کانال تلگرام مهاجرسرا
https://t.me/mohajersara







##### هشدار #####
به تاریخ ارسال مطالب دقت فرمایید.
شرایط و وضعیت پروسه ویزا دائم در حال تغییر است و ممکن است مطالب قدیمی شامل تغییراتی باشد.
سفرنامه و تجربه مصاحبه در آنکارا
سلام.نوبت من شد سفرنامه بنویسم.اول از همه می خوام از همه کسانی که توی مهاجرسرا زحمت می کشن تشکر کنم.امیدوارم همتون هرچه سریعتر ویزاهاتونو بگیرید.دوستان دیگه زحمت کشیدن وکامل جزییاتو توضیح دادن .من سعی می کنم یک خلاصه مفید بنویسم.
مشخصات من:برنده اصلی.فوق لیسانس نقاشی.تمکن مالی 120 میلیون
همسرم:لیسانس.سربازی معاف.شغل خصوصی.تمکن مالی 90میلیون
پروازمون ترکیش نفری 610000تومن.هتل آنکارا پلازا شبی 92دلار که خیلی راضی بودیم.ما چهارشنبه مصاحبه داشتیم.دوشنبه صبح ساعت 9مطب دکتر اونگان بودیم.هزینه آزمایش خون وعکس قفسه سینه95دلاروهزینه ویزیت دکتر410 دلار شد.من دوتا واکسن و همسرم یک واکسن.فرداش ساعت3 جوابو گرفتیم.
روز مصاحبه:ساعت یه ربع به هشت دم سفارت بودیم که هشت نفر جلوی ما بودن.اونروز سفارت خیلی شلوغ بود.بعد از اون هشت نفر وسه تا خانواده بچه دار که زودتر از ما مصاحبه شدند نوبت ما شد.افیسر یه خانم جوون بود.اول قسم خوردیم بعد فرمهارو داد امضا کردیم وسوالات از من:
شما رشتتون چی بود؟ نقاشی
سر کار نمیری؟ نه
پس تا حالا همش درس می خوندی؟ بله
کجای آمریکا می خواید برید؟سن دیگو

سوالات از همسرم
آقا شما کارتون چیه؟ جواب
سربازی معاف شدید؟ بله
میشه کارتتون رو ببینم؟ بله بفرمایید
مرسی.و تمام.برگه صورتی که بغل دستش بود و ار قبل شماره کیس نامبر واسم منو توش نوشته بود رو علامت زد وگفت شما مدارکتون کامله ولی یک سری مراحل اداری داره که یک تا دو ماه طول میکشه و..............
چیزی که خیلی باعث تعجبم شد این بود که به محض اینکه ما رفتیم برای مصاحبه من برگه صورتی رو دیدم که اسم من وشماره کیس نامبرم از قبل روش نوشته شده بود و به این نتیجه رسیدم که مصاحبه هیچ تاثیری توی گرفتن ویزای یک ضرب یا کلیرنس نداره و افیسر تصمیمشو قبل از مصاحبه می گیره.حداقل در مورد ما که اینجوری بود.در هر حال ما کلیرنس خوردیم و خیلی ناراحت شدیم چون اصلا فکرشم نمیکردیم.اون روزی که ما سفارت بودیم فکر میکنم 16تا کیس لاتاری بودن که فقط سه تا دختر خانم مجرد ویزای یک ضرب گرفتن و بقیه همه صورتی.راستی در هتل با دوستای خیلی خوبی مثل مهتاب.زهره و الای عزیز آشنا شدیم که خیلی باعث خوشحالی بودو از همین جا بهشون سلام میکنم.
کیس نامبر: **000029,ارسال فرمها:9می,مصاحبه:23jan,آنکارا,کلیرنس:5جولای بعد از 164 روز.دریافت ویزا:12جولای.تعداد نفرات:2نفر
مقصد:لس آنجلس
با عرض سلام . شاید با این توضیحات تا حدودی از زحمات دوستان را پاسخ داده باشم .
من و همسرم 22 ژانویه مصاحبه داشتیم من برنده اصلی بودم لیسانس با خدمت سربازی نیروی زمینی وهمسرم لیسانس و شاغل.
صبح همان روز رسیدیم و بعد ازقرار دادن لوازم در هتل گلد رفتیم دکتر. هتل گلد از تهران شبی 94 دلار تا سفارت پیاده یک ربع راه است هتل کوجک و 3 ستاره با صبحانه خوب .
زیاد سر وقت رسیدن دکتر اهمیتی نداره هر دو یک واکسن خوردیم در مچموع 455 دلار.
من مدارک را 15روز قبل ارسال کرده بودم . من در ثبت نام اولیه ماه تاریخ تولدم را یکماه اشتباه زده بودم ودر فرمها هم تاریخ خدمتم به کی سی سی اطلاع داده بودم و فرمهای اصلاح شده هم ارسال کرده بودم ولی در مصاحبه هیچ صحبتی نشد.
مصاحبه خیلی مختصر وکوتاه بود از سربازی و شغل من سوال شد و شغل همسرم و اینکه فامیل درجه یک آمریکا دارم با نه که گفتم ندارم 100 میلیون نامه بانک و سند خونه داشتم حرفی از اسپانسر نزد . گفت همه چی تکمیله ولی کار اداری و 4 تا 6هفته و.......
سعی کردم مختصر و مفید بنویسم اگر سوالی بود در خدمت دوستان هستم به امید ویزای یکضرب دوستان
دوستان سلام
ما 4 روز پیش در انکارا مصاحبه داشتیم و تجربیاتی داشتیم که ممکنه به درد دوستان بخوره:
1. موقع خروج از کشور مشکلی برای ما پیش اومد که یک شوک بزرگ برامون بود و واقع خیلی استرس کشیدیم تا مشکل رفع شد و اونم این بود که به شوهرم که برنده اصلی بود، اجازه خروج از کشور ندادن. گفتن چون پاسپورتش رو در زمانی که هنوز کارت سربازیش نیومده بوده، گرفته می بایستی بعد از اینکه سربازیش تموم شد، می یومده و وضعیت پاسشو از قرمز به سبز تغیر می داده که بتونه از کشور خارج شه. یعنی من تنهایی رفتم ترکیه! خدا رو شکر شوهرم تونست یک روزه کارهاشو انجام بده و خودشو به من برسونه ولی خرید بلیط دوباره (که شانس آوردیم ترکیش اون روز بلیط داشت) 1.5 میلیون رو دستمون خرج گذاشت. امیدوارم دیگه برای کسی همچین مشکلی پیش نیاد. کلا ما که تصمیم گرفتیم از دفعه آینده چند روز قبل از سفر با اداره گذرنامه چک کنیم که مشکل خروج از کشور نداشته باشیم.
2. چون من می دونستم که آلان شوهرم داره از نگرانی میمیره، هم رسیدم جای هتل، رفتم داخل یک سوپری و گفتم "الو کارت" که یک کارت 5 لیری داد که روش نوشته بود 40 دقیقه می شه با ایران صحبت کرد. ولی بعد که رفتم داخل هتل دیدم تلفنش از این کارتهای تلفن مغناطیسی می خوره و کارت من که پین کد دار بود، به دردم نخورد. حواستون باشه که به فروشنده بگین "تلفن کارتی" می خواین نه "الو کارت".
3. تقریبا تمام اتوبوسها (اتوبوس خط 442 که از فرودگاه تا مرکز شهر میرن رو که مطمئنم) تا ساعت 11:40 دقیقه شب هم سرویس دارن. در ضمن وقتی خواستین به سمت فرودگاه برین مثلا اگر رفتین کیزیلای منتظر اتوبوی شین، همونجایی که پیاده شدین منتظر و سوار شین و نه اون ور خیابون. ایستگاهشم مخصوص همین یک خطه و رو تابلوش که با تابلوهای اتوبوسهای توی شهر فرق می کنه عکس هواپیما رو هم کشیده.
4. تلفن عمومی نسبت به ایران خیلی کمتر است. روز مدیکال، وقتی آزمایشها رو از ما گرفتن گفتن برین یک ساعت دیگه برای معاینه بدنی بیاین. ما تصمیم گرفتیم بریم تلفن عمومی پیدا کنیم و به این نیت به سمت کیزیلای راه افتادیم. یک ساعت گذشت ولی نتونستیم تلفن پیدا کنیم و دست از پا درازتر برگشتیم. بعدا فهمیدم که اگر به جهت خلاف می رفتم 5 دقیقه ای می تونستیم تلفن عمومی پیدا کنم. کلا اون دو تا تلفنی که من پیدا کردم هردوشون کنار PTT یا همون اداره های پست بود که ترکها به جای پی تی تی بهش می گن پِ تِ تِ. رنگ تابلوی همه پ ت ت ها هم زرد است.
5. اکثر ترکها آدمها خیلی خوبی هستند و اگر چیزی بخواهید تلاششان را می کنند که کمکتان کنند: مثلا دو بار اتفاق افتاد که من از کسی آدرس پرسیدم و آنها خودشان بلد نبودند ولی از بقیه برای من پرسیدند. دو بار اتفاق افتاد که دو نفر تا یک کوچه با من راه آمدند که آدرس را به من دقیقا نشان بدهند و . . . .
6. مطب اونگان دقیقا کنار Duzen Labratuary است . داخل یک تو رفتگی. من که هر چه قدر نگاه کردم تابلوی اسم اونگان را ندیدم. حواستان به این موضوع باشد که راحت بتوانید پیدایش کنید.
7. هتلها دمپایی پلاستیکی ندارند. بلکه دمپایی هایی دارند که چیزی بین کاغذ و پارچه است. اگر برایتان مهم است با خودتان دمپایی بیاورید.
8. من فکر می کردم چون ترکیه مسلمان زیاد دارد، دستشوییها آب دارند. ولی نداشتند! همه فرنگی بودند و بدون آب!
9. بر خلاف چیزی که گوگل نشان می دهد اتوبوسهای 442 اول می روند کیزیلای و بعد اولوس (برای کسانی که هتلشان را در اولوس می گیرند که البته فکر می کنم افراد کمی باشند.)
10. ما هتل دو ستاره "تک هتل" یا "تچ هتل" در اولوس را گرفتیم که برای دو نفر با چانه شبی 50 دلار گرفت. هتل خوبی بود. ما فقط شب اول را از قبل رزرو کرده بودیم ولی دیدیم خوبه سه شب را همانجا بودیم. در هر شیفتی یک کارمند هم داشت که نسبتا انگلیسی را می فهمید.
11. اتوبوس ها هم در آنکارا زیاد ارزان نیست و هر بار سوار می شوی چیزی بین 1.75 تا 2 لیر برایت آب می خورد. که بعضی را باید با کارت سوار شوی و بعضی پول می گیرند.
12. ما کلی مغز پسته و بادوم و فندق و کیک و بیسکوئیت و ... برده بودیم و برای صرفه جویی در هزینه ها، صبحانه ای که هتل می داد را حسابی کامل و سر فرصت می خوردیم و بنابراین تا نزدیکهای عصر سیر بودیم. فقط یک بار که جشن گرفتیم رفتیم رستوران غذا خوردیم که شد نفری 12 لیر. جشن برای چی گرفته بودیم؟ چون نه من و نه شوهرم هیچ واکسنی نخوردیم!
13. هزینه های ما برای هر نفر به این قرار بود (البته به جز آن 5/1 میلیونی که توضیح دادم و یک خرج اضافه ی پیش بینی نشده بود):
بلیط ایران ایر نفری 662 هزار تومان
اتاق دابل هتل شبی 50 دلار یعنی نفری 25 دلار (که چون ما سه شب بیشتر نموندیم و دقیقا همون روزی که مصاحبه داشتیم دو ساعت بعدش برگشتیم ایران کلا دو نفر برای سه شب 150 دلار پول هتل دادیم)
مدیکال نفری 5/147 دلار
سفارت نفری 330 دلار
خورد و خوراک- کارت اتوبوس و کارت تلفن: 100 لیر
فکر کنم جزء کسایی بودیم که کم خرجترین سفر رو داشتیم و رکود زدیم! (البته با در نظر گرفتن این نکته که با هواپیما رفتیم و یکیمون هم خانم بود و بنابراین نمیشد هر جایی اتاق گرفت!)
14. این رو هم بگم که چون شوهرم دقیقا روز قبل از مصاحبه سفارت رسید آنکارا، نتایج مدیکالش بعد از مصاحبه آماده شد و سفارت هیچ ایرادی نگرفت و فقط گفت بعدا که اومدین ویزا بگیرین، همون طوری پلمب برامون بیارینش! کسایی که مثل ما خدای نکرده براشون مشکلی پیش اومد نگران نشن.
15. انگشت نگاریشونم مثل ایران نیست که دستاتون پر جوهر سیاه بشه. فقط انگشتاتو می ذاری روی یک صفحه و بر می داری.
16. در ضمن برای ما هیچ کجا کپی پاسپورت و ترجمه کارت ملی و خود کارت ملی نیاز نشد. یعنی اصلا آفیسره نخواست.
17. سوالاتی که از ما پرسیدن: شغلت چیه؟ تو این شغل دقیقا چه کار می کنی؟ تا حالا آمریکا رفتین یا نه؟ اونجا کسی رو دارین یا نه؟ اول که برسین کجا می رین؟ لطفا اصل کارت سربازی رو ببینم! همین و تمام! به همین سادگی و به همین خوشمزگی!
18. راستی اینم بگم که سپرده ما 75 میلیون بود (برای دو نفر) به تاریخ 1.5 ماه قبل از مصاحبه و راحت قبول کرد اما یک نفر بود که سپرده اش 300 میلیون بود به تاریخ سه ماه قبل ازش قبول نکرد.

به امید روزهای خوش برای همگی!
قبولی پس از دو سال شرکت در لاتاری!
مصاحبه: 23 ژانویه 2013
کلیر شدن: 28 روز
کل هزینه ها (برای دو نفر):8 م
+ بلیط آمریکا: نفری 3080000 با هواپیمایی امارات به مقصد دالاس!
سلام به همه دوستان بزرگوار مهاجر سرا....
بالاخره کم کم نوبت منم رسید که سفرناممنو بنویسم... فعلا بخش اولش تا پایان ازمایشات پزشکی....
پرواز من ساعت 6:30 عصر به وقت ترکیه رسیدم استانبول ... با توجه به راهنماییهای سایر دوستان سوار اتوبوسهای EGO422 شدم ... فقط من فکر میکردم ایستگاه اخرش کیزلای که زحی خیال باطل کم مونده بود که ردش کنم... نشومش هموم مجتمع که روش نوشته کیزلای...هتل من الیت در حد مسافرخونست ولی قابل تحمل.... فردا صبح روزی که رسیدم رفتم مطب دکتر... ابتدا طبقه 4 پاسپرت و 2 قطعه عکس 5*5 بدون نیاز به پشت نویس تحویل پرستار یا همون منشی میدین... بعد منتظر میشین تا صداتون کنه بعد پاس و به همراه یکی از عکسها و یک برگ به شما بر میگردونه و میگه برین طبقه بالا... میرین اونجا همه اونا را به همراه یک برک که کیس نامبرتون توش اومده باشه( مثل نامه معرفی سفارت) به منشی اونجا میدین تا صداتون کنه... بعد 47.5$ که به من گفت 50$ منم ایرانی بازی دراوردم بهش لیر دادم و به ممقدار دقیقش 83.5TL ... بعد اصولا باید آزمایشاتتونو انجام بدین ولی نمیدونم چی شد یم دفعه همون پرستا طبقه پایین اومد بالا و منو صدا زد گفت بیا پایین.. منو می گی به قول ترکها گرخدوم....رفتم پایین دیدم منو برد پیش خانوم دکتر و ایشون هم شروع کردن .... ازم پرسید انگلیسی منم تو رو دروایسی موندم گفتم کمی... بعد تا اخر هم تقریبا کاملا انگیسی حزف زد به جز نام بیمایهایی که می خواست بپرسه.. .تعداد عمل ها و سابقه بیمای هاتون... من دو تا عمل داشتم و ... واکسنامو قبول کرد و هیچی بهم نزد... بعد دوباره رفتم طبقه بالا و آزمایش خون و عکس قفسه سینه ( حتما خوب نفستونو حپس کنین) بعد هم گفتن برو فردا ساعت 3 بیا واسه نتیجه....
در نهایت به نظر من دو مورد رو رعایت کنین... صادق باشینو و خوش رو....
عده ای رو دیدم واسه کاراشون راهنما گرفتم بین 30 تا 90 دلار... که البته واسه کسانی که فرد مسن همراهشونه ویا بیمار گزینه خوبیه و لی در غیر اینصورت خودتون اگه کمی انگلیسی بلد باشین میتونین کاراتونو پیش ببرید
راستی نمیدونم چرا ولی با اینکه نفر اول نبودم ولی از همه زودتر کارم تموم شد... فکر کنم چشمشون گرفته بود...(فکر بد نکنین من بر خلاف یوزر نیمم یه پسر 25 ساله با 190 قد....)
راستی تو این یکی دور=زس که اینجام دو نفر یک ضرب گرفتم به امیم موفقیت همه دوستان.... ولی چون همشون خانوم سن بالا هستن هنوز باهاشون صحبتی نکردم...
4may2012----->20may2012---->4feb2013----->16 apr 2013---->6may 2013 ----> 3 july 2013
3 جولای دالاس
‏ سلام دوستان عزيز و مهربانم كه اگر محبت. راهنمايي و دلگرمي شما نبود . امكان نداشت بتونيم كاري از پيش ببريم. من ‏شايد سفر نامم كمي متفاوت بشه چون من در 15 سالگي لاتاري ثبت نام كردم و البته اون زمان برام جدي نبود و باور ‏نميكردم در اين سن هم كسي برنده بشه. يك جور كنجكاوي.كه خوب برنده شدم و در مرحله بعد زمان پر كردن فرمها ‏نوشتم كه اخرين مدرك تحصيلي سوم راهنمايي هست و هيچ سابقه شغلي ندارم. و البته قيد كردم كه در سازمان ‏پرورش استعدادهاي درخشان در سال اول دبيرستان مشغول به تحصيل هستم. و زبان در حد پيشرفته. در فرم چيز ‏ديگري ننوشتم جز مشخصات شناسنامه و تحصيلات. و همگي حقيقت داشت. و هرگز فكر نميكردم به مصاحبه ‏دعوت بشم با توجه به اين كه مدرك تحصيلي در فرم مشخص بود. اما دعوت شدم. مدارك لازم ارسال كردم كه البته ‏اون زمان دوم دبيرستان بودم تمام ريز نمرات كه البته 20 بود همگي . معرفي نامه از تيز هوشان و مدرك زبانم. ‏تهيه بليط........... من بليط تهيه كردم چارتر و هتل 5 ستاره سورملي كه كمي هم از سفارت دور بود اما چون در ‏مورد انجام اين كار در خونه توافق نظر نداشتيم و ماذرم نگران بود و نظرش اين بود كه اگر وارد اين مسير شديم ‏خواه نا خواه مجبور به ادامه ميشيم و دايم ميشه استرس و نگراني با توجه به سن من و اين كه يك دخترم . پس از ‏ادامه منصرف شديم رفتيم اژانس و هتل كنسل كرديم و ابته با جريمه زياد بابت نوشويي هتل و ترانسفر. اما پدرم ‏بليط گرفت گفت باز شايد پشيمون بشيم. و بليط ما پيش خودمون موند.‏
دوباره در خونه بحث و هر كس نظري داشت و نهايتا تصميم گرفتيم مر حله به مرحله پيش بريم . و در هر مرحله اگر ‏ديديم ادامه كار ممكن نيست متوقف بشيم بزرگترين مشكل ما اين بود كه ما هيچ اشنايي در امريكا نداشتيم و اين ‏بيشترين نگراني بود و هست البته. به هر حال دوباره به فكر رزرو هتل افتاديم كه دوستان عزيز محبت كردند اژانس ‏در تهران معرفي كردند كه خانم بسيار مهربان و خوبي در اژانس با فاصله كوتاه از مصاحبه برامون هتل رزرو كردند ‏با قيمتي مناسب كه جا داره ازشون تشكر كنم .‏
سفر به انكارا........پرواز ماهان خيلي خوب بود بدون مشكل و تاخير والبته اون شب در فرودگاه تا صبح بيدار بوديم ‏و 2 تا خانوم در فرودگاه كه در امريكا زندگي ميكردند 2 ساعت با مامانم حرف زدند و كلي ايه ياس خوندند و از ‏سختيهاي اونجا. يكيشون دكتراي حقوق كه ايران هم تدريس ميكرد و گفت داره ميره دخترو برگردونه .خلاصه اينقد گفت ‏كه من باور كنيد دلم ميخواست همون موقع برگردم خونه.‏
هتل....... هتل ما اتاپ بلوار 3 ستاره. در يك بازارچه فروش كتاب انگليسي جاي با حالي بود. هتل تميز . ريسيپشن ‏صبح يك خانم ايراني ناز عصر اقاي كه مسلط به زبان. سيف باكس داره. سشوار داره و يخچال. خدمه بسيار خوب ‏و مهربان كه هر لحظه كاري بود انجام ميدادند.صبحانه نسبت به 3 ستاره بودن خيلي خوب. به مركز شهر. سفارت ‏و مطب نزديك. ما با اتوبوس 442 رفتيم كيزلاي از اونجا به اتفاق چند ايراني ديگه 10 ‏
دقيقه رسيديم هتل پياده.ما تا سفارت و مطب همه رو پياده ميرفتيم
من 1 ساعت بعد رفتم دكتر وقت دكتر داشتم اينترنتي ولي اصلا نپرسيد داري نداري حتي نگاه هم نكرد پس ‏جوش وقتو نزنيد كه مهم نيست عكس و ازمايش 47/5 بعد رفتم پيش خانوم دكتر كه به نظر من اصلا پزشك ‏متعهدي نيست و پول براش در اولويته. ما انگليسي ضحبت كرديم. به من يك واكسن ابله زد . بعد گفت دهنتو باز ‏كن گفتم اين چيه البته قبلش كمي بحث كرديم در مورد واكسن ابله كه گفت اين نوبت دوم هست و بايد بزني. بعد گفت ‏اين قطره فلج اطفال من گفتم ولي من طفل نيستم و بالاي 16 سالمه . در ايران همه اينو در كودكي استفاده كردند. ‏گفت اين كارت مگه واقعي نيست گفتم هست گفت من در كارتت نميبينم فلج وارد شده باشه من گفتم ولي چنين ‏چيزي در ليست شما نبود گفت ولي من بايد ببينم در كارتت خلاصه ايشون كار خودشه كرد و حالا اين قطره اب ‏بود فلج بود زهر بود خدا ميدونه. برگشتيم هتل . حتما دوستان بخوصوص واسه بچه ها همه واكسن كودكي ببرن ‏بهداشت وارد كنن راستي دوستان حواستون باشه اونجا دكتر از يك خانوم سوال كرد كه سيگار ميكشي اون خانوم ‏هم ساده گفت گاهي هفته اي 2 تا . ايشون در هتل ما بودند خلاصه بهش گير داد 3 روز ميرفت واسه ازمايش سل ‏و 180 $ هم هزينه كرد اخرشم نقص مدرك پزشكي خورد و كلي معطل شدند ايشون.‏
فردا رفتيم نتيجه ازمايشات گرفتيم با 2 ساعت تاخير كه اصلا مهم نبود يعني ما دير رفتيم.250$ هزينه واكسن و ‏ويزيت كه ويزيت و ابله نوش جونش فلج هم كوفتش بشه. چون واقعا مسخره و بي مورد بود. اگر و اقعا لازم بود ‏بايد در سايت قيد ميشد.‏
انكارا گردي........ انگارا شهري پر از زندگي. مردمي مهربان. خونگرم ساده و صميمي. شيك پوش. سيگار كشيدن ‏يعني اب خوردن. زبان زير 0 ما اونجا ساعتها فكر ميكرديم اين بازارچه كتاب كه هتل ما اونجاست هدف از ‏احداث و فروش اين كتابها چيه ههههه. در هتل از بچه هاي مهاجر سرا بودند و دوستان بسيار مهربان كه هر روز با ‏هم كلي گپ ميزديم و دوستان بسيار خوبي پيدا كرديم در كل روزاي خوبي بود در كنار اين دوستان گل.هتل اليت ‏همسايه ما بود دورو برمون پر از باره مغازه. راستي ما از يخچال يك كيك خورديم 2/5 لير بعد رفتيم بيرون ديديم ‏‏1/3 قيمته بيرون همون كيك . ‏
مصاحبه.........صبح با عجله توي اتاق يك اب ميوه خورديم به اتفاق خانم ديگه كه لاتاري نبودند ساعت 7 سفارت ‏بوديم نفر دوم. نفر اول يك خانوم اقاي اصفهاني بودند لاتاري. كه بنده خداها دخترشون از اصفهان و يكيشون ار لوس ‏انجلس اومده بودند دنبالشون.خيلي مسن بودند هتل ريكسوس بودند رفتيم داخل ولي بلافاصله بهشون گفت مدارك شما ‏رفته ابو ظبي اين بيچاره ها وا رفتند گفت دختر شما با ايميل در خواست تغيير مكان داده و مدارك رفته ابوظبي فكر ‏كنيد بعد از اون همه هزينه اونم در اين سن. بعد دخترشون گفت چون انكارا سرد بود ايميل زدم ولي هيچ جوابي به ‏من ندادند و من هم 2 روز بعد دوباره ايميل زدم كه پشيمون شدم و ميريم انكارا.و جالب اين بود كه كيس نامبر اونا ‏در ليست انكارا بود. خلاصه بي فايده بود و برگشتن ايران البته با ما. اينو گفتم كه حواستون باشه به اين جريان.‏
نوبت من شد خانوم اومد مدارك منو گرفت گفت ديپلمت كو گفتم ميارم تا سپتامبر گفت بشين باز رفت اومد گفت ‏ولي تو كلاس 10 هستي چطور ديپلم مياري. گفتم من در مدارس خاص هستم و ميتونم اين كارو انجام بدم. با تعجب ‏نگام كرد فك كنم كلا نفهميد هههه بعد انگشت نگاري بعد پول و جالب اين كه وقتي رفتم مرحله قسم فكر كردم اين ‏مرحله بعده باز ميرم جاي ديگه خدا رحم كرد اينجا نگفتم ميرم ديپلم ميارم هههههه اولين سوال ديپلمت كو ميدوني ‏ديپلم شرط اوله.........من...ولي من موقع ثبت نام شرط سني نديدم........ افيسر ..اره ولي بايد ديپلم داشته ‏باشي...........من من در مدارك ارسالي نوشتم در چه سطحي هستم اما دعوت شدم...... افيسر با اين حال بايد ديپلم ‏بياري...........من..... البته اينارو شروع كرد به انگليسي گفتن يك دفعه بي مقدمه من هم به انگليسي ادامه دادم... گفتم من ‏در تيز هوشانم و دروس به صورت پيشرفته و تا پيش خونديم كه البته دروغ نگفتم. افيسر....... بايد اينو به من ثابت ‏كني......... من.......من با دانشگاهاي زيادي در امريكا مكاتبه كردم و اونجا مدرسه مارو ميشناسن وميدونن سطح علمي ‏بالايي داريم و حتي من تونستم پذيرش و بورس بگيرم........ افيسر ذوق زده شد و گفت اين خيلي خوبه بده ببينم. ‏دادم ديد رفت پيش اون افيسر اقا كمي حرف زد اومد گفت مكاتبات ديگتو بده ببينم دادم.بعد گفت تو در سازمان ‏هستي كه اسمش نودت هست و شما يك تالنت هستي و اين خيلي خوبه و مهمه گفتم بله نودته اسمش. افيسر........خوب ‏حالا ميخوام بدونم تو چطور بدون ديپلم ميخواي بري اين دانشگاه..........من............... گفتم دانشگاه از من يك امتحان ‏تععين سطح ميگيره و چون من به همه دروس علوم پايه مسلطم مستقيم ميرم دانشگاه........افيسر......... چرا ميخواي ‏امريكا بري اين رشته و دانشگاه.......... من چون در ايران رشتههاي زيادي داره واسه دخترا حذف ميشه.... ‏افيسر بله كنكورو ميگي شنيدم............ من ...بله....افيسر مثلا چه رشته هاي .........من اينجا در خواست كردم ‏فارس بگم كه ايشون هم قبول كرد.....من و............مثلا عمران.......افيسر رشته تو چي؟........من.............البته اين ‏رشته حذف نشده اما چون در ايزان هر روز طرح جديدي ميدن من نگرانم كه رشته مورد علاقه من حذف ‏بشه........... افيسر شغل پدر ......پول مال كيه.......100 ميليون بود.........افيسر.......... تو با اين سن كمت ميخواي ‏بري پدر و مادرت نگران نيستن؟ ....................نه خيلي مشتاقن البته جون خودشون مامانم كه اصلا راضي ‏نيست..............افيسر مدارك تو كامل هست يك برسي اداري ساده.. بعد از يادم نيست جند مدت ميري چك ميكني ‏مياي باز انكارا .تماممممم 7 صبح رفتم 11 اومدم مصاحبه طولاني. يكي از دوستان فرمودند ظاهرا ديپلم و سابقه ‏شغل كشكه ولي ميبينيد كه كشك نيست واسه هر چيز دليل و مدرك ميخواد. دوستي اينجا فوق ديپلم داشت و نقص ‏مدرك پيش خورد.‏
بعد با سرعت رفتيم ماهان كه اژانس اينجا بهجون همه قسم خورد ماهان يك بار فري تغيير مييده 108$ جريمه دادم . ‏بعد انكا مال رفتيم مسجد كجا تپه انكامال خوب بود همش خوب بود. از منگو يك كيف خريديم يك عينك و كيف پول ‏تخفيف زياد داشت. خلاسه اونجا همه به من لطف داشتند 2 تا از خانوماي مهاجر سرا در فرودگاه ديدم خيلي خيلي ‏دوستشون داشتم . ماه بودند مهربان و صميمي و زيبا.‏
الان اگر به من ويزا بدن بزگترين مشكل اينه كه همين 1 ماه كجا برم پيش كي.اگر كسي پيدا بشه هزينه ها تقسيم ‏ميكنيم و تنها هم نيستم اگر نهايتا كسي پيدا نشد ازخيرش ميگذرم. برنامه ما اين بود مرحله به مرحله پيش بريم.‏
در اخر روي ماه همه شمارو ميبوسم كه باور كنيد براي اولين بار انسانهايي ديدم چنين با گذشت. مهربان. صميمي ‏كه هرگز فراموششون نميكنم.و مادرم ميگه هميشه دعاتون ميكنم
رامين عزيز. سعيد گل و ‏my222 ,‎‏ و تك تكتون ازتون ممنونم به خاطر همه محبتتون و زحماتي كه برام كشيديد ‏ارزوي شادي و سلامتي دارم هر جاي دنيا كه هستيد.‏
مصاحبه. 24 Jan,,,,,,;كليرنس صورتي .....كيس نامبرَas 2*** 2013 ........سفرنامه
سلاااام سلااام ... به به جمع رفقاااا جمعه... منم ویزای یکضرب گرفتم ... همه چیز با جزئیات در پست های قبلی توضیح داده شده پس من زیاده گویی نمی کنم ... شرایط من: 27 سالمه/لیسانس مترجمی زبان انگلیسی-فوق لیسانس زبانشناسی... تمکن مایه من از همه کمتر بود27 میلیون. سعی می کنم نکاتی که کمتر در موردش بحث شده تیتروار بگم که هم حوصله ی دوستای گلم سر نره هم نهایت استفاده بشه ... پرواز من ماهان بود(سیستمی) آژانس جزیره بهشت که به من گفت میتونم تغییرش بدم بدون هزینه در حالی که اینطور نبووود ... و حدود 60-70 هزار تومن جریمه تغییر بلیط دادیم... ماهان 1-2-5 شنبه پرواز برگشت داره حواستون باشه... اگر همه ی مراحل رو بر اساس سفرنامه ی دوستان انجام بدید به هیچ مشکلی بر نمی خورید ... از فرودگاه تا رفتن به هتل رو با کمک دوستان خیلی راحت انجم دادیم ... 1 شنبه اونجا بودیم .... هوا عااااااااااالی ... معماری شهر آنکارا خیلی زیباست ... مردمان فوق العاده ای هم داره ... ساعت 10-11 هتل بودیم و از این جا به بعد از تمام وقتمون نهایت استفادرو کردیم ... بعد با وجود خستگی زیاد رفتیم سفارت و محل دکتر رو بررسی کردیم ... و بعد هم مسجد کوجاتپه ... فوق العاده زیباست و نزدیک میدان کیزلای... یادم رفت بگم هتل ما اتپ بلوار بود .. به لحاظ مکانی عالی بود ... امکانات هم قابل قبول بود ... اتاق دابل از تهران 66 دلار دادیم اما برای رزرو بیشتر با آقای راهواری صحبت کردیم 60 دلار برامون رزرو کرد ... صبحانه اش خیلی خوب بود ... به نظر من فقط تهویه اتاق یکی مشکل داشت که با باز گذاشتن پنجره کامل حل میشد ... اگر بازم برم آنکارا حتما همین هتل میرم ... 2 شنبه صبح رفتم دکتر ... نفر دوم بودم ... زود برید که کارهاتون سریع انجام شه و استرس نداشته باشید ... این مراحل عین مراحل گفته شده است ... خانم دکتر مغرض هستند و خیلی بدم اومد که واکسن الکی زدن ... اخلاقشون بد نیست امااا من تمام واکسن هامو کاملا سر موقع زده بودم و آبله و سیاه سرفه هم گرفته بودم ... در نهایت بی اخلاقی ام ام آر زدن ... با خوشرویی گفتم من زدم خانوم دکتر ... گفت نه شما تو ایران ام آر میزنید نه ام ام آر!!! خلاصه من تا ساعت 10-11 کلا کارم تموم شد و برگشتم هتل با پدرم رفتیم مقبره آتاترک ... خیلی خیلی جای قشنگی بود ... 3 شنبه صبح رفتیم آنکامال قیمت ها 70% تخفیف خورده بودن با این حال گرون بودن ... البته ما حدود 1 تومنی خرید کردیم ... 3 شنبه ساعت 3 مطب و جواب آزمایش و بعدم برگشتم هتل و استراحت و چک کردن مدارک و بالاخره 4 شنبه ... به نظر من هم مصاحبه فرمالیته است اما بی تاثیر نیست ... مثلا یاشیم عزیز رو که از نزدیک خودم در جریان کاراش بودم و دیدم با دفاعی که از خودش کرد و مدارکی که برد تونست ویزارو بگیره ... از من کلا 1دقیقه مصاحبه کرد ... راستش من چون تمکن مالیم کم بود یکمی قبلش ترسیدم بهم گیر بده ... و این که من در حال پذیرش گرفتن هم بودم گفتم ایراد میگیره که با تمکن مالیه کم چرا میخوای درس بخونی و این حرفاااا ... دوستان هم گفتن حرفی از درس نزن اما من در عین صداقت همه چیو گفتم ... گفت قسم بخور گفتم قبلش در مورد شغلم بگم که من کارهای هنری می کنم و تدریس و ترجمه هم انجام میدم ... شروع کرد انگلیسی صحبت کردن و پرسید پس میتونی انگلیسی حرف بزنی ... به انگلییسی جواب دادم بله 100% اما چون این مصاحبه مهم ترین اتفاق زندگیمه ترجیح میدم به زبان فارسی حرف بزنم که دچار میس آندرستندینگ نشم ... خندید و فارسی ادامه داد ... کدوم ایالت؟ گفتم چون دارم پذیرش میگیرم بستگی داره کدوم دانشگاه پیشنهاد بهتری بده و درنتیجه ایالت به دانشگاهم بستگی داره ... گفت کدوم دانشگاهها داری پذیرش میگیری؟ منم گفتم ... چون من ارشدمو دانشگاه تهران خوندم خوشش اومد ... دیگه این که گفت تا حالا رفتی آمریکا گفتم نه ... گفت شما کاملا واجدشرایط وارد شدن به خاک آمریکایی .... مدارکت کامله ... خوش اومدی به آمریکا ... منم اینقدر ذوق کردم که پریدم بالا و پایین ... اون روز فقط به من و مریم و شیما ویزا دادن که همگی مجرد بودیم و شغل غیردولتی داشتیم ...
دریافت ویزا:26 ژانویه 2013!!!
سن:27
وضعیت تاهل: مجرد
تحصیلات کنونی:لیسانس مترجمی و ارشد زبانشناسی
بعد از مصاحبه:
5 شنبه تو ceac چک کردم دیدم زده ویزا صادر شده ... اما تو سایت usvisa-info هیچ خبری نبود ... جمعه صبح میل اومده بود برام از سفارت ترکیه که یه tracking no داده بود که برم پیگیری کنم و گفته بود ویزام دسته پسته ... منم رفتم پست اولش گفت 2 شنبه .... منم که 2 شنبه برگشتم بود خودم زدم به ناراحتی و آه و ناله که من امشب پرواز دارم و خواهش می کنم و از این حرفااا ... بنده خدا گفت 3 بیا برات میاریم ... 3 رفتم گفت نه نیومده منم واقعا ناراحت شدم اما گفت اومده تو بارهامونه و دید من غصه دارم گفت بیا بریم تو انبار بهت بدم ویزاتو ... واقعاااا ترک ها آدم های خوبین ... خلاصه ویزارو گرفتیم و خوشحال رفتیم اولوس و ایستگاه قطار و بلیط گرفتیم شنبه بریم قونیه ... 40 لیر رفت و برگشت با قطار سریع السیر ... 380 کیلومتره اما 2 ساعته رفتیم ... قطار هاااا عالی و مدرن بودن ... ما شنبه ساعت 11 رفتیم 1 رسیدیم ... رفتیم سر مزار مولانا ... کلیییییییییییییی کیفور شدیم ... من عاشق مولانام و کلی حال کردم .. بعد رفتیم زیارت شمس تبریزی و بعد هم میدانه علاءالدین و یکمی هم سوغاتی خریدیم ... خلاصه 8 باید برمی گشتیم ایستگاه قطار ... وقت اضافه هم آوردیم ... شب که رسیدیم حدود ساعت 10 بود با مترو رفتیم هتل و خورد و خمیر خوابیدیم ... البته روحمون از زیارت مولانا سبک بود ... جاییییی همه ی دوستان گلم هم خالی کردم ... 2 شنبه هم دوباره رفتیم آنکا مال و یه خورده خرید کوچولو و چمدون هارو بستیم و برگشتیم ...
دریافت ویزا:26 ژانویه 2013!!!
سن:27
وضعیت تاهل: مجرد
تحصیلات کنونی:لیسانس مترجمی و ارشد زبانشناسی
خلاصه کیس:
یک نفر مجرد
شغل آزاد
هتل سگمن
ضمن تشکر از دوستان بخاطر کمکها و مطالب مفید سایت ،خلاصه ای از آنچه که تجربه شخصی اینجانب بود را عرض میکنم.
پس از رسیدن به فرودگاه آنکارا با پرواز ماهان در صبح یکشنبه مطابق راهنمایی دوستان با اتوبوس اگو به سمت میدان کیزیلای رفتم که بعد حدود 3 ربع رسیدم. بعد با استفاده از نقشه آنکارا که از زیر پل کریمخان فروشگاه انتشارات اطلس تهیه کرده بودم پیاده به سمت هتل سگمن راه افتادم.هتل 3 ستاره بود و نزدیک هتل ددمان.تلفنی گفته بود اتاق سینگل 100لیر ولی حضورا گفت 110 لیر نرخ 2013 میباشد که من هم تصممیم داشتم اگه تخفیف نداد برم هتل دیگه که بالاخره به 90 لیر راضی شد و من 3 روز را یکجا به لیر که قبلا از تهران تهیه کرده بودم پرداختم.از نظافت و تمیزی رخت خواب و سرویس بهداشتی راضی بودم و صبحانه هم انواع تخم مرغ ،سیب زمینی، سوپ ،میوه و ...بود .دفتر ماهان درست روبروی درب هتل بود.
[معاینات پزشکی مطابق آنچه دوستان توصیف کردند انجام شد |،تحویل مدارک ،آزمایش خون ،عکس قفسه سینه، تا اینکه نوبت به معاینه پزشک رسید. منشی منو صدا کرد داخل اتاق پزشک رفتم 4-5 دقیقه معطل شدم تا دکتر وارد اتاق شد سلام کردم به فارسی فقط سری تکون داد بعد سوالات رو پرسید عمل جراحی داشتی؟ بیماری خاص؟....کلا به نظرم خوش اخلاق که نبود عصبانی هم بود.
از اونجاییکه کارت واکسنم تکمیل بود و آبله مرغون هم بچگی گرفته بودم تصمیم گرفته بودم اجازه ندم بی جهت واکسن بهم بزنه.خلاصه بعد معاینه گفت آستینت را بالا بزن گفتم برای چی گفت چیزی نیست گفتم چه واکسنیه؟ گفت آبله مرغون گفتم من بچگی گرفتم اینجا هم اثرش رو صورتم هست تست آنتی بادی هم از پاستور دارم بیارم ؟ تا اینو گفتم منفجر شد داد میزد به ترکی که ما تو سایت ،در،دیوار همه جا اعلام کردیم اینهارو قبول نداریم باز میایید - با اشاره به قسمتهای مختلف صورتش با انگشت- میگید گرفتم قبلا اثرش اینجا اینجا اینجا هست .اگه واکسن نمیزنی باید تست بدی. گفتم باشه تست میدم بعد هم منشی اومد تو اتاق ببینه چه خبرشه که باز برای منشیه تعریف کرد منم خودمو زدم اون راه تشکر کردم و اومدم بیرون. دلیل عصبانیتش به نظرم بخاطر این بود که سرش خیلی شلوغ بود (با توجه به عدم امکان مراجعه متقاضیان به بیمارستان استانبول)و حدود 10 -12 نفر را شمردم که آنروز جهت معاینه پزشکی مراجعه کرده بودند چند مورد هم خانوادگی بودن که با این حساب از 12 نفر بیشتر میشه .به هر حال 39$ هم برای تست آنتی بادی پرداختم و تست دادم و روز بعد پاکت را دریافت کردم.
روز مصاحبه بعد از صبحانه پیاده از هتل راه افتادم به سمت سفارت 8:15 رسیدم که دیدم صف هست ولی مامور بیرون ایستاده و پاسپورت میگیره که تحویلش دادم و داخل راهرو شدم کلا مدت زیادی معطل نشدم که بعد کنترل کیف... وارد شدم.خانم ایرانی دم در پشت میزی ایستاده بود مدارکو تحویل میگرفت و به نفر جلویی من که خانواده ایرانی بودن گفت پبت نام پست را چرا انجام ندادین خیلی مهم هست و اونها هم گفتن انجام دادیم ولی سایت ایراد داره و پرینت گرفتیم.. . مدارکم را تحویل دادم و شماره گرفتم.بعد داخل سالن شدم عده خیلی زیاد که اکثرا ترکیه ای بودن اونجا بودن کلا حدود 60 نفر آدم تو یک سالن! بعد از انگشت نگاری،پرداخت پول نوبت مصاحبه رسید که خانم بسیار جوان خوش اخلاق بود و از اینکه انقدر راحت فارسی حرف میزد و میفهمید تعجب کردم.
شاغل هستی؟
بله.توضیح دادم.
توضیح بیشتر خواست، از جمله اینکه از دولت هم حقوق میگیری؟ که گفتم نه
چرا میخوای بری آمریکا؟ گفتم همیشه دوست داشتم که برم آمریکا.
کجای آمریکا میخوای بری؟
بعد هم گفت به آمریکا خوش آمدی .3-5 روز کاری منتظر باش پاسپورتت برسه پست.
مصاحبه من روز چهار شنبه بود و صبح دوشنبه با خانواده ای که در هتل آشنا شدم و کیس گرین کارت خانوادگی داشتند رفتیم پست مرکزی که پاس ها را زودتر بگیریم و به پرواز 11 صبح ماهان برسیم، ولی پست گفت دیر آمدید فرستادیم اداره پست خودتون پیگیری کنید. وقتی تراک نامبر منو زد تو سیستم 1 پرینت داد بهم که نشون میداد پاسم رفته اداره پست عدلیه سرا در حالیکه من اداره پست دیگری ثبت نام کرده و رسیدش را به سفارت داده بودم. خلاصه با عجله پست عدلیه سرا رفتم و پاس را تحویل گرفتم ودر حالیکه ساعت 9:45 دقیقه بود از ساختمان عریض و طویل عدلیه سرا که ساختمان دادگستری است خارج شدم و با تاکسی به فرودگاه رفتم .حدود 10:40 به فرودگاه رسیدم و با عجله و راهنمایی کانتر ماهان عازم شدم.نتیجه اینکه
به دوستان توصیه میکنم اداره پست عدلیه سرا را انتخاب کنید چون ظاهرا در منطقه کیزیلای پست مرکزی محسوب میشود که در صورتیکه اداره دیگری را در منطقه کیزیلای انتخاب کنید ابتدا به این اداره سپس به ادارات کوچکتر ارسال می شود.
،
***2013AS00002 * روئیت قبولی 1 May * ارسال فرمها:7May * ارسال مجدد فرم با ایمیل 8Oct*افراد کیس:1نفر* تاریخ کارنت شدن: 8 Nov* مصاحبه آنکارا هفته 3 ژانویه* ویزا: یکضرب
با سلام من سفرنامم را تمام می کنم...
امروز رفتم سفارت واسه مصاحبه... چیزی اضافه نمی کنم به سفنامه بقیه دوستان... من کلیرنس خوردم... ولی بسیار راضی هستم و واقعا انتظا داشتم به شرایط مالی من اشکال بگیرن.... من نه کسی را تو امریکا دارم و نه اسپانسر داشتم با این حال هیچ حرف از شرایط مالی نشد... از من تنها در مورد مدرک تحصیلی،دلیل معافیت، ونوع کار، محل کار... فقط همین ... اصلا نپرسید واسه چی میری و این جور حرفا...
هر کاری داشتین با این ایمیل در تماس باشید ونه این ایمیلی که تو این سایت....
PPR4@YMAIL.COM
4may2012----->20may2012---->4feb2013----->16 apr 2013---->6may 2013 ----> 3 july 2013
3 جولای دالاس
خوب دوستای عزیزم , به خاطر درخواست چندین دوست عزیز در مورد سفرنامه ی قونیه ترجیح دادم که توی فروم اصلی جواب دوستان رو بدم که بقیه هم استفاده کنن. خوب از اول باید برم سراغ آدرس ایستگاه قطار آنکارا... از میدون کیزلای سوار مترو میشید و طبق نقشه ایستگاه اولوس ulus پیاده میشید ... (من از روی نقشه مترو یه پرینت داشتم و هرجا میخواستم برم برای اطمینان نشون مردم میدادم و ترک ها هم الحق و الانصاف سنگ تموم میذاشتن... اصلا استرس آدرس و مسیر رو نداشته باشید)...
<a rel="nofollow" href="https://www.mohajersara.org/forum/redirect.php?url=aHR0cDovLzhwaWMuaXIvdmlld2VyLnBocD9maWxlPWFnZ3ZoejA0NmQ5bHQ2ang5NGJ3LmpwZw=="><img src="https://www.mohajersara.org/forum/redirect.php?url=aHR0cDovLzhwaWMuaXIvaW1hZ2VzL2FnZ3ZoejA0NmQ5bHQ2ang5NGJ3X3RodW1iLmpwZw==" border="0" alt="aggvhz046d9lt6jx94bw.jpg" /></a>

خلاصه جونم براتون بگه از مترو که پیاده شدید باز هم باید بپرسید که ankara gar یا ترین استاسیون کجاست؟ ... مسیرش خیلی سرراسته ... 10 دقیقه پیاده روی داره ... تو گوگل مپ هم حتما چک کنید تا خیالتون راحت شه ... به ایستگاه قطار که رسیدید طرف راست 3-4 تا باجه هست که بغلشون زده konya که همون قونیه هست ... البته از در که وارد میشید روبروتون اطلاعاته به اونها هم بگید konya باجه هارو نشونتون میدن ... به نظرم قبلش هم حتما یه سر به سایت ایستگاه قطار آنکارا بزنید و ساعت های رفت و برگشت رو چک کنید ... این سایت هم عالیه: http://www.seat61.com/Turkey2.htm یه قسمتیش زده ankara to konya ... من ساعت رفت و برگشت و تعداد نفرات رو نوشتم رو یه کاغذ (به انگلیسی) و با پاسپورت به خانمه که بلیط صادر میکرد دادم خودش بلیط هارو برامون رزرو کرد ... ما یک روز قبل رفتیم برای رزرو با این حال تا ساعت 11 پر شده بود و ما مجبور شدیم با همون 11:30 بریم که البته بعدش خداروشکر کردیم ... خلاصه فرداش رفتیم ایستگاه و دوباره بلیط رو به اطلاعات نشون دادم و راهنماییمون کرد کجا سوار قطار بشیم و ما هم تو صف وایسادیم و آقاهه بنده خدا شماهره صندلیمون رو هم چک کرد و نشون داد و ما هم نشستیم ... خیلی خیلی قطارهای تمیزی هستند ... سریع السیر هستن و خلاصه مسری 380 کیلومتری رو 2 ساعته رفتیم ... یعنی من و بابا شوکه شدیم از بس زود رسیدیم ... اونجا هم خیلی جالبه تا از ایستگاه اومدیم بیرون چون همه ی مسیرهارو درآورده بودم میدونستم باید با اتوبوس بریم سر مزار مولانا ... خوب قونیه ای ها به مولانا میگن : mevlana پس حتما اگگه خواستید آدرس بپرسید درست تلفظش کنید که راحت مسیر رو گیر بیارید ... من تا اسم مولانارو آوردم اتوبوس هارو نشون دادن و راننده هم خیلی مهربووووون بود سر ایستگاه مولانا پیادمون کردددد ... دوستان مزار مولانا معروفترین جای قونیه است و تعداد خیلی زیاد آدم از جاهای مختلف برای زیارت میاد به همین دلیل اصلا گم نمیشید ... قونیه از آنکارا خیلی کوچیک تره ... بافتش روستایی تره و خیلی زیباست و مردم ساده تری هم داره ... خیلی هم مهربوننن... خلاصه فکر کنم نفری 3 لیر دادیم و وارو مزار مولانا شدیم ... بعد از زیارت مفصل از زیارت بیرون اومدیم و سراغ مقبره شمس تبریزی رو گرفتیم اتفاقا شمس رو دقیقا به همین نام مشناسند shems tebrizi ... من با گوگل چک کرده بودم و میدونستم پیاده 10 دقیقه راهه و علاوه بر اون بین راهش یه سری مغازه سوغاتی فروشی هست ... به همین دلیل پیاده رفیتیم شمس تبریز رو هم دیدیم و بعد از اون هم به میدان و پارک علاء الدین رفتیم که این هم 10 دقیقه پیاده از شمس هست .... اونجارو هم دیدیم و جالبه بدونید همه رو با سئوال کردن از قونیه ای ها رفتیم چون تو هتل مسیر رو چک کرده بودم اما نتونسته بودم پرینت بگیرم ... و خیلی خیلی راحت کل مسیر رو رفتیم ... خلاصه برای برگشتن هم از یه دختر خانمی پرسیدم ترین استاسیون و بلیط رو نشونش دادم و ماروبرد سوار ون های ایستگاه قطار کرد ... خیلی خیلی رااااااااااااحت رفتیم و برگشتیم و لذت بردییییییم... سئوالی بود درخدمتم...

دوستان عزیزم این کلیات قضیه بود ... الان هم دیروقته و یکم خواب آلودم ... احتمالا مسائل زیادی هست که یادم رفته بگم ... حتما اگه سئوالی بود امر بفرمائید با جزئیات بگم ...
دریافت ویزا:26 ژانویه 2013!!!
سن:27
وضعیت تاهل: مجرد
تحصیلات کنونی:لیسانس مترجمی و ارشد زبانشناسی
سلام به همه دوستان خوب مهاجر سرا
بالاخره نوبت به نوشتن سفرنامه ما رسيد و لازمه كه پيش از هر چيز از كليه دوستاني كه با حضورشون و پاسخهاشون باعث دلگرمي همه هستن تشكر ويژه داشته باشم.
و اما سفرنامه كه راستش من دست به قلم خوبي ندارم و نمي خوام با توضيح جزئيات سفر همه رو خسته كنم.كيس ما دو نفره بود و برنده من بودم كه تو يه شركت خصوصي اما معروف شاغل بودم و همسرم كه كار آزاد. ما صبح پنج شنبه ساعت 7 به وقت آنكارا رسيديم فرودگاه آنكارا و پس از تحويل وسايل بلافاصله توسط ليدر معرفي شده به سمت هتل حركت كرديم.هتلمون آنكارا پلازا بود كه همانطور كه مامان سايه عزيز و ساير دوستان راهنمايي كرده بودن جاي بسيار راحت و تميزي بود با كادر مودب و مسئوليت پذير( البته اولش به ما اتاق خيلي كوچكي دادن كه بعد با درخواست ما بلافاصله با اتاق بهتر و بزرگتر جايگزين شد.) بعد ازكمي استراحت حدود 10 صبح رفتيم واسه مديكال كه اون روز روز نسبتا" شلوغي بود و تا حدود 3:00 كارمون طول كشيد و دونفري 455 دلار هزينه ويزيت و عكس و آزمايش و نفري يه واكسن آبله مرغان شد ( با اينكه من تو بچگي ابله مرغان گرفته بودم و جاشم به دكتر نشون دادم اون گفت طبق دستور العمل يا آزمايش بدم يا واكسن بزنم كه من واكسن رو انتخاب كردم.) . فرداش ساعت 3:00 هم رفتيم جواب مديكالمونو گرفتيم. توي راه تا مطب دكتر از جلوي سفارت رد شديم كه ديديم راه بسته است و بلوار اتاتورك پر از پليس ! كه وقتي رسيديم مطب دكتر اونگان فهميديم يه بمبگذاري انتحاري شده و همه نگران بودن كه روي تاريخ مصاحبه ها تاثيري نذاره كه خوشبختانه همه چيز طبق برنامه پيش رفت. .
روز مصاحبه : ساعت 7:30 جلوي سفارت بوديم وجزو نفرات اول و حدوداي 8:10 صف ويزاي مهاجرتي رو از توريستي ها جدا كردندو يكي يكي با پاسپورتها رفتيم داخل. ما نفر چهارم بوديم و تمام مراحل مثل توضيحات ساير دوستان مصاحبه شده انجام شد. قبل از ما 2 تا خانم مجرد بودن كه شغل آزاد داشتن ويك ضرب گرفتند ولي يه خانواده صورتي ( دو ضرب) . نوبت به ما رسيد و مصاحبه مون با آقاي جواني بود كه خيلي خوش برخورد و مسلط به فارسي بود .همون اول پس از سوگند بلافاصله در مورد كار من ( با تاكيد روي نام شركت ) و جزئيات كار همسرم پرسيد و بيشتر از اين هيچ! بعد هم با خوشرويي گفت شما واجد شرايط هستيد ولي ! پروسه كذايي اداري 4-6 هفته اي و برگه صورتي رو نشون داد و شروع كرد به يادداشت و در آخر هم تشكر ما و آرزوي موفقيت در آمريكا از سمت اون.
وحرف آخر اينكه همه چيز خيلي ساده و منظم انجام ميشه واصلا" نگران نباشيد. سعي كنيد از سفرتون كمال استفاده راببريد. راستي هوا هم رو به گرمي گذاشته و ديگه از سوز سرماي روزاي اول خبري نيست.
با آرزوي موفقيت براي همگي
شماره كيس : ***2013AS4_ ٢نفر _ سفارت :انكارا _مدارك :١٢ مي _ مصاحبه : FEB W1 _ برگه صورتي+بعد از ٧٥ روز! از مصاحبه درخواست فرم وcv و از آن موقع منتظريم!!!
سلام - بالاخره پس از کلی انتظار و دلواپسی مصاحبه ما هم هفته پیش انجام شد و نتیجه برگه صورتی !

تو این سفر چند تا اتفاق افتاد که لازم میدونم بگم که شاید کسانی که کیس مشابه ما را دارند استفاده کنند:

- من و خانواده ام قبلاً در دبی زندگی میکردیم و دو سال پیش به تهران آمدیم و در اینجا زندگی میکنیم. وقتی که دبی را ترک کردیم ویزای افامت امارات را کنسل کردیم و علیرغم اینکه دیگر اقامت آن کشور را نداشتیم، پارسال که خواستیم پاسپورتهایمان را تمدید کنیم دیدیم که محل اقامت در صفحه دوم پاسپورت امارات متحده عربی نوشته شده است. علت را جویا شدیم و به ما گفتند که مهم نیست و تنها مزیت آن این است که دیگر در سفرهایمان خروجی پرداخت نمیشود. در زمانی که برای مدیکال و مصاحبه عازم آنکارا بودیم در محل کنترل پاسپورت به ما گفتند که چون خانواده من در یکسال اخیر خروج از کشور نداشته اند و محل اقامت در پاسپورت امارات متحده نوشته شده است مجاز به خروج نیستند !!! و باید پاسپورت آنها عوض شده و محل اقامت به ایران تغییر کند !! حالا فکر کنید فردای آن روز وقت مدیکال ما بود و 5 روز بعد روز مصاحبه ... خلاصه اینکه من به تنهایی عازم شدم تا کارها را در آنکارا تحت کنترل بگیرم و خانم و سه تا بچه ماندند ایران تا دنبال تعویض پاسپورت را بگیرند. شکر خدا با اینکه تعویض پاسپورت و بلیط هواپیما غیر ممکن بنظر میرسید توانستیم که به موقع برای مصاحبه حاضر شویم. بماند که تا به آنکارا رسیدیم در سفارت بمب منفجر کردند....

- در روز مدیکال من تنها مراجعه کردم و با توجه به اینکه بزبان ترکی مسلط هستم موضوع را بزبان خودشان توضیح دادم و آنها هم کمال همکاری را بعمل آورده و علیرغم تاخیر خانواده ام تمامی کارها را خارج از نوبت انجام داده و تنیجه مدیکال را بموقع بدستم رساندند.

- در روز مصاحبه خانم آفیسر تمامی مدارک ما را چک کرد چند تا سوال درباره خدمت سربازی و شغل من پرسید که با توجه به اینکه من معافیت داشتم و سابقه کاریم در دبی بود گفت که همه چیز مرتب است و ما واجد شرایط دریافت ویزا هستیم ولی ... همسر من از ازدواج قبلی اش یک دختر 20 ساله دارد که Stepchild من محسوب میشود و آفیسر با حالتی تاسف بار به من گفت که شرایط Stepchild بودن در قوانین آمریکا یعنی بچه در زمان ازدواج والدین زیر 18 سال باشد و متاسفانه در زمان ازدواج ما دختر همسرم 18 سال و شش ماه داشته است!! ایشان به ما گفت که این موضوع ویزای ما را تحت تاثیر قرار نمیدهد ولی باید توسط Lawyer آنها بررسی شود که آیا دخترمان نیز واجد شرایط است یا نه. قرار شد که نتیجه این بررسی در 1تا2 ماه آینده بوسیله ایمیل به ما اطلاع داده شود و سپس ما برای گرفت ویزا دوباره به آنکارا برویم.

امیدوارم که ذکر موارد فوق مفید باشد.
سلام به همه دوستان خوب مهاجر سرا.
بالاخره ما هم با كلي استرس اين كه آيا سفارت بعد از اون اتفاق باز است يا نه دل رو به در يا زديم و راهي شديم.من با ماشين خودم به فرودگاه امام رفتم و به مدت 7 شب ماشين رو تو پاركينگ گذاشتم كه مبلغ 44000 تومان هم شد.تو فرودگاه با صادقي عزيز و پدرشون آشنا شدم كه كلي به من انرژي هاي خوب داد و همينجا ازش تشكر ميكنم.ساعت 6:30 با پرواز ايرباس 300 ماهان كه خدايي ترو تميز هم بود تهران رو به مقصد آنكارا ترك كرديم.مدت پرواز دو ساعت و بيست دقيقه بود. اونجا يك نفر كه قبلا باهاش هماهنگ كرده بودم اومد دنبالمون و ما رو به هتل سيگمن برد.اتاق دبل در اين هتل شبي 70 دلار بود البته 3 تخت داشت ولي نفري حساب ميكرد..صبحانه هاش هم بدك نبود . تو اتاق ها چاي ساز نداشت.دمپاي هاش از همون پلاستيكي هاي ضايع بود.فردا نوبت دكتر داشتيم و همون دوستمون ما رو به مطب برد.اول رفتيم طبقه چهارم پيش منشي دكتر و مدارك رو داديم و بعد رفتيم طبقه پنجم براي آزمايش خون و ايكسري.بعد دوباره برگشتيم طبقه چهارم .منشي ما رو صدا كرد.رفتيم پيش خانوم دكتر اونگان.خيلي تند تند اسم بيماري ها رو ميگفت تا رسيد به آبله مرغون كه من گفتم گرفتم ،پرسيد از كجا يادته گفتم مامانم بهم گفته.بعد هم معاينه كرد و از در رفت بيرون و با يه واكسن اومد تو.گفتم اين ديگه چيه؟گفت اين td يعني ديفتري كزاز.من گفتم زدم گفت بايد دو مرحله ميزدي و زد.
هزينه براي دو نفر هم 435 د ل ا ر شد.
براي قسمت پزشكي پاسپورت ها ،هر نفر دو عدد عكس و كارت واكسن حتما لازم ميباشد.
تو مطب دكتر دوباره صادقي رو ديدم كه به من گفت كارت پايان خدمتم رو نياوردم كه به كمك يكي از بچه هاي مهاجر سرا مشكل حل شد.
ما سه روز بعد براي مصاحبه به در سفارت رفتيم.اول ترك ها وارد شدن و بعد ايراني ها.نگهبان حسابي ميترسيد و از دور ميگفت لباسها رو باز كنيد.اگه عطر داشتي ميگفت بزن و بو كن و ... قسمت اول يه آقايي به زبان فارسي ميپرسيد مصاحبه فارسي باشه و يا انگليسي كه ما فارسي رو انتخاب كرديم و يه شماره به ما داد. بعد رفتيم داخل سالن و منتظر بوديم.اول باجه ده اصل مدارك رو تحويل داديم. بعد باجه هفت انگشت نگاري شديم و باجه چهار پول رو پرداخت كرديم.حتما پول خرد با خودتون ببريد اونجا من با كمك صادقي عزيز رديفش كردم.نوبت ما جهت مصاحبه به باجه پنج افتاد كه اون خانوم مهربونه بود.
اول قسم خورديم.سوال اول اينكه كارتون تو ايران چيه؟دوم اينكه كارتون خصوصيه يا دولتي؟سربازي كجا بودي و چي كار ميكردي؟آمريكا كجا ميخواي بري؟و از خانومم هم يه سوال كرد و پرسيد كارتون چيه؟
مصاحبه ما دو دقيقه بيشتر طول نكشيد و در آخر گفت پرونده مهاجرتي شما مشكلي نداره و فقط بايد يه سري مراحل اداري رو طي بكنه و برگ صورتي رو به من داد و تمام.
در روز مصاحبه ما يه خانومه مجرد بود كه گفت ميخوام در آمريكا درس بخونم و آفيسر به او گفت تمكن مالي شما براي درس خواندن كم هست و به او هم برگه صورتي داد.به نظر من اگه خانومه يه سري تو مهاجر سرا زده بود حتما ميدونست كه با تمكن مالي كم نبايد ميگفت كه ميخوام درس بخونم.
در آخر هم از دي ...ببخشيد صادقي و پدرشون كه ما رو به شام دعوت كردن Big Grinتشكر ميكنم
2013AS2xx، ارسال مدارک:آگست/تاریخ مصاحبه:فوريه آنکارا/2 نفر/كلير 8 may
انجمن مهندسین عمران مهاجرسرا
(2013-02-11 ساعت 14:38)bayat_r نوشته:  
(2013-02-11 ساعت 11:15)Lucky RM نوشته:  ایران تا دنبال تعویض پاسپورت را بگیرند. شکر خدا با اینکه تعویض پاسپورت و بلیط هواپیما غیر ممکن بنظر میرسید توانستیم که به موقع برای مصاحبه حاضر شویم. بماند که تا به آنکارا رسیدیم در سفارت بمب منفجر کردند....

پاسپورتتون رو چند روزه تعویض کردید؟...چطوری؟

گرفتن پاسپورت جدید کمتر از یک روز کاری انجام شد ولی با درنظر گرفتن موارد کلیدی زیر:

1- هر نوع مشکلی در پاسپورت فقط با تعویض پاسپورت حل میشود پس وقت خود را با چک و چونه ویا هر راه دیگری تلف نکنید.
2- اول باید به پلیس +10 مراجعه کنید و تمامی مراحل ارائه مدارک و واریز پول و غیره را سریع انجام دهید و اصرار کنید که مشخصات شما در سیستم ثبت شود و رسید ثبت مشخصات را دریافت کنید.
3- قبض پلیس +10 را به اداره گذرنامه ببرید و بلیط هواپیما را نشان بدهید و اصرار کنید که پاسپورت را تحویل دستی بدهند.
4- آنقدر پیگیری و اصرار کنید تا پاسپورت را بگیرید.

موفق باشید.
سلام
من هم 7 ام کلیر گرفتم . کلا اتفاق خاصی رخ نداد. فقط بهم گفت یک ایمیل برات میشه که باید درباره کارم توضیح بدم. همه چیز عادی بود. دکتر ,مصاحبه ,..... . هتل سورملی شبی تقریبا 100 دلار برای 3 نفر. دکتر 530 دلار .
نکته: 1- تنها چیزی که باید بگم برا دکتر نیاز نیست که از دیگران مخصوصا تور لیدر کمک کنید همین تاپیکها را از مهاجرسرا بخونید کافی است.
2- از هر هتل حداقل یک ستاره کم کنید. تا انتظارات برآورده شود.
3- روز مصاحبه حداکثر 15/8 اونجا باشید. البته بعضی ها خیلی زودتر میاند.
4- انتخاب PTT خیلی مهم است یکی از انها فقط شنبه ها باز است. kulter -markezi
شماره کیس: 2013AS3XXX ، رویت قبولی:1 ، می کنسولگری:آنکارا ،تعداد کیس: 3 نفر، ارسال فرم:بار اول May ،بار دوم Sep ، تاریخ مصاحبه 7ّ Feb , ,کلیرنس 28 june وتاریخ ورود july 2013 ساکن پلینو - تگزاس




کاربران در حال بازدید این موضوع: 1 مهمان