کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه
بچه هايي كه تجربه دارند لطفا كمك كنيد آيا كيسهاى خانوادگى كه آنكارا مصاحبه دارند هم بايد قبل از مصاحبه مدارك را به سفارت پست كنند ؟ اينجا
http://photos.state.gov/libraries/turkey...202013.pdf
ميگه پست كنيد ولى تو يه قسمت ديگه سايت كه استپ باى استپ توضيح داده حرفى از پست نزده؟
F2a, PD:15Nov 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: sam11 ، Alisalimi ، smpf ، Tolu IR
(2014-06-01 ساعت 20:16)Abamos نوشته:  بچه هايي كه تجربه دارند لطفا كمك كنيد آيا كيسهاى خانوادگى كه آنكارا مصاحبه دارند هم بايد قبل از مصاحبه مدارك را به سفارت پست كنند ؟ اينجا
http://photos.state.gov/libraries/turkey...202013.pdf
ميگه پست كنيد ولى تو يه قسمت ديگه سايت كه استپ باى استپ توضيح داده حرفى از پست نزده؟
خیر ، کیسهای خانوادگی بدون در نظر گرفتن محل مصاحبه ، مدارکشون رو به nvc ارسال میکنند، مگر کسری مدارک ، که روز مصاحبه همراه خودتون به سف ارت میبرید .
و یا مدارکی که بعداز مصاحبه خود سف ارت از شما بخواد مثل ترجمه جدید و غیره..
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
پاسخ
تشکر کنندگان: Abamos ، پدی ، sam11 ، Alisalimi ، smpf ، Tolu IR
(2014-06-01 ساعت 21:16)amjad نوشته:  
(2014-06-01 ساعت 20:16)Abamos نوشته:  بچه هايي كه تجربه دارند لطفا كمك كنيد آيا كيسهاى خانوادگى كه آنكارا مصاحبه دارند هم بايد قبل از مصاحبه مدارك را به سفارت پست كنند ؟ اينجا
http://photos.state.gov/libraries/turkey...202013.pdf
ميگه پست كنيد ولى تو يه قسمت ديگه سايت كه استپ باى استپ توضيح داده حرفى از پست نزده؟
خیر ، کیسهای خانوادگی بدون در نظر گرفتن محل مصاحبه ، مدارکشون رو به nvc ارسال میکنند، مگر کسری مدارک ، که روز مصاحبه همراه خودتون به سف ارت میبرید .
و یا مدارکی که بعداز مصاحبه خود سف ارت از شما بخواد مثل ترجمه جدید و غیره..

بله منظورم غير از مداركى كه به ان وى سى فرستاديم و روز مصاحبه مى بريم چون تو اينستراكشن اينطور نوشته كه سفارت تو آنكارا مدارك را قبل از مصاحبه اسكرين مي كنه كه روند ويزا تسريع بشه!
INSTRUCTIONS FOR IMMIGRANT VISA APPLICANTS
To assist in providing the most efficient customer service and to expedite your immigrant visa processing, the Consular Section of the U.S. Embassy in Ankara uses a pre-appointment document screening system.
The applicant/petitioner needs to send necessary forms and other civil and financial documents listed below to the U.S. Embassy Ankara, Turkey in order to get an appointment date for their immigrant visa interviews. Our address is:
U.S. Embassy Ankara, Turkey Immigrant Visa Unit
110 Ataturk Blvd., Kavaklidere, Ankara 06100 Turkey
Before sending the documents to the Embassy, applicants should select a passport delivery address in Turkey. If and when issued, the passports and visa packets are sent to a Turkish Postal Service (PTT) branch in Turkey for you to pick up your packet in person. In order to make a selection, please follow the steps below:
1. Upon receipt of Embassy’s notification, register online at usvisa-info.com or by calling 0850 252 6355 from Turkey or (703) 439-2348 from the United States
2. Choose “Immigrant Visa” for your visa category
3. Choose your visa pick up location (NOTE: Please make sure that you are selecting a PTT branch
close to your address in Turkey.)
4. Print your registration receipt and send it to us along with all the other required documents.
Once you register your passport pick up location by following the above steps, you will have the opportunity to send your documents through a branch of Turkish Postal Service (PTT), free of charge.
As PTT services are not available in Iran, applicants in Iran may send their documents to our office by any reliable courier service.
Upon receipt of your forms and documents, we will process your application and schedule an appointment date for the applicant. We will send an appointment letter to the applicant/petitioner/lawyer by email within approximately 5 business days upon receipt of your packet.
IMPORTANT: If the documentation you sent is incomplete, the entire packet will be returned without action.
F2a, PD:15Nov 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: Shahabpk ، Tolu IR
سلام

من بلاخره بعد از ٢٠ سال انتظار GREEN card رو گرفتم , میخوام شرح حال رو اینجا بنویسم شاید به درد کسی خورد , عموی من سیتیزن امریکا هست و در سال ١٩٩٣ برای ما اقدام کرد من اون موقع ١١ ساله بودم بعد از ١٢ سال نامه مصاحبه اومد به من که ٢٣ ساله شده بودم گرین کارد ندادن و چون فقط ٧ ماه تا approve شدن طول کشیده بود شامل cspa نشدم ,پدرم در سال ٢٠٠٥ برای من با گرین کارد اقدام کردن , تو این مدت بارها برای retension of priority date نامه نگاری کردیم با این حال هر بر گفتن امکان پذیر نیست , من تو ایران پزشکی میخوندم سال ٢٠٠٨ درسم تموم شد و به فکر افتادم از راه دیگه ای به امریکا بیام, از طریق RESEARCH ویزای h ١b گرفتم این ویزا به شما اجازه میده در عین اینکه تو لیست دریافت گرین کرد هستیم با این حال ویزا غیر مهاجرتی بگیریم این ویز احتیاج به کارفرما داره و اون کارفرما باید قبول کنه به شما حقوق بده و این حقوق نباید کمتر از خط حقوقی ی کارمند آمریکایی برای همونرشته باشه , تو سفارت امریکا تو قبرس به من گفت تنها علتی که بهت ویزا میدم اینه که ویزای کار هست که dual intent هست و میتونی قصد مهاجرتی هم داشته باشی , سال ٢٠١٠ اومدم امریکا , ساله ٢٠١٢ رزیدنتی داخلی قبول شدم و باز هم با ویزای کار درسم رو شروع کردم , پارسال پریوریتی date که sep ٢٠٠٥ بود current شد و چون تو خاک امریکا بود برای adjust کردن status green اقدام کردم , این پروسه ١٠ ماه طول کشید , می ٢٧ مصاحبه کردم تو uscis office تو شیکاگو و قبول شدم و گرین کردم پست شد , کلا اگه از داخل خاک امریکا اقدام کنین خیلی بیشتر از سفارت طول میکشه چون همه رکورد شما از وقتی اومدین چک میشه , خیلی راه طولانی بود حالا هم به زودی دارم ازدواج میکنم و همسرم باید این راهو طی کنه ولی چون خودش اینجاست خوب زیاد سخت نیست , امیدوارم همه شما دوستان عزیز موفق بشین
Category: F2B
Priority Date: Sep 2005
Interview may 27th 2014
Interview place Chicago
Green card was ordered on Jun 2,2014
پاسخ
تشکر کنندگان: amjad ، hasti_banoo ، battosai ، mordadi ، amir2640 ، sh-p ، azem2014 ، tartar ، Shahabpk ، مير منصور ، goliii ، sam11 ، Alisalimi ، mpas89 ، Tolu IR ، amir_khoramian
سلام دوستان خوبم Smile
اینم سفرنامه بنده!
راستش رو بخواین اولش تنبلیم میومد سفرنامه بنویسم. به خودم میگفتم ولش کن ویزا رو بگیر بعد. ولی بعد که یکسری از سفر نامه های دوستان رو اینجا دیدم تشویق شدم که بنویسم .
اولش بگم که کلا سه بار مصاحبه شدم تا حالا و این دفعه ی اولی نبود که به ارمنستان میرفتم برای همین هیچ چیز برام تو ایروان تازگی نداشت و تقریبا همه بخش مرکزی ایروان را کوچه به کوچه گشته بودم قبلا . بخش مرکزی و تاریخی شهر ایروان را شخصی به نام تومانیان طراحی کرده که تقریبا مربوط به 390 سال پیش میشه . خیابانی هم در این شهر به نام ایشان هست و مجسمه و نقشه قدیم شهر هم پای مجسمه ایشان وجود داره . نزدیک 1000 پله هست. بخش تاریخی شهر شبیه کله یک آدم هست که داره شراب مینوشه! قسمت گردی پشت سرش که تماما خیابانهای درخت کاری شده هست و پر از باغچه و حوض و بار و رستوران ، و بخش صورتش که باز هم خیابانها را تشکیل میده قسمت چشمش که یک پارک بزرگ هست و لب و دهان و گلو که از رودخانه هرازدان تشکیل شده . جالبه بدونید که رودخانه هرازدان از دوره ی سوم زمین شناسی در این منطقه جاریست و تمدن از هزاران سال پیش در این منطقه وجود داشته ولی تور گاید ها در ارمنستان به بیشتر از 1000 سال پیش اشاره ای نمیکنند . فکر کنم چیزی نمیدونند!!
وقتی که نامه اومد و وقت مصاحبه را سه شنبه ساعت 2 بعد از ظهر اعلام کرد دیدم که خوب این زمان ایده ال است برای یک مسافرت فشرده و تمیز. وقتی هم که دکتر کریستین وقت معاینات را ساعت 4 بعد از ظهر اعلام کرد دیگه همه چیز عالی بود . خانمم میگفت آمریکایی های اینجا اعتقاد دارند سه شنبه روز فرشتگان است و برای همین همه کار های مهم و بستن قرارداد ها و قرار ملاقات های مهم و حتی خواستگاری ها را روز سه شنبه تعیین میکنند و سعی می کنند سه شنبه ها همیشه کار های خوب انجام بدهند که فرشته ها خوششون بیاد . برای همین هم با من 300 دلار شرط بسته بود که مصاحبه ی بسیار خوبی خواهم داشت و ویزا را یکضرب خواهم گرفت !!
خب با توجه به وقت های بسیار خوبی که داشتم پروازم رو برای دوشنبه صبح و برگشت را هم برای پنجشنبه گرفتم که یکروز هم وقت اضافه برای موارد پیش بینی نشده و اینکه اگر احیانا خانمم شرط را برد ، وقت برای اینکه بشه پرواز را تمدید کرد داشته باشیم . من 45 سالمه و به دلیل شرایط شغلیم به تنهایی زیاد سفر میکنم و همیشه در هتل اقامت میکنم ، و بطور کلی از همسفری که نمیشناسم استقبال نمیکنم . دفعه قبل که به ایروان اومده بودم در هتل متروپل اقامت داشتم که 4 ستاره بود و هتل بسیار شیک و خوبی بود . کلا هتل های ارمنستان از نظر کیفیت نسبت به ستاره هاشون یکی بیشتر دارند . برای مثال در آنکارا شما هتل 5 ستاره با کیفیت 4 ستاره های ایروان پیدا نمیکنید . اما اینبار متروپل جا نداشت و من هم میخواستم جایی وسط شهر بگیرم برای همین هتل آرارات رو انتخاب کردم . البته متروپل شبی 95 و آرارات شبی 85 دلار بود اما هردوشون 4 ستاره هستند . اما نمیدونم (و هنوز هم نمیدونم!) چطور خام توصيه صاحب اژانس هواپیمایی شدم و هتل شیراک را با شبی 65 دلار رزرو کردم که البته ایشون بعدا انگار دلشون نیومد بیشتر از این سرم را کلاه گذارند ، هتل شیراک را شبی 45 دلار حساب کردند . شیراک یکی از قدیمی ترین هتل های شهر هست و 3 ستاره! اما خب تمیز بود انصافا. جای خوبی هم بود. به فاصله ی 5 دقیقه همه ی میدان ها و خیابانهای شهر در دسترس بود و یک پارک بزرگ زیبا هم روبرو هتل بود! اما دفعه بعد اگر برم یا دیگه اونجا نمیرم یا یک آپارتمان اجاره میکنم!
شرکت تاتو TATEV نماینده هواپیمایی آسمان و ماهان تو ارمنستان هست و خدماتشون هم بد نیست! اینجا هم با آزانس اورانوس کار میکنند . اینم شمارشه : 88406464
ویزای ارمنستان را با پرداخت 6 یورو از سفارت ارمنستان در تهران گرفتم . 6 یورو کمی بیشتر از 3000 درامی هست که تو فرودگاه برای ویزا میگیرند ولی عوضش از هواپیما که پیاده شدی دیگه معطل نمیشی و میای بیرون. همونجا برای چنج کردن دلار 2-3 تا باجه هست که 2تاش الکترونیکیه! خیلی سریع با نرخ مناسب چنج میکنه! فقط مواظب باشید دلار ها تون تا نخورده باشه! قسمت صدور ویزای فرودگاه هم 3000 درام پول خورد میگیرند مثلا اگه 10000 درامی بهش بدی قبول نمیکنه! ولی اونها هم بد نیستند اگر فرم را از خونه پر کنید و پرینت بگیرید و با خودتون ببرید کارتون زودتر راه میافته! فرودگاه کوچکیه ولی خیلی مرتب و تمیزه!
وقت معاینات ساعت 4 بود و معمولا بیمارستان ساعت 5 تعطیل میشه . از تور لیدر خواهش کردم یک نفر که به زبان ارمنی آشناست رو با من همراه کنه .
خب دیگه خسته شدم و باتری تبلتم هم تموم شد. بقیش باشه برای بعد .
تموم نشده ها!! این داستان ادامه دارد ...
بجامانده از لاتاری 2011
PD : April2, 2012 --F2A--  Visa Issued: September 9, 2014  خانوادگی
ورود به آمریکا 7 نوامبر 2014
لطفا در پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید!
[/url]سیتیزن از 2020[url=http://www.mohajersara.com/post-549951.html#pid549951]
پاسخ
تشکر کنندگان: amjad ، shandiz ، battosai ، amir2640 ، anahita1361 ، پدی ، sarira ، shahriar2002 ، alvan ، smpf ، sh-p ، azem2014 ، reza16 ، Alisalimi ، Tolu IR ، حاجی واشنگتن
سلام دوستان اینک قسمت دوم سفرنامه بنده!
همونطور که قبلا گفتم وقت معاینات ساعت 4 بود و بیمارستان ساعت 5 تعطیل میشد . از اونجا که آدم محتاطی هستم از لیدر تو خواهش کردم که شخصی را که هم فراسی بلد باشه و هم ارمنی باشه به من معرفی کنند . هزینه اش نبود ، چیزی که مهم بود زمان بود . ایان خانمی را معرفی کرد که از هموطنان ارمنی بودند و خیلی خوش برخورد . آخر هم نفهیدم اسمشون ژنیس بود یا ژینس بود یا ژینوس بود ... خلاصه آخرش هم اسمشو درست یاد نگرفتم . این خانم 30 دلار ازم گرفت و منو تو بیمارستان همراهی کرد. ولی یکجایی بدرد خورد که 100 دلار بیشتر میارزید .
وقتی که به بیمارستان رسیدیم دم در اتاق دکتر کریستین خانم دیگری در را باز کرد و گفت که دکتر استراحت میکنند و کمی صبر کنید . بعد از حدود 15 دقیقه در را باز کرد و ما داخل شدیم . خانم دکتر کریستین میانسال هستند و کم حرف . خانم دیگری اونجا هستند به نام نازی اگر اشتباه نکنم که خیلی روان فارسی صحبت می کنند . توضیحات کاملی دادند و سوال های کاملی پرسیدند . در مقایسه با 3 سال پیش که در ترکیه بودم معاینات خیلی مفصلی انجام شد . خب تو سن و سال من و بعد از عمری کار کردن ، اشکال و ایراد فنی هست ولی خدا را شکر کاملا سالم هستم فقط بعد از معاینه چشم بهم گفت که برو عینکتو عوض کن! خانمی که قد را اندازه میگرفت ، دستش به علامت قد نمیرسید و میخواست ازم بالا بره!! Big Grin بعد از قد و وزن ، دکتر خیلی با دقت به صدای قلب و ریه های من گوش کرد ، دندانها را معاینه کرد و حتی ضایعه پوستی را از که زمان جنگ روی پا های من بوجود آمده بود دید و ازم در موردش توضیح خواست و پرسید چرا دنبال درمانش نرفتی؟ البته من بهش نگفتم که این مال جنگه فقط گفتم که پزشک های ایرانی تا حالا نتونستن درمان قطعی براش پیدا کنن ، انگار اصلا نمیفهمن این چیه! آخر معاینه توسط همکارش اصطلاح پزشکی را بکار برد و بعد گفت که این درمان قطعی نداره و موارد دیگری که به این بحث مربوط نیست . ایشالا در جای دیگری اگر لازم بود مطرح میکنم.
فراموش نکنید که حتما برای معاینات کارت واکسن را به همراه دو تا عکس و 45000 درام پول نقد باشته باشید (دلار قبول نمیکنند). اگر تمام واکسن ها را بطور کامل زده باشید هزینه اضافه ای گردن شما نمیافته! من تقریبا 10-15 روز قبل به انیستیو پاستور تجریش مراجعه کردم و کارت واکسنم رو چک کردم . فقط یک واکسن آنفولانزا کم بود که اونم همونجا انجام شد!
بعد از معاینات دوتا رسید داد که برای گرفتن عکس و آزمایش خون ببریم .
اول رفتیم سراغ قسمت عکاسی که نزدیک تر بود . چند نفری اونجا بودند و من نوبت آخری بودم . نوبت را سپردم به هموطنی که اونجا بود و رفتیم آزمایگاه خون که پشت حیاط بود و با کمال تعجب دیدیم که درش بسته است!! اینجا بود که اون خانم ژنیس بکار آمد و گفت بشین برم پیداش کنم . خلاصه بعد از 7-8 دقیقه کشون کشون خانمی را در حال قرقر کردن آورد دم در آزمایشگاه . خانمه کلید انداخت در آزمایشگاه را باز کرد و به صندلی اشاره کرد که یعنی بشین خون بگیرم . بعدش برای 3 میلی لیتر ناقابل چنان سرنگی به دستم فرو کرد که از یک اسب اونجوری خون نمیگیرن!! Sad بعدش ژنیس بهم گفت که از تو مینی بوس طرف رو کشیده بیرون و آورده تا اینجا! خانمه آخرش معذرت خواهی کرد و به ژنیس گفت که فکر میکرده تمام شده و یادش نبوده که منم هستم . به منم گفت Sorry! نفهمیدم به خاطر سرنگه بود یا به خاطر اینکه مارو ول کرده بود و رفته بود!! دستگاه های رادیولوژی نو بود به نظرم تازه نصب کرده بودند. وضعشون خوب شده انگار!!
روز سه شنبه قشنگ تا ساعت 5 صبح خوابیدم! یعنی 5 صبح بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد!! پاشدم و یک دوش آب سرد طولانی گرفتم و رفتم سراغ لباس ها! عادت دیرینه ای دارم که وقتی یک قرار ملاقات خیلی مهم دارم حتما یک چیز نو میپوشم مثلا یک جوراب نو یا حتی یک زیرپیراهنی نو! اونروز متوجه شدم که تقریبا همه لباسهام نو هستند بجر کراوات! حتی لباس های زیر هم نو بودند!! بعدا به خودم گفتم اگه اینم نو خریده بودی الان به کلیرنس نمیخوردی!
از تور یک تاکسی دربست گرفتم و ساعت 11 و نیم به سمت بیمارستان حرکت کردم . اکثر کسانی که تو هتل با ما بودند برای ویزای دانشجویی آمده بودند و همراهی برای آن روز نبود . اتاقی که جواب ها را میدهند 119 هست و با اتاق معاینات فرق میکنه. چند نفری از هموطنان هم اونجا بودند . همکار دکتر همه رو صدا کرد و به فارسی همه چیز را توضیح داد و گفت که عکس و برگه واکسن را به سفارت نبرید (یک عکس تمام قدی انداخته بودند که بیا و ببین! ) و به جای کارت واکسن هم یک کاغذ دیگه داد که امضا کرده بود و گفت که این کارت واکسیناسیون شماست که در آمریکا بدرد میخوره . در آخر هم به همه تبریک گفت. از اونجا با همون تاکسی رفتم سفارت . دم در سفارت هم عده ی زیادی ایستاده بودند . از راننده تاکسی خواهش کردم که عکس رادیولوژی منو تو تاکسی پیش خودش نگه داره و ساعت 5 دوباره بیاد دنبالم . نپرسید چقدر پول تاکسی دادی!! البته یادآوری کنم که از میدان مرکزی شهر مینیبوس شماره 67 راه میافته و درست جلوی بیمارستان موراتسان ایستگاه داره!
معمولا اول کسانی را راه میدهند که زن و بچه همراهشون باشه و فرقی هم برای ایرانی و غیر ایرانی قائل نمیشند (مثل ترکیه نیست). از شانس من اونروز تقریبا همه زن و بچه دار بودند بجز من و آقای دیگری که لاتاری قبول شده بود و مجرد بود .
داخل سفارت خانم خوش رویی از یک باجه جداگانه همه را یکی یکی صدا میزنه و مدارک و اثر انگشت ها را میگیره . از من درباره شغلم سوال کرد و پرسید الان چیکار میکنی؟ وقتی پاسخ دادم پرسید ولی شما جای دیگری هم استخدام هستی و به من نگفتی!!؟؟ گفتم نه خانم من از روز اولی که خودمو شناختم برای خودم کار کردم و همیشه کارفرما بودم نه کارمند! گفت ولی اینجا چیز دیگه ای نوشتی! تازه یادم افتاد که خانمم تو فرم I-130 چون اون زمان تو بورس فعالیت میکردم شغل منو نوشته بود بورس! بهش توضیح دادم که نه خانم این بورسه و من اونجا استخدام نیستم و فقط سرمایه گذاری میکنم . بلاخره قانع شد .
اول شناسنامه و پاسپورت و کارت پایان خدمت و قباله ازدواج را گرفت . بعد مدارک مالیاتی و اسپانسر همسرم را ازم خواست . خانمم به اندازه ی یک بسته 500 برگی کاغد از مدارک برام فرستاده بود و همه را هم دسته بندی کرده بود و علامت گذاشته بود . بهش گفتم خانمم اینا رو فرستاده ، بنده خدا گفت بده من خودم نگاه میکنم. از بین اون همه کاغذ کلا فقط برگه مالیاتی 2013 خانمم و فرم جونیت اسپانسرش رو برداشت و بقیه رو پس داد و گفت اینا زیادین!!! همش 10-15 صفحه رو برداشته بود!! اثر انگشت را گرفت و گفت بنشین . تقریبا نفرای آخر بودم که برای مصاحبه صدام کردن . آقایی که با سختی اسم منو از بلندگو خواند مرد میانسال و خوشرویی بود . با یک ریش خاکستری و صورت باریک . پیراهن آستین کوتاه و کراوات . چقدر خوب بود که صندلی داشت و میتونستی بنشینی. بعد از سلام واحوال پرسی ازم خواست که یک قسم نامه که به فارسی و انگلیسی نوشته شده بود بخوانم . بعد پرسید دخترت کجاست؟ چرا نیاوردیش اینجا؟ اصلا متوجه نشدم چی میگه! خیلی بد فارسی حرف میزد . دوباره تکرار کرد ، گفتم اون پیش مادرشه و الان به احتمال قوی تازه از خواب بیدار شده و داره آماده میشه که بره مدرسه. سوال بعدی را که پرسید دیدم باز نمیفهمم چی میگه! به انگلیسی بهش گفتم بهتر نیست انگلیسی صحبت کنیم؟ باور کنید انگلیسی من از فارسی شما بهتره! خندید و گفت چرا خب خیلی بهتره! خیلی خوشش اومد! بعد از این دیگه مکالمات انگلیسی بود . ازم پرسید چکار میکنی؟ گفتم تقریبا هیچی جز چند تا مشاوره با شرکت خودم که در حال حاضر عضو هیئت مدیره نیستم! فقط منتظرم ویزا را بگیرم و برم پیش خانوادم . اگه همین الان ویزا را بدی از همینجا پرواز میکنم به سمت واشنگتن! انقدر که دلم برای دخترم تنگ شده! خندید و به فارسی گفت ایشالا! بعد پرسید چرا شما اینجا هستی و خانوادت اونجا؟ توضیح دادم که سال 2011 کلیرنس من به 30 سپتامبر نرسید و تصمیم گرفتیم که اونها برند و از اونجا اقدام کنند . اولش فکر میکردیم که 5-6 ماه بیشتر طول نمیکشه! سری تکون داد و شروع کرد به تایپ کردن . از شغل خانمم پرسید جواب دادم ، بعد پرسید جوینت اسپانسرش کیه؟ راستش اصلا نمیدونستم . بهش گفتم دقیقا نمیدونم ، فقط میدونم که در همسایگی خونه ما (یعنی خانمم)زندگی میکنه . بعد مدارک را پس داد و پاسپورت را نگه داشت. به خودم گفتم ایول زدم تو گوش ویزای یکضرب و خانمم 300 دلار پولدار تر شد!! Smile بعد از کلی تایپ کردن انگار که چیزی یادش افتاده باشه پرسید سربازی کجا بودی؟ گفتم سپاه Sad بعد گفتم ولی انتخاب خودم نبود! گفت میدونم! بعد برگه آبی رنگ را برداشت و با پاسپورت بهم پس داد . بعد گفت کلیرنست بیشتر از 3-4 ماه طول نمیکشه بعد بیا ویزاتو بگیر. با لب و لوچه آویزون بهش گفتم نمیشه الان ویزا بدی؟ دلم واسه دخترم... حرف منو قطع کرد و گفت میدونم میدونم ، چند سال از خانوادت دور بودی ، میتونم درکت کنم ، خودمم یک دختر دارم ، ولی این قانونه و دست من نیست ، کاریش نمیتونم بکنم . از نظر من شما هیچ مشکلی ندارید و میتونید به آمریکا برید و به خانوادتون بپیوندید ، به شما تبریک میگم و قول میدم بیشتر از 3-4 ماه طول نمیکشه و به زودی میای اینجا ویزاتو میگیری!! ازش تشکر کردم و خارج شدم . بعد از من فقط یک خانواده 3 نفری و آقای دیگری مانده بودند که همگی لاتاری بودند.
شب با بچه های تور رفتیم رستوران پروانا کنار رودخانه هرازدان. یک جایی شبیه درکه خودمون بود . با این تفاوت که تا ساعت 11 شب بزن و برقص برقرار بود . این جوونای تور که بیشتر دانشجو بودن خیلی بهشون خوش گذشت . روز چهارشنبه هم رفتیم دریاچه سوان و عصر هم بازدید کارخانه ی کنیاک سازی که خالی از لطف نیست ! Tongue
Smile
خب خانمم 300 دلار رو برنده نشد ولی در مورد مصاحبه حق با ایشون بود ، فکر کنم نصفشو باید بهش بدم!! Big GrinCool
بجامانده از لاتاری 2011
PD : April2, 2012 --F2A--  Visa Issued: September 9, 2014  خانوادگی
ورود به آمریکا 7 نوامبر 2014
لطفا در پیام خصوصی سوال مهاجرتی نپرسید!
[/url]سیتیزن از 2020[url=http://www.mohajersara.com/post-549951.html#pid549951]
پاسخ
تشکر کنندگان: amjad ، alvan ، smpf ، amir2640 ، sh-p ، azem2014 ، tartar ، reza16 ، HERMES7 ، sam11 ، Hamid_110 ، radman87 ، Alisalimi ، mpas89 ، Tolu IR ، حاجی واشنگتن
سلام دوستان
خيلى از دست اندركاران اين سايت و دوستانى كه از پستهاى مفيدشون استفاده كردم تشكر ميكنم.
من هفته آخر جون تو آنكارا مصاحبه داشتم، در مورد مديكال كه كارت واكسيناسيون پاستور كافى بود و واكسنى دريافت نكردم، در مورد مصاحبه خدمتتون عرض كنم كه من با وجود توصيه دوستان كه كيسهاى خانوادگى لازم نيست مدارك را قبل از مصاحبه پست كنند با توجه به instruction خود سفارت، من براى اطمينان به سفارت ايميل زدم و در جواب گفتند لطفا مدارك را بفرستيد تا به شما missing documents را اعلام كنيم كه من هم فرستادم( فرم ٨٦٤ I را دوباره از پتيشنر و كو اسپانسرم خواستم پر كنند و تكس ريترن ٣ سال اخير و مدارك شناسايى خودم و پايان خدمت و دامسايل مادرم، يك ليست هم از مسافرتاى خارجم هم گذاشتم)
مصاحبه هم سه تا سوال بود شغلت چيه، تخصصت چيه، مادرت كجا زندگى مي كنه و گفت cv داريد ببينم، يه نگاه كوتاه كرد و پس داد. برگه از قبل پر شده صورتى را تحويلم داد و به اين ترتيب شامل كليرنس شدم. من دوبار سفرهاى يكماهه به آمريكا با ويزاى ب١ داشتم كه تو برگه ذكر كرده بودم كه شركت در كنفرانس بوده و هر بار ٢ماه كليرنس خوردم.
كار دولتى نداشتم و سربازيم هم ارتش بوده.
از روز مصاحبه تا الان حدود ٨ بار تو سيس آپديت شدم كه نميدونم خوبه يا بدهCool ولى چيزى كه خيلى نگرانم ميكنه امتحانات يو اس ام ال اى هست كه بايد تنبلى نمي كردم و تا الان پاسشون ميكردم ShyShyShy
دوستان اگر سوالى داشتيد خوشحال ميشم كمكى كنم.
F2a, PD:15Nov 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: f98 ، amjad ، amir2640 ، montazerf4 ، radman87 ، sam11 ، Alisalimi ، smpf ، Tolu IR
دوست عزیز میشه لطف کنید بگید در مورد دامسیل مادرتون چه مدارکی به سفارت دادید؟
همچنین مگر برای کیسهای خانوادگی باید CV هم داشته باشیم؟
پاسخ
تشکر کنندگان: smpf ، Tolu IR
(2014-07-19 ساعت 00:46)f98 نوشته:  دوست عزیز میشه لطف کنید بگید در مورد دامسیل مادرتون چه مدارکی به سفارت دادید؟
همچنین مگر برای کیسهای خانوادگی باید CV هم داشته باشیم؟

براى دامسايل مادرم مدارك بيمه و چكاب هاى دوره اى پزشكى را دادم ، در مورد cv هم شنيده بودم كه كسانى كه مدرك تحصيليشون PhD و بالاتر هست يا پزشكان متخصص و همينطور كسايي كه تدريس در دانشگاه دارند يا محقق هستند يا تاجرها كه مسافرت خارج زياد رفتند يك cv براى خودشون روز مصاحبه آماده داشته باشند من هم آماده كرده بودم و خوب بكارم اومد همچنين من تو اين سفرنامه ها خونده بودم كه از يكى هم ليست مسافرت هاى خارج ( تاريخ،هدف از سفر،نوع ويزا) را خواسته بود، من اون را هم آماده كرده بودم و همچنين فرم ٩سوالى را هم پر كرده بودم... البته من آدم وسواسى هستم شما خودتون رو نگران نكنيدShyShy
F2a, PD:15Nov 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: amjad ، f98 ، sam11 ، smpf ، Tolu IR
برای کسانی که قصد بازگشت به ایران رو ندارن و مستقیما میخوان از استانبول به سوی مقصدشون پرواز کنن ، بهترین ، سریعترین و امن ترین راه رسیدن از انکارا به استانبول استفاده از قطار سریع السیر هست مدت سفر 4 ساعت و قیمت بلیط بزرگسال 70 لیر و کودک 35 لیر
سایت اینترنتی راه آهن آنکارا TCDDجهت خرید بلیط قطار به استانبول

لیست آژانسهای فروش بلیط قطار در سطح شهر انکارا

کافی ادرس هر آژانس رو در گوگل مپ کپی و پیست کنین تا جای اونرو پیدا کنید
محل ایستگاه قطار هم انتهای جنوب پارکی هست که ایستگاه مترو اولوس در شمال اون پارک قرار داره
ساعت حرکت قطارها در حال حاضر همه روزه 6 و 8/45 و 11/30 و 14/40 و 17/40 و 19
دیگه
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
پاسخ
تشکر کنندگان: itex ، sepideh jan ، radman87 ، sam11 ، smpf
[quote='
دوستان سلام .
رفتم سراغ كيس هاي خانودگي ( چون من كيس f4 هستم ) مبحث سفر به ابوظبي را پيدا نكردم در هر صورت گفتم تا يادم نرفته چند تا مطلب از سفر خودم به اطلاع دوستان برسونم تا شايد يك درصد از كمك هاي شما جبران شود .
در خصوص آژانس مسافرتي با يكي از آژانسهايي كه سايت بزرگي در اينترنت دارد و اسامي هتل ها را با جزييات كامل مي نويسد يك ماه قبل از رفتن هماهنگ شدم كه براي 4 شب و 5 روز براي سه نفر هتل آواري 4500 تومان با ايران اير 7 صبح رفت و برگشت 10 شب تلفني قول قرار گذاشتيم بلافاصله مبلغ 2500 تومان واريز كردم از فرداي انروز اعصاب خرد كردن شروع آقا هواپيما نيست ، بيا با اسمان برو - قشم اير و تابان هم خوب است ساعت حركت 11 صبح برگشت 5 بعد از ظهر خلاصه من هر چه مي گفتم ؛ خانم محترم منكه قبل از قرارداد شفاهي تك تك موارد و خواسته هايم را گفته بودم . ولي برايش صرف نداشت كه بفهمد . بالاخره گفتم من حضورا مي آيم آژانس براي گرفتن پولم شما يك هفته است تكليف منو روشن نمي كنيد دوباره تغير رويه داد حالا اگر 100 تومان اضافه تر بدهيد اگر 200 تومان بدهيد براي شما معجزه مي كنم . ديگه تصميم گرفتم هر طور شده بروم و پولم را بگيرم . البته شرايط كاري اجازه نمي داد اين تصميم را سريعا عمل كنم و از طرفي هيچ چشم اندازي براي پيدا كردن آژانس ديگر نداشتم . براي آخرين بار با صحبت تاكيدي و اينكه مشكل با چقدر حل مي شود تا گزينه مورد نظر من فراهم شود گفت با 250 تا ديگه مي شود گفتم قرارداد بنويس مي آيم امضا ميكنم گفت : لازم نيست اينجا بيايد. گفتم مي ايم و رفتم . 12 دختر خانم مانكن مشغول تلفن جواب دادن بودن قرارداد امضا شده ، با شرايط مورد نظرم و پرواز ماهان حركت 7 - برگشت 10 گرفتم 4750 تومان .
20روز به سفر داشتيم بليط و ويزا را تا سه روز مانده به ما ندادن و بعد گفتند بدليل افزايش درهم جمع هزينه هاي شما مي شود 5300 (چشمم كور ) با تقديم احترامات پرداخت كردم .

دريافت ارز طبق گفته دوست خوبمان از بانك سامان انجام شد كه در فرودگاه خيلي كمك كرد صف ملت 20نفر سامان 1 نفر .

در فرودگاه دبي بقدري كار سريع انجام مي شود كه لازم نيست از جمعيت به صف شده كنترل بترسيد تا نگاهي به اطراف بندازيد نوبت شما شده . من با فري شاپ ورودي فرودگاه آشنا نشدم . ترانسفر تمام هتلها انجا جمع بودند سه نفر از ترانسفر ها ايراني بودند و در بعضي موارد به ديگران كمك مي كردند .

هتل آواري هتلي خوب با كاركناني هندي خوب و نسبتا مودب بر اساس دستور داده شده بدون انعطاف كار مي كنند مثلا با اصرار زياد مي گويد روي اين ميز بنشينيد يا اگر ديروز چاي خوردي امروز با تعجب و اكراه كافي ميدهد ........... به مناسبت ورود ما يا تامين بودجه هتل ديسكو كارائكوئه راه انداخته بودند ورودي 2500 درهم !!!!!!!!!! تا ساعت 3 صبح طبقهاي پايين را آزار ميداد . فاصله با مترو 6 دقيقه فاصله است و مابين دو ايستگاه الاتحاد و الرقه قرارگرفته در مسير رسيدن به مترو در خيابان الرقه انواع و اقسام فروشگاههاي مارك و ايراني و 1درهم تا 10 درهم وجود دارد و انواع ساندويچي و پيتزايي و kfc غيره دارد .گزينه اولم ب هتل سيتي سيزن بود كه بدليل نداشتن ناهار انرا انتخاب نكردم ولي با سيتي سنتر 100متر بيشتر فاصله ندارد و بيشتر خريد از انجاست و هزينه مترو لازم نيست بدهيد .ليدر شركت طرف ايراني ما سارا خانم ذوقي بد نبود بدليل در گيري ليدر هاي هتل هاي ديگر در جريان رفتن با مليكا من موضوع سفرم را با سارا خانم مطرح نكردم اون با ما كاري نداشت ما هم با اون بخير گذشت .البته روزي يك مرتبه زنگ مي زد به اتاق و جوياي احوال مي شد .
مترو ؛ كارت سيلور كه هر بار 3 درهم در مسير هاي كوتاه كم ميكند و 5 درهم مسير هاي طولاني مثل دوبي مال البته واگن اول قطار بيزنسي است و 6 درهم كم مي كند با صندليهاي هواپيمايي اگر جا پيدا شود قبل از سوار شدن بايد ابتدا و انتهاي خط را شناسايي كنيد بجهت شكل خاص مسير هاي تعبيه شده اشتباه زياد مي شود . ولي در تمام ايستگاهها تابلو هاي هوشمند وجود دارد .
تركيب جمعتي مردم قابل مشاهده در دبي هندي - بنگلادشي - پاكستاني - فيليپني - كمي افغاني و كمي ايراني مي گويند قبلا زياد ايراني مشغول كار بودند . قابل ذكر است در فيلم هاي مستندي كه از كشور هاي فوق الذكر مي بينيم با توجه به انتخاب دبي براي كار قابل تصور است كه اكثر اكثر تاكيد مي كنم منظورم همه نيستند در چه سطح فرهنگي هستند ولي در انجا بسيار رعايت مي كنند . البته يك قلم جريمه ماشين دوبله پارك شده كه راننده داخل ماشين روشن بوده را شنيدم بمبلغ 300 درهم ناقابل . پس مردم انجا بدليل قوانين سخت رعايت مي كنند .
nmc و مديكال قبلا ايميل زدم و جواب نوبت سريعا امد ولي نوبت را جابجا داده بود . ديگه ايميل نزدم مستقيم رفتيم 2 خانواده ايراني قبل از ساعت 8 انجا بودند و ما سومين خانواده بوديم محوطه داخلي ميديكال مشابه پذيرش ازمايشگاه هاي ماست كه چند پرسنل در حال تايپ هستند و صدا كردن بيمار و سوپر وايزرشان با كت شلوار طوسي بمحض سلام و گفتن مديكال براي سفارت دستش رو دراز كرد و گفت پاسپورتهاتون كه دلم آشوب شد چون فراموش كردم پاسپورتها را از هتل بگيرم . دوان دوان با تاكسي رفتم هتل حالا بعد از تعريف كل ماجرا به صورت پانتوميم فقط پاس منو داد. گفت فقط ليدر گفتم جون مادرت شوخي نكن ما بعد از 14 سال به اينجا رسيدم . كه بعد از ده بار هماهنگي پاس ها را داد ( البته من بمحض ورود به هتل مبلغ ماليات مستقيم هتل را پرداخت كرده بودم كه خيلي كمك كرد .) برگشتم به nmc . رفت و برگشت شد 25 درهم من 50 بهش دادم 20 برگردوند ما ايراني ها تيپ نداريم كمي زور مياد ولي بايد عادت كنممممم . خلاصه رفتم ديدم بعله به خاطر سرد شدن هوا از 50 درجه به 25 درجه كلي بيمار نشسته . خلاصه تا ساعت 3 بعد از ظهر طول كشيد دكتر شوكلا مرد 60ساله و محترم هندو كه به گفته خودش 25 سال پيش در ايران بوده و از دست ما فراركرده . بعد از كنترل دقيق و كمي شوخي ملايم گفت فردا ساعت 7 يا 8 شب آماده است اگر مشكلي باشه با شما تماس مي گيريم بنابراين شماره تلفن معتبر و روشن و آدرس هتل لازم است.

تلفن - گفتم تلفن ياد ماجرا يي افتادم مسافران قبلي ما سيم كارت اتصالات خريده بودند كه خيلي دردسر كشيده بودند و كلي هزينه شارژ داده بودند كه از دست رفته بود و نتوانستند استفاده كنند قرار شد ما بريم حال اونا رو بگيريم آقا شارژ جديد 25 درهمي ما هم كار نكرد . با 10 نفر صحبت كردم حل نشد بالاخره در دي تو دي يك بنگلادشي كه به فارسي مسلط بود بعد از 5 دقيقه گفت پيدا كردم شارژ شما تو يا همان دو است و به محل خريد سيم كارت اتصالات برو از جايي كه شارژ خريدي برايت درست مي كند . خلاصه رفتيم سوپر ماركت مربوطه پسر جوان عربي در حال خريد شارژ اتصالات بود . به دختر فروشنده فليپيني گفتم شما اين شارژ اشتباه دادي اين اتصالات مال من 2 است .دختره گفت : متوجه نشدم . من گفتم : خودم هم متوجه نشده ام ، اين اقا پسر عرب كه انگليسي را خوب صحبت مي كرد با صداي بلند خنديد رو به فروشنده گفت سيم كارت اين آقا اتصالات نيست شركت du است شما شارژ اتصالات بهش دادي منكه تازه متوجه موضوع شده بودم دو دستي دستهاي پسره رو گرفتم گفتم بابا خدا پدر تو بيامرزه تا حالا كجا بودي من دو روزه دنبال اين ماجرا هستم .بالاخره كمك كرد و دختر فروشنده را قانع كرد . و در واقع شارژ منو اين پسر عرب از من خريد و شارژ مورد نظر du را بمن داد ، بعبارتي اتصالات سيم كارتهاي متفاوتي دارد كه جزيياتش را نمي دانم ولي يكي از انها du است كه اقاي بنگلادشي انرا دو يا 2 ميخواند . تازه توانستيم با تهران تماس بگيرم كه با يك سلام و عليك شارژ تمام شد و دوباره شارژ و 25 درهم تكرار كرديم اگر سرتنو درد اوردم بخاطر ياداوري عدم شناخت ما از چند نوع سيم كارت در يك برند است كه باعث شد كلي مشكل داشته باشيم .

مليكا - با اين خانم داخل nmc آشنا شدم . البته بدون سر و صدا آرام امد و گوشه اي نشست در حدود 40 سال قد كوتاه رفتم جلو سلام و عليك پرسيدم شما مليكا خانم قصه ما هستيد با احتياط لبخند زد گفتم مي توانيم با شما بيايم وقتي به همسرم و فرزندم اشاره كردم قدري گرم تر شد ( توضيح ميدهم براينكه نشينيد ساكت باشيد شايد خودش نيامد و يا مسافرش تكميل شد . ) خانم هزينه سه نفر چقدر ميشه 400 تا نه شما كمتر هم برديد .گفت 350 تا ؛ من 200تا بيعانه دادم و قرار گذاشتم . براي جواب گرفتن با هم هماهنگ كنيم . با توجه به مشكل سيم كارتم به سختي تونستم روز بعد با مليكا تماس بگيرم و ازش خواهش كردم جواب ما رو هم بگيره اما لحظه بله گرفتن از ايشان شارژ تمام شد . مليكا هم تماس نگرفت بعد از 2 ساعت مجدد تماس گرفتم گفت من جواب مسافرهاي خودم رو گرفتم دوباره نمي روم nmc توجه كنيد داستان سراي نمي كنم دارم با شما كه هنوز درگير نشدي توحه مي دهم ( مسافرهاي خودم ) يعني هر چه قدر كه پول بدي آش مي خوري تشكر كردم و خريد در بازار را قطع كردم و دوان دوان راه افتاديم به طرف nmc ساعت 7.30 رسيديم تا 8.30 طول كشيد تا جواب اماده شود .
ساعت 4.45 صبح هواي دبي سرد بود يعني با كت و شلوار ايستادن كنار هتل كمي سخت بود . مليكا با سواري كيا امد .
بعد از سلام گفت سردت نيست اينجوري وايستادي گفتم نه !!!!!!!! هوا خيلي هم خوب !!!!!!!!تا ابوظبي من چهار چشمي مواظب مليكا بودم كه نخوابه البته مسافري كه جلو نشسته بود را نديدم خوابيده يا نه . در مسير پمپ بنزين آقاي مومني همسر مليكا هم با ون بما رسيد 5 نفر همراه داشت رسيديم جلوي سفارت ساعت 6.30 نفر اول دوم شديم ولي سرد بود . آقاي مومني ما را تا ساعت شروع بكار با صحبت كردن سرگرم كرد ما فقط گوش كرديم . كنترل ورود خيلي با دقت و سخت گيرانه بود از كنترل فريم عينك گرفته تا بازرسي بدني ؛ شمشاد ها سر حال نبودن . ورودي ساختمان اصلي در اول بسمت بيرون و در دوم بسمت داخل هر دو بسختي باز مي شدند بطوريكه مامورين مجبور به كمك مي شدند انجا هم انواع كشورها نماينده فعال داشتند از جمله خانم ايراني 50ساله سبزه رو با موهاي ژوليده دورو برش و افسرده كه حال حرف زدن نداشت دقيقا شبيه مادرم بود اين تاكيد براي اين بود كه فكر نكنيد دارم به ايشان خداي نخواسته توهين مي كنم . ولي در عوض امريكايها خيلي سرحال و بگو بخند بودند . مرد تنومند ورزيده اي كه انگشت نگاري مي كرد با همه شوخي مي كرد اگر پرونده بدستش نرسيده بود مي رفت و انرا از كابين بغلي مي اورد برايش عار نبود .. راستي سالن با صندلي هاي رويه چوبي قديمي بود در حدود 5 رديف و روبرو صندليها ديوار تا بالاي كمر و بقيه شيشه كه بصورت كابين كابين از يكديگر جدا شده بود و در حدود 10تا 11 كابين وجود داشت . خانم ايراني مدارك قديمي را پس ميداد و مدارك جديد را تحويل مي گرفت مثلا نگاه مي كرد با زمان ارسال مدارك مي گفت خوب شما تابحال بايد پاس هايتان تعويض شده باشد بله ؟ بله . پس كپي جديد را بدهيد و هيچ مدرك اصل از ما نخواست فقط عكس جديد را گرفت و قديمي را پس داد و نامه ماليات اسپانسر كه چون در پاكت مهر و موم شده در بسته بود گفت من پاكت باز نمي كنم يا خودتان باز كنيد يا كسري مدرك اعلام مي شود كه پاكت را جلوي خودش باز كرديم و داديم . كجا كاري مي كني شما و شما نه ادرس اسپانسر نه تلفن ..........هيچ چيز ديگر نخواست بعد انگشت نگاري بترتيب شماره كه بايد تا آخر شماره را محفوظ داشته باشيد . بعد از شوخي هاي انگشت نگار و بعد از كمي انتظار داخل يك اتاق دوباره كابين دار شديم و آقاي استيو كه فارسي را خيلي خوب و شمرده و زيبا حرف مي زد . خوب شما بگويد كارتان چيست ؟ دولتي چه مي سازيد؟ تا حالا امريكا رفتي؟ نه . سربازي نه . چرا ؟ چون ......... خوب پس مشكلي نيست برويد سايت را چك كنيد (برگ ابي )تا مراحل اداري شما تمام شود .گفتم تشكر مي كنم . تحويل نگرفت
عجب ادم جدي و خوش برخوردي بود ما بوديم يك ناهار كه مشكلي براي كسي درست نمي كرد .
اما ؛ عرب بود كه وارد سالن مي شد و مي رفت . در حالي كه من انگشت اولم روي دستگاه بود به دومي نرسيده با ويزا خارج مي شد از زماني كه متوجه اين داستان شدم تا اخر به 5 نفر ويزا دادند يعني از اول ورود خانم جوان و چاق انها را راهنمايي مي كرد و ( سر) آقا آقا( سر ) به انها ميگفت تا لحظه خروج همه افراد ايراني انروز كلييرنس گرفتند . برگشت تا دبي خوابيدم ساعت 11 رسيديم .
فرودگاه برگشت داستان خودش را دارد غافل شوي جا مي ماني با چنگ دندان بايد بري بپرسي آقا يا خانم گيت ماهان كجا است (پشت رديف اول در سالن بعدي است ) هموطن بي هموطن هواپيما تاخير دارد نبايد از گيت تكان بخوري چون بدون اطلاع رساني گيت خروجي عوض مي شود و شما در فري شاپ مشغول گشت هستي و گوش به بلند گو ولي اطلاع رساني نمي كنند . اگر همسرم نبود من و فرزند جا مانده بوديم .
دوستان گلم هر جا مي رفتم ياد راهنمايي هاي شما راه رو بمن نشان ميداد از خروچي 3 مترو براي nmc تا چانه زدن با مليكا تا خريد تا ديدنيها كاش ايراني ها بهمان اندازه كه در امور كمك رساني مجازي فعال هستند در امور اجتماعي هم فعال مي بودند .
نقل ماجراي فوق از ديدگاه من بود هر كسي ظن خود مي برد . باشد نزد خودتان .
كيس 2000-2001 خانوادگي f4 . تكميل مدارك 2009 - 2011 . مصاحبه ابوظبي دسامبر 2014 .دريافت برگه آبي . از زمان مصاحبه تا بحال 4 بار اپديت شده ايم و بعد از 5/5 ماه كلير و يك ماه بعد از كلير ويزا دريافت كردم .متاسفانه ايميل ام باز نمي شود و اگر كاري بود پيام خصوصي بدهيد .
پاسخ
تشکر کنندگان: babak12 ، asher ، ایلیانا ، kia_0950 ، amir2640 ، babak.n ، hamid87 ، Hamid_110 ، mohammadg846 ، radman87 ، smpf ، Tolu IR
آغایرمنصورتشکراز قلمت ولی نگفتی nmcچقدر بابت هر نفر گرفت بهر حال کم کم منتظرتان در بخش منتظران پرشور کلیرنس هستیم[SMILING FACE WITH SMILING EYES]
F4 category P.D 23Jan2002 Interview َAbd 06Nov2014 Waiting ForA.P Shy
پاسخ
تشکر کنندگان: radman87 ، smpf ، Tolu IR
بچه ها من تازه واردم و هر چی گشتم سر از پرسشنامه 9 سوالی که دوستمون abamos بهش اشاره کرده بود در نیاوردم.میشه یکی راهنماییم کنه؟
كيس f4 سفارت ankara تاريخ اقدام اوليه jul2002 تاريخ مصاحبه may2015 دریافت برگه صورتي ٩ اپديت كلير شدن sep 2015
پاسخ
تشکر کنندگان: smpf
(2015-01-12 ساعت 16:16)montazerf4 نوشته:  بچه ها من تازه واردم و هر چی گشتم سر از پرسشنامه 9 سوالی که دوستمون abamos بهش اشاره کرده بود در نیاوردم.میشه یکی راهنماییم کنه؟

به این ادرس برین
مهاجر خانوادگی (F3) ساکن لانگ ایلند نیویورک و به زودی دالاس ، تقاضای اولیه سپتامبر 2002 - صدور ویزا نوامبر 2014
پاسخ
تشکر کنندگان: montazerf4 ، radman87 ، amir2640 ، smpf ، Tolu IR
سلام دوستان من کیس f4 هستم و بطور خلاصه سفر نامه خودم را به اطلاع عزیزان میرسونم تا کمی برای دوستان کمک باشه من 3 روز قبل پرواز به دوبی از new medical center برای 3 شنبه 4 بعد از ظهر وقت گرفتم و با ملیکا هم برای سفارت هماهنگ کردم پرواز ما 3 شنبه 7:30 صبح با ماهان بود که ساعت 4 صبح حرکت کردیم و1 ساعت بعد رسیدیم وطبق معمول دادن بار و گرفتن ارز و بعد هم که پرواز خوب و به موقعی داشتیم که 1:55 دقیقه طول پروازمون بود در فرودگاه کمی پول چنج کردیم بعد با ترانسفور هتل که دنبالمون امد البته چون مسافر دیگه ای هم داشت کمی طول کشید تا بلا خره بعد 1 ساعت منتظر در فرودگاه بسمت هتل حرکت کردیم ساعت 1 رسیدیم هتل نفری 10 درهم برای مالیات هتل میگیرن که ما 20 درهم دادیم و فرمی هم داد که اگر اینترنت یا شام و.....میخواین که ما فقط همون صبحانه و ناهار را خاستیم بعد از تحویل گرفتن اتاق رفتیم رستوران هتل برای ناهار ضمنا لیدر هم زنگ زد هتل خودشو معرفی کرد و گفت اگه کاری داشتین این شماره من زنگ بزنین من هم پرسیدم مسیر هتل تا بیمارستان چقدر راهه گفت با تاکسی 15 دقیقه باید اینجا از( سیامک ع)تشکر کنم که ادرس دقیق را در تاپیک خودش نوشته بود من هم تمام ادرسها و تلفنهای وحتی جاهای دیدنی دوبی را همراه داشتم خلاصه همراه همسرم به سمت ایستگاه مترو ابوهیل که بیمارستان بود حرکت کردیم هوا عالی بود و ما پیاده با ادرسی که داشتیم 1 ساعته رسیدیم بیمارستان ساعت 3/5 مدارک را دادم پذیرش بعد چند دقیقه 2 تا فرم دادن که پر کنیم که ادرس و کد پستی خودمون و اسپانسر را بنویسیم فراموش نکنید دوستان همه مدارکتون همراهتون باشه راستی فراموش کردم بگم که ما داشت یادمون میرفت پاسپورت را از هتل بگیریم که هتل قانونشون اینه که باید مبلغی را بدی بطور امانت تا پاسپورت را تحویلتون بده که 100 درهم امانت گذاشتیم بهر حال در بیمارستان بعد از پر کردن فرمها صدا کردن برای اندازه قد و وزن و معاینه چشم و سوالات مربوطه که عینک داری یا قرصی مصرف میکنی بعد گرفتن خون و عکس از قفسه سینه برای معاینه میری خدمت دکتر شوکلا که سوالات زیادی از شما میپرسه اینکه سیگار میکشی بیماری داری جراحی کردی دارویی مصرف میکنی و....... البته فارسی حرف میزنه وبعدمعاینه از نوک سر تا نوک پا شروع میشه معاینه چشم .گوش دست .پا و....... البته خانم دکتری هم هست که برای معاینه خانمها هست بعد هم به شما میگن که فردا 8شب نتیجه را بیا بگیر که ما این مراحل را طی کردیم و 3 ساعت طول کشید 7/5 به سمت هتل براه افتادیم پیاده بقدری هوا خوب بود که ما هم از این فرصت استفاده کردیم پیاده روهای پهن بدون چاله یکدست نور خیابانها عالی البته برای کسانیکه اهل ورزش و پیاده روی هستند پیشنهاد میکنم بهر حال ساعت 8/5 رسیدیم هتل و در لابی خوردن چای واقعا لذت بخش بود برای روز 4 شنبه هم صبح دیدن از دی تو دی هر دو شعبه که به هتل ما 10 دقیقه پیاده راه بود کمی هم خرید و برای ساعت 3 هم رفتیم دوبی مال که واقعا دیدنیه رقص فواره ابها.پاتیناژ.اکواریوم که البته کمی دوره که هزینه تاکسی رفت 30 درهم شد برگشت که ترافیک بود 40 درهم شد ولی ارزش دیدن داشت .ساعت 8بیمارستان بودیم جواب را گرفتیم برگشتیم هتل یک تماسی هم با ملیکا گرفتیم و قرار را برای ساعت 5 صبح گذاشتیم و من همه مدارک را شب در دو پوشه جدا اماده کردم و زنگ موبایل را همسرم برای ساعت 4 تنظیم کرد با این حال من نتونستم بخوابم کمی استرس داشتم ولی بعد از برگشتن از سفارت فهمیدم که چقدر بیخودی نگران بودم صبح ملیکا که خیلی هم وقت شناسه امد دنبالمون و بعد دنبال دو خانم دیگه هم رفت شدیم 4 نفر حدود 6/5 صبح جلو سفارت نفر اول بودیم بعد نیم ساعت 1 افیسر امد ما را راهنمایی کرد که گذرنامه هامون و پرینت وقت مثاحبه را تحویل باجه بدیم بعد داخل سلن شدیم شماره دادن و یکی یکی از رو شماره صدا میکردن نوبت ما شد که از ما هیچ مدرکی بجز 2 عکس جدید و تکس و مالیات اسپانسر چیزی نخاستن اینهمه مدرکی که ایمیل زدن و ما ترجمه کردیم کلیم هزینه کردیم همه را برگردوندیم فقط تکس اسپانسر و عکس جدید خودمون را گرفتن بهر حال برای انگشت نگاری در باجه دیگه صدا کرد که انجام دادیم و بعد چند دقیقه دوباه صدا کردن که وارد اتاقی شدیم برای قسم خوردن و چند سوال که بعد از سلام و احوالپرسی کفت دست راست بالا وقسم بخورید که تمام این سوالات را درست جواب دادین ما هم قسم خوردیم و از همسرم که کیس اصلی بود پرسید که شغل اسپانسرتون چیه ؟چه دوستانی یا فامیلی در امریکا دارین؟شغل خودتون چیه؟و همینطور شغل منو پرسید وبعد گفت هر دو شما ok هستین و 1 برگه ابی که فقط با ماژیک روی سایتی را کشیده بود گفت تا 3 ماه دیگه ویزاتون اماده هست شمارتون رو از روی سایت ببینید ودارکمون هم کامل بود فقط چون من و همسرم شغل دولتی داشتیم این برگه نسیبمون شد ولی خانم های همراه ما که خانه دار بودن روز 3 شنبه ویزاشون اماده میشه که باید از سفارت برن بگیرن عزیزان جای هیچ نگرانی نیست چون قبلا همه چیز بررسی شده سعی کنید استرس نداشته باشین اگر سوالی داشتین در خدمتم جواب بدم در ضمن ملیکا نفری 150 درهم برای ابوظبی میگیره و اینکه فرودگاه هر 100 دلار را 363 درهم در 13 ژانویه چنج کرد اگر اشتباه نکرده باشم در اینجا باز از تمام دوستانی که منو راهنمایی کردن و به سوالاتم جواب دادن ممنونم و برای تمام دوستان مهاجر سرا ارزوی سلامتی و موفقیت میکنم
پاسخ
تشکر کنندگان: asher ، پروانه ، montazerf4 ، masmori ، Alisalimi ، smpf ، bahar_kat ، Tolu IR




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان