadi436 ، Sonaen60 ، mehrdad pharm ، nasim ، امین 13 ، angelio.asian ، exxedus ، رژین ، Hamid_110 ، azadeh2014 ، khmp ، saeed_gh ، shohreh63 ، AsemanAbee ، Ario79 ، mastane1364 ، shatsi ، galiver ، آلیس-1980 ، sepidfz ، 20142ddc ، A.d ، Kingrazor ، Azi2014 ، remarya ، sorena ، سيبك ، saeid-ss ، shaman ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، niloo-kh ، lighter ، Rock ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، alirezanz ، mohsenmb ، ahmad120 ، behfaza ، amir_cool_2001 ، frr ، aaraam ، miyu ، pouria.narimisa ، m_nikparvaz ، vahidhm ، kiana11 ، moony ، maryamoo ، ffrfar ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، r.bazargan ، vahidbaq ، rezasadeghi ، ostokhan ، atlantis770 ، Mahboy ، sunflower00 ، mrlzdh ، hamedrouhi ، msar ، rbrb-2015 ، bob esfangi ، bugbear ، pouya007 ، golia ، Ccroperator ، navidyazdan ، admiral.arash ، aazitaa
(2013-05-07 ساعت 18:21)fire dragon نوشته:  سلام
دوستان من دیروز یعنی 3 روز پس از ورودم رفتم اداره سوشیال سکوریتی و فرم پر کردم.گفت کارتت ظرف دو هفته میاد .پرسیدم شماره اشو میتونم داشته باشم گفتش که فردا یا پس فردا بیا شماره اشو بگیر. بعدش رفتم آیدی کارت بگیرم که گفتن سوشیال نامبر با کارتشو میخوان.
حالا یه سوال .اینجوری که گفتن مثل اینکه این شماره به هیچ دردی نمیخوره و برای گرفتن آیدی کارت و گواهینامه و باز کردن حساب اصل کارتو باید نشون بدیم.
درسته؟
راستی پس از تحقیقات فراوان در نهایت رفتم T-mobile و ازشون خط هم گرفتم
امیر جان مبارکه
خدا رو شکر داری کارهاتو زود زود انجام میدی
منم امروز رفتم اداره راهنمایی و رانندگی و امتحان رانندگی رو دادم البته از نوع آیین نامه و هنوز امتحان شهر ندادم و خدا رو شکر قبول هم شدم.
چند نکته به نظرم واجب اومد بگم. اول از همه اینکه گواهی نامه ایران با ترجمشو نشون متصدی ثبت نام دادم به شوخی برگشت یه چیزی بهم گفت که در اصطلاح عامیانه معنیش میشهSad اینی که داری به درد لای جرز دیوار میخوره Big Grin) این نشون میده که ایالت به ایالت قانون ها خیلی متفاوت هست ومتاسفانه ایالت ایلینویز گواهی نامه ایرانی رو اصلا قبول نداره. البته منظورم این نیست که با گواهی نامه ایران بتونم اینجا رانندگی کنم منظورم اینه که اگر آیین نامه رو قبول شدم بتونم تنها تمرین کنم و لازم نباشه کسی بغل دستم بشینه که متاسفانه تو این ایالت قبول ندارن.
مورد بعدی اینکه حتما یه مدرکی ازتون میخان که ثابت کنه شما ساکن اون ایالت هستید مثل اجاره نامه یا فیش آب و برق و... که حتما هم باید به اسم خودتون باشه و ما چون همچین مدرکی فعلا نداشتیم بهمون گفت اگر بانک حساب دارید برید یه گواهی نامه بانکی برامون بیارید که آدرستون توش باشه که خدا رو شکر تونستیم اینکارو بکنیم.
بعد از ثبت نام و گرفتن شماره باجه مربوطه صدامون کرد یه چند تا فرم پرینت کرد بهمون داد امضا کردیم گفت ببرید صندوق. من از قبل میدونستم هزینه امتحان نفری 30 دلاره ولی صندوقدار بهم گفت 20 دلار بده که من با تعجب ازش پرسیدم مگر 30 تا نیست گفت اون مال رانندگیه فرم شما فقط آی دی ایالت هست که معلوم شد خانوم پشت صندوق فرم رو اشتباهی برامون زده. به هر جهت گفتم باید چکار کنم بهم گفت صبر کن و رفت رئیس اون قسمت رو صدا کرد و ایشون زحمت کشیدند خودشون فرم هامون رو عوض کردند و دستگاه سنجش بینایی هم همونجا جلوی باجه موجود بود که بهمون گفتند تو دستگاه نگاه کنیم و بعد گفت اوکی Cool در مورد پول هم وقتی بهش گفتیم ما 10 دلار هم کم پرداخت کردیم گفت بی خیال ایرادی نداره!!!!!!!! به همین راحتی که واقعا جای تعجب داره
بعد راهنماییمون کردند به قسمت امتحان که به این صورت بود که 20 تا سوال 4 جوابی داشت و 20 تا هم ساین در مجموع 40 تا. امتحان هم به صورت سنتی برگزار شد و برگ سوالاتو بهمون دادند رفتیم نشستیم رو صندلی دسته دار و جواب دادیم. قسمت جالب اینجا بود که وقت هم نداشت و میتونستی 1 ساعت هم طولش بدی و وقتی هم که جواب دادی میرفتی پیش مسئولش ایشون جلوی خودت برگتو چک میکرد و همونجا بهت میگفت که قبولی یا نه!! ضمنا فقط هم امتحان رو به زبان شیرین انگلیسی ازتون میگیرن و مثل کالیفرنیا از زبان فارسی خبری نیست.
بعد از اینکه برگمو تصحیح کرد گفت تبریک شما پاس کردی Wink کلا از 40 تا سوال 6 تا اشتباه داشتم Big Grin
بعد گفت بشین تا صدات کنیم. منم یه 10 دقیقه ای نشستم دیدم یه قسمت دیگه دارن صدام میکنم وقتی رفتم برگه پرمیت رو بهم داد. بهش گفتم میخام امروز امتحان شهر رو هم بدم به خنده برگشت بهم گفت داری باهام شوخی میکنی؟؟؟ شما اول باید بری تمرین کنی هر وقت دستت راه اوفتاد بیای برای امتحان شهر. بهشون گفتم بابا من 15 ساله گواهی نامه دارم و پشت فرمون نشستم احتیاجی به تمرین ندارم و گواهی نامه ایران رو بهش نشون دادم. بهم گفت اوکی اگر اینشورنس داری و ماشین هم با خودت اوردی بفرستمت همین الان امتحان بده که متاسفانه من هنوز برای اینشورنس اقدام نکرده بودم و نتونستم امروز امتحان شهر رو هم بدم. اینجا تو ایلینویز قانونه که افسر برای گرفتن امتحان شهر حتما ازت بیمه یا همون اینشورنس رو میخاد و اگر نداشته باشی ازت امتحان نمیگیره.
البته این مشکل رو همین امروز برطرف کردم و پسر خاله عزیزم زنگ زد به شرکت بیمش و اسم من رو هم بدون پرداخت کوچکترین وجهی به بیمش اضافه کرد تا بتونم برم امتحان شهر رو هم بدم.
چیزی که برام جالب بود اینه که من تو چند تا پست خونده بودم که باید برای امتحان شهر نوبت بگیری و همون روز نمیگیرن و ... ولی اینجا نوبتی نبود و همون روز هم اگر آمادگی و اینشورنس داشته باشید ازتون امتحان شهر رو هم میگیرن و همونجا هم بلافاصله براتون گواهی نامه رو صادر میکنن و میدن دستتون به همین راحتی Big Grin

اینم یه عکس زیبا از شیکاگو :
[عکس: gmknjeafg9fizg0sdyh.jpg]
تشکر کنندگان: payam62 ، mrr777 ، Saeedv13 ، Judy Abbott 13 ، mohajer13 ، enchantress_boy ، alirezass ، afs ، nina22 ، elni ، bayat_r ، Hedieh20 ، kasrafo ، apoornaki ، hassan1358arab ، Saiban ، lot2013 ، sce ، lilac ، rezagh ، HRSH ، amir82 ، مرآت74 ، mrbonbon ، sharmin66 ، mhb161 ، parastoo500 ، moji20 ، LALILO ، shimoda ، sasbk ، fire dragon ، hoj_s000 ، sepehr_sh ، ایلیا8118 ، fariba_a ، abu ، t.alireza ، خانه ، rozelo ، r_ent ، kouroshd ، mhz_ir ، سمانه777 ، Setare99 ، sumya ، amir0_0amir ، iman63ir ، jazirehh ، AOC Kermani ، m@ry@m75 ، kiana11 ، nooshshahnar ، farshadsh ، nazanin farzad ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، amin arefi ، پدی ، zohre02 ، ashakibafar ، elmira_fa ، Betti ، 5ina ، hamid1357 ، rs232 ، karma110 ، Chosey ، MONA FB ، chance2013 ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، Leila12020 ، ابی هانی ، Arash R ، soli asali ، mama2030 ، sh-p ، eli2000 ، Aida.s ، h15 ، ramin_red ، aydinaghajani ، sepideh IR ، arash 111 ، mino2013 ، omnia ، nika ، kage.omid ، romance33 ، mori ، mercedeh2011 ، ghafari88 ، لاتاری ، mohammadrezah ، maryami2k4 ، aghaghia ، mehrdad pharm ، exxedus ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، azadeh2014 ، khmp ، ROYAAA ، saeed_gh ، morteza.hosseini ، Parniyan2013 ، mehdikhosro ، valencia ، mrlzdh ، alirz ، AsemanAbee ، Ario79 ، mastane1364 ، shatsi ، آلیس-1980 ، lighter ، 20142ddc ، fazelisaber ، سلی ، mahdi/sh ، Kingrazor ، sani1348 ، Azi2014 ، sepideh_ ، remarya ، frozen mind ، rohe ، sorena ، amirdadash ، سيبك ، shaman ، Arashiv ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، faridl14 ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، mohammadg846 ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، powerb ، mina_polo ، behfaza ، amir_cool_2001 ، frr ، aaraam ، miyu ، pouria.narimisa ، m_nikparvaz ، vahidhm ، moony ، ahmad120 ، ffrfar ، uranus88 ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، امین 13 ، vahidbaq ، taherifar ، Dr.sinaalavi ، ostokhan ، Mahboy ، atlantis770 ، sunflower00 ، morida ، hamedrouhi ، milade ، r.bazargan ، msar ، rbrb-2015 ، سلام مهاجر ، bob esfangi ، soheil1993 ، bugbear ، pouya007 ، golia ، Ccroperator ، algh90 ، delikanle ، saraza ، admiral.arash ، aazitaa ، leader-m ، disi
با نام دادار پايدار

با سلام و عرض تبريک به شما دوست عزيز براي گرفتن ويزاي اقامت در امريکا
با توجه به اينکه اکثر افراد براي اولين بار وارد خاک امريکا مي شوند و يا اگر قبلا سفري به امريکا داشته اند به صورت توريستي بوده که با خيلي از مسائل برخورد نداشته اند. و نيز با عنايت به اينکه بسياري از افراد ممکن است راهنمائي در امريکا نداشته باشند، بنده تصميم گرفتم که در اين اولين روزهاي اقامتم در امريکا شرح مختصري از کارهايي که بايد انجام شود تا زندگي در امريکا به صورت رسمي شروع شود، بنويسم که اميدوارم که براي شما دوستان عزيز مفيد باشد.

ورود به امريکا:
به محض ورود به فرودگاه و پياده شدن از هواپيما به طرف پليس مهاجرت هدايت خواهيد شد. که در اين قسمت مانند تمامي کشورهاي ديگر باجه هاي مربوط به دوقسمت امريکائي ها و غير امريکائي ها تقسيم مي شوند. در اين مرحله پليس با ديدن نوع ويزا از شما مدارک لازم (همان بسته اي که همراه ويزا) دريافت کرده ايد مي گيرد. و بعد از ديدن مدارک و همچنين برگه اظهارنامه بازرگاني شما (برگه اي که نزديک به پايان پرواز به شما داده مي شود تا وسايل و اموال همراه خود را در آن ليست کنيد) و انگشت نگاري (که با کمال ادب و احترام از شما درخواست مي شود و براي همه افراد مي باشد) و مشخص کردن نوع ويزا و همچنين نوع بازرسي چمدانهايتان، شما را به باجه ديگري -که همان باجه اداره مهاجرت است- هدايت مي کند و در آن باجه نيز از يک فرم براي شما پر خواهد شد که از شما درخواست مي شود که برگه را امضاء کنيد و اثر انگشت بزنيد.
پس از اين مرحله مي توانيد چمدان هايتان را تحويل بگيريد و به طرف گيت هاي خروج براي بازرسي وسايل همراه برويد. در ورودي گيت کارمند بازرس از شما سوال مي پرسد و عمده توجه آنها به اين است که "آيا غذا يا خوراکي مرطوب همراه خود داريد يا نه؟" و همراه داشتن خوردني هايي مثل خشکبار (آجيل، خرما، توت و ...) مانعي ندارد. فقط هنگامي که از شما پرسيده شد که چه خوراکي هايي به همراه داريد موارد را ذکر کنيد.
پس از اتمام اين مرحله شما مي توانيد از فرودگاه خارج شويد. که در اين موقع بسته به موقعيت خود شما يا با کسي از دوستان و آشنايان خود هماهنگ ميکنيد که با راهنمايي ايشان به آدرس مورد نظر برسيد و يا به گيت امور توريستي فرودگاه رفته و از آنها در خواست ميکنيد که هتل هاي مناسب با خواسته شما را به شما معرفي کنند.
براي تماس گرفتن در داخل امريکا نيز مي توانيد از تلفن هاي عمومي که هم با سکه (25 سنتي) کار مي کنند وهم با کارت تلفن استفاده کنيد و يا از اگر لازم داشتيد سيم کارت موبايل خريداري کنيد.


ساکن شدن:
پس از ورود به خاک امريکا و ساکن شدن و استراحت براي رفع خستگي سفر در اولين اقدام به يکي از شعب بانک هاي مورد نظر خود يا پيشنهادي دوست يا اقوام ساکن در امريکا رفته و حساب باز کنيد. چرا که براي گرفتن SSN نياز به يک آدرس ثابت داريد که داشتن نامه از بانک مدرک اثبات ساکن بودن شما در آن ادرس مي باشد. همچنين براي گرفتن ID (گواهينامه رانندگي) که يک مدرک شناسايي بسيار مهم در امريکا مي باشد شما نياز به تراکنش بانکي حداقل يک ماهه خواهيد داشت. در درجه دوم داشتن اتومبيل در امريکا بسيار مفيد و کمک کننده است (البته بستگي به محل اقامت شما دارد). موقع افتتاح حساب به کارمند بانک بگوييد که به نامه اي براي مراجعه به ادارات SSN و ID نياز داريد.
در اقدام ديگر به نزديکترين اداره SSN محل اقامت خود مراجعه کرده و براي گرفتن SSN ثبت نام کنيد. به نظر بنده اگر صبح زودتر به اداره اش مراجعه کنيد بهتر است، زيرا با شلوغي و صف طولاني مواجه نخواهيد شد. خود انجام پروسه ثبت نام براي هر نفر حدود سه الي پنج دقيقه طول مي کشد. و مدارک لازم شامل پاسپورت و نامه بانک مي باشد.

با امید روزهایی خوب و خوش برای شما دوستان
تشکر کنندگان: Ali.US ، mk_2002ir ، el333 ، alirezass ، mrbonbon ، ASALI ، LALILO ، afs ، farokhi21 ، hassan1358arab ، payam62 ، amir82 ، مانترا ، usa lover ، shimoda ، sadeghi897 ، گل نهال ، valencia ، behnam88 ، shatsi ، fire dragon ، پروا ، Saiban ، kasrafo ، enchantress_boy ، mirzamemar ، Soap McTavish ، amiz.abdollah ، rezagh ، HRSH ، lilac ، mhb161 ، nina22 ، sepehr_si ، saeeds61 ، itsmasoud ، amirhr123 ، پدی ، tabim4 ، hoj_s000 ، moon_rose ، parastoo500 ، Szsanazsz ، soruosh ، ابی هانی ، مرآت74 ، خانه ، hamid.eng ، ایلیا8118 ، alireza222 ، abu ، fariba_a ، t.alireza ، asal1907 ، rozelo ، r_ent ، bayat_r ، saeed5564 ، nooshshahnar ، سمانه777 ، amir0_0amir ، iman63ir ، لاتاری ، jazirehh ، ARSHIYA USA ، AOC Kermani ، m@ry@m75 ، kiana11 ، farshadsh ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، سلی ، amin arefi ، elmira_fa ، Betti ، 5ina ، Ehsan1358 ، hamid1357 ، rs232 ، karma110 ، godot ، chance2013 ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، soli asali ، mama2030 ، sh-p ، eli2000 ، Aida.s ، h15 ، ramin_red ، aydinaghajani ، sepideh IR ، arash 111 ، philadelphia ، s.s.h ، omnia ، nika ، romance33 ، mercedeh2011 ، ghafari88 ، mori ، alvan ، aghaghia ، javadi436 ، Sonaen60 ، nasim ، امین 13 ، exxedus ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، azadeh2014 ، ronmony ، khmp ، saeed_gh ، morteza.hosseini ، نوروز ، mehdikhosro ، bahram2014 ، mrlzdh ، shohreh63 ، alirz ، AsemanAbee ، Ario79 ، mastane1364 ، mohcen ، آلیس-1980 ، lighter ، hsevensky2013 ، fazelisaber ، soheil_m ، azar1348 ، Kingrazor ، Azi2014 ، remarya ، sorena ، amirdadash ، shaman ، nasam ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، carpediem ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، powerb ، behfaza ، frr ، aaraam ، pouria.narimisa ، atlantis770 ، vahidhm ، moony ، ahmad120 ، ffrfar ، uranus88 ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، vahidbaq ، smhh7441 ، taherifar ، ostokhan ، Mahboy ، behjat ، hamedrouhi ، msar ، bob esfangi ، bugbear ، pouya007 ، golia ، Ccroperator ، admiral.arash ، aazitaa ، disi
سلام.
ما هم بالاخره دوشب پیش به قول فامیل بیات اینا وارد دهان گرگ شدیم.
پروازمون از تهران ساعت 8:25 صبح بود. تاکسی های فرودگاه امام 45 میگرفتن، ولی آژانس محلمون 30. ما هم هماهنگ کردیم که ساعت 5 صبح بیاد دنبالمون.
جاتون خالی تا ساعت 3 صبح داشتیم وسیله جمع میکردیم و بعدش یه چرت زدیم تا ساعت 4:30
ساعت 5 راهی شدیم و 6 رسیدیدم.
صف وروردی فرودگاه امام وحشتناک شلوغ بود. از اونجاییکه عوارض رو پرداخت نکرده بودم فکر میکردم ممکنه نرسم که خوشبختانه ورودیها رو اضافه کردن و مردم رو خوشحال (منظورم اون لطیفه پل و این حرفا نیستا!)
خلاصه رفتیم تو چک این کردیم و رفتیم سوار هواپیما. در طول پرواز تا استانبول، کاملا آرامش و آسایش برقرار بود. تنها ایرادی که داشت کم بودن فاصله صندلیها بود و کثیفی داخل هواپیما. عکس زیر نشون میده فاصله چقدر بود (قد من 190ه)
[عکس: 20130509_090229.jpg]


پذیرایی داخل پرواز هم خوب بود و غذاش واقعا خوشمزه بود. مهماندارها هم خیلی خوش برخورد بودن
[عکس: 20130509_093132.jpg]
[عکس: 20130509_102047.jpg]


توی استانبول کار خاصی انجام ندادیم، چون توقفمون حدود 3 ساعت بود. وقتی از هواپیما پیاده شدیم، قسمت ورود به سالن ترانزیت، کسانیکه مقصدشون شیتان بزرگ، همسایه شمالیش، روباح پیر و رجیم ثهیونیثتی بود رو جدا گونه کنترل میکردن. هر از گاهی بعضیها رو خیلی سوال پیچ میکردن. وقتی ویزای مهاجرتی ما رو دید گفت یلو انولوپ هاتون رو ببینم. دید و اوکی داد و رفتیم.
دوباره موقع سوار شدن به پرواز واشنگتن، همین برنامه بود. اینبار وسایل همراه رو هم میگشن. تنها تو گیتهایی که پرواز به آمریکا انجام میشد این کارها رو انجام میدادن. دوباره ویزا و پاکت زرد رو کنترل کردن و اینبار آدرس آمریکا رو ازمون خواستن و وارد کامپیوترشون کردن.
بعد از 12-13 خوان رستم، بالاخره رفتیم تی هواپیما؛ این یکی تر تمیز و بزرگ و با مهماندارهای به مراتب خوش برخورد تر. دوبار پذیرایی کردن؛ ولی بین این دو وعده هر کی نوشیدنی یا اسنک میخواست بهش میدادن.
[عکس: 20130509_162718.jpg]
[عکس: 20130509_164801.jpg]
[عکس: 20130509_171356.jpg]
تنها ایرادی که داشت LCDهای ردیفی بود که من نشسته بودم. هر از گاهی قطع میشد . باید میرفتن درستشون میکردن. کلا این پرواز هم خیلی خوب بود. بغیر از 2 ساعت آخرش که واقعا خسته شده بودیم و خانمم هم سرفه زیاد میکرد (اینم داستانش).
بالاخره رسیدیم و رفتیم تو صف ویزیتورها. هرچی این پاکت زرده رو بالا پایین کردم که یکی ببینه بگه بیا برو اونجا کارت رو انجام بده، هیچکی محل نداد و نیم ساعت وایسادیم تا نوبتمون شد. رفتیم پیش Murphy اون ویزا و مدارک داخل پاکت رو کنترل کرد اثر انگشت و عکس گرفت و گفت برید باجه اولی. رفتیم پیش خانم Lee، امضا گرفت رو آدرس جدید رو وارد کرد. اومدیم چمدونها که یک گوشه گذاشته بودن رو برداشتیم و رفتیم قسیمت گمرک. فرم آبی رو نگاه کرد و گفت چی دارید، ما هم گفتیم چیکن پخته و کنسرو شده، تونا فیش، دراید فروتس و وجز و پول. طرف با تعجب پرسید غذای آماده؟! منم گفتم آره. دوباره برگه رو نگاه کرد گفت جالبه، تاحالا از ایران کسی رو کنترل نرکده بودم و کمی با هم خوش و بش کردیم و گفت بفرمایید و خوش اومدید.
توی سالن خروجی دنبال مغازه ای که سیم کارت بفروشه میگشتم. راه میرفتیم و با خانمم صحبت میکردیم که یک آقای مسنی از باجه اطلاعات به فارسی صدامون زد. رفتیم اونجا و سه تا کوکی بهمون داد و گفت این تلفن رایگانه. بیاید زنگ بزنید خبر بدید. یخورده چاق سلامتی کردیم و گفت از سوپر شاتل استفاده کنید بهتره و ....
البته دوستان مجردی که وسیله زیاد نمیبرید از داخل فرودگاه میتونید با اتوبوس هرجا خواستید برید و الکی کرایه ندید.
خلاصه ما هم رفتیم سوپر شاتل 49$ بابت سه نفر دادیم تا زیپ کد 22202
هتل رو قبلا تو اینترنت پیدا کرده بودم. حالت عادیش 200-300 دلاره ولی از 9 تا 13 می با شبی 89$ گرفتم. هتلش فوق العادست. خیلی تمیز و بی سر و صدا با موقعیت خوب. البته زحمتش رو یکی از دوستان همین سایت واسم کشید و با کردیت کاردش رزرو کرد. این تصویر اتاقمون:
[عکس: 10_05_2013_10_30_33.jpg]

امروز هم که از صبح تا عصر رفتیم واشنگتن گردی، با هر کی برخورد داشتیم خیلی کول و مهربون بود! حتی 3 بار واسمون پیش اومد که خودشون اومدن گفتن برید وایسید من ازتون عکس میگرم و .... فقط شانس کچلمون Washington Monument دور تا دورش رو تا بالا داربست زده بودن و نشد زیارت کنیم.
واسه آمد و شد از مترو استفاده میکنیم. ایستگاههاش نور کافی نداره، واگنهاش هم اصلا تمیز نیستن. ولی زیاد شلوغ نیست که اذیت بشیم.
امروز از دفتر پست مانی اوردر هم گرفتم و طرف کلی خوش و بش کرد باهامون.
عصرب رفته بودم کریستال سیتی شاپز سیم کارت بخرم، طرف سرش شلوغ بود و ازم خواست یه ربع دیگه برگردم پیشش. رفتم روی نیمکتی نشستم و بعد از من یه بنده خدا اومد و نشست به مطالعه. 5 دقیقه گذشت داشتم دور و بر رو نگاه میکردم که با بنده خدا چش تو چشم شدیم. پرسید چطوری منم گفتم عالی و ... نقشه رو که تو دستم دید پرسید توریستی؟ منم گفتم تقریبا، امروز اولین روزم تو آمریکاست. اونم گفت wOOOw! پرسید از کجا اومدی و وقتی شنید ایران اینبار گفت wOOOOOOOOOOw! کلی با هم گپ زدیم و از همه وقایع ایران با خبر بود. کلا آدم آگاهی بود و از همه جی اطلاعات داشت. آخرش هم برام بهترینها رو آرزو کرد و از هم جدا شدیم.
خلاصه که روز اولی بهمون خوش گذشت حسابی. فقط کاش غذا با خودمون بیشتر آورده بودیم.
فعلا درگیر جت لگیم و ساعت بدنمون هنوز عادت نکرده.
اگر سوالی بود درخدمتم.
کیس:2013AS11XX/سفارت:ابوظبی/مصاحبه:NOV2012/ویزا یکضرب/هزینه ها+بلیط واشنگتن: 9MT سه نفر/سفر: MAY2013
تشکر کنندگان: lilac ، bayat_r ، payam62 ، el333 ، mrbonbon ، گل نهال ، روبینا ، princesess ، mirzamemar ، shayangh ، Mahbaran ، kouroshd ، parastoo500 ، seperelia ، itsmasoud ، ronmony ، mamanraya ، hoj_s000 ، sce ، mahdi/sh ، سمانه777 ، kasrafo ، sepehr_si ، asal1907 ، far-dv2013 ، mohajer13 ، hassan1358arab ، tabim4 ، alirezass ، rabbit ، Soap McTavish ، shimoda ، hosseinshokri ، پدی ، afs ، 3rip ، usa lover ، ASALI ، AsemanAbee ، نازنین 932 ، Setare99 ، SOROUSHSOFT ، rezagh ، lonelyman ، mhb161 ، nooshshahnar ، nina22 ، fire dragon ، mohammad.behrouzi ، masoud_k ، Saiban ، byousefi_p ، dana ، mrr777 ، sh_aytak ، amir82 ، fariba_a ، farokhi21 ، پروا ، hushmandco ، mgolchin13 ، r_ent ، Szsanazsz ، ستاره سلمانزاده ، sepehr_sh ، lingni ، Babak yeganeh ، رجبعلی ، Saeedv13 ، مهتاب - 2251 ، HRSH ، nasim ، mehdi110 ، nirvana_kobin ، SabreAyob ، majid194 ، haleh_hh20 ، Alirezaa2013 ، raam12000 ، saeed5564 ، behnam88 ، خانه ، amir0_0amir ، iman63ir ، jazirehh ، azar1348 ، ابی هانی ، Danoosh ، ARSHIYA USA ، AOC Kermani ، m@ry@m75 ، farshadsh ، behnoush b ، amin arefi ، ashakibafar ، enchantress_boy ، elmira_fa ، rozelo ، soruosh ، hana_fd ، 5ina ، Ehsan1358 ، hamid1357 ، rs232 ، karma110 ، godot ، chance2013 ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، Given ، mama2030 ، sh-p ، h15 ، ramin_red ، sepideh IR ، arash 111 ، philadelphia ، mino2013 ، s.s.h ، omnia ، nika ، romance33 ، mercedeh2011 ، مرآت74 ، لاتاری ، mori ، aghaghia ، javadi436 ، mehrdad pharm ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، azadeh2014 ، khmp ، ROYAAA ، mehdikhosro ، valencia ، mrlzdh ، alirz ، mastane1364 ، shatsi ، galiver ، آلیس-1980 ، lighter ، fazelisaber ، Elahvision ، Kingrazor ، remarya ، peymanp76 ، sorena ، بازگشت ، zanganeh ، سيبك ، shaman ، nasam ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، carpediem ، Alireza 2014 ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، m.amin ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، barsa ، y.n ، mohsenmb ، powerb ، mina_polo ، behfaza ، frr ، aaraam ، pouria.narimisa ، m_nikparvaz ، vahidhm ، kiana11 ، parand 89 ، moony ، ahmad120 ، ffrfar ، uranus88 ، medexk ، shanks ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، r.bazargan ، Mirhosseini ، امین 13 ، vahidbaq ، smhh7441 ، rezasadeghi ، taherifar ، pr.kia ، ostokhan ، atlantis770 ، payamshad ، hamedrouhi ، msar ، سلام مهاجر ، bob esfangi ، pouya007 ، golia ، hesam.sd ، Ccroperator ، delikanle ، admiral.arash ، aazitaa ، leader-m
القصه:
ساعت ها به وقت محلی میباشد...
یکشنبه 12 می 8:55 بلیط داشتیم از Iran air به سمت لندن... 11:45 لندن بودیم... تا یه چرخ کوچیک توی فرودگاه زدیم، ساعت 16:00 وقت پرواز به JFK - NewYork با هواپیمایی British Airways رسید... 18:40 نیویورک بودیم ولی چون ترافیک هوایی بود بالای فرودگاه، 20دقیقه چرخید و 19:00 نشست. از هواپیما که پیاده شدیم، 3 تا صف میشد... یکی Citizenها، یکی visitorها، یکی Permanent residenceها بود که چون ما دفعه اول بود و گرین کارت نداشتیم، رفتیم توی صف ویزیتورها... بعد یک ساعت رفتیم جلو... اثر انگشت رو اسکن کرد... پاکت های زرد رو ازمون گرفت و خودش بردمون به یه اتاق... توی اون اتاق هم یه برگه رو امضا و اثر انگشت زدیم... بعدش تمام... به همین راحتی...
از ترمینال اومدیم بیرون...
توی فرودگاه تابلو زده بود به سمت AirTrain که قطارای دو واگن کوچیکی بودن که رایگان میبردنمون به خط های مختلف مترو... چون ما قصد داشتیم بریم به Time Square، خط E به سمت World Trade Center رو سوار شدیم...
بلیط رو از دستگاه فروش بلیط باید خرید... single ride قیمتش 2.75 بود... کارت شارژی هم میشد گرفت که 1 دلار واسه کارتش بود. هر بار هم میزدیم، 2.50 کم میکرد. پشت سرهم میشد زد، یعنی ما 2تا کارت نگرفتیم... همون یکی رو دو تایی استفاده کردیم... توی اتوبوس هم میشد استفاده کرد از همون کارت مترو ولی حواسمون نبود که چقدر کم کرد. کارت مترو هم تا 09/30/2014 اعتبار داره... 12 می 2013 خریدیمش کارت رو.
متروش چون تقریبا خارج از شهر بود و 9 شب بود تقریبا خلوت(خلوت که میگم یعنی صندلی ها پر بود و کسی وا نستاده بود) محیط مترو هم بخاطره قدیمی بودنش ترسناک بود مقداری... البته خلوت بودنش به این خاطر بود که 2 دقیقه به 2 دقیقه مترو میومد و طول قطار هم زیاد بود... یه ذره راستشو بخواید خورد تو ذوقمون... نشسته بودیم که متوجه شدیم از ایستگاه هایی که توی googleMap و نقشه توی گوشی داریم نمیره... ما باید ایستگاه 51 ST. پیاده میشدیم که دیدیم اونجا نمیره... هی داشتیم به گوشی و هی به نقشه ایستگاه روی قطار نگاه میکردیم که یه آقای میانسال رو به پیری از جاش بلند شد و اومد جلو و گفت: به نظر گیج شدید، کجا میخواید برید؟ که گفتیم time square ولی توی مسیر این قطار نیست!!! گفت دارن امشب تعمیر میکنن و از یه مسیر دیگه میره... شما ایستگاه 42 ST. پیاده شید... پیاده شدیم و با توی ذوق خوردگی مزمن داشتیم از پله ها بالا میرفتیم که وسط پله ها برج ها نصفه نیمه معلوم بودن... جا خوردیم تقریبا داشتیم ذوق مرگ میشدیم... تازه انگار آمریکا رو دیدیم... گردنمون داشت میشکست تا بتونیم سر برج ها رو ببینیم... شلوغ... کیپ تا کیپ آدم... دقیقا همون انتظاری که از نیویورک داشتیم... فوق العاده... همه جا روشن... پر پلیس... یه ذره هم سرد... بهترین سفر عمرمون بود چون فقط با یه کوله و یه کیف دوربین رفته بودیم و هیچ ساکی نداشتیم و هیچ معطلی هم توی صف فرودگاه نداشتیم... واسه همین مستقیم از فرودگاه رفتیم Time Square.
تا 12 همونجا بودیم و 12 رفتیم به سمت هتل... هتل رو یکی از بچه های 2012 یا 2011 بود که معرفی کرد. نزدیک به مترو... محله چینی ها به اسم sun bright hotel
تقریبا ارزون ترین هتل منهتن... تنها مزیتش wifi رایگان بود. و فقط به درد خواب میخوره... حموم و دستشویی مشترک توی راهرو داشت یعنی اصطلاحا shared bathroom بود. یخچال هم حتی توی اتاق نداشت. شبی 76 دلار از booking.com رزرو کردیم که با مالیات شد 91.29
دوستم رزرو کرده بود هتل رو واسمون ولی هتلدار میگفت خود صاحب کارت اعتباری باید باشه و رسید پرداخت رو امضا کنه... ما هم نقدی پول رو دادیم و اون پول رو refund کردن به حساب دوستم و رسید refund و cashی که اونجا دادیم رو بهمون داد.
12:30 یا 1 بود که خوابمون برد... صبح پا شدیم اول رفتیم بانک و اون نفری 165 دلار که دوستمون واسمون پرداخت کرد رو ریختیم به حسابش...
رفتیم سمت مترو و رفتیم به ایستگاه 81 ST. موزه American Museum Of Natural History
یه سری از قسمتای خاص پولی بود که کل بلیط ها روی هم 19 دلار که واسه 2 نفر با هم 33 دلار میشد... که ما جاها خاص رو نخواستیم بریم و بقیه قسمتاش از جمله دایناسورها رایگان بود و هرچه قدر دوست داشتی، میدی واسه خیریه... ما هم نفری 1 دلار دادیم :دی
جالب بود... همیشه توی فیلما دیده بودیم... باور کردنی نبود که از نزدیک... توی موزه wifi رایگان داشت که از اونجا با skype با خانواده تماس گرفتیم دوباره...
از natural history که غرب central park بود، بعد از 30 دقیقه پیاده روی توی cetral park رسیدیم Guggenheim Museum که شرق Central Park بود... central park هم بزرگ بود و در نوع خودش دیدنی بود... ورزش و شادابی و میدیدیم و هوس ورزش کردیم(ولی با هوسمون مقاومت کردیم :دی ).
ورودی گوگنهایم نفری 15 دلار بود... موزه هنر هست و واسه هنر دوست ها جای فوق العاده ای هست و معمار خیلی بزرگی به نام Lloyd Wright این موزه رو ساخته...
این موزه هم wifi رایگان داشت
توی موزه اگر بخوای میتونی رایگان یه ipod با هدفون ازشون بگیری که توش اثرهای نقاشا و بقیه کارا رو توضیح میده وقتی جلوی اون نقاشی رفتی، play میکنی و توضیح میده واست...
بعدش رفتیم یه پیتزای سایز medium خوردیم 16دلارو خورده ای... که هر slice تقریبا اندازه یه پیتزای معمولیه ما بود... اونجا اکثرا یه slice میخریدن... توی نیویورک که هر کاری میکردی، هیچ کس نگات نمیکنه، وقتی دیدن اون پیتزا رو 2 نفری گرفتیم، همه با تعجب نگامون میکردن :دی
بعدش رفتیم سمت مترو به سمت فرودگاه... همونجور که گفتم داشتن خط های مترو رو درست میکردن و تا دم فرودگاه مترو نرفت و 2، 3تا ایستگاه جلوتر پیاده شدیم و با اتوبوس رفتیم فرودگاه...
بله... خنده دارترین و پر ریسک ترین نوع پرواز رو داشتیم... ولی واقعا اصلا خسته نشدیم با اینکه 1 روز اونجا بودیم و 2 روز توی راه :دی
اگر یه پروازمون کنسل میشد، بدبخت بودیم ولی خوب مشکلی پیش نیومد Big Grin
توی مهاجرسرا هم نگفتم همچین بلیطی گرفتم که دوستان با مهربانی به استرسمون نیفزایند :دی که البته کاملا حق دارنا... ولی خوب...
کلاس شبکه داریم میریم که وقتی واسه زندگی رفتیم، به مشکل نخوریم... دلیل اینکه 1 روزه رفتیم این بود که کلاسا رو از دست ندیم ولی واقعا ریسک بزرگی بود... الان بهتون میگم چرا:
روز 13 می دوشنبه ساعت 22:55 دقیقه که با تاخیر 23:30 پرواز برگشت از نیویورک به لندن با British Airways بود و 11:00 لندن بودیم و ساعت 17:00 هم پرواز از لندن به تهران با Iran air
ساعت 17:10 دوستان عزیز و گرامی گفتن مسافر خورده پاریس، مسافر رو سوار کنیم و از اونجا بریم تهران... تازه به دلیل ت ح ر ی م هم یه کشور دیگه هم میریم و سوخت میگیریم ایشالا اگه جایی مسافر نخورد، میریم تهران...
انگار اتوبوسه... بازم به ایرانیای مقیم خارجه... شروع کردن امضا جمع کردن که ما پدرشون رو در میاریم و شکایت میکنیم و مگه شمس العماره ست؟ اینا که دیدن امضا ها جمع شد، گفتن نمیریم پاریس... ولی بازم با 1:30 تاخیر پرواز کرد و سوختگیری هم 1:30 طول کشید و خلاصه به جا ساعت 2:30 ساعت 5:30 با 3 ساعت تاخیر رسیدیم تهران... یعنی اگه این شمس العماره بازیا توی مسیر رفت اتفاق میفتاد... هم از پروازای دیگه میموندیم، هم رزرو هتل میپرید...
سفر اول به NYC : ١٢ مي ٢٠١٣
سفر دوم به NYC: ٢٣ دسامبر ٢٠١٣
تشکر کنندگان: usa lover ، raam12000 ، mohajer13 ، afs ، SOROUSHSOFT ، itsmasoud ، مرآت74 ، mahdi/sh ، parastoo500 ، Hedieh20 ، enchantress_boy ، kasrafo ، nooshshahnar ، ستاره سلمانزاده ، mgolchin13 ، payam62 ، ایلیا8118 ، hushmandco ، storagemeter ، alirezass ، lilac ، amir82 ، رضا امیر ، nirvana_kobin ، مانترا ، seperelia ، saeeds61 ، fariba_a ، masih sh ، mirzamemar ، Ali.US ، el333 ، mrbonbon ، ikamaly ، ASALI ، mhb161 ، shosab ، nina22 ، farhadfsh ، پدی ، bayat_r ، sadeghi897 ، Szsanazsz ، Almond ، mhz_ir ، hoj_s000 ، پروا ، shayangh ، AsemanAbee ، valencia ، سمانه777 ، Soap McTavish ، dana ، HRSH ، Tomas ، Alirezaa2013 ، ابی هانی ، Saeedv13 ، روبینا ، r_ent ، rouzbehdarvishi ، apoornaki ، majorsoly ، laili ، Farshid22 ، sumya ، saeed5564 ، Lemony ، shivool ، خانه ، amir0_0amir ، USA1900 ، jazirehh ، سو سو ، shahryar7021 ، noura ، deineath ، گل نهال ، aghaghia ، mehdikhosro ، mastane1364 ، shatsi ، آلیس-1980 ، sammetew ، fazelisaber ، azar1348 ، Kingrazor ، kiana11 ، kmzamani ، romance33 ، nika ، remarya ، alireza.nayyeri ، sorena ، amirdadash ، سيبك ، abas_kashan ، mrpahlevani ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، Alireza 2014 ، lighter ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، mohammadg846 ، alirezaghodrat ، y.n ، powerb ، behfaza ، frr ، pouria.narimisa ، rbrb-2015 ، aaraam ، khder ، mohamad2014 ، ahmad120 ، mohamad92 ، uranus88 ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، امین 13 ، feidom30 ، vahidbaq ، smhh7441 ، pr.kia ، hedyhoney ، ostokhan ، atlantis770 ، mrlzdh ، hamedrouhi ، msar ، soheil1993 ، Iaccept ، pouya007 ، hesam.sd ، golia ، aazitaa
سلام.
خوب بعد از غیبت صغری اومدم خدمتتون با یک سری تجربه جدید Smile
الان که این پست رو مینویسم داخل اتاق متل ValuePlace در شمال رالی هستیم. توی واشنگتن اتفاق خاصی نیفتاد جز گردش و تفریح و ...
شنبه رو کلا تو چاینا تاون گذروندیم. جاتون خالی خیلی خوش گذشت. سر هر چهارراه معرکه ای برپا بود. یکی حرکات موزون، سر یک چهارراه 5-6 تا سیاه پوست بساط موسیقی جاز خودشون رو راه انداخته بودن که صداش 4-5 تا خیابون اونطرف تر میرفت. توی Verizon Center هم کنسرت تیلر سویفت بود و کلی حوری توی صف که برن داخل سالن. جای یکی از اعضای دوست داشتنی سایت حسابی خالی بود (فهمیدین کیو میگم!!!). خلاصه بعد از کلی اینور اونور رفتن، رفتیم Union Station و سه تا بلیط قطار Amtrak گرفتیم واسه روز دوشنبه به مقصد رالی (کارولینای شمالی). دوشنبه صبح ساعت 7.30 رفتم فرمهای پاس سفید رو پست کردم (یادم نیست امضا کرده بودیم یا نه - البته به خودمون استرس نمیدیم. وگرنه خیلی اذیت خواهیم شد). دوشنبه ظهر نهار رو تو ایستگاه راه آهن خوردیم و سوار قطار شدیم. کل مسیر 6 ساعت بود. قطار اتوبوسی بود ولی اندازه صندلیهاش مثل کلاس بیزنس هواپیماهای ماهان بود، فاصله بین صندلی ها هم که فکر کنم 1.5 متر! خلاصه که خیلی راحت بود. زیبایی مسیر رو هم هر چی ازش بگم کم گفتم. دریاچه های زیبا، جنگلهای فوق العاده و خونه های فوق العاده دیدنی! حدود ساعت 9 شب رسیدیم به ایستگاه رالی. دوست بسیار بسیار عزیزم، آقا جواد - در ادامه بیشتر در موردشون میگم - اومده بودن دنبالمون. متل ValuePlace رو قبلا با ایمیل رزرو کرده بودم هفته ای 230$. با آقا جواد اومدیم وسایل رو گذاشتیم و رفتیم والمارت یکسری خوراکی خریدیم. اتاقش یه مقدار کوچیکه ولی نوساز و تمیزه و بی سر و صدا. خلاصه شب رو گذروندیم و از فرداش محبتهای آقا جواد شروع شد! صبح اومدن دنبالمون و رفتیم بانک ولز فارگو. بدون مشکل حساب مشترک باز کردیم و دو تا دبیت کارد ویزا موقت گرفتیم. کارتهای اصلی هم 3-4 روزه میرسه. (کلی توی بانک تحویلمون گرفتن. اصلا قابل مقایسه با وطن نیست). بعد رفتیم اداره سوشال، نیم ساعتی نشستیم تا نوبتمون شد. فرمهای درخواست رو تو اون نیم ساعت پر کردیم و تحویل کارمندش دادیم. اونم چیزی در مورد اینکه باید صبر کنید و ... نگفت. وارد کامپیوتر کرد و گفت منتظر باشید کارتهاتون میاد.
توی 4-5 روزی که آمریکا بودیم، کلی تماس گرفتم واسه کرایه ماشین. همه میگفتن باید یا کردیت کارد یا دبیت کارد داشته باشید. حالا که کارت داشتیم به هر کدوم زنگ زدم گفتن باید اسمت روی کارت باشه و حتما از فرودگاهی که میخواین برگردین (در مورد ما میشه فرودگاه دالس در واشنگتن) اجاره کنین. کلی خورد تو پرمون. توی واشنگتن حمل و نقل عمومی خوبه و اینجا عملا وجود نداره.
آقا جواد تو محلی که کار میکنن صحبت کردن و یه آقای افغانی که اونجا هستن قبول کرد که یکی از ماشینهاش رو به ما اجاره بده ماهی 575 دلار. قیمتی فوق العاده. اگه میخواستیم اجاره کنیم با تکس و بیمه و ... ماهی 1100دلار کمتر درنمیومد. این دو سه روز هم هر روز با آقا جواد اینطرف اونطرف رفتیم. خرید مواد غذایی و وسایل لازم. حتی یکسری وسیله هم خودشون از خونشون به ما دادن. واقعا واقعا نمیدونم چطور باید لطفشون رو جبران کنم! با خودم فکر میکنم اگر من بودم همچین کارهایی میکردم یا نه. خلاصه هر چی از محبتهاش بگم، کم گفتم.
شهر رالی فوق العاده زیباست. توی خیابونها و اتوبانها که میرید، حس میکنید توی جاده های جنگلی شمال رانندگی میکنید. اینقدر دار و درخت زیاده که خونه ها دیده نمیشن. فقط وقتی به ورودیشون میرسید متوجه میشید که اونجا کلی آپارتمان دو سه طبقه داره. سکوتش هم که فوق العادست. ولی به قول خانمم واسه یکسال خوبه، بعدش اعصاب خوردکن میشه!
امروز هم برای اولین بار توی آمریکا رانندگی کردم Smile سخت نبود، فقط با دنده روی فرمون نمیشه کنار اومد Smile
فردا هم قراره بریم ماشین رو تحویل بگیریم و بزنیم به دشت صحرا. شاید سری هم به ساحل بزنیم.
نکته دیگه اینکه اینجا واسه همه جی کوپن تخفیف پیدا میشه. از مواد غذایی و خوراکی بگیرید تا لوازم خونه.
تا به امروز هم به غیر از لبخند و احوالپرسی چیزی از این اجنبییون تحویل نگرفتیم. اگر تو ایران کار ناتموم نداشتم، بر نمیگشتم! والا!
فعلا بدرود. بریم که abc داره grey's anatomy نشون میده.
=========================
راستی سرکار خانم usa lover؛ ضمن تبریک بابت کارنت شدن و دریافت نامه مصاحبه، اتو مسافرتی جواب داد در حد تیم ملی. فقط توی راهنماش نوشته که مدت طولانی ازش استفاده نکنید.
کیس:2013AS11XX/سفارت:ابوظبی/مصاحبه:NOV2012/ویزا یکضرب/هزینه ها+بلیط واشنگتن: 9MT سه نفر/سفر: MAY2013
تشکر کنندگان: sayeh_m ، far-dv2013 ، Saiban ، سمانه777 ، payam62 ، ایلیا8118 ، sharmin66 ، afs ، alirezass ، mhb161 ، Soap McTavish ، fire dragon ، مهتاب - 2251 ، tabim4 ، mirzamemar ، dana ، itsmasoud ، bayat_r ، amir82 ، hassan1358arab ، HRSH ، گل نهال ، nirvana_kobin ، Tomas ، mgolchin13 ، usa lover ، nina22 ، Alirezaa2013 ، m@ry@m75 ، lilac ، masih sh ، ابی هانی ، rezagh ، sasbk ، mrr777 ، ASALI ، ali234 ، Szsanazsz ، Saeedv13 ، mdna ، hoj_s000 ، sepehr_sh ، amirhr123 ، r_ent ، Hedieh20 ، kasrafo ، majorsoly ، sce ، nooshshahnar ، behnam88 ، خانه ، kouroshd ، amir0_0amir ، لاتاری ، AOC Kermani ، farshadsh ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، amin arefi ، ashakibafar ، enchantress_boy ، elmira_fa ، rozelo ، 5ina ، rs232 ، karma110 ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، soli asali ، sh-p ، eli2000 ، 2014winner ، ramin_red ، sepideh IR ، arash 111 ، omnia ، nika ، romance33 ، mercedeh2011 ، مرآت74 ، ghafari88 ، alvan ، mori ، javadi436 ، exxedus ، Aries_son ، Hamid_110 ، azadeh2014 ، khmp ، ROYAAA ، ehsanifv ، mehdikhosro ، valencia ، mrlzdh ، AsemanAbee ، mastane1364 ، shatsi ، آلیس-1980 ، azar1348 ، Kingrazor ، Azi2014 ، remarya ، peymanp76 ، sorena ، سلام مهاجر ، سيبك ، my hope ، farzaam3 ، pari pariaaa ، saeid-ss ، mehrdad pharm ، niloo-kh ، carpediem ، Alireza 2014 ، lighter ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، mohammadg846 ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، powerb ، behfaza ، frr ، pouria.narimisa ، aaraam ، mohamad2014 ، moony ، ahmad120 ، mohamad92 ، زری وحدتی ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، امین 13 ، vahidbaq ، smhh7441 ، pr.kia ، ostokhan ، atlantis770 ، r.bazargan ، msar ، bob esfangi ، pouya007 ، golia ، hesam.sd ، Ccroperator ، aazitaa
سلام
الان تقریبا دو هفته از ورود من گذشته. زمانیکه ایران بودم پیش خودم فکر میکردم که به محض ورود و تو همون هفته اول بدو بدو کارامو انجام میدم و میرم سراغ کار پیدا کردن که زهی خیال باطل .
تو این مملکت تا سوشیال نامبر نداشته باشی هیچ کاری نمیتونی بکنی که اونم از زمان درخواست حدودا 2 هفته زمان میبره تا بیاد.
من 2-3 روز بعد از ورودم رفتم و درخواست سوشیال نامبر دادم . 2 روز بعدش رفتم بانک chase که میگن یکی از بهترین بانکها آمریکاست حساب باز کنم .با یکی از دوستام که تو یه شعبه بانک حساب داشت و آشنا داشت رفتیم . بانک قبول کرد که بدون سوشیال نامبر حساب باز کنه به شرطی که وقتی اومد براشون ببرم.
موقع حساب باز کردن دو تا آیدی خواست که پاسپورت و گواهینامه بین المللی رو ازم قبول کردند. بعد گفت آدرس ایران ازتون میخوام. منم براش نوشتم. گفت نه یه آیدی معتبر میخوام که آدرس ایران روش باشه .گفتم ما رو آیدی هامون آدرس نداریم و ترجمه کارت ملی رو نشون دادم گفتم این روش کد پستی داره.
قبول نکرد گفت من باید اسکن کنم و بذارم تو مدارکتون.خلاصه نشد و گفت برو هر وقت سوشیالت اومد بیا. ازش پرسیدم فقط شماره اشو بیارم قبول میکنی ؟ گفت آره.
نکته : بانک chase سکیور کردیت نمیده ولی خود کارمند بانک تاکید داشت که حتما بگیرید چون سابقه کردیتون حساب میشه و گفت که بعضی بانکها برای سکیور کردیت شارژ میکنن و حواستون باشه سراغ اونها نرید.
برای سکیور کردیت رفتم bank of America اونجا مدارک گرفت و آدرس ایران رو هم گرفت ولی مدرک رسمی برای آدرس ایران نخواست. سوشیال هم گفت هر وقت اومد برامون بیارید.
یه شماره تلفن داد و گفت فردا صبح زنگ بزن برای approve کردن سکیور کردیت.
من فردا صبح زنگ زدم .یه خانمی بود بعد از چک کردن مشخصات ازم پرسید شما سر کار میرید ؟ .گفتم نه من تازه 7-8 روزه اومدم.گفت متاسفم تا زمانیکه سر کار نرید نمیتونیم براتون سکیور کردیت صادر کنیم. Sad
من هم شاکی ، شال و کلاه کردم رفتم یه شعبه دیگه و توضیح دادم جریانو.
گفت قانونیش همینه ولی براتون درستش میکنم .خلاصه یه سری مشخصات وارد کرد و فرداش زنگ زدند از بانک و گفتن کارتتونو ظرف 15 روز براتون پست میکنیم.
شماره کیس: 2013AS0000018xx/ تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012/ کنسولگری: آنکارا/ ارسال فرمهای سری اول: 3 خرداد (23 می)/ کارنت شدن کیس: 13 آگوست/ مصاحبه: 4 دسامبر، دریافت کلیرنس:11 ژانویه/ دریافت ویزا:26 ژانویه
ورود به آمریکا :3 می / دریافت گرین کارت : 17 می 2013
تشکر کنندگان: ASALI ، rezagh ، el333 ، raam12000 ، usa lover ، Soap McTavish ، afs ، parastoo500 ، گل نهال ، tabim4 ، sasbk ، alirezass ، lilac ، Saiban ، mrbonbon ، مرآت74 ، Saeedv13 ، mgolchin13 ، Ali.US ، mrr777 ، bayat_r ، sce ، mhb161 ، mirzamemar ، hushmandco ، lonelyman ، ابی هانی ، Almond ، nina22 ، hassan1358arab ، itsmasoud ، shatsi ، nora ، HRSH ، m@ry@m75 ، Danoosh ، asal1907 ، r_ent ، Hedieh20 ، پروا ، Szsanazsz ، kasrafo ، reza6966 ، hoj_s000 ، rouzbehdarvishi ، payam62 ، pouya.m.t ، enchantress_boy ، mhz_ir ، nooshshahnar ، سمانه777 ، خانه ، iman63ir ، amir0_0amir ، mino2013 ، behzad_gh ، jazirehh ، kiana11 ، farshadsh ، behnoush b ، amin arefi ، پدی ، elmira_fa ، 5ina ، rs232 ، karma110 ، powerb ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، soli asali ، sh-p ، eli2000 ، ramin_red ، arash 111 ، omnia ، nika ، romance33 ، mercedeh2011 ، ghafari88 ، لاتاری ، mori ، aghaghia ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، mehdikhosro ، valencia ، bahram2014 ، alirz ، shohreh63 ، AsemanAbee ، mastane1364 ، آلیس-1980 ، fazelisaber ، Kingrazor ، بازگشت ، Azi2014 ، remarya ، sorena ، nasam ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، carpediem ، lighter ، Rock ، alirezanz ، farshad varaste ، mohammadg846 ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، behfaza ، frr ، pouria.narimisa ، aaraam ، moony ، kpks ، زری وحدتی ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، r.bazargan ، امین 13 ، vahidbaq ، ostokhan ، atlantis770 ، mrlzdh ، hamedrouhi ، msar ، soheil1993 ، pouya007 ، Ccroperator ، aazitaa ، leader-m
نکات مهم
1- برای باز کردن حساب دو تا آیدی میخواهید یکیش پاسپورتتون و دومی میتونه ویزاتون باشه (از لحاظ قانونی درسته ولی بعضی جاها هر دو تاشون یکی حساب میکنند ) و همینطور گواهینامه بین المللی -البته این به شرطی که شما آیدی نداشته باشید که در اونصورت کارتون راحتتره
2-کارت سوشیال نامبر من هنوز نیومده ولی شماره اشو گرفته بودم همونو قبول کردند
3- ازم آدرس ایرانو نخواستند ولی شماره تلفن ایرانو گرفت.

بعضی از مواردی که بانک شارژ میکنه

1-بانک ماهانه 12 دلار از شما بابت سرویسی که میده پول میگیره مگه این که موارد زیر رو رعایت کنید (اگه موارد زیر باشه دیگه پولی پرداخت نمیکنید )
1.1) ماهانه به طور ثابت 500 دلار یا بیشتر به حسابتون به صورت مستقیم واریز شه (مثلا کارفرما مستقیم حقوقتونو واریز کنه )
1.2) بیشتر از 1500 دلار تو حساب saving پول داشته باشید.
1.3) مجموع تمامی حسابهای شما (saving & checking & ... ) زیر 5000 دلار نباشه

2- از دستگاه ATM غیر از دستگاه خود بانک استفاده کنید (ATM مربوط به بانکهای دیگه ) 2 دلار بابت هر بار استفاده بعلاوه هزینه ایی که بانک صاحب ATM ممکنه در نظر گرفته باشه.

3- در یک ماه بیشتر از 6 بار نمیتوان از حساب saving به حساب checking پول انتقال داد و اگه بیشتر بشه بانک نامه warning میفرسته

و یه سری موارد دیگه ایی هم دارند که جزئی تر میشه .
مثلا در بعضی مواقع استفاده از دبیت کارت ،اگه موجودی کم بود بانک به جای شما میتونه پرداخت کنه تا یه مقدار مشخص و اگه تا همونروز حسابتون رو پر نکنید 34 دلار شارژ میشید.( که این مورد آپشنال بود و من انتخاب نکردم که حواسم به خرج کردنم باشه)
شماره کیس: 2013AS0000018xx/ تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012/ کنسولگری: آنکارا/ ارسال فرمهای سری اول: 3 خرداد (23 می)/ کارنت شدن کیس: 13 آگوست/ مصاحبه: 4 دسامبر، دریافت کلیرنس:11 ژانویه/ دریافت ویزا:26 ژانویه
ورود به آمریکا :3 می / دریافت گرین کارت : 17 می 2013
تشکر کنندگان: SOROUSHSOFT ، پروا ، afs ، sayeh_m ، Soap McTavish ، itsmasoud ، ASALI ، Hedieh20 ، alirezass ، mahdi/sh ، مرآت74 ، mdna ، payam62 ، nooshshahnar ، nina22 ، mgolchin13 ، مانترا ، raam12000 ، bayat_r ، sadeghi897 ، گل نهال ، shatsi ، pouya.m.t ، rezagh ، mirzamemar ، Szsanazsz ، mhb161 ، mrbonbon ، usa lover ، amir82 ، lilac ، tabim4 ، el333 ، mrr777 ، storagemeter ، princesess ، پدی ، mk_2002ir ، r_ent ، Danoosh ، خانه ، niko ، Saiban ، hoj_s000 ، hushmandco ، m@ry@m75 ، afshinghwink ، armin1 ، HRSH ، ابی هانی ، s.s.h ، hassan1358arab ، enchantress_boy ، Fereshteh Esfahan ، reza6966 ، pooyash ، godot ، saeed5564 ، behnam88 ، سمانه777 ، amir0_0amir ، لاتاری ، jazirehh ، farshadsh ، byousefi_p ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، amin arefi ، Saeedv13 ، ashakibafar ، elmira_fa ، 5ina ، rs232 ، karma110 ، powerb ، chance2013 ، lilistar ، philter ، Arash R ، sh-p ، eli2000 ، 2014winner ، ramin_red ، aydinaghajani ، arash 111 ، omnia ، nika ، mercedeh2011 ، ghafari88 ، alvan ، mori ، aghaghia ، nasim ، exxedus ، niloo-kh ، daria ، رژین ، Hamid_110 ، mehdikhosro ، valencia ، bahram2014 ، mrlzdh ، AsemanAbee ، mastane1364 ، آلیس-1980 ، fazelisaber ، Kingrazor ، deineath ، farshad_m ، بازگشت ، Azi2014 ، remarya ، sorena ، سيبك ، nasam ، farzaam3 ، pari pariaaa ، saeid-ss ، mehrdad pharm ، carpediem ، mohamad92 ، lighter ، Rock ، سمنانی ، alirezanz ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، mohsenmb ، behfaza ، frr ، pouria.narimisa ، aaraam ، mohamad2014 ، mohammadg846 ، moony ، ahmad120 ، زری وحدتی ، uranus88 ، artam2 ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، امین 13 ، vahidbaq ، ostokhan ، atlantis770 ، hamedrouhi ، r.bazargan ، msar ، soheil1993 ، pouya007 ، golia ، Ccroperator ، aazitaa ، Ashkan3832 ، leader-m
من هم سفر اولم به امريكا را انجام دادم
و برگشتم ایران از اول برنامه ام اين بود كه يك سفر براي شناخت و گرفتن مدارك داشته باشم و بعد برگردم وخودم را براي مهاجرت كامل آماده كنم و كار ها را با تجربه بیشتر هماهنگ کنم (وقتي از كلمه مهاجرت استفاده مي كنم يه حس عجيبي بهم ميده )
برام سخت بود يكهو همه برنامه ها را با هم انجام بدم
از امتيازات مهم من داشتن دوستان خيلي خيلي خوبي بود كه مدتها آنجا هستند و بهم كمك مي كردندكه مي تونم بگم محبتشان خيلي بيشتر از آني بود كه من انتظار داشتم و همين برا ي من یک امتياز ويژه بود
چيزاهايي كه مي نويسم شايد يك كمي تكراري باشه ولي شايد هم نكته اي باشه كه بتونه دوستان را راهنمايي كنه در هر حال تجربیات منه.
من تقریبا 40 روز در آمريكا مهمان بودم وخوشبختانه تمام كارهاي اداري ام هم به خوبي و راحتي انجام شد
فرصتي هم داشتم كه به تفريح و سفر هم برم.
من در اورنج كانتي ساكن شدم و اين منطقه را هم تقريبا خوب گشتم
شهر لوس آنجلس و سن ديگو و لاس وگاس هم ديدم .

پرواز :
با پرواز امارات به لوس آنجلس رفتم من از اين ايرلاين هميشه راضي بودم دوستاني كه مهمانشان بودم هم هميشه با اين ايرلاين سفر می کنند.
پرواز خيلي شلوغ بود از دبي به لوس آنجلس هم همونطور كه دوستان نوشتند پاكستاني و هندي زياد بودند من هيچ مشگلي نداشتم آدمهايي كه اطراف من بودند خيلي هم مودب و خوش لباس و تميز بودند (راستش را بخواهید من از نوشته تعدادی از دوستان که مثلا میگن وای هندیها کثیفند یا بو میدن و این جور چیزا ناراحت میشم من یاد گرفتم و فکر می کنم همانطور که دوست ندارم از دیگران بشنوم که به ما بگویند همه مسلمان ها چنین و چنانند یا ایرانی ها همه شان فلان رفتار را دارند پس در مورد دیگران هم پیش داوری نکنم و جمع نبندم ......بگذریم..........)
در طول پرواز غذا و پذيرايي خيلي خوب
مسیر پرواز از دبی تا لوس آنجلس به اینصورت بود. از دبی به سمت شمال رفت از مشهد رد شد و به روسیه و بعد قلب شمال اگر بالای قطب هوا خراب نباشه کو های یخی و زمین یخ زده را می شه دید بعد به طرف نیم کره دیگه از روی کانادا به سمت جنوب و لوس آنجلس می ره برای من که خیلی جالب بود چون فکر می کردم از اروپا رد میشیم ولی اینطور نبود.
توی پرواز برگشت پذيرايي خيلي خیلی بد و كم بود و دما بسیار سرد من چند روزي بعد سفر برگشت مشگل معده داشتم خدا را شکر کمی خوراکی با خودم داشتم .

ورود به فرودگاه مقصد:

صف های كنترل پاسپورت خیلی طولانی بود پرسيدم بايد صف خاصي برم كه گفتند نه همين صف هاي مسافران عادي
سالن ورودي خيلي بزرگ بود ولي خيلي خيلي ساده كلا من متوجه شدم اينجا لوكس بودن معمول نيست يعني اصلا انتظار فرودگاه هاي لوكس با مغازه هاي فراون و فري شاب مجلل مثل دبي و آسياي شرقي و حتي خيلي از شهر هاي اروپايي را نداشته باشيد يك سالن بزرگ بود و از صفي كه ايستاده بوديم مي شد انطرف گيت ها كه ريل هاي چمدان بار ها را مي چرخانند هم دید حتي در خروجي از گمرك هم ديده مي شد
به افیسری كه فكر مي كردم خيلي خشن وجديه مدارکم را دادم خوشبختانه برخوردش با من خوب بود با حوصله منو راهنمایی کرد به جايي كه بايد ميرفتم براي تحويل و ثبت مدارک
در مورد پول همراهم سوال كرد و چند سوال كوتاه ديگه متوجه شدم چون نفرهاي قبلي حرفاشو متوجه نمي شدند آنقدر عصبي بوده


رفتم به یک گیت که میز بزرگی داشت بنام گیت "نیو امیگرنت " در يه گوشه ايي از سالن بود با يكسري صند لی بدون هيچ پارتیشن مدارک را دادم به افیسر دومی و امضا كردم و انگشت نگاری شدم بعد رفتم سراغ چمدان هام و آوردم (چرخ های دستی بار رایگان بود) نزديك جايي كه مدارك داده بودم .بهم گفته بودند انجا بشينم تا صدام کنند وقتی رسیدم فقط چند نفر بودیم و من 4 ساعت تمام اونجا نشستم بله 4 ساعت .چون دوستام بيرون منتظرم بودند فقط نگران آنها بودم كه به هر زحمتي بود بهشون خبر دادم که رسیدم و منتظر ثبت مدارک هستم.

مشکل این بود که چون فرودگاه شلوغ بود افیسر ها همه در گيت ها بودند و كسي براي بررسی و ثبت پرونده ها نبود فقط وقتي گيت ها ی ورودی خالی شد و دیگه پرواز ورودی نبودآمدند به كمك اين قسمت تقریبا دیگه 40 نفر شده بودیم و جایی برای نشستن نبود وقتی اومدند تو نيم ساعت همه كار ها را حل كردند يعني من با كساني كارم تموم شد و اومدم بيرون كه مثلا نيم ساعت پيش وارد فرودگاه شده بودند
راستی ایرلاین امارات در فرودگاه لوس آنجلس 3 نفر كارمند ايراني داره كه راحت ميشه ازشون كمك گرفت. چون خیلی طول کشیده بود پرسنل یکسری از ایرلاین ها آمده بودند آنجا که مسافرانشان را سزیع به پرواز بعدیشان برسانند یک آقای ایرانی هم از امارات بود .
خلاصه با بارهام اومدم بيرون من وسايل خاصي نداشتم ديدم چمدان هاي خيلي ها را باز كرده بودند ولي من كه ديگه حالي بهم نبود خوشبختانه راحت رد شدم و به دوستانم که نگران منتظرم بودند پیوستم .
با دیدن دوستان دوباره شدم پر انرژی و تا رسیدن به خانه در اورنج کانتی گپ زدیدم و این فاصله را نفهمیدم (تقریبا یکساعت راه بود ) در اورنج کانتی مستقر شدم چون این دوستانم وقت بیشتری داشتند تا بندگان خدا من را به ادارات مختلف ببرند و پیگیر کارهام باشنداینجا بدون ماشین و کسی که جاهای مختلف را میشناسه خیلی آدم اذیت میشه و فکر کنم کارهای آدم بیشتر زمان می بره

موبایل
فردای ورودم که یکشنبه بود برای مدتی که بودم از پلن زیر مجموعه "ورایزون" دوستان استفاده کردم .یک گوشی معمولی بلا استفاده هم داشتند که همان را برام فعال کردند .ماهی 10 دلار با تماس و اس ام اس نا محدود وقتی هم برگشتم این خط را غیر فعال کردند که دیگه به حسابش اضافه نشه .



سوشال سکوریتی نامبر
اولین قدم برای اینکه بشه کارهای دیگه را دنبال کرد داشتن این شماره مهم و حیاتیه
اول سعی کردیم تلفنی پیگیر بشیم که نشد دو سه روز بعد از رسیدنم با دوستان رفتیم اداره سوشال در "میشن ویهو" صبح زود رفتیم دیدم یک صف طولانی بیرون ساختمان هست فکر کردم تا ظهر اینجا گیرم نگران معطلی دوستان بودم ولی کارم خیلی زود انجام شد یک ربع تو صف بودم یک ربع هم کارم داخل دفتر طول کشید فکر کردم اینجا چقدر زود کارها را راه می اندازن ( البته کار هام در ادارات دیگه هیچوقت اینقدر راحت و زود انجام نشد)
برای ورود شماره سوشال می خواست که خوب من نداشتم آفیسر که خیلی خوش رفتار بود چند کلمه فارسی هم بلد بود مثل : موبایل خاموش- کیف باز –دوربین در کیف -و با من زبانش را یه امتحانی کرد و ازم خواست چند کلمه دیگه یادش بدم خوشامد بهم گفت و گفت زود آمدی احتمالا شماره ات حاضر نیست ولی یه شماره انتظار داد گفت از مسوول بپرس اگر هم نبود یک فرم هست پر می کنی و 2 هفته دیگه حاضره من هم شماره را گرفتم و نشستم بعد از 10 دقیقه صدام کردند موضوع را گفتم و پاسپورت را دادم چک کرد و گفت شماره ات حاضره ولی کارتت حاضر نیست برات پست میشه کلی خوشحال شدم چند سوال کرد که مطمین بشه خودم هستم مثل اسم مادر و فامیلی مادر چون همانطور که می دونید این شماره را باید خوب ازش محافظت کنید و به هر کسی ندید خلاصه یه پرینت با مهر بهم داد .چند روز بعد کارتم به آدرس دوست دیگرم که تو فرمها داده بودم رسیده بود.

باز کردن حساب:

فردای اون روز رفتم و بانک" چیس "که خوب بانک معتبری هم هست حساب باز کردم سیوینگ و چکینگ که دبیت کارتم را همان لحظه بهم داد دسته چک هم بعد از یک هفته با پست آمد
چون هنوز گرین کارت نداشتم تو قسمتی از فرم نوشت در انتظار تحویل گرین کارت هر چند گفتم این ویزا همون گرین کارت هست و این شماره هم شماره گرین کارد قانع نشد همین شد که بعد از چند روز یه نامه از دفتر مرکزی بانک برام اومد که علت و شرایط اقامتتان را مشخص کنید و مدارک معتبر برایمان پست کنید من هم مجبور شدم وقتی گرین کاردم را گرفتم ببرم دوباره شعبه خودم که خوشبختانه نزدیک بود و پیاده می رفتم آنها هم با دفتر مرکزیشان تماس گرفتند و مدارک من را فکس کردند.

گرین کارد
گرین کارد هم تقریبا هم زمان با کارت سوشال و ولکام لتر رسید یعنی تقریبا ده روز بعد از ورودم همه به آدرس دوستم پست شده بود که سریع با هام تماس گرفت و خبر خوش را داد آخر همان هفته همدیگر را می دیدیم وقتی کارد را دیدم خیلی خوشگل تر از آنی بود که فکر می کردم دوستام هم می گفتن فرمش و شکلش با آنی که قبلا داشتن فرق می کرده.

فکر کنم صحبت هام طولانی شد .درباره گرفتن گواهینامه و برگشتنم به زودی برایتان می نویسم امیدوارم مفید باشه.
**2013AS022ایروان1نفر مصاحبه دسامبر ویزا:دو روز بعد از مصاحبه سفرنامه اولین سفر بهار2013
تشکر کنندگان: nirvana_kobin ، hassan1358arab ، el333 ، mrbonbon ، Soap McTavish ، Saeedv13 ، shimoda ، AsemanAbee ، afs ، tabim4 ، behnam88 ، sadeghi897 ، mhb161 ، moji20 ، parastoo500 ، usa lover ، raam12000 ، alirezass ، mehrdad_khabiri ، poopak ، mrr777 ، mgolchin13 ، mdna ، amir82 ، گل نهال ، shayangh ، iman83 ، mirzamemar ، bayat_r ، itsmasoud ، Nasimmmm ، سمانه777 ، مرآت74 ، payam62 ، fariba_a ، Hedieh20 ، sce ، HRSH ، pouya.m.t ، r_ent ، majorsoly ، m@ry@m75 ، enchantress_boy ، hoj_s000 ، ASALI ، Almond ، اسفند89 ، valencia ، mk_2002ir ، godot ، mitme ، nina22 ، ranebr ، nooshshahnar ، خانه ، amir0_0amir ، لاتاری ، jazirehh ، AOC Kermani ، azar1348 ، hushmandco ، kiana11 ، ARSHIYA USA ، immigrant2us ، iman63ir ، farshadsh ، kouroshd ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، amin arefi ، پدی ، elmira_fa ، rozelo ، rezad ، 5ina ، rs232 ، karma110 ، powerb ، Chosey ، tajhizgaran ، lilistar ، philter ، ابی هانی ، Arash R ، soli asali ، sh-p ، eli2000 ، 2014winner ، ramin_red ، aydinaghajani ، sepideh IR ، arash 111 ، omnia ، nika ، mino2013 ، mercedeh2011 ، Aida.s ، aghaghia ، mehrdad pharm ، samansaba ، nasim ، SK89 ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، khmp ، dana ، mehdikhosro ، mrlzdh ، alirz ، mastane1364 ، shatsi ، آلیس-1980 ، mori ، Kingrazor ، farshad_m ، remarya ، sorena ، سيبك ، nasam ، my hope ، mrpahlevani ، farzaam3 ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، neda shz ، Alireza 2014 ، lighter ، Rock ، mahdibashoma ، alirezanz ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، alirezaghodrat ، y.n ، behfaza ، frr ، pouria.narimisa ، aaraam ، mohamad2014 ، mohammadg846 ، moony ، ahmad120 ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، r.bazargan ، Mirhosseini ، vahidbaq ، smhh7441 ، taherifar ، pr.kia ، ostokhan ، atlantis770 ، hamedrouhi ، msar ، ed2008 ، pouya007 ، golia ، hesam.sd ، Ccroperator ، aazitaa
در ادامه تجربیات و نوشته های اولین سفر من به آمریکا

گواهینامه رانندگی
درسته كه گرين كارت يك كارت شناسايي معتبر و عكس داره ولي كسي گرين كارد را بعنوان کارت شناسایی همراه خودش بيرون نمي بره
براي كارت شناسايي دركاليفرنيا بايد گواهينامه داشته باشين كه خودش يه پروسه وقت گيره بعد از گرفتن شماره سوشال شروع كردم دنبال وقت گرفتن براي امتحان كتبي گواهينامه ولي چون براي 15 روز بعد وقت می داد بدون وقت رفتيم دفتر "لاگونا هيل" صف زيادي نبود يك صف براي كساني كه وقت ملاقات داشتند و صف ديگه هم براي كساني مثل من فكر كردم خوبه كه خلوته ولي نيم ساعت بعد صف به بيرون سالن هم رسيده بود فكر مي كنم افرادي كه وقت داشتند زياد بودند چون نوبت من بعد از 3ساعت و نيم رسید.
من آئين نامه را وقتي ايران بودم از رو سايتشان به زبان فارسي دانلود كرده بودم و هر وقت فرصت مي شد مي خوندم يكسري از موضوعاتش برام مفهوم نبود كه وقتي وارد آمريكا شدم و به اطرافم و رانندگيها دقت مي كردم متوجه شدم مثلا موضوع "کار پوول" برام جا نيافتاده بود تا اينكه تو بزرگراه ها ديدم و متوجه شدم مسيري هست كه فقط اگر بيش از 2 سر نشين در ماشين باشند مي تونند از اون لاين استفاده كنند كلا سعي مي كردم خيلي به رانندگيها توجه كنم خيلي هم مفيد يود دوستان من هم كه از ترس اينكه من روش نادرستي ياد نگيرم با من كه بودند تمام مقرارت را رعايت مي كردند و برام توضيح هم مي دادند. يكسري نمونه سوال فارسي هم داشتند كه خيلي كمك كرد ولي توصيه مي كنم حتما حداقل يكبار آئين نامه را كامل بخونيد و به نمونه سوال ها بسنده نكنيد.
وقتي نوبتم شد به يك باجه رفتم فرمي كه آنجا بهم داده بودند را تحويل دادم مبلغی هم پرداخت کردم يك تابلو براي تست بينايي پشت مامور بود كه ازم پرسيد عینک استفاده می کنی منم گفتم لنز دارم ولي مي تونستم هم نگم چون اصلا چك نمي كردند وقتي فهميد ايرانيم گفت به زبان فارسي خيلي علاقه داره و داره حروف فارسی و اعداد را یاد میگیره چند كلمه گفت و من اصلاحش كردم باز چند كلمه ديگه و بعد هم گفت اگر اشکالی نداره برام اسم خودت را به فارسي روي كاغذ بنویس و خلاصه نمي دونم چرا هر كسي من را مي بينه ياد يادگيري فارسي مي رفته البته خوب این بخاطر حضور پررنگ هموطن های ایرانی در اینجاست و البته من كه خوشحال مي شدم بعد گفت گواهينامه ايرانت را داري بهش دادم وقتي خواستم ترجمه اش را بدم گفت نه من يك كمي بلدم فقط شماره اش را مي خوام كه خودم مي خونم فقط ببين اشتباه نكنم فكر كردم اگر قرار باشه با هر كسي اينقدر صحبت كنند همينه كه من سه ساعت تو نوبتم خلاصه همه چيز را ثبت كرد نوع امتحان هم زد به زبان شیرین فارسي با فارسي راحتتر بودم کلا حس خوبی به آدم می ده وقتی می ببینی زبان مادریت اینجا به کار می آد و معتبره رفتم به يه گيت ديگه براي عكس معروف هر چي سعي كردم خوب وايستم ولي عكسم خوب نشد ....عيبي نداره.......
يك گوشه سالن بدون هيچ دري يكسری پيشخوان رو به ديوار هست كه بينشان يه ديوار كوتاهه سوالات را بهت مي دن بايد روي اون پيشخوانهارو به ديوار همانطور ايستاده سوال ها را جواب داد البته دو صندلی با یک میز کوتاهتر برای افرادی که مشکل ایستادن داشتند هم بودهيچ زمان مشخصي هم نداره براي بار اول اگر كمتر از 6 غلط داشته باشيد قبوليد براي بار دوم فقط 4 غلط من بار اول قبول شدم خيلي خوشحال شدم آخه نزديك امتحان استرسي من را فرا گرفته بود و موقع امتحان سوال ها برام تازگي داشت هرچند همون سوالاتي بود كه خونده بودم .
چون اطلاعات گواهينامه ايرانم ثبت شده بود بهم مجوز رانندگي تا 2 ماه را دادند يك برگه كاغذ معمولي با يكسري اطلاعات و یک کاغد دیگه با عكسم بصورت همانطور سياه و سفيد با اطلاعات پرينت گرفتند و بهم داد تازه اول كار بود بايد براي امتحان شهر آماده مي شدم
براي امتحان شهر از همان روز هر چي سعي كردم آنلاين وقت بگيرم اطلاعات من را قبول نمي كرد مجبور شدم تلفني تماس بگيرم سيستم تلفني گويا و اداري اينجا به اينصورت هستند كه مثلا به شما نمي گويند براي فلان موضوع شماره 2 را فشار دهيد شما بايد موضوع درخواستی را واضح ادا کنید خوب بعضي از تلفظ هاي ما هم فرق مي كنه به همين علت يك كمي پيچيده است خلاصه تلفني بعد از 7 خوان وصل شدم به مسئول ولي همينطور پشت خط بودم وقتي طولاني شد خودش يك انتخاب داشت كه هر وقت آزاد شدند خودشان با من تماس بگيرند .من هم انتخاب كردم نيم ساعت بعد
خودشان تماس گرفتند اطلاعات من را گرفت و براي همان "لاگونا هيل" براي 10 روز بعد وقت گرفتم مي خواستم فرصتي براي تمرين و يكسري برنامه هاي تفريح كه ازقبل چيده شده بود داشته باشم
چون تلفني رزرو كرده بودم يك روز در ميان روي شماره ام تماس گرفته مي شد و يك صداي ظبط شده بهم يادآوري مي كرد كي وقت دارم د و اگر مي خوام از همين طريق مي تونم كنسل كنم يا تغيير بدم ديگه كلافه ام كرده بودند.
چون تصميم داشتم حتما دفعه اول قبول بشم به پيشنهاد دوستان دو جلسه تمرين تعليم گرفتم كه خيلي راضيم اينكار را كردم يك آقاي ايراني بودند كه اگر با خودش مستقيم تماس مي گرفتيم نرخ خوبي مي داد اینجااکثر دفاتر تعلیم رانندگی افراد فارسی زبان دارند روز امتحان هم با ماشين خودش مي آمد دنبالم و نیازی نبود دنبال ماشین باشم
باهاش تماس گرفتم سرش خيلي شلوغ بود ولي هماهنگ شديم و دو جلسه تمرين كرديم تمرين هم اين بود كه می آمد دنبالم دقيقا مسيري كه از دفتر لاگونا هیل براي امتحان مي بردند را مي رفتيم و نكته ها را بهم مي گفت من توي رانندگي مشگلي نداشتم ولي همين نكته هاست كه باعث رد شدن ميشه .
خلاصه فكر كنم 7-8 بار آن مسير را رفته بودم و ديگه حفظ شده بودم کجا سرعت را زیاد کنم کجا کم کجا ایست کنم کجا به راست و چپ برم و غیره...
آقاي مربي بهم گفتند خيلي خوب كردي اين دفتر را انتخاب كردي هم خيلي پرسنل خوبي داره هم كساني كه امتحان مي گيرند خيلي خوبند خودش كه آنجا همه را مي شناخت و باهاش حا ل و احوال مي كردند و همین به من يه آرامشي مي داد
خلاصه روز موعود رسید برای امتحان رانندگی با يه مامورخوش اخلاق و خوش قیافه و جوان (اکثرشان واقعا یه جوری زیادی جدی و خشن به نظر می رسیدند البته مربی ام گفت همه شان خوبند ولی این یکی خیلی خوب .....) دقیقا همان مسیر را رفتیم خيلي خوب امتحان را دادم و با امتياز خيلي خوب و بالا قبول شدم مامور بهم تبريك گفت و خيلي خيلي از رانندگيم تشكر كرد و يه صد آفرين بهم داد ......آقاي مربي هم از امتياز من خوشحال شد چون مي گفت براش امتيازه و نشان ميده مربي خوبيه خلاصه همه راضي من هم از همه راضي تر كه كارام تموم شده و مي تونم با خيال راحت کمی دیگه در آمریکا گردش کنم و بعد برگردم به وطن و آماده بشم براي سفر مهم بعدي.

وسايل نقيله عمومي :
من زماني كه در اين منطقه اورنج کانتی بودم هر چند كه اينجا معمول نيست و خيلي نياز نداشتم ولي سعي کردم در مورد وسايل عمومي اطلاعات بگيرم و تجربياتي كسب كنم
منطقه اورنج كانتی چندين خط اتوبوس داره كه البته خيلي فاصله زماني بين اتوبوس ها ي هر مسير طولانیه بعضي اوقات براي يك مسير كوتاه بايد دو اتوبوس عوض كنيد براي پيدا كردن مسير اتوبوس كافيه از گوگل مپ و یا "بینگ "قسمت "ديركشن " دو نقطه سفر را مشخص کنید و گزينه اتوبوس را انتخاب كنيد و آن را پرینت بگیرید و همراه داشته باشید.
در اين منطقه براي بليت داخل اتوبوس دو دلار بايد داخل يك دستگاه نزديك راننده وارد كنيد اين دستگاه هيچ پولي بر نمي گردونه پس دو دلار خورد داشته باشيد اگر چند مسير مي ريد مي تونيد بليت 5 دلاري بخريد اين بليت را راننده به شما مي ده و در طول روز همان کارت را به دستگاه کنار راننده بشيد .
در لوس آنجلس ورودی و بلیت اتوبوس 1.5 دلار است و به همان شكل اتوبوس هاي اورنج كانتي كار مي كنه.
البته تنوع خط و مسير زياد است و راحت مي تونيد براي مسير هاي مختلف داخل شهر استفاده كنيد نظم بيشتري هم داره
يك مورد ديگه در این منطقه قطار "امسترك" هست كه به نظر من خيلي خوب بود اين قطار تميز و خوب شما را راحت از ايرواين به لوس آجلس با 17 دلار مي رسونه ويا از ايرواين به سن ديگو باز هم با 17 دلار مي رسونه
البته چند ايستگاه هم بين اين 3 شهر هست مثل سانتا آنا و يا كاپيسترانو مسير ايرواين به سن ديگو بسيار زيباست از كنار ه اقيانوس رد ميشه و اگر طبقه دوم بشينيد مناظر قشنگي مي بينيد.مسیر دیگه از لس آنجلس به سان فرانسیسکو است که طولانیه ولی خوب برای کسی که ماشین نداشته باشه خیلی هم خوبه..
در اين ايستگا ها هميشه تاكسي هم پيدا می کنید و ایستگاه اتوبوس های مختلف برای مسیر های مختلف .

برگشت به ایران
پس از انجام کارهایی که در برنامه داشتم دیگه زمان برگشت بود بیشتر زمان من برای کسب تجربه و اطلاعات گذشت شناخت محیط ،شناخت افراد شناخت شرایط که خوب مطمئن هنوز قطره ای است در برابر دریا ولی واقعا مفید و خوب بود البته به نظر من مطمئن ترین گزینه سایت های معتبر و دولتی است برای کسب ازلاعات که همیشه به روز هستند و خیلی هم کامل و متنوع سوالی هم داشته باشید می تونید راحت به آنها ایمیل بزنید.
زمان بر گشت دوست نداشتم دوباره دوستانم مجبور باشند برای رساندن من به فرودگاه یکساعت رانندگی کنند هر چند خیلی اصرار کردند.
با بررسی تو سایت های مختلف و پرس و جو از دوستان از طریق یکسایت بنام سوپر شاتل یک شاتل رزرو کردم که زمان پرواز و روز را مشخص می کردید و اعلام می کرد چه ساعتی می تونه بیاد دنبالتان اگر قبول دارید رزرو می کنید و آنلاین پرداخت می کنید این شاتل ها اخنصاصی نیست یعنی ممکنه بعد از شما به جای دیگه بره وافراد دیگه هم سوار کنه به نظر من خیلی مناسب بودبرای یک نفر 50 دلار اگر دو نفر باشید نفر دوم 20 دلار.
یک راه دیگه برای رفتن به فرودگاه از اورنج کانتی و ایرواین اگر بار زیادی ندارید اینه که با قطار آمستراک با 17دلار از ایستگاه ایرواین به لوس آنجلس برید در ایستگاه لوس آنجلس بنام "یونیون استیشن " اتوبوس هایی هست که با 10 دلار شما را به فرودگاه می رسانه اگر هم نزدیک آناهیم هستید فکر کنم اتوبوسی نزدیک دیزنی لند برای فرودگاه هست .
خلاصه روز و ساعت موعود قبل رسیدن ون یک اس ام اس آمد که راننده در یک مایلی شماست آماده باشید اگر هم به تلفن اطلاعات شرکت با موبایل خودتان که در رزرو ثبت کردید زنگ بزنید میگه راننده شما کجاست و کی می رسه یک ون با یک راننده خوب و مودب به اسم دیگو آمد چمدان های من را بار زد رفتیم سراغ سه نفر دیگه در همان نزدیکی و حرکت کردیم به فرودگاه من را جلوی دری که نزدیک "چک این" هواپیمایی امارات بود پیاده کرد .چرخ های بار اینجا پولی بود 5 دلار.
البته فاصله در ورودی تا کانتر امارات خیلی کم بود بارهام را تحویل دادم دو نفر کارمند ایرانی پای کانتر بودند و به افرادی که زبان نمی دانستند راهنمایی می دادند.
بعد رفتم به سمت بازدید وسایل و بازرسی بدنی کفش و موبایل و ساعت و وسایل دیگه را در سبد می زارید و وارد یک استوانه می شید و حسابی شما را اسکن می کنند .
بعد هم رفتیم به بخشی که شماره گیت امارات بود برای سوار شدن به هواپیما یعنی شما هیچ چک پاسپورتی ندارید هیچ افیسری هیچ سوالی از شما نمیکنه و مهر خروجی در پاسپورت شما خورده نمیشه .
برای من خیلی جالب بود واقعا نمی دونم چطور از خروج ما از آمریکا مطلع می شوند اگر دوستان اطلاعی دارم خیلی دوست دارم بدونم .
مسیر پرواز باز هم از بالای قطب به سمت امارات و بعد هم چندین ساعت ترانزیت و سوار شدن به هواپیما به مقصد تهران بزرگ.
[عکس: 88039272104897610905.jpg]

[عکس: 02515783293566746384.jpg]

الان هم پیگیر کارهای سفر بعدی ام هستم سفراولم برایم خیلی مفید بود و پر از نکته هایی جالب که حتما سعی می کنم در آینده بیشتر در موردش برایتان بنویسم.من بسیاری از اطلاعاتم را از دوستان و آشنایان انجا بدست آوردم ولی خیلی از اطلاعات هم از اینترنت و سایت های اداری و معتبر انجا بدست آوردم که هم مطمئن تر هم به روزترند و هر سوالی هم دارید می تونید ایمیل بزنید و راهنمایی بشید الان که برگشتم هم هر روز سعی میکنم اطلاعاتم را از همین سایت های دولتی بدست بیارم.
اگر سوالی باشه که بتونم جواب بدم حتما اینکار را می کنم
**2013AS022ایروان1نفر مصاحبه دسامبر ویزا:دو روز بعد از مصاحبه سفرنامه اولین سفر بهار2013
تشکر کنندگان: kasrafo ، hushmandco ، پدی ، usa lover ، itsmasoud ، raam12000 ، hassan1358arab ، NarcisJ ، Saeedv13 ، saeeds61 ، shadi79 ، afshinghwink ، nirvana_kobin ، shatsi ، mgolchin13 ، dana ، tabim4 ، lilac ، alirezass ، mirzamemar ، Danoosh ، AsemanAbee ، ستاره سلمانزاده ، گل نهال ، mrbonbon ، bayat_r ، afs ، soruosh ، payam62 ، gbtm ، kouroshd ، far-dv2013 ، lingni ، persheng ، sayeh_m ، r_ent ، HRSH ، tajhizgaran ، niko ، unique ، Hedieh20 ، Setare99 ، javid737 ، مانترا ، Alirezaa2013 ، pooyash ، mhb161 ، mehdi110 ، Saiban ، enchantress_boy ، hoj_s000 ، m@ry@m75 ، ایلیا8118 ، amir82 ، nooshshahnar ، سمانه777 ، خانه ، amir0_0amir ، لاتاری ، jazirehh ، AOC Kermani ، azar1348 ، immigrant2us ، iman63ir ، farshadsh ، byousefi_p ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، amin arefi ، elmira_fa ، Ehsan1358 ، 5ina ، wushu kung fu ، rs232 ، powerb ، zanbagh-z ، lilistar ، philter ، ابی هانی ، Arash R ، mama2030 ، sh-p ، nora ، ramin_red ، sepideh IR ، arash 111 ، nika ، kage.omid ، mino2013 ، mercedeh2011 ، مرآت74 ، alvan ، aghaghia ، mehrdad pharm ، nasim ، Aries_son ، رژین ، Hamid_110 ، khmp ، نوروز ، karma110 ، n-az ، mehdikhosro ، valencia ، mrlzdh ، alirz ، shohreh63 ، آلیس-1980 ، mori ، Kingrazor ، farshad_m ، بازگشت ، Azi2014 ، remarya ، peymanp76 ، sorena ، mohamad92 ، سيبك ، nasam ، pari pariaaa ، saeid-ss ، niloo-kh ، Rock ، سمنانی ، mbalanehmanesh ، farshad varaste ، hamid_fs3 ، alirezanz ، y.n ، behfaza ، pouria.narimisa ، aaraam ، m_yek ، mohamad2014 ، 1misha ، kiana11 ، moony ، ahmad120 ، maryamoo ، uranus88 ، ostokhan ، مریم فتوحی ، MJAVADIAN ، adonis2006 ، r.bazargan ، vahidbaq ، smhh7441 ، taherifar ، atlantis770 ، hamedrouhi ، msar ، pouya007 ، golia ، Ccroperator ، algh90 ، admiral.arash ، aazitaa ، Ashkan3832
داستان من و لاتاری ۲۰۱۳
سفر اولین ها
سفر اول


برفراز اقیانوس اطلس

امریکا مقصد مشترک خیلی ها بوده. هرکسی هدفی داشته، آرزویی، تصوری، خیالی و انگیزه ای. ایرانی ها به روش های مختلفی به امریکا پا می گذارند. گاهی این روش ها این قدر عجیب و پیچیده است که شاید کریستف کلمب هم وقتی به قاره امریکا وارد شد این همه سختی تحمل نکرده بود. یکی از این سختی ها تصور آخرین هاست. آخرین روزهایی که در سرزمین مادری به سر می بریم، آخرین لحظاتی که با دوستانمون سپری می کنیم و آخرین محبت هایی که می تونیم بی فاصله نثار دوست داشتنی ترین چیزهای زندگیمون کنیم. این سختیه بزرگیه. هرکسی به راحتی تحملش رو نداره.

راستش از اونجایی که من آدم این همه سختی نبودم کل سفر به این ینگه دنیا رو نه تجربه آخرین ها بلکه سفر اولین ها برای خودم تعریف کردم. هرقدمی که برداشتم، هر حرفی که زدم و به هرچیزی نگاه کردم تجربه یک اولین بود و هست. می دونید برای آدمی که ۱/۳ عمرش رو به کودکی گذرونده ۱/۳ بقیه رو در مدرسه و باقیمونده رو پشت یه میز زیر یک سقف و چهارتا دیوار، اولین های زیادی برای تجربه کردن هست. برای من برنده شدن در لاتاری نه مهاجرت از یک سرزمین به کشور دیگه بلکه شاید تولد تازه ای بود که دوران بارداری نوزادش نه ۹ ماه بلکه ۲۷ سال طول کشیده بود.

نرم افزار قرعه کشی ویزای گوناگونی یک عدد کوچیک به من اختصاص داده بود، اداره مهاجرت امریکا خیلی زود منو به مصاحبه دعوت کرد و افسر سفارت ویزای یکضرب بهم داد. اما من هنوز نمی دونستم چه اتفاقی افتاده. شاید بهتر بگم هنوز آماده نبودم که بله رو بگم. می خواستم ادامه تحصیل بدم! بعد از گرفتن ویزا روزهای خوبی رو سپری نمی کردم. تنها احساسی که نداشتم خوشحالی بود.
مدت هاست که از نیک نیم neo در اینترنت استفاده می کنم. حتی امیر به عنوان لقب اسمی رودر مهاجرسرا به من داده که ازداستانی اومده که حرف اصلیش اینه: آدم ها قدرت تغییر سرنوشت رو دارند. صادقانه بگم من نمی تونم به قطع بگم این عملی هست یا نه. شاید خیلی از شما از زمان دل خوشی نداشته باشید. دوستان زیادی هستند که روزهای زیادی در انتظار کلیرشدن هستند و این زمان با تیک تاک هاش ذره ذره روح اون ها رو آزار می ده، اما من اعتقاد دارم برای حادث شدن رویدادها و اتفاقات در زندگی انسان ها زمان نقش کلیدی داره. یعنی باید بگذره. هیچ وقت و برای هیچ کس اتفاق یا تغییری خارج از زمانش رخ نمی ده، حتی اگر فکر کنیم این ماهستیم که نقش می زنیم یا اینکه من شاه شاهانم و این منم که ولی امر کل جهانم. تیک، تیک، تیک، تیک … داره می گذره …

من واقعا آماده نبودم. حتی هیچ پلنی هم نداشتم که باید چی کار کنم. به خیال خودم دو دغدغه مهم داشتم. نداشتن آشنایی در امریکا و نداشتن پول که بعدا می گم که کلا غصه نداشته ها رو خوردن احمقانه است. تمام این آشفتگی ها باعث شده بود که از روش همیشگی برای خنثی کردن بی تابی ها استفاده کنم. توجه نکردن. یعنی اگر کسی منو می دید و فکر می کردد که ۶ ماه دیگه باید مهاجرت کنم باورش نمی شد. گذشت تا اینکه بعد از ظهر زمانی، سه شنبه، بیات عزیز زنگ زد و گفت بلیط فردا گرون می شه. اصلا فکر نکردم که ممکنه تلاش مضبوحانه ای باشه ساعت ۷ شب بود، با اینکه می دونستم آژانس ها بسته هستند به همشون سر زدم چون فکر می کردم باید این کار رو بکنم. چند تلفن هم زدم به کسایی که فکر می کردم ممکنه بتونند کمکم کنند. قسمت جالب ماجرا این بود که ۳ روز قبلش که برای کاری بیرون رفته بودم اتفاقی به یک آژانس مراجعه کردم و خلاصه با کلی اعتماد به نفس که بله من می خوام برم امریکا با خانم مهربون آژانسی کل پروازها رو مرورکردیم و این طور اطلاعات نسبتا خوبی از اینکه چی به چیه داشتم. داستان به اونجا رسید که یکی از این هایی که بهش تلفن زده بودم شماره یه خانمی رو بهم داد که من ساعت ۹:۳۰ دقیقه شب باهاشون تماس گرفتم و در کمال ناباوری با یه گفتگوی کوتاه و بدون بالا پایین کردن اونچنانی تاریخ ها برای من بلیط صادر کردند. بدون پول. بدون مدرک.

پروازی که من گرفتم قطر بود. رفت و برگشت. رفت برای ۱ اپریل. برگشت ۶ ماه بعد. مسیر پرواز از تهران به دوحه و بعد به واشنگتن دی سی. محل فرود فرودگاه دالس ایرپورت. این فرودگاه در واقع در ویرجینیا واقع شده اما عملا پروازش به واشنگتن دی سی معروف هست. مسافرانی که قصد سفر به امریکا و ایالت های مریلند، ویرجینیا و خود دی سی رو دارند از این فرودگاه استفاده می کنند. نمی دونم قبلا می دونستید یا نه اما شهر واشنگتن دی سی (که عملا همون ایالت دیستریکت آو کلمبیا هست) کاملا مهندسی شده و برای استقرار دولت فدرال ساخته شده. زمین های این شهر رو ایالت های مریلند و ویرجینیا دادند و اصول معماری و شهرسازی جالبی داره، مثلا خیابان هایی که توی این شهر به اسم ایالت ها هستند همشون راه های فرار و در رو در زمان های حساس و خطرناک به حساب میاند! مثلا کاخ سفید در خیابان پنسیلوانیا قرارگرفته.

چرا پرواز من ۱ اپریل بود؟ ایا این پرواز یه دروغ بزرگ بود؟ نه، چون ویزای من ۱۵ اپریل اکسپایر می شد و من می خواستم تا آخرین لحظات، رفتنم رو عقب بندازم این تاریخ مناسبی به نظر می رسید. تازه اولین روز ماه هم بود!
چرا من پرواز قطر رو گرفتم؟ چون درتاریخ حدودی که مد نظرم بود قطر ارزون ترین پرواز بود
چرا پرواز دو طرفه گرفتم؟ چون می خواستم برگردم.
چرا تاریخ برگشت رو ۶ ماه بعد گرفتم؟ نمی دونم!
چرا مقصد واشنگتن دی سی شد؟ این سوال خیلی سختیه. ما هیچ دوست یا آشنای نزدیکی در امریکا نداشتیم. من چندتا دوست در امریکا دارم اما تصور نمی کردم و نمی کنم رابطه امون جوری بوده باشه که بتونم برم پیششون و از طرفی هم در ظرفیت خودم نمی دیدم که یه کله و بدون اینکه اینجا کسی منتظرم باشه پاشم و به یک دنیای جدید پا بگذارم. اما چیزی که بود این بود که پدرم اصرار داشت که پیش بچه دوستش که در امریکا زندگی می کنه برم. اون شب گرون شدن بلیط ها و حساسیت و عجله ای که پیش اومده بود واقعا جای تصمیم گیری دیگه ای به من نمی داد و با توجه به اینکه در زمان مصاحبه من آدرس همین دوست رو داده بودم قطعی شد که به مریلند بیام. نکته جالب ماجرا این که اون دوستان دیگه ای هم که امریکا داشتم اتفاقی همگی ساکن مریلند بودند! برای اومدن به مریلند باید به دالس ایرپورت و واشنگتن دی سی پرواز کنید.

قیمت بلیط برای یک نفر، کلاس اکونومی و رفت و برگشت برای تاریخی که من گرفتم ۱ میلیون و ۵۷۰ هزار تومان شد. که اگر فردای اون شب می خواستم همون بلیط رو بگیرم ۱.۵ میلیون باید بیشتر می دادم و این ۱.۵ میلیون همه از لطف بیات عزیز به نفع من شد که مطمئنم در زندگی اثر خوش قلبیش رو می بینه. باور کنید اینکه ما لاتاری برنده شدیم بی دلیل و الکی نیست.
اثر گرفتن این بلیط نه صرف هزینه کمتر بلکه خارج شدنم از بالاتکلیفی آزاردهنده ای بود که اگر این طور نمی شد تامدت ها بعد از اون دچارش می بودم. بعد از گرفتن بلیط روزها رو به بطالت می گذروندم و از ماه بعد از اون برای ماموریت کاری و طولانی مدت به کرج رفتم. دور شدن از زندگی عادی کمک می کرد به رفتن فکر نکنم. یعنی چهارماه قبل از اومدن تنها چیزی که ذهن من رو به خودش مشغول نکرده بود رفتن بود.

توی این چهار ماه من دور از خونه بودم، ظرف کمتر از دو هفته مادر بزرگ پدری و پدر بزرگ مادریم رو از دست دادم. من دور بودم. به هیچ مراسم و برنامه ای نرفتم. پدر بزرگ من زیاد پیر نبود. درست روزی که برنده شدنم رو توی لاتاری دیدم دکترها جوابش کردند و گفته بودن سرطانه و زیاد دوام نمیاره. همین هم شد و همون طور که به شروع شدن زندگی جدید نوه اولش به سرعت نزدیک می شدیم به پایان عمر اون هم. همه چیز در دنیا بامعنیه و هیچ چیزی بی ربط و بی دلیل نیست. چه اتفاقات خوب چه اتفاقات بد. برای همین من فکر می کنم نه باید از خوشحالی سرمست شد و نه از ناراحتی افسرده. این حرفا رو از خودم می زنم مگرنه اونایی که توی کتاب ها نوشته رو قبول ندارم. پخته شدن مایه کیک رو تصور کنید، زمان می خواد و حرارت. بدون اون از خوشمزگی خبری نیست.

حالا این همه داستان چه ربطی به اولین سفر و مهاجرت داره؟ اگر ربطی نمی بینید، هیچ کس نمی تونه شما رو قانع کنه که ممکنه ربطی داشته باشه و ازتون پوزش می خوام. اگر هم می تونید ربطی لابه لاش پیدا کنید، من احتمالا آدم خوشبختی هستم که یه پرده از داستان زندگی من براتون جالب بوده.

مادر من مرتب بهم گوشزد می کرد که نباید برای بعد از عید بلیط می گرفتم، می گفت اسفند بهترین موقع بود. اما من خودم احساس می کردم بهترین و درست ترین اتفاق همونی بوده که افتاده هرچند گاهی تردید کوچیکی به دلم میوفتاد اما می دونستم که این داستان هیچیش به خواست من نیست. بله درست خوندید هیچیش. الان که فکر می کنم احساس می کنم این تاکید مادر بیشتر یه اثر روانی از چیزی بوده که مخفی می کرده. غصه دلتنگی که هیچ وقت به روی خودش نیورد و الان یواش یواش داره خودشو نشون می ده. عجیب اینه که نمی دونم چه طور اما مادر من از مدت ها قبل می دونست که من موندنی نیستم. نمی دونم ...
برنامه سفر من چیز عجیبی شده بود من همه چیز رو برای یک ماه تصور کردم. تیرماه برای کارم و مسابقه باید به آلمان می رفتم و هماهنگی هایی که با محل کارم انجام دادم این بود که ۱ ماه می رم و بعد از گرفتن مدارکم برمی گردم. قسمت جالب ماجرا این بود که غیر از مامان سایه همه اطرافیانم، همه و همه می گفتند که تو برنمی گردی! حتی کسایی که براشون کار می کنم. به یکی از کارفرماهام که اصلا نگفتم دارم می رم و اگر این اختلاف زمانی و تلفن مشکل ایجاد نکنه حالا حالا هم نمی فهمه.

یه چیز مهاجرسرا و مهاجرسرایی ها برای من سخت و ناخوشاینده و اون اینکه وقتی داخل سایت هستم یا وقتی باهاشونم احساساتی می شم. چیزی که اصلا بهش عادت ندارم. این هم یکی از اون اولین هایی بود که تجربه اش کردم. روزهای آخر سال رو با دوستان استثنایی (این استثنایی با کودک استثنایی فرق می کنه ها!) مهاجرسرایی گذروندم، سوار بر ماشین ۴۰ هزار دلاری به اصفهان رفتم و تازه احساس کردم که قراره برم.

برعکس سال های پیش با بی میلی دیدبازدید های عید رو رد کردم خوشبختانه هردلیلی داشت تعدادشون کم شده بود و به دلیل روالی که قبلا پیش گرفته بودم همه، همه داستان رو می دونستن، هرچند که خیلی ها اصلا فراموش کرده بودند و این به نظرم تایید درست بودن کاری بود که قبلا انجام داده بودم. تقریبا دارم مطمئن می شم که این یک استراتژی فوق العاده مفیده که ۸۰٪ اخبار نه چندان مهم و مفید رو دراختیار افراد کنجکاو، حسود یا هرچی بگذارید و ۲۰٪ بقیه رو از دستشون نجات بدید. اگر این کار رو نکنید به احتمال زیاد به نکبت هم شده باشه از همش سر درمیارند.

گذشت تا به ۱۱ فروردین رسید. پرواز من بامداد ۱۲ فروردین بود. برنامه سفر به این ترتیب شد که ۱ ماه می مونم، مدارکم رو می گیرم، بلیطم رو از ایران تغییر می دم و برمی گردم. به کرج می رم. ماموریتم رو تمام می کنم و بعد از اون همسفر پیدا می کنم و به سیاتل می رم. یک پلن بی هم داشتم. اینکه در این ۱ ماه دنبال کار می گردم و اگر کار پیدا کردم می مونم. حداقل درآمد ماهیانه برای اتفاق افتادن پلن بی رو هم ماهی ۱۸۰۰ دلار در نظر گرفتم. برهمین اساس من ۲ ساک ۲۳ کیلو جمع کردم به علاوه یک کوله پشتی ۱۲ کیلویی. چیزی که باخودم آوردم فقط لباس بود به همراه کامپیوتر، دوربین چندتا کتاب و این جور چیزها. ماشین، دوچرخه، خونه ها، اتاق، وسایل و حتی شغل هام همه موندن منتظرم تا برگردم. دوستام؟! نمی دونم چه بلایی سرشون میاد.

عصر ۱۱ فرودین به همراه خانواده به سمت فرودگاه ۳۰ کیلومتری تهران راه افتادیم. من با اومدن خانواده به شدت مخالف بودم اما اون ها اصرار داشتند. بالاخره … از اصفهان از ساعت ۷ بعد از ظهر ۳ یا ۴ سرویس مستقیم اتوبوس به فرودگاه بین المللی وجود داره و برای کسایی که می خواند سفرهای طولانی برند به عقیده من گزینه مناسبی هست و معمولا قابل اطمینان و دقیق هم هستند. گزینه انتخابی من این بود اما این اتفاق نیوفتاد و همه به سمت فرودگاه رفتیم.
خیلی خیلی زود خداحافظی کردم و وارد سالن مسافران شدم. پشت سرم رو هم نگاه نکردم. شما وقتی مریض می شید باید آمپول بزنید چه الان چه یکساعت دیگه و چه فردا پس بهتره نزدیک ترین زمان ممکن رو برای انجام کاری که باید انجام بشه انتخاب کنید. من باید می رفتم. (لعنتی یه چیزی اینجا داره بادردش منو اذیت می کنه …)

در بدو ورود مامور محترم کل محتویات ساک منو به دنبال یافتن یک تابلو به بزرگی کل ساک بیرون ریخت و تنها چیزی که گیرش اومد یک پتوی وکیوم شده بود که امانتی دختر خانم میزبان بود که اینجانب پیک بودم از طرف مادرشون به دستشون برسونم. البته کل گشتن ساک با آقای لباس لجنی به شوخی گذشت که باز برای شروع جای امیدواری بود. اونجا دیدم که از بعضی از مسافرها می خواستند تا دلارهاشون رو نشون بدند و اگر بیشتر از اندازه دارند به همراهشون تحویل بدن. خوشبختانه در این مورد از من سوال نشد. من پول زیادی همراه نداشتم. کل پول شخصی من به ده هزار دلار نمی رسید با پول هایی که افراد مختلف بهم داده بودن برای بردن به امریکا به زحمت به ده هزار دلار رسیده بود. تهیه کردن این دلار در طول یکسال گذشته با استرس نگرانی و صرف هزینه گزافی برای من همراه بود و اینکه نتونم حتی این مبلغ جزیی رو هم به راحتی همراه خودم ببرم باعث می شد زیر لب کاری که هرگز عادت به انجامش نداشتم رو انجام بدم. بله بدو بیراه می گفتم. به خودم، خودش و جدوآبادش. بله جدوآباد اصولا وجود داره که اینجا به کار بیاد. واقعا جای تاسفه کشوری با اون درآمد رویایی ارزی سال های پیش و با وسعت ارضی و منابع در همچین موقعیتی قرارداشته باشه.

فرودگاه شلوغ بود. بیشتر از اون چیزی که برای اون ساعت تصور می کردم. دقیقا خاطرم نیست چه پروازهای دیگه ای هم در اون زمان قرار بود انجام بشه اما وجود یک پرواز نجف به اندازه کافی تازه مسافران کم تجربه در سفرهوایی رو نمایان می کرد. در هر صورت لابه لای اون همه آدم روبه روی کانتر قطر جایی برای نشستن پیدا کردم و سعی کردم اوضاع رو به دست بگیرم. وقتی در فرودگاه بین المللی هستید آدم های زیادی می بینید. قسمت جذابش اینه که ظاهر این آدم ها خیلی متفاوت و بعضا عجیبه. قبول ندارید؟ این باردقت کنید.

با بازشدن کانتر قطر و اومدن پرسنل کم کم یک صف تشکیل شد. اکثر مسافرهایی که برای تحویل بار اومده بودن مسافر امریکا بودند و قسمت جالب ماجرا اینکه اغلبشون هم دوتا پاسپورت دردست داشتند! یکی از این مسافرها مردی باقد متوسط با سیبیل و کله نیمه تاس بود. با عینک و ظاهری آرام. کیفی به شونه داشت که توجه منو خیلی به خودش جلب کرد. روش بزرگ نوشته شده بود Seattle من محو تماشای چیزی که توی دستش بود شده بود. بله یه پاسپورت قهوه ای بد رنگ و یک پاسپورت آبی نفتی. با نوشته های طلایی. یک لحظه به خودم اومدم و دیدم که داره به من نگاه می کنه و تا منو ذل زده به پاسپورتش دید رنگش قرمز شد و سعی کرد پاسپورت آبیش رو مخفی کنه! چرا؟ این سوالی بود که ۱۲ ساعت در کل مسیر ذهن منو مشغول کرد و باعث شد که نه فیلمی ببینم، نه از جام پاشم و نه به دستشویی برم!

تحویل دادن بار به آسونی انجام می شه. پرواز قطر به امریکا اجازه داشتن دو بار ۲۳ کیلویی رو می ده که ساک های من دقیقا ۲۳ کیلو بودند. کوله پشتی من وقتی از خونه اومدم نزدیک به ۱۲ کیلو بود! قبل از اینکه برای تحویل بارها برم یک کاپشن پوشیدم و هرچیزی که از محتویات کوله می شد رو توی جیب هام گذاشتم. سرزنش نکنید، اما کوله من با این روش شد ۸.۵ کیلو که مسئول بار گفت باید حتما کوله رو وزن کنی و به خاطر یکم کیلو مازاد رفت از مسئول بالاتر پرسید که اونم تاکید کرد اشکالی نداره. نمی دونم اگر با کوله ۱۲ کیلویی روبه رو می شد چه اتفاقی میوفتاد اما به هرحال این بخش ماجرا هم به خوبی سپری شد. البته یه چیزی بگم شاید خیلی خنده دار باشه اما اگر باری داشته باشید که نشون ندید مثلا بگذارید اون پشت اصلا متوجه نمی شند که بخواند حساسیتی نشون بدند البته خوب منطقیه که خیلی نباید موقع سوار شدن تابلو باشه. در هر صورت کارت پرواز رو گرفتم. در زمان دریافت کارت پرواز مسئول دریافت بار از من آدرس امریکا درخواست کرد که برای من کمی تعجب برانگیز بود و در جواب چرایی موضوع به من گفت که دولت امریکا ازما خواسته که جوابش به جک بیشتر شبیه بود. در هر صورت من آدرس رو دادم. تصورم اینه که این آدرس برای موارد امرجنسی گم شدن بار دریافت می شه. شماره صندلی همونی بود که قبلا از روی سایت انتخاب کرده بودم. پروازهای قطر و احتمالا هواپیمایی های دیگه اجازه می دند که شما قبل از سفر صندلی و غذای خودتون رو انتخاب کنید و حتی بعضی مواقع چک این رو هم می شه انجام داد. که البته پروازهایی که از ایران یا به ایران انجام می شند این امکان رو ندارند و حتی برای همین پرواز هم فقط بخش تهران به دوحه اش این امکان فراهم شد و برای دوحه به دی سی امکانش فعال نبود.

بعد از گرفتن کارت پرواز چون قبلا عوارض ۵۵ هزارتومانی خروج رو به دولت فخیمه پرداخت کرده بودم مستقیم به چک پاسپورت رفتم. سرکار خانم محترمی پاسپورت ایرانی را دریافت و با اخم همیشگی که این ماموران در دروازه های خروج مملکت بر چهره دارند بنده رو راهی کردند. قسمت جالب ماجرا اینه که وقتی برمی گردید ماموران با شور وصف نشدنی شمارو تحویل می گیرند. رمز این اخم و این خنده چی هست عاقلان دانند. وقتی سفری به این مهمی پیش رو باشه و وقتی هم برای ازدست دادن نداشته باشید انواع و اقسام فکر های عجیب سراغتون میاد. من با آدم های زیادی کار می کنم (می کردم؟!) یه جا عضو هیئت مدیره بودم و شاید یه جایی مدیرعاملی که خودم ازش خبر نداشتم. برای همین قبل از سفر حسابی به فکر افتاده بودم که از ممنوع الخروج نبودنم مطلع بشم. اما بی خیالش شدم. می دونید من یه دوست بسیار محترمی دارم که مدتی باایشون همکار بودم سال ۸۴. ایشون خواهرشون سال هاست ساکن سیاتل هستند و برای کل خانواده برای گرفتن گرین کارد اقدام کرده اند. اون سال ۸۴ که ما همکار بودیم پرونده این دوست ما درجریان بود هنوز هم درجریانه. ایشون در جریان برنده شدن و گرفتن ویزای من بودند. وقتی که قبل از اومدن باهاشون صحبت کردم با خنده می گفتند ببین کی فکرش رو می کرد شما زودتر از من بری! جالبه منو به اسم فامیل هم صدا می کنند گفت فلانی امریکا حسابی تورو طلبیده!
آره واقعیت اینه که امریکا بدجوری منو طلبیده بود، حتی ممنوع الخروجی هم نمی تونست جلوشو بگیره و من تمام دغدغه ها رو به پای طلبش ریختم.

شاد و خندان به بانک ملت رفتم که هیچ کسی رو مشتری نداشت و با افتخار ۳۰۰ دلار ۲۵۰۰ تومانی رو با همون ذکر زیر لب دریافت کردم ( چه احمقانه!!) و برای وارد شدن به سالن انتظار منتظر شدم. اینترنت فرودگاه هم بازی درمیورد و کار نمی کرد من هم حوصله تقلا کردن نداشتم. سفر اون هم از نوع مهاجرت تنهایی، یکم خاص و عجیبه. یکی از بخش های خاصش همین انتظار کشیدن هست و جوری که خودتون رو سرگرم کنید. خوشبختانه خیلی زود برادران اذن ورود رو صادر کردند و مردم منتظر فوج فوج برای انجام فریضه به صف شدند.

نمی دونم از خاصیت تاریخ خاص اون روز بود یا ساعت مبارک اما هیچ سخت گیری انجام نشد و از اونجایی که بنده عین بچه های خوب کل محتویات جیب رو در کوله قرارداده بودم و کمربند رو هم روم به دیوار باز کرده بودم بدون بررسی بدنی همه چیز به خیر خوشی گذشت و انتظار برای سوار شدن به هواپیما آغاز شد. بعد از بیست دقیقه انتظار اس ام اس مشکوکی دریافت کردم!

***

اگر یادتون باشه در سفر ارمنستان اتفاقات جالبی برای من افتاده بود. مثلا ملاقات با همون خانم مترجم مدارک در سفارت، این جا هم یکی دیگه از اتفاقات باحال سفر طول و دراز من درحال وقوع بود. حتی نمی تونید تصور کنید که من اون شب قبل از سوار شدن به هواپیما یه خانم و آقای محترم رو در یک ملاقات استثنایی دیدم. شما هم می شناسیدشون. بله مامان سایه و همسر محترمشون دقیقا همون ساعت همون جایی بودن که من بودم! با اس ام اس همدیگه رو پیدا کردیم و به معنای واقعی بهترین اتفاقی که می تونست برای من پیش بیاد اتفاق افتاد. بدرقه شدن توسط یه دوست با کلی انرژی و آرزوی خوب. مامان سایه و همسرشون اون روز به ترکیه می رفتند تا ویزاشون رو دریافت کنند. بازم ازشون تشکر می کنم.

حتما منتظر شنیدن از پرواز قطر هستید اما واقعیت اینه که من از این چیزها زیاد سر در نمیارم یعنی اگر با مینی بوس یا چهارپا هم می گفتند به امریکا برو برای من با کلاس بیزینس بهترین خط هواپیمایی تفاوت چندانی نمی کرد. پرواز اول معمولی و خوب بود. همه چیز منظم انجام شد و هواپیما سر وقت در فرودگاه دوحه نشست. فرودگاه دوحه در بخش ویژه پروازهای قطر پر از هواپیماهای جورواجور قطریه. این قدر که آدم انگشت به دهن می مونه که یک کشور که از اغلب استان های ایران کوچک تره چه طور از نظر لجستیکی و امکانات این طور رشد کرده. البته جواب زیاد پیچیده نیست اینجا برخلاف بیشتر وقت ها پاسخ دموکراسی و بازار آزاد نیست. جواب همون چیزیه که به عقیده این بنده حقیر سروپا تقصیر راه حل حال فعلی مملکت ما با این سیستم فکری مردمشه. الان مطمئن هستم که یکی از اعضای مهاجرسرا علاقه وافری داره که من این بحث رو ادامه بدم اما بهتره درموردی که سر در نمیارم بیشتر از این اظهار نظر نکنم.

درهرصورت درکنار تمام فروند هواپیماهای پیش رفته قطری فرودگاه دوحه سیستم قدیمی و ابتدایی داشت. بعد از پیاده شدن از هواپیما سوار اتوبوس هایی شدیم که ما رو به ترمینال می برد. در بین راه در ترمینال داخلی دوحه توقف کرد که برای ما که قصد سوار شدن به هواپیمای دیگه داشتیم نباید در این ایستگاه پیاده می شدیم. کلا برای اینکه اشتباه نکنید در زمان دریافت کارت پرواز یک کارت رنگی هم داده می شه که رنگ ترمینالی که باید پیاده بشید رو مشخص کرده. مثلا پروازهای ترانزیت رنگ کارتشون زرد هست و باید در ایستگاه بادرب ورودی زرد پیاده شد. در هر صورت تا رسیدن به ترمینال مقصد حدود ۲۵ دقیقه این سفر زمینی طول کشید. برای یک جابه جایی با اتوبوس در باند فرودگاه کمی ناجور به نظر می رسه. فاصله بین دو پرواز من ۲ ساعت بود. متاسفانه در ترمینال دوم پرواز دوحه-دی سی روی نمایشگر درج نشده بود و من مجبور شدم از پرسنل اونجا در موردش سوال کنم که من رو به یک طرف ترمینال هدایت کردند که پروازهای کانادا و امریکا از اون گیت ها انجام می شد. با پله برقی به اون سمت رفتم و دریک لحظه خشکم زد!

اونجا پر از آمیتا باچان بود! در یه لحظه کل فیلم های هندی که دیده بودم از جلوی چشمم رد شد. واقعا غافل گیر کننده بود این همه هندی و همه می خواستند به امریکا برند! آفرین بهشون. بله واقعا آفرین داره. شاید هندی ها به گاو احترام بگذارند یا به بهداشت اهمیت زیادی ندند اما توی دنیای امروز چیزهای دیگه ای هم هست که نقاط قوت به حساب میاد. در هرصورت توی اون شلوغی یه جایی برای نشستن پیدا کردم و نمی دونم چه طور بی اختیار سر صحبت رو باآقای کنار دستیم باز کردم. می دونستم ایرانیه اما نمی دونستم ۴۰ ساله ساکنه امریکاست. صحبتمون به درازا نکشید کمی حرف های دلگرم کننده ای که ازش شنیدم کمک کرد ذهنم رو مرتب تر کنم هرچند اون طلبیدنه اصل ماجرا بود و این ها همه فرع.

درقبل از گرفتن کارت پرواز مسئولی اونجا بود ویزا ها رو چک می کرد و وقتی ویزای من رو دید ازم خواست که پاکت زرد رو نشونش بدم. پاکت رو برانداز کرد و تاکید کرد که موقع ورود اون رو تحویل بدم. کارت پرواز رو که گرفتم با پله های برقی پایین رفتم و مجددا سوار اتوبوس شدم. اتوبوس مسافرها رو مسیر کوتاهی می برد تا سوار هواپیما بشند. پرواز دوحه قطر هم به موقع انجام شد. البته بگم ساعت این پرواز کمی نسبت به ساعتی که روی بلیط من بود تغییر کرده بود که چون من بعد از گرفتن بلیط با اون توی سایت قطر رجیستر کرده بودم تغییر ساعت پرواز برام ایمیل شده بود. بهتون توصیه می کنم حتما از این امکان سایت های هواپیمایی استفاده کنید تا در صورت تغییرات احتمالی در سریع ترین زمان ممکن ازش باخبر بشید.

پرواز به خوبی انجام شد. صندلی نامناسب نبود. من تمام ۱۲ ساعت رو بدون جم خوردن نشستم و فقط فکر کردم که چرا آقای کیف سیاتلی پاسپورت امریکاییش رو مخفی کرد. من صندلی نزدیک راهرو بودم. کنار من یک آقا و دختر نشسته بودند. بالهجه شیرین امریکایی باهم حرف می زدند. قیافه اشون امریکایی و شبیه هم بود اما فارسی هم کامل بلد بودند. کل مکالمه من در طول سفر بااونها در حد تشکر و پاشدن و نشستن روی صندلی بود و هم من برای اون ها و هم اون ها برای من همسفرهای بی آزاری بودیم.
مهماندارها جوان باظاهر معمولی بودند. من سفرهای اون چنان زیادی با هواپیماهای خارجی نداشتم اما توی این ها مجرب ترین، شیک ترین و خوش ظاهر ترین خدمه پرواز رو در لوفتانزا درسال ۲۰۰۵ دیدم. استثنایی بود.

در هواپیما امکان مشاهده فیلم یا گوش کردن موسیقی هست. تصور می کنم امکان استفاده از اینترنت هم هست که باید بابتش پول پرداخت کرد. صندلی های هواپیما دارای پورت یو اس بی هستند و برخلاف چیزی که روی سایت ها نوشته پریز برق ندارند. البته در مورد یو اس بی هم دقیقا نمی دونم دستگاه هایی مثل آی پد که نیاز به جریان زیادی دارند رو می تونه شارژ کنه یا نه. درکل متاسفانه اون آقای سیبیلو چنان من رو در بحر مکاشفت مستغرغ کرد که اصلا نتونستم هواپیما رو ارزیابی کنم. البته یه هندی جلوی من در ردیف وسط نشسته بود که فکر کنم اون تمام سوراخ سنبه های هواپیما رو درآورد باید پیداش کنیم بگیم بیاد بنویسه! به نظر من مفیدترین کاری که می تونید توی هواپیما انجام بدید خوابیدنه. هرچی بیشتر بخوابید بهتره. نزدیک به ۱.۵ ساعت مانده به فرود فرم های آبی و سفید رو بین مسافر ها تقسیم کردند.

دارندگان ویزای مهاجرتی تنها کافیه که فرم آبی رنگ رو پر کنند. فرم سفید رنگ به هیچ عنوان لازم نیست. همون فرم آبی هم خیلی ساده است و راحت می تونید تکمیلش کنید. برای هر خانواده یک فرم یعنی درهرصورت شما یک فرم آبی پرمی کنید.

مثل همه خلبان های خارجی، آقای محترم خلبان (راستی چرا اکثر خلبان ها آقا هستند؟) هواپیما رو روی زمین کوبوند و همه این سفرهوایی به خیر خوشی گذشت. دیگه از این جا به بعد امریکا بود با زبان دوست داشتنی انگلیسی، حروف خوش ریخت و تایپوگرافی های متنوع و شگفت انگیزی که چشم ها رو نوازش می کرد. به دالس ایرپورت وارد شدم. مسیر ورود به فرودگاه یک راه بیشتر نداشت و کافی بود که همون رو دنبال می کردم. بعد از چند پیچ و خم خودم رو در یک کابین شبیه اتوبوس دیدم. ای بابا بازم اتوبوس یعنی اینجا امریکاست! اما این خیلی فرق داشت. اعتراف می کنم هرگز چنین وسیله نقلیه عجیبی ندیده بودم. از پنجره یکی از همین چیزهایی که سوارش بودم رو می دیدم یک وسیله نقلیه شبیه نفر بر با ابعاد خیلی بزرگ. البته به نظر می رسه این سیستم حمل نقل در فرودگاه دالس خیلی قدیمیه و اون رو با یک قطار جایگزین کردند در هر صورت این وسیله نقلیه کذایی مسافرها رو به یک سالن دیگه برد که صف های معروف اونجا بودند. نزدیک به ۲۰ یا بیشتر باجه بودند که بیشتر از نصف اون ها کار می کردند و صف نسبتا طولانی بسته شده بود.

دو لاین جدا برای مسافر ها بود. یکی برای سیتیزن ها و یکی برای بقیه مسافرها. به وضوح مشخصه ما که برای اولین بار به امریکا وارد می شیم سیتیزن نیستیم و باید به صف غیر شهروندان وارد بشیم. همه چیز معمولی و منظم پیش می رفتم. فکر می کنم استرس زیادی نداشتم یعنی چیزی برای استرس داشتن نبود. وقتی که بیشتر از ۲۰ نفر جلوی من بودن صف سیتیزن ها تمام شد و ماموری که اونجا بود به من اشاره کرد برو باجه روبه! واو سرزمین فرصت ها که می گند اینه ها! شوخی می کنم خوب این یه نشونه خوب بود.

با سر بالا پیش افسر رفتم پاسپورت، فرم آبی و پاکت زرد رو بهش دادم و بهش روز بخیر گفتم. به نظرم شرقی میومد. هیکل تو پری داشت و قوی به نظر می رسید. با یونیفرم سیاه که پیراهنش توی شلوارش بود! بعد از تایپ کردن یه سری چیزها داخل کامپیوترش ازم خواست تا چهار انگشت دست راست رو روی اسکنری که جلوی باجه بود بگذارم و بعد از اون خواست به دوربینی که اونجا بود نگاه کنم. بعد یه دفعه گفت چرا این قدر دیر اومدی؟! منم جواب دادم تا اومدم کارهایی که دستم بود تحویل بدم طول کشید. این سوال جواب ها در پورت های ورودی کاملا عادیه و اصلا چیزی نیست که بخواهید خودتون رو نگرانش کنید. این سوالی که از من پرسید عین اینه که بگه امروز خیلی هوا گرم شده؟ بعد از این پرسید اینکه گفتی بیشتر از ده هزار دلار داری چقدر داری؟ گفتم ده هزار و هشتاد دلار! گفت ده هزار و هشتاد؟ گفتم بله. گفت جدی؟ من فهمیدم چرا تعجب کرده، گفتم به هرحال بیشتر از ده هزارتاست دیگه! اونم با خنده گفت آره درست می گی. فرم آبی رو بهم داد در حالی که با ماژیک حرف های C و A رو روش بزرگ نوشته بود.

بعد از اون با یک حرکت سریع یک چاقوی نظامی از پشتش درآورد! ضامنش رو زد، شلق، و در قلب پاکت زرد فرو کرد! باور کنید همین اتفاق افتاد. دل و روده پاکت رو درآورد به من داد و گفت به باجه انتهایی برو. گفتم کار دیگه ای نیست انجام بدم. گفت زت زیاد! به انتهای راهرو رفتم درحالی که خون پاکت روی زمین می چکید، انتظار یک اتاق رو داشتم اما یه باجه دقیقا مثل همون باجه قبلی بود که یه خانم میانسال اخمو و بازهم شرقی اونجا بود. اگر کارتون کارخانه هیولا ها رو دیده باشید حتما اون پیرزن بداخلاقه مسئول برنامه های هیولا ها رو می شناسید، بله دقیقا رز. این خانمه رو که دیدم یاد اون افتادم. در هر صورت بدون نشون دادن حتی یکم روی خوش یا یه لبخند تصنعی مدارک رو از من گرفت. البته قبلش من حسابی مدارک رو در طول مسیر برانداز کردم. هیچ چیز عجیبی توش نبود دقیقا همون فرم های سفارت، برگ برنده شدن اولیه و مدارک پزشکی بود. اون برگ برنده شدن اولیه به طرز مضحکی مسخره بود. مثلا عکس من کاملا استرچ شده بود و از هرجهت کشیده شده بود. با چیزی که من دیدم به نظرم این همه تاکیدی که روی عکس توی ثبت نام اولیه است سرکاریه و هیچ کنترلی روی عکس انجام نمی شه که مثلا به خاطر درست نبودنش کسی رو رد کنند.

در هر صورت خانم پشت باجه یه کاغذ به من دادن و گفتن بخون ببین همه چیز درست باشه. مشخصات شخصی و آدرس ارسال گرین کارد در این کاغذ نوشته شده. بعد از تایید یک شابلن روی کاغد قراردادن و خواستن که در محل ویژه ای با خودکار امضا کنم که اون فضا تنگ بود و امضا کردن یکم سخت بود. همین طور خواستن در فضای دیگه ای از شابلون با انگشت سبابه دست راست و با جوهر انگشت بزنم. یکم دستمال هم کنار استامپ بود که با اون به راحتی می تونستید انگشتتون رو تمیز کنید. کل زمانی که من از هواپیما پیاده شدم تا زمانی که کارم در این باجه تمام شد ۲۰ دقیقه شد. این قدر سریع کارهای این مرحله انجام شد که وقتی به سالن کناری رفتم دیدم تازه شروع کردن بارهای پرواز ما رو به تحویل دادن. خیلی خوشحال بودم که ساک هام رو خودم از روی نوار برمی دارند. شاید مسخره باشه اما برای من مهم بود. در فرودگاه دالس چرخ دستی مجانی هست وبه راحتی می تونید هرچندتایی که خواستید بردارید. ساک ها رو سوار چرخ کردم و با دردست داشتن فرم آبی به سمت تابلوی اگزیت رفتم.

در مسیر خروج دو افسر پشت دو نیم میز نشسته بودند که فرم های آبی رو چک می کردند. وقتی فرم من رو دیدن براساس اون حروفی که روش نوشته شده بود راهنمایی کردند که اول به باجه C و بعد به باجه A. درب ورود به سالن این باجه ها در سمت راست راهرویی هست که برای خروج بهش وارد می شید. وقتی رسیدم دیدم ای داد بیداد تمام هندی ها اینجان. گفتم تمام شد یه دو ساعت معطل شدیم. اما در کمال ناباوری دیدم که همه هندی ها با باجه B کار دارند. در باجه C فرم مربوط به مبلغ بیشتر از ده هزار دلار رو بهم دادن که پر کنم. فرم فیلدهای زیادی داره اما فقط تعدادی از اون ها رو علامت می زنند که پر کنید و خیلی ساده از روی پاسپورت می تونید مشخصاتتون و مبلغی که همراه دارید رو مشخص کنید. بعد از تحویل فرم افسر امریکایی که قیافش کپی آدام لوین بود با لحن خیلی جدی توضیح داد که هربار بیایی و بیشتر از ۱۰۰۰۰ دلار پول داشته باشی باید اعلام کنی. گفتم چشم و رفتم سراغ باجه A که مربوط به خوراکی بود. این رو هم بگم نفر قبل من در باجه C یک خانم بود که گرین کارد داشت و ظاهرا مدت زیادی از بیرون بودنش از امریکا می گشت. افسر خیلی با بداخلاقی باهاش حرف می زد و ازش بازخواست می کرد. اون خانم هم توضیح می داد که مادرم مریض بوده و این حرف ها در نهایت هم یک بروشور بهش داد و گفت این وظایف شما به عنوان یک مقیم ایالات متحده است بخونید و رعایت کنید. برای من جالب بود که این قدر جدی داره تذکر می ده. البته منطقی هم هست دولت انتظار داره کسی که مقیم هست داخل کشور حضور داشته باشه. تا بتونه روش حساب کنه هم از نظر نیروی انسانی هم یک منبع درآمد.

برای اینکه در A نوبتم بشه کمی منتظر موندم. جالب اینکه از نظر خوراکی من فقط یکم زعفرون چند بسته گز و یکم پولکی نبات دنبالم بود اما گفتم بگذار بزنم خوراکی دارم ببینیم چی می شه. اونجا هم مسئول باجه که خیلی خوش برخورد بود پرسید چی داری که من همه رو گفتم. پرسید از ایران اومدی گفتم بله و گفت سیب نداری؟ گفتم نه! گفت لیمو نداری گفتم نه! و نهایتا گفت ساک هات رو از زیر دستگاه رد کن و بعد از اون فرم آبی رو سوراخ کرد و گفت می تونی بری.
از پشت باجه A به سمت خروج رفتم که اونجا یک مامور دیگه کارت سوراخ شده رو ازم گرفت و با بازشدن دو در بزرگ به سالن انتظار وارد شدم. یک مسیر که با نوار محدود شده مسیر شما رو به وسط سالن انتظار تعیین می کنه. هنوز ده قدم برنداشته بودم که دیدم دختر خانمی داره منو نگاه می کنه. فهمیدم همون کسیه که باید ملاقات کنم. بله من هرگز قبلا ایشون رو ندیده بودم و فقط دوبار تلفنی باهم صحبت کرده بودیم و در این سفر این بزرگترین شانس من بود که مهمون دو انسان فوق العاده مهربون و مهم تر جوون که زندگی خودشون رو خودشون ساخته بودن شدم.

بعد از احوال پرسی به سمت درب خروج رفتیم. اولین قدمی که بیرون از در سالن روی زمین گذاشتم و اولین نفسی که اونجا کشیدم دقیقا همون چیزی بود که دلم حسابی براش تنگ شده بود. تکرار یه حس استثنایی بعد از ۴ سال. سلام امریکای شمالی ...
2013AS1017 ≈≈ ویزا از سفارت ایروان ≈≈ ساکن مریلند، ویرجینیا از ۱ اپریل ۲۰۱۳ ≈≈ داستان من و لاتاری ۲۰۱۳
تشکر کنندگان: Saeedv13 ، sayeh_m ، Szsanazsz ، payam62 ، behnam88 ، enchantress_boy ، itsmasoud ، afshinghwink ، رضا امیر ، alirezass ، tajhizgaran ، گل نهال ، fariba_a ، hosseinshokri ، پدی ، مهتاب - 2251 ، farnaazzz ، mehdiii ، mhz_ir ، seperelia ، nirvana_kobin ، zavosh ، mrbonbon ، mirzamemar ، dana ، el333 ، amiz.abdollah ، Hedieh20 ، mgolchin13 ، bayat_r ، shatsi ، Setare99 ، lilac ، honey rahmati ، moji20 ، sadeghi897 ، shimoda ، mani.iht ، Soap McTavish ، so_ar ، ali234 ، kouroshd ، ابی هانی ، m@ry@m75 ، NarcisJ ، ASALI ، Alirezaa2013 ، mhb161 ، amir82 ، رجبعلی ، usa lover ، خانه ، AsemanAbee ، sce ، ali_b1367 ، roeentan ، AFSHIN-PIC ، mehdi110 ، مانترا ، ikamaly ، mrr777 ، Sanna ، fire dragon ، mdna ، amir0_0amir ، kasrafo ، 2013selectee ، lingni ، Gerdoo ، soheil_zk ، آنی ، ali usa ، nina22 ، hoj_s000 ، sumya ، mohajer13 ، نازنین 932 ، circle ، ninigolo ، farokhi21 ، amir2013 ، Lemony ، babybug ، saeeds61 ، ensan ، ronmony ، Saiban ، nooshshahnar ، سمانه777 ، apoornaki ، jake ، s.s.h ، mazy ، aghaghia ، امیر مهاجر ، 4R4SH ، mori ، immigrant2us ، nora ، m0ein ، abloom_ma ، hamid1357 ، jazirehh ، byousefi_p ، jjbahale ، rezagh ، reza6966 ، soruosh ، Danoosh ، houmanmir ، AOC Kermani ، rtt ، azar1348 ، hushmandco ، سو سو ، iman63ir ، kiana11 ، farshadsh ، Nasimmmm ، amin arefi ، behnoush b ، elmira_fa ، hana_fd ، Ehsan1358 ، 5ina ، rs232 ، ramin_red ، Chosey ، alimarmar ، rezajoon ، chance2013 ، lilistar ، philter ، r_ent ، SabreAyob ، Arash R ، soli asali ، مهدی 2014 ، mama2030 ، sh-p ، setareh2013 ، پروا ، sepideh IR ، arash 111 ، omnia ، nika ، مرآت74 ، Aida.s ، لاتاری ، pm.motamedi ، alvan ، athenaa ، ali1982 ، somayeh8159 ، mehrdad pharm ، daria ، Aries_son ، mahdibashoma ، Hamid_110 ، khmp ، میخک سفید ، bigarash ، BirdMan ، karma110 ، pari pariaaa ، mehdikhosro ، valencia ، bahram2014 ، mrlzdh ، شایلی ، M0TRIX ، آلیس-1980 ، soheil_m ، Kingrazor ، mahdi/sh ، farshad_m ، بازگشت ، remarya ، peymanp76 ، sorena ، zanganeh ، سيبك ، hsevensky2013 ، shaman ، nasam ، saeid-ss ، moqadam ، niloo-kh ، carpediem ، nazila5959 ، lighter ، Rock ، hosein1204 ، m.amin ، hamid_fs3 ، alirezanz ، barsa ، y.n ، farshad varaste ، powerb ، behfaza ، jamal2684 ، frr ، asbehzad ، pouria.narimisa ، m_yek ، mohamad2014 ، moony ، ahmad120 ، mohamad92 ، uranus88 ، MJAVADIAN ، fa15 ، adonis2006 ، justusa ، aidaz ، vahidbaq ، vashahri ، Nima90 ، pr.kia ، ostokhan ، Dr.sinaalavi ، atlantis770 ، babak12 ، Aghaman ، hamedrouhi ، msar ، farzaneh2 ، miyu ، soheil1993 ، pouya007 ، golia ، hesam.sd ، Ccroperator ، algh90 ، aazitaa ، admiral.arash ، Ashkan3832 ، afshin007x ، leader-m ، Mohajerr
سلام به همه
بیش از 1 هفته از ورودم به لس آنجلس گذشته و بالاخره 1 فرصتی پیش اومد که تجربیاتم رو بگم

فرودگاه ایران:
به راحتی وارد شدم، همراهانم هم همگی با در دست داشتن پاسپورت و بلیط الکی! اومدن تو :دی
اون خانم دم در که بدن رو بازرسی میکنه ازم پرسید کجا میری؟ گفتم: دبی!!! (این کار توصیه میشود، اینطوری هم حسودی کمتر میشه هم احتمالا سوال نمیکنه چقدر پول داری؟؟) در ضمن من و مادرم جدا و بافاصله رفتیم تو (به دلایل غیرمهمی!) از مادرم پرسیده بود چقدر پول داری؟ مادرم گفتن 1000 و خورده ای، پرسیده بود: کجاست؟ مادرم گفت: تو کیف دستی ام که گراشتم اون ور و داره از تو دستگاه ایکس ری رد میشه! اونم دیگه چیزی نگفته بود
از منم که اصن نپرسید، اما منم اگه میپرسید میگفتم 4400 تا و اگر میخواست، نشونش میدادم، چون بسته بودم به کمرم!! از زیر لباس! و اصلا هیچ جا تا مقصد، بازش نکردم! بقیه پولهامو تو جیب مخفی کیفم قایم کرده بودم :دی

بار:
2تا چمدون 23 کیلویی برای امارات اکی هست (اکونومی) و یه دونه 7 کیلویی برای داخل هواپیما
من 2 تا 24.5 کیلویی داشتم و یه دونه 9 کیلویی و 1 کیف لپ تاپ پر از کتاب و مدرک! و 1 کیف دستی که جیب مخفی هم داشت! و توش 3 کیلو بار کرده بودم!! 1کیلو نبات توش بود Smile)))) و یه دونه هم قاب تابلو فرش داشتم که 7کیلو بود :دی ولی این یکی رو نذاشتن بیارم و اضافه بارش معادل 30 کیلو اضافه بار حساب میشد! فریت هم نمیشد کرد چون هم باید تا وقت اداری تو فرودگاه همراهام میموندن هم اینکه بازم پول 30 کیلو رو ازمون میگرفت!! و بیشتر از 500هزار تومن در هر صورت باید براش میدادم! که بیخیالش شدم اما انقدر با اون آقاهه چونه زدم و التماس درخواست، که بالاخره اضافه بارم رو ندیده گرفت (واسه اون 2تا که جمعا 49.5 شده بودن!)
اما نکته مهم این بود که 7 کیلویی رو اصلا وزن نکرد، فقط گفت: اون سنگینه، منم گفتم: نــــــــــــــــــَـــــــــــــــــــع!!! سبُکه!! فکر کن 1% !! :دی
اگه میدونستم 2-3 تا لباس دیگه هم میذاشتم توش :دی

امارات به اضافه بار 23 کیلویی ها خیلی حساسه! 2تا دختر دیگه تو هواپیما باهام بودن، بهشون اجازه نداده بودن حتی 1 کیلو بیشتر بیاره! (البته اگه راس گفته باشن بهم!)

1 نکته:
برای ارزش لوازمی که همراهتونه لزوما نباید طلا و جواهری که برای استفاده خودتونه بنویسین(البته تو فرم برعکسشو گفته) اما من طلاهام به اندازه عادی برای استفاده خودم بود، 1 تابلو فرش 2-3 میلیونی داشتم که نوشتم 500 دلار جمع ارزش زعفرون و پسته و 1 کیلو زرشک رو هم 50 دلار زدم!
کسی به اینا کار نداره
فقط نباید برای تجارت آورده باشین و در حجم زیاد.
در ضمن تو فرم آبی، من تو قسمت رزیدنت ها نوشتم 550 دلار که 1% اگه میخوان مالیات بگیرین تا 800$ معاف باشم چون من که واقعا توریست نیستم پس نو پرابلم!!
اصلا نگران نباشین
همه رو با ارزش کم بنویسین اما نه دور از ذهن، چون مثلا نمیتونه بگه تو فرشتو خریدی 4میلیون نوشتی 2 میلیون! من میگم من همینقدر خریدم!500$ !

پرواز:
امارات، روز شنبه، ساعت 5:05 صبح
همه چیز بسیار خوب بود، پرواز اول به دبی حدود 2 ساعت بود و سپس به سالن ترانزیت رفتم و منتظر شدم تا گیت باز شد و وارد سالن دوم شدم و بعد هم انتظار برای سوار شدن به هواپیما (وقت زیادی برای گردش در فرودگاه بزرگ امارات نداشتم و البته کار عاقلانه ای هم نبود چون من تنها بودم و بار دستی ام هم زیاد بود).

تو پرواز اول جای منو عوض کرده بودن و افتاده بودم ته هواپیما (اصلا صندلی که رزرو کرده بودم تو هواپیما وجود نداشت!!! با اینکه من حتی چند ساعت قبل پرواز چک کرده بودمش! مهم نبود! 2 ساعت بود، به جاش موقع پیاده شدن، در عقب رو هم باز کردن :دی خیلی خوب شد Smile خدا رو شکر

تو پرواز دوم، من ردیف دوم اکونومی بودم، سر ردیف وسط! و 2 تاصندلی بغلی هام خالی بود :دی و خدا رو شکر من تو طول پرواز تونستم رو 2 تا صندلی بخوابم، آقا هندیه ته ردیف هم رو 2 تا صندلی دیگه! (وسط 4 صندلی داشت)
پذیرایی بد نبود، گشنه نمیموندی اما اگه خواب بودی بیدارت نمیکردن!!! (با اینکه من علامت: برای غذا بیدارم کنین، رو چسبونده بودم رو صندلیم!!!!)

فرودگاه لس آنجلس:
به موقع رسیدیم، من خیلی زود اومدم تو سالن و تند تند راه رفتم و رسیدم به سالنی که باید تو صف وایسی و پاکت زردهارو بدی.
چند تا صف هست (خیلی زیاد، حدود 20 تا!) اونایی که نوشته ویزیتور مال ماست، زود برین تو یکیش که خلوت تره وایسین، نوبتتون که میشه فرم آبی و پاکت زرد و پاسپورت رو میگیره و اگه آدرس رو عوض کردین بهش بگین، اگه پول بیش از 10.000 تا دارین، بهش بگین، بعد ازتون عکس میگیره! و میگه برین باجه 1، که میشه آخری، ته سالن، من اولین نفر بودم! رفتم فرممو دادم (برگه آبی) و ازم امضا و اثر انگشت گرفت و 1 فرم داد فکر کنم آدرسو فقط توش نوشتم و گفت بشین تا صدات کنم، منم فوری با اینترنت با مامانم تماس گرفتم و گفتم رسیدم، زود نوبتم شد و صدام کرد و گفت برو بارهانو بردار و خدافظ! اما اشتباه گفت!
باید بری بارهاتو برداری بعد بری تو 1 صفی که فقط مال کسایی که بالای 10.000 تا دارن بود، اونجا ازم پرسید اسپنیش بلدی؟ منم گفتم: اون پوکو! و بعد 1 خانم اسپانیایی اومد و 1 فرم داد پرکردم و با هم دوست شدیم و ازم پرسید چرا اسپانیش خوندی؟ منم گفتم: چون دوسش دارم! خلاصه کفت صبر کن تا بیام، رفت و تو کامپیوترش اطلاعاتم رو وارد کرد و به من گفت به سلامت! بارهامو هم چک نکرد! برای 1نفر رو از دستگاه رد کردن، 1 نفر رو هم باز کرده بودن فکر کنم، اما برای بقیه مون رو نگاه نکردن! آها، میزان دقیق پولمو پرسید و نوشتم (وااااااااااااااااااااای همین الان سوشیال سکیوریتیم اومد :دی هوررررررراااااااااااااا منم آی دی دار شدم!!!، کارت بانکمم امروز اومد، آخ چه خووووووووووب، خدا رو شکر)

خب چی میگفتم؟؟؟
هیچی دیگه رسیدمو همه چی خوبه و اینا!!!

نکات:
بدون ssn واقعا آدم اذیت میشه، بانک chase برام حساب باز نکرد، میگفت حداقل باید 1 برگه معتبر داشته باشی که اسمت و 1 آدرس روش باشه، منم که نداشتم!!
بعد رفتم واسه ssn اقدام کردم، برگه اش رو که گرفتم رفتم بنک آو اعمه ریکا! اونجا 1 سیوینگ و 1 چکینگ باز کردم.

ssn:
میرین 1 دفتر نزدیک یا خلوت! و 1 فرم پر میکنین نوبتتون بشه، پاسپورت رو میدین با فرم و همین! 29 می دادم، همین امروز و همین چند لحظه پیش کارتم اومد!!! معلومه از قبل از اینکه من وارد شم براش اقدام شده بوده چون با اینکه به آدرس جدیدم اومد اما اسم آقایی که تو آدرس قبلی داده بودم رو رو نامه نوشته!!!
این کارت رو باید تو یه جای امن نگه دارین و فقط شمارشو حفظ کنین حتما و کارت رو همراهتون نبرید این ور اون ور!!!

بانک:
رفتم بنک آو اینجا! و نامه سوشیالم و پاسپورت و گواهینامه بین المللیم و ترجمه شناسنامه ام همرام بود که این 2 تا آخریا رو ندید!! حساب ها رو برام باز کرد و 1 دبیت کارد موقت بهم داد و گفت هروقت شماره ssn اومد ما رو آپگرید کن! و بهم کردیت تعلق نگرفت، میشد پولم رو سپرده کنم تا بهم کردیت بده اما خودش پیشنهاد نکرد، گفت بذار خود بانک بهت پیشنهاد بده، گفتم من کلی خرید دارم که اگه کردیت کارد داشته باشم میتونم پوینت بگیرم بابتش اما گفت با دبیتت بخر، اون هم پوینت داره یه مقدار، و 1 ماه دیگه بیا دوباره برات چک میکنم شاید بهت کردیت کارد تعلق بگیره مخصوصا اگه کار پیدا کنی (امروز کارت اصلی دبیتم اومد و تلفنی فعالش کردم و پشتشو امضا کردم.
در ضمن حساب سیوینگ 1.5% سود بهش تعلق میگیره که یعنی هیچی!
گول بانکی ها رو نخورین و حواستون به پیشنهاداشون باشه!
مانده حسابتون در پایان هیچ روزی در ماه نباید کمتر از 300$ برای سیوینگ . 1500$ برای چکینگ باشه وگرنه کارمزدش به ترتیب 5$ و 12$ هست
از سیوینگ به چکینگ فقط 3 بار در ماه مجاز به انتقالین و اگر بیشتر از 3 بار انتقال بدین 3$ جریمه داره
برای انتقال اتوماتیک پول از چکینگ به سیوینگ، 25$ کارمزد میگیرن در ماه، پس فعالش نکینین و حواستون به حسابتون باشه که کنتر از 300 نشه!

گواهینامه:
میرین تو صف احتمالا طولانی! 1 فرم هم هست که پر میکنین که حتما باید ssn داشته باشین وگرنه بیخود تو صف واینستین! من وایسادم! 2-3 ساعت :دی

میشه آنلاین یا تلفنی هم وقت بگیرین که تو صف وا نستین، من وقت گرفتم واسه دفعه بعد!


1 نکته:
برای ارزش لوازمی که همراهتونه لزوما نباید طلا و جواهری که برای استفاده خودتونه بنویسین(البته تو فرم برعکسشو گفته) اما من طلاهام به اندازه عادی برای استفاده خودم بود، 1 تابلو فرش 2-3 میلیونی داشتم که نوشتم 500 دلار جمع ارزش زعفرون و پسته و 1 کیلو زرشک رو هم 50 دلار زدم!
کسی به اینا کار نداره
فقط نباید برای تجارت آورده باشین و در حجم زیاد.
در ضمن تو فرم آبی، من تو قسمت رزیدنت ها نوشتم 550 دلار که 1% اگه میخوان مالیات بگیرین تا 800$ معاف باشم چون من که واقعا توریست نیستم پس نو پرابلم!!
اصلا نگران نباشین
همه رو با ارزش کم بنویسین اما نه دور از ذهن، چون مثلا نمیتونه بگه تو فرشتو خریدی 4میلیون نوشتی 2 میلیون! من میگم من همینقدر خریدم!500$ !

1 نکته دیگه:
من تو هواپیما که وقت زیاد داشتم، 1 فیلم دیدم (آنا کارنینا) و 2بارم تخته بازی کردم و 3 امتیاز گرفتم و خوردم و خوابیدم و آهنگ گوش کردم و ..... آها.... این مهمه:
تمرین امضا انگلیسی کردم!
به مهماندار گفتم برام کاغذ و خودکار آورد و امضاهای مختلفی کردم تا یکیش که بهتر بود انتخاب شد و هی اونو خوشگل کردم و وقتی رسیدم خارج!!! همش دیگه همون امضا رو همه جا میکنم
اول اسمم و کل فامیلم شده امضام
بینش هم 1 نقطه داره!

1نکته خیلی خیلی مهم:
تا میتونین شماره ssn رو به هیچ کس ندین چون بوسیله اون کردیتتون رو چک میکنن، و هر بار که چکش میکنن از اون امتیاز کردیتتون کم میشه و از لحاظ قانونی شما اجازه دارین اگه مثلا مطب دکتر رفتین و ssn رو خواست، بهش ندین و بگین وکیلم گفته این شماره رو به کسی ندم و ....
البته بعضی جاها مجبورین اما اگه نبودین ندین، به ضررتونه

کردیت کارد:
تو بنک آو امریکا به من گفتن، بهت پیشنهاد نمیکنیم سِکیورد کردیت کارد باز کنی، برو و وقتی ssn اومد و 1 ماه گذشت و ایشالا کار داشتی بیا اقدام کن شاید نان سکیورد هم بهت بدهند که بهتره، منم گوش کردم، اما بعد که ssn اومد رفتم یه شعبه دیگه و باز از این یکی هم نظرشو پرسیدم و اون گفت اون طوری باید 2-3 ماه کار کنی و صبر کنی! هر جور مایلی!
منم با فامیلامون مشورت کردم و امروز که رفته بودم ماشین ببینم و اوضاع دستم بیاد، مطمئن شدم بهتره اول سکیورد کردیت کارد بگیرم که بعد با روشی که بعدا توضیح میدم ماشین بگیرم و کردیت اسکورم رو بهتر کنم.
پس پیشنهادم به شما هم همینه: سکیورد کردیت کارد بگیرین، ایتس گود فور یو!

ماشین:
امروز رفتم van nuys برای دیدن ماشین. ماشین های خیلی زیادی هست و قیمت های حدودا مشابهی برای ماشین های مشابه! منتها همشون گرون بودن به نسبت ایران نه هــــــــــــا ! به نسبت همین جا! یعنی میشد همه رو ارزون تر هم گیر آورد که ایشالا اگه واقعا گیر آوردم میام میگم بهتون Smile
1 BMW خیلی تمیز مدل 330cl دیدم 11000$ بود اما بدون هیچ چونه ای خودش گفت 8000$ !!! البته من الکی از اول بهش گفته بودم 1 ماشین حدود 4-5 هزار دل.ار میخوام (این راهشه!)
اما نکته مهم اینه که بی ام دبلیو و بنز و لکسس بیمه و بنزین و هزینه تعمیرشون خیلی بالاست
اگه پولتون براتون مهمه فعلا تویوتا یا هوندا بگیرین که همه این چیزا به نسبت براش پایین تره Smile
در مورد خرید ماشین هم میشه نقد داد (در صورت ناچاری!)
هم میشه 1 پولی اول بدی بقیه اش قسطی ماهی 100 تا 200 $ حداکثر
هم میشه اگه کردیت داری یا کو-ساینر داری، از اول 1 ماشین نو قسطی با 200$ ماهانه برای 36 ماه بخری (سالی 10.000 تا کارکرد اجازه داری داشته باشی) ------> البته این شرایط یکی از جاهایی که رفتم بود
keyes اینجا برای خرید و فروش ماشین خیلی معروفه و اینا تقریبا شرایط این شرکت بود : )

اطلاعات عمومی:
اگه تو هر فروشگاه یا مغازه کوچک یا بزرگی یا پیاده روی جلوش، یا پیاده روی جلوی هر خونه ای خدایی نکرده اتفاقی براتون افتاد، اون فروشگاه مسئوله هزینه اتون رو بده، یا تو خیابون اگه افتادین تو چاله و مشکلی برای ماشین پیش اومد هم همینطور!
مثلا اگه جای سردی هستین و برف اومده و زمین یخ زده، شما مسئول هستین جلوی خونه خودتون رو تمیز کنین وگرنه ....!

welcome notice & Receipt notice:
تا اونجاییکه من تو سایت خوندم برای بعضی ها این نامه ها هم نیومده بود اما گرین کارتشون اومد پس الکی خودتون رو نگران اینا نکنین، اما فایده اش چیه؟ در ادامه میگم:
اولاً که این نامه ها فکر کنم دیروز رسیده باشه اما ما خونه نبودیم و من امروز دیدم، خلاصه من 25 می وارد این خاک شدم و امروز که 13 جون هست نامه ها رو دیدم، رو یکیش 1 شماره داره که اگه اون شماره رو تو سایت http://www.uscis.gov/portal/site/uscis وارد کنین بهتون میگه گرین کارتتون در چه وضعیتی هست؟
وقتی میرین تو سایت، باید سمت چپ، بالای صفحه، Receipt number تون رو وارد کنین بعد بهتون میگه گرین کارتتون مثلا تو پست هستش و 1 لینک میده برای پست، که روش که کلیک میکنین وضعیت بسته حاوی محموله رو میگهSmile)
خدا رو شکر من الان چک کردمو دیدم ایشالا فردا میرسه خدا رو شکر : )

ID :
اگه بخواین کازینو، بار، کلاب و ازین قرطی بازی ها برین، ازتون آیدی میخوان (یا ممکنه بخوان)، آیدی عکس دار! منم که هنوز گواهینامه نگرفتم، در نتیجه بالاخره این گواهینامه بین المللی ام به دردم خورد!!!!! خدا رو شکر!! البته پاسپورت هم هست اما از نظر امنیتی خوب نیست همراهتون باشه! به نظر من البته!!

گواهینامه رانندگی:
من 1 بار رفته بودم DMV و کلی تو صف وایسادم و وقتی نوبتم شد گفت به هیچ عنوان بدون شماره سوشال سکیوریتی کارم رو انجام نمیدن، همون موقع 1 وقت گرفتم برای 14جون، امروز رفتم و خیلی زود نوبتم شد و فرمی که همونجا بهم داده بودن و پر کرده بودم رو دادم بعلاوه پاسپورتم و ازم 2 تا امضا گرفت و اسکن انگشت شصت و بینایی سنجی و بعدش رفتم اون ور سالن، ازم عکس گرفت بعد گفت فارسی یا انگلیسی میخوای تست بدی؟ منم گفتم فارسی، بعد 3تا ورق به صورت رندم از تو کشو درآورد و داد بهم که برم امتحان کتبی رو بدم، 2 صفحه علائم بود و 4 صفحه سوال (همه هم تست 3گزینه ای) منم زمان رو چک کردمو ظرف 10 دقیقه همه رو زدم و دادم به خانومه، که خدا رو شکر با 1 غلط، قبول شدم Smile بعد هم رفتم باجه 26 برای امتحان رانندگی وقت گرفتم، ایشالا هفته دیگه Smile

قبولی در آزمون رانندگی و نکات:
وقتی برای اولین بار میخواین گواهینامه بگیرین تا 6 تا اشتباه مجازه! ولی برای تمدید 3تا اشتباه مجازه.
گواهینامه بین المللی به درد این کارم نخورد فقط اگه میخواستم تا قبل دربافت گواهینامه، رانندگی کنم 1 ماه اعتبار بهم میدادن!
برای آزمون کتبی من همه آیین نامه رو وقت نکردم بخونم! فقط 35 صفحه اولو خوندم! اما نمونه سوالها رو داشتم و خوندمSmile
اگه بشه عکسشو اینجا میذارم....
الان وسط نوشتن هی خوابم میبره بعد میام بقیه چیزا رو هم میگم

فقط خلاصه بگم:
امروز دقیقا بعد از 20روز از ورودم، گرین کارت به آدرس جدیدم اومد و انداخته بودن تو صندوق پست
خیلی خوشگله :دی
امضا و اثر انگشت و عکسم هم روشه! عکس هم که همونیه که تو سفارت دادیم !
وای دارم از خواب غش میکنم
شب بخیر.....

به نام خدا.... گرین کارت :دی
خدا نصیب همتون بکنه ایشالا : ) 18 روز بعد از ورودم نامه هایی که قبلا گفتم اومد، و 2روز بعد هم گرین کارت با یه پاکت اومده بود و انداخته بودنش تو صندوق پست. گرین کارت، 1 کارت سبز خوشگله که عکسی که تو سفارت داده بودین به آفیسر روش چاپ شده و امضاتون زیر عکستون چاپ شده و اثر انگشتتون سمت راستش چاپ شده و آدرس و همه مشخصاتتون روش یا پشتش هست

نکته:
اولین فایده گرین کارت!
من وقتی رفتم DMV گرین کارتم هنوز به دستم نرسیده بود و امتحان کتبی رو دادم و قبول شدم و تاریخی که روی کاغذی که بهم دادن به عنوان اعتبار چاپ شده، تا آخر این سال میلادی هست، اما وقتی رفتم تعلیم رانندگی! خانومه بهم گفت که گرین کارتتو روز امتحان با خودت ببر و اون وقت بهت برای 1 سال کامل گواهینامه میدن.

کردیت کارد:
من رفتم از بنک آو امریکا درخواست کردیت کارد کردم و چون فعلا کار نمیکنم و حساب بانکیم گردشی نداشت، بهم سکیورد کردیت کارد فقط میداد، یعنی معادل هر مقدار اعتبار ماهانه ای که میخواستم رو از پولم سپرده میکرد و همونقدر رو بهم کردیت میداد
نیاز نیست عدد بالایی بگیم، ضمن اینکه هرووقت بخواین میتونین این عدد رو کم و زیاد کنین.

امتحان عملی رانندگی (بیهایند د ویل!) :

نکته اول:
برای امتحان عملی، اولا اون برگه ای که قبلا گفتم از DMV میگیرین که در واقع وقت امتحانتون رو مشخص میکنه، رو چک کنین کامل کامل، باید اسم و مشخصاتتون درست باشه وگرنه حتی اگه 1دونه اسپیس بین مثلا 2قسمت فامیلتون، کم گذاشته باشه و خلاصه با پاسپورت یا سوشال سکیوریتیتون نخونه، احتمالا گواهینامه به دستتون نخواهد رسید!! پس اونو خوب چک کنین دقیق باشه.

نکته دوم:
اگه گرین کارتتون رو گرفتین حتما با خودتون ببرین که بهتون گواهینامه 4 ساله بدهند (کالیفرنیا رو من میدونم البته)، من بالاتر گفتم که تا آخر سال میلادی بهم میخوان گواهینامه بدهند، اما بعد فهمیدم اون تاریخ در واقع به تاریخ ویزام ربط داشته، چون من اون بار که رفتم DMV پاسپورتمو نشون داده بودم و گرین کارت نداشتم، اما این بار که واسه امتحان رفتم، همه رو درست کردم و گواهینامه 4 سایه بهم دادن.

نکته سوم:
اینجا خیلی مهمه که وقتی میخوای لِین رو عوض کنی یا بپیچی، از شیشه عقبی ها، بیرون رو نگاه کنی، و باید ببینن که سرتون رو تکون میدین، برای خانمها به جد پیشنهاد میکنم، 1جفت گوشواره آویزدار که صدا بده گوششون کنن تا وقتی افسر ازتون امتحان میگیره بفهمه سرتون رو تکون دادین چون ممکنه اون لحظه روش به شما نباشه و مثلا سرش پایین یاشه (اینو مربیم به من گفت)

نکته چهارم:
برای امتحان باید با 1 ماشین بیمه دار، با 1 آدمی که گواهینامه داره و ماشین و بیمه به نامش هست برین و امتحان بدین، من مربی گرفتم (چون همه گفتن و درست هم بود، که مربی لازمه و باید تمرین بگیری) و امتحان رو با ماشین مربی دادم.

مربی:
من 8-9 سال بود گواهینامه داشتم و رانندگیمم خوب بود اما اینجا مربی گرفتم، 1 خانم ایرانی به نام فریبا بود، هرجلسه 2 ساعته، 80$ گرفت، برای امتحان هم 80$ جدا گرفت. اما در کل میرزید و این خانمم خیلی خوب بود و تا دید افسر امتحان من این خانم چشم بادومیه است، گفت این به تکون دادن سر خیلی حساسه، خوب دقت کن، و بعد از امتحان (6تا غلط ازم گرفت واسه همین تکون های سر!!! باورم نمیشد!)، خلاصه بعد از امتحان مربیم بهم گفت این معروفه و از هر 10 نفر، 9 نفر رو رد میکنه و من شانس آوردم که قبول شدم! در ضمن تا 15 تا غلط مجاز بود (2 تاغلط هم ازم گرفت بابت اینکه وقتی خواستم لین رو عوض کنم، پامو از رو گاز ورداشتم!!! باید با همون سرعت برین!!!)

نکته عجیب:
مربیم قبل از امتحان گفت اگه افسرش مرد باشه، ممکنه ردت کنه! وقتی از کسی خوششون میاد ردش میکنن که دوباره ببیننش!!! باورم نمیشد! اما گفت آره خیلی اینکارو میکنن!! در ضمن مربی من حدود فکر کنم20 ساله اینجا داره این کارو میکنه!!!

وای 1 نکته دیگه:
همین مربیم گفت که بدون ssn هم میشده گواهینامه بگیرم و اون دفعه اول بعد از 2-3 ساعت منو الکی برگردوندن خونه! گفتم فلانی گفته، اون فلانی رو میشناخت، گفت سالهاست اینجا کار میکنه، چطور نمیدونست؟ گفت اما اینا خیلیاشون اصلا نمیدونن و اشتباهات زیادی میکنن، گفت اگه به من زنگ زده بودی نه تو صف وایمستادی نه برمیگشتی خونه!!! خلاصه که اگه 1% شما هم بدون ssn رفتین، کوتاه نیاین و پیگیر باشین تا کارتون انجام بشه، مثل کسایی که توریستی میان دیگه!

در ضمن من DMV توی Sherman Way بودم.

گواهینامه رانندگی (کارت) :
امروز بعد از 5 روز، گواهینامه من از طریق پست به دستم رسید، تاریخ انقضاش هم تا روز تولد 5سال دیگه ام هستش (اینجا تاریخ انقضا رو روز تولد میزنن).
رو کارت عکسم هستش و زیرش امضای برجسته ام.

نکات:
1-واسه عکس روز آزمون کتبی آماده باشین که خوشگل باشین :دی
2-امضایی که روی اون دستگاهه میکنین رو گواهینامه چاپ میشه! منم 1 کم کج امضا کردم چون نمیدونستم! اما خوشگل شده، عیب نداره :پی

خرید ماشین:
برای خرید ماشین، مهم ترین فاکتورها، کم بودن مصرف بنزین، هزینه کم و قیمت پایین تعمیرات و قطعات یدکی ماشین، و خوش فروش بودن ماشین هستش.
ماشین هایی که این فاکتورها رو دارن، شامل انواع تویوتا و هوندا هستن.
پیشنهاد میکنم ماشین دست دوم بگیرین چون در خرید ماشین نو، به محض اینکه، ماشین رو از درِ نمایشگاه بیارین بیرون، از قیمت ماشین میاد پایین!
نکته مهم دیگه، تعداد سیلندرهای ماشین هستش، خب، ترجیحا 4 سیلندر بهتره چون مصرف بنزین پایین تری داره.
در خرید ماشین، چونه خیلی مهمه، اگر میبینین قیمت 1 ماشین روش زده شده مثلا 8999$، یعنی با مالیات و همه هزینه های دیگه ای که داره، قیمتش میشه 11000$ حدوداً، همین ماشین رو شما میتونین اگه خوب چونه بزنین، بعد از مالیات و هزینه های دیگه (ریجستریشن و اینا) میتونین 7150$ بخرین!!!!! یعنی تقریبا 4000$ تخفیف!

نکته بسیار مهم:
وقتی میخواین ماشین بخرین، میرین نمایشگاه های ماشین و سایت های مختلف مثل کریگز لیست رو چک میکنین و از اون مهمتر، سایت بُلو بوک رو هم چک کنین که میتونین برین توش و مشخصات ماشینی که میخواین رو وارد میکنین و ارزش و قیمت واقعیش رو میفهمین که با اطلاعات برین خرید کنین.
نکته بسیار مهمش اینجاست که: وقتی میرین نمایشگاه ماشین، اول بودجه شما رو میپرسن، اصلا خجالت نکشین اگه همه ماشینا بالای 8000$ هست و شما میخواین بگیم بودجه تون 5000$ هست، یا حتی کمتر، چون مثلا میگین 4000$ بودجه منه (حتما تاکید کنین بعد از مالیات و همه هزینه ها، یعنی من میخوام با 4000$ ماشین رو از در اینجا ببرم بیرون) بعد، اون فروشنده 1 ماشینی که روش نوشته 8000 رو به شما نشون میده میگه این هست 6000!!! بعد شما میگین ببینم و اینا، اونم بهتون ماشین رو نشون میده، بعد بگین اما این خیلی بیشتر از بودجه منه اما من ازش خوشم اومده، اگر 4500 میدی همین الان نقد میخرم، (نقد بودنش رو روس تاکید کنین)، بعد ممکنه بگه نه، میتونین خدافظی کنین، بعد بهتون میگه بذار با مدیرم صحبت کنم، اینجاست که شما 2قدم جلو رفتین، 1قدم رو همون اول که قیمت رو آورد پایین جلو رفته بودین!، خلاصه مدیرش ممکنه بیاد شرایط اقساطی براتون بذاره (باید ببینین نرخ سودی که ازتون میگیره چقدره، که به کردیت کارد نداشته شما، بیشترین سود تعلق میگیره، ازتون ممکنه "کو ساینر" هم قبول کنه، که بستگی به اینکه کی حاضر بشه شما رو تضمین کنه و کردیت خودش چقدر باشه، نرخ سود باز هم فرق میکنه)، من که نقد خریدم و بیش از این از اقساطی خریدن اطلاعی ندارم! خلاصه حسابی محکم چونه بزنین، وقتی مبلغ براتون اکی بود، میرین تو دفترشون و براتون car fax ماشین رو میگیرن و اونو بررسی میکنین، نشون میده ماشین تصادف بزرگ داشته یا نه، کجاها تعمیر شده و ...، حتی میتونین سن صاحب قبلی ماشین رو بپرسین، اسم و مشخصات رو نمیده اما سن رو ممکنه بگه، تعداد صاحبان قبلی ماشین رو هم میفهمین، بعد که اینو بهتون داد، زود کاغذ اینا میاره که امضا بگیره، امضا زیاد مهم نیست اما پیشنهاد من اینه که امضا نکنین و کار فکس رو بردارین و بهش بگین پول همراهتون نیست (میدونم اون بالا گفتم بگین الان نقد میگیرم!) بگین پس فردا صبح میام!! (دارم پیاز داغشو زیاد میکنم اما من همین کارو کردم) بعد رفتم خونه و ریسک اینکه ماشین رو بفروشن به کسی دیگه رو پذیرفتم، بعد به 1 نفر از دوستامون که از قدیم اینجا بود گفتم تلفنی باز هم چونه زد و گفت اگه مثلا 1000$ پایین تر میدی بده وگرنه نمیخوام، خلاصه اونا هم گفتن، نخواه! اما بعد از نیم ساعت زنگ زدن و .... خلاصه 500$ دیگه هم قیمت رو پایین آوردن : )
من تویوتا گرفتم : )

بنزین:
بنزین در پمپ بنزین های مختلف، با قیمت مختلف فروخته میشه، یعنی حتی 2 تا پمپ بنزین که ممکنه روبروی هم باشن، نرخاشون ممکنه با هم فرق داشته باشه، برای اطلاع از ارزونترین پمپ بنزینی که نزدیک شماست میتونین از اپلیکیشن GasBuddy استفاده کنین Smile منم دعا کنین :دی
در ضمن بنزین، هر روز قیمتش متغیر هستش و قیمتش هم برای کسانی که نقد پرداخت میکنن یا با کردیت کارد میدن، فرق میکنه.


بیمه:
در اولین فرصت در موردش مینویسم، فقط بگم که برای بعضی مشاغل تخفیف خاص داره، مثل کسایی که CPA دارن! من برای بیمه 1 آشنا دارم، البته آشنای دور! اما اگه کسی خواست راهنماییش میکنم.

بیمه (ادامه!):
خب، در مورد بیمه، من حداقل میزان بیمه رو گرفتم برای ماشین، فقط 2تا گزینه بود که به قیمتش می ارزید و من اون 2 مورد رو هم به بیمه نامه اضافه کردم، البته 2-3 ماه دیگه احتمالا اونا رو حذف میکنم.
موردی که خوبه بدونین اینه که بیمه رو از هر روزی که بخواهید میتونین کم و زیاد کنین، و برای ماه های اول که احتمال تصادف و اینا بیشتره، بهتره بیمه کامل تر باشه و بعدا اگه خواستید کمترش کنید.

نکته در مورد هزینه حق بیمه:
من پیش 1 نفر آشنا ماشینمو بیمه کردم، بهم گفت انواع اقسام شرکتهای بیمه هست که با هرکدوم میشه بیمه کرد، اما بعضی از اونا که طبیعتاً ارزونتر هم هستن، اصلا نمیشه بهشون اعتماد کرد و روشون حساب باز کرد، چون وقتی خدایی نکرده مشکلی پیش بیاد و بخواهی از بیمه پولتو بگیری، دیگه ....... و اصلا پیشنهاد نکرد و منم قطعا قبول کردم چون اگه نمیخوایم از بیمه استفاده کنیم پس چرا اصلا پول بدیم، اما اگر میخواهیم برای خدای نکرده خطر احتمالی ازش استفاده کنیم باید به از جایی بیمه بگیریم که بعدش رو حرفش باشه و غیبش نزنه.
مورد دیگه اینکه اینجا هزینه های تعمیر و صافکاری و لکه گیری و اینا خیلی بالا هستش و اگه خدایی نکرده 1 تصادف کوچیک پیش بیاد، هزینه زیادی داره و اونوقته که میگیم خدا رو شکر بیمه بودم.

نکته دیگه اینکه برای متاهلین هزینه بیمه کمتر از مجرداس، چون فرض بر اینه که مجردا بیشتر اینور اونور میرن!

AAA (تریپل اِی):
1 شرکتی هستش که اگه عضوش بشین مزایای زیادی داره، همه ی کارهای ماشینتون رو براتون میاد و در محل انجام میده، مثلا اگه پنچر شدید خدای نکرده، 1زنگ میزنید بهشون و میان و براتون پنچری رو میگیرن، یا هر کار دیگه ای داشته باشید میاد و در محل براتون اون کارو انجام میده، هزینه سالانه ی خیلی کمی داره (به نسبت)، به علاوه اینکه 1 سری تخفیفات هم بهتون تعلق میگیره، مثلا بعضی از هتل ها تخفیف دارن برای اعضا.
من هنوز عضو نشدم اما ایشالا عضو بشم میام و توضیحات بیشتری میذارم. نکته دیگه اش هم اینه که اگه عضو تریپل ای بشین میتونین بیمه تون رو با حداقل پوشش بگیرین و هزینه بیمه ماهانه تون کمتر میشه.
من الان ماهی 90 دلار میدم.

پرداخت حق بیمه:
بهترین راه اینه که بگین خودشون ماهانه از کردیت کارتتون برداشت کنن، فقط اولین پرداخت رو که انجام میدین، همون تاریخ رو تو ذهن داشته باشین که هر ماه همون روز حداقل اعتبارتون به اندازه ای باشه که مشکلی برای کردیتتون پیش نیاد.
2 راه دیگه هم داره: یکی اینکه خودتون هر ماه وجه رو پرداخت کنین، یکی اینکه با پست براتون صورتحساب بیاد، که این راه آخر، 1 هزینه اضافه هم داره.

خرید:
من هنوز اینی که الان میخوام بگم رو تجربه نکردم اما شنیدم، برای خریدتون میتونین تو اینترنت سرچ کنین و ببینین بُن تخفیف (کوپان) برای چیزی که میخواین بخرین، تو فروشگاهی وجود داره یا نه، اگه داشت میتونین برین اون فروشگاه و خریدتون رو ارزون تر انجام بدین.

تعویض روغن!:
برای تعویض روغن هم کوپان وجود داره، حتما سرچ کنین!! در ضمن وقتی میرین تعویض روغن ممکنه 1 ایرادای الکی از ماشین بگیرن که بخوان ازتون پول بیشتری بگیرن، اگه چیزی گفتن با 1 نفر آشنا مشورت کنین تا مطمئن بشید که حقیقت داره!!

دندون پزشکی!:
خدا نکنه مجبور شید برید، اما اگه رفتین و ایشالا بیمه هم هستین، حواستون باشه، صورتحسابی که میدن امضا کنین رو چک کنین، من تجربه دوستمو بگم: 1بیمه ای داشت که سالی 2 بار کلینینگ رایگان داشت، میره دکتر و کارشو انجام میده و دکتر کلینینگ هم براش انجام میده اما تو صورتحسابی که میده دوستم امضا کنه نوشته بوده "دیپ کلینینگ" و 900 دلار هزینه اش شده، دوستم اون موقع متوجه نشده و بعد فهمیده که سرش کلاه گذاشتن اما چون امضا کرده بود کاری نمیشد بکنه!!!

بازپرداخت خریدهای کردیت کاردی:
همونطور که میدونین، آخر هر ماه براتون 1 استیتمنت میاد (صورتحساب) که توش مینیمم مبلغی که باید پرداخت کنین رو نوشته، این مبلغ رو که حتما حتما باید پرداخت کنین وگرنه ....
در مورد مابقی بدهیتون، من هنوز نمیدونم وضعیت اسکور من چطوریه اما شنیدم که اگه شما بدهیتون رو در قسط های متعدد پرداخت کنین اسکورتون میره بالاتر، من این ماه اینو چک کردم، حالا روش های مختلف پرداخت رو باید چک کرد تا فهمید!
مورد دیگه اینه که حتما بدهیتون رو تا مهلت مقرر تسویه کنین، البته من از کسی شنیدم که میگفت 1 کمش رو بذارین که ازتون بانک بهره بگیره و این تاثیر + داره، نمیدونم واللا! من فکر نکنم این روش رو امتحان کنم!!
دیگه اینکه شما میتونین بینهایت کردیت کارد داشته باشین میتونین هم 1 دونه داشته باشین، اما پیشنهاد من اینه که 2 تا داشته باشین، چون در محاسبه اسکور، مخرج کسر شامل کل کردیت شما میشه و اگه 2 تا داشته باشین مخرج بزرگتر میشه و کل کسر کوچکتر میشه (حالا یادم نمیاد صورت کسر چی بود! اما هرچی باشه، ماهیتش اثر عکس داره رو اسکور شما! یعنی یه چیزی مثل، نسبت بدهی تون!).
این ها همه شنیده هایی بود که من از افراد قدیمی اینجا شنیدم، امیدوارم مفید بوده باشه.
باز هم اگه چیزی فهمیدم میام و میگم : )

عضویت تلویزیون و ...:
در مورد پول تلویزیون و اینا (فکر کنم برق و ... هم شاملشه) شرکت ها دنبال مشتری جدیدن و آفرهای خوبی میدن ولی 1 سال که میگذره قیمتها میره بالا، کاری که میشه کرد اینه که سال که تموم شد باهاشون چونه بزنین و بگین من از جای دیگه میگیرم که قیمتش از شما بهتره، عین خرید ماشین میمونه چونه بزنین تا بتونین تخفیف خوب بگیرین و بهتون مثل مشتری جدید آفر خوب بدن.
البته باید آفر جاهای دیگه رو هم بدونین که بتونین محکم حرف بزنین

کارت عضویت:
بعضی جاها میتونین رایگان عضو شین و فقط ایمیل یا نهایتا شماره موبایلتون رو میدین. چه مزیتی داره؟ بستگی داره، مثلا من 3تا رو که میدونم میگم: CVS/Pharmacy(داروخانه و لوازم آرایشی و بهداشتی و حتی خوراکی) و ToysRus(اسباب بازی بچه ها و لباس نوزاد و ...) و Godiva (شکلات فروشی!)
هر وقت که خرید میکنین معمولا تخفیف بهتون تعلق میگیره و/یا کوپن (کوپان) بهتون میدن که باز کلی آفرهای خوب توش داره برای خرید از همونجا، و اون شکلات فروشی هم که مثلا ارسال رایگان و تخفیفهای خاص داره و در ضمن ماهی 1 شکلات کوچولو هم کادو میده بهتون! ولی مثلا من ازش برای کسی شکلات خریدم، ماه بعد بهم 1 بسته کادو داد، البته بسته اش توش 2 تا شکلات بود اما شکلاتاش کلا فوق العاده است!
بهترینشون همون داروخونه است و برای بچه دار های تویز آر آس(یا بیبیز آر آس)

پرابلم سرویس بهداشتی!!! : (روم به دیوار! حقیقته، مجبورم بگم شاید کمکی باشه برای دوستان عزیز)
پیشنهاد من به همه شما اینه که به جای آبپاش و امثالهم، اگه میتونین شلنگ نصب کنین که چه بهتر وگرنه حتما 1 بیده بخرین و نصب کنین.
آبپاش مشکلات زیادی داره، اولا اینکه باید سایز کوچیک بگیرین چون وقتی آبش میکنین سنگین میشه، دوم اینکه این سنگینی رو باید تا 1 ارتفاعی بالا ببرین! پس به دستتون و مچتون فشار میاد مخصوصا برای خانمها و بچه ها که ظریفترن! سوم اینکه اگه سوراخ اصلی آبپاش دقیقا بالاش نباشه و کنارش باشه مجبورین کمتر توش آب بریزین که نریزه بیرون! چهارم اینکه فکر کنین که هر بار که بخواین برین دستشویی باید آبپاش رو پر کنین! پیجم اینکه، آبپاش کاملا کاوِر نمیکنه! یعنی نمیتونه وظیفه اش رو کامل انجام بده! ششم اینکه، نه، یعنی واقعا بازم بگم؟ باور کنین حجب و حیا نمیذاره بیشتر توضیح بدم! اما بازم مشکل داره، بلیو می!
مزایای بیده: full coverage !!!
مزایای شلنگ: این که اصن عالیه، مخصوصا اگه هم بیده باشه هم شلنگ که دیگه هیچی دیگه!!!
بیده به انگلیسی هم همین میشه و نوشته میشه bidet و میتونین بخرین و نصب کنین روی توالت فرنگی یا به قول یکی، توالت فرهنگی!
در پایان عذر میخوام که اینو گفتم اما میدونم که مفیده! ایشالا که اینطور باشه! :دی
روم به دیوار! خدا نگهدار تا دفعه بعد!

اطلاعات مربوط به کار: (به زودی تکمیل میشود)

رزومه: باید بسیار با دقت و طبق فرمت استاندارد اینجا تهیه بشه، خیلی راحت میتونین تو گوگل سرچ کنین و با کلی زحمت! رزونه خودتون رو درست کنین!

لینکد این: لطفا حتما تو این سایت عضو شین و رزومتون رو توش بذارین. (سایت linkedIn)

شرکت های کاریابی: پیداشون کنین چون خیلی به درد بخور هستن.

عضویت در سایتها: تو همه سایت ها عضو بشین، هرچند تا میتونین رزومه بفرستین، اولش برای هر رزومه 1 ساعت وقت میبره اما بعدش که همه جا عضو شدین خیلی سریع کارتون انجام میشه Smile
سایت های مهم:
monster, indeed, carrier builder, Craigslist

آمادگی برای مصاحبه:
این لینک رو ببینین: http://mohajersara.com/thread-2479-post-...#pid401949

**مخصوص حسابداران عزیز:**
این لینک http://fa.waccounting.net/node/3077 یه سری فایل گذاشته که مجانی، 1 مرور کلی بر حسابداری داره به زبان انگلیسی که هم متن هست هم فایل صوتی، برای من خیلی مفید بود چون در عرض 2روز 1مرور کلی حسابداری رو کردم و به علاوه اینکه زبان تخصصی ام هم 1 آپدیتی شد، بسیار مفید بود، امیدوارم شما هم ازین فرصت استفاده کنین : ) 16 فصله، هر فصل 4-5 صفحه!!!

بقیه اش بعداً !!!!!

کار!:
با عرض معذرت به دلایل مختلف الان نمیتونم کامل توضسخ بدم اما فعلا 1 مقدمه میگم تا بعدا بیام تکمیلش کنم:
من کار پیدا کردم خدا رو شکر، تو رشته خودم (حسابداری)، تو ایران 9سال سابقه کار داشتم، لیسانس حسابداری و فوق ام بی ای با گرایش مارکتینگ دارم (که بی ربطه اما بی اثر نیست!)، کار رو از طریق 1 موسسه کاریابی به نام رابرت هَف robert half یا نام دیگه اش accountemp پیدا کردم. برای پیدا کردن کار خیلی زحمت کشیدم و شب و روز براش کار کردم، اول رزومه ام رو درست کردم و با کمک چندین نفر به بهترین شکل ممکن در آوردمش بعد برای همه جا و هر چیزی که به حسابداری ربط داشت تو هر سایتی مخصوصا این سایتایی که بالا گفتم، اپلای گردم، روزهای اول اپلای برای هر 1 رزومه سابمیت کردن 45 دقیقه باید وقت میداشتم اما بعد 1 مدت چون تو همه ساتها عضو بودم سریع فقط، دکمه اپلای رو میزدم! به صورتی که فقط در 2 روز میدونم نزدیک 200 تا رزومه فرستادم. آره! واقعا 200 تا!! تصور کنین در کل چند تا رزومه فرستادم! پس واقعا زحمت داره! به من گفتن اینجا "عدد حرف میزنه!" یعنی بحث عدده، یعنی هرچی بیشتر رزومه بفرستی احتمال موفقیتت بیشتره! راستش من تقریبا از هیچ کدوم اونا جوابی نگرفتم! البته چرا، 1جا به نام اَپُ مک، نمایندگی عمده فروشی اپل، بهم زنگ زد و رفتم مصاحبه،اما نکته مهمش چیه؟ اینه که این موسسات کاریابی منو پیدا کردن و 2 تاشون منو دعوت به مصاحبه کردن. آها 1 قبرستون هم بود که بهم پیشنهاد کار داد! خداییش ترسناک بود دیگه! آها 1 دونه هم 1 شرکتی که لباسای ارتشی و ضدگلوله میدوخت بود! برام ایمیل زدن برای مصاحبه وقت داری منم با کمال میل قبول کردم بعد دیگه خبری نشد ازشون!!!
من از تو کتاب زرد ایرانیا، به تمام موسسات سی پی ای که شمارشون تو دفترچه تلفن بود زنگ زدم و فقط 1 جا گفت رزومه بفرست...
فکر نکنین اینایی که نتیجه نگرفتمو نباید انجام بدین! فکر کنین قراره 1000 تا جواب منفی بشنوین تا به مثبته برسین، و با قدرت تمام به سمت شنیدن این 1000 تا برین، من رفتم و خدا رو شکر جواب گرفتم.
اون موسسات کاریابی باهام مصاحبه کردن و ازم به صورت آن لاین آزمون های تخصصی حسابداری گرفتن و از نمره ام به عنوان مدرک استفاده میکردن که برام تبلیغ کنن پیش شرکتهایی که کارمند میخوان. انگار اونا میشد مدرک من! چون مدرگ ایران که برای اینا مفهومی نداره!
من خیلی خیلی مصاحبه رفتم یعنی حتی شد تو 2 روز 6 یا 7 تا مصاحبه داشتم! البته این مربوز به موسسه کاریابی رابرت هف بود که 1 روز یکیشون زنگ زد برم مصاحبه، ازم خوشش اومد اما به درد اون نمیخوردم، منو معرفی کرد به بخش های دیگشون و اون روز با 3 نفر به مدت 2:30 مصاحبه داشتم و روز بعد هم دوباره رفتم با 4 نفر اگه اشتباه نکنم مصاحبه داشتم فکر کنم3 ساعت طول کشید!
پس فردای همون روز رفتم 1 شرکت مصاحبه با 2 نفر به مدت 1ساعت و خورده ای و الان تو همون شرکت دارم خدا رو شکر کار میکنم. (البته تا استخدام کننم جونمو بالا کشیدنااا، 1 مصاجبه دیگه هم همین حا داشتم بعدش 1 تست شخصیتی و هوش و ... و بعد هم بک گراند چک از ایران و امریکا!)
این خلاصه تمام مهم ها بود... حرف زیاده اما فعلا مقدور نیست برام...
امیدوارم استفاده کنین، قوی باشین، پشتکار داشته باشین و خسته نشین و زود کار پیدا کنین : )

خرید:
در مورد خرید، اینو بگم که به معنای واقعی هرچی پول بدین آش میخورین من برای اولین بار چند روز پیش از والمارت خرید کردم و فرداش رفتم چندتاشو پس دادم!
تارگت بهتره، ازون بهتر، هوم گوودز هستش، قیمت همشون پایینه، شاید با هم چند سنت فرق کنن.
اما فروشگاه 99سنتی هم هست که ازش میشه 1 چیزای خوبی گرفت، مثل خوراکی، آب، کاهو، گوجه، سیب زمینی، پیاز، شیر، تخم مرغ و حتی چوب لباسی و اسکاچ و مایع لباسشویی و ادویه و بستنی و اینا...
اما اگه 1عالمه چوب لباسی میخواین ضرر میکنین اگه ازش بخرین چون بسته های 3تایی 1 دلاره، اما تو هوم گودز همه رنگش هست همون مدل مثلا بسته 25 تایی فکر کنم5-6 دلار...
در ضمن با دیدن هر تگ قرمز یا فروشگاه ارزون هول نشین چون قیمتا با هم فقط چند سنت فرق داره!!!
در ضمن با دیدن حراج هم هول نشین چون هر روز ارزون تر میشه اگه نشد گرونتر نمیشه، قول میدم Smile

امیدوارم این اطلاعات براتون مفید باشه : )
2013AS18xx*مقصد:L.A*مصاحبه:w1 Decآنکارا*کلیرنس 11jan*ویزا 24jan
سفرنامه * مهاجرت نامه * سؤالات آیین نامه رانندگی کالیفرنیا*اطلاعات ویزای توریستی
تشکر کنندگان: fire dragon ، asal1907 ، ikamaly ، itsmasoud ، مهتاب - 2251 ، 2013selectee ، usa lover ، lilac ، Hedieh20 ، enchantress_boy ، payam62 ، mgolchin13 ، کاوه شیز ، iman63ir ، آنی ، hoseyn ، mhb161 ، Soap McTavish ، shaso ، babak_1363 ، گل نهال ، shimoda ، roeentan ، noura ، maryam_a ، reza6966 ، rouzbehdarvishi ، fariba_a ، m@ry@m75 ، shatsi ، mirzamemar ، amir82 ، amiz.abdollah ، sasbk ، mdna ، Mahbaran ، alirezass ، mrbonbon ، niko ، rezagh ، Saeedv13 ، nirvana_kobin ، Hoormazd ، sce ، پدی ، lonelyman ، lingni ، kouroshd ، valencia ، el333 ، Danoosh ، morvarid1364 ، apoornaki ، AsemanAbee ، 3pideh ، hassan1358arab ، مانترا ، bayat_r ، emade307 ، nina22 ، tiba ، bmojtaba ، mehdi110 ، sadeghi897 ، far-dv2013 ، ابی هانی ، tabim4 ، Szsanazsz ، ensan ، raham ، سمانه777 ، mrr777 ، hushmandco ، nooshshahnar ، majid.s ، afshinghwink ، mohajer13 ، majorsoly ، kasrafo ، farmiz ، Saiban ، Alirezaa2013 ، amin arefi ، hana_fd ، arash bon ، parsush ، azar1348 ، ghafari88 ، nimo80 ، ehsan_ati ، shishipapa ، saeeds61 ، رضا امیر ، pooya.n ، ARSHIYA USA ، sadfar ، ashkan1188 ، پسرک مهاجر ، arash111 ، fromu2farzad ، mlo ، naarestan ، amohammadiazar ، shosab ، ranebr ، mhz_ir ، arahata ، rozelo ، behnam88 ، ستاره سلمانزاده ، pooyash ، Given ، tatoole ، e76779 ، A.d ، sepehr_sh ، Setare99 ، zohre02 ، jake ، مرآت74 ، dana ، mori5050 ، خانه ، milad_aae ، amir0_0amir ، immigrant2us ، soruosh ، nora ، byousefi_p ، peymanp76 ، drmrs ، Niushagh ، setareh2013 ، ari_kiana ، hosseinshokri ، PARVIN_OMID ، romance33 ، m.taj ، User ، karma110 ، batigoal_189 ، manila ، soroushmm ، aghaghia ، mani.iht ، HRSH ، الا ، majid194 ، afshin-b ، jazirehh ، mino2013 ، moji20 ، gbtm ، joody ، میخک سفید ، امیر مهاجر ، houmanmir ، AOC Kermani ، rtt ، saeid-ss ، kiana11 ، farshadsh ، Nasimmmm ، Lindsay Wagner ، behnoush b ، elmira_fa ، 5ina ، rs232 ، Chosey ، MONA FB ، alimarmar ، chance2013 ، lilistar ، philter ، Lemony ، parastoo500 ، Ehsan1358 ، reza_top60 ، nahid.t ، Aida.s ، پروا ، mahdi nakhaee ، rezajoon ، Sanna ، aydinaghajani ، sepideh IR ، arash 111 ، omnia ، nika ، sh_aytak ، vahid.vp ، alvan ، amir-fazli ، Mina1Mina ، mehrdad pharm ، saman98 ، ali1982 ، studpk ، mori ، nasim ، Aries_son ، رژین ، m123 ، Hamid_110 ، hedyhoney ، NarcisJ ، ahmadzareii ، ali -82 ، khmp ، frpa1234 ، satin ، sh-p ، mirman ، b@b@k ، j-e ، pari pariaaa ، ffrfar ، mehdikhosro ، bahram2014 ، SK89 ، f_90 ، mrlzdh ، alirz ، shohreh63 ، Ario79 ، M0TRIX ، آلیس-1980 ، mnajafinobar ، meisam_sms ، hsevensky2013 ، Ali Sepehr ، rira1982 ، Kingrazor ، mahdi/sh ، Azi2014 ، sorena ، kopenhak84 ، remarya ، سيبك ، nasam ، immi-2014 ، maxima2012 ، moqadam ، sassan.aflaki ، niloo-kh ، teriole ، lighter ، Rock ، mrpahlevani ، سمنانی ، mbalanehmanesh ، frozen mind ، mahdibashoma ، nastaran1989 ، hamid_fs3 ، alirezanz ، rainbow21 ، barsa ، sejz ، y.n ، mohsenmb ، farshad varaste ، khder ، powerb ، behfaza ، mehdir ، asbehzad ، pouria.narimisa ، shabghazal ، omid05 ، ahmad120 ، mohamad92 ، ایلیانا ، PAYAM1055 ، uranus88 ، حاجی واشنگتن ، ostokhan ، m_yek ، مریم فتوحی ، MJAVADIAN ، fa15 ، adonis2006 ، Mirhosseini ، aidaz ، feidom30 ، vahidbaq ، Nima90 ، DELPHI5 ، pr.kia ، atlantis770 ، amirf_jesus ، Leila18 ، inanna ، mohsen7337 ، dd7472003 ، Aghaman ، hamedrouhi ، msar ، lighthouse ، setareh75 ، ashkansoso65 ، iman2 ، abz7739 ، farzaneh2 ، miyu ، LosSantos ، غنچه ، pouya007 ، meysam_mac ، Pakpourasghar ، hesam.sd ، algh90 ، Moody ، aazitaa ، admiral.arash ، m64kh ، pedram7 ، afshin007x ، sajaad ، leader-m ، im52




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان