کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
(2010-09-08 ساعت 00:28)Baabak نوشته:  بله مطلع هستم و از بابت کردیت کارت مشکلی نیست.

به جز هزینه سفر که فرمودید، مورد دیگری مد نظرتان نیست؟

تا حالا هیچکدوم از دوستان فروم برای مصاحبه تو ابوظبی اقامت نداشته که از تجربیاتش بگه؟

من مصاحبه ام حدود 40 روز دیگه است. تو هفته آینده میرم برای بلیط و ویزا. تا اون موقع باید تصمیم قطعی ام رو بین دوبی و ابوظبی بگیرم.

حداقل یکی از کاربردهای گذاشتن امضا در پایان نوشته هاتون اینه که خواننده های پستها متوجه بشن که کیس مربوط به چه دوره ایست. ظاهرا شما از دوستان 2011 هستید. اولا تبریک میگم. در ثانی حق با شماست، معمولا دوستانی که ابوظبی مصاحبه دارند، دبی اقامت میکنند، دلایل اونهم یه قسمت برمیگرده به مسائلی که تو پست قبلی ذکر کردم و البته دلیل مهمتر اینه که برای دبی انقدر تبلیغ میشه که بی اختیار ذهن به اون سمت میره. شما میتونین اولین نفری باشه که چارچوب شکنی میکنه.
کیس نامبر : 29XXX
تاریخ کارنت شدن: بولتن August 2010
دریافت نامه دوم: 17 مرداد 89
تاریخ مصاحبه: 2سپتامبر 2010
سفارت: ابوظبی
تاریخ دریافت کلیرنس: 15 سپتامبر (24 شهریور) پس از 13 روز
تاریخ دریافت ویزا: 30 سپتامبر 2010 یعنی آخرین روز و آخرین دقایق باقیمانده از DV 2010
مقیم دالاس از نوامبر 2010
تشکر کنندگان:
شهریار عزیز،

ممنونم از اطلاعاتت. والا کیس من نامزدی هستش ولی چون تو انجمن لاتاری تعداد بچه ها بیشتره و تجربه های بیشتری منتقل میشه به خاطر همین سؤالم رو اینجا نوشتم. من تا اوایل هفته بعد که میخوام برم بلیط بگیرم، تصمیم قطعیم رو خواهم گرفت و اگه ابوظبی رفتم حتماً یه سفرنامه خواهم نوشت که دوستان هم از وضعیت اونجا مطلع بشن.
تشکر کنندگان: Shahryar ، sam_hash ، success
(2010-09-08 ساعت 14:54)Baabak نوشته:  شهریار عزیز،

ممنونم از اطلاعاتت. والا کیس من نامزدی هستش ولی چون تو انجمن لاتاری تعداد بچه ها بیشتره و تجربه های بیشتری منتقل میشه به خاطر همین سؤالم رو اینجا نوشتم. من تا اوایل هفته بعد که میخوام برم بلیط بگیرم، تصمیم قطعیم رو خواهم گرفت و اگه ابوظبی رفتم حتماً یه سفرنامه خواهم نوشت که دوستان هم از وضعیت اونجا مطلع بشن.

آقا پس خیلی مبارکا باشه، به سلامتی و با آرزوی خوشبختی
کیس نامبر : 29XXX
تاریخ کارنت شدن: بولتن August 2010
دریافت نامه دوم: 17 مرداد 89
تاریخ مصاحبه: 2سپتامبر 2010
سفارت: ابوظبی
تاریخ دریافت کلیرنس: 15 سپتامبر (24 شهریور) پس از 13 روز
تاریخ دریافت ویزا: 30 سپتامبر 2010 یعنی آخرین روز و آخرین دقایق باقیمانده از DV 2010
مقیم دالاس از نوامبر 2010
تشکر کنندگان: Lamborghini
آقا ما خیلی مخلصیم. ممنونم از لطفت. البته من باید به شما تبریک بگم که مصاحبه رو رفتی و ایشالا زودتر ویزاتون رو بگیرید.

در ضمن ببخشید من امضا ندارم چون نمی دونم چی توش بنویسم. البته اطالاعات مهمی هم ندارم.

آرزوی موفقیت برای همه دوستان دارم.
تشکر کنندگان: Shahryar
سلام ،من ۳ شنبه شب به تهران برگشتم و همون سه شنبه ویزا مو گرفتم و پنج شنبه ۲ سپتامبر هم مصاحبم بود،همه چی‌ خیلی‌ اسون تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم،به نظرم(شخصاً) نه لباسی که می‌پوشید خیلی‌ مهمه ،نه ارتباط چشمی و غیر( چون مصاحبه کنندهٔ من همش سرش تو کامپیوتر بود و اصلا بهم نگاه نکرد ،و خودش هم حجاب داشت ) و کلا هم دنبال گیر دادن نیستن، مترجم هم اصلا نمیخواد چون سوال‌های سختی نمیپرسن،اول که من رفتم تو سفارت ،بعد از بازرسی بدنی یه کمی‌ نشستم تا نوبتم بشه ،بعد به سمت قسمتی‌ که داخل بود رفتم،که از یه جایی‌ مثل باغ باید رًد میشدم. اونجا یک شماره بهم دادن،تو یک سالون بزرگ بود که همونجا هم مصاحبه انجام میشه،و هم مدارک رو تحویل میدیم ،و هم پول رو ،یعنی‌ اول بعد از اعلام شماره مدارک رو تحویل دادم، بعد رفتم باجه ۱ ،۸۱۹ دلار رو دادم ،برگشتم و رسید رو دادم و دوباره نشستم،شمارم خیلی‌ دیر اعلام شد. اول که قسم خوردم،بعد فینگر پرینت ،بعد پرسید دانشجویی؟ گفتم آره. کار کردی؟ گفتم نه.حتا یه کوچولو؟ گفتم نه اصلا. خندید گفت سربازی هم که نرفتی ؟ گفتم نه.گفت نسبت اسپانسر .رشتهٔ تحصیلیت چیه ،بعد هم که مدارکمو نگاه کرد ،من فقط فرم ای-۱۳۴ داشتم و تکس نداشتم از اسپانسر ام،و حساب بانکی‌ ۲۵ میلیون تومنی که همش روش تاکید کردم ، و همه چی‌ خوب بود ،و روی یک کارت نوشت که سه شنبه ساعت ۱ بیا ویزا بگیر، Smile ...
تشکر کنندگان: Shahryar ، Amir78 ، taraneh@mini ، admin ، khashayar6310 ، kianoush ، Hornet ، feidom30
(2010-09-09 ساعت 15:05)shabnam sh نوشته:  سلام ،من ۳ شنبه شب به تهران برگشتم و همون سه شنبه ویزا مو گرفتم و پنج شنبه ۲ سپتامبر هم مصاحبم بود،همه چی‌ خیلی‌ اسون تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم،به نظرم(شخصاً) نه لباسی که می‌پوشید خیلی‌ مهمه ،نه ارتباط چشمی و غیر( چون مصاحبه کنندهٔ من همش سرش تو کامپیوتر بود و اصلا بهم نگاه نکرد ،و خودش هم حجاب داشت ) و کلا هم دنبال گیر دادن نیستن، مترجم هم اصلا نمیخواد چون سوال‌های سختی نمیپرسن،اول که من رفتم تو سفارت ،بعد از بازرسی بدنی یه کمی‌ نشستم تا نوبتم بشه ،بعد به سمت قسمتی‌ که داخل بود رفتم،که از یه جایی‌ مثل باغ باید رًد میشدم. اونجا یک شماره بهم دادن،تو یک سالون بزرگ بود که همونجا هم مصاحبه انجام میشه،و هم مدارک رو تحویل میدیم ،و هم پول رو ،یعنی‌ اول بعد از اعلام شماره مدارک رو تحویل دادم، بعد رفتم باجه ۱ ،۸۱۹ دلار رو دادم ،برگشتم و رسید رو دادم و دوباره نشستم،شمارم خیلی‌ دیر اعلام شد. اول که قسم خوردم،بعد فینگر پرینت ،بعد پرسید دانشجویی؟ گفتم آره. کار کردی؟ گفتم نه.حتا یه کوچولو؟ گفتم نه اصلا. خندید گفت سربازی هم که نرفتی ؟ گفتم نه.گفت نسبت اسپانسر .رشتهٔ تحصیلیت چیه ،بعد هم که مدارکمو نگاه کرد ،من فقط فرم ای-۱۳۴ داشتم و تکس نداشتم از اسپانسر ام،و حساب بانکی‌ ۲۵ میلیون تومنی که همش روش تاکید کردم ، و همه چی‌ خوب بود ،و روی یک کارت نوشت که سه شنبه ساعت ۱ بیا ویزا بگیر، Smile ...
سلام دوست عزیز بهتون تبریک میگم هم بخاطر نخوردن کلیرنس هم بخاطر گرفتن ویزا و یک سوال من که کلیرنس خوردم توی سایت میگه باید یکشنبه بعد ازظهر پاس رو بیاری و پنجشنبه بعدازظهر تحویا بگیری آیا میتونم مثلا سه شنبه تحویل بگیرم چون ظاهرا روال ابوظبی بهم خورده و هر روزی می تونن پاسپورت و ویزا را تحویل بدهند

2010AS12XXX
سفارت:ابوظبی
بعد از دوبار تغییر- تاریخ مصاحبه:20june2010
کلیرنس:4Aug2010
تاریخ دریافت ویزا:21Sep2010
تشکر کنندگان:
(2010-09-09 ساعت 15:05)shabnam sh نوشته:  سلام ،من ۳ شنبه شب به تهران برگشتم و همون سه شنبه ویزا مو گرفتم و پنج شنبه ۲ سپتامبر هم مصاحبم بود،همه چی‌ خیلی‌ اسون تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم،به نظرم(شخصاً) نه لباسی که می‌پوشید خیلی‌ مهمه ،نه ارتباط چشمی و غیر( چون مصاحبه کنندهٔ من همش سرش تو کامپیوتر بود و اصلا بهم نگاه نکرد ،و خودش هم حجاب داشت ) و کلا هم دنبال گیر دادن نیستن، مترجم هم اصلا نمیخواد چون سوال‌های سختی نمیپرسن،اول که من رفتم تو سفارت ،بعد از بازرسی بدنی یه کمی‌ نشستم تا نوبتم بشه ،بعد به سمت قسمتی‌ که داخل بود رفتم،که از یه جایی‌ مثل باغ باید رًد میشدم. اونجا یک شماره بهم دادن،تو یک سالون بزرگ بود که همونجا هم مصاحبه انجام میشه،و هم مدارک رو تحویل میدیم ،و هم پول رو ،یعنی‌ اول بعد از اعلام شماره مدارک رو تحویل دادم، بعد رفتم باجه ۱ ،۸۱۹ دلار رو دادم ،برگشتم و رسید رو دادم و دوباره نشستم،شمارم خیلی‌ دیر اعلام شد. اول که قسم خوردم،بعد فینگر پرینت ،بعد پرسید دانشجویی؟ گفتم آره. کار کردی؟ گفتم نه.حتا یه کوچولو؟ گفتم نه اصلا. خندید گفت سربازی هم که نرفتی ؟ گفتم نه.گفت نسبت اسپانسر .رشتهٔ تحصیلیت چیه ،بعد هم که مدارکمو نگاه کرد ،من فقط فرم ای-۱۳۴ داشتم و تکس نداشتم از اسپانسر ام،و حساب بانکی‌ ۲۵ میلیون تومنی که همش روش تاکید کردم ، و همه چی‌ خوب بود ،و روی یک کارت نوشت که سه شنبه ساعت ۱ بیا ویزا بگیر، Smile ...
یادتونه چه قدر نگران بودید ؟ دیدید گفتم مشکلی پیش نمیاد و اعتماد به نفس کار خودش رو میکنه . نه فقط برای شما برای همه همینطوره .
به شخصه واقعا بهتون تبریک میگم و آرزوی بهترین ها رو در آمریکا براتون دارم .
ولی یک چیز بین خودمون بمونه تازه اولشه " استرس های اصلی مونده که همه بیان پیشتون و برای رفتنت گریه کنن .
ولی همه ی این ها تموم میشه و به امید خدا همه چی براتون ردیف میشه .
تنها راه موفقیت تو مصاحبه برای اکثر افراد اینه که استرس نداشته باشند و خودشون رو قبول داشته باشند .
به امید موفقیت همه ی عزیزان

بیایید سریال قهوه ی تلخ رو کپی نکنیم تا با این کار کمکی کرده باشیم و فرهنگ سازی را از امروز شروع کنیم .

تشکر کنندگان: Shahryar ، shabnam sh ، kiarash86
(2010-09-09 ساعت 15:34)masy نوشته:  
(2010-09-09 ساعت 15:05)shabnam sh نوشته:  سلام ،من ۳ شنبه شب به تهران برگشتم و همون سه شنبه ویزا مو گرفتم و پنج شنبه ۲ سپتامبر هم مصاحبم بود،همه چی‌ خیلی‌ اسون تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم،به نظرم(شخصاً) نه لباسی که می‌پوشید خیلی‌ مهمه ،نه ارتباط چشمی و غیر( چون مصاحبه کنندهٔ من همش سرش تو کامپیوتر بود و اصلا بهم نگاه نکرد ،و خودش هم حجاب داشت ) و کلا هم دنبال گیر دادن نیستن، مترجم هم اصلا نمیخواد چون سوال‌های سختی نمیپرسن،اول که من رفتم تو سفارت ،بعد از بازرسی بدنی یه کمی‌ نشستم تا نوبتم بشه ،بعد به سمت قسمتی‌ که داخل بود رفتم،که از یه جایی‌ مثل باغ باید رًد میشدم. اونجا یک شماره بهم دادن،تو یک سالون بزرگ بود که همونجا هم مصاحبه انجام میشه،و هم مدارک رو تحویل میدیم ،و هم پول رو ،یعنی‌ اول بعد از اعلام شماره مدارک رو تحویل دادم، بعد رفتم باجه ۱ ،۸۱۹ دلار رو دادم ،برگشتم و رسید رو دادم و دوباره نشستم،شمارم خیلی‌ دیر اعلام شد. اول که قسم خوردم،بعد فینگر پرینت ،بعد پرسید دانشجویی؟ گفتم آره. کار کردی؟ گفتم نه.حتا یه کوچولو؟ گفتم نه اصلا. خندید گفت سربازی هم که نرفتی ؟ گفتم نه.گفت نسبت اسپانسر .رشتهٔ تحصیلیت چیه ،بعد هم که مدارکمو نگاه کرد ،من فقط فرم ای-۱۳۴ داشتم و تکس نداشتم از اسپانسر ام،و حساب بانکی‌ ۲۵ میلیون تومنی که همش روش تاکید کردم ، و همه چی‌ خوب بود ،و روی یک کارت نوشت که سه شنبه ساعت ۱ بیا ویزا بگیر، Smile ...
سلام دوست عزیز بهتون تبریک میگم هم بخاطر نخوردن کلیرنس هم بخاطر گرفتن ویزا و یک سوال من که کلیرنس خوردم توی سایت میگه باید یکشنبه بعد ازظهر پاس رو بیاری و پنجشنبه بعدازظهر تحویا بگیری آیا میتونم مثلا سه شنبه تحویل بگیرم چون ظاهرا روال ابوظبی بهم خورده و هر روزی می تونن پاسپورت و ویزا را تحویل بدهند

سلام،میتونید از خودشون بپرسید ،یعنی‌ اون کسی‌ که توی باجه نشسته،بگید اگه زود تر بیام مثلا سه شنبه مشکلی‌ پیش میاد،منم فک نمیکنم خیلی‌ سخت بگیرن،تنها چیزی که هست اینه که اگه نپرسید و سه شنبه بیاین سفارت و ندان،الکی‌ هزینه آمدن تا ابوظبی رو دوبار باید بدین که ارزش نداره
تشکر کنندگان:
(2010-09-07 ساعت 21:56)Ashkan78 نوشته:  بهت توصيه مي كنم قيمت يه سفر مشابه به دبي رو هم بگير تا ببيني كه دبي خيلي ارزونتر مي شه. رفت و آمد به ابوظبي رو هم حداكثر 500 درهم براش كنار بگذار (خيلي كه بخواي شيك بري و برگردي). اما اختلاف قيمت اقامت در ابوظبي بيشتر از اينا هست.

ابوظبي هم جهت اطلاعاتت امكانات (؟؟!!) خوبي داره.

(2010-09-07 ساعت 21:53)Baabak نوشته:  سلام دوستان،

من تصمیم گرفتم برای مصاحبه برم ابوظبی مستقر بشم و همه کارای مدیکال و بانکم رو هم همونجا انجام بدم و حتی پروازم رو هم به فردوگاه ابوظبی بگیرم. یه هتل هم نزدیک سفارت پیدا کردم که فکر کنم پیاده هم میشه رفت (رو نقشه حدود 1.5 کیلومتر فاصله داره).

با توجه به اینکه بیشتر دوستان برای مصاحبه میرن دوبی برای این تصمیم خودم شک داشتم و خواستم با شما در میون بذارم ببینم نظرتون چیه؟

در ضمن من اهل خرید و اینجور مزیت ها و امکانات (؟!) دوبی نیستم!

کارای بانک دیگه چیه؟ اضافه بر سازمانه؟ مگه خود سفارت پول نمیگیره؟
تشکر کنندگان:
(2010-09-10 ساعت 01:29)shabnam sh نوشته:  
(2010-09-09 ساعت 15:34)masy نوشته:  
(2010-09-09 ساعت 15:05)shabnam sh نوشته:  سلام ،من ۳ شنبه شب به تهران برگشتم و همون سه شنبه ویزا مو گرفتم و پنج شنبه ۲ سپتامبر هم مصاحبم بود،همه چی‌ خیلی‌ اسون تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم،به نظرم(شخصاً) نه لباسی که می‌پوشید خیلی‌ مهمه ،نه ارتباط چشمی و غیر( چون مصاحبه کنندهٔ من همش سرش تو کامپیوتر بود و اصلا بهم نگاه نکرد ،و خودش هم حجاب داشت ) و کلا هم دنبال گیر دادن نیستن، مترجم هم اصلا نمیخواد چون سوال‌های سختی نمیپرسن،اول که من رفتم تو سفارت ،بعد از بازرسی بدنی یه کمی‌ نشستم تا نوبتم بشه ،بعد به سمت قسمتی‌ که داخل بود رفتم،که از یه جایی‌ مثل باغ باید رًد میشدم. اونجا یک شماره بهم دادن،تو یک سالون بزرگ بود که همونجا هم مصاحبه انجام میشه،و هم مدارک رو تحویل میدیم ،و هم پول رو ،یعنی‌ اول بعد از اعلام شماره مدارک رو تحویل دادم، بعد رفتم باجه ۱ ،۸۱۹ دلار رو دادم ،برگشتم و رسید رو دادم و دوباره نشستم،شمارم خیلی‌ دیر اعلام شد. اول که قسم خوردم،بعد فینگر پرینت ،بعد پرسید دانشجویی؟ گفتم آره. کار کردی؟ گفتم نه.حتا یه کوچولو؟ گفتم نه اصلا. خندید گفت سربازی هم که نرفتی ؟ گفتم نه.گفت نسبت اسپانسر .رشتهٔ تحصیلیت چیه ،بعد هم که مدارکمو نگاه کرد ،من فقط فرم ای-۱۳۴ داشتم و تکس نداشتم از اسپانسر ام،و حساب بانکی‌ ۲۵ میلیون تومنی که همش روش تاکید کردم ، و همه چی‌ خوب بود ،و روی یک کارت نوشت که سه شنبه ساعت ۱ بیا ویزا بگیر، Smile ...
سلام دوست عزیز بهتون تبریک میگم هم بخاطر نخوردن کلیرنس هم بخاطر گرفتن ویزا و یک سوال من که کلیرنس خوردم توی سایت میگه باید یکشنبه بعد ازظهر پاس رو بیاری و پنجشنبه بعدازظهر تحویا بگیری آیا میتونم مثلا سه شنبه تحویل بگیرم چون ظاهرا روال ابوظبی بهم خورده و هر روزی می تونن پاسپورت و ویزا را تحویل بدهند

سلام،میتونید از خودشون بپرسید ،یعنی‌ اون کسی‌ که توی باجه نشسته،بگید اگه زود تر بیام مثلا سه شنبه مشکلی‌ پیش میاد،منم فک نمیکنم خیلی‌ سخت بگیرن،تنها چیزی که هست اینه که اگه نپرسید و سه شنبه بیاین سفارت و ندان،الکی‌ هزینه آمدن تا ابوظبی رو دوبار باید بدین که ارزش نداره

قط باهاشون چونه نزنید دقیقا یه خانمی موردش مثل شما بود که داشت اصرار می کرد اون خانم پشت باجه که ایرانی بود اعصاب درست حسابیم نداشت گفت یه کاری نکن بگم برو 2 هفته دیگه بیا.
LOCATION:LA COUNTY
ARRIVAL DATE: JAN 14
CATEGORY: DV LOTTERY
تشکر کنندگان:
و اما سفرنامه من ....

اسم من عليرضا است

همانطور كه همگي در امضاء من ميبينيد ، من بطور كاملا اتفاقي در ارديبهشت ماه امسال فهميدم كه قبول شدم ... تمام مدارك و واكسنها را در عرض يك هفته زدم و فرمها را پست كردم

سعي من بر اين است كه سفرنامه من با جزئيات باشه نه خلاصه ...

مديكال :
02 سپتامبر مصاحبه داشتم ، به همراه شهريار ( Shahryar ) ، مجيد ( majmaj ) ... با پرواز ماهان ، روز 31 آگوست ، ساعت 7:30 رفتم دبي ... هتل من ورساي بود كه خيلي ازش راضي ام
صبح كه رسيدم ، به محض check in ، رفتم پيش reception هتل و گفتم كه براي مديكال به پاسپورتم احتياج دارم...در همين حين ديدم كه يك خانم جوان و يك آقا ( به نام اميد ) هم كه گويا ليدر تور بود ( ليدر تور شركت ريچموند ) كنار من ايستاده اند ... آن خانم انگليسي بلد نبود و ليدر داشت براش پاسپورتشو از هتل ميگرفت...رو به من كرد و گفت : شما هم لاتري هستيد ؟...گفتم : آره ...گفت خوبه ، پس ميتونيد با اين خانم ، دوتايي بريد اين مديكال سنتر پشت هتل براي آزمايش ... پس فردا هم خدم ميبرمتون ابوظبي..گفتم : چند ميبري؟....گفت نفري 250 درهم ! ... منم گفتم : حتما !!
با اون خانم راه افتاديم ( دوتايي ) به سمت اون مركز مديكال...توي راه ، اون خانم شروع كرد به صحبت كه زبان بلد نيست و اينجا تنها اومده و .... وقتي رسيديم ، ديدم اين همون مديكال سنتريه كه صاحبش ايرانيه ! داخل ساختمان ، يك خانمي داشت با موبايل صحبت ميكرد و به آن طرف ميگفت : " نفري 150 درهم ميگيرم ميبرمتون... اسمم مليكاست ! " ... من به دختري كه همراهم بود گفتم : ببين ، اينجا خوب نيست و بايد بريم مديكال سنتر ، يهو مليكا گفت : نه...خوبه..من برات 700 درهم با تخفيف تمومش ميكنم ! ... خلاصه مليكا خانم دختره را راضي كرد و من تنهايي رفتم مديكال سنتر روبروي ابوهيل ... من با 450 درهم كارم تموم شد ! ... بعد از اين ماجرا ، دختره به من بيشتر اعتماد كرد و تقريبا همنظر من شد .... توي مديكال سنتر ، پرونده شهريار و خانمشو ديدم كه قبل از من آمده بودند


مصاحبه :
وقتي از مديكال برگشتم ، رسپشن هتل اشاره كرد كه اين آقا با شما كار داره...ديدم يه آقاي تيپ اسپرت ، قد بلند و با ظاهر آرام و متين ايستاده ... گفت : من شهريارم ! ... خلاصه بعد از احوالپرسي ، هتلشو به من نشون داد كه براي ابوظبي با هم هماهنگ كنيم .... توي اين مدت ، از مديكال تا مصاحبه ، من ترمينال ابن بطوطه هم رفتم و تحقيقات زيادي كردم تا بتونم بهترين و باصرفه ترين راه را براي رفتن به ابوظبي انتخاب كنم
ابن بطوطه : اولين اتوبوس ساعت 6 صبح بود كه تا ابوظبي يك ساعت راه داشت ... از مركز دبي تا اين ترمينال ، حدود نيم ساعت با تاكسي راه است كه در حدود 30-40 درهم كرايه تاكسي بود !

ترمينال بعدي : ترمينال بردبي است كه اولين اتوبوس ساعت 5 راه ميفته و تا مركز دبي حدود 10 دقيقه است ( 15 درهم ) .. اين همون اتوبوسيه كه از بردبي ميره به ابن بطوطه و از آنجا ميره ابوظبي

با يك حساب سرانگشتي ، هزينه با اتوبوس حدود 100 درهم ميشد

شب كه برگشتم ، ديدم شهريار براي توي هتل پيغام گذاشته كه يك ماشين پيدا كرده كه با 100 درهم مارا ميبره ابوظبي ... من هم ديدم بهترين راه همينه... اما !!
با اين آقاي اميدخان و مليكا خانم يك كار كوچيك داشتم : اون دختر خانمي كه با من بود ، با مليكا قرار گذاشته بود ... ديدم بهترين فرصته ...گذاشتم ساعت 11:30 شب ، به خانم همراهم گفتم تلفن بزن به مليكا بگو ما يك ماشين پيداكرديم با 100 درهم و فردا باتو نميايم . ... به اميد هم همينطور... طبق گفته خانم همراه من ، مليكا تا 120 درهم هم راضي ميشه و ميگه غير از من ، هيچ كس ديگه نميتونه بره ابوظبي ، چون اجازه نداره ! و پليس توي راه ماشينو ميخابونه !! و.....
اما ديگه كار تموم بود ... به اون خانم هم نگفتم كه تصميم قطعي من چيه ، تا خودش تصميم بگيره .... كه گفت هرچي نظر خودت باشه
اين خانم خلاصه به من اعتماد پيدا كرده بود ، تاجايي كه روزا تا 3 شب باهم بيرون بوديم و ميرفتيم جاهاي ديدنيه دبي و... يك دختر زيبا ، با شخصيت و .... الان هم باهم در تماسيم و شايد بتونم كمكش كنم براي اقامتش توي آمريكا مسكن و ...

ساعت 5 صبح شهريار با ماشين و راننده جوان ايراني كه اسمش كاوه بود ، اومدن دنبال ما و به اتفاق رفتيم ابوظبي.... توي راه هم اينقدر با هم صحبت كرديم كه اصلا نفهميديم اين 1:30 چطوري گذشت

موقع مصاحبه ، نفر اول مجيد ( با لباس كاملا رسمي و خوش تيپ ) و خانواده اش و اون پسر شيطونش بود ، نفر 11 شهريار ( با لباس رسمي و خوش تيپ ) و خانواده اش ، نفر 12 خانم همراه من و 13 ( نحص ! ) من بودم ( با لباس رسمي ونه خوش تيپ ! )


قسمت اول ، دادن مدارك است ... يك خانم تپل ، زيبا و جدي ايراني ،مدارك را از من گرفت و تمام آنها را با دقت ديد ... هيچ سوالي از من نميكرد ... در آخر گفت : قبلا براي دولت كار كرده اي ، گفتم نه ....گفت برو پول را بريز به حساب ..

سپس نوبت گيت آخر رسيد ... يك خانم آمريكايي ، كوتاه قد ، تپل و عينكي ... ازم پرسيد واقعا توي شركت X كار ميكني ؟ ( باورش نميشد ) ..گفتم بله ... نامه شركت را ديد و گفت پست مهمي داري ! .. منهم لبخند زدم ... گفت ميخاي بياي شهر من ! .. گفتم كجا ؟...گفت آستين..گفتم آره .. گفت : خيلي قشنگه ! ... بعد هم يك كارت زرد رانگ كوچيك بهم داد و گفت : دوشنبه ساعت 1 ويزاي شما حاضره !!!!!

موقع برگشت هم شهريار جان و بقيه خيلي به من محبت داشتن و تبريك و ...

نظرات خودم :

1. دوستان بعدي لاتري ، قبل از گرفتن ماشين و مديكال و ... حتما حتما تحقيقات جامع بكنن و بهترين راه را انتخاب بكنند

2. احتمالا افرادي پيدا ميشن كه ناواردند ... كمك به بقيه هيچ چيزي از ما كم نميكنه ( برعكس فرهنگ اصيل )

3. شرايط مصاحبه به اين صورت است كه ، نظر اوليه را نفري كه مدارك را ميگيره ميده ، و شخص دوم تنها در صورتي ميتواند نظر اوليه را رد كند كه يك دليل كاملا منطقي داشه باشه


اين سفر براي من به غير از ويزا ، افتخار آشنايي با مجيد ، دوست جديد و خوبم ( خانم ) و همچنين شهريار عزيزم و خانواده محترمش و اون دختر ناز و قشنگش ، بود


براي همشون و همچنين تمامي دوستان مهاجرسرا كه اطلاعات خودشونو با بقيه سهيم ميشدند آرزوي ديدن همديگه در آمريكا را دارم

Kaveh792004
عليرضا
شماره کیس : 2010AS2607X
تاریخ دریافت نامه قبولی: اصلا نيومد ، شانسي در ماه May 2010 فهميدم
کنسولگری: ابوظبي
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2010 Jun 06
تاریخ کارنت شدن کیس: Aug 2010
وضعيت اسپانسر : دارم --- مدارك JUN 21 2010 رسيد
تاریخ مصاحبه: 02 September
گرفتن ويزا : همون روز مصاحبه

(2010-09-10 ساعت 14:25)peyman2011 نوشته:  
(2010-09-07 ساعت 21:56)Ashkan78 نوشته:  بهت توصيه مي كنم قيمت يه سفر مشابه به دبي رو هم بگير تا ببيني كه دبي خيلي ارزونتر مي شه. رفت و آمد به ابوظبي رو هم حداكثر 500 درهم براش كنار بگذار (خيلي كه بخواي شيك بري و برگردي). اما اختلاف قيمت اقامت در ابوظبي بيشتر از اينا هست.

ابوظبي هم جهت اطلاعاتت امكانات (؟؟!!) خوبي داره.

(2010-09-07 ساعت 21:53)Baabak نوشته:  سلام دوستان،

من تصمیم گرفتم برای مصاحبه برم ابوظبی مستقر بشم و همه کارای مدیکال و بانکم رو هم همونجا انجام بدم و حتی پروازم رو هم به فردوگاه ابوظبی بگیرم. یه هتل هم نزدیک سفارت پیدا کردم که فکر کنم پیاده هم میشه رفت (رو نقشه حدود 1.5 کیلومتر فاصله داره).

با توجه به اینکه بیشتر دوستان برای مصاحبه میرن دوبی برای این تصمیم خودم شک داشتم و خواستم با شما در میون بذارم ببینم نظرتون چیه؟

در ضمن من اهل خرید و اینجور مزیت ها و امکانات (؟!) دوبی نیستم!

کارای بانک دیگه چیه؟ اضافه بر سازمانه؟ مگه خود سفارت پول نمیگیره؟

بازم ببخشید که تو تاپیک بچه های لاتاری مطلب نوشتم که باعث سوء تفاهم شدم! Sad

دوست عزیز، کیس من نامزدی هستش و ما باید یه مبلغی رو تو بانک بریزیم و رسید تحویل بدیم و یه مبلغی هم تو سفارت نقدی پرداخت کنیم.

علیرضا خان عزیز (kaveh)،

انگار باید 2 تا تبریک بهت بگیم! Cool

کی بیایم شیرینی بخوریم؟ Tongue
تشکر کنندگان: Shahryar ، Kaveh792004 ، samira t ، indmehdi
[/size]
(2010-09-10 ساعت 16:33)Kaveh792004 نوشته:  و اما سفرنامه من ....

اسم من عليرضا است

همانطور كه همگي در امضاء من ميبينيد ، من بطور كاملا اتفاقي در ارديبهشت ماه امسال فهميدم كه قبول شدم ... تمام مدارك و واكسنها را در عرض يك هفته زدم و فرمها را پست كردم

سعي من بر اين است كه سفرنامه من با جزئيات باشه نه خلاصه ...

مديكال :
02 سپتامبر مصاحبه داشتم ، به همراه شهريار ( Shahryar ) ، مجيد ( majmaj ) ... با پرواز ماهان ، روز 31 آگوست ، ساعت 7:30 رفتم دبي ... هتل من ورساي بود كه خيلي ازش راضي ام
صبح كه رسيدم ، به محض check in ، رفتم پيش reception هتل و گفتم كه براي مديكال به پاسپورتم احتياج دارم...در همين حين ديدم كه يك خانم جوان و يك آقا ( به نام اميد ) هم كه گويا ليدر تور بود ( ليدر تور شركت ريچموند ) كنار من ايستاده اند ... آن خانم انگليسي بلد نبود و ليدر داشت براش پاسپورتشو از هتل ميگرفت...رو به من كرد و گفت : شما هم لاتري هستيد ؟...گفتم : آره ...گفت خوبه ، پس ميتونيد با اين خانم ، دوتايي بريد اين مديكال سنتر پشت هتل براي آزمايش ... پس فردا هم خدم ميبرمتون ابوظبي..گفتم : چند ميبري؟....گفت نفري 250 درهم ! ... منم گفتم : حتما !!
با اون خانم راه افتاديم ( دوتايي ) به سمت اون مركز مديكال...توي راه ، اون خانم شروع كرد به صحبت كه زبان بلد نيست و اينجا تنها اومده و .... وقتي رسيديم ، ديدم اين همون مديكال سنتريه كه صاحبش ايرانيه ! داخل ساختمان ، يك خانمي داشت با موبايل صحبت ميكرد و به آن طرف ميگفت : " نفري 150 درهم ميگيرم ميبرمتون... اسمم مليكاست ! " ... من به دختري كه همراهم بود گفتم : ببين ، اينجا خوب نيست و بايد بريم مديكال سنتر ، يهو مليكا گفت : نه...خوبه..من برات 700 درهم با تخفيف تمومش ميكنم ! ... خلاصه مليكا خانم دختره را راضي كرد و من تنهايي رفتم مديكال سنتر روبروي ابوهيل ... من با 450 درهم كارم تموم شد ! ... بعد از اين ماجرا ، دختره به من بيشتر اعتماد كرد و تقريبا همنظر من شد .... توي مديكال سنتر ، پرونده شهريار و خانمشو ديدم كه قبل از من آمده بودند


مصاحبه :
وقتي از مديكال برگشتم ، رسپشن هتل اشاره كرد كه اين آقا با شما كار داره...ديدم يه آقاي تيپ اسپرت ، قد بلند و با ظاهر آرام و متين ايستاده ... گفت : من شهريارم ! ... خلاصه بعد از احوالپرسي ، هتلشو به من نشون داد كه براي ابوظبي با هم هماهنگ كنيم .... توي اين مدت ، از مديكال تا مصاحبه ، من ترمينال ابن بطوطه هم رفتم و تحقيقات زيادي كردم تا بتونم بهترين و باصرفه ترين راه را براي رفتن به ابوظبي انتخاب كنم
ابن بطوطه : اولين اتوبوس ساعت 6 صبح بود كه تا ابوظبي يك ساعت راه داشت ... از مركز دبي تا اين ترمينال ، حدود نيم ساعت با تاكسي راه است كه در حدود 30-40 درهم كرايه تاكسي بود !

ترمينال بعدي : ترمينال بردبي است كه اولين اتوبوس ساعت 5 راه ميفته و تا مركز دبي حدود 10 دقيقه است ( 15 درهم ) .. اين همون اتوبوسيه كه از بردبي ميره به ابن بطوطه و از آنجا ميره ابوظبي

با يك حساب سرانگشتي ، هزينه با اتوبوس حدود 100 درهم ميشد

شب كه برگشتم ، ديدم شهريار براي توي هتل پيغام گذاشته كه يك ماشين پيدا كرده كه با 100 درهم مارا ميبره ابوظبي ... من هم ديدم بهترين راه همينه... اما !!
با اين آقاي اميدخان و مليكا خانم يك كار كوچيك داشتم : اون دختر خانمي كه با من بود ، با مليكا قرار گذاشته بود ... ديدم بهترين فرصته ...گذاشتم ساعت 11:30 شب ، به خانم همراهم گفتم تلفن بزن به مليكا بگو ما يك ماشين پيداكرديم با 100 درهم و فردا باتو نميايم . ... به اميد هم همينطور... طبق گفته خانم همراه من ، مليكا تا 120 درهم هم راضي ميشه و ميگه غير از من ، هيچ كس ديگه نميتونه بره ابوظبي ، چون اجازه نداره ! و پليس توي راه ماشينو ميخابونه !! و.....
اما ديگه كار تموم بود ... به اون خانم هم نگفتم كه تصميم قطعي من چيه ، تا خودش تصميم بگيره .... كه گفت هرچي نظر خودت باشه
اين خانم خلاصه به من اعتماد پيدا كرده بود ، تاجايي كه روزا تا 3 شب باهم بيرون بوديم و ميرفتيم جاهاي ديدنيه دبي و... يك دختر زيبا ، با شخصيت و .... الان هم باهم در تماسيم و شايد بتونم كمكش كنم براي اقامتش توي آمريكا مسكن و ...

ساعت 5 صبح شهريار با ماشين و راننده جوان ايراني كه اسمش كاوه بود ، اومدن دنبال ما و به اتفاق رفتيم ابوظبي.... توي راه هم اينقدر با هم صحبت كرديم كه اصلا نفهميديم اين 1:30 چطوري گذشت

موقع مصاحبه ، نفر اول مجيد ( با لباس كاملا رسمي و خوش تيپ ) و خانواده اش و اون پسر شيطونش بود ، نفر 11 شهريار ( با لباس رسمي و خوش تيپ ) و خانواده اش ، نفر 12 خانم همراه من و 13 ( نحص ! ) من بودم ( با لباس رسمي ونه خوش تيپ ! )


قسمت اول ، دادن مدارك است ... يك خانم تپل ، زيبا و جدي ايراني ،مدارك را از من گرفت و تمام آنها را با دقت ديد ... هيچ سوالي از من نميكرد ... در آخر گفت : قبلا براي دولت كار كرده اي ، گفتم نه ....گفت برو پول را بريز به حساب ..

سپس نوبت گيت آخر رسيد ... يك خانم آمريكايي ، كوتاه قد ، تپل و عينكي ... ازم پرسيد واقعا توي شركت X كار ميكني ؟ ( باورش نميشد ) ..گفتم بله ... نامه شركت را ديد و گفت پست مهمي داري ! .. منهم لبخند زدم ... گفت ميخاي بياي شهر من ! .. گفتم كجا ؟...گفت آستين..گفتم آره .. گفت : خيلي قشنگه ! ... بعد هم يك كارت زرد رانگ كوچيك بهم داد و گفت : دوشنبه ساعت 1 ويزاي شما حاضره !!!!!

موقع برگشت هم شهريار جان و بقيه خيلي به من محبت داشتن و تبريك و ...

نظرات خودم :

1. دوستان بعدي لاتري ، قبل از گرفتن ماشين و مديكال و ... حتما حتما تحقيقات جامع بكنن و بهترين راه را انتخاب بكنند

2. احتمالا افرادي پيدا ميشن كه ناواردند ... كمك به بقيه هيچ چيزي از ما كم نميكنه ( برعكس فرهنگ اصيل )

3. شرايط مصاحبه به اين صورت است كه ، نظر اوليه را نفري كه مدارك را ميگيره ميده ، و شخص دوم تنها در صورتي ميتواند نظر اوليه را رد كند كه يك دليل كاملا منطقي داشه باشه


اين سفر براي من به غير از ويزا ، افتخار آشنايي با مجيد ، دوست جديد و خوبم ( خانم ) و همچنين شهريار عزيزم و خانواده محترمش و اون دختر ناز و قشنگش ، بود


براي همشون و همچنين تمامي دوستان مهاجرسرا كه اطلاعات خودشونو با بقيه سهيم ميشدند آرزوي ديدن همديگه در آمريكا را دارم

Kaveh792004
عليرضا

[b][b]علیرضا جان،
اولا تبریک به مناسبت رونمایی از اسم قشنگت،
دوما تبریک به خاطر ویزای نازنینت،
سوما (میدونم همه این دوما، سوما و ... غلطه ها، دارم لجبازی میکنم Big Grin) آفرین به انتخابت Wink
چهارما دمت گرم بابت این سفرنامه کاملت
و پنجما خیلی ممنون بابت الطاف بسیارت (عجب قافیه هایی دادما)

Good Luck[/b][size=large][/b]
کیس نامبر : 29XXX
تاریخ کارنت شدن: بولتن August 2010
دریافت نامه دوم: 17 مرداد 89
تاریخ مصاحبه: 2سپتامبر 2010
سفارت: ابوظبی
تاریخ دریافت کلیرنس: 15 سپتامبر (24 شهریور) پس از 13 روز
تاریخ دریافت ویزا: 30 سپتامبر 2010 یعنی آخرین روز و آخرین دقایق باقیمانده از DV 2010
مقیم دالاس از نوامبر 2010
تشکر کنندگان: Kaveh792004 ، Lamborghini ، farzad101


(2010-09-11 ساعت 00:43)Baabak نوشته:  علیرضا خان عزیز (kaveh)،

انگار باید 2 تا تبریک بهت بگیم! Cool

کی بیایم شیرینی بخوریم؟ Tongue

=========================
=========================

(2010-09-11 ساعت 02:50)Shahryar نوشته:  [b][b]علیرضا جان،
اولا تبریک به مناسبت رونمایی از اسم قشنگت،
دوما تبریک به خاطر ویزای نازنینت،
سوما (میدونم همه این دوما، سوما و ... غلطه ها، دارم لجبازی میکنم Big Grin) آفرین به انتخابت Wink
چهارما دمت گرم بابت این سفرنامه کاملت
و پنجما خیلی ممنون بابت الطاف بسیارت (عجب قافیه هایی دادما)

Good Luck[/b][size=large][/b]

اولا مقصي Wink

دوم ، معلومه خونه شماها فقط يه ديش هست ، اونم كانالاي هندي ميگيره Big Grin

شماره کیس : 2010AS2607X
تاریخ دریافت نامه قبولی: اصلا نيومد ، شانسي در ماه May 2010 فهميدم
کنسولگری: ابوظبي
تاریخ ارسال فرمهای سری اول: 2010 Jun 06
تاریخ کارنت شدن کیس: Aug 2010
وضعيت اسپانسر : دارم --- مدارك JUN 21 2010 رسيد
تاریخ مصاحبه: 02 September
گرفتن ويزا : همون روز مصاحبه

تشکر کنندگان: Shahryar ، Lamborghini
من ویزا رو دوشنبه رفتم و سهشنبه دادن و کنسول گفت چون کیس لاتاری هست ماتا 24 تا48ساعته ویزامیدیم از اولsepایطوری شده-بازم تشکر از همه چیز-همه جوابشون میاد حتما
case:19###
Big Grin



تشکر کنندگان: Shahryar ، Amir78 ، indmehdi ، Hornet




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان