2013-04-18 ساعت 17:59
(2013-04-18 ساعت 12:31)Saeedv13 نوشته: می دونین بچه هادمت گرم عمو سعید منم میخواستم همین رو بگم ، خیلی وقته . آما کو جرات ؟؟؟
اینها که زبون آدمیزاد حالیشون نمیشه:
چهارمندش ، این چک مک ها که میگن ، همش قصه است ، ببخشیدا ، دنیا دنیای تلکس و مورس دیگه نیست ، دنیای ماهواره و اینترنته ، از همون روزی که من و شما ثبت نام میکنیم ، دل و روده اطلاعاتمون رو در میارن ، اگه اوتی باشی اصلا" برنده نمیشی . . .
سومندش ، فقط میمونه بین برنده ها قلبیر کردن ! کدوم بیشتر مال و اموال داره یا کاری تره یا . . .
دومندش ، بقیه اش بر میگرده به ارتباطات بین الدول ، کدوم سفیر یو اس ، با کدوم دولت چه روابط حسنه ایی داشته باشه که مردم کشورش سریع و بی دردسر و محترمانه !!! راهی بشن یا نه ، دیر و پر دردسر و پر خرج و غیر محترمانه !!! و غیره ، حالا دوستان هی بگن ضد حال میزنم ، جو نا امیدی میپراکنم ، والا منم میدونم ، امید زیباست امید خوشگله ، امید اصل اول زندگیه و الی آخر ، آما گاهی وقتها ما فقط یه دلخوش کنکه الکی رو امید مینامیم ، این مدل امیده که من باهاش مخالفم ، امید وقتی قشنگه وقتی مزه میده که همه چیز به موقع خودش باشه ، شما وقتی سفارش پیتزا میدی حد اکثر یک ساعت معطلی برای خودت پیش بینی میکنی ، اگه دیرتر بشه خب هی به خودت امید بده ، آره میاد ، همه میدونن میاد ، اما همه لطفش به داغ بودنشه ، به به موقع بودنشه ، به محترم شمردن مشتریه !!! به خیلی چیزای دیگه است ، ولی وقتی شما از گرسنگی یخچال رو خالی کنی یا چمیدونم هی به خوردنیها نوک بزنی ، پیتزا رو بالاخره میبینی و چند لقمه ایی میخوری ، اما این غذا دیگه اونی که باید باشه نیست ، یا اون مزه ایی رو که فکر میکردی نمیده ، وگرنه میاد . . . شکی نیست ، اما دیگه لطفش کو ؟؟
ولش کن عمو سعید عزیز ، شب دراز است و قلندر بیدار
خود من هم اگر امید به بهبود زندگیم نداشتم که اصلا" شرکت نمیکردم
اولندش هی منتظر موندن روی یه پا ، آدم رو از پا میندازه ، من هم برای اینکه دوستان اینقدر استرس الکی نکشن و پا درد نگیرن ، میگم از این دلخوش کنکها به خودشون ندن و دری رو که ماههاست به هیچ جا باز نمیشه رو ، فعلا" نزنن ، این در خسیسه ، دیر به دیر باز میشه هر بار هم دوتا سه تا اسم از توش بیرون میاد ، اما اگر اینقدر پشت در نایستید و موج انتظار نفرستید ، شاید اتفاقی بیافته ، من که به موج خیلی اعتقاد دارم ، اگه موج بی خیالی به اون در لامصب بخوره ، شاید باز بشه ، شاید . . .
وگرنه همه میدونیم ، دیر و زود داره ، منتها سوخت و سوزش کمتره