کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
آیا از سگ واهمه دارید؟؟ یا " چگونه با یک سگ تعامل کنیم؟ "
(2013-06-16 ساعت 08:19)mehD نوشته:  
(2013-06-15 ساعت 21:49)*NASIM* نوشته:  ...
به امید روزی که در این تاپیک پستی مبنی بر ترس از سگ ها نبینیم و همۀ دوستان به مرور با این موجودات دوست داشتنی آشتی کنند.
من هم امیدوارم و اینو اضافه کنم که ترس از سگ و حیوانات، ناشی از دوست داشتنی بودن یا نبودن ذاتی اونها نیست و قهر بودن با این موجودات انتخاب نشده که الان تصمیم عوض بشه و روابط حسنه بشه. من فکر میکنم حداقل در مورد جامعه ایران میتونم بگم که آموزشی که جامعه به فرد میده این ترس رو القا میکنه.

mehD جان
با بخشی از حرف های شما که در مورد علت ترس است کاملاً موافق هستم اما فائق آمدن بر هر ترسی در درجۀ اول این را می طلبد که بپذیریم که ترس ما نابه جاست.
به علاوه این مسئله تنها به ترس ختم نمی شود چون متاسفانه بسیاری از افراد علاوه بر وحشت، از حیوانات نفرت هم دارند، حتی گروهی هم هستند که اصلاً نمی ترسد اما از آنها نفرت دارند Sad و رفع این اکراه و تنفر منوط به آن است که دوست داشتنی بودنِ این موجوداتِ دوست داشتنی Tongue را بپذیرند و تلاش در برقراری رابطۀ دوستانه با آنها داشته باشند.
موفق باشید دوست خوبم.
[font=Arial]گر به هم آویزیم
ما دو سرگشتۀ تنها... چون موج
به پناهی که تو می جویی،
خواهیم رسید
اندر آن لحظۀ جادوییِ اوج!
[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: soheilbadami ، mehD ، laili ، battosai
(2013-06-16 ساعت 01:34)iust_software نوشته:  [quote='soheilbadami' pid='351491' dateline='1370241226']

دوست عزیز منم هاسکی دارم برای منم لطفا شله زرد درست کنین سه ساله نخوردم Sad
چشم شما با هاسکی تشیف بیارید ما کاچی هم میدیم Big Grin
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: *NASIM* ، amiry ، mehD ، iust_software ، laili ، romance33
چیزی که مهاتما گاندی بزرگوار راجع حیوانات گفت و این نشان از بزرگی روح و اندیشه عمیق او دارد :

The greatness of a nation and its moral progress can be judged by the way in which its animals are treated
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: NedaE ، laili ، romance33
البته مصرف این جمله شاید بیشتر برای مردم و روزگار اون روز هند بیشتر بوده باشه.
پاسخ
تشکر کنندگان: battosai ، amiry
(2013-06-16 ساعت 00:13)*NASIM* نوشته:  
(2013-06-15 ساعت 23:05)alisarvareharchiabi نوشته:  اگر مثلن کار بد کنه تو خونه .. شما ها حالتون بد نمیشه !؟!

دوست گرامی
سگ ها تربیت پذیر هستند، شما می توانید تربیتشان کنید و مطمئن باشید که از آنچه که یاد گرفته اند تخطی نمی کنند، من با سگها آشنایی نزدیک داشتم باور کنید که موجودات محترمی هستند، به علاوه به شما قول می دهم که بعد از مدتی آنقدر به حیوان خانگی خود دلبستگی پیدا می کنید که دیگر از تمیزکاریِ [ به قول شما Wink ] کارهای بدش هم حالتان بد نخواهد شد.
و البته اینجا دوستان کسی را تشویق نمی کنند که سگ داشته باشد و در منزل نگهداری کند، در سطح خیلی پایین تر فعلاً فقط سعی در این است که بگوییم از آنها ترس یا نفرت نداشته باشید، و اگرنه نظر شما و سایرینی که مایل نیستند در منزل از آنها نگهداری کنند بی شک محترم و کاملاً قابل درک است Smile.
موفق باشید

اول علی جان بود بعد شد دوست عزیز بعدش شد دوست گرامی . Smile)))) اما نسیم خانوم نگفتین مثلن چه جوری میشه تربیتشون کرد . نمیشه بهشون گفت که اگر میخوای کاری کنی باید بری بیرون .
پاسخ
تشکر کنندگان: NedaE ، *NASIM*
البته من مخاطب پست شما نیستم اما چون فروم هستش من هم نظرمو بگم که مثل اینه که به طوطی کلمه جدید یاد بدی. هر حیوونی هم توانایی های خودشو داره که میشه پرورششون داد.
پاسخ
تشکر کنندگان: *NASIM* ، battosai ، laili ، soheilbadami
(2013-06-16 ساعت 19:39)alisarvareharchiabi نوشته:  نمیشه بهشون گفت که اگر میخوای کاری کنی باید بری بیرون .

چرا دقیقا میشه همین جمله ها رو بهشون گفت ..اول از اینکه سگ ها امکان نداره تحت هیچ شرایطی توی جائی که میخوابن خراب کاری کنن . ولی توی جاهای دیگه ی خونه چرا ..
من چند ماه پیش به اصرار دخترم یه سگ نژاد شیتزو که فقط هشت هفته اش بود آوردم براش یه گوشه ی خونه گیت بچه زدم و داخلش قفسش رو گذاشتم با وجود اینکه هنوز خیلی بچه بود و تربیت نشده بود هیچ وقت توی خونه اش که همون قسمت گیت میشد خرابکاری نکرد ..هر یک ساعت یک بار میبردمش بیرون و هر وقت کارش رو میکرد جایزه میگرفت توی این مدت هم چند باری توی خونه گل کاشت Big Grin که اینجور مواقع باید دعواشون کرد ..طبقه ی بالا چون موکت بود اجازه نداشت بیاد ولی الان که حدود 6 ماهشه با وجود اینکه نژاد شیتزو توی این زمینه یه کمی خنگن ولی کاملا یاد گرفته که کارش رو اصلا توی خونه انجام نده هر وقت میخواد بره بیرون میشینه دم در و غر میزنه ..
سگ ها بعد از یه مدت میفهمن که نباید توی خونه خرابکاری کنن و میتونن خودشون رو نگه دارن تا زمانی که صاحبشون اونها رو بیرون ببره .

با وجود اینکه اولش اصلا دلم نمیخواست سگ بیارم و از همین فکرهائی که شما میکنید میکردم و به خاطر وسواسی که دارم کلا مخالف نگه داشتن حیوون توی خونه بودم ولی الان به حدی این موجود برام عزیز شده که نه تنها از کاری که کردم اصلا پشیمون نیستم بلکه خیلی هم خوشحالم ..Wink
جهت تبلیغات در سایت با رایانامه ads@mohajersara.com تماس بگیرید.
پاسخ
(2013-06-16 ساعت 19:39)alisarvareharchiabi نوشته:  اول علی جان بود بعد شد دوست عزیز بعدش شد دوست گرامی . Smile)))) اما نسیم خانوم نگفتین مثلن چه جوری میشه تربیتشون کرد . نمیشه بهشون گفت که اگر میخوای کاری کنی باید بری بیرون .

(2013-06-17 ساعت 11:45)laili نوشته:  
(2013-06-16 ساعت 19:39)alisarvareharchiabi نوشته:  نمیشه بهشون گفت که اگر میخوای کاری کنی باید بری بیرون .

چرا دقیقا میشه همین جمله ها رو بهشون گفت ..اول از اینکه سگ ها امکان نداره تحت هیچ شرایطی توی جائی که میخوابن خراب کاری کنن . ولی توی جاهای دیگه ی خونه چرا ..
من چند ماه پیش به اصرار دخترم یه سگ نژاد شیتزو که فقط هشت هفته اش بود آوردم براش یه گوشه ی خونه گیت بچه زدم و داخلش قفسش رو گذاشتم با وجود اینکه هنوز خیلی بچه بود و تربیت نشده بود هیچ وقت توی خونه اش که همون قسمت گیت میشد خرابکاری نکرد ..هر یک ساعت یک بار میبردمش بیرون و هر وقت کارش رو میکرد جایزه میگرفت توی این مدت هم چند باری توی خونه گل کاشت Big Grin که اینجور مواقع باید دعواشون کرد ..طبقه ی بالا چون موکت بود اجازه نداشت بیاد ولی الان که حدود 6 ماهشه با وجود اینکه نژاد شیتزو توی این زمینه یه کمی خنگن ولی کاملا یاد گرفته که کارش رو اصلا توی خونه انجام نده هر وقت میخواد بره بیرون میشینه دم در و غر میزنه ..
سگ ها بعد از یه مدت میفهمن که نباید توی خونه خرابکاری کنن و میتونن خودشون رو نگه دارن تا زمانی که صاحبشون اونها رو بیرون ببره .

با وجود اینکه اولش اصلا دلم نمیخواست سگ بیارم و از همین فکرهائی که شما میکنید میکردم و به خاطر وسواسی که دارم کلا مخالف نگه داشتن حیوون توی خونه بودم ولی الان به حدی این موجود برام عزیز شده که نه تنها از کاری که کردم اصلا پشیمون نیستم بلکه خیلی هم خوشحالم ..Wink

laili جان
من نگران بودم که با نوشتن پستی در مورد تربیت سگ ها مسیر تاپیک را منحرف و از قوانین تخطی کنم و جواب علی عزیز را در پیام خصوصی دادم اما حالا به پیروی از شما و با اجازه تان برای دوستانی که نسبت به تربیت پذیری سگ ها و شیوه های موجود تردید دارند، به اختصار توضیحاتی مشابه آنچه که برای علی جان فرستادم می نویسم. بدیهی ست که شما ( و البته سایر مدیران) اگر پستم را نامرتبط و غیر مفید دیدید مختار هستید که حذفش کنید.

دوستان به طور کل با استفاده از شیوه های تنبیهی و تشویقی که بر پایۀ شرطی کردن حیوان خانگی شما هستند تربیت آنها ممکن است. صد البته که من با شیوه های تشویقی و یا حداقل ترکیب این دو به غایت موافق تر هستم چون باور دارم شیوه های تنبیهی صرف حیوان را رنجور و سرخورده می کنند و عادلانه نیستند. گروه اول ( افراد متمایل به تنبیه) معمولاً سعی می کنند یک چیز خاص، مثلاً یک روزنامۀ لوله شده را برای سگ تبدیل به ابزار تنبیه کنند، که با دیدن آن در دست صاحبش به طور خودکار از او اطاعت کند، اگر چه اصل بر این است که فقط برای ترساندن باشد و هرگز به حیوان ضربه نزنند اما... من فکر می کنم حتی ایجاد وحشت هم بی انصافیست. روش تشویقی هم که مشخص است، اکثراً با استفاده از خوراکی هایی که سگ شما دوست دارد ( عالباً محبوبترین خوراکی) شما می توانید خواسته خود را به مرور برایش تبدیل به عادت و درونی کنید، البته نکته اینجاست که آن خوراکی خاص مثلاً شکلات مخصوص سگ را هرگز نباید به عنوان غذا یا خارج از برنامۀ تشویقی به او بدهید. سگ شما باید بداند که فقط وقتی که کار خوب مورد نظر را انجام می دهد می تواند آن خوراکی را داشته باشد. به این ترتیب سگ شما شرطی می شود و به مرور تربیت شما برایش درونی خواهد شد. در مورد بیرون رفتن از منزل هم شما با استفاده از روش های تشویقی خیلی زود می توانید شرطی اش کنید که باید بیرون از منزل به قول علی عزیز کارش را بکند، ضمن اینکه در تایید جرف laili نازنین می گویم که سگ ها در این زمینه بی اراده نیستند و می توانند خود را کنترل کنند. البته من پیشنهاد می کنم که بعد از آنکه کاملاً یاد گرفت هم جایزه اش را قطع نکنید، منصف باشید، او نباید مایوس شود و انگیزه اش برای خوب بودن را از دست بدهد.
از شیوه های تنبیهی دیگر که معمولاً برای جلوگیری از پارس کردن مداوم مفید است، استفاده از آب پاش است که وقتی بی دلیل پارس کرد به سمتش آب اسپری کنید. همینطور به ندرت تنها گذاشتنش در دستشویی یا اتاق یا هر جای دیگری که این هم باعث می شود به مرور درک کند که بعد از انجام کار X تنبیه Y در انتظارش است و برعکس، متوجه می شود که کار Z برایش پاداش به همراه دارد. البته من پیشنهاد می کنم گزینۀ تنها گذاشتن را فقط در دستشویی انجام دهید چون خیلی از سگ ها لجوج هستند و ممکن است بعد از آزاد کردنش نیاز به تمیزکاری داشته باشید، در نتیجه گزینۀ اتاق ریسک بزرگی ست.
در کنار اینها رفتار شما با سگتان هم مهم است، سگ ها حالت رفتاری و لحن کلام شما را درک می کنند، اینکه دعوایش کنید یا با محبت با او صحبت کنید و با کلام تشویقش کنید هم در اینکه یاد بگیرد کار خوب چیست و کار بد کدام موثر است و از آنجا که سگ ها مثل بچه ها شیفتۀ توجه هستند برای دریافت تشویق بیشتر مطمئن باشید به آنچه که می خواهید پایبند خواهد بود، حتی مواردی مثل اینکه اجازه ندارد روی تختخواب بخوابد یا روی مبل بنشیند و غیره را هم به همین ترتیب فرا می گیرد ( البته اگر واقعاً صاحب خوبی باشید) اگر این مراحل انجام شد به محصول آن می گوییم یک سگ تربیت شدۀ دوست داشتنی.
البته اینها روش هایی ست که من از نزدیک شاهد بودم، احتمالاً روش ها و تجربیات دیگری هم وجود دارد که من بی اطلاع هستم و همچنین اینها به اختصار و در پایین ترین سطح در مورد تربیت یک سگ کاملاً عادی ( خانگی) صادق است اما مسلماً پرورش سگ های که بسیار هوشمند و با استعداد هستند و عموماً کارهای مفیدی هم انجام می دهند (مثل سگ های پلیس، زنده یاب ها، برخی سگ های نگهبان و غیره) متفاوت است و متاسفانه من هیچ اطلاعی در این باب ندارم.
[font=Arial]گر به هم آویزیم
ما دو سرگشتۀ تنها... چون موج
به پناهی که تو می جویی،
خواهیم رسید
اندر آن لحظۀ جادوییِ اوج!
[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: battosai ، amiry ، Saeedv13 ، laili ، soheilbadami ، mehD ، سمانه777 ، romance33
فکر نکنم حیوانی به اندازه سگ تربیت پذیر و به انسان و سلسله اعصاب و عواطف ! انسانی نزدیک تر باشه
یادتون باشه که شیخ اجل فرمود : "سگ اصحاب کهف چند روزی پی مردم گرفت و مردم شد !"
آنکس که نداند و بداند که نداند
لنگان خرک خویش به مقصد برساند
پاسخ
تشکر کنندگان: amiry ، *NASIM* ، laili ، romance33
(2013-06-16 ساعت 08:19)mehD نوشته:  iust_software جان اگه حافظه یاری کنه شما با یه پول کم رفتی US و موندگار شدی. امیدوارم موفق باشی.Smile

هرچند که حافظه من یاری نمیکنه شمارو بخاطر بیارم اما بعله من وقتی رسیدم امریکا 800 دلار ته جیبم مونده بود :دی البته خب شرایط آدمها فرق میکنه و مسلما به هیچ کسی پیشنهاد نمیکنم که این استرسو بپذیره و با این شرابط بیاد! ولی همیشه گفتم اراده کن و مطمئن باش در امریکا نشدنی نیست!

ممنون از شما و با آرزوی موفقیت برای شما

پاسخ
تشکر کنندگان: IN.USA@2013 ، amiry ، mehD ، sumya ، romance33 ، pari pariaaa
من یه سگ ماده دارم 2 سالشه به اسم نانی و با خودمون زندگی میکنه به هیچ عنوان از چهار چوب در اینور تر نمیاد که وارد خونه بشه و تا به حال کثیف کاری نکرده و هر وقت نیاز به wc داره اروم زوزه میکشه اونوقت شوهرم میبرتش پارک جلو خونه خیلی هم مهربونه صبحانه 3 تا دونه بیسکویت مادر میخوره ناهار و شام هم هر چی خودمون بخوریم اونم میخوره باهاش مسافرتم رفتیم بچه خوبی بوده تو ماشین خلاصه اونقد بهش وابسته ایم که دوست دارم بدونم میشه با خودمون بیاریمش امریکا ایا کارای اداری خاصی باید انجام بشه ؟
case number : 2014as000015xx / abu dhabi / interview : 2nd week of december ]
apdates : 12Dec 10Feb 20Apr 28;29may 01;02;03jun / clear : me 02 jun and my husband 17 jun ( after 190 days )
my dear god I ♥ u & thank u
پاسخ
تشکر کنندگان: battosai ، romance33
سلام به همه دوستان.
من به عنوان کسی که واقعا از سگها میترسم یک تجربه منحصر به فرد داشتم که زیاد هم بدک نبود. برای روز چهارم جولای( روز استقلال) با دو تا از دوستان امریکایی خونه یک امریکاییه دیگه دعوت بودم. من به همه چیز فکر کرده بودم جز اینکه ممکنه طرف سگ داشته باشه اونهم دوتا!! دو تا سگ باکستر قبراق و سرحال. البته خانم صاحبخونه خیلی زود از رنگ و روی من فهمید که میترسم و سعی میکرد سگها را از دور و بر من دور کنه ولی این دو تا رفیق امریکایی جونور من ول کن معامله نبودن. انگار که دوستهای نزدیکشون را دیده باشند تا سگها کمی دور میشدند صداشون میکردند و بغلشون میکردند و باهاشون کشتی میگرفتند. به هر حال اون شب با ترس و لرز گذشت. (پدر صاحبخونه هم با یک سیگار برگ خاموش گوشه لبش و سبیل قیطونی و.... منو یاد پدرخوانده مافیا مینداخت، یک چیزی هم تعریف کرد راجع به ایران که ترس از سگها کاملا فراموشم شد که بماند... Cool ) الان کمتر از سگها میترسم ولی همچنان خوشم نمیاد ازشون. تا آینده چه شود؟
2012AS58XXX
آنکارا
مصاحبه:June 13 - برگه آبی
کلیرنس:Sep. 25
ورود به امریکا: 15 نوامبر. ویرجینیا
سوشیال: 8 روز بعد- ویرجینیا
گرین کارت:12 روز بعد ایندیانا !
پاسخ
تشکر کنندگان: battosai ، apoornaki
در ضمن یکی از راههای تعامل با سگ یا حیوان در امریکا که موضوع تاپیک هم هست دانستن انگلیسی است Smile و وقتی باهاشون صحبت کنین کامل میفهمن و حتی انجامش میدن . یعنی ما بریم فکر خودمونو بکنیم ! Smile
پاسخ
تشکر کنندگان: amiry ، romance33 ، امیر مهاجر ، pari pariaaa
(2013-07-26 ساعت 14:07)nedali نوشته:  من یه سگ ماده دارم 2 سالشه به اسم نانی و با خودمون زندگی میکنه به هیچ عنوان از چهار چوب در اینور تر نمیاد که وارد خونه بشه و تا به حال کثیف کاری نکرده و هر وقت نیاز به wc داره اروم زوزه میکشه اونوقت شوهرم میبرتش پارک جلو خونه خیلی هم مهربونه صبحانه 3 تا دونه بیسکویت مادر میخوره ناهار و شام هم هر چی خودمون بخوریم اونم میخوره باهاش مسافرتم رفتیم بچه خوبی بوده تو ماشین خلاصه اونقد بهش وابسته ایم که دوست دارم بدونم میشه با خودمون بیاریمش آمریکا ایا کارای اداری خاصی باید انجام بشه ؟

سلام دوست عزیز شما میتوانید برای این دختر نازتونBig Grin میکرو چیپ نصب کنید،واکسن هاشو کامل کنید،شناسنامه اش باید به زبان انگلیسی باشه،واسش یه باکس تهیه کنید،واسش بلیط بخرید و با خودتون ببریدش.منم روی ماهشو میبوسم.Big GrinCool
ازدواجیF2A،تاریخ ارسال مدارک بهJuly 29,2013: USCIS،تاریخ دریافت رسید نامبر:August 6, 2013،PD: August 1,2013 approve:August 21,2013دریافت کیس نامبر: October 8, 2013،پرکردن فرم DS-261: 14 OCT 2013 ،پرداخت 88$: 21OCT 2013این داستان ادامه دارد (لطفا توی پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید)csc,ptt برای آنکارا
پاسخ
تشکر کنندگان:
من قبل از مهاجرت به شدت از سگ میترسیدم و همین باعث میشد که هر سگی مرا میبینه وحشی بشه و بهم حمله کنه.شنیده م وقتی آدم میترسه آدرنالینی که تو بدنش ترشح میشه بویی ایجاد میکنه که سگها به آن بو حساسند و برای همین حمله میکنند نمیدونم این قضیه تا چه حد علمیست ولی وقتی از کنار سگ بزرگی رد میشدم امکان نداشت که به سمتم حمله نکنه .ریشه ی این ترس هم از اینجا بود که بچه که بودم در سفر شمال من و دخترخاله ام که همسن و سال بودیم داشتیم به سمت دریا میرفتیم دیدیم یک سگ ولگرد گوشه ای از راه نشسته بود و چرت میزد .دخترخاله ام به راحتی از جلوی سگ رد شد و رفت وسگ حتی نگاهش هم نکرد ولی همین که من خواستم رد شم سگ یکهو وحشی شد و دنبالم کرد من که یک کم از قد و قواره سگ بزرگتر بودم از ترس پا به فرار گذاشتم تا رسیدم به دریا و از بالای یک صخره نه چندان بلند پرت شدم داخل آب . سگ که انتقام پاره شدن چرت عصرگاهیش را ازم گرفت چند تا پارس کرد و رفت .از اون به بعد امکان نداشت سگی رو ببینم و بهم حمله نکنه. برای همین مثل سگ از سگ میترسیدم .

وقتی مهاجرت کردم مجبور شدم مدتی در منزل یکی از بستگان بمونم تا خونه پیدا کنیم . دست بر قضا همین فامیلمون یک سگ کوچک داشت . وقتی وارد خونه شدم سگ به سمتم دوید و با اینکه هیکلم پنج برابر سگ بود کز کردم گوشه ی در تا کسی دلش به رحم بیاد و نگذاره سگه من رو بخوره . ولی سگ کوچک برخلاف بقیه سگها فقط برایم دم تکون و بالا پایین پرید جهت خوشامدگویی .
چند وقتی که در خانه فامیلمون بودم فهمیدم که سگ چه موجود نازنینیست . فامیلمون میگفت سگ بچه ایه که هیچوقت بزرگ نمیشه .بعد از مدتی زندگی با اون سگ فهمیدم که واقعا هم همینطوره . در واقع سگ آدم پشمالوییست که به جای حرف زدن هاپ هاپ میکنه . از اون به بعد هر وقت سگی رو میبنم نه تنها نمیترسم بلکه خیلی راحت نوازشش هم میکنم حتی سگهای ولگرد ایران که با بدختی و گرسنگی و آزار و اذیت مردم هنوز زنده مونده اند و چقدر هم نیاز به کمک و محبت ما دارند .
برنده لاتاری ۲۰۰۹. ساکن لس انجلس.

وبلاگ: https://rasaraplanet.wordpress.com سیاره راساراسا
پاسخ
تشکر کنندگان: romance33 ، apoornaki ، amiry ، امیر مهاجر ، shimoda ، el333 ، ffrfar ، pari pariaaa




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان