کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
هدف از مهاجرتمان چیست؟؟؟
(2010-06-07 ساعت 11:29)behnam2 نوشته:  
(2010-06-07 ساعت 11:02)laili نوشته:  دوست عزیز من میدونم که آموزشها و کلاسهائی که این بچه ها میگیرند خیلی بیشتر از گفتار درمانی است.
در مورد نگهداری به مدت یکی دو روز رو نمیدونم .
زبان هم من نمیدونم الان وضعیت فرزند شما در چه حدیه و میزان گیرائی اون مطمئنا یاد گیری زبان برای بچه ها اصلا موضوعی نیست که شما رو نگران کنه.
برای یاد گیری خودتون هم باید بگم هر وقت فهمیدید لطف کنید به منهم بگید چون منهم این سوال رو دارم:)
اینکه شما فرد تحصیل کرده ای هستید میتونه خیلی بهتون کمک کنه که خیلی زود خودتون رو با محیط وفق بدید و وارد جامعه بشید ولی جذب بازار کار چیزی نیست که کسی بتونه بهتون زمان مشخصی بده.
ممکن جواهش کنم مشکلات را که روز اول داشته اید برایم بیان کنید ایا با توجه به اینکه انچا کسی را ندارم برایم در روز های اول خیلی مشکل ساز خواهد بود

(2010-06-07 ساعت 11:58)laili نوشته:  به نظر من مقایسه ی مشکلات افراد با هم نمیتونه کار درستی باشه. من و شما میتونیم دو نفری باشیم با کلی اختلاف شخصیت و نظر.شاید مسائلی که برای من مشکل به حساب بیاد از دید دیگران هیچ باشه و یا بالعکس. این یه مسئله ی کاملا شخصیه که شما خودتون باید ببینید میتونید با شرایط کنار بیائید یا نه . من میتونم شما رو در مورد وضعیتتون و چیزهائی که میدونم راهنمائی کنم ولی نمیتونم تضمینی بدم که شما اینجا احساس خوبی داشته باشید.بعضیها به خاطر هدفشون حاضرند مشکلات رو تحمل کنند و بعضی های نه.
من میتونم بگم که فرزند شما طبیعتا اینجا از امکانات بهتری برخورداره ولی در مورد احساس شما نظری نمیتونم بدم.
من قصد دارم یک ماه به صورت توریستی به امریکا بییایم و امکانات انجا را بررسی نماییم شما درکئام شهر هستیید ایا امکان کرایه اپارتمان برای یک ماه هست و شما کدام شهر را توصیه می کنید با تشکر از محبت شما نسبت به پاسخ های که مدهید
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta
باید بپرسیم هدف از موندن چیست در حقیقت ؟
Go hard or Go Home
پاسخ
تشکر کنندگان: laili ، honareirani ، Iman-gta ، mavarfan
(2010-06-08 ساعت 15:05)Drama Setter نوشته:  باید بپرسیم هدف از موندن چیست در حقیقت ؟

امکانات بیشتر
جامعه بهتروبه روزترامکان پیشرفت زیادارامش ذهنی .روحی .وبدنی وخیلی جیزهای دیگردوست من
دوست عزیزشمامی تونیدبرای سوالتون یک تایپیک جدیدبازکنید
Big Grin
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta
هدف های بسیاری وجود دارند که به خاطر آن یک فرد تصمیم به مهاجرت می گیرد.
تحصیلی، کاری، مالی ... فرهنگی.

هر کدام به جای خود می توانند بسیار موجه و منطقی باشند.
به گفته ی دوستی نزدیک: "می خواهم مهاجرت کنم، چون نمی خواهم شب که دارم بر می گردم خونه، به من دستور ایست بدهند و ماشین را بازرسی کنند و ما نتوانیم هیچ حرفی بزنیم!"
برای کسانی این می تواند دلیل خوبی برای مهاجرت باشد، برای کسانی دیگر ممکن است تداعی کننده این باشد که"خوشی زده زیر دلت!"
هدف من هم چیزی نیست جز آرامش فکری و فرهنگی و تکاپو برای پیشرفت و رسیدن به نقطه ای که وطن یارای رساندنم ندارد.
برای من کار کردن از صبح تا شب سختی نیست، که اگر باشد همین الان نیز در وطن در حال سختی کشیدن ام! سختی آن است که پس از 6 سال به این شیوه زیستن اکنون حس می کنم که در حق توانایی هایی که داشته ام و دارم جفا شده است. من تصمیم نمی گیرم که مهاجرت کنم. بلکه این روند طبیعی تکامل گونه هاست که من را به شرایط بهتر سوق می دهد: آنکه سازگارتراست زنده می ماند، آنکه تواناتر است اما سازگارتر نیست، حذف می شود یا مهاجرت ژنی آن را به شرایط بهتر می کشاند.
من نمی خواهم حذف شوم.
پاسخ
تشکر کنندگان: Ali Sepehr ، Linspire ، Iman-gta ، laili ، sib 24 ، mohammad.maleki ، xbox ، aadine ، frozen mind ، soniarazmi ، maria2000
هدف ما از مهاجرت زندگی بهتر , آسایش , آرامش , پیشرفت و ................................................................................................... که ما بهشششششششششون

نرسیدیم . لااقل بچه های ما برسند.

GOOD LUCK
We Can Change Cool
پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta ، sib 24 ، mohammad.maleki ، xbox
و بهشششششششششششششششششون نخواهیم رسید البته اینجا نه اونجا.
بچه ها رو خوب اومدی شاید برای اونا اینده بهتری باشه.
(2010-06-08 ساعت 15:05)Drama Setter نوشته:  باید بپرسیم هدف از موندن چیست در حقیقت ؟

ولا من که نمیدونم اگه شما میدونید بگید برای چی باید موند.
I have a dream
حالا!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: hamedrouhi
این مطلب رو من تی یک تاپیک دیگه گذاشته بودم گفتم این جا هم بذارم .
انگیزه انگیزه انگیره تنها چیزی هست که به آدم قدرت میده که کار های سخت رو انجام بده برای بهتر شدن زندگیش برای بدست آوردن چیزهایی که آرزوی داشتنش رو داره " اگر انگیزه نباشه انسان قادر نخواهد بود هیچ کاری انجام بده . انگیزه است که شما رو صبح زود از خواب بلند میکنه که برید سر کار " انگیزه است که به شما قدرت میده تا کار کنید و این انگیزه است که وقتی حقوقتون رو در آخر ماه میگیرید به شما خوشحالی هدیه میکنه .
انگیزه ی من برای رفتن یک زندگی راحت و آسایش خاطره وقتی من میبینم جوان هایی که با مدرک لیسانس گوشه ی خونه نشستند و آه میکشند چه جوری میتونم برای درس خواندن رغبت داشته باشم ؟
وقتی میبینم یک کارمند بعد از 30 سال کار افسوس میخورد که چرا من بعد از این همه کار چیزی ندارم حتی یک خانه چگونه میتوانم کار کنم ؟
وقتی میبینم جوانان 27 ساله نمیتوانند با دختر مورد علاقه خود ازدواج کنند و دلیلشان نداشتن بودجه ی کافی برای خرید خانه و راه انداختن یک عروسی ساده میباشد چگونه عاشق شوم ؟
وقتی میبینم مردم برای گذراندن مخارج خانواده ی خود مجبورند اضافه کاری کنند و روز های تعطیل به سر کار روند و در زندگی خود را نادیده بگیرند چگونه با کشتن احساسات خود کنار بیایم ؟
وقتی اعصاب مردم آنقدر خدشه دار است که برای جزئی ترین مسائل دعوا به راه میاندازند چگونه دعوا نکنم ؟
وقتی میبینم افراد با استعداد چگونه برای گذراندن زندگی استعداد های خود را سرکوب میکنند تا بتوانند یک شغل ساده بدست بیاورند " چگونه استعداد های خود را سرکوب کنم ؟
وقتی میبینم خانواده ها به دلیل هزینه های بالا ی زندگی با بهترین دوستانشان قطع رابطه میکنند چگونه دوستانم را فراموش کنم ؟
وقتی میبینم یک پیرمرد برای مردن خود هم غصه میخورد که چگونه پول تهیه ی قبر را تهیه کنم " چگونه بمیرم ؟
وقتی میبینم مردم به خاطر پول چه کار ها که نمیکنند چگونه در آسایش خاطر باشم ؟
وقتی وقتی وقتی و ..........................
وقتی آدم به این ها فکر میکند که حتی برای مردن هم باید غصه بخوری انواع افکار در ذهن نقش میبندد که من مهاجرت را انتخاب کردم .
هر انسانی لایق یک زندگی عالی میباشد " آرامش خاطر و سرگمی و ...............
حال " در این اوضاع برای بدست آوردن این موارد باید خطر کرد و کشور خود را برای بدست آوردن آینده ای که به هیچ وجه در آنجا قابل دسترس نیست ترک گفت .
همه ی ما برای بدست آورن زندگی بهتر و رسیدن به آرزو های خود این کا را انجام میدهیم " برای اینکه بتوانیم زیبا زندگی کنیم .
بیایید سریال قهوه ی تلخ رو کپی نکنیم تا با این کار کمکی کرده باشیم و فرهنگ سازی را از امروز شروع کنیم .

پاسخ
تشکر کنندگان: Iman-gta ، sib 24 ، Linspire ، mavarfan
تاپیک خیلی خوبیه ! من هم از دوران نوجوانی خیلی دوست داشتم که به خارج
از کشور برم ! بری دنبال کردن علایقم ! خیلی دوست داشتم تو زمینه ورزش که
هم علاقه و هم استعدادش رو داشتم فعالیت کنم اما اینجا قضیه جوری بود که
اول از همه میپرسیدن چقدر پول ته جیبت داری! یا اشنا و معرف تو کیه ؟...
اضافه کنید مخالفت سخت پدر من که از کودکی همه بچه هاش رو مهندس
صدا میزد و همین طور الان ! بعد از مدرسه چون زور زدیم و توی ورزش
نتونستیم به همون دلایل ادامه فعالیت بدیم وارد دانشگاه شدم که همه اینده شغلی داشته باشم و هم به دانشم اضافه کنم ! دانشگاه رو تموم کردیم و بعد حساب کردیم که با مدرک و بدون سابقه حداقل 3-4 سالی باید صبر کنیم تا حقوق مون به 1 میلیون در ماه برسه و با این حقوق در اینده با هزینه هایی که هر روز افزوده میشه کاری از پیش نمی توان برد تازه اگر کسی بخواد متاهل هم بشه که دیگه هیچ !حالا این رو هم در نظر بگیرید که بچه اخر خانواده باشید و یه جورایی بچه های دیگه دنبال زندگی خودشون باشن و شما بخواید در کنار پدر و مادر باشید و کمک حالشون باشید . و پدر و مادر شما مسن باشند و البته خدا رو شکر سر پا اما حس دوری و در کنار اونها نبودن و مسائل و مشکلاتشون که براشون ممکنه باشه باعث میشه براتون سخت بشه هر چند که توقعی ندارند و این خود باعث میشه یه جور عذاب وجدان داشته باشی ! و دلبسته اونها باشی از طرف دیگه مهاجرت به یه کشور خارجی و شرابط جدید و وفق دادن خود با شرایط و روحیات بیشتر نگرانم میکنه چون می دونم اگر اونجا برسم کسی جز خدا رو ندارم و باید خودم رو اماده کنم و حس اینکه به عنوان ایرانی در ایران از لحاظ اقتصادی و اجتماعی چقدر در فقر و محرومیت هستیم و مقایسه با کشورهای دیگه باعث میشه که به مهاجرت فکر کنم حتی برای مدت کوتاهی که باشه تا بتونم اینده خودم رو بهتر بسازم به قول یکی از اشنایان میگفت بچه 10 ساله اش رو می خواد بفرسته خارج تا حداقل مثل خودش اینجا نسل سوخته نشه !همه اینها در کنار هم من رو دودل کرده و نگران ! نگرانی از بابت حال واینده و زندگی که در این سالها باید پایه اش شکل بگیره و فرصت جوانی که وقتی از دست بره دیگه ممکنه خیلی از چیزها رو نشه بدست اورد
البته یه جمله هست که میگه
به ازای اون چیزی که بدست می اوری ناچار چیزی از دست خواهی داد و به ازای اون چیزی که از دست میدی چیزی به دست خواهی اورد
پاسخ
تشکر کنندگان: sib 24 ، mohammad.maleki
این متن رو تو وزارت امور خارجه رو یه سنگ نوشتن زدن تنگ دیوار

مهاجرت، در قرآن واحاديث اسلامى با اهميت خاصى تلقى شده است و مقصود از آن همان طور كه بيان خواهد شد حركت از نقطه اى به نقطه ديگر، براى نجات ايمان و حفظ دين و تمكن از انجام وظايف الهى است، نه كسب ثروت و تحصيل مقام.
«هجرت» در لغت به معنى بريدن از يك شى است واگر انتقال از نقطه اى به نقطه ديگر را «مهاجرت» مى گويند براى اين است كه شخص مهاجر با انتقال خود، پيوند خويش را از مكان سابق مى برد.
مهاجرت براى تأمين امور زندگى و يا ديگر اهداف مادى، مهاجرت جسمانى است واگر انسان در اين راه به مقصودى دست يابد، به كمال مادى دست يافته است، در صورتى كه مهاجرت مورد نظر قرآن، انتقال جسم و روح با هم است، بدين معنى كه جسم، مكان وجايگاه خود را عوض مى كند، وروح از شرك به توحيد، از كفر به ايمان، از گناه به اطاعت، از بى تمكنى در انجام فرايض، به تمكن و قدرت به انجام فرايض، پرواز مى نمايد.
در مهاجرت نخست، جسم پيوند مادى خود را از مكان خاصى قطع مى كند، در حالى كه در مهاجرت به معنى دوم، نه تنها جسم پيوند خود را از مكان خاصى قطع مى كند، بلكه روح نيز از آشيانه تنگ و تاريك و وحشتزايى كه قادر به حفظ ايمان و دين خود نيست، يا متمكن از انجام فرايض نمى باشد، به فضاى فراخى كه از نظر معنويت كمبودى ندارد، منتقل مى گردد، و در آنجا لانه مى گزيند.
تا آنجا كه پيامبر گرامى فرمود:
«المهاجر من هجر ما حرم اللّه عليه».([1])
«مهاجر كسى است كه از حرام و گناه هجرت كند و دورى گزيند».
و در باره اين نوع هجرت در پايان بحث، گفتگوى فشرده اى خواهيم داشت.
از اين جهت مشاهده مى كنيم كه قرآن وحديث، مسأله «مهاجرت»را با عنايت خاصى تلقى مى كنند، تا آنجا كه «هجرت» با تمام مشتقات خود بيست و چهار بار در قرآن وارد مى شود.([2])
غالباً هر موقع سخن از «هجرت» مى آيد، اذهان متوجه مهاجرت پيامبر از مكه معظمه به مدينه منوره مى شوند و حركت تاريخى پيامبر را به نظر مى آورند كه بسيار پربار و پر ارزش بوده است و به خاطر نقش بزرگى كه داشته، در ميان صدها حوادث تاريخ اسلام، مبدأ تاريخ مسلمانان گرديده است.
در اسلام علاوه بر هجرت اصطلاحى، هجرت ديگرى است كه مربوط به قلب و دل است و آن، مهاجرت از گناه به طاعت است، يعنى انسان تصميم بگيرد، كه ديگر گرد گناه نگردد واز فرمان خدا سرپيچى نكند، به اين نوع از هجرت در قرآن و احاديث اشاره شده است آنجا كه مى فرمايد:
(...فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَأُوذُوا فِى سَبيلى وَقاتَلُوا وَقُتِلُوا لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيئاتِهِمْ...).([3])
«آنان كه مهاجرت كرده اند و از خانه هاى خود بيرون رانده شده اند و در راه من اذيت شده اند ما، بديهاى آنان را مى پوشانيم(مى بخشيم)».
از آنجا كه در اين آيه مهاجرت در مقابل خروج از خانه قرار گرفته است امكان دارد كه مقصود از آن، مهاجرت به معنى وسيع كه شامل ترك گناه و پاكى از آلودگى است، باشد.
هر چند فخر رازى اين دو جمله را به گونه ديگر تفسير كرده و مى گويد: مقصود از (هاجروا) كسانى است كه به اختيار، ترك زادگاه كرده و مقصود از (أخرجوا) كسانى است كه به اجبار ترك وطن گفته اند.
ولى مؤيد مطلب قبل، رواياتى است كه پيرامون اين نوع از مهاجرت وارد شده آنجا كه فردى از پيامبر سؤال مى كند كه كدام يك از دو نوع مهاجرت افضل است، پيامبر مى فرمايد:
«أن تهجر ما كره ربّك».([4])
«آنچه را كه خدا آن را دوست نمى دارد ترك كنى».
در حديثى از امير مؤمنان چنين وارد شده است كه فرمود:
«يقول الرجل هاجرت ولم يهاجر إنّما المهاجرون الّذين يهجرون السّيئات ولم يأتوا بها».([5])
«مردى مى گويد: من از زمين شرك به سرزمين اسلام مهاجرت كرده ام، نه! چنين فردى مهاجرت نكرده است(چون هدف از مهاجرت كه پاكى از گناه است حاصل نشده است) مهاجران كسانى هستند كه گناهان را ترك كنند و انجام ندهند».
و در برخى از روايات از پيامبر گرامى (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده است كه آن حضرت فرمود:
«لا تنقطع الهجرة حتى تنقطع التوبة».([6])
«مهاجرت تا لحظه اى كه درِ توبه باز است، قطع نمى شود».
مقصود از اين نوع مهاجرت، همان تصفيه روح و روان، از آلودگى است كه به وسيله توبه و سير و سلوك شرعى انجام مى گيرد البته بايد توجه كرد كه پذيرش اين نوع مهاجرت نبايد به معنى نفى آن مهاجرت معروف باشد كه انسان هاى با ايمان، خانه و زندگى را براى خدا ترك مى كنند، زيرا چه بسا برخى فكر مى كنند كه اگر هدف از مهاجرت جسمانى، خدا است ما اين كار را از طريق سير و سلوك و تدبير وتفكر انجام مى دهيم، زيرا فرض اين است كه حفظ ايمان به صورت كامل در صورتى امكان پذير است كه انسان سرزمين كفر را به قصد سرزمين ايمان ترك نمايد و در اين فرض تنها سير و سلوك فكرى در تحقق هدف نهايى كافى نخواهد بود.
طريحى در مجمع البحرين ماده «هجر» جمله هاى ياد شده در زير را نقل مى كند و گويا هر سه جمله حديث باشد.
«والمهاجر من هاجر ما حرم اللّه عليه، والمهاجر من ترك الباطل إلى الحقّ وفى الحديث من دخل الإسلام طوعاً فهو مهاجر».
«مهاجر كسى است كه حرام هاى خدا را ترك كند و از باطل به سوى حق باز گردد و (در حديث آمده است) هر كس اسلام را از صميم دل پذيرفت او مهاجر است».
پاسخ
تشکر کنندگان:
اول باید دید چرا باید اینجا موند و چرا نباید رفت؟
I have a dream
حالا!!!
پاسخ
تشکر کنندگان: mohammad.maleki ، alibati ، xbox
نباید اینجا موند چون اینجا جای پیشرفت نیست نباید چون امنیت نیست نباید ارامش وجود نداره نباید چون هرکی به هرکیه نباید چون اینجا به کسی اهمیت داده نمیشه نباید چون هر روز مثل دیروزه نباید چون مثل ... کار کنی بعد همون باشی که قبلا بودی نباید چون هزارو یک چیز دیگه
پاسخ
تشکر کنندگان: xbox
(2009-01-11 ساعت 23:48)Ali-J نوشته:  نظراتون قابل احترام ، ولی چرا شما وطن رو دارید با سیاست قاطی می کنید، سیاست خیلی بی پدر مادره ولی وطن ... ؟ چی می شه آدم هم مهاجر باشه و هم به وطنش عشق بورزه ؟ما ایرانی ها عادت داریم بدترین چیز رو گیر بیاریم روش مانور بدیم ، چرا زیبایی های وطن رو نمی بینید ! چرا همش ناله می کنیم ؟؟ انوشه انصاری به فضا رفت از طرف امریکا ولی رو سینش هم پرچم ایران رو زد هم امریکا رو !قرآن هم برد!!درحالی که می تونست اسمش رو عوض کنه ، ملیتش رو هم ایضا .. ! به خدا این چیزهای که می گید همش به سیاست برمی گرده که جای صحبت و نقدش توی یک انجمن مهاجرتی نیست وخودش یه انجمن خیلی بزرگتر از انجمن ما می خواد !
من ایران رو دوست دارم ، مهاجرت رو هم برای تجربه های جدید دوست دارم و برای تحصیل در دانشگاهی بهتر از دانشگاههای ایران و هرگز وطنم رو عوض نمی کنم ، از آقا سعید ، صمد ، ماهان ، مسعود و .. اینها که الان امریکا هستند می پرسم شماها هم فکر می کنید وطن شما دیگه امریکاست و ایران پَر؟
حیف که امتحان دارم وگرنه بیشتر حرف داشتم ....

گل گفتی علی آقا. ممنون. ایرانی به تو میگن

راستی بچه ها به زودی این تاپیک delete میشه، چون که امکان این که سایت فیل.تر بشه هستش !!!پس حرف سیاسی ممنوع !!!!!باور کنید فقط به خاطر بقای سایت هستش ... !!!اگر بحث ادامه پیدا کنه تاپیک پاک می شه!!

شماره کیس:AS00030XXX
کنسولگری:آنکارا
تاریخ کارنت شدن کیس:جولای 2011
تاریخ مصاحبه: 7 جولای 2011
تاریخ دریافت کلیرنس: 8 آگوست 2011
تاریخ دریافت ویزا: 9 سپتامبر 2011
الهی رضا برضاک و رضا بقضائک و تسلیما لامرک لا معبود سواک فاغث یا غیاث المستغیثین
پاسخ
تشکر کنندگان:
یک زمانی(منظورم 15-20سال پیش) بود ، بدون هیچ مهارت خاصی و دانشی ...خیلی راحت می شد به یک کشور جهان اولی و یا توسعه یافته مهاجرت کرد و اقامت گرفت...

اما الان وضع فرق کرده.... نمیشه بی گــٌدار به آب زد! یعنی اگر تو همین ایران ویران! مشکلات پایه را حل نکنیم... نمی تونیم فرار کنیم! یا بهتر بگم مهاجرت کنیم برای زندگی بهتر!


مــتــاسفانه ، در ایـــران جنازه ای در حال حرکت هستیم و بس!Sad
[font=Arial]بـرنامه روبرو ، هــدف پیـشرو ، پــیش بـه سـوی پــیروزی.[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: mohammad.maleki
(2010-12-14 ساعت 01:25)xbox نوشته:  یک زمانی(منظورم 15-20سال پیش) بود ، بدون هیچ مهارت خاصی و دانشی ...خیلی راحت می شد به یک کشور جهان اولی و یا توسعه یافته مهاجرت کرد و اقامت گرفت...

اما الان وضع فرق کرده.... نمیشه بی گــٌدار به آب زد! یعنی اگر تو همین ایران ویران! مشکلات پایه را حل نکنیم... نمی تونیم فرار کنیم! یا بهتر بگم مهاجرت کنیم برای زندگی بهتر!


مــتــاسفانه ، در ایـــران جنازه ای در حال حرکت هستیم و بس!Sad

اصلا اینجور فکر نکنید.. هر کشوری و هر جایی مشکلات خودش را دارد... شما که خبر ندارید هر شخص چه شرائط و چه سختیهایی در زندگیش داره.....
One day your life will flash before your eyes, make sure it's worth watching.
پاسخ
تشکر کنندگان: xbox ، gadfly ، mohammad.maleki ، humsun
(2010-12-14 ساعت 10:29)nicole.gemini نوشته:  
(2010-12-14 ساعت 01:25)xbox نوشته:  

اصلا اینجور فکر نکنید.. هر کشوری و هر جایی مشکلات خودش را دارد... شما که خبر ندارید هر شخص چه شرائط و چه سختیهایی در زندگیش داره.....

؟!!
چه جوری فکر نکنم؟!!
در اینکه هر کشوری مشکلات و شرایط خاص خودش را دارد شکی نیست و اینکه هر کسی هم شرایط خاص خودش را هم دارد باز هم شکی نیست...

متاسفانه متوجه منظور شما نشدم...

منظور اصلی بنده این است که ، امروزه اگر قصد مهاجرت به کشوری داشته باشیم که آرامش و آسایش و امنیت و امکانات داشته باشد...

1- یا باید سرمایه و ثروت کافی داشته باشیم...
2- یا باید تخصص و مهارت خاصی داشته باشیم...
3- و یا اینکه شانس و اقبال(لاتاری) همراه ما باشد که احتمال آن کم است.

[font=Arial]بـرنامه روبرو ، هــدف پیـشرو ، پــیش بـه سـوی پــیروزی.[/font]
پاسخ
تشکر کنندگان: mohammad.maleki ، ابی22




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان