کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در ابوظبی
با درود به همه بچه های گل مهاجر سرا . من هم برای اولین بار هست که مطلب می نویسم . البته کمی از گرفتن ویزای ما میگذره ولی دوست داشتم که من هم تجربیاتم را با بچهای دیگه قسمت کنم .
مصاحبه ما که دو نفر هستیم در تاریخ 8 می بود که چند روز هم زودتر رفتیم ولی الان که فکر میکنم میبینم فقط استرس باعث شد که چند روز زود تر بریم چون کارهای پزشکی همون روز که رسیدیم تا بعد از ظهر انجام شد . ما هتل اواری 4 ستاره رفتیم بسیار هتل تمیزی بود قابل توجه کسانی که به تمیز بودن هتل حساس هستند . غذای هتل هندی بود . نهار و صبحانه هم دادند .غذا های ایرنی هم بعضی وقت ها داشتند مثل قورمه سبزی . هتل استخر و سالن بدن سازی و دیسکو و این امکانات را هم داشت که ما چون بیشتر وقتمون را به گردش اختصاص داده بودیم وقت ورزش و دیسکو نداشتیم .
واکسن ابله مرغان هم برای من زدن 250 درهم . واکسن دیفتری کزاز هم برای همسرم زدند 100 درهم .
برای گردش در دبی هم ما به توصیه دوستان مهاجر سرایی گوش کردیم و از مترو استفاده کردیم و یک کارت نقره ای هم گرفتیم برای هر نفر 20 درهم که کلی جاها میرفتیم و میگشتیم با هزینه بسیار کمتر از تاکسی.
روز مصاحبه هم با اقای حسین پور هماهنگ کردیم که انسان بسیار نازنینی هستند . البته کسانی که کار بردن مسافر ها را به سفارت انجام میدن همگی خوب هستند ایشان هم که ما تجربه داشتیم بسیار دلسوز و خوب بودند . راس ساعت 4:00 صبح امدند درب هتل ما که تا صبح نخوابیدیم از ترس اینکه نکنه جا بمونیم البته ساعت موبایل را کوک کرده بودم و به ریسپشن هتل هم سفارش کرده بودم که ما را راس ساعت 3:30 بیدار کنه . به هر حال خیلی دقت کردیم چیزی جا نگذاریم و به امید خداوند مهربان راه افتادیم. یک ساعت و نیم در راه بودیم البته هوا تاریک بود و اتوبان هموار تا بالاخره رسیدیم . چند تای پرنده تازه از اشیانه بیرون زده بودن در پی روزی خویش درست مثل ما . ولی ما زرنگ تر بودیم . بعد از اون چند تا گربه دیدیم . رایحه خوش گل در فضای بیرون سفارت روحمان را نوازش می داد جاتون خالی . این وقت هم که اصلا خیال نداشت بگذره تا ساعت هشت و نیم بشه ما بریم تو ببینیم چی میشه بالاخره .لحظات نفس گیر بود امروز میتونه سرنوشت ادم عوض بشه و کلا مسیر زندگی تغییر کنه این فکری بود که تو ذهنم نا ارامی ایجاد میکرد .
یواش یواش حوصله ام سر رفته بود ولی خدا را شکر که یک خانواده ایرانی دیگه هم از راه رسیدند 4 نفر بودند . بسیار متشخص و محترم خانم و اقا به همراه دو دخترشان .کمی با هم حرف زدیم تا اشخاص دیگر هم رسیدند و جمعیتی شدیم . نگهبان ها امدند و مدارک همه را چک کردند وبه نوبتی که روی صنندلی ها نشسته بودیم رفتیم داخل که طبیعتا ما دو نفر اول بودیم . بعد از باز دید بدنی و تحویل دادن کوله پشتی مدارک را با خودمان بردیم داخل. شماره001 را به مادادند. راهنمایی کردند تا نشستیم در جایی که باید. بعد خانمی لاغر اندام ولی ایرانی ما را صدا زد و مدارک لازم را از ما گرفت و در حالی که مدارک را میگرفت سوالاتی هم میپرسید که من فکر کردم شاید مصاحبه که میگن همین باشه .بعد یک عدد برگه ابی رنگ در اورد که ما فکر کردیم یعنی اف بی ای چک . در حالی که نا امید شده بودم از گرفتن ویزای یک ضرب . دیدم گفت :شما لطف کنید این پول را بریزید به حساب در باجه اول . من و همسرم دوباره گل از گلمان شکفت و این حقیر راهی باجه اول شدم به منظور واریز همان نفری 330$ که چون پول خرد نداشتم 700$ دادم البته امیدی به برگشت باقی مانده ان نداشتم ولی دیدم که باقی ان را با احترام تمام پس دادند در اینجا بود که احساس کردم امروز شانس با ماست چون بعضی از دوستان نوشته بودند که اگر خورده نداشته باشید باقی پول را که همانا 40$ ناقابل برای اون ها و کلی پول با ارزش برای ماست از کف خواهی داد . به هر حال نشستیم تا نوبتمان شود برای مصاحبه که همان مرد قصه ها ما را صدا زد .خیلی خوش بر خورد و سر حال با ما سلام و احوال پرسی کرد و صبح بخیر گفت. داخل اتاق مخصوص شدیم و شروع کرد به سوال پرسیدن . که همه سوالات همان های بود که در داخل فرم قبلا داده بودیم بعد از مدتی مکس گفت تبریک می گویم شما ویزا گرفتید . با ور کردنش سخت بود ولی بالاخره موفق شدیم . امید وارم که همه بچه های گل مهاجر سرا ویزاشون را بگیرند و اون های هم که اف بی ای چک خوردند مثل پسر عموی گل من زود تر کلیر بشن . راستی اگر کسی خواست با اقای حسین پور به ابوظبی بره این شماره اقای حسین پوره
اگر وقت زیادی اوردید از دبی مال و امارات مال و ابن البطوطه حتما دیدن کنید . تور صحرا یادتون نره .
ساحل جمیرا مواظب باشد نسوزید افتاب خلیج فارس خیلی سوزندس . برای خرید هم برای ما ایرانی ها چند تا فروشگاه هست به اسم مکس و اس پلش و یک جای هم که اکثرا تور ها شما را میبرن برای خرید به اسم جبل علی با پول ما میشه از این جا ها خرید کرد . ... راستی ویزا بعد از سه روز کاری میاد پست دبی . جمعه و شنبه هم تعطیله.
نوبتی هم باشه نوبت سفرنامه ماست
شرایط : ۲ نفر زن و شوهر برنده مرد و معاف از سربازی،هر دو لیسانس مهندسی، هر دو شغل خصوصی، تمکن مالی ۱۳۰ میلیون تومان + ۹۵ میلیون تومان از بانک ملت،سفر خارج زیاد
ما ۳شنبه به سمت دوبی با پرواز ماهان حرکت کردیم حدود ظهر رسیدیم هتل کراون پلازا که چون همیشه همونجا میریم و با دورو برش آشنا هستیم بازم همونجا رفتیم ، ساعت ۴.۵ با وقت قبلی که از nmc گرفته بودیم که البته اصلا مهم نبود رفتیم بیمارستان حدود ۳ ساعت کارمون طول کشید دکتر شوکولا که یه کم بد اخلاقه به هیچی گیر نداد حتی از آبله مرغون هم نپرسید ، همونجا با خانم ملیکا آشنا شدیم و قرار شد روز ۵شنبه ساعت ۵،۴۰ صبح بیان دم هتل دنبالمون با نفری ۱۵۰ درهم، خلاصه حدود ۷،۵ از بیمارستان اومدیم بیرون و شانس آوردیم عوض اینکه بریم هتل(چون هتلمون به بیمارستان خیلی دوره) رفتیم سیتی سنتر یه کم بچرخیم تا رسیدیم اونجا از بیمارستان زنگ زدن که دوباره برگردین که دکتر کارتون داره( حتما شماره موبایل دوبی داشته باشین واسه این وقتها) ما هم با عجله برگشتیم چون گفتن دکتر ساعت ۸،۵ میره، رسیدیم و مستقیم رفتیم پیش دکتر اونم گفت که جواب آزمایش خون من (خانم ماجرا) اومده و یه اوفونتی که مربوط به یه بیماریه بدیه رو تو خونم نشون داده و من دوباره باید آزمایش بدم که البته چون از خون قبلی مونده بود دیگه خون ندادم ولی ۱۳۰ درهم گرفتن، دیگه ما تا فردا عصر چقدر نگران بودیم بگذریم، فردا عصری دوباره رفتیم nmc که پرستار دکتر گفت که مشکلی نداشتین و ما اشتباه کرده بودیم فقط میخواستن پول بگیرن انگار! ما هم که کلی حرصمون درومده بود واسه اینکه آرامش پیدا کنیم رفتیم یه رستوران لبنانی بنام وافی تو دوبی مال که روبروی فواره های معروف اونجاست تا ساعت ۱۲ شب اونجا نشستیم غذاش خیلی خوبه مخصوصا هموسش یا خموس، فواره ها هم هر نیم ساعت یکبار با آهنگی زیبا روشن می شدند حتما اونجا برید. شب که رفیم هتل آقای شوهر رو مجبور کردم که برای اولین بار فرمهای پر شده رو بخونه (آخه همه کارها رو من کردم) تا لااقل بدونه چی به چیه اونم در عرض ۵ دقیقه همرو خوند!
صبح ملیکا خانوم با یک ماشین ون اومد دنبالمون ما ۶ نفر بودیم یک زن و شوهر میانسال و یک پسر مجرد با دوستش که همه لاتاری بودیم به غیر از دوست اون پسر که همراه اومده بود، خلاصه ما اولین نفر رسیدیم به سفارت، بعد از ما خیلی ها اومدن ولی وقت نشد شرایطشون رو بپرسیم، من کت وشلوار اسپرت پوشیده بودم که بیرون سفارت کتمو درآورده بودم از فرط گرما و شوهرم بلوز مردونه چهار خونه و شلوار کتون پوشیده بود نیمه رسمی بدون کراوات کلا توی این فصل به نظر من کراوات یا کت لازم نیست فقط مرتب باشید کافیه فقط یکی دو نفر از آقایون کراوات داشتن که فکر کنم تا برن تو پدرشون درومد. ساعت ۸ درهارو باز کردن و به ترتیب رفتیم تو و روی صندلی ها نشستیم شماره ما ۳ بود، اول صدامون کردن برای دادن مدارک که همون خانوم تپل ایرانی ازمون گرفت زیادم بداخلاق نبود، من گفتم توی فرمها اشکال داشتم که گفت ۲ سری فرم از شما دارم که با تاریخهای مختلف رسیده منم گفتم آخریه تصحیح شده و همونو گذاشت ازمون نفری ۳ تا عکس خواست که من همون عکسهای قبلی رو دادم (چون تو اونها بهتر افتاده بودم) و ایراد نگرفت ولی برای شوهرم عکس جدید دادم(چون تو اونها بدتر افتاده بود) Smile ، من دیدم که روی فرم شوهرم بزرگ به انگلیسی نوشت معاف و ۲ تا برگ پست هم برای هر کدوممون پر کرد و گذاشت روی مدارک از ما ترجمه شناسنامه، کارت ملی، قباله ، کارت سربازی، تمکن مالی و آخرین مدرک تحصیلی شوهرم رو گرفت و هیچ مدرک اصلی رو نخواست ، بعد گفت که برید ۶۶۰ دلار پرداخت کنید و بعد برید باجه کناری برای انگشت نگاری از ما هیچ سوالی هم نکرد. بعد از انگشت نگاری ما دوباره نشستیم منتظر، اینبار شمارمونو برای مصاحبه خوندن ، ما با خانم سارا مصاحبه داشتیم که البته مارو تو اتاق نبرد و توی همون سالن بودیم، سارا خانوم مثکه اصلا حوصله نداشت از اول تا آخر اخم کرده بود و خیلی کم به ما نگاه میکرد، فرمها رو داد امضا کردیم و قسم خوردیم،
سوالاتی که از ما پرسید:
این کسی که توی فرمها نوشتید در آمریکاست کیه؟ دایی من
چند وقته آمریکاست؟ حدود ۴۰ سال
آمریکا کجا میرید؟ سانفرانسیسکو پیش داییم
آقا شما دیپلم دارین، لیسانس یا فوق لیسانس؟ لیسانس مکانیک( حالا فرمها جلوشه ها)
اونجا چی کار میخواهید بکنید؟ سعی میکنیم همین کاری رو که الان داریم میکنیم را ادامه بدهیم
شرکت مال خودتونه؟ بله
خانوم شما چه کار میکنید؟ منم در یک شرکت خصوصی کار میکنم و لیسانس الکترونیک دارم
توی سایت پست ثبت نام کردید؟ بله
برگه های پر شده پست رو گذاشت کنار و گفت مدارک شما کامله فقط کمی طول میکشه که کارتون انجام بشه با شما تماس میگیرند. مارو میگی مونده بودیم که بلاخره ویزا رو گرفتیم یا کلیرنس خوردیم که من پرسیدم چقدر طول میکشه گفت ۴تا ۵ روز که نفس راحتی کشیدیم، راستی کلا از ما هیچ مدرک اصلی نخواستن و از اول تا آخر نه سارا خانوم لبخند زد و نه ما کلا همه بداخلاق بودیم انگار،
وقتی اومدیم بیرون دیدیم که به اون پسر هم یکضرب ویزا دادن اون هم معاف بود با شغل خصوصی ولی اون زن و شوهر میانسال کلیرنس خوردن به خاطر سربازی ارتش آقا. به ما هیچ برگه ای ندادن و ما دست خالی از سفارت اومدیم بیرون.
ما ۵ شنبه مصاحبه داشتیم و چون جمعه و شنبه سفارت تعطیله ما از ۱شنبه منتظر ایمیل بودیم البته کیس ما توی سایت ceac از همون ۵شنبه نوشت issued,
۲شنبه ۱۰ صبح یه ایمیل برای شوهرم اومد با یک شماره پیگیری برای پست که وقتی اون شماره رو توی سایت empost زدیم نوشت که ۲ صبح بسته رسیده به امپوست دوبی، ما فکر میکردیم این یعنی پاسپورت هر دومون رسیده ولی فقط پاسپورت شوهرم اومده بود و گفتن مال من نرسیده (کلا من بد شانس بودم تو این مسافرت) ما هم اول فکر کردیم فردا بریم ابوظبی ولی ملیکا خانم گفت نیاین شاید فردا بسته تون برسه ولی فردا هم نرسید و سفارت هم تلفنی جوابی به ما نداد ما هم پروازمون همون روز ۳ بعد از ظهر بود، ملیکا خانوم گفت من ظهر میرم ابوظبی و لازم نیست شما بیاین فقط برین پروازتونو بندازین واسه شب (واسه تغییر پرواز نفری ۴۵ درهم جریمه دادیم البته شانس آوردیم جا داد)، بلاخره ملیکا خانوم ساعت ۴ زنگ زد و گفت به سختی پاستونو پیدا کردم و سفارت یادش رفته بود بفرسته پست و شانس آوردین پیدا شد و از این حرفها، خلاصه ما پاس و پاکتو ساعت ۶.۵ گرفتیم ۵۰۰ درهم هم به ملیکا خانوم دادیم وهرچی چونه زدیم کمتر قبول نکرد و گفت خیلی زحمت کشیدم(یادتون نره که پاکتو اصلا باز نکنید که مجبور میشین دوباره ببرید سفارت براتون پلمپ کنه البته خودششون گوششو بریدن) . از اونجا یه راست رفتیم فرودگاه که ۱۰ شب پرواز داشتیم، خلاصه سفر پر ماجرایی بود ولی خدا رو شکر که لااقل با ویزا برگشتیم، از من به شما نصیحت اولین روز کاری بعد از اینکه کیستون توی سایت ceac نوشت issued برین دم سفارت و خودتون پاستونو بگیرین ملیکا خانوم میگفت خیلی ها این کارو میکنن. امیدوارم مثل سفرنامه های دیگه که کلی به درد ما خوردن و مارو راهنمایی کردن، این سفرنامه هم راهنمایی برای دوستان باشه، به امید گرفتن ویزا برای همه (البته دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره)
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
راستی دوستان یادم رفت بنویسم که حتما واکسن آنفولانزا بزنید ، ما هم به خاطر محکم کاری زده بودیم فکر نمی کردیم لازم باشه ولی توی سفارت با چند تا خانواده آشنا شدیم که دکتر شوکولا به زور براشون واکسن آنفولانزا رو زده بود و به بعضی ها هم که اعتراض کرده بودند گفته بود تا شما برید آمریکا فصل سرما شروع میشه، پس یادتون نره، به خود پاستور بگید براتون میزنن
در ضمن ما مدارک اسپانسر رو هم برده بودیم که اگه به برگه زپرتیه تمکن بانک ملت که نه روی سربرگ بود و نه مهر برجسته داشت گیر دادن اونو ارایه بدیم که چیزی نگفتن و لازم نشد
2013as74##/ افراد كيس: ٢ نفر/ ارسال فرمها: با ايميل/ كارنت: ماه می/ مصاحبه: ابوظبي هفته آخر مي/ ویزا: یکضرب / مقصد: سانفرانسيسكو
هتل ما هتل آپارتمان اسکای لاین بود 4 ستاره که بسیار هتل خوب و عالی بود هم سرعت اینترنت عالی و در ضمن مجانی ،تمیز و ناهار خوب که مورد پسند ایرانی ها هست شبی 300 درهم و بهتر از همه به مترو ایستگاه رقه خیلی نزدیک بود پیاده 4-5 دقیقه .البته یک لیدر کلاه بردار داره به نام عمو مهران مرادی که فقط مخ تیلیت میکنه و قیمت تورهاش هم وحشتناک بالاست.یعنی اگر یک چرخ بزنید تورها حداقل 20-40 درهم پایین تر هست.ما که کارت مترو داشتیم و کل شهر را با مترو چرخیدیم و پول مفت هم به کسی ندادیم (تاکسی خیلی گرونه حداقل مسیر 10 درهم ،فقط هم تاکسی کرم سوار شوید که ارزونتره) رفتار کارکنان هتل خیلی خوب بود.
ما سه روز قبل از وقت سفارت به دبی رفتیم (چون روز جمعه بیمارستان تعطیل است) سر دو روز جواب آزمایشات ما آماده شد و هیچ واکسن و کار اضافی در nmc انجام ندادیم و هزینه ما نفری 425 درهم شد.
بعضی از دوستان میگویند وقت بیمارستان لازم نیست (البته درست میگویند) ولی ما گرفتیم و خوب هم شد که گرفتیم چون اگر نگرفته بودیم بعلت تعطیلی مبعث رسول ما را پذیرش نمیکردند و ما با ارائه وقت دکتر شوکلا پذیرش شدیم و کارهامون انجام شد.
مدارک لازم برای بیمارستان: 1-کارت واکسن بین المللی به همراه کپی 2- 3 قطعه عکس 3- کپی پاسپورت 4- کپی وقت سفارت
قبل از ورود به بیمارستان با خانم ملیکا صحبت کردم و ایشان قیمت 200درهم برای ما دو نفر اعلام کرد و وقتی من گفتم قبلاً گفته بودید 150 درهم ،گفت اگر بچه ها بیشتر شدند 150 درهم میگیرم من به آقای علی زنگ زدم و ایشان 150 درهم برای دو نفر و اگر بیشتر باشیم 100 درهم اعلام کرد (اجاره ماشین برای رفتن به ابوظبی توقف 2-3 ساعت و برگشت از ابوظبی حدوداً 300 درهم هست)
بالاخره ما تصمیم گرفتیم که خودمون بریم nmc و با مترو راحت رفتیم چون بیمارستان روبروی مترو ابوهیل هست،حالا این خانم ملیکا همش تماس میگرفت بیاد دنبالمون که به خاطر قیمت بالاش ما گفتیم نمیخوایم و خودش آمد بیمارستان آنجا دوستان جدیدی را دیده بودیم و قرار شد با هم برویم ابوظبی که خانم ملیکا آمد بیمارستان شروع به صحبت کرد و با تخفیف گفت 120 درهم میبرم (البته نظر ما 100 درهم بود) و قرار شد که با ماشین فوردش که شیشه دودی هست خودش شخصاً بیاد دنبال ما و اگر بیشتراز 4 نفر بودیم 100 درهم از ما بگیره،خلاصه روز مصاحبه ایشان ما رو پیچوند و آقایی به نام کیوان (البته آقای بسیار خوب و وقت شناس ومودبی بودند)آمد دنبال ما با ماشین لندکروز و ملیکا یکی از هم هتلی های ما رو هم با خودش برده بود که با ما نیاد که نفری 100 درهم بدهیم بالاخره ما ساعت 5 صبح حرکت کردیم و 6:25 صبح بعد از ماشین ملیکا رسیدیم به سفارت (ملیکا 15 دقیقه زودتر حرکت کرده بود) بعد بدون اینکه کسی ببینه و متوجه شود که ما 120 درهم دادیم ملیکا ما رو برد و نفری 120 درهم را از ما گرفت تا بقیه نفهمند چون آنها نفری 150 درهم داده بودند.
ساعت 8 صبح مامور سفارت آمد و وقت سفارت را با پاسپورتها چک کرد و ساعت 8:10 دقیقه درب سفارت باز شد و بعد از بازرسی به داخل سفارت رفتیم و از وسط شمشادهای بلند رد شدیم و منتظر فرخواندن شمارممون شدیم ساعت 8:35 دقیقه شماره ما خوانده شد ابتدا مدارک برنده اصلی (کل ترجمه ها را خواستند و هیچ کدام از اصل مدارک را نخواستند) بعد مدارک همراه را خواستند که ترجمه مدارک تحصیلی را برگرداندند فقط توجه داشته باشید اگر بخواهید عکس جدید بدهید در این لحظه میتوانید بدهید وگرنه عکسی که قبلاً فرستادید اسکن میشود.سپس میفرستن صندوق که نفری 330 دلار پرداخت شود و بعد بر میگردید انگشتنگاری و منتظر میشوید تا شماره خوانده شود و مصاحبه شوید.
با ما یک خانم جوان و جدی مصاحبه کرد که میگفتن خانم سارا هست ما اصلا استرس نداشتیم و این مهم هست که استرس نداشته باشید چون آنها از داخل مانیتور شما رو نگاه میکنند و حرکات شما رو زیر نظر دارند مصاحبه کننده هم خیلی کم به شما نگاه میکنه چون از مانیتور داره شما رو میبینه،سئوالاتی که از ما پرسید 1-چرا خدمت نرفتی؟ چند سال ازدواج کردی 3- شرکتی که کار میکردی چی بوده 4- آمریکا کدام ایالت میری و بعد گفت 4 روز کاری زمان میبره تا ویزا صادر شود و ما خوشحال از سفارت خارج شدیم.
برای گرفتن گرین کارت باید استرس نداشته باشید و دروغ هم بهشون نگوید اگر احساس کنند که دروغ میگویید FBI Chek میدهند
البته خانم ملیکا به ما گفته بود که بلیط برگشت رو 2 روز بعد از وقت سفارت بگیرید و ما به حرف ایشان گوش کرده بودیم ومشکل ما از اینجا شروع شد نگو این نقشه این خانم هست برای چاپیدن بیشتر هموطنان عزیز
خانم ملیکا بعد از وقت سفارت با ما تماس گرفت و گفت ویزای شما حداقل 4 روز طول میکشه و باید بمونید اگر میخواهید من میتونم 2 روزه ویزا رو بگیرم هزینش هم چون 2 نفر هستید با تخفیف 400 درهم هست ما هم گفتیم خوب باز هم خوبه نباید بلیط رو عوض کنیم و جا رو تمدید کنیم قبول کردیم ، ایشان گفت کپی پاسپورتها رو برام بفرستید و ما هم اشتباه کردیم فرستادیم نگو کلاه برداری ایشان از اینجا شروع میشه چون اصلاً ایشون رو تو سفارت راه نمیدهند و همان روز مصاحبه هم فقط نقش راننده را داشت و پشت درب سفارت مانده بود و داخل راهش نداده بودند و خودش رو هم به ماموران سفارت نشان نمیداد و در ماشینش نشسته بود.
ایشون با کپی پاسپورت ما به سایت CSC که مربوط به پست ویزا هست رفته بود و ایمیل ما رو با ایمیل خودش عوض کرده بود همچنین ما آدرس پست دبی را داده بودیم و آدرس پست رو هم به ابوظبی عوض کرده بود تا وقتی ویزا پست میشه به ایمیل ایشان ایمیل زده شود و ما متوجه نشیم و ایشان برود ابوظبی پاسپورتها رو بگیره و بیاد بگه من رفتم زحمت کشیدم از سفارت گرفتم.
همین کار ایشان (تعویض آدرس پست توسط این خانم باعث شد ویزای ما در سفارت بماند ) چون سفارت با تغییر آدرس 24 ساعت بعد مدارک را تحویل پست میدهد و دوستان ما که با هم مصاحبه شدیم و با خانم ملیکا هماهنگ نکردن این مشکل براشون پیش نیومد و درست صبح روز دوم مدارک را از پست تحویل گرفتند(در حالی که تاریخ صدور ویزاها در یک زمان بود) در حالی که پاس ما و 2 نفر دیگه که گول این خانم را خوردیم در سفارت مانده بود.
به هر حال با هزار بدبختی و دعوا با این خانم رفتیم سفارت و پاسها رو گرفتیم و خدارو شکر به پرواز رسیدیم وگرنه تا 3 روز بعد پرواز نبود.
من تجربه کامل خودم رو گفتم تا دوستان گول افرادی مثل عمو مهران و خانم ملیکا رو نخورند که متاسفانه آبروی هرچی هموطن هست در خارج کشور برده اند و هر مسافر را بصورت اسکناس میبینند و فقط فکر پر کردن جیب خودشون هستند.
اصلاً هیچ مدرکیتون رو به افراد غریبه ندید چون اگر قبول شوید هیچکس کاری برای شما نمیتونه انجام بده و باید مراحل طی شود و برگشتتون روحداقل 3 روز بعد از زمان مصاحبه بگیرید تا خیالتون راحت باشه و این افراد سودجو استرس به شما ندهد.
امیدوارم برای همه عزیزان ویزای یک ضرب صادر بشه ، موفق باشید.
سلام به همگی
این هم از سفرنامه‌ی من
شرایط کیس: 2013AS84xx، خانم مجرد، لیسانس، بی‌کار، ۲۳ساله
نتیجه: مصاحبه در ابوظبی، هفته‌ی دوم June2013، ویزای یک‌ضرب

۱. در تهران
۱.۱. تمکن و اسپانسر: من هم اسپانسر داشتم و هم ۶۰میلیون تمکن مالی از بانک پارسیان. برای گرفتن تمکن از پارسیان به شعبه‌ی ارزی‌شون در بلوار کشاورز رفتم. نمیخواد شماره بگیرید و منتظر بشید. وارد که شدید، مستقیم برید طبقه‌ی بالا، بپرسید تا راهنمایی‌تون کنند. یک خانمی اونجا بودند که یک ربعه نامه‌ی تمکن رو صادر میکنند و بهتون میدن. فقط حتما کارت ملی همراتون باشه. برای اینکه اسپل اسمتون هم درست بخوره، بهتره پاسپورت هم ببرید. یک نکته‌ی مهم اینکه بانک تمکن ِ میزان پولی که تا پایان روز کاری ِ روز قبل در حسابتان بوده رو میده، یعنی نمیشه همون صبح پول رو بریزید و ظهرش برید تمکن بگیرید، فرداش باید برید.
۲.۱. واکسیناسیون: قبلا هم گفتم، حتی اگه خونتون میدون پاستور هست در تهران، پیشنهاد میکنم برید به پاستور شعبه‌ی تجریش (میدان قدس) و با خانم دکتر طاهر‌نژاد مشاوره کنید. ایشون کاملاً لِم مدیکال هرکدوم از کشورهای امارات، ارمنستان و ترکیه رو میدونند و به‌خوبی راهنمایی‌تون میکنند. یک نکته‌ی خیلی مهم درباره‌ی گرفتن کارت زرد: این لینک رو بخونید حتما. این هم مهم هست که اگر ابوظبی هستید، حتما حتما حتما، آنفولانزا رو بزنید. خانم دکتر به من گفتند چون فصلش نیست، نمیخواد؛ ولی من خودم رفتم واسه محکم‌کاری اونم زدم و وارد کارت زرد کردند برام. بعد روز مدیکال، فهمیدم دکتر شوکلا برای کسانی که انفولانزا نزده بودند ایراد گرفته بود و براشون زده بود و در جوابِ اعتراض اونها، بهشون گفته بود «به این دلیل هست که تا برید امریکا، فصل سرما میرسه!
۳.۱. ترجمه: من از دارالترجمه‌ی رسمی شماره‌ی ۳۳، آقای مهدی بارانی (mehdi_barani2000@yahoo.com)، برای ترجمه‌ی مدارکم استفاده کردم: تهران، خ کارگر شمالی، بالاتر از مسجد امیر، شماره‌ی ۱۳۹۸، طبقه سوم، ۸۸۳۳۷۵۸۷. چون آشنای پدرم بودند، مبلغی از ما نگرفتند، بنابراین نمیدونم قیمت کارهاشون چطوره، ولی میدونم کیفیت کار بالا است. میتونید تماس بگیرید. هر روز هستند، تاجایی که میدونم. خودشون مهر وزارت امور خارجه هم میگیرن و در برگه‌ی قوه‌ی قضائیه پرینت میکنند ترجمه‌ها رو. من شناسنامه، کارت ملّی، عدم‌سوءپیشینه و مدارک تحصیلیم رو برای ترجمه به ایشون دادم‌. برای ترجمه‌ی مدارک لیسانس به بالا (چه مدرک اصل، چه ریز نمرات) ابتدا باید مدرک خود را با پرداخت مبلغی در امور دانشجویی وزارت علوم تأیید کنید و بعد دارالترجمه می‌تونه کار ترجمه رو شروع کنه. توضیحات بیشتر در اینجا.
۴.۱. مدارک تحصیلی: دیپلم و پیش من دست دانشگاه بود و وقتی اسمم دراومد، هنوز دانشجو بودم. بهمن۱۳۹۱ فارغ‌التحصیل شدم و کارهای فارغ‌التحصیلیم رو در بهار۱۳۹۲ انجام دادم. من دانشگاه تهران بودم. بچه‌های دانشگاه تهران، وقتی گواهی موقت رو گرفتید، باید برید اینجا درخواست بدید برای مدرک اصل. قبلش هم باید به آموزش کل در ۱۶آذر برید، بگید محاسبه کنند و مبلغ رو واریز کنید تا مدرک‌تون رو بخرید. من مدرکم رو خریدم و دقیقاً ۲هفته‌ی بعد، مدرک اصل لیسانسم رو همونجا تحویل گرفتم. بعدش هم از طریق همین سایت، درخواستِ «ریزنمرات لاتین» دادم و اون هم ۳روزه حاضر شد و رفتم تحویل گرفتم. یک نکته‌ی مهم اینکه، ریزنمرات لاتین هم رسمی داره هم غیررسمی. فقط کسانی که مدرکشان رو خرید باشند میتونند ریزنمرات لاتین رسمی را شخصا تحویل بگیرند. در غیراین‌صورت، ریزنمرات لاتین غیررسمی بهتون میدن و رسمی‌اش رو فقط به دانشگاه‌های مورد نظر با پست DHL به سفارش خودتون میفرستند. این نکته هم بگم که وقتی مدرک لیسانس رو خریدم، اصل دیپلم رو هم که دستشون بود، بهم پس دادند.
۵.۱. عدم سوءپیشینه: من اوایل که هنوز مهاجرسرا رو نمی‌شناختم، مدارک رو طبق سایتی که در نامه‌ی اول آدرسش رو داده حاضر میکردم، بنابراین فکر میکردم باید عدم‌سوءپیشینه هم داشته باشم و رفتم نزدیک‌ترین شعبه‌ی پلیس+۱۰ و درخواست دادم و ۱۰روزه اومد درخونه. بعد ترجمه‌اش هم کردم و دیگه چون این کار رو کرده بودم، اصل و ترجمه و کپی‌اش رو روز مصاحبه با خودم بردم ولی همون‌طور که میدونید، ازم نخواستند. اینم برای محکم‌کاری همرام برده بودم.
۶.۱. عکس ۵×۵: رفتم گالری روزنه (انتهای فاطمی، خ جمالزاده) و اونجا عکس رو گرفتم و ۲روز بعدش تحویل گرفتم. کیفیت عکس و شرایطش برای گرین کارت (باید بگید عکس برای گرین کارت میخوام) به‌درستی رعایت شده بود و مشکلی نبود.
۲. در امارات
۱.۲. پرواز: هواپیمایی ماهان؛ پول بلیت رفت‌و‌برگشت رو در تهران (آژانس هواپیمایی) پرداخت کردیم ولی برگشت رو open گذاشتیم چون نمیدونستیم کلیر میخورم یا نه و اگر نخورم تا کی باید بمونم. چهارشنبه وقتی از مصاحبه برگشتم، رفتیم که برگشت رو اوکی کنیم که نمایندگی ماهان در دوبی (آدرس و تلفن: خ آل‌مکتوم، میدان ساعت، روبه‌روی پارکینگ هتل کُنکُرد،) گفت شنبه و یکشنبه پُره و فقط با پولی که دادیم در تهران، میدونیم دوشنبه برگردیم ایران. ما هم پرواز دوشنبه رو گرفتیم که نکنه تا فرداش همین هم از دست بدیم و شنبه و یکشنبه هم کنسلی نباشه. ولی بالاخره برای شنبه ۱۰ ِ شب تونستیم پرواز بگیریم. ولی یک نکته‌ی مهم! من اینو نمیدونستم و ۹۰درهم در نهایت واسه تعویض دوباره‌ی پرواز مجبور شدم بدم. این رو بدونید که میتونید از اینجا به آژانسی که بلیت رو ازش تهیه کردید زنگ بزنید تا خودشون براتون پرواز بگیرن (بدون هزینه‌ی اضافی) و نیازی نیست حتما به نمایندگی ماهان در دوبی برید. گویا دست آژانس‌ها برای گرفتن بلیت بازتره. ولی اگر قبل از تماس با آژانس در ایران به نمایندگی ماهان رفته و بلیت رو اوکی کنید (دقیقا کاری که ما کردیم)، اطلاعات شما از روی سیستم آژانس هواپیمایی در ایران پاک میشه و اونا دیگه نمیتونند کمکی بهتون بکنند. پس، قبل از مراجعه به ماهان، با آژانسی که ازش بلیت رو خریدید، تماس بگیرید.
برای گرفتن حواله‌ی ارز مسافرتی هم این پُست رو بخونید حتماً.
پرواز رفت به دوبی، با ماهان، پرواز خوبی بود. حتی برای من که پارسال پرواز امارات رو هم تست کرده بودم، بهتر از امارات بود چون هم بلندشدن و نشستن هواپیما عالی بود، هم برای پذیرایی مدت بیشتری وقت بود (با آرامش غذامون رو میخوردیم؛ ولی در پرواز امارات خیلی زود پذیرایی رو جمع میکردند)، هم مهمان‌دارها خوب بودند.
پرواز برگشت به تهران، با همون هواپیمایی ماهان بود، ساعت ۱۰شب. البته به خوبیِ پرواز اول نبود. بلندشدن و نشستنِ هواپیما یه‌کوچولو استرس‌زا بود برام ولی الحمدلله مشکل بزرگی نبود و ما به سلامت در خاک ایران فرود اومدیم.
۲.۲. هتل: من از تهران، یک‌ماه‌ونیم جلوتر از وقت مصاحبه، در سایت www.booking.com هرروز پلاس بودم! و دنبال هتل‌های تخفیف‌خورده می‌گشتم. اول هتل صدف رو پیدا کردم که از همه ارزون‌تر بود و برای ۴شب، ۸۰۰درهم می‌گرفت. اون رو رزرو کردم. بعد، چند روز بعد، با هتل‌آپارتمان گُلدِن سندز ۵ آشنا شدم که تونستم یک اتاق دو تخته (سوئیت ۳۲متری) رو ۶۹۴درهم (بدون احتساب ۱۰٪ مالیات و ۱۰٪ سرویس) برای چهارشب رزرو کنم که این هتل در منطقه‌ی بردوبی که منطقه‌ی خوب دوبی هست قرار داره. یک‌سری توضیحات رو در مورد اتاقی که با مادرم در آن بودیم در این پُست در پاسخ به یکی از دوستان مهاجرسرا نوشته‌ام. درباره‌ی اینکه چرا هتل‌آپارتمان؟ باید بگم چون پارسال یک‌سفر به دوبی داشتم، یک‌سری تجربیاتی کسب کردم که توی این سفر که حیاتی‌تر بود برام، به دردم خورد. صبح روز مصاحبه، حدود ۴صبح باید بیدار بشید و نهایت ۵صبح راه بیفتید تا ۷صبح انشالله دم سفارت در ابوظبی باشید؛ بنابراین هرجوری حساب کنید، از صبحانه‌ی هتل جا می‌مونید. یعنی اگر صبحانه روی اتاق باشه، شما پولش رو دادید و استفاده‌ هم نکردید و گشنه‌و‌تشنه باید برید به سفارت. ولی ما ۴صبح بیدار شدیم، خیلی شیک‌و‌مجلسی چایی دم کردیم و یک‌صبحانه‌ی مختصر و مفید خوردیم و بعد که خانم ملیکا آمدند دنبالم، سرحال به‌سمت ابوظبی رفتم. برای روزهای قبل و بعد مصاحبه هم، ما فکر کردیم که بی‌خودی برای هر صبحانه به رستوران نریم (قیمت غذاهای رستوران‌ها خصوصاً سیتی‌سنتر متوسط رو‌به‌ گران بود این‌روزها که برای یکی‌دوبار خوب بود، ولی برای یک‌هفته خیلی گران تمام میشد) و بتونیم یک صبحانه‌ی مختصر و مفید در اتاق خودمون بخوریم که باب میل خودمون باشه. و برای جلوگیری از مخارج اضافی برای نهار و شام، غذای آماده‌ی چیکا (عدس‌پلو، خوراک لوبیا، سالاد مرغ، قیمه،...) تهیه کردیم از تهران و با خودمون آوردیم دبی و اینجا قابلمه، ماهیتابه، بشقاب، لیوان، قاشق چنگال، ماکروویو، گاز، یخچال و فریزر و خلاصه هرچیزی که لازم داشته باشید برای آشپزی، در اتاق بود. ما ۴روز رو با ذخائر غذایی‌مون طی کردیم و خیلی هم بهمون خوش گذشت؛ چون هم بی‌خودی پول به رستوران و فست‌فودی ندادیم، هم در آرامش در اتاق هتل غذاهای باب طبعمون رو به‌اندازه (نه زیاد نه کم) گرم کردیم و خوردیم، هم غذاها خیلی خوش‌مزه بودند، درست عین دست‌پخت یک خانم ایرانی. نان تافتون هم از ایران با خودمون آوردیم و تا روز آخر کافی‌مون بود. فقط آب با خودمون نیاوردیم و اینجا خریدیم چون کلی بار رو سنگین میکرد و احتمال داشت اضافه‌بار بخوریم! در ضمن، به‌غیر از مرکز خرید اسپینس که در ده‌دقیقه‌ای ِ هتل بود، یک سوپرمارکت خوب (که همه چی توش پیدا میشد) روبه‌روی هتل ما بود که آب رو اکثراً از آنجا می‌خریدیم تا فاصله‌ی کمی برای حمل آن باشد. این نکته را هم بگویم که هتل‌آپارتمان‌های گلدن سندز زیاد هستند؛ ما گلدن‌سندز شماره‌ی ۵ بودیم و همه‌چیزش هم باب طبع‌مون بود الحمدلله.
۳.۲. سیم‌کارت و تلفن: وقتی رسیدیم دوبی، در فرودگاه، بعد از مرحله‌ی check in پاسپورت‌ها، در سالن بعدی، باجه‌ی سیم‌کارت اتصالات هست. من اونجا یک سیم‌کارت فقط برای مکالمه خریدم (بدون اینترنت، چون در اتاق هتل وای‌فای رایگان موجود بود) که فک کنم ۲۰یا۲۵درهم شد و ۵۰درهم شارژش کردم که برای یک‌هفته‌ام (با توجه به اینکه دوبار هم با ایران تماس گرفتم) مناسب بود و کم نیومد. فقط اینکه خانمه گفت یک‌ساعته فعال میشه، مُفتی بیش نبود و تقریبا ۴-۵ساعتی طول کشید تا مثل آدم کار کنه!
اینجا تلفن به ایران خیلی گرونه! همون‌طور که وقتی هم از ایران به دوبی زنگ می‌زنید خیلی گرونه! بنابراین، اگر مثل من استرسی هستید که آیا ایرانسل و همراه اول اینجا کار میکنند یا نه، در فرودگاه سیم‌کارت بخرید. چون من خودم ایرانسل اعتباری هم آورده بودم که اصلا نمیتونستم باهاش تماس داخلی (در دوبی) برقرار کنم!
نحوه‌ی شماره‌گرفتن با سیم‌کارت‌های دوبی، به این صورت هست که اگر بخواهید با ایران تماس بگیرید، بسته به اینکه میخواهید به تلفن ثابت زنگ بزنید یا موبایل باید ۰۰۹۸۲۱ و یا ۰۰۹۸۹۱۲، ۰۰۹۸۹۳۵،... رو بگیرید در ابتدا و بعد شماره‌ی مورد نظر خود را. ولی برای گرفتن موبایل‌های خود دوبی، حتما باید ۰ قبل از شماره را بگیرید. بدون صفر اول شماره، تماس حاصل نمی‌شود! کد دوبی هم ۴ هست. یعنی اگر از ابوظبی بخواهید به تلفن ثابت در دوبی (مثلا اتاق هتل‌تان) زنگ بزنید، پیش از شماره‌ی هتل باید عدد ۴ را وارد کنید.
۴.۲. مدیکال: من عصر روزی که رسیدم دوبی، یعنی عصر یکشنبه، ساعت ۴ بعدازظهر، رفتم nmc که رسپشن گفتند دکتر نیست، میتونید آزمایش خون و ایکس‌ری و معاینات رو امروز انجام بدید و فردا بیاید برای وقت دکتر، و میتونید کلا برید و فردا بیاید که من ترجیح دادم حالا که این همه راه اومدم، بخشی از کارهام انجام بشه. خیلی راحت بود، زیاد هم معطل نشدم. اول رفتم خون دادم که به‌جرئت میگم تابه‌حال خون‌دادنم اینقدر راحت و بدون درد نبوده! فقط به‌خاطر اون بندی که بالای آرنج می‌بندند، در دستم فشردگی حس میکردم وگرنه اصلا سوزن یا دردش رو احساس نکردم. بعد رفتم ایکس‌ری که متأسفانه خانم پرستار نبود و اون آقا، اول از من پرسید که اشکالی نداره او انجام بده؟ چون خانم پرستار نیستند که من هم گفتم مشکلی نیست. یک لباس بلند بهتون میدن که باید لباس‌های خودتون رو درآورده و اون رو بپوشید (در اتاقکی) و بعد خودشون راهنمایی میکنند که چجوری بایستید و تا چه مدتی نفس‌تون رو حبس کنید تا عکس رو بگیرن. بعد هم با یک پرستار خیلی خوش‌اخلاق رفتم برای انجام معاینات و تمام. فرداش هم رفتم برای وقت پزشک. ساعت ۹ونیم رسیدم nmc و ساعت ۱۲ظهر رفتم در اتاق دکتر شوکلا! بس که مریض‌ها از روز قبل در نوبت بودند. این رو بگم. نگران خورده‌شدن حق‌ خود در nmc نباشید. من اول فکر میکردم این پرستارها من رو فراموش کردند و حواسشون نیست که من این‌همه وقته که منتظرم؛ ولی وقتی یک بار اعتراض کردم، دیدم نه، کاملاً حواسشون هست، حتی بدون اینکه اسمم رو بپرسن بهم گفتند ۳نفر جلوی شما هستند و بعد شما میرید داخل و درنهایت دقیقاً همین‌طور هم شد. ملاقات با پزشک یک ربع هم طول نکشید. دکتر شوکلا جدی هست ولی اصلاً بداخلاق نبود. فارسی بلده و از اون جهت خیالتون راحت باشه. اولِ کار ۳۰-۴۰تا بیماری رو اسم بُرد که اینا رو داری/داشتی یا نه؟ بیماری اعصاب، بیماری قلبی، اعتیاد، سل و...؟ و بعد گفت روی تخت دراز بکش. پرستار آمادتون میکنه، بعد دکتر آمد و شکم و گردن رو معاینه کرد. بعد پرستار پاراوان رو کشید و یک‌سری معاینات کرد و بلند گفت «نرمال» و تمام! روز قبل (یکشنبه عصر) رسپشن بهم گفته بود جواب آزمایش سه‌شنبه‌صبح حاضر میشه و من هم گفتم اوکی چون مصاحبه‌ام چهارشنبه بود و خیلی فرقی نداشت برام ولی روز دوشنبه که دکتر شوکلا معاینه‌ام کردند، آخر کار گفتند که اگر یک‌ساعت بمونی، همین امروز جواب رو بهت میدیم و من هم در nmc ماندم و نیم‌ساعت بعدش پرستار جواب‌ها رو بهم داد و من هم خوشحال برگشتم هتل. به این نکته هم توجه کنید.
۵.۲. خانم ملیکا: حقیقتِ حقیقت، من به‌شخصه و مادرم هیچ بدی‌ای از خانم ملیکا ندیدیم. ایشون کار خوب تحویل می‌دن و پولش رو هم میگیرن. زیاد هم نمیگیرن واقعا! مثلاً کاری که برای برادر من (بُردن پاسپورت به سفارت و فرستادن آن به ایران) انجام دادند، ۴۰۰-۵۰۰درهم گفتند که میگیرن و ما از آژانس‌های دیگه که پرسیده بودیم، همه خیلی گرون‌تر می‌گفتند. صبح روز مصاحبه، رأس ساعت ۵صبح دم هتل بودند. اول کار همه خوابالو بودیم و تا نزدیک‌های ابوظبی ماشین ساکت بود و همگی در چُرت. نزدیک ابوظبی، خانم ملیکا ضبط ماشینشون رو روشن کردند تا کم‌کم همه بیدار بشن و وقتی ۵دقیقه مونده بود که به سفارت امریکا برسیم، شروع کردند صحبت‌کردن درباره‌ی موارد مهمی که باید دم سفارت رعایت کنیم و توصیه‌های بسیار خوب و دلسوزانه‌ای کردند و گفتند که در صف چگونه قرار بگیریم که درنهایت همگی کارمان یک زمان تمام شود چون میخواستیم همه با هم برگردیم. (چون یک کیس ویزای ازدواجی و یک کیس گرین‌کارت مادر-فرزندی بودیم و بقیه، کیس لاتاری). به‌طور کلی، ایشون رو خانمی دلسوز، مطمئن و مدیر توصیف میکنم و روی این مطلب هم تأکید میکنم که اینها همگی تجربیات شخصی من هستند و قرار نیست حقیقت محض باشند.
برای کسانی که راه تماس با ایشون رو میخوان، شماره‌های خانم ملیکا رو اینجا گذاشتم:
شماره‌های خانم ملیکا
۶.۲. ترانسفر به ابوظبی: برای ترانسفر به ابوظبی، من از یک ماه قبل از مصاحبه از تهران با خانم ملیکا هماهنگ کرده بودم و با چند نفر از دوستان مهاجرسرا هم یک گروه شده بودیم و با ایشون صحبت کرده بودیم و از ما ۱۲۰درهم برای رفت‌و‌برگشت گرفتند. صبح ساعت ۵، جلو هتل آمدند و من رو سوار کردند. چون هتل ما در منطقه‌ی bur Dubai بود و نزدیک‌تر به راه ابوظبی، من آخرین نفر بودم که دنبالم آمدند. ۵ که از دم هتلِ ما حرکت کردیم، حدوداً یک ربع به هفت دم سفارت بودیم. شش‌هفت نفری جلو ما بودند ولی خداروشکر به‌موقع رسیدیم.
۷.۲. مصاحبه: همون‌طور که گفتم، یک‌ربع به هفت دم سفارت بودیم و روی نیمکت چوبی سمت چپ نشستیم منتظر تا در رو باز کنند مأمورها. نیمکت سمت چپ برای ویزاهای مهاجرتی است و نیمکت سمت راست برای ویزاهای غیرمهاجرتی و دانشجویی (که فکر کنم فقط مخصوص خود ِ ساکنین ابوظبی هست). ساعت ۷ونیم، در باز شد و یک مأمور حراست آمد و دونه‌دونه پاسپورت‌ها و برگه‌های مصاحبه (نامه‌ی دوم) رو با هم چک کرد. یک ربع بعدش، شروع کردند گروه گروه فرستادند داخل. اول کیف دستی‌تان، موبایل، خوراکی و این دست موارد را ازتون تحویل میگیرن و بهتون شماره میدن، مدارک و کیف و همه چیز رو از زیر دستگاه رد میکنند. بعد مدارک رو برمی‌دارید و جلوتر یک خانمی با دستگاه مخصوصی (دقت داشته باشید که بهتون دست نمی‌زنن!!!) بدن شما رو از سر تا پا چک میکنه و بعد میتونید وارد اتاق بعدی بشید. حواستون باشه که پول سفارت، یعنی همون ۳۳۰دلار رو توی پوشه‌ی مدارک‌تون بگذارید چون کیف‌های دستی مردانه و زنانه رو دم در ازتون تحویل می‌گیرن و بعد موقع پرداخت ۳۳۰دلار به صندوق، مجبور میشید مسیر داخلی سفارت رو تا دم در برگردید تا پول رو از کیف‌تون بردارید. وارد اتاق دوم که شدم، همه‌ی کسانی که جلوی من بودند در صف، به ترتیب روی یک نیمکت چوبی نشسته بودند. در هر اتاقی یک مأمور هست حداقل که شما رو هدایت میکنه و حواسش هست حق کسی ضایع نشه و همه سر جای خودشون بشینند به ترتیب. تا نشستم، چون به یک تعداد۱۰-۱۲نفری‌ای رسیده بود جمعیت اتاق، مأمور گفت بریم به سمت بیرون. از اتاق که بیرون رفتیم، محوطه‌ی باز سفارت بود. همون شمشادها و درخت‌های معروف. بعد وارد ساختما اصلی شدیم، یک مأمور دم در بهمون شماره داد. شماره‌ها روی کاغذ پرینت میشه و دوتاست که به هم چسبیده که موقع تحویل مدارک عموماً یکیش رو باید تحویل بدید که روی پروندتون می‌چسبونند. من شماره‌ی ۸ بودم. بعد نشستیم به ترتیب (اینجا هم یک خانمی مأمور این کار بود). بعد از ۵دقیقه که نشستیم، چراغ سالن سفارت روشن شد و چند دقیقه‌ی بعد، شماره‌‌ی ۱ رو صدا کردند برای تحویل مدارک و بعد شماره‌ی ۲ و... کار سفارت شروع شد. از اینجا یه بعد دیگه همه‌چیز به راحتی و روونی انجام میشه و همه فارسی حرف میزنند به‌غیر از باجه‌ی صندوق و باجه‌ی انگشت‌نگاری که درواقع نیازی هم نیست فارسی حرف بزنند، همه چی معلومه‌. اول صدا میکنند برای تحویل مدارک. خانمه گفت که اصل هیچ مدرکی رو نمیخواد به‌غیر از پاسپورت. از من این‌ها رو گرفت: پاسپورت، کپی صفحه‌ی اول پاسپورت (کپی از تمام صفحات رو بهم برگردوند)، کپی و ترجمه‌ی شناسنامه و کارت ملّی، کپی و ترجمه‌ی مدرک لیسانسم، مدارک اسپانسرشیپ رو اصلش رو ازم گرفت با‌اضافه‌ی مدرک تمکن مالی‌ام که از بانک پارسیان گرفته بودم، جواب تست مدیکال (فقط همون پاکت A4)، دو قطعه عکس ۵×۵ (شش قطعه دادم و بقیه‌اش رو به‌اضافه‌ی عکس‌هایی که همون اوایل برای کی‌سی‌سی پست کرده بودم، بهم برگردوند). ثبت نام CSC رو هم ازم نگرفت. بعد یک کاغذ کوچیک برداشت، روی آن یک‌چیزی رو علامت زد و نوشت و گذاشت لای پاسپورتم و گفت برو این مبلغ رو در باجه‌ی ۱ (که همون صندوق هست) پرداخت کن و بیا. گفتم پوشه‌ها و مدارکم همینجا بمونه اشکالی نداره؟ گفت نه. رفتم و زودی پرداخت کردم و برگشتم باجه‌ی خودم (یادم نیست شمارش چند بود). بعد گفت «خب کارِت این باجه تموم شد، باید بری انگشت‌نگاری. فکر کنم هنوز مسئولش نیومده، برو توی صف.» خیلی طول نکشید، ۲دقیقه بعدش باجه‌ی انگشت‌نگاری روشن شد و به‌ترتیب صف، انگشت‌نگاری شروع شد. مسئول باجه یک پسر جوان بسیار خوش‌اخلاق بود و با حوصله کار همه رو انجام می‌داد. انگشت‌نگاری هم تمام شد و من با یک کاغذ شماره‌ی ۸ کوچک در دست، منتظر مرحله‌ی پایانی، یعنی مصاحبه با آفیسر شدم. لحظات شیرینی بود. انتظار انتظار انتظار. حدودا یک ربعی منتظر نشستم تا عدد ۸ بالای باجه‌ی شماره‌ی ۷ آمد. بسم‌الله گفتم و رفتم دم باجه. آفیسر که یک آقای ۳۰-۴۰ساله به نظر می‌آمد، بهم گفت «لطفا تشریف بیارید در اتاق» و خودش هم از اون پشت حرکت کرد به سمت اتاق. من هم رفتم و با آرامش در رو پشت سرم بستم و نشستم:
- آفیسر: سلام
- من: سلام، صبح بخیر
- آفیسر: صبح بخیر به سفارت امریکا خوش آمدید.
- من: متشکرم
و مصاحبه آغاز شد.
ترتیب سؤال جواب‌ها یادم نمونده متأسفانه! ولی به‌طور کلی این‌ رو بگم که از تحصیلم (دوره‌ی لیسانس)، قبل از لیسانس (دیپلم و پیش)، اینکه کار کردم یا نه، اسپانسر باهام چه نسبتی دارند ازم پرسید. اصلاً نپرسید کجا میخوای بری؟ کدوم ایالت؟ چه کار میخوای بکنی؟ اونجا کسی رو داری یا نه؟ و اینها. سؤالاتش که تموم شد، شروع کرد تایپ‌کردن. ۲-۳دقیقه‌ای داشت تایپ می‌کرد و سکوت حکم‌فرما بود. بعد بهم گفت « خانم ِ... ویزای شما قبوله و دوشنبه می‌تونید از پُستی که ثبت نام کردید پاسپورت خود رو تحویل بگیرید.» به‌همین‌راحتی، تمام شد.
در مورد حجاب، همون‌طور که قبلا گفتم من محجبه هستم و قبلا فکر میکردم که این موضوع ممکنه اونجا برام امتیاز منفی حساب بشه، ولی این موضوع دقیقا،ً آخرین اولویت هیچ‌کس هم نبود و من هیچ تبعیض یا تفاوتی بین خودم و دیگران حس نکردم و همه با هم در حق‌مون برابر بودیم. گفتم این نکته رو اشاره کنم اینجا، برای دیگر دوستانی که محجبه هستند، بدونند که این مسئله کوچک‌ترین تأثیری در روند کارشون نداره.
۸.۲. مترو، اتوبوس و تاکسی در دوبی: من nmc رو با مترو رفتم و خیلی خیلی راحت بود؛ هم خنک هم سریع هم مرتب! آدم کیف می‌کرد. روز اول ۲۰درهم دادیم نفری و یک کارت نقره‌ای گرفتیم. اگر کارت طلایی بگیرید، میتونید در بخش وی‌آی‌پی مترو بشینید که خلوت‌تر و بهتر است. از اتوبوس استفاده نکردم ولی تاکسی‌ چرا. تاکسی‌های دوبی وقتی سوارشون میشید، از ۳درهم شروع میشن. حتی اگر فقط دو قدم شما رو ببرن و تاکسی‌متر مثلا ۵درهم بندازه، در نهایت ۱۰درهم باید بپردازید. زیر ۱۰درهم نمی‌گیرند. اینو گفتم بگم که اگر یک وقت با تاکسی جایی رفتید و مبلغش زیر ۱۰درهم شد ولی راننده گفت میشه ۱۰درهم، تعجب نکنید و فکر نکنید داره سرتونکلاه میذاره. قانونشونه!
۹.۲. دوبی‌گردی: روز آخر رو رفتیم یه کم بگردیم در دوبی! چون تا قبلش همش کار بود و کار بود و کار. با تور آقای کیوان رفتیم. ۱۴۰درهم نفری دادیم و از ۳بعدازظهر تا ۱۰شب دوبی رو گشتیم به‌اضافه‌ی اینکه شام هم با تور بود. هتل آتلانتیس، بازار ابن‌ بطوطه، مدینه‌ الجُمیرا، دوبی‌مال (آکواریوم و رقص فواره‌ها)، کاخ شیخ محمد و... در نهایت شام. خوب بود الحمدلله. اگر بخواین خودتون برید، هم بازار ابن بطوطه هم دوبی مال رو میتونید با مترو برید. ایستگاه هست به اسم خودشون. ولی چون راه‌ها دوره و در یک مسیر نیست. هر روز یک جا باید برید.

امیدوارم سفرنامه‌ام مورد استفاده قرار بگیره برای دوستان گُل مهاجرسرایی.
التماس دعا دارم ازتون انسان‌های خوب و شریف
هرکمک و مشورتی باشه، در خدمت هستم.
موفق باشید.
2013AS84xx, Abu Dhabi, w2 June, ویزای یک‌ضرب, مدارک مصاحبه, csc, سفرنامه‌ی من
مراحل آمدن Green Card
(2013-06-18 ساعت 04:24)Tinaro نوشته:  سلام، خوبید؟ شما احیانا اسم بچتون کیارش نبوود؟ چون الان که داشتم سفرنامتون رو میخوندم چیزایی نوشتید که دقیقا مثل هموون چیزایی هستن که ما با یه خونواده آشنا شدیم، البته توی فرودگاه تهران همو دیدیم و بعدش در بیمارستان nmc
ولی متاسفانه یادمون رفت شمارشونو بگیریم، خواستم ببینم شما اوون خونواده هستید؟؟

سلام دوست عزیز
پرسش شما از کیست؟ لطفا مشخص کنید Smile
مسلما از من که نمیتونه باشه، چون نوشتم اول سفرنامه‌ام که من مجرد هستم.
2013AS84xx, Abu Dhabi, w2 June, ویزای یک‌ضرب, مدارک مصاحبه, csc, سفرنامه‌ی من
مراحل آمدن Green Card
تشکر کنندگان: farshadsh ، saeid-ss ، maria2000
بچه ها من پنجم اگوست مصاحبه دارم ابوظبی
کسی برای همسفر هست؟
اگه کسی هست لطفا پیام خصوصی بزنید
2013AS102xx*کنسولگری :ابوظبي*عکس10++پست تی ان تی55 + ترجمه110
-----------------------------------------------------------------------------------------
كتگوري: F2A
تاريخ ارسال مدارك:6Jan 2015
تاريخ اپروو:7April 2015
تشکر کنندگان: saeid-ss
ابتدا تشکر می کنم از دوستانی که تجربشونو در اختیار بقیه می ذارن و کمک بزرکی به کسایی که هنوز نرفتن می کنن.
وضعیت پرونده :
Case Number : 2013AS000083**
یک نفر، خدمت سربازی نیروی دریایی ارتش، لیسانس عمران
رویت قبولی : 2 می ، مصاحبه: 17 جون
نتیجه مصاحبه کلیرنس
تاریخ کلیر شدن : 4 روز بعد
نامه بانک به مبلغ 60 میلیون تومن از بانک اقتصاد نوین (بردم شعبه مرکزی مهر برجسته هم زد)

قبل از سفر :
من همه ترجمه هامو دادم به دارالترجمه دانشجو که سر خیابان منیری جاوید تو میدون انقلابه. خیلی دارالترجمه خوب و منظم و حرفه ایه. کل ترجمه هام بدون مهر و تائید دادگستری شد 30 هزار تومن. البته بعدا 28 هزار تومن هم بابت ترجمه ریز نمره دادم که ضروری نبود. یک روزه هم واستون حاضر می کنه.
یک ماه قبل از تاریخ مصاحبه از طریق یکی از دوستام در آژانس قصر داریوش یوسف آباد اقدام به گرفتن تور کردم. دوستم اول برام بلیط ها رو گرفت به قیمت 584000 تومن با پرواز ماهان. چون از اول مطمئن بودم به خاطر سربازی 99% کلیرنس می خورم پس برگشتم رو واسه همون شب مصاحبه یعنی دوشنبه گرفتم. فقط به خاطر اون 1 % احتمال که ویزای یک ضرب بگیرم و هم چنین اختلاف قیمت ناچیز بلیط سیستمی و چارتر گفتم بلیط رو برام سیستمی بگیرن. من با خواهر و خواهر زادم رفتم دوبی. تقریبا 10 روز مونده به سفرمون واسه ویزاهامون اقدام کردن که تا 3، 4 روز قبل از سفر ویزاها اومده باشه. ویزای دوبی از زمان صدور یک ماه اعتبار داره و از زمان ورود به دوبی دو هفته. هتل رو هم تا روز های آخر از تو سایت booking.com چک می کردم که کدوم هتل هم از نظر موقعیت و هم قیمت بهتره. یک هته مونده به سفر هم هتل smana توی خیابان الرقه رو گرفتم. اتاق دو تخته شبی 135 درهم. کل هزینه تور هم برای 3 شب و 4 روز شد 1250000 تومان.
من با اینکه تو سفرنامه دوستان خونده بودم که اکیدا نیازی به وقت گرفتن برای مدیکال نیست باز یه ایمیل به آدرس hospitaldxb@nmc.ae (ایمیل مرکز NMC) با این مضمون زدم :
May 25, 2013

Dear Sir/Madam

I am writing to request an appointment for US embassy medical test on Saturday, June 15 morning.

My case number is : 2013AS000083xx , (One person)
Name : xxxxxxxxxx, xxxxx

Sincerely,
و یک روز بعد این جواب رو بهم دادن:
Dear Sir,

Thank you for your interest in our organization and the mail regarding the US medicals.

On the day of appointment, patient comes in the morning for the tests and the results would be ready by the next morning, provided the clinical examination, X-ray and blood tests are all normal. Any abnormality would require further evaluation.
Routine cost (without vaccination) is AED425. In case of urgency (tests done in morning before 9am and patient wants reports by evening), additional charges of AED225 is applicable.
The need for vaccination is assessed by the physician based on clinical history, gender, age and past history of vaccination. If vaccination is required, charges are added appropriately.
Documents required to be brought along are: Original passport, 3 passport size photographs with white background, Authentic Vaccination Record in English (if any) & Embassy Appointment letter.

Your appointment can be scheduled at 8:30am on 15th June 2013.

KINDLY CONFIRM.

Best Regards,
Dr.Vinod Prabhu
Medical Administrator
New Medical Centre Hospital LLC

P.O Box 7832
Dubai, UAE
Tel: +971-4-2689800
Fax: +971-4-2682353
Website: http://www.nmchealthcare.com
البته روز مدیکال اصلا هیچ احتیاجی به وقت قبلی نشد ولی خوب حداقلش این بود که کل مراحل مدیکال، هزینه هاش و مدارک مورد نیازش رو یاد آوری کرد.
واسه حواله ارز مسافرتی هم باید نفری 55000 تومن عوارض خروج از کشور رو تو بانک ملی پرداخت کنید و به همراه ویزاتون و بلیط و پاسپورتتون تا یک هفته مونده به سفرتون به یکی از شعب ارزی-ریالی بانک ملت مراجعه کنید. ولی چند تا نکته رو مد نظر داشته باشین:
1- حضور کلیه افرادی که متقاضی دریافت حواله ارز هستن در بانک اجباریه. یعنی با پاسپورت کس دیگه به شما حوال رو نمی دن.
2- به افراد زیر 12 سال ارز دولتی تعلق نمی گیریه.
3- برای دریافت حواله یا باید صبح خیلی زود برین در شعبه نوبت بگیرین. یا باید یه شعبه ریلکس پیدا کنین که بکش بکش نباشه بدون نوبت هم حواله بده. یا مثل من تلفنی نوبت بگیرین. من به راهنمایی یکی از دوستان سه شنبه با شعبه مهتاب – خیابان ولی عصر پایین تر از جمهوری با این شماره تماس گرفتم 66958378 و خانمه واسه پنج شنبه بین 8 تا 10 بهم وقت دادو خیلی راحت رفتم گرفتم و لی اگه اینکارو نکنین ممکنه با ازدحام جمعیت و افرادی که از شب قبل جلو بانک جا انداختن خوابیدن مواجه شین.
برای رفتن به ابوظبی با یکی از دوستانی که یک ماه پیش برای مصاحبه ابوظبی بودن صحبت کردم ایشون علی آقا رو به من معرفی کردن. من هم سه روز قبل از مصاحبه زنگ زدم باهاشون برنامه رفتن به ابوظبی رو باهاشون هماهنگ کردم. مرد بسیار خوش قول و متعهدی هستند. نفری 100 درهم می گیرین. با این تفاوت که روز مدیکال میان دنبالتون و می برنتون بیمارستان NMC و اونجا راهنماییتون می کنن و روز بعد هم خودشون می رن جواب آزمایش هارو می گیرن واستون و شما اصلا نیازی نیست که وقت بزارین.
این هم شماره علی آقا 0508088913، اگه باهاش رفتین حتما سلام منو بهش برسونین بگین احسان سلام رسوند.
دو روز قبل از سفر هم یک سری عکس های جدید برای روز مصاحبه و مدیکال در قطع پاسپورت گرفتم.
پرواز به دوبی
پرواز من روز جمعه بود و من طبق معمول همه پروازها ساعت 6 فرودگاه بودم. ولی پیشنهاد می کنم شما به جای 2 ساعت 3 ساعت زودتر فرودگاه باشین. چون صف ورود به پروازها خیلی شلوغ بود و من از زمانی که وارد فرودگاه شدم تمام اون 2 ساعت رو تو صف های تشریفات پرواز بودم. و البته دریافت حواله ارز هم که خودش پروژه ای بود. همزمانی پرواز من با پرواز کربلا باعث شده بود موج کسیری از زائران کربلا با خیل عظیمی از پاسپورت و شور دحشت برانگیزی به باجه بانک ملت هجوم بیارن تا 300 دلارشون رو بگیرن که کار رو برای گرفتن ارز مسافرتی خیلی سخت می کرد تا جایی که من داشتم بی خیال 300 دلار می شدم چون پروازم ساعت 8 بود و ساعت 10 دقیقه به 8 من تازه رسیدم جلوی جمعیت. به خاطر همین بد نیست یکم زود تر برین تا با خیال راحت کارتون رو انجام بدین.
هواپیما با نیم ساعت تاخیر پرواز کرد و ما ساعت 10 نشستیم تو فرودگاه دبی. به سالن خروجی که وارد میشین یه سری ماشین های مخصوصی هست که مخصوص جابه جا کردن خانم های مسن، افراد کهن سال و بچه های کوچک هست اگر یکی از این مورد هارو دارین مسیر رو پیاده نرین صبر کنین خودشون سوارتون می کنن. بعد واسه اسکن چشم رفتیم و بعد رفتیم واسه بیرون رفتن. فقط اگه اهل خوردن درینک هستین تو مسیر خروج از ترمینال تو فری شاپ فردگاه می تونین با 60، 70 تومن یه شیشه بگیرین ولی سریع اینکار رو انجام بدین تا ترانسفر هتل رو از دست ندین. واسه اینکار نیازه که یه مقدار درهم هماره خودتون به محض ورود داشته باشین. البته فرودگاه هم صرافی داره ولی با بار و وقت کم شاید بهتر باشه با هودتون داشته باشین که کمتر معطل شین. اگه بتونین همون جا تو فرودگاه هم سیم کارت بخرین که کار خوبی می کنین. چون وقتی برین هتل باید واسه هر کدوم از اینا تو اون گرما وقت و انرژی بزارین. سیم کارت اتصالات 40 درهم با ده درهم شارژ و هر کارت شارژ هم 25 درهمه. دو ساعت بعد هم فعال میشه. واسه خریدش هم ویزاو پاسپورتوتن رو دم دست بزارین. ساعت تقریبا 10:30 تا 11 بود که از فرودگاه اومدیم بیرون. یه آقای هندی که راننده هتل بود با پلاکارد هتل وایساده بود و مارو سوار کرد برد هتل.
هتل
هتل اسمانا توی خیابان 17 الرقه بود. هتل سه ستاره خوبی بود. کارکنان مودبی داشت و تا لحظه آخر هوای مسافر رو داشتن. هتل تمیزی بود. با این که check in ساعت 2 هست ولی اتاق رو همون 11 و نیم که رسیدیم تحویل دادن بهمون. پیشنهاد می کنم حتما هتلی رو بگپیرید که صبحانه و ناهار رو داشته باشه. چون اولا شما که میرسین خیلی خوبه در بدو ورود برین تو رستوران هتل ناهار بخورین به جای اینکه برین تو اون گرما بیرون دنبال یه رستوران بگردین. دوما اینکه اونجا با اینکه ما واسه شام رستوران های خیلی خاصی نرفتیم و توی Burger Kings وHardees و فست فود های رقه غذا می خوردیم کوچکترین وعده غذایی شامل یه همبرگر ، سیب زمینی و نوشابه حداقل نفری 25 درهم می شه. حالا اگه ناهار نداشته باشین هم حداقل روزی 30 درهم بهش اضافه میشه و به صرفه نیست. اینترنت هم ساعتی 10 درهم بود پس ترجیحا سعی کنید هتلی که می گیرید اینترنت هم فری داشته باشه چون اون هم باز نمی صرفه از هتل اینترنت بگیرین. چون اون یک ساعتی هم که شارژ می کنن به این صورته که مثلا شما می تونین از ساعت 12 تا 1 از اینترنت استفاده کنین و تو همین یک ساعت تموم میشه و اینکه بچه هایی که از کافی نت بیرون استفاده کرده بودن هم از سرعتش ناراضی بودن و هم اینکه تو کافی نت به سختی میشه یاهو مسنجر رو باز کرد چون از اتون سوال های امنیتی می پرسه. البته توجه کنید این مواردی که من گفتم optional هست و زیاد تعیین کننده نیست اگر هم این آپشن هارو نداشتین اتفاق خاصی نمی افته. پیشنهاد می کنم حتما از ایران یه سری خوراکی با خودتون ببرین چون اونجا تنقلات و خوراکی خیلی گرونه. یه چیپس 4 درهمه، آب معدنی بزرگ از 1.75 درهم شروع میشه تا 5 درهم.
ساعت 2 رفتیم سمت ایستگاه مترو الرقه که 300 متر با هتل ما فاصله داشت. کارت نقره ای خریدیم 20 درهم. مترو دبی به پیچیدگی، شلوغی و بزرگی مترو ما نیست. ایستگاه تجرریششون میشه الراشدیه. ایستگاه کهریزکشون میشه جبل علی. ما از ایستگاه الرقه به سمت جبل العلی سوار شدیم. مستقیم رفتیم ایستگاه برج الخلیفه یا دبی مال. از ایستگاه مترو که پیاده میشین conveyor belt شما رو پیاده می بره تو خود دبی مال. دبی مال هم دیگه همتون می دونین بزرگترین مرکز خرید دنیاس. سالی 48 میلیون نفر ازش بازدید می کنن. بازدگنندگان دبی مال به تنهایی از بازدیدکننده های نیویورک بیشتره. دیدنش خیلی خوبه ولی زیاد فکر خرید نباشین توش.
مدیکال
صبح روز شنبه ساعت 9 صبح علی آقا اومد دنبالم رفتیم واسه مدیکال. 3 قطعه عکس پاسپورتی، کارت واکسیناسیون، پاسپورت و شماره تلفن هتل و شماره خودتون رو می گیرن که در صورت بروز اشکال باهاتون تماس بگیرن. اکثر کارمندهای مدیکال سنتر هندی هستند. آدم های مودبی هستند و قشنگ راهنماییتون می کنن. پس نگران چیزی نباشین و من هم زیاد به جزئیاتش نمی پردازم چون نیازی نیست. اول میرین واسه آزمایش خون، بعد عکس از قفسه سینه و بعد قد و وزن و بعد یه نیم ساعت یه ساعت منتظر می شینین تا صداتون کنن برین پیش دکتر شوکلا. یه سری سوال های جنرال از وضعیت سلامتی و سوابق بیماری هاتون می پرسه. بعد یه معاینه کلی انجام میده. بعد هم از واکسناتون می پرسه. به من گفت: آبله مرغان زدی؟ گفتم: نه. گفت : آزمایش خون دادی جایی؟ گفتم : نه. گفت باید بزنی. گفتم: ok بعد گفت گزارشت فردا ساعت 7 آماده است. من هم رفتم واکسن آبله مرغان رو زدم و 250 درهم هم دادم و کلا شد 675 درهم.
اون روز عصرش رفتیم city center. دقیقا چسبیده. City center در واقع خلاصه دبی ماله. راحت تر میشه توشو گشت. کنارش هم مرکز خرید green house یا بیت الخضر هست و روبروش فروشگاه ایرانی day to day. اگر می خواین خرید کنین به نظر من city center بهتره. یه نمایندگی هست به اسمی splash که هم جنس هاش خیلی خوبه و هم قیمتاش مناسبه. من کلی از اونجا تی شرت گرفتم. طبقه اول سیتی سنتر هم فروشگاه بزرگ کارفور هست که توی اونم از شیر مرغ تا جون آدمی زاد پیدا میشه و به نسبت قیمت هاش بد نیست. فروشگاه max هم قیمت هاش مناسبه ولی من جنساشو نپسندیدم. اگر بیش از یک نفر هستین پیشنهاد من برای تردد توی شهر استفاده از تاکسیه. به نسبت قیمت های اونجا مقرون به صرفه و راحت تره. مثلا از هتل ما تا سیتی سنتر 10 درهم می گرفتن. یه سری مرکز خرید هم تو همون خیابان رقه هست که پیاده می تونید برید. بهترینشون القرر (al ghurair) هست. Al reef و al bassam هم هستن. اگر می خواین پارک ساحلی هم برین نزدیک ترین و بهترینش به خیابان الرقه پارک ساحلای ممزر هست.
اگر به لوازم خونه و محصولات ایکیا علاقه دارید به نظر من یه سر رفتن به نمایندگی ایکیا خالی از لطف نیست. من که خیلی دوست داشتم. ایکیا تو فستیوال سنتره. یه تاکسی بگیرین و بگین می خواین برین فستیوال سنتر، ایکیا. از دم هتل تا اونجا 25 درهم رفت شد، 25 درهم برگشت.ولی ارزششو داشت. قیمتاش هم فوق العاده است. خوارک خانم هاست. ولی اگه رفتین مواظب باشین که بارتون زیاد نشه. چون دوست دارین فقط بخرین این قدر خوب و اروزنه.
یک شنبه شب قرار بود علی آقا بره جواب مدیکالم رو بگیره ولی ساعت 7 رفته بود و گفته بودن یه ساعت دیگه حاضر میشه. و ایشون هم چون باید می رفتن شارجه و به ترافیک می شد قرار شد من خودم برم بگیرم که همون موقع آقا ابراهیم گل (efah) که اونجا بودن گوشیو گرفتن و به من گفتن که ریپورت می گیرن و واسم میارن. و زحمت جواب مدیکال من هم افتاد گردن ایشون. ما روز مدیکال با هم آشنا شدیم. همچنین مهرداد عزیز هم با خونوادشون اوونجا بودن که کلی اون روز گپ زدیم.
روز مصاحبه
صبح مصاحبه ساعت 4:30 علی آقا اومد دنبالم. بعد رفتیم دنبال بقیه دوستان که mani.iht و همسرشون بودن و یه خانم 63 ساله و حرکت کردیم به سمت ابوظبی. منو یاد روز کنکور مینداخت که از تهران می رفتیم قزوین. یه همچین جاده ای داره.تو مسیر هم کلی با mani.iht و علی آقا گپ زدیم و گفتیم خندیدیم. ساعت 6:30 رسیدیم در سفارت. من نفر چهارم بودم. نشستیم رو نیمکت های جلو در منتظر. کم کم مامورای سفارت اومدن و پاسپورت ها و نامه های مصاحبه رو چک کردن. ساعت تقریبا 7، 7و ربع بود که دو تا دو تا فرستادن تو، موبایل هامونو تحویل دادیم و از لای همون شمشادهای معروف رد شدیم و رفتیم توی ساختمون سفارت. یه شماره بهمون دادن. محیطش عین بانکه. چند تا باجه هست و چندین تا صندلی. اول که شمارتون رو صدا می کنین میرین جلو باجه مدارک رو ازتون می خوان. کل مدارکتون رو قبل از اینکه برید جلو باجه از فولدر در بیارید و بزارید رو هم. چون به هر حال جلو باجه هم میگه این کارو بکنین. اونجا مدارک رو از من تحویل گرفت بعد گفت نامه بانک داری یا اسپانسر؟ اونم بده. نامه بانکم دادم. بعد یه فیش داد گفت برو 330 دلار رو ته سالن پرداخت کن. رفتم پرداخت کردم دوباره نشستم و تا آخر مصاحبه هرگز کسی اصل مدارک تحصیلی و ریز نمره از من نخواست. دوباره شمارم که صدا شد رفتم باجه انگشت نگاری. بعد دوباره نشستم تا نوبت مصاحبم شه.نیازی نیست که تو زمانی که منتظر مصاحبه هستین کار خاصی انجام بدین. یه تلویزیون هست اونجا که داره اخبار پخش می کنه. فکر نمی کنم یکم منتظر نشستن تو اون محیط آروم و مطبوع سخت باشه. چون با شروع این پروسه استرستون به مرور کم میشه. از بین میره. یه باجه اون وسط بود که سارا گرو اومد نشست پشتش و دونه دونه صدا می کرد. صداش هم از میکروفون میومد بیرون. یعنی کل سالن مصاحبه ها رو می شنون. نوبت من که شد رفتم جلو باجه. گفت دست راستتو ببر بالا سوگند بخور که هر چی می گی و اینجا نوشتی درسته. گفتم: می تونم قبل از مصاحبه یه چیز بگم؟ گفت: بگو. گفتم: من 8 ماه آخر تحصیلم توی یه شرکت ساختمونی کار می کردم ولی چون تجربه کارآموزی بوده و حرفه ای نبوده توی فرم ها ننوشتم. اینو واسه این گفتم که من اون زمان یه سابقه کاری بیمه داشتم ولی ننوشته بودم اینو گفتم که یه وقت اگه فهمیده بود دروغ نباشه. بعد گفت: نه مهم نیست هر چی که اینجا نوشتی مهمه. بعد سوگند خوردم.
- چرا می خوای بری؟
- واسه زندگی، کار.
- تا حال بودی؟
- نه.
- کجا می خوای بری؟
- سن خوزه کالیفرنیا
- سربازی کدوم قسمت بودی؟
- نیروی دریای ارتش
- کار هم میکنی؟
- بله.
- شما امروز کارت اینجا تمومه. پاستو بگیر برگرد ایران. این سایت رو چک کن. هر وقت که ویزات اومد بیا بگیر.
بعد هم روی یه برگه سفید که روش یه سری اطلاعات بود کیس نامبر و اسمم و تاریخ مصاحبم رو نوشت و داد بهم.
نه ازم عکس خواست. نه صحبتی از Csc شد که دوستان 100 صفحه راجع بهش بحث کردن.
mani.iht و همسرش هم بهد از من یه ضبر گرفتن اومدن بیرون و ساعت 9و نیم راه افتادیم به سمت دوبی. ساعت 2 check out کردیم و چمدون ها رو دادیم گذاشتن تو luggage room بعد رفتیم یه دوری زدیم تا ساعت 6، ساعت 7 هم با ترانسفر هتل رفتیم فرودگاه و برگشتیم.
نتیجه گیری:
به نظر من به جای اینکه استرس مصاحبه رو داشته باشین بیشتر به فکر برنامه ریزی دقیق تا لحظه رسیدن به سفارت باشین چون از زمانی که به دم در سفارت می رسین دیگه کارها خوب پیش میره. مصاحبه هم که اصلا استرس نداره. اصلا اونجا برسین استرستون از بین میره. ولی برنامه ریزی رفتن و آرامش قبل از مصاحبه و صحیح و سالم و سر وقت رسیدن به سفارت با مدارک کامل از همه چی مهمتره.
بعد از کلیرنس
از سه شنبه صبح که من رسیدم سایت http://www.abudhabiivo.net/ رو چک کردم که اون زیرش نوشته بود
Dear EHSAN,
Your application for a U.S. immigrant visa is undergoing routine administrative processing….
و روزی یکبار هم سایت https://ceac.state.gov/CEACStatTracker/Status.aspx? رو چک می کردم که تاریخ آپ دیت ها رو نشون می ده. جمعه صبح تنها 4 روز بعد از تاریخ مصاحبه و کلیر خوردنم وقتی سایت اول رو چک کردم متوجه شدم اون جملات زیر تغییر کرده و نوشته بود :
We are pleased to inform you that your immigration case is ready for issuance
و بعد هم نوشته بود که شما یا یکی از افراد مورد اعتمادتون می تونید هر یک شنبه یا سه شنبه کاری ساعت 1:30 به سفارت مراجعه و پاس هاتون رو تحویل بدین. معمولا بین 4 تا 7 روز کاری طول میکشه تا ویزاتون ایشو بشه و سریعا اقدام کنید.
بعد از دوستان هم پرسیدم و متوجه شدم که کلیر شدم. شنبه صبح مجددا واسه گرفتن تور اقدام کردم. شنبه صبح مجددا واسه گرفتن تور اقدام کردم. مجددا همون هتل smana رو گرفتم با پرواز ایران ایر یک شنبه 8 صبح ، برگشت 9:10 پنج شنبه، به مبلغ 1350
شب قبلش هم ابی هانی عزیز زنگ زد و قرار شد که یک شنبه با هم بریم ابوظبی. خدارو شکر پروازمون با نیم ساعت تاخیر پرید و ساعت 10 به وقت دوبی نشست. به فرودگاه دوبی که رسیدیم با ابی هماهنگ کردیم که دیگه ریسک نکنیم زنگ بزنیم به علی آقا با اون بریم که به موقع برسیم. اول هم رفتیم هتل chek in کردیم که اگه مستقیم رفتیم ابوظبی پاس هامونو تحویل دادیم بدون پاسپورت واسه Chek in هتل به مشکل نخوریم. به علی هم زنگ زدم ساعت 11:30 اومد دنبالم رفتیم دنبال ابی و حرکت کردیم به سمت ابوظبی. یه جوری تنظیم کرد سرعتشو که راس 1:30 رسیدیم به سفارت و اونجا علاف نشدیم تو گرما. مامور security سفارت پاس نامه های کلیرمون رو چک کرد و ازمون یه ID خواست. من کپی پاسپورتمو که از تهران آورده بودم نشون دادم ابی هم کارت ملی. کلا بد نیست یه کپی پاسپورت همراهتون باشه چون تو طول اون چند روز پاسپورتتون دست سفارته ممکنه بهش نیاز شه. تو سفارت شماره 25و 26 رو بهمون دادن. حدود یک ساعت طول کشید تا نفری که مربوط به کار ما بود بیاد پشت باجه و شماره هامون رو صدا کنه. ساعت 2:30 اومد و پاس هامون رو تحویل دادیم. پنج شنبه 4 جولای روز indipendece day سفارت تعطیل بود. تو برگه ای که به ما داد تاریخ رو زد 8 جولای یعنی 8 روز بعد دوشنبه هفته بعد و ساعت رو هم از 2 تبدیل کرد به یک. من ازش پرسیدم من بلیط برگشتم واسه پنج شنبه است امکانش هست زودتر آماده شه. گفت نمی دونم می تونید بیاید سر بزنید اگه حاصر بود بگیرید. پرسیدم کس دیگه ای هم می تونه به جز خودم با این برگه بیاد پاسمو بگیره گفت آره. خلاصه اونجا نه خبری از csc بود نه پست خونه و این حرف ها. مثل اینکه اون هایی که یه ضرب می گیرن پاسشون میره پست خونه و با دروخاست خودشون می تونن بیان و از همون خود سفارت تحویل بگیرن که من پیشنهاد می کنم این کار رو بکنید و اونایی که مثل ما کلیر می خورن باید برن دوباره از خود سفارت تحویل بگیرن.
خلاصه خان یکی مونده به آخر هم با موفقیت و سر تایم انجام شد و برگشیتم دوبی. ناهارم که نخورده بودیم. از بقل هتل ابی اینا (نیهال) یه کباب ترکی گرفتم به توصیه علی که خوشمزه هم بود. کافه رستوران وجدان. اگه مسیرتون خورد حتما یه سری بزنید هم خوشمزس هم ارزون. کباب ترکیاش دونه ای 5 درهم. بعد رفتم هتل.
شبش رفتیم دوبی مال. قسمت فوق العاده خوبش که خستگیو از تنم در آورد رقص آب اون شب بود که با آهنگ thriller – Michael Jackson فوق العاده زیبا بود و همه داشتیم بی اختیار تکون می دادیم همزمان با اهنگ.
فرداش رو تو استخر هتل و سیتی سنتر و گشت و گذار تو شهر گذروندم. سه شنبه صبح رفتم پارک ساحلی ممزر که جای باحالیه واسه شنا و آفتاب. از رقه تا اونجا حدود 25 درهم با تاکسیه. ظهر ابی زنگ زد گفت مژدگونی بده. ویزامون issue شده که اول خواستیم همون سه شنبه بریم که دیگه دیر شده بود. با علی واسه چهر شنبه هماهنگ کردیم. ساعت 11:30 اومد دنبالمون راس 1 جلو سفارت بودیم. این دفعه ساعت 2:30 شروع کرد به صدا کردنمون. یک ساعت و نیم تو سفارت عین هویج نشسته بودیم. بعد هم که خانم هندیه ویزامونو با پاس آورد تو نلبکی تقدیم کرد. یادمه ابی خیلی داشت بالا پایین می کرد پاسارو چک می کرد که من بهش گفتم ابی اینا تو فرودگاه ویزارو ببینن شاید گیر بدن، می خوای اون صفحه ویزارو پاره کن بزار تو جیبت که کلی خندید. لحظه خوبی بود دیگه. غول مرحله آخرم با موفقیت کشتیم و از سفارت اومدیم بیرون. به ابی هم گفتم دیگه خرمون از پل گذشت سری بعدی پام بیفته سفارت با شلوارک و آستین حلقه ای و لا انگشتی میرم.
خلاصه که اینا زمانی که پاس رو تحویل می دین تاریخ رو به صورت دیفالت می زنن واسه هفته بعد ولی شما نگران نباشین 2 روزه ایشو میشه. روز سوم میرید میگیرید. شبش هم رفتم ساحل جمیرا بیچ و شیشه مالیبو رو وا کردیم و جاتون خالی خوردیم. (به یاد دوست خوبم آقا ابراهیم گل که جاش اونجا خیلی خالی بود و قراره حالا تو سیاتل یه شامپاین نخوریم، بکوبیم به دیوار فقط بشکنه)
صبحشم تا عصر خودمونو یه جوری سرگرم کردیم و شب بدون تاخیر برگشتیم. طبق معمول ورود به فرودگاه امام = ضد حال و استرس. مامورا هم که از خجالتمون در اومدن به بارمون گیر دادن گفتن برین قسمت قرمز (گمرک) بارمونو چک کرد گفت زیاد خرید کردین بیشتر از 80 دلار عوارض داره ولی این دفعه برید دفعه دیگه حواستون باشه.
راستی تو خیابون رقه یه رستوران هست به اسم POPEYES حتما یه سر برید ساندویچ هایی خیلی خوشمزه ای داره 11 درهم.
با علی هم اگه خواستین برین هر سری که میره ابوظبی 300 درهم میگیره هر چقد بیشتر باشین بهتره. من و ابی کلا دو بار رفتیم شد نفری 300 درهم. میارزه. هم دقیق و آن تایمه. هم روش های دیگه به ریسکش نمی ارزه. از فرودگاه هم می تونید با تاکسی که تاکسی متر داره برید. 130 کیلو متره. کیلو متری 2 درهم می گیره. انتخاب با شماست. سفری خوبی داشته باشید و ریلکس باشید و خوش بگذرونید.
کیس نامبر: **2013AS0083 / مصاحبه : ابوظبی، 17 جون 2013 / کلیرنس / تاریخ کلیر: 4 روز بعد 20 جون / مقصد : سیاتل

سفرنامه 1[b]

سفرنامه آمریکا
می‌خوام اولین نفر باشم که کلیر شدن احسان عزیز رو تبریک بگم اینجا.احسان جان رکورد زود کلیر شدن رو شکندی همسفر.مبارکت باشه.

راستی‌ دوستان به محض اینکه برگشتیم ایران سفر نامه مفصل رو به تفصیل منوسیم

شاد باشین
شماره کیس:***2013AS00008 تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012 کنسولگری:ابوظبی افراد كيس: 2 نفر مصاحبه:نیمهٔ June . ویزا : یک ضرب مقصد : لاس وگاس سفر نامه
تشکر کنندگان: farshadsh ، ehsansh ، usa lover ، lilac ، hossien_501 ، amairmonre ، saeid-ss ، negar_karimi6 ، philter ، ffrfar ، meisam14
سلام به همه مهاجرسرایی های مهربون به امید گرفتن ویزا یک ضرب همتون Smile
شرایط کیس: 2013AS83xx،
آقا مجرد - شغل فروشنده - معافیت از خدمت - 28 ساله - تمکن مالی 80 میلیون بانک ملت
نتیجه: مصاحبه در ابوظبی، هفته‌ی اول June2013، ویزای یک‌ضرب Smile
همه اطلاعات کامل رو دوستان دادن قبلا که واقعا از همه ممنونم من با همین سفرنامه ها و با استفاده از تجربه بالای بچهای گل مهاجرسرا هم ویزا یکضرب گرفتم هم یه سفر خیلی خیلی خوب داشتم . فقط چندتا نکته کوچیک میگم شاید کمکی باشه :
1 - اگه تعدادتون مثل ما 3 یا 4 نفره یک ماشین کرایه کنید با gps دیگه کل دبی و شارژه و ابوظبی زیر پاتونه هزینش هم به صرفه هستش . ما یک تویوتا مدل 2011 رو کرایه کردیم هر 24 ساعت 100 درهم که خوب تقسیم بر تعداد هزینش خیلی کم میشه .
2-روزه مصاحبه هرچه زودتر برید که نفر اول باشید هم کارتون زودتر انجام میشه هم استرستون کمتره ( البته اگه با ملیکا خانم برید ایشون به کارشون کاملا واردن و زود میرن و هزینه هم اندازه میگیرن )
3- برای nmc من ساعت 4 بعد از ظهر رفتم هم خلوته هم کل کاراتون کمتر از 2 ساعت انجام میشه ( با مترو خیلی راهته )
4- اگه زبان انگلیسیتون مثل من ضعیفه اصلان نگران نباشید همه جا کارتون انجام میشه خیلی راحت مصاحبه هم که کلا فارسیه .
5- موقع مصاحبه دروغ نگید و با اعتماد بنفس کامل برید نگران نباشید خیلی خیلی خیلی آسون و راحته مثل انجام یه کاره اداری خیلی معمولی میمونه و اونها تمام تلاششون رو میکنن که ما به ویزامون برسیم .
5- اگه ویزا یک ضرب گرفتید مدارک و ویزاتون 2 روزه مییاد پست دبی و به راحتی میتونید برید از پست بگیرید ( به من آفیسر تو سفارت گفت 4 روزه کاری مییاد پست ولی 2 روزه آماده بود )
ایشالا همه با لب خندون برید سفارت و ویزا یک ضرب بگیرید Smile
سوالی بود من در خدمتم .
2013AS8xxx
کنسولگری: ابوظبی 1 نفر
مصاحبه: june 2 2013
دریافت ویزا: یکضرب Smile
شهر انتخابی : LAS VEGAS
اگر کسی مایل بود برای همسفر و همخانه بودن(اول آبان) پیام خصوصی بگذارید لطفا ممنون
سلام دوستان عزیز مهاجر سرایی
ببخشید که مدتی طول کشید که سفرنامه خودم رو بنویسم اما حالا تجربه هامون رو با همه شما درمیون میذارم.
تعداد نفرات 3 نفر شامل من(معافیت خدمت و شغل آزاد) و همسرم(قبولی اصلی و هیئت علمی دانشگاه) و پسر 10 ماهه خودمون
ما چون کیس نامبرمون 8000 بود مصاحبه مون افتاد 9 جون برابر با 19 خرداد که یکشنبه بود. به همین خاطر مجبور شدیم پروازمون رو از شیراز ساعت 8 صبح 5شنبه بگیریم.هتلمون ارکید توی رقه خیابان 37 بود که فاصلش تا ایستگاه مترو حدود 5 دقیقه پیاده راه بود که این برای زمان اقامتمون خیلی کمکمون کرد.
تا رسیدیم هتل تقریبا ساعت 11 شد و وقتی رفتیم رسپشن هتل که آدم خیلی خوبی بود بهمون اتاق رو تحویل داد و خدمتکار هتل هم که اسمش رشید بود و پاکستانی بود تا آخر مسافرتمون خیلی کمکمون کرد.بعد از کمی استراحت و صرف ناهار ساعت سه و نیم راه افتادیم به سمت NMC برای مدیکال و ساعت 4 به وسیله راهنمایی های بسیار جامع آقای بیات عزیزبه راحتی به اونجا رسیدیم که همسرم میگفت تو این جزییات رو از کجا میدونستی که یکراست و بدون مشکل رسیدیم اینجا.جا داره که تشکر ویژه ای از آقای بیات و سفرنامه جامعشون بکنم.
خلاصه اینکه معاینات رو انجام دادیم و آقا پسر ما هم یک عدد واکسن نوش جان کرد.البته همسرم هپاتیت را سه مرحله اش را زده بود و mmr و سه گانه اش را هم توی مرکز بهداشت والفجر زد و من هم یک مرحله هپاتیت و mmr و سه گانه را همونجا زدم و کارت واکسیناسیون پسرم را هم ترجمه کردم و همراه خودم بردم .کلا 1650 درهم هزینه کلینیک NMC شد.در ضمن دکتر شوکلا که میگن بد اخلاقه اصلا اینطور نبود. موقعی که داشت پسرم رو معاینه میکرد و روی شکمش فشار میآورد پسرم قلقلیش میشد و میخندید دکتر شوکلا هم کلی خندید و سربه سر پسرم میذاشت.بعد از معاینه ها و تزریق واکسن دکتر گفت برای شنبه ساعت 9 شب نتیجه شما آماده هست.ما هم با مترو رفتیم سمت سیتی سنتر و تا ساعت 11 شب اونجا گشتیم و شب برگشتیم هتل.
روز جمعه با هتل هماهنگ کردیم که بریم پارک ساحلی ممزار بیچ که واقعا پارک زیبایی بود و تا سعت 12 اونجا بودیم و به خاطر گرمای هوا و اذیت شدن پسرمون با تاکسی برگشتیم هتل و عصر هم رفتیم یه گشتی توی میدان بنی یاس زدیم و شام رو هم KFC میدان بنی یاس خوردیم و برگشتیم هتل.
شبه صبخ با هماهنگی به هتل و استفاده از سرویس هتل به Outlet Mall واقع در جاده العین که اجناس برند های معروف را که به صورت تک سایز با قیمت های تغریبا نصف میفروختند رفتیم.بعد از مقداری خرید سرویس هتل ساعت دو و نیم اومد دنبالمون و برگشتیم دبی.عصر هم به دلیل خستگی بیرون نرفتیم.شب هم طبق هماهنگی قبلی که با خانم ملیکا کردم قرار شر یکشنبه صبح ساعت 5/5 بیاد دنبالمون.هزینه ای که خانم ملیکا از ما گرفت با کلی چک و چونه نفری 120 درهم شد.
یکشنبه صبح ساعت 4 از خواب بیدا شدیم و تا پایین اومدیم ساعت 5و ربع سده بود که دیدیم خانم ملیکا نیومده ولی همکارش آقای کیوان را فرستاده دنبالمونبا یک ماشین لند کروزر مشکی خلاصه ما و یک زوج دیگر را که بعد با هم دوست شدیم را از هتل اسکای لاین سوار کرد و ساعت 7 جلوی در سفارت پیاده کرد.
دیگه جزییات ساختمان سفارت را ازش میگذرم ومیرم سر اصل مطلب...
ابتدا شماره گرفتیم که شمتره هفت بهمون خورد.بعد از اینکه شماره مارو صدا زد ابتدا رفتیم پیش یک خانم ایرانی خوشپوش که مدارک را ازمون تحویل گرفت که فقط ترجمه ها رو از ما تحویل گرفت و پاسپورت هامون .بعد هم رفتیم پیش خانم چاق عصبانی که ازمون اثر انگشت گرفت و بعدش هم رفتم صندوق و 990 دلار را پرداخت کردیم و منتظر اعلام برای مصاحبه حضوری .بهد از 10 دقیقه خانم سارا صدا کرد شماره مون را و یه سری سوال کرد از خانمم و از من که سربازی نرفتی و کار دولتی ندارین و چون خانمم توی دانشگاه تدریس می کنه بهمون فرم سفید داد و گفت بعد از یک ماه ونیم به سایت مربوطه مراجه کنیم و اگر اسممون در اومده بود یه نفر را با پاسپورتها بفرستیم تا ویزا رو بهمون بدن به همین ترتیب ما هم به منتظران الویزاها پیوستیم. ولی چون تور 6 شب داشتیم مابقی روز ها رو به گشت وگذار توی جاهای دیدنی دبی نظیر ابن بطوطه و دبی مال و دیگر جاهای دیدنی اونجا گذروندیم.
اما چند تا نکته :
- تمکن مالی دو تا حساب 75 و 70 میلیونی داشتیم که به راحتی قبول کردن.
- اگر یک درصد هم فکر میکنید کلیرنس میخورید تورتون را 3 شب بگیرید که از این بابت کلی هزینه بیشتر نکنید
- مواظب جیب زن ها و دزد ها توی جاهای شلوغ باشید که دزد دوربین عکاسی ما رو توی هوا زد.
- پول خودتون را کلا به دلار همراه خودتون ببرید فقط اندکی درهم همراه خود داشته باشید.
- مترو دبی کار رفت و آمد را بسیار ساده کرده با خرید کارت سیلور هزینه های رفت و آمدتون یک چهارم میشه.
- حتما یه سیم کارت duبگیرید با شارژهای مختلفی که داره میتونید هم اینترنت با سرعت بسیار عالی با 5 درهم در 24 ساعت یا مکالمه بین الملل بیشتر یا اینترنت بیشتر استفاده کنید که تمام این روشها رو توی راهنمایی که موقع خرید بهتون میدن گفته.
باز هم تشکر از نمامی دوستانی که سفرنامه شون راهنمای بسیار عالی برای ما بود و تشکر ویژه از آقای بیات بابت جامع ترین سفرنامه دوستان مهاجر سرا
2013AS8xxx/سه نفر/مصاحبه:ابوظبی /کلیر 14 اگوست/صدور ویزا 27 آگوست Big Grin/ ورود به امریکا 13 فوریه / دریافت سوشال نامبر 21 فوریه/ دریافت گرین کارت 13 مارچ Cool
دوستان مهاجرسرا سلام و با تشکر از تجربیاتی در این سایت به اشتراک گذاشتید و اما تجربه خودم
شرایط:
-سن 35
-متارکه بدون فرزند
-کارمند بخش خصوصی
-خرید خدمت
-محل اقامت ابوظبی منزل دوستان
-مصاحبه دوشنبه 2013,JUNE 17 ساعت 8h30am
-ویزا یکضرب

مدیکال:
-NMC ابوظبی روز پنج شنبه 2013 JUNE 13ساعت 9 صبح با وقت قبلی
-اتمام معاینات و آزمایشات همان روز ساعت 12 ظهر
-هزینه 370 درهم
-اعلام نتیجه یا جواب مدیکال روز جمعه 2013 JUNE 14 ساعت 10 صبح
نکته : NMC روزهای جمعه مدیکال انجام نمیشود ولی اعلام نتایج میکنند

مصاحبه:
-ساعت رسیدن به سفارت 6h50amدو کیس قبل از من رسیده بودن
-ساعت 8و 20 دقیقه ورود به سفارت با شماره 3بعد از چک کردن اصل پاسپورت و نامه دوم
-باجه اول تحویل مدارک شامل:ترجمه کارت ملی ، شناسنامه ، معافی ، لیسانس و دیپلم، طلاق نامه +مدیکال +نامه دوم + تمکن مالی 100 میلیون بانک کارآفرین و نامه اسپانسر (من هردو رو داشتم و ارائه دادم و گرفتن) ضمنا ازم پرسید چرا معاف شدم و آیا تا حالا کار دولتی کردم
-باجه پرداخت پول 330 $
-باجه انگشت نگاری
-باجه مصاحبه وسئوالاتی ازقبیل :
1-چرا معاف شدم
2-تا حالا کار دولتی کردم
3-این که میری خونش کیه
4-چرا میخوای بری آمریکا
5-رای دادی من هم که به سختی تو سفارت ایران تو ابوظبی داده بودم گفتم بلی
گفت چهار شنبه یا پنج شنبه برو پست ویزاتو بگیر که سه شنبه شب ایمیل سفارت اومد که چهار شنبه صبح از EMPOST با بشون دادن شناسنامه و شمارهAWBکه در ایمیل سفارت بود ویزامو گرفتم

نکات:
1-درمورد لباس هرچی دوست دارید بپوشید کت و شلوارو کراوت زیاده رویه
2-اون روز من بغیر از یکی از دوستان قدیم که بطور تصادفی اونجا دیدم که خانوادگی بود متوجه کیس لاتاری نشدم
3-اززمان ورود تا زمان ترک سفارت 30-40 دقیقه زمان برد
4-افراد مصاحبه کننده بیشتر سعی در کمک و آشنائی دارند تا بازپرسی
5-همراه مدارکی که از پست گرفتم یک کاغذ بود که در آن خواسته شده بود 165$ قبل ورود به خاک آمریکا از طریق سایت www.uscis.gov/uscis-elis پرداخت کنم که اگر دوستان قبلی انجام دادن من چند تا سئوال دارم چون سایت A نامبر منو قبول نمیکنه

با آرزوی موفقیت و ویزای یکضرب
کمک
[font=Verdana]فوری [/font]

سلام به همه دوستان
یه سوال:
اون برگه پرداخت 165 دلار که به تعداد اعضا خانواده بهمون میدن ، تا اونجا که من فهمیدم نکته مهمش همون شماره بیگانه است، آیا واسه همه شماره بیگانه ترکیب حرف A با registration number که تو ویزا اومده؟ یعنی (A+registeration number)
به من اشتباهی 2 تا از این برگه ها دادن ، برای خودم که برنده اصلی بوذم اشتباه کردن و یه برگه ثبت نام CSC گذاشتن، وقتی من بر گشتم دبی متوجه شدم، ویزا و سه تا پاکت اصلی رو برای هرسه تامون دادن و درسته
لطفا سریعا به من جواب بدین ، اگه هم تو تاپیک دیگه ای باید بپرسم بگین
مرسی
شماره کیس: 7xxx تعداد افراد :3 کارنت :March 12 2013 مصاحبه:هفته اول May ابوظبی
وضعیت:ورود به آمریکا در 27 سپتامبر، لس آنجلس
تشکر کنندگان: farshadsh ، ghafari88 ، aghaghia ، saeid-ss
وضعیت کیس : ۲ نفر

شغل آزاد

سربازی: معافیت دائم

سفر خارجی‌ : زیاد



دوستان عزیز مهاجر سرایی و همقطاران سلام

شاید حرف‌هایی‌ که می‌خواهم بنویسم حرف‌هایی‌ باشد که تمام دوستان قبل از من گفته باشند ولی‌ شاید چیز‌هایی‌ که مینویسم بتونم باهاش جواب خیلی‌ از سوالهای شما دوستان رو بدم و براتون مثمر ثمر باشد.

اوّل اینکه هچگونه استرس و نگرانی نداشته باشید.درسته که ما تا خودمون چیزرو تجربه نکنیم به این باور نمی‌رسیم ولی‌ واقعاً اگر همهٔ کار‌هاتون رو به درستی‌ انجام دادید هیچ جای نگرانی وجود ندارد،و همهٔ مراحل رو راحت تر از آنچیزی که فکرش رو می‌کنید طی‌ خواهید کرد.فقط باید با نهایت آرامش و دقت پیش برید.

مصاحبهٔ ما دوشنبه صبح JUNE 17 در ابوظبی بود و ما یک هفته زودتر به دوبی با پرواز ماهان رفتیم.چون مشکل اسکان نداشتیم.برای اینکه خیالمون راحت شود ۳ شنبه بد از ظهر ساعت ۴ به nmc رفتیم،لازم نیست وقت بگرید و فقط بهتر است ۲ روز قبل از مصاحبه به nmcبرید.در اکثر موقع ۲۴ ساعت جواب حاضر میشود،چون ما وقت کافی‌ داشتیم جواب آزمایشات مارو ۴ روز دادند.

برایnmc اصل پاسپورت و کارت زرد پاستور و ۲ قطعه عکس پشت نویسی شده و مبلغ ۴۲۵ دهم به ازای هر نفر همراه داشته باشید.ابتدا آزمایش خون که شامل سفیلیس تست و ایدز و هپاتیت هست رو ازتون میگرند و بد از اون عکس قفسه سینه برای تست بیماری سیل ازتون میگرند و مرحلهٔ بعد اندازه گری قد و وزن و بینایی سنجی و در آخر هم تست فشارخون گرفته میشود.

آخرین مرحله هم دکتر شکلا که خیلی‌ جدی و خشک هست و فارسی رو به طور معمولی‌ صحبت می‌کند شما رو به طور کامل معاینه می‌کند و یکسری سوال از شما می‌پرسد و در پرونده شما علامت میزند.

توصیه می‌کنم که واکسانتون رو به طور کامل و دقیق بزنید،و من و همسرم کارت واکسنمون کامل و بدون ایراد بود و خانم دکتر طاهر نژاد هم آخرین واکسن رو ۲ هفته قبل از مصاحبه گفتن تزریق کنیم که دکتر شکلا نتونه واکسن اضافی‌ به ما تجویز کنه و از اون جای هم که ما هر دور آبله مرغان گرفته بودیم و از پاستور تست آنتی بادی هم گرفته بودیم.

بعد از معاینه وقتی‌ شکلا دید که ما واکسنمون کامل هست و هر دو آبله مرغان گرفتیم و نمی‌تونه ما رو تلکه کنه و واکسن اضافی‌ تزریق کنه بدون هیچ دلیل خواستی‌ برای من اکو قلب نوشت که هم باعث معطلی زیاد ما تا ساعت ۹:۵ شب شد و هم اینکه برای یک اکو ساده ۴۶۰ درهم از ما پول گرفت.وقتی‌ یک خانم دکتر مسن هندی من رو اکو کرد بد از اتمام اکو خنیدید و گفت همچیز اوکی هست و نرمال و من تعجب می‌کنم چرا دکتر شکلا اکو نوشته و هیچ نیازی به اکو کردن نبود.در ضمن ما اون روز عصر خانم ملیکا رو تو دیدیم که برای پیدا کردن مشتری امده بود nmc و وقتی‌ فهمید شکلا اکو نوشته گفت موارد زیادی دیده که شکلا برای بچه های ایرانی‌ تست اکو نوشته و جای هچگونه نگرانی وجود ندارد.خلاصه اگر از این قبیل اتفاقات براتون افتاد جای هچگونه نگرانی نداشته باشید و استرس نگرین.

ضمنا اگر خدای نکرده در ازمایشتون مورد مشکوکی باشد و ببنند سریع همون شب خبر میدن تا آزمایش و تست مجدد بگیرن اینو از پرستار اونجا وقتی‌ داشتم در رابطه با پروسه جواب ازش سوال می‌کردم به من گفت.



نکته:تمام مدارکتون رو قبل از مصاحبه به دقت تفکیک کنید و در کیفهای که به صورت فایلی هست به صورت تفکیک شده بگذارید.

مصاحبه :



یک شنبه با علی‌ آقا معروف به علی‌ ایرانی‌ هماهنگ کردم برای فردا که ما رو به سفارت ببرد،بهتون اکیدأ پیشنهاد میکنم‌تا شما هم با علی‌ آقا هماهنگ کنید چرا که مرد بسیار خوب و محترمی هست و در عین حال وقت شناس و سر وقت میاد دنبالتون و خیلیم با انصاف هست نسبت به خانم ملیکا.

خلاصه ما شب رو زود تر در کامل آرامش خوابیدیم و صبح هم ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شدیم و آماده شدیم برای عزیمت به ابوظبی،ساعت ۴:۵۰ صبح علی‌ آقا اومد دنبالمان و ۲ همسفر دیگه هم با عازم بودن که یک خانم مسن که کیسش خانوادگی بود و یکی‌ هم از بچهای مهاجرسرا ehsansh خودمون که بسیار پسر با شخصیت و موقری هست ایشون روز مصاحبه گراند چک خورد اما چون شبش پرواز داشت به سمت ایران و زمانی‌ که ما دوبی‌ هنوز بودیم به من اطلاع داد که کلیر شدش بعد از ۴ روز و ما کلی‌ صفا کردیم و خوشحال،همین‌جا هم از فرصت استفاده می‌کنم وِ به احسان عزیز تبریک میگم.

خلاصه ما تقریبا ۱/۵ ساعت تو راه بودیم و بین راه هم با علی‌ آقا و آقا احسان کلی‌ گپ زدیم تا رسدیم به ابوظبی،ساعت ۶/۵ صبح به سفارت رسدیم و روی صندلی‌های بیرون نشستیم،تقریبا ساعت ۷ مامورای سفارت پاسپورتها رو با نامهٔ دوم چک کردند و بعد از زمان کوتاهی‌ هم ۲ نفر به ۲ نفر افراد رو به داخل سفارت راهنمای میکردند،بعد از مراحل بازرسی باید از بین شمشاد‌های معروف که وصفشو دوستان دیگه هم گفتند رد بشد و وارد سالن اصلی‌ بشید،و شماره بهتون میدند و بعد منتظر میشید تا کارمند‌های سفارت یکی‌ یکی‌ بیان و پشت کانتر‌ها قرار بگیرند،سعی‌ کنید در سالن خیلی‌ راهت و آروم و بدون استرس و نگرانی و با توکل به خدا لحظه‌هارو سپری کنید،راستی‌ مراقب صحبت‌های خود هم باشید چون تمام حرکت و رفتار‌های شما در سالن با دوربین تحت کنترل است،همچنین فقط به مصاحبه تمرکز کنید و با کسی صحبت نکنید تا مبادا تمرکزتون از بین بره و یا با صحبت‌های بعضی‌ از دوستان باعث نگرانی وازطراب بشود،حقیقتاً همه‌چیز خیلی‌ سریع و خوب و راهت انجام میشود و بعد از پایان کار باورتان نمیشود مصاحبهٔ که ۱ سال تمام خودتون رو براش آماده کرده بودین و استرس و نگران بودین به این راحتی‌ و مثل آب خوردن انجام بشود.



وقتی‌ شمارتون رو تابلو اعلام کرد به گیشه مورد نظر میرید و تمام مدارکتون رو از شما تحویل میگرند،ترجمهٔ همهٔ مدارک+اصل پاسپورت و عکس جدید و پشت نوسی شده،همون طور که بهتون گفتن از قبل مدارکتون رو در داخل کیفهای که به صورت فایلی‌ هست به صورت تفکیک شده بذارید تا وقتی‌ مدارکی رو ازتون میخوان به راحتی‌ پیدا کنید،ضمنا اگر هم مدارکی رو ازوتون نخواست یادتون باشد و شما یاد آوری کنید به آفیسر که فلان مدرک رو هم بدم یا نه،شخصی‌ که مدارک ما رو می‌گرفت یه خانم تپل و خوش برخورد ایرانی‌ بود.و بعد از اون به شما میگن برای انگشت نگاری به باجهٔ بقلی برید و بعد از انگشت نگاری که یه پسر آمریکایی از ما انگشت نگاری کرد و بد از اون مرحلهٔ فیشی هست که به شما میدند که مبلغ ۳۳۰ دلار به ازائ هر نفر پرداخت کنید.توصیه می‌کنم از قبل مبلغ مورد نظر رو به صورت خرد آماده کنید تا معتل نشید،بعد از پرداخت پول به باجهٔ اول باید مراجعه کنید و اون خانم هم فیش رو داخل پوشهٔ پروندتون قرار میده و ازتون می‌خواد بنشند تا شمارتون رو اعلام کنند و برای مصاحبهٔ نهایی رو انجام بدند.

اگر خدای نکرده هیچ اشتباه مهلکی انجام نداده باشید جای هچ استرسی وجود ندارد،ابتدا آفیسر که خانم سارا گرو بود ازتون می‌خواد که دست راست خود رو بالا ببرید و قسم بخورید که جز حقیقت چیزی نیمیگیند،اگر اشتباه جزئ کردید بهتر از قبل از قسم خوردن به آفیسر بگیند تا اصلاح کند.سؤالاتی‌‌ که از شما می‌‌پرسند خیلی‌ ساده و راهت هست ولی‌ آمادگی‌ این رو داشته باشید که هر سوالی از شما پرسده شود و سعی‌ کنید بدون استرس و صادقانه جواب بدید.ضمنا آفیسر فرم‌های رو که برایkcc ارسال کردین از پشت شیشه بهتون برمیگردونه که جایی رو که مشخص می‌کنه رو امضا کنید
سؤالاتی‌‌ که از شما می‌‌پرسند از این قبیل هست:کدوم ایالات میخواین برین؟برای چی‌ میخواین برین آمریکا؟کارشما چیهٔ؟سربازی رفتین؟ چند وقت ازدواج کردین؟و از من پرسید تو انتخابات شرکت کردین و رای دادیند؟و علت آن رو پرسید و کل مصاحبه ۳ دقیقه بیشتر طول نکشید و وقتی‌ دیدیم پاسپورتمون رو داخل پوشه گذشت و ازمون پرسید که ثبت‌نام csc انجام دادیم یا نه؟خیالمون راهت شد که یک ضرب ویزا رو گرفتیم و وقتی‌ با پاسخ مثبت ما مواجه شد گفت بهتون تبریک میگم و به خاک آمریکا خوش آمدید و ایمیلتون رو چک کنید بعد از 4 روز پاسپورت به پست دوبی‌ ارسال می‌کنیم و ما هم خوشحال و خندون از سفارت امدیم بیرون و بعد از ۲۰ دقیقه همراه با باقی‌ همسفرامون به دوبی برگشتیم.لحظه‌های خیلی‌ خیلی‌ خوب و خاطره انگزی هست وقتی‌ ویزا یک ضرب میگرن و از صمیم قلب آرزو می‌کنم که همه رفقها هم این لحظه رو به راحتی‌ هر چه تمام تر تجربه کنند.ضمنا ۴ شنبه صبح از سفارت ایمیل اومد که بستتون به پست دوبی ارسال شده که ما قبل از ظهر رفتیم ویزا و پاکت زرد رو تحویل گرفتیم

نکته:در رابطه با اشتباه در فرم ثبت نام رفقها بگم اگر اشتباه که بشه تصحیح کرد تو فرم ثبت نام اولیه کرده باشید اصلا نگران نباشید و قبل از قسم خوردن به آفیسر میگید که تصحیح میکنه این اشتباه رو،اگرم با kcc مکاتبه کرده باشین امیل مکاتبه رو همراه داشته باشید و توجه هم داشته باشید که kcc اشتباه شما رو تصحیح نیمیکنه و همونطوری به سفارت ارسال می‌کند فرم ثبت نام اولیه رو.

ما در فرم ثبت نام اولیه یک اشتباهی رو مرتکب شده بودیم که مقداری بابت اون نگرانی داشتیم که بعد از مصاحبه فهمیدیم بیهوده نگران بودیم،داستان از این قرار بود که در فرم ثبت نام اولیه پسوند فامیلی همسرم رو جا افتاده بود و زمانی‌ فهمیدیم که نامهٔ دوم مصاحبه اومد که خیلی‌ نگران این موضوع بودیم چون یک کلمهٔ ۹ حرفی بود،قبل از قسم به افسر گفتم که جواب داد که نه و اشکال نداره و اصلا مهم نیست و ملاک ما تطبیق پاسپورت و فرم‌های هست که برای kcc ارسال کردیند،و اگر اشتباه از این قبیل انجام دادید قبل از قسم خوردن تصحیح میشود.ضمنا من پرینت ایمیل که به kcc ارسال کرده بودیم رو بهش خواستم بدم که اصلا توجّهی نکرد و نخوند



نکته: در رابطه با اسپانسر و یا تمکن مالی‌ خدمتتون بگم را هت‌ترین گزینه تمکن مالی‌ هست به جای اسپانسر چون به نظرم اسپانسر اگر فامیل نزدیک نباشه یک عمر منت خواهد داشت.

من ۲ تا حساب آماده کرده بودم با گردش حساب ۶ ماه و فقط تنها گواهی موجودی یک حساب رو دادم و حتا گردش حساب رو هم بهشون ندادم و به خانمم گفتم که تا وقتی‌ گردش حساب نخوان من بهشون نمیدم چون همون گواهی آخرین موجودی حساب به نظرم کافیه و اگر گردش حساب بدم بدعتی میشه برای بچهای آینده و خدای نکرده مشکل پیش میاره براشون.

در پایان وظیفه خودم می‌دونم که از تمام دوستانی که زحمت کشیدند و با سفرنامه‌های مدون و جامعشون راهنما و مرجع خیلی‌ خوبی‌ برای ما بودند سپاس گذاری وتشکر کنم.

تلفن علی‌ آقا معروف به علی‌ ایرانی‌ : 00971508088913
شماره کیس:***2013AS00008 تاریخ رویت قبولی: 2 می 2012 کنسولگری:ابوظبی افراد كيس: 2 نفر مصاحبه:نیمهٔ June . ویزا : یک ضرب مقصد : لاس وگاس سفر نامه
Toungue 
سلام برهمه ی بروبچه های گل مهاجرسرا
چون خودم وهمسرم خیلی از سفرنامه دوستان استفاده کردیم و چیز های بسیار مفیدی یاد گرفتیم حالا بر خودم واجب میدانم که من هم سفرنامه خودمان را بنویسیم .ابتدا قسمت تلخ ماجرارا میگویم تابه قسمت ویا بهتر بگویم شانس بسیار خوب وشیرینمان برسیم.

من(خانم خانواده)ابتدا درسال2010در لاتاری قبول شدم.بعد ازکلی خوشحالی وآماده کردن تمام مدارک ورفتن به پاستوروانجام دادن تمام کارهایی که همگی میدانید عازم آنکارا برای مصاحبه شدیم.(این قسمت را خیلی خلاصه میگویم)
خلاصه روز مصاحبه فرارسید منو شوهرم ودختر وپسرم به سفارت آمریکا در آنکارا رفتیم در انجا مدارکمان راگرفتند و بعذ از سوگند خانم آفیسر که سیاه پوست بود برگه ای را به من نشان داد و گفت که چرا تاریخ تولد تو در ثبت نام اولیه و برگه های بعد که ایمیل کرده ای فرق دارد ودور روز وماه را با خود کار خط کشید.(البته درست میگفت من در ثبت نام اولیه در تبدیل سال از شمسی به میلادی اشتباه کرده بودم وتاریخ درست را زده بودم ودر ایمیلی که از آنها گرفته بودم همه چیز را قبول کرده بودند)ولی حالا درست در زمان مصاحبه آفیسر با بداخلاقی هر چه تمامتر به من گفت که شما دروغ میگویید واجازه ی صحبت کردن و یا توضیح را نداد وسریع یک برگه ی صورتی را دراورد وامضا کرد وگفت متاسفم.خدا میداندکه همگی چقدر ناراحت شده بودیم که به این راحتی این فرصت طلایی را از دست دادیم ولی چه میشود کرد.......(ولی بگویم که واقعا میگویند (الخیر فی ما وقع)کاملا درست است چون دراین 3سال چیز های برای ما اتفاق افتاد که خیلی خیلی به نفعمان بود.)
گذشت تا دوباره در سال 2013در کمال ناباوری دیدم که دو مرتبه خودم قبول شدم یعنی برای دومین بار بخت به من رو کرده بود.هیچ کداممان باورمان نمیشد ولی خدا خیلی مهربانتر از این حرفاست.
خلاصه دوباره ماجرای ترجمه کردن مدارک وواکسن زدن و پاستور رفتن ودر کل آماده کردن همه چیز شروع شد واین بار خودشان سفارت ما را از آنکارا به ابو ظبی تغییر دادند (خیلی بهتر بود)
ودر روز 3شنبه 25جون مصاحبه امان بود. این بار خیلی استرس بیشتری داشتیم با آن تجربه ی تلخ قبل. ولی خلاصه این بار مو به مو مهاجر سرا را خواندیم وخیلی اطلاعات درست ومفیدی از آنها گرفتبم ودر روز مصاحبه شماره ی ما011 بود. در صورتی که ما ساعت 7.30 آنجا بودیم ولی خیلی ها زودتر از ما آمده بودند. بعد از چک کردن پاسپورتها و نامه ی دوم(همونی تاریخ مصاحبه توشه)توسط پلیس و گذشتن از آن شمشاد های معروف وارد سالن شدیم. وقتی نوبت ما شد ابتدا به باجه ی 7نزد خانم بد اخلاق هندی معروف رفتیم ابتدا گفت مدارک خودم را میخواهد بعد به همسرم گفت به باجه ی آخر برود وپول را پرداخت کند که 4 تا 330 دلارتقدیم کردیم بعد از گرفتن رسید پولها مدارک شوهرم را گرفت وفقط ترجمه ی شناسنامه بچه ها را گرفتوگفت بریم انگشت نگاری در باجه ی 11. بعد در صف رفتیم وبه نوبت به غیر از پسرم که 7سالش بود ما 3تا انگشت نگاری کردیم .و دوباره منتظر شدیم تاشماره ی ما خونده شدو به باجه ی 6برای مصاحبه رفتیم آفیسر 6خانم خوشگل وبسیار خوش رفتاری بود . بعد از ادای سوگند از من پرسید آیا تابحال آمریکا رفتم یا نه؟ که گفتم خیر ولی 2010 این اتفاق برای ما افتاده. به محض اینکه این را شنید ناراحت شد وسریع در کامپیوتر چک کرد وگفت اشکال از تو نبوده و از آفیسر بوده و او نباید تورا رد میکرد . دیگر هیچ سوالی از من نپرسید وگفت ویزای شما 3 نفر آماده است فقط همسرت تا 1.5 ماه دیگر سایت را چک کندووقتی آماذه شد خودش ویا یک نفر امین بیاید وویزای او را بگیرد . و به همین راحتی ما 3 نفر وبزای یکضرب گرفتیم((((هر چند که همان 3 سال پیش حقمان بود))))
خلاصه الان منتظریم که ویزای همسرم بیاید و خودمان را برای رفتن آماده می کنیم. مجددا از تمامی دوستان مهاجرسرایی تشکر میکنم .. به امید گرفتن ویزای یکضرب همگی ودیدار در سرزمین آرزوها

در ضمن ما با آزانس xxxxxx با مدیریت حسین xxxxxx رفتیم که خیلی به ما کمک کرد دمش گرم(اینم شمارش xxxxxxxx(00971)) وبرای رفتن به ابو ظبی یکی از دوستان حسین آقا به نام امیر xxxxxx مارو رسوند اونم دمش گرم (اینم شمارشxxxxxxxxxxxxxx)

خداحافظ دوستان
ارسال فرم I-130 در 10 فوریه-25 فوریه دریافت فرم I-797c-اپروو در 7 اپریل، دریافت کیس نامبر 20 می_ پرداخت 120$ وفرم261 اپریل 2015- پرداخت 320$ می 15- فرستادن کلیه مدارک و اسپانسر اواخرمی15- ناقصی مدارک اسپانسر جون 15 - فرستادن دوباره مدرک و فرم 260 سپتامبر 15
ایمیل دریافت مدارک از ان وی سی 16 اگست
تاریخ مصاحبه هفته سوم ژانویه 2016
سلام دوستان
همونطور که قبلا گفتم یه سفرنامه کوتاه مینویسم ، البته نمیشه اسمش را سفرنامه گذاشت در واقع نکاتی است که در سفر متوجه اونها شدم و شاید بد نباشه برای کسی که هنوز به ابوظبی نرفته اینها را مد نظر داشته باشه شاید بتونه در تصمیمات و انتخابها کمکی هر چند کوچک باشه.
1) بد نیست برخی از سفرنامه ها را که میخوانید نکاتی را یادداشت کنید ، همه چیز به یادتان نمیماند مخصوصا وقتی تعداد نکات زیاد شد. برخی از سفرنامه ها واقعا کامل هستند مثل سفرنامه آقای بیات (دستش درد نکنه ) حتما با دقت بخونید واز چک لیست مدارک که ایشون تهیه کردند یک پرینت بگیرید ، قبل از رفتن و شب مصاحبه چک کنید همه چیز درست و به ترتیب در پوشه باشد هم استرس را کم میکند و هم موقع دادن مدارک معطل نمیکنید.
2) هتل ما sky line بود هتلی 4* در منطقه رقه ، بدون دیسکو ، پرسنل خوب، اتاقهای بزرگ با safe box, یخچال فریزر، گاز دوشعله ، مایکروفر، کتری برقی ، اتو میز اتو و خلاصه کاملا خانوادگی . بسیار نزدیک به ایستگاه مترو رقه ، البته ما چون 3 نفر بودیم و تاکسی به صرفه بود از مترو استفاده نکردیم .در هتل آب معدنی نیم لیتری وجود داره که در صورت استفاده 10 درهم شارژ میشوید ولی نگران نباشید یک سوپر مارکت در چند قدمی هتل هست میتوانید بطریهای آب 4یا 5 لیتری به قیمت های 4یا 5 درهم بخرید و استفاده کنید !! بله تفاوت قیمت خیلی زیاد است فکر نکنید اشتباه نوشته ام .ح
در هتل سشوار هم هست ولی همونطور که میدونید این سشوارها بسیار ضعیفند و فقط باد گرم میزنن ، بیشتر به درد آقایون میخوره بنابراین اگه خانم هستین با موهای پر بهتره سشوار خودتونو همراه ببرید.
کمی گردو ، نان خشک ، پنیر و غذای آماده ببرید بد نیست برای شبها میتوانید به راحتی گرم کنید و میل کنید. یا صبح روز مصاحبه گردو ، پسته و بیسکویت همراهتون باشه بد نیست توی ماشین کمی میخورین ، مخصوصا موقع برگشت که هم صبحانه نخورده اید و هم استرستون کم شده حسابی گرسنه میشین . البته کم ببرین چون خیلی مورد استفاده نیست خودتان حساب کنید چند نفرید و چند شب ، چون هتل صبحانه و ناهار میدهد.
از هتل ما بسیار راضی بودیم ولی از لیدر تورمون اصلا نه ! متاسفانه مجبورم اسم این آقای محترم را علیرغم میلم بیاورم (آقای مهران ) چون در این هتل 2-3 لیدر هستند و برای مسافرین حتی یک پرواز ممکن است متفاوت باشد. ایشون سعی کردند ما را راضی کنند که با خودشون به ابوظبی برویم و ما که با شخص دیکری قرار گذاشته بودیم ، بسیار ناراحت شدند، البته ایشون میگفتند من شما را با 600 درهم میبرم و ماکه با خانم ملیکا رفتیم نفری 100 درهم دادیم. وقتی ایشون نتونست نظر ما را عوض کنه ، شروع به تهدید ماکرد که من میتونم ویزای شما را باطل کنم و یا از هتل اخراج کنم ، که همانطور که متوجه هستید این حرفها بسیار بچه گانه و دور از شان یک لیدر تور هست که بخواد به زور مشتری جلب کنه .
3) ما با خانم ملیکا رفتیم ، به نظرما معقول و منطقی بودند ضمن اینکه به ما کمک هم کردند ومن ممنون ایشون هستم.چون مدیکال ما روز پنج شنبه عصر بود و گفتند دکتر نیست ، البته تمام کارهای ما را اعم از آزمایش خون ، عکس ریه و تست های فیزیکال را انجام دادند ولی دکتر برای معاینه نبود و اینکه آیا نیازی به واکسن هست یا نه . ولی نگران نباشید دکتر خودش میدونه تمام کسانی که پنج شنبه میرن nmc یا یکشنبه مصاحبه دارن یا دوشنبه و با خیال راحت میگه شنبه صبح بیاین ادامه کار. ظهر یا عصر شنبه هم جواب مدیکال را میده . از دید دکتر اتفاق خاصی برای بیما ر نمی افته ، ولی برای ما که 2-3 بیشتر اونجا نیستیم و برای هر روزمون برنامه داریم خوشایند نیست و کلی زمان را از دست میدهیم . به هر حال خانم ملیکا روز شنبه مارا بردن و آوردن و عصر هم جواب را از nmc گرفتن بدون شارژ اضافه ای .
4) آفتاب دبی بسیار آزار دهنده هست و هوا به شدت گرم و مرطوب بد نیست با خودتون چتر ببرید ، ولی سعی کنید ازش استفاده کنید ما که بردیم ولی حتی یک بار هم استفاده نکردیم ، هر بار از اتاق میرفتیم توی لابی یادمون میافتادکه چتر را جا گذاشتیم و میگفتیم از دفعه دیگه !Smile
5)راستی هتل داری اینترنت رایگان در اتاقها هست
6) خوبه که یک جفت دمپایی پلاستیکی با خودتون ببرید جهت استفاده در حمام و دستشویی .در هتل دمپایی یک بار مصرف یک جفت هست که جنسش حوله ای هست ولی هر بار جهت استفاده باید مراقب باشین خیس نشه.این دمپایی ها را بهتره توی اتاق روی موکت استفاده کنین.
7) بهتره روز آخر که check out هست و باید 12ظهر اتاق را تحویل بدین ، بنابراین ناهار ندارین ،اگر غذای هتلتون خوب هست و راضی هستین همونجا پول ناهار اون روز را بدین تا نخواین توی اون گرما از هتل خارج بشین ، ضمن اینکه غذا با همون کیفیت بیرون خیلی گرونتره . خود ما وقتی متوجه این موضوع شدیم که روز آخر رفتیم یک رستوران ایرانی و 3 تا غذای معمولی سفارش دادیم و 220 درهم پرداختیم در حالیکه اگه در هتل میخوردیم فقط بایدنفری 50 درهم می پرداختیم ضمن اینکه غذاهاش و میز اردورش هم خوب و کاملا ایرانی پسند بود.
مصاحبه خیلی راحت هست بنابراین سعی کنید به جای استرس همه کارها را به دقت انجام بدین و چیزی را جا نذارید.هر چند ما کلیر خوردیم ، امیدوارم شما یک ضرب بگیرید . دیگه چیز خاصی به ذهنم نمیرسه اگه سوالی داشتین در خدمتم.
***2013AS8/ تعداد :3 نفر/مصاحبه :w4 جون ابوظبی/ کلیر با برگه سفید/
کلیر: 17 سپتامبر ویزا: هیچوقت، کلیر شده بدون ویزا !!!




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان